(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 26 آبان 1388- شماره 19514
PDF نسخه

اين ليست هفته كتاب
بكش و خوشگلم كن! گزارش هفته نامه تايم از سقوط اخلاقي
جوانان امريكايي وقتي امواج رسانه ها دخترانمان را مي بلعند...
باغ كتاب رهبري
نگاه سوم
خبر سوم
پيشنهاد چي؟؟؟!
يادداشت سوم
آن گل زودرس چو چشم گشود
فراخوان سرنوشت سبز



اين ليست هفته كتاب

اسماعيل؛ اميرحسين فردي - نشر سوره مهر
يكي از برگزيده هاي ادبيات در سال 86. فردي داستان اين رمان را به نوعي نيمه كاره تمام كرده است تا خواننده بداند كه جلد دومي هم در راه است. اسماعيل همان جوان جنوب شهرنشين ساده اي است كه صداقتش بزرگترين راهنمايش در زندگي است. ماجراهاي فرار از جهالت فرهنگي و انقلابي شدن او هم با ظرافت اتفاق مي افتد. فردي گفته كه جلد دوم اين رمان تا اخر امسال كامل مي شود و برخي از نقص هاي اولي را هم جبران كرده است. رمان اسماعيل در حال ترجمه به زبان انگليسي در امريكا است.
آخرين پدرخوانده؛ ماريو پوزو / ترجمه حبيب الله شهبازي - نشر افق
نشر افق عليرغم اداهاي انتولكتوئلي كه دارد گاهي اوقات مرتكب كارهاي خوبي مي شود! افق در چند روز پاياني سال 86 آخرين رمان از مجموعه ي چهار جلدي «پدر خوانده» را روانه بازار كرد. مترجمش فرزند عبدالله شهبازي و از همكاران لوح در دوره ي مديريت اميرخاني است؛ كه چند سالي در انگلستان به تحصيل مشغول بوده است. با كمي اغماض پيشنهاد خوبي براي رمان بازها است.
سنجه انصاف؛ محمد ري شهري- نشر دارالحديث
ادامه ي سلسله خاطرات دوران تصدي وزارت اطلاعات محمدي ري شهري است كه به دليل اهميت خاص آن از نظر نويسنده با عنواني مستقل و فراتر از چارچوب خاطره نويسي منتشر شده است. فصل اول كتاب در مورد ديدگاه امام(ره) در مورد آقاي منتظري پيش از تصميم مجلس خبرگان، فصل دوم درباره موضع امام پس از تصميم خبرگان و فصل سوم درباره مباني تصميم امام(ره) در بركناري آقاي منتظري و طرح ديدگاه هاي وي در اين باره و نقد آن فراهم شده است. نويسنده در ابتداي كتاب مي نويسد: با كمال تواضع به كليه شخصيت هاي مهم و موثر توصيه مي كنم كه در كنار مراقبت از خود مراقبت از ياران و همراهان خويش را فراموش نكنند كه خير دنيا و آخرت آنان و نزديكان ايشان در اين مراقبت نهفته است.
سرنوشت بچه شمرون؛ محمود گلابدره اي - نشر خجسته
زندگي پسر بچه اي كه پدرش يك سلماني دوره گرد است. پس از مرگ زودهنگام پدر، پسر تصميم مي گيرد كار او را ادامه دهد. ماجراهاي زندگي اين پسربچه و فراز و نشيب هايي كه بر سر راه زندگي او قرار مي گيرد؛ محور روايت اين كتاب است. رمان هاي گلابدره اي را در حوزه ادبيات هم رمان مي دانند و هم تاريخ شفاهي و روزشمار. تكيه او در داستان ها و نوشته هايش تجربيات، مشاهدات و خاطرات است كه به همين دليل شيوه و نثري عاميانه و منحصر به فرد را از او به جا گذاشته است. پيشتر از اين، «چلچله ها»، «حكومت نظامي»، «يك زن در دو دوره»، «لحظه هاي انقلاب» و «آقا جلال - منير - پرستو» از گلابدره اي منتشر شده است.
طوفان ديگري در راه است؛ سيدمهدي شجاعي - نشر كتاب نيستان
سيدمهدي شجاعي چندي قبل در فروشگاه به فراموشي سپرده شده ي انجمن قلم، طوفان خود را رونمايي كرد. اولين رمان بزرگسال شجاعي با تمي معنوي و عرفاني كه انقلاب را بيشتر در حيطه كشور وجود آدمي تعريف مي كند. كتاب تاكنون چندين بار بار با سه قيمت متفاوت! چاپ شده است ولي هنوز بازخورد جدي و سنگيني نداشته است. روايت شجاعي عزيز بار ديگر در ثبت احوال آفريده هاي انقلاب به نيكي ثبت شد.
كم كم كلمه مي شوم؛ جليل صفربيگي - نشر برگ آذين
صفربيگي 37 ساله مقيم لرستان است و با اين مجموعه ي گرانقيمت نشان داد كه بازار رباعي مي تواند از غزل هم داغ تر شود. ناشر غير فعال غير تهراني، چاپ معمولي و حروف چيني نامناسب و توزيع ضعيف و هزاران بدشانسي ديگر نتواستند عيار بالاي رباعيات صفربيگي را كم كند و كتاب در عرض كم تر از سه ماه سه بار تجديد چاپ شد. ركوردي كه واقعاً عالي است. كمي رباعي نوش جان كنيد:
عاشق نشديم كار نيكي بكنيم/ يا اينكه گناه شيك و پيكي بكنيم/ عاشق شده ايم تا بدانند همه/ ما هم بلديم جيك جيكي بكنيم....
وقايع نگاري بن لادن يا تاريخ عالم آراي طالبان؛ محمدعلي علومي - نشر هزاره ققنوس
كتاب در 22 فصل تنظيم شده و با زباني طنزآميز به احوالات افرادي چون بن لادن، بوش و ... پرداخته است. از فصل هاي اين كتاب مي توان به؛ «طوطي ها و سگ ها»، «در حضور مورخان»، «ماه و مرد»، «در احوال سودازدگي بن لادن»، «در تماشاخانه زهره»، «در مكاشفات بن لادن»، «آماشاالله و طوطي» و «در نقد رمان، از جانب گلاگل، افغاني پينه دوز سر كوچه» اشاره كرد. علومي نويسنده با سوادي است كه نشان داده نوشتن را حرفه اي نگاه مي كند.
يادداشت هاي نيما؛ عبدالرضا رضايي نيا - نشر سوره مهر
اين يادداشت ها، دربرگيرنده نوشته هاي نيما يوشيج از تيرماه 1329 تا آذر 1338 است. رضايي نيا، اين يادداشت ها را تبصره اي قاطع و
انكار ناپذير بر تمام شعرها و نوشته هاي پيشين نيمايوشيج دانسته است كه در روشن ساختن نقاط تاريك و زواياي مبهم آثار او، كارساز خواهند بود. وي حتي اين احتمال را در نظر گرفته است كه با اين يادداشت ها، بتوان دست به كار تصحيح آثار نيما شد. اين كتاب نيما نه در زمان سيروس طاهباز (مولف كل ابيات و يادداشت هاي او) و نه در چاپ جديد آن در محافل انتلكتوئلي ما و البته عاشقان «بخشي» از شخصيت نيما، هيچ بازخوردي نداشته است!
چريك هاي فدايي خلق؛ محمود نادري - نشر موسسه مطالعات و پژوهش هاي سياسي
چريك هاي فدايي خلق نام سازماني است كه با هدف مبارزه مسلحانه عليه رژيم پهلوي در سال 1350 اعلام موجوديت كرد. اين سازمان ماركسيستي از ادغام دو گروه پديد آمد كه يكي از آن دو گروه بقاياي گروه بيژن جزني بود كه در 19بهمن سال 1349 به پاسگاه سياهكل حمله كرد و مدتي بعد بازماندگان آنان به گروه پويان ـ احمد زاده ملحق شدند. كتاب چريك هاي فدايي خلق با تكيه بر انبوهي از اسناد اطلاعاتي و ديگر منابع با شرح فعاليت هاي گروه جزني آغاز مي گردد. و در ادامه گروه پويان ـ احمد زاده را معرفي مي كند و سپس مجموع اقدامات آنان را تا بهمن ماه سال 1357 توضيح مي دهد.

 



بكش و خوشگلم كن! گزارش هفته نامه تايم از سقوط اخلاقي
جوانان امريكايي وقتي امواج رسانه ها دخترانمان را مي بلعند...

محمد حسنلو
توجه به زيبايي و تلاش جهت تعريف آن در همه دوران ها وجود داشته است و نگرش ها درباره زيبايي در ميان اقوام و مناطق مختلف به طور متفاوت تعريف مي شده است. رياضيدانان يوناني زيبايي صورت را بر اساس اندازه آن تعريف مي كردند. از سوي ديگر تاريخ به ما مي گويد كه هر دوره اي استانداردهاي زيبايي، ملاك و معيارهايي داشته، به عنوان مثال در دهه 20 ميلادي زناني با صورت هايي «نوجوان مانند» زيبا تلقي مي شدند و در دهه 60 جوانان با اندامهايي خاص نماد زيبايي تلقي مي شدند ولي امروزه تعريف زيبايي و ملاك هاي آن را رسانه ها تعيين مي كنند. رسانه هايي كه اين روزها با امواج مواج شان از هر روزنه اي عبور كرده و تاريك و روشن اتقا خواب ما را نيز تسخير كرده اند.
گزارش تاثيرگذاري و يا هيپنوتيزم رسانه اي غرب را بخوانيد تا بيشتر براي رسانه ملي دعا كنيد! در واقع خواندن اين گزارش مستند نوعي تلنگر به خودمان است كه بدانيم و آگاه باشيم كه «مرگ» فقط براي همسايه نيست.
ركود اقتصادي
و جراحي هاي زيبايي
با گسترش تلويزيون، سينما، اينترنت، ماهواره، مجله هاي مد و... تعريف از زيبايي با تعريف هاي قديمي متفاوت شده و رسانه ها و آژانس هاي تبليغاتي سعي در يكسان ساختن زيبايي و مفهوم آن در تمام جغرافياي عالم دارند تا از اين طريق مقاصد اقتصادي كارتل هاي بزرگ و زنجيره اي خويش را تامين كنند؛ در واقع رسانه ها بازوان محرك مافياي اقتصادي غرب و دنياي به اصطلاح توسعه يافته سرزمين هاي دور شده اند تا از طريق فعاليت هاي رسانه اي فروش محصولات توليدي خود را تضمين كنند. و اين امواج نامرئي رسانه اي ديگر فاصله ها و فرهنگ ها را درنورديده و تفاوت ها را از بين برده است! نه تنها آمريكايي ها و اروپايي ها بلكه آفريقايي ها و آسيايي ها به طور افراطي تحت تاثير اسطوره زيبايي هستند؛ اسطوره اي كه رسانه ها آن را مي سازند. امروزه جامعه غرب
به شدت بر فرهنگ وسواس گونه چهره تاكيد مي كند و باعث خلق اسطوره هاي زيبايي مي شود، اسطوره هايي كه زيبايي را در چگونگي شكل جسم و اندام تعريف مي كنند كه گلچين آنها را تنها در شبكه هاي ماهواره اي و فيلم هاي هاليوودي مي توان مشاهده كرد.
شايد در برنامه هاي تلويزيوني كه نحوه آرايش و آخرين مدل هاي مو و صورت تبليغ مي شود درباره روش هاي آرايش و يا حتي ورزش ها و نرمش هاي جديد موسوم به ايروبيك در جهت زيبايي صورت و اعضاي ديگر بدن انسان
روش هايي آموزش داده شود ولي به طور حتم از جراحي هاي پيچيده نمي توان سخن گفت. آمارهايي كه در صفحات اينترنتي منتشر مي شود حاكي از افزايش بي رويه كساني است كه از منابع مختلف روش هاي جراحي تنظيم شكل و فرم بدن به آنها توصيه
مي شود و در اين ميان جايگاه درآمدزاي جوانان اروپا و امريكايي روز به روز از اهميت بالايي برخوردار مي شود. هفته نامه آمريكايي تايم در گزارشي با عنوان «گرسنگي جراحي پلاستيك و جوانان» از شمار بسيار جوانان به خصوص دختران جوان خبر
مي دهد كه روز به روز در جستجوي كلينيك هاي جراحي لاغري هستند. بنا بر اين گزارش بيشتر اين افراد كساني هستند كه وقت خود را پاي كامپيوتر و اينترنت سپري مي كنند. چندي پيش استفاني كولبا، دختر
18 ساله دبيرستاني در اثر جراحي، چربي هاي بدنش كاسته شد ولي سيستم دفاعي كاهش يكباره و غير عادي اين حجم از چربي را تاب نياورد و وي در اثر حمله قبلي فوت كرد. يكي از سايت هاي اينترنتي محبوب براي جستجوي جراحي هاي پلاستيك انجمن جراحان پلاستيك آمريكا است كه بر اساس اسناد موجود در سايت، مشخص شده بالاي
25 درصد بازديدكننده هاي اين سايت جوانان بين 18 تا 24 سال هستند و به نظر كارشناسان علت اين حجم مخاطب جوان در سالهاي اخير تنها تبليغات و نمايش چهره هاي زيبا از ستاره هاي تلويزيوني و بازي هاي كامپيوتري است.
به نوشته اين كارشناسان كه در بين آنها روزنامه نگاران را نيز مي توان پيدا كرد بر خلاف اين نوجوانان و جوانان ديگر قشرهاي جامعه امريكايي بيشتر براي موارد درماني به اين سايت ها مراجعه مي كنند. هرچند بر اساس اين گزارش تلويزيون و اينترنت نقش عمده اي در تبليغ و ايجاد انگيزه در جوانان براي عمل هاي جراحي ايفا مي كنند ولي سايت تايم به عنوان يك منبع آمريكايي تنها عاملي كه در سال جاري باعث كاهش اين روند شده است را نزول رشد اقتصادي اين كشور ارزيابي كرده است.
«بيل ترانسر»نويسنده گزارش تايم اعتقاد دارد امروز با روند نزولي و بحران اقتصادي درامريكا مردم پول اضافي براي
صاف كردن بدن خود ندارند و بيشتر دغدغه سير كردن بدن خود را دارند. به نوشته اين خبرنگار واژه هاي مورد جستجو در موتورهاي جستجوي اين قبيل سايت ها از «جراحي» ، «ساكشن» و عباراتي نظير «امپلانت يا كاشت چربي» به جملاتي مثل «هزينه عمل هاي جراحي» ، «هزينه هاي لاغري» و... تبديل شده است. ولي هنوز هم جوانان كم سن و سال آمريكايي به جاي جستجوي روش هاي درمان و سلامتي جسم خود بيشتر به ظاهر بدن خود توجه دارند.
باربي ها
براي كه مي رقصند؟
از سوي ديگر تصويري كه رسانه هاي امريكايي از دختران جوان به عنوان وسيله اي براي شهوتراني ترسيم مي كنند باعث آسيب روحي و جسمي آنها و حتي دختران خردسال شده است. چندي پيش گزارشي توسط انجمن روانشناسي آمريكا (American Psychological Association ) منتشر شد كه نشان مي داد نگاه رسانه هاي سراسري اين كشور به دختران جوان تاثير منفي بر سلامت رواني آنها مي گذارد و باعث بروز
عارضه هاي رواني همچون اختلال در خوردن، كاهش عزت نفس و افسردگي شديده شده است. در همين حال، بنابر يك نظرسنجي كه توسط بي بي سي انجام شده، بيش از نيمي از دختران و زنان جوان بريتانيا
مي گويند كه به قدر كافي لاغر نيستند و براي بهتر شدن ظاهرشان حاضرند زير تيغ جراحي پلاستيك بروند. هشت درصد از 25 هزار دختر و پسر
17 تا 34 ساله اي كه مورد سوال
بي بي سي قرار گرفتند نيز اذعان كردند كه براي كم كردن وزن خود از روش برگرداندن غذا استفاده كرده اند!
روانشناسان امريكايي در اين گزارش آورده اند كه مطالب نشريات، برنامه هاي تلويزيوني، بازي هاي ويديويي، ترانه ها و تصاوير ويديويي گروه هاي موسيقي مختلف كه نگاهي جنسي به دختران و زنان دارند نه تنها ممكن است باعث خودكم بيني آنها نسبت به ظاهرشان شود بلكه تاثيري منفي بر سلامت رشد جنسي دختران و پسران
مي گذارد. در اين تحقيق همچنين از آگهي هاي تبليغاتي كه براي فروش كالاها از تصاويري با بار جنسي استفاده مي شود، انتقاد شده است. اين گزارش، «نگرش جنسي» را اين گونه تعريف مي كند: وقتي ارزش فرد فقط با جاذبه جنسي يا رفتار جنسي او و نه ديگر
خصيصه هايش محك زده
مي شود و وقتي فرد فقط به عنوان
وسيله اي براي ارضاء شهوت جنسي به تصوير كشيده شود.
سقوط علمي نسل آينده
انجمن روانشناسي امريكا در گزارش خود اضافه كرده است: «عروسكي كه دامن كوتاه سياه چرمي و چكمه هاي تنگ ساق بلند به تن دارد، لباس زير دختر بچه هاي هفت ساله كه با واژه هاي نامناسب تزئين شده، ترغيب دختران پنج - شش ساله به عشوه گري در مسابقات زيبايي كودكان، همه و همه بخشي از فرهنگ امريكايي شده كه به زن و دختر به عنوان يك وسيله شهوتراني و نه انسان نگاه مي كند. دكتر آيلين زوربريگن، كه رهبري تيم تهيه كننده اين گزارش را برعهده داشته،
مي گويد: «نگرش جنسي به دختران در موفقيت تحصيلي آنها نيز تاثير منفي گذاشته و آن دسته از آنها كه خود را در حد يك شي تزئيني مي بينند در برخي دروس مدرسه، از جمله رياضيات و يا حل مسائل فكري موفقيت كمتري دارند.»
البته مخالفان اين گزارش نيز
مي گويند كه رسانه ها و صنايع تبليغاتي مسئول مشكلات رواني و جسمي كودكان و جوانان امروزي امريكا نيستند! در مقابل هم انجمن روانشناسي آمريكا براي مقابله با نگرش جنسي به دختران توصيه كرده رسانه ها نگرشي مثبت تر در مورد زنان را اشاعه دهند و والدين، مدارس و كارشناسان بهداشتي در مورد تاثير اين گونه تصاوير بر دختران و پسران هشيار باشند.
دكتر زوربريگن معتقد است: «ما به عنوان يك جامعه بايد تصاوير جنسي از دختران را با تصاويري مثبت تر، مثلا نشان دادن اين كه هر كدام منحصر به فرد هستند و همچنين نشان دادن توانايي هاي زنان و دختران، جايگزين كنيم. هدف ما بايد دادن پيامي به دختران و پسران در سنين بلوغ باشد كه منجر به سلامت رشد جنسي آنها شود.» اين گزارش همچنين ذكر كرده كه دولت ها مسئولند كه براي كاهش اين گونه تصاوير از زنان و دختران در رسانه ها اقدام كنند.
و اما رسانه ملي...
همه اين جملات و واژه ها را نوشتيم تا بگوييم امروز رسانه ها
نه تنها ملكه زيبايي سازي و زيباسازي هستند بلكه امواج رسانه اي كه ديگر هيچ ديوار و پارازيت و فيلتري را ياراي مقابله و يا حبس كردنشان در يك جغرافياي محدود نيست؛ كم كم دارند تمام رفتار و گفتار ما را به دست مي گيرند و چه خوب اگر رسانه اي اسلامي علاوه بر هدايت افكار و افعال مردم كشور خود به حدي از تاثيرگذاري برسد كه ساير ملل نيز براي دريافت امواجش سرودست بشكنند خاصه در اين عصر بي اخلاق و لمپنيزم رسانه اي كه توليدات فاخر و برگرفته از معارف ناب اسلامي مي تواند همه چشم ها و دل ها را براي شنيدن و ديدن رسانه ما بسيج كند و امپراطوري رسانه اي در جهان را به نام رسانه ملي رقم بزند. اما در واقع آيا ما امروز در چنين جايگاهي هستيم و يا گاهي خودمان هم همسو و گاه بهتر از بيگانه گل به خودي مي زنيم و راه را براي امواج رسانه اي غرب هموار مي كنيم؟! دوران جديدي آغاز شده است كه نمي توان بر مدار انفعال و احساس آن را پشت سر گذاشت؛ دوراني كه اعتماد رسانه اي بيش از هر چيز نياز مردمان عصر ماشين و دنباله روي نسل جوان است؛ نسلي كه آگاه است و تشنه آگاهي... آمار افزايش صددرصدي استفاده از ماهواره تنها يك زنگ خطر نيست؛ خود خطر است!

 



باغ كتاب رهبري

اولين نكته اين است كه قلمرو علايق مطالعاتي ايشان خيلي رسمي و منطبق بر حوزه مطالعات متعارف روحانيان نيست. بيشتر روحانيان به اقتضاي فضاي حوزه و درس و بحثي كه دارند، منطقه ي خاصي در مطالعه مورد علاقه شان است. هر صنف و گروه ديگر هم همين طور هستند؛ مهندس ها، پزشك ها و... آقاي خامنه اي غير از فقه و اصول و معارف اسلامي كه در سنت تحصيلي ايشان، رسمي و درسي بوده و جزء مطالعات تحقيقي و پژوهشي ايشان به حساب مي آيد، از ابتداي زندگي ميدان وسيعي را براي مطالعه پيش چشم داشته اند؛ همين قلمروهاي مطالعاتي هم پيكره اصلي كتاب خانه شخصي ايشان را شكل مي دهند.اين قلمرو مطالعاتي اولاً شامل ادبيات مي شود كه بخشي از مطالعات ايشان را شكل مي دهد. خصوصاً شعر كه ايشان براي آن اهميت زيادي قائل هستند و در درك لطايف و ظرائف شعري هم استادند؛ نقد شعر مي دانند و از جواني در مشهد در حلقه هاي شعرخواني و نقد شعر شركت مي كردند. آن هم حلقه هايي كه ادبا و شاعران درجه اول خراسان و پيرمردهاي معروف ادبيات اداره شان مي كردند. در نتيجه طبيعي است كه در كتابخانه ايشان، ديوان شعر فراوان ببينيد؛ مجموعه هاي شعري قديم و جديد.ايشان در عالم شعر فارسي كاملاً به روز هستند. بسياري از جوان ها كه ذوق و نبوغي در شعر از خودشان نشان مي دهند، نزد ايشان شناخته شده هستند. ايشان آثار آن ها را ديده اند.
¤
حوزه ديگر مطالعات ايشان ادبيات داستاني ايراني و خارجي است؛ اعم از داستان بلند يا داستان كوتاه. شايد بي سابقه و بي نظير باشد كه يك مجتهد و مرجع و فقيه از چهل پنجاه سال پيش رمان هاي بزرگي مثل «دن آرام» شو لوخف با ترجمه به آزين و يا آثار رومن رولان مانند «جان شيفته» را خوانده باشد و نسبت به آن ها ارزيابي دقيقي داشته باشد. ايشان هنوز هم رمان خارجي مي خوانند و از خصوصيات شان اين است كه پس از خواندن كتاب، يادداشتي به صورت جمع بندي مختصر در پايان كتاب مي نويسند. ايشان در اين يادداشت ها رمان را تجزيه و تحليل مي كنند كه نويسنده كيست؟ اين رمان ك ي و در چه شرايطي نوشته شده؟ نويسنده چه چيزي را هدف گرفته؟ و به چه طريقي خواسته مقصودش را بيان كند...
¤
قلمرو ديگر مطالعاتي ايشان آثار روشنفكري دوران معاصر است؛ با همه آن طيف وسيعي كه روشنفكري دارد. از آن هايي كه نسبت به دين و مذهب و انقلاب نظر منفي دارند تا آن هايي كه نزديك و طرفدار اين مسايل هستند. شايد نزديك ترين آن ها به طيف مذهبي ها، آل احمد باشد. ايشان با شخص آل احمد و با آثار و افكار او آشنا بوده و جايگاه او را در جريان روشنفكري و سبك او را در نثر فارسي كاملاً مي شناسد. ديگران را هم همين طور... آقاي خامنه اي با عقبه و تبار روشنفكران معاصر كه نويسندگان و روشنفكران عصر مشروطه هستند هم في الجمله آشنا هستند. براي نمونه در اين زمينه كتاب «ماجراي روشنفكران اوليه» مورد توجه ايشان است.
¤
حوزه ي ديگر مطالعاتي ايشان، تاريخ است؛ مخصوصاً تاريخ ايران. چون علاقه بارزي به مطالعه تاريخ و سرگذشت اشخاص و اقوام و برداشت و بهره برداري خاص و مناسب از آن دارند. گاهي كه خدمت ايشان صحبت مي كنيم و از شخصيتي صحبت به ميان مي آيد، مي بينيم ايشان كاملاً شناخت دارند و ارجاع مي دهند به فلان كتاب و فلان كتاب كه راجع به فلاني در آن ها چنين بحثي شده و چنان نسبتي به او داده شده است.
¤
از ديگر حوزه هاي مطالعاتي رهبر انقلاب، تاريخ شفاهي به خصوص آثار برآمده از انقلاب اسلامي است؛ اعم از كتب مربوط به انقلاب و دفاع مقدس و... از جمله آثار مورد توجه ايشان در اين زمينه مي توانم به «خاطرات احمد احمد» و «خاطرات عزت شاهي» و كتاب هاي «همپاي صاعقه»، «دسته ي يك» و «دا» اشاره كنم.
¤
فارغ از مطالعه ي كتاب هاي به روز علوم سياسي، ايشان توجه خاصي به آثار و كتب علمي و اسلامي، مطالعات مرتبط با سيره و فلسفه دارند و مجلات گوناگون علمي، فرهنگي و پژوهشي در حوزه هاي مختلف را هم با علاقه و جديت مي خوانند.
¤
اما از خصوصيات ايشان در كتاب خواني، مداومت است. گذشته از مطالعات كاري در مورد موضوعات اساسي كشور، ايشان نوعاً شب ها پيش از خواب مطالعه مي كنند؛ يك مطالعه سبك. اين غير از مطالعه سنگيني است كه براي درس خارج فقه يا ايراد يك سخنراني مي كنند. مطالعه آخر شب براي ايشان در واقع براي رفع خستگي و به عنوان تفريح ذهني مطرح است. البته مطالعه سبك ايشان جزو مطالعات سنگين ماهاست!
¤
چنان كه گفتم اين غير از مطالعه هايي است كه ايشان به اعتبار مسئوليتشان در نظام و جايگاهشان به عنوان رهبر و مرجع دارند. چون گزارش هاي مربوط به عالم سياست و چيزهايي كه از مجلات مهم دنيا استخراج مي شود و در اختيار ايشان قرار مي گيرد يا كتاب هاي مهمي كه در زمينه مسائل سياست كلي جهان و انقلاب نوشته مي شود كه جنبه راهبردي دارد هم از ديگر حوزه هاي مطالعاتي ايشان به شمار مي آيد كه حسابشان جداست...
بنابراين ايشان متنوع مي خوانند و البته زياد؛ در عين حال همه اين ها را هم در يك منظومه حساب شده جا مي دهند. اين طور نيست كه نشسته باشند تا هر كتابي كه برسد، في سبيل الله بخوانند تا وقتشان پر شود!
¤
يكي ديگر از خصوصيات ايشان در كتاب خواني، كتاب خواني فعال است. يعني موقع مطالعه، مطالبي را در حاشيه كتاب يادداشت مي كنند (مرحوم شهيد مطهري هم همين روش را داشتند كه نمونه آن حاشيه هاي ايشان بر ديوان حافظ است). بعد از اين كه ايشان كتابي را خواندند، دفتر ايشان آن را مشخص مي كند و يادداشت هاي ايشان را بر اين كتاب ها ثبت و ضبط مي كنند. يك بار كه من رفتم خدمتشان، گفتم: تازگي ها من كتابي خوانده ام به نام «نامه هايي از لندن» از تقي زاده كه به كوشش ايرج افشار و حدوداً ده پانزده سال پيش چاپ شده. اين كتاب واقعاً خواندني است. بعد كتاب خودم را كه برده بودم، به ايشان دادم و گفتم شما اين را بخوانيد. ايشان گفتند: من اگر كتاب شما را بگيرم، نمي توانم پس بدهم؛ چون من در حاشيه ي آن يادداشت مي كنم و اين كتاب ها را دفتر ما اين جا نگه مي دارد. گفتم: حالا شما بخوانيد؛ مشكلي نيست! كتاب را دادم. بعد از مدتي كه كتاب به من برنگشت، ايشان لطف كردند و تصويري از آن صفحاتي كه من خودم ياداشت كرده بودم را براي من فرستادند.
¤
بسياري از اشخاصي كه كتابي تأليف مي كنند، نسخه اي هم براي ايشان مي فرستند. اين كتاب ها گاهي رسماً همراه با نامه اي به دفتر رهبري فرستاده مي شود كه به دست ايشان مي رسد و گاهي از مجاري ديگر مثل رساندن دونسخه از كتاب به من... البته رهبر انقلاب از كاستي ها و نارسايي ها در حوزه نشر هم اطلاع دارند اما در اين زمينه اقدام مستقيم نمي كنند.
¤
به هر حال ايشان كتاب خانه بزرگي دارند؛ حدوداً ده سال پيش، مي گفتند اين كتاب خانه سي هزار جلد كتاب دارد. جالب است كه كساني مانند مرحوم آيت الله نجفي مرعشي اصلاً نيتشان اين بود كه كتاب خانه درست كنند اما كتاب خانه آقا به طور طبيعي درست شده است. بخشي از اين كتاب خانه در منزل شخصي ايشان جا گرفته. آقازاده هايشان هم كمك مي كنند تا اين كتاب خانه به خوبي اداره شود.در اين كتاب خانه بخشي هست كه هر چاپي از قرآن از داخل و خارج كه به دست آقا مي رسد، آن ها را در آن مي گذارند. در نتيجه مجموعه اي از انواع قرآن ها آن جا هست كه شايد دوتا قفسه شده باشد. ايشان هم باتوجه به مضمون برخي روايات كه مي گويد اگر قرآني در خانه باشد و آن را نخوانند، اين قرآن نزد خداوند متعال از بي توجهي شكوه مي كند، به تناوب از هريك از اين قرآن ها استفاده مي كنند. ضمن اين كه تدبر در قرآن اصولاً مهم ترين مورد در ميان مطالعات ايشان است.
¤
از روشنفكر و شاعر نوپرداز يا شاعر كهن سرا گرفته تا دانشمند سلول هاي بنيادين و... هيچ كس پيش ايشان غريب نيست.
غلامعلي حدادعادل

 



نگاه سوم

مريم حاجي علي
شبي خيس باران بود و من درافكار تلخ خويش غوطه ور...
تلخي سرگرداني هاي من در ليوان پر باران شب به هم پيوند خورد و آب باران و تلخي هايم به هم گره خوردند!
صبح بعد از آن شب تلخ اما باراني از ياد برده بودم هر چه تلخي را و انگار آب باران افكارم را تر و تازه كرده بود!(نمي دانم غلظت حلال-باران- به حل شونده-تلخي افكار-چربيده بود يا سكوت و سكون شب تلخي ها را ته نشين كرده بود!؟!)
اينك اين صبح يك شب پر تشويش بود كه مرا به عمق طراوت و تازگي خويش دعوت مي كرد و من چه داشتم جز آغوشي كه تشنه اين تازگي صبح است. آن هم صبح پس از باران!
اين شد كه به استقبالش شتافتم! و تكيه كردم به اين مثل معروف:بخند تا دنيا به رويت بخندد!
خلاصه اينكه از همان اوايل صبح مذكور به روي اين عجوزه پير هزار داماد خنديدم...
او هم آن روز صبح ساده شده بود انگار يا خوش خيال!؟ اصلا فكر اينكه مي تواند روي سر من خراب شود و به كامم تلخ، را نكرد و جاي شما خالي حسابي خنديد...
دندانهاي مصنوعيش كه از پشت صورت پر چين و چروكش پديدار شد بيشتر خنده ام گرفت!
كجاي اين چين و چروك زيبا بود ؟(البته بين خودمان بماند اين روزها كه چروك مد است!)
از پس خنده هايش فهميدم كه دنيا خيلي هم جدي نيست و اصلا قابل اين جمله كه برخي مي گويند هم نيست: امان از دنيا و بازي هايش؛ به نظرم آمد كه او سرشار از تكرار است...
خوشي و ناخوشي اش تكرار! داشتن ها و نداشتن هايش تكرار! كم و زيادش تكرار! دوري و نزديكيش تكرار! بالا و پائين ها و امروز و ديروز و فرداها همه تكرار است و تكرار...
البته نه اينكه منكر جذاب و فرينده بودن و خواستني بودن برخي قسمت هايش بشوم؛ نه!
عجيب اينكه عده اي تمام قد و تمام رخ پاي عشوه و كرشمه هاي اين كهنه عروس هزار داماد مي ايستند! حالا به هر قيمتي...
من اما همچنان مي خنديم! به اينكه چقدر فريبم داده بود و چقدر خود بي ارزشش را به كامم تلخ كرده بود و چقدر...شايد آن صبح اولين باري بود كه چهره واقعي اش را مي ديدم!
عشوه ها و كرشمه هايش به نظرم مضحك مي آمد. جز پشت پا زدن لايق هيچ چيز نبود!
نبايد گول اين خنده ها رو بخورم! نبايد بگذارم دوباره گيرم بيندازد! پابندم كند! دل بسته ام كند!
شب بود!
دوباره من بودم و باران و پنجره...
من بودم و باران كه از معدود زيبايي هايي بود كه آن هم لطف آسمان به اين خاك دنيا زده بود...
ديگر نه تلخي بود و نه زشتي!
نه فكر باطل و نه حتي دور باطل!
حسرت نبود. حرص نبود. درد نبود!
فقط بغض بود...
فقط بغض بود كه اشك شد. هم پاي ابرها از آسمان دل چكيد.
و من بريدم از زمين و هر چه مرا بدان وابسته كرده بود...

 



خبر سوم

بشتابيد! بشتابيد! يك فرصت استثنايي براي كامل شدن و آدم شدن! ثبت نام سيزدهمين دوره مراسم ازدواج دانشجويي با شعار «ازدواج بهنگام، آسان، آگاهانه و پايدار» در سايت اينترنتي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها تا 28 آبان ادامه دارد البته از 16 آبان شروع شده اما به دليل اطلاع رساني فوق العاده زياد سروصدايي ازش بلند نشده است.
به هر حال دانشجوياني كه تاريخ ثبت ازدواج آنان از اول مهر ماه 87 تا 31 شهريور 88 باشد، مي توانند براي ثبت نام اقدام كنند.
بد نيست بدانيد كه بيش از 44 هزار و 500 زوج دانشجو در دوازدهمين مراسم ازدواج دانشجويي شركت كرده اند و رفته اند خانه بخت و بر همين اساس يحتمل در سيزدهمين دوره بيش از 50 هزار زوج دانشجوي خوشبخت حضور داشته باشند.
خيلي خب حالا مجردها اخم نكنند قرار است نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه ها كانون هاي پيوند مهر و ماه در دانشگاه هاي كشور ويژه دانشجويان مجرد را راه اندازي كند تا دانشجويان يالغوز هم از تنهايي درآيند!

 



پيشنهاد چي؟؟؟!

اگر شما يك برنامه اي را براي اين آورديد كه اين جا خالي است از شنوندگان عذرخواهي كنيد و بگوييد شنوندگان! متاسفانه به قدر اين يكساعت برنامه مناسب شما پيدا نكرديم اين يك ساعت تعطيل. اين خيلي بهتر و پرجاذبه تر و منصفانه تر است. فيلم خنثاي بي اثر بي محتواي بدون پيام مطلقا پخش نكنيد.
¤¤¤
اين جملات را بچه هاي نسل سوم نگفتند حرف هاي رهبري است خطاب به مسئولان صدا و سيما حدود 20 سال قبل. تعجب نكنيد اگر بگوييم كه بيش از نيمي از مديران رسانه ملي اين حرف ها را نخوانده و هضم نكرده اند حالا برنامه ريزان و تهيه كنندگان و كارگردانان و مجريان بماند! اين حرف هاي ناب پندآموز و راهبردي همه اش در يك مجموعه كوچك با قيمت 700 تومان از سوي انتشارات«كتاب دانشجويي» منتشر شده كه بد نيست در آغاز دومين دوره رياست مهندس ضرغامي كمي خوانده شود و تامل شود. درخواست ها، توصيه ها و بايد ها و نبايدهاي رسانه ملي از زبان رهبر انقلاب. كتاب «امواج بيداري» همه بيانات و توصيه ها و احكام رهبر انقلاب در خصوص رسانه ملي را به صورت گزيده در 72صفحه پالتويي پيش روي مخاطبان عام و مخاطبان خاص قرار داده است. منتقدان رسانه ملي هم بد نيست اين كتاب را داشته باشند تا نقدشان معيار و ملاكي پيدا كند.

 



يادداشت سوم

مريم حاجي باقري
يك ماه پيش بود.
زمانش رو دقيق به خاطر ندارم، شايد چون تا چند وقت محو همون لحظه بودم.
لحظه اي كه فهميدم معناي «چشم از حدقه در اومده» و «دهان باز مونده» از خوشحالي رو!
لحظه اي كه با كلي كلنجار صفحه با سرعت «دايال آپ» براي من به خاطره ها پيوست و ديدم اسمم نوشته شده جزو اسامي اعضاي اصلي كارگاه. باورم نمي شد.
تازه فهميدم ايني كه توي فيلم ها نشون مي ده كه طرف از روي هيجان هر حرفو چند بار و با تته پته مي گه همش عين حقيقته! وقتي بلند بلند به همه گفتم ماجرا چيه، به همه گفتم گزارش منم قبول شده، اينكه من جمعه مي رم كيهان، اين كه به آرزوي هميشگيم مي رسم، اين كه: «ديديد گفتم يه روز مياد كه بايد روز خبرنگار براي من كادو بخريد».
اينكه بالاخره موفق شدم، اينكه آخجون، اينكه واي...
اغراق نمي كنم اگر بگم دهنم تا فرداش باز مونده بود!
در حالي كه همش فكر مي كردم بايد چه نقدي از صفحه بنويسم و چي بايد بگم؟
نشستم و تا چند ماه قبل صفحه رو از آرشيو اينترنت گرفتم
به هيچ چيز نرسيدم؛ ديدم بي ايراده، بي نقصه، كلنجار مي رفتم با خودم كه پس چي بنويسم و تا جمعه بيشتر وقت ندارم كه...
¤¤¤
رفتم توي ميلمو ديدم گفتيد نيايد! گفتيد صبر كنيد و خدا با صابران است.
از اون هفته هر شب سه شنبه وصل مي شم به اينترنت و توي صفحه اول كيهان مي مونم و انقدر «رفرش» رو مي زنم تا روزنامه سه شنبه بياد و برم توي نسل سوم و ... ببينم باز خبري نيست!
و بشنوم از همه كه سر كاري بود؛ منتظر نباش!
گرچه من مي دونم سركاري نيست
اما راستش وقتي اسمم رو ديدم باورم نمي شد كه يكي توي اين دنيا پيدا شد كه به موقع به حرفش عمل كنه. باورم نمي شد كه همه چيز داره سر جاش انجام مي شه.بدون تمديد، بدون ...
الان فكر كنم يك ماه شده، شايدم بيشتر.
يك ماه و شايد بيشتره كه من هيچ وقت براي جمعه هام برنامه نمي ذارم مگر اينكه سه شنبه بشه و ببينم جعه مهمون كيهان هستم يا نه.
از اون موقع همش زنگ زدم، همش هر روز زنگ زدم، يك شنبه ها زنگ زدم .
هر وقت كه بهم گفتن زنگ زدم اما نتونستم با آقاي مسئول حرف بزنم.هيچ وقت نبودن، يا توي اتاق يا توي كيهان.
تا امروز فكر مي كردم وقتي آقاي مسئول صفحه بيان پاي تلفن همه اين حرفا رو مي زنم اما نزدم، شايد از ابهتي كه توي صداشون بود و شايد هم براي ارباب رجوعي كه همون موقع اومد توي اتاق و رشته ي افكارمو از هم پاشيد...
يك ماهه معني چشم انتظاري رو بيشتر فهميدم، و تمام اين مدت ياد يه جمله اي مي افتم؛ اينكه:
اميد را از هيچ كس نگير
شايد اين تنها چيزي است كه او دارد...
بي ربط و باربطشو نمي دونم ولي من يادش مي افتادم.
نسل سوم : لطفا كمي صبر كنيد ، كارگران همچنان مشغول كارند !

 



آن گل زودرس چو چشم گشود

به لب رودخانه تنها بود
گفت دهقان سالخورده كه:حيف
كه چنين يكه بر شكفتي زود
لب گشادي كنون بدين هنگام
كه ز تو خاطري نيابد سود
گل زيباي من ولي مشكن
كور نشناسد از سفيد كبود
نشود كم ز من بدو گل گفت
نه به بي موقع آمدم پي جود
كم شود از كسي كه خفت و به راه
دير جنبيد و رخ به من ننمود
آن كه نشناخت قدر وقت درست
زير اين طاس لاجورد چه جست؟

 



فراخوان سرنوشت سبز

ويژه نامه چهار ديپلمات اسير در خاك لبنان ؛ به زودي در صفحه نسل سوم...فقط تا ششم آذر فرصت داريد همه آنچه كه مي توانيد برايمان بنويسيد و ارسال كنيد؛ اولويت انتشار
مطالب با اعضاي كارگاه روزنامه نگاري است.
نشاني اينترنتي: كيهان به صورت شبانه روزي آماده پذيرايي
از شماست.
نمابر روزنامه: 02133111120 حتما روي برگه ارسالي بنويسيد: براي نسل سوم.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14