(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 26 مهر 1388- شماره 19488
 

تحول مديريت در نظام آموزشي بر پايه تحقيق و پژوهش
پژوهشگري دانش آموزان در فراز و نشيب تصميم مديران



تحول مديريت در نظام آموزشي بر پايه تحقيق و پژوهش
پژوهشگري دانش آموزان در فراز و نشيب تصميم مديران

گاليا توانگر
بچه ها به كلاس درس اشتياق نشان نمي دهند. زنگ رياضي و هندسه برايشان عذاب آورترين ساعت هاست. در كلاس زمين شناسي حتي ساده ترين سنگ ها نظير گرانيت ساختماني را نمي شناسند. در كلاس تاريخ مرد نمكي را فردي متعلق به يكي از سلسله ها مي دانند!! آيا اين موج بي رغبتي در فراگيري دانش به دره هاي عميق پرنشده در نظام آموزشي باز نمي گردد؟ در طول يك دهه گذشته چه حنجره هايي كه فرياد زدند: «مسئولان، كارشناسان! سيستم آموزشي صرفاً بر پايه حفظيات، دانش آموز را به پرتگاه افسردگي و بي انگيزگي مي كشاند.» اما هنوز هم حركتي تحول برانگيز براي تقويت پايه هاي تحقيق و پژوهش در كلاس درس صورت نگرفته است. معلم در زمان محدود تدريس به اتمام كتاب مي انديشد و دانش آموز فقط در فكر كسب نمره است، اين گونه رد فرمول ها و مباحث در ذهن دانش آموز نقش مي بندد، بدون آن كه كاربرد و يا اصلاً منشأ آن را بداند. ذهني كه انباشته از فرمول هاست به زودي دستخوش استهلاك و خمودگي مي شود.
زمان تك گويي معلم در كلاس درس و حتي محور بودن تخته سياه سپري شده و سيستم آموزشي در همه جاي دنيا دستخوش تغييرات محسوسي شده است. مشاركت معلم و شاگرد در روند تدريس، يادگيري برپايه مشاهده عيني و كار عملي، اهميت پژوهش و تحقيق در كلاس درس و... همگي از مواردي است كه در سيستم آموزشي مدرن و به روز جايگاه خاص وفوق العاده مهمي دارند.
هنوز هم افرادي هستند كه در يك نقطه در جازده و مي پندارند هرگونه افزايش بودجه براي كيفيت بخشي به سيستم آموزشي دور ريختن سرمايه هاست! از نگاه اين قشر آموزش و پرورش صرفاً يك سيستم مصرف كننده است كه تا آن جا كه مي توان بايد از هزينه ها كاست. در حالي كه در يك نگاه رو به بالا اين طور نتيجه گيري مي شود كه همه نيروهاي جامعه يك روز دانش آموز بوده اند، پس سرمايه سازندگي آينده كشور از دل نظام آموزشي رشد كرده و به ثمر مي رسد. لذا تخصيص بودجه بيشتر به بخش تحقيق و پژوهش دانش آموزي بدون شك يكي از ضروريات ضرب الاجلي است.
قلب تپنده پژوهش هاي دانش آموزي
پژوهشكده هاي آموزش و پرورش قلب تپنده تحقيقات و پژوهش دانش آموزي هستند. در سطح شهرستان استان تهران براي 27 منطقه، 12 پژوهشسرا وجود دارد. در شهر تهران نيز براي 19 منطقه، 14 پژوهشسرا داريم.
غلامحسين رستگار نسب، مدير پژوهشسراي دانش آموزي محمدبن زكرياي رازي آموزش و پرورش ناحيه يك شهرري توضيح مي دهد: «ما در هر سه مقطع ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان انجمن هاي علمي داريم. در مقطع ابتدايي و راهنمايي انجمن علوم آزمايشگاهي و نجوم فعال اند. در مقطع دبيرستان در شاخه هاي زيست شناسي، رياضي، فيزيك، شيمي، ايده پردازي و اختراع، نجوم و ري شناسي پژوهشگران جوان دانش آموز قدم هاي بزرگي برداشته اند و با جديت كار مي كنند.
اين پژوهشسرا با دانشگاه هاي داخلي نظير فردوسي مشهد، شيراز، ژئوفيزيك تهران، علوم تكميلي زنجان و دانشگاه اهواز همكاري داشته و نيز به تبادل اطلاعات با دانشگاه هاي خارجي نظير سي جونگ كره جنوبي، آيدكا در هندوستان، چيانگ ماي تايلند، انجمن نجوم فريودي آمريكا و آبوكرك در آمريكا مي پردازد.»
وي ادامه مي دهد: «خيلي از پروژه هاي علمي را دانش آموزان ما با همكاري دانش آموزان ساير كشورها به نتيجه رسانده اند. مثلاً پروژه اندازه گيري فاصله زمين تا ماه را با همكاري دانش آموزان آمريكايي انجام داده ايم. در محاسبه علمي اين پروژه يك سري رصدها توسط دانش آموزان آمريكايي و يك سري رصدها هم توسط دانش آموزان ما صورت گرفت. بعد از يكسال و نيم جمع آوري اطلاعات محاسبات صورت گرفته از طريق رايانه مبادله شد و ما توانستيم فاصله ماه تا زمين را به كمك محاسبات رياضي پيدا كنيم. در آزمايش بين المللي ديگري پروژه اندازه گيري شعاع زمين را به كمك دانش آموزان هندي، ايتاليايي و تايلندي پيگيري كرديم. در اين آزمايش از روش اراتوستن و بررسي رفتار سايه شاخص استفاده شد. يعني اگر پرتو خورشيد با يك شاخص عمود در زمين زاويه بسازد، مي توان با داشتن فاصله بين دو نقطه از دايره نسبت به اندازه كل محيط دايره اقدام كرد (اين روش به اراتوستن مشهور است.) بر اين اساس با به دست آوردن فاصله دو شهر و نسبت گرفتن از كل زاويه يك دايره، محيط كره زمين و با تقسيم بر دوپي، مي توان شعاع كره زمين - چيزي در حدود 6380- را اندازه گرفت. نتايج اغلب پژوهش ها نظير اندازه گيري شعاع زمين در مجلات معتبر بين المللي به چاپ رسيده اند.»
مرد ترويج علم ايران در سال 85 گله مندانه مي گويد: «اين تنديس ها و القاب بر جايگاه پژوهش و اهميت پژوهنده كم و زياد نمي كند. بايد مسئله ريشه اي حل شود. چطور است كه از يك ورزشكار بارها و بارها تقدير به عمل مي آيد اما از كار يك پژوهشگر كه چند سال براي جمع آوري اطلاعات آن پروژه وقت گذاشته، تنها 4 دقيقه خبر تلويزيوني تهيه مي شود؟ بايد ديد مسئولان چه قدر به امر پژوهش توجه دارند كه از دانش آموز انتظار رغبت به تحقيق داريم؟ ما خيال مي كنيم بچه ها درك نمي كنند، اما اتفاقاً آنها همه چيز را تيزبينانه مي سنجند. آنها وقتي به مقطع متوسطه مي رسند، براي آينده شان از جامعه الگوبرداري مي كنند. جواني كه مي بيند پسرعموي دلالش بسيار متمول اما برادر تحصيل كرده اش بيكار است، چطور مي تواند به اين نتيجه برسد كه علم و پژوهش از اهميت بالاتري برخوردار است؟ آن معلمي هم كه در سركلاس پژوهش را جدي نمي گيرد يا اصلاً از اهميت اين مقوله بي خبر مانده و يا پايان كار را مي بيند، با خودش مي گويد من كه معلم هستم چندين سال از عمرم را بر روي هدايت فلان پروژه علمي بگذارم در پايان چه عايدم مي شود؟ آيا كسي بها مي دهد؟ به هر جهت از لحاظ مادي در امنيت خواهم بود؟ حداقل هزينه هاي به ثمر رساندن پروژه باز خواهد گشت؟»
جلسه امتحان مدرن نياز نظام آموزشي
به نظر مي رسد هر دو شاخه مديريت در آموزش و پرورش و نيز سيستم آموزشي نيازمند تحول بنيادي برپايه پژوهش و تحقيق هستند. امير شهاب معاف مسئول سنجش و ارزشيابي تحصيلي آموزش و پرورش شهرستان هاي استان تهران باخنده مي گويد: «شيوه برگزاري امتحانات در مدارس به گونه اي است كه حتي خودم هم پا به پاي دانش آموزان استرس دارم. اگر حقوق معلم ها و يا كارهاي ديگر كمي دير شود، بالاخره مي توان جبران كرد، ولي اگر در زمان امتحان و محل برگزاري اتفاقي بيفتد، امكان دارد كل برنامه امتحاني منطقه، شهر، استان و يا حتي كشور به هم بريزد.»
وي كه دانش آموخته مديريت MBA است به زبان مديريت مدرن ضرورت تحول در مديريت آموزشي را برپايه تحقيق و پژوهش اين گونه توضيح مي دهد: «در هر سازمان دوگونه دارايي ها تعريف مي شود، يكي دارايي هاي نامشهود و ديگري دارايي هاي مشهود دارايي هاي مشهود آن چيزي است كه به چشم مي آيد نظير ميز، صندلي، كاغذ و... دارايي هاي نامشهود. سرمايه انساني، اطلاعاتي و سازماني ست. الان در مديريت نوين اگر بتوانيم از دانش و اطلاعات سرمايه انساني نهايت استفاده را ببريم، موفق هستيم. 75 درصد سازمان هاي موفق دنيا بر روي اين بخش سرمايه گذاري كرده اند. در حيطه مديريت امتحانات مدارس سه عرصه را پيش رو داريم: فرآيند برگزاري امتحانات، تشويق افراد تلاشگر و طراحي سؤال.
در نتيجه گيري بايد ديد كدام فرآيند اگر متمايز از بقيه شود، سازمان و كارشناسي ما را متمايز و شاخص مي كند؟»
وي كه موفق شده روند طراحي و توزيع پاكت سؤالات امتحاني را در مناطق حوزه كاري خود متحول كند، مي گويد: «همواره بحث بر سر اين بوده كه كيفيت سؤالات امتحاني چگونه باشد؟ خلاقانه سؤال طرح كنيم و يا صرفاً حفظيات دانش آموز را محك بزنيم. كمتر پيرامون چگونگي توزيع پاكت هاي سؤال در بين حوزه هاي امتحاني صحبت شده و فكري كرده ايم. در شيوه سنتي تعداد زيادي ورق كاغذ، نيروي انساني و زمان به هدر مي رفت. سؤالات پس از طرح بايد تكثير مي شد، لاك و مهر و بسته بندي كرده و با قرنطينه طراحان به مناطق و سپس حوزه هاي امتحاني ارسال مي كردند. اما در شيوه جديد كليه سؤالات مربوط به كليه كتاب هاي هر سه مقطع در يك CD گنجانده مي شود. براي هر ليست سؤال، متعلق به يك روز امتحان كد رمز ويژه اي قرار داده ايم. سيستم هوشمند ما واقع در آموزش و پرورش مركز قادر است چنانچه در آموزش و پرورش منطقه تاريخ اشتباه تعيين شود، تذكر دهد كه امروز اين ليست سؤالات در تاريخ انتخابي شما باز نمي شود چرا كه هم تاريخ اشتباه است و هم امتحان منطبق با ليست مورد نظر شما برگزار نمي شود. اين گونه هر روز قادر خواهيم بود تنها ليست سؤالات متعلق به آن تاريخ را باز كرده و مشاهده كنيم.»
از وي سؤال مي كنم: يعني اين كد رمز شكستني نيست؟ وي پاسخ مي دهد: «خير، وقتي ليست سؤالات يك تاريخ مشخص را مي خواهيم يك رمز سريالي روي صفحه نمايان مي شود كه ما در روز هر امتحان يك شماره سريالي جديد خاص آن روز و آن امتحان به رئيس امتحان ابلاغ مي كنيم. اگر روز ديگري وارد شود سيستم هوشمند مركز متوجه مي شود، تذكر مي دهيم كه روز انتخابي اشتباه است. اصلاح كنيد تا شماره سريالي مربوط به امتحان همان روز را ابلاغ كنيم.»
معاف معتقد است اين شيوه جديد به منزله صرفه جويي در مصرف كاغذ، هزينه نيروي انساني و زمان است كه به زودي در سطح كشور كاربري خواهد داشت. حتي اگر در مدارس آن قدر رايانه داشته باشيم قادر خواهيم بود، امتحان را بر روي صفحه مانيتور برگزار كرده و اصلا كاغذي چاپ و تكثير نشود. از سوي ديگر هزينه هاي صرفه جويي شده را مي توان براي پژوهش در باب كيفيت طراحي سال خرج كرد.
چالش هاي پيش روي پژوهش
اصغر خليلي فوق ليسانس كارگرداني نمايش و فرهنگي نيز به يك سري پژوهش هاي كوتاه مدت، ميان مدت و بلندمدت دامنه دار در سطح آموزش و پرورش شهرستان هاي استان تهران اشاره كرده و مي گويد: «در مسير كوتاه مدت بحث چگونگي برگزاري مناسبت ها نظير بازگشايي مدارس و 13 آبان را داشته ايم. در بحث برنامه هاي ميان مدت به مسئله پوشش معلمان و دانش آموزان و نيز طراحي فضاي آموزشي توجه كرده ايم. در برنامه هاي بلندمدت افزايش توانمندي سخنوري معلم، روابط اجتماعي معلم و چگونگي ارتباط جمعي در فضاي كلاس را مورد بررسي قرار داده ايم.»
وي با اشاره به اين كه زمانه متحول شده و ديگر مجاز نيستيم يك پروژه را به مرحله توليد و كاربري برسانيم، بعد تصميم بگيريم كه درست بوده يا اشتباه؟ مي گويد: «بايد براي هر پروژه اي ابتدا ماكت سازي داشته باشيم و آزمون ها را در همان مرحله ابتدايي يعني پژوهش و تحقيق انجام دهيم، اگر نتايج خوب بود به عملي كردن آن پروژه اقدام كنيم. يكي از چالش هاي پيش روي مديريت آموزشي همين است كه بدون پژوهش يك سري طرح ها را كه هزينه ساز هم هستند، اجرايي كرده و سپس طعم تلخ شكست را مي چشيم. بنابراين نه تنها شيوه هاي تدريس و شاخص هاي فضاي آموزشي بايد دچار تحول شوند، بلكه تحول در مديريت آموزشي نيز حائز اهميت است.»
وي به چالش هاي پيش روي عرصه پژوهش اشاره كرده و مي گويد: «هنوز هم در عرصه پژوهش كتابخانه اي دچار اشكال هستيم. آيا كتابخانه ملي مي تواند پاسخگو همه پژوهشگران در اقصي نقاط كشور باشد؟ پژوهش ميداني هم براي عموم مردم آنچنان كه انتظار مي رود شناخته شده نيست. وقتي پرسش نامه تحقيقاتي را بين گروهي از مردم توزيع مي كنيم، اولين سؤالشان با بي اعتنايي مبني بر اين است كه چرا بايد پر كنم؟! اين نشان مي دهد كه پژوهش ميداني آنچنان كه بايد در بين مردم جانيفتاده است.»
بي توجهي به يك اولويت
متأسفانه مبحث تحقيق و پژوهش در مدارس به كپي برداري صرف از روي كتب و سايت ها خلاصه شده است. تازه اگر براي همين كار هم به دانش آموز زمان و اجازه داده شود تا لااقل ساعتي در ميان پژوهش هاي پيشين چرخي بزند.
معلم ها هم به دليل كمي وقت و نبود امكانات اغلب رغبت چنداني به ارائه تحقيق در كلاس و انجام كار آزمايشگاهي و عملي نشان نمي دهند. مليحه ابراهيمي روانشناس و مشاور تحصيلي مي گويد: «آخر چطور مي شود چيزي را كه به چشم خود نديده ايم در ذهن تجزيه و تحليل كرده و به حافظه بلندمدت بسپاريم؟ اغلب آموخته هاي علمي دانش آموزان به شكل صرفاً حفظي در حافظه كوتاه مدت انباشته مي شود، بدون آن كه بين اندوخته ها ارتباط منطقي برقرار شده باشد و يا كاربرد آنها را درك كرده باشند. بنابراين تحت استرس هاي پرسش و پاسخ كلاسي و يا جلسه امتحان همان اندوخته ها نيز به صورت كامل به ياد آورده نمي شوند و فرد سرخورده و مأيوس با خود مي پندارد كه دچار نوعي كندذهني نسبت به ساير همكلاسي هايش است.
چه بسا دانش آموزاني كه در عرصه كار عملي و آزمايشگاهي حرف اول را مي زنند و اگر فرمول ها منطبق با آزمايش و مشاهده عيني تدريس مي شد، معدل كارنامه شان به نحو باورنكردني ترقي مي كرد.»
وي ادامه مي دهد: «جمع كثيري از دانش آموزان ترك تحصيلي و يا بي انگيزه ذهن هاي فعالي دارند كه از سيستم آموزشي اشتباه مي گريزند. مارك كندذهن بودن بر پيشاني شان در شرايطي چسبانده مي شود كه اتفاقاً ضريب هوشي شان بسيار بالاست!»
وي در تكميل صحبت هايش تنها يك جمله مي گويد: «علمي كه كاربردي نشده باشد چه سود؟»

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14