(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه اول آبان 1388- شماره 19493
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
جاده خاكي (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
دنده عقب (گفت و شنود)
اجلاس وين در گزارش اختصاصي كيهان
سلطانيه: ايران قادر به غني سازي تا ميزان 20درصد است
مغز چيز خورده ها فكر مي كنند از الله اكبر غير از جمهوري اسلامي درمي آيد! (خبر ويژه)
بهائيت به روايت سازنده انگليسي آن! (خبر ويژه)
وقتي سايت «كلمه» اسرائيلي مي شود (خبر ويژه)
موسوي: ظرفيتش نيست ديگر شعارهاي ضدانقلابي سر ندهيد! (خبر ويژه)
راديو سيا: استراتژي ايران پيروزي سنگر به سنگر است (خبر ويژه)
نگراني از افتضاح بزرگ در جلسه كروبي با سران چند گروهك (خبر ويژه)



جاده خاكي (يادداشت روز)

تحت تاثير قرار دادن سياست خارجي ايران، هدف بسياري از اتفاقاتي بود كه پس از انتخابات رخ داد. اين جمله شايد عجيب باشد ولي واقعيت دارد. بدون ترديد اعتبارزدايي از حاكميت، رويارو قرار دادن نهادها و شخصيت هاي برجسته نظام و ايجاد بن بست در روابط آنها، بحراني كردن روابط مردم و حاكمان و نهايتا ايجاد درگيري مزمن ميان مردم، در صدر اهدافي بوده است كه طراحان حوادث پس از انتخابات ايران در پي دستيابي به آن بوده اند. اينها اما همه هدف هاي داخلي است. انتخابات ايران درست در ميانه ايامي واقع شد كه گزينه هاي غرب براي مهار ايران در دو حوزه برنامه هسته اي و برنامه منطقه اي به سرعت در حال ناپديد شدن بود و غربي ها مانده بودند با اين همه رجز كه درباره «غير قابل تحمل بودن ايران هسته اي» خوانده اند اگر همه گزينه هاي به اصطلاح ديپلماتيك -كه تحريم را هم در بر مي گيرد- مصرف شد و ايران كوتاه نيامد، آن وقت چه بايد كرد. انتخابات ايران، در بحبوحه اين بن بست استراتژيك براي غربي ها فرصتي بوجود آورد تا تصور كنند «هنوز يك گزينه ديگر باقي است» و به اين ترتيب از رويارو شدن با آن سوال مهيب بگريزند. طبيعي بود كه غرب بيشترين مقدار سرمايه گذاري را براي استفاده از اين فرصت بكند، فرصتي به نام «مهار ايران از درون».
هيلاري كلينتون وزير خارجه امريكا در يكي از روزهايي كه ناآرامي هاي تهران در اوج خود قرار داشت در پاسخ به پرسش هاي خبرنگاراني كه از او مي پرسيدند امريكا براي حمايت از معترضان در ايران چه كرده است، احتياط مرسوم دولتمردان كاخ سفيد در به زبان آوردن سخنان حمايتگرانه از دوستان خود در داخل ايران را شكست و گفت اقدامات پنهاني زيادي انجام شده و دليلي ندارد امريكا هر كاري كرد بلافاصله براي تبليغ آن كنفرانس مطبوعاتي بگذارد. اينكه امريكا براي حمايت از دوستان داخلي خود چه كارهايي كرده موضوع اين نوشته نيست، اگرچه ابعاد اين موضوع به لطف بي احتياطي غربي ها در به خيابان آوردن سرمايه هاي پنهان خود، اكنون بيش از هر زمان ديگري براي دستگاه هاي مسئول در كشور آشكار شده است. سوال اين است: چرا امريكا آنطور به سرعت به طمع افتاد و بي احتياطي كرد؟ راقم اين سطور پيش تر در نوشته اي اين سوال را طرح كرده و از يك منظر خاص به آن پاسخ داده است، هدف اين نوشته تدارك پاسخ از منظري ديگر و استدلال بر اين نكته است كه امريكا راه ديگري جز در نظر گرفتن حوادث پس از انتخابات، به عنوان «شانس آخر براي مهار ايران» نداشت و دقيقا به همين دليل بود كه نتوانست رفتار خود را كنترل كند و با طناب تحليل هاي عمدتا اسراييلي كه مي گفتند زمين خوردن جمهوري اسلامي در ايران نزديك است به چاه رفت. امريكايي ها مي دانستند كه اگر اين بار هم شكست بخورند، آن وقت مجبورند با آن پرسش سهمگين روبرو شوند و تصميم بگيرند مي خواهند با ايران سرشاخ شوند يا حضور و نفوذ آن به عنوان قدرت اول منطقه را بپذيرند. گرد و غبار موجود در مسير انحرافي «مهار ايران از درون»، مدتي به امريكايي ها فرصت داد كه از رنج نگاه كردن به مقصد مسير اصلي كه دورنماي آن پيدا شده بود، فرار كنند غافل از اينكه اين مسير انحرافي فقط يك جاده خاكي است كه دوباره به مسير اصلي منتهي خواهد شد.
آنچه امريكايي ها در روزهاي بحران گفتند بيش از آنكه توصيف كننده وضعيت باشد، بيانگر آرزوهاي آنها يا به عبارت دقيق تر اهدافي است كه به واقع در پي آن بوده اند. به طور مشخص تئوري امريكايي ها درباره مهار رفتار ايران در حوزه سياست خارجي در اثر حوادث پس از انتخابات-كه بخش عمده اي از آن را مديون فسفر سوزاندن مستمر اسراييلي ها هستند- بر 3 پايه استوار بود:
1- نظام جمهوري اسلامي دراثر اين بحران ها حتي اگر فرونپاشد آنچنان ضعيف خواهد شد كه ديگر نمي تواند از موضع يك قدرت منطقه اي به مذاكرات با غرب وارد شود.
2- اختلافات دروني ايران مانع از آن خواهد شد كه ايراني ها بتوانند در مورد مسائل كلان امنيت ملي خود تصميم اجماعي بگيرند. هيلاري كلينتون روز 2 مرداد 1388 در مصاحبه اي با بي بي سي به صراحت به اين نكته اشاره كرد: «در حال حاضر ايران اين توان را ندارد كه تصميمي درباره روابط خود با جهان خارج اتخاذ كند».
3- امريكايي ها گمان مي كردند با وجود اعتراض ها و ناآرامي هاي داخلي، ضربه پذيري ايران در مقابل فشارهاي بيروني خصوصا تحريم و تهديد به درگيري نظامي بيشتر و توان مقاومت آن كمتر خواهد شد. فقط به عنوان يك نمونه تام داكت روز 24 تير 1388 در گزارشي از واشنگتن براي خبرگزاري رويترز نوشت: «اكنون اگر تحريمي اعمال شود فشار داخلي بسيار بيشتري بر حكومت ايران وارد خواهد شد». و بر همين اساس بود كه بنا به گزارش هاي منابع اسراييلي ، بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم غاصب رژيم صهيونيستي اوايل شهريور ماه براي امريكايي ها پيغام فرستاد: «اگر الان وقت تحريم ايران نيست، پس كي وقت تحريم ايران خواهد بود»؟!
بنا بر اين مفروضات، امريكايي ها پس از انتخابات ايران به اين نتيجه رسيدند كه «شايد ايران آماده نوعي مصالحه باشد» (مارك فيتزپاتريك 31/4/1384)و به دنبال آن نوعي طرح ريزي استراتژيك صورت گرفت. غربي ها در حالي كه تصور مي كردند بحران در ايران روز به روز عميق تر خواهد شد، خود را براي عملي كردن استراتژي «گذاشتن گزينه هاي سخت در مقابل ايران» آماده كردند. مقصود از اين استراتژي هم آن بود كه ايران با يك گزينه بسيار سخت ازقبيل «تعليق يا تحريم بنزين» مواجه شود. فرض امريكايي ها كه در گفته و نوشته هاشان در آن ايام كاملا هويداست اين بود كه يا ايران تعليق را انتخاب مي كند كه در آن صورت همان اتفاقي افتاده كه آنها مي خواسته اند و يا تصميم به مقاومت مي گيرد كه آن وقت نه سرمايه اجتماعي و نه اجماع سياسي كافي براي ايستان در آن موضع را نخواهد داشت و به زودي مجبور مي شودكوتاه بيايد. دقيقا در همين ايام بود كه اسراييلي ها و جناح هاي تندروي سياسي در واشنگتن از اوباما مي خواستند ايده مذاكره با ايران را كنار بگذارد و در راه جديدي كه به تازگي گشوده شده قدم بگذارد، راهي كه روزنامه اسراييلي ها آرتص در هفته آخر مرداد 1388 آن را به اين صورت توصيف كرد: «بايد با اعمال مجازات هاي بيشتر از معترضان درايران حمايت كرد، حتي اگر اين مجازات ها به مردم ايران فشار بياورد باعث خواهد شد تعداد بيشتري از آنها به معترضان بپيوندند».
ايران پس از انتخابات لااقل در چند مقطع پي در پي به غربي ها نشان داد كه چنين توهماتي تا چه حد با واقعيت آنچه در ايران مي گذرد تفاوت دارد. مقطع اول زماني بود كه غربي ها به چشم خود ديدند حمايت هاي مردمي از جريان فتنه گر در ايران چگونه دود شد و به هوا رفت و دريافتند توهمات آنها درباره به راه افتادن خيزش انقلابي در ايران تاچه حد مضحك بوده است. يك هفته نامه امريكايي كه عموما از ديدگاهي مستقل تر تحولات ايران را تعقيب مي كند اخيرا در اين باره نوشته است: «امريكايي ها تازه فهميدند كه در پيش بيني آنچه در ايران مي گذرد خيلي عجله كرده اند. وقتي كسي به خيابان آمد، فهميد كه اشتباه كرده و به خانه اش برگشت تقريبا غير ممكن است كه دوباره به خيابان برگردد». مقطع دوم پيش از مذاكرات اكتبر رخ داد يعني زماني كه ايران اطلاعات مربوط به دومين تاسيسات غني سازي خود را آشكار كرد و غربي ها در يافتند ايران نه تنها بناي كوتاه آمدن ندارد بلكه سرعت و عمق كار خود را بيشتر هم كرده است. مقطع بعدي زماني بود كه جدي كردن بحث هاي مربوط به اعمال تحريم بنزين عليه ايران نه تنها منجر به هيچ شوكي داخل ايران نشد بلكه به پيدا شدن فروشندگاني كاملا جديد انجاميد كه ايران تا امروز هيچ حسابي براي تامين بنزين از آنها نكرده بود. از زماني كه كنگره امريكا موضوع بنزين ايران را در دستور كار خود قرار داده بيش از 10 شركت جديد با ايران وارد مذاكره شده اند. و آخرين مقطع مذاكرات وين بود. ايران در اين مذاكرات مقتدرانه فرانسه را از گزينه هاي احتمالي فروشنده سوخت راكتور تهران حذف كرد. مهم تر از اين غربي ها كه يكي دو هفته پيش با ذوق زدگي تصور مي كردند ايران حاضر خواهد شد ذخيره استراتژيك مواد كم غني شده خود را در ازاي مشتي وعده آن هم به صورت «يك جا» تحويل آنها بدهد حالا دارند كم كم متوجه مي شوند كه ايران به هيچ وجه بناي چنين كاري را ندارد. در واقع به خلاصه ترين بيان ممكن، گزينه هاي استرتژيك در مذاكرات وين از ديد ايران تحويل مواد هسته اي و دريافت سوخت نيست چرا كه اساسا حتي به قدر ذره اي نمي توان به طرف غربي براي پاي بند ماندن به تعهداتش در اين باره اطمينان كرد بلكه گزينه هاي استراتژيك خريد سوخت يا غني سازي 20 درصد درون ايران است و غربي ها بايد از ميان اين دو يكي را انتخاب كنند.
اين وضعيت باعث شده غربي ها دوباره خود را با آن سوال مواجه ببينند: با ايران چه بايد كرد؟ خانم كلينتون ديروز به نيويورك تايمز گفته است ما مي دانيم برنامه ايران صلح آميز است و ايران به دنبال اقتدار منطقه اي است نه بمب. اين اظهارات شايد مقدمه اي باشد بر يكي از پاسخ هاي آن سوال كه غربي ها مدت هاست معتقدند در دل امريكاست: «زندگي با ايران هسته اي».
مهدي محمدي

 



كيهان و خوانندگان

¤ طرح تحول اقتصادي با محوريت هدفمند كردن يارانه ها كه دولت دهم زير بار اجراي آن رفته در حقيقت به منزله عمل جراحي اقتصاد بيمار كشور است كه قطعا با مشكلاتي همراه خواهد بود اما همه بايد كمك كنيم بويژه رسانه ملي و مطبوعات ارزشي مثل كيهان و همه دلسوزان تلاش نمايند كه اين طرح به صورت موفق اجرايي گردد.
ريزانه
¤ يكي از روزنامه هاي دوم خردادي به قصد كنايه زدن به نظام ومسئولين تيتر كرده كه كرزاي رئيس جمهور افغانستان دمكراسي را پذيرفت از قول ما بنويسيد از اول هم حرف ما با شما اقليت شكست خورده در انتخابات رياست جمهوري اين بود كه به جاي بيانيه دادن و دعوت به آشوب و اغتشاش ادعاي خود را مطابق با مكانيسمي كه در قانون مشخص شده دنبال كنيد ولي چون دستتان خالي بود تصميم گرفتيد با ديكتاتوري به قدرت برسيد كه مردم دست رد به سينه شما زدند و كودتا نافرجام ماند.
بخشي
¤ اعلام نظر مراجع عظام تقليد در خصوص حرام بودن برخي حرف ها و نظرهاي سران فتنه كه آب به آسياب دشمن ريختن است و به تعبير زيباي آن بزرگواران به آنها بيماران سياسي لقب داده شده حجت را بر نخبگان و سياسيون براي ايجاد تفوق و همدلي قبل از محاكمه تمام ساخته اين نظر فقهي موجب خلع سلاح سران آشوب شده كه خود را در سايه شيوخ ساده لوح مطرود حضرت امام(قدس سره) و حمايت استكبار و رسانه هاي آنها قرار داده اند و از سويي با برخي حاشيه هايي كه بعضا از سوي دانشجويان جوان و ناآگاه در برخي نشست ها و جلسات در دانشگاه ها به حمايت از اين افراد انجام مي شود و در آن جسارت و اهانت به آراء ملت و منتخبين ملت مي شود كه تحمل را از جامعه دانشجويي سلب نموده و هيچ توجيهي براي ادامه اين روند نمي باشد فلذا لازم است دستگاه قضا و ديگر مسئولين امور به مسئوليت خود با مسببين و مقصرين موضوع برخورد جدي و بدون تبعيض انجام و دامنه فتنه را جمع نمايد.
محمودي
¤صداي وحدت ملي با منافقين و با غائله آفرينان بعد از انتخابات از طريق هر فرد و هر گروهي كه باشد خيانت به قانون اساسي و مردم وفادار به اسلام و انقلاب است.
يك هموطن
¤ از مسئولان روزنامه كيهان و نويسندگان محترم آن روزنامه مي خواهم كه مقالاتي هم در باب ويژگي هاي بصيرت و ضرورت داشتن آن و ابزار لازم براي رسيدن به بصيرت واقعي چاپ كنيد.
محمدحسين مهروش
¤ در قضيه «وحدت ملي» كه اين روزها پس از فروكش كردن غبار فتنه از دهان برخي شنيده مي شود چرا آقايان قبل از انتخابات حول وحدت ملي و رهبري تجمع ننمودند تا اين افتضاح ها را نكنند كه دشمن برايشان كف بزند. حالا قسم حضرت عباس اينها را باور كنيم يا دم خروس را. حالا زمان تنبيه است بايد محاكمه شوند اگر پس از محكوميت توبه نمودند آن وقت مي شود به گفت گو پرداخت.
تلفن هاي متعدد
¤ از آنجا كه با طبقات مختلف جامعه از جمله با دانشجويان سروكار دارم عرض مي كنم مردم با مشاهده عدم برخورد قوه قضاييه با سران فتنه تفسيرهاي مختلف دارند. گروهي انتخاب اين حركت را ترس مسئولين قوه قضاييه از واكنش احتمالي جامعه مي دانند عده اي ديگر آن را به جنگ زرگري مسئولين با سران فتنه تفسير مي كنند بعضي ها هم معتقدند از ديدگاه مسئولين همه احزاب و گروه ها برانداز و غير برانداز داخل دايره نظام هستند و نبايد بيرون گذاشته شوند و... آيا وقت آن نرسيده كه دستگاه قضايي كشور خودش را از زير انواع تهمت ها خارج كند و موضع شفاف در اين مورد بگيرد و اعلام نمايد.
حبيبيان
¤ نان قوت لايموت اكثريت افراد جامعه بويژه قشر حقوق بگير مي باشد فلذا قطع اين يارانه آثار سوء اجتماعي و امنيتي بوجود مي آورد. از دولتمردان و مجلس ما درخواست داريم در مورد افزايش قيمت نان تجديدنظر داشته باشند و موضوع را ساده تلقي نكنند.
منوچهر مرداني از شاهين شهر آذربايجان غربي
¤اوضاع دانشگاه آزاد بعد از انتخابات به هم ريخته است. سايت هاي دانشگاه خراب است، برنامه غذايي به هم ريخته شده و به رغم اينكه خانواده ها شهريه هاي بالايي پرداخت مي كنند، انتخاب واحد برايشان مشكل تر از گذشته شده و براي تامين غذاي روزانه شان به ساندويچ روي آورده اند.
مادر يك دانشجو
¤ سؤال مي كنم چرا در كشور ما در رشته ورزش فوتبال علي رغم اين كه هزينه هاي سرسام آوري مي شود به جاي پيشرفت عقبگرد داريم به اعتقاد بنده يك علت آن به برخي از برنامه هاي ورزشي صدا و سيما برمي گردد كه آثار تخريبي زيادي به جا گذاشته است اهميت موضوع مي طلبد كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز به مسئله حساس شده در اين مورد نظر بدهند و تصميم بگيرند.
قرباني
¤ چند شب قبل از شبكه دو سيما برنامه مستندي در مورد ماجراي فردي كه به دليل قتل نفس به اعدام محكوم شده بود پخش شد ولي برنامه به گونه اي تهيه شده بود كه در كل اعدام را كه حكم الهي است خوشايند و مطابق با عدالت نشان نمي داد. مي خواستم بگويم خوشا به حال دوم خردادي ها كه بعضي از مديران صدا و سيما دانسته يا ندانسته در جهت خواسته هاي آنان يعني زير سؤال بردن احكام الهي قدم برمي دارند. با اين تفاوت كه هزينه اينگونه برنامه هاي خود را نيز از جيب ما مردم مي پردازند.
رمضاني
¤ چرا بانك صادرات براي پرداخت مبلغ بالاي دويست هزار تومان از داخل شعبه از كارت هاي عابر غير آن شعبه تقاضاي 500 تومان كارمزد مي كند. اين همه پول مردم كه دست بانكهاست و با پول مردم به نوايي مي رسند آن وقت در قبال يك كار كوچك تقاضاي كارمزد مي كنند.
احمدزاده
¤ از شهرداري محترم منطقه يك تقاضا مي شود نسبت به جمع آوري بتن هاي 10 تني كه خيابان باغستان يكم واقع در سعادت آباد- روبروي بيمارستان شهيد مدرس- را مسدود نموده اقدام نمايند. هيچ دليل منطقي براي مسدود نمودن اين خيابان وجود ندارد جز آزار و اذيت مردم محل.
بازنشسته راه آهن سيدحسن رضوي
¤ خواستم بپرسم چرا شركت بنويدي سندهاي مالكيت اهالي شهرك صالحين كه اقساط آپارتمان هاي خود را پرداخته اند تحويل نمي دهد.
يك شهروند
¤ يكي از استفاده كنندگان مترو مسير علم و صنعت به طرف صادقيه هستم. از خرداد ماه به اين طرف تعداد قطارهاي در حركت در اين مسير خيلي كم شده و فاصله زماني حركت بسيار زياد شده است.
يك شهروند
¤مدت 12 سال است كه در شهرك زينبيه جاده قديم تهران در كرمانشاه ساكن هستم. اداره آب و فاضلاب از ساكنين اين شهرك هزينه احداث فاضلاب را دريافت كرده است اما هنوز از چاه فاضلاب استفاده مي كنيم و آب آشپزخانه ها و حياط خانه ها همچنان در رودخانه اي كه از كنار اين شهرك مي گذرد مي ريزد. چرا شهرداري، سازمان آب و فاضلاب و استانداري از زير مشكل بهداشتي ساكنين اين محل شانه خالي مي كنند؟!
عبدي از كرمانشاه
¤اكثر ساختمان هاي پنج طبقه اي كه در شهرري ساخته شده پاركينگ هاي خود را تغييركاربري داده و به تجاري تبديل كرده اند. اين مسئله باعث شلوغ شدن كوچه ها در اين شهر شده است. سوال من از شهرداري شهرري اين است كه اگر هدف اصلي از احداث پاركينگ براي پارك خودروهاي متعلق به اعضاي ساختمان مربوطه است پس چرا مجوز تجاري براي اين پاركينگ ها صادر كرده است؟!
عامري از شهرري

 



دنده عقب (گفت و شنود)

گفت: روزنامه حيات نو به نقل از يكي از عوامل اصلي فتنه اخير نوشته است كه اصلاح طلبان گروه برانداز نيستند!
گفتم: خودشان را خيلي دست بالا گرفته اند! در حالي كه 30 سال است آمريكا و متحدانش براي براندازي جمهوري اسلامي ايران همه توان خود را به كار گرفته ولي نتوانسته اند كاري بكنند از اين عده چه كاري ساخته است؟
گفت: خودشان هم از اول مي دانستند كه كاره اي نيستند ولي با به به و چه چه آمريكا و انگليس و اسرائيل و گروه هاي ضد انقلاب دچار توهم شده بودند.
گفتم: اما، اين لطف خدا به مردم ايران اسلامي بود كه اجازه نداد خط نفاق جديد در پرده باقي بماند.
گفت: اتفاقاً عوامل اصلي فتنه به همين علت كه هم نفاق درونشان آشكار شده و هم در انجام مأموريتشان ناكام مانده اند، اين روزها دنده عقب گرفته و دارند مرحله به مرحله عقب نشيني مي كنند.
گفتم: افسر راهنمايي، خودرويي را متوقف كرده و به راننده گفت؛ 120 كيلومتر سرعت داشتي، راننده گفت ؛ 80 كيلومتر بود و افسر گفت ؛ 80 كيلومتر هم زياده و راننده گفت؛ 60 كيلومتر، نه 50 كيلومتر اصلاً، 30 كيلومتر... افسر راهنمايي بهش گفت؛ احتياط كن، اينجوري كه داري سرعت كم مي كني ممكنه يكي از عقب بهت بكوبه و درب و داغونت كنه!

 



اجلاس وين در گزارش اختصاصي كيهان

سرويس سياسي-
پس از چند روز خبرسازي درباره شكل گيري يك توافق در وين توسط رسانه هاي خارجي و برخي همكاران داخلي آنها، اين رسانه ها و مقام هاي اروپايي و آمريكايي بالاخره ناچار به اذعان اين نكته شدند كه هيچ توافقي در وين نهايي نشده است.
يان كلي سخنگوي وزارت خارجه آمريكا روز گذشته گفت كه آمريكا در انتظار پاسخ رسمي ايران به پيش نويسي است كه روز چهارشنبه بين هيئت هاي مذاكره كننده توزيع شد. اين اظهارنظر كلي به اين معناست كه تهران تا امروز به پيشنهاد مذكور پاسخ نهايي نداده است. اين اظهارنظر درست يك روز بعد از آن صورت گرفت كه هيلاري كلينتون به روزنامه نيويورك تايمز گفت اطمينان دارد ايران تنها درپي ارتقاي جايگاه منطقه اي خود است و قصدي براي ساخت سلاح ندارد. كلينتون گفت: «به نظر من ايران نمي خواهد بمب هسته اي بسازد بلكه تنها درصدد است جايگاه خود را ميان كشورهاي بزرگ جهان ارتقا دهد و به آنها ثابت كند اگر بخواهد بمب بسازد، مي تواند». وي در عين حال در يك سخنراني كه در مؤسسه صلح آمريكا ايراد شده گفت: «اگر ايران در زمينه انتقال اورانيوم خود به خارج گام هاي ملموسي بردارد آمريكا آماده تداوم ارتباطات دو و چندجانبه و گفت وگو درباره مجموعه اي از مسائل مورد اختلاف است». وي سپس تاكيد كرد:«با اين حال زمان محدود است و ما تا ابد منتظر نمي مانيم». در همين حال مقام هاي روسيه هم گفتند كه زمان فعلي را براي ارزيابي ميزان پيشرفت حاصله در وين «بسيار زود» مي دانند. آندره نسترنكو روز پنج شنبه با اعلام اين موضوع گفت: «مذاكرات وين كاملا متمدنانه بود و نشان داد مي توان مسائل مورد اختلاف را با گفت وگو حل كرد، اما هنوز بررسي ها ادامه دارد و بايد تا پايان آن صبر كرد». همچنين فرانسوي ها هم طي اظهاراتي تاكيد كردند هنوز نمي دانند ايران پيشنهادهاي عرضه شده در وين را مي پذيرد يا نه. ژاك اوديبر مدير سياسي وزارت خارجه فرانسه و نماينده اين كشور در مذاكرات با ايران در اين باره به خبرگزاري فرانسه گفت: «اين پيشنهاد براي ما مطلوب است اما نمي دانيم ايران آن را مي پذيرد يا نه. روسيه و چين هم در مواضعي هماهنگ در روز پنج شنبه اعلام كردند پيش نويس ارائه شده را قبول دارند و منتظر نظر تهران هستند و به اين ترتيب روشن شد مجموعه اظهارات درباره حصول توافق در وين يا گمانه زني است يا دروغ پردازي فقط با اين هدف كه كار ايران در بررسي بيشتر اين موضوع در تهران كه هم اكنون در حال انجام است، «دشوار» شود.
موضع تهران چيست؟
آنچه در وين رخ داده در واقع نسبت چنداني با روايتي كه اغلب رسانه هاي غربي و برخي رسانه هاي داخلي از آن كرده اند، ندارد. همانطور كه خودداري دقيق نمايندگان ايران از به كار بردن كلمه «توافق» درباره گفت وگوهاي وين نشان مي دهد از ديد ايران تنها اتفاقي كه در وين افتاده توزيع يك پيش نويس در پايان روز سوم مذاكرات از جانب البرادعي است كه بررسي هاي بيشتر درباره آن به پايتخت ها واگذار شده است. درست است كه البرادعي روز چهارشنبه از تعيين روز جمعه به عنوان يك ضرب الاجل براي دريافت پاسخ از پايتخت ها سخن گفت ولي منابع آگاه در تهران تاكيد مي كنند كه هيچ ضرب الاجلي را براي بررسي پيشنهاد سوم به رسميت نخواهند شناخت.
يكي از مقام هاي نزديك به تيم مذاكره كننده در اين باره به كيهان گفت: «مسلما تا جمعه پاسخي ارائه نخواهد شد.» وي اضافه كرد، «هدف غربي ها اين است كه با قرار دادن ايران در تنگناي زماني از يك طرف و دروغ پردازي در مورد نهايي شدن توافق، اراده ايران براي بررسي دقيق پيش نويس سوم را تحت تاثير قرار دهند.» وي نهايتا گفت: «ايران براي تصميم گيري در مورد موضوعات مهم عجله نمي كند و فشار رسانه اي غربي ها هم تاثيري در اين باره نخواهد داشت.»
اين مقام آگاه همچنين اظهارات البرادعي را «شخصي» و «مغاير محتواي مذاكرات» اعلام كرد.
بخش مهم تر اخبار و گزارش هايي كه ديروز در منابع داخلي و خارجي درباره مذاكرات وين منتشر شد به محتواي پيش نويس ارائه شده باز مي گردد.
به رغم وجود اخبار ضد و نقيض در اين باره برخي نكات كاملا روشن وجود دارد كه اغلب به آنها بي اعتنايي شده است. يك مقام مرتبط با پرونده هسته اي در اين باره به خبرنگار كيهان گفت: «اولين نكته درباره اين پيش نويس آن است كه در آن هيچ ذكري از تعليق به ميان نيامده و دو موضوع غني سازي در ايران و دريافت سوخت براي راكتور تهران به طور كاملا مستقل در نظر گرفته شده است.» وي ادامه داد: «نكته دوم اين است كه همانطور كه ايران مي خواست و با وجود همه مقاومتي كه غربي ها كردند ايران موفق شد فرانسه را از گفت وگوها خارج و جايگاه روسيه را به عنوان تنها طرف خود در معامله دريافت سوخت، تثبيت نمايد.» البته درباره اين موضوع كه آيا مسئله انتقال اورانيوم كم غني شده ايران به خارج در پيش نويس سوم وجود دارد يا نه اطلاعات چنداني در دست نيست.
برخي روزنامه هاي غربي در اين باره با اشاره به اين نكته كه در پيش نويس سوم از ايران خواسته شده تا پايان سال 57 درصد اورانيوم خود را به بيرون منتقل كند اكتفا كرده اند. مقام آگاه گفت وگو كننده با كيهان اما بدون ذكر جزئيات بيشتر به بيان اين موضوع بسنده كرد كه: «يك چيز روشن است و آن هم اينكه ايران ذخيره استراتژيك خود را از دست نخواهد داد.»
وي بيان جزئيات بيشتر را به آينده موكول كرد.

 



سلطانيه: ايران قادر به غني سازي تا ميزان 20درصد است

نماينده كشورمان در آژانس بين المللي انرژي اتمي با تصريح بر توانايي جمهوري اسلامي ايران به غني سازي اورانيوم به 20درصد تاكيد كرد: با اين حال ايران آمادگي كامل براي بررسي پيشنهاد غرب مبني بر غني سازي در خارج از خاك خود را دارد.
علي اصغر سلطانيه در گفت وگو با شبكه الجزيره در وين با اشاره به توافق مقدماتي به دست آمده درباره غني سازي اورانيوم خاطرنشان كرد براي بررسي پيش نويس توافق در اين زمينه و دريافت پاسخ به تهران سفر خواهد كرد.
نماينده كشورمان در آژانس بين المللي انرژي اتمي با مثبت ارزيابي كردن مذاكرات هسته اي در وين تاكيد كرد اين مذاكرات به سبب بازگشت آژانس به مسير حل مسئله هسته اي ايران به عنوان تنها مرجع حل اين موضوع از اهميت برخوردار است.
سلطانيه تاكيد كرد: ايران قادر به غني سازي اورانيوم به ميزان بيست درصد است، اما آمادگي بررسي پيشنهاد غرب درباره غني سازي در خارج از خاك خود را دارد.
پيشتر محمد البرادعي مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي از ارائه پيش نويس توافق ميان طرفين مذاكره كننده در وين درباره غني سازي اورانيوم ايران در روسيه براي مصرف در رآكتور تهران خبر داده بود.
به گفته وي، گفت وگوهاي هسته اي سه روزه وين با ارائه پيش نويس توافق بر سر غني سازي اورانيوم ايران در كشور روسيه از سوي مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي به پايان رسيد.
«محمد البرادعي» با بيان اين مطلب گفت طرح ارائه شده از سوي آژانس به اطلاع كشورهاي شركت كننده در نشست وين رسيده و مورد توافق ضمني ايران و روسيه قرار گرفته است.
وي در عين حال ادعا كرد كه آژانس دو روز به طرفين مذاكره زمان داده است تا پاسخ قطعي خود را درباره اين طرح ارائه كنند. به گفته البرادعي، ايران و روسيه بايد تا روز جمعه جمع بندي خود را در اين مورد اعلام كنند.
گفتني است متن پيشنهادي مديركل آژانس، براساس مباحث مطروحه و با توجه به نوع قراردادهاي همكاريهاي استانداردي كه كشورهاي عضو آژانس با هم دارند بوده، اما مسائل محتوايي اين قرارداد هنوز نهايي نشده و بايد مورد بررسي قرار گيرد.
بر همين اساس مقامات ايراني تاكيد كرده اند كه جمهوري اسلامي ايران در اين خصوص هيچ ضرب الاجلي را به رسميت نمي شناسد.

 



مغز چيز خورده ها فكر مي كنند از الله اكبر غير از جمهوري اسلامي درمي آيد! (خبر ويژه)

همزمان با اظهارات كروبي و موسوي مبني بر اينكه شعارهاي ضد انقلابي در شرايط فعلي به مصلحت نيست، رسانه هاي وابسته به ضد انقلاب بر لزوم ساختارشكني تأكيد كردند. سايت ضد انقلابي ايران گلوبال نوشت «رفراندوم، رفراندوم، بايد شعار روز شود. از الله اكبر چيزي بهتر از جمهوري اسلامي در نمي آيد».
نويسنده ضد انقلاب اين سايت نزديك به محافل صهيونيستي با اداي احترام به خود و هم قطارانش نوشت: ما مغز... خورديم كه جمهوري اسلامي را پذيرفتيم(!) ما با تضعيف موسوي و كروبي موافق نيستيم اما خود جنبش مهم تر از اين آقايان است.
وي همچنين تأكيد كرد شعار جمهوري ايراني به جاي جمهوري اسلامي همچنان در تجمعات سر داده خواهد شد.
از سوي ديگر سايت گويا نيوز در تحليلي نوشت: رژيم بايد عقب نشيني كند. در اين ميان هم موسوي و اصلاح طلبان حكومتي به نيروهاي سكولار نياز دارند و هم نيروهاي سكولار نيازمند اصلاح طلبان هستند. اين يك رابطه دو طرفه است كه هر كدام اگر نقش خود را به خوبي انجام دهند، توان و مانور هر دو بخش را افزايش خواهند داد.
گويا نيوز (سيانيوز) با بيان اينكه «نهضت آزادي، ملي مذهبي ها، سازمان فدائيان خلق، اتحاد جمهوري خواهان و ... رابطه را به همان صورتي تعريف كرده اند كه موسوي و كروبي بيان مي كنند» نوشت: اين گروه ها خواهان استقرار يك حكومت سكولار و جدايي دين از سياست هستند.
اين سايت ضد انقلابي با بيان اينكه «اصلاح طلبان از اين مي ترسند كه به آنها مارك همراهي يا ضد انقلاب زده شود» نوشت: اما معناي اين سخن آن نيست كه ساير نيروهاي سياسي هم بايد در همان چارچوب عمل كنند.

 



بهائيت به روايت سازنده انگليسي آن! (خبر ويژه)

شبكه انگليسي بي بي سي با اشاره به حمايت مجلس نمايندگان آمريكا از 7 تن از عناصر بهايي بازداشت شده، اعلام كرد بهائيت يك دين است كه اعتقادي به دخالت در امور سياسي ندارد.
به گزارش سايت بي بي سي، مجلس نمايندگان آمريكا با صدور قطعنامه اي خواستار آزادي 7 تن از سران بهايي شده كه در ايران بازداشت شده اند. در اين بيانيه ضمن ادعاي نقض حقوق بشر در ايران، از ايران خواسته شده افراد مذكور فوراً آزاد شوند.
بي بي سي در عين حال از قول عبدالفتاح سلطاني - عضو گروهك كانون مدافعان حقوق بشر وابسته به شيرين عبادي وكيل مدافع بهائيان بازداشت شده- گفت: 7 اتهام سنگين از جمله جاسوسي، افساد في الارض و محاربه را متوجه موكلين من كرده اند و پرونده اين افراد حجيم و غير عادي است.
سلطاني افزود: اين افراد هيچ گناهي نكرده اند جز اين كه اعتقاداتشان با اعتقادات بنده(!) و خيلي از ايرانيان متفاوت است، يعني دين بهائيت را دارند. حق هر انسان است كه هر ديني را كه خواست انتخاب كند.
بي بي سي آنگاه نوشت: بهائيان مي گويند براساس اصول اعتقادي خود در امور سياسي دخالتي ندارند و از قوانين كشور اطاعت مي كنند.
گفتني است گروهك انحرافي بهائيت همانند بابيت و وهابيت از سوي انگلستان و براي تحريف اسلام و انحراف مسلمانان راه اندازي شد و حمايت اخير نمايندگان آمريكا نيز نشان مي دهد كه گروه ياد شده چه قدر مستقل است. در عين حال «دين» و «مخالف» دخالت در «سياست» جا زدن حزب استعماري بهائيت از آن جهت جالب است كه وابستگان و سركردگان اين گروه در دوران رژيم طاغوت با ورود كامل در عرصه سياست، زمام قدرت را در مديريت هاي كلان سياسي، نظامي، اطلاعاتي و اقتصادي به دست داشتند و زمينه چپاول منابع ايران و سيطره استعمار را فراهم مي كردند و پس از انقلاب نيز در زمينه هاي جاسوسي، تفرقه افكني، نفوذ در مطبوعات و... فعال بوده اند. بنابراين با وجود انحرافي بودن مباني بهائيت، عناصر بازداشت شده به خاطر خيانت هاي خود به كشور بازداشت شده اند نه به خاطر يك باور و اعتقاد!

 



وقتي سايت «كلمه» اسرائيلي مي شود (خبر ويژه)

سايت وابسته به ميرحسين موسوي صداقت خود را در دفاع از منافع ملي نشان داد!
در حالي كه اغلب رسانه ها دروغ بودن شايعه روزنامه صهيونيستي هاآرتص درباره ملاقات دو مقام اتمي ايران و اسرائيل را منتشر كرده اند، سايت «كلمه» ترجيح داد به جاي تكذيب صريح طرف ايراني و معلوم شدن دروغ بودن گزارش هاآرتص، اين گزارش را ذيل عنوان «مذاكره سلطانيه با نماينده اسرائيل» منتشر كند! سايت راه اندازي شده از سوي موسوي در عين حال ترجيح داد تكذيب صريح مقامات ايراني را سانسور كند و حتي يك خط از آن را منتشر ننمايد!
با مزه اين كه سايت ادوار نيوز وابسته به گروهك ادوار تحكيم(عناصري نظير زيدآبادي، مومني و...) هم در اقدامي مشابه تيتر زد «علامت سؤال بزرگ بر شعار مرگ بر اسرائيل؛ افشاي مذاكرات محرمانه نمايندگان ايران و اسرائيل»!! اين اقدام در حالي صورت مي گيرد كه برخي از اعضاي سابق ادوار تحكيم نظير حقيقت جو و موسوي خوئيني به آمريكا پناهنده شده اند و در خدمت پروژه هاي آمريكايي- صهيونيستي قرار گرفته اند. زيدآبادي رئيس گروهك ياد شده از جمله عناصري بود كه چند سال پيش از طريق روزنامه وابسته عبدالله نوري به حمايت صريح از اسرائيل و تخطئه حمايت از ملت فلسطين پرداخت.
حاميان موسوي كه به دعوت وي و كروبي در حاشيه راهپيمايي روز قدس جمع شده بودند، با ضربدر كشيدن روي شعارهاي مرگ بر اسرائيل و مرگ بر آمريكا، شعار نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران سر مي دادند.
درپي شايعه سازي روزنامه هاآرتص، علي شيرزاديان سخنگوي سازمان انرژي اتمي كشورمان اعلام كرد: اين شايعه دروغ محض و نوعي عمليات رواني است كه براي تاثيرگذاري روي موفقيت مستمر ديپلماسي پوياي ايران در نشست هاي ژنو و وين طراحي شده است. جمهوري اسلامي ايران در چارچوب سياست اصولي اش، نه فقط رژيم صهيونيستي را به رسميت نمي شناسد بلكه آن را رژيمي جعلي و غيرمشروع مي داند.
هيئت اعزامي ايران در نشست ماه گذشته قاهره با موضعگيري قاطع، نه فقط زرادخانه هسته اي رژيم صهيونيستي را عامل ناامني در خاورميانه دانست بلكه خوي اشغالگري و كشتار روزانه زنان و كودكان فلسطيني از سوي آن را خطري براي امنيت بشريت عنوان كرد.
گفتني است در جريان جنگ تحميلي هنگامي كه صهيونيست ها براي پيشگيري از رويكرد ملت هاي مسلمان به ايران اسلامي، شايع كردند، ايران از اسرائيل اسلحه خريده است، حضرت امام(ره) در پاسخ فرمودند: اسرائيل خودش مي داند آنقدر منفور است كه اگر دستش را به بحر محيط بزند، آن را نجس خواهد كرد.

 



موسوي: ظرفيتش نيست ديگر شعارهاي ضدانقلابي سر ندهيد! (خبر ويژه)

چند ماه پس از برگزاري تجمعات ضدانقلابي و از جمله تجمع حاشيه راهپيمايي روزقدس، و شكست قطعي فتنه مشترك آمريكا و اسرائيل و دنباله هاي داخلي آنها، ميرحسين موسوي اعلام كرد:به نفع ماست كه شعارهايي متناسب با ظرفيت كشور مطرح كنيم و از شعارهاي تند و غيرمنطبق با وضعيت كشور بپرهيزيم.
وي كه در جمع گردانندگان روزنامه توقيف شده كلمه سبز سخن مي گفت، با اشاره به اين كه نبايد اجازه داده شود اتفاقات ماههاي گذشته به بدبيني نسبت به دستاوردهاي انقلاب منجر شود اظهار داشت: «طبيعي است رسانه هايي كه صداي اين قدرت يا آن قدرت هستند بالاخره مجبورند از منافع ملي كشور خود ولو به زبان فارسي دفاع كنند و در اين راه بذر بدبيني به كل دستاوردهاي انقلاب اسلامي در طول سي سال گذشته بپاشند و حتي سعي كنند به سراغ حماسه عظيم و تاريخي دفاع مقدس ملت ما بروند»
همزماني موضع گيري موسوي با اظهارات اخير كروبي درباره اظهار نگراني نسبت به برخي شعارها نشان مي دهد جريان افراطيون كه خود باني ميدانداري جريان هاي ضدانقلاب در عرصه فتنه و آشوب بودند، پس از 4 ماه هماهنگي و همكاري با آن جريان و خالي كردن تمام خشاب خود! به بي فايدگي تحركات مذكور و در عين حال هزينه سنگين آن تحركات براي تظاهر و رياكاري خويش پي برده اند. مواضع اخير موسوي و كروبي حاكي از اين است كه آنها درصددند آب و آبروي رفته را بازگردانند هرچند كه خود همچنان بر مواضع ضدانقلابي اصرار مي ورزند.
در جريان تجمع حاشيه روز قدس و برخي تجمعات مشابه كه به دعوت شخص موسوي و كروبي صورت گرفت، شعارهايي عليه نظام و انقلاب و در حمايت از آمريكا و رژيم صهيونيستي سر داده شد كه بلافاصله با استقبال محافل آمريكايي و انگليسي مواجه شد.
موسوي در اظهارات اخير خود تيتر شعارهاي ضدانقلابي را صرفا از آن رو كه متناسب با ظرفيت كشور (بخوانيد پايبندي ملت به اسلام و انقلاب و جمهوري اسلامي) نيست و نه از آن جهت كه ضدانقلابي، ضد قانون اساسي و ضد خط امامي است، به نفع و صلاح نمي داند و حتي حاضر نيست صراحتا بگويد اين شعارهاي ضدانقلابي و مطرود است.
موسوي در اظهارات اخير توضيح نداد روزنامه توقيف شده وابسته به وي چه انطباق و هماهنگي با «صداي اين قدرت يا آن قدرت» (بخوانيد BBC و VOA و راديو فردا و... كه باز هم آقاي موسوي ترجيح مي دهد حتي اسمشان را هم نبرد) داشته كه بديل اين رسانه ها فرض شده است.
رسانه هاي استكباري مذكور طي 7، 6ماه گذشته علي الدوام به حمايت از آقاي موسوي پرداخته اند در حالي كه به اذعان شخص آقاي موسوي -اگر هم به آنها نگوييم استكباري- «دنبال منافع خود هستند» و سؤال اين است كه چرا حمايت از آقاي موسوي و كروبي، با منافع رسانه هاي آمريكا و انگليس منطبق شده است به نحوي كه بي بي سي بلافاصله پس از اعلام نتايج انتخابات، با خانم زهرا رهنورد (همسر موسوي) مصاحبه ترتيب مي دهد.
گفتني است بستري كه امثال موسوي و كروبي و خاتمي براي آشوبگري و فتنه جويي فراهم كردند، زمينه را براي ميدانداري عناصر وابسته به منافقين، سلطنت طلبان، نهضت آزادي و... گروهك هاي ضدانقلاب ديگر فراهم كرد اما موسوي و كروبي طي چند ماه گذشته- و از جمله اظهارات اخير- حاضر نشده اند با ضدانقلاب و گروهك هاي وابسته مرز روشني ترسيم كرده و از آنها برائت جويند چرا كه مي دانند در آن صورت و در كنار ريزش اغلب آراي خود (به خاطر آگاه شدن مردم)، حاميان ضدانقلابي نيز از دور آنها پراكنده خواهند شد.
ذكر اين نكته هم خالي از لطف نيست كه در هيچ يك 2 گزارش منتشر شده درباره ديدارهاي كروبي و موسوي، هيچ اشاره به محتواي شعارهاي ضدانقلابي كه در تجمعات وابسته به آنها سر داده شد، نگرديده و تعمدا سانسور شده است. حذف جمهوري اسلامي تحت عنوان «جمهوري ايراني»، حذف «مرگ بر آمريكا و اسرائيل» و فشار آوردن به روسيه و چين براي اثرگذاري به نفع آمريكا و اسرائيل در مذاكرات هسته اي و نيز مخالفت با حمايت از فلسطين در روز جهاني قدس از جمله محورهاي شعارهاي مذكور بوده است.

 



راديو سيا: استراتژي ايران پيروزي سنگر به سنگر است (خبر ويژه)

راديو فردا- وابسته به سازمان سيا- پيش بيني كرد با توجه به تناقض خواسته هاي ايران و آمريكا از مذاكرات 1+5، اين مذاكرات به نتيجه نرسد.
سايت راديو فردا طي تحليلي نوشت: ايران در حال حاضر در جهت پيشبرد برنامه هاي توسعه هسته اي خود اجراي استراتژي پيروزي سنگر به سنگر و استحكام و تثبيت يك سنگر قبل از انتقال نيروي بيشتر به سنگر بعدي را در پيش گرفته است. سنگر با اهميت فعلي ايران تثبيت حق غني سازي اورانيوم با هر غلظت و دادن شكل قانوني به آن است حال آن كه هدف بعدي گروه 1+5 پس از خارج ساختن اورانيوم غني شده از ايران، متوقف ساختن برنامه غني سازي در داخل ايران قبل از پرداختن به ساير بخش ها من جمله رآكتور 40 مگاواتي آب سنگين در اراك است.
راديو فردا با ادعاي اينكه قصد ايران از مذاكرات، وقت كشي است نوشت: بسياري از مقامات اسرائيلي در مورد موضع آشتي جويانه ايران در برابر تلاش ها براي كنترل برنامه هسته اي اين كشور ترديد دارند.
همچنين «رضا- ت» همكار راديو فردا، در گفت وگو با راديو زمانه تاكيد كرد: بحث انتقال 1500كيلوگرم اورانيوم غني شده ايران به روسيه، هيچ وقت از قول مقامات ايراني اعلام نشده است و اين صورت مسئله اي است كه غرب معرفي كرده است. وي اضافه كرد: ايران دنبال تثبيت غني سازي است اما غرب مي خواهد در درجه اول مانند كره شمالي، سوخت موجود را از ايران خارج كند و بعد به توقف غني سازي دست پيدا كند ولي آنها مي دانند كه ايران به هر حال به اين قضيه راضي نمي شود و هيچ راهي براي متوقف كردن ايران جز مبادرت به جنگ نيست و شرايط جنگ و حمله به ايران هم در منطقه فراهم نمي باشد.
همكار راديو فردا اضافه كرد: اين مسئله تفاوت هاي دو طرف، را همچنان در حد بالا و شانس رسيدن به توافق را در حداقل ممكن نگه مي دارد.
نكته جالب در اين ميان اظهارات هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا در مراسم سالگرد تاسيس موسسه تحقيقاتي صلح آمريكاست. به گزارش نيويورك تايمز، وي گفته است: ما با تاكتيك هايي كه حاكي از خريد زمان توسط ايران مي باشد، كنار نخواهيم آمد... در صورت قطعي شدن ارسال بخش اعظم اورانيوم ايران به خارج از كشور، بايد گفت مذاكرات سازنده بود و ما موفق شده ايم و در غير اين صورت بايد بار ديگر به تهران هشدار داد كه جاه طلبي هسته اي را ترك كند.
گفتني است براساس پيشنهاد جديد غربي ها آنها ظاهرا حاضرند از موضع 4 سال پيش مبني بر توقف غني سازي در ايران كوتاه آمده و فعاليت 7 هزار سانتريفيوژ و غني سازي اورانيوم تا 5درصد را در ايران بپذيرند.
اين موضوع خود پيروزي بزرگ براي جمهوري اسلامي است اما با توجه به اينكه طبق معاهده ان پي تي، غني سازي بيش از اين حد نيز حق اعضاست و از سوي ديگر بدقولي هاي آمريكا و فرانسه و آلمان در همين موضوع هسته اي بارها اتفاق افتاده، بنابراين جمهوري اسلامي ضمن مغتنم شمردن پيروزي تازه، به تثبيت مواضع خود تا احقاق حق كامل ادامه مي دهد، چيزي كه راديو فردا از آن به استراتژي پيروزي سنگر به سنگر تعبير مي كند.

 



نگراني از افتضاح بزرگ در جلسه كروبي با سران چند گروهك (خبر ويژه)

ستايش كنندگان تجمعي ضدانقلابي در حاشيه راهپيمايي روز جهاني قدس اكنون پس از يك ماه از برخي شعارهاي ساختارشكنانه و ضدانقلابي در اين تجمع ابراز نگراني و پشيماني مي كنند. اين نگراني از جمله در ديدار اخير اعضاي گروهك هاي 12-10 نفره «كانون مدافعان حقوق بشر» و «شوراي ملي صلح» با مهدي كروبي مطرح شد. دو گروهك ياد شده توسط عناصري نظير شيرين عبادي، محمد سيف زاده، عبدالفتاح سلطاني، نرگس محمدي، ژينوس سبحاني، ابراهيم يزدي، عيسي سحرخيز، تقي رحماني، كيوان صميمي، هاشم آغاجري، حبيب پيمان، تاج زاده، عزت سحابي، شمس الواعظين و... راه اندازي شده است.
اگرچه منابع خبري گزارش دقيقي از ملاقات 7 نفره اخير با كروبي منتشر نكرده اند اما سايت تغيير وابسته به كروبي در گزارشي مجمل نوشت «طرح برخي شعارها در چند ماه گذشته از جمله در راهپيمايي روز قدس موضوعي بود كه حاضران نسبت به آن ابراز نگراني كردند، شعارهايي كه به اعتقاد حاضران، شعارهاي انحرافي است و مي تواند زمينه برخورد سخت با جنبش اصلاحي را فراهم كند. به اين ترتيب نمايندگان «كانون» و «شورا» توجه رهبران جنبش از جمله مهدي كروبي را به اين نكته جلب كردند كه بايد نقشي موثر در جنبش سبز داشته باشند.»
در حالي كه طي يك ماه اخير طرح شعارهاي ضدانقلابي در حاشيه راهپيمايي چند ميليوني روز قدس با استقبال مطلق محافل حامي آشوب مواجه و از آن تعبير به جنبش و... شده بود، كروبي در اين ميان به رد گم كني پرداخت. وي وسط جمعيت چند هزار نفره اي در ميدان هفت تير آمده بود كه همين شعارهاي مضحك اما لودهنده را به گرد او سر مي دادند. كروبي حتي به خيال خود از اين تجمع- قبل و بعد از برگزاري آن- به عنوان قدرت نمايي!! به نظام ياد كرده بود اما...
سايت تغيير در گزارش خود مي نويسد: نگراني فعالان مدني حاضر در ملاقات با كروبي نسبت به طرح برخي شعارها در جمع هاي حاميان سبز پاسخ كروبي را به همراه داشت؛ «اين شعارها عكس العمل كارهاي نسنجيده آقايان است چرا كه ملت ايران، زماني از مردم فلسطين حمايت مي كردند كه در سخت ترين شرايط قرار داشتند بنابراين حالا معنا ندارد كه اين شعارها داده شود.» بر اين اساس او نه تنها اين شعارها را غلط ارزيابي كرد بلكه زمينه ساز برخورد سخت دانست.
كروبي همچنين به عناصر گروهكي و لائيك مذكور كه برخي از آنها جزو بدسابقه ترين اعضاي اپوزيسيون در رابطه با جريان براندازي هستند اما حالا فهميده اند كه چه خبطي رخ داده، گفت: همه فعالان جنبش سبز به دنبال اصلاحات هستند نه براندازي. بايد همه خواست هايمان در چارچوب نظام اسلامي باشد. كروبي اظهارنظر اين چنيني هم كرده است كه «جنبش اصلاحي است و بايد مواظب مرزبندي ها باشيم]!![ من خودم را براي همه چيز آماده كرده ام.»
گفتني است در تجمع كذايي با محوريت كروبي در حاشيه راهپيمايي روز قدس، حاضران با خط كشيدن روي شعار مرگ بر اسرائيل و مرگ بر آمريكا، خواستار حذف جمهوري اسلامي و جايگزيني با جمهوري ايراني شده بودند. هراس منافقين جديد و حاميان برانداز آنها اين است كه با لو رفتن ماهيت ساختارشكنانه جريان فتنه، اين جريان التقاطي نتواند خود را در چارچوب انقلاب و نظام و قانون اساسي و طرفدار اصلاح طلبي جا بزند.
برخلاف نگراني هاي مطرح شده در ملاقات اخير كروبي و شماري از عناصر گروهكي، يك عضو گروهك ادوار تحكيم- كه شماري از اعضاي آن در دو گروهك پيش گفته عضويت دارند- تاكيد كرد جمهوري اسلامي ديگر شعار اين جريان نيست و آنها دنبال تغيير جمهوري اسلامي هستند.
سعيد- ق در سايت روزنت نوشت: بسياري از كساني كه در ستادهاي انتخاباتي اصلاح طلبان حضور داشتند ارادتي به جمهوري اسلامي نداشتند. آنها سكولار بودند نه عاشقان سينه چاك جمهوري اسلامي... نهضت آزادي هم از ابتدا با جمهوري اسلامي موافق نبوده است. ما در مبارزه پيش رو نيازمند وحدت هستيم. موقعيتي كه اصلاح طلبان موقتا به اميد حذف ديگر نيروها به دست آورده اند، در حال تغيير است. اين سرمايه موقتا در دست آنهاست.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14