سه شنبه 26 آبان 1388- شماره
19514
دكتر يحيي جمور عضو هيئت علمي دانشكده نقشه برداري كشور : تخليه مناطق مسكوني راه حل مقابله و مبارزه با زلزله نيست
|
|
|
دكتر يحيي جمور عضو هيئت علمي دانشكده نقشه برداري كشور : تخليه مناطق مسكوني راه حل مقابله و مبارزه با زلزله نيست
هر چند زلزله 4 ريشتري (روز شنبه 25/7/88) در بيدار كردن پايتخت از خواب شيرين پاييزي ناكام ماند، اما حداقل اين خاصيت را داشت كه بتواند مسئولان و مديران شهر تهران را از خواب غفلت بيدار كند و آنان را نسبت به انجام برخي تحركات پيشگيرانه كه مي بايست به عنوان يك وظيفه خطير و حياتي همواره در دستور كار مديريت بحران شهري باشد، تحريك نمايد. در همين راستا وقوع زلزلأ اخير در تهران بهانه اي شد تا با دكتر يحيي جمور عضو هيئت علمي دانشكده نقشه برداري سازمان نقشه برداري كشور و استاد مدعو دانشگاه تهران در اين خصوص به گفتگو بنشينيم و با برخي دستاوردهاي جديد كشورمان در خصوص زلزله آشنا شويم. - در ابتدا از دكتر جمور مي خواهيم گفتگو را با اشاره اي مختصر در خصوص دلايل وقوع زلزله آغاز نمايند؟ در يك نگاه كلي مي توان عوامل وقوع زلزله را به دو دسته تقسيم نمود. زلزله هايي كه منشأ آتشفشاني دارند كه بسيار كم و نادر هم هستند و به دليل خروج گدازه هاي آتش فشاني تكان هايي به سطح زمين وارد مي كنند. اين زلزله ها از قدرت كم و بيش پايين تري نسبت به زلزله هاي ناشي از حركت گسل برخوردارند. نوع دوم زلزله هايي كه بسيار شناخته شده و متداول هستند، در اثر حركات صفحات گسلي ايجاد مي شوند. در اين نوع زلزله ها شاهد خسارات زياد، هم از بعد انساني و هم غيرانساني هستيم. به خصوص كشور ما كه در يك منطقه فعال تكنوتيكي واقع شده است كه از جنوب به صفحه تكنوتيكي عربي ختم مي شود و از شمال هم به صفحه بزرگ تكنوتيكي اور آسيا. اين دو صفحه تكنوتيكي درحال نزديك شدن و همگرايي هستند و مي توان گفت كه كل پهنه ايران بين دو صفحه قرار گرفته و شكستگي هايي كه ما آن ها را به اسم گسل مي شناسيم، متأسفانه در اثر اين همگرايي بوجود آمده اند. به همين دليل تقريباً همه ساله در مناطق مختلف كشور: ما شاهد زلزله هاي كوچك و بزرگ هستيم. بطور كلي مي توان گفت كه علت اصلي وقوع زلزله در دنيا و به خصوص در كشور ما عامل تكنوتيكي است كه صفحات گسلي در يك زمان كوتاه روي هم شروع به لغزش مي كنند - باتوجه به پيشرفت فن آوري هاي گوناگون آيا در زمينه زلزله شناسي، راهكاري براي آگاهي از زمان وقوع زلزله و كاهش تلفات انساني وجود دارد؟ اين سؤال همواره وجود داشته و شايد تا الان هم از مهم ترين صورت مسئله هايي است كه در زمينه مطالعات زلزله مطرح مي شود. متأسفانه تا به امروز پاسخي روشن براي اين سؤال وجود ندارد. اما خوشبختانه پژوهشگران و دانشمنداني كه در حوزه زلزله و علوم مربوطه مشغول فعاليت و تحقيق هستند براي رسيدن به اين پاسخ مهم و حياتي از فعاليت هاي علمي دست برنداشته اند و اين اميد وجود دارد، كساني كه ساليان متمادي در اين حوزه مشغول فعاليت و پژوهش هستند به جواب نزديك شوند. اما تا الان جواب صريحي براي اين سؤال وجود نداشته است و نمي توانيم به صورت قطعي به يك مدلي در اين زمينه اشاره نماييم كه در آن امكان پيش بيني وقوع زلزله، هم در حيطه زماني و هم در حيطأ مكاني وجود داشته باشد، به عبارتي اينكه بتوانيم به صراحت بيان كنيم زلزله در چه مكاني و در چه وسعتي رخ مي دهد، هنوز به صورت قطعي وجود ندارد. پژوهش هاي زيادي انجام شده و به هر حال پيش رفت روزافزوني كه در زمينه علمي وجود دارد، اين نويد را مي دهد كه قطعاً روزي خواهد رسيد تا با استفاده از دانش و ابزار موجود بتوانيم وقوع زلزله را پيش بيني و آمار تلفات انساني را كاهش دهيم. - ارزيابي قدرت زلزله چگونه است؟ مي توانم بگويم، هر نوع لرزه اي كه ايجاد مي شود بلافاصله يك سري امواج به دنبالش منتشر مي شود. به صورت خاص براي زلزله به اين امواج، امواج S و P مي گويند كه با سرعت هاي متفاوتي از كانون زلزله شروع به منتشر شدن مي كنند و در نهايت در بخش هاي مختلف سطح زمين قابل شناسايي و دريافت هستند. آنچه كه ايستگاه هاي لرزه نگاري يا زلزله شناسي دريافت و ثبت مي كنند در واقع چيزي جز سرعت و شتاب اين امواج نيست. نهايتاً براساس نوسانات و شدت آن امواج مي توانند بزرگي زلزله را تخمين بزنند. همانطور كه مطلع هستيد مسئوليت اين كار در كشورمان برعهدأ مركز لرزه نگاري مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران است. در كنار اين مؤسسه پژوهشگاه بين المللي مهندسي زلزله و زلزله شناسي نيز كارهاي مطالعاتي مربوط به زلزله ها را برعهده دارد. مراكز دانشگاهي ديگري مثل مركز تحصيلات تكميلي علوم پايه زنجان نيز مطالعات مختصري را در اين خصوص انجام مي دهند. اما هيچ كدام از اين مراكز مسئوليت رسمي براي ثبت و اعلام محل و قدرت زلزله را ندارند. در واقع بيشتر فعاليت آنها جنبه مطالعاتي و پژوهشي دارد. - باتوجه به اين كه وقوع زلزله در تهران از سال ها پيش به عنوان يك تهديد جدي و نوعي دلمشغولي براي مسئولان، مردم و مخصوصاً پايتخت نشينان مطرح بوده است، به نظر شما وقوع زلزله در شهر تهران تا چه اندازه جدي است؟ فكر مي كنم كه پاسخ به اين سؤال واضح باشد و دقيقاً افراد و مردم عادي كه من به طور روزمره با آن ها در تهران برخورددارم اين موضوع را به شكل جدي دنبال مي كنند، اين باور در همه به وجود آمده است كه تهران پتانسيل بسيار بالايي براي وقوع زلزله هاي نسبتا بزرگ دارد. اين كه با اطلاعات موجود خيلي راحت در سطح شهر رفت و آمد و زندگي مي كنيم، خانه مي خريم، بدون اين كه توجه كافي به مسائل ايمني ساختمان در محل زندگي مان در مقابل زلزله داشته باشيم نشان مي دهد كه تا حدي با اين قضيه كنار آمده ايم. اما واقعيت اين است كه وقوع زلزله در تهران خيلي جدي است. اما هيچ پيش بيني مشخصي كه در چه محلي به طور دقيق، كانون اين زلزله قرار دارد و رخ مي دهد و يا در چه زماني رخ مي دهد، هنوز براي آن وجود ندارد. اما تاريخ حاكي از آن است كه زلزله هاي با قدرت هاي بزرگ در گسترده تهران رخ داده است. همين طور متخصصان زمين شناسي با انجام مطالعات مختلف زمين شناسي به تعداد زيادي زلزله در زمان قديم رسيده اند. گسل هاي فعالي مثل گسل شمال تهران، گسل ري شمالي و جنوبي، گسل كهريزك، پارچين و... كه كم نيستند، شهر تهران را اين گسل ها، تحت پوشش قرار مي دهند. گسل هايي در اطراف تهران قرار دارند كه آن ها نيز در نوع خودشان مي توانند خطرآفرين باشند. لذا با توجه به وجود اين گسل هاي فعال و نگاهي به تاريخ زلزله هايي كه در تهران به وقوع پيوسته اند، قطعا اين موضوع جدي است و تهران بايد هر لحظه منتظر وقوع زلزله اي خطرآفرين باشد. - با توجه به ساختار جمعيتي و زيرساختي شهر تهران، بهترين راهكار براي مسئولان كشور و به عبارت بهتر مديريت بحران شهر تهران درحال حاضر چيست؟ طبيعتا اين سؤال را بايد از مسئولان ذي ربط سازمان مديريت بحران پرسيد اما به هر ترتيب آن چيزي كه در حال حاضر براي تهران مفيد است، اين است كه در امر ساخت وسازهاي فعلي و آينده دقت نظر بيشتري صورت پذيرد. لذا بايد مسئله ايمن سازي و مقاوم سازي ساختمان ها در مقابل زلزله هاي احتمالي مورد توجه جدي قرار گيرد. در زمينه خريدوفروش ساختمان نيز مردم عادي و به خصوص تحصيل كردگان كه در تهران هم كم نيستند، دقت زيادي را در زمينه شناسنامه فني ساختمان داشته باشند، طوري كه شرايطي لحاظ گردد تا در مواقع وقوع زلزله آسيب كمتري ببينند. ولي به هر شكل چيزي كه مي توان به عنوان جمله نهايي در اين زمينه گفت اين است كه مسئولان مديريت بحران كشور و به خصوص شهر تهران، پيش بيني هاي لازم را داشته باشند و از قبل براساس مطالعات انجام شده در حوزه هاي مختلف براي مقابله با آن آمادگي داشته باشند، زلزله به تنهايي خودش باعث گسيختگي و تكان زمين مي شود، اما اگر توجه كافي نشود، ممكن است حوادث ديگري مثل آتش سوزي، تركيدگي هاي لوله هاي آب، نفت، گاز صورت گيرد و مسائل زيربنايي و شريان هاي حياتي پايتخت را تحت تأثير قرار دهد و مشكل را مضاعف نمايد. فكر مي كنم كه در حوزه مديريت بحران شهر تهران كه اينجانب كم و بيش در جريان آن هستم، روي اين موضوعات فكر شده است. - با توجه به تقسيم بندي تهران به نواحي و مناطق مختلف، به نظر شما كدام مناطق تهران در صورت وقوع زلزله در معرض وقوع حوادث جدي ناشي از آثار زلزله است با توجه به بافت شهر تهران بديهي است كه هر منطقه از شهر كه داراي بافت ضعيف تر و آسيب پذيرتري است، طبيعتا در رخداد زلزله بيشتر آسيب خواهد ديد و امدادرساني سخت تر خواهد بود. مناطقي هم كه از بافت قوي تري برخوردارند، آسيب كمتري خواهند ديد. يك مولفه تخريب ساخت و ساز ساختمان و ساختار و استحكام مهندسي ساختمان است و يك بخش آن هم به بزرگاو كانون زلزله برمي گردد. لذا، پاسخ صريحي براي اين سؤال وجود ندارد. ولي به هر شكل مي توان گفت كه به طور طبيعي مناطق فرسوده در معرض آسيب جدي تري قرار دارد. - اينكه زلزله 4 ريشتري اخير در تهران، فاقد هرگونه آسيبي بود به كدام مؤلفه برمي گردد. به زمان وقوع زلزله، قدرت زلزله يا عامل ديگري در اين حادثه طبيعي موثر بود؟ زلزله اخير تهران برخلاف اين كه خيلي جدي گرفته شد و راديو، تلويزيون و رسانه ها به آن بااهميت پرداختند، به عقيده من موضوع بي اهميتي بود، چون ما در كشورمان به طور متوسط هفته اي چند زلزله 4 ريشتري داريم كه بعد از ساليان متمادي يكي از اين زلزله ها در جنوب شرقي تهران اتفاق افتاد. ولي به صورت روزمره از اين دست زلزله ها زياد داريم. اصولا اين نوع زلزله ها آثار تخريبي نمي تواند داشته باشد. مگر اين كه بافت هاي فوق العاده فرسوده روستايي يا ساختمان هاي گلي وجود داشته باشد كه آسيب ببينند. وگرنه زلزله 4 ريشتري به صورت عادي چندان زلزله مهم و بااهميتي تلقي نمي شود. منتها ظاهرا به اين دليل كه بعد از مدت ها زلزله اي در تهران يا حاشيه تهران ثبت شده است و با توجه به حساسيت هاي خاصي كه روي شهر تهران وجود دارد، شايد از اين نگاه هم بد نشده است كه اين حساسيت تجديد و تشديد شد و مسئولان آن را به عنوان آزمايشي براي خودشان درنظر گرفتند از طرف ديگر تمريني براي پايتخت نشينان بود. - با توجه به نقاط زلزله خيز در كشور و وجود گسل هاي مختلف، آيا تغيير پايتخت از تهران به شهر ديگري، مي تواند مفيد باشد؟ راه حل مقابله و مبارزه با زلزله، تخليه مناطق مسكوني نيست. اگر اسم انتقال پايتخت را صرفا عنوان انتقال پايتخت سياسي نبينيم و بخواهيم يك جمعيتي را از تهران جابه جا كنيم، به نظر من اين راه حل عملي نيست. لذا بايد زلزله و سازوكار آن را به خوبي بشناسيم. با توجه به اينكه كشور ما در يك منطقه زلزله خيز قرار دارد. بايد ياد بگيريم كه چگونه در كنار زلزله زندگي كنيم. بايد ياد بگيريم كه ساخت وسازهايمان در چه مناطقي انجام شود. بايد در مناطقي كه خطر بيشتري وجود دارد، طبق دستورالعمل ها و استانداردهاي مقاوم سازي در مقابل زلزله، بناهاي خودمان را احداث كنيم. خيلي از مناطق ايران زلزله خيز است و تقريباً جاي امني را در ايران سراغ نداريم. اگر هم وجود داشته باشد، در دشت هاي كويرو لوت است كه آن مناطق هم براي زندگي مناسب نيستند. به هر حال موضوع پايتخت از نظر سياسي داراي ارزش خاص خودش است و من پيشنهاد خاصي در اين زمينه ندارم، اما به عنوان راه فرار از زلزله، راه حل مناسبي نيست. - با توجه به اين كه در سمت هاي مختلف مديريتي، معاون فني و زماني هم به عنوان سرپرست سازمان نقشه برداري كشور به فعاليت مشغول بوديد، خواهشمند است، وظايف سازمان را در زمينه زلزله تشريح نمائيد؟ به صورت سنتي، سازمان نقشه برداري كشور مسئول تهيه نقشه هاي پوششي و كلان كشور بوده و هست. بر همين اساس شايد تا حدود يكي دو دهه اخير بطور خاص روي موضوع مطالعات زلزله متمركز نشده بود و شايد بخاطر ابزار محدودي كه در اختيار داشت، اين اجازه به آنها داده نمي شد. از طرف ديگر، تخصص و دانش اين موضوع به كشور منتقل نشده بود. خدا را شكر در يكي دو دهه اخير از نظر سطح دانش، انتقال فن آوري،ابزار هاي مورد نياز و... مسائلش حل شد و سازمان نقشه برداري كشور با هدف كنترل حركات تكنوتيكي و مطالعات حركات پوسته اي زمين، كه ارتباط مستقيم با مطالعات زلزله دارد، وارد اين موضوع شد و الآن نيز با استفاده از مشاهدات نقشه برداري كه در سطح زمين انجام مي گيرد، به نوعي اين امكان براي ما فراهم شده كه از ابزار مناسبي را براي پايش و كنترل هر نوع حركت پوسته اي و گسلي برخوردار شويم. بنابراين نقش اين سازمان از اين باب چه قبل از زلزله و چه حين زلزله و چه بعد از زلزله كه به هر حال سطح زمين چه نوع حركاتي را و چه نوع واكنش هايي را از خودش نسبت به زلزله دارد يا مي تواند داشته باشد، بسيار حائز اهميت است. ولي به صورت خاص در مديريت بحران نقشي براي آن تعريف نشده است، هرچند كاري كه سازمان نقشه برداري كشور مي تواند داشته باشد عكسبرداري هوايي است كه با استفاده از آن، موضوع امداد و نجات و امداد رساني و مديريت بحران خيلي راحت تر مي تواند صورت بگيرد. و از طرفي سامانه هاي «GIS» كه خدمات و كاربري هاي بسيار متنوعي دارند، در حوزه مديريت بحران قراردارد كه با بهره گيري از اطلاعات مكاني و نقشه هايي كه سازمان توليد مي كند، مي تواند در استقرار گروه هاي امدادگر را تعيين و بافت تخريب شده منطقه زلزله زده را با توجه به نقشه هايي كه از قبل دارد، شناسايي نمايد و همچنين بتواند نسبت به احياي مجدد و پاكسازي آن ها مؤثر باشد. - با توجه به سوابقتان در سازمان نقشه برداري، عملكرد سازمان و نحوه هماهنگي و تعامل سازمان با ساير نهادها و وزارتخانه هاي كشور را در برگزاري جلسات يا كميسيون هاي بحران چگونه ارزيابي مي كنيد؟ خوشبختانه اين موضوع كم و بيش شناخته شده است و سازمان نقشه برداري كشور هم جزء دستگاه هايي است كه در امر زلزله در كنترل حركات پوسته اي و پايش حركات تكنوتيكي دخالت دارد و در كميته هاي ملي و زيرگروه ها و كارگروه هايي كه در اين زمينه كار مي كنند، هم به شكل رسمي و هم به شكل غيررسمي حضور دارد و در اين خصوص اظهارنظر مي كند. - آيا انجام برخي از فعاليت هاي زيرساختي، مثل احداث تونل يا فاضلاب شهري در سطح گسترده، مي تواند در ميزان خسارت هاي ناشي از زلزله تاثيري داشته باشد؟ مكانيزم و سازوكار بروز زلزله در گسل ها، خيلي پيچيده است و علي القاعده بروز زلزله زماني است كه نيروي انباشته شده ناشي از طبيعت صفحات تكنوتيكي زمين، بر نيروي اصطكاك سطح گسيختگي گسل غلبه مي كند و نهايتاً ديگر توان و تحمل اين مقدار تنش و نيرو وجود ندارد و يك باره شروع به يك حركت چندمتري در عرض چند ثانيه مي كند كه همان زلزله است. - از چه روش هايي براي كاهش اثرات تخريبي زلزله در سطح جهان استفاده مي شود؟ ضمن ارائه پيشنهاد، بفرمائيد كه در كشور ما تا چه حد از اين فن آوري ها استفاده مي شود؟ شايد مهم ترين و جدي ترين راهكار براي جلوگيري و كاهش آثار تخريبي از تلفات انساني زلزله، قبل از وقوع زلزله است. منتها شايد در كشور ما اين نيروها بيشتر در زمان بحران متمركز شده اند. اين است كه به نظر مي رسد ، بايد تمركز بيشتر و انرژي بيشتر خود را قبل از وقوع زلزله، داشته باشيم. با توجه به مطالعات انجام شده، هر گسل براي ما يك زنگ خطر است. لذا وقوع هر رخداد تاريخي در اين زمينه به طور طبيعي تلفاتي داشته كه يادآوري آن براي ما ناگوار است و قطعاً براي ما يك هشدار جدي است. بنابراين با نگاهي به گذشته، اتفاقاتي كه رخ داده و وضعيت موجود، كه حاكي از پتانسيل بالاي وقوع زلزله است، چاره اي نداريم و بايد با اين موضوع كنار بياييم. به همين دليل انرژي ما بايد براي قبل از زلزله، هم صرف مطالعات مربوط به شناخت بيشتر زلزله سازوكارهاي گسل ها و پتانسيل رخداد زلزله متمركز شود و هم اين كه قبل از اين كه زلزله رخ دهد، راهكارهاي مربوط به مديريت بحران، يا سناريوي مديريت بحران شامل؛ امداد رساني، جايابي و ساير مسائلي كه به هر شكل در مديريت بحران در حين زلزله مطرح است، از قبل طراحي شده باشد.
|
|
|