سه شنبه 28 مهر 1388- شماره
19490
بحران در سياست هاي اقتصادي
|
|
E-mail:shayanfar@kayhannews.ir |
|
بحران در سياست هاي اقتصادي
از دكتر عاليخاني سؤال شد كه قرارداد فني كه اخيراً بين ايران و شوروي جهت ساختمان يك سد، سيلوها و ماهيگيري به امضا رسيده است، كه متضمن پرداخت توسط ايران از توليدات مي باشد، آيا ممكن است در مقيد كردن كالاهاي صادراتي ايران مؤثر باشد، و اين كه آيا اين كالاها از سهميأ قرارداد تجاري ايران و شوروي برداشت خواهند شد يا چيزي بيشتر از آن خواهند بود. او گفت كه اين در قرارداد اين سال، اثري نخواهد داشت. از او سؤال شد آيا توليدات فقط شامل ميوه خشك مي شود. او پاسخ داد كه مي تواند شامل ساير فرآورده هاي كشاورزي، نظير پنبه نيز باشد. از او سؤال شد آيا اين مسئله بدين معنا نيست كه در سالهاي آينده ممكن است مانع ايران در تحصيل ارز از فروش چنين محصولاتي باشد، زيرا ايران مجبور خواهد بود آنها را به اتحاد جماهير شوروي بفروشد. او گفت اين مربوط خواهد بود به «همپيمانان دوست غربي» ايران. با بازتر كردن اين بحث، او گفت كه سر خورده و ناراضي است، براي مثال از نحوه برخورد كشورهاي جامعأ اقتصادي اروپا كه اعلام نموده اند، اقداماتي نظير اصلاحات ارضي در ايران را تأييد مي نمايند، ولي هيچ اقدام كمك كننده اي براي رفع مشكلات تجاري ايران انجام نداده اند. او گفت اين نكته را در سخنراني اخيرش در بروكسل اظهار داشته است. او گفت همين اصل در مورد سياست ايالات متحده و غرب در مورد صادرات كروميت ايران، همان گونه كه در ملاقات اخير با وزيرمختار و رايزن اقتصادي مورد بحث قرارداد (شماره 674 - A سفارت)، صادق است. آقاي استيو اظهار داشت كه چنين مواردي نظير كروميت ممكن است بهتر باشد كه جهت در برگرفتن كشورهايي نظير شوروي در تبادلات چند مليتي مورد بحث قرار گيرند تا تبادلات دوجانبه. دكتر عاليخاني گفت ممكن است اين طور باشد، ولي ابتدا كشورهاي غربي، بايستي به يك اتفاق نظر در مورد سياست در كمك به كشورهاي در حال توسعه براي رفع مشكلات تجاري آنها دست يابند. آقاي استيو اظهار داشت كه دولت ايالات متحده به مسائل تجاري كشورهاي در حال توسعه علاقمند است و دريافته است كه اين كار در چهارچوب GATT سودمند خواهد بود. او پرسيد كه آيا ايران در نظر دارد به GATT بپيوندد. وزير عاليخاني اظهار داشت كه دولت ايده پيوستن به آن را بررسي كرده است و اخيراً ناظري براي شركت در نشست GATT در ژنو اعزام نموده است. آقاي استيو گفت او فكر مي كند كه يكي از وجوه مهم مشكلات تجاري كشورهاي در حال توسعه، كنترل كيفيت است. او اظهار داشت كه با معاون وزير، ضيائي در مورد امكان استفاده از توليدات ساخت ايالات متحده جهت نگهداري ميوه خشك تماس گرفته است و اين كه روز گذشته او يك نامه مفصل از يك شركت امريكائي درگير در اين مسائل (صنايع توليدات تقطيري، روچستر نيويورك) دريافت داشته است كه در آن پيشنهاد كرده اند نمونه هايي را براي وزارت اقتصاد ارسال نمايند، و اين كه در نظر دارد يكي دو روز ديگر با دكتر ضيائي مذاكره نمايد. وزير عاليخاني اظهار داشت كه اميدوار است خودش حضور داشته باشد، زيرا نگهداري و حفظ ميوه خشك يك مسئله بزرگ براي ايران است. او اظهار داشت كه اخيراً آلمان غربي، ايران را به مدت دو سال از سياست عدم قبول نگهدارندأ سولفور / پارافين كه معمولاً از سوي ايران استفاده مي شود، مستثني نموده است. ولي به هر حال اين مسئله ابتدايي است و هرگونه كمكي كه سفارت بتواند ارائه نمايد، موجب تشكر خواهد بود. آقاي استيو اظهار داشت، در مورد كنترل كيفيت، نماينده اي از يك شركت امريكائي (شركت ماشين آلات مواد غذايي و شيميايي) در شهر است و علاقمند به مذاكره با آقاي وزير براي يك پروژه بلند مدت، متضمن يك وام
18 ميليون دلاري از بانك صادرات - واردات براي نصب ماشين آلات فرآورده هاي مواد غذايي در ايران، مي باشد. او گفت كه اين پروژه پريروز با آقاي ولك از بانك صادرات و واردات مورد بحث قرار گرفته بود. وزير عاليخاني اظهار داشت كه او هم مايل به بحث در اين مورد است و از آقاي استيو خواست فردا به دفترش تلفن كند تا قرار ملاقاتي گذاشته شود. آقاي استيو پرسيد آيا اظهاريه مندرج در جرايد امروز صبح تهران مبني بر اين كه ايران در نظر دارد وارد تجارت رسمي با چين كمونيست شود، زيرا بسياري فرآورده هاي چين كمونيست از طريق هنگ كنگ و ساير كشورها وارد بازار ايران مي شوند، بدون اين كه فرآورده هاي ايران به چين كمونيست فروخته شوند، حقيقت دارد؟ وزير عاليخاني اظهار داشت كه اين گزارش دروغ است و او هم اكنون اين واقعيت را به ناشر آن اطلاع داده است. او اذعان نمود كه محصولات چين سرخ در ايران مسئله ايجاد كرده اند. او گفت كه در چين كمونيست بوده و مي داند آنها چگونه عمل مي كنند، آنها در مورد قيمت چانه نمي زنند، آنها حدوداً مي پرسند كمترين قيمتي كه ايران مي تواند از جاي ديگري خريد نمايد، چقدر است، و بهاي كمتري پيشنهاد مي كنند. او گفت به هر حال كيفيت كالاهاي چين سرخ خيلي پايين است. آقاي استيو گفت بايستي تصميم گرفت كه به مسئله كيفيت اهميت داده شود يا بهاي كالا. دكتر عاليخاني بلافاصله گفت كه شوروي نيز در فروش كالاهاي ارزان به ايران دست دارد، ولي در مورد آنها معمولاً كيفيت كالاها خيلي بالاتر است. او به عنوان مثال صادرات پلاستيك شوروي به ايران را ذكر نمود كه قيمت ارزان آن موجب ورشكسته شدن يك كارخانأ پلاستيك در ايران گرديد. عاليخاني، علينقي - 3 تاريخ:
14 مارس 1964 -
23/12/24 خيلي محرمانه از: سفارت امريكا، تهران، ايران علينقي عاليخاني وزير اقتصاد دكتر عاليخاني وزارت اقتصاد را تحت كنترل گرفته است. حاميان وي ادعا مي كنند كه هوش و قابليت ادارأ وي همان كيفيت هايي هستند كه براي ادغام دو وزارتخانأ قبلاً مجزا از هم يعني بازرگاني و صنايع و معادن، مورد نياز هستند تا بتوان سياست هاي اقتصادي - بازرگاني - صنعتي ايران را هماهنگ نمايند. انتقادكنندگان از وزير يعني بازرگانان امريكائي و ايراني براين نظر هستند كه او قابليت كمتري از آنچه از يك مدير انتظار مي رود، دارد او به متخصصين و افراد ماهر رجوع نمي كند، او غيرقابل انعطاف است و هرگز قبول ندارد كه مي تواند اشتباه كند، و اين هيچ كاري در وزارتخانه وي انجام نمي شود. دكتر عاليخاني
35 سال دارد و معمولاً به عنوان فردي باهوش و حتي درخشان شناخته شده است. او تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در تهران گذارند و ليسانس حقوق را در سال 0591 از دانشكده حقوق دانشگاه تهران اخذ نمود. سپس به پاريس رفت و در آنجا دكتراي حقوق و اقتصاد گرفت. او داراي يك همسر فرانسوي است. پس از بازگشت به ايران، او مشاور شوراي عالي اقتصاد شد. در بسياري مأموريت هاي اقتصادي براي ايران به مصر ، كويت و ساير كشورهاي اروپا و آسيا سفر نمود. او در اولين كنفرانس باندونگ شركت نمود و عضو هيئت اعزامي از ايران بود. قبل از اين كه وزير اقتصاد شود، او مشاور شركت ملي نفت ايران و اتاق بازرگاني تهران بود. دكتر عاليخاني از جهت خانواده و تحصيلاتش، از ديد بسياري به نظر مي آيد طرفدار فرانسه باشد. بعضي ها او را مخالف آمريكا مي دانند. او كاملاً ملي گرا است. او معمولاً درستكار تلقي مي شود. ولي بعضي ها مي گويند او اجازه داده است كه ابزار عناصر فاسدي شود كه منافع مالي دارند. اخيراً دكتر عاليخاني ظاهراً به دستور شخص شاه، به حزب ايران نوين پيوسته است. قبلاً او در امور سياسي فعال نبوده است. گزارش هايي وجود داشته اند كه او عضو ساواك (سازمان امنيت) بوده است. برابر گزارشات وي عضو هيئتي بوده است كه به رياست تيمسار تيمور بختيار، رياست ساواك در آن زمان، از ايالات متحده بازديد به عمل آورده اند. عاليخاني، علينقي - 4 علينقي عاليخاني وزير اقتصاد سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان علينقي عاليخاني، بازمانده اي از كابينه
10 فوريه 1963 اسدالله علم، وزيري جنجال برانگيز بوده است. اين اقتصاددان
35 ساله، از بين مقامات ميان رتبه شركت ملي نفت به كابينه راه يافته و به علت عدم تجربه و غيرقابل اعتماد بودن، مورد انتقاد اعضاي پيرتر وزارتخانه قرار گرفته است. به هر حال، او با شهرت يك مدير باهوش و لايق وارد وزارتخانه شد و سعي نمود به تشكيلات وزارتخانه جهتي طبيعي ببخشد. يكي از مشكلات عمدأ او از برخورد منافع و سياستها در داخل وزارتخانه اش ناشي شده است كه در زمان انتصاب وي، از ادغام دو وزارتخانه مجزاي بازرگاني و صنايع و معادن به وجود آمده است. به نظر مي رسد كه عاليخاني علاقه قلبي و واقعي به حمايت و تشويق صنايع كشور (محلي) و جلب اعتماد مردم به اقتصاد، دارد. او به توسعه اقتصاد منطقه اي اهميت داده و در اواخر
1963 با بازار مشترك يك قرارداد تجاري منعقد نموده است. هر چند اعتقاد براين است كه او طرفدار و متمايل به غرب است، عاليخاني اظهار داشته است كه اگر كشورهاي غربي تجارت خود را با ايران گسترش ندهند، ايران ممكن است مجبور شود با بلوك كمونيستي در وسعت بيشتري وارد تجارت شود. علاوه بر شغل وي در كابينه، او جانشين رئيس كميسيون انرژي اتمي نيز مي باشد. عاليخاني، پسر رئيس سابق املاك سلطنتي (Crwon estates) در قزوين، در سال
1928 در تهران متولد شد و تحصيلات اوليه را در همانجا گذراند. او دانشكده حقوق دانشگاه تهران را از 6491 تا 1949 به پايان رساند، سپس به پاريس رفت، در آنجا او دكتراي حقوق و علوم را در سال
1957 اخذ نمود. در زماني كه عاليخاني در پاريس بود، تيمسار تيمور بختيار، رئيس ساواك (سازمان اطلاعات و امنيت كشور) او را به عنوان مشاور اقتصادي سازمان استخدام نمود. در
1959 عاليخاني به عنوان مشاور شوراي عالي اقتصاد در ايران خدمت كرد و بعداً مشاور اتاق بازرگاني تهران نيز شد. او در سال
1961 وارد شركت ملي نفت ايران گرديد. دكتر عاليخاني به طور گسترده اي در اروپا و خاور نزديك مسافرت كرده و از ايالات متحده نيز بازديد نموده است. به عنوان عضو رسمي هيئت اعزامي در آوريل
1957 در كنفرانس باندونگ، كنفرانس آفريقا - آسيا در
1958 در قاهره ، كميسيون اقتصادي آسيا و خاور دور (ECAFE) در استراليا در
1959 در قاهره، نمايشگاه بازرگاني بين المللي در برنو (Brno) چكسلواكي در سال
1963، و در كنفرانس ECAFE در مانيل در دسامبر
1963 شركت نموده است. همچنين گزارش شده كه عضو گروه اعزامي به پكن در اكتبر
1960 بوده است كه به دعوت كميته چيني جامعه آفريقا - آسيا انجام شده بود. به عنوان وزير اقتصاد، او به برنامه ريزي كنفرانس تهران در پاريس
1963 كمك نمود كه طرح هاي مربوط به ثبات اقتصادي ايران را بررسي نمود و در مذاكرات بروكسل در مورد ارتباطات بين ايران و بازار مشترك شركت نمود. عاليخاني يك مرد خوش سيما و باهوش است و حس كنجكاوي زياد و روش معتدلي براي دسترسي به هر چيزي را دارد. او صميمي است و رك و بي پرده صحبت مي كند، ولي وقتي احساس مي كند ضرورت دارد، سكوت مي نمايد. او داراي سه خواهر و چهار برادر است، يكي از آنها زماني در ارتباط با حزب توده اعدام شده است. عاليخاني خودش در زمان دانشجويي در دانشگاه تهران عضو حزب ملي گراي پان ايرانيست بود، ولي در بسياري موارد سياسي ترجيح مي دهد كه تماشاچي باقي بماند. زماني كه در سال 4591 در پاريس بود، او با سوزان دموس، يك دختر فرانسوي ازدواج نمود كه اكنون تبعه ايران است. آنها دو پسر و يك دختر دارند. عاليخاني علاوه بر زبان مادري فارسي، فرانسه را عالي و انگليسي را خوب صحبت مي كند.
24 مارس 1964 - 4/1/34 عاليخاني، علينقي - 5 تاريخ:
24 آوريل 1964 - 4/2/34 سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان - فقط استفادأ داخلي از: منبع كنترل شده آمريكا (CAS) به: رئيس بخش اقتصادي موضوع: اظهارات وزير اقتصاد در مورد فرآيند به كار گرفته شده در ذوب آهن مطالب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده اي كه مايليد از آن در محدودأ امنيتي تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي توسط شما از اين اطلاعات بايد قيد «غيرقابل رؤيت براي بيگانگان» را داشته باشد، ولي نيازي به ذكر CAS به عنوان منبع نيست. منبع معمولاً قابل اعتماد است. در 91 آوريل، وزير اقتصاد، عاليخاني به يك گروه گفت كه هر چند او دستور داده بود تحقيقاتي در مورد امكان استفاده از گاز طبيعي براي ذوب آهن به عمل آيد، در حال حاضر ايران احتمالاً تصميم خواهد گرفت كه از يك فرآيند قديمي آزمايش شده نظير استفاده از ذغال سنگ براي ذوب آهن استفاده نمايد، زيرا فرآيند استفاده از گاز طبيعي تاكنون آزمايش و تأييد نشده است. عاليخاني اين مطالب را به گروهي گفت كه مأمور مطالعه قرارداد منعقده بين سازمان برنامه با انستيتو نفت فرانسه (IPF) و مطالعات امكان سنجي براي ايجاد يك صنعت پتروشمي در ايران هستند. عاليخاني، علينقي - 6 تاريخ: 3 نوامبر
1964 - 12/8/34 خيلي محرمانه از: چارلز ان. راسياس به: بايگاني بيوگرافيك موضوع: تيمسار فردوست، شريف امامي، عباس هويدا، علينقي عاليخاني، شاهزاده عضد بنا به اظهار يك منبع معمولاً قابل اعتماد، تيمسار فردوست از ساواك و رئيس واحد ويژأ اطلاعات شاه، در حال انجام بررسي هاي بي سروصدا از فعاليت هاي جعفر شريف امامي، عباس هويدا، علينقي عاليخاني و شاهزاده (قاجار) ا. ق. عضد در ارتباط با «معاملأ شكر» كه چندين هفته قبل مطرح شد، مي باشد. گزارش شده كه دستورات فردوست اين است كه مشخص شود آيا افراد فوق به صورت انفرادي يا جمعي در ارتباط با صحبت هاي بسيار زيادي كه در بين مردم در مورد صنايع شكر و در رابطه با دولت پخش شده اند، دسته داشته اند يا نه. منبع بالاخص اظهار داشت كه نخست وزير منصور ظاهراً در اين جريان از هرگونه دخالت مستقيم يا منافع در اين «معامله» تبرئه شده است. عاليخاني، علينقي - 7 تاريخ: 3 دسامبر
1964 - 12/9/34 سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان - فقط استفادأ داخلي از: منبع كنترل شدأ آمريكائي (CAS) به: رئيس بخش اقتصادي موضوع: هشدار شاه به وزير اقتصاد، عاليخاني در مورد غير صحيح بودن قراردادها مطالب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده اي كه مايليد از آن در محدوده هاي امنيتي تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي توسط شما در مورد اين اطلاعات بايستي قيد غيرقابل رؤيت براي بيگانگان را داشته باشد، ولي نيازي به ذكر CAS به عنوان منبع نيست. منبع يك مقام عاليرتبأ وزارت دادگستري با ارتباطات خوب در دولت است. 1- وزير اقتصاد، علينقي عاليخاني به منبع اطلاع داد كه چند هفته قبل سندي را جهت قرارداد با فاضلي و فيصلي، گردانندگان شركت باربري خرمشهر، امضا نموده است كه ماشين آلات و تجهيزات خريداري شده توسط وزارتخانه را تخليه و حمل نمايند. در آن زمان عاليخاني مي دانست كه شركت خديش، يك پيشنهادي را كه
30000 تومان كمتر از پيشنهاد فاضلي، فيصلي بوده است ارائه كرده بود. او به هر حال توسط معاون وزير، كيانپور، تحت فشار قرار گرفت كه به عاليخاني گفته بود شركت فاضلي، فيصلي توسط برادر شاه، شاهپور غلامرضا كنترل مي شود و عدم قبول قرارداد، خطرناك خواهد بود. 2- براساس گفتأ عاليخاني به هر حال نه عاليخاني و نه كيانپور آگاه نبودند كه شركت خديش توسط پهلوان (اسم اول نامعلوم)، يكي از اقوام شاه اداره مي شود. پهلوان متعاقباً مسئله را به شاه مي گويد و او سناتور اشرف احمدي را مأمور رسيدگي به موضوع و گزارش به وي مي نمايد. اشرف احمدي متوجه مي گردد كه در واقع شركت خديش بهاي كمتري پيشنهاد نموده و مسئله را به شاه گزارش مي نمايد. شاه بلافاصله عاليخاني را فرا مي خواند و به او هشدار مي دهد كه اشتباه بزرگي كرده است و نبايد به خود اجازه تكرار آن را بدهد. 3- شاه دستور داد كه موضوع مزبور به بايگاني دادگاه كارمندان دولت داده شود كه در حال حاضر براي عاليخاني و كيانپور پرونده دارند. به هر حال در حال حاضر هيچ اقدامي روي پرونده به عمل نخواهد آمد. عاليخاني، علينقي - 8 خيلي محرمانه - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان زمان:
16 آوريل 1965 -
27/1/44 مكان: محل اقامت چارلز ان. راسياس صورت مذاكرات شركت كنندگان: مصطفي درخشش، سرپرست نمايشگاه بين المللي، وزارت اقتصاد چارلز ان. راسياس موضوع: نمايشگاه كالاهاي شوروي روس ها درخواست نموده اند كه نمايشگاهشان از ساعت 9 تا
12 و از 16 تا 22 باز باشد. به هر حال، ساواك به درخشش دستور داد كه به آنها بگويد وزير اقتصاد معتقد است تا ساعت
10 شب خيلي دير است. به روس ها گفته شده بود كه ساعات بازديد صبح خوب است ولي بازديدهاي شب نبايد به بعد از ساعت
20 كشانده شوند. ساواك براي او تشريح كرده كه بعد از ساعت 22 براي ساواك، نظارت بر فعاليت هاي روسها و غيره مشكل مي شود. او گفت كه به او دستور داده شده است توصيه هاي ساواك را به عاليخاني بگويد كه اگر سفير شوروي با او تماس بگيرد و نسبت به بستن نمايشگاه در ساعت
20 اعتراض كند، عاليخاني نبايد با هيچ ساعتي بعد از ساعت مزبور موافقت كند. ساواك همچنين به درخشش دستور داده است كه روسها را مطلع نمايد كه وزارت اقتصاد نمي تواند درخواست آنها را جهت توزيع گسترده پوسترهايشان در نمايشگاه تصويب نمايد. هيچ پوستري نبايد در اتوبوس ها، ديوارها و حتي ميله هاي خارج نمايشگاه چسبانده شوند. آگهي ها مي توانند در جرايد يا در داخل محوطأ خودشان در نمايشگاه نصب شوند. او همچنين اظهار داشت كه يك «معاون» ديگر براي SEROV دو روز قبل وارد شده است. او اظهار داشت كه ساواك بالاخص نسبت به اين مرد علاقمند است و او را ظاهراً يك مأمور اطلاعاتي مي داند.
|
|
|