(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 16 آذر 1388- شماره 19528
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
پيام دريافت نشد! (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
سوراخ (گفت و شنود)
قطع اميد سران فتنه از دانشجويان در گزارش خبري تحليلي كيهان
خطاب به دانشجويان آيت الله جوادي آملي: گوش به فرمان رهبر باشيد
اكونوميست : تحريم ها فايده ندارد ايران قدرت هسته اي شده است
دكتر صالحي: ايران به 20مركز جديد غني سازي نياز دارد
فارين پاليسي: انتخاب زهرا رهنورد ريشه علمي نداشت براي مطرح كردن اپوزيسيون بود! (خبر ويژه)
خودتان در يك دادگاه علني آرش حجازي را بازجويي كنيد (خبر ويژه)
مژدگانا كه گربه عابد شد! (خبر ويژه)
از آشوب حمايت كردي، آفرين اما خيال نكني با اين نامزدي ها «متفكر» شده اي (خبر ويژه)
آغاز زندگي مشترك فرزندان ايثار در عيد غدير



پيام دريافت نشد! (يادداشت روز)

با وجود پيچيدگي هاي فراوان ظاهري، مسيرهاي اصلي در پرونده هسته اي ايران تغيير چنداني نكرده است. در هفته گذشته 3 اتفاق مرتبط با اين پرونده رخ داده كه معناي واقعي آنها را تنها پس از كشف ارتباطشان با يكديگر مي توان دريافت. اتفاق اول اين بود كه شوراي حكام آژانس پس از 3 سال حاشيه نشيني در پرونده هسته اي ايران، قطعنامه اي عليه ايران صادر كرد كه ظاهرا «پيام» آن براي غربي ها مهمتر از «محتواي» آن بوده است. واقعه دوم پس از اين قطعنامه رخ داد، زماني كه ايران اعلام كرد در واكنش به قطعنامه، همكاري هاي داوطلبانه و شفاف ساز خود با آژانس را به صفر مي رساند. اتفاق آخر اما براي خيلي ها حتي در داخل ايران غيرمنتظره بود، ايران اعلام كرد علاوه بر دو سايت غني سازي نطنز و فردو، 10 سايت جديد ديگر احداث خواهد كرد.
اين مجموعه تحولات كه در زماني كوتاه رخ داده، در حكم عوارض ظاهري صحنه اي است كه به واقع بسيار پيچيده و پرماجرا است. بهترين راه براي درك منطق حاكم بر آن صحنه اين است كه ببينيم پاي شوراي حكام آژانس چرا و چگونه به پرونده هسته اي ايران كشيده شد. غربي ها همانطور كه خود گفته اند از صدور قطعنامه در شوراي حكام هيچ هدفي جز رساندن يك «پيام» به ايران نداشته اند و آن پيام هم اين بوده كه ايران بايد دريابد اگر پيشنهاد وين را نپذيرد، با مجازات هاي اجماعي از جانب گروه 6 در قالب يك قطعنامه جديد در شوراي امنيت روبرو خواهد شد. خيلي ساده بايد گفت اگر غرب قصد رساندن چنين پيامي به ايران را داشته است، بايد بداند كه ابزار اشتباهي را انتخاب كرده و ايران چنين پيامي از آن قطعنامه دريافت نكرده و اساسا اين پيام يا هر چيز ديگري شبيه آن را جدي هم نمي گيرد.
علت ها روشن است، اولا مراجعه به شوراي حكام آژانس پس از آن كه 3 سال است پرونده ايران در شوراي امنيت قرار دارد و 5 قطعنامه درباره آن صادر شده، به وضوح نشان دهنده آن است كه غربي ها قادر به پيشروي در شوراي امنيت نبوده اند و دقيقا به همين دليل به يك اقدام نمايشي در نهادي كه واجد هيچ اختياري در پرونده هسته اي ايران نيست بسنده كرده اند تا قادر به ايجاد اجماع درباره آن باشند. اگرچه برخي منابع غربي سعي كرده اند بگويند قطعنامه آژانس مقدمه اقدام در شوراي امنيت است(و بعضي در داخل هم اين حرف ها را جدي گرفته اند) ولي تجربه به ايران ثابت كرده اگر غربي ها موفق به ايجاد اجماع درون خود شده باشند، براي صادر كردن قطعنامه عليه ايران نيازي به مقدمه چيني ندارند. ثانيا حمايت روسيه و چين از اين قطعنامه همانطور كه انبوهي از رسانه هاي غربي در چند روز گذشته در مقالات و گزارش هاي خود گفته اند به هيچ وجه به اين معنا نيست كه آنها به آساني با قطعنامه شوراي امنيت هم موافقت خواهند كرد. اتفاقا برعكس، دقت در مجموعه ادبيات مربوط به اين موضوع در منابع غربي نشان مي دهد روسيه و چين با قطعنامه شوراي حكام موافقت كرده اند تا با قطعنامه شوراي امنيت موافقت نكنند و به اين ترتيب هم اقدامي در جهت همراهي با اروپا و آمريكا انجام داده باشند و هم آسيبي جدي به روابط خود با ايران نزنند. اگر چه اين اقدام روسيه و چين خصومت عليه ايران تلقي شده و نبايد قابل اغماض باشد. ثالثا و مهمتر از همه مراجعه به شوراي حكام نشان مي دهد غربي ها در مقطع فعلي به «نمايش» عليه ايران بيشتر متمايلند تا «اقدام»، چرا كه مي دانند فقط روي اقدامات نمايشي است كه مي توانند اجماع ايجاد كنند و علاوه بر اين اقدام عليه ايران به شهادت برخوردي كه ايران با 5 قطعنامه شوراي امنيت كرده نه فقط موثر نيست بلكه به سرسخت تر شدن ايران منجر مي شود. به همين دليل غربي ها به جاي ورود به فاز تحريم كه خواهيم گفت به چه دليل اكنون بسيار غيرمحتمل است، دست به كار نشان دادن «دورنماي مجازات ها» به ايران شده اند تا شايد ايران خود از نظر كردن در آن دورنما به هراس بيفتد و كوتاه بيايد.
پيام هاي واقعي واكنش هاي ايران به قطعنامه شوراي حكام هنوز از جانب غربي ها به درستي درك نشده است. واكنش اول فقط يك مقدمه بود. ايران از فوريه سال 2006(زمستان 1384) كه شوراي حكام پرونده را به شوراي امنيت گزارش كرد، اقدامات داوطلبانه خود در قبال آژانس(تعليق، اجراي پروتكل و دسترسي هاي شفاف ساز) را متوقف كرد، با اين وجود در اين مدت در موارد بسيار معدودي همچنان اقداماتي در جهت ايجاد اعتماد و فضاي همكاري در ازاي دريافت امتيازهاي مشخص از جانب ايران انجام مي شد. اكنون تمامي اين اقدامات متوقف شده و سقف همكاري ايران با آژانس به آنچه در پادمان آمده محدود خواهد شد. اين اقدام براي غربي هايي كه همواره به آژانس به عنوان چشم و گوش خود در ايران نگاه مي كردند داراي پيام هاي بسيار فاجعه باري است. به صفر رسيدن اقدامات داوطلبانه يعني ديگر آژانس هيچ دسترسي به راكتور اراك نخواهد داشت، دوربين هاي نصب شده در نطنز به وضعيت پادماني باز خواهد گشت و تاسيساتي مثل فردو هم كه ايران خود را براي ساخت تعداد بيشتري از آن آماده مي كند ديگر يك سال زودتر از موعد قانوني به آژانس اظهار نخواهد شد. فقط با توجه به متوقف شدن اقدامات داوطلبانه است كه مي توان فهميد پيام ساخت 10 تاسيسات غني سازي جديد ديگر در ايران چيست.
تحليل گران غربي حتي آنهايي كه سابقه طولاني در مطالعه برنامه هسته اي ايران دارند، تفسيرهاي نااميد كننده اي از تصميمات جديد ايران اراده كرده اند از جمله اينكه ايران براي ساخت اين حجم از تاسيسات به سال هاي طولاني زمان نياز دارد و ضمناً براي تامين تجهيزات آن بايد از سد قطعنامه هاي شوراي امنيت بگذرد. اين دسته از تحليلگران ظاهراً به اين موضوع توجه ندارند كه ايران تاسيسات فعلي خود را هم از دل سخت گيرانه ترين تحريم هاي اروپا و آمريكا بيرون آورده است. ضمن اينكه توسعه تاسيسات جديد غني سازي همانطور كه كسي مثل ديويد آلبرايت قاعدتاً بايد بداند به چيزي بيشتر از ايجاد يك زيرساخت تاسيساتي، توليد ماشين هاي سانتريفيوژ و مهارت در نصب آبشارها نياز ندارد و ايران اكنون در مورد تمام اين مراحل صددرصد خودكفاست و به همين دليل هم هست كه ابعاد نطنز هر روز رشد بيشتري مي كند.
در مقابل همه اين اقدامات از جانب ايران، تهديد به تحريم تنها ابزار غربي هاست. طرف هاي غربي تصور مي كنند ايران اين تهديد را باور ندارد چون به اندازه كافي پررنگ نشده، و به همين دليل دائماً تلاش مي كنند اقدامات تبليغاتي خود با اين پيام كه «ما جدي هستيم» را پر رنگ تر كنند. واقعيت اما اين است كه ايران براي جدي نگرفتن اين تهديد دلايل واقعي دارد و لذا هر چه هم كه غربي ها خود را در محيط رسانه اي به در و ديوار بكوبند و نمايش هاي پرآب و تاب ترتيب بدهند و سخنراني هاي غرا بكنند، چيزي تغيير نخواهد كرد. ايران عقيده دارد گزينه تحريم نه واقعي است و نه مأثر. چهار استدلال زير مي تواند اندكي اين موضوع را روشن كند.
1- غربي ها بايد بدانند ايران به محض اعمال هرگونه تحريم جديد، در ضرورت ادامه گفت وگوها ترديد جدي خواهد كرد. اگر فرض كنيم كه استراتژي آمريكايي ها گسترش دادن مذاكرات با ايران به موضوعات غير هسته اي است، هرگونه اعمال تحريم عليه ايران در هر سطحي اين استراتژي را به طور كامل تخريب خواهد كرد. غرب مي تواند ايران را تحريم كند اما آن وقت بايد منتظر باشد كه ايران دستگاه تنفس مصنوعي آمريكا در منطقه را كه ديگر حتي اسرائيلي ها هم مي گويند در دست ايران است، به رودخانه پرتاب كند.
2- واضح است كه اعضاي گروه 6 هيچ اتفاق نظر قابل اعتنايي در مورد تحريم ايران ندارند. روسيه، چين و اروپا به دنبال بسط همكاري با ايران هستند در حالي كه تحريم محدود كننده همكاري است. حتي آمريكايي ها هم ديگر دريافته اند كه تحريم راه حل نهايي براي مسئله اي مانند ايران نيست و فقط مي تواند اوضاع را پيچيده تر كند. در نتيجه به نظر مي رسد بايد اين جمله در شماره اخير هفته نامه تايمز را جدي گرفت كه مي گويد: «بين اعضاي گروه 6 اجماع وجود دارد، اما روي تداوم ديپلماسي نه تحريم».
3- يك نكته بسيار مهم در مورد حركت گروه 6 به سمت تحريم ها اين است كه مي دانند ايران كشور بزرگ و قدرتمندي است و حتي تحت شديدترين تحريم ها مي تواند نيازهاي مردم خود را برآورده كند. نكته مهم در اينجا اين است كه دقيقاً به اين دليل، اعمال تحريم ها باعث اتحاد و گره خوردگي بيشتر مردم خواهد شد.
4- استدلال آخر قديمي ولي كلاسيك است. در اثر جهاني شدن اقتصاد و گسترش بازارها از يك طرف و توان مالي قابل توجه ايران از طرف ديگر، تحريم ايران در هر حوزه خاص تقريباً به طور كامل به اين معناست كه تحريم كنندگان خود را تحريم مي كنند نه ايران را. ايران در تمامي آن حوزه هايي كه غربي ها تصور مي كرده اند با تحريم آن را عقب نگهداشته اند به طرز حيرت آوري پيشرفت كرده فقط به اين دليل كه تأمين كنندگان بسيار متنوعي در سراسر جهان پراكنده اند كه براي معامله با ايران هم منتظر اجازه هيچ طرفي از جمله آمريكا نيستند.
بنابراين بايد گفت اگر هدف غربي ها سوق دادن ايران به مسيري است كه انتهاي آن پذيرفتن پيشنهاد وين باشد مسيري كاملاً اشتباه را انتخاب كرده اند. ايران با رفتارهاي اخير غربي ها از فضاي مذاكرات سازنده در مورد پيشنهاد وين دورتر شده به جاي آنكه به آن نزديك شود. گزينه بهتر براي غربي ها اين است كه به جاي حركت در مسيري كه ناتواني آنها را هرچه بيشتر آشكار مي كند، اصلاحات مورد نظر ايران در مورد پيشنهاد وين را بپذيرند. هر چه زمان بيشتر مي گذرد اين موضوع آشكارتر مي شود كه بازنده ورود به مسير درگيري و تقابل غرب خواهد بود نه ايران.
مهدي محمدي

 



كيهان و خوانندگان

¤به استكبار جهاني اعلام مي كنيم كه دانشجويان ايراني هوشيار و از آمريكا و رژيم صهيونيستي و همقطارانشان بيزار هستند. دانشجويان بيدار ايراني، بار ديگر در 16 آذرماه روحيه ضداستكباري و ضداستعماري خود را به جهانيان نشان خواهند داد.
رضايي
¤بر فرض هم كه برخي از سران اصلي فتنه و آشوب بعد از انتخابات توبه كنند ولي مگر خيانت آنان به نظام و زير سوال بردن شكوه و حماسه بي نظير مردم در انتخابات رياست جمهوري با مشاركت 85درصدي قابل چشم پوشي است. زير پا گذاشتن خون شهيدان توسط اين چند نفر قدرت طلب و زياده خواه چه مي شود؟
عليمرداني
¤ضمن تشكر از يادداشت روز «آقايان شما ديگر تمام شده ايد» به قلم مدير مسئول كيهان، از اين روزنامه تقاضا مي شود كه همچنان به تبيين ماهيت و هويت منافقان جديد بپردازد.
منافي از تهران
¤براي بنده و بسياري ديگر از هموطنانمان جاي اين سوال است كه چرا قوه قضائيه در مقابل برخي از سران فتنه اين همه سازش مي كند؟ كوتاهي در اين مسئله مي تواند اعتماد مردم به دستگاه قضايي را كاهش دهد.
صابرنيا از شهريار
¤رئيس جديد آژانس بين المللي انرژي هسته اي هم مثل البرادعي سرسپرده قدرت هاي غربي است. بنابراين در سال هاي آتي هم نبايد انتظار داشت كه اين آژانس، برخوردي عادلانه با ايران داشته باشد. به همين دليل تنها راه علاج ما در مقابل غربي ها در زمينه انرژي هسته اي، سرعت بخشيدن به پيشرفت است. هرچه سرعت تكميل اين انرژي در ايران افزايش يابد، آن ها ناتوان تر مي شوند. يك روش درست هم اين است كه اهميت انرژي هسته اي با باورهاي مذهبي و ملي مردم پيوند بخورد. در اين صورت، ديگر هيچ قدرتي توان مقابله با آن را نخواهد داشت.
نيازي
¤روسيه كه ژست مستقل بودن مي گيرد، در شوراي اخير حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي نشان داد كه آنجا كه منافع شان ايجاب كند، گوي سبقت را از ديگران مي ربايند. اين نشان مي دهد كه تنها راه ما سرعت بخشيدن در تكميل چرخه سوخت هسته اي است. زيرا اين مسئله با ابهت و امنيت كشور ما پيوند خورده است.
يك هموطن
¤اگر 1+5 راست مي گويد و دليل مخالفتش با برنامه هسته اي ايران، نگراني براي امنيت جهان است، چرا هيچ اعتراضي به سلاح هاي هسته اي و زرادخانه هاي رژيم صهيونيستي نمي كنند؟
علي حيدري بهزاد كلاهي از نكا
¤اي كاش رئيس جمهور محترم هم در مراسم شكرانه اتحاد كه به مناسبت سالگرد شهادت شهيد مدرس برگزار شد شركت مي كرد، چون، امروز بيش از هر زمان ديگري به وحدت نيازمنديم.
جعفرپور
¤خطاب به آقاي قاليباف شهردار محترم تهران عرض مي كنم مگر غير از اين است كه روزنامه همشهري و ساير نشريات وابسته به شهرداري با پول مردم اداره مي شود پس چرا در هيچيك از اين نشريات در دفاع از بعضي اقدامات دولت برآمده از راي اين مردم مطلبي و مقاله اي به چشم نمي خورد؟
ميرصفيان
¤در طول 30 سال بعد از انقلاب فقط از چند معصوم(ع) سريال جذاب و قوي ساخته و پخش شده است، در حاليكه بايد از چهارده معصوم حداقل تعداد چهارده تا فيلم و سريال با مضامين قوي تهيه و پخش مي شد. اميدواريم با تجربه اي كه در ساخت فيلم و سريال يوسف پيامبر بدست آمد اين كمبود در آينده اي نه چندان دور جبران شود.
عاقلي
¤يكي از اقداماتي كه مي تواند يك تهديد را در كشورمان تبديل به فرصت كند، رسيدگي به استان سيستان و بلوچستان است. پيشنهاد مي شود كه در اين استان در زمينه ساخت كارخانه هاي صنايع مادر مثل كارخانه هاي توليد ماشين آلات، اتومبيل سازي، يخچال و سرمايه گذاري شود تا آن قطعه از خاك ايران نيز شكوفا شود. از صدا و سيما نيز تقاضا مي شود كه برنامه هاي بيشتري درباره خشونت و رفتار غيرانساني پليس در كشورهاي اروپايي و آمريكا پخش شود تا آگاهي مردم نسبت به دولت هاي غربي افزايش يابد.
يك هموطن از خارج از كشور
¤سؤالي دارم از مسئولان كه طرح اضافه كاري پرستاران چه زماني ابلاغ مي شود.
نيك خواه از ساري
¤در نقاط مختلف تهران، عده اي اقدام به تكثير فيلم هاي دوران طاغوت و فروش آنها به شكل آزاد مي كنند. مشكل فرهنگي ديگري كه اين روزها در تهران بسيار ديده مي شود، گمارده شدن مردان جوان براي فروش لباس به خانم هاست. لطفا رسيدگي شود.
محمدي از تهران
¤قرارداد خدمات درماني سردفتران، آخر آبان پايان يافته، اما به دليل اينكه هنوز مدير خدمات درماني منصوب نشده است، اين قرارداد مجدداً منعقد نشده است. از وزارت بهداشت و درمان تقاضاي رسيدگي مي شود.
يك هموطن
¤چند سال است كه در دو جاده قاسم آباد و محمدآباد شهرستان ورامين دو باب جايگاه سوخت گاز سي ان جي ساخته شده ولي متأسفانه تجهيزات در آن نصب و راه اندازي نمي شود اگر اراده اي براي به بهره برداري رساندن اين دو جايگاه سوخت وجود ندارد چرا از اول اقدام به ساخت آنها شده است و مبلغ كلاني هزينه كرده اند.
تاجيك
¤هشت ماه قبل يك عدد سيم كارت ايرانسل خريدم. از آن تاريخ تاكنون چشم انتظارم كه سيم كارت هديه اين خريد را به آدرس منزل بفرستند ولي خبري نشده است. به نظر مي رسد همه اين تشويقاتي كه در آگهي ها اعلام مي شود فقط جنبه تبليغاتي داشته باشد.
عليپور از چهار دانگه جاده ساوه
¤شهرداري تهران، در مسير شرق به غرب بزرگراه شهيدبابابي نرسيده به نوبنياد، هر روز معمولاً در ساعتي كه مردم براي رسيدن به محل تحصيل يا كار خود شتاب دارند، اقدام به رنگ آميزي جدول ها مي كند كه اين مسئله باعث چند برابر شدن ترافيك مي شود. از شهرداري انتظار مي رود كه اين گونه برنامه ها را در اوقاتي كه رفت و آمد كمتر است انجام دهد.
يك شهروند
¤چندي پيش، شركت پست در محدوده شهرري و دولت آباد، با گرفتن مبالغي از مردم، اقدام به نصب صندوق پست درب منازل نمود تا مرسولات و نامه ها در آنها انداخته شوند. اما بعضي از مأموران پست قبوض آب و برق و ... را در آن نمي اندازند. لطفاً رسيدگي شود.
سعيدي
¤از رياست محترم جمهوري و دولت محترم تقاضا مي شود كه براي اتمام ساخت جاده كمربندي مسجد سليمان كه نيمه كاره رها شده و امنيت و جان مردم اطراف آن را به خطر انداخته است اقدام شود.
حسين كريمي از مسجد سليمان
¤در شهرك نفت، واقع در منطقه يك تهران، كاميون هاي بسياري پارك مي شود كه با ايجاد سروصدا و آلودگي هوا براي ساكنان اين شهرك مزاحمت ايجاد كرده اند. چندين بار نيز به فرماندهي راهور منطقه يك مراجعه كرده و از آنها تقاضاي رفع اين مشكل را نموده ايم، اما متأسفانه هيچ اهميتي نداده اند. از مسئولان شهري تقاضاي رفع اين مشكل مي شود.
مستوفي
¤كار ما كارگران شركت صنعتي ... واقع در جاده ساوه جزء مشاغل سخت و زيان آور محسوب مي شود و 22 سال است كه در اين كار مشغول هستيم ولي از بازنشستگي خبري نيست. مرتب از كارهاي زيان آور صحبت مي شود ولي در عمل در اين شركت هيچ قدمي براي كارگران زحمتكش برداشته نمي شود؟
تعدادي از كارگران

 



سوراخ (گفت و شنود)

گفت: خاتمي گفته است ملاك رأي مردم است و حكومت علي(ع) هم با خواست مردم بود.
گفتم: راستي! چه كساني با خواست و رأي مردم براي حاكميت حضرت امير(ع) مخالفت كردند؟ آهان! يادم آمد، معاويه و عمر و عاص و...
گفت: موسوي هم گفته است اين افتخار جنبش سبز است كه همه گروهها با ديدگاهها و عقايد مختلف در آن حضور دارند!
گفتم: در جنگ احزاب هم تمام دشمنان رسول خدا(ص) اختلافات خود را موقتاً كنار گذاشته و براي مقابله با اسلام و به شهادت رساندن رسول خدا(ص) با يكديگر ائتلاف كرده بودند.
گفت: كروبي هم گفته است كساني را كه در گذشته يار امام(ره) بوده اند نمي توان به خيانت متهم كرد!
گفتم: مگر منتظري در گذشته يار امام(ره) نبود؟ چرا امام راحل (ره) او را بركنار كرد؟ شريح قاضي هم در دوران حضرت امير عليه السلام قاضي بود ولي بعدها حكم قتل امام حسين(ع) و يارانش را صادر كرد.
گفت: چه عرض كنم؟! چرا اين عده هنوز عبرت نگرفته و متوجه نيستند چه سقوط وحشتناكي كرده اند؟!
گفتم: يارو افتاده بود توي چاه و زخم و زيلي شده بود، با خودش گفت؛ شانس آوردم كه ته اين چاه سوراخ نيست!!

 



قطع اميد سران فتنه از دانشجويان در گزارش خبري تحليلي كيهان

سرويس سياسي -
گذر قريب به 6ماه از شكست پروژه براندازي مخملي نظام اسلامي كه تحت فرماندهي سرويس هاي اطلاعاتي غرب و بازيگري اصلاح طلبان درحال انجام بود، هنوز جسد نيمه جان اين جريان را به تكاپو براي حيات اميدوار نگاه داشته است. اكنون «سرمايه اجتماعي شبكه برانداز» به وضوح، افول يافته و ريزشي بنيان برانداز داشته است، اين واقعيت آن قدر شفاف هست كه اتاق فكر جريان برانداز را به نگراني مفرط مبتلا ساخته و حتي حمايت هاي معنوي آمريكا و اروپا از فتنه سبز را نيز متأثر نموده و رگه هاي آشكار نااميدي آن ها را آشكار كرده است.
تحليل گران غربي اكنون- به درستي- بر اين باورند كه ميرايي جنبش - بخوانيد فتنه-سبز در ايران قطعي است و اندك تقلاهاي موجود نيز تنها تلاشي است براي جلوگيري از مرگ قطعي اين جريان. بر اين اساس افق راهبردي شبكه برانداز از سطح تلاش براي «براندازي نرم» به تلاش براي «تداوم حيات سياسي» تقليل يافته است.
اما اصلاح طلبان براي تحقق استراتژي جديد خويش و بقاء حيات سياسي شان نيازمند چه مؤلفه هايي هستند؟ مجموعه رخدادهايي كه در چند ماه اخير به وقوع پيوسته است و اسناد و مدارك غيرقابل انكاري كه از هجمه تبليغاتي و رواني رسانه هاي حامي جريان برانداز در داخل و خارج كشور در اختيار است، پاسخ اين پرسش را «تمسك به زنجيره توليد التهاب در فضاي افكار عمومي» معرفي مي كند. تركيب اين استراتژي را مؤلفه هايي همچون؛ «ايجاد فشار از طريق توليد و تعميق نارضايتي هاي عمومي»، «موج سواري بر رويدادهاي طبيعي و مناسبت هاي ملي و مذهبي كشور» و «نگه داشتن شرايط عمومي در وضعيت نيمه بحراني» تشكيل مي دهند.
جمع دوباره در دانشگاه
اما نكته مهم تري كه اساسي ترين چالش اصلاح طلبان را در صحنه عملياتي پيش رو رقم مي زند «فقدان پياده نظام منسجم و كارآزموده» است. اگر چه اين معضل همواره دامنگير اصلاح طلبان بوده است اما ظاهرا مجموعه تلاش هاي آنان براي ادامه حيات در فضاي فعلي تنها و تنها به وجود نيروي عملياتي و صحنه گردان آشوب متكي است. اهميت اين مسئله كافي است تا اصلاح طلبان براي چندمين بار در عمر كوتاه سياسي خويش دست به دامان «دانشگاه» شوند. اگرچه جاده صاف كن جريان اصلاح طلبي در آغاز پيدايش اصلاح طلبان، دانشجوياني بودند كه بعدها گله مندانه و خسران زده «عبور از اصلاحات» را تنها راه جبران هزينه هاي متحمل شده خويش دانستند اما گذران سال ها و نشستن گرد فراموشي به خاطرات تلخ گذشته، باز هم زمينه ساز آن شده است كه سياست بازان طماع به اين طعمه دندان گير حريص شوند. اكنون تنها برگ برنده اصلاح طلبان براي عملياتي نمودن استراتژي پيش گفته- توليد التهاب براي تداوم حيات- دانشجويان هستند. نگرش جريان اصلاح طلب به جريان دانشجويي نگاهي چندگانه و هدفمند است. مجموعه مناسبت هاي پيش رو- روز دانشجو، ايام محرم، دهه فجر و...- در منظر استراتژيست هاي شبكه برانداز به «ايستگاه»هايي تعبير مي شوند كه مي شود با استفاده از ظرفيت ها و زمينه هاي طبيعي آنان در بستر قانوني و با كمترين هزينه ها، عرصه عمومي را براي مدتي تحت تأثير التهاب ها و ناآرامي هاي بدون خشونت قرار داده و با تداوم و تكرار اين زنجيره زمينه را براي ناآرامي هاي گسترده تر و ايجاد چالش پايدار در برابر نظام مهيا نمود. اتاق فكر اصلاح طلبان بر اين باور است كه، اين مهم تنها عاملي است كه بقاء اصلاح طلبان نيمه جان را تضمين كرده و چه بسا شرايط بازگشت آنان به قدرت را نيز رقم بزند.
بهره برداري از زمينه هاي فوق الذكر حاصل چند ماه تمركز جريان برانداز بر فضاي دانشگاه هاست. در اين مدت شبكه سازي به نسبت عميقي در ميان فعالان دانشجويي جريان هاي غيرقانوني صورت گرفته و در اين پروسه از ظرفيت هاي ارتباطي اينترنت، شبكه هاي ماهواره اي و ابزار سايبرنتيك نهايت استفاده انجام گرفته است.
اتاق فكر جبهه ضدانقلاب در پي آن است تا در صورت پيروزي در گام پيش رو حركت دانشجويي به اهدافي نظير آن چه در پي مي آيد دست يابد.
1- از ميرايي آشوب هاي خياباني و اضمحلال سرمايه اجتماعي آشوب جلوگيري شود.
2- زمينه براي تكرار مواضع چالش برانگيز جريان سبز در مقابل نظام مهيا گرديده و مطالبات جديدي به آن ها افزوده شود.
3- با استفاده از گسترش و تعميق نارضايتي هاي عمومي و به وسيله ابزارهايي نظير برهم زدن نظم عمومي، نظام درگير چالش هاي امنيتي در حوزه هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي گرديده و هر رويداد طبيعي در اركان اجرايي كشور، عملا به يك معضل امنيتي تبديل گردد.
4- اعتمادزايي مجددي از غرب نسبت به توانايي هاي جنبش سبز صورت گرفته و حمايت هاي معنوي و مادي كشورهاي غربي از جنبش احيا گردد.
5- اعتراضات با هدف ايجاد حساسيت هاي بين المللي عليه دولت ايران و تلاش براي توجيه فشارهاي بيگانگان بر جمهوري اسلامي تداوم يابد.
6- با انجام به اصطلاح مانور قدرت در مقابل توان امنيتي- انتظامي نظام اسلامي به بخش ريزش يافته جنبش اعتراض، روحيه بخشي صورت گرفته و براي همگرايي مجدد زمينه سازي شود.
7- سران فتنه بر اين باورند كه سرمايه اعتماد عمومي آنان از دست رفته است و به دانشگاه به عنوان «ايستگاه آخر» نگاه مي كنند كه اگر فعال نشود همه چيز براي فتنه گران تمام مي شود.
نقشه راه عملياتي اعلام شده
از سوي شبكه برانداز
پيوند شومي كه اكنون ميان نيروهاي مقابله كننده با نظام اسلامي صورت گرفته و بعضا همراهي برخي سياسيون داخلي را نيز به همراه دارد صحنه گردانان اندك جبهه ضدانقلاب در روز دانشجو را به انواعي از خوراك هاي عملياتي و تبليغاتي مجهز ساخته است. فعاليت گسترده شبكه رسانه اي حامي جريان ضدانقلاب نظير سايت ها و شبكه هاي؛ بالاترين، صداي آمريكا، بي بي سي فارسي، راديو فردا، راديوزمانه، گذار، شبكه منافقين خلق، و سايت وزارت خارجه اسرائيل در هفته هاي اخير سندي گويا براي اثبات هدايت گري سرويس هاي امنيتي خارجي در تحولات اين روز است. سايت ها و شبكه هاي ماهواره اي غربي در روزهاي اخير مجموعه اي از راه كارهاي عملياتي و تبليغاتي و حتي شعارها، متن سخنراني ها، بيانيه ها، شبنامه ها، شعارنويسي هاي ديواري، پيامك ها و مطالبات دانشجويان را به آنان آموزش داده و با نامگذاري روزهاي هفته پس از روز دانشجو خواستار تداوم اعتراضات در طول يك هفته شده اند.
در دستور العمل هاي گروه هاي مسلح خارج از كشور، براي روز 16 آذر از دانشجويان و جريان هاي هوادار اين گروهك ها خواسته شده است تا از روزهاي قبل به تحصن و اعتراضات صنفي پرداخته شده و جو دانشگاه ها با صدور بيانيه هاي متعدد ملتهب گردد. اين امر البته در روزهاي اخير از سوي اعضاي گروهك منحله علامه در سطحي محدود در برخي دانشگاه ها به انجام رسيده است.
همچنين آنان به هواداران خويش توصيه هاي مؤكدي مبني بر بيرون كشيدن اعتراضات از سطح دانشگاه ها به خيابان ها، حمله به تجمعات نيروهاي ارزشي در دانشگاه ها، توزيع تصاوير جعلي موسوم به كشته شدگان حوادث اخير، توهين به مقامات عاليرتبه نظام، تهيه كوكتل مولوتف و راديكال كردن فضاي عمومي دانشگاه ها داشته اند.
در اين بين بر ظرفيت هاي دانشگاه آزاد براي تداوم خط آشوب تأكيد ويژه اي صورت گرفته است.
پرده برداري از دسيسه خطرناك شبكه نفاق
مجموعه اخبار واصله و نيز اعتراضات پخش شده روزهاي اخير از يك عضو دستگير شده انجمن پادشاهي ايران حكايت از در جريان بودن توطئه اي بس خطرناك از سوي شبكه ضدانقلاب براي راديكاليزه نمودن فضاي كشور در روز دانشجو دارد. براساس اين اخبار شبكه نفاق بر آن است تا با گرفتن تلفات جاني از دانشجويان شركت كننده در اعتراضات، با تبليغات گسترده و با موج سواري بر هيجانات و احساسات متعاقب آن، نظام را مسئول اين اقدام معرفي كرده و به ناآرامي ها عمق و گستردگي بي نظيري ببخشد. در اعترافات عضو دستگير شده انجمن پادشاهي نيز به اين موضوع اشاره شده و نام اين طرح از سوي وي «پروژه كشته سازي» تعبير شده بود.
مقصود اين گزارش افشاگري از پروژه طراحي شده مشترك سرويس هاي امنيتي، شبكه ضدانقلاب و برخي اصلاح طلبان داخلي بود اما نكته اي اساسي و قابل ذكر وجود دارد و آن، اين كه جريان دانشجويي معارض كه محل اصلي سرمايه گذاري طرح فوق بوده است اكنون به اندازه اي نيست كه تحمل به دوش كشيدن چنين باري را داشته باشد.واقعيت آن است كه اين جامه به تن جريان اضمحلال يافته اي كه روزي نام «جنبش دانشجويي» را مصادره به مطلوب كرده و يكه تازي مي كرد، بسيار بزرگ است. شاهد بر اين مدعا ميزان آرايي است كه اين جريان در انتخابات رياست جمهوري به خود اختصاص داد. اين آرا به روايت آمار رسمي كمتر از ميزان آراي باطله انتخابات بود، اين مقياس واقعي جرياني است كه اكنون شبكه ضدانقلاب به ميدان داري آن چشم اميد دوخته است! و به راستي كه خداوند دشمنان ما را احمق آفريد!

 



خطاب به دانشجويان آيت الله جوادي آملي: گوش به فرمان رهبر باشيد

آيت الله جوادي آملي در پاسخ به سؤال دانشجويي كه نظرش را درباره حوادث پس از انتخابات پرسيده بود اظهار داشت: شما بايستي در اين خصوص به سخنان مقام معظم رهبري توجه كنيد و گوشتان به حرف هاي ايشان باشد و ببينيد كه ايشان چه مي گويد.
مجتبي كشوري از دانشجويان حاضر در ديدار با آيت الله جوادي آملي در گفت وگو با فارس، اظهار داشت: تعدادي از دانشجويان دانشگاه علامه طباطبائي، دانشگاه شهيد عباسپور و عده اي از طلاب مشهد روز پنجشنبه 12آذر ماه با آيت الله جوادي آملي ديدار و گفتگو كردند.
به گفته وي، آيت الله جوادي آملي در ابتداي اين ديدار به بيان مباحث اخلاقي پرداخت.
كشوري ادامه داد: آيت الله جوادي آملي در آغاز سخنان خود با بيان حديثي از امام هادي(ع) مبني بر اينكه «دنيا دار تجارت است، عده اي سود مي كنند و عده اي هم ضرر مي كنند» به بحث پيرامون جهاد اصغر و جهاداكبر پرداخت و اظهار داشت: جهاداصغر مبارزه با شيطان بيروني است و انسان بايد با آن شيطان بيروني مبارزه كند. وي ادامه داد: آيت الله جوادي آملي همچنين با بيان اينكه جهاد اكبر جنگ با شيطان دروني است، تصريح كرد كه در اين جهاد شيطان اسيري مي خواهد كه سوار آن شود.
كشوري يادآور شد: آيت الله جوادي آملي در ادامه اين ديدار به تفسير خطبه 215نهج البلاغه پرداخت.
وي خاطرنشان كرد: در ادامه اين ديدار آيت الله جوادي آملي در پاسخ به سؤال يكي از دانشجويان حاضر در جلسه مبني بر اينكه شايعه هايي مطرح شده مبني بر اينكه حمايت جنابعالي از مقام معظم رهبري بعد از انتخابات نامحسوس شده است، تاكيد كرد: شما اصلاً به اين حرف ها توجه نكنيد و اصلاً اين طور نيست.
به گفته كشوري، آيت الله جوادي آملي همچنين در پاسخ به پرسش يكي ديگر از دانشجويان مبني بر اينكه نظر شما در مورد قانون شكني سران اغتشاشات اخير چيست؟ گفت: شما بايستي در اين خصوص به سخنان مقام معظم رهبري توجه كنيد و گوشتان به حرف هاي ايشان باشد و ببينيد كه ايشان چه مي گويد.
كشوري ادامه داد: آيت الله جوادي آملي در پايان سخنانشان براي موفقيت دولت در حل مشكلات اقتصادي مردم دعا كردند.
گفتني است حجت الاسلام والمسلمين سعيدي خطيب نمازجمعه قم اخيراً با تجليل از مقام آيت الله جوادي آملي گفت: ايشان فقيه زمان شناس، مفسري ژرف انديش، فيلسوف و عالمي دردآشنا و مردمي است و داراي توليدات و محصولات ارزشمند علمي، ديني و فرهنگي است.
آيت الله جوادي يك هفته بعد از خداحافظي از امامت جمعه قم، جمعه گذشته در اين نماز شركت كردند.

 



اكونوميست : تحريم ها فايده ندارد ايران قدرت هسته اي شده است

نشريه آمريكايي اكونوميست در گزارشي با بي تأثير خواندن تحريم ها اعلام كرد ايران تبديل به قدرت هسته اي شده است.
نشريه آمريكايي اكونوميست در پايگاه اينترنتي خود در گزارشي به زواياي مختلف پرونده هسته اي ايران و چالش هاي غرب براي رويارويي با اين قضيه پرداخت.
اكونوميست نوشت : غرب در برخورد با ايران هسته اي دو راه پيش رو دارد اول پذيرش اين مسئله كه خوشايند رهبران اروپا و آمريكا نيست و دوم حمله به ايران توسط آمريكا يا رژيم اسرائيل.
اين نشريه حمله نظامي را گزينه اي بسيار هراس انگيز و حتي غيرعملي توصيف كرد، چرا كه اولا آمريكا خود درگير دو جنگ ديگر (عراق و افغانستان) است و توانايي آغاز جنگ سوم را ندارد و تل آويو هم از لحاظ عملي با موانع زيادي براي حمله به ايران روبروست.
نشريه «فارن پاليسي» نيز در تحليلي قطعنامه اخير عليه ايران را به ضرر غرب دانست و اعلام ساخت 10 مركز هسته اي ديگر توسط تهران را نتيجه اين سياست مخرب غرب عنوان كرد.
اين نشريه مي نويسد: اين تحولات يك بار ديگر نشانگر بيهودگي مخرب محدودسازي غني سازي اورانيوم و تحريم ها به عنوان راه هاي اصلي حل مسئله هسته اي است. آمريكا و متحدان اروپايي اش با وادار كردن تهران به كاهش سطح همكاري با آژانس واقعا به توانايي جامعه جهاني براي نظارت بر وضعيت برنامه هسته اي ايران آسيب سختي وارد كردند. بدتر اين كه اصرار آمريكا، انگليس و فرانسه بر متوقف ساختن كامل غني سازي در ايران، دستيابي ديپلماسي هسته اي موفقيت آميز با تهران را غيرممكن مي سازد. در اين حال، موافقت تهران با توقف كامل غني سازي به عنوان نتيجه مذاكره غيرممكن است. براساس نسخه اي كه تنها براي ايران پيچيده شده است و نه هيچ كشور ديگر، ايران ملزم مي شود از حق حاكميت خود براي دستيابي كامل به فناوري صلح آميز هسته اي دست بردارد. چنانچه آمريكا و همپيمانانش به رفتار كنوني ادامه دهند، جمهوري اسلامي نيز به گسترش زيرساخت هاي هسته اي خود ادامه خواهد داد.

 



دكتر صالحي: ايران به 20مركز جديد غني سازي نياز دارد

رئيس سازمان انرژي اتمي تصريح كرد كه ايران براي تامين سوخت نيروگاه هاي اتمي خود به تاسيس 20 مركز غني سازي نياز دارد.
علي اكبر صالحي جمعه گذشته در گفت وگو با پرس تي وي گفت: ايران به 20هزار مگاوات برق احتياج دارد كه براي تامين سوخت براي رسيدن به اين هدف به تأسيس 20مركز شبيه مركز غني سازي نطنز نياز است به همين دليل دولت تصميم گرفته است 10 مركز غني سازي مشابه نطنز ايجاد كند كه هر يك با توليد سالانه 30 تن اورانيوم غني شده، سوخت يكي از نيروگاه هاي اتمي كشور را تامين خواهند كرد.
وي افزود: تعهد ايران به پيمان ان پي تي مانع رسيدن غرب به اهداف خود در موضوع اتمي شده است از اين رو كشورهاي غربي تلاش مي كنند با وارد كردن فشار ايران را وادار به خروج از اين پيمان كنند ولي ايران از پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي يا ان پي تي (NPT) خارج نخواهد شد.
رئيس سازمان انرژي اتمي ايران درباره سايت فردو نيز گفت: تاكنون هيچ سانتريفوژي در فردو نصب نشده و هيچ مقداري اورانيوم نيز وارد اين مركز نشده و آنچه تاكنون در اين مركز ايجاد شده است در حد ساخت زيرساخت هاي اصلي مركز است.
صالحي با غيرمنطقي خواندن قطعنامه اخير شوراي حكام تأكيد كرد: اعمال تحريم هاي بيشتر، فشار مورد انتظار غرب را بر ايران وارد نخواهد كرد و نمي تواند اين كشور را به تسليم در برابر خواسته هاي غرب وادار كند.
رئيس سازمان انرژي اتمي ايران همچنين به كشورهاي غربي درباره اقدام به هرگونه رويارويي با اين كشور هشدار داد و گفت: چنين عملي عواقب پيش بيني نشده اي به همراه خواهد داشت.
صالحي افزود: به زمان احتياج است، تا عقلا بتوانند با مذاكره با يكديگر براي حفظ آبرو و وجهه كشورهايي كه به ايران در زمينه پرونده هسته اي تهمت زده اند راهي پيدا كنند.

 



فارين پاليسي: انتخاب زهرا رهنورد ريشه علمي نداشت براي مطرح كردن اپوزيسيون بود! (خبر ويژه)

«مقصود ما از انتخاب زهرا رهنورد و معرفي او به عنوان يكي از متفكران سال 2009 اين نبود كه وي را واقعاً يك متفكر برجسته بدانيم، بلكه منظور ما اين بود كه موضوع جنبش سبز در ايران كه حركتي عليه نظام اسلامي اين كشور بوده است زنده بماند»!
در پي انتخاب زهرا رهنورد به عنوان يكي از متفكران سال 2009 از سوي مجله آمريكايي فارين پاليسي كه با اعتراض گسترده مجامع علمي و اكادميك در آمريكا روبرو شده بود، سرانجام خانم «سوزان گلاسر» دبير اجرايي اين مجله ناچار شد توضيح بدهد كه انتخاب زهرا رهنورد براساس معيارهاي علمي صورت نپذيرفته، بلكه انتخاب وي فقط براي كمك به مخالفان جمهوري اسلامي ايران و مطرح كردن نام آنها بوده است.
سوزان گلاسر در مصاحبه با راديو فردا- متعلق به سازمان سيا- و در پاسخ به اين پرسش مجامع علمي و آكادميك كه زهرا رهنورد چه ويژگي علمي دارد كه به عنوان يكي از متفكران سال 2009 انتخاب شده است؟ مي گويد «ما نام خانم زهرا رهنورد را به اين دليل در فهرست متفكران سال 2009 قرار داديم كه اين انتخاب باعث بحث و گفت وگو شود»!
در ليست 100 نفره مجله فارين پاليسي نام افرادي نظير عبدالكريم سروش، هنري كيسينجر، جرج سوروس و... نيز ديده مي شود.
گفتني است كه انتخاب زهرا رهنورد به عنوان يكي از 100 متفكر سال 2009 علاوه بر اعتراض مجامع علمي و آكادميك در آمريكا كه انتخاب وي را اهانت به علم مي دانستند اعتراض بسياري از گروههاي ضدانقلاب داخلي و مقيم خارج كشور را نيز به دنبال داشت. برخي از جريانات ضد انقلاب معتقد بودند انتخاب زهرا رهنورد به عنوان يكي از متفكران سال 2009- با توجه به هويت غير علمي و معمولي وي- چهره اپوزيسيون را مخدوش مي كند و اين تلقي را پديد مي آورد كه مخالفان جمهوري اسلامي ايران از علم و دانش بهره اي ندارند كه شخصي مثل زهرا رهنورد به عنوان متفكر! از ميان آنها انتخاب مي شود.
اظهارات سوزان گلاسر سردبير اجرايي فارين پاليسي در توجيه انتخاب زهرا رهنورد به عنوان چهره متفكر به وضوح نشان مي دهد كه دست اندركاران مجله مزبور از اين اقدام خود به شدت پشيمان و سرخورده شده اند و اما توجيه خانم گلاسر كه مقصود آنها مطرح كردن اپوزيسيون بوده است نيز اعتراف صريح به شكست و ناكامي «فتنه سبز» است. واقعيتي كه اين روزها به وضوح قابل ديدن است.

 



خودتان در يك دادگاه علني آرش حجازي را بازجويي كنيد (خبر ويژه)

جمعي از دانشجويان بسيجي دست اندركار تهيه نامه اي خطاب به نخست وزير انگليس هستند كه در آن از دولت انگليس خواستار استرداد قاتل ندا آقاسلطان به مقامات قضايي ايران شده اند. در اين نامه خطاب به نخست وزير انگليس آمده است شواهد موجود ترديدي باقي نمي گذارد كه قاتل ندا آقاسلطان با كسي كه از صحنه قتل وي فيلمبرداري كرده است كاملاً هماهنگ بوده است. وي بعد از مشاركت در اين قتل بلافاصله به انگليس گريخته تا سرنخ اصلي براي يافتن قاتل و يا قاتلان ندا آقاسلطان را كور كند. دانشجويان در نامه خود به نخست وزير انگليس ضمن درخواست استرداد وي براي محاكمه در مراجع قضايي جمهوري اسلامي ايران، پيشنهاد دومي را نيز مطرح كرده اند كه بازجويي از آرش حجازي در يك دادگاه علني بيرون از كشور انگليس و با حضور يكي از بازپرسان ايراني است. دانشجويان از نخست وزير انگليس خواسته اند جريان اين دادگاه علني به طور مستقيم و زنده از شبكه هاي تلويزيوني در همه دنيا پخش شود.
در نامه ياد شده دلايل فني فراواني ارائه مي شود كه از هماهنگي قبلي و برنامه ريزي شده آرش حجازي با شليك كننده تير به سوي ندا آقا سلطان حكايت مي كند.

 



مژدگانا كه گربه عابد شد! (خبر ويژه)

علي شكوري راد نماينده مدعي اصلاحات مجلس ششم، طي مقاله اي در روزنامه حيات نو با اشاره به تأسيس حزب مشاركت در روز 5 آذر و همزماني اين روز با تأسيس بسيج مستضعفان، نوشته است «من به آرمان هاي بسيجياني مانند همت ها، باكري ها و باقري ها كه چكيده خوبي هاي يك ملت را با خود داشتند اعلام وفاداري كرده و قلبم را به آرمان هاي آن شهيدان عزيز مي سپارم»! شكوري راد در ادامه نوشته است «من امروز افتخار مي كنم كه در كنار ملت بزرگي هستم كه جنبش سبز را به راه انداخته است»!
ظاهراً آقاي شكوري راد فراموش كرده است كه حزب مشاركت - حزب متبوع ايشان- «بسيج را عامل خشونت» و «فرهنگ بسيجي را عامل عقب افتادگي كشور» معرفي كرده است و يادش رفته كه تا همين چند روز پيش همراه با اراذل و اوباش شعار «توپ تانك بسيجي ديگر اثر ندارد»! بر زبان داشت و به روي خود نمي آورد كه چگونه در روز قدس از اسرائيل حمايت مي كرد و در روز 13 آبان، به نفع آمريكا شعار مي داد.
گفتني است اين روزها برخي از اعضاي حزب مشاركت كه به خاطر وطن فروشي و پيروي آشكار از دستورالعمل هاي رسماً اعلام شده آمريكا و اسرائيل و دهها خيانت و جنايت ديگر، طشت رسوايي آنان با سر و صداي زياد از بام نفاق فرو افتاده است، تلاش مي كنند وطن فروشي و خيانت آشكار خود به ملت را با اينگونه فريب كاري ها از اذهان عمومي پاك كرده و گريبان خويش را از مكافات و مجازات قانوني كه در انتظار آنان است برهانند.
افرادي مثل شكوري راد فراموش كرده اند كه مردم مسلمان و پاكباخته اين مرز و بوم، روح بلند و ضداستكباري شهيد همت ها و شهيد باكري ها و شهيد باقري ها را با ماهيت برملا شده هواداران آمريكا و اسرائيل اشتباه نمي گيرند.

 



از آشوب حمايت كردي، آفرين اما خيال نكني با اين نامزدي ها «متفكر» شده اي (خبر ويژه)

يك سايت ضدانقلابي ضمن تمجيد از نقش زهرا رهنورد در پروژه تشنج انتخاباتي، معرفي وي به عنوان سومين چهره متفكر تاثيرگذار در جهان از سوي مجله فارين پاليسي آمريكا را بي اعتبار توصيف كرد.
نويسنده سكولاريسم نو كه از آشوبگري و اغتشاش پس از انتخابات به صورت تمام و كمال حمايت كرده، توضيح مي دهد: لازم مي دانم ايستادگي و استقامت خانم رهنورد را در جريان پس از انتخابات و در مقابل نظام تحسين كنم.
شكوه-م كه داراي سوابق چپ ماركسيستي است اما مدتي است صاحب گرايشات ليبرال-سكولاريستي هم شده از رهنورد خواست با مذهب در ايران مبارزه كند. او در عين حال درباره معرفي وي به عنوان سومين متفكر تاثيرگذار در دنيا پس از رئيس بانك مركزي و رئيس جمهور آمريكا نوشت: خوانندگان و دوستان مختلفي جوياي آن شده اند كه بدانند خانم رهنورد چه «تفكر»ي را به جهانيان عرضه داشته كه به اين عنوان دست يافته است؟ من پاسخي براي آنها ندارم؛ اما مي دانم اين نوع جايزه دادن ها از سوي مجلات پر سروصدا و مختلفي كه در اروپا و آمريكا هستند رسمي هر ساله است و در عين حال اكنون كاملاً مشخص شده است كه مدت ها است اينگونه جوايز هيچ گونه ارزش واقعي و حتي موضوعي ندارند و اعطايشان به اين و آن، صرفاً مقاصدي سياسي را تعقيب مي كند. به خصوص كه اين جايزه ها نه به خاطر تلاش هاي «حقوق بشري» يا تلاش هاي «هنري و ادبي» و يا «علمي» كه بيشتر به دلايل سياسي و يا حساب كتاب هاي اقتصادي و غيره اند. نمونه روشن آن را در دادن جايزه نوبل به آقاي اوباما ديده ايم.

 



آغاز زندگي مشترك فرزندان ايثار در عيد غدير

كمي دورتر از پايتخت، چند ساعت مانده به عيد ولايت و در همسايگي كريمه اهل بيت(ع)، سفره عقد 132 جوان خوشبخت زير چتر آسمان دل انگيز حرم بي بي پهن شد و دختر و پسرهايي كه نشان ايثار بر پيشاني داشتند و به يمن پلاك پاك هويت انقلاب، كنار سفره عقد، قلب هايشان را به رهن يكديگر درمي آوردند، آغاز فصل عاشقي را جشن گرفتند و ستاره هاي بخت بلند خويش را از آسمان آبي فاطمه معصومه(س) چيدند و در سبد حيات مشترك خويش نشاندند و دست در دست هم، سر مست از پيوندي شيرين، دست دعا بر آستان صاحب غدير گره زدند تا زندگي شان لبريز عطر علوي باشد... پيوندشان در اين خجسته روزهاي دلدادگي شيعه مبارك!

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14