(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 26 مهر 1388- شماره 19488
 

رابطه با آموزگار، نردبان ترقي مرتضي صالحي

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




رابطه با آموزگار، نردبان ترقي مرتضي صالحي

صالح، جهانشاه - 2
خيلي محرمانه
زمان: 24 آوريل 1963 - 4/2/42
مكان: دفتر آقاي صالح در سفارت
صورت مذاكرات شركت كنندگان: علي پاشا صالح، كارمند محلي سفارت، مشاور سياسي چارلزان. راسياس ، دبير دوم
علي پاشا در گفتگويي مختصر نكات ذيل را بيان داشت:
1- قرار است برادرش دكتر جهانشاه صالح، رئيس بعدي دانشگاه تهران شود. هر چند علي پاشا برادرش زنهار داده است كه اين شغل را نپذيرد، دكتر صالح اين سمت را مي خواهد و فكر مي كند بتواند به خوبي از عهدأ آن برآيد. علي پاشا به برادرش گفته است كه گروههاي مخالف موجود در دانشگاه تهران، وي را يكي از طرفداران شاه مي شناسند و لذا در معرض حملات مختلف (منجمله خشونت) قرار خواهد داشت. علي پاشا همچنين گفت يكي ديگر از نامزدهاي سمت رياست دانشگاه به وي گفته (ظاهراً دكتر عدل) كه شاه او را خواسته و گفته است هر چند نمي خواهد در مسائل مربوط به انتخاب رئيس جديد دخالتي كرده باشد، ولي شخصاً حس مي كند دكتر صالح بيش از ديگران كفايت اين كار را داشته باشد و انتخاب او برايش دلپذير خواهد بود، هر چند ديگر رقبا (يعني سياسي و عدل) هم طبعاً بايستي مقداري رأي بدست آورند. ( علي پاشا در رابطه با آنچه وي دخالت تمام عيار در امور دانشگاه مي شمرد، بسيار احساساتي شده بود).
علي پاشا همچنين گفت كه يكي دو هفته پيش دكتر جهانشاه صالح با برادر ديگرش اللهيار صالح در سلول زندانش ملاقات كرده و اللهيار ملتمسانه از او خواسته است «تا از قدرت هايي كه با آنها در تماس است، بخواهد تا دانشجويان زنداني را آزاد كنند. » اللهيار گفته است كه اگر كسي بايد تنبيه شود فقط شخص اوست. بعد از آن جهانشاه با علم ديداري كرده و ظاهراً اين ديدار در تسريع خلاصي دانشجويان زنداني مؤثر بوده است. علي پاشا گفت دولت در واقع در تلاش بوده است تا به محض حل وفصل مراحل اداري مثل تعيين ميزان جرائم، دانشجويان را آزاد كند.
صالح، جهانشاه - 3
جهانشاه صالح رئيس دانشگاه تهران
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
دكتر جهانشاه صالح در 8 مي 1963 به سمت رياست دانشگاه تهران برگزيده شد. وي در ايران به عنوان جراح و متخصص بيماريهاي زنان مشهور و از سال 1937 در دانشكده پزشكي دانشگاه به تدريس مشغول بوده است. در 26 ژوئن 1963 به سمت رياست دانشكده پزشكي انتخاب شد، او اين شغل را در سالهاي 1947 تا 1955 نيز به عهده داشته است. دكتر صالح كه پزشكي داراي تحصيلات آمريكائي است و مشهور به صداقت و صناعت مي باشد، تلاش داشته است تا در ايران روشهاي تدريس آمريكائي را مورد استفاده قرار دهد. وي در اولين دوره رياست دانشكدأ پزشكي، تمامي برنامه هاي درسي دانشكده مذكور را تغيير داد. وي با استفاده از جنبه ها و مفاهيم آمريكائي به جاي نظام قبلي كه تحت نفوذ تعليمات فرانسوي بود، تأكيد را از روي تدريس شفاهي تئوريك برداشت و به كار تجربي و مشاهدات (دمونستراسيون) معطوف ساخت. وي از بدو گزينش به عنوان رياست دانشگاه، تلاش كرده است تا تمامي آن را با ايجاد تغييراتي چون برنامه هاي تحقيقاتي مستقل، امتحانات ماهانه و آموزش ورزش اجباري، تجديد سازمان و نوسازي كند؛ وي همچنين كوشيده است تا همانندسازي (كپي كاري) در بين دانشكده ها را از بين ببرد. جنجالي ترين پيشنهاد وي تاكنون، وضع شهريه آموزشي بوده است كه اعتراض دانشجويان را برانگيخت.
اگرچه او برادر يكي از رهبران جبهه ملي يعني اللهيار صالح است، كه اللهيار از لحاظ احترام در بين ملي گرايان مقام دوم پس از نخست وزير پيشين محمد مصدق را داراست، ولي دكتر صالح از طرفداران پروپا قرص شاه مي باشد و گفته مي شود از مخالفين نظام مصدق بوده است. دكتر صالح بيان داشته است كه آمريكا مي بايست براي حل مشكلاتي كه از سياست هاي مصدق ناشي شده بود، دخالت مي كرد. يكي از بزرگترين مشكلات دكتر صالح، آشوبهاي وسيع جبهه ملي در بين دانشجويان دانشگاه تهران است. وي كه از دوستان نزديك آمريكا و ده سال در اين كشور گذرانده است، از سوي همكارانش به تعصب به نفع آمريكائيها متهم مي باشد. گفته مي شود كه وي اظهار داشته است ايران هميشه به كمكها و مشاوره هاي آمريكا نيازمند خواهد بود و مخالف از سرگيري نفوذ انگليسي در ايران است.
وي در نشان دادن تنفر خود از كمونيزم هيچ ابايي ندارد، فعالانه به مخالفت با حزب توده (كمونيست) مي پرداخته است.
صالح فرزند هفتم از هشت فرزند يك خانواده متنفذ كاشاني است كه در سال 1950 به دنيا آمد. پس از حضور در مدرسه ميسيون مذهبي آمريكا در تهران، به آمريكا رفت و از دانشگاه سيراكيوس در سال 1928 ليسانس و در سال 1933 دكتراي خود را اخذ كرد. او در بيمارستان اورنج مموريال در نيوجرسي به انترني پرداخت و در سال 1953 در بيمارستان دانشگاه كلمبيا به عنوان مبتدي به كار پرداخت. وي در سال 6193 به ايران بازگشت و استاد رشته كالبدشناسي، و در سال 1941 استاد رشته زنان و زايمان شد. او از 1936 تا 1937 رئيس بخش زنان و زايمان بيمارستان وزيري بود و در اين زمان به رياست بيمارستان زنان تهران منصوب شد. وي به هنگام گزينش به عنوان رئيس دانشكدأ پزشكي تهران در سال 7419، اين شغل را رها كرد. صالح در سالهاي 1951، 1953 تا 1957 و از 1960 تا 1961 وزير بهداري و از 1961 تا 1926 وزير آموزش و پرورش بود. در دومين دوره وزارت بهداري، وي توانست مبارزه اي موفق عليه كشت خشخاش براي حصول ترياك و به مثابه نخستين گام در برنامه اي ضد مواد مخدر، بردارد.
علائق علمي، او را به اقصي نقاط دنيا كشانده است. او در سال 1949 در كنفرانس صليب سرخ در سوئد شركت كرد، و در 1952 به آمريكا رفت تا به عنوان بورسيه اصل چهار در بازديد از برنامه هاي مديريت بيمارستاني و بهداشت عمومي شركت نمايد. وي به عنوان مشاور سازمان بهداشت جهاني (WHO) از سال 1952 در اجلاس هاي مختلف اين سازمان در نانسي، فرانسه (1952) و در ژنو (1954 و 1956) و در مكزيكوسيتي (1955) شركت كرد و در اجلاس آخر به عنوان عضو هيئت مديره WHO برگزيده شد.
پس از كنفرانس مكزيكو روانه آتلانتيك سيتي نيوجرسي شد تا در اجلاس مؤسسه پزشكان آمريكا
شركت كند، وي يكي از اعضاي اين مؤسسه است. او به عنوان عضو كالج بين المللي جراحان از سال 1955، در بيست و سومين گردهمايي ساليانه اين سازمان در سال 1958 در لوس آنجلس شركت نمود. وي بار ديگر در سال 9519 به عنوان نماينده ايران در دومين كنفرانس جهاني طب در شيكاگو به آمريكا آمد.
دكتر صالح به عنوان متخصص زنان و زايمان، چندين كتاب و مقاله پزشكي منجمله يك كتاب درسي به نام بيماري زنان، و مقالات بسيار در مجلات پزشكي نوشته است. او داراي يكي از بزرگترين مطب هاي خصوصي در ايران است. از بيماران او مي توان ملكه فرح را نام برد كه دكتر صالح در اكتبر سال 1960 نخستين پسر او، يعني وليعهد رضا ، را به دنيا آورد. او دوست دارد هرگاه فرصتي يابد، دست به تحقيقات بزند. وي عضو هيئت مديرأ انجمن شيروخورشيد (صليب سرخ) نيز هست كه همسرش هم در اين انجمن، نقش فعالي ايفا مي كند. وي همچنين عضو شوراي عالي بازرسي كل كشور، يكي از اصلي ترين نهادهاي برنامه هاي اصلاحي دولت در ايران است. او عضو آكادمي علوم نيويورك نيز شده، و در سال 1963 يك مدال آموزشي از دولت ايران گرفته است.
دكتر صالح و زن آمريكائي اش، داراي چهار فرزند هستند، كه از ده تا بيست و نه سال سن دارند. وي مسلمان معتقدي نيست و مشهور است كه با نفوذ ملاها مخالف است. يكي از برادرانش به اسم علي پاشا صالح، از مشاورين سفارت آمريكا در تهران است. خانوادأ صالح در دو منزل خود در تهران ميهمانيهاي زيادي برپا مي كنند، كه يكي از آنها داراي استخر نيز مي باشد. بعضي منابع، دكتر صالح را خوش صحبت و داراي شخصيتي نيرومند معرفي كرده اند، و ديگران او را شخصي خودپرست و گزافه گو خوانده اند. او زبانهاي انگليسي، فرانسه، عربي را علاوه بر فارسي به خوبي صحبت مي كند.
42 مارس 1964 - 4/1/34
صالحي، مرتضي - 1
تاريخ: 21 نوامبر 1976 - 12/8/55
خيلي محرمانه
از: كنسولگري آمريكا، شيراز 12 - A
به: وزارت امورخارجه، واشنگتن
موضوع: مرتضي صالحي، استاندار جديد خوزستان
مرتضي صالحي، كه اخيراً به استانداري خوزستان منصوب شده است، نمايندأ بوركراتهاي زيرك و جوان است كه به طور فزاينده اي مسئوليت هاي مهم استان هاي ايران به عهدأ آنان گذاشته شده است. صالحي در 1938 متولد شد و تحصيلات دانشگاهي را در انگلستان به پايان رساند (فوق ليسانس در مهندسي عمران و دكترا در طراحي شهري از دانشگاه بيرمنگام). در بازگشت به ايران او ابتدا در سازمان برنامه كار كرد، و در آنجا مدير طراحي شهري و خانه سازي شد و سپس به مدت دو سال و قبل از استاندار شدن، معاون وزير كشور در امور توسعه بود. صالحي در صحبت هايش نشان مي دهد كه چقدر از خودش و موفقيت هايش خشنود و راضي است.
اكنون او محدوديت هاي قدرتش و شايد عدم اقتدار شغلش در محيط بوركراتيك كه اغلب با حسادت ها و دوزوكلك همراه است را لمس مي نمايد. در جريان بازديدش از خوزستان گفت «من هر كاري از دستم بيايد انجام مي دهم و بقيه كارها را ول مي كنم». او مهمترين كار خود در استان را هماهنگ نمودن برنامه هاي جاه طلبانه (و بنابراين به شدت ناهماهنگ) توسعه، بخصوص آنهايي كه مربوط به ساختار زيربنايي هستند، مي بيند. براي انجام اين كار او برنامه ريزي نموده است تا گردهمائيهاي مرتب برنامه ريزي شده اي با مديركل هاي وزارتخانه هاي مختلف در استان برگزار نمايد. به هر حال، او اظهار مي دارد كه قدرت قانوني وي در حد زيادي قابليت ها و كفايت وي را محدود نموده است، زيرا در داخل وزارتخانه ها سلسله مراتب فرماندهي به جاي اين كه افقي باشد، عمودي است. براين اساس تبعيت مقامات محلي وزارتخانه ها و در مرحلأ اول به رؤساي آنها در تهران مربوط مي شود، و فقط در درجه دوم به استاندار مرتبط است. علاوه براين فقط براي حدود 30 تا 35 درصد از بودجه توسعه به صورت غير متمركز عمل مي شود تا براي پروژه هاي محلي در اختيار استان قرار گيرد.
بالاخره، هر چند كه صالحي داراي اعتبار قابل توجهي است، ولي ترقي سريع وي در بوروكراسي احتمالاً فقط به فعاليت هاي خارق العاده اي وي مربوط نبوده است. بنا به گزارشات او انتصاب خود را در حد زيادي مديون وزير كشور سابق، جمشيد آموزگار است. روز بعد از اين كه آموزگار، دبيركل حزب رستاخيز شد و چندين روز قبل از ترميم كابينأ نخست وزير هويدا، صالحي با تلفن به يكي از دوستان در وزارت كشور صحبت مي كرد. شايد احساس كرده بود كه اتفاقاتي در شرف وقوع است، و نمي خواست كه بدون حامي از مشوقي كه به وي كمك نمايد در سمتي باقي بماند، و از دوست خود مي خواست كه او را در جريان اتفاقات و تغييرات وزارت كشور قرار دهد.
در جمع، صالحي به نظر مي رسد كه فرد زيرك و با لياقتي باشد. مردم اهواز هم اكنون از او بيشتر از نفر قبلي طرفداري مي نمايند. به هر حال، او تا حد مشخصي در محيطي كه بايد كار كند، دست بسته باقيمانده است، زيرا مشخصه محيط كار وي، فقدان اختيارات روشن و واضح بر ديگر مقامات استاني، يك برنامه ريزي بودجه اي كه اهم آن به عهدأ تهران است، و از هم پاشيدگي سيستم سياسي ايران، مي باشد.
صالحي، مرتضي - 2
تاريخ: 20 اوت 1977 -
29/5/65
خيلي محرمانه
از: كنسولگري آمريكا، شيراز 63 - A
به: وزارت امورخارجه
مرجع: شيراز 12 A، 21 نوامبر 1976
موضوع: اطلاعات بيوگرافيك: مرتضي صالحي، وزير راه و ترابري
با احترام مجدد، اطلاعات اساسي بيوگرافيك در مورد صالحي تقديم مي گردد. انتصاب وي در كابينأ نخست وزير آموزگار ، نشانگر پشتوانأ عمده در چيزي است كه تا امروز يك خطمشي بسيار موفق در دولت بوده است.
نه ماه براي اثرگذاري يك مدير در استاني مانند خوزستان كه از نظر اقتصادي مهم است و مشكلات زيادي آن را احاطه كرده است، زمان زيادي نيست، و صالحي كاري انجام نداده است. تراكم كشتي و كالا در مقايسه با زمان بر سر كار آمدن صالحي كمتر شده است، ولي احتمالاً راه ها وضع بدتري دارند. هنوز بايد عمليات تعميرات و بهسازي راه آهن بندر شاهپور انجام شوند و فعاليت هاي كشاورزي در مناطق شمالي استان از بين رفته است. مسئله مسكن مانند هميشه غيرقابل حل باقي مانده و تركيبي از مسائل زمستان خشك در آبريز رودخانأ كارون و مشكلات فني با ژانراتورهاي سد رضاشاه كبير، نه فقط موجب خاموشي و كمبود برق در سطح استان شده، بلكه در قطع برق تهران نيز مؤثر بوده است. در حقيقت، در اين گونه موارد صالحي كار زيادي نمي توانست انجام دهد، و شانس زيادي داشت كه مورد ملامت قرار نگرفت.
مهمترين فعاليت صالحي در خلال زمامداريش در خوزستان به نظر مي رسد كه در زمينه هاي روابط عمومي بوده باشد. بوضوح در مقابل استاندار قبلي، او نمايش عظيمي از علاقه مندي به رفاه و بهبود وضع استان و مردمش اجرا نمود. جرايد به طور مرتب عكس هاي صالحي را در حال بازديد از پروژه ها يا فشردن دست شهروندان، منتشر مي كردند. مذاكرات با مردم در اهواز بلافاصله پس از انتصاب وي در كابينه همچنين نشانگر تعجب همه گير در مواجهه با صعود برق آساي صالحي بود، ولي فقط تعداد كمي مي توانستند دلايل اصولي غير از هنر او در فروختن خودش، ارائه نمايند.
صالحي در شغل جديدش به بيش از روابط خوب با جرايد نياز دارد. راهها احتمالاً تنها نقطه ضعف در شبكه ساختار اقتصادي ايران هستند. همان گونه كه در مرجع ذكر شد، صالحي داراي تحصيلات خوبي است و به نظر مي رسد كاملاً زيرك باشد. ولي تا زماني كه او نتواند قابليت خود را در برخورد با بزرگ راههاي ايران نشان دهد، به نظر مي رسد كه حتي حمايت نخست وزير آموزگار كه تاكنون براي او كارساز بوده است، از اين پس براي نجات او از اشتهار به عنوان يك ايراني Wunderkind، كافي نخواهد بود.
تامست
صالحي، مرتضي - 3
مرتضي صالحي - وزير راه و ترابري
خيلي محرمانه
دكتر مرتضي صالحي 39 ساله، داراي فوق ليسانس مهندسي عمران و دكترا در طراحي شهري از دانشگاه بيرمنگام انگلستان است. از زمان بازگشت به ايران او ابتدا در سازمان برنامه و بودجه به عنوان مدير طراحي شهري و خانه سازي كار كرد و سپس از 1947 تا 1976 معاون وزير كشور در امور توسعه بود. در سپتامبر 1976 صالحي استاندار استان خوزستان شد.
در زمان اقامتش در اهواز او رابط مأمورين كنسولگري شيراز بود و آنها او را جوان بوركرات زيرك و با كفايتي يافتند. به هر حال، ترقي سريع وي در داخل سيستم اداري، شايد به طور كامل مربوط به قابليت هاي بالاي او نباشد. او انتصاب خود را در شغل استانداري مديون روابط محكم با آموزگار ، وزير كشور وقت بود. اين ارتباط در اوت 1977 او را به منصب وزارت راه در كابينه رساند.
او به اروپا و ايالات متحده سفر نموده است و به انگليسي صحبت مي كند.
24 اوت 1977 - 2/6/65
صالحي، مرتضي - 4
مرتضي صالحي وزير راه و ترابري (از اوت 1977)
عنوان خطاب: آقاي وزير
در مصاحبه اي كه در تهران ژورنال در ژانويه 1978 منتشر گرديد، مرتضي صالحي سه اولويت براي خودش در سمت فعلي، منظور نمود: نظارت و سرپرستي دقيق بر پروژه ها، حذف تأخير، غير متمركز كردن اختيارات با دادن مسئوليت بيشتر در اجراي پروژه ها به مقامات محلي دولتي. صالحي اهميت زيادي به احداث جاده هايي كه بنادر جنوبي ايران به شهرستانها و شهرهاي مركزي ايران متصل مي نمايند، در جهت گسترش سريع شهرنشيني، مي دهد. او اولويت بسيار زيادي به پروژه كمربندي تهران داده و معتقد است كه اين امر به علاوأ پروژأ قطار زيرزميني مي توانند مسئله ترافيك شهر را حل كنند. پروژه ديگري كه صالحي به آن خيلي اهميت مي دهد، بزرگ راه شش باندأ تهران - بندر شاهپور است. وي بندر شاهپور و بندرعباس را بنادري مي داند كه از نظر توسعه بايد در اولويت قرار گيرند. صالحي برقي كردن قطارهاي راه آهن را مهمترين بخش از ايجاد و توسعه سيستم مدرن راه آهن مي داند.
صالحي مهندسي عمران و دكتراي طراحي شهري را از دانشگاه بيرمنگام، انگلستان، گرفته است. در بازگشت به ايران، او ابتدا در سازمان طرح و برنامه به عنوان مدير طراحي شهري و خانه سازي خدمت نمود و سپس براي دو سال معاون وزير كشور در امور توسعه بود. او در سپتامبر 6791 استاندار استان خوزستان شد. صالحي ، حدود 40 ساله به زبان انگليسي صحبت مي كند، او به اروپا سفر نموده است.
28 مارس 1978 - 8/1/57
صالحي، مرتضي - 5
مرتضي صالحي وزير مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه
(از 11 اوت 1978)
عنوان خطاب: آقاي وزير
مرتضي صالحي به همان سمتي بازگشت كه در ژوئيه - اوت 1978 تحت امر نخست وزير جمشيد آموزگار (اوت 1977 - اوت 1978) به عهده داشت. وي مقامي سخت كوش، پويا و مصمم و نمايندأ تكنوكراتهاي زيرك و جوان است كه شاه دوست دارد در دولت باشند. صالحي ممكن است ترقي وسيع خود را در دولت بيشتر مديون مهارت در كسب اشتهار خود و ارتباط نزديك وي با آموزگار باشد تا قابليت ها و كفايت فني قابل ملاحظه اش.
صالحي مهندسي عمران و دكتراي طراحي شهري را از دانشگاه بيرمنگام در انگلستان گرفت. در بازگشت به ايران، او ابتدا در سازمان طرح و برنامه و بودجه به عنوان طراحي شهري و خانه سازي خدمت نمود، سپس به مدت دو سال در وزارت كشور معاون وزير در امور توسعه بود. او در 1976 استاندار استان خوزستان و در اوت 1977 وزير راه و ترابري شد.
صالحي، حدود 40 ساله، به انگليسي صحبت مي كند. او به اروپا و ايالات متحده مسافرت نموده است او ازدواج نكرده است.
26 نوامبر 1978 - 5/9/57

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14