به جاي مگسك (يادداشت روز)

چرا كساني طعمه دشمنان مي شوند؟ شياطين بزرگ از آنها چه مي خواهند؟ اين جماعت را تا كجا بايد تحمل كرد؟ صلاح و مصلحت كدام است؟ آيا راه ترديد و توبه را بر آنها بايد بست يا متقابلا در برابر تجاهر آنها به جفا و جرم، مداهنه و تغافل كرد؟ اگر پس از عبور از همه خط قرمزها و شكستن همه حريم هاي قانوني، ملي و اسلامي به جايي رسيدند كه احساس كردند خارجي گري و خروج عليه حاكميت به سرانجامي نرسيده و از عقوبتي كه مي تواند در انتظارشان باشد نگران شدند، تكليف چيست؟ اگر گفتند ما در چارچوب قانون اساسي عمل مي كنيم- و تمام جفاها و قانون شكني هاي خود را در پوشش آزادي احزاب و مطبوعات و تجمعات پوشاندند- يا گفتند مايليم به قانون اساسي برگرديم و خواستار اجراي آن هستيم، تكليف كدام است؟
1- برّه جدا از گله طعمه گرگ مي شود. «انّ الشاذّ من الغنم للذّئب». اين تغيير را امير مومنان علي عليه السلام خطاب به خوارج فرمود. دست كم يك دهه است جمهوري اسلامي با حلقه اي از سياسيون كه اصرار بر خارجي گري دارند، به رسم مدارا و سعه صدر برخورد مي كند و در برابر بيشترين قانون شكني و ساختارشكني آنها، به كمترين برخورد بسنده مي نمايد. در همين 2 انتخابات رياست جمهوري اخير، جريان مذكور با ساختارشكني و كجروي و لجبازي تمام به صحنه آمد و تحمل شد و بخت خود را آزمود. آنها اما پس از انتخابات اخير، شرارت و تجاهر به قانون شكني را نيز چاشني سوابق خود كردند و البته همه اين جفاي بزرگ را زير نام پاستوريزه «حق اعتراض مدني و مطالبه راي» جا دادند و تا تيغشان كند نشد و حاميان فوج فوج از اطراف آنها پراكنده نشدند و تنهايشان نگذاشتند، از گشودن انواع زخم ها بر پيكر جمهوري اسلامي و انتخاب مردم اجتناب نكردند. خلاصه گفتارشان اين بود كه ما به روند برآمده از قانون گردن نمي نهيم هيچ، كه هر چند بتوانيم از مردم بر عليه اين روند مي شورانيم تا همه چيز قفل شود و زور خودمان را به كرسي بنشانيم. به شيوه خوارج، مدام از كلمات حق گفتند و اراده باطل كردند و آخر كار، به جاي سرزنش خويش به خاطر جرم هاي بزرگ، نظام را متهم نمودند.
آسيب شناسي تندروان از اين فرقه و كاري كه كردند، در كلام اميرمومنان خطاب به خوارج آمده است «شما شرترين و بدترين مردميد. و شما كساني هستيد كه شيطان به وسيله آنها تيرهايش را به هدف مي زند». امام سپس با اشاره به افراط و تفريط ها در دوستي و دشمني با آن حضرت كه هر دو باعث دوري از حق مي شود فرمودند: «بهترين مردم، طيف معتدل آنهاست، پس آنها را همراهي كنيد. همواره با متن جمعيت باشيد كه دست خدا با جماعت است. و بپرهيزيد از تفرقه و پراكندگي. پس كسي كه از مردم كناره گرفت، براي شيطان است، چنان كه گوسفند جدا از گله، طعمه و نصيب گرگ مي شود.» (خطبه 127 نهج البلاغه). امام پس از آن دستور سركوب خوارج را به خاطر «شعار شورش» صادر كردند و فرمودند: «آگاه باشيد! هر كس به اين شعار ]خوارج[ فراخواند، او را بكشيد.»
مشفقانه بايد به برخي سران حلقه مورد بحث گفت كه رفتار و گفتارتان، اسباب جدايي شما را از قافله انقلاب فراهم كرده و طعمه شيطان بزرگ ساخته است. شما البته- بخواهيد يا نخواهيد- «مگسك» شيطان بزرگ شده ايد و او با شما، «گرا»ي هدف قرار دادن وحدت و امنيت ملي را پيدا مي كند. كافي است در كلام سياستمداران مستكبر دنيا بنگريد كه چگونه از عملكرد شما، جسور شدند و روحيه مايوس و از دست رفته را باز يافتند و از مجراي شما، طمع كردند يك ملت انقلابي را هدف قرار دهند. نصيحت مقتداي انقلاب و دلسوزان را بشنويد و به جان بخريد و نگذاريد فريب و غرورتان مانع از شنيدن شود. «بين شما و موعظه و اندرز، حجابي از غرور و فريب است» (كلمات قصار نهج البلاغه، كلمه282)
2- اميرمؤمنان فرمود «ردّوا الحجر من حيث جاء فان الشرّ لا يدفعه الا الشرّ. سنگ را به همان جا كه انداخته شده برگردانيد كه شر را جز شر دفع نمي كند.» جرم و خيانت بزرگي كه در حق تماميت يك ملت- و نه هواداران اين نامزد يا آن نامزد و اين طيف يا آن طيف- واقع شد، لوث شدني و مداهنه پذير نيست. رخنه اي كه شغالان اجنبي را به باغ و بوستان دستاوردهاي حاصل از دسترنج يك ملت مي كشاند، بايد بست. چنين رخنه اي حد وسط و مسالمت و مذاكره ندارد تا فردا روز، مجراي شبيخوني تازه باشد و زخم خنجري تازه را از جانب دشمنان كشور بر پيكر منافع و امنيت ملي بنشاند. اين نردبان را بايد انداخت و اين طناب را بايد بريد. قبل از همه آمريكا و انگليس بايد به وقت خود و در جاي خويش سنگي را كه به دشمني انداختند پذيرا باشند. آنها باور نكردند حقيقت اين تمثيل را كه اگر خانه ات از شيشه است، پس سنگ نينداز! آقاي اوباما در كمتر از يك سال ثابت كرد به لحاظ بهره هوشي، بهتر از آقاي بوش نيست كه به درستي و پس از چند سال رياست جمهوري آمريكا، در دنيا درباره اش گفته شد «اميدواريم او احمق تر از آن چيزي كه قيافه اش نشان مي دهد، نباشد» و بود! برخي تحليل ها در محافل آمريكايي، نگراني از تلافي ايران را بروز مي دهد.
اما درباره عقبه داخلي آنها بايد گفت هيچ نظام سياسي و هيچ حاكميتي در دنيا- كاپيتاليستي باشد يا كمونيستي، دموكراتيك باشد يا توتاليتر و ديكتاتوري، آسيايي باشد يا آمريكايي و اروپايي- معارض شورشي و محارب را تحمل نمي كند. اين را مي توانيد از منتقدان دانشگاهي و محقق در اروپا بپرسيد كه صرفاً به خاطر پرسش از هولوكاست (مسئله اسرائيل) مشت و لگد خوردند، به زندان افتادند، بايكوت مطلق شدند و اگر عضو پارلمان بودند، حذف شدند و بيرون انداخته شدند. و باز مي توان از سازمان سيا و دستگاه ناتوي فرهنگي سؤال كرد كه به تعبير خانم فرانسس ساندرس پژوهشگر انگليسي 000/300 مخالف- و نه آشوبگر- را به انواع مختلف ترور كردند و از سر راه برداشتند.
جمهوري اسلامي البته به بركت اسلام و اقتدار برآمده از آن، نه از مدل چيني و روسي پيروي مي كند و نه از مدل كثيف تر آمريكايي- انگليسي براي خشكاندن ريشه مخالفت با اصل نظام سياسي و عملكردهاي آن. اين نظام، اپوزيسيون مخالف خود را تحمل كند و حقوقي را براي آن محترم مي شمارد اما تا آنجا كه از اين تحمل سوءاستفاده و از حد حق، تعدي نشود. در چنين وضعي، نظام جمهوري اسلامي- هيچ ابايي از نشان دادن قدرت به گروهك هايي كه به جنگ قانون اساسي، امنيت ملي، و جمهوريت و دموكراسي و رأي مردم مي آيند، ندارد. در نظام اسلامي و در هيچ نظام سياسي ديگري، حقوق بشر، به معناي حق شرارت و نقض حقوق يك ملت يا اكثريت آن نيست.
3- نشانه توبه، پشيماني و عدم ارتكاب دوباره جرم است. نمايش فضاحت باري كه برخي رجال سياسي در راهپيمايي باشكوه روز قدس و روز ملي مبارزه با استكبار جهاني ترتيب دادند، مصداق فرمايش معصوم(ع) است كه «هركس خود را خوار و سبك شمرد، از شر او ايمن مباش.» آنها آبروي خويش را با بدفهمي تمام، خرج بي آبروترين معاندان جمهوري اسلامي كردند. آيا خط زدن جمهوري اسلامي و سردادن شعار جمهوري ايراني يا خط زدن مرگ بر آمريكا و اسرائيل و فحاشي عليه ستون خيمه انقلاب، نشانه ندامت بود؟ آيا جز اين است كه شعار «جمهوري ايراني» از سوي جمعيتي حداكثر چند هزار نفره، جنگي آمريكايي با جمهوري اسلامي- جمهوريتي با پشتوانه 40ميليون رأي دهنده- بود؟ آيا جز اين است كه جمهوري اسلامي، ايراني ترين جمهوري است و ديكتاتورهاي دنيا و دنباله هاي آن با فن مغالطه به جنگ جمهوريت (ملت) و باورهاي حيات بخش آن (اسلاميت) آمده اند؟ با اين وجود تا «اتمام حجت» به «فصل الخطاب» و حكم ضروري نهايي نينجاميده راه بازگشت گشوده است، اگر مروت و حريتي در ميان باشد. اما پيداست از حريت و مروت تا نفاق ورزي و تكاپو براي ساختن «مسجد ضرار» فرسنگ ها فاصله است. حريت و ادب، از حربن يزيد رياحي، اولين شهيد كربلا مي سازد كه تا قيامت مايه غبطه مجاهدان شود و نفاق، از آجر آجر خيانت و تزوير، مسجدي مي سازد كه در كلام الهي تبديل به نماد محاربه مي شود و بايد ويران گردد و سوزانده شود. «و كساني مسجدي ساختند براي زيان رساندن و كفر (پوشاندن حق) و تفرقه افكني ميان مؤمنان و كانون و كمين گاهي براي هر كس كه با خدا و رسولش از قبل محاربه كند. سوگند ياد مي كنند كه نيكي و خوبي در نظر دارند و خداوند شهادت مي دهد كه دروغ مي گويند» (آيه 107 سوره توبه).
مي گويند به قانون اساسي برمي گرديم. قانون حكم كند؟! بسم الله، چه چيز از اين بهتر! اما بدون استثنا و تبصره و حيله يوم السبتي! «به بعضي ايمان مي آوريم و به بعضي ديگر ]از آيات الهي[ كافر مي شويم» منطق منافقين است. راه فلاح گفتن لااله الاالله است و نه «لااله» گفتن تنها. قانون «حق» دارد و «حد»، و بر متعدي از اين حدود، حد جاري مي شود تا قانون بماند نه اينكه سنگ روي سنگ بند نشود. قانون اساسي، اصل 5، 6، 9 داردكه بر ولايت امر و رهبري، اداره امور كشور از طريق رأي مردم و حفظ توأمان استقلال و آزادي كشور دلالت مي كند. قانون اساسي در فصل سوم ذيل عنوان حقوق ملت (اصولي مانند اصل 24، 3 و 27) تمام حقوق معطوف به آزادي در زمينه احزاب، مطبوعات و تجمعات را برمي شمارد و در عين حال «اخلال در مباني اسلام يا حقوق عمومي» و «نقض استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي» را به عنوان خط قرمز تعيين مي كند. همين قانون گرانبها مجددا در اصول مختلف (نظير اصل57) بر جايگاه بي بديل ولايت و رهبري تأكيد مي كند. قانون اساسي در اصول 98، 99 و 118 منزلت خطير شوراي نگهبان را در تفسير قانون اساسي و نظارت بر انتخابات گوناگون تبيين مي كند و... سرانجام اينكه در همان فصل سوم و ذيل عنوان حقوق ملت، تصريح مي كند «هيچ كس نمي تواند اعمال حق خويش را وسيله اضرار به غير يا تجاوز به منافع عمومي قرار دهد»(اصل 40). اگر قانون اساسي قرار است «كلمه سواء» باشد و داوري كند يا «بدون تنازل» اجرا شود، حضرات بايد توضيح دهند كه پيش از اين به كدام اصل اساسي تمكين كرده اند؟ رأي مردم؟ نظارت شوراي نگهبان؟ رهنمودهاي ولي امر؟ عدم اخلال در حقوق عمومي و استقلال كشور و نقض اساس جمهوري اسلامي؟ اما پس از اين! آيا حداقل، لفظا تعهد مي دهند بعد از اين، نقض قانون نكنند؟!
آنها كه كلام علي بن ابيطالب را نشنيدند و طعمه شيطان شدند، ناچار پس از هزيمت، اين سخنان را از مقتدا شنيدند كه «بؤسا لكم، لقد ضرّكم من غرّكم» بدا به حال شما، به يقين به شما آسيب رساند آن كه شما را فريفت». امام در پاسخ اين پرسش كه چه كسي آنها را فريفت، فرمود: «شيطان گمراه كننده و نفس فرمان دهنده به بدي. آنها را به آرزو فريفت و راه نافرماني را هموار و گشاده نمود. به ياري، وعده شان داد و با سر در آتش انداخت» (كلمات قصار نهج البلاغه، كلمه 323).
مي شود حريت و مروت پيشه كرد و مي شود نهرواني شد. به تعبير معصوم(ع) «مروت آن است كه خداوند تو را آنجا كه نهي كرده نبيند و از آنجا كه امر فرموده، غايب نيابد».
محمد ايماني

رسانه هاي آمريكايي و صهيونيستي: چين به تحريم ايران «نه» گفت

سرويس سياسي-
رسانه هاي غربي با اشاره به تلاش باراك اوباما براي همراه كردن پكن به اعمال فشار بر ايران در گزارشات متعدد اذعان كردند كه چين به تحريم ايران پاسخ «نه»گفته است.
روزنامه انگليسي فايننشال تايمز در اين باره نوشت: «چين بر موضع خود در قبال ايران ايستاده است.»
براساس اين گزارش، باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا روز سه شنبه در جريان سفر به چين تلاش كرد مقامات اين كشور را به افزايش بر برنامه هسته اي ايران متقاعد سازد اما هيچ تعهد علني روشني درباره حمايت پكن از تحريم ها دريافت نكرد.
فايننشال تايمز در ادامه به بخش هايي از اظهارات رئيس جمهور آمريكا در كنفرانس خبري مشترك با همتاي چيني اش اشاره كرد و نوشت: باراك اوباما گفت وي و هوجينتائو، رئيس جمهور چين هر دو بر سر اين موضوع توافق كرده اند كه ايران بايد تضمين هايي به جامعه بين المللي بدهد كه برنامه هسته اي اش صلح آميز و شفاف است وي افزود اگر تهران در استفاده از اين فرصت باز بماند پيامدهايي وجود خواهد داشت.
اما هوجينتائو گفت حل صحيح مسئله هسته اي ايران از طريق گفت وگو و مذاكره براي ثبات خاورميانه بسيار حائز اهميت است.
در بخش ديگري از اين گزارش با اشاره به زمان و امتيازاتي كه دولت آمريكا براي همراه كردن ساير اعضاي گروه 1+5 به اعمال فشارهاي بيشتر عليه ايران هزينه كرده آمده است: در مقابل چين به شكل تاريخي كمتر در موضوع هسته اي ايران و سياست خاورميانه درگير بوده است و عموماً روابط تجاري فزاينده اي در حوزه انرژي با اين كشور داشته است.
روزنامه ديلي تلگراف هم با اشاره به موضوعات مطرح شده پيرامون سفر اوباما به چين نوشت: اختلاف نظرهاي اساسي اوباما و هوجينتائو درباره ايران در ديدار اخيرشان كاملاً مشهود بود.
به نوشته اين روزنامه به رغم اظهارات گرمي كه سران آمريكا وچين در خصوص افزايش همكاري هاي دو جانبه مطرح كردند اختلاف نظرها بر سر مسايل عمده همچنان اين دو قدرت را از يكديگر جدا مي كند.
ديلي تلگراف در ادامه افزود: در اين ديدار دو طرف براي دستيابي به ديدگاه مشتركي در خصوص زرادخانه هسته اي كره شمالي تلاش كردند كه به توافق بر سر لزوم بازگشت پيونگ يانگ به مذاكرات شش جانبه خلع سلاح هسته اي منجر شد اما درباره ايران در حاليكه واشنگتن خواستار اتخاذ خط مشي تندتري از طرف پكن بود اختلاف دو طرف به شدت بارز به نظر مي رسيد.
اين روزنامه هم با اشاره به تهديدات اوباما مبني بر روبرو شدن ايران با پيامدهاي عدم پذيرش پيشنهاد غرب نوشت: به رغم تهديدات اوباما اما رئيس جمهور چين تاكيد كرد كه اختلافات با ايران بايد از طريق گفت وگو و مذاكره حل شود.
شبكه خبري فاكس نيوز نيز كه خبرنگار خود را همراه اوباما به پكن اعزام كرده بود درباره نتايج مذاكرات رؤساي جمهوري چين و آمريكا اعلام كرد: پاسخ مقامات چيني به اوباما براي تحريم ايران منفي بود.
«ميجرگرت» در اين باره گفت: روز سه شنبه در چين رئيس جمهور آمريكا به مسئله اتمي ايران اشاره كرد و هوجينتائو رئيس جمهور چين نيز گفت: حل و فصل مسئله اتمي ايران با گفتگو و راهكارهاي ديپلماتيك بسيار مهم است اين اشاره اي غيرمستقيم به اين موضوع است كه چيني ها گفتگو را ترجيح مي دهند و مي خواهند به جاي هرگونه رويارويي يا تحريم مذاكره صورت گيرد.
وي درباره نقش معاملات انرژي بين ايران و چين گفت: مقامات آمريكايي در اين خصوص كاملاً روشن و صريح عمل مي كنند تا جايي ما مي دانيم پانزده درصد از انرژي چين از ايران تامين مي شود از ديگر سو برخي ديگر از معاملات تجاري نيز مسئله را پيچيده مي كند اوباما از مقامات چيني درباره همگامي آنان براي تحريم فوري ايران پرسيده بود و پاسخ مقامات چيني منفي بود.
خبرنگار فاكس نيوز در ادامه تصريح كرد: اوباما مي گويد اگر ايران نتواند نيات صلح آميز خود در برنامه اتمي را نشان دهد با پيامدهاي آن روبرو مي شود ولي اينكه اين پيامدها چه مي تواند باشد يكي از مسائل مبهم در پكن است.
روزنامه نيويورك تايمز هم يكي ديگر از رسانه هايي بود كه در اين باره گزارش داد: اوباما در پكن با پاسخ «نه» مقامات چيني مواجه شد.
براساس اين گزارش مقامات كاخ سفيد اذعان كرده اند كه در سفر به چين به اهداف خود در خصوص ايران نرسيده اند اما اوباما به نتيجه دادن تلاش هايش در درازمدت اميدوار است.
اذعان به ناكامي اوباما در تلاش براي همراه كردن مقامات چيني جهت اعمال فشارهاي بيشتر عليه ايران تنها مختص رسانه هاي غربي نبود بلكه رسانه هاي رژيم صهيونيستي نيز در اين باره اعتراف كردند كه تلاش اوباما براي متقاعد كردن چين به تحريم ايران بي نتيجه ماند.
پايگاه خبري صهيونيستي «جي تي اي» Jewish Telegraphic Agencyدر اين باره نوشت: «باراك اوباما» در سفر خود به چين تلاش كرد تا مقامات اين كشور را به حمايت از تحريم ها عليه ايران متقاعد كند، اما تلاش هاي وي در اين راستا بدون نتيجه ماند. بنابراين گزارش، «باراك اوباما» ديروز در حالي در كنفرانسي خبري پس از ديدار با «هوجينتائو» رئيس جمهور چين اعلام كرد كه آمريكا و چين در خصوص موضوع ايران به توافق رسيدند كه در بيانيه مشترك دو كشور آمده است: در اين نشست طرفين تنها «تعامل» و «گام هايي در جهت ايجاد اطمينان» را خواستار شدند.

چمدون (گفت و شنود)

گفت: راديو فردا- وابسته به سازمان سيا- در تحليلي گفته است، موسوي و كروبي تصور مي كردند جنبش سبز به خاطر آنها راه افتاده ولي حالا متوجه شده اند كه حضور آنها فقط يك بهانه براي مخالفان جمهوري اسلامي بوده است.
گفتم: خب! حالا كه فهميده اند هيچ كاره هستند، چرا از ادامه خيانت دست برنمي دارند؟
گفت: اتفاقاً راديوي سازمان سيا به همين نكته اشاره كرده و گفته است حالا ديگر آنها غير از همراهي با مخالفان جمهوري اسلامي چاره اي ندارند و مي گويد، كروبي خودش را جلو انداخته و موسوي براي رسيدن به جنبش دنبال آن مي دود!
گفتم: خودشان را به چه روزي انداخته اند كه در داخل كشور آبرويي ندارند و دشمنان هم بعد از استفاده از آنها ديگر برايشان تره هم خرد نمي كنند.
گفت: چه عرض كنم؟! خيلي به حمايت آمريكا دل بسته بودند!
گفتم: يارو مدتي براي يكي از خان ها پادويي مي كرد به اين اميد كه چيزي بهش برسه. يك روز خان با عجله اومد خونه و به يارو گفت؛ زودباش چمدونت رو ببند. يارو با ذوق زدگي پرسيد كجا؟ كنار دريا؟ يا دامن صحرا؟ خان گفت؛ به تو ربطي نداره كه من مي خوام كجا برم، تو فقط چمدونت رو ببند و از جلو چشمم دور شو!

كيهان و خوانندگان

¤در خبرها آمده بود كه بوش، رئيس جمهور سابق آمريكا كه دستش به خون ميليون ها انسان بي گناه آلوده است، از اصلاح طلبان حمايت كرده و آن ها را خط مقدم خود معرفي كرده است. اي كاش اين اصلاح طلبان آن قدر استقلال راي داشتند تا واكنش منفي عليه بوش انجام دهند.
مهدي گودرزي از اصفهان
¤8 ماه پيش وقتي اوباما به رياست جمهوري آمريكا رسيد، كيهان نوشت كلاغ سياه وارد كاخ سفيد شد. آن موقع، آقايان دوم خردادي از اين نوشته كيهان ناراحت شدند. حالا كه دولت آمريكا 55 ميليون دلار انعام براي حمايت از ضدانقلاب، تمديد تحريم هاي ايران و بلوكه كردن دارايي هاي بنياد علوي ايران را تصويب كرده است، درستي نوشته كيهان ثابت شده است.
امير شيرازي
¤از همه مسلمانان ايران، چه شيعه و سني، تقاضا مي شود كه با اتحاد، مانع فتنه جديد آمريكا و صهيونيسم با همكاري آل سعود در كشتار شيعيان مظلوم يمن براي ايجاد تفرقه بين برادران مسلمان شوند.
گلمحمد نوراني از مهدي شهر
¤در شرايطي كه مسلمانان يمن دچار بحران شده اند، لازم است كه دولت هاي اسلامي گرد هم بيايند و كنفرانس سران كشورهاي اسلامي را تشكيل دهند تا اين مسئله را حل كنند.
يك هموطن
¤از قوه قضائيه تقاضا مي شود كه براي ممانعت از ايجاد آشوب در 16 آذر، عوامل اغتشاشات گذشته به اشد مجازات برسند.
يك كارشناس مشاوره از تهران
¤ضمن تشكر از روزنامه كيهان، اعلام مي كنم كه همواره بر مواضع بر حق خودتان پايبند باشيد، چون ما هميشه پشتيبان شما هستيم.
خاني از املش
¤كاهش 20 ليتر از سهميه بنزين ، مردم را با مشكل رو به رو خواهد كرد چون پيش از اين 100 ليتر هم كفاف نياز مردم را نمي داد.
يك هموطن
¤به رغم آنكه دولت اعلام كرده از اولياء دانش آموزان پول دريافت نشود اما پس از يك ماه از سپري شدن سال تحصيلي مبلغ 30 هزار تومان دريافت كردند و اكنون كه در آستانه ورود به آذر ماه هستيم اعلام كرده اند كه بايد 110 هزار تومان ديگر بدهيم.
يك ولي دانش آموز از آمل
¤چرا مجلس شوراي اسلامي رزمندگان را از طرح جامعه ايثارگري حذف كرده است.
دريايي از تنكابن
¤تشكر مي كنم از دست اندركاران ستون «خوان حكمت» كيهان و پيشنهاد مي كنم مطالبي هم در زمينه گناه كبيره، تهمت و عواقب آن در جامعه اسلامي از ديدگاه آيت الله جوادي آملي چاپ كنيد.
يك شهروند تهراني
¤از رئيس بانك مركزي تقاضا مي كنم كه تكليف كساني مثل بنده را كه در انتظار دريافت وام خودرو هستم روشن كنند.نزديك به دو سال است كه نامه مصوب وام خودرو را در دست دارم اما چه فايده كه در اين مدت ميان سرپرستي بانك ملي و شعبه بانك سرگردان شده ام و مدام در رفت وآمد هستم و هنوز مشخص نشده كه بالاخره اين وام به دستم خواهد رسيد يا نه.
جعفر كاظمي از تهران
¤از كارگران منطقه خليج فارس جاده قديم كرج هستم. اخيرا دچار بيماري قلبي شده و مجبور شدم به بيمارستان ميلاد تهران مراجعه كنم. به من گفتند 5/2 ميليون تومان به حساب بريزم تا با استفاده از بالون ناراحتي قلبم را برطرف كنند. پرداخت اين مبلغ به هيچ وجه در توان من نيست و از دولت خواهش مي كنم كه بيمارستان ها را به بخش خصوصي واگذار نكند.
غلامي
¤از آقاي حاجي بابايي وزير جديد آموزش و پرورش تقاضامندم درباره قانون بازنشستگي پيش از موعد ، يك فكر اساسي بكنند چرا كه اجراي اين قانون باعث شده كه نيروهاي خوب و كيفي آموزش و پرورش از گردونه خارج شوند كه طبعا ضربه بزرگي به آموزش و پرورش است. به نظر مي رسد كه اين قانون را يا بايد محدود و يا اجراي آن را مدتي متوقف كنند.
يك فرهنگي
¤از دولت محترم تقاضا مي شود كه يك بازنگري جدي روي قانون كار شود. زيرا برخي از شركت ها از بيكاري موجود در جامعه سوءاستفاده مي كنند و جوانان را بدون اين كه برايشان بيمه رد كنند به كار گرفته و هرچه هم مي خواهند از آن ها كار مي كشند.
يك شهروند از كاشان
¤قيمت نان در روزنامه ها اعلام شد كه كار بسيار درستي است. اما برخي از نانوايي ها با ريختن چند دانه كنجد روي نان، قيمت آن را خودسرانه افزايش مي دهند. بايد با اين امر هم برخورد شود.
علي اكبرزاده
¤از شهرداري منطقه يك تهران تقاضا دارم كه طرح هاي مصوب خود براي محله «باقلازار شميران» را به اجرا در بياورد تا مالكين و اهالي محل تكليف خود را در حال و آينده بدانند.
اميني نيا
¤از عملكرد ماموران مبارزه با مواد مخدر شهرستان بوشهر تشكر مي كنم. آنها در جمع آوري موادفروشان بافت هاي قديمي اين شهرستان بسيار خوب عمل كردند.
يك هموطن از بوشهر
¤از نيروي انتظامي قم تقاضامندم كه سري هم به بوتيك فروشي هاي خيابان هاي سالاريه و دور شهر بزنند تا شاهد جواناني باشند كه شئونات اسلامي را رعايت نمي كنند.
زيبا سليماني
¤مسئولان وزوان اصفهان قول داده بودند كه با توجه به بزرگي اين شهر كلانتري آن را راه اندازي كنند اما متاسفانه تاكنون در حد وعده و وعيد باقي مانده است. از مسئولين محترم نيروي انتظامي تقاضا مي كنيم كه در راه اندازي كلانتري اين شهر مساعدت لازم را به عمل آورند.
راهب از وزوان اصفهان
¤در يكي از روستاهاي حاشيه جنگل در استان گيلان، يك لوله گاز به تازگي كار گذاشته شده است كه به دليل نداشتن علمك، براي اهالي روستا قابل استفاده نيست. لطفا ترتيبي داده شود تا همه اهالي اين روستا نيز از نعمت گاز بهره مند شوند.
زهره احمدي
پاسخ روابط عمومي شهرداري منطقه 15
در پاسخ به مطلب مندرج در ستون پيام مردمي روزنامه وزين كيهان مورخ 11/8/88 درخصوص وجود انبار چاي چند هكتاري مترو كه در محله اسلام آباد افسريه به آگاهي مي رساند بر اساس مصوبه كميسيون ماده پنج بخشي از ملك مذكور در طرح گذر قرار گرفته و قسمتي از آن نيز داراي كاربريهاي مسكوني، فرهنگي، آموزشي، مذهبي و فضاي سبز مي باشد و شهرداري منطقه 15 به منظور تأمين سرانه هاي موردنياز محله مذكور توافقات اوليه را با مالكين ملك انجام داده و با نهايي شدن آن بخشي از تقاضاي شهروندان در ارتباط با ايجاد مراكز اجتماعي، فرهنگي و فضاي سبز محقق خواهد شد.
پاسخ روابط عمومي وزارت راه و ترابري
در پاسخ به مطلب مندرج در خصوص افزايش زمان توقف اتوبوسها براي اقامه نماز از 20 دقيقه به 30دقيقه در صفحه 2 مورخ 12/8/88 آن روزنامه به آگاهي مي رساند: «شركتها و موسسات مسافربري مكلفند رانندگان تحت پوشش خود را موظف نمايند ضمن حفظ شئونات، در وقت انجام فرايض ديني در مكان مناسب و به مدت لازم توقف نمايند. از آنجا كه رويكرد اصلي اين سازمان در بخش مسافري ارتقاء سطح خدمات و افزايش سطح رضايتمندي مسافرين گرامي است كه بعنوان يكي از برنامه هاي اصلي اين بخش مورد توجه جدي مي باشد. در اين ارتباط و براي دستيابي به رضايتمندي ملموس مسافرين و توجه به موضوع توقفهاي بين راهي ناوگان براي اداي فريضه نماز موارد و تأكيدات لازم به سازمانهاي استاني تابعه ابلاغ گرديده است تا سازمانهاي استاني ضمن هماهنگي با تشكلهاي صنفي ذيربط و ساير عوامل ذي مدخل نسبت به عملكرد شركتها و موسسات حمل و نقلي نظارت مضاعفي را معمول نمايند و در جهت افزايش ميزان رضايتمندي مسافرين بخصوص در زمينه توقفهاي بين راهي با تشكيل تيمهاي نظارتي و بازرسيهاي نامحسوس اهتمام ويژه معمول دارند.

علت تاخير در راه اندازي نيروگاه بوشهر صرفا فني است

كارشناسان و مقامات روسيه تاخير در زمان راه اندازي نيروگاه بوشهر را صرفا به دلايل فني دانسته و تاكيد كردند هيچ مسئله سياسي در تغيير اين زمان نقش نداشته است.
روزنامه روسي «نيز اويسيمايا گازيه تا»، در مقاله اي به قلم اندري ترخوف نوشت: مقامات شركت روس اتم اعلام كردند كه تاخير در زمان راه اندازي نيروگاه اتمي بوشهر صرفا جنبه فني داشته و هيچ مسئله سياسي در تغيير زمان بهره برداري ازاين نيروگاه وجود ندارد.
«سرگئي نوويكوف» مدير دفتر مطبوعاتي شركت روس اتم در توضيح اين مطلب گفت: در واقع مراحل ساخت نيروگاه به طور كامل به پايان رسيده ولي تجهيزات نصب شده در نيروگاه نيازمند به گذراندن آزمايشات كيفي هستند كه اين كار براساس برنامه ريزي انجام شده پيش مي رود. البته براي انجام اين كار چند ماهي فرصت لازم است.
به گفته وي، زمان راه اندازي تاسيسات نيروگاه بوشهر با توجه به شرايط فني مشخص خواهد شد.
«سرگئي لاوروف» وزير خارجه روسيه نيز اعلام كرد: كشورش ارتباطي بين روند مذاكرات مربوط به حل و فصل برنامه هسته اي ايران و اعلام تاخير در زمان بهره برداري از نيروگاه اتمي بوشهر در سال جاري نمي بيند.
به گفته وي، در رابطه با ساخت اين نيروگاه مسائل سياسي به هيچ وجه دخالتي نداشته و كار تكميل اين طرح روند عادي خود را دنبال مي كند و تصميم گيري ها در اين رابطه با توجه به مسائل پيچيده، عميق و كاملا فني اتخاذ مي شوند.
خانم «اولگا تسيلووا» سخنگوي شركت «اتم استروي اكسپورت» هم در مصاحبه با ايرنا گفت: پيمانكاران فرعي نيروگاه هسته اي بوشهر طبق برنامه زمانبندي مورد توافق با شركت، به آزمايش تجهيزات نصب شده در نيروگاه مي پردازند و اين امر در مسير عادي جريان دارد.
وي افزود: براي ما اهميت فراوان دارد كه مراحل آزمايش تجهيزات و دستگاه ها و رآكتور نيروگاه هسته اي بوشهر با موفقيت و دقت كامل صورت گيرد تا در راه اندازي نيروگاه و بعد از آن هم مساله اي در رابطه با ايمني آن نداشته باشيم.
سخنگوي شركت اتم استروي اكسپورت وجود هرگونه مساله سياسي در راه اندازي نيروگاه هسته اي بوشهر را رد كرد و گفت: تنها مسايل فني در رابطه با اين نيروگاه است كه براي حل آنها تلاش مي شود.
«آندره نستير نيكو» سخنگوي وزارت خارجه روسيه نيز در همين رابطه تصريح كرد: تاخير در راه اندازي نيروگاه هسته اي بوشهر هيچ ارتباطي با مسايل سياسي ندارد و در اين رابطه با طرف ايراني هم هيچ مسئله اي نداريم.

مرندي: مناظره بي بي سي عادلانه نبود

استاد دانشگاه تهران كه در مناظره اخير شبكه بي بي سي در دوحه به نفع برنامه هسته اي ايران صحبت كرده بود اظهار داشت كه اين مناظره در شرايط عادلانه و بي طرفانه از سوي مجريان برنامه برگزار نشد.
«محمد مرندي» در گفت وگو با ايرنا با بيان اين مطلب تاكيد كرد: اين نوع مناظرات خوب است اما بي بي سي در يك اقدام غير اخلاقي پيش از آن در بين حضار پوستر و بيوگرافي هايي از برنامه هسته اي ايران منتشر كرده بود كه بسيار عليه ما بود.
اين كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه تاكنون اين مناظره 7 بار پخش شده است، در پاسخ به اين سوال كه چرا در ابتدا نتيجه نظرسنجي 48 به 52 بوده و اكثريت كوچكي نسبت به صلح آميز بودن برنامه هاي هسته اي كشورمان ترديد داشتند، تصريح كرد: تعدادي از حضاري كه در آنجا حضور داشتند، غربي بودند و در ميان اعراب نيز تعداد اعراب غرب گرا قابل توجه تر بود.
وي خاطرنشان ساخت: البته تعدادي از جوانان و دانشجويان آزاده هم در جلسه مناظره حضور داشتند اما به دليل اينكه اين مناظره در خانه بي بي سي انجام مي شد، حضور آنها به نسبت اعراب غرب گرا كمتر بود.
مرندي افزود: افراد عرب حاضر در جلسه مناظره بعضا كساني بودند كه فرهنگ غربي داشتند و تمايلات آنها به كشورهاي غربي بيشتر بود.
اين كارشناس در پاسخ به سوالي در رابطه با افراد شركت كننده در مناظره گفت: عليرضا نوري زاده جداي از مسائلي كه در رابطه با وي وجود دارد، متاسفانه مستند و با صداقت صحبت نمي كرد.
مرندي اظهار داشت: نوري زاده در اين مناظره تلاش مي كرد تا ميان شيعه و سني اختلاف بياندازد و موضوع هسته اي كشورمان را به مسئله فرقه اي تبديل كند. وي تصريح كرد: خانم بريا علم الدين دبير سرويس خارجي روزنامه الحيات نيز تلاش مي كرد تا موضوع فعاليت هاي صلح آميز كشورمان را به مساله عرب و ايراني و موضوع نژادي را تقويت كند.

دو سر بيچارگي شيخ و مهندس نه مردم قبولشان كردند، نه آشوبگران (خبر ويژه)

عضو افراطي گروهك جبهه ملي به ارگان سازمان سيا گفت: موسوي و كروبي فقط يك بهانه و جرقه براي جنبش بودند.
كوروش زعيم در گفت وگو با راديو فردا با اشاره به روشن شدن هويت راديكال جنبش سبز از نگراني موسوي و كروبي نسبت به اين مسئله خبر داد و گفت: آنها نگران فاصله گرفتن جنبش از خود هستند. موسوي و كروبي در آغاز تصور مي كردند جنبش به خاطر آنها راه افتاده ولي به زودي متوجه شدند كه در واقع اين يك جرقه و بهانه بود. آقاي كروبي با هوشياري]![ زودتر متوجه اين واقعيت شد و كوشش كرد خودش را همراه خواسته هاي جنبش كند و سوار آن شود ولي آقاي موسوي در حال دويدن به دنبال جنبش است. نگراني اين دو نامزد ناكام جلوگيري از هرچه بيشتر دور شدن جنبش از خود آنهاست.
وي همچنين با اشاره به نگراني ايجاد شده در موسوي و كروبي درباره شكاف بيشتر ميان آنها و نظام گفت: آنها نمي خواهند با تندتر شدن شعارها، حكومت را وادار به واكنش هاي تندتر بكنند و در نتيجه موجب افزايش شكاف ميان آنها و نظام شوند. اين افزايش فاصله و ژرف تر شدن شكاف ميان آنها از يك سازش احتمالي كه هنوز آقايان به آن دلبسته اند، جلوگيري مي كند.
اذعان عضو گروهك جبهه ملي بر اينكه موسوي و كروبي صرفا بهانه اي براي به ميدان آمدن و يارگيري گروهك هاي ساختارشكن و برانداز بوده اند در حالي است كه اخيرا احمد صدرحاج سيدجوادي ضمن گفت وگو با كروبي از وي خواست «جبهه مدافعان منافع ملي» تشكيل دهد و همه گروههاي مخالف را گرد هم آورد.

قمپز مناظره به شما نمي آيد! (خبر ويژه)

تاكيد يك عضو مجمع روحانيون بر مناظره با رئيس جمهور و وزراي دولت، موجب مرور يك اتفاق جالب در 8 سال پيش شد.
سايت «الف» در واكنش به تاكيد مجيد انصاري به مناظره با رئيس جمهور و دولتمردان، نوشت: البته اين حق هر شهروندي است كه از مسئولان انتقاد و سوال داشته باشد اما آنچه باعث تعجب است، بيان موضوع مناظره و نقد رئيس جمهور از سوي آقاي مجيد انصاري است.
نويسنده سايت «الف» با اشاره به انتخابات سال 80 كه 7 نفر ديگر از جمله دكتر توكلي با آقاي خاتمي رقابت مي كردند و طفره خاتمي از مناظره، افزود: با شروع دوران تبليغات انتخابات رياست جمهوري ابتدا آقاي دكتر توكلي جناب آقاي خاتمي را به مناظره فراخواند. رئيس وقت سازمان صداوسيما پيش از انتخابات اعلام كرده بود، صداوسيما آمادگي برگزاري مناظره براي هر كدام از كانديداها كه مايل باشند را دارد. اما مسئله عجيب آن بود كه مدعيان توسعه سياسي و نقد و انتقاد و زنده باد مخالف من و شفافيت و... از اقدام توكلي در دعوت از آقاي خاتمي براي مناظره به شدت برآشفتند و اين درخواست وي را به باد انتقاد گرفتند. پيشتاز اين حملات هم جناب آقاي انصاري بودند كه با استدلالهاي عجيب و غريب، رد دعوت توكلي به مناظره توسط آقاي خاتمي را توجيه مي كردند.
سايت زيرنظر احمد توكلي با تاكيد مجدد بر استقبال از «مناظره» نوشت: وقتي رفتار احمدي نژاد در پذيرفتن مناظره هاي انتخاباتي را با دو رئيس جمهور قبلي مقايسه كنيم با همه انتقاداتي كه به برخي تصميمات و رفتارش وارد است، بايد به مرامش درود فرستاد و به او دست مريزاد گفت چرا كه او كاري را انجام داد كه هيچ مسئولي در طول تاريخ ايران تا قبل از اين انجام نداده بود. يعني سر يك ميز و مقابل مخالفش نشست و اجازه داد رقيب شخصيت و عملكرد او را با شديدترين الفاظ به نقد بكشد. برخي رقبا هم البته از اين فرصت كم استفاده نكردند و به او اتهاماتي مثل دروغگو، فالگير و رمال و... وارد كردند. البته احمدي نژاد هم كسي نبود كه در اين دعوا فقط كتك بخورد. او نه فقط حمله كرد، بلكه چندين جا از دايره انصاف هم خارج شد كه البته درست و قابل دفاع نبود. با اين حال بد نيست با وجدانمان خلوت كنيم و از خود بپرسيم درست است كه آقاي احمدي نژاد ايرادهاي بزرگي دارد، اما خداوكيلي آيا آقايان هاشمي و خاتمي يا حتي خود آقاي موسوي زماني كه در قدرت بودند، فرصت مناظره و نقد مستقيم را به مخالفانشان دادند؟ برادر عزيزمان آقاي انصاري و ديگر دوستان دوم خردادي بد نيست عملكرد خود، زماني كه در قدرت بودند را به ياد بياورند. مقايسه رفتار و گفتار اين برادران در سال هاي 80 و 88 مصداق اين شعر آموزنده است كه خوش بود گر محك تجربه آيد به ميان...

مزدبگيري مستقيم دستگاه اطلاعاتي پاكستان از CIA (خبر ويژه)

سازمان جاسوسي آمريكا مستقيماً به سازمان اطلاعاتي پاكستان پول پرداخت مي كند.
لس آنجلس تايمز فاش كرد سازمان سيا طي سال هاي اخير چند صد ميليون دلار به I.S.I (سازمان اطلاعاتي پاكستان) كمك مالي كرده و در مقابل، دستور ربودن و قتل تعدادي از افراد مورد نظر خود را صادر كرده است.
لس آنجلس تايمز از قول منابع مطلع آمريكايي نوشت: پرداخت پول به منابع اطلاعاتي پاكستان با موافقت رئيس جمهور جورج بوش آغاز شد و با روي كار آمدن باراك اوباما ادامه يافته است. سازمان اطلاعاتي پاكستان در مقابل پرداخت پول از جانب سيا به اين سازمان، ملزم به عمليات آدم ربايي و كشتن صدها نفر بوده است.
اين روزنامه توضيح نداده كه چه كساني هدف اين آدم ربايي و كشتار بوده اند.
روزنامه آمريكايي تعداد افراد ربوده يا ترور شده از طريق اين كمك مالي را حدود 600 تا 700 نفر اعلام كرد و نوشت: حجم كمك هاي مالي دولت آمريكا به دولت پاكستان به چندين ميليارد دلار بالغ مي گردد. اما بودجه اعطايي سازمان سيا به آي اس آي، جدا از اين كمك دولت به دولت است.
تزريق دلارهاي آمريكايي و سعودي در كنار ترويج سلفي گري و وهابيت و تأمين تسليحاتي گروه هاي تروريستي، پاكستان را به كشوري تجزيه شده، ناامن و ترورخيز تبديل كرده است به نحوي كه اين ناامني و ترور به مرزهاي همسايگاني چون هند و ايران نيز توسعه يافته است.
به دنبال ترور مشكوك بي نظير بوتو در پاكستان در آستانه انتخابات اين كشور، جريان همسو با آمريكا قدرت را در اسلام آباد به دست گرفت.
آمريكايي ها سياست تهديد و تشويق را عليه دستگاه اطلاعاتي پاكستان در پيش گرفته اند تا اين سازمان را به خدمت مقاصد استعماري خود درآورند. سازمان هاي اطلاعاتي و نظامي پاكستان پيش از اين از سوي دولت آمريكا متهم به دخالت در بمبگذاري بمبئي شده بودند. سازمان سيا همچنين از برخي از عوامل نفوذي خود در آي اس آي براي ايجاد نا امني در مرزهاي جنوب شرق ايران استفاده مي كند. چندي پيش با وجود به دام افتادن رئيس گروهك تروريستي ريگي توسط نيروهاي اطلاعاتي ايران، نامبرده توانست با مداخله ISI فرار كند.
گروهك ريگي ماه گذشته 80 نفر از شهروندان شيعه و سني را در منطقه مرزي «پيشين» سيستان و بلوچستان به خاك و خون كشيد.

باز هم مترو ريزش كرده؟! (خبر ويژه)

مديرعامل متروي تهران خطاب به دولت گفت: پيش از حل مشكلات جهان متروي تهران را دريابيد. محسن هاشمي كه در مراسم كلنگ زني عمليات اجرايي خط 3 مترو سخن مي گفت، همچنين هدفمند كردن يارانه ها را پيچيده و خطرناك توصيف كرد.
محسن هاشمي گفته است: پول كافي به مترو تزريق نمي شود. از صندوق ذخيره ارزي كجا مي خواهيد استفاده كنيد؟ من نمي فهمم دولت عدالت محور چرا كمك نمي كند.
مجادله اخير و جوسازي عليه دولت كه با برخي كارشكني ها و اشكال آفريني در جابجايي مسافران مترو نيز همراه شد در حالي است كه بنابر اعلام رئيس جمهور، دولت 600 ميليارد تومان به مترو كمك كرد و اين رقم در دولت هاي قبلي 100 ميليارد تومان بوده است.
از سوي ديگر انتشار اظهارات محسن هاشمي در گفت وگوي 10 سال پيش وي با روزنامه سعيد حجاريان (19 مهر 78) ابهامات موجود را جدي تر كرد. هاشمي در آن گفت وگو كه به تيتر يك روزنامه «صبح امروز» تبديل شد، مي گويد «شايعه ريزش مترو را خودمان دامن زديم تا پول بگيريم».
به گزارش رجانيوز، وي همچنين گفته است: «گاهي براي جذب مسئولان به سوي پروژه ها و گرفتن اعتبارات، احتياج به مقداري جوسازي داريم... ما هميشه پول مي خواهيم اما به ما كم پول مي دهند. براي اينكه براي بخش هاي اولويت دارمان پول بگيريم يك مقدار شلوغ مي كنيم كه آقا دارد مي ريزد و فلان و بهمان بياييد پول بيشتر بدهيد... بعضي وقت ها گرفتن اعتبارات به يك مقدار جو احتياج دارد»!

تشديد نگراني اصلاح طلبان از عواقب افراطي گري موسوي و كروبي (خبر ويژه)

انتقادها از موسوي و كروبي در درون جبهه اصلاحات به خاطر عدم رعايت مرزبندي با گروهك هاي ضدانقلاب و برانداز شدت گرفته است. يك عضو مركزيت حزب كارگزاران سازندگي از موسوي و كروبي خواست با ترسيم مرز ميان خود و معاندان نظام، از سوء استفاده آنها و لطمه وارد شدن به اصلاح طلبان جلوگيري كنند.
مرتضي سجاديان (مدير مسئول ارگان توقيف شده كارگزاران) به باشگاه خبرنگاران گفت: برخي از حاميان موسوي و كروبي هيچ دلبستگي به اين دو چهره اصلاح طلب و انقلابي(!!) ندارند. بايد قبول كرد برخي از كساني كه از اين چهره ها حمايت مي كنند نه تنها به معتقدات اين دو هيچ دلبستگي ندارند بلكه با آن خصومت مي ورزند.
وي متذكر شد: اين حمايت در واقع بهانه اي براي مخالفت با اصل نظام است چرا كه شعارهاي ضد نظام آنان در چارچوب خاستگاه جناح اصلاح طلب نيست.
سجاديان اظهار داشت: افراطيون با تشويق رسانه هاي بيگانه نه تنها حيثيت نظام را به بازي گرفته اند بلكه تلاش دارند اصلاح طلبان را هم از صحنه بيرون نمايند.
سجاديان افزود: موسوي و كروبي مي بايست با ترسيم مرزي ميان خود و معاندين نظام از سوء استفاده هاي آنان و لطمه وارد ساختن به اصلاح طلبان جلوگيري نمايند.
شماري از اعضاي فراكسيون اصلاح طلب مجلس نيز به تازگي در ملاقات با كروبي نسبت به عواقب ادامه روند افراطي گري فعلي و همسويي با گروهك هاي ضد انقلاب به وي هشدار داده و خواستار احياي مجدد مرزبندي با جريان هاي برانداز شده بودند.
ريزش گسترده هواداران از يك سو و بدگماني بيشتر نظام و نهادهاي قانوني آن نسبت به شعار اصلاح طلبي، علت اصلي نگراني ها و انتقادهاي اخير ارزيابي مي شود هرچند كه در ميان طيفي از فعالان جبهه اصلاحات، دغدغه جدي حفظ نظام و انقلاب در برابر دشمنان آن وجود دارد.

توضيح روزنامه اطلاعات (خبر ويژه)

همكاران محترم ما در روزنامه اطلاعات درباره خبر ويژه كيهان سه شنبه 26/8/88 توضيح زير را ارسال داشته اند.
مديرمسئول محترم روزنامه كيهان
با سلام و احترام- روزنامه كيهان در شماره مورخ سه شنبه 26/8/88 در صفحات اول و دوم، مطلبي زير عنوان «تمسخر ملت شريف ايران توسط يك بهايي در روزنامه اطلاعات» منتشر كرد. در اين رابطه ضروريست به اطلاع برسانيم گفتگويي كه مورد استناد قرار گرفته مصاحبه اي با آقاي هوشنگ سيحون بوده است كه توسط مدير روابط عمومي بنياد بوعلي سينا انجام شده است. اين بنياد، يك بنياد دولتي است و زيرنظر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي و استانداري همدان اداره مي شود. ضمناً بنياد مزبور سايت اينترنتي رسمي و مجازي دارد كه متن مصاحبه مزبور در صفحه اصلي آن قرار دارد.
بديهي است مصاحبه مزبور بيشتر در حوزه فني و معماري است. ظاهراً آنچه نويسنده محترم كيهان، تمسخر ملت ايران پنداشته است جمله اي است در مصاحبه در مورد اينكه مردم عموماً در مورد مسائل تخصصي مختلف ارائه ديدگاه مي كنند عين جمله عبارتست از «همه ملت ايران هم طبيب هستند، هم معمار». كاملاً بديهي است كه اين جمله اشاره تمثيلي است به اين نكته كه همه ما و شما مرتباً ديده ايم كه به محض اينكه به زبان مي آوريم سردرد داريم، نفر كنار دستي قرصي از جيبش درمي آورد و تجويز مي كند همين.
به نظر ما، اشاره آقاي سيحون، نقد نازكي بوده است به اين مقوله و هرگز تمسخري در كار نبوده و نويسنده محترم كيهان اندكي سخت گيري به خرج داده است. به هر حال اميدواريم اين گونه سوءتفاهمات در بين همكاران مطبوعاتي پيش نيايد و براي همكارانمان در كيهان آرزوي موفقيت داريم.
كيهان: ضمن تشكر از توجه همكاران گرامي در روزنامه اطلاعات گفتني است كه انتقاد خبر ويژه كيهان به بهايي بودن هوشنگ سيحون و عضويت وي در كلوپ صهيونيستي روتاري بود كه نامبرده نيز نه فقط آن را انكار نمي كند بلكه بر اين هويت نفرت انگيز خود اصرار نيز دارد. ضمناً گفتني است كيهان در همين ستون به عملكرد بنياد مورد اشاره نيز انتقاد كرده بود كه علاوه بر دست اندركاران بنياد ياد شده وزارت ارشاد نيز بايد پاسخگو باشد.