(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 7 آبان 1388- شماره 19498
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
نذر ضامن آهو حضرت علي بن موسي الرضا(ع)
سردرگمي غرب در مقابل اصلاحات پيشنهادي ايران
راهبرد جديد دولت اوباما ايران هسته اي قابل انكار نيست
اردوغان در ديدار با لاريجاني: تهران و آنكارا در قبال امنيت منطقه مسئوليت هاي مهمي برعهده دارند
ارزش ابدي شهيدان
وزير دفاع: آمادگي نيروي هوايي ارتش در دفاع از كشور تحسين برانگيز است
حمله دوباره به كنسولگري آمريكا در استان بابل عراق
4 افسانه درباره ايران



نذر ضامن آهو حضرت علي بن موسي الرضا(ع)

روز مبادا
وقتي تو نيستي
نه هست هاي ما
چونانكه بايدند
نه بايدها...
مثل هميشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض مي خورم
عمري است
لبخندهاي لاغر خود را
در دل ذخيره مي كنم:
باشد براي روز مبادا!
اما
در صفحه هاي تقويم
روزي به نام روز مبادا نيست
آن روز هر چه باشد
روزي شبيه ديروز
روزي شبيه فردا
روزي درست مثل همين روزهاي ماست
اما كسي چه مي داند؟
شايد
امروز نيز روز مبادا
باشد!
¤
وقتي تو نيستي
نه هست هاي ما
چونانكه بايدند
نه بايدها...
هر روز بي تو
روز مباداست!
مرحوم قيصر امين پور


بوي رضا

باز كن پنجره را بوي رضا مي آيد
بوي تسليم و رضا از همه جا مي آيد
باز كن پنجره را بوي كسي مي آيد
كه از انفاس خوشش بوي خدا مي آيد
باز كن پنجره و فوج ملائك را بين
كه به پابوسيش از اوج سما مي آيد
يارب اين بارگه كيست كه از بام و درش
بوي گل، بوي صفا، بوي خدا مي آيد
تربت كيست در اينجا كه ز هر ذره آن
بوي محبوب شه كرب وبلا مي آيد
مشهد كيست در اينجا كه ز هر گوشه آن
عطر پاك گل سرخ شهدا مي آيد
مرقد ضامن آهوست، مگر كز حرمش
بوي معصومه ز قم بر دل ما مي آيد؟
زار و بيمار غم اويم و مي بينم، نك
كه طبيب دلم از دار شفا مي آيد
اي رضا جان، منم آن كفتر وحشي غريب
كه به طوف حرمت با رفقا مي آيد
گر غريبيم و حقيريم، ولي مي شنوم
كه خوشامد ز غريب الغربا مي آيد

ابوالفضل فيروزي(ني نوا)

 



گزارش خبري تحليلي كيهان از آخرين وضعيت مذاكرات هسته اي
سردرگمي غرب در مقابل اصلاحات پيشنهادي ايران

سرويس سياسي-
اعلام درخواست ايران براي انجام اصلاحات اساسي در پيش نويس ارائه شده توسط محمد البرادعي براي تامين سوخت راكتور تهران، واكنش هاي متناقضي را از جانب كشورهاي عضو گروه 6 در پي داشته است.
مقام هاي مسئول درايران روز گذشته اعلام كردند تهران خواهان انجام اصلاحات اساسي در پيش نويس پيشنهاد وين است. چند نماينده مجلس از جمله علاء الدين بروجردي رييس كميسيون امنيت ملي، كاظم جلالي، محمد كوثري و فاطمه آليا هم در اظهاراتي تاكيد كردند كه ايران اجازه تهي شدن ذخيره سوخت خود را نخواهد داد چرا كه هيچ تضميني وجود ندارد كه مواد خارج شده از ايران دوباره بازگردد.
يك كارشناسان مرتبط با اين موضوع نيز به كيهان گفت: «آقاي سلطانيه ارزيابي ايران را به وين برده و آن را ارائه خواهد كرد». وي بدون آنكه به جزئيات اشاره اي بكند اضافه كرد: «در پاسخ ايران همه ملاحظات و نگراني ها در نظر گرفته شده است». غربي ها در روزهاي گذشته به صراحت گفته اند در ارائه اين پيشنهاد هدفي جز خارج كردن 75 درصد از ذخيره اورانيوم كم غني شده ايران ندارند. در مقابل كارشناسان در تهران مي گويند اگر فرايند تحويل مواد تدريجي، مبادله همزمان و به لحاظ مكاني امن باشد اين پيشنهاد مي تواند مثبت تلقي شود.
طرف هاي غربي مذاكره كننده با ايران كه به طور دستجمعي موافقت خود را با اين پيش نويس اعلام كرده اند در مقابل مواضع تهران دچار سردرگمي شده اند. ديروز فقط از امريكا دو صدا در اين باره شنيده شد. جيمز جونز مشاور امنيت ملي باراك اوباما ديروز گفت: «ايران اكنون بايد به تعهداتش عمل كند». جونز كه طي يك سخنراني در واشنگتن خطاب به گروه لابي ليبرال طرفدار اسراييل موسوم به «جي استريت» سخن مي گفت بدون مشخص كردن جزييات يك واكنش احتمالي اظهار داشت : «همه گزينه ها روي ميز است . قدرت هاي جهان هشدار داده اند چنانچه تهران به مقاومت دربرابر درخواست هاي بين المللي ادامه دهد، احتمالا با دور شديدتري از اعمال تحريم مواجه خواهد شد». در همين حال يان كلي سخنگوي وزارت خارجه آمريكا موضعي كاملا ميانه روانه اتخاذ كرد. وي با امتناع از منتفي دانستن تغييرات در پيش نويس اصلي اين توافقنامه گفت: «رد اين پيش نويس از سوي ايران ناگوار بار خواهد بود». كلي روز دوشنبه هم از تاييد اينكه امريكا بلافاصله پس از مخالفت ايران با طرح به سراغ تحريم ها خواهد رفت مخالفت كرده بود. برخي تحليلگران عقيده دارند اوباما اين پيشنهاد را فرصتي مهم براي اعلام موفقيت سياست مذاكراتي خود رد مقابل ايران مي داند و لذا در رفتن به سمت اقداماتي كه مي توانند اين سياست را به شكست بكشانند بسيار محتاط است.
احتياط امريكايي
در مقابل تندروي اروپايي
در حالي كه امريكايي ها بوضوح مايل به تند شدن اوضاع نيستند، مقام هاي اروپايي كه ظاهرا مايلند سردمدار مخالفت با ايران هسته اي باشند، اظهارات راديكالي داشته اند. از جمله برنارد كوشنر، وزير امور خارجه فرانسه ديروز در مصاحبه با الشرق الاوسط درحاشيه نشست وزيران امور خارجه اتحاديه اروپا گفت: «راهبرد ايران را در به تعويق انداختن پاسخ به پيش نويس ارائه شده درباره برنامه هسته اي اين كشور درك نمي كنم. از منتظر ماندن براي دريافت پاسخ ايران احساس نااميدي به من دست داده است». خاوير سولانا، مسئول سياست خارجه اتحاديه اروپا هم از پذيرش اين توافقنامه از جانب ايران استقبال و ابراز اميدواري كرده بود كه بتواند ديروز با مقامات ايراني در اين باره گفت وگو كند. سولانا كه پس از ملاقات با وزيران امور خارجه اتحاديه اروپا در لوكزامبورگ سخن مي گفت در پاسخ تاكيد مقام هاي ايران درباه اصلاح پيش نويس گفت: « اين توافقنامه توافقنامه خوبي است و تصور نمي كنم به تغييرات اساسي نيازمند باشد».
غرب اصلاحات ايران را نمي پذيرد
در حالي كه اصلاحات مدنظر ايران در پيشنهاد وين تقريبا روشن است، برخي كارشناسان درغرب تاكيد مي كنند كه با انجام اين اصلاحات غرب به هدف اصلي خودش كه خريدن زمان و تهي كردن انبار اورانيوم كم غني شده ايران است نخواهد رسيد و لذا قطعا كشورهاي غربي با اصلاحات پيشنهادي ايران مخالفت خواهند كرد. والري لينسي، محقق ارشد در پروژه وسكانزين درباره كنترل سلاح هاي هسته اي كه يك گروه غيرانتقاعي مستقر در واشنگتن است، ديروز در اين باره به نيويورك تايمز گفت: « اگر ايران رسما پيشنهاد كند كه اورانيوم خود را مرحله به مرحله بفرستد قدرت هاي غربي كه در وين با اين طرح به طور كلي موافقت كردند احتمالا آن را نخواهند پذيرفت». لينسي اضافه كرد: «يكي از مشكلات اين است كه بخشي از اين ذخاير در ايران باقي مي ماند بنابراين خطر گذر از استانه توانمندي هسته اي باقي خواهد ماند». وي همچنين گفت: «ايران به توليد اورانيوم با غناي پايين ادامه مي دهد و ممكن است اينكار را چنان سريع انجام دهد كه همان اندازه اورانيومي را كه به خارج مي فرستد جبران كند كه در اين صورت اين توافق عمدتا بي معني خواهد بود».
در همين حال برخي ديگر از نحليلگران غربي تاكيد كردند اگر اين طرح«به هر شكلي» به سرانجام برسد، آن وقت ايران به عنوان يك قدرت هسته اي داراي توان هسته اي به رسميت شناخته خواهد شد. برنار اوركاد، تحليلگر مركز ملي مطالعات علمي فرانسه و كارشناس مسائل مربوط به ايران ديروز در اين باره به شبكه فرانس 24 گفت: «ايران اگر اين موافقتنامه را بپذيرد مثل كشوري ظاهر مي شود كه اورانيوم نفت و گاز يعني به طور كلي انرژي مي فروشد. بنابراين به عنوان توليد كننده صنعتي اورانيوم به رسميت شناخته شده مي شود». وي تاكيد كرد: «اين پيروزي ديپلماتيك قابل توجهي براي ايران خواهد بود كه جايگاه قدرت هسته اي غيرنظامي را در جهان پيدا مي كند. ايران نيز رسما همين مطلب را هميشه عنوان كرده است و به همين علت بايد كاملا راضي به نظر برسد»

 



راهبرد جديد دولت اوباما ايران هسته اي قابل انكار نيست

سرويس سياسي-
منابع غربي از تدوين راهبردي در آمريكا براي زندگي در كنار يك ايران هسته اي خبر مي دهند.
خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي از واشنگتن جزئيات طرحي را منتشر كرد كه طبق آن آمريكا خود را براي پذيرفتن برنامه هسته اي صلح آميز و حتي يك ايران مسلح به سلاح هسته اي آماده مي كند.
اين خبرگزاري با بيان اينكه مقام هاي آمريكايي همچنان تاكيد مي كنند كه سياست رسمي آنها تن ندادن به يك ايران هسته اي و تلاش براي متوقف كردن آن است تاكيد مي كند با اين حال در پس پرده «دولت آمريكا سرگرم فراهم آوردن پايه و اساس سياست هايي است كه هدف آن چگونگي مواجهه با يك ايران هسته اي است».
اين خبرگزاري مي نويسد: «به گفته مقامات سابق و تحليلگران آمريكايي، عوامل يادشده شامل يك سپر دفاعي اخيراً اصلاح شده براي اروپا و نيز ارتقاي سطح مناسبات دفاعي با آن دسته از كشورهاي خليج فارس است كه ايران را براي خود تهديد مي دانند. اندرو كوچين، كارشناس مسائل روسيه در مركز مطالعات راهبردي و بين المللي گفت كه مقامات دولتي آشكارا به يافتن راهي براي مهار يك ايران داراي تسليحات هسته اي مي انديشند. كوچين ادامه داد: «انجام ندادن چنين كاري، مسئوليت ناپذيري صرف از جانب ما محسوب مي شود. واشنگتن از سخن گفتن درباره يك ايران برخوردار از سلاح هسته اي طفره مي رود و معتقد است كه صحبت از اين موضوع به گونه اي تلويحي نوميدي واشنگتن را از بازداشتن ايرانيان از دستيابي به سلاح هسته اي نشان مي دهد».
اين خبرگزاري سپس از قول ريچارد كوگلر، يك مشاور بلندپايه مركز پژوهش سياسي در دانشگاه دفاع ملي مي نويسد كه آمريكا در صورت دست يافتن ايران به سلاح هسته اي «فقط» داراي يك گزينه خواهد بود و آن اين است كه آن را بپذيرد و به فكر جلوگيري از كاربرد كه آن باشد. «اگر ايران در مسير تسليحات هسته اي باقي بماند، تنها گزينه واقع گرايانه پيش روي دولت آمريكا بازداشتن تهران از كاربري اين تسليحات است». آسوشيتدپرس ادامه داد: «اقدام سال جاري دولت آمريكا در زمينه تجديد نظر در ساختار يك سيستم بازدارنده و راداري براي محافظت از اروپا در برابر موشك هاي كوتاه و ميان برد، آشكارا يكي از بخش هاي بازدارندگي در برابر يك ايران هسته اي مي باشد. سيستم پيشنهاد شده مبتني بر اين فرض است كه موشك ها ايراني و حامل كلاهك هاي هسته اي خواهند بود. از اين رو به گفته كوگلر، گام هاي اوليه در آن جهت برداشته شده است». در ادامه اين گزارش آمده است: «به باور كوگلر، اقدام مزبور آمريكا را به سمت بازدارندگي بسط يافته و نوعي چتر بر سر كشورهاي همجواري كه مورد تهديد يك ايران هسته اي قرار گرفته اند، سوق مي دهد».
اي پي سپس با يادآوري سخنان چند ماه پيش كلينتون درباره چتر هسته اي آمريكا بر فراز متحدانش در صورت هسته اي شدن ايران، مي نويسد: «اين اقدام شبيه ايده جنجالي چتر دفاعي ارائه شده از سوي هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكاست كه در ماه ژوئيه آن را ارائه كرد. اظهارات كلينتون خشم اسرائيل را موجب شد. تل آويو ايده كلينتون را به معناي اذعان آمريكا به روند هسته اي شدن ايران و تدارك كنار آمدن با اين كشور، عنوان كرد. كلينتون تاكيد كرد كه هدف از سخنانش اثبات اين موضوع به ايران بود كه از توليد بمب اتمي منتفع نخواهد شد. بازدارندگي بسط يافته به معناي صيانت از دوستان و همپيمانان آمريكا در خاورميانه و اروپا در برابر خطر يك حمله هسته اي از سوي ايران است و شبيه به چتر امنيتي آمريكا براي آلمان در جريان جنگ سرد مي باشد، دوره اي كه در آن انجام حمله اي زميني و يا هسته اي از جانب روسيه، محتمل مي نمود ». بخش انتهايي گزارش اين خبرگزاري آمريكايي نقل قولي است از جان ابي زيد ژنرال بازنشسته اي از سال 2003 تا 2007 بر عمليات نظامي آمريكا در خاورميانه نظارت مي كرد. به نوشته اي پي، وي معتقد است كه يك ايران برخوردار از سلاح هسته اي انجام قضاوت هايي منطقي را موجب خواهد شد. ابي زيد پنجم اكتبر در دانشگاه ويرجينيا گفت: شواهد تاريخي نشان مي دهد كه ايران يك كشور انتحاري نيست. از اين رو، اعتقاد نظامي ام اين است كه بازداشتن ايران، شدني است.
تحليلگران در تهران عقيده دارند اين گزارش ها را در كنار مجموعه گزارش هايي مي توان ارزيابي كرد كه از پذيرش غني سازي در ايران توسط آمريكا خبر مي دهند. از جمله روزنامه نيويورك تايمز كه عموما ديدگاه نخبگان آمريكا را منعكس مي كند روز شنبه گذشته در مقاله اي به قلم مايكل اسلاكمن بر اين نكته تاكيد كرد كه غرب مشكل خود را با ورود به معامله اي كه در آن غني سازي همراه با نظارت هاي بين المللي در ايران انجام شود حل كرده است.
اين روزنامه با اشاره به اينكه «در مذاكرات دشوار و خطير، امكان توافق زماني حاصل مي شود كه دو طرف بتوانند اعلام پيروزي كنند و ممكن است درباره ايران زمان آن رسيده باشد» از قول تريتا پارسي، رئيس شوراي ملي ايران نوشت: «اگر پايان بازي ايراني ها ادامه غني سازي و اگر پايان بازي آمريكا اطمينان از عدم وجود سلاح هسته اي در ايران باشد پس مي توان گفت در برابر موقعيت برنده - برنده قرار داريم». پارسي اضافه كرد:«كساني كه دولت آمريكا را به خاطر مصالحه يا دادن امتياز به ايران مورد انتقاد قرار مي دادند اشتباه مي كنند. تطبيق يافتن با يك واقعيت تغيير نيافتني به معني دادن امتياز نيست. اين توافق از ديد ايران معني مصالحه - كه ميل چنداني هم به آن نشان نداده است - ندارد بلكه جنبه همكاري دارد. براي غرب نيز اين امر به معني امتيازگيري نيست بلكه به معني حصول اطمينان عملي از آن است كه ايران سلاح هسته اي توليد نمي كند.

 



اردوغان در ديدار با لاريجاني: تهران و آنكارا در قبال امنيت منطقه مسئوليت هاي مهمي برعهده دارند

رئيس مجلس شوراي اسلامي در ديدار با نخست وزير تركيه گفت: جمهوري اسلامي ايران هيچ محدوديتي براي توسعه و گسترش مناسبات برادرانه با تركيه قائل نيست.
رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه در ادامه گفت وگو و تبادل نظر با مقامات عالي رتبه كشورمان پيش از ظهر ديروز با علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي ديدار و گفت وگو كرد.
لاريجاني در ابتداي اين ديدار با اظهار خرسندي از روند رو به رشد همكاري هاي دو كشور در تمامي عرصه ها، سفر نخست وزير تركيه به كشورمان را بسيار با اهميت و مهم خواند و ابراز اطمينان كرد كه اين سفر فصل نويني در همكاري هاي دوستانه دو كشور در زمينه هاي گوناگون خواهد گشود.
وي در بخش ديگري از سخنان خود به تحولات منطقه از جمله افغانستان، عراق و فلسطين اشاره كرد و نقش ايران و تركيه را در آنها راهبردي و مكمل يكديگر خواند و افزود: همكاري دو كشور مي تواند موجب تقويت و تحكيم آرامش و امنيت در منطقه شود. وي در همين زمينه موضع گيري نخست وزير تركيه در مسئله فلسطين به ويژه غزه را ستايش برانگيز دانست و تاكيد كرد: اين موضع گيري ها موجب تقويت جايگاه و نقش آفريني آنكارا در منطقه و جهان اسلام مي شود.
براساس اين گزارش نخست وزير تركيه نيز در اين ديدار روابط دو كشور را فراتر از مناسبات دوستانه خواند و عنوان كرد: ايران و تركيه داراي يك فرهنگ و تمدن مشترك هستند. وي مذاكرات خود با مقامات عالي رتبه سياسي كشورمان را بسيار رضايت بخش دانست و همكاري و همبستگي ميان دو كشور را بسيار مهم عنوان كرد.
رجب طيب اردوغان در ادامه با بيان اينكه منطقه دوران مشكلي را مي گذراند، اظهار داشت: در اين شرايط ايران و تركيه مسئوليت هاي مهمي برعهده دارند.
وي اضافه كرد: ما مجبوريم در منطقه، صلح را برقراري كنيم و راه حل آن نيز به دست كشورهاي منطقه است و نبايد راه حلي از خارج از منطقه بر آن تحميل شود.
وي در ادامه به تحولات فلسطين به ويژه اوضاع غزه و موانع تركيه در اجلاس داووس و لغو مانور نظامي مشترك با رژيم صهيونيستي اشاره كرد و آن را برخاسته از ديدگاه انساني دانست و خواستار همكاري مشترك كشورهاي اسلامي براي كمك به غزه شد.

 



ارزش ابدي شهيدان

آنچه كه مربوط به عزيزان سپاهي و بسيجي و دانشجويان و دانش آموزان و روز مبارزه با استكبار جهاني است، اين است كه : خونهاي پاكي كه در اين راه ريخته شد، خون اين عزيزان؛ چه دانش آموزان، چه دانشجويان، بعد نظير شهيد حسين فهميده ها و مانند آن؛ اين نهال را بارور كرده.يك وقت انسان براي نفت و گاز كشته مي شود، اين به اندازه نفت و گاز مي ارزد؛ يك وقتي براي ايران جان مي دهد ، اين به اندازه ايران مي ارزد؛ يك وقت نه، براي دين خدا و قرآن و عترت؛ اين به ابد مي ارزد !!
ارجحيّت راه «محبّت » در كنار عبادت هاي خائفانه و مشتاقانه
و وجود مبارك پيامبر (ص) كه حبيب خداست، به ما درس ( محبّت) مي دهد؛ راه محبّت را به ما ياد مي دهد. بعضي ها هستند كه راه خوف ياد مي دهند، زاهدانه با مردم رفتار مي كنند، از جهنّم مي ترسانند، از عذاب خدا مي ترسانند؛ اين حق است، ولي آن راه نهائي نيست ! راه نهائي، راه «محبّت» است. انساني كه راه محبّت را طي كرد، از جهنّم محفوظ مي ماند، يك. از جنّاأ تجر ي م ن تحت ها الأنهار (1) برخوردار است، دو؛ امّا ف ي مقعد ص دق ع ند مليك مقتد ر(2) هم نصيب اوست، سه. ولي اگر كسي خوفاً م ن النّار اطاعت كرده، يا شوقاً لي الجنّه اطاعت كرده؛ همين مقدار نصيبش مي شود.
وجود مبارك پيامبر چون حبيب خداست، درس محبت مي دهد.كساني كه مدينه مشرّف شدند، مي دانند كه اين شهردر يك شياري قرار گرفته، اطرافش تقريباً كوههاي نيمه مرتفع هست. آن كوه مرتفعي كه در مكّه هست نظير جبل سور، جبل ح راء، جبل رحمه و امثال ذلك؛ آن كوههاي بلند در مدينه نيست. امّا كوههاي ن سبي در مدينه هست. در دامنه كوه احد، آنجا عدّه زيادي از بزرگان اصحاب شربت شهادت نوشيدند؛ از جمله حمزه سيّد الشهداء كه معروف است.
علاقمندي رهبران الهي و مؤمنان راستين
به فرهنگ شهادت و مظاهر آن
مالك در موطّا خودحديثي را نقل مي كند؛ اين كتاب از كتاب هاي قبل از هزار سال است، از آن به بعد هم بسياري از بزرگان همين حديث شريف را نقل كرده اند و آن حديث اين است : وجود مبارك پيامبر(ص) وقتي سرزمين اين كوه احد و دامنه آن را مي ديد، مي فرمود : هذا جبأ يح بّنا و نح بّه (3). اين كوه دوست ماست، ما هم به او علاقمنديم. يكي از دوستان ما اين كوه است، و يكي از دوستان اين كوه هم مائيم؛ اين تعبير را شما درباره سائر كوههاي اطراف مدينه يا مكّه از پيامبرنداريد ! اينجا مهد شهادت است.
حالا اگر كسي بگويد : من سرزمين شلمچه را دوست دارم، اين دوست ماست؛ يعني شهادت و فداكاري و نثار و ايثار محبوب ماست. ما شهادت را از منظر محبّت مي بينيم، نه براي اينكه جهنّم نرويم ! اين يك مكتب ديگر است، اين يك چيز ديگر است. از همين مقامات نوراني رسول گرامي (ص)، وجود مبارك حضرت امير آن بيانات نوراني را دارند كه يك عدّه اي خوفاً م ن النّار خدا را عبادت مي كنند، يك عدّه اي شوقاً لي الجنّه عبادت مي كنند، يك عدّه اي حبّاً ل لّه عبادت مي كنند؛ ما از آن قبيل سوّميم.
( محبّت الهي )، ميوه شهادت؛ و استقلال مرز و بوم
بركات فرعي آن
حالا اگر كسي بگويد : شلمچه؛ يكي از دوستان ما است، اين يعني چه ؟ يعني اين سرزميني كه بوي شهادت مي دهد، محبوب ماست. نه اينكه ما رفتيم، شهيد بشويم كه مثلاً نفت و گازمان محفوظ باشد ! آنها جزء بركات ماست. مثلاً يك كسي كه درخت سيب و گلابي مي كارد، براي ميوه اش است؛ البتّه سايه هم دارد. او درخت گلابي را نمي كارد كه سايه اش خنك است !! اين سايه،امر فرعي درخت است، عمده، آن ميوه درخت است. شلمچه براي آن است كه به انسان درس محبّت مي دهد؛ محبّت الهي. آنوقت در سايه محبّت الهي استقلال ما، امنيّت ما، عظمت ما، جلال ما، جمال ما، شكوه ما، نفت ما، گاز ما؛ همه چيز محفوظ است. اينها سايه شهادت محبّانه است؛ تا انسان در چه راهي باشد، ل كلّ ا مر ئ مانوي(4)؛ در چه راهي شربت شهادت بنوشد، هدف او چه باشد، منظور او چه باشد !
تجلّي محبّت و عشق در مكتب عاشوراي حسيني (ع)
اين پيام نوراني وجود مبارك رسول گرامي (ص) باعث شد وقتي وجود مبارك حضرت امير (ع) از جنگ صفين بر مي گشت به طرف كوفه بيايد، نرسيده به كوفه به يك سرزميني رسيد؛ پياده شد، آن خاك ها را گرفت، بو كرد، دو ركعت نماز خواند، بعد با دستش اشاره كرد؛ فرمود : هاهنا، هاهنا؛ همين جاست، همين جاست ! عرض كردند: يا اميرالمؤمنين ! چه اينجاست ؟
فرمود : نمي دانيد، حسين من همين جا شهيد مي شود ! هاهنا مصار ع عشّاق (5)؛ تعبير به عاشق كرد. فرمود : هاهنا؛ اينجا قربانگاه عاشقان است. شما نمي دانيد اينجا چه خبر است! فرمود : همين جاست، همين جاست. دوّم محرّم هم كه سالار شهيدان وارد شد همين جا، اسم كربلا را شنيد؛ فرمود : هاهنا، هاهنا (6)؛ همين جاست، همين جاست. پس اين مكتب مي ماند. كسي نگفت به اين طفل جوان، حسين فهميده؛ خودت را با آتش ببند و آنها را منفجر كن! او شوقاً لي الله اين كار را كرده.
سربلندي ايران اسلامي، مرهون دين خدا و مظاهر آن
در جنگ جهاني اوّل و دوّم هر چه خواستند، گرفتند؛ در كودتاي ننگين 28 مرداد هر چه خواستند، گرفتند. گفتند : نفت را بدهيد به آمريكا، گفتيم : چشم؛ گفتند : گاز را بدهيد به شوروي، گفتيم : چشم؛ گفتند : ژاندارم منطقه بشويد، گفتيم : چشم؛ گفتند : ... ؛ همه را گفتيم : چشم، امّا وقتي مرجعيّت شد و روحانيّت شد و دين شد و حرف از حسينيّه و مسجد در آمد و روحانيّت اقدام كرد و شربت شهادت نوشيده شد؛ الآن ايران در كلّ خاورميانه، بلكه جهان اسلام؛ يك سر و گردن بلندتر از ديگران است.پس اين مكتب، اين دين؛ ديني است كه انسان را حبيب خدا مي كند. و اگر حبيب خدا كرد، براي هميشه عزيز خداست.
در اين ايام كه مال دانشجويان و دانش آموزان عزيز است، روز مبارزه با استكبار است؛ اين خطوط اصلي فراموش نشود. اين يك اصل است؛ بقيّه هم شعارهاي ديگر ماست، بله. كشور ما، نفت ما، گاز ما، اقتصاد ما؛ همه اينها سايه دين است. اين شجره طيّبه و شجره طوبي كه شجره قرآن و عترت است، اين اصل است. آنوقت اين درخت،ميوه هاي فراواني دارد، سايه هاي فراواني دارد؛ در سايه اش هم خيلي متنعّم مي شويم.
سخنراني آيت الله جوادي آملي (مدظلّه العالي) در جلسه درس اخلاق در ديدار با كاركنان وزارت دفاع، دانشگاه خواجه نصير الدين طوسي تهران، حوزه علميه خواهران شهريار، مكتب المهدي (عج)، واحد مهندسي نيروي دريائي سپاه، حوزه علميه خواهران بانو امين و اعضاي سازمان بسيج دانش آموزي سپاه قم ؛ 9 / 8 / 1387
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) بقره / 25 (2) قمر / 55 (3) بحار الأنوار / 21 / 248
(4) تهذيب الأحكام / 4 / 186 (5) بحار الأنوار / 41 / 259 (6) بحار الأنوار / 46 / 383
خوان حكمت روزهاي دوشنبه وپنج شنبه منتشر مي شود

 



وزير دفاع: آمادگي نيروي هوايي ارتش در دفاع از كشور تحسين برانگيز است

وزير دفاع توانايي نيروي هوايي ارتش در دفاع از كشور را تحسين برانگيز ارزيابي كرد.
سردار احمد وحيدي وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح كه درآغاز دور سوم سفرهاي استاني به مشهد مقدس سفركرده است، از منطقه پدافند هوايي شمال شرق و پايگاه هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي ايران بازديد كرد.
وحيدي درجريان اين بازديد ضمن قدرداني از تلاش هاي خستگي ناپذير فرماندهان، خلبانان و كاركنان شجاع، زبده و كارآمد نيروي هوايي و هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي ايران گفت: نيروهاي مسلح براي دفاع از آب و خاك و تماميت ارضي ايران بزرگ و سربلند ترديدي به خود راه نمي دهند و چنانچه دشمنان بخواهند گزندي به كشور ما وارد كنند، درسي تلخ تر و پاسخي كوبنده تر از آنچه به صدام حسين دادند، به آنان خواهند داد.
وي تهديدات و لفاظي هاي دشمنان را با هدف فشار رواني به مسئولان و مردم ايران ارزيابي كرد و افزود: دشمنان درصدد هستند با بهره گيري از جنگ رواني و تبليغاتي، ما را مرعوب كنند، اما ملت آگاه، فهيم و رشيد ايران اثبات كرده اند در برابر دشمنان همواره متحد، يكپارچه و يد واحده هستند و دشمن را دراين عرصه نيز ناكام خواهند كرد.
وزير دفاع مقاومت و جانفشاني ملت ايران و فرزندان رشيدش در نيروهاي مسلح بويژه نيروي هوايي و هوانيروز ارتش درحماسه هشت سال دفاع مقدس را نمونه اي بارز از اين آگاهي، هوشياري، شور و شعور و ايثار و فداكاري توصيف كرد.

 



حمله دوباره به كنسولگري آمريكا در استان بابل عراق

كنسولگري آمريكا در استان بابل عراق بار ديگر هدف حمله خمپاره اي قرار گرفت.
به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري عربستان، منابع امنيتي و شاهدان عيني شب گذشته اعلام كردند: روز سه شنبه چهار گلوله خمپاره به ساختمان كنسولگري آمريكا شليك شد كه ستون هاي دود برفراز آن قابل مشاهده بود.
آمريكا از مدت ها پيش از هتل بابل در شهر «الحله » مركز استان بابل به عنوان كنسولگري خود استفاده مي كند.
اين گزارش به جزئيات حادثه و خسارات و تلفات احتمالي آن اشاره اي نكرده است.
گفتني است، اين كنسولگري 19 مهرماه نيز هدف سه فروند راكت قرار گرفته بود كه يك فروند آن به كنسولگري اصابت كرد و باعث آتش سوزي در آن شد.

 



4 افسانه درباره ايران

مهدي محمدي
در حالي كه مذاكرات وين هنوز عملا پايان نيافته و تا آنجا كه به ايران مربوط مي شود بررسي ها تازه به انتها رسيده است، طرف هاي غربي علائم جالبي درباره «تصور خود از تصميم ايران» بروز مي دهند. رفتار غرب درباره ايران همواره بيش از آنكه متكي بر واقعيات باشد، بر اساس سوء تفاهم پي ريزي شده است. اين يك الگوي تاريخي است كه غربي ها اطلاعات غلط و گاهي خنده دار را «عين حقيقت» فرض كرده اند -جالب است كه در موارد مهمي اين اطلاعات غلط، همان هايي است كه خودشان عمدا و با هدف جنگ رواني عليه ايران ساخته اند!- بر مبناي آن به اختراع تحليل پرداخته اند و بعد هم از اين تحليل ها نتايج استراتژيك گرفته اند در اين باره كه ايران چه كار دارد مي كند و آنها چه بايد بكنند. اين كه بيش از 6 سال است اين رويه ادامه دارد، قبل از هر چيز نشان دهنده اين است كه دستگاه هاي اطلاعاتي غربي همچنان از رخنه در «سيستم تصميم سازي» ايران و حتي درك منطق آن -كه نيازي به رخنه ندارد و فقط كمي هوش و حواس مي خواهد- عاجزند و سياست «مشت بسته ايران» موفق بوده است.
ايران به زودي ارزيابي خود از پيش نويسي را كه مدير كل آژانس روز آخر مذاكرات وين به طرف هاي حاضر ارائه كرد، نهايي خواهدكرد. طرف هاي غربي همگي با اين پيش نويس موافقت كرده و نظر خود را به طور علني اعلام كرده اند. درك علت اينكه چرا غربي ها به اعلام موافقت هماهنگ با اين پيش نويس اصرار دارند البته چندان دشوار نيست. تقريبا واضح است كه اين بخشي از استراتژي بازسازي اجماع است. غربي ها مي خواهند بگويند :«همه موافقند و فقط مانده ايران...» تا با اين روش آسودگي و آرامش ايران براي اتخاد يك تصميم مستقل تحت تاثير قرار بگيرد و به تعبير خودشان «نه» گفتن براي آن سخت شود. اين روش ها البته خيلي قديمي است. آن روز كه نه گفتن خيلي سخت تر از حالا بود اراده ايران تحت تاثير تبليغات غربي قرار نگرفت چه رسد به حالا كه ظاهرا امريكا به توافق محتاج تر است تا ايران. در تهران كسي به اينكه غربي ها با چه چيزي موافق يا مخالفند اهميت نمي دهد و به همين دليل است كه ايران آنچه را كه همه با آن موافقند تازه محتاج بررسي دانسته است.
اينكه پاسخ ايران چه خواهد بود يا بايد باشد موضوع اين نوشته نيست. اين موضوع در عالي ترين سطوح نظام و با حداكثر دقت در زمان كافي در حال بررسي است و غربي ها از همان روشي كه پيشنهاد را به ايران ارائه كرده اند پاسخ ايران را هم در يافت خواهند كرد. مهم اين است كه ببينيم انتظار غرب از ايران بر اساس كدام مباني شكل گرفته است و آن مباني تا چه حد واقعي است. در حدود يك هفته گذشته منابع غربي حداقل 4 افسانه درباره ايران ساخته اند كه نگاهي كوتاه به آنها كاملا روشن مي كند برداشت غرب از آنچه درايران مي گذرد حتي به نحو حداقلي هم شبيه وضعيت واقعي نيست.
1- يكي از كليشه هايي كه به طور ثابت در تحليل هاي غربي تكرار شده اين است كه علت تاخير ايران در پاسخ، وجود اختلاف ميان مقام هاي ايراني است كه باعث شده آنها نتوانند در مورد اين معامله به يك ديدگاه واحد دست پيدا كنند، و جالب تر اينكه غربي ها اختلاف نظر مورد ادعاي خودشان را ادامه اختلافاتي دانسته اند كه پس از انتخابات در ايران رخ داد. فقط به اين دليل كه لحن نوشته هاي رسانه هاي غربي درباره اين موضوع، شباهتي به طنز ندارد مجبوريم فرض كنيم آنها جدا به اين قبيل تحليل ها باور دارند. اين در حالي است كه مراجعه به اظهارات مقام هاي ايراني اتفاقا نشان مي دهد آنها درباره مهم ترين عنصر اين معامله -البته از ديد غربي ها- يعني مسئله خالي شدن ذخيره اورانيوم كشور هيچ اختلافي ندارند و همه آنها بالاتفاق معتقدند تضميني براي اعتماد به غرب در مورد پاي بند ماندن به تحويل مجدد مواد هسته اي به اين وجود ندارد. سخنان روزهاي گذشته رييس و نمايندگان مجلس و وزير خارجه از اين حيث هيچ تفاوتي با يكديگر نداشته است. علاوه بر اين اگر فرض كنيم بحث، گفت و اظهار نظر درباره موضوعي با اين درجه از اهميت كه به طور معمول ميان كارشناسان انجام مي شود به معناي اختلاف نظر در سطح تصميم گيري است پس بايد نتيجه گرفت في المثل كشوري مثل امريكا كاملا دچار فروپاشي سياسي است چرا كه تقريبا درباره هر موضوعي كه تصورش را بكنيد در آن كشور انبوهي از نظرات كارشناسي متفاوت و بلكه متضاد وجود دارد. تصميم سازي استراتژيك درباره مسائلي از اين دست در ايران، مكانيسمي ثابت و بسيار سطح بالا دارد كه از نظرات كارشناسي تغذيه مي كند اما هرگز در آن متوقف و گرفتار نمي شود. غرب اگر فقط چند روز صبر كند خواهد ديد كه اجماع داخلي در ايران در مورد اين موضوع چقدر كامل است.
2- مسئله دوم ادامه رويه جالبي است كه ديپلمات ها ورسانه هاي غربي از زمان مذاكرات اكتبر در ژنو در پيش گرفته اند و همچنان ادامه دارد. آن رويه خوشمزه اين است كه طرف هاي غربي بدون توجه به آنچه درمذاكرات گذشته و با استفاده از امكانات رسانه اي خود اعلام «پيروزي» و «توافق» مي كنند و آنقدر در اين شيپور مي دمند تا همه -ازجمله بعضي در داخل ايران- باور كنند كه حقيقت همان است كه آنها مي گويند. مشخصا براي امريكايي ها اين سياست رسانه اي دو فايده عمده دارد. اول اينكه مي توانند با ادعاي پيروزي در رسانه ها شكست هاي مذاكراتي خود را بپوشانند و از آنجا كه كسي دسترسي به محتواي مذاكرات ندارد احتمال اينكه آنچه آنها مي گويند پذيرفته شود زياد است و دوم اينكه با انتشار گسترده ادعاي توافق مي توانند بعد كه ايران نظر خود را اعلام كرد بگويند ايران زير توافق خود زده است! در ژنو درباره موضوع مبادله مواد و بازديد از فردو هيچ توافقي نشد چرا كه هيئت ايراني اساسا اين موضوعات را بخشي از دستور كار آن گفت وگوها نمي دانست. با اين وجود هنوز مذاكرات تمام نشده بود كه غربي ها گفتند ايران بازرسي از فردو را پذيرفته و درباره صادرات اورانيوم 5/3 درصد و واردات ميله هاي سوخت 20 درصد هم «توافق اصولي» انجام شده است! در حالي كه فقط يك مراجعه ساده به اخبار رسانه ها مي توانست نشان دهد رييس سازمان انرژي اتمي ايران يك هفته قبل ازآن اعلام كرده بود بازديد از فردو بلامانع است و درمورد سوخت راكتور تهران هم پي گيري ها به چند هفته بلكه چند ماه قبل ميان آژانس و سازمان انرژي اتمي بر مي گشت و ربطي به گفت وگوهاي ژنو نداشت. پس از مذاكرات وين هم دقيقا همين اتفاق تكرار شد. در حالي كه آنچه نهايتا در ژنو به دست آمد چيزي بيش از يك پيش نويس نبود، غربي ها بلافاصله پس از اتمام مذاكرات اعلام كردند هيئت ايراني با پيش نويس ارائه شده از جانب البرادعي موافقت كرده و آن را فقط به منظور تصويب نهايي به تهران برده است. اين دروغ هاي شاخدار در حالي گفته مي شد كه به فاصله كمتر از 24 ساعت معلوم شد نه فقط ايران بلكه حتي خود غربي ها هم در وين با اين پيش نويس موافقت نكرده بودند چراكه موافقت خود با آن را يك روز پس از مذاكرات و در خبرهايي از مبدا مسكو، پاريس و واشينگتن اعلام كردند. تنها اتفاقي كه در وين افتاد -و در گزارش هاي خبرگزاري هاي غربي از آن هم كاملا آشكار است- اين است كه ايران سوال ها و ملاحظاتي درباره پيشنهاد 3 كشور كه به واسطه آژانس به ايران ارائه شده بود مطرح كرد. نتيجه نهايي فقط يك پيش نويس براي توافق بود كه ايران بدون هرگونه اظهار نظر آن را به تهران آورد تا بررسي هاي بيشتر روي آن صورت بگيرد. در تهران هم آنچه تاكنون اعلام شده اين است كه ايران ملاحظاتي بسيار مهم نسبت به آنچه دراين پيش نويس آمده دارد. از جمله اين ملاحظات آن است كه تهران به خوبي مي داند اگر مواد هسته اي ايران ازكشور خارج شود، هيچ تضميني براي بازگشت دوباره آن وجود ندارد در نتيجه يا نبايد اين خروج صورت بگيرد يا اگر در بدترين حالت بنا بر مبادله باشد حتما بايد نوعي «همزماني» و «تدريج» در صادرات و واردات مواد هسته اي لحاظ شود. به عبارت ديگر وقتي غربي ها به صراحت اعلام مي كنند در ورود به اين معامله هدفي جز خارج كردن ذخيره اورانيوم ايران از كشور ندارند نبايد توقع داشته باشند ايران اين هدف را دو دستي تقديم آنها كند.
3- سومين تحليل عميقا گمراه كننده در منابع غربي است كه تصور مي كنند ايران اكنون در تنگنا قرار گرفته و نيازمند توافق است. دلايل غربي ها براي توجيه اين ادعا از اصل آن جالب تر است. دليل اول اين است كه مي گويند ايران در هر حال به دريافت سوخت براي راكتور تهران نياز دارد و نمي تواندكارهاي بيمارستاني خود را تعطيل كند. جالب است كه در اين مورداگر تنگنايي هم باشد گريبانگير غربي هاست. ايران به صراحت اعلام كرده كه يا در يك معامله معقول سوخت مورد نيازخود را دريافت مي كند يا اينكه خود اقدام به توليد آن خواهد كرد. هيچ كس بهتر از غربي ها به اين نكته واقف نيست كه ايران به آساني مي تواند تنظيمات تاسيسات خود در نطنز را به گونه اي تغيير دهد كه خروجي آن به جاي اورانيوم 5/3 درصد غنا اورانيوم 20 درصد غنا باشد. ايران قبلا توانايي ها فني خود رابارها به غرب اثبات كرده است. اورانيوم غني شده در نطنز تا سطح 20 درصد به آساني مي تواند درتاسيسات توليد سوخت ايران يعني كارخانه FMP كه سال گذشته در اصفهان افتتاح شد، به ميله هاي سوخت تبديل شود. در واقع پيشنهاد ايران در اين باره كه حاضر است سطح غني سازي خود را در حد 20 درصد نگهدارند وسوخت با غناي بالاتر را از خارج دريافت كند لطفي به غربي هاست كه مي خواهند ايران تجربه غني سازي با درصد هاي بالاتر را پيدا نكند، اگرغربي ها نمي خواهند از اين فرصت استفاده كنند طبعا ايران خود را معطل آنها نخواهد كرد. علت دومي كه غربي ها ضعف ايران را از آن نتيجه گرفته اند اين است كه مي گويند ايران «ناچار شد» تاسيسات فردو را به آژانس اعلام نمايد و در نتيجه اين احتمال كه بتوان آن را متقاعد كرد كارهايي ديگري را هم خلاف ميل خود مي داند بپذيرد زياد است. در واقع اين هم يكي ديگر از خود فريبي هاي غربي ها يا به عبات بهتر دروغ هايي است كه خود ساخته و خود هم باور كرده اند. ايران تاسيسات فردو را يك هفته قبل از آن كه بلوف هاي اطلاعاتي غرب درباره اطلاع از وجود آن شروع شود رسما و علنا به آژانس اظهار كرد. در اين ترديدي نيست كه سرويس هاي غربي در شناسايي اين تاسيسات كاملا ناكام بوده اند والا دليلي نداشت افشاي آن را آنقدر به عقب بيندازند كه ايران خود در نامه اي رسمي تاسيسات را اعلام كند. واقعا آيا قابل باور است غربي هايي كه با اطلاعات دست چندم و خنده دار گروهك مفلوكي مانند منافقين فريفته مي شوند و براي خود آبروريزي درست مي كنند، چنين لقمه گلوگيري دراختيا داشته و آن را رو نكرده باشند؟! پس، اعلام فردو «برنامه» ايران بود نه «غافلگيري» آن. ايران در آستانه مذاكرات ژنو تاسيسات فردو را اعلام كرد تا چند پيام ساده به غرب بدهد: 1- تحريم به عنوان ابزاري براي كند كردن سرعت برنامه هسته اي ايران نتيجه معكوس داده است 2- گزينه نظامي عليه تاسيسات نطنز ديگر يك گزينه واقعي نيست و متوقف كردن غني سازي درايران عملا امكان ناپذير است. 3- تصحيح ذهنيت مذاكراتي غرب در اين باره كه مي تواند تعليق را دوباره به دستور كار مذاكرات با ايران تبديل كند. استدلال بر اينكه ايران در مذاكرات ژنو به هر 3 هدف خود رسيد توضيح واضحات است. غربي ها در ژنو حتي كلمه تحريم را به كار نبردند، ادبيات نظامي حتي از جانب اسراييلي ها متوقف شد و دستور كار مذاكرات در ژنو هم به جاي تعليق فعاليت نطنز، بر بازرسي از فردو متمركز شد. كمترين فايده اعلام تاسيسات فردو در آن مقطع همين مورد اخير يعني عوض كردن فضا و تحت تاثير قرار دادن دستور كار مذاكرات و جايگزين كردن موضوع تعليق با مسئله اي همچون بازرسي از فردو بود كه ايران مخالفتي باآن نداشت. در نتيجه تا آنجا كه به ايران مربوط مي شود تنگنايي وجود ندارد. ايران هم آماده است كه در معامله اي منطقي سوخت بخرد و هم آماده است سوخت مورد نياز خود را در داخل توليد كند. تنها اتفاقي كه افتاده اين است كه غربي ها حق يك انتخاب در اينجا دارند.
4- و آخرين نكته تكرار ملال آورد اين جمله از جانب غربي هاست كه ايران مي خواهد زمان بخرد و به همين دليل در ارائه پاسخ به پيش نويس غرب تعلل مي كند. اين تحليل بسيار تكراري از حيث مباني دچار مشكلات جدي است. خريد زمان براي كشوري داراي اهميت راهبردي است كه يك كار ناتمام پنهان يا آشكار داشته باشد. اين در حالي استكه ايران مدت هاست مراحل تكنيكي كار خود را به پايان رسانده و اكنون يك چرخه سوخت كامل دارد. راي ايران كه كار فني خود را به پايان رسانده بهترين وضعيت آن است كه مسائل سياسي مربوط به پرونده هم هر چه زودتر حل و فصل شود. در نتيجه ايران در شرايط فعلي به «راه حل» احتياج دارد نه «زمان» منتها اين هم واضح است كه آنچه غربي ها نام آنرا رها حل مي گذارند در موارد زيادي ممكن است براي ايران چيزي بيشتر از يك كلاهبرداري به نظر نرسد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14