تو مي تواني!

مريم سادات كاظمي
«اعتماد به نفس» يكي از مهم ترين و ابتدايي ترين شاخصه هاي شخصيت كودك است. در نتيجه اين اطمينان خاطر است كه او توانايي شناخت خود را با صحبت كردن، راه رفتن، جستجو كردن و... به اطرافيان نشان مي دهد. همچنين اعتماد به نفس، جدايي از والدين را براي بچه راحت تر مي كند؛ او با اين كه علاقه شديدي به مادر دارد، اما به خوبي مي پذيرد كه بايد ساعتي از او دور باشد. به علاوه، بهتر مي تواند با ديگران ارتباط برقرار كند.
از زمان تولد تا 3سالگي، كمتر از اعتماد به نفس صحبت مي كنيم و معمولاً خودآگاهي را به بچه مي آموزيم. به اين معني كه او فردي مستقل از مادر است و همه، ارزش خاصي براي او قائل هستند. درحالي كه دقيقاً والدين هستند كه اين ارزش را به بچه منتقل مي كنند.
به طور خلاصه بايد گفت كه اعتماد بخشيدن به بچه ها يك ضرورت غيرقابل اجتناب است، ما به يك باره شكل نمي گيرد. بلكه شما پدر ومادر عزيز، هميشه بايد براي آن، وقت بگذاريد.
والدين؛ حالا نوبت شماست!
نقش شما به عنوان پدر ومادر قبل از هرچيز، تشويق و تأييد كودك است تا اعتماد به نفس را در او رشد دهيد.
درواقع، كيفيت توجه شما نسبت به فرزندتان، شناخت او به عنوان فردي قابل احترام و دادن شخصيت به او در خانواده جز مسائل مهمي بايد از نخستين روزهاي تولد او مدنظر داشته باشيد.
به لطف اين توجه است كه اساس امنيت احساسي بچه شكل مي گيرد كه به نظر مير سد لازم و ضروري است. اما اين از خودشيفتگي كافي نيست و والدين بايد از اين به بعد مسائل را به عهده بگيرند. بسيار مهم است كه در اين مدت، مرتب به فرزندتان بگوييد كه او بچه خوبي است و نهايت عشق و محبتي را كه نياز دارد به او ابراز كنيد.
اهميت رابطه قوي و خوب بين شما و فرزندتان به همين دليل است. زماني كه والدين با بچه صحبت مي كنند بايد با تمام وجود به او توجه كنند، زيرا متأسفانه در غالب موارد حواسشان پرت است. همچنين نكته مهم ديگر اين كه دقايقي را از امور زندگي (كار، رسيدگي به منزل، تماشاي تلويزيون و...) دست بكشند و به حرف هاي فرزندشان گوش دهند.
در اصل فرزندان والدين اميدواركننده و مثبت انديش هستند كه مي توانند به خود اعتماد و اطمينان خاطر داشته باشند.
نقش پرستار بچه در اعتماد به نفس او
پرستار كودك شما نيز به نوبه خود در اعتماد نفس دادن به بچه، مسئوليت دارد. بعضي از مادران به خاطر مشغله هاي شغلي مجبورند فرزندشان را به مربي مهد يا پرستار بگذارند. مسلماً كودك ساعاتي را با او مي گذراند و اگر او اهل تشويق و پاداش نباشد، ممكن است در آينده مشكلاتي براي بچه پيش بيايد.
به عنوان مثال، اگر بچه را تنها در رختخواب رها كند، درحالي كه بيدار است و يا اهميت ندهد كه كودك چه موقع دوست دارد غذا بخورد يا نه... مصداق همين مسئله است.
بد نيست بدانيد كه در اكثر مواقعي كه بچه دوست دارد پيش پرستارش باشد، درواقع به اين خاطر است كه مهرباني و محبت او را شناخته است.
ازطرفي اگر مشكل رفتاري در كودك ديديد، بهتر است به رابطه او با پرستارش بيشتر دقت كنيد.
شخصيت كودك از نوزادي تا 1سالگي
گرچه نمي توان كودك را تا قبل از 3سالگي از تمام جنبه ها تربيت كرد، اما روش برخورد شما با كودك در نخستين سال هاي تولد، در شخصيت او براي تمام دوران زندگي تأثير مي گذارد.
در طول نخستين سال زندگي فرشته كوچولو، نگاه، نقشي بسيار مهم در رشد شخصيت او دارد. با اين كه صحبت كردن با نوزاد نيز يكي از ضرورت هاي غيرقابل اجتناب محسوب مي شود، اما اهميت نگاه بيشتر است. حتماً شما هم تا به حال به اين مسئله پي برده ايد كه فرزندتان عاشق اين نگاه هاست. پس چرا زماني كه به او شيشه مي دهيد چشمتان به تلويزيون است؟!
همچنين زمان عوض كردن يا صحبت كردن با او نيزبايد به اين پيوند ديداري احترام بگذاريد. شيوه بغل كردن كودك نيز يكي از مسائل مهمي است كه نبايد ساده از كنار آن رد شد. بچه را با عشق، علاقه و به گرمي در آغوش بگيريد. اين بهترين حالت براي حمايت و ارتباط برقرار كردن با اوست. به لطف همين مهرباني شماست كه كودك احساس اطمينان خاطر و امنيت مي كند و اين اعتماد در وجودش حفظ مي شود. ساك يا كرير بچه فقط وسيله جابجايي اوست و به هيچ وجه جاي آغوش شما را نمي گيرد.
از 1تا 2 سالگي
در اين سن، حرف زدن اهميت بيشتري از حركت كردن دارد، زيرا حالا ديگر كودك به خوبي مي تواند چهار دست و پا حركت كند و به هرجا مي خواهد برود. از حدود 2سالگي كه كم كم صحبت كردن را ياد مي گيرد، براي حرفهاي او ارزشي قائل شويد. حتي اگر در ابتدا كلمات را به خوبي ادا نمي كند و بيشتر سخنانش نامفهوم است. شما بايد با نگاه و توجيهي مثبت به اين مسئله دقت كنيد. به عنوان مثال، هرگز با اين كه مفهوم حرف او را متوجه شديد، كلماتش را تكرار نكنيد؛ حتي اگر دليل شما ياد دادن تلفظ صحيح باشد. به عقيده يكي از روانشناسان، بهتر است كودك را يك ماشين سخنگو تصور كنيد.
دراين مرحله شما بايد با حركات و رفتارتان از او حمايت كنيد و به او اجازه ابراز وجود دهيد تا احساس عدم موفقيت در هركاري برايش پيش نيايد. مثلا جملاتي منفي مانند «تو خيلي كوچولو هستي، به اين دست نزن، اين كار را بكن» را نگوييد. چرا كه دراين صورت تكيه كودك برخود كه يكي از اساسي ترين اصول اعتماد به نفس است، تضعيف مي شود.
پس از 2 سالگي
فرزند دلبند شما حالا ديگر به خوبي راه مي رود، كم كم صحبت مي كند و... دريك كلمه جايگاه او در خانواده مهمتر شده است.
از دو سالگي به بعد، بچه بيشتر از گذشته مستقل شده است اما اهميت مسائلي مانند نگاه كردن، بغل كردن، حرف زدن و... كه تا الان مهم بوده بر قوت خود باقي است. وقتي دوسال و نيم از زندگي كوچولو مي گذرد، هويت او كاملا شكل گرفته است. كودك سرزنش، عدم ارزش دادن از طرف ديگران و جملاتي كه كمي با ناراحتي و ملامت همراه است را به خوبي درك مي كند و آنها را براي خود تفسير مي كند. پس همچنان روش هاي تشويق و اميدواري را ادامه دهيد.
استقلال بيشتر براي اعتماد به نفس بيشتر
پدر و مادر عزيز سعي كنيد زمينه استقلال فرزندتان را فراهم كنيد تا او احساس كند كه مي تواند به تنهايي كارهايش را انجام دهد و به خود اطمينان داشته باشد. وقتي سعي مي كند بايستد، سينه خيز حركت كند و.... با حركات يا حرفهايتان به او قوت قلب دهيد. زماني كه موفق شد كاري متناسب با سنش را انجام دهد، به او تبريك بگوييد. حتي اگر آن را ناشيانه انجام دهد، بيفتد و يا آسيبي جزيي ببيند، فقط مهم اين است كه بگذاريد به تنهايي هرچيزي را تجربه كند، البته به اين شرط كه خطري جدي برايش پيش نيايد.
كودكي كه اعتماد به نفسش را ازدست داده است...
بين سنين نوزادي تا 3 سالگي، نمي توان به طور كاملا حقيقي در مورد اعتماد به نفس صحبت كرد زيرا هنوز اين احساس كودك در وجودش نهفته است. با اين حال، دو حالت اساسي را بايد در اين باره در نظر گرفت:
گاه كودك منزوي مي شود و درخودش فرو مي رود. او بي حال و سرد است، علاقه اي به جستجو، كنجكاوي و بازي ندارد. اين بچه كمي هم در ارتباط با ديگران نيز مشكل دارد. اما توجه داشته باشيد: نمي توان گفت كه هر بچه اي كه اين علائم را داشته باشد، اعتماد به نفسش را از دست داده است. بلكه اينها فقط نشانه هايي از اين مشكل است.
درحالت ديگر، كودك شديدا بيش فعال مي شود، اما اين فعاليت مثبت و سازنده نيست. او هيجان زيادي دارد و حتي يك لحظه آرام نمي گيرد. همانطور كه شايد شما هم شنيده باشيد اين بچه شبيه بولدوزر است و همه در و ديوارها را خراب مي كند و هيچ كدام از اسباب بازي ها از دست او سالم و در امان نيستند.
ريخت و پاش، شلوغ كاري، جست و خيز و بالارفتن از در و ديوار بين 20 تا 24 ماهگي تقريبا در بين بچه ها واضح و روشن است.
اين نوع رفتارهاي خراب كارانه همچنين در ارتباط با ديگران نيز ديده مي شود. اين در حالي است كه كودك كه اصولا مشكل اعتماد به نفس ندارد، مهاجم و پرخاشگر نيست.
و در پايان بايد گفت كه كمبودهاي عاطفي كودكان در اولين سال زندگي، به سختي جبران مي شود.

مصرف پرتقال باعث افزايش جذب آهن مي شود

ويتامين C موجود در پرتقال باعث افزايش جذب آهن مي شود و بهتر است مكمل آهن همراه با يك ليوان آب پرتقال مصرف شود.
پرتقال منبع غني ويتامين C است. پوست آن در بسياري موارد حتي مغذي تر از پرتقال مي تواند باشد.
ويتامين C يكي از عوامل مهم مهاركننده سرطان است به طوري كه اين ويتامين عليه يكي از عوامل شناخته شده سرطان زا يعني نيتروزامين ها و مواد نگه دارنده مي شناسند.
مصرف زياد پرتقال علاوه بر پيشگيري از سرطان روده بزرگ، در پيشگيري از انواع ديگر سرطان ها نيز مؤثر است. فيبر مركبات از نوع نامحلول است، بنابراين به افزايش حجم مدفوع و سرعت بخشيدن به حركت آن در دستگاه گوارش كمك مي كند. به اين ترتيب يكي از روش هاي پيشگيري از ابتلا به سرطان روده بزرگ، مصرف منظم و فراوان انواع مركبات است. پرتقال و ساير مركبات در پايين آوردن كلسترول خون نيز مؤثرند و اين خاصيت مديون وجود پكتين يا ماده اليافي پوست و ورقه هاي نازك ما بين پره هاي پرتقال است و توصيه مي شود كه پرتقال با لايه سفيد رنگ زير پوست و لايه هاي نازك داخل پرتقال كه حاوي پكتين هستند مصرف شود.
پيشگيري از عفونت هاي ويروسي از خواص ديگر پرتقال است كه در عصاره آن وجود دارد. آب پرتقال سرشار از الياف (فيبر) است، به ويژه اگر با گوشت ميوه مصرف شود.
مصرف پرتقال به دليل اين كه حاوي مواد معدني كافي به ويژه پتاسيم است، باعث افزايش حجم ادرار در طول شبانه روز مي شود و از اين طريق سموم بدن دفع مي گردد؛ ويتامين C مي تواند سبب افزايش توان جذب آهن شود. دريافت كافي «ويتامين C» به كاهش شدت علايم سرماخوردگي و طول مدت آن كمك مي كند.
«ويتامين C» به افزايش جذب آهن در رژيم غذايي كمك مي كند. خصوصاً در افراد گياهخوار افزايش مصرف غذاهاي غني از «ويتامين C» از قبيل مركبات، براي كاهش خطر ابتلا به كمبود آهن كه سبب كم خوني مي شود، ضروري است.

غذاهايي با قابليت آلرژي زايي بالا

يك وعده غذايي خوشمزه قطعا بايد لبخند رضايت را به چهره شما بنشاند، نه اين كه چهره تان را قرمز و برافروخته كند، بنابراين اگر پس از خوردن غذا و تنقلاتي دچار احساس خارش و سوزش و علائم و حساسيت شديد بدانيد كه به آن ماده غذايي خاص آلرژي داريد و بايد از مصرف آن پرهيز كنيد.
محققان تغذيه در يك مقاله جديد فهرستي شامل اسامي 11 مورد از مهمترين موادغذايي آلرژي زا را منتشر كرده اند كه اطلاع از آنها پيشگيري را آسانتر مي كند. در برخي از افراد برخي از مواد غذايي خاص مي توانند سبب بروز بثورات جلدي، متورم شدن لب ها، خارش شديد، التهاب و يا اگزما شود.
گاهي اوقات ممكن است حتي فرد درگذشته هيچ نوع واكنش آلرژيك نسبت به مواد غذايي نداشته باشد. اگر اين حالت ها در كل بدن منتشر شود و با گرفتگي سينه، خس خس سينه يا تنگي نفس همراه شود، دراين صورت فرد دچار واكنش كامل آلرژيك شده است كه ممكن است، خطرناك و تهديدكننده باشد.
اگر مي دانيد به چه مواد غذايي حساسيت داريد، از مصرف آن حتما پرهيز كنيد، اما اگر هنوز نمي دانيد كه كدام مواد در شما آلرژي ايجاد مي كنند، دقت كنيد كه پس از خوردن چه غذاهايي دچار اين حالت ها مي شوند، سپس اسامي آنها را به دقت يادداشت كنيد و درمصرف آن پرهيز نماييد.
دراين مقاله فهرستي از معمول ترين مواد آلرژي زا ارائه شده تا دراين زمينه به شما كمك كند.براساس اين فهرست شايع ترين خوردني هاي حساسيت زا عبارت از شيرگاو، تخم مرغ، بادام زميني، مغزهاي خشكبار مانند بادام و گردو، سويا، گندم، مشروب، مركبات مانند پرتقال و ليمو، گوحه فرنگي و چاشني هاي تند مثل فلفل و صدف خوراكي هستند.متخصصان همچنين توصيه مي كنند؛ در صورت مشاهده واكنش آلرژيك حتما براي انجام آزمايشات لازم بايد با پزشك متخصص مشورت نماييد.

مايكروويو باعث كاهش ارزش غذا و بروز عوامل سرطان زا مي شود

مايكروويو باعث كاهش غذا و بروز عوامل سرطان زا مي شود.
كاربردهاي مايكروويو درصنايع غذايي را مي توان آنزيم بري (Blanching)، پاستوريزه كردن، استريليزه كردن، خشك كردن موادغذايي، بالابردن دماي موادغذايي منجمد به زير نقطه انجماد و استفاده از آن در اجاق مايكروويو درمصرف خانگي نام برد.
وي گفت: امواج مايكروويو به دليل دارابودن فركانس كم قادر به شكستن پيوندهاي شيميايي و آسيب رساني مولكول هاي موادغذايي نيستند. امواج مايكروويو ازطريق ايجاد اصطكاك مولكولي به خصوص بين مولكولهاي آب در غذا توليد حرارت مي كنند.
مزاياي مايكروويو را مي توان سرعت حرارت دهي، حفظ خصوصيت طعم و رنگ غذا، حفظ مواد مغذي به دليل زمان كوتاه پخت، كاهش خطر مسموميت غذايي به علت نگه داشتن غذا به مدت طولاني، عدم تشكيل رسوب درته ظرف، استفاده چندمنظوره از مايكروويو براي طبخ غذا، گرم كردن مجدد غذا و ذوب كردن يخ موادغذايي نام برد.
در حال حاضر حدود 90 درصد خانواده هاي آمريكايي و 86 درصد خانواده هاي اروپايي از مايكروويو استفاده مي كنند.
اثرات مايكرويو را مي توان به سه دسته اثرات مربوط به ايجاد عوامل سرطان زا، كاهش ارزش غذايي غذاها، اثرات بيولوژيك را بر روي انسان تقسيم كرد.
معايب مايكروويو را مي توان عدم سرخ كردن غذا به دليل نفوذ امواج، تشكيل نقاط گرم و سرد در غذا به علت جذب متفاوت امواج توسط تركيبات مختلف غذا، كاهش 60 تا 90 درصد انرژي حياتي غذا، ايجاد عوامل سرطان زا در شير و غلات، تغيير در عناصر غذايي و درنتيجه اختلال در هضم غذا، ايجاد راديكال هاي آزاد در سبزي ها كه جزء مواد سرطانزا هستند و به طور كلي آسيب به ديواره مولكول ها و تغيير در كيفيت آنها و مستعدشدن غذا به آلودگي هاي ميكروبي نام برد.

غذاهاي گياهي از رسوبات ناشي از چربي در رگ ها مي كاهد

مصرف طولاني مدت غذاهاي گياهي به بدن اين فرصت را مي دهد تا بخشي از رسوبات دور رگ ها را پاك كند.
يكي از قسمت هاي بدن كه به شدت تحت تأثير كلسترول بالا و مصرف چربي حيواني قرار مي گيرد، رگ هاي بدن است؛ به طوري كه اين رگ ها بايد به طور طبيعي با هر ضربان قلب منبسط و منقبض شوند تا به عبور خون كمك كند ولي به هنگام انسداد دچار سختي شده و اين امر باعث بالا رفتن فشار خون مي شود.
مصرف چربي جامد اعم از گياهي و جانوري باعث مي شود چربي ها در داخل بدن و در رگ ها رسوب كند، اگر اين انسداد در يكي از مويرگ هاي مغز شكل گيرد منجر به سكته مغزي و در قلب منجر به سكته قلبي مي شود. گاهي اين انسداد در مويرگ هاي دست و پا ايجاد شده و آن اندام قدرت و حس خود را از دست مي دهد كه با مصرف طولاني مدت غذاهاي گياهي بخشي از رسوباتي كه دور رگ ها ايجاد شده از بين مي رود.