(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه اول آذر 1388- شماره 19518
 

به مناسبت يادواره شهيد زين الدين و شش هزار شهيد استان قم
روايت هاي كوتاه از سروهاي بلند
حماسه تيزپروازان هوانيروز در آزادسازي سوسنگرد
درس هايي از دفاع مقدس آنچه ملت ايران به دست آورد
آثار نماز شب



به مناسبت يادواره شهيد زين الدين و شش هزار شهيد استان قم
روايت هاي كوتاه از سروهاي بلند

72آبانماه سالروز شهادت سردار سرلشكر پاسدار شهيد
مهدي زين الدين است و قريب به 16 سال است كه از سال 73 تاكنون يادواره اين شهيد بزرگوار به همراه سرداران و شش هزار شهيد استان قم برگزار مي شود.
يادواره شهيدزين الدين و سرداران شهيد و شش هزار شهيد استان قم امسال نيز در مجتمع فرهنگي امام خميني(ره) شهر قم و در جوار گلزار مطهر علي بن جعفر(ع) برگزار شد. پيش از آغاز مراسم نماز مغرب و عشا به امامت آيت الله نوري همداني اقامه شد. پس از اقامه نماز ، تصاويري از يادواره سال گذشته و فعاليتهاي پيش از يادواره امسال براي شركت كنندگان پخش شد كه مورد استقبال مردم نيز قرار گرفت.
سردار ابراهيم جباري فرمانده سپاه قم اولين سخنران مراسم بود كه جهت ايراد سخنراني به جايگاه فراخوانده شد. وي كه به تازگي به اين سمت منصوب شده است ، ضمن تقدير و تشكر از سردار نوري فرمانده سابق سپاه قم بخش عظيمي از كار امسال را مرهون زحمات ايشان دانست و همچنين از دستگاههاي مختلف استان كه در هر چه بهتر صورت پذيرفتن يادواره همكاري داشتند قدرداني كرد. سردار جباري در ادامه به ذكر خصوصيات سردار شهيد زين الدين پرداخت و ابراز اميدواري كرد به عنوان يك بسيجي و پاسدار بتواند همراه و همدل با پاسداران اين استان كه 30 سال در صحنه هاي مختلف فداكاري كردند اهداف عالي اهل بيت(ع) و امام راحل و رهبر انقلاب راتحقق ببخشد.وي همچنين تاكيد كرد امشب روح بلند شهيد زين الدين و شهداي عزيز ميهمان ما هستند و بايد اين امر را استمرار دهيم و شهيدان در زندگي و حيات طيبه ما حضور داشته باشند.
روايت چند داستان كوتاه توسط مجري يادواره حلاوت و شيريني خاصي به محفل بخشيد و قرائت عهدنامه اي با شهدا كه توسط فرزند شهيد علي اصغر وحيدي خواه اين لذت را دوچندان كرد. مرشد خواني برنامه اي كه از سال گذشته به يادواره اضافه شده و با اينكه دومين سال حضورش در يادواره شهداي استان قم را سپري مي كرد، ولي با اجراي متفاوت از سال گذشته و فرم جديدش و شعرخواني دررثاي رزمندگان لشكر 17 علي بن ابي طالب (ع) قم از ديگر برنامه هاي متنوعي بود كه توانست مدعويين را به فيض برساند. همچنين در مرشد خواني به شهيد محمد رضا شفيعي اشاره شد و سالم ماندن پيكر مطهر اين شهيد عزيز بعد از 16 سال كه در اسارت به شهادت رسيده بود.
در ادامه اين مراسم سردار سرلشكر مصطفي ايزدي از فرماندهان عالي رتبه ستاد كل نيروهاي مسلح نيز به ايراد سخنراني پرداخت. وي با اشاره به شخصت شهيد زين الدين تصريح كرد: شهيد زين الدين مانند يك شمع رزمندگان اسلام پروانه وجود او بودند و به او عشق و ارادت داشتند و بر قلوب فرماندهي مي كرد و طريقي كه انتخاب كرده بود بر اساس تربيت الهي و اسلامي بود. شهيد زين الدين در مبارزات، محور و در دفاع و پاسداري از انقلاب اسلامي ستون رزمندگان اسلام در مراحل مختلف دفاع مقدس بودند.
سردار سرلشكر ايزدي تاكيد كرد: پيروزي ما در دفاع مقدس نه به دليل امكانات بلكه به دليل قدرت ايمان رزمندگان بود كه در اين مسير در مراحل مختلف انقلاب و دفاع مقدس گام به گام به پيش رفته ايم و نصرت خداوند شامل ما شده است.
اجراي تئاتر و مديحه سرايي سيد مهدي ميرداماد پايان بخش يادواره سردار سرلشكر پاسدار شهيد مهدي زين الدين ، سرداران و شش هزار شهيد استان قم بود و شبي به يادماندني در جوار شهدا در مچتمع فرهنگي امام خميني قم رقم خورد. لازم به ذكر است در اين يادواره ياد و خاطره آيت الله مشكيني(ره)، حجت الاسلام حسين ايراني(ره) و سردار شوشتري كه همراهان هميشگي يادواره بودند نيز گرامي داشته شد.
آنچه در ادامه مي خوانيد خاطراتي كوتاه از ستارگان هميشه روشن لشگر17 علي ابن ابي طالب (ع) است. دلمان مي خواست از همه شهداي اين لشگر پرافتخار ياد كنيم اما چه كنيم كه اين صفحه كاغذي بيش از اين مجال نمي دهد. شادي ارواح طيبه تمام اين چراغ هاي فروزان صلوات.
¤ زندگي با يك آيه
اهواز سخنراني داشتم. به مناسبتي آيه «اطيعواالله و اطيعواالرسول و اولي الامر منكم» را خواندم. بعد از اين كه صحبت هايم تمام شد، محمدحسين آمد پيش من. گفت: «حاج آقا! من خيلي اين آيه را دوست دارم. در تمام زندگي ام هم به آن عمل كرده ام.» پرسيدم: «مثلا كجا؟» گفت: «توي سربازي، به دستور امام از پادگان فرار كردم، بعد از انقلاب هم به فرمان امام، دوباره لباس سربازي اش را تنم كردم. دعا كنيد بيشتر بتوانم به اين آيه عمل كنم و در راه عمل به همين آيه بميرم.»
(سردار شهيد محمدحسين كبيري- فرمانده گردان مالك اشتر لشكر 17 علي بن ابي طالب(ع))
¤ نخ آخر
آمد پيشم و گفت: مادر من ديشب خوابي ديدم كه مي خوام براي شما تعريف كنم. خواب ديدم شهيد محمدعلي اميني (كه 40 روز زودتر از شهيد به شهادت رسيد) به خانه ما آمد و مدام به من مي گويد: ابراهيم بيا، بيا، بيا بريم. انگار كه خيلي عجله دارد و مي خواهد به هواپيما برسد كه من ديدم پنج نخ به دست و پا و گردنم بسته شده، چهار تا از نخ ها را پاره كردم ولي نخي كه به گردنم بسته شده بود پاره نكردم و از خواب بيدار شدم. گفتم: مادر خوابت را براي پدرت تعريف كن كه برايت تفسير كند. وقتي خوابش را براي پدرش تعريف كرد، پدرش بهش گفت: نخ هايي كه پاره شد، پدر و مادر، خواهر و برادرت بودند كه از آنها گذشتي و آن كه به گردنت بود و ازش نگذشتي همسرت است.
(سردار شهيد سيدمحمد ابراهيم جنابان- جانشين گردان لشكر 17 علي بن ابي طالب(ع))
¤ جگر شير
سال 1342 ما جوان بوديم و هنوز بچه نداشتيم، صبح رفت مسجد و آمد و گفت آقا را گرفتند و يك قندشكن برداشت و رفت كه بعد خواهرزاده اش آمد گفت دايي را گرفتند و بعد هم گفتند حاجي را كشتند كه خواهرشان خيلي بي تابي مي كرد و بعد از ظهر بود كه آمد، خيلي نترس بود و چند وقت خانه مواظبش بوديم تا دوباره شروع كرد و اعلاميه هاي امام را گير مي آورد و به همه جا ارسال مي كرد ؛از دوستان سربازي گرفته تا تبريز، زنجان، اهواز، همدان، قزوين، اصفهان و تهران؛ حتي من يك برادر تهران داشتم كه در دربار كار مي كرد و اعلاميه را توي نامه مي نوشت و براي برادرم مي فرستاد كه برادرم به او گفت اگر يك بار ديگر براي من از اين چيزها بنويسي برادري مان تمام مي شود و اگر اينجا نامه را باز كنند من را اعدام مي كنند.
(شهيد حسن ميرزايي- مربي آموزش لشكر 17 علي بن ابي طالب(ع))
¤ وضعيت اضطراري و بيت المال
يك روز مادرشان سراسيمه آمدند اتاق ما و گفتند: «غلامعلي! پدرت حالش بد شده، بايد سريع ببريمش بيمارستان». ديديم حاجي دارد مي دود سمت كوچه. گفتم: «كجا مي روي؟» گفت: «مي روم يك وسيله جور كنم، بابا را برسونيم بيمارستان». مادرشان گفت: «موتورت كه اينجاست!» نگاهي به ما انداخت و گفت: «اين موتور بيت المال است. با اين نمي شود». بعد دويد سمت خيابان.
(شهيد حاج غلامعلي ابراهيمي- جانشين تعاون لشكر 17 علي بن ابي طالب(ع))
¤ من هم حنا بستم اما...
بعد از شهادت پسر عمويش علي، آقا عليرضا به منزل ما آمد. هر چه اصرار مي كردم كه: «آقا عليرضا چيزي بخور»، نخورد. حتي دست هايش را هم از جيبش درنياورد. آخرين بار كه تعارف كردم، سرش را پايين انداخت و گفت: «زن عمو، من از شما خجالت مي كشم. من هم شب عمليات دست هايم را حنا بستم. اما الان شرمنده شما هستم كه دو پسر شما شهيد شده اند و من هنوز زنده ام».
سردار شهيد عليرضا محمدي- جانشين ادوات لشكر 17 علي بن ابي طالب(ع)
¤بهترين جا
عمليات والفجر چهار، شب هنگام مرا صدا كرد كه آماده باش بايد به جايي برويم و كسي هم از اين مسئله با خبر نشود. ساعت 12 شب دو نفري در ارتفاعات منطقه راه افتاديم و پس از طي تپه ها و كوه ها به منطقه اي رسيديم كه تاريكي شب اجازه نمي داد بدانم كجا هستيم. ناگهان با شليك گلوله ها از دو طرف راست و چپ متوجه شدم كه هر كجا هستيم ميان نيروهاي خودي و دشمن قرار داريم. از سيد جوياي اوضاع شدم. گفت: فهميدي كجا هستيم؟ گفتم بين دوست و دشمن. گفت: «آره، فردا بچه ها به ياري خدا اين تپه و تپه جلويي را تصرف مي كنند.» ساعاتي با او در تپه اي كه بين ما و دشمن قرار داشت نشستيم. سيد آرام مي گفت: اينجا بهترين و امن ترين محل است زيرا نه ايران اينجا را مي زند و نه عراق. گفتم: آخه هدف از اومدن به اين منطقه چي بود؟. گفت زير اين تپه بايد پست امداد بزنيم و آمبولانس بياريم.
(سردار شهيد سيدمحمد علوي- مسئول بهداري لشكر 17 علي بن ابي طالب(ع))
¤شب پرماجرا
شب عروسي محمد بود. مهمان ها آمدند و خانه پر شده بود. محمد با تعدادي از مردهاي مهمان از خانه بيرون رفت. همه سراغ او را مي گرفتند. موقع شام شد باز هم محمد نيامد. مهمان ها رفتند كه ديديم آمدند. مردها نالان بودند. هر كس جايي از بدنش درد مي كرد. در تظاهرات با گاردي ها درگير شده بودند. محمد اما آشفته تر بود. گفت «در تظاهرات بوديم كه يكي از بچه ها تير خورد. براي اينكه دست گاردي ها نيفتد مجبور شديم به هر زحمتي هست از معركه خارجش كنيم. حالا هم در يك مغازه پنهانش كرده ايم. من نمي توانم بمانم. بايد بروم و تا صبح نشده در قبرستان بقيع او را دفن كنيم.» گفتم: «مادر تو ديگر زن و زندگي داري. بايد مواظب خودت و كارهايت باشي» وكلي نصيحتش كردم. صبر كرد .حرفهايم كه تمام شد گفت: «شما درست مي گوييد اما اسلام از همه اينها واجب تر است.»
(سردار شهيد محمدحسين شيخ حسني- مسئول تأمين لشكر 17علي بن ابي طالب(ع))
¤حتي يك جفت جوراب
بعد از عمليات خيبر مهدي يك جفت جوراب به من داد و گفت: «اين جوراب را به امانت نزد خود نگه دار تا موقعش برسد!» پس از مدتي كه براي اعزام به جبهه آماده مي شد، امانتي اش را درخواست كرد. از او پرسيدم اين جوراب را چرا تا به حال نمي پوشيدي؟ گفت: «مادرجان، بيت المال بايد در راه خدا استفاده شود. ما حق استفاده شخصي از اموال دولتي نداريم، حتي يك جوراب.» اين اخلاق را در او بسيار سراغ داشتم. مواظبت او برانجام واجبات و مستحبات و ترك محرمات و مكروهات بسيار زياد بود.
(شهيد مهدي مرادي- كمك آرپي جي زن گردان امام سجاد(ع) لشكر 17 علي بن ابي طالب(ع))

¤مورچه ها در خانه آخرت!
به ياد دارم در منطقه خيبر، بچه هاي اطلاعات هر كدام براي خودشان در بيابان يك خانه آخرت درست كرده بودند و شب ها در آن به راز و نياز با خدا مشغول مي شدند. يك شب بعد از دعاي توسل، كه بچه ها به سراغ خانه هاي خود مي رفتند، شهيد نظري ثابت را ديدم و به شوخي گفتم: «تو هم چنين خانه اي درست كردي؟» به خنده گفت: «نه، فكر نمي كنم به اين زودي ها رفتني باشم، ولي شايد امتحان كنم.» يك شب ديدم كه به سراغ يكي از خانه ها مي رود. داخل قبر شهيد يوسفي رفت. حدود نيم ساعت در قبر بود. وقتي برگشت، گفتم: «چه خبر؟» گفت: «والله آن قدر مورچه ها مرا اذيت كردند كه از نكير و منكر غافل شدم. خدا كند در آن خانه هميشگي از اين مورچه ها نباشد!»
(سردار شهيد علي اكبر نظري ثابت- جانشين اطلاعات عمليات لشكر 17 علي بن ابي طالب(ع))
¤ ميانبر
محمدعلي، هنرمند بود. هنرش هم ذاتي بود. نه كلاسي رفته بود و نه آموزشي ديده بود. در ايام انقلاب، روي ديوار كوچه ها و خيابان با خطي زيبا شعار مي نوشت. وسايلش را كه آوردند، زير يكي از نقاشي هايش با خطي زيبا نوشته بود: «تا كربلا راهي نيست» 14 ساله بود كه راه را پيدا كرد و رفت.
(شهيد محمدعلي زرنوشه فراهاني)
¤ سوغات جبهه
رفته بوديم براي بسته بندي آجيل رزمنده ها، خواهرش روي يك كاغذ نوشت: «خدايا مي شه اين بسته آجيل به دست برادرم محمدحسين رباني نژاد برسه؟! داداش! يه يادي هم از ما بكن، خيلي دلمون برات تنگ شده». اين نوشته را تا كرد و گذاشت توي يك بسته. چند روز بعد كه محمدحسين آمد مرخصي، گفت: «براي خواهر خودم يه سوغاتي آوردم».گفتم: «خب، ببينم». قبول نكرد تا خواهرش آمد و گفت: «حالا چي هست؟». محمدحسين دست كرد توي جيبش و يك بسته آجيل درآورد. اصلا باوركردني نبود. همان بسته آجيلي كه براي محمدحسين نوشته بود، به دست داداشش رسيده بود و حالا او، اين بسته رو براي خودش سوغاتي آورده بود.
(شهيد محمدحسين رباني نژاد)
¤ گريه هاي بي حد
قبل از عمليات والفجر8 رفتارو حالتش طوري بود كه احساس مي كردي شهيد شدنش حتمي است. آن موقع گردان حضرت معصومه(س) در خط پدافندي اروند مستقر بود و سيد در مخابرات گردان كار مي كرد. بارها شده بود كه سحرها با صداي گريه و مناجات و نماز شبش بيدار شده بودم. يك بار به شوخي به او گفتم: «اين سيد از بس گريه كرده، اولياي خدا را از رو برده!»
(شهيد سيدمصطفي خادمي)
¤ انتظار
وقتي كه برادر عزيزم مسعود معيني به فيض شهادت نائل آمده بود، گفتم: محمود! معيني سومين شهيد از دوستان همكلاسي سابق است كه ما را در سوگ خود نشاند.
گفت: چهارمي هم...
تعجب كردم. پرسيدم: آيا كسي ديگري از بچه ها به شهادت رسيده؟ گفت: نه، ولي چهارمين شهيد هم عازم جبهه است.
در آن چند روزي كه محمود منتظر در جبهه به سر مي برد، فكرم را مشغول خود كرده بود. تا اينكه خبر شهادتش را شنيدم. با خودم گفتم: عجب! محمود هم در انتظار شهادت به سر مي برد و براي رسيدن به اين آرزو لحظه شماري مي كرد.
(سردار شهيد محمود منتظر- مسئول نظارت و پيگيري لشكر 17 علي بن ابي طالب(ع) )

 



حماسه تيزپروازان هوانيروز در آزادسازي سوسنگرد

با آغاز جنگ تحميلي در 31 شهريور ماه سال 59 ارتش متجاوز و تا بن دندان مسلح رژيم بعث عراق به خاك جمهوري اسلامي ايران حمله نمود. يكي از اهداف اوليه و مهم فرماندهان رژيم بعثي تصرف خوزستان وبه خصوص شهر اهواز بود كه در اين ارتباط محورهاي مواصلاتي و رسيدن به شهر اهواز در دستور كار ارتش بعث قرار داشت. يكي از اين محورها محور بستان- سوسنگرد- حميديه و اهواز مي باشد كه در همان روزهاي اول جنگ شهر بستان توسط نيروهاي رژيم بعث تصرف شد و شهر سوسنگرد به محاصره درآمد. مقاومت دليرانه نيروهاي مستقر در سوسنگرد اعم از ارتش و سپاه و ژاندارمري باعث گرديد تا شهر به تصرف كامل بعثي ها در نيايد. در تايخ 24/8/59 يگان هاي عراقي بارديگر سوسنگرد را از سه طرف موردحمله قرار دادند و طي دو شبانه روز نبرد و عليرغم فداكاري نيروهاي دلسوز و داوطلب خود ي ، شهر سوسنگرد به تصرف بعثي ها درآمد. در مورخه 26/8/59 هوانيروز كه از ابتداي جنگ تحميلي در كليه جبهه ها با فداكاري و ايثار خلبانان و كاركنان فني توانسته بود به عنوان يكي از قدرتمندترين بازوان پرتوان نيروي زميني ا رتش جمهوري اسلامي ايران دشمن را مقهور قدرت صددرصد متحرك خود نمايد، در آزادسازي سوسنگرد نقش بي بديل و تأثيرگذاري از خود برجاي گذاشت به طوري كه با پرواز بالگردهاي هوانيروز و اجراي آتش پرحجم آنان بر مواضع نيروهاي عراقي باعث گرديدند تعداد زيادي از ادوات زرهي ازجمله تانك و نفربرهاي دشمن منهدم شوند و تلفات انساني سنگيني را به دشمن تحميل نمايند. با هر پرواز بالگردهاي هوانيروز نيروهاي خودي در زمين روحيه مضاعفي كسب مي نمودند و ترس ودلهره زيادي در نيروهاي دشمن ايجاد مي گرديد.
هوانيروز با بهره گيري از 28 فروند بالگرد شامل 12فروند بالگرد كبرا، 12 فروند بالگرد 214 و 4فروند بالگرد شنوك با انجام بيش از 600 ساعت پرواز در زمان آزادسازي سوسنگرد تا دفع پاتك هاي دشمن در مدت 8 روز توانست نقش ارزنده اي در سد كردن پيشروي نيروهاي عراقي ايفا نمايد. ياد و خاطره همه حماسه آفرينان سوسنگرد به ويژه هوانيروز قهرمان گرامي باد.
سرهنگ بازنشسته خلبان اردشير كريم زاده

 



درس هايي از دفاع مقدس آنچه ملت ايران به دست آورد

قسمت پنجم دكتر مهدي حسن زاده
گرچه تجاوز ناخواسته و جنگ ناخوانده رژيم بعثي بر ضد مردم ايران خسارت ها و زيان هاي جبران ناپذير و بسياري هم به ملت عراق و هم به ملت ايران و هم به ديگران وارد نمود كه برخي از آنها هرگز التيام نخواهند يافت، ولي آنچه مسلم و بديهي است اين است كه رژيم مذكور برغم تحميل آن همه زيان و خسارت به ملت ايران و مردم عراق به هيچگونه دستاوري كه دست كم يكي از اهداف تجاوز آن رژيم را تحقق بخشيده باشد دست نيافت ولي دولت و ملت ايران به يكايك اهداف دفاع مقدس خود دست يافته و متحمل هيچگونه ناكامي و شكستي در رسيدن به اهداف مقدس دفاع مقدس نگشتند. از آنجايي كه رژيم بعثي عراق و پشتيبانان آن در پي براندازي جمهوري اسلامي و يا تجزيه خاك ايران و امثال آن بودند و به هيچيك از اهداف اهريمني مذكور دست نيافتند و نه خاك ايران تجزيه شد و نه نظام اسلامي ايران برافتاد مي توان و بايد گفت ارتش متجاوز عراق و پشتيبانان جهانخوار آن، با وجود 8 سال جنگ و تجاوز و تحميل و تحمل ميليون ها كشته و زخمي و آواره و اسير و هزينه كردن چند هزار ميليارد دلار براي تأمين تجاوز خود، در تهاجم به سرزمين سپند و مقدس ايران مطلقا هيچگونه پيروزي و توفيقي (رسيدن به اهداف تعيين شده) به دست نياورده و هيچگونه دستاوردي نداشته و به هيچيك از اهداف تعريف و اعلام كرده خود نرسيده و در رسيدن به يكايك اهداف طراحي شده خود مطلقاً و كاملاً شكست خورده اند. از سوي ديگر، ملت و دولت ايران در دفاع مقدس خود در برابر تجاوز جهاني مذكور كاملاً پيروز و اكيداً سربلند و سرافراز بوده و- برغم تحمل آسيب ها و زيان هاي بسيار كه شكست تلقي نمي گردند- هيچگونه شكستي نخورده است زيرا شكست خوردن نرسيدن به اهداف است درحالي كه ايران به يكايك اهداف دفاع مقدس دست يافته است كه شماري از اين اهداف تحقق يافته و پيروزي هاي به دست آمده چنين اند:
1- دفع قطعي و پايدار و هميشگي تجاوز و متجاوز
2- آزادسازي سرزمين هاي اشغال شده به دست بعثيان
3- اثبات حقانيت خود و اثبات متجاوز بودن رژيم بعثي عراق
4- جلوگيري از اسقاط و براندازي نظام اسلامي
5- تثبيت و پايدارسازي نظام اسلامي
6- اثبات عدم اشغالگري خود و عدم تجاوز خود به سرزمين عراق
7- پس گرفتن اسراي جنگي خود از متجاوز و اشغالگر
8- اثبات استحقاق خود بر دريافت خسارات جنگ تحميلي
9- دريافت قطعنامه نسبتاً مناسب از شوراي امنيت سازمان ملل در تأييد اقدامات خود
10- اشغال گر و متجاوز شناخته شدن رژيم بعثي توسط جامعه جهاني و سازمان ملل
11- تثبيت مجدد قرارداد پاره شده 1975 الجزاير
12- اعتراف و اقرار مجدد رژيم بعثي عراق به درستي و برقراري پيمان 1975 الجزاير
13- محكوميت رژيم بعثي عراق در افكار عمومي ملت ايران
14- محكوميت رژيم بعثي عراق در افكار عمومي ملت عراق و ديگر ملت ها
15- اثبات خوي تجاوزكارانه رژيم بعثي عراق در تحولات بعدي همچون اشغال كويت.
16- زمينه سازي غيرمستقيم براندازي رژيم بعثي با اثبات تجاوزگر بودن آن رژيم
17- شناخته تر شدن انقلاب اسلامي و دين اسلام و اصول و ارزش هاي ملت و دولت ايران
18- اميدوارتر شدن جنبش هاي ارزشي و اسلامي در پيگيري اهداف و آرمانهاي ارزشي
19- اثبات وابستگي و نامردمي بودن بسياري از رژيم هاي سرسپرده به ملت ها
20- اثبات سپري شدن زمان اشغالگري و دوره كشورگشايي به دولت ها و ملت ها
21- اثبات توانمندي ها و ظرفيت هاي بسيار بالاي دين اسلام در استعمارستيزي
22- تقويت وحدت ملي و انسجام سياسي اقشار و گروه هاي مختلف ايران
23- ايجاد تجارب و آموخته هاي بسيار پربار و سرشار دفاعي و جنگي جهت نبردهاي آينده
24- ايجاد زمينه ها و بسترهاي نوآوري و سازندگي و خودبسندگي نظامي و دفاعي
25- اثبات اينكه وابستگي نظامي يك كشور به بيگانگان موجب تأمين و يا پيروزي آن نمي گردد.
26- اثبات ناكارايي انديشه ها و راهبردها و رويكردهاي ارتش هاي جهانخوار در برابر ملت ها
27- اثبات ناكارايي زرادخانه ها و زاغه ها و جنگ افزارها و جنگبارها در برابر ملت ها
28- جدا شدن صفوف مدعيان راستين از مدعيان دروغين اسلام خواهي و ايران دوستي
29- تقويت اقتدار دفاعي و نظامي ملت ايران و سلب جرئت تجاوز جديد از بيگانگان
30- تقويت معنويت و ارزش هاي معنوي و عرفاني و مقدس در ميان مردم به ويژه رزمندگان
آموخته هاي دفاع مقدس:
دفاع مقدس ملت ايران در برابر تجاوز جهاني كه هم با اهداف مقدس و هم با روش هاي مقدس انجام گرفته و به دستاوردهاي مقدسي نيز انجاميد، سرشار از آموخته ها و پربار از درس هاي متنوع براي انديشمندان رشته هاي گوناگون از هنرمندان و ادب شناسان و سياست كاران گرفته تا سرداران و فرماندهان و ديگران و ديگران است كه شايسته است در اندازه حوصله خوانندگان گرامي بدانها اشاره شود تا هم به اندازه چكه اي در برابر درياي ايثارگري هاي ايثارگران اداي دين و هم چراغي گرچه كم سو براي آيندگان روشن و زمينه هاي آفندها و پدافندها و نبردها و پيكارهاي كارآمدتر آينده در برابر تجاوزگران احتمالي را فراهم سازد.
1- اختلافات زميني و سرزميني و ارضي و مرزي كشورها هميشه مي تواند زمينه و بستري براي پيدايش و تشديد اختلافات كشورها و احتمالا بروز درگيري هاي نظامي گردد. دولت ها و بويژه دستگاه هاي مرتبط ملي بايد تلاش كنند هرگونه اختلاف بالفعل و يا بالقوه با هر دولتي را شناسايي و ريشه يابي و چاره جويي و فروگشايي نمايند تا بهانه و دستاويزي براي دولت هاي همسايه و يا بيگانگان دوردست و دخالتگران فرامنطقه اي قرار نگرفته و به تشديد اختلافات و پيدايش جنگ و درگيري نيانجامد.
2- حل اختلافات زميني و مرزي با دولت هاي همسايه بايد با رعايت بالاترين استانداردهاي حرفه اي و تخصصي و با استفاده از همه ظرفيت ها و پتانسيل هاي علمي كشور انجام گيرد تا راه هرگونه بهانه جويي و دستاويزتراشي آينده بيگانگان و بدانديشان را مسدود نموده و خط هرگونه تعارض و تجاوز احتمالي آينده را كور كند.
3- اختلافات مرزي و سرزميني دولت ها با يكديگر هرگز از راه جنگ و اشغالگري حل و فصل دائمي و ريشه اي و قطعي نخواهند شد و دخالت نظامي اختلافات را تشديد و اوضاع را پيچيده تر خواهد كرد كه ممكن است همچون مسئله فلسطين و با وجود دخالت هاي جهاني و گذشت چندين دهه از اختلافات، پيچيدگي ها زدوده و اختلافات حل و فصل نگردند. تاكيد جدي و پايدار بر ديپلماسي حقوقي و مرزي بهترين راهبرد براي فروگشايي اختلافات مرزي همسايگان است.
4- ملت و دولت و نيروهاي نظامي ايران بايد هميشه هشيار و بيدار بوده و حتي نقشه ها و دسيسه ها و توطئه هاي بدخواهان و دشمنان را پيش بيني و پيشگيري نمايند زيرا با وجود بدخواهان بسيار نبايد به خواب رفت و همانگونه كه رژيم بعثي عراق با پشتيبانان جهانخوار خود جنگي را به مردم ايران تحميل نمود كه كاملا ناخواسته و ناخوانده و پيش بيني ناشده بود، تكرار چنين اتفاقي محال نيست و هميشه و تا حد توان بايد چنين تجاوزات احتمالي را پيش بيني و پيش گيري نمود كه درمان آن هزينه هاي بسياري خواهد داشت.
5- نيروهاي مسلح كشور بايد انواع تعديات و تجاوزهاي محتمل را شناسايي و فهرست بندي و بررسي نموده و گزينه هاي محتمل را ارزيابي عميق كارشناسي كرده و براي آنها چاره جويي و پاسخ يابي نمايند. معمول آن است كه دشمنان و بدخواهان از نقاط ضعف و مسيرهاي ناشناخته و با شگردهاي ناگفته به اهداف ناپاك خود مي انديشند. دست دشمنان بدخواه را از راه بررسي همه گزينه هاي دشمن بايد خوانده و آن دست را پيش از دراز شدن بريده و به دوزخ افكند.
6- هيچ جنگ و تجاوزي محتوم و مقطوع نيست و بسياري از درگيري هاي نظامي و كشمكش هاي امنيتي را مي توان پيش از پيدايش و يا تشديد از روش هاي مسالمت آميز و با زبان ديپلماسي حل و فصل كرد. ديپلماسي سياسي و نظامي ايران بايد به اندازه اي نيرومند باشد كه تا حد امكان از پيدايش اختلافات نظامي و راه اندازي درگيري ها و جنگ هاي جديد پرهيز گشته و تا حد امكان اختلافات نظامي را به مسائل ديپلماتيك تبديل و از آن طريق حل و فصل نمايد.
7- طراحي و مكان يابي و اجراي پروژه هاي بزرگ ملي و استان هاي مرزي بايد بگونه اي باشد كه از بالاترين و كارآمدترين دفاع طبيعي و پدافند غيرعامل برخوردار بوده و در صورت هرگونه تجاوز احتمالي آينده، آسيب پذيري ذاتي كمتري داشته باشد. پدافند عامل بسيار هزينه بر است ولي پدافند غيرعامل در همه زمينه هاي ممكن و نيز مكان يابي بهينه و توجه به عوارض طبيعي مكان هاي استقرار پروژه ها بهترين پيشگيري از زيان هاي تعدي و تجاوز است.
8- شناسايي و انتقال فناوري هاي پيشرفته نظامي به كشور و يا توليد داخلي و همانندسازي دروني و بومي سازي فناوري هاي مذكور به اقتدار نيروهاي نظامي كشور خواهد افزود. در كنار شناسايي و بهره گيري از سخت افزارهاي نظامي ارتش هاي بيگانه، بسيار ضروري است روش ها- ساختارها- راهبردها- رويكردها- رويه ها- و ديگر دانش افزارهاي نظامي ارتش هاي بيگانه نيز شناسايي و بهره برداري گردند.
9- از آنجايي كه دولت و ملت ايران قصد هيچگونه تجاوز به هيچ سرزميني را نداشته و ندارند تنها اتفاق ممكن و احتمالي آينده تجاوز بيگانگان به سرزمين ايران و نه تجاوز ايران به سرزمين هاي بيگانه است. به همين دليل انگيزه هاي نيروهاي نظامي ايران در دفاع از سرزمين خود- همانند تجارب دفاع مقدس پيشين- بسيار شگفت انگيز خواهد بود. با اين حال دولت و نيروهاي نظامي كشور بايد فرهنگ دفاع از ميهن و سرزمين خود را بگونه اي ژرف و پايدار- به ويژه در ميان نسل هاي پس از دفاع مقدس- ترويج و تبليغ و نهادينه سازند تا بهنگام هرگونه تجاوز احتمالي آينده، بالاترين فرهنگ و دانش و بينش همگاني نظامي در كشور به پيشبرد اهداف نظامي كشور كمك كند.
10- تجارب تاريخي نشان مي دهد كه عقد قراردادها و بستن پيمان هاي نظامي و امنيتي با بيگانگان نمي تواند و نبايد جانشين استعدادهاي ذاتي و توانايي هاي درونزاي ملت ايران در دفاع از خود باشد و خيانت هاي مكرر متحداني همچون روس و انگليس و فرانسه و مانند آنها در جنگ هاي ايران هرگز فراموش نخواهد شد. با اين حال شايسته است به عنوان يك ابزار كمكي و گزينه فرعي در دفاع از كشور و سرزمين، نيروهاي نظامي كشور برخي پيمان ها و همكاري هاي نظامي منطقه اي و فرامنطقه اي لازم و مناسب را با كشورهاي قابل اعتماد و همگرا تعريف و بهنگام مقتضي بهره برداري نمايند. پيمان هاي امنيتي منطقه اي كارايي و ارزش بالاتري خواهند داشت.
11- گسترش همكاري هاي سياسي- اقتصادي- اجتماعي- و فرهنگي با كشورهاي ديگر بويژه كشورهاي همسايه، زمينه هاي بالفعل و يا بالقوه اختلافات سرزميني و كشمكش هاي امنيتي و نظامي را كاهش خواهد داد و مي تواند نوعي پيشگيري غيرمستقيم از درگيري هاي احتمالي باشد. مي توان با تنش زدايي سياسي و گسترش روابط دو يا چندجانبه و گسترش همكاري ها و مبادلات گوناگون، ريشه ها و بسترهاي بسياري از كشمكش ها و درگيري هاي احتمالي را خشكاند.
12- بازنگري مستمر و دائمي در مأموريت ها- راهبردها- ساختارها و ديگر امور بنيادين و اساسي نيروهاي نظامي كشور و تطبيق دائمي و مستمر آنها با تحولات نوين منطقه اي و جهاني، يكي از ضرورت هاي داشتن نيروهاي نظامي روزآمد و كارآمد است كه بايد با كمك ارتش مستشاران و مشاوران فرهيخته و دلسوخته ملي شكل بگيرد تا مبادا نيروهاي نظامي كشور در برابر تحولات تكنولوژيك و يا تحولات راهبردي و يا تحولات ساختاري و يا ديگر تحولات بنيادين نيروهاي نظامي بيگانه غافلگير گشته و رودست خورند.
13- همكاري و همياري نيروهاي نظامي كشور در پاسداري از ميهن اسلامي يك ضرورت انكارناپذير و گريزناپذير است. با اين حال آنچه بايد، افزون بر همكاري و همياري نيروهاي نظامي كشور
به عنوان يك ضرورت بسيار اساسي، بدان پرداخته شود اين است كه وظايف و اختيارات و مأموريت هاي نيروهاي نظامي كشور بايد بگونه اي تعريف و توزيع و ابلاغ گردند كه اولا هيچگونه تداخل و همپوشاني نداشته باشند و در نتيجه موجب هيچگونه اختلاف و تعارضي نگردند و ثانياً هيچيك از مأموريت هاي نظامي مورد نياز كشور چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ فراموش و فروگذار نگشته و بر زمين نماند. اين فرايند نيازمند مديريتي مستمر و كارآمد و يك نياز دائمي و هميشگي و بنيادين نيروهاي مسلح است.

 



آثار نماز شب

«من به برادرا توصيه مي كنم خوندن نمازشب رو از دست ندن. نمازشب آثار دنيوي و اخروي زيادي داره. مثلاً از شواهد و قرائن پيداست كه برادر ميرزايي ديشب نماز شب خوندن! درسته اخوي؟!» ميرزايي كه چند روزي بيشتر نبود به جبهه اعزام شده بود، از اين حرف سيد حسابي جا خورد و با خجالت گفت: «اگه خدا قبول كنه!» سيد ادامه داد: «از اين جوون ياد بگيريد! از همه ما جوون تره ولي نماز شبش ترك نميشه» ميرزايي پرسيد: «سيد ببخشيد! اين آثار نماز شب كه مي گيد چيه؟ نمازشب چه آثاري داره كه مي شه فهميد يه شخصي نماز شب خونده؟» سيد جواب داد: «يكي از آثارش اينه كه در اون تاريكي شب كه شما براي نماز بلند ميشي، ممكنه دست و پاي همسنگرات لگد بشه!»
محمد مبيني

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14