(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 26 آبان 1388- شماره 19514
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
نمايش در سالن خالي! (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
سنگ (گفت و شنود)
دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري: عده اي از خواص گندم بيگانگان را خوردندو از بهشت نظام خارج شدند
رسانه هاي غربي: روسيه خود را به آمريكا نزديك مي كند
پرويز داودي: غرب عملا غني سازي اورانيوم در ايران را پذيرفته است
براي چندمين بار روسيه از تأخير در راه اندازي نيروگاه بوشهر خبرداد
سردار فضلي: نبود بصيرت موجب مردودي برخي نخبگان انقلاب شد
حالا كه اين 5 قلم را براي آشوب نداريم پس زنده باد قانون اساسي! (خبر ويژه)
خبرها اميدواركننده نيست رفقا اوباما بدبخت تر از اين حرف هاست! (خبر ويژه)
بازي نامزد قرباني در سناريوي مشترك MI6 و BBC (خبر ويژه)
كارت زرد اقليت مجلس به كروبي، موسوي و خاتمي (خبر ويژه)
روزنامه آمريكايي: ايران سازش نمي كند اپوزيسيون هم كه انگار مرده است (خبر ويژه)
تمسخر ملت شريف ايران توسط يك بهايي در روزنامه اطلاعات(خبر ويژه)



نمايش در سالن خالي! (يادداشت روز)

«فتنه پس از انتخابات يك آزمون براي تمايز حق و باطل بود. بنده نيز از هواداران ميرحسين موسوي بودم، چون مي پنداشتم كه او يك انقلابي و خط امامي است. اما پس از برگزاري انتخابات متوجه شدم كه وي طمع قدرت دارد و نسبت به آرمان هاي انقلاب و خط امام بي تعهد است.»
«13 ميليون رايي كه به موسوي داديم به خاطر شعارهاي قانونگرايي و هم چنين به خاطر اعتقادات اسلامي بود. روز به روز و با حذف شعارهاي اسلامي و بي اعتنايي به قانون و بلند كردن چماق توسط طرفداران وي، ديديم كه حاميان ايشان در 13 آبان به كمتر از 3 هزار نفر تقليل يافت. به نظر بنده، مردم ماهيت آنها را درك كرده اند. ديگر خيلي به آنها نپردازيد و پيگير ساير مشكلات مردم باشيد.»
آنچه خوانديد تنها 2 نمونه از صدها پيام مردمي بود كه طي روزهاي اخير در ستون كيهان و خوانندگان روزنامه چاپ شده است.
آنچه اين روزها عرصه سياسي جامعه شاهد آن است از يك سو ريزش شديد حاميان جنبش سبز و از سوي ديگر به در و ديوار زدن آنان براي پررنگ نشان دادن حركتهاي -البته آشوب گرايانه- خود است. وب نوشت ها و اخبار و مطالبي كه در سايت هاي وابسته به آنان منتشر مي شود حكايت از تدارك آنان در راه اندازي موج ديگري در آستانه 16 آذر- روز دانشجو- پس از ناكامي و شكست آنان در بلواي خياباني 13 آبان دارد.
كساني كه در روز دانش آموز و روز ملي مبارزه با استكبار در تجمع عظيم مردمي 13 آبان شركت داشتند، موج سهمگين و ميليوني فرزندان انقلاب را در مقابل تحركات چند صدنفري فريب خوردگاني ديدند كه تلاش مي كردند جبهه استكبارستيزي مردم انقلابي را تحت الشعاع شعارهاي خود در حمايت از آمريكا قرار دهند. آنان نهايتاً با شعارهايي عليه انقلاب و اركان نظام از ماهيت واقعي و اهداف شومي كه در سر فتنه انگيزان مي گذرد، پرده برداشتند.
بعد از انتخابات رياست جمهوري و زماني كه موج آشوبهاي خياباني فروكش كرد، ميرحسين موسوي ابتدا با طرح تشكيل «حزب» و پس از آن با مطرح كردن «جبهه» و «جنبش» تلاش كرد تا اعتراضاتي كه ابتدا عليه مجريان انتخابات با ادعاي تقلب در آراء صورت گرفته و بعد از مدت كوتاهي رنگ و بوي مخالفت و تعارض با انقلاب و اركان نظام به خود گرفت را در قالب كار تشكيلاتي سروسامان بخشد. وي و ساير سران اين جريان و كساني كه وظيفه خط دهي به آنان را عهده دار بودند، سعي داشتند تا به مرور زمان اعتراضات خياباني مردم را به گونه اي نهادينه كرده و پارادايم تفكرات و خطوط سياسي، فرهنگي و اجتماعي خود را به طبقه اي كه هر وقت سران فتنه اراده كنند، به بهانه هاي مختلف اعتراض خود را به نمايش بگذارند، سرايت دهند و از آنان يك «طبقه اجتماعي» بسازند.
سوال اين است كه آيا آنان موفق به اين كار شده و يا خواهند شد؟ 5 ماهي است از شروع مخالفت ها و اغتشاشات مي گذرد و عليرغم آنكه فتنه گران سعي دارند تا با كار تشكيلاتي به هدف خود نزديك تر شوند، برون داد اين جريان و ريزش هاي فراواني كه صورت گرفته، نشان مي دهد سران جنبش ناكام و تنها مانده و تبديل به فرماندهان بي لشكر شده اند!
جناح اصلاح طلب ناچار است بخاطر بقاي خود هر از گاهي براي اعتراضات مردمي فراخوان بدهد. آنان ورشكسته هاي سياسي هستند كه به چند شعار و قيل و قال! دل خوش كرده اند تا شايد نامشان از فرهنگ سياسي كشور حذف نشود.
اين روزها ديگرتئوري پردازي و طرح نظريه هاي پياپي از سوي روشنفكران و پدرخوانده هاي فكري و ايدئولوگ آنان، برايشان جذابيتي ندارد. وقتي تئوريسين معروف جريان اصلاح طلب سر خود را به سنگ خورده مي بيند و جلوي چشم ميليونها بيننده تلويزيوني به اشتباهات استراتژيك و فكري خود اعتراف مي كند، ديگر جايي براي ژست هاي آنچناني باقي نمي ماند.
بازيگران تئاتر اساساً حياتشان بسته به نفس تماشاگر است. آنها قادر نيستند نقش خود را در سالني كه خالي از مردم و تماشاچي است ايفا كنند. اصلاح طلبان و سردمداران فتنه سبز نيز مي خواهند وقتي روي سن،نمايش سياسي-اجتماعي خود را بازي مي كنند، چند نفري برايشان دست بزنند و هورا بكشند. شايد به همين دليل مدتها است سعي در شكل گيري طبقه اي دارند كه دنباله روي تفكرات و عقايد آنها باشند.
جامعه شناسان عليرغم تعاريف متعددي كه از «طبقه اجتماعي» ارايه مي كنند، بر روي چند نكته اشتراك نظر دارند؛ از جمله ريمون آرون كه «تشكيل تماميت واحد» و «وحدت و همبستگي اجتماعي» را از مشخصات اصلي و اجتناب ناپذير يك طبقه اجتماعي معرفي مي كند.
فتنه سبز وابسته به جريان اصلاح طلب، روي ديگر سكه «ماجراي دوم خرداد»ي است كه مدتهاست از آخرين ضربه بر ميخ تابوت به آن مي گذرد. چه در گذشته و چه در حال آنچه عقلاي جامعه از افكار و عقايد اين جريان ديده اند، دستمايه اي نبوده تا ملاك شكل گيري يك تماميت واحد قرار گرفته و محوري براي ايجاد همبستگي و وحدت حول آن باشد.
مردم ايران اسلامي در مكتب امام(ره) رشد كرده و دلباخته آرمانهاي انقلابند. آنان عدالت و آزادي خود را در نظام اسلامي جستجو مي كنند. اين مردم هرگز گرد محوري كه شعارهايش مخالفت علني با انقلاب و ضديت با مباني و اركان نظام است جمع نخواهند شد. حساب مردم را بايد از آن عده قليلي كه يا مزدوري كرده و يا راه خود را از مردم و انقلاب سوا كرده اند، جدا دانست.
حميد اميدي

 



كيهان و خوانندگان

¤ از تمام ملت هاي مسلمان بويژه مردم مسلمان عربستان چه شيعه و چه سني عاجزانه خواهشمندم كه جلوي اسلام ستيزي شاهزادگان مرفه بي درد را در كمك به جنايتكاران القاعده در يمن بگيرند.
گل محمد نوراني از مهدي شهر
¤ مي خواستم به آقاي موسوي عرض كنم كه اگر مي دانستيم روزه سكوت 20 ساله شما واقعاً به مصلحت كشور بود همگي از خداوند مي خواستيم كه ايكاش اين روزه تا ابديت ادامه داشت. شما در روزهاي پيش از انتخابات براي زمين گير كردن رقيب اصلي خود مي گفتيد كه مگر اين صندلي رياست چه ارزشي دارد؟! اكنون با گذشت زمان براي مردم معلوم مي شود كه اين صندلي براي شما آنقدر ارزش داشت كه بخواهيد به خاطر آن امنيت كشور را به مخاطره بيندازيد.
عزيز صولتي از تهران
¤ وقتي در روزنامه كيهان سخنان اخير بوش رئيس جمهور سابق آمريكا كه تأكيد كرده، اصلاح طلبان در ايران خط مقدم آمريكاست خواندم بغض گلويم را گرفت و افسوس خوردم به حال خودم و ملت انقلابي كشورمان و اين سؤال برايم پيش آمد كه چرا و به خاطر دست يافتن به چه چيزي اينگونه تيشه به ريشه دين، آئين، سربلندي و آزادگي ايران مي زنند؟ اميدوارم كه ملت هميشه در صحنه با هوشياري اين برهه از زمان را هم سپري كنند.
خانم روحنواز از تهران
¤به عنوان يك شهروند سؤالم از آقاي منتجب نيا مديرمسئول روزنامه انديشه نو و همفكرانشان اين است كه اگر شما واقعا در خط و راه حضرت امام(ره) و ولايت فقيه هستيد پس چرا در برابر شعارهاي ساختارشكنانه عده اي قليل در روز 13 آبان كه در خيابان هاي تهران ابراز شد هيچ عكس العملي نشان نداديد. اين شعار حاميانتان را در اين روز كه مي گفتند «نه احمدي، نه موسوي، فقط رژيم پهلوي» چگونه توجيه مي كنيد؟!
حجت ميرزايي
¤ متأسفانه قوه قضائيه فقط توان برخورد با اشخاص ضعيف را دارد و اعتماد مردم نسبت به اين قوه در حال فروپاشي است زيرا مشاهده مي كنند كه سران فتنه كور و براندازي خاموش و نوكران حلقه به گوش آمريكا واسرائيل همچنان آزاد هستند و همچنان از اين آزادي عليه نظام جمهوري اسلامي سوءاستفاده مي كنند.
ستار جانباز 40 درصد از رامسر
¤شايعاتي مبني بر هزينه كردن مبلغ هنگفتي از بودجه متروي تهران در تبليغات فرد فتنه گر شده با توجه به مشابهت اين قضيه با موضوع دانشگاه آزاد و حيف و ميل پول بيت المال براي همان كانديدا مي طلبد هيئتي جهت رسيدگي به اين موضوع تعيين شود. از كيهان نيز تقاضاي پيگيري تا حصول نتيجه را داريم.
سيدمجتبي بنيادي
¤ ننگ و نفرين بر اين چند نفري كه از يك طرف خون به دل اين ملت كردند و از طرف ديگر باعث شادي و تقويت دشمنان خارجي در جنايت هاي بيشتر شدند.
عليمرداني
¤ از سازمان زيباسازي شهرداري تهران كه با نصب بنرها و دست نوشته هاي حاوي فرمايشات حضرات ائمه معصومين بر روي پل هاي عابر پياده، شهروندان را به فكر مي اندازند بي نهايت تشكر و قدرداني مي كنم.
سليمان بلغار
¤ از آقاي احمدي نژاد بابت كلنگ زني راه آهن گرگان به مشهد تشكر مي كنم زيرا با آغاز اين پروژه آرزوي 40 ساله همه مردم منطقه در حال تحقق يافتن است.
شوقي از گرگان
¤ از مسئولان كشورعاجزانه خواهش مي كنم اين هشدار كه شركت هاي هرمي به صورت اعجاب انگيزي قارچ گونه در تهران و حتي شهرستان در حال رشد هستند را جدي بگيرند. اين شركت ها با خروج سرمايه هاي كلان از كشور در آينده ضربات غيرقابل جبراني را به اقتصاد كشور خواهند زد. يكي از علل بيكاري همين سرمايه هاست كه به سوي شركت هاي هرمي مي رود.
جباري از تهران
¤ ضمن تشكر از صدا و سيما به خاطر پخش سخنراني هاي مذهبي و اخلاقي در سحرگاهان تقاضا مي كنم كه اين برنامه ها همزمان از راديو نيز پخش شود تا امثال من نيز كه در اين ساعات عازم محل كار هستيم از اين برنامه ها بهره مند شويم.
گرامي از تهران
¤به بركت دولت آقاي احمدي نژاد روستاي ما چهره شهر را به خود گرفته و مردم نيز اميدوارتر از گذشته فعاليت مي كنند. اينجانب از صدا و سيما به خاطر عدم پخش گزارشي هرچند كوتاه از اين پيشرفت و عملكرد دولت در روستايمان گله مند هستم.
اصغري از روستاي قلعه مير
¤با صرف ميلياردها تومان هزينه تجهيزات و راه اندازي و نگه داري سيستم مترو و حمل و نقل شهري در تهران و شهرهاي بزرگ و سرازير شدن و تزريق بودجه هاي كلان شهري از بيت المال به اين بخش از حمل و نقل ريلي در كشور هرگونه حيف و ميل و كوتاهي در استفاده بهينه از اين فن آوري پيشرفته و جديد و در جهت رفاه عمومي مردم و رسيدگي به آن از سوي هركس و در هر مقام كه باشد خيانتي بزرگ به كشور و گناهي نابخشودني است.
محمود بليغيان از اصفهان
¤از مسئولين صدا و سيما تقاضا مي شود با توجه به اينكه مقام معظم رهبري از چادر به عنوان حجاب برتر نام برده اند و اكثرا خانمهاي چادري نيز در اين سازمان بسيارند از مجريان و اخبارگويان با چادر استفاده شود.
جوان
¤آيا شكايت بيش از 144 نماينده ملت و بيش از 200 تشكل براي قوه قضائيه كافي نيست كه به اتهام فرماندهان پشت پرده اغتشاشات مثل موسوي، خاتمي و كروبي رسيدگي شود.
حسين نيكي
¤از وزير بهداشت و درمان خواهش مي كنم كه به صورت سرزده سري به بيمارستان فيروزآبادي بزنيد تا از نزديك ببينيد كه در اين بيمارستان چه مي گذرد.
حسين پوشه از شهرري
¤از آن روزنامه وزين خواهش مي كنم مطلبي درباره تعطيلي برخي پايگاه هاي بسيج در شهرستان ها چاپ كنيد. متاسفانه با تعطيلي اين پايگاه ها مشكلات زيادي در محله مان به وجود آمده است به طوري كه بسياري از اراذل و اوباش كه از بسيج ترس داشتند مدتي است كه آزادانه به اعمال زشت خود ادامه مي دهند و براي مردم، كسبه و نواميس مردم مزاحمت ايجاد مي كنند.
نظريان از اصفهان

 



سنگ (گفت و شنود)

گفت: يكي از سران فتنه گفته است جمهوري اسلامي يعني همان كه 98 درصد مردم به آن راي دادند نه جمهوري اسلامي كساني كه به راي مردم احترام نمي گذارند!
گفتم: خب! ايشان كه كمتر از يك درصد راي آورده بود يعني بيش از 99درصد مردم او را لايق رياست جمهوري ندانسته اند بنابراين، چرا به راي 99درصدي مردم احترام نمي گذارد؟
گفت: همين آقا گفته است من و دوستانم به انقلاب وفاداريم!
گفتم: حمايت از اسرائيل، همراهي با آمريكا، پيوند با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و مفسدين اقتصادي و... با انقلاب اسلامي چه سازگاري دارد؟!
گفت: چه عرض كنم؟! شايد منظورش انقلاب سفيد شاه معدوم است؟!
گفتم: يارو از مكه برگشته بود، دوستانش پرسيدند چه خبر؟! خانه خدا را زيارت كردي؟! جواب داد؛ خيلي سنگ خوردم، اما بالاخره خودمو بهش رسوندم و حسابي بوسيدمش!!

 



دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري: عده اي از خواص گندم بيگانگان را خوردندو از بهشت نظام خارج شدند

دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري، دليل ريزش حاميان موسوي را در اين دانست كه يك سر جنبش موسوم به سبز منافقين و سلطنت طلب ها هستند.
حبيب الله عسگراولادي در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران با تاكيد بر اينكه جريان حامي موسوي هيچ گاه موفق نخواهد شد چون يك سر اين جنبش، منافقين و سلطنت طلب ها هستند و يك سر ديگر افراد مدعي پيروي از نظام و امام و انقلاب هستند گفت: ريزش نيرو در اين جريان به همين دليل است بنابراين اكنون قابل درك است در اردوكشي هاي خياباني محدودتر شده و كاهش يافته و خواهد يافت.
وي با بيان اينكه آنچه امروز تحت عنوان «وحدت ملي» مطرح مي شود وحدت ملي نيست گفت كه قضيه بدين صورت است كه برخي رجال سياسي و مذهبي به دليل عدم توفيق در انتخابات عصباني و آزرده خاطر شده اند البته اين نبايد منجر شود تا گندم بيگانگان را بخورند و از بهشت نظام خارج شوند.
دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري درباره وضعيت اصلاح طلبان در فضاي كنوني كشور تصريح كرد: در اردوگاه دوم خردادي ها غوغاست برخي از آنها كه ريشه در انقلاب دارند به خود نفرين مي فرستند كه چرا با منافقين و سلطنت طلبها هم صدا شدند. بالاخره هركسي كه عقل و هوش داشته باشد نبايد مردم را رها كند و به دامن وابستگان كفر و نفاق پناه برد.
وي همچنين تعبير موسوي و كروبي از قانون اساسي را غلط خواند و گفت: تفسير يك سويه آنها از قانون اساسي و رها كردن محكمات قانون اساسي آنها را به اين وادي كشانده است زيرا اگر موسوي و كروبي در اعتراض به نتايج انتخابات مسير قانون اساسي و قانون انتخابات را مي رفتند به اين جايگاه خطرناك منحرف نمي شدند.
عسگراولادي همچنين گفت وگويي هم با «ايلنا» داشت و با تاكيد بر اينكه موضوع و مشكل اصلي مسئله اختلاف گروهها و احزاب نيست، تصريح كرد: صورت مسئله اين است كه يك انتخابات برگزار شده است و چند نفر رجال سياسي نامزد شده اند و يكي دو نامزدي كه توفيق در كسب آرا اكثريت بدست نياورده اند، شروع به بي مهري به مردم، نظام و انقلاب كرده اند.
دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري افزود: بوش و اوباما رسما از آنها حمايت كرده اند، منافقين و سلطنت طلب ها و ماركسيست ها در آشوب هاي خياباني به آنها كمك كرده اند، آيا فكر مي كنند تداوم اين راه سرخ را كه سبز ناميده اند جواب مي دهد؟
دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري همچنين در گفت وگويي ديگر با «ايرنا» خواستار رسيدگي به شكايت بيش از يكصد نماينده عليه موسوي شد.
وي در اين گفت وگو تاكيد كرد كه ملت چك سفيدي به هيچ رجل سياسي نداده است كه هر مبلغي خواست براي فروش شرف و عزت مردم و كشور در آن بنويسند.
اين فعال سياسي با تاكيد بر اينكه باب آشتي با ملت و نظام هيچگاه بسته نيست و آغوش انقلاب همواره براي كساني كه از جفا به ملت پشيمان شده اند باز است، اظهار داشت: تا آنجا كه بنده اطلاع دارم هنوز موسوي و آقاي كروبي به بي مهري ها ادامه مي دهند و مورد توجه آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي هستند.

 



رسانه هاي غربي: روسيه خود را به آمريكا نزديك مي كند

سرويس سياسي-
برخي رسانه هاي خارجي با اشاره به اظهارات اخير مقامات مسكو پيرامون برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران اعلام كردند كه روسيه در حال نزديك كردن مواضع خود به آمريكا در قبال اين برنامه است.
خبرگزاري بلومبرگ با اشاره به ديدار اخير سران آمريكا و روسيه در حاشيه نشست آ سه آن گزارش داد: باراك اوباما و ديميتري مدودف بر سرتحريم ايران به توافق رسيدند.
براساس اين گزارش رئيس جمهور آمريكاگفت: ايران زمان چنداني براي پذيرش شرايط طرح پيشنهادي مذاكره كنندگان بين المللي ندارد. بر همين اساس رئيس جمهور روسيه هم مدعي شد كه مسكو از روند مذاكرات بر سر برنامه هسته اي ايران راضي نيست و ساير گزينه ها را براي پيشرفت بيشتر در نظر دارد.
شبكه تلويزيوني العربيه سعودي به نقل از يك روزنامه نگار روسي گزارش داد كه احتمال موافقت روسيه با اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران وجود دارد چرا كه مقامات اين كشور از روند مذاكرات با ايران راضي نيستند.
العربيه در ادامه مدعي شد: روسيه پس از همكاري نكردن ايران در مذاكرات موضع خود را تغيير داده است.
شبكه تلويزيوني روسيا اليوم نيز دراين باره گزارش داد: موضع روسيه و آمريكا درباره ايران به يكديگر نزديك شده است. مبناي گزارش تمام رسانه هاي خارجي پيرامون نزديكي مواضع مسكو و واشنگتن در برنامه هسته اي ايران موارد مطرح شده در ديدار سران دو كشور است.
ادعاي همراهي مسكو با آمريكا درباره اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران در حالي مطرح شده است كه وزير امور خارجه روسيه اين مسئله را رد كرده است.
به گزارش خبرگزاري «نووستي»، «سرگئي لاوروف» وزير امور خارجه روسيه در پايان مذاكرات «ديميتري مدودف» با «باراك اوباما» همتاي آمريكايي وي در سنگاپور اعلام كرد كه كشورش كمافي السابق روي حل و فصل مسائل مربوط به برنامه هسته اي ايران از راههاي سياسي-ديپلماتيك و بدون استفاده از اهرم هاي فشار شوراي امنيت سازمان ملل متحد حساب مي كند.
لاوروف با اعلام اينكه در اين مذاكرات روساي جمهوري روسيه و آمريكا به بررسي اوضاع برنامه هسته اي ايران پرداختند،تاكيد كرد: «زماني كه روسيه و آمريكا فعالانه تلاش مي كنند تا به آژانس بين المللي انرژي اتمي براي تحقق طرح هاي اين سازمان به منظور توليد سوخت هسته اي براي راكتور تحقيقاتي تهران با استفاده از اورانيوم كم غني شده كمك كنند، در واقع در طرف ايران قرار دارند.»
وزير امور خارجه روسيه همچنين گفت: «مواضع ما در قبال حل و فصل برنامه هسته اي ايران تغييري نيافته است؛ ما همچنان خواستار آن بوده و بر اين عقيده هستيم كه هنوز فرصت باقي است تا اين موضوع از راههاي سياسي و ديپلماتيك و بدون اينكه لازم باشد در نهايت امر و بعنوان آخرين مرحله از اهرمهاي فشار شوراي امنيت سازمان ملل متحد استفاده شود، حل و فصل گردد.»

 



پرويز داودي: غرب عملا غني سازي اورانيوم در ايران را پذيرفته است

مشاور عالي رئيس جمهور با تاكيد بر اين كه دولت در مبادله سوخت منافع ملي را در نظر مي گيرد اعلام كرد كه غرب عملا غني سازي اورانيوم درخاك ايران را به رسميت شناخته است.
«پرويز داودي« در گفت وگو با ايرنا درخصوص عقب نشيني غرب از مواضع گذشته خود در قبال ايران گفت: عقب نشيني غرب در قبال موضوع هسته اي ايران كاملا روشن است و آنان در عمل غني سازي ايران را به رسميت شناخته اند.
وي افزود: زماني غربي ها حتي تحمل چرخيدن چند سانتريفيوژ را هم در ايران نداشتند ولي امروز ناچار هستند كه پيشرفت هاي ايران هسته اي را بپذيرند.
مشاور عالي رئيس جمهور با تاكيد بر اين كه دولت منافع ملي را در بحث مبادله سوخت هسته اي در نظر مي گيرد اظهار داشت: قطعا ايران با سابقه بدي كه از فرانسوي ها دارد ديگر با اين كشور وارد معامله سوخت هسته اي نخواهد شد.
وي افزود: تجربه عملكرد فرانسه در اين زمينه تجربه خوبي است كه ما اعتماد كامل به غربي ها نداشته باشيم و سعي كنيم زمينه را طوري آماده كنيم كه اگر قرار شد چنين مبادله اي صورت گيرد، با تضمين و تدريجي انجام شود.
داودي درخصوص نحوه مبادله اين سوخت گفت: ما اگر در نوع توافقاتي كه مي كنيم بر روي نحوه مبادله به توافق برسيم، بايد ابتدا سوخت 20درصد را بگيريم و سپس سوخت 5/3درصد را به آنان بدهيم.
مشاور عالي رئيس جمهور در پايان تاكيد كرد: مطمئنا با تجربيات تيم مذاكره كننده شاهد تامين كامل منافع مالي خواهيم بود.

 



براي چندمين بار روسيه از تأخير در راه اندازي نيروگاه بوشهر خبرداد

وزير انرژي روسيه با تكرار ادعاي وجود برخي دلايل فني از تأخير در راه اندازي نيروگاه اتمي بوشهر خبر داد.
به گزارش خبرگزاري رويترز، «سرگئي شماتكو» ديروز در گفت وگو با خبرنگاران اعلام كرد: روسيه راه اندازي نيروگاه هسته اي بوشهر را آنچنان كه تا پايان سال جاري ميلادي برنامه ريزي شده بود، آغاز نخواهد كرد. وزير انرژي روسيه افزود: راه اندازي اين نيروگاه تا پايان سال اتفاق نخواهد افتاد.
وي در ادامه ضمن اشاره به برخي مشكلات فني كه براي اين نيروگاه بوجود آمده اعلام كرد كه متخصصاني كه در خصوص برطرف كردن مشكلات بوجود آمده فعاليت مي كنند به يافته هايي رسيده اند و نتايج كامل اين بررسي ها تا پايان سال اعلام خواهد شد، اما به هر حال راه اندازي كامل اين نيروگاه تا پايان سال امكان پذير نخواهد بود.
«سرگئي كرينكو» رئيس آژانس انرژي اتمي روسيه، ماه فوريه گذشته گفته بود كه راه اندازي نيروگاه هسته اي بوشهر براي سال 2009 برنامه ريزي شده است اما اين راه اندازي بعضاً به تأخير افتاده است.
سرگئي شماتكو تأكيد كرد كه اين تصميم صرفاً به خاطر برخي مشكلات فني توسط روسيه اتخاذ شده و دولت روسيه به تمام تعهدات خود در قبال ايران عمل خواهد كرد.

 



سردار فضلي: نبود بصيرت موجب مردودي برخي نخبگان انقلاب شد

فرمانده سپاه حضرت سيدالشهدا (ع) استان تهران گفت كانون هاي فتنه اخير روزي جزو نيروهاي انقلاب بودند اما بي بصيرتي آنان را در زمره نخبگان مردود انقلاب برد.
سردار علي فضلي فرمانده سپاه حضرت سيدالشهدا (ع) استان تهران در مراسم توديع ومعارفه فرمانده سپاه ناحيه مقاومت بسيج اسلام شهر ضمن اشاره به اتفاقات پس از انتخابات رياست جمهوري، تشكيل بسيج از سوي حضرت امام خميني (ره) را ديد باز و دورانديشي ايشان عنوان كرد و يكي از راه هاي مقابله با فتنه هاي اين چنيني را در فرمايشات مقام معظم رهبري جستجو كرده و بصيرت را راه مقابله با آن ذكر كرد.
وي ضمن بيان اينكه كساني كه كانون اين فتنه بودند روزي جزو نيروهاي انقلاب بودند اما بصيرت در آنان از بين رفته و در زمره نخبگان مردود انقلاب محسوب مي شوند، افزود: آنان انقلابيون فرسوده و بي حالي هستند كه عافيت طلبي و دنياطلبي، شهره اعمال آنان و حسادت و لجاجت جزئي از رفتار آنان شده است.
سردار فضلي همچنين اين بي بصيرتي را در گروه عمل نكردن به فرمايشات مقام معظم رهبري دانست كه موضوع عوام و خواص را چندين سال پيش متذكر شده بودند.
وي در ادامه عنوان كرد: اينچنين فتنه هايي در صدر اسلام هم وجود داشته است و عامل آن تنها بي بصيرتي است.
فرمانده سپاه حضرت سيدالشهدا (ع) استان تهران از عاملان فتنه هاي اخير سوال كرد كه چگونه مي خواهند پاسخگوي خانواده هاي معظم شهدا، جانبازان و ايثارگران باشند كه تمامي زندگي خويش را براي اين انقلاب فدا كرده اند.
در پايان مراسم طي حكمي سرهنگ ملامحمدي به عنوان فرمانده جديد ناحيه اسلام شهر معرفي شد.

 



حالا كه اين 5 قلم را براي آشوب نداريم پس زنده باد قانون اساسي! (خبر ويژه)

يك عنصر آشوب طلب و سابقه دار با تاكيد بر اينكه «جنبش سبز فاقد 5 عنصر رهبري، سازمان، اهداف، برنامه ها و شعارهاي مشخص است» تاكيد كرد اين امر مي تواند هواداران را به سردرگمي و سمت و سوهاي انحرافي بكشاند.
سعيد رضوي فقيه كه پس از خوش خدمتي هايش در دفتر تحكيم براي حاميان خارجي آشوب، براي ادامه تحصيل به فرانسه رفت و در آستانه انتخابات به كشور (ستاد كروبي) بازگشت، در سايت روزنت مي نويسد: قانون اساسي، كلمه سواء و بهترين حبل المتين است كه مي توان اكثريت نيروها را حول آن متحد ساخت و موجب ترديد در طرف مقابل شد.
وي توضيح نداد كه ميان عناصر تحت الحمايه شيطان بزرگ و ملت مؤمن و عزت طلب ايران كدام «كلمه سواء» وجود دارد و اگر قانون اساسي به ادعاي اين حضرات «كلمه سواء» است- كه براي ملت ايران قطعا هست- پس چرا هم آمريكا و هم جريان داخلي تحت الحمايه آنها در گفتار و عمل بر عليه قانون اساسي سم پاشي و معارضه كرده اند؟!
افراطيون ساختارشكن و تحت الحمايه قدرت خارجي پس از گذراندن دوره، راديكاليسم كامل و هجمه به تمام اركان قانون اساسي (اسلاميت، جمهوريت و راي مردم، شوراي نگهبان، ولايت فقيه، استقلال كشور و...) و ريزش قاطبه نيروها به صرافت افتاده اند ژست حمايت از قانون اساسي بگيرند تا پرده نفاق افتاده را دوباره بياويزند.
اين در حالي است كه ميرحسين موسوي اخيرا به دنبال طرح ادعاي اجراي بدون تنازل قانون اساسي، اعلام كرد قانون اساسي وحي منزل نيست كه نتوان آن را تغيير داد. وي همچنين گفته بود فعلا «ظرفيت» شعارهاي راديكال در جامعه نيست و به همين دليل «مصلحت» نيست فعلا چنين شعارهايي سر داده شود. به عبارت ديگر حضرات مي گويند قانون اساسي فقط به اين ميزان خوب است كه صرفا به عنوان مسجد ضرار و نقاب و پوشش براي ساختارشكني انتخاب شود و گرنه در مقام اطاعت و تبعيت و اجرا، پذيرفتني نيست و بر عليه آن بايد شوريد. شبيه آن آدم دغلباز كه مي گفت از همه عبادت ها، فقط روزه را دوست دارم چون مي شود خورد!
صرف نظر از همه اين حرف ها بايد از ادعاي- ولو دروغ- افراطيون درباره حمايت از قانون اساسي استقبال كرد چرا كه اين زمين، زمين جمهوري اسلامي است و افراطيون آنگاه بايد در عمل به احكام اركان اصلي اين قانون -از جمله شوراي نگهبان، قوه قضائيه، شوراي عالي امنيت ملي و...- گردن نهند و نزد مردم اعتراف كنند كه به بيراهه رفته اند. اگر هم منظورشان قانون اساسي آن قانوني است كه خوب است اما به شرط اينكه از طريق مجاري خود اعمال و اجرا نشود، اين را بايد به افكار عمومي اعلام كنند و شهادت دهند كه منطق آنها همان رويكرد رضاخاني و محمدرضايي به قانون اساسي است.

 



خبرها اميدواركننده نيست رفقا اوباما بدبخت تر از اين حرف هاست! (خبر ويژه)

اوضاع فلاكت بار دولت آمريكا در جهان باعث شد يك رسانه وابسته به ضد انقلاب در هلند جوش بياورد و اوباما را «يك وامدار سراپا مقروض» توصيف كند كه خود نياز به كمك دارد و قادر به حمايت بيشتر از اپوزيسيون ضدانقلاب در ايران نيست.
عبدي كلانتري همكار بي بي سي انگليس طي مقاله اي در سايت راديو زمانه با اشاره به تعابير شاعرانه اي نظير «اوباما با ماست» مي نويسد: او با مردم افغانستان؟ او با مردم عراق؟با مردم چين؟ با ما؟ خبرها اميدواركننده نيست. رئيس جمهور پرقدرت ترين كشور جهان به ديدار رهبران چين رفته اما روزنامه اي آمريكايي اين ملاقات را به نشست مشتري با بانكدار خود تعبير مي كند. يا بهتر، وامدار سراپا مقروضي كه براي چانه زدن با صاحب نقدينه قدم رنجه كرده است. تابستان گذشته، پيتر اورزك، مدير بودجه كاخ سفيد، از سوي رهبران چين ساعت ها به پرسش گرفته شد. آن ها مي خواستند از جزئيات طرح بهداشت و بيمه عمومي باراك اوباما مطلع شوند. براي چه منظوري؟ دل سوزي به حال ده ها ميليون آمريكايي كه بيمه ندارند؟ خير! چيني ها كنجكاوند بدانند دولت مقروض اوباما بودجه چنين طرح پرهزينه اي را چگونه دست و پا مي كند. طرح بهداشت چه تاثيري بر كسري بودجه يك تريليون و چهارصد ميليارد دلاري مي گذارد؟ آيا اوباما قادر است بزرگ ترين وام دهنده به كشورش را كماكان راضي نگه دارد؟
راديو زمانه آنگاه با اشاره به اينكه «طبق برآورد نيويورك تايمز هزينه اعزام 40 هزار سرباز اضافي به افغانستان تا 54 ميليارد دلار بالا خواهد رفت، يعني يك ميليون دلار براي هر سرباز آمريكايي طي يك سال» مي نويسد: ميانگين درآمد سالانه هر فرد در افغانستان 700 دلار است. با چنان هزينه اي مي توان افغانستان را از خرابي درآورد و جاده و مدرسه و بيمارستان ساخت. اما سياست نظامي اوباما در افغانستان باعث مي شود بودجه نظامي آمريكا در سال آينده در مقايسه با دوره بوش 10 درصد افزايش پيدا كند.
سايت ضدانقلابي با برشمردن فلاكت هاي ديگر آمريكا در عرصه سياست خارجي و داخلي با تلخي و دلخوري مي نويسد: آمريكا چه بايد بكند! اوباما چگونه مي تواند « به ما» كمك كند؟ بنابراين، اين استدلال درست نيست كه منافع آمريكا در مقطع زماني فعلي با منافع ما ]اپوزيسيون[ در يك راستا قرار گرفته پس محق هستيم از اوباما طلب همكاري كنيم. اول بايد خودمان مايه بگذاريم.
گفتني است چند ماه پيش گردانندگان هلندي راديو زمانه با هشدار به اعضاي اين راديو-سايت مبني بر اينكه شما برده ما هستيد، سردبير وقت اين رسانه را با اردنگي بيرون انداخته و فرد ديگري را به جاي وي گماشتند.

 



بازي نامزد قرباني در سناريوي مشترك MI6 و BBC (خبر ويژه)

نقش عوامل دستگاه اطلاعاتي انگلستان در ترور يك دختر ايراني، با فراري دادن نامزد وي از كشور و مصاحبه همزمان شبكه دولتي بي بي سي و روزنامه آبزرور پررنگ تر شد.
در صحنه سازي تازه MI6 و اينتليجنس سرويس، ابتدا كاسپين ماكان كه خود را دوست و نامزد ندا آقاسلطان معرفي مي كرد از كشور فراري داده شد و به لندن منتقل گرديد اما در مصاحبه ادعا شده نامبرده در يكي از كشورهاي خاورميانه است. فراري دادن نامبرده، پس از فرار آرش حجازي يكي از متهمان ترور خانم آقا سلطان و چند نفر ديگر كه مستند ادعاهاي دروغين كروبي قرار گرفتند، صورت گرفته است. اكنون فيلم سازي هاي بي بي سي و رسانه هاي همسو، با استفاده از عناصري چون آرش حجازي و كاسپين ماكان در كنار اعلام اعطاي بورسيه فلسفه به نام قرباني ترور از سوي دانشگاه آكسفورد (از مراكز مرتبط با سازمان هاي اطلاعاتي و جاسوسي انگليس) مي تواند پازل مربوط به رد پاي محافل انگليسي در ترور خانم آقا سلطان را كامل تر كند.
كاسپين ماكان پس از خارج شدن از كشور بلافاصله با انگوس مك كوئين (از مديران سابق كانال 4 انگليس) و آرش سهامي (از عناصر ضد انقلاب مقيم لندن) مرتبط شد تا در سناريويي از پيش نوشته شده و در فضايي عاطفي - سياسي، به ايراد اتهامات مورد نظر سناريست هاي انگليسي عليه جمهوري اسلامي بپردازد. انگوس مك كوئين كه در پوشش مستندسازي، با وزارت خارجه و MI6 همكاري دارد پيش از اين در حوزه فيلم سازي براي شرق و اروپاي كمونيستي فعال بوده است. اما آرش سهامي كه از 13-12 سالگي در انگليس به سر برده و به نحوي بومي انگليس شده، از چند سال پيش براي شبكه بي بي سي كار مي كند و چند سال پيش فيلمي سفارشي و سياه را عليه جمهوري اسلامي ساخت كه از بي بي سي پخش شد. وي ارتباطاتي هم با گروهك تروريستي انجمن پادشاهي دارد، گروهكي كه در بمب گذاري يك حسينيه در شيراز نقش آفريني كرد و برخي اعضاي آن در جريان حوادث انتخاباتي و قبل از بمب گذاري در تهران دستگير شدند.
نامزد خانم آقاسلطان در فيلم سفارشي بي بي سي تلاش مي كند از قرباني ترور، چهره اي مبارز و ضدانقلاب و سياسي ترسيم كند و ضمن يك روايت داستاني عاشقانه، القائات سناريست هاي اطلاعاتي انگليس را به خورد مخاطب دهد.
كاسپين ماكان در اين مصاحبه مفصلاً از قول قرباني اي كه ديگر نيست، حرف مي زند و از جمله مي گويد: ندا طرفدار موسوي نبود اما معترض بود... او خيلي شجاع بود... مي گفت اگر گلوله به قلبم بخورد مهم نيست. اگر بچه هم داشتم روي كوله مي گذاشتم و توي تظاهرات شركت مي كردم.
طراحان اين مصاحبه مدعي شده اند نامبرده هنگام مرگ ندا در جاي ديگري مشغول فيلمبرداري بوده است.

 



كارت زرد اقليت مجلس به كروبي، موسوي و خاتمي (خبر ويژه)

ملاقات چند تن از اعضاي فراكسيون اقليت مجلس با كروبي، توام با انتقاد و سرزنش بوده است.
هرچند كه تعدادي از اعضاي اقليت مجلس اساسا حاضر نشدند به ملاقات كروبي بروند اما نمايندگاني هم كه با وي ملاقات كرده اند، بعضا لحن انتقادي داشته اند.
مجيد نصيرپور از اعضاي فراكسيون و عضو حزب اعتماد ملي با ارائه گزارشي از ملاقات مذكور گفت يكي از محورهاي مطرح شده در ديدار با كروبي، لزوم مرزبندي بين نيروهاي درون نظام و دشمنان خارجي بود. اعضاي فراكسيون خط امام(ره) بر لزوم مرزبندي ميان اين دو جريان تاكيد كردند.
به گزارش خبرگزاري كار، وي اضافه كرد: سران جريان اصلاحات بايد همچون گذشته تلاش نمايند در جريان خط امام و انقلاب حركت كنند و خط خود را از كساني كه با اصل نظام و آنچه مد نظر امام خميني(ره) بود مخالفند جدا كنند تا همسويي با اين تشكل ها احساس نشود.
عضو اقليت بدون اشاره به اصرار كروبي بر خطاهاي فاحش طي چند ماه اخير گفت: آقاي كروبي در اين ملاقات پايبندي خويش را به دفاع از حقوق مردم و كليات نظام اعلام كرد. دغدغه او حفظ نظام و اصل مترقي ولايت فقيه بود چرا كه ايشان معتقدند افرادي ميان گروهها شششبا اغراض خاصي به ايجاد اختلاف دامن مي زنند.
در اين ميان پارلمان نيوز (سايت وابسته به اقليت مجلس كه توسط برخي عناصر افراطي هدايت مي شود) با حذف انتقادهاي نمايندگان از كروبي، صرفا به انتشار اظهارات كروبي بسنده كرد و از قول كروبي مدعي شد بعد از رحلت امام، محدوديت ها بر جريان خط امام آغاز و شرايط سخت شد.
كروبي از موضع فرار به جلو گفته است: سردمداران جريان اصلاحات معتقد به چارچوب هاي انقلاب، نظام و قانون اساسي هستند و معتقدند بايد همان جمهوري اسلامي كه امام مطرح كردند و 98 درصد مردم به آن راي دادند حاكم باشد نه جمهوري برخي آقايان كه مردم و راي آنها را تزئيني مي دانند.
وي البته نگفت كه اگر بيش از 99درصد 40ميليون راي دهنده نخواستند نامزدي رئيس جمهور شود و به وي راي ندادند و فقط 330هزار نفر به وي راي دادند، آن اكثريت بايد اين خواسته خود را چگونه به رسم جمهوريت بر كرسي بنشانند؟ و آيا خط امام يعني پيوند خوردن با مفسدان اقتصادي نظير جزايري يا باز كردن پاي نشاندارترين عناصر ضدانقلاب به ستاد انتخاباتي و روزنامه و حزب خود؟
برخي حاميان كروبي كه خود را درون نظام تعريف مي كنند از اينكه وي خود را تبديل به مهره اي سوخته كرده و آلت دست ضدانقلاب قرار گرفته به شدت دلخورند.

 



روزنامه آمريكايي: ايران سازش نمي كند اپوزيسيون هم كه انگار مرده است (خبر ويژه)

«برخي تحليلگران در دولت آمريكا معتقدند جنبش مخالفان در ايران يا مرده يا آن قدر ضعيف شده كه ديگر به صلاح نيست از آن حمايت كنيم. در عين حال برخي سياستمداران آمريكايي معتقدند حمايت علني از مخالفان در ايران باعث ضربه بيشتر به آنها مي شود».
اين مطلب را روزنامه آمريكايي لس آنجلس تايمز عنوان كرد. نويسنده لس آنجلس تايمز مي افزايد: من در بسياري از گفت وگوهايي كه با اغلب سياستگذاران كليدي دولت اوباما داشته ام، هرگز نشنيده ام آنها جريان سبز را ناديده انگاشته يا همدلي با آن نكرده باشند اما به دلايل بسياري، دولت آمريكا همچنان از پرداختن جدي به اين جريان طفره مي رود. دولت اوباما احساس مي كند نمي تواند هرچه اعتبار در چنته دارد، براي مخالفان جمهوري اسلامي خرج كند. سرعت مخالفان بيش از حد ضعيف و به مراتب كمتر از سرعت پيشرفت برنامه هسته اي ايران است كه به شدت نگران كننده به نظر مي آيد.
لس آنجلس تايمز همچنين نوشت: برخي در دولت آمريكا بر اين باورند كه آمريكا مي تواند و بايد بيش از اين براي حمايت از جنبش مذكور دست به اقدام بزند. برخي ديگر بر اين عقيده اند كه اين يك مساله داخلي است و حمايت بيش از اندازه آمريكا نتيجه معكوس به دنبال خواهد داشت.
اين روزنامه با بيان اينكه «رهبري ايران هرگز علاقمند به سازش در موضوع هسته اي يا مسئله فلسطين نخواهد شد» نوشت: مذاكره با ايران مهم است اما تعامل ديپلماتيك به تنهايي پايان كار نيست بلكه راهي براي به تسليم واداشتن ايران بر سر برنامه هسته اي و تعديل در سياست خارجي ايران است.

 



تمسخر ملت شريف ايران توسط يك بهايي در روزنامه اطلاعات(خبر ويژه)

روزنامه اطلاعات مورخ 23/8/88 به بهانه هزارمين سال تولد حكيم بوعلي سينا، مصاحبه هوشنگ سيحون بهايي و عضو كلوب صهيونيستي روتاري را چاپ كرده است.
هوشنگ سيحون بهايي فراري كه به گفته خودش، به لطف آندره گدار -باستان شناس و سارق فرانسوي- براي ادامه تحصيل عازم فرانسه شده بود، در مصاحبه مذكور گفت: «من اصلاً نمي خواستم از ايران بروم و مي خواستم در ايران باشم و اين آرامگاه (آرامگاه شيخ الرئيس بوعلي سينا) را بسازم، ولي آقاي «آندره گدار» فرانسوي رئيس دانشكده هنرهاي زيبا و رئيس دانشكده موزه باستانشناسي بود كه خيلي به من محبت داشت و گفت شما به فرانسه برو...»
گفتني است كه در زمان پهلوي، عمده سرقتهاي آثار باستاني مكشوفه از ايران و انتقال آنها به موزه لوور پاريس توسط آندره گدار صورت گرفته بود.
گفتني است هوشنگ سيحون پيش از انتخاب نام فاميل «سيحون» به دليل يهودي بودن پدرش، با نام خانوادگي «صيون» شناخته مي شد.
اسناد بهايي بودن سيحون و عضويت وي در كلوپ روتاري در جلد چهارم كتاب «معماران تباهي»-سيماي كارگزاران كلوب هاي روتاري در ايران- چاپ دفتر پژوهشهاي موسسه كيهان آمده است.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14