(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 10 دي 1388- شماره 19547
 

به بهانه نمايش فيلم « جهاد سوم » در آمريكا
موجي جديد براي تخريب مسلمانان
سينماي طنز و هزينه هاي فرهنگي
انتشار شماره جديد سينما رسانه
مبارزات شهيد كاوه در يك فيلم
دارا وندار ده نمكي در راه سيما
فراخوان توليد فيلم مستند با موضوع عاشورا اعلام شد



به بهانه نمايش فيلم « جهاد سوم » در آمريكا
موجي جديد براي تخريب مسلمانان

رضا فرخي
پس از پيروزي باراك اوباما با شعار تغيير درانتخابات آمريكا؛ عده اي ازسياستمداران و مردم جهان به اين موضوع اميدوار شدند كه آمريكا سياست هاي ضد انساني و امپرياليستي خود را كنار خواهد گذاشت.
اما مدت كوتاهي نگذشت كه دروغ بودن همه حرف ها به خوبي آشكار شد و اوباما با عملكرد و رفتارهايش نشان داد كه تفاوت چنداني با بوش ندارد و همان سياست هاي فريبكارانه و جنايت آميز را دنبال مي كند. او با عملكردش همچنين بر اين موضوع صحه گذاشت كه در آمريكا سياست ها در دست او و يا رئيس جمهورهاي ديگري كه بودند وبعداً خواهند آمد نيست، بلكه اين امر دردستان لابي هاي بزرگ صهيونيستي مانند آي پك است. اوباما همچنين درعرصه آزادي و دموكراسي كه بارها در صحبت هايش به آن اشاره كرده بود هم شكست خورد، چرا كه عملكرد او درصحنه جهان وتكرار جنايات بوش مانند تداوم فعاليت زندان گوانتانامو و فرستادن نيرو به افغانستان و عراق به دنيا فهماند كه اين رئيس جمهور سياه پوست نيز سياست هاي بوش را ادامه مي دهد، اما با ژستي خوش رنگ و آب تر.
اين مسئله درعرصه رسانه هم تكرار شد، به نحوي كه ما دراين عرصه چه ازطريق شبكه هاي ماهواره اي آمريكايي و چه هاليوود بازهم شاهد تحقير ديگر مردم جهان و توهين به عقايد و اصول آنها و وحشي خواندن وغير متمدن خواندن ملل مختلف هستيم كه به همه جهان نشان داد كه رسانه هاي غربي و در راس آنها آمريكايي نگاهي از بالا و توأم با تكبر به تمام مردم جهان به ويژه مسلمانان دارند؛ مسلماناني كه در مقابل ظلم و ستم بي اندازه آنها ايستادگي مي كنند. فيلم «جهاد سوم» جديدترين فيلم ضد اسلامي آمريكا نمونه اي از اين برخورد است.
اين فيلم، به واقع لكه ننگي بر دامن دستگاه فرهنگي دولت اوباما- كه ادعا مي كرد در دموكراسي خود به همه مردم جهان وعقايد آنها به ويژه مسلمانان احترام مي گذارد- است؛ در دنياي سياست يكي از اصول ابتدايي احترام گذاشتن به عقايد و تفكرات ديگر مردم جهان است كه آمريكا با اين رفتارنشان داد كه از دموكراسي برداشتي منفعت طلبانه دارد.
اين اثر نيز مانند ساير فيلم هاي آمريكايي سعي در تخريب مسلمانان دارد. جهاد سوم به مخاطب خودش اين گونه القا مي كند كه اولا مسائلي مانند تروريست بودن مسلمانان به واسطه دستورات ديني آنها مانند جهاد است و ثانيا جهاد مسلمانان برابر است با كشتار مردم غرب.
جالب اينجاست كه اين فيلم قرار است درنهمين جشنواره سالانه «نوهامشر» كه از جمعه 16 تا يكشنبه 18اكتبر برگزار مي شود، روي پرده سينما به نمايش در آيد . به واقع ظهور چنين فيلمي درچنين جشنواره اي ضربه بزرگ ديگري است بر پيكره اعتبار هاليوود و جشنواره هاي سينمايي آمريكا. چرا كه به نمايش گذاشتن چنين فيلمي كه درآن نه موضوع هنر مطرح است و نه برجستگي خاص سينمايي دارد تنها نشان از يك چيز دارد و آن هم اين كه باز هم رسانه هاي غرب حيثيت خود را فداي مسائل سياسي و مغرضانه سياستمداران آمريكا و صهيونيسم نموده اند؛ چرا كه كارگردان فيلم يعني رافائل شور خود يك اسرائيلي كانادايي تبار است كه صاحب شركت كلاريون وند است؛ شركتي كه پيش از اين نيز به انواع گوناگون به مسلمانان توهين كرده است.
موضوع جالب توجه اينجاست كه رافائل شور با وقاحت تمام در مصاحبه اي درباره اين فيلم مي گويد:«شهروندان آمريكايي از پخش اين گونه فيلم ها ابراز خوشنودي مي كنند، زيرا اخبار موجود حاكي از آن است كه قرار بود چندين عمليات تروريستي طي دو هفته درخاك ايالات متحده آمريكا انجام شود اما خنثي شد. شهروندان آمريكايي پس از اطلاع يافتن از خنثي شدن اين عمليات تروريستي، با خشم فراوان فرياد زدند؛ عمليات تروريستي، ديگر بس است» و پس از آن هم درهمين راستا ديگر مسئولان شركت «كلاريون وند» اعلام كردند: هدف از ساخت اين فيلم كه حدود 50ميليون دلار هزينه در بر داشته، دادن هشدار و آگاه كردن شهروندان آمريكايي نسبت به خطرات افراطي گري و تروريسم و به ويژه اسلام راديكال! است.
يكي ديگر از حواشي قابل توجه ديگر درباره اين فيلم اين است كه اين اولين باري است كه فيلمي ضد اسلامي دريك جشنواره مهم آمريكايي به نمايش در مي آيد و نكته تامل برانگيز ديگر اين است كه دربخش هايي از اين فيلم، با تعداد زيادي از چهره هاي سرشناس نو محافظه كار آمريكا كه همگي افرادي به شدت ضد اسلام هستند، مصاحبه كرده اند و آن ها نيز اظهارات شديدي عليه دين مبين اسلام و انديشه اسلامي بيان نموده اند.
از جمله اين افراد مصاحبه كننده در فيلم مي توان به «وليد فارس» نويسنده ضد اسلامي، «ورودي جولياني» شهردار سابق نيويورك و «آيان هراسي الي» سازنده فيلم ضد اسلامي «خضوع»، اشاره كرد.
به واقع اين هجمه وسيع و توهين آميز عليه اسلام و مسلمانان همگي به دستور سياستمداران آمريكا و صهيونيست ها صورت مي گيرد و اين موضوع راهي جز اين برايمان باقي نمي گذارد كه بگوييم؛ در اين راه بوش و اوباما هيچ تفاوتي ندارند، بلكه اين موضوع جزو سياست هاي اصلي رسانه اي آمريكا و صهيونيست ها است. نمود اين امر را مي توان در طرحي مشاهده كرد كه ديك چني آن را عنوان كرد؛ طرح احتياطي ديك چني مبتني بر دكترين جنگ پيشدستانه بود. به طور تلويحي فرض «طرح احتياطي» اين بود كه ايران و مسلمانان در پشت اين حملات هستند. پنتاگون در يك اقدام موازي طرح نظام خود را به گونه اي كه سناريوي «11سپتامبر دوم» پيش بيني و به تصوير مي كشيد جهت توجيه دولت آمريكا براي حمله به ايران و سوريه به دقت تنظيم كرد كه اين طرح حاكي از همسويي رسانه هاي غربي با سياست هاي كاخ سفيد است.
براين اساس مي توان گفت منظور از نام «جهاد سوم» اين است كه سومين عمليات تروريستي عليه غرب و آمريكا توسط مسلمانان انجام خواهد شد.
توليد چنين فيلم هايي و اين همه ايجاد ترس، برمبناي استراتژي اسلام هراسي صورت مي گيرد كه برنامه ريز اصلي آن همان آي پك است. در اين بين عمليات تخريب و تحقير هم جزئي از برنامه هاي آنان است. هنوز فراموش نكرده ايم كه كانال تلويزيوني مسيحيان آمريكا با عنوانFaith TV در سال پيش قصد داشت برنامه اي موهون درباره پيامبر اكرم(ص) پخش كند كه از ترس عواقب اين كار ، از پخش اين فيلم خودداري كردند . در اين شو تلويزيوني اهانت آميز تصوير خشن منتسب به پيامبر اسلام بر روي نان شيريني نقش بسته و حاضران به تناوب اين نان شيريني را مي خورند. موتولوف ميچل، سازنده اين برنامه موهن با عنوان«Flamethrower» در اظهاراتي وقيحانه ادعا كرد: «قصد داريم با پخش اين برنامه نشان دهيم كه صورت ]حضرت[ محمد لذيذ است و ما با اين كار در حال تمرين آزادي بيان هستيم!» وي افزود: «درصدد هستيم تا نشان دهيم زماني كه اين شيريني را پخته و آن را مي خوريم خداوند با ماست!»
اين اظهارات وقيحانه از سوي يك برنامه ساز درمورد شخصيت مقدسي كه دوميليارد و اندي از مردم جهان او را پيامبر خود و جهان مي دانند و حتي در دين مسيحيت از ايشان به عنوان خاتم انبيا ياد مي كنند و در انجيل بر اين موضوع صحه گذاشته است تنها نشانه يك چيز است و آن هم اين كه غرب به ويژه آمريكا در همه عرصه ها به ويژه رسانه نه تنها دموكراسي را رعايت نمي كند بلكه جناياتي را مرتكب مي شود كه هيچ گاه از اذهان مسلمانان پاك نخواهد شد. چراكه پخش اين برنامه از كانال تلويزيوني آمريكا درحالي بود كه طي سال هاي اخير انتشار كاريكاتورهاي موهن از پيامبر اسلام در نشريات اروپايي موجي از اعتراضات را در ميان مسلمانان به پا كرده بود.
به گفته سازنده برنامهFlamethrower قرار بود اين شوي موهن پس از پخش تلويزيوني روي سايت اشتراك ويدئويي يوتيوب قرار داده شود.
اين فعاليت هاي وسيع تنها به اينجا منتهي نشد، بلكه در حوزه هاي رسانه اي عمومي تري مانند تلويزيون آمريكا پي گيري شد كه نمود آن را مي توان در سريال «24» ديد كه در آن مسلمانان به صورتي كاملاً موهن نشان داده مي شوند. آخرين سري از اين سريال كه در سال 2005 در 14 قسمت پخش شد، روايت يك گروه مسلمان بود كه قصد انجام يك اقدام تروريستي را دارند، اما توسط پليس آمريكا كنترل مي شوند. به همين دليل نهاد روابط اسلامي آمريكا (CAIR) بارها اقدام به اعتراض عليه پخش اين سريال نموده است و تظاهراتي نيز در گوشه و كنار آمريكا توسط مسلمانان كشور آمريكا انجام گرفت.
اين درحالي بود كه سياستمداران آمريكا و غرب كوچكترين اعتنايي به اين همه اعتراض مسلمانان نكردند و در ادامه راه رفتار رسانه اي زشت خود را ادامه دادند كه حاصل آن ساخت فيلم ضداسلامي جديدي با نام «زندگي محمد» در هلند بود كه حتي تا آخرين دقايق نام شبكه پخش كننده آن فاش نشد و اين براي دومين بار بود كه در هلند به اسلام و اين بار، پيامبر اعظم(ص) توهين شد.
همه اين فيلم ها و به تعبير ديگري تخريب نامه هاي تصويري غرب، مانند «پادشاهي»، «مجموعه دروغ ها»، «فتنه»- كه اخيراً معلوم شده است كه گيرت و ايلدرز شرايط را براي ساخت قسمت دوم اين فيلم آماده مي كند و كاخ سفيد هم پشتيباني خود را از آن اعلام كرده است- و نمونه اخير آن ها «جهاد سوم» نشان دهنده اين است كه غرب از اسلام هراس دارد. اما نه به دليل تروريست يا تهمت هاي دروغ ديگر بلكه تنها به اين دليل كه اسلام به عنوان يك دين آسماني در دل هر انسان آگاهي به آساني نفوذ مي كند و اين مسئله خلاف منافع اكثريت حاكمان غربي است.
دين اسلام اگر فضاي بيشتري به خصوص در عرصه رسانه پيدا كند با هدايت راستين تمام انسان ها راه را براي همه ژست هاي دروغين و عوام فريبانه آنها خواهد بست. اين كه رسانه هاي غربي، هر روز با نشان دادن چهره خشن مسلمانان در رسانه ها و فيلم هاي خود سعي در جلوگيري از گسترش اسلام و حقانيت آن دارند بر كسي پوشيده نيست.

 



سينماي طنز و هزينه هاي فرهنگي

آرش فهيم
سينماي ايران، مدتي است كه مورد «هجوم» بي وقفه فيلم هاي طنز قرار گرفته است؛ «هجومي» كه البته هر چند ماه يك بار به شكل تورم و نمايش پر تعداد فيلم هاي طنز نمايان مي شود. اگر چه حضور فيلم هايي از ژانر كمدي بر پرده سينماهاي كشور، امري طبيعي و به يك معنا لازم به نظر مي رسد، اما آنچه نگران كننده است، تبديل شدن نوع خاصي از كمدي نازل كه از نظر ساختاري، مملو از كپي كاري و كليشه و از نظر محتوايي، در حد بيان شعارهاي سطحي است به جرياني فراگير در سينماي ماست.
آيا اين جريان را مي توان به سود فرهنگ كشور دانست؟
براي پاسخگويي به اين دست پرسش ها، بايد به اصول و بنيادهاي هنر و سينماي انقلاب، آنچنان كه در آرا، گفتارها و نوشته هاي بزرگان مكتب انقلاب آمده است رجوع كرد. با اين كار، بدون شك پاسخ منفي است؛ چرا كه دراين فيلم هاي طنزآميز سينماها، هدف اصلي خنده و تفنن است؛ در صورتي كه خنده و تفنن نمي توانند به عنوان هدف استفاده شوند، بلكه بايد وسايلي باشند براي رسيدن به اهدافي والا و متعالي؛ به اين معني كه برخي از نكات را در قالب هاي جدي نمي توان گفت، اما طنز و كمدي، مي توانند با استفاده درست، منطقي و اخلاقي، به كمك فرهنگ سازي بيايد. در بسياري موارد، بيان حرف حق و آگاهي بخشي به مخاطب، به وسيله اين قالب موثرتر خواهد بود. اما متأسفانه سينماي طنز و كمدي امروز ايران، مسيري كاملا خلاف اين جهت را مي رود. با نگاهي گذرا به آثاري كه به عنوان طنز، طي يكي دو سال اخير روي پرده آمدند، مي توان اين برداشت را داشت كه تقريبا تمام آنها، هدفي جز سرگرم سازي و خنداندن مخاطب نداشته و در فرامتن چنين هدفي، غايات مادي يا سياسي باطل را مي جسته اند. غفلت مخاطبان و دور ساختن آنها از انديشيدن و خودآگاهي در فضايي معنوي و آرمانگرايانه، كاركرد اصلي اين گونه سينمايي در ايران بوده است. بسياري از حركات و كلمات مورد استفاده در آثار كميك ايراني، بدون شك با دين در تضاد هستند. شادي برخاسته از چنين آثاري، همراه با انتقال نوعي سبك عقلي و روحيه خودباختگي در مقابل ضدارزش ها بوده است.
وقتي از مسايل مضموني و محتوايي در سينما صحبت مي كنيم عده اي اعتراض مي كنند و مي گويند سينما قبل از اين كه بتواند به ترويج و اشاعه آموزه هاي اعتقادي دست بزند، بايد ازنظر صنعتي و تكنيكي درست شود و يا اين سخن كه سينما بدون جذب مخاطب و بازگشت سرمايه رو به نابودي خواهد رفت. اين نكات درست هستند، اما با نگاهي عميق به مسئله مي توان درك كرد كه جريان سينماي طنز ايران در سال هاي اخير- كه البته شروع آن از دوران حاكميت فرهنگي غرب زدگي تساهل جوي اصلاحات بود- منجر به پايين آوردن سطح سليقه مخاطبان سينما شده است. وقتي ذائقه بينندگان به چنين فيلم هايي عادت كرد، آن وقت بايد شاهد بي تماشاگر ماندن ساير فيلم ها بود؛ هر چند از نظر صنعتي و فني تكامل يافته باشيم.
طنز سبك و بي هدف جذابيتي كاذب دارد كه مخاطبان خود را موجوداتي فاقد تعادل روحي و رواني مي پندارد و با تحميق مردم، زمينه را براي عوام زدگي و ميانمايگي آماده مي سازد و چنين مسئله اي نتيجه اي جز استثمار روحي و فكري جامعه براي «تاجران سينمايي» نخواهد داشت.
گذشته از تمام اين مسايل، فيلم هايي چون «دوخواهر»، «زندگي شيرين»، «نيش زنبور»، «آقاي هفت رنگ»، «كتاب قانون»،«تروست» و ... باعث به انزوا كشاندن سينماي ارزشي و متفكرانه است و چنين روندي، در درازمدت به اضمحلال و زوال سينما مي انجامد؛ نكته مهم اين است كه اكثر اين فيلم ها داراي شباهت سبكي و ساختاري هستند و اين مسئله نوعي ركود و يكنواختي را بر سينما تحميل كرده است.
اين معضل، نه تنها فرصتي براي بازسازي بدنه سينماي ايران و آشتي دادن مخاطبان نيست، بلكه تهديدي عليه فرهنگ جامعه محسوب مي شود؛ به خصوص اين كه مي دانيم تعداد زيادي از اين نوع آثار در نوبت اكران هستند و تعداد بسيار بيشتري نيز در مراحل مختلف توليد قرار دادند.
براي كاهش «هزينه هاي فرهنگي» اين جريان دو راه حل وجود دارد؛ اول اين كه در هر نوبت اكران، تنوع فيلم هاي روي پرده بيشتر شود و اين گونه نشود كه ناگهان 4، 5 فيلم مشابه در يك زمان روي پرده رود. و دوم اين كه مديريت فرهنگي و سينمايي، زمينه را براي توليد كمدي هاي بي پيرايه، بيداركننده، معنويت گرا و فرهيخته فراهم نمايد.

 



انتشار شماره جديد سينما رسانه

شماره جديد ماهنامه فرهنگي هنري «سينما رسانه» با پرونده اي درباره تصوير عاشورا در سينما و تلويزيون منتشر شد.
در اين نشريه گفت و گو هايي با شهاب حسيني ، كامبيز دير باز ،
ديو دونه (كمدين فرانسوي) چاپ شده است. مطالبي درباره نژاد پرستي در هاليوود ، شبكه ماهواره اي صداي آمريكا ، جشنواره فيلم فجر،
نقد هايي بر فيلم هاي روز سينماي جهان و ايران ، تاريخ سينماي كشورمان و گزارشي با موضوع واكنش هنرمندان به هتاكي به ساحت امام خميني از ديگر عناوين شماره 420 سينما رسانه است.
در پرونده تصوير عاشورا در سينما و تلويزيون ضمن انتشار مقالاتي درباره فيلم هايي كه درباره محرم و امام حسين ساخته شده اند با انسيه شاه حسيني و فرج الله سلحشور هم گفت و گو شده است.

 



مبارزات شهيد كاوه در يك فيلم

با آماده شدن دكورها، فيلم سينمايي «شور شيرين» با موضوع زندگي مبارزاتي شهيد كاوه به كارگرداني جواد اردكاني نوروز 89 كليد مي خورد.
اردكاني به مهر گفت: ساخت دكورهاي بخش شهري در منطقه اي در كردستان ادامه دارد و فيلمنامه كامل شده است، هنوز بازيگران و عوامل فيلم را انتخاب نكرده ايم ؛ با توجه به برنامه ريزي هاي انجام شده فيلم را نوروز 89 كليد مي زنيم و در اين فيلم از تركيب بازيگران حرفه اي و غيرحرفه اي استفاده مي كنيم.

 



دارا وندار ده نمكي در راه سيما

تصويربرداري مجموعه تلويزيوني «دارا وندار» به كارگرداني مسعود ده نمكي به زودي آغاز مي شود.
اين مجموعه كه سريال مناسبتي شبكه تهران براي عيد نوروز است هم اكنون در مرحله پيش توليد قرار دارد. مجموعه «دارا و ندار» داستان مردي تازه به دوران رسيده است كه راه پول خرج كردن را نمي داند.

 



فراخوان توليد فيلم مستند با موضوع عاشورا اعلام شد

مركز گسترش سينماي مستند و تجربي براي توليد فيلم مستند با موضوع نهضت و سوگواره «عاشورا» در سراسر كشور فراخوان داد.عموم مستندسازان مي توانند راف كات هاي تهيه شده خود از «دهه محرم» امسال در سراسر كشور را تا روز بيستم دي ماه 1388، به دبيرخانه همايش «تصوير عاشورا» به نشاني: تهران، خيابان سهروردي شمالي، ميدان شهيد قندي، شماره 15، مركز گسترش سينماي مستند و تجربي، ارائه كنند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14