(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 13 دي 1388- شماره 19549
 

وقتي كروبي نعل وارونه مي زند
نتيجه پولهاي حرام
زمينه هاي جولان فرصت طلب ها
در زمين چه مي كاريم؟
نبرد براي تسخير دل ها



وقتي كروبي نعل وارونه مي زند
نتيجه پولهاي حرام

ليلي محسني
روز عاشورا امام حسين عليه السلام قبل از آغاز نبرد، نزد سپاه عمرسعد رفتند تا شايد كوفياني كه دلشان زنگار نبسته را با نصيحت، به راه حق دعوت كنند و از گمراهي نجاتشان دهند.
نقل است كه وقتي امام حسين(ع)، سخن آغاز مي كنند، كوفيان هلهله كردند تا صداي پسر فاطمه(س) به كسي نرسد، سيدالشهدا(ع) وقتي ملاحظه مي كنند كه صدايشان به كسي نمي رسد، خطاب به كوفيان مي گويند لقمه هاي حرامي كه در شكمهايتان پركرده ايد باعث شده تا حرف حق را نشنويد و به آن تسليم نشويد. امام اين را مي گويند و مظلومانه بسوي خيمه هاي بني هاشم باز مي گردند تا براي فداكردن عزيزانشان آماده شوند...
آقاي كروبي كه سابقه طولاني مبارزه در راه انقلاب دارند، با وجود همه عكس ها، فيلم ها و مدارك موجود درباره وحشي گري اوباش و فتنه گران عاشورا؛ در بيانيه اي حيرت انگيز ماجراي ظهر عاشورا را كاملا معكوس جلوه داد و از اعتراض عزاداران حسيني به وحشي گري آشوبگران، به شدت انتقاد و از اوباش هتاك حمايت كرد.
در تاريخ آمده است كه برخي از صحابي مشهور پيامبر(ص) كه از زاهدان و عابدان و مجاهدان بزرگ اسلام بودند، بعد از قتل خليفه سوم، فريب فتنه بني اميه را خوردند و به خونخواهي عثمان و يا به طمع رسيدن به معاويه، در جنگ هاي جمل صفين و نهروان به روي علي(ع) شمشير كشيدند...
امروز كه عملكرد برخي ياران نزديك امام خميني(ره) در همراهي علني با جريان فتنه و همنوايي با آمريكا و اسرائيل را مي بينيم، وقايع صدر اسلام و همراهي برخي صحابي بزرگ با فتنه معاويه و يزيد عليه علي(ع) و فرزندانش، بيشتر قابل درك شده است.
آيا دليل اينكه آقاي كروبي همه اسناد و فيلم ها و عكس هاي موجود از هتاكي و فحاشي و وحشيگري آشوبگران عاشوراي 88 را مي بينند، حمايت علني اسرائيل، مجاهدين خلق، سران وهابيت و كل غرب را از فتنه جويان مي بينند و باز هم مسير خود را از آنها جدا نمي كنند، پولهاي نامشروع شهرام جزايري نيست ؟!
پيامبر اسلام(ص) فرموده اند: اجتناب نكردن از مال حرام، باعث حب دنيا و حرص به آن مي شود و از شديدترين هلاك كننده ها و بزرگترين موانع رسيدن به سعادت است.

 



زمينه هاي جولان فرصت طلب ها

فاطمه مرسلي
در ماه هاي اخير، ملت عزتمند ايران اسلامي شاهد حرمت شكني ها و اغتشاش آفريني هاي اقليتي متوحش بود كه نه تنها اصول اساسي انقلاب اسلامي را زير سؤال بردند، بلكه با بي شرمي تمام در روز عاشوراي حسيني؛ ثلاله پاك علي(ع) و فاطمه(س)، ضمن نماياندن چهره واقعي خود در عناد با اسلام، جشن اغتشاش برگزار كرده و حرمت عزاداري امام سوم شيعيان را شكستند.
اين اقليت كه بي شك از سوي گروهك تروريستي منافقين و دشمنان قسم خورده ملت ايران هدايت و حمايت مي شوند، چرا تا اين اندازه جرأت يافته و به فرزند گرامي پيامبر اسلام، دستاوردهاي ايستادگي ملت ايران در برابر زياده خواهي هاي استكبار جهاني و صهيونيسم بين الملل و خون هزاران شهيد جاويدان انقلاب اسلامي اهانت مي كنند؟
چه دلايلي باعث شده است آنهايي كه در روز جهاني قدس؛ روز مقابله مستضعفين با مستكبرين و روز تمايز منافقين و متعهدين، شعارهايي انحرافي و اسرائيل پسند سردادند، آنهايي كه با هتاكي هاي خود به ساحت حضرت امام(ره) در روز 16آذر و جلوي چشمان دانشجوي مسلمان دل آمريكا و انگليس را شاد نمودند، آنهايي كه در مراسم به خاكسپاري آقاي منتظري عليه جايگاه رفيع ولايت فقيه شعار دادند، اينگونه قانون شكني كرده و مقدس ترين اعتقادات ملت را مورد هجمه قراردهند؟
1- مقدمه چيني توسط فتنه گران
اولين و مهم ترين دليلي كه مي توان روي آن تأمل نمود، زمينه سازي ارتكاب چنين وقايعي از سوي فتنه گران مي باشد كه پس از برگزاري انتخابات 22خرداد، اعتراضات خود را نه از راه هاي قانوني و مشروع بلكه از طريق اردوكشي هاي خياباني پيگيري كرده و ميداني را براي سوءاستفاده ايادي استكبار فراهم آوردند.
هم چنانكه مقام معظم رهبري در خطبه هاي نمازجمعه 29 خرداد تهران فرمودند: «امروز اگر چهارچوب هاي قانوني شكسته شد، در آينده هيچ انتخاباتي مصونيت نخواهد داشت. اگر آنها كمي افراطي گري كنند، دامنه اين افراطي گري در بدنه مردم به جاهاي بسيار حساس و خطرناكي خواهد رسيد كه گاهي خود آنها ديگر نمي توانند آن را جمع كنند. افراط وقتي در جامعه بوجود آمد، هر حركتي افراطي دامنه مي زند به افراطي گري ديگران. اگر نخبگان سياسي بخواهند قانون را زير پا بگذارند، يا براي اصلاح ابرو چشم را كور كنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خون ها و خشونت ها و هرج و مرج ها آنهايند.»
2- سياست هاي منفي خواص
دومين دليلي كه قابل توجه است، غفلت خواص نسبت به پيامدهاي آتي جهت گيري هاي خود و همچنين سكوت مشكوك آنان در مقابل گستاخي هاي وقيحانه اقليتي آتش بيار نسبت به اصل مترقي ولايت فقيه و بي حرمتي به ساحت مقدس حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري مي باشد.
آنجايي كه حضرت آيت الله خامنه اي در سالروز عيد مبعث (29 تيرماه 1388) دراين خصوص بيان داشتند: «هركسي امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامني سوق بدهد، از نظر عامه ملت ايران انسان منفوري است؛ هركه مي خواهد باشد. هر هدفي را كه اين ملت بخواهد به آن برسد، در سايه آرامش و امنيت خواهد رسيد... وقتي ناامني ايجاد شد، همه اينها مخدوش مي شود. به هم زدن امنيت يك ملت بزرگترين گناهي است كه ممكن است كسي مرتكب بشود... خطاب ما به نخبگان است... نخبگان بدانند هر حرفي، هر اقدامي، هر تحليلي كه به آنها كمك بكند، اين حركت در مسير خلاف ملت است. همه ما بايد خيلي مراقب باشيم: مراقب حرف زدن، مراقب موضع گيري كردن، مراقب گفتن ها، مراقب نگفتن ها. يك چيزهايي را بايد گفت؛ اگر نگفتيم. به آن وظيفه عمل نكرده ايم. يك چيزهايي را بايد بر زبان نياورد، بايد نگفت: اگر گفتيم، برخلاف وظيفه عمل كرده ايم. نخبگان سر جلسه امتحانند؛ امتحان عظيمي است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است».
3- انتقام گيري از ملت حماسه ساز
سومين دليل، تحليلي روانشناسانه از اقدامات آشوبگران مي باشد. رفتارهاي هنجارشكنانه اين اقليت به نوعي انتقام گيري از ملت و تلخ نمودن كام آن بخاطر حماسه هايي است كه با حضور 85 درصدي در انتخابات دهم رياست جمهوري و شركت انقلابي در راهپيمايي روز جهاني قدس و همچنين حضور استكبارستيز دانشجويان متعهد در روز 16 آذر، آفريدند.
مقام معظم رهبري نيز در روز 29 تيرماه 1388 و در سالروز عيد مبعث، درخصوص سربلندي مردم فرمودند: «ملت ما ملت خوبي است، ملت بزرگي است، ملت وفاداري است، ملت باگذشتي است. نمونه هايش را در طول مدت اين سي سال مشاهده كرده ايم؛ درهمين قضاياي اخير، دراين انتخابات و حوادثي كه بعداز انتخابات بوجود آوردند، نقش ملت را شما مشاهده كرديد.»
4- عقده گشايي از جمهوري اسلامي
دليل چهارم حركات متوحشانه شاگردان بلندگوهاي استكبار، عقده گشايي افراد سكولار و ليبرال مسلك از حاكميت بادوام و با افتخار سي ساله اسلام در ايران از طريق فريب و به ميدان فرستادن اقليتي پول پرست، بيگانه پرست و وطن فروش برضد جمهوري اسلامي ايران مي باشد.
رهبر معظم انقلاب در بيان دشمني با جمهوري اسلامي در سالروز مبعث فرمودند: «بزرگترين قدرتهاي دنيا، شعار خودشان را قرار داده اند مقابله با جمهوري اسلامي. خيال مي كنند ملت ايران را با اين كار دارند ارعاب مي كنند، تهديد مي كنند، نمي دانند كه ملت ايران احساس هويت مي كند كه مي بيند مادي ترين و خبيث ترين قدرتهاي مادي عالم، مانع خودش را ملت ايران مي بيند براي رسيدن به اهداف شومي كه دارد؛ اين چيز كمي نيست. مي گويند مي خواهيم ما در خاورميانه چنين كنيم، چنان كنيم و ده برابر اين از اهداف شومشان را هم نمي گويند؛ ملت ايران مانع است؛ ملت جمهوري اسلامي مانع است. اين نشان دهنده عظمت اين ملت است، عظمت اين نظام است؛ عظمت اين دولت است كه توانسته مانع بشود از اينكه مستكبران عالم بتوانند- حداقل در يك حوزه مشخصي از جغرافياي عالم- به اهداف خودشان برسند. اين را ملت ايران با حركت در عرصه احكام دين به دست آورد.»
5- عدم دستيابي به نتيجه با اهانت هاي تئوريك
پس از آنكه افراد، سازمان ها و احزاب معلوم حال در سخنراني ها، كنگره ها و اجتماعات خود به صورت تئوريك و به اصطلاح روشنفكرانه اصول و فروع دين، آرمان هاي انقلاب اسلامي و هنجارهاي ملت مسلمان ايران را مسخره و تكذيب كرده و زيرسؤال بردند، اما با شكست و عدم اقبال مردم نسبت به خود مواجه شدند، در تغييري تاكتيكي، استراتژي جديد مبارزاتي خود را بر مبناي جذب، پرورش و فرماندهي عناصر و نيروهايي براي قداست زدايي از باورها و ارزش هاي قاطبه ملت ايران به صورت آشكار و نه پنهان، در صحنه جامعه و نه در محافل آكادميك تعريف نمودند.
6- عدم برخورد قاطعانه از سوي مسئولين مربوطه
دليل ششمي كه مي شود ذكر كرد، رويكرد تساهل و تسامح مدار قوا، سازمان ها و مسئولين مربوطه در برخورد با برهم زنندگان نظم و مختل كنندگان امنيت مي باشد.
بي شك انتظار اوليه آحاد مردم، برخورد هرچه سريعتر با اغتشاش گران و عوامل اصلي آنها مي باشد تا بيش از اين آرامش معنوي و مادي آنها بازيچه عده اي مزدور قرار نگيرد.
خطاب به فتنه گران و آشوب پرستان مي گوييم كه اين دست و پا زدن ها بي فايده و نتيجه بوده و هرچه بيشتر آنها را در لجن زاري كه خود خلق كرده اند، فروبرده و غرق خواهد كرد.برهمگان آشكار است كه اين دشمني ها همانند ديگر توطئه هاي سي ساله برضد اين نظام نيز خنثي خواهد شد.
آشوبگران و اهانت كنندگان به ارزش هاي والاي نظام جمهوري اسلامي مصداق بارز «اپورچيونيست» هستند. «فرصت طلباني» كه در غبار فتنه به دنبال مقاصد شوم خود بوده و براي رسيدن به آن از هيچ دروغ و جنايتي رويگردان نيستند.
اپورچيونيست ها بدانند كه خشونت گرايي ها، فتنه افروزي ها و رفتارهاي منافق گونه نيز همچون ديگر آزمون هاي الهي ملت ايران، با بصيرت و حضور در صحنه آنها، به پايان خواهد رسيد و انشاالله با توفيق الهي برگ زرين ديگري در كارنامه پرافتخار عاشقان مكتب حسين(ع) و پيروان ولايت ثبت خواهد شد.

 



در زمين چه مي كاريم؟

كميل خجسته
1- ايگنياتسيو سيلونه در رمان «فونتامارا» شخصيتي دارد به نام براردو كه مي خواهد در مقابل فئودال ها ايستادگي كند. در چنين موقعي كه او در جامعه خودش اسمي شده است؛ افرادي دور او را مي گيرند و به او پيشنهاد مي دهند كه او سعي كند تا كار كند و با كارش مبارزه كند. اين گروه البته به اين پيشنهاد بسنده نكردند و با دون چيرو كوستانتسا - يكي از فئودال هاي خوش قلب رمان - صحبت مي كنند تا او هم يك تكه زمين به شخصيت اول اين رمان بدهند تا او هم كار كند و به اين نحو مبارزه كند. اين فئودال مهربان عاقبت زميني بالاي تپه به او داد تا آنجا زراعت كند. براردو با جديت به زراعت پرداخت؛ سرخوش از اينكه در زمين خودش مي كارد... اما با بارش اولين باران، سيل آب محصول زارعت او را به سمت ته دره و زمين هاي اربابي مي برد. يعني محصولات برادوي كه برايش تلاش كرده بود و انگار گامي در راه مبارزه اش بود، ريخته مي شود وسط محصول كوستانساي فئودال!
2- موسوي، بعد از انتخابات تحت تاثير جوي كه برايش ساختند وارد عرصه بدي شد. او فضاي شادي كشور را كه حاصل حضور حداكثري مردم بود، تبديل به عرصه پرگرد و غباري كرد كه چشمهاي بسياري را آزرد و كام هاي زيادي را تلخ كرد. فضا آنچنان پر از گرد و غبار شد كه موسوي نديد خود در كجا ايستاده است و مشغول كاشت محصولش شد.
كاشت اول: نظام متهم به خيانت در آرا مي شود. بعد از مدتي كه استدلال قوي و سندي محكم براي اين موضوع يافت نمي شود؛ موضوع عوض مي شد و مسئله مهندسي آرا و شعبده بازي و صحنه آرايي مطرح مي شود. از اين كاشت چيزي كه برداشت مي شود چيزي عايد نمي شود مگر مهمترين كالاي نظام مردم سالاري ديني و آن سوختن سرمايه اجتماعي است. نظام مورد تهمت واقع مي شود، بخشي از مردم پايتخت آن را مي پذيرند و بحران اعتماد به وجود مي آيد.
كاشت دوم: مردم به اردوكشي خياباني دعوت مي شوند. انگار نه انگار كه مملكت تازه از يك دوره رقابت سياسي مشروع سنگين و پرحجم خارج شده است. ايجاد تفرقه و فضاي بدبيني اولين حاصل اردوكشي هاي خياباني است. بعد از آن تازه مي رسيم به خسارات جاني و مالي و آبرويي كه از افراد رفته است و سوم محصول اين كاشت، سياست زدگي جامعه و افزايش التهابات سياسي است. كندشدن چرخ اقتصاد كشور ميوه شيريني است براي عده اي.
كاشت سوم: روز قدس، يادگار اما سفر كرده مان است. سردادن شعارهايي برخلاف فلسفه وجودي روز قدس موسوي را به خود نمي آورد. ملت هاي مظلومي نگران شدند وقتي از رسانه هاي خارجي اين شعارها را ديدند. از سوي ديگر در اين روز بود كه شعار «جمهوري ايراني» خودش را نشان داد. انديشه امام به صورت علني مورد تهاجم قرار گرفت. عده اي خوشحال شدند از اين ماجرا و حسابي از تو گفتند و تشويقت كردند.
كاشت چهارم: روز دانشجو است. دانشگاه ها محل رويارويي دو جريان دانشجويي است كه ناگهان «پرده افتاد ز راز». اهانت و اسائه ادب به تصوير امام، البته آخرين ميوه اين كاشت ها نبود. تا ديروز انديشه امام مورد حمله بود و امروز تصوير امام. ظاهر و باطن. خنديدند و البته خوشحال شدند عده اي.
كاشت پنجم: روز عاشورا بود. غبار فتنه دور موسوي را چنان گرفت، كه نديد چه مي كند. دشمن علنا در زمين او وارد شد و خواست مهمترين روز شيعه را كه فرصت اوست تبديل به تهديد كند. البته تجربه اين چند ماه نشان داده است كه موسوي سوت و كف را نخواهد ديد. فحاشي ها و بددهني ها به زنان و مردان مومن و عزادار را نخواهد ديد. «البته ادب مرد به ز دولت اوست»
موسوي خيلي چيزها را نديد و نخواهد ديد. چشمان او پر شده از غبار. او دارد مي كارد و عده اي برداشتشان را مي كنند.
3- «... مستضعفان اين مطمئن ترين پايگاه براي ارزش هاي برآمده از انقلاب اسلامي و آماده ترين قشر براي اصلاحگري و پايبندترين پشتوانه براي اصول و اصول گرايي صبورانه به گوشند كه آيا فرزندان مصدرنشين شان همچنان به جايگاه عزيز آنان اقرار مي كنند و بر وظايف تخطي ناپذيرشان در حمايت از منافع محرومين اصرار مي كنند.» متن اشاره شده، قسمتي از اولين بيانيه موسوي براي حضور در عرصه انتخابات دهم بود. ادبيات اين متن به مرور تغير كرد. بيانيه ارديبهشت ماه موسوي بهترين نماد اين تغيير است. به هر حال او گمان مي كرد كه بايد بيايد تا يار مستضعفان باشد؟!
4- آقاي موسوي، مستضعفان براي تو كف نمي زنند،از حرف هايت خوشحالي نمي كنند. محصولات تو به درد آن ها نمي خورد. آن ها را آزار مي دهد. نگرانشان مي كند و دلشان را خون. دور وبري هايت به تو - شايد -نخواهند گفت كه در تجمعات شعار مي دهند «موسوي بهانه است؛ ولايت فقيه نشانه است». البته آن ها را به مستضعفان چه؟ مستضعفان، روز عاشورا در حمايت از سالار خودشان و به تبعيت از اصحاب حسين (ع) در مقابل تفرقه افكنان و دشمنان نظام ولايي ايستادند. اين جماعت ياد گرفته اند كه صبور باشند هر چند كه آتش فتنه خودش دارد گريبان ها را مي گيرد. ببين ميوه هايت در دستان چه كساني است؟!

 



نبرد براي تسخير دل ها

شبنم نادري
«همه جنگ، داخل جبهه ها نيست، بسياري از مسائل جنگ، داخل خانه هاست؛ در راه هاست؛ داخل دل هاست؛ در مجموعه هاي تصميم گيري است؛ در مجامع بين المللي است.»1
در قسمت هاي قبل به طور مفصل به بررسي مفهوم جنگ نرم، سابقه پيدايش جنگ نرم، اهداف جنگ نرم، دلايل استفاده از جنگ نرم در شرايط كنوني، شيوه هاي اعمال جنگ نرم، ابزار جنگ نرم، دلايل كليد خوردن جنگ نرم بر عليه جمهوري اسلامي ايران و اينكه چه افراد و گروه هاي هدف جنگ نرم هستند، پرداختيم، اكنون نوبت آن است تا راهكارهاي مقابله با اين جنگ نوظهور را عنوان كنيم.
از آنجايي كه جنگ نرم جنگي پيچيده تر و نامحسوس تر از جنگ سخت است به همين نسبت راه مقابله با آن نيز بايد با دقت و حساسيت استفاده گردد. در جنگ سخت دشمن در مقابل ما قرار دارد و به راحتي مي توان اهداف و توطئه هاي او را ديد. مبارزه در جنگ سخت آسان تر است اما در جنگ نرم دشمن با استفاده از ابزارهاي متفاوت به ما حمله مي كند. بنابراين نمي توان فهميد كه از كجا ضربه مي خوريم و اين مبارزه با دشمن در جنگ نرم را سخت تر كرده است. تنها راه مقابله با جنگ نرم اين است كه بايد كشورهايي كه مورد هجوم جنگ نرم قرار مي گيرند آمادگي فرهنگي و علمي خود را در سطوح بسيار بالايي افزايش دهند تا بانيان اين جنگ نتوانند اهداف خود را در موضوعات مختلف اجرايي كنند.
آيه 194 سوره بقره مي فرمايد: «فمن اعتدي عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدي عليكم»؛ يعني وقتي دشمنان با شما وارد جنگ شدند، شما هم با آن ها مقابله به مثل كنيد. اگر جنگ، جنگ نظامي است بايد از طريق نظامي وارد شد؛ «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه ». اگر جنگ، جنگ اقتصادي است، به همان شيوه و اگر جنگ، جنگ فرهنگي و فكري است بايد مقابل به مثل ما هم به همان صورت شكل بگيرد.
به طور كلي و با توجه به بيانات روشنگرانه مقام معظم رهبري به عنوان پرچمدار مبارزه با اين جنگ و رهنمودهاي تبيين گر ايشان مي توان راه هاي مقابله با جنگ نرم دشمن را در موارد زير برشمرد:
1- افزايش بصيرت در همه عرصه ها:
افزايش بصيرت مي تواند در مواقع حساس از بلاهايي كه ممكن است گريبان ملتي را بگيرد جلوگيري نمايد. بي بصيرتي مي تواند عرصه جامعه را براي حضور دشمن در نقش هاي مختلف فراهم نمايد. گاهي در شرايط سرنوشت ساز بي بصيرتي مي تواند حتي خواص يك جامعه را دچار اشتباه در شناخت حق از باطل كرده و آنها را به خطا بكشاند. مقام معظم رهبري در سخنان خويش همواره همه مردم به ويژه خواص جامعه را به افزايش بصيرت براي شناخت دشمن دعوت كرده اند.
«بنده بارها اين جبهه هاي سياسي و صحنه هاي سياسي را مثال مي زنم به جبهه جنگ. اگر شما تو ]ي[ جبهه جنگ نظامي، هندسه زمين در اختيارتان نباشد، احتمال خطاهاي بزرگ هست. براي همين هم هست كه ]به[ شناسايي مي روند. يكي از كارهاي مهم در عمل نظامي، شناسايي است؛ شناسايي از نزديك، كه زمين را بروند ببينند: دشمن كجاست؛ چه جوري هست؛ مواضعش چگونه است؛ عوارضش چگونه است؛ تا بفهمند چه كار بايد بكنند. اگر كسي اين شناسايي را نداشته باشد؛ ميدان را نشناسد؛ دشمن را گم بكند؛ يك وقت مي بينيد كه دارد خمپاره اش را، توپخانه اش را آتش مي كند به طرفي كه اتفاقا اين طرف، طرف دوست است، نه طرف دشمن، نمي داند ديگر.
2. نقش خواص در روشن نمودن حقايق:
يكي از كارهاي مهم نخبگان و خواص، تبيين است؛ نخبگان موظفند حقايق را بدون تعصب و بدون حاكميت تعلقات جناحي و گروهي روشن كنند. نقشي كه عمارياسر در جنگ صفين ايفا مي كرد تبيين حقيقت در ميان صفوف جبهه نبرد بود تا بتوانند ترديد و شبهه را از ميان آنها برطرف نمايد.
نخبگان و خواص وظيفه دارند بصيرت را نه تنها در خودشان بلكه در ميان عامه مردم نيز به وجود آورند. متأسفانه برخي خواص نه تنها نمي توانند به اطرافيانشان بصيرت بخشند بلكه در برخي موارد خود نيز دچار ناآگاهي و بي بصيرتي مي شوند. گاهي با سخنان نادرست و زماني باسكوت و زماني نيز با عملكرد منفي خود به نفع دشمن گام برمي دارند. مقام معظم رهبري در اين خصوص مي فرمايند:
«آدم گاهي مي بيند كه متأسفانه بعضي از نخبگان خودشان هم دچار بي بصيرتي اند؛ نمي فهمند؛ اصلا ملتفت نيستند. يك حرفي يكهو به نفع دشمن مي پرانند؛ به نفع جبهه اي كه همتش نابودي بناي جمهوري اسلامي است به نحوي. نخبه هم هستند؛ خواص هم هستند؛ آدم هاي بدي هم نيستند؛ نيت بدي هم ندارند؛ اما اين است ديگر؛ بي بصيرتي است ديگر. اين بي بصيرتي را به خصوص شما جوان ها با خواندن آثار خوب، با تأمل، با گفت وگو با انسان هاي مورد اعتماد و پخته- نه، گفت وگوي تقليدي كه هر ]كسي هر[ چه گفت، شما قبول كنيد، نه، اين را من نمي خواهم، از بين ببريد. كساني هستند كه مي توانند با استدلال، آدم را قانع كنند؛ ذهن انسان را قانع كنند. و حتي حضرت ابي عبدالله الحسين(ع) هم از اين ابزار در شروع نهضت و در ادامه نهضت استفاده كرد.»2
3. مديريت متمركز و هدايت كننده در امور فرهنگي
دشمنان جمهوري اسلامي ايران باورهاي سياسي و ديني و نيز عادات حسنه ملت ما را با تكيه بر ابزارهاي فرهنگي هدف گيري كرده اند و اين كار را بسيار دقيق انجام مي دهند و اكنون فرهنگ اسلام ناب كه انقلاب اسلامي براساس آن بنيان نهاده شده است، دقيقا هدف تهاجم دشمنان اسلام قرار دارد بنابراين براي مقابله اصولي و برنامه ريزي شده با تهاجم دشمن، لازم است مديريت متمركز و هدايت كننده اي در امور فرهنگي به وجود آيد و با توسل به ابزار و نيروي فرهنگي، تهاجم دشمن را علاج و تأثير آن را خنثي كند.3
عرصه سياسي عينا همين جور است. اگر بصيرت نداشته باشيد؛ دوست را نشناسيد؛ دشمن را نشناسيد؛ يك وقت مي بينيد آتش توپخانه تبليغات شما و گفت وشنود شما و عمل شما به طرف قسمتي است كه آن جا دوستان مجتمع اند، نه دشمنان. آدم ]بايد[ دشمن را بشناسد. در شناخت دشمن خطا نكنيم. لذا بصيرت لازم است؛ تبيين لازم است».
4. از بين بردن جهل و ناآگاهي از طريق واداشتن افراد و مخاطبين به تفكر و آگاهي
اولين كاري كه در مقابله با هرگونه عمليات نرم رقيب مي تواند صورت بگيرد، «آگاهي بخشي» است تا هم رقيب بفهمد كه ما متوجه اعمال او هستيم و هم ملت خودمان اين آمادگي را دريابند. وقتي كه از طريق آگاهي دهي، «مصون سازي» ايجاد شود، گام بزرگي برداشته شده است. در قرآن كريم خداوند مي فرمايد: يا ايهاالذين امنوا ان جاءكم فاسق بناء فتبينوا ان تصيبو قوما يجب ها له فتصبحو علي ما فعلتم نادمين)4 اي كساني كه ايمان آورده ايد اگر شخص فاسقي خبري براي شما آورد، درباره آن تحقيق كنيد. تبيين كنيد، مبادا به گروهي از روي ناداني آسيب برسانيد و از كرده خود پشيمان شويد.
آنچه پرواضح مي نمايد اين نكته است كه تفكر و آگاهي مي تواند به افزايش بصيرت به افراد كمك نمايد. آگاهي در سطح يك جامعه مي تواند از طرق مختلف به مردم داده شود. در اين ميان نقش رسانه هاي ديداري و شنيداري و مكتوب بسيار حائز اهميت است. گاهي دادن آگاهي به مردم مي تواند گاهي از طريق ساخت يك سريال تلويزيوني، گاهي نوشتن يك مقاله و يا كتاب و گاهي هم به وسيله يك سمينار يا جشنواره و... باشد. پيدا كردن ابزار مناسب براي ارائه بهتر آگاهي به عهده متوليان فرهنگي است. هرچه ابزار متنوع تر، جذاب تر، و نوين تر باشد قابليت هاي تاثيرگذارتر و آگاهي بخش تري خواهد داشت.
اما در خصوص معيار و ضوابط آگاهي دادن به جامعه نيز بايد بر محور عقلانيت و صداقت تكيه نمود. چه بسا دادن اطلاعات گنگ، نامفهوم، دوپهلو و مبهم به جاي ثمربخش بودن بسيار مخرب تر نيز جلوه كند. بهترين حالت در جنگ آن است كه از حالت تدافعي خارج شويم و به جاي اينكه فرصت ها و هزينه هاي فكري و جسمي خود را صرف نقد ابزارهاي دشمن بنماييم به توليد و گسترش محصولات غني فرهنگي بپردازيم.
5-افزايش نگاه اميدوارانه در جامعه
يكي از راهكارهاي دشمن براي دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده خود ايجاد موج بدبيني و القاء تفكر نااميدي و ياس در جامعه است. متاسفانه در اين خصوص نيز گام هايي برداشته است. نااميدي مردم از بهبود شرايط اقتصادي، نااميدي از ايجاد شرايط كار و رفع معزل بيكاري، نااميدي از خريد مسكن مناسب، نااميدي از بهبود وضعيت ترافيك و حل معضلات شهري، نااميدي از پيشرفت علمي و صنعتي، نااميدي از فراهم شدن شرايط ازدواج و... از مصاديق بارزي است كه اكنون در جامعه وجود دارد و هر روز نيز بيشتر مي شود. نگاه نااميدانه و بدبينانه و نگاه «چه فايده اي دارد؟»، بي تحركي، بي علمي و انزوا را در پي خود مي آورد و اين نقطه مطلوب دشمن است. وجود مشكلات اقتصادي و اجتماعي در هر جامعه اي محتمل است اما نگاه اميدوار مي تواند زمينه تسهيل به رفع مشكلات و رشد و پيشرفت در جامعه را ايجاد كند و در مقابل نگاه بدبيني و ياس روند حل مشكلات جامعه را كند كرده و جامعه را در شرايط عقب ماندگي نگاه مي دارد.
6-بالا بردن ظرفيت مسئوليت پذيري در ميان مسئولان
جنگ نرم فرايندي هدايت شده (پروژه) و به شدت متاثر از محيط داخلي و بين المللي است. در محيط داخلي، زمينه هاي تهديدات نرم بسيار گسترده و پيچيده اند، به نحوي كه از سوءرفتار يك مقام مسئول در برخورد با مردم تا سوء مديريت در بخش هاي اجرايي و فساد اداري و... مي تواند عاملي براي ايجاد زمينه هاي جنگ نرم و نارضايتي عمومي باشند. به همين دليل در عرصه داخلي تمام دستگاه هاي دولتي در جلوگيري از شكل گيري زمينه هاي جنگ نرم مسئوليت دارند. اساساً بدون بالا بردن ظرفيت مسئوليت پذيري تمام دستگاه هاي دولتي نمي توان با تهديدات نرم و جنگ نرم مقابله كرد.
7-استفاده از مدرن ترين شيوه هاي تبليغ در امور فرهنگي و ديني
يكي از مهم ترين اقدامات در اين زمان، نقش تبليغات ديني است. چرا كه از ابزارهاي اساسي و دائمي جنگ نرم، تبليغات مي باشد و اين ابزار كارساز را تنها از طريق ارشاد و تبليغ ديني از طريق رسانه، محافل مذهبي و... مي توان به كار گرفت.
يك سخن قوي، محتواي متقن و بيان نافذ به مخاطب، مستلزم استفاده از شيوه هاي هنري، تسلط بر مخاطب روحي و رواني و بهره گرفتن از شرايط زمان و مكان است. شيعه بايد مدرن ترين شيوه هاي تبليغ را براي رساندن پيام حق خود به ديگران مورد استفاده قرار دهد.5
8-هوشياري دستگاه اطلاعاتي كشور در مصاف جنگ نرم
دستگاه اطلاعاتي كشور نسبت به تمامي سطوح جامعه اعم از سياست، اقتصاد و فرهنگ بايد هوشياري جدي داشته باشد؛ چرا كه هر چند جنگ نرم اقدامي فرهنگي است اما در راه رسيدن به اهداف خود از هر وسيله اي استفاده مي كند. در اين راستا، تقويت توانمندي هاي كنترلي سازمان هاي امنيتي ضروري است. مسلم است كه دشمن هيچ گاه نمي تواند در لباس دشمن وارد مرزهاي جغرافيايي و فرهنگي و حتي عقيدتي شود. زيرا اگر با چهره اي مشخص به ميدان مبارزه وارد شود به راحتي قابل شناسايي است و زود شكست مي خورد. شناخت دشمن در جنگ نرم با لباس دوست بسيار مشكل است. ورود به مرزهاي كشور با عنوان توريسم و خبرنگار و گردشگر. نفوذ در فضاي مجازي و سايت هاي ضداخلاقي با نام و عناوين فريب دهنده و گاه خيرخواهانه، پوشيدن لباس عرفان و تصوف و ترويج مباحث خرافاتي و ارائه انديشه هايي با نام انديشه اسلامي و پنهان شدن در لابلاي اين عناوين براي تبليغ افكار منحرف خود از جمله مواردي است كه بايد دستگاه اطلاعاتي كشور نسبت به آن با حساسيت بيشتري عمل نمايد.
9- لزوم توجه به حركت هاي علمي
يكي از علايق دشمن براي پيشبرد جنگ نرم عقب ماندگي علمي در كشور هدف است. زيرا همواره عقب ماندگي علمي، استقلال را از بين برده و وابستگي را تشديد مي كند. بالا رفتن سطح علمي جامعه مي تواند از ميزان وابستگي هاي اقتصادي و سياسي كاسته و نظام را در شرايط جنگ نرم بيمه نمايد. لذا يكي از ابزار مبارزه دشمن در جنگ نرم ايجاد تشنج و به تعطيلي كشاندن مراكز دانشگاهي و علمي است تا با سرگرم كردن دانشجويان و محققان زمينه پيشرفت را در كشور كند كرده و سپس آن را از بين ببرند.
01- لزوم بومي سازي علوم انساني
باتوجه به آنچه مقام معظم رهبري در ديدار با اساتيد دانشگاهها فرمودند، وزارت علوم بايد در راستاي اصلاح مباني علوم انساني و بومي سازي آن مبتني بر انديشه هاي اصيل اسلامي و ايراني گام بردارد؛ چراكه تفاوت آشكار اين مباني با اصول اسلامي سبب جدايي قشر فرهنگي و روشنفكر جامعه از نيازهاي فرهنگي يك جامعه اسلامي شده و برنامه ها و تصميمات از سوي آنها براي جامعه تجويز مي شود كه نه تنها مشكلات را حل نمي كند بلكه چه بسا همسو با برنامه هاي دشمن قرار گرفته و جامعه را به سوي سكولاريسم و ديگر انديشه هاي ضداسلامي پيش مي برد.
11- تدوين استراتژي در حوزه خارجي و داخلي براي مقابله با جنگ نرم
از آنجايي كه براي مقابله با تهديدات نرم داشتن استراتژي بيش از داشتن قدرت مؤثر است، در نتيجه شايسته است استراتژي مقابله اي با پروژه جنگ نرم در دو حوزه داخلي و بين المللي تدوين و نقش هر يك از نهادهاي دولتي در آن مشخص و تبيين شود. باتوجه به نقش اساسي عامل خارجي در جنگ نرم، بايد با طراحي سياست خارجي منطقي و تهاجمي از دخالت ساير كشورها در امور داخلي و تعرض به حاكميت كشور جلوگيري كرد.
21- پيشبرد طرح هاي توسعه اي
انجام هرچه سريع تر طرح هاي توسعه اي به ويژه در مناطق محروم و مرزي در ابعاد مختلف جهت از بين بردن ظرفيت هاي واگرايي و زمينه هاي اعتراض اجتماعي مانند فقر، ناامني، تورم، بيكاري، ترافيك و... مي تواند ابزار مخالفت را از كساني كه در جستجوي نقاط ضعف در نظام هستند گرفته و آنها را ناكام نمايد. مسلماً هرچه شرايط اقتصادي و رفاهي مردم بهتر باشد اميد و انگيزه آنها براي دفاع از نظام اسلامي قوي تر خواهد بود.
31- افزايش كارآمدي نظام اداري و اجرايي كشور.
41- فراهم آوردن زمينه عضويت نخبگان در نهادهاي دولتي و سياسي با هدف جلوگيري از جذب آنان در جبهه مخالفان.
¤ باتوجه به بيانات ارزشمند مقام معظم رهبري درخصوص وظايف دانشجويان به عنوان افسران و اساتيد دانشگاهها به عنوان فرماندهان جنگ نرم اين دو گزينه را به عنوان اصلي ترين ابزار مقابله با جنگ نرم به صورت جداگانه در قسمت بعد بررسي مي نماييم.
ــــــــــــــــــــــــ
1 . از فرمايشات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار مديران و هنرمندان دفاع مقدس (6/7/1379)
2 .بيانات مقام معظم رهبري در ديدار قاريان قرآن 31/5/88
3 . از فرمايشات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار خانواده هاي معظم شهدا، مفقودان، جانبازان و آزادگان استان خوزستان (18/12/1375)
4 . (حجرات-6)
5 . از فرمايشات رهبر معظم انقلاب اسلامي درديدار علما، روحانيون، فضلا و طلاب حوزه علميه اهواز (18/12/1375)

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14