(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه اول آذر 1388- شماره 19518
 

اشراف اطلاعاتي حزب الله بر ارتش اسراييل
بررسي اقدامات و مواضع منفي اخير مسكو عليه تهران
بازي آمريكايي با كارت هاي روسي
جنگ نرم چيست ؟
جنگي كم هزينه اما خطرناك



اشراف اطلاعاتي حزب الله بر ارتش اسراييل

چند روز قبل روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارونوت گزارشي 150صفحه اي از دستيابي گسترده حزب الله به اسرار نظامي ارتش رژيم صهيونيستي منتشر كرد. طبق معمول در اين گزارش انگشت اتهام به سوي ايران و سپس سوريه دراز شده است. اگر چه در توان بالاي اطلاعاتي حزب الله شكي نيست اما انتشار چنين گزارشي در جاي خود قابل تأمل است بخصوص وقتي با موضوعي مانند توقيف كشتي فرانكوپ و جنجال هاي رسانه اي پس از آن هم زمان مي شود. آنچه مي خوانيد گزارش سايت آلماني دويچه وله (صداي آلمان) از اين گزارش است.مطالب مندرج در اين گزارش مورد تاييد روزنامه نيست.
¤ ¤ ¤
گزارش محرمانه ارتش رژيم صهيونيستي حاكي از اين است كه حزب الله لبنان با كمك ايران موفق شده است، اطلاعات محرمانه در مورد استراتژي ارتش اسراييل را به دست بياورد. اين خبر مانند بمبي در اسراييل و لبنان منفجر شد. روزنامه يديعوت آحارونوت گزارشي 150 صفحه اي در اين مورد منتشر و در آن اشاره كرده كه حزب الله با كمك ايران موفق شده است از تمامي اسرار محرمانه ارتش اسراييل و نحوه فعاليت آن در مرزهاي شمالي اسراييل با لبنان سردرآورد. اين موضوع باعث شده تا ارتش اسراييل سراسيمه در صدد تغيير استراتژي نظامي خود به خصوص در نحوه آرايش نيروها و استقرار در مرزهاي لبنان و چگونگي فعاليت گشتي ها برآيد. رونين برگمن تحليلگر نظامي اسراييلي كه روابط نزديكي نيز با مسئولان سازمان اطلاعات اسراييل دارد، به دويچه وله گفته است كه از زمان عقب نشيني ارتش اسراييل از جنوب لبنان، حزب الله كمك هاي اطلاعاتي زيادي از ايران دريافت كرد. وي افزود: آن چنان كه از گزارش برگمن برمي آيد، سفارت ايران در بيروت، مركزي را به نام مركز فرهنگي و آموزش اسلامي، راه اندازي كرده و در آن به اعضاي حزب الله آموزش زبان عبري مي دهد. در گزارش يديعوت آحارونوت آمده است كه عماد مغنيه فرمانده نظامي حزب الله كه دوسال قبل ترور شد، به گروهي از فلسطينيان آموزش شنود مكالمات تلفني و نحوه كنترل رسانه ها و وب سايت هاي اسراييلي (رژيم صهيونيستي) را داده است. گروه مذكور به مرور بزرگ تر و فعال تر شده و اكنون به درجه اي رسيده كه توانسته است به راحتي اسرار ارتش اسرائيل را به دست آورد. گزارش اطلاعاتي اسراييل (رژيم صهيونيستي) حاكي از اين است كه حزب الله براي دستيابي به اين اطلاعات از چند منبع استفاده كرده است. پس از ايران، سوريه است كه از امكانات خود در مرز با اسراييل استفاده كرده و اطلاعات به دست آمده از مكالمات افسران و سربازان اسراييلي را به حزب الله داده است. بعد از آن نيز حنان تننباوم افسر اسراييلي اسير نزد حزب الله كه چند سال قبل آزاد شد، قراردارد. حنان تننباوم افسر ارتش اسراييل كه در عملياتي در سال 2001 به اسارت حزب الله درآمد، تا سال 2004 در اختيار حزب الله بود و در اين سال با ميانجيگري سازمان اطلاعات آلمان و طي تبادل اسرا با اسراييل آزاد شد. وي افزود: مسئولان و تحليلگران اسراييلي بر اين باور هستند كه تننباوم در مدت اسارت خود نزد حزب الله هر آنچه اطلاعات نظامي در مورد فعاليت ارتش اسراييل و ساير امور محرمانه داشته را در اختيار حزب الله قرار داده است.
دويچه وله ادامه داد: گزارش اطلاعاتي اسراييل در مورد توانايي هاي حزب الله، تنش ميان دو طرف را بيش از پيش پيچيده كرده و روند اين تنش ها را رسما وارد فضاي اطلاعاتي كرده است. دويچه وله در ادامه نوشت: اسرائيل مدعي است اسنادي در اختيار دارد كه نشان مي دهد ايران فعاليت و همكاري اطلاعاتي نزديك با حزب الله عليه اسراييل دارد. اين موضوع هر چند از طرف سفارت ايران با پاسخي رسمي مواجه نشده است، اما با توجه به تبليغات اسراييل عليه ايران، نوك پيكان حملات را بار ديگر متوجه تهران مي كند. روزنامه يديعوت آحارونوت در پايان اين گزارش به اطلاعاتي مفصل اشاره مي كند كه حزب الله فهرستي از اطلاعات مورد نظر خود در مورد ارتش اسراييل را تهيه و تمامي آنها را با كمك ايران به دست آورده است. اين اطلاعات شامل مسائل مربوط به افسران مهم اسراييلي از جمله فرمانده جبهه شمالي، پايگاه هاي ارتش اسراييل در طول مرز با لبنان، چگونگي آرايش نيروها، اطلاعات در مورد گروه هاي كماندوي ويژه ارتش، اطلاعات در مورد تانك ها و نحوه آرايش و فعاليت آنها و مكان هايي كه اسراييل دوربين هاي مراقبت كار گذاشته است. در كنار تمام اين امور، حزب الله اطلاعات بسيار مفيدي هم از شيوه تماس برقرار كردن افسران و فرماندهان ارتش اسراييل دارد.
منبع: پايگاه اطلاع رساني دويچه وله
مترجم : احسان سعادت

 



بررسي اقدامات و مواضع منفي اخير مسكو عليه تهران
بازي آمريكايي با كارت هاي روسي

محمد صرفي
اخيراً روسيه در صحنه روابط بين الملل سه كارت منفي در برابر ايران رو كرده است. كارت هايي كه به نظر مي رسد بيش از آنكه متضمن منافع مسكو باشند، باعث خشنودي سياستمداران در واشنگتن مي شوند.
S300
اولين كارت رو س ها عدم تحويل موشك هاي «300S» بود كه با واكنش مقامات در تهران مواجه شد. سرلشگر فيروزآبادي، رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح با انتقاد از تأخير شش ماهه روسيه گفت: «آيا استراتژيست هاي روسيه اهميت ژئوپولتيك ايران را در امنيت روسيه درنظر نمي گيرند، چرا بايستي موشك هاي دفاعي 300S كه با تفاهم دو دولت براي اقدامات دفاع از ايران مورد توافق قرار گرفته است، مجوز ارسال دريافت نمي كند و بيش از 6ماه است از وقت تحويل آنها از طرف روس تخطي شده است.»
احمد وحيدي- وزير دفاع- هم در اعتراض به مسكو اعلام كرد: «در موضوع خريد 300S با روسيه قرارداد داريم و فكر نمي كنيم براي طرف روسي مناسب باشد كه در دنيا به عنوان يك همكار نامطمئن جلوه گر شود. اگر روسيه نيز همينطور فكر كند بايد به قرارداد خود عمل كرده و تحت تأثير فشار صهيونيست ها قرار نگيرد، البته ما اميدواريم هرچه سريع تر اين موضوع حل و فصل شود.»
تهديد به تحريم
مسكو دومين كارت خود را يكشنبه هفته گذشته روي ميز گذاشت. ديميتري مدودف و باراك اوباما در حاشيه نشست سران آسيا و اقيانوسيه در سنگاپور ديدار كردند و رئيس جمهور روسيه در اين ديدار گفت: «ما هنوز اميدواريم به توافقي كه قبلاً انتظارش را داشتيم برسيم و اينكه برنامه اتمي ايران صلح آميز باشد و نگراني جهاني را دامن نزند اما هنوز از آن نقطه فاصله داريم.» وي اضافه كرد: «روند مذاكرات روندي است براي نيل به هدفي مشخص و عملي. بنابراين اميدواريم تلاشهاي مشتركمان به نتيجه برسد اما اگر در اين مورد موفق نشويم مسلماً گزينه هاي ديگر هم قابل بررسي است.»
طرح قابل بررسي بودن «گزينه هاي ديگر» از سوي مدودف موجي از اخبار و گزارش هاي رسانه اي را درپي داشت. شاه بيت همه اين عمليات رسانه اي اين بود؛ روسيه با آمريكا درباره تحريم عليه ايران همراه شده است.
البته اين نخستين بار نبود كه چنين پالس هايي از سوي مسكو صادر مي شد.
چند روز قبل از اين اظهارات، رئيس جمهور روسيه و نيكلا ساركوزي همتاي فرانسوي اش با انتشار بيانيه اي مشترك اعلام كردند كه صبر جامعه بين المللي نامحدود نيست. اين دو شخصيت افزودند كه احتمال اعمال دور ديگري از تحريم ها را عليه ايران و برنامه هسته اي پيشرفته اين كشور، رد نمي كنند. اين سخنان درپي اظهارات قبلي مدودف خطاب به روزنامه نگاران آلماني هفته نامه اشپيگل ايراد شد كه حمايت روسيه را از تحريم هاي اضافي عليه ايران در صورت كوتاهي اين كشور در مغتنم شمردن فرصت پيش آمده براي همكاري با قدرت هاي جهاني در رابطه با برنامه هسته اي اش، محتمل دانسته بود. مدودف با اشاره به پيشنهادهاي ارائه شده كنوني به رهبران ايران، به مجله اشپيگل آلمان گفت: مايل نيستم كه تمامي اين روند به اعمال تحريم هاي بين المللي بيانجامد. اما اگر هيچ حركت رو به جلويي صورت نگيرد، هيچ كس چنين سناريويي را مستثني نمي كند. البته درباره انگيزه هاي ساركوزي از اتخاذ اين مواضع نياز به هوشمندي چنداني نيست. عصبانيت پاريس از برخورد مقتدرانه تهران مبني بر كنار گذاشتن طرف فرانسوي از مذاكرات كاملاً قابل درك است اما پشت پرده مواضع مسكو چيست؟
ظاهراً مسكو از رد شدن پيشنهاد هسته اي وين از سوي ايران نگران است. طبق مذاكرات اوليه وين يكي از گزينه ها، انتقال اورانيوم كمتر غني شده به روسيه براي غني سازي تا سقف حدود 20درصد و سپس تحويل آن به ايران بود. اما موضع گيري هاي غيررسمي در ايران نشان داد اين گزينه با مختصات فعلي از شانس چنداني براي پذيرش از سوي تهران ندارد و مقامات ايراني خواستار اعمال تغييرات جدي درمورد اين گزينه هستند.
گروگانگيري نيروگاه اتمي
يك روز بعد از موضع گيري مدودف، سرگئي شماتكو، وزير انرژي روسيه نيروگاه بوشهر را بعنوان سومين كارت مسكو رو كرد. وي درمورد نيروگاه اتمي بوشهر گفت «برنامه اعلام شده راه اندازي اين نيروگاه تا آخر سال 2009 عملي نخواهد شد» و دليل آن را «بروز برخي مشكلات و مسايل فني» عنوان كرد. البته كارت بوشهر براي روس ها كارتي تكراري است كه هر از گاهي آن را به بازي مي گيرند.
قرارداد احداث دو واحد نيروگاه اتمي آب سبك هر كدام با قدرت حدود يك هزار و 290مگاوات در آبان ماه سال 1353 با شركت آلماني «كرافت ورك اونيون» كه از شركت هاي تابعه «زيمنس» بود، منعقد شد، اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي، كار ساخت هر دو واحد نيروگاه متوقف شد.
هشت سال جنگ تحميلي از ديگر عواملي بود كه عملاً كار نيروگاه بوشهر را متوقف كرد. بالاخره اواسط دهه 70 قرارداد تكميل نيروگاه برق هسته اي بوشهر به مبلغ اوليه 800ميليون دلار بين ايران و روسيه امضا شد؛ اگر چه شواهد نشان مي دهد روس ها تاكنون مبالغ بيشتري براي اين پروژه دريافت كرده اند. البته در اين ميان از عوايد غيرمستقيم اين قرارداد براي مسكو نبايد غافل بود.
شركت اتم ستروي اكسپورت atomstroyexport كه بخشي از شركت هسته اي روس اتوم Rosatom متعلق به دولت روسيه است پيمانكار اين نيروگاه است. اين واحد قرار بود ده سال پيش و بعد از انجام عمليات اجرايي به بهره برداري برسد اما تكميل آن به دلايل مختلف تاكنون به تعويق افتاده است.
دشواري هاي فني، از جمله ضرورت تلفيق طراحي اوليه راكتور- كه توسط زيمنس آلمان انجام شده بود- با تكنولوژي روسي به ميزان قابل ملاحظه اي مانع پيشبرد به موقع عمليات اجرايي شد، ولي در عمل، دلايل سياسي همواره نقشي مهمتر از علت هاي فني در طولاني شدن زمان تكميل طرح و راه اندازي آن داشته است.
بازي آمريكايي
نگاهي به تحولات اخير جامعه جهاني و تعاملات روسيه و واشنگتن حاكي از آن است كه بازي جديد مسكو در برابر تهران پيش و بيش از آنكه يك بازي روسي- ايراني باشد، يك بازي آمريكايي- ايراني است. در اين بازي استراتژيك بدون شك روسيه يك بازنده تمام عيار است چرا كه سه كارت ضدايراني كه عملا امتياز به آمريكاست را رو كرده در حاليكه آمريكا تنها يك كارت مثبت به او داده است؛ صرفنظر كردن از سپر دفاع موشكي در همجواري روسيه.
دقت در ماهيت امتياز داده شده از سوي واشنگتن به مسكو نشان مي دهد روس ها فريب خورده اند. آنها امتيازي را گرفتند كه اساسا وجود خارجي نداشت. سال ها آمريكا استقرار اين سيستم موشكي را همچون سايه شمشير داموكلس بالاي سر روسيه نگه داشتند و او را از عواقب آن ترساندند اما ظاهرا روس ها هرگز جرأت نكردند سر خود را بالا بگيرند تا ببينند شمشيري در كار نيست.
حالا واشنگتن سايه شمشير خيالي را كنار برده و روس ها مجبورند به تعهدات خود عمل كنند. البته آنها هرگز گمان نمي كردند دچار چنين مخمصه اي شوند و تهران چارچوب وين را نپذيرد.
آنچه خط مشي سياست خارجي روسيه را تعيين مي كند اقتصاد است. حتي اگر مباحث اقتصادي هم در ميان نبود، باز هم روسيه براي برخورد با ايران دچار ملاحظات بسياري است. نينا مامدووا رئيس بخش ايرانشناسي انستيتو خاورشناسي آكادمي علوم روسيه در اين زمينه معتقد است: ضربه به روابط مسكو- تهران به سود دو طرف نيست اين كارشناس روس مي گويد: ايران بازاري با چشم انداز روشن و آينده اي مثبت بايد همواره مورد توجه روسيه باشد و لازم است تا روابط تجاري ميان دو كشور از وابستگي نظامي و سياسي رهايي يابد.
كارشناس روس در گفت وگوي خود با روزنامه نزاويسيماياگازتا افزود: روسيه بايد با ارزيابي دقيق موقعيت هاي سياسي نسبت به تنظيم روابط و مناسبات با ايران اقدام كند چرا كه ايران كشوري با اهميت فراوان و طرف مهم ژئوپلتيك براي روسيه است.
شايد به همين دليل باشد كه روس ها سرگئي ريابكوب معاون امور امنيتي و خلع سلاح وزارت خارجه خود را هفته پيش راهي تهران كردند تا مقامات ايراني را راضي به پذيرش چارچوب وين كنند. روزنامه نزاويسيمايا گازتا درباره اين سفر مي نويسد: «وي تلاش هاي متناوبي براي قانع كردن ايراني ها درباره مسئله هسته اي اين كشور بعمل آورد.» ظاهرا اين موضوع دردسري بزرگ براي روس ها شده است. آنها از دردسرهاي عملي كردن ادعاهاي خود آگاهي دارند و از همين رو بود كه چندي قبل ولاديمير پوتين، نخست وزير روسيه كه بيشتر ديپلمات ها مي گويند هدايت تعيين سياست روسيه در قبال ايران را برعهده دارد در مورد تهديد تهران به جامعه بين المللي هشدار داد و گفت صحبت از اعمال تحريم ها نابهنگام است. اظهارات كارشناسان مختلف هم مويد نظر پوتين است.
كارشناسان روسي مي گويند، عليرغم انتقادات مدودف از ايران، روسيه قصد از دست دادن ايران را ندارد. آنها معتقدند كه عراق و افغانستان در زير نفوذ غرب و آمريكا قرار دارند و روسيه نبايد ايران را از دست بدهد. اين كارشناسان همچنين مي گويند، اين به نفع روسيه است كه مناسبات خود را با جمهوري اسلامي بيشتر از اين تيره نسازد.
محمد عبدالسلام- كارشناس مصري- در گفت وگو با العربيه درباره رويكرد روسيه نسبت به ايران با اشاره به اينكه روسيه مناسبات خود با ايران را به خطر نخواهد انداخت، اظهارات اخير رئيس جمهوري روسيه در مورد ايران را تهديد به كودتا در مورد مناسبات ميان دو كشور دانست و گفت: ميان تهديد كردن و انجام اين تهديد فرق زيادي وجود دارد. محمد عبدالسلام گفت كه رئيس جمهوري روسيه پيش از آن نيز چنين تهديدهايي كرده بود.
با اين وصف، مواضع و سياست هاي اخير را چگونه بايد تفسير كرد؟ علت اين همه جنجال چيست؟ پاسخ اين است؛ عمليات رواني! حريف هاي ايران بهتر از هر كسي مي دانند تحريم، آنهم در حوزه انرژي تنها يك بلوف رسانه اي است و تاكنون تنها اسم تحريم آورده شده و هيچگاه به ماهيت و چگونگي آنها پرداخته نشده است. دو ماه پيش سرگي لاورف- وزير خارجه روسيه- از علت اين قضيه رمزگشايي كرد. او گفت اگر وارد محتواي تحريم ها شويم اختلاف ها شروع خواهد شد.
روسيه و غرب در ارزيابي خود از رويكرد ايران دچار اشتباهي استراتژيك هستند آنها گمان مي كنند تهران روي شكاف ميان 1+5 حساب ويژه اي باز كرده و به مسكو تكيه دارد؛ حال آنها مي توانند با راه اندازي يك بازي رسانه اي با نشان دادن اتحاد ميان خود و خالي كردن زير پاي ايران توسط مسكو، دست روي اين نقطه گذاشته و تهران را وادار به پذيرش توافق اوليه وين كنند. در واقع مواضع و سياست هاي اخير ارعاب به جاي اقدام است. حال كه اقدام عملي از سوي غرب و روسيه عليه ايران ممكن نيست، آنها اميدوارند با ارعاب به هدف خود برسند.
ايراني ها سوابق چندان درخشاني از روس ها سراغ ندارند؛ در گذشته هاي دور تجاوز به خاك ايران و اشغال برخي مناطق و در سال هاي اخير هم بدقولي هاي مكرر. حالا هم قدم در راهي گذاشته اند كه سال ها پيش واشنگتن رفته و به جايي نرسيده است. ايراني ها هر وقت تهديد ديده اند، راسخ تر شده اند هر چند يك ضرب المثل قديمي مي گويد سگ هايي كه زياد پارس مي كنند گاز نمي گيرند.

 



جنگ نرم چيست ؟
جنگي كم هزينه اما خطرناك

شبنم نادري
دلايل استفاده از جنگ نرم
انتشار مقاله مشهور جوزف ناي نظريه پرداز آمريكايي تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمريكايي foreign policyدر سال 1990 ديدگاه جديدي را به مخاطبان ارائه كرد كه براساس آن ايالات متحده به جاي آن كه از طريق بكارگيري آنچه كه قدرت سخت مي نامند به انجام كودتاي نظامي در كشورهاي رقيب اقدام كند؛ تلاش خود را بر ايجاد تغييرات در كشورهاي هدف از طريق تأثيرگذاري بر نخبگان جامعه متمركز مي كند.
براين اساس آمريكا مي توانست بجاي سرمايه گذاري ميليارد دلاري بر تئوري جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهديد شوروي خوانده مي شد، به سرمايه گذاري بر نخبگان جامعه شوروي از طرق مختلف اقدام كند. پس از فروپاشي شوروي جوزف ناي مقاله ديگري تحت عنوان «كاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسي در سال 2004 منتشر ساخت كه تكميل كننده نظرات قبلي او متناسب با تغييرات جهان در سال هاي پس از فروپاشي شوروي و بويژه تحولات ناشي از واقعه يازده سپتامبر در روابط بين الملل بود.
در مقاله مذكور جوزف ناي ديدگاه خود را درباره ايجاد تغييرات از طريق به كارگيري ديپلماسي عمومي در كنار بكارگيري قدرت نرم در ميان نخبگان جامعه هدف مطرح كرد. بعدها نظرات او تكميل تر شد و به عنوان دستورالعمل سياست خارجي آمريكا تحت عنوان بكارگيري «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس اين نظريه آمريكا با استفاده از ديپلماسي عمومي و قدرت هوشمند به برقراري نفوذ در بدنه جامعه هدف كمك مي كند. اين ديدگاه با دستورالعمل هاي اجرايي كه توسط كارشناسان اطلاعاتي آمريكا نظير دكتر «جين شارپ» تهيه شد، در سطح رسانه هاي گروهي به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد.
هم اكنون كشورهاي استكباري به اين نتيجه رسيده اند كه همان گونه كه استعمار به شيوه هاي قديم، ديگر جواب گوي نيازها و اقتضائات امروزه نيست و بايد در قالب استعمار نو وارد برخي از كشورها شد، از طريق جنگ سخت نيز چندان نمي توان موفقيت هاي موردنظر را كسب كرد. بنابراين سعي مي كنند با تمركز بر مسائل فكري، ايدئولوژيك و فرهنگي و در واقع با گشودن جبهه جنگ نرم، به اهداف خود برسند.
بنابراين جنگ نرم، امروزه مؤثرترين، كارآمدترين و كم هزينه ترين و درعين حال خطرناك ترين و پيچيده ترين نوع جنگ عليه امنيت ملي يك كشور است، چون مي توان با كمترين هزينه با حذف تهاجم خود قرار مي دهد.
جنگ نرم به روحيه، به عنوان يكي از عوامل قدرت ملي خدشه وارد مي كند، عزم و اراده ملت را از بين مي برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سياست هاي نظام را تضعيف مي كند، فروپاشي رواني يك ملت مي تواند مقدمه اي براي فروپاشي سياسي- امنيتي و ساختارهاي آن باشد. جوزف ناي قدرت نرم را شيوه غيرمستقيم رسيدن به نتايج مطلوب بدون تهديد يا پاداش ملموس مي داند. اين شيوه غيرمستقيم رسيدن به نتايج مطلوب قدرت است. بر اين پايه يك كشور مي تواند به مقاصد موردنظر خود در سياست جهاني نايل آيد، چون كشورهاي ديگر، ارزش هاي آن را مي پذيرند، از آن تبعيت مي كنند، تحت تأثير پيشرفت و آزادانديشي آن قرار مي گيرند و در نتيجه خواهان پيروي از آن مي شوند. در اين مفهوم آنچه مهم تلقي مي شود، تنظيم دستورالعملي است كه ديگران را جذب كند. بنابراين جنگ نرم، توانايي كسب آنچه كه مي خواهيد از طريق جذب كردن نه از طريق اجبار و يا پاداش مي باشد.(1)
شيوه اعمال جنگ نرم
شيوه عمده اين تأثيرگذاري نيز به اين صورت است كه ابتدا مجموعه مؤلفه هايي را در ارتباط با يك موضوع استخراج مي كنند؛ يعني در رابطه با موضوعي كه مي خواهند القائي درمورد آن داشته باشند، چند مؤلفه را استخراج كرده و سعي مي كنند دست كم نيمي از اين مجموعه مؤلفه ها صادق باشد. آن گاه اين اطلاعات صحيح را به عنوان پوشش و چتري به كار مي گيرند تا در دل آن، چند موضوع خلاف واقع و نادرست را با تجزيه و تحليل هايي و به عنوان كالا و خدمات فكري و فرهنگي به كام مخاطب بريزند. بنابراين با جذابيت ظاهري كه براي مخاطبان ايجاد مي كنند، آن ها را در پي بردن به انگيزه اصلي، دچار مشكل كنند. زيرا هنگامي كه مخاطب مي بيند چند مورد از اين مؤلفه ها صحيح است، ديگر كل آن پديده و تحليل ارائه شده از آن را مي پذيرد. دشمنان از اين طريق مي توانند اهداف مورد نظر خود را به مخاطب تحميل كنند. استفاده از قدرت نرم عليه تماميت ارضي، استقلال و هويت ملي كشور تنها در شرايط ضعف و شكست نظام اتفاق نمي افتد بلكه در «پيروزي هاي خيره كننده» هم از اين ابزار براي تضعيف موقعيت داخلي و بين المللي انقلاب و نظام استفاده مي شود. شيوه هاي به كارگيري جنگ نرم طي مراحل مختلف و با ابزار متفاوتي انجام مي گيرد. شايد اولين كاري كه در جنگ نرم انجام مي شود اين است كه شخص را نسبت به ديدگاه هاي خود دچار شك و ترديد مي كند. شك، فرد را دچار خلأ فكري و منطقي مي كند و او آماده مي شود تا چيزهاي ديگري را در ذهن بپذيرد.
بنابراين ابتدا فرد بايد نسبت به منابع فكري خود شك كند. در مرحله دوم، مخاطب بايد منابعي كه اطلاعات در آن ريخته مي شود را بپذيرد. براي نمونه دشمن مي گويد: رسانه هاي شما دروغ مي گويند يا همه واقعيت را نمي گويند و براساس منافع خودشان اين كار را مي كنند... در نتيجه نسبت به صحت عمل رسانه هاي خودي شك پيدا مي شود؛ ولي همچنان نياز هست كه منابع اطلاعاتي ديگري جايگزين آن شود. آن گاه سريعاً منابع رقيب از سوي دشمنان معرفي مي شوند. تزريق اطلاعات اين گونه صورت مي پذيرد. يكي ديگر از روش هاي مهم در جنگ نرم، فريب است؛ يعني مخاطب بايد به اين نتيجه برسد كه بايد اين كار را انجام دهد و راهي جز اين ندارد.
اين زماني است كه گزينه هاي مقابل او آنقدر محدود شود كه هرچه را در دايره گزينشش انتخاب كند، براي طرف مقابل، برد محسوب شود. ظاهراً تنوع هست ولي راه گريزي نيست.
مهم ترين و بالاترين سطح فريب اين است كه فرد را به خودفريبي بكشانند. گاهي فرد فريب مي خورد اما مي داند كه فريب خورده و چاره اي ندارد. گاهي نيز فرد فريب مي خورد اما هرچه تلاش مي كنند او را از دايره و تور فريب بيرون بياورند، امكان پذير نيست؛ چراكه نمي خواهد باور كند كه فريب خورده است.
شيوه ديگر اعمال جنگ نرم ايجاد ادبيات و روش هاي مطلوب براي جذب مخاطب ميباشد. هر انساني، ارزش ها و هنجارهايي در ذهن خود دارد. اگر مطالبي كه ديگران مي گويند تفاوت زيادي با اين ارزش هاي ذهني داشته باشد، آن را پس مي زند. به عنوان مثال هيچ گاه فردي مذهبي پيامي كاملاً ضدمذهبي را نمي پذيرد و شديداً با آن پيام مقابله مي كند به همين دليل دشمن تلاش مي كند پيام مورد نظرش را باتوجه به ارزش ها و هنجارهاي مخاطبان، طراحي كند و با ادبيات و شيوه هايي كاملاً معقول و پسنديده مخاطب را در ابتدا جذب كرده و سپس مفاهيم و ارزش هاي موردنظر خود را به صورت نامحسوس به او القاء نمايد.
از اين رو يكي از مسائل پراهميت در جنگ نرم، طراحي ادبيات مناسب است. ادبياتي كه ظاهري ارزشمند داشته باشد. دشمنان، ادبيات و ارزش هاي ما را منفور و نامطلوب نشان مي دهند؛- ذهن مردم هم طبيعتاً به چيزهاي نازيبا گرايش ندارد- آن گاه يك ادبيات جايگزين مطرح مي كنند و از اين راه به مرور زمان بر تمايلات و رفتارهاي ما تأثير مي گذارند. اين گونه است كه بعد از مدتي، فرد دچار عميق ترين شكل فريب، يعني خودفريبي مي شود و هرگونه تلاش براي آزادسازي را تلاش براي نابودي مي انگارد و در نتيجه مقابل آن مي ايستد.
1 Joseph S Nye Soft Power: the Means to Success in World Poliics
New York: Public Affairs 2004page

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14