(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 16 آذر 1388- شماره 19528
 

آل سعود در باتلاق يمن
نگاهي به امضاي توافقنامه نظامي بوگوتا- واشنگتن اوج گيري تنش ها در حياط خلوت آمريكا
زندگينامه رهبران حزب الله



آل سعود در باتلاق يمن

محمد امين آبادي
شمال يمن چهره جديدي به خود گرفته است، اجساد زنان و كودكان در خيابان ها پراكنده شده، هزاران نفر آواره شده اند. محاصره از زمين، هوا و دريا با قطع كامل آب، برق، گاز و تلفن ادامه دارد و دولت عربستان به صورت تمام عيار براي نابودي شيعيان صعده وارد شمال يمن شده است. حملات گسترده زميني، هوايي و دريايي اين كشور با همراهي دولت يمن و چراغ سبز اتحاديه عرب به مقرهاي استقرار مجاهدان الحوثي ادامه دارد. در اين ميان آل سعود براي جبران شكست هاي خود در جبهه زميني از بمب هاي فسفري و سلاح هاي نامتعارف استفاده مي كند.
شواهد و قرائن نشان مي دهد دولت هاي عربستان و يمن به رغم حملات گسترده در هيچ يك از اهداف خود در قبال گروه الحوثي موفق نشده اند.
اين نوشتار به چرايي حضور گسترده و همه جانبه دولت عربستان در سرزمين يمن مي پردازد:
1-بسياري از تحليل گران معتقدند قدرت گرفتن منطق مقاومت منبعث از انقلاب اسلامي ايران و به حاشيه رفتن جريان سازشكار با صحنه گرداني عربستان، مصر و اردن، علت اصلي نگراني آل سعود است. پيروزي جريان مقاومت در جنگ 33 روزه، پيروزي حماس در جنگ 22 روزه و موفقيت جنبش الحوثي در يمن الگويي خواهد شد براي خيزش جريان هاي اصيل مقاومت در منطقه خاورميانه براي مبارزه با آمريكا، صهيونيسم و دولت هاي نامشروع و دست نشانده. همراهي كامل مصر، اردن و امارات متحده عربي با عربستان و يمن براي نابودي شيعيان صعده ناشي از همين نگراني مشترك است.
2-فرقه جعلي وهابيت كه هم اكنون بر عربستان سعودي حكومت مي كند يك ايدئولوژي شديدا ضد شيعه است و آل سعود از قدرت گرفتن شيعيان در يمن بشدت هراسانند. واقعيات موجود در صحنه داخلي يمن نشانگر اين حقيقت غيرقابل انكار است كه تمامي تلاش سعودي ها كه با صرف مبالغ هنگفت و اعزام مبلغ براي گسترش وهابيت در يمن با همراهي دولت علي عبدالله صالح، انجام مي شود با شكست مواجه شده است و جنبش الحوثي روح تازه اي به كالبد شيعه در يمن دميده است. نابودي الحوثي ها به معني هموار كردن گسترش نفوذ وهابيت و به تبع آن گسترش نفوذ عربستان در اين كشور خواهد بود.
3-مجاهدت شيعيان در يمن براي به دست آوردن حقوقشان و رفع محروميت از خود، شيعيان عربستان را نيز كه از محروميت ها و ظلم و تبعيض هاي گسترده اي رنج مي برند تحت تاثير قرار خواهد داد. مناطق نفت خيز عربستان شيعه نشين هستند و بروز هرگونه بي ثباتي در اين مناطق و اخلال در روند صدور نفت اين رژيم بسيار براي آل سعود نگران كننده خواهد بود. با توجه به عدم مشروعيت اين رژيم و سست بودن پايه هاي قدرت در خاندان حاكم، كوچكترين بي ثباتي، بزرگترين تاثيرات را در سياست و حكومت عربستان خواهد گذاشت.
4-عربستان درباره اعتبار از دست رفته خود بين اعراب نگران است و دير زماني است كه كشورهاي عربي براي خادمين حرمين شريفين اعتبار گذشته را قائل نيستند. در زمان هاي نه چندان دور، رياض مركز رفت وآمدهاي مكرر هيئت هاي ديپلماتيك عربي بود ولي هم اكنون اعتبار اميرنشين كوچكي مثل قطر براي ميانجيگري بين اعراب بسيار مقبولتر از آل سعود به نظر مي آيد.
تحميل اراده عربستان در يمن با يك نمايش گسترده نظامي مي تواند شيوخ منطقه را مجاب كند تا به آل سعود بار ديگر به چشم رهبر معنوي جهان عرب نگاه كنند.
5-دولت هاي نامشروع و غيرمردمي براي حل و فصل بحران هاي داخلي به راه حل هاي مختلفي متوسل مي شوند، كه يكي از اين راه حل ها انتقال بحران به خارج است. آل سعود با درگير كردن خود به صورت گسترده در يمن و انجام حملات گسترده زميني، هوايي و دريايي به شيعيان مظلوم يمن و به خاك و خون كشيدن صدها زن و كودك و پير و جوان در واقع مي خواهد چند صباحي ذهن افكار عمومي مردم عربستان را از مركز ثقل بحران كه همانا نامشروع و غيرمردمي بودن خود است منحرف بكند. وجود يك اقليت بسيار كوچك از شاهزادگان سعودي كه بخش اعظم دلارهاي نفتي و ثروت حاصل از اماكن متبركه عربستان را به يغما مي برند، وجود شكاف هاي گسترده اجتماعي بين اقليت ثروتمند و اكثريت فقير، وجود جنگ قدرت بين سران رژيم، وجود بحران هويت بين وهابيان سنتي و نو وهابيان تازه به دوران رسيده و فسادهاي گسترده مالي و اخلاقي در نظام اداري-سياسي سعودي بخشي از مشكلات و معضلاتي است كه نظام حاكم بر عربستان از آن رنج مي برد. حمله به يمن و بزرگ كردن خطر تهديد شيعيان يك تاكتيك فرار به جلو از سوي آل سعود براي پنهان كردن بحران هاي گسترده داخلي است.
مجموع اين دلايل باعث شده است تا عربستان سعودي تمام توان نظامي مالي و سياسي خود را با همراهي اطلاعاتي صهيونيست ها براي از بين بردن شيعيان يمن بسيج كند. تمامي شواهد و قرائن نشان مي دهد آل سعود به رغم توحشي كه به خرج داده و تمامي جناياتي كه از آن فروگذار نكرده، در رسيدن به ا هداف خود موفق نبوده است. شكست واحدهاي نظامي سعودي و ارتش يمن، كشته و زخمي شدن تعداد زيادي از سربازان اين دو رژيم، به اسارت گرفته شدن سربازان سعودي و تسليم واحدهايي از ارتش هاي يمن و عربستان به همراه غنايم گسترده اي كه مجاهدان يمني از اينها گرفته اند، همگي شاهد اين مدعاست؛ آل سعود در باتلاق يمن گير كرده است.

 



نگاهي به امضاي توافقنامه نظامي بوگوتا- واشنگتن اوج گيري تنش ها در حياط خلوت آمريكا

فريده شريفي
كشور كلمبيا در شمال غربي آمريكاي جنوبي واقع شده است، اين كشور از شرق با ونزوئلا و برزيل، از جنوب با اكوادور و پرو و از شمال با اقيانوس اطلس و از شمال غربي با پاناما و از غرب با اقيانوس آرام هم مرز است.
جمهوري كلمبيا همچنين داراي مرز دريايي با كشورهاي حوزه درياي كارائيب نظير جامائيكا، هائيتي، جمهوري دومنيكن و كشورهاي آمريكاي مركزي نظير هندوراس و نيكاراگوئه است.
كلمبيا بيست وششمين كشور دنيا و چهارمين كشور آمريكاي جنوبي پس از برزيل، آرژانتين و پرو با دو برابر مساحت فرانسه يعني چيزي در حدود 748/141/1كيلومتر مربع است. اين كشور همچنين با داشتن حدود 45 ميليون جمعيت سومين كشور پرجمعيت در منطقه آمريكاي لاتين پس از برزيل و مكزيك به شمار مي آيد.
كلمبيا يكي از كشورهاي داراي گسترده ترين تنوع قومي در آمريكاي جنوبي است. اين تنوع قومي مديون مهاجرت هايي است كه در سال هاي قرن بيستم به اين كشور شده است و افزايش جمعيت را درپي آورده است.درگيري با نيروهاي شبه نظامي گروه فارك در كلمبيا قاچاق موادمخدر و فساد در شهرهاي كوچك و برخي از شهرهاي بزرگ، از عمده چالش هاي دولت كلمبيا محسوب مي شوند.
تأسيس هفت پايگاه نظامي آمريكا در خاك كلمبيا پس از تعطيل شدن پايگاه نظامي آمريكا در اكوادور كه به دستور رافائل كوره آ انجام شد به يكي از پرتنش ترين موضوعات منطقه آمريكاي جنوبي تبديل شده است زيرا مقامات و سران كشورهاي اين منطقه آن را تهديد و خطر بزرگي براي صلح و ثبات در منطقه مي دانند.
«هوگوچاوز» رئيس جمهور ونزوئلا و «اوومورالس» رئيس جمهور بوليوي از جمله منتقدان اصلي اين توافقنامه به شمار مي روند اين در حالي است كه دولت كلمبيا مدعي است تاسيس پايگاه نظامي آمريكا در خاك كلمبيا به منظور مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم صورت مي گيرد.
در حالي كه حضور نظامي آمريكا در كلمبيا نه تنها كمك به كاهش توليد و قاچاق موادمخدر نكرده است بلكه سبب افزايش چند برابر توليد آن نيز شده است.
ايرادات وارده به توافق بوگوتا- واشنگتن در مورد استقرار نيروهاي آمريكايي در هفت پايگاه نظامي كلمبيا به اين دليل است كه اين مسئله نه تنها حاكميت نيروهاي كلمبيايي در داخل خاك خودش را به مخاطره مي اندازد بلكه ابعاد حضور سلطه طلبانه آمريكا در منطقه به حدي خواهد شد كه با استقرار نيروهاي نظامي آمريكا در اين پايگاه ها، آمريكا قادر خواهد شد به تمام نيمكره غربي و جنوبي دسترسي هوايي داشته باشد.
هفت پايگاه در كلمبيا پاسخ طبيعي واشنگتن به از دست دادن پايگاه «مانتا» در اكوادور و از دست دادن سلطه خود بر پاراگوئه است. به همين دليل آمريكا از هم اكنون در حال آموزش نيروهاي مسلح، نيروهاي ويژه و پليس ملي كلمبيا است.
آموزشگاه آمريكاز(SOA) طلايه دار آموزش ديكتاتوري هاي نظامي سركوبگر، مسئوليت آموزش 10 هزار كلمبيايي را بر عهده گرفته است، اين آموزش ها شامل رهبران كودتاي هندوراس نيز شده است. انتخاب كلمبيا هم دقيقاً در راستاي منافع استكباري سردمداران كاخ سفيد صورت گرفته و بي دليل نيست كه چاوز هشدار مي دهد كلمبيا در حال تبديل شدن به اسرائيل منطقه آمريكاي لاتين است.
اين همان روالي است كه در هندوراس نيز مي بايست طي مي شد با اين تفاوت كه «سلايا» رئيس جمهور مخلوع در هندوراس تصميم داشت براي بار دوم در انتخابات رياست جمهوري شركت كند. اما بر عكس، در عرصه رسانه ها مخالفت آشكاري با سومين دوره رياست جمهوري «آلوارو اوريبه» كه نزديك ترين متحد آمريكا در منطقه محسوب مي شود صورت نگرفت، در حالي كه دور دوم رياست جمهوري براي سلايا به سبب اتحاد و دوستي اش با چاوز و همراهي سياسي وي با رئيس جمهور ونزوئلا پذيرفتني نبود و در نهايت با كودتاي نظاميان مواجه و به صورتي تحقيرآميز از كشورش اخراج شد.
از سوي ديگر، يكي از مهم ترين موضوعات چالش برانگيز در مورد استفاده از پايگاه هاي نظامي كلمبيا، مصونيت قضايي نيروهاي آمريكايي مستقر در اين كشور است.
براساس توافقنامه نظامي بين دو كشور، 800 نظامي آمريكا و 600 پيمانكار غيرنظامي مجاز به حضور در خاك كلمبيا با استفاده از مصونيت ديپلماتيك خواهند بود و اين مسئله به معناي داشتن حداكثر آزادي و اختيار سياسي براي انجام هر كاري است. به همين دليل مقامات آمريكايي بر اين موضوع اصرار داشته و اجرايي شدن توافق را در گرو پذيرش مصونيت نيروهاي آمريكايي از سوي كلمبيا اعلام كرده اند ولي دولت كلمبيا با آگاهي از حساسيتي كه مردم و احزاب آن كشور نسبت به اعطاي مصونيت قضايي به نيروهاي آمريكايي دارند به نحوي سعي در تعديل مفاد موافقتنامه دارند، مقامات آمريكايي اخيراً پيشنهاد كرده اند در صورت ارتكاب جرايم توسط نيروهاي آمريكايي در خاك كلمبيا، اين افراد به جاي محاكمه در محاكم داخلي آمريكا كه نوعي تحقير ملت كلمبياست، در محاكم قضايي مستقر در سفارت آمريكا در بوگوتا و يا در پايگاه هاي نظامي مستقر در كلمبيا محاكمه شوند.
چنانچه آمريكا اصرار به مصونيت سياسي نيروهاي خود داشته باشد، دولت كلمبيا در موضعي دشوار قرار خواهد گرفت چرا كه افكار عمومي اين نوع سياست هاي مداخله جويانه را نمي پذيرد.
در هر صورت امضاي اين توافقنامه نظامي نه تنها در داخل كلمبيا موج مخالفت ها و اعتراضات مردمي را برانگيخته بلكه كشورهاي منطقه اين اقدام آمريكا و كلمبيا را محكوم و آن را تهديدي براي كشورهاي خود ارزيابي كرده اند.
يكي از مهم ترين نگراني هاي كشورهاي همسايه كلمبيا اهداف واقعي آمريكا در استفاده از پايگاه هاي نظامي اين كشور است.
كشورهايي چون ونزوئلا، كوبا، اكوادور، نيكاراگوئه و شيلي معتقدند كه پروازهاي جاسوسي هواپيماهاي آمريكايي از اين پايگاه ها نه براي يافتن موقعيت و تحركات قاچاقچيان موادمخدر بلكه براي دستيابي به اطلاعات نظامي ديگر كشورها و به عبارت ديگر مداخله و كنترل اين كشورها است. در واقع اين پايگاه ها موقعيت و تجهيزات لازم را براي حمله به مخالفان آمريكا در آمريكاي لاتين در مواقع اضطراري فراهم خواهد كرد.
استفاده از اين پايگاه ها آنقدر براي آمريكا مهم است كه باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا مجبور شد براي رهايي از افكار عمومي كشورهاي آمريكاي لاتين ظاهراً استقرار نيروهاي نظامي در كلمبيا را تكذيب كند و هيلاري كلينتون وزير خارجه اين كشور نيز اعلام كرد كه هدف آمريكا فقط استفاده از پايگاه هاي كلمبيا در مواقع ضروري است نه ايجاد پايگاه نظامي.ليكن توجيهات رئيس جمهور و ساير مقامات آمريكا مورد قبول مقامات و مردم كشورهاي آمريكاي لاتين قرار نگرفته و مخالفت صريح خود را با آن اعلام كرده اند.
در همين رابطه «فيدل كاسترو» رهبر كوبا با طرح اين پرسش كه از چه زماني براي مبارزه با قاچاق مواد مخدر از ناوگان چهارم و هواپيماهاي جنگي استفاده مي شود تاكيد كرده كه اين توجيهات بهانه اي بيش براي ايجاد پايگاه در سراسر نيمكره غربي نبوده است.
وي معتقد است هدف اصلي آمريكا از اين قرارداد تحت اختيار گرفتن منابع اقتصادي منطقه آمريكاي جنوبي و تسلط بر اين منطقه است.
كاسترو مي گويد همان گونه كه در دهه 1980 نيروهاي آمريكا ميان دولت ساندينست نيكاراگوئه و مزدوران كنترا جنگ و خونريزي به راه انداختند ممكن است اين بار هم آمريكا با استفاده از پايگاه هاي نظامي مستقر در خاك كلمبيا جنگ كثيفي را عليه ونزوئلا برپا كند.
چاوز نيز طي اظهاراتي اعلام كرده كه دولت آمريكا با انعقاد توافقنامه نظامي با كلمبيا باز هم درصدد تجاوزگري جديد نه فقط عليه ونزوئلا بلكه عليه ديگر كشورها است.
چاوز با انتقاد از دولت كلمبيا اظهار داشته كه كلمبيا درها را به روي كساني گشوده كه در حال تجاوز مستمر به كشورهاي آمريكاي لاتين هستند. «اوو مورالس» رئيس جمهور بوليوي از ديگر منتقدان و مخالفان سرسخت ايجاد پايگاه هاي نظامي آمريكا در كلمبيا است.
وي ضمن اينكه اين توافقنامه را تجاوزي آشكار به ملت هاي آمريكاي لاتين قلمداد كرده پيشنهاد داده است تا يك ارتش مسلح متحد از كشورهاي آمريكاي جنوبي ايجاد شود تا با اين توافقنامه نظامي مقابله شود.
«دانيل اورتگا» رئيس جمهور نيكاراگوئه نيز با خائن دانستن كساني كه به آمريكا اجازه استفاده از خاك كلمبيا را داده اند اظهار داشتند كه ما ديگر در آمريكاي لاتين جنگ نمي خواهيم بلكه خواستار صلح و كار هستيم. اورتگا استقرار پايگاه هاي آمريكا در كلمبيا را خطري براي استقلال كشورهاي آمريكاي لاتين و نوعي بازگشت به عقب دانسته است. امضا توافقنامه همكاري نظامي با آمريكا موجب برانگيخته شدن خشم مردم آمريكاي لاتين و احساس خطر آنها در رابطه با تجاوز احتمالي آمريكا به كشورهاي اين منطقه نيز شده است، به نحوي كه تظاهرات گسترده اي در اين كشورها صورت گرفته و اوج مخالفت هاي مردمي با اهداف توسعه طلبانه آمريكايي ها در منطقه به اثبات رسيده است.
تظاهرات وسيعي كه از سوي مردم اين كشورها به هنگام سفر رئيس جمهور كلمبيا با يكي از مقامات آمريكا به اين كشورها صورت مي گيرد نشان دهنده توفاني از مخالفت ها عليه اين توافق نظامي است.
مردم شيلي با تظاهراتي وسيع از او استقبال كردند. براي كشورهاي آمريكاي لاتين اين توافقنامه، ايجاد پايگاه براي يك بيگانه در خاك كلمبيا به حساب مي آيد، مسئله اي كه بسياري از رسانه هاي آمريكاي لاتين از آن به عنوان تسخير اراضي اين قاره توسط يك قدرت امپرياليستي ياد كردند. اين توافق براي كلمبيا كمك هاي نظامي آمريكا را به همراه خواهد داشت و در نخستين گام 1400 تفنگدار آمريكايي در اين كشور مستقر خواهند شد.
مقام هاي كلمبيا عقيده دارند كه به اين وسيله مي توانند باندهاي قاچاق مواد مخدر را هدف قرار دهند و بر شورشيان تضعيف شده فارك نيز پيروز شوند. كلمبيا به تازگي چاوز را به حمايت از شورشيان فارك متهم كرده است و دولت اين كشور مي گويد ونزوئلا در كمك تسليحاتي به شورشيان اين كشور نقش دارد هرچند چاوز اين اتهام را رد كرده است. بدون شك اين مسئله در تصميم كلمبيا براي امضاي توافقنامه با آمريكا بي تاثير نبوده است.
اوريبه رئيس جمهور كلمبيا به عنوان يكي از معدود رهبران محافظه كار حامي آمريكا در منطقه با ديگر كشورهاي منطقه نيز دچار اختلاف و درگيري شده است. به طور مثال وي در سال 2008 اكوادور را تهديد به بمباران كردو چاوز نيز در واكنش به اين اظهارات كلمبيا را تهديد به جنگ كرد البته بعد از اينكه اين اظهارات تهديدآميز بين طرفين رد و بدل شد، آتش اين تهديدات خاموش شد ولي قرارداد نظامي آمريكا با كلمبيا بار ديگر آتش اختلافات بين اين كشورها را شعله ور ساخت. در هر صورت روابط كلمبيا با كشورهاي همسايه بسيار متزلزل و شكننده است و بيم آن مي رود كه آتش جنگي در منطقه شعله ور شود ولي نبايد از نظر دور داشت كه برپا شدن هرگونه جنگ و درگيري در منطقه صدمات جبران ناپذيري به همه كشورها وارد خواهد كرد، به ويژه آنكه اين كشورها از نظر اقتصادي به يكديگر نياز دارند و همين مسئله آنان را به هم وابسته مي سازد.
به هر حال به نظر مي رسد كه «آلوارو اوريبه» به رغم تلاش هاي زيادي كه براي توجيه افكار عمومي كشورش و ديگر ملت هاي منطقه به عمل مي آورد قادر نخواهد بود كه آنها را قانع كند و راهي جز مقابله با موج شديد مخالفت ها ندارد. عجله مقام هاي آمريكا و كلمبيا براي امضاي اين توافقنامه باعث شد كه ادعاي مبارزه با مواد مخدر و شورشيان فارك به هيچ عنوان كشورهاي آمريكاي لاتين را قانع نكند و انتظار مي رود دولت اوريبه اين روزها با توفاني از مخالفت ها مواجه شود.

 



زندگينامه رهبران حزب الله

اشاره
هفتمين اجلاس سالانه حزب الله برگزار شد و پس از گذشت 24 سال از صدور اولين بيانيه سياسي حزب الله سيدحسن نصرالله دبيركل اين حزب بار ديگر ديدگاه اين حزب و رويكرد سياسي آن را تبيين كرد.
ناظرين سياسي اعلام دومين سند سياسي حزب الله را سرفصل تازه اي در تاريخ حزب الله دانستند چراكه از متن سياسي حزب الله به خوبي روشن است كه واقعيت هاي لبنان جدا از تحولات جاري منطقه نيست وحزب الله نيز بخشي از محور منطقه اي شامل كشورها و ملت هايي است كه از سلطه جويي آمريكا زيان ديده اند. از سوي ديگر، ديدگاه ها و مواضع حزب الله هيچ تعارضي با پاي بندي اين حزب به ساختار دولت لبنان ندارد.
اين سند مرجع فشرده براي همگان است و در آن مواضع حزب الله درباره مفاهيمي مانند مقاومت، ساختار دولت، قضيه فلسطين و روابط خارجي لبنان به ويژه با ايران تبيين شده است.
اين سند سياسي همچنين بيانگر روند پيشرفت حزب الله با تحولات جهان معاصر است.
در اجلاس سالانه حزب الله سيدحسن نصرالله براي ششمين بار به عنوان دبيركل حزب الله تعيين شد. شيخ نعيم قاسم معاون وي، سيدهاشم صفي الدين رئيس شوراي اجرايي، شيخ محمد يزبك رئيس هيئت ديني، سيدابراهيم امين السيد رئيس شوراي سياسي، حسين الخليل معاون سياسي دبيركل و محمود رعد نماينده پارلمان براي اولين بار به عنوان رئيس فراكسيون طرفدار مقاومت به عنوان اعضاي شوراي تصميم گيري انتخاب شدند. در مطلب زير خلاصه اي از زندگي هر يك از اعضاي شوراي تصميم گيري حزب الله ارائه شده است كه پيش روي شماست.
سرويس خارجي
سيدابراهيم
امين السيد
حزب الله براي سال ها به صورت زيرزميني فعاليت مي كرد و عمليات هاي خود را بدون هيچ ظهور رسانه اي دنبال مي كرد. در اين ميان اولين كسي كه بيانيه تاسيس حزب الله را در ميان رسانه ها خواند، سيدابراهيم امين السيد بود كه در سال 1985 با خواندن نامه سرگشاده اي در مورد حزب الله، تاسيس آن را علني كرد.
حزب الله تا آن زمان مخفيانه فعاليت مي كرد تا آنجا كه خيلي از عمليات هايش به اسم ديگر احزاب و گروه ها تمام مي شد و البته همين امر باعث شده بود كه براي مدت ها دشمن متوجه آنها نشود و فكر كند كه اين فلسطيني ها هستند كه در حال انجام عمليات هستند. تا اينكه سيدابراهيم در 16 مارس 85 در حسينيه شياح در حومه جنوبي بيروت آن بيانيه مشهور را قرائت كرد. در آن زمان همه فكر مي كردند كه وي رهبر حز ب الله است، در حالي كه وي يكي از مؤسسان آن و سخنگوي اين حزب بود.
وي كه عضو جنبش امل بود در زمان درگيري هاي حزب الله با جنبش امل، مواضع خصمانه اي عليه آنها اتخاذ كرد تا اينكه درسال 1992 بعد از ميثاق طائف و آغاز مرحله سياسي جديدي در لبنان به عنوان نماينده وارد پارلمان لبنان شد و رياست فراكسيون حزب الله را بر عهده گرفت و در سال 2005 رئيس شوراي سياسي حزب الله شد.
محمد رعد
رئيس فراكسيون نمايندگان وابسته به حزب الله در پارلمان و شخصيتي خون گرم است. خوش اخلاقي وي باعث شده كه رياست فراكسيون حزب الله را بر عهده بگيرد و همين خوش اخلاقي وي باعث مي شود حتي در اولين برخورد با وي كه همه او را حاجي صدا مي كنند، تمام نگراني ها فرو بريزد.
وي در سال 1955 در بيروت به دنيا آمد؛ ولي اصالتا از روستاي جباع در جنوب لبنان و در اقليم التفاح است. تواضع و سادگي وي باعث مي شود كه طرف وي در ديدارهايش فراموش كند كه با چه كسي روبرو است. وي شخصيتي فرهنگي و عضو اتحاديه لبناني دانشجويان مسلمان بوده كه در تاسيس حزب الله نقش مهمي داشته و قبل از فعاليت در حزب الله به معلمي اشتغال داشته و داراي مدرك فلسفه از دانشگاه لبنان است.
توانايي هاي وي زمينه رشد وي را در پلكان مسئوليت هاي حزب فراهم كرد و سپس نماينده پارلمان شده و در راس فراكسيون قرار گرفت و قبل از آن رئيس شوراي سياسي بود و اكنون نيز براي اولين بار، عضو شوراي تصميم گيري شده است.
حسين الخليل
يكي از نزديك ترين افراد به سيدحسن نصرالله حاج حسين الخليل است كه سمت معاون سياسي وي را داشته و در مراحل حساس به ويژه در زمان جنگ 33 روزه مأموريت هاي سياسي ويژه اي را انجام داده است.
وي بيش از 50 سال دارد و شخصيت بسيار رازداري است. كم حرف ولي تيزهوش بوده و خيلي زود متوجه مقصود طرف خود مي شود. همواره آرام است مگر مواردي كه بعد از جنگ 2006 فاش كرد و از حساسيت زيادي برخوردار بود.
سيد، اعتماد زيادي به وي دارد، به خصوص در پرونده هاي مهم داخلي و خارجي. وي رابط بين سيدحسن نصرالله و رفيق حريري بود و تا قبل از ترورش رفت وآمدهاي زيادي با هم داشتند و اكنون نيز رابط سعد حريري با حزب الله است و ارتباط حزب الله با سوريه را وي تنظيم مي كند. ارتباط با نبيه بري، ميشل عون و سليمان فرنجيه نيز از طريق وي صورت مي گيرد. وي به عبارتي ديگر جعبه اسرار حزب الله و سيد است.
شيخ محمد يزبك
شيخ محمد يزبك، مواضع سياسي و رسانه اي اندكي دارد؛ ولي هر از چند گاهي كه موضعي را اعلام مي كند، همواره رنگ و لعاب ديني به آن مي دهد.
وي يكي از مؤسسان حزب الله به حساب مي آيد. وي به عنوان رئيس شوراي ديني، عضو شوراي تصميم گيري است؛ ولي بعلبكي ها مي گويند تا كي بايد وي تنها نماينده بقاعي ها در اين شورا باشد.
سيدحسن نصرالله
سيدحسن نصرالله در 31 اوت 1960 در محله فقير نشين نبعه به دنيا آمد. مبارزه با اشغالگران همزمان با ورود وي به صحنه مقاومت صحنه جديدي از زندگي را به روي وي باز كرد. وي در خانواده اي مذهبي بزرگ شده و در كودكي در مغازه سبزي فروشي پدرش به وي كمك مي كرد و رفتن به مسجد محله باعث شد كه وي با اسلام آشنا شود.
در ايام نوجواني جذب جنبش امل شد كه تازه تاسيس شده بود و سپس با پيدايش حزب الله به آن پيوست، سيدحسن نصرالله زماني كه حزب الله در سايه و تاريكي فعاليت مي كرد كم كم پله هاي ترقي را طي كرد و تحصيلات خود را كه در عراق شروع كرده بود در ايران و لبنان ادامه داد. درگيري هاي بين حزب الله و جنبش امل در سال 1986 او را مجبور كرد كه به جنوب لبنان بازگردد. دقيقا يك سال بعد شوراي حزب الله او را در رأس شوراي اجرايي حزب الله گذاشت. در آن زمان ارتباط تنگاتنگي با مبارزان داشت. كه در بلندي هاي اقليم التفاح توسط همه گروه هاي لبناني و غير لبناني محاصره شده بودند.بعد از مدتي پيشنهاد داده شد كه به جاي شيخ صبحي طفيلي دبيركلي حزب الله را برعهده بگيرد؛ ولي وي به اين امر رضايت نداد تا اينكه سيدعباس موسوي در سال 1992 به شهادت رسيد و وي به دبير كلي حزب الله انتخاب شد.
در دوره وي، مقاومت از حالت مبارزات پراكنده به جبهه اي متحد تبديل شده و توانسته بود معادله وحشت خاصي را بر دشمن تحميل كند. به دنبال عمليات هاي پي درپي، مقاومت توانست بخش اعظم سرزمين هاي اشغال شده لبنان را در سال 2000 آزاد كرده و تعداد زيادي از اسيران خود را از زندان هاي اسرائيل آزاد كند؛ ولي در اين ميان هادي فرزند دبيركل حزب الله در سال 1997 در يكي از درگيري ها به شهادت مي رسد.
در بحران داخلي بعد از ترور رفيق حريري، حزب الله سياست بسيار دقيق و حساب شده اي در تعامل با جناح طرفدار دولت از خود نشان داد. سوريه در آن موقع از لبنان عقب نشيني كرده بود؛ اما با آغاز جنگ دوم اسرائيل عليه لبنان، وضعيت خيلي تغيير كرد و حزب الله به رهبري سيدحسن نصرالله، پيروز جنگ و قدرت اول صحنه داخلي كشور شد.تنش هاي داخلي به صورت كنترل شده اي ادامه يافت تا اينكه دولت فأاد سينيوره، دو آيين نامه تصويب كرد كه كودتاي عليه مقاومت به حساب آمد و حزب الله در صدد دفاع برآمد و حوادث هفت 2008 شروع شد كه به دنبال آن حزب الله، طرفداران مسلح دولت را از مراكزشان در غرب بيروت و در جبل لبنان طرد كرد.در سال 2006 حزب الله توانست رابطه اي بسيار قوي با جناحي از مسيحيان لبنان ايجاد كند كه بعدها جريان ملي آزاد را به رهبري ژنرال ميشل عون تأسيس كردند و معاهده اي بين اين دو امضا شد كه به نوعي وحدت بين شيعيان و مسيحيان لبنان ايجاد كرد و زمينه ساز مرحله جديدي در لبنان گشت.
شيخ نعيم قاسم
وي داراي تحصيلات ديني در حوزه بوده و مراحل پيشرفته دروس حوزوي را نزد استادان عالي رتبه حوزه آموخته است. همزمان وي در دانشگاه لبنان، درس شيمي نيز خوانده است.
همانند بسياري از مسئولان قديمي حزب الله، ابتدا در زماني كه امام موسي صدر رهبر جنبش امل بود، عضو اين جنبش بود؛ ولي در سال 1982 از آن جدا شده و به همراه ساير همكاران معلمش در اتحاديه لبناني دانشجويان مسلمان، در تأسيس حزب الله نقش مهمي را ايفا كردند. شيخ نعيم قاسم در زمان سيدعباس موسوي معاون دبيركل حزب الله شد و از آن زمان تاكنون اين مسئوليت را براي خود نگه داشته است، البته در يك دوره نماينده پارلمان نيز شد.
كتاب وي در مورد حزب الله، مرجع اساسي و مهمي است براي همه كساني كه مي خواهند در مورد حزب الله و تاريخچه آن مطالعه و تحقيق كنند. مشهور است كه شيخ نعيم قاسم همواره ويژگي خاص خود را حفظ كرده و ديدگاه هاي خود را به صورت تسلسل منطقي ارائه داده و شخصيت محكمي دارد به نحوي كه ممكن است ساعت ها به مخاطب خود گوش دهد به طوري كه فكر كنند ديدگاه هاي وي را پذيرفته ولي به ناگاه با شنيدن پاسخ هاي وي نا اميد مي شوند.
وي هيچ اصراري براي حاضر شدن در رسانه ها ندارد و ممكن است براي مدت ها غايب باشد؛ ولي وقتي روي صحنه مي آيد، همواره كوبنده بوده است.
سيدهاشم صفي الدين
خيلي ها او را بعد از سيدحسن نصرالله نفر دوم حزب الله مي دانند. وي ويژگي هاي مشترك زيادي با دبير كل حزب الله داشته و روابط صميمي با افراد مقاومت و مسئولان از رده بالا گرفته تا آنها كه در ميدان كار فعال هستند دارد.
بيش از 40 سال سن دارد و مسئول شوراي اجرايي حزب الله است كه قوه مجريه حزب به حساب مي آيد و تمام مؤسسات پشتيباني و مردمي حزب الله را اداره مي كند.
وي همواره در ميان افراد حزب الله است. به همين جهت از محبوبيت بالايي در ميان آنها برخوردار است. ويژگي هاي فردي سيدهاشم صفي الدين به او اين امكان را مي دهد كه شخصيت متحركي در ميدان عمل حزب الله باشد؛ ولي از آنجا كه اسرائيل همواره در كمين وي بوده است، مجبور است مسائل امنيتي را رعايت كرده و كم تر در ميان مردم ظاهر شود.
منبع: پرس تي وي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14