روز به زنجير كشيدن استكبار استمرار حركت پرشور مردم در حماسه 31 آبان - بخش نخست

گاليا توانگر
در 13 آبان 88 سه ميليون موج به هم مي پيوندند تا اقيانوس خروشان هم دلي و اتحاد، مواضع و خيالات استكبار را درهم بكوبد. بسيج دانش آموزي كه همواره خاستگاه انديشه هاي متعهد و استعدادهاي برتر بوده، اين بار نيز با نگاهي وسيع و موقعيت سنجي دقيق به صحنه مي آيد تا خنثي گر بسياري از دام ها و توطئه ها باشد.
اين قشر سه ميليوني در كنار ساير اقشار جامعه حماسه ديگري را ثبت كرده و مشت محكمي به دهان آمريكا و ايادي اش مي زنند.
در شرايط حساس جنگ نرم، دشمنان، معنويت جوانان را نشانه رفته اند و مي خواهند اين طور جلوه دهند كه هويت جوان ايراني در فضايي مه آلود قرار دارد. بدون شك حضور پررنگ و باشكوه جوانان آگاه، دروغ هاي خبري و رسانه اي شان را آشكار ساخته و بار ديگر حقايق بسياري از قدرت معنوي اين ملت و تعلق خاطرش به ولايت را نشان مي دهد.
تبعيد امام خميني(ره) به تركيه در 13 آبان 1343، كشتار دانش آموزان در دانشگاه تهران و تسخير سفارت آمريكا در 13 آبان 1357 سه رويداد مهمي است كه اين روز را يكي از روزهاي شاخص تاريخ انقلاب اسلامي قرار داده است. هويت هر سه رويداد مبارزه با استكبار بوده و به همين دليل روز ملي مبارزه با استكبار ناميده مي شود.
همزمان با اوج مبارزات انقلاب ده ها دانش آموز كه براي انجام تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران تجمع پيدا كرده بودند، هدف تيراندازي مأموران حكومت قرار گرفته و به شهادت رسيدند. به دليل بسته بودن درها هيچ يك از دانش آموزان نتوانستند از برابر آتش گلوله هاي مأموران بگريزند و اين امر تلفات آنان را افزايش داد. بعد از حادثه 17 شهريور 57، شهادت دانش آموزان دومين خونريزي دولت شريف امامي محسوب مي شد. اين در حالي بود كه تنها 70 روز از عمر دولت وي مي گذشت. ابعاد كشتار دانشگاه به حدي بود كه وقتي در برنامه اخبار شبانگاهي گزارش تيراندازي سربازان به روي دانش آموزان در دانشگاه از شبكه سراسري تلويزيون پخش شد، وزير علوم بلافاصله استعفا داد و كابينه شريف امامي سقوط كرد.
ترس از شيعه در كالبد استكبار
روز 13 آبان در تاريخ انقلاب اسلامي برگ زرين و مقطعي حساس و مناسبتي پرخاطره است. 14 سال بعد از تبعيد امام(ره) درست در همين روز دانش آموزان و دانشجويان در مقابل دانشگاه تهران و خيابان هاي اطراف با شعار «درود بر خميني» و «مرگ بر شاه» و نيز تقديم خون سرخ خويش پايه هاي حكومت ظلم را به لرزه درآورده و بار ديگر استكبار را خوار و ذليل ساختند.
شايد به دليل همين ايستادگي ها و شهادت طلبي هاي تاريخي جوانان شيعه ايراني در صحنه هاي مختلف انقلاب است كه «ژوزف ناي» نظريه پرداز تهديد نرم عليه ايران در آمريكا وجه تمايز ملت انقلابي مان با ساير ملت ها را اين گونه بيان مي كند: «براي پيروزي بر يك ملت بايد ميل و ذائقه آن ملت را تغيير داد و نظام ارزشي شان را نابود كرد. اولا شيعه پرنده اي است كه افق پروازش خيلي بالاتر از تيررس ما است. پرنده اي كه دو بال دارد و آن را فناناپذير مي كند.
يكي بال سبز تشيع كه انتظار است و عدالت و اين دو ريشه در مهدويت شيعي و اعتقاد به ظهور منجي آخرالزمان دارد. ديگري بال سرخ تشيع است كه شهادت پذيري است كه شيعيان آن را از عاشورا برگرفته اند. شيعه غير از اين دو بال، بعد سومي هم دارد و آن مرجعيت است. شيعه زرهي به نام ولايت پذيري بر تن كرده و قدرتش با شهادت فزوني مي يابد.»
اين نظريه پرداز پيرامون شيوه مقابله با موج خروشنده جوانان بيدار ايران اين گونه مي گويد: «ابتدا به ولايت و مرجعيت تعرض كنيد، سپس شهادت طلبي ايرانيان را بدل به رفاه طلبي كنيد. اگر اين دو فرآيند تحقق يابد، خود به خود انديشه هاي امام زماني و عدالت طلبانه از جامعه ايران رخت برمي بندد!!»
جالب است كه بدانيد هيلاري كلينتون بر مبناي چنين نظريه اي در آخرين بيانيه خود عليه ايران رويكرد مقابله با ايران را رويكرد تهديد نرم و استفاده از سلاح هاي فرهنگي اعلام مي كند!
جابر فضلي فرمانده ناحيه مقاومت بسيج دانش آموزي و فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ با تأكيد بر اين كه معتقديم خاستگاه ارتش بيست ميليوني از دامن قشر دانش آموز و فرهنگي است، توضيح مي دهد: «از تاريخ 7 آبان هر سال تا 13آبان همان سال برنامه هاي هفته بسيج دانش آموزي اجرا مي شود. عنوان كلي برنامه هاي امسال دانش آموز بسيجي، الگوي دانايي، بصيرت و ولايت مداري است. پيش بيني مي شود در اين برنامه ها 20 هزار دانش آموز، بسيجي استان تهران شركت داشته باشند كه اوج تجلي شان حضور در راهپيمايي 13 آبان خواهد بود.»
وي در پاسخ به جنجال هاي دگرانديشان مبني بر اين كه در روز 13 آبان اقدام به اعتراض خواهند كرد، مي گويد: «من معتقدم اين ادعاها بيشتر مانور در دنياي مجازي است كه بيشتر خودشان را غرق كرده اند و چشم بر واقعيات جامعه بسته اند. در پس حضور پرشور جوانان انقلابي، مدعيان شورش طلب به موج هاي مرده اي تبديل مي شوند كه سرسوزني تلاطم ايجاد نخواهند كرد و همچون حباب روي آب در برابر سيل خروشان ملت حزب الله محو خواهند شد.»
شناخت چهره و استراتژي دشمن
صبح روز 13 آبان 1357 دانش آموزان در حالي كه مدارس را تعطيل كرده بودند رو به سوي دانشگاه نهادند تا بار ديگر پيوندشان را با رهبر بت شكن خويش به جهان اعلام كنند. ساعت يازده صبح مأموران ابتدا چند گلوله گاز اشك آور در ميان دانش آموزان و دانشجويان پرتاب كردند. اجتماع كنندگان در حالي كه به سختي نفس مي كشيدند، صداي خود را رساتر كردند و با فرياد دشمن شكن «الله اكبر» لرزه بر اندام ماموران مسلح شاه افكندند. در اين هنگام تيراندازي آغاز شد و لاله هاي انقلاب يكي پس از ديگري در خون غلتيدند. جوانان با فرياد «الله اكبر» و با شعارهاي «مرگ بر آمريكا» و «مرگ بر شاه» به شهادت رسيدند و انقلاب اسلامي را با خون خود تداوم بخشيدند. اين گونه دشمنان اسلام را بيش از پيش به رسوايي و شكست كشاندند. در اين واقعه 56 تن شهيد و صدها نفر مجروح شدند.
صفحات تاريخ را كه ورق مي زنيم اين فكر از ذهنمان مي گذرد كه در 13 آبان 88 چگونه بايد تداوم بخش راه آن شهداي مظلوم باشيم؟ آيا دوباره فرصت مبارزه با استكبار نيست؟ چرا كه استكبار و ايادي اش هيچ گاه دست از شيطنت برنداشته و از هر غفلتي براي ضربه زدن سود مي برد.
حجت الاسلام عليرضا روحي نماينده ولي فقيه در بسيج دانش آموزي ضمن اشاره به اين كه حوادث پس از انتخابات اخير يكي از مصاديق بارز جنگ نرم دشمن با ماست، مي گويد: «ايجاد اغتشاشات، شك و ترديد در بين مردم بخصوص جوانان، پرداختن به مسائل حاشيه اي همگي ابعاد مختلف جنگ نرم دشمنان عليه نظام است. كساني كه آگاهانه يا ناآگاهانه پيرو هستند، در حقيقت نقشه هاي دشمن را اجرايي مي كنند.»
وي در پاسخ به سؤال شيوه مهار ما چگونه باشد؟ بر شناخت و آگاهي دادن به افراد تأكيد كرده و مي گويد: «وقتي مي گوييم جنگ نرم خطرسازتر است، به دليل عدم آگاهي جامعه است. اگر جامعه اي آگاهي داشته باشد آثار جنگ نرم از بين خواهد رفت، چرا كه شناخت و آگاهي باعث مي شود كه دوست را از دشمن تشخيص بدهيم و حق را از باطل جدا كنيم. ضمناً وقتي دشمن را شناختيم خودمان را براي مقابله با آن بهتر آماده مي كنيم. مثلا مي دانيم در روز 13 آبان چه چيز را در دستور كار خود قرار داده اند؟ و خودمان را آماده پاسخگويي مي كنيم. يكي از دلايل فزوني خطر جنگ نرم به جنگ نظامي در همين مورد است كه در جنگ نرم دشمن ناشناس ولي در جنگ نظامي دشمن روبروي ماست.»
وي ادامه مي دهد: «در جنگ نظامي بايد سربازان را آموزش نظامي داد. در جنگ نرم هم بايد دانش آموزان و فرهنگيان را آموزش دهيم.»
زهي خيال باطل!
يكي از شاهدان عيني كشتار دانش آموزان در 13آبان 57 صحنه ها را اين گونه توصيف مي كند: «شنبه 13 آبان سال 1357ساعت 11صبح، بيش از هفت هزار دانش آموز و دانشجو و ديگر طبقات مردم در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده و عده اي سرگرم تماشاي نمايشگاه عكس بودند و گروهي به سخنراني گوش مي كردند كه ناگهان يك كپسول گاز اشك آور در هوا چرخيد و روي زمين دانشگاه فرود آمد. عده اي سراسيمه به سوي در ورودي دانشگاه دويدند، ولي در همين موقع صداي تيراندازي بلند شد. سربازان از پشت ميله هاي دانشگاه به سوي مردم شليك كردند. هنوز فريادهاي «نترسيد تيراندازي هوايي است» بلند بود كه دانشجويي به زمين غلتيد، از اين لحظه به بعد دانشگاه و خيابان هاي اطراف آن مبدل به صحنه جنگ و گريز شد.»
عباس سازگاري دبير و بسيجي فرهنگي كه خود معلم تاريخ است مي گويد: «اين جوانان ما هم آگاهي دارند و هم از يك عقبه تاريخي پربار در مسير مبازرات عليه استكبار برخوردارند. چه كسي مي تواند بر ريشه هاي اصيل ما تيشه بزند، در حالي كه ريشه هاي متعفن خودشان آن قدر در دروغ و حيله فرو رفته كه گنديده است. به پيشرفت هاي علمي و معنوي جوانانمان پس از پيروزي انقلاب نگاهي بيندازيد، متوجه خواهيد شد كه چه جهش هاي عظيمي اتفاق افتاده و چه موجي از شكوفايي شكل گرفته است. همه اين پيشرفت ها همچون خاري در چشم استكبار فرو رفته و حال در پي تفرقه افكني و نفاق افتاده اند تا اين جريان پويا را متوقف كنند، اما زهي خيال باطل!»
برنامه ها و فعاليت هاي دانش آموزان بسيجي منطبق با آمار
هم اكنون بر طبق آخرين آمار يك ميليون و دويست دانش آموز، 620 هزار نفر در قالب عضويت فعال و عادي جذب بسيج دانش آموزي شده اند.
فضلي فرمانده بسيج دانش آموزي توضيح مي دهد: «اين 620هزار بسيجي دانش آموز در واحدهاي پويندگان، پيشگامان و اميدان انسجام داده شده اند. در سطح آموزش و پرورش تشكل هاي فعال، مومن به انقلاب و تاثيرگذار نظير انجمن هاي اسلامي، سازمان دانش آموزي، عزيزان هلال احمر و نيروهاي امور تربيتي مشغول به فعاليت هستند. ساليانه حداقل 200هزار دانش آموز بسيجي (تنها در تهران بزرگ) در برنامه هايي چون طرح ولايت، آيه هاي تمدن، راهيان نور و هجرت(3) شركت مي كنند. 46هزار نفر از معلمين و دبيران تهراني نيز در بسيج فرهنگي عضويت دارند.»
وي با تاكيد دوباره به اين كه خاستگاه ارتش بيست ميليوني قطعا از قشر دانش آموزي و فرهنگيان است، مي گويد: «چند برنامه در دستور كار ماست كه از شاخصه هاي برنامه هاي دانش آموزي به حساب مي آيند. طرح ولايت هر ساله تابستان در حداقل 4 دوره 5 روزه برگزار مي شود. در اين طرح برگزاري كلاس هاي اعتقادي، سياسي و احكام را داريم كه طبق آمار موجود در تابستان 88- 4000 دانش آموز دختر و پسر و 1000 نفر فرهنگي شركت داشته اند.
طرح هجرت(3) برنامه مهم ديگري از سوي بسيج دانش آموزي است كه با همكاري بسيج سازندگي هر ساله اقدام به نوسازي و رنگ آميزي مدارس مي كنند. در تابستان امسال 620هزار نفر روز كار انجام شد كه در 380 مدرسه تهران اين حركت مشهود بوده است. در آينده نيز همين طرح را با قوت و با حداقل دوبرابر ظرفيت گذشته انجام خواهيم داد.»
وي ادامه مي دهد: «طرح آيه هاي تمدن را نيز در دستور كار داريم كه به صورت ويژه اجرا مي شود. در اين طرح سعي مي كنيم با دانش آموزان براي ورود به دانشگاه همراهي داشته باشيم. در سال گذشته نزديك به 300نفر از طريق همين حمايت ها و با داشتن عضويت فعال بسيج، در كنكور سراسري دانشگاه توانستند رتبه زير هزار كسب كنند. 850نفر ديگر نيز از دانش آموزان بسيجي عضو طرح آيه هاي تمدن با رتبه هاي بيشتر از هزار وارد دانشگاه سراسري شده اند.»
فرصت بزرگ براي مقابله با استكبار
امام خميني(ره) در پيامي كه به مناسبت شهادت دانش آموزان در روز 13 آبان 57 از پاريس براي امت قهرمان ايران فرستادند، فرمودند: «عزيزان من صبور باشيد كه پيروزي نهايي نزديك است و خدا با صابران است. ايران امروز جايگاه آزادگان است... من از اين راه دور چشم اميد به شما دوخته ام... صداي آزاديخواهي و استقلال طلبي شما را به گوش جهانيان مي رسانم.»
و حال در 13 آبان 88با صبر و آگاهي به صحنه مي رويم تا بار ديگر فرياد آزاديخواهي و استقلال طلبي ايران اسلامي را به گوش جهانيان برسانيم.
خواب خوش غرب را برآشفته كرده و با شعار كوبنده «مرگ بر آمريكا» خنثي گر توطئه هاي استكبار باشيم. بدون شك 13 آبان 88 فرصت بزرگ ديگري براي به زنجير كشيدن استكبار خواهد بود.
گزارش