شنبه اول آبان 1388- شماره
19493
افسران ارتش بر مسند رياست بيمارستان ها !
|
|
E-mail:shayanfar@kayhannews.ir |
|
افسران ارتش بر مسند رياست بيمارستان ها !
عاليخاني، علينقي - 17 تاريخ: 12 مي 1970 - 22/2/49 سرّي از: منبع كنترل شدأ آمريكائي (CAS) يادداشت براي: بخش سياسي موضوع: ادامأ خصومت بين نخست وزير و رياست دانشگاه تهران اطلاعات زير از يك منبع موثق براي اطلاع و استفاده شما مي باشد و نيازي نيست كه به CAS نسبت داده شود. 1- در 26 آوريل 1970، دو دانشجوي دانشگاه تهران در يك حادثه رانندگي مجروح شدند و به آنها اجازه بستري شدن در بيمارستان دانشگاه به علت كمبود تخت و اين كه تشخيص داده شده بود هيچ كدام به اندازه اي مجروح نشده اند كه به عنوان بيمار تحت مداوا قرار گيرند، داده نشد. متعاقباً يكي از دانشجويان، ظاهراً به علت جراحات ناشي از تصادف، فوت كرد. فوت وي نقطه عطفي براي انتقاد دانشجويان از ادارأ دانشگاه بود. در پي اين حادثه و اثرات آن، نخست وزير اميرعباس هويدا، بلافاصله نزد شاه رفت در مورد رئيس دانشگاه علينقي عاليخاني و برخورد اشتباه وي با اين وضع و به طور كلي ادارأ دانشگاه بدگويي نمايد. ظاهراً اظهارات هويدا كافي بود، و شاه بلافاصله به وي اختيار داد كه دكتر رئيس بيمارستان را با يك افسر ارتش عوض كند، كليه پرسنل مسئول در عدم بستري شدن دانشجويان مجروح را زنداني كند و عدم رضايت شاه را به عاليخاني ابلاغ نمايد. 2- همان روز عصر رئيس بيمارستان عوض شد. هويدا پا را از اين فراتر نهاد و به وزير علوم و آموزش عالي، مجيد رهنما، دستور داد كه كليه پزشكان رؤساي بيمارستانهاي دانشگاهها را در سراسر ايران با افسران ارتش جايگزين سازد. اين كارهاي هويدا، كوشش ديگر او در راستاي اعمال كنترل بر عاليخاني و رهنما، كه تقريباً مستقل عمل مي كردند، بود و اين كه روابط عاليخاني و شاه را تيره تر نمايد. 3- هر چند رهنما دستورات هويدا را عيناً به كليأ رؤساي دانشگاهها ابلاغ نمود، عاليخاني تصميم گرفت كه در اين مورد با هويدا مقابله كند و او را تحت فشار قرار داد، لذا به مدت سه روز در خانه ماند و به اداره نرفت. او نتيجه گيري كرد كه يا شاه در اين مورد مخصوص از او در مقابل هويدا پشتيباني خواهد كرد و يا اين كه او بايستي استعفا دهد. وقتي شاه از تصميم عاليخاني مبني بر عدم حضور در محل كار آگاه شد، دستور داد كه عاليخاني بر سر كارش باز گردد. كسي كه اين پيام را به عاليخاني رساند، گفت كه شاه عاليخاني را در اين واقعه مسئول نمي داند. 4- متعاقباً دستور جايگزيني رؤساي بيمارستانها، با دستور شاه كه مخالف دستور هويدا در مورد جايگزيني بود، لغو شد. عاليخاني، علينقي - 81 تاريخ: 29 سپتامبر 1970 - 7/7/49 سرّي از: منبع كنترل شدأ آمريكائي (CAS) يادداشت براي: بخش سياسي موضوع: موضع فعلي رئيس دانشگاه عاليخاني اطلاعات زير از يك منبع موثق براي استفاده و اطلاع شما است و نيازي نيست كه به CAS نسبت داده شود. موقعيت علينقي عاليخاني، رئيس دانشگاه تهران، به دليل كار مؤثري كه در مديريت دانشگاه تهران انجام داده است، بنحو فزاينده اي مساعد مي باشد. در حالي كه نخست وزير اميرعباس هويدا، همچنان مخالف عاليخاني است و عاليخاني به وي به عنوان بزرگترين تهديد سياسي براي رؤساي دانشگاهها مي نگرد، شاه اخيراً به طور خصوصي و علني، عاليخاني را به علت كاري كه در دانشگاه انجام داده، تحسين نموده است. شاه بالاخص از نحوه برخورد عاليخاني با ناآرامي هاي دانشجويان دانشگاه در جريان پايان سال تحصيلي
70 - 1969 و ظاهر آرام دانشگاه تا پاييز، خشنود است. شاه همچنين تغييرات پرسنلي زيادي كه عاليخاني در داخل دانشكده ها و كادر اداري دانشگاه انجام داده است، خشنود مي باشد. اظهارنظر منبع: هيچ كس در مورد ادامأ آرامش و صلح در داخل دانشگاه، آنچنان كه شاه به نظر خوشبين مي رسد، خوشبين نيست. مخالفت هاي شديدي ناشي از برخي تغييرات انجام شده توسط عاليخاني، در داخل دانشگاه وجود دارد. حدود شش ماه قبل، عاليخاني از وزير تحقيقات علمي و آموزش عالي، مجيد رهنما، خواهش كرد زمينه اي جهت درخواست افزايش بودجه براي دانشگاه تهران ايجاد نمايد. نخست وزير هويدا قبلاً هرگونه افزايش بودجه براي دانشگاه را به گونه اي قطع نموده بود كه براي بسياري از اعضاي دولت مسجل شده بود كه وي جهت ممانعت از كار عاليخاني به عنوان رئيس دانشگاه عمل مي كند. با اتكا به زمينه چيني رهنما و توجيه عاليخاني براي شاه، شاه افزايش بودجه اي برابر
100 ميليون ريال را براي استخدام پرسنل جديد، بالا بردن حقوق ها در داخل دانشكده ها و هزينه هاي لازم براي استخدام استادان و كادر جديد، تصويب نمود. از آنجا كه هويدا از برنامه هاي عاليخاني براي درخواست افزايش بودجه با اطلاع بود، زماني كه شنيده شاه با آن موافقت كرده است، بيشتر متعجب و متحير شد. روزنامأ آيندگان، عاليخاني و همكاران نزديك وي را در سطوح پايين مورد حمله قرار داد، ولي تنها روزنامه اي بود كه اقدام به اين كار كرد و آن هم بدون پي گيري بود. عاليخاني، علينقي
- 19 تاريخ: 28 اكتبر 1975 - 6/8/45 خيلي محرمانه از: بخش سياسي، هنري پرشت به: بايگاني موضوع: بازديد سولارز - اظهارنظرها در مورد امور داخلي و حقوق بشر امور داخلي: آقاي احمد كورس به نمايندأ كنگره، سولارز، تصوير مثبتي از اقتصاد ايران در جهتي موافق با دولت ارائه داد. توقعات بسرعت سر برآورده اي وجود داشتند، ولي با آنها برخورد شده بود. او براي مثال به برنامه هاي آموزش و بهداشت اشاره نمود. تورم به 8 + درصد كاهش يافته بود و خريدهاي سوبسيددار خارجي فقط در جهت منافع اصولي ايرانيان طبقه متوسط پيش بيني مي شد. براساس آمار وي، ايران از بسياري كشورها در مورد توزيع درآمد بهتر عمل مي كند. آقاي علينقي عاليخاني (كميتأ حقوق بشر) سعي كرد موارد منفي امور داخلي را روشن سازد. فاصلأ توزيع درآمدها كه با اصلاحات ارضي كم شده بود، مجدداً به علت سياست صنعتي سازي، گسترش يافته است. اين بدين معني است كه اختلاف درآمد فزاينده اي بين طبقات شهري و روستائي و بين بخش هاي مختلف جمعيت شهري وجود دارد. وقتي سولارز سؤال كرد كه آيا تروريست ها، «ديوانه» هستند، عاليخاني جواب داد كه اين نوع توصيف، توصيف خوبي نيست. بايد شرايطي را كه تروريسم به وجود مي آيد، تحليل و بررسي نمود. او فكر مي كند كه بايستي كارهاي زيادي براي غير متمركز كردن قدرت انجام گيرد و چهارچوبه اي از قانون اساسي ساخته شود كه به بقا و حفظ ثبات پس از رفتن شاه كمك كند. اين كار با تشكيل شوراهاي محلي و استاني آغاز شده است، اما روش بايد تشويق به ايجاد حس مشاركت بيشتر باشد. ما برداشت كرديم كه عاليخاني احساس مي كند مدرنيزه شدن سريع ايران فشار و آسيب بسيار سنگيني بر ساختار سياسي و اجتماعي وارد مي كند. او اظهار داشت: «ما به جامعه شناسها و اقتصاددانان نياز داريم». بسياري از برنامه هاي دولت ايران فقط هستند، نه عمل. اظهارنظرهاي بيوگرافيك به عنوان يك وزير كه اكنون به اين «كميتأ بدبخت» گمارده شده است، نقطه نظرهاي عاليخاني احتمالاً آن مسامحه ها و غفلت هايي را كه وي احساس مي كند، منعكس مي نمايد، ولي او ديدگاههاي مستقلي نيز دارد و قادر به تشخيص خوب و بد است. (او شاه را ستايش مي كند، ولي از دولت انتقاد مي نمايد). او از آن نوع خارج از گودهاي هوشياري است كه مي تواند در توصيف ايران براي بازديدكنندگان مثمرثمر باشد. او در پترزبورگ، ارتباط تجاري با درسلر (Dressler) دارد. حقوق بشر نمايندأ كنگرأ، سولارز، از نخست وزير در مورد گزارش هاي شكنجه و زندانيان سياسي در ايران سؤال نمود. نخست وزير پاسخ وي را با اين سؤال كه تعريف زنداني سياسي چيست، داد و موافق بود كه اين شامل هر كسي كه به علت مخالفت با دولت زنداني شده باشد، مي شود. نخست وزير گفت ممكن است «چند صد نفر» از اين نوع وجود داشته باشند. او اين نكته را اذعان نمود كه پليس با جنايتكاران خيلي مهربان نيست. او در بين صحبت هايش گفت: «ما به آنها گل نمي دهيم، پليس ما گاهي از دستبند و باتوم استفاده مي كند، ولي شكنجأ بدني اعمال نمي شود. ما روش هاي ديگري براي دانستن آنچه مي خواهيم بدانيم، داريم. روش هاي پيشرفته و پيچيده اي كه از شما اروپائيان آموخته ايم. كار پليس در اينجا با اروپا و ايالات متحده فرقي ندارد. » عاليخاني، علينقي
- 20 سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان علينقي عاليخاني دبيركل كميته حمايت از حقوق بشر (از ژانويه
1973) عنوان خطاب: دكتر عاليخاني علينقي عاليخاني براي خدماتش به عنوان وزير اقتصاد از
1963 تا اواسط 1969، بهتر شناخته مي شود. در اين مدت او از تغييرات متعدد كابينه نجات يافت. او متعاقباً به عنوان رياست دانشگاه تهران از
1969 تا 1971 خدمت نمود و در كار تجارت خصوصي بود. علاوه بر شغل فعلي، عاليخاني در هيئت مديره انستيتوي مطالعات سياسي و اقتصادي بين المللي، حداقل از اواخر 5791 خدمت نموده است. نظريات سياسي جاري وي و فعاليت هاي او در ناملايمات سياسي كه از
1977 صورت گرفته اند، شناخته شده نيستند. به هر حال، در ژانويأ 1978، او اظهاراتي عمومي بيان كرد مبني بر اين كه اعلاميه هاي حقوق بشر، اعمال خشونت آميز يا عقايد افراطي يا گروهي كه ديگران را با اقداماتشان تهديد مي نمايد، تصديق يا تجويز نمي كند. عاليخاني باهوش، خوش صحبت و مهاجم است و در تمام مراحل خدمتش به شاه نزديك بوده است. او در اوايل
1964، احتمالاً با دستور مستقيم شاه، به حزب ايران نوين پيوست. او همچنين ممكن است در دهه
1960، عضو ساواك بوده باشد. عاليخاني هم توسط شاه و هم از طرف نخست وزير سابق (77 -
1965)، اميرعباس هويدا، به خاطر قابليت هاي سازماني و اداري اش، مورد اعتماد و احترام است. به هر حال، تجار ايراني و ايالات متحده معتقدند كه دورأ تصدي وي بر وزارت دارايي توأم با فساد، ارتشأ و بي كفايتي بوده است. در
1960 هم شاه و هم هويدا موافق انتقال عاليخاني از وزارت دارايي به دانشگاه تهران بودند، كه در آنجا قابليت هاي وي مي توانست سيستم اداري مغشوش و درهم ريخته آن را سازماندهي نمايد. عليرغم نزديكي به او، هويدا و شاه دلايلي براي كنار گذاشتن وي داشتند. هويدا روش تكروي و تمايل او را در ناديده گرفتن نخست وزير در امور اداري، دوست نداشت. شاه زماني ناخشنود شد كه عاليخاني، همزمان با كوشش براي افزايش تجارت صادراتي ايران، شروع به همكاري بازرگاني تهاتري با كشورهاي كمونيستي نمود. زندگي اوليه و مراحل خدمتي عاليخاني در تهران متولد شد و تحصيلات اوليه را در آن شهر گذراند. او ليسانس علوم سياسي را از دانشكده حقوق دانشگاه تهران در سال
1950 دريافت نمود و سپس به پاريس رفت، و در آنجا در سال 1957 دكتراي حقوق و
اقتصاد30 سياسي گرفت. در 1959 عاليخاني مشاور شوراي عالي اقتصاد شد، و متعاقباً مشاوره هايي به اتاق بازرگاني تهران مي داد. او در سال
1961 به عنوان مشاور اقتصادي به شركت ملي نفت ايران پيوست و در آن سازمان باقي ماند تا در سال
1963 وارد كابينه گرديد. عاليخاني حدود 50 سال دارد، فرانسه و انگليسي را عالي صحبت مي كند و مقالاتي در اقتصاد به اين زبانها و زبان فارسي منتشر نموده است. 8 دسامبر
1978 - 17/9/57 عظيمي، رضا - 1 اطلاعات بيوگرافيك ارتشبد رضا عظيمي - اوت
1971، مرداد 1350 خيلي محرمانه (U) نام: تيمسار رضا عظيمي، نيروي زميني (U) سمت: وزير جنگ از 2 ژانويه
1971 (C/NFD) اهميت: او فرماندهي نيرومند، قاطع، شديداً نظم گرا و مديري برجسته است كه براي نشان دادن استعدادهاي كامل خود شديداً محتاج هويدا مي باشد. او نسبت به محمدرضا شاه پهلوي (فرمانرواي ايران از
1941) بسيار وفادار بوده و با او در ارتباط نزديك است (در سالهاي 1971 - 1972 آجودان شاه بود) و توسط شاه به سمت كنوني منصوب گرديد، تا شاه بتواند قدرت شديدتري را در وزارت جنگ اعمال كند. او به عنوان يكي از افسران عاليرتبه ارتش از تجربأ قابل ملاحظه اي در فرماندهي و ستاد برخوردار است و از سال
1961 تا 1966 به عنوان فرمانده نيروي زميني شاهنشاهي ايران خدمت نموده است. او در سال
1951 يك سفر معارفه اي به آمريكا انجام داد. (C/NFD) سياست: (C/NFD) بين المللي: وي گرايش به غرب داشته و نسبت به امريكا روحيه دوستانه دارد و با پرسنل امريكائي همكاري مي كند. (C/NFD) داخلي: او بسيار وطن پرست و وفادار نسبت به شاه است، و او را فردي بسيار نزديك به شاه مي دانند. او از بحث و تبادل نظر پيرامون مسائل سياسي خودداري مي ورزد. (C/NFD) اطلاعات شخصي: (U) تولد:
1909 در تهران، ايران (U) خانواده: وي مجرد است (C/NFD) مشخصات: لاغر اندام (در سال
1953) ؛ تميز و داراي ظاهري آراسته ؛ دوستانه، خوش برخورد، حرف شنو ؛ قاطع، سخت كوش، بسيار احساساتي ؛ از زخم معده رنج مي برد و نمي تواند در بسياري از ضيافت هاي اجتماعي حضور يابد؛ بنا به گزارشها در سفر سي روزه خود به اروپا در انگلستان تحت درمان قرار گرفت ؛ ادبيات فارسي را بسيار دوست دارد. (U) زبان: فارسي، مقداري فرانسه، مقدار كمي انگليسي (U) مذهب: مسلمان (U) نشانها: نشان ايراني لياقت (شايستگي درجه 3) نشان افتخار (افتخار درجه 3)، و مدال نبرد آذربايجان (U) تحصيلات غيرنظامي: احتمالاً تا پايان دوره متوسطه (U) مراحل شغلي:
1929 - 1927: دانشجوي 1دانشكده نظام شاهنشاهي ايران، 4دانشكده نظام شاهنشاهي ايران، تهران - در سال
1929، به درجه ستوان دومي نائل آمد. 1942: فرمانده گردان تانك، لشكر دوم. ارتقا به درجه سرهنگي،
1942 1942: فرمانده دسته، هنگ سوم پياده، بهبهان. 1943: فرمانده، هنگ چهارم پياده.
1946: جانشين فرمانده لشكر دوم. 1948: دانشجو، دانشكده فرماندهي و ستاد، كل تهران
1949: جانشين فرمانده لشكر چهارم 1950: فرمانده تيپ خوي، ارتقا به درجه سرتيپي در سال
1950 1952 - 1950: رئيس دژباني، فرمانده پادگان دژبان نظامي، تهران، 52 -
1950. در ژانويه 1951 يك سفر معارفه به امريكا انجام داد. فرمانده نظامي تهران،
20 اوت - 18 اكتبر 1945 4591 - 1953: فرمانده لشكر يكم گارد پياده تهران، اكتبر
1953 تا ژوئيه 1954 ؟- 1954: سرپرست اداره پرسنلي و نظام وظيفه، از ژوئيه
1954 ارتقا به درجه سرلشكري در 23 سپتامبر 4591 1957: سرپرست اداره پرسنلي (در حال حاضر معاون رياست پرسنلي، ستاد فرماندهي عالي)، از
19 مه 19571959: معاون فرماندهي، نيروهاي زميني شاهنشاهي ايران. ارتقا به درجه سپهبدي در
23 سپتامبر1920 66 - 1966: فرمانده نيروهاي زميني شاهنشاهي ايران، سپتامبر 66 -
1961. 71 - 1966: آجودان شاه، سپتامبر 1966 - ژانويه 179.1 ارتقا به درجه ارتشبدي در 42 سپتامبر رسيد.
بازديد رسمي از فرماندهي هاي اروپايي و امريكائي در 26 ژوئيه تا 3 اوت 1970 زمان حال -
1971: وزير جنگ از 2 ژوئيه 1971 عظيمي، رضا - 2 رضا عظيمي وزير جنگ (از ژانويه
1971) خيلي محرمانه همان گونه كه انتظار مي رفت، تيمسار رضا عظيمي در وزارت جنگ در كابينه غلامرضا ازهاري كه در نوامبر
1978 معرفي شد، باقي ماند. وزارت جنگ به طور سنتي توسط يك تيمسار اداره مي شود، البته وزير جنگ در سلسله مراتب فرماندهي فعال نيست، ولي مسئول مسائل نظامي در مجلس است و اداره مسائل حقوقي بودجه و موارد بازرسي را به عهده دارد. عظيمي يك افسر ارشد با آخرين درجه در نيروهاي مسلح ايران و بشدت وفادار به شاه است. مقامات ايالات متحده او را ضعيف، چاپلوس و يك رئيس پوشالي توصيف كرده اند. او نسبت به ايالات متحده دوست و صميمي است. مراحل خدمتي عظيمي در سال
1909 در تهران متولد شد. او در 1929 از دانشكده افسري تهران فارغ التحصيل شد. در
1942 او فرمانده يك گردان تانك در لشكر دوم بود، يك سال بعد او فرماندهي گردان سوم و چهارم پياده را به عهده گرفت، او در
1946 جانشين فرمانده لشكر دوم شد. در سال 1948 از دانشكده فرماندهي و ستاد فارغ التحصيل شد و در سال
1949 جانشين فرمانده لشكر چهارم گرديد. او در سال 1950 به درجه سرتيپي رسيد. در
1951 پس از خدمت به عنوان فرمانده تيپ خوي و پادگان دژبان تهران، عظيمي به ايالات متحده اعزام شد تا از مركز پياده، مركز توپخانه، دانشگاه جنگ نيروي زميني فرماندهي ستاد عمومي و ستاد نيروي زميني بازديد به عمل آورد. در اوت
1952 كه شهر تهران تحت حكومت نظامي بود او فرماندهي نظامي را به عهده داشت، ولي پس از دو ماه از اين شغل برداشته شد، زيرا اوضاع شهر بهبود نيافت. عظيمي متعاقباً به عنوان معاون اول رئيس ستاد (1953) ؛ فرمانده، لشكر يكم (54 -
1953) ؛ رئيس اداره پرسنلي و نظام وظيفه (57 - 1954) ؛ رئيس پرسنلي (59 - 1957)؛ جانشين فرماندهي كل نيروي زميني شاهنشاهي ايران (61 -
1956) خدمت كرد و از 1961 فرمانده كل نيروهاي زميني شاهنشاهي ايران و از 6691 تا زماني كه وزير جنگ شد، آجودان شاه بود. او در
1954 سرلشكر و در 1960 سپهبد شد و در 1966 به درجأ ارتشبدي ارتقا يافت. اطلاعات شخصي تيمسار عظيمي ، احساساتي، عصباني و با اين وجود دوست داشتني و صميمي است. او از زخم معده رنج مي برد و در
1966 در انگلستان تحت معالجه بوده است. عظيمي مجرد است و فقط در ضيافت هاي بسيار مهم اجتماعي حضور مي يابد. او يكي از تحسين كنندگان ادبيات فارسي است. او در سال
1971 از يوگسلاوي، در 1973 از روسيه شوروي و 1977 از عربستان سعودي بازديد نمود. عظيمي فرانسه را به رواني و كمي به انگليسي صحبت مي كند.
15 نوامبر 1978 - 42/8/57
|
|
|