(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 3 دي 1388- شماره 19543
 

كودكان را در عزاداري هاي محرم شركت دهيم
تغذيه غلط كودكي پوكي استخوان مي آورد
نشانه هاي وسواس در نوجوانان



كودكان را در عزاداري هاي محرم شركت دهيم

فرزند پروري يكي ازپيچيده ترين و درعين حال جذابترين مسئوليت والدين بوده و هست. اگر چه توجه به پرورش علمي و جسمي آنان غير قابل اجتناب بوده و روز به روز به دامنه و ضرورت آن افزوده مي شود، ولي با مدرنيزه شدن زندگي، همراه با تاكيد بيشتر بر آموزش ابعاد پرورشي مانند: مراسم مذهبي، آداب رعايت حقوق والدين و بزرگان، دلبستگي و كمك به ديگران روابط اجتماعي وعاطفي از سوي مسئولان امر و صاحبنظران و به تبعه آن از جانب خانواده و به بخصوص والدين روز به روز كمتر مورد توجه قرارمي گيرد.
شايد مواجه با ايام محرم و شب يلدا بهانه اي باشد تا ما به ضرورت بازنگري دراين خصوص بيشتر روي آوريم. يكي از وجوه انسان كامل علاوه بر مهارتهاي شغلي داشتن ريشه هاي قوي آشنايي و دلبستگي او به فرهنگ، مليت و مذهب اوست. جامعه صنعتي ما را به سوي خانواده هسته اي و بعد كم شدن اوقات و احساس ضرورت معاشرت و رفت و آمدهاي گذشته و در نهايت به فردگرايي و انزوا رسانده، ولي شايد با اندكي تامل اين ضعف و خلاً را تا حدي جبران كنيم.
يكي از بهترين موقعيت ها براي اين مواجه توجه بيشتر به مراسم و مناسك مذهبي است.
با برگزاري ساده و درعين حال كامل ايامي مانند: شب يلدا، چهارشنبه سوري و... و بودن در كنار فاميل و دوستان، تعريف ريشه هاي فرهنگي اين آداب و رسوم در غالب داستان شركت دادن كودكان در تزئين منزل و پذيرايي هاي خاص ايام هم بر شادي و نشاط فرزندانمان مي افزائيم و هم شناخت آنان را از مليت و آداب و رسوم توسعه بخشيده و علاقمندي آنان به فرهنگشان را تشديد مي كنيم.
يكي از صفات انسان به خصوص خردسالان نياز آنان به قهرمان و الگوي بيروني است.
شخصيت هايي مثل: سيندرلا، شنل قرمزي و اكنون باربي و... براي دختران و اسپايدرمن، مرد عنكبوتي و ... براي پسران و توجه عشق و تقليد كودكان از اين اسطوره ها مويد اين مطلب است.
در سوگواري ها و اعياد مذهبي با شركت دادن فرزندانمان درمراسم و به خصوص پخش شيريني، شير، خرما و... و بيان صفات و خصوصيات رهبران مذهبي مثل: ادب و علاقمندي آنان به والدين، بازي هاي گروهي، خنده رويي و شوخ طبعي آنان معطر و پاكيزه بودنشان، روح همكاري و كمك به افراد پير، تواضع در برابر ضعيف، حق گرايي، مبارزه با ظلم و دروغگويي، اهل علم و ورزش بودن، شكرگذاري و عبادت و عشق به پروردگار درنزد ايشان و... و بسياري ديگر از صفات كودك فهم و كودك پسند مي توان الگوهاي مطلوب برايشان فراهم ساخت تا راه رسيدن به كمال را با تقليد و همانند سازي از اين قهرمانان واقعي راحتتر طي كنند. اين امر مستلزم اندكي شناخت و مطالعه در زندگي بزرگان ديني هر مكتب و مذهبي است.
شايد ايام محرم زمان مناسبي باشد تا ما با برخوردي درست و مناسب و فراخور حال و طبع فرزندانمان به بيان داستانهاي كمي ملموس تر و شادمانه تر از زندگي رهبران مربوط به اين ايام و شركت دادن آنان در مراسم، نگرشي قابل قبولتر و خوشايندتري درنسل آينده به وجود آوريم كه نه از روي ترس و نه با بي تفاوتي وبي ميلي كه با ايجاد عشق عميق و عالمانه به بسياري از مناسك مذهبي روي آورند و باور كنند كه در هنگام بروز مشكلات تنها نيستند و مي توانند از ايشان طلب كمك و ياري كنند.
درهمين راستا كمك كردن به فقرا و نيازمندان از طريق فرزندان و يا پخش خرما و شيريني براي آمرزش اموات توسط آنان، روح آشنايي، احترام و يادآوري پدر ومادران از دنيا رفته را در آنان تقويت و به عشق و تواضع آنان را به گذشتگان افزوده، ريشه اصالت و حرمت به اطرافيان و تكريم و يادآوري نياكان را پررنگتر خواهد ساخت.
اگر چه زندگي شهرنشيني و سرعت زياد گذشت زمان وقتي را براي اينگونه ارزشها و لزوم پرداختن به آنها برايمان باقي نگذاشته، ولي باور كنيم با اندكي برنامه ريزي و رسيدن به ضرورت آن شايد بتوانيم همانقدر كه براي آموزشهاي رايج وقت، انرژي و امكانات مالي صرف مي كنيم، تنها اندكي زمان وانرژي براي اين يادآوري ها و آموزشها اختصاص دهيم. از اين طريق روابط عاطفيمان نيز با آنان گرمتر و صميمانه تر خواهد شد. باور نمي كنيد امتحان كنيد.
عقيله سلطانپور

 



تغذيه غلط كودكي پوكي استخوان مي آورد

پوكي استخوان گرچه تظاهرات باليني خود را در دوران ميانسالي و سالمندي بروز مي دهد ولي بهره مند نبودن از تغذيه متناسب و فعاليت هاي بدني در دوران كودكي باعث بروز اين بيماري مي شود.
پوكي استخوان و كاهش تراكم استخوان ها يا استئوپني گرچه تظاهرات باليني خود را در دوران ميانسالي و سالمندي نشان مي دهند ولي بذر آن در ايام كودكي و جواني افشانده مي شوند.
بهره مند نبودن از تغذيه متناسب و فعاليت هاي بدني لازم در طول زمان بذرهاي اوليه ريشه دوانده و پرورش پيدا مي كند. اسكلت و استخوان بندي انسان ها نه تنها چهارچوب و ساختار بدن را تشكيل مي دهد بلكه محافظت اندام هاي داخلي، تأمين امكان تنفس و مشاركت در خون سازي را به عهده داشته و به عنوان انبار كلسيم، فسفر و كربنات هاي بدن در تعادل اسيدي، بازي، حفظ و هدايت اغلب فعل و انفعالات زيست شيميايي بدن نقش آفريني مي كند.
اعمال ديگر بافت استخواني، تركيب آن با سموم و فلزات سنگين وارد شده از طريق تنفس و خوردني ها و آشاميدني ها بوده تا بدين وسيله آسيب رساني آن ها را كاهش دهد.
پوكي استخوان و از دست دادن تراكم استخوان ها ممكن است بين 30 تا 40درصد در ارتباط با عوامل محيطي از جمله ميزان فعاليت شخص و نوع تغذيه باشد، لذا با بهبود كيفيت تغذيه و تغيير روش زندگي مي توانيم تا حد بسيار قابل توجهي ميزان بروز و گستردگي شيوع پوكي استخوان و شكستگي ها را كاهش دهيم.
انجام فعاليت هاي منظم بدني در چهارچوب برنامه مناسب نه تنها براي سلامت استخوان هاي بدن در هر سني تأثيرگذار خواهد بود بلكه در تأمين و تثبيت سلامت بدن نيز خالي از فايده نخواهد بود.
تشويق كردن كودكان و نوجوانان به انجام فعاليت هاي ورزشي مثل دويدن، پريدن، واليبال، فوتبال و ژيمناستيك كه با تحمل وزن بدن همراهند باعث افزايش جذب كلسيم دريافتي در بدن شده و يك نوع بيمه براي حفظ تراكم استخوان ها در سنين بزرگسالي تلقي مي شود.
شنا و دوچرخه سواري گرچه اثر كمتري در افزايش تراكم استخوان ها دارند. ولي به عنوان ورزش هاي محافظت كننده دستگاه گردش خون، عضله قلب و تقويت كننده عضلات تلقي مي شوند.
استفاده نكردن از منابع شير، لبنيات كم چربي و ساير موادغذايي حاوي كلسيم مثل انواع كلم ها، بادام و كنجد زمينه پوكي استخوان را فراهم مي آورد. از طرف ديگر زياده روي در مصرف مواد حاوي پروتئين، نمك طعام، نوشيدني هاي حاوي كافئين و نوشابه هاي گازدار (به علت فسفاتي كه در تركيب خود دارند) بروز پوكي استخوان را تسريع خواهد نمود.

 



نشانه هاي وسواس در نوجوانان

وسواس در حد متعادل و كنترل شده، يكي از نشانه هاي ابتكار، خلاقيت و استعداد است و اكثرا نوجوانان يا كودكاني كه با نشانه هاي ابتلا به اين بيماري شناسايي مي شوند، افراد هوشمند و خلاقي هستند كه بايد براي استفاده درست از نيروي فكري آنها برنامه ريزي كرد.
«گوستاو فلوبر» نويسنده بزرگ فرانسوي و خالق رمان معروف «مادام بوواري» از جمله معروف ترين مبتلايان به اختلال وسواس اجباري در قرن نوزدهم بود كه گاه براي نوشتن يك صفحه از داستان خود، صدها بار مي نوشت و دست نوشته هايش را پاره مي كرد، به دور مي انداخت و از نو شروع مي كرد.
وسواس اجباري معمولا ريشه ها و زمينه هاي دروني و فكري خاصي دارد كه در برخي مقاطع زماني خاص، به ايجاد افسردگي و درون گرايي عميق منجر مي شود اما نشانه هاي ظاهري و بيروني آن را از طرق زير عمدتا مي توان دريافت.
1- بي قراري و ناتواني در حفظ كردن يك حالت فيزيكي خاص (نشستن و درس خواندن به صورت سا كن براي مدت چند ساعت، خوابيدن يا دراز كشيدن، تكيه دادن به صندلي، مبل يا نشستن پشت ميز و حتي قدم زدن در يك بازه زماني و مسافت مشخص).
2- ايجاد عدم تعادل در حفظ كردن يك حالت و وجه روحي خاص. براي مثال، افسردگي شديد و بلافاصله شادي مفرط در عرض چند ساعت بدون ايجاد دليل و محرك بيروني.
3- تكرار كردن يك موضوع يا پرسيدن چندين باره يك سؤال براي ايجاد اطمينان و آرامش كه معمولا هر چند دقيقه يك بار در مورد يك موضوع مشخص تكرار مي شود. آرامش دهنده ترين پاسخ ها نيز در عرض چند دقيقه تأثير خود را از دست مي دهند و فرد بيمار براي كسب آرامش مجدد، دوباره با شرح و تفصيلات همان پاسخ را از شما طلب مي كند.
4- تكرار كردن و انجام دادن مكرر يك عمل انجام شده و به پايان رسيده. براي مثال روشن و خاموش كردن چندين باره چراغ ها و لوازم برقي يا الكترونيكي براي خروج از منزل و اظهار عدم اطمينان از انجام درست و كامل اين كار به طور مكرر.
5- پرهيز از رفت و آمد، برخورد و معاشرت با دوستان، اطرافيان، ترس، اجتناب و اضطراب شديد نسبت به حضور در يك محيط جديد و خودداري از تغيير محل دائمي كه به صورت عادت درآمده است. افراد وسواسي ترجيح مي دهند پس از اينكه به فضاي يك محيط ساكن و تكراري مثل خانه عادت كردند، به هيچ منظوري از آن خارج نشوند و حتي خود را در معرض مواهب طبيعي مانند آفتاب، باد و باران نيز قرار ندهند.
6- اصرار و تأكيد مكرر بر امور مربوط به نظافت شخصي. شستن دست ها پس از برقراري تماس با هر شئ، استحمام به طور غيرطبيعي (براي مثال دو يا سه بار در روز و هر بار به مدت 30 الي 45 دقيقه)، شست وشوي چندين باره لباس هاي تازه شسته شده، تعويض لباس به دفعات مكرر در يك روز.
7- مرتب كردن يا به هم ريختن بي نظمي يا نظم فعلي و موجود براي يافتن گمشده احتمالي و فرضي كه همواره ذهن آنان را آزار مي دهد. اين گمشده ها معمولا يا وجود خارجي ندارند يا مربوط به دوران هاي گذشته و اتفاقاتي خاتمه يافته هستند و غالبا هم ارزش كمي دارند. براي مثال جست وجو و تلاش مكرر براي يافتن خودكار يا مدادي كه بر اثر سهل انگاري يا اتفاقي خاص در دوران كودكي در محيط مدرسه گم شده است.
8- يادآوري مكرر خاطرات تلخ و ناگوار سال هاي دور و درگيري سخت با خود و حتي اطرافيان جهت پاك كردن خاطره آن اتفاق از ذهن. معمولا يادآوري اين خاطرات در هر بار به ايجاد يك افسردگي مفرط، سكوت و انزواي چندروزه و حتي اجتناب ازخوردن غذا و سخن گفتن با اطرافيان مي انجامد تا زماني كه درگيري هاي دروني و تنازعات فكري آنها براي از بين بردن خاطره آن اتفاق پايان يابد.
9- ابراز احساسات و عواطف شخصي به طور مكرر و غيرطبيعي و تلاش براي جذب و جلب احساسات افراد نزديك و مطمئن شدن از علاقه، پشت گرمي، حضور و رضايت هميشگي آنها در بازي هاي زماني كوتاه. پرسيدن چندين باره اين سؤال از نزديك ترين اعضاي خانواده مبني بر اينكه آيا هرگز تنها خواهند شد يا نه.
10- ابراز نگراني از اتفاقات احتمالي طبيعي و غيرطبيعي كه سانحه يا مرگ را به دنبال خواهند داشت. پرهيز از انجام هر حركت خاص و جديد براي جلوگيري از بروز اين اتفاقات.
سزاوار

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14