(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 5 آذر 1388- شماره 19522
 

رسانه ملي در افق فردا نظارت كيفي بر برنامه ها
گفت وگو با فرج الله سلحشور درباره حضور بين المللي يوسف پيامبر
نشان خادم قرآن را با جوايز جشنواره ها عوض نمي كنم
گريه براي يوسف
نگاهي به عملكرد رسانه هاي تصويري عليه تشيع جنايت رسانه اي عليه شيعيان
برترين آثار تصويري ضدصهيونيست معرفي مي شود
ماهواره ها؛ مانع خلاقيت
توليد چهار فيلم سينمايي با موضوع زن درخانواده



رسانه ملي در افق فردا نظارت كيفي بر برنامه ها

يكي از كارهاي اجرايي شما نظارت كيفي بر برنامه هاست؛ منتها نظارت كيفي را فقط به ملاحظات فقهي و شرعي محدود نكنيد؛ مثلاً مراقبت كنيم دو هنرپيشه پسر و دختر در خلال بازي دست شان به هم نخورد؛ يا وقتي روي صندلي مي نشينند، فاصله يي بين شان باشد؛ اينها حتماً لازم است و به شكل هوشمندانه تر و دقيق تري هم لازم است؛ اما فقط اينها نيست؛ بايد بر محتوا هم نظارت كيفي باشد. فيلمي كه به تهيه كننده داده ايد تا براي شما بسازد و بياورد، نظارت كنيد چقدر از محتوا برخوردار است. از جمله كارهاي بسيار خوب اين است كه به خصوص در حين توليد، نظارت و سركشي كنيد تا پول زياد و بيهوده يي مصرف نشود و بعد مجبور باشيد اشكالاتش را برطرف كنيد. به هرحال بايد در نظارت كيفي به شدت سعي شود پيام هاي منفي در كارها نباشد.
بيانات رهبر انقلاب (11/9/1383)

 



گفت وگو با فرج الله سلحشور درباره حضور بين المللي يوسف پيامبر
نشان خادم قرآن را با جوايز جشنواره ها عوض نمي كنم

مجموعه تلويزيوني «يوسف پيامبر» به كارگرداني فرج الله سلحشور، پس از موفقيت در داخل و استقبال كم نظير هموطنانمان از آن، اينك تبديل به سفير محبوب فرهنگي كشورمان در دنيا شده است. محبوبيت خارجي يوسف، البته يك امر عجيب نيست. چون در حوزه فرهنگي يك اصل وجود دارد كه طبق آن، اثر هنري هر چقدر ملي تر و در داخل «مردمي»تر باشد، مي تواند جهاني تر شود. تجربه يوسف پيامبر درس بسيار خوبي براي دوستان هنرمند و آن دسته از مسئوليني است كه معيار جهاني شدن آثار هنري، سينمايي و تلويزيوني را حضور در جشنواره هاي خارجي مي دانند. هر چند كه سلحشور جايگاه كنوني يوسف پيامبر را بالاتر از كن و اسكار مي داند. بقيه مباحث را در گفت وگوي ما با كارگردان يوسف پيامبر بخوانيد:
¤ مجموعه تلويزيوني يوسف پيامبر پس از استقبال گسترده در داخل كشور، در خارج نيز مورد استقبال قرار گرفته است. آيا شما سريال تلويزيوني ديگري را هم سراغ داريد كه در ساير كشورها چنين مخاطبي را به دست آورده باشد؟
- به گفته مديريت سيما، تا به حال سابقه نداشته كه يك اثر تلويزيوني و حتي سينمايي، در عرصه جهاني با چنين استقبالي مواجه شود و در سرتاسر كره زمين مخاطب داشته باشد. بنده در ديدارهايي كه با مسئولان فرهنگي كشورهاي لبنان، عراق و سوريه و همچنين مهمانان كنگره اتحاديه راديو تلويزيون هاي كشورهاي اسلامي داشتم، همين سأال شما را از آن ها پرسيدم، كه آنان نيز معتقد بودند هيچ فيلم و سريال ايراني ديگري را سراغ ندارند كه به اندازه يوسف پيامبر در دنيا مخاطب داشته باشد.
¤ بينندگان خارجي، يوسف پيامبر را به چه طرقي مي توانند ببينند؟
- شبكه هاي جهاني سحر، الكوثر و العالم، اين سريال را با دوبله عربي پخش مي كنند كه تا به حال از 54 كشور عرب زبان براي ما ايميل آمده كه درباره يوسف پيامبر نظر داده اند. همچنين شبكه جام جم كه تمام دنيا را پوشش مي دهد نيز اين سريال را پخش مي كند.
¤ در برخي از كشورها نيز به صورت سي دي و دي وي دي عرضه مي شود.
- با توجه به اين كه سريال در شبكه هاي ماهواره اي پخش مي شود، از روي آن ضبط و تكثير مي كنند و مي فروشند. خوشحال هستيم كه در دنيا، عده اي از قبل مجموعه يوسف پيامبر تأمين معيشت مي كنند.
¤ از نظرات بينندگان يوسف پيامبر در كشورهاي مختلف و ميزان رضايت آن ها اطلاع داريد؟
- طبق آخرين نظرسنجي،
92 درصد بينندگان خارجي از يوسف پيامبر رضايت دارند كه مشابه آمار داخلي است. همچنين به تازگي از سوي رئيس مسلمانان تايلند هديه اي ارسال شده و از يوسف پيامبر تقدير كرده است. در پيام او عنوان شده است كه علاوه بر مسلمانان، ساير فرق مذهبي و حتي بودايي ها نيز به اين سريال توجه كرده اند.
¤ به جز مردم عادي، نظر سياستمداران خارجي درباره سريال يوسف پيامبر چيست؟
- در لبنان و در جلسه اي با سيدحسن نصرالله (دبير كل جنبش مقاومت اسلامي لبنان) و در عراق با مقامات آن كشور صحبت كردم كه اين سريال را بسيار دوست داشتند و آن را تأييد مي كردند. به طوري كه سيدحسن نصرالله، تأثيرپذيري از اين سريال را با تأثيرپذيري از سال ها بهره گيري از محضر عرفا مقايسه مي كرد. در عراق هم دكتر ابراهيم جعفري (نخست وزير سابق عراق؛ كه آشنايي فراواني با قرآن دارد) از يوسف پيامبر به عنوان الگويي براي ساير كارهاي تلويزيوني و سينمايي جهان اسلام ياد مي كرد. يك سياستمدار عراقي ديگر هم مي گفت كه اگر مصطفي عقاد (كارگردان فيلم محمد رسول الله(ص)) زنده بود، در مقابل صحنه به صحنه سريال يوسف پيامبر سجده مي كرد. در تاجيكستان نيز معاون رئيس جمهور و وزير فرهنگ و هنر آن كشور، از سريال به شدت تعريف و تمجيد و يك مراسم تجليل از آن برگزار كردند. علاوه بر آن، در مطبوعات آن كشور نيز انعكاس فراواني يافت.
¤ نظرات هنرمندان اين كشورها چطور بود؟
- هم در تاجيكستان، هم عراق و هم لبنان، سريال يوسف پيامبر مورد استقبال شديد هنرمندان قرار گرفت و جلسات متعددي با هنرمندان اين كشورها داشتيم كه گفت وگوهاي مفصلي انجام داديم كه اين مسئله در مطبوعات آن كشورها انعكاس فراواني يافت. خود هنرمندان آن كشورها تبديل به مبلغان سريال يوسف پيامبر شدند. برعكس هنرمندان و نشريات داخل كشور كه عليه اين سريال هموطن خودشان جبهه گرفتند و آن را در تضاد با آرمان هاي سينماي موجود مي دانند، در آن كشورها، واكنش هنرمندان و روزنامه ها، متفاوت بود.
¤ از كشورهاي اروپايي و آمريكايي چطور؟ آيا در آن ها نيز از سريال استقبال كردند؟
- بله، همان طور كه عرض كردم، در تمام دنيا، يوسف پيامبر ديده شده است و تا جايي كه به ما خبر داده اند يوسف پيامبر در كشورهاي آلمان، هلند، آمريكا، فرانسه و سوئيس مورد استقبال خاصي قرار گرفته است.
¤ آقاي سلحشور! در پاسخ هاي قبلي به جلسه با سيدحسن نصرالله اشاره كرديد. اين جلسه كي و در كجا برگزار شد؟
- اوائل ماه مبارك رمضان امسال به لبنان سفر كرديم. جاي شما خالي بود، سيدحسن نصرالله ما را پذيرفتند و همراه با آقاي شورجه نزد او رفتيم. قرار بود كه يك گفت وگوي نيم ساعته داشته باشيم، اما دو ساعت و ربع به طول انجاميد.
¤ در اين جلسه چه صحبت هايي شد. نظر نصرالله درباره يوسف پيامبر چه بود؟
- او از ارزش ها و نكات سريال ياد مي كرد. اما نكته جالب توجهي كه گفت اين بود كه 11 قسمت اول سريال را همراه با خانواده اش، به صورت يك جا ديدند و آن قدر جذب آن شده بودند كه گذشت زمان را حس نكردند و حتي ناهار هم نخوردند. مي گفت كه تا حدي تحت تاثير يوسف پيامبر قرار گرفتند كه گاهي در حين تماشاي سريال گريه مي كردند. همان طور كه مي دانيد، منبرهاي سيدحسن نصرالله در داخل و خارج از لبنان، مخاطبان بسياري دارد، اما او در ماه مبارك رمضان، بخشي از زمان سخنراني اش را به نمايش سريال يوسف پيامبر اختصاص مي داد و مي گفت كه ابتدا يوسف، بعد سخنراني ! به اين هم اشاره كرد كه به شبكه المنار لبنان تاكيد نموده تا توجه خاصي به پخش اين مجموعه شود و به جوانان هم بسيار توصيه كرده بود كه حتما يوسف پيامبر را تماشا كنند.
¤ نظر نصرالله درباره هنر و سينما چه بود؟
- او مي گفت كه دشمنان خيلي خوب از اين ابزار استفاده مي كنند، اما ما تا به حال آن طور كه شايسته است از آن بهره نبرده ايم. به نظر سيدحسن نصرالله، سينما يك سلاح است كه جهان اسلام در استفاده از آن كوتاهي كرده است. معتقد بود كه راه استفاده از سينما هم همين شيوه اي است كه ما در سريال يوسف پيامبر به كار برديم. نصرالله مي گفت بايد در فيلمسازي به يك شيوه، قاعده و فرمول درست برسيم تا هركس ديگري هم خواست، بتواند با پيروي از آن فرمول، به هدف برسد.
¤ فكر مي كنيد دليل اين همه استقبال از «يوسف پيامبر»، حتي در بين غيرمسلمانان چيست؟
- مجموعه يوسف پيامبر با فطرت انسان ها ارتباط برقرار مي كند. فطرت يك قدرت تشخيص و تميز امر عادلانه و منصفانه است كه خداوند در نهاد انسان قرار داده است و باعث مي شود كه انسان ها فارغ از مسلمان يا غيرمسلمان بودن خوب را بپذيرند.
يوسف پيامبر حقيقت است نه دروغ. حقيقت و راستي هم موافق با فطرت انسان است. آدم ها همان قدر كه از دروغ و توهم و سر هم بافي بدشان مي آيد، حق را مي پذيرند. متاسفانه، غالب فيلم هاي امروز دنيا دروغ هستند، مگر آن بخشي كه براساس مستندات ساخته مي شوند. علاوه بر اين، يوسف پـيامبر قصه زيبايي دارد و انسان ها قصه زيبا را دوست دارند. نكته ديگر اين است كه اين داستان عبرت آموز است. معمولا فيلم هايي كه در آن ها عبرت آموزي وجود دارد، بيشتر مورد استقبال قرار مي گيرند و اين ويژگي مورد تاكيد قرآن هم قرار گرفته است. ويژگي ديگر سريال يوسف پيامبر، محتوادار بودن آن است. عبادت، عشق، ايثار، گذشت، ايمان و ... محتواي اين مجموعه است. به اين موارد اضافه كنيد جذابيت هاي بعدي همچون دكورها، بازيگري، فيلمبرداري، موسيقي متن و ... را كه همه اين عوامل دست در دست هم قرار داده اند تا يوسف پيامبر با چنين استقبالي مواجه شود.
¤ استقبال جشنواره هاي بين المللي از يوسف پيامبر چطور بوده است؟
¤ اين سريال در كنگره اخير اتحاديه راديو و تلويزيون هاي كشورهاي اسلامي جايزه ويژه را دريافت كرد. تاكنون جشنواره ديگري در حوزه تلويزيون برگزار نشده است كه يوسف پيامبر هم در آن ها شركت كند.
¤ شما نمايش داده شدن در جشنواره ها و گرفتن جايزه از آن ها را ترجيح مي دهيد يا نمايش براي عموم و مورد استقبال قرار گرفتن از سوي مردم را؟
¤ جشنواره ها اگر جهت گيري سياسي نداشته باشند و آلوده به اغراض سياسي قدرت ها نباشند، به گونه اي كه در گزينش و اهداي جايزه به آثار، اهداف سياسي را دنبال نكنند اهميت دارند. هرچند اين گونه جشنواره ها بسيار كم هستند. اما اگر يك اثر از طرف مردم مورد استقبال قرار گيرد، ارزشمندتر است. گرچه بازتاب رسانه اي برنده شدن در جشنواره ها بيشتر است، اما ارزش توجه مردم را بالاتر مي دانم.
¤ اگر جشنواره هاي اسكار و كن شما را دعوت كنند و بخواهند جايزه بدهند، دعوتشان را مي پذيريد؟
- نخير، نمي پذيرم. چون هيچ ارزشي براي كن و اسكار قائل نيستم. اين جشنواره ها صهيونيستي و در جهت اهداف آمريكا هستند و حتي اگر به من جايزه هم بخواهند بدهند، نمي گيرم.
¤ اما اكثر فيلمسازان، حضور در كن و اسكار و جشنواره هايي از اين قبيل را يك افتخار مي دانند.
- اين به خاطر غلبه رويكرد مادي گرايانه، دنيا دوستي و نفساني در سينماست.طبيعي است كه در اين شرايط سينماگران علاقه مند به كن واسكار شوند. ضمن اين كه انتخاب سريالي چون يوسف پيامبر توسط چنين جشنواره هايي غيرممكن است.
¤ چرا؟
- چون «يوسف پيامبر» از اساس با اغراض آن ها در تضاد است.اين سريال ريشه صهيونيسم را مي زند و عليه تفكر صهيونيستي است.در اين مجموعه، اسلام و قرآن ترويج مي شود و انبياء انسان هايي كارآمد و مدير معرفي مي شوند. اين در حالي است كه از نگاه صهيونيست ها، انبيا نه معصومند و نه كارآمد و تنها كارشان عبادت است و اين هم كه مردم از پيامبران پيروي مي كنند، از نظر آن ها، اشتباه است. به اين ترتيب، بر فرض محال هم اگر اسكار و كن به يوسف پيامبر جايزه بدهند، نبايد پذيرفت، چون حتما اغراضي غيرانساني دارند.
بگذاريد صراحتا بگويم؛ يك جايزه از سوي فرهنگسراي قرآن به عنوان خادم قرآن به بنده اعطا شده است كه اين را بزرگترين افتخار خودم مي دانم و آن را با جايزه كن و اسكار هرگز عوض نخواهم كرد.
¤ اتفاقاً اين روزها گروهي از فيلمسازان جشنواره اي كه آثارشان را «فيلم فرهنگي» مي دانند، نسبت به اكران كمرنگ فيلم هايشان معترض شده اند. نظر شما درباره اين اعتراض چيست؟
فيلم هاي موسوم به فرهنگي از نظر من دو دسته هستند: يك سري كارها كه براي جشنواره هاي خارجي ساخته مي شوند، اما يك سري هم آثار ارزشي هستند كه به دليل تضاد با اهداف غالب بر سينما، مورد بي مهري قرار مي گيرند. گروه دوم اعتراضشان به حق است. اين گروه از فيلم ها بايد هم از سوي دولت و هم از طرف سينماداران حمايت شوند. زيرا توجه تام و تمام به گيشه، سينما را به سقوط و نابودي خواهد كشيد. البته بايد به سازندگان فيلم هاي فرهنگي هم گفت كه اين نوع فيلم ها هم مي توانند گيشه داشته باشند. شايد آن ها فيلم به معناي واقعي فرهنگي نساخته اند. چون واقعيت اين است كه مردم فيلم هاي فرهنگي را دوست دارند. نمونه اش، همين سريال «يوسف پيامبر» است كه يك فيلم فرهنگي است، نه گيشه اي. اين اثر، نه اكشن دارد، نه آرتيست بازي، نه خشونت و نه موارد غيراخلاقي. اما مورد استقبال قرار گرفت. پس مي توان نتيجه گرفت كه فيلم هاي فرهنگي هم قادر به جذب مخاطب هستند. حتماً در آن دسته از آثار موسوم به فرهنگي كه از آن ها استقبال نمي شود، ايرادي وجود دارد. هر چند سينماداران هم نسبت به فيلم هاي ارزشي و فرهنگي عناد دارند، اما لازم است كه سازندگان اين طيف از فيلم ها نيز نسبت به نگاه خود تجديدنظر كنند.
¤ شما ريشه و منشأ اصلي مشكلات گريبانگير سينماي ارزشي را چه مي دانيد؟
- بنده تمام مشكلات امروز سينماي ايران را از دولت اصلاحات مي دانم. متأسفانه از زماني كه عطاءالله مهاجراني وزير ارشاد شد، بدترين و بدآموزانه ترين فيلم ها، مجوز نمايش گرفتند و در مقابل نسبت به سينماي ارزشي بي توجهي صورت گرفت. اين رفتار در زمان مديران پس از مهاجراني هم ادامه يافت. آنچنان كه برخي از جريانات سينمايي كه نسبتي با انقلاب نداشته اند و سينما را به بي راهه مي برند، قدرت يافتند و معلوم نيست كه مي توان با آن ها در افتاد يا نه؟ البته من تاكيد مي كنم؛ قاطبه سينماگران كشورمان را نيروهايي ارزشمند و توانمند مي دانم. اما سردمداران آن ها كساني هستند كه سينما را به اين روز انداخته اند. اگر فضا آلوده شود، حتي هنرمندان با ارزش هم كارايي شان پايين مي آيد. اما اگر فضا سالم باشد، هنرمندان هم بازدهي خوبي دارند؛ ما آثاري چون ايوب پيامبر، پرواز در شب، مردان آنجلس و يوسف پيامبر را با همين هنرمندان توليد كرديم.
¤ آقاي سلحشور! شما از منتقدان سرسخت سينما و وضعيت غالب بر آن هستيد. با اين نگاه، آيا تا به حال فيلمي را هم ديده ايد كه از آن خوشتان بيايد؟
-بله ديده ام!
¤مثلا چه فيلم هايي؟
-خيلي فيلم ها؛ مثل «آژانس شيشه اي»، «رنگ خدا»، «زير نور ماه»، «ليلي با من است»، «پرواز در شب» و... اما مسئله اين است كه اين گونه آثار استثنا هستند و به قول فلاسفه، استثناء قاعده نيست.
¤بازيگران مورد علاقه تان چه كساني هستند؟
-من بازيگران ايراني را، هنرمنداني خوب و توانمند مي دانم؛ پرويز پرستويي، رضا كيانيان، اكبر عبدي، كتايون رياحي، محمود پاك نيت و... بازيگران بسيار خوبي هستند. براي مصطفي زماني (بازيگر نقش يوزارسيف) هم آينده بسيار درخشاني را پيش بيني مي كنم.
¤ شكايت خانه سينما به كجا رسيد؟
- هنوز ادامه دارد و هرازگاهي به خاطر آن به دادگاه مي روم و به برخي از سؤالات پاسخ مي دهم.
¤ شنيده ايم كه قرار است نسخه سينمايي «يوسف پيامبر» هم بيايد. اين فيلم داراي چه ويژگي هايي است و كي اكران مي شود؟
- اين اثر، يك نسخه 135 دقيقه اي است كه با آنچه در سريال به نمايش درآمد بسيار متفاوت است. فعلاً در مرحله لابراتوار و صداگذاري است و
ان شاءالله در جشنواره فيلم فجر اكران خواهد شد.
¤ برنامه هاي آينده تان چيست؟
- يك سري فيلم مستند از عزاداري ها، مسائل خانواده، ازدواج، معضلات اجتماعي، شيطان پرستي و... را توليد خواهم كرد. پـي گير هستم تا با گروهي از نويسندگان، داستان هايي را براساس برخي واقعيت ها بنويسيم. همچنين تحقيقات قرآني را نيز دنبال مي كنم.
¤ قصد همكاري در زمينه توليد تله فيلم براي صدا و سيما نداريد؟
- تا به حال پيش نيامده است. نه من پيشنهادي در اين زمينه داده ام ونه رسانه ملي تقاضايي داده است.
¤ نظرتان درباره تله فيلم ها چيست؟
- اگر از آن ها مراقبت شود، فيلمنامه هايشان زيرنظر كارشناسان و بزرگان ديني نوشته شود و اشكالاتش برطرف شود، بسيار مفيد خواهند بود.

 



گريه براي يوسف

محمد نويد (شاعر تاجيك)
شايد، نه، بلكه به طور حتم و يقين بيننده تاجيك تاكنون اينقدر عاشق نبوده است. عاشق پاكي، عاشق بري بودن از هرگونه آلايشات و اين عشق را گويا او سال ها و شايد تمام عمر منتظر بود و چون روي صفحه تلويزيون خود فيلم «يوسف پيامبر(ع)» را ديد اين احساس به او دست داد كه بالاخره گم شده خود را پيدا كرد. قدرت تأثيرگذاري روايت و قصه هاي الهي و هنر كارگردان و بازيگران را با اين وسعت كه در فيلم ديدم قبل از اين كمتر مشاهده كرده بوديم. به ندرت صحنه اي را به ياد مي آورم كه از ديدن آن پير و جوان، متدين و متردد تأثير همگون و مشترك گرفته باشند، به طور يكسان و به يك اندازه متأثر شده و اشك بريزند. آري در قسمت هاي ابتدايي فيلم براي «يوسف(ع)» گريستند و بعد از آن براي «زليخا» نيز با پايان يافتن فيلم و به سعادت رسيدن آنها خود نيز احساس خوشبختي نمودند. هردوي اين شخصيت ها آنقدر در وجود بيننده تاجيك نفوذ كرده بودند كه همه آنها بدون اطلاع خود «يوسف(ع)» و «زليخا» شدند. شاهد بوديم كه چگونه همه مردم روستاي وخش كه بيش از يك ماه روي برق را نمي ديدند به دنبال «يوسف (ع)» و «زليخا» مي گشتند.
مردم در خانه كساني كه ژنراتور داشتند گروه گروه جمع مي شدند و فيلم را تماشا مي كردند و بعد از پايان هر قسمت ساعت ها پيرامون آن با هم بحث مي نمودند. در هر محفل و مسجدي سخن از «يوسف پيامبر(ع)» بود و هنوز هم هست. حتي در زمستاني كه گذشت، عشق و علاقه به «يوسف» دل هاي مردم را آنقدر گرم كرد كه سردي را از ياد برده و جدي نمي گرفتند. آنها با ديدن صبر و شكيبايي پيامبر خدا در برابر سختي ها و محروميت هاي روزگار، كمتر از مشكلات خود شكايت مي كردند. اين يكي از خدمت هاي «يوسف پيامبر(ع)»، بود.
مجموعه «يوسف پيامبر(ع)» اين ادعا را كه گويا مشكلات مادي باعث فاصله گرفتن مردم از معنويت مي شود كاملاً رد كرد. معنويت واقعي بزرگترين كمك براي رفع موانع و مشكلات مادي است و بايد بپذيريم كه در كشور ما از اين ابزار بسيار مؤثر حداقل استفاده بهينه برده مي شود. استقبال گرم و صميمي مردم از «يوسف پيامبر(ع)» بدين معنا است كه هنوز ما توانايي عرضه كارهاي ارزشمند فرهنگي را نداريم. در ظاهر به مسائل و موضوعات بزرگ اخلاقي و حتي ديني مي پردازيم، اما به طور كامل كاري از پيش نمي بريم. چون راهي را كه در دوره استقلال طي كرديم از پايه و اساس اشتباه و خطا بود. حوزه هاي هنر و فرهنگ ما داراي مكتب خاص خود نيستند. بوي تقليد كوركورانه از دهليز و دالان آنها به مشام مي رسد. فكر نمي كنم كه فيلم ديگري به اين نزديكي بتواند با «يوسف پيامبر(ع)» رقابت نمايد. براي رقابت با اين مجموعه غير از موضوع آن هزاران مورد ديگر مطرح است تا يك مجموعه حرفه اي بودن خود را به اثبات برساند.
معمولاً هر فيلمي مخاطب خاص خود را دارد كه غالباً به قشر خاصي از جامعه محدود مي شود. اما در كشور ما همه اقشار مردم خريدار «يوسف پيامبر(ع)» هستند. در بازار كاروان زني را مشاهده نمودم كه پوشش غيراسلامي و غيرملي داشت، اما در جستجوي قسمت هايي از مجموعه بود كه موفق به ديدن آنها نشده بود. جادوي اصلي هنر همين است. موافق و مخالف را مجذوب خود مي نمايد. خداوند شاهد است كه بدون هيچ تشويقي پسر دو نيم ساله خود من به محض ديدن «يوسف پيامبر(ع)» در تلويزيون بر چهره او بوسه مي زند. اگر خودم با چشم نمي ديدم و برايم نقل مي كردند كه كودكي در اين سن وسال مخلص مجموعه «يوسف پيامبر(ع)» شده است وروزي چندبار تقاضاي ديدن آن را دارد هرگز باور نمي كردم. اما اين حقيقت است. حقيقت هنر فيلم سازان ايراني كه موفق شده اند حتي كودكان خردسال را مجذوب هنر خويش نمايند. به بركت همين مجموعه سخن روانشناسان را باور نمودم كه بايد با كودكان نيز با شخصيت برخورد كرد. چراكه در فطرت آنها تميز خوب و بد نهاده شده است.
در اينجا اين سؤال به ذهن مي رسد كه چرا «يوسف پيامبر(ع)» تا اين اندازه مورد استقبال مردم تاجيك قرار گرفته است؟ آيا به دليل قرآني بودن داستان آن است و يا اينكه كارگردان آن حرفه اي عمل كرده است؟ به نظر مي رسد كه هر دو مورد صحيح باشد. اما بهتر است كه هنرمندان وكارشناسان و ساير علاقه مندان با برگزاري جلسه بحث و مناظره جزئيات اين موضوع را بررسي نمايند.
¤ اين گزارش چندماه پيش در نشريه ملت چاپ تاجيكستان منتشر و ترجمه آن توسط خبرگزاري فارس منعكس شد.

 



نگاهي به عملكرد رسانه هاي تصويري عليه تشيع جنايت رسانه اي عليه شيعيان

رضا فرخي
در چند هفته اخير شاهد حملات بي مهابا و شبانه روزي نظامي به سركردگي رژيم سعودي و همياري آمريكا به يمن بوديم كه موجب كشتار بي رحمانه مردم غيرنظامي در آن سرزمين شد. همچون ساير تحركات ضدبشري نظام سلطه جهاني، اين رويداد غيرانساني نيز با پشتيباني برخي از رسانه هاي امپرياليستي همراه بود كه در اين نوشتار بخشي از اين فعاليت هاي رسانه اي مرور مي شود.
در روزهاي تهاجم به مسلمانان يمن ديديم كه رسانه هاي غربي به ويژه صداي آمريكا و بي بي سي انگلستان در مقابل جنايت هاي اتفاق افتاده سكوت تامل بر انگيزي كردند و يا اگر هم در مورد آن خبري را منعكس كردند سعي نمودند شيعياني را كه مورد هجوم قرار گرفته اند شورشي نشان دهند يا براي فرافكني آن را به دولت هاي ديگر از جمله ايران نسبت دهند. اين در حالي است كه اين شبكه ها به صورت شبانه روزي دم از حقوق بشر مي زنند و هر روز با انواع و اقسام برنامه ها سعي دارند به دنيا القا كنند كه در برخي از كشورهاي متخاصم با آن ها از جمله ايران حقوق بشر رعايت نمي شود. اما اين سكوت آنها در برابر اين كشتارها نشان داد كه همه اين ادعاها سياسي است و كاملا آشكار شد كه همكاري هاي پشت پرده خانواده سلطنتي عربستان و وهابيون اين كشور با سياستمداران آمريكا در مسائل اقتصادي و دلارهاي نفتي سردمداران عرب براي راضي كردن غرب تاثير خود را گذاشته است و آنها به رسانه هاي خود دستور سكوت در برابر كشتار غيرانساني مسلمانان يمن را داده اند تا شركاي اقتصادي خود يعني پادشاهان عرب را راضي نگه دارند. چرا كه اين رسانه ها نقش موثري در اطلاع رساني براي دنيا، به ويژه غرب دارند و در صورت نشان دادن واقعيت ها در اين مورد، انسان هاي آگاه سكوت نخواهند كرد. اما متاسفانه منافع سياسي غرب اين رسانه ها را به اين امر غيرانساني واداشته است. اين در حالي است كه صداي آمريكا در برنامه هاي خود مانند تفسير خبر و يا خبرها و نظرها تا قبل از اين واقعه سعي مي كرد نشان دهد كه به دنبال حقوق بشر است، اين موضوع را ناديده گرفت.
اين جنايت همه جانبه عليه شيعيان در حالي شكل گرفته است كه علاوه بر رسانه هاي غربي، شبكه هاي ماهواره اي متصل به عربستان نيز در اين چند وقت اخير فعاليت ضدشيعي خود را شدت بخشيده و سعي كرده اند از راه هاي مختلف خود را در اين موضوع محق نشان دهند و اين اعمال جنايتكارانه را توجيه كنند تا راه را براي تهاجم بيشتر فراهم نمايند. اين در حالي است كه مي دانيم همه اين جنايات رسانه اي اين شبكه ها كه صاحبان آنها اكثراً وهابيون و خاندان سلطنتي عرب هستند ناشي از تفكر شيعه ستيزي اين افراد است. چرا كه همه مي دانند يكي از ابعاد فكري وهابيون از بين بردن شيعيان است كه پاداش اين كار را براي خود بهشت مي دانند. به همين جهت در اين راه از هيچ جنايتي چشم پوشي نمي كنند كه نمونه آن را مي توان شبكه خبري العربيه دانست كه در اين چند وقت اخير سعي كرده است در قالب تفسير و تحليل هاي خبري، شيعيان يمن را شورشي نشان دهد تا اين موضوع را القا كند كه حق شورشيان سركوب است.
تمام تحليلگران اين رسانه آن قدر هدايت شده در اين باب صحبت مي كنند كه گويي از روي متني از پيش تعيين شده به عنوان تحليل بازخواني مي كنند و گويا صاحبان اصلي آنها به دنبال خبرسازي هستند تا خبررساني و به هر طريق ممكن سعي دارند جنايت را توجيه كنند.
شبكه هاي ديگر عرب مانند مجموعه شبكه هاي mbc كه مخصوص پخش فيلم هستند در اين چند روز اخير اقدام به پخش فيلم هاي ضدشيعي كرده اند و به تخريب هرچه بيشتر شيعيان شدت بخشيده اند؛ به طوري كه يك فيلم مشخص را چند بار و از شبكه هاي چندگانه خود به نمايش گذاشته اند كه حاكي از جريان سازي هرچه بيشتر عليه شيعيان توسط آن ها است. نمونه اين فيلم ها «هواپيماي آقاي رئيس جمهور» است كه در آن نشان داده مي شود كه عده اي مسلمان سعي مي كنند هواپيماي رئيس جمهور آمريكا را بدزدند. اما نكته قابل تامل اين است كه چطور يك شبكه وابسته به دستگاه رسانه اي رژيم سعودي حاضر شده فيلمي را پخش كند كه در آن مسلمانان به عنوان تروريست معرفي مي شوند؟ پاسخ اين سؤال را بايد در بعضي از صحنه هاي فيلم جستجو كرد كه اوج اين صحنه ها را مي توان در چگونگي نماز خواندن اين تروريست ها دانست. چرا كه در اين صحنه مشخص مي شود آن ها شيعه هستند؛ شيعياني كه نماز مي خوانند و پس از خواندن نماز شروع به كشتن افراد مي كنند!
البته اين تهاجم رسانه اي محدود به اين چند وقت اخير نيست. هنوز فراموش نكرده ايم كه همين چند ماه پيش شبكه العربيه در يك برنامه با عنوان سيره نبوي كه ژست تاريخي- تحليلي داشت سعي كرد با دعوت گسترده از استادان و انديشمندان وهابي و وابستگان به اين جريان فكري و مصاحبه با آنان دست به تحريف بزرگ تاريخي بزند. اين تحريف كمرنگ جلوه دادن نقش حضرت علي(ع) امام اول شيعيان و حضرت فاطمه(س) بود؛ تا حدي كه خواستند حضرت علي(ع) را در زندگي پيامبر اكرم(ص) بي اهميت نشان دهند؛ به ويژه در مواردي مانند
حجه الوداع و غدير كه تلاش بسياري كردند كه در اين برنامه نامي از حضرت علي(ع) برده نشود و جالب اينجاست كه در اين برنامه حتي نقش حضرت فاطمه زهرا(س) در روزهاي پاياني عمر پربركت پيامبر اعظم(ص) نيز دچار سانسور شد.
شبكهMBC نيز چندماه پيشتر با نشان دادن سريال «للخطايا ثمن» (اشتباهات، قيمت دارند) اهانت هاي بسياري به شيعيان نمود. اين سريال مبتذل كه محصول كشور كويت است، داستان دختر شيعه اي به نام «كوثر» را روايت مي كند كه ازطريق ازدواج موقت به دنبال كسب درآمد است. در اين بين، مردي به نام «وهابي» به او پيشنهاد ازدواج دائم مي دهد؛ اما كوثر در پاسخ مي گويد: من مانند پروانه اي هستم كه آزادانه مي گردد و هربار گلي را براي نشستن انتخاب مي كند!! محتواي اين سريال چنان باعث ناراحتي شيعيان شد كه اعتراضات گسترده آنها را درپي داشت و براي همين پس از مدتي از پخش آن جلوگيري كردند. با اين حال، درپي اعتراضات شيعيان، برخي از عوامل اين سريال با مظلوم نمايي، مدعي شده اند كه 09 درصد از دست اندركاران اين برنامه شيعه بوده اند! درحالي كه هركس كوچكترين اطلاعي از مذهب شيعه داشته باشد مي داند كه طبق موازين شيعي، يك زن پس از هر ازدواج موقت بايد «عده »اي به مدت سه «طهر» نگه دارد و اين به معني اين است كه هر زن- آن هم با شرايط و عقود خاص- مي تواند حداكثر سه بار در سال با عقد موقت، ازدواج كند؛ نه اينكه مانند آنچه در اين فيلم موهن تصوير شده است در عرض يك سال حدود 300 بار ازدواج كند!!
آنها به اين جلوه هاي تصويري دروغين اكتفا نمي كنند و در رسانه هاي ديگري مانند اينترنت نيز سهمي در هجمه به مسلمانان را دارند. نمونه بارز آن سايت الفرقان است با به نمايش گذاشتن كليپي كه مربوط به قمه زني است سعي دارد كه شيعيان را وحشي معرفي كند، درحالي كه ما مي دانيم چنين كارهايي ربطي به فرهنگ و انديشه شيعه ندارد واين گروه فرصت طلب از اين موضوعات براي مقاصد شوم خود استفاده مي كند. نكته قابل توجه ديگر اين است كه در سايت گوگل و يوتيوب اولين تصويري كه از شيعه به نمايش گذاشته مي شود تصاوير عزاداري عده اي تندرو درحال قمه زني است. بايد توجه داشت كه اين جريان تخريب رسانه اي محدود به همين موارد و همين زمان نيست و اين يك پروسه درازمدت است كه از سوي اين جريان فكري به شدت دنبال مي شود. چراكه ثروت عظيم وهابيون سعودي و مالكيت آن ها بر بسياري از رسانه هاي عربي ميدان گسترده اي را براي آن ها فراهم كرده است. اين درحالي است كه شيعيان در همه عرصه ها به خصوص رسانه به واسطه پايبندي محكم به اصول اخلاقي و احترام به برادران سني خود هميشه اعتقادات آنها را محترم شمرده و هيچ گاه به آنها توهين نكرده است و البته به نظر مي رسد كه اين جريان محدود فكري كه بيشتر وهابيون هستند از اين احترام سوءاستفاده كرده و شبانه روز در حال تخريب شيعيان هستند.
در اين بين نبايد نقش غرب را براي تفرقه افكني و تخريب مسلمانان ناديده گرفت. رسانه هاي غرب به ويژه هاليوود به ساختن فيلم هاي بسيار زيادي بر ضد مسلمانان اكتفا نكرده و به مسائلي همچون اختلاف بين شيعه و سني و تفرقه افكني بين اين دو نيز در حد وسيع پرداخته اند. نمونه آن را مي توان در فيلم «به سلامت برو اي حميل» به وضوح مشاهده كرد. اين فيلم كه توسط يك كارگردان عرب تبار دانماركي به نام عمر شرقاوي ساخته شده است داستان تفرقه و درگيري بين شيعيان و اهل تسنن است كه در يك رويكرد كلي سعي دارد اين موضوع را به نمايش بگذارد كه مسلمانان حتي به خود هم رحم نمي كنند. در اين فيلم نشان داده مي شود كه مسلمانان چه شيعه و چه سني در يك جنگ همديگر را به خاك و خون مي كشند.
در اين بين بايد به اين نكته هم اشاره كنيم كه اين فعاليت هاي گسترده آنها در اين زمينه- كه برخي جريانات تندرو، ناآگاه و مرتجع عربي و اسلامي با آن ها همدستند- از يك طرف نشان دهنده آن است كه آنها سود زيادي از اين تفرقه مي برند و از طرف ديگر نشانه وحشت آن ها از اتحاد مسلمانان است. به هرترتيب رسانه هاي متعهد بايد مقابله به مثل كنند و بهترين مبارزه با اين جريان رسانه اي آگاهي جهان اسلام است.

 



برترين آثار تصويري ضدصهيونيست معرفي مي شود

مراسم اختتاميه دومين دوره جشنواره بين المللي حديث مقاومت 29 دي ماه برابر با 19 ژانويه 2010 در بيروت برگزار و طي آن از آثار برگزيده پديدآورندگان مستندهاي بلند، كوتاه، نماهنگ و انيميشن در موضوع «مقاومت ضدصهيونيستي» تقدير خواهد شد.
اين جشنواره توسط شبكه جهاني الكوثر و با مشاركت شبكه المنار لبنان و اتحاديه راديو و تلويزيون هاي اسلامي در بيروت برگزار مي شود.
به همين مناسبت در ديدار اخير مدير گروه فيلم و سريال شبكه جهاني الكوثر ودبير دومين جشنواره بين المللي فيلم «حديث مقاومت» با مدير دفتر صدا و سيما در بيروت، مدير شبكه تلويزيوني المنار ورايزني فرهنگي ج.ا.ا. در بيروت، جزييات چگونگي مشاركت در برگزاري اين دوره از جشنواره و نحوه مشاركت هرچه فعال تر فيلمسازان عربي در جشنواره امسال كه با هدف تشويق و ترغيب توليدكنندگان آثار مستند در زمينه مقاومت ضدصهيونيستي برگزار مي گردد، بررسي شد.

 



ماهواره ها؛ مانع خلاقيت

احاطه دنيا توسط انبوه تصاوير شبكه هاي ماهواره اي و يا آثار برخي سينماگران كم استعداد، موجب عدم شكل گيري آثار خلاقه هنري ظرف سال هاي گذشته شده است.
بنابر گزارش سوره سينما، فرزاد مؤتمن كارگردان فيلم صداها ضمن بيان اين مطلب گفت: زماني سينما، هنري واقعي بود و اين همه فيلم ساخته نمي شد. به عنوان مثال اگر هيچكاك فيلمي مي ساخت، يك اتفاق در عرصه سينما محسوب مي شد.
وي به قبضه شدن سينماي دنيا توسط هاليوود اشاره كرد و خاطرنشان كرد: در همين سي سال گذشته به دليل تغيير ذائقه ها و گرايشات فكري مردم وحتي سينماگران، فيلم سازان خوبي مثل «ژان لوك گدار» در عرصه سينما شكست خوردند و اين درصورتي اتفاق افتاد كه زبان و معماري جديد سينمايي در كارهاي امثال او ديده مي شود.

 



توليد چهار فيلم سينمايي با موضوع زن درخانواده

براساس توافقي كه ميان احمد ميرعلايي مديرعامل بنياد فارابي و محمد خزاعي دبير جشنواره فيلم كوثر صورت گرفت، مقرر شد بنياد فارابي از توليد چهار فيلم سينمايي با موضوعيت و محوريت «زنان در جامعه» حمايت كند.
براساس اين گزارش، اين چهار فيلم براساس نگاه واقعي ايراني واسلامي به زن و با نظر به جايگاه والاي زن در فرهنگ ديني و ملي ساخته خواهند شد. همچنين از توليد فيلم هاي كوتاه و مستند با موضوع زن و خانواده ازسوي برخي از مراكز حمايت مي شود.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14