(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 6 آبان 1388- شماره 19497
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
علوم انساني و منافع ملي (يادداشت روز)
الهام : جرم موسوي اقدام عليه تماميت نظام است
كيهان و خوانندگان
خيار شور! (گفت و شنود)
سرلشكر جعفري:سپاه توان رهگيري اطلاعاتي تروريست ها در خارج از كشور را دارد
راديو سيا: اعتقاد مردم به اسلام بزرگترين مانع جنبش سبز است (خبر ويژه)
وقتي مهره كودتا مي خواهد انتقام تسخير جاسوسخانه را بگيرد (خبر ويژه)
ايران با آمريكا به شيوه چماق و هويج رفتار مي كند (خبر ويژه)
تحريم هاي ضد ايراني تصويب نشده، به چالش كشيده شد (خبر ويژه)



علوم انساني و منافع ملي (يادداشت روز)

در اينكه «علوم انساني» در دانشگاهها و ساير مجامع علمي كشور وضع نابساماني دارد -تقريباً- همه اتفاق نظر دارند. اين اجماع در طول 6-5 دهه گذشته-چند دهه قبل از وقوع انقلاب اسلامي- وجود داشته است و صد البته در اين بين اساتيد و غيراساتيدي هم بوده اند كه بحث در اين حوزه را خطرناك و يا غيرلازم دانسته اند ولي تقريباً در طول 60-50 سال گذشته هيچ چهره علمي دانشگاهي كشور نبوده كه تغيير در وضع رشته هاي علوم انساني را يك ضرورت اساسي تلقي نكرده باشد.
شايد بهترين منظر به «علوم انساني» در دانشگاهها و ساير مجامع علمي كشور، منظر «منافع ملي» باشد. منافع ملي در هر كشور حكم مي كند كه آموزه ها، روند و نتايج علوم انساني «بومي» و در پي تقويت بنيه ها و بنيان هاي جامعه باشد و به همين علت از سوي نحله هاي فكري مختلف- مذهبي يا غيرمذهبي- مورد تاكيد قرار مي گيرد. اين نگاه مرزهاي سياسي و اختلافات جناحي را در هر كشوري درمي نوردد و در جايگاه «ملي» -كشوري- مي نشيند.
نگاهي به كميت تكاپوي مجامع علمي كشور در حوزه علوم انساني اهميت اين مسئله را به خوبي بيان مي كند. براساس آمارهاي موجود از حدود سه ميليون و ششصدهزار دانشجوي كشور كه در مقاطع مختلف و در دانشگاههاي متعدد- آزاد، دولتي، علمي كاربردي، پيام نور و...- تحصيل مي كنند نزديك به 5/2 ميليون نفر در رشته هاي مختلف علوم انساني تحصيل مي كنند اگر يك سوم از اين دانشجويان در رشته هايي نظير ادبيات، تاريخ و فلسفه كه با وفاداري به سنن بومي و دريافت هاي اجتماعي ما انطباق تقريباً مناسبي داده شده اند، به تحصيل مشغول باشند، بقيه دانشجويان در رشته هايي به تحصيل مشغولند كه يا اساساً به فرهنگ بومي كاري ندارند و يا اگر هم كاري دارند بصورت حاشيه اي خواهد بود. جمع اين دانشجويان نزديك به يك ميليون و ششصدهزار نفر مي شوند و اگر عمر دانشجويي هر نفر از آنان 4 سال باشد به اين معناست كه مجامع علمي ما سالانه 400 هزار نفر فارغ التحصيل را وارد جامعه فرهنگي كشور مي كنند كه به ندرت قدرت انطباق يافته هاي علمي خود را با منافع ملي دارند. اكثر آن ها براساس آموزه هاي دانشگاهي، منافع ملي كشور را در انطباق با آنچه آموخته اند، مي دانند. با اين وصف كاويدن «دريافت ها و معرفت ها»ي حاصل از كلاس ها و متون دانشگاهي اهميت فراواني دارد. اين دقيقاً همان دغدغه اي است كه در طول 60 سال گذشته هر انديشمند خواهان اعتلاي ايران را به تامل واداشته است.
بعد از سخنان اخير رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره لزوم توجه به بومي كردن علوم انساني در مجامع علمي كشور، تبليغات فراواني به راه افتاد تا به اين بحث ريشه اي و ديرينه، رنگ و بوي سياسي داده و با مسايل اخير كشور ربط دهند. اما در ميان اين جنجال ها نگراني هاي آنان نيز بروز مي كرد در اين ماجرا تلويزيون فارسي بي بي سي، راديو زمانه و راديو فردا كه ربط و كارسازي آنان براي مراكز استعماري غرب- بويژه آمريكا و انگليس- كاملاً آشكار مي باشد، بيش از همه جنجال كردند و در ادامه آن بعضي از چهره هاي به ظاهر دانشگاهي وابسته به گروههاي بدنام هم وارد ميدان شده و اوضاع را خطرناك معرفي كردند. در عين حال تمركز بر روي يك جمله خاص از رهبرمعظم، منشأ نگراني هاي آنان را نشان داد. حضرت آيت الله خامنه اي فرموده بودند: «بسياري از علوم انساني مبتني بر فلسفه هايي است كه مباني آن ها ماديگري و بي اعتقادي به تعاليم الهي و اسلامي است.» آنچه ايشان گفته اند، ارزيابي «رهبري ايران» از يك فرآيند و موضوع داخلي است اما اگر واقعاً وضع موجود بعضي از مجامع علمي ما با مطامع مراكز استعماري آمريكا و انگليس و... انطباق ندارد چرا آنان در يك موضوع داخلي ايران تا اين پايه حساس و نگران مي شوند. خود اين موضوع از يك سو نشان دهنده وضعي تاسف بار در بعضي از رشته هاي علوم انساني ما و از سوي ديگر بيانگر نشانه گيري دقيق رهبر معظم انقلاب است.
آنچه درخصوص لزوم بومي سازي در پاره اي از رشته هاي علوم انساني- از جمله رشته هاي جامعه شناسي، روانشناسي و علوم سياسي مطرح شده - با تفاوت هايي- مبتني بر انطباق اين رشته ها با نيازها و منافع ملي و اعتلاي ايران بوده است و از اين رو بايد گفت اين اصلاً يك موضوع سياسي- از جنس مجادلات جناحي و...- نيست. از قضا مقاومت ها و مخالفت هايي كه با بومي سازي اين علوم شده و از جمله نهضت اصلاحي حضرت امام خميني(ره)- كه براي آن شوراي انقلاب فرهنگي تاسيس گرديد- را به بن بست كشانده، همه جنبه تامين منافع خاص باندها و جريانات خاص داخلي و خارجي داشته است. اما اين باندها و بلندگوهاي آنان نعل وارونه زده و از موضع مدعي وارد موضوع مي شوند.
درخصوص لزوم بومي سازي در رشته هاي علوم انساني- بويژه در رشته هايي مثل علوم سياسي- كه آينده كشور را مي سازد گفتني هايي وجود دارد:
1- مهمترين نكته در علوم انساني«نظريه پردازي» است-كه متاسفانه در مجامع علمي ما به اندازه لازم مورد اهتمام نيست- در نظريه پردازي، زيرساخت هاي فكري اهميت فراواني دارند و طبعاً اين زيرساخت ها، سنن هر جامعه مي باشد و لذا انطباق اين نظريه پردازي با سنن بومي جامعه اهميتي وافر دارد. همه مي دانيم كه در فرهنگ بومي ما- آنجا كه بحث معرفت شناسي در ميان باشد- حس، تجربه، عقل و وحي منابع شناخت مي باشند، حالا اگر در علوم سياسي يا روانشناسي و يا... به اين منابع تكيه شوند، نظريه هاي توليدشده جنبه بومي و خودي دارند ولي اگر في المثل عنصر وحي از آن حذف شود يا به عقل و تجربه توجهي نشود، نتيجه به دست آمده ديگر جنبه بومي خود را از دست مي دهد. ما اگر با اين شاقول سري به عناوين و متون درسي دانشگاهها و محصولات مجامع علمي كشور بزنيم درمي يابيم كه در بعضي از اين رشته ها، دو منبع اخير- يعني عقل و وحي- را كنار گذاشته اند و يا دومي را كنار گذاشته و از اولي تفسيري صرفاً مادي ساخته اند. عقل در ترازوي رشته هاي جامعه شناسي، روانشناسي، علوم سياسي و... همان راسيونال است كه دائماً در كار محاسبه مادي گرايانه مي باشد. از اين روند كدام تئوري ساخته مي شود؟ طبعاً اين تئوري ها كه ماهيتي جغرافيايي داشته و بر مبناي منافع ملتي انطباق دارد كه چندان كاري به وحي و عقل ندارند.
2- اگر نظريه پردازي غيربومي بود ما از يك سو ناچاريم فقط در كار ترجمه باشيم و اين به نوعي ركود علمي در كشور ما- در رشته هاي علوم انساني- را در پي خواهد داشت و از سوي ديگر در حالي كه از نظر اعتقادي دين خود را برتر و فرهنگ خود را اخلاقي تر مي دانيم، رهيافت هاي فروتر را براي ملت خود توصيه خواهيم كرد. از همه بدتر اينكه جامعه خود را درگير رهيافت هاي متناقض كرده و به سمت دو قطبي ارزشي سوق مي دهيم كه حاصلي جز هرج و مرج ندارد.
3- بر مبناي وضع موجود، در رشته علوم سياسي و روابط بين الملل-مثلاً- ما از قدرت و اجزاء آن همان تعبيري را ارائه مي دهيم كه كشوري كه بر مبناي وضع موجود خود به تعريف از قدرت و اجزاء آن پرداخته است. آمريكايي ها مي گويند قدرت سه وجه دارد؛ اقتصاد، ماشين جنگي و رسانه و هر كشور بايد به ميزاني كه از اين سه برخوردار است دنبال سهم مشاركت خود در اداره جهان باشد براساس اين نظريه- كه متاسفانه همين امروز در رشته هاي مورد اشاره در دانشگاههاي ما تدريس مي شود- كشوري نظير ايران چون در مقايسه با بعضي از كشورهاي صنعتي از موقعيت ضعيفتري برخوردار است نبايد داعيه مشاركت در اداره جهان را داشته باشد. اين در حالي است كه آنانكه اين نظريه را وارد علوم سياسي كرده اند، وضع كشور خود را ديده و تئوريزه كرده اند و حال آنكه قدرت نه 3 فاكتور كه حداقل 10 فاكتور دارد كه از جمله آنها قدرت نفوذ و اقناع فرهنگي، حقانيت و مشروعيت، ايمان و اراده ملي، عزم فراگير براي حركت به جلو، موقعيت هاي خاص منطقه اي، موقعيت هاي تمدني و تاريخي و... است كه در اكثر اين فاكتورها كشورهائي نظير ايران و مصر از كشورهايي نظير آمريكا، روسيه، فرانسه و انگليس جلوترند. ما در تجربه 30 سال اخير هم ديديم كه اقتصاد برتر، رسانه هاي فراگيرتر و قدرت نظامي برتر نمي تواند سرنوشت هر معادله اي را رقم بزند. متاسفانه در دانشگاههاي ما وضع اول-شرايط ايجاد شده بر اثر تعريف محدود از قدرت- را وضعي طبيعي و علمي و قطعي تلقي كرده و وضع دوم- شرايط ناشي از تعريف فراگير از قدرت- را خام و فاقد تئوري و افكاري صرفاً آرمانگرايه و بيگانه با واقعيت تلقي مي نمايند. اما اين فقط يك مثال تأسف آور بود در حالي كه صدها مثال مشابه اين وجود دارد.
4- بايد بپذيريم كه نظام جمهوري اسلامي كه داعيه ديني دارد با نظام هاي غيرديني از نظر رهيافت ها و مباني متفاوت است و نيز بايد بپذيريم كه تربيت انسان طراز نظام ديني يك «مطالبه ملي» است كه شهروندان، با جديت تامين آن را از حكومت- و مجامع علمي خود- مي خواهند پس مطالبه نظام از دانشگاهها براي تربيت استاد و مدير و... طراز نظام اسلامي دقيقاً يك مطالبه ملي است كه بدون توجه به اختلافات رهيافت هاي الهي از رهيافت هاي صرف بشري تامين نمي شود.
درخصوص آنچه گفته شد، گفتني هاي فراواني وجود دارد كه به مجال ديگري موكول مي گردد اين مقال را با عبارتي نوراني و حكيمانه از حضرت امام خميني(ره) به پايان مي رسانيم:«عمده اين است كه ما ذهن اين جوانها، حتي پيرها و روشنفكرنماها را آماده كنيم كه ما خودمان آدم هستيم و اينطور نيست كه در همه چيز دستمان را پيش ديگران دراز كنيم و حتي اخلاق و زبانمان را از آنها ياد بگيريم ... مدت ها بايد زحمت بكشيم و باور كنيم كه خودمان داراي يك فرهنگ بزرگ انساني با ارزش هاي اسلامي هستيم.» (مورخه 17آبان62 در جمع مسئولان وزارت ارشاد)
سعدالله زارعي

 



الهام : جرم موسوي اقدام عليه تماميت نظام است

عضو حقوقدان شوراي نگهبان بااشاره به شكايت 100 نماينده مجلس از ميرحسين موسوي اعلام كرد كه جرم اصلي وي اقدام عليه تماميت نظام است .
دكتر غلامحسين الهام عضو حقوقدان شوراي نگهبان در گفت وگو با رجانيوز در پاسخ به نحوه پيگيري و رسيدگي به شكايات از ميرحسين موسوي كه به صورت عمومي و خصوصي عليه وي تنظيم شده، اظهار داشت: اتهام اصلي موسوي اقدام عليه امنيت كشور و در نتيجه يك جرم عمومي است كه البته عليه تماميت نظام صورت گرفته است.
به گفته وي، جنبه خصوصي اين جرايم نيز، مربوط به آن دسته از شهرونداني است كه آسيب هاي مالي و يا جاني ديده اند، مانند كساني كه اموالشان به آتش كشيده شده يا شهرونداني كه در اين اغتشاشات آسيب جاني ديده و يا شهيد شده اند.
به اعتقاد اين حقوقدان، بايد اين موارد به تفكيك در پرونده متهمين درج شده و رسيدگي شود.
عضو حقوقدان شوراي نگهبان در اين زمينه پيگيري شكايت خانواده بسيجياني كه به دست گروهي آشوب طلب به شهادت رسيده اند را نيز از مواردي مي داند كه با توجه به قراين موجود، مي تواند جنبه خصوصي داشته و درصورت تمايل صاحب دم، پيگيري قضايي شود.
الهام در ادامه جرايم عمومي را مورد توجه خود قرار داد اما درباره جرايمي كه جنبه عمومي دارد، اين وظيفه دادستان است كه به آن ها رسيدگي كند و مقام قضايي بايد راسا با توجه به گزارش هايي كه مقامات اطلاعاتي و انتظامي آن ها را از صحنه آشوب ها و اغتشاش ها تهيه كرده اند، موضوع را پيگيري مي كرد. بنابراين در اين باره حتي نيازي به شكايت نمايندگان و افراد حقيقي هم نبود.
اين حقوقدان در پاسخ به اينكه پس علت شكايت نمايندگان مجلس از مهندس موسوي چيست ، گفت: به نظر مي رسد كه به دليل اهمالي كه وكلاي مردم در رفتار مقامات قضايي در اين باره ديده اند، اقدام به شكايت كرده اند تا از اين طريق آنان را به سمت انجام وظايف قانوني شان به عنوان مدعي العموم، حركت دهند. بنابراين اين شكايات علاوه بر آنكه خود موضوعيت دارد، يك پيام هم دارد و آن اين است كه مقامات قضايي بايد زودتر از اين، متولي مستقيم رسيدگي به اتهامات مي شدند.
ابهام ديگري كه درباره شكايت عليه موسوي و اتهام او وجود دارد، زمان آغاز جرايم است. عده اي از سياسيون اعلام نتايج نهايي انتخابات پيش از پايان انتخابات و برخي ديگر فرداي ايراد خطبه هاي رهبر معظم انقلاب را نقطه آغاز جرايم روي داده، عنوان مي كنند و ديگران معتقدند جرايم موسوي از همان شنبه بعد از انتخابات اثبات شد.
اما به اعتقاد الهام ساعتي پيش از پايان راي گيري و درست در زماني كه مهندس موسوي اقدام به برگزاري جلسه مطبوعاتي نمود و اعلام كرد كه يا پيروز اعلام مي شود و يا در انتخابات تقلب صورت گرفته، نقطه آغاز جرم است چرا كه اين حركت در حقيقت نشر اكاذيب و تشويش اذهان عمومي عليه كليت نظام است.
عضو حقوقدان شوراي نگهبان اضافه كرد: قبل از اينكه نتيجه نهايي انتخابات اعلام شده باشد، اگر كسي با اين قاطعيت پيروزي خود را اعلام كرد، اين نقطه آغاز و في نفسه جرم است و البته اين اقدام مجرمانه جرايم ديگري را نيز به دنبال داشته است.
الهام در بخش ديگري از سخنان خود درباره واكنش تند اصلاح طلبان به شكايت نمايندگان مجلس از ميرحسين موسوي هم، اين واكنش ها را فرار از قانون و مسئوليت در برابر آن دانست و گفت: شديدترين نوع مصونيت، مصونيت كيفري است، يعني مصونيت يك شهروند درباره آنچه كه امنيت جامعه را بر هم مي زند.
عضو حقوقدان شوراي نگهبان در ادامه ابزار فشار و تهديد را ابزاري با رويكرد ارعابي خواند و هدف از واكنش تند حاميان مهندس موسوي را، تلاش براي توقف دستگاه قضايي در اجراي قانون عنوان كرد.
وي اين رويكرد را تهديد مقامات قضايي و خلاف قانون اعلام كرد و گفت: اگر كسي تن به اين تهديدها بدهد، در واقع اصل مهم برابري همگان در برابر قانون را زير پا گذاشته است. اين درحاليست كه اصل مذكور به صراحت در قانون اساسي آمده و مطابق آن حتي رهبري هم در برابر قانون با ديگران برابر است.
وي در ادامه اين ادعا كه محاكمه سران آشوب منجر به ناآرامي در كشور مي شود را رد و تاكيد كرد: قطعا ناآرامي، بي ثباتي و عدم امنيت ريشه در عدم اجراي قانون دارد، چراكه در غير اين صورت اساسا وضع قانون به طور كل بي معنا بود.
الهام در ادامه با تاكيد بر لزوم محاكمه قانوني تمامي مجرمين حوادث پس از انتخابات، موضوع عفو متهمين را مطابق قانون، تنها در صلاحيت رهبري و آن هم پس از محاكمه آنها دانست و گفت: حتي اگر قائل باشيم كه براي كشور مصلحتي در عدم اجراي حكم قضايي عليه مجرمين مفروض است كه به اعتقاد من اين گونه هم نيست باز اين موضوع طبق قانون تنها در صلاحيت رهبر انقلاب است و اگر ايشان پس از طي مراحل قضايي و شفاف شدن تمامي ريشه ها و جوانب ارتكاب جرم در كشور، عفو برخي از مجرمين را به مصلحت دانستند ،اين مساله را اعلام مي كنند آنچنان كه هم حضرت امام(ره) و هم رهبر معظم انقلاب پيش از اين و در برهه هايي از اين اختيارات استفاده كرده اند.
الهام بار ديگر بر لزوم محاكمه قضايي متهمين حوادث اخير تاكيد كرد و افزود: در اين موضوع آنچه اهميت و البته اولويت دارد، مشخص شدن ريشه ها و عوامل ارتكاب اين جرم است نه صرف كيفر مجرمين، كه اين مساله تنها با برگزاري جلسات محاكمه قضايي ممكن است.
عضو حقوقدان شوراي نگهبان اضافه كرد: از سوي ديگر مرجع عفو هم مشخص است و كساني نبايد جاي رهبري نشسته و بخواهند از موضع ايشان تصميم بگيرند و آن را به قوه قضائيه تحميل كنند. حاكميت رهبري بر كشور دائر مدار مصلحت هم هست اما در قوه قضائيه فقط قانون و عدالت است كه مي تواند مهم انگاشته شود.
قانون شكنان اكنون
نداي وحدت سر داده اند
اين حقوقدان با اشاره به اينكه عده اي امنيت كشور را مختل كرده و حرمت نظام را شكستند ، گفت: آنان الان كه بايد به حساب قانون بنشينند و پاسخگو باشند، نداي وحدت ملي سر داده اند. اما اين طبيعي است كه هيچ جامعه اي حاضر نشود اين رفتار را بپذيرد ، چرا كه پذيرفتن اين رويه موجب تقويت قانون شكنان و آشوبگران مي شود.
الهام با بيان اينكه رويكرد جديد قانون شكنان مسير فرار از حق و عدالت است ، گفت: تن دادن به اين رويه موجب مايوس شدن مردم از احقاق حق و عدالت مي شود.
او در پايان تاكيد كرد: حقايق ناگفته بايد براي مردم روشن شود و منابع مالي و حمايت هاي خارجي كه پشت اين ماجرا بوده نيز بايد براي مردم افشا شود.

 



كيهان و خوانندگان

¤چه خوب است كسانيكه امروز دم از طرح وحدت ملي، آشتي ملي، دولت ائتلافي و دهها نام و عنوان مشابه ديگر مي زنند مراجعه اي به متن خطبه آخر حضرت علي(ع) در نهج البلاغه داشته باشند تا متهم به بي بصيرتي نشوند. حضرت در اين خطبه مي فرمايند افراد بصير و صبور كساني هستند كه وقتي ولايت امرشان مي كند گردن مي نهند و وقتي نهي شدند خودشان را منهي مي دارند.
حبيبيان از قم
¤تك تك ما ايراني ها كه به دولت دهم راي داده ايم هيچگاه حاضر نمي شويم به بهانه طرح وحدت با كسانيكه بعد از انتخابات كشور را به آشوب كشيدند سر يك ميز بنشينيم و آشوبگران بدون محاكمه به جاي سابق خود برگردند.
ميرزايي
¤براي بازديد از نمايشگاه مطبوعات دو روز وقت گذاشتم. به غرفه كيهان كه غرفه نسبتا شلوغي بود مرتب سر مي زدم و در جريان بحث ها و گفتگوهاي سياسي كه انجام مي شد قرار مي گرفتم. فقط در يك جمله بگويم كه مخالفين كيهان را در اين دو روز بازديد از نمايشگاه بسيار احساسي و دور از منطق ديدم مثلا مطرح مي كردند كه دولت درياي خزر را به روسيه فروخته و كيهان در اين مورد سكوت اختيار كرده ولي هيچ سندي در مورد اتهام خود براي ارائه نداشتند و همينطور در مورد ساير مسائل. البته بر و بچه هاي كيهان خيلي خوب و علمي و منطقي مسائل را تحليل مي كردند كه جاي تشكر دارد.
عليمرداني
¤ تا چند وقت پيش عكس بزرگ نقاشي شده شهيد امر به معروف و نهي از منكر دانشجوي شهيد هادي محبي زينت بخش شهر در بزرگراه بسيج- سه راه افسريه بود ولي شهرداري منطقه اخيراً عكس اين شهيد را پاك كرده است. چرا؟
پاسبان
¤در رسانه ها اعلام شد كه دولت براي كمك به بحران ايران خودرو يك ميليارد دلار كمك كرده است. آيا اين شركت تا به حال اين مبلغ براي دولت درآمد داشته است كه حال بايد براي او هزينه كرد؟ آيا نبايد مديراني كه اين وضع را بوجود آورده اند پاسخگو باشند؟
مرداني
¤در پاسخ مورخ 4/8/88 شركت برق تهران بزرگ مبني بر اقدام جهت رفع سقوط تير چراغ برق كوچه شهيد كلاهدوز در محله 21 متري دهقان بايد گفت اطلاعات داده شده به شركت صحت نداشته و هيچگونه اقدامي در اين خصوص صورت نگرفته و لازم است در رسيدگي به معضلات خطرساز دقت بيشتري صورت گيرد و اهميت بيشتري براي جان مردم قائل شد.
محمودي
¤از مسئولين شهر ملاير بويژه شهردار محترم درخواست مي نمائيم از قبرستان بهشت هاجر به هنگام دفن جنازه ديدن نمايند تا ببينند كه چگونه فرد متوفي را در قبري تنگ و كم عمق با پوشش نايلون و ريختن مقدار كمي گل و خاك دفن مي كنند. بنظر مي رسد متوليان امور آن قبرستان حرمت ميت مسلمان را آن گونه كه اسلام تاكيد فرموده نگه نمي دارند و به سلامت و بهداشت آنجا نيز توجه كافي ندارند.
عده اي از بازماندگان فرد متوفي
¤ يك طرفه شدن خيابان وليعصر هم به ضرر كاسبان اين خيابان شده است و هم شهرونداني كه از اين خيابان عبور مي كردند دچار مشكل شده اند.
ايراندخت بهشتي از تهران
¤ در تيرماه 88 وزارت آموزش و پرورش اعلام نمود كساني كه متقاضي خودرو هستند در «سامان ليزينگ» ثبت نام نمايند. بنده براي پژو206 ثبت نام نمودم 000/220 هزار تومان هزينه ثبت نام و مبلغ 000/973/4 تومان هزينه اوليه خودرو و چك 000/200/14 توماني ضمانت نيز در تاريخ 31/4/88 تحويل ليزينگ شد و اعلام گرديد كه خودرو به روز تحويل مي گردد، ولي با گذشت قريب به 3 ماه هيچ خبري از تحويل خودرو نيست و دائم امروز و فردا مي كنند. سازمان بازرسي كشور و ديگر مسئولين لطفاً رسيدگي كنند.
يك فرهنگي
¤ از شهرداري تهران تقاضا مي شود اقدامي براي رفع مشكل شهروندان به خاطر چسباندن تبليغات به درب منازل شود. چون كار ما شده هر روز درب منزلمان را از اين برچسب ها تميز كردن.
مقدسي
¤ نمايشگاه داران در خيابان انقلاب، پل چوبي، ابتداي خيابان حقوقي، با پارك زنجيره اي اتومبيل مقابل تابلوي پارك مطلقاً ممنوع موجب سلب آسايش اهالي محل شده اند و متأسفانه راهنمايي و رانندگي هم هيچ برخوردي نمي كند. لطفاً رسيدگي شود.
افشين سلطاني
¤ ما جمعي از اهالي فاز اول شهرك انديشه، خيابان 13 غربي، بيش از دو سال است كه براي نصب چند تير برق در اين محل پي گيري مي كنيم، اما به درخواست ما عمل نمي شود.
يك شهروند
¤ سريال ايراني دلنوازان كه اخيراً از تلويزيون پخش مي شود جداي از موضوع تكراري و هميشگي عشق و عاشقي زميني، كلكسيوني از انواع فحش و حرف هاي زشت و ركيك است. سؤال بنده اين است كه آيا مسئولين محترم رسانه ملي كشور اطلاع ندارند مخاطبين راديو و تلويزيون قشرهاي مختلف از سنين گوناگون هستند. مادري به بنده مي گفت فرزندم تا حال نمي دانست سيرابي بعنوان فحش ركيك نيز كاربرد دارد كه با ديدن اين سريال اخلاق زشت پيدا كرده است.
كفايي مهر از بابل
¤ مسائلي كه اخيراً در مورد نان رخ مي دهد، بسيار انتقادآميز است. امروز نانوايي ها هيچ معياري براي قيمت نان قائل نيستند. بدترين حالت عدم رسيدگي به وضعيت نان مردم است. بنابراين دولت بايد دقت بيشتري در اين مورد نمايد.
پازوكي
¤ حذف يارانه آب، براي بهداشت طبقات مستضعف خطرناك است. حذف يارانه ساير منابع چندان مشكلي پيش نمي آورد، اما در مورد آب نمي توان به سادگي اقدام به اين كار كرد. از وزير محترم بهداشت تقاضا مي شود كه در اين مورد كوتاه نيايد.
محمدي از يزد
¤ ضمن تقدير و تشكر از مديريت انقلابي كيهان از قول بنده بعنوان خواننده هميشگي اين روزنامه خطاب به يكي از شاكيان كيهان كه گفته است خوانندگان اين روزنامه مجهول الهويه هستند بنويسيد اين صفت اتفاقاً ويژگي است كه با خود ايشان و همفكرانش كه بيگانگان را بر مردم خودش ترجيح مي دهند تطابق كامل دارد در ضمن از طريق اين ستون مردمي خواستار برخورد قاطع مسئولين قوه قضائيه با عوامل اصلي و سران فتنه و همچنين دستگيري و به مجازات رساندن شرور بي دين عبدالمالك ريگي هستيم.
ذوالجلالي مدرس دانشگاه
¤ در قلعه نو، واقع در جاده ورامين، يك شركت هرمي تشكيل شده و اقدام به فريب جوانان اين محل نموده است. به طوري كه افراد فريب خورده مبالغي چند ميليوني را در اختيار اين شركت قرار داده اند. از مسئولان امر تقاضاي برخورد با اين شركت مي شود.
يك شهروند
¤ سطح آسفالت بزرگراه شهيد بابايي بسيار خراب است و به لاستيك چرخ هاي وسايل نقليه آسيب وارد مي كند، لطفاً رسيدگي شود.
موسوي
¤ حدود 7 ماه از آزمون دكتراي تخصصي دانشگاه آزاد گذشته است، اما هنوز نتايج 16رشته اعلام نشده است.
باقري
¤ يك خودرو كه داراي گارانتي است را از ايران خودرو خريده ام كه 15روز در تعميرگاه مركزي ايران خودرو واقع در خيابان آزادي تحت تعمير قرار گرفت. اما اين شركت حاضر به گارانتي نشد و هزينه اين تعمير را نپرداخت.
وكيل زاده
¤ صداوسيما اعلام مي كند كه فقط نان فانتزي گران شده است. اما نانوايي لواش نزديك منزل ما به تازگي نان خود را گران كرده است. وقتي به اين نانوايي اعتراض كردم كه چرا گران كرده، پاسخ داد كه همه نان ها گران شده است.
يك شهروند
¤ شهرداري تهران در محله فلاح واقع در منطقه 17، يك خيابان را تبديل به بازارچه كرده است كه دست فروش ها در آن كار مي كنند. اين مسئله موجب برهم خوردن نظم و آرامش در اين منطقه شده است.
حسيني

 



خيار شور! (گفت و شنود)

گفت: راديو فردا وابسته به سازمان «سيا» اعلام كرد اعتقادات مردم ايران به اسلام بزرگترين مانع موفقيت موسوي و خاتمي است.
گفتم: چند سال قبل هم يكي از مدعيان اصلاحات گفته بود، بزرگترين مانع پيروزي اصلاح طلبان اين است كه در ايران هنوز خدا نمرده است!
گفت: راديوي وابسته به سازمان سيا مي گويد، شعار الله اكبر هواداران موسوي و خاتمي با روزه خواري آنها در ماه رمضان و نماز خواندن با كفش در نمازجمعه تهران، مانع اعتماد مردم به آنها بوده است.
گفتم: خب! حالا پيشنهاد سازمان سيا به سران فتنه چيست؟
گفت: پيشنهاد كرده است كه قبل از هر كار ديگري بايد آشكارا و بدون پنهان كاري، اعتقادات اسلامي مردم را مخدوش كنند.
گفتم: ولي خيلي دير شده، حالا كه مردم آنها را شناخته اند ديگر به هر دري بزنند فايده اي ندارد. پيش مردم بي آبرو شده اند و پيش آمريكا بي عرضه!
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: يارو رفت ساندويچ فروشي گفت؛ يك همبرگر بده اما خيارشور نداشته باشه، ساندويچ فروش گفت؛ خيارشور ندارم، ميخواي گوجه نذارم!

 



سرلشكر جعفري:سپاه توان رهگيري اطلاعاتي تروريست ها در خارج از كشور را دارد

فرمانده كل سپاه پاسداران تاكيد كرد ما توان رهگيري اطلاعاتي تروريست ها در خارج از كشور را داريم.
سرلشكر محمدعلي جعفري فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در گفت وگو با فارس، با اشاره به تلاش دشمنان براي ايجاد تفرقه ميان اهل سنت و شيعه، اظهار داشت: متاسفانه يك جريان انحرافي در ميان اهل تسنن ايجاد شده كه استبكار جهاني به دنبال توسعه اين جريان انحرافي است كه هدف اصلي خود را مبارزه با شيعه و انقلاب اسلامي ايران قرار داده اند.
جعفري برنامه هاي سپاه براي مقابله بااين حربه دشمن را داراي دو بخش ايجابي و سلبي عنوان كرد و افزود:اميدواريم با فعاليت هاي ديپلماتيك و اطلاعاتي - عملياتي كه برنامه ريزي شده، بتوانيم هر چه سريع تر انتقام خون شهيدان عزيزمان را از دشمنان بگيريم.
وي در خصوص هيئت اعزامي كشورمان به پاكستان براي مذاكره با مقامات اين كشور نيز خاطرنشان كرد: با توجه به قطعي بودن اسناد ارائه شده به مقامات پاكستان مبني بر اينكه گروهك تروريستي ريگي تحت پوشش اطلاعاتي آنها است، انتظار بر اين بود كه مقامات پاكستاني در اسرع وقت اقدامات لازم را انجام دهند اما از آنجا كه آمريكا بر اين كشور مسلط بوده و بر آنها فشار وارد مي كند، اين امر هنوز صورت نگرفته و اميدواريم پاكستان هر چه سريع تر برادري خود را به ملت ايران ثابت كرده و عوامل اين گروهك تروريستي را براي مجازات تحويل كشورمان دهد.
فرمانده كل سپاه پاسداران با تاكيد بر لزوم گسترش هرچه بيشتر توان اطلاعاتي، با بيان اينكه امروز نيز اين توان در حد بالاي خود قرار دارد، تصريح كرد: اميدواريم هر چه سريع تر بتوانيم با اقدامات لازم اين توان اطلاعاتي را افزايش دهيم.
جعفري با بيان اينكه دشمن در اقدامات جنايتكارانه خود مقيد به هيچ قيد و بندي نيست، خاطر نشان كرد: ما دراقدامات برنامه ريزي شده خود محدوديت هاي شرعي داريم كه نمي توانيم برخي اقدامات را انجام دهيم و اين امر نشان دهنده ضعف اطلاعاتي ما نيست.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا سپاه توان ره گيري دشمنان در خارج از مرزها را دارد، با تائيد اين مطلب اظهار داشت: قبلا هم شاهد اين موارد بوديم و سپاه اين توان را دارد و البته اين موضوع تنها مديون سپ اه نيست بلكه مديون اسلام و اعتقادات مسلمانان و شيعياني است كه دل در گرو جمهوري اسلامي دارند و حاضرند در خارج از ايران هر گونه همكاري را با ما داشته باشند، البته دشمن نيز از اين قدرت جمهوري اسلامي مطلع است.
فرمانده كل سپاه با بيان اينكه قدرت اطلاعاتي و عملياتي سپاه در خارج از مرزهابه صورت گسترده به دنيا ثابت شده است، در خصوص برنامه هاي كوتاه مدت و بلندمدت سپاه براي پاسخ به اين دست اقدامات تروريستي تاكيد كرد: در اين زمينه برنامه هاي مختلفي در دست اقدام داريم كه اميدواريم به زودي بتوانيم آنها را عملياتي كنيم.

 



راديو سيا: اعتقاد مردم به اسلام بزرگترين مانع جنبش سبز است (خبر ويژه)

ارگان رسمي سازمان سيا از قول يك عضو افراطي و فراري حلقه كيان تصريح كرد: «اسلامگرايي جدي ترين مانع در برابر جنبش سبز است.»
سايت راديو فردا در تحليلي با همين عنوان (اسلامگرايي: جدي ترين مانع جنبش سبز) و به قلم مجيد محمدي نوشت: جنبش سبز با مشكلات جدي و بنيادين در جامعه و فضاي سياسي ايران مواجه است اما هيچ يك از اين مشكلات، مخاطره انگيزتر از اسلامگرايي نيست... ريشه هاي فرهنگي و اجتماعي اسلامگرايي كه به تأسيس و تداوم جمهوري اسلامي منجر شدند هنوز در جامعه ايران زنده اند. آنچه خطر جدي در برابر جنبش سبز است نام جمهوري اسلامي نيست. نظام هاي حقوقي با تفسيرهاي جديد و فشار از پايين، تفسير و تحول مي يابند. بنابراين اگر كساني در سطح رهبران جنبش، اسلام گرايي پيشه نكرده باشند، نبايد به آنها به خاطر تأكيد بر نام جمهوري اسلامي يا حتي قانون اساسي رژيم به عنوان اخلال در جنبش خرده گرفت. در ظرف جمهوري اسلامي يا در قاب همين قانون اساسي رژيم هاي متفاوتي را مي توان ريخت.
اين همكار سابق نشريات زنجيره اي وابسته به گروهك نهضت آزادي و حزب مشاركت مي افزايد «خطر جدي پيش روي جنبش سبز، عناوين و چارچوب ها نيستند، بلكه اسلامگرايي است. اسلامگرايي پنج ويژگي دارد: دعوت براي بيداري اسلامي در زندگي شخصي و جمعي، تلاش براي صورت بندي و انعكاس ارزش هاي اسلامي در زندگي در همه ابعاد آن، تمسك به هويتي اسلامي كه با ديگر هويت ها تمايز و گاه تعارض داشته باشد، دفاع از دوباره سازمان دهي جامعه و فرهنگ و سياست و دولت بر طبق احكام اسلامي، و كسب قواي قهريه و شكل دادن به حكومت اسلامي براي رسيدن به اهداف فوق. اين پنج ويژگي بالاخص دو ويژگي چهارم و پنجم، معرف ايدئولوژي اسلامگرايي در دوران اخير هستند و هر جا اين عوامل در كنار هم ديده شدند حكومتي از نوع حكومت جمهوري اسلامي موجود سر و كله اش پيدا مي شود.
ارگان سازمان سيا آنگاه از قول مجيد محمدي نوشت: اسلامگرايي در ايران قوي است. در ضرورت جدي گرفتن اسلامگرايي و اهميت آن همين بس كه بيش از سه دهه يك حكومت جبار را در ايران بر سر پا نگاه داشته است. اين ايدئولوژي از نفس نيفتاده و بر زمين زدن و ضربه فني كردن آن كاري است بس دشوار.
وي خواستار تفكيك اسلامگرايان از غير اسلامگرايان در جنبش سبز شد و خواستار حمله به «مباني فكري و عقيدتي نظام به جاي اشخاص»، «انتقاد به احكام اسلامي نظير قصاص، امر به معروف و نهي از منكر» و «حمايت از حقوق همجنس گرايان و بهائيان و افراد بي دين» شد و نهايتاً نوشت: نقطه حساس و بنيادين جمهوري اسلامي نه مقام ولي فقيه يا شخص ]آيت الله[ خامنه اي، بلكه ايدئولوژي اسلامگرايي است. در تشخيص مخالفان جدي حكومت ديني به جاي تمركز بر ميزان و حدت و شدت مخالفت با ولايت فقيه يا ولي فقيه يا احمدي نژاد بايد به ميزان و حدت و شدت مخالفت يا عدم مخالفت با مباني حكومت ديني يعني ايدئولوژي اسلامگرايي توجه كرد.
ارگان سازمان در پايان اين مقاله مفصل و دادن «گرا» براي اينكه عناصر ضد انقلاب پنهان شده پشت نقاب سبز كدام نقاط استراتژيك را مورد حمله قرار دهند، نوشت اين مقاله لزوماً بازتاب نظر راديو فردا نيست(!)
گفتني است به تازگي سايت ضد انقلابي و ضد ديني ايران گلوبال هم در مقاله اي تأكيد كرده بود از شعار الله اكبر چيزي جز جمهوري اسلامي درنمي آيد و فقط مغز ... خورده ها فكر مي كنند با اين شعار مي توان جمهوري اسلامي را سرنگون كرد.
يادآور مي شود مجيد محمدي پيش از اين هم در توصيف به اصطلاح سبزها تصريح كرده بود: آنها مي خواهند سينه بزنند و اگر هوس كردند، شراب بنوشند. آنها مي خواهند با شورت و تاپ بيرون بيايند. نداي الله اكبر سر بدهند و روزه خواري در ملأ عام كنند يا در نمازجمعه به صورت مختلط و با كفش بايستند(!)

 



وقتي مهره كودتا مي خواهد انتقام تسخير جاسوسخانه را بگيرد (خبر ويژه)

«صداي شيطان بزرگ» (VOA) از قول يكي از عناصر ضدانقلاب مقيم آلمان گفت: مردم ايران(؟) دست دوستي به سوي آمريكا دراز كرده اند و اين را روز 13آبان نشان مي دهند كه با مرگ بر آمريكا مخالف هستند.
حسن شريعتمداري پسر سيد كاظم شريعتمداري، عضو مركزيت گروهك حزب خلق مسلمان- وابسته به سفارت آمريكا- بود. اين گروهك تا مرز طراحي كودتا و چيدن نقشه ترور حضرت امام پيش رفت. پس از لو رفتن ماجرا، حسن شريعتمداري از كشور گريخت و اكنون با گروهك ديگري موسوم به اتحاد جمهوري خواهان همكاري مي كند.
وي در گفت وگو با صداي آمريكا، نگرش توام با سرسپردگي گروهك هاي ضدانقلاب را به ملت ايران نسبت داد و با اشاره به اظهارات اخير جوزف بايدن معاون رئيس جمهور آمريكا مبني بر اينكه «ما در كنار نيروهاي دموكرات در ايران هستيم» گفت: اين جملات بسيار دلگرم كننده است.
وي اضافه كرد: «30سال است حكومت برآمده از انقلاب، آمريكا را به عنوان شيطان بزرگ قلمداد و اسرائيل را دشمن منطقه اي معرفي كرده است. امروز مردم خود را از اين تابو رهانده اند و روز 13آبان نشان مي دهند كه شعار مرگ بر آمريكا را قبول ندارند. خواه ناخواه اين دست دوستي اپوزيسيون كه با اين شدت به سمت آمريكا دراز شده، بايد از طرف ديپلمات ها و حكومت آمريكا جدي گرفته شود».
در همين حال سعيد رضوي فقيه از عناصر افراطي نزديك به حزب مشاركت كه مدتي را در پوشش تحصيل در فرانسه سپري كرد و جذب شبكه هاي آمريكايي نظير روزنت و راديو فردا شد، در گفت وگو با راديو فردا گفت: اگر عده اي از معترضان يا معارضان حكومت در روز 13 آبان كه از طرف حكومت]![ روز ملي مبارزه با استكبار جهاني نام گرفته، راهپيمايي كنند، نيازي به مجوز نيست. البته فرمانده نيروي انتظامي تهديد مي كند كه اين راهپيمايي معارضان با برخورد شديد مواجه خواهد شد. كسي نمي تواند در راهپيمايي روز 13 آبان، افراد را دست چين كند كه چه كسي مجاز است و چه كسي مجاز نيست.
با توجه به هويت ضدآمريكايي و ضداستكباري روز 13آبان، دعوت برخي محافل و عناصر منافق براي خط زدن شعار مرگ بر آمريكا و دراز كردن دست دوستي به سوي رژيم جنايتكار آمريكا، بار ديگر ماهيت اين جريان را بيش از پيش نزد افكار عمومي نشان خواهد داد و منافقين را منزوي تر از قبل خواهد كرد.
در عين حال با توجه به مشخص شدن ماهيت كاملاً آمريكايي جريان اغتشاش و تشنج كه با سازماندهي رسانه هاي بدنام بيگانه به بازي گرفته مي شوند، طبيعتاً برخورد قاطع و پشيمان كننده با آنها نيز توقع ملتي است كه رژيم آمريكا را دشمن شماره يك خود مي دانند و به مهره هاي آنها به چشم خائن نگاه مي كنند.
تسخير لانه جاسوسي آمريكا در 13 آبان 58 بخش مهمي از شبكه سياسي، رسانه اي و گروهكي وابسته به اين رژيم استكباري را كه با عناويني نظير نهضت آزادي، خلق مسلمان، جبهه ملي و... فعاليت مي كردند، لو داد و سران اين شبكه را تبديل به مهره هايي سوخته و تاريخ مصرف گذشته كرد.

 



ايران با آمريكا به شيوه چماق و هويج رفتار مي كند (خبر ويژه)

وضعيت رقت بار آمريكا در منطقه و مواجهه از سر ضعف اين رژيم با جمهوري اسلامي را همه مي دانند اما اين موضوع زماني رقت بارتر مي شود كه محافل ضد انقلابي نيز زبان به اعتراف بگشايند. سايت ايران گلوبال يكي از رسانه هاي وابسته به ضد انقلاب خارج است كه در اين زمينه تأكيد مي كند «به جاي آمريكا، اين جمهوري اسلامي است كه با شيوه چماق و هويج با آمريكا و غرب رفتار مي كند».
سايت مورد اشاره در تحليلي با عنوان «تاكتيك هاي مرموز جمهوري اسلامي در مورد مذاكرات اتمي» مي نويسد: موقعيت حساس و استراتژيك ايران، همواره اين امكان را به حكومت جمهوري اسلامي داده تا بتواند در مقابل دولت هاي همسايه و غرب به مانورهاي بي شمار دست بزند و در همين راستا توانسته سياست هاي خود را به ديگران ديكته كند.
ايران گلوبال اضافه كرد: اينك اين آمريكاست كه پس از جنگهاي بي نتيجه در عراق، افغانستان و تهديدات جدي القاعده و طالبان و ديگران در پاكستان اتمي در موقعيت كنوني به نقطه ضعف رسيده است اما روسها در كنار چين در موقعيت بهتر و ثابت تري بسر مي برند و جمهوري اسلامي توانسته است تا حمايت آن دو قدرت را در كنار خود داشته باشد. آمريكا كه افغانستان را همچون پشت بامي براي كنترل چين و روسيه مي پندارد اينك با هزينه هاي سرسام آوري مواجه شده و به آستانه بدهكاري هاي جبران ناپذير كشانده شده است. وضعيت داخلي آمريكا نيز آنچنان به بحران اقتصادي كشيده شده است كه ديگر توانايي آغاز جنگ ديگر را ندارد. آمريكا در پاكستان، افغانستان و عراق به شدت در بن بست قرار گرفته است و بدين خاطر نمي خواهد باتلاقي ديگر براي خود فراهم سازد.
اين سايت معارض با اشاره به گسترش نفوذ ايران در منطقه و اتخاذ تدابير پيچيده بازدارندگي نوشت: «مي توان تشخيص داد كه رهبران جمهوري اسلامي چگونه توانسته اند غرب را به بازي بگيرند. اگر روزگاري غرب با ايران به شيوه هويج و چماق رفتار مي كرد، اينك اين ايران است كه با غرب به شكل هويج و چماق رفتار مي نمايد تا آمريكا بداند كه در منطقه خاورميانه آنها با دم شير بازي مي كنند.»
نكته جالب در اين ميان اين است كه «ناصر -م» نويسنده تحليل اخير همان كسي كه سال گذشته صراحتاً از حمله اسرائيل به ايران حمايت كرد و با انتقاد شديد در ميان محافل ضد انقلاب مواجه شد.

 



تحريم هاي ضد ايراني تصويب نشده، به چالش كشيده شد (خبر ويژه)

وزارت خارجه رژيم صهيونيستي، سفر مهم نخست وزيرتركيه به تهران را مورد انتقاد قرار داد و نوشت: اين سفر حاكي از مأيوس شدن اردوغان از اروپا و رويكرد به ايران و كشورهاي اسلامي است.
سايت اين وزارت در تحليل خود نوشت: رجب طيب اردوغان ساعاتي پيش از آغاز سفر به تهران گفت احمدي نژاد يك دوست واقعي است. او اتهام ساخت بمب اتمي توسط ايران را يك فضولي و شايعه بي اساس ناميد و اسرائيل و كشورهاي غربي را مورد حمله قرار داد. اردوغان ادعاي قبلي داير بر بدرفتاري ارتش اسرائيل با اهالي نوار غزه را بازگو كرد و غرب را متهم ساخت كه سياست ظالمانه اي نسبت به ايران در پيش گرفته است.
سايت همدمي در تحليل اين رويكرد نوشت: اردوغان از اروپا مأيوس شده و به ايران و كشورهاي عربي روي آورده است. رسانه هاي ايران از سخنان ضد اسرائيلي نخست وزير تركيه به گرمي استقبال كرد و آن را ستوده اند. آشنايان امور تركيه مي گويند از هنگامي كه اردوغان از احتمال پذيرفته شدن به عضويت اتحاديه اروپا مأيوس گرديده و موقعيت سياسي خود را در داخل تركيه مستحكم مي بيند، مي كوشد از غرب فاصله گرفته و جايگاه خود را در جهان عرب و كشورهاي اسلامي به ويژه ممالك همسايه بهبود بخشد. اردوغان به طور ناگهاني تصميم گرفت دعوت از اسرائيل را براي شركت در رزمايش مشترك باطل سازد كه اين اقدام با ابراز ناخشنودي عميق اسرائيل و غرب روبرو شد. در مقابل، تركيه رزمايشي با سوريه انجام مي دهد و اكنون اردوغان به تهران سفر مي كند و به دفاع علني از مواضع اتمي آشتي ناپذير جمهوري اسلامي ايران مي پردازد و قرار است همكاري هاي اقتصادي با ايران را به طور بي سابقه گسترش بخشد. او مي خواهد پل رابطي بين ايران و كشورهاي اروپايي شود.
از سوي ديگر روزنامه آمريكايي واشنگتن تايمز در تحليل سفر اردوغان تأكيد كرد: اين سفر سياست غرب عليه ايران را به چالش كشيد. اردوغان به رغم انتقادها و فشارهاي غرب بر روي ايران، به تهران سفر مي كند. با وجود تحريم هاي موجود عليه ايران، تركيه از افزايش سطح مناسبات تجاري خود با ايران تا سال 2011 خبر مي دهد.
واشنگتن تايمز مي نويسد: سفر اردوغان به ايران در حالي انجام مي شود كه آمريكا و ساير كشورهاي غربي در حال آماده كردن مقدمات سخت تر كردن فشارها بر تهران در صورت امتناع مقامات ايراني از ارسال اورانيوم خود به روسيه براي تبديل به سوخت هستند. اردوغان را در اين سفر يك هيئت 200 نفره از مقامات عالي رتبه تركيه همراهي مي كنند كه 18 نفر از آنها را اعضاي كابينه به همراه وزير امور خارجه، مقامات منابع طبيعي و انرژي و مبادلات خارجي تشكيل مي دهند.
اين روزنامه در ادامه مي نويسد: سفر اردوغان به تهران بدون شك بر مناسبات تركيه با اسرائيل نيز تأثير مي گذارد و اين در حالي است كه در يك ماه اخير تل آويو و آنكارا روابط پرتنشي را پشت سر گذاشته اند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14