(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 16 دي 1388- شماره 19552
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
سال طلايي انقلاب (يادداشت روز)
غلط زيادي (گفت و شنود)
رونمايي از چند ماهواره ايراني در دهه فجر
بيانيه دفتر محسن رضايي و توضيحات كيهان
كيهان و خوانندگان
شما لنگش كنيد ما اينجا پوند و دلارش را مي گيريم (خبر ويژه)
«مردم خداجويي» كه موسوي مي گويد در جبهه اصلاحات جايي ندارند (خبر ويژه)
چشم اوباما روشن!گرسنگان آمريكا ركورد زدند (خبر ويژه)
موسوي به ما لگد زد تا خودش در برود (خبر ويژه)
سيا: اسلام و مراجع خطرناكند اما صانعي مترقي است! (خبر ويژه)



سال طلايي انقلاب (يادداشت روز)

سال 1388 را بايد سال «انقلاب» ناميد. اين عبارت مبهم را بايد با تحولات مهمي كه امسال رقم خورد، شرح داد. انقلاب اسلامي 30ساله، در سال88 وارد چهارمين دهه از حيات خويش مي شد. 30سالگي براي يك انقلاب پويا، نقطه اي طلايي است. نقطه تلاقي «توانايي» و «پختگي»، تلاقي قدرت جواني و درايت ميان سالي. آيا مي توان ادعا كرد انقلاب اسلامي به چنين نقطه اي رسيده بود؟ در پاسخ مي توان به تفصيل گفت و نوشت و تحولات 30ساله را مرور كرد. اما همين تحولات مهم سال88 به تنهايي براي پاسخ «آري» گفتن به سؤال كفايت مي كند.
سال88 سال طلايي انقلاب بود. اولين سال دهه «عدالت» و «پيشرفت» - با سرمايه هاي بزرگي كه اندوخته شده بود- آغاز شد. طراوت انقلاب بود كه 40ميليون ايراني- 85درصد واجدين شرايط- را مشتاقانه پاي صندوق انتخابات كشاند. 2رقيب اصلي بيش از ديگران دم از انقلاب و امام مي زدند و توانستند قريب 38ميليون رأي را به خود جلب كنند. انتخابات به تنهايي شاهدي بر طراوت انقلاب بود. اما طراوت انقلاب به همين جا ختم نمي شد. تفاوت موجود زنده و بالنده با موجود بي رمق و از پا افتاده در آن است كه اولي به موازات رويش، سموم را دفع مي كند و عفونت را پس مي زند، برخلاف دومي كه از رويش باز مي ماند، سموم را در خويش نگه مي دارد و عفونت تمام وجود او را فرامي گيرد. تحولات 7ماهه پس از انتخابات تا به امروز، شاهدي است بر طراوت و بالندگي انقلاب. از اين زاويه، سال 88 به طور مضاعف سال انقلاب بود، سال نهضت و جنبش، سال دگرگوني ها براي پالايش سموم و آفات. تحولات مهم امسال، جريان و جنبشي شد در رگ هاي انقلاب. سموم بيرون ريخت و خون تازه در رگ هاي انقلاب دويد. يك شاهد از هزاران، همين قيام عاشورايي چهارشنبه هفته گذشته در شاهراه «امام حسين(ع)، انقلاب و آزادي» كه صداي امواج خروشان اقيانوس ملت در آن، خاطرات عاشوراي 57 را تازه مي كرد.
در سال طلايي انقلاب، سياست بازاني خواستند انقلاب در انقلاب كنند. چون خود از انقلاب برگشته بودند، خواستند انقلاب را نيز دگرگون، وارونه و معكوس كنند. آنها جماعت «ينقلب علي عقبيه» بودند غافل از اينكه قانون خداوند، تخلف ناپذير است. «پس هركس به عقب (جاهليت) بازگردد، هرگز به خداوند ضرري نمي رساند». غافل از اينكه دل هاي بيمار آنها به تصريح آيات الهي سبب مي شود فساد را اصلاح جا بزنند و با وجود تظاهر به انقلابيگري ، مؤمنان به انقلاب را به استهزا بگيرند اما سرانجام خود انگشت نماي خلايق شوند. «آنها كساني هستند كه هدايت را به گمراهي فروخته اند. فما ربحت تجارتهم. پس تجارت آنها سودي ندارد و هدايت نيافته اند.»
دگرگون شدگان خواستند و غربال انقلاب به حركت درآمد. وارونگان خواستند انقلاب را وارونه بنمايانند غافل از اينكه «فتنه» تاريخ مصرف دارد. به سرعت «گريم» و آرايش خود را از دست مي دهد و باطن خويش را نمايان مي كند. آنها زيان كردند و قطب هاي استكبار و عناد در دنيا نيز كه بر سر آنها سرمايه و آبرو گذاشتند، دوچندان زيان ديدند. زخمي كه مستكبران دنيا به واسطه «وارونگان» و زير و رو شدگان بر پيكر انقلاب زدند، به جاي آن كه از پاي درآورد، نيشتري ناخواسته شد براي بيرون ريختن آلودگي ها و ناخالصي ها. عقده اي كه دشمن در اين 7ماهه به واسطه منافقين جديد عليه انقلاب اسلامي گشود، خون غيرت را در رگ هاي ملت ايران به جوش آورد و روح تازه در كالبد ملت ايران دميد. اگر استاد فرزانه شهيد مطهري(ره) در ريشه يابي انقلاب مي فرمود «ملت ما درپس قرن ها، صداي آشناي رسول خدا و علي و فاطمه و حسن و حسين(عليهم السلام) را از حلقوم امام خميني شنيد و برپا خاست»، دشمنان اصلي انقلاب خواستند پس از 1370 سال دوباره بر اين حنجر عاشورايي خنجر بكشند و آن صدا را كه «روح ايراني» را به حركت درمي آورد، در حلقوم خاموش كنند. اما چه محاسبه احمقانه اي! پس از 7ماه جولان فتنه، روز يكشنبه 6دي ماه در آن روز عاشورا، كارد به حلقوم يك ملت رسيد. آيا مي شد درد خنجر بر حنجر را پنهان كرد و دم برنياورد؟ قيام 9دي و فرياد عاشورايي آن، برآمده از زخم خنجر بني اميه بود. خلاصه كنم آمريكا و اسرائيل و انگليس و كارگزاران آنها در داخل، تن يزيد و معاويه و ابوسفيان را در گور لرزاندند، آن روز كه انقلاب عاشورا را با پروژه حماقت آلود خود زنده كردند. سران و بانيان فتنه با «انقلاب و ارتجاع به عقب» نقش انرژي و حرارتي را بازي كردند كه از موتورهاي هواپيما خارج مي شود و هواپيما را با شتاب به پيش مي راند. انقلاب با تحولات سال 88 شتاب انفجاري گرفت.
بگذاريد از قوانين ديگري كه بر جهان حكمفرماست سخن بگوييم. به استناد اين قوانين، فتنه از اوج آبشاري خود گذشته و به سمت سقوط افتاده است. اين را نهضت ملي- اسلامي 9دي نشان داد، آنجا كه مرز تصنعي حاميان نامزدها شكست و رود تا رود آن 40ميليون در اقيانوس تبرّا و تولاي عاشورايي به هم رسيدند. معلوم شد غبار فرو نشسته و فتنه با حقيقت خود شناخته شده است. قانون تكويني نهفته در عالم مي گويد فتنه چون پشت مي كند و مي رود شناخته مي شود. موجودات را از پيش رو مي شناسند اما فتنه را از پشت سر. اميركلام علي عليه السلام فرمود «فتنه ها چون بيايند، به اشتباه اندازند و چون پشت كنند و برگردند، بيدار و متنبه مي كنند. ناشناسند به وقت آمدن و شناخته مي شوند به هنگام رفتن» (خطبه93 نهج البلاغه) و همان جا فرمود «من چشم فتنه را در آوردم و كسي جز من جرأت اين كار را نداشت».
خداوندا ما امسال دوباره به تو ايمان آورديم! مسلمان كه خوب است، زنديق هم اگر صادق باشد، قاهريت و غلبه قوانين تو را بر جهان و انسان مي بيند و بر تو- طوعاً يا كرهاً- ايمان مي آورد. اين كلام صادق توست كه «بعضي از مومنان اولياي بعضي ديگر هستند به معروف فرا مي خوانند و از منكر باز مي دارند» (آيه 71 سوره توبه) اما «بعضي از منافقين اولياي بعضي ديگر هستند. امر به منكر و نهي از معروف مي كنند و دست خويش را مي بندند. خدا را فراموش كردند پس خدا نيز آنها را فراموش كرد. يقينا منافقين همان فاسقانند» (آيه 67 سوره توبه). صدق الله العلي العظيم. راست گفت خداوند بزرگ و بلند مرتبه. ما در سال طلايي انقلاب ديديم منافقان وارونه شده اي را كه در قول و فعل به منكر خواندند و از معروف بازداشتند. سكوت و فريادهاي آنان را ديدگان متحير يك ملت ديد كه چه نابهنگام و نامربوط بود.
جان و جهان قاعده مند است، بي هيچ ترديد. «ايحسب الانسان ان يترك سدي. آيا انسان گمان مي برد بي هدف رها شده است» (قيامت، آيه 36). آيا مي توان انقلابي بود و از مجاهدت و ولايت و برائت روي برگرداند؟ «... و از مردم با ايمان كسي است كه منكر را نه به دست و نه به دل و نه به زبان زشت و منكر نشمارد، پس اين مرده اي است در ميان زندگان» (كلمات قصار نهج البلاغه، كلمه374). آيا مي شود انسان سروته شود و پايين وي جاي سر و مغز وي نشيند و بالاي وي به زير او آيد؟ قاعده جاري در هستي است، كسي بپسندد يا نپسندد. اميرمومنان از اين قانون الهي راز گشود و فرمود: «نخستين درجه از جهاد كه بازمانيد، جهاد با دست و عمل است، سپس جهاد با زبان هايتان، بعد از آن از جهاد به واسطه دل هايتان باز مي مانيد. پس هر كس با قلبش معروفي را نشناخت و منكري را زشت و ناپسند نشمرد، دگرگون و سرنگون مي شود. سپس پايين او بالايش و بالاي او پايينش قرار مي گيرد». (كلمه 375 نهج البلاغه). كسي كه در 20 سال تهاجم فزاينده دشمن سكوت مي كند و ابراز انزجار نمي كند و گستاخي به روح خدا خميني و امام حسين(ع) را در دهه اخير برمي تابد، طبيعي است چندان وارونه و مسخ شود كه حرمت شكنان يزيدي در روز عاشورا- مشتي محارب و منافق و تروريست و بهايي و سلطنت طلب و چپ آمريكايي- را «مردم خداجو» توصيف كند. از عدالت و حكمت خدا دور است، نمي شود به پول حرام شهرام جزايري آلوده شد و در جبهه حسين(ع) ايستاد. نمي شود چشم بر فساد و انحراف نزديكان بست و بر توسن غرور و جاه طلبي نشست و تعصب جاهلي را جانشين روحيه انقلابي كرد و پس از اين همه سكوت را شكست و بر فتنه گران شوريد. نمي شود حق را با باطل پوشاند و كتمان كرد و باز از فتنه رست. تداوم عمل انحرافي، چابكي مومن را مي ستاند و او را چنان سنگين و زمينگير مي كند كه در نقاط عطف تاريخ نتواند از جاي بجنبد مگر براي جبهه باطل. انحراف و نافرماني، انسان را به «قساوت قلب» و حضيض «سنگ وارگي» بلكه قسي تر از سنگ مي كشاند. «بعد از آن دل هاي شما را قساوت گرفت، پس مانند سنگ شد يا سخت و پرقساوت تر از آن چرا كه پاره اي از سنگ ها مي شكافد و از آنها رود جاري مي شود...» (آيه 74 سوره بقره).
سال طلايي انقلاب درحالي به جشن پيروزي نزديك مي شود كه اوباما در آمريكا و برخي سران فتنه در داخل- اجاره دهندگان شانه و پشت خود به بيگانگان- از نقطه اعلان جنگ با انقلاب و صف آرايي خياباني، به نقطه دعوت به مسالمت و مذاكره و آشتي رسيده اند! رجز جنگ و آشوب خياباني- از كاخ سفيد تا خانه هاي تيمي در ايران- جاي خود را به زنده باد مسالمت و مذاكره و حكميت داده است. لاجرم صحنه صفين جلو چشم زنده مي شود آنجا كه معاويه در جنگي خودساخته گرفتار آمده و عمروعاص تا آستانه كشف عورت رفته بود. رسيد آنجا كه جنگ افروزان، قرآن سر نيزه كرده و شعار حكميت و صلح سر دادند. يعني در قيافه حتي يكي از آن ده ها ميليون نفري كه قيام 9 دي را در يك روز وسط هفته رقم زدند، اثري از تسليم در برابر فريب فتنه گران به چشم مي خورد؟! يعني مي شود جنگ برافروخت و هزينه نداد و به قول برخي منافقين خارج كشور، مفت و بي هزينه به «تسخير عرصه عمومي» پرداخت و يك انقلاب را در نقطه طلايي و شكوه آن ربود؟! و پس از اين همه رسوايي، مثل فرماندهاني بي لشكر، قبضه شمشير تيغ شكسته را بر ميز مذاكره و چانه زني كوبيد؟! آيا جنگ طلبان منهزم، جايي هم براي مسالمت يا برگ برنده اي براي مذاكره باقي گذاشته اند؟ جهان عرصه عمل و عكس العمل است. سران استكبار و دنباله داخلي آنها آنچه در خشاب داشتند، خالي كردند. حالا حق دارند از تلافي ملت و نظام اسلامي وحشت زده باشند. حق دارند همديگر را لعنت كنند درحالي كه اين طرف در جبهه انقلاب، امت يكپارچه و مشتاق و پاكباخته در ركاب امام و مقتداي خويش ايستاده است. 9 دي فقط يك مانور و رزمايش بود. پس از اين منتظر ضرب شست ملت و نظام جمهوري اسلامي باشند.
محمد ايماني

 



غلط زيادي (گفت و شنود)

گفت: هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا گفته است كه آمريكا هرگز براي برنامه هسته اي ايران ضرب الاجل تعيين نكرده بود!
گفتم: اين پيرزن آخر عمري آلزايمر گرفته، همين دو ماه قبل بود كه اوباما رسماً اعلام كرد آخر دسامبر 2009 ضرب الاجل ايران است و اگر به خواسته ما تن ندهد فلان و فلان مي كنيم.
گفت: پس چرا اين پيرزن ورپريده انكار مي كند؟
گفتم: راهپيمايي چند ده ميليوني مردم در روز چهارشنبه، زبون خيلي ها رو بند آورده و از رجزخوني هاي قبلي پشيمون كرده.
گفت: پس بيخود نيست كه بعضي از همين فتنه گرها در داخل كشور هم به غلط كردن افتاده اند.
گفتم: روباهي مست كرده بود و توي جنگل فرياد مي كشيد كه شكم پاره مي كنيم! فيل شكار مي كنيم! ببر و پلنگ تكه تكه مي كنيم و... در همين حال شيري از دور پيدا شد و با غرش به سمت روباه آمد، روباه كه زبانش بند آمده بود گفت؛ البته ناگفته نماند كه بعضي وقت ها غلط زيادي هم مي كنيم!

 



احمدي نژاد در عشق آباد خبر داد
رونمايي از چند ماهواره ايراني در دهه فجر

رئيس جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد كه در دهه مبارك فجر از چند ماهواره كه به دست متخصصان ايراني ساخته شده رونمايي خواهد شد.
به گزارش ايرنا دكتر محمود احمدي نژاد عصر ديروز در ديدار با ايرانيان مقيم تركمنستان كه در محل دفتر نمايندگي كشورمان در عشق آباد برگزار شد، با تاكيد بر موفقيت هاي ايرانيان در عرصه هاي مختلف علمي افزود: از چند ماهواره در دهه فجر كه به دست متخصصان ايراني ساخته شده، رونمايي و سال آينده به ارتفاع بسيار بالا پرتاب مي شود.
رئيس جمهوري تصريح كرد: بدون ترديد عزيزترين ملت در جهان ملت ايران است. امروز نام ايران و ايراني در دنيا مي درخشد.
دكتر احمدي نژاد افزود: يقينا ايران در عرصه سياسي نيز يكي از قدرت هاي بزرگ است و اين واقعيتي است كه همه به آن اذعان دارند.
وي ادامه داد: شرايط به گونه اي است كه بدون حضور و نظر ايران امكان اقدام هيچ برنامه اساسي در منطقه وجود ندارد
تاكيد ايران و تركمنستان
بر گسترش روابط
روساي جمهور ايران و تركمنستان با تاكيد بر اين كه « ديدگاه ها و نظريات دو كشور درباره مسائل منطقه اي و جهاني كاملا با هم مطابقت دارد» بر ضرورت افزايش تعاملات و همكاري ها دو جانبه براي تامين رفاه و امنيت بشر تاكيد كردند.
به گزارش ايسنا، دكتر محمود احمدي نژاد و قربان علي بردي محمد اف مبارزه با تروريسم و جنايت سازمان يافته جهاني را مورد تاكيد قرار دادند و تصريح كردند: جمهوري اسلامي ايران و تركمنستان به همكاري هاي مستمر خود در اين راستا ادامه خواهند داد.
روساي جمهور دو كشور همچنين با رضايت بخش دانستن مناسبات و مذاكرات هيات هاي عالي رتبه ايران و تركمنستان خواستار شناسايي و استفاده از ظرفيت هاي جديد براي گسترش هرچه بيشتر روابط شدند.
دكتر محمود احمدي نژاد در نشست مشترك هيات هاي عالي رتبه جمهوري اسلامي ايران و تركمنستان نيز با بيان اين كه « روابط دو كشور از عمق تاريخ، فرهنگ و دين نشات مي گيرد» اظهار كرد: روابط ايران و تركمنستان راهبردي، مستحكم و پايدار است و هر روز بر عمق وگستره آن افزوده مي شود.
وي با اشاره به اين كه « سطح روابط اقتصادي و فرهنگي ايران و تركمنستان رو به افزايش است» خاطرنشان كرد: اگرچه امروز سطح روابط به سه ميليارد دلار رسيده و عدد قابل قبولي است اما ظرفيت هاي دو كشور بسيار بيشتر از اين مقدار است و اين ظرفيت وجود دارد كه در طول 5 سال اين رقم به 10 ميليارد دلار ارتقاء پيدا كند.
وي با اشاره به پروژه هايي كه بين دو كشور در حال اجراست، گفت: خط راه آهن ايران - تركمنستان و قزاقستان يك مسير راهبردي است و امروز با تفاهم كامل در حال پيگيري است. ايران و تركمنستان در مسير شمال به جنوب و شرق به غرب در بخش حمل و نقل و ترانزيت كالا نقش مهمي دارد و خوشبختانه مراحل مقدماتي احداث اين خط آهن به اتمام رسيده و اميدواريم با موافقتنامه امروز اين مسير هرچه زودتر احداث شود.
رئيس جمهور تصريح كرد: احداث راه آهن ايران - تركمنستان - قزاقستان يك اتفاق بزرگ تاريخي است كه همه مناسبات را تحت تاثير قرار مي دهد.
وي همچنين افتتاح خط لوله گاز را يكي ديگر از اتفاقات بزرگ تاريخي در روابط دو كشور دانست و اظهار كرد: افتتاح اين خط لوله تاكيد مجددي بر پيوند قوي و تاريخي دو ملت است و به عنوان الگوي مناسبي از همكاري هاي سازنده و برادرانه بين دو كشور به شمار مي رود.
قربانقلي بردي محمد اف نيز در اين نشست با بيان اين كه « روابط ايران و تركمنستان از رسوم و آداب برادري و اشتراكات تاريخي و فرهنگي بلند مدت برخوردار است» گفت: امروز مناسبات و همكاري هاي دو كشور از سطح مناسبي برخوردار شده است و اميدواريم با استفاده از ظرفيت هاي جديد روابط دو كشور هرچه بيشتر ارتقاء يابد.
وي خاطرنشان كرد : نظريات و آراء تركمنستان و جمهوري اسلامي ايران درباره مسايل منطقه اي و جهاني كاملا با يكديگر مطابقت دارد و دو كشور از سياست هاي همديگر در عرصه هاي بين المللي پشتيباني مي كنند و به همكاري هاي سازنده خود در اين مسير ادامه خواهيم داد.
وي جمهوري اسلامي ايران را از شركاي بزرگ تركمنستان دانست و بر افزايش سطح تبادلات تجاري و اقتصادي بين دو كشور تاكيد كرد.
امضاي اسناد
همكاري هاي دو جانبه
جمهوري اسلامي ايران و تركمنستان براي ارتقاء هرچه بيشتر سطح مناسبات خود سه سند همكاري و يك بيانيه مشترك به امضاء رساندند.
در مراسم امضاء اسناد همكاري كه با حضور دكتر محمود احمدي نژاد و قربانقلي بردي محمداف برگزار شد، يادداشت تفاهم همكاري بين سازمان ميراث فرهنگي و صنايع دستي و گردشگري جمهوري اسلامي ايران با وزارت فرهنگ و صدا و سيماي تركمنستان، يادداشت تفاهم همكاري در انجام عكس برداري يكطرفه، قرارداد بين شركت پارس انرژي جمهوري اسلامي ايران و وزارت راه تركمنستان و يادداشت تفاهم همكاري بين وزارت خارجه دو كشور به امضاء رسيد.
در اين مراسم همچنين بيانيه مشتركي به منظور افزايش مناسبات دو كشور در سطوح مختلف از طرف روساي جمهور دو كشور امضاء شد.

 



بيانيه دفتر محسن رضايي و توضيحات كيهان

درپي انتقادها و اعتراض هاي صورت پذيرفته نسبت به نامه سرگشاده آقاي محسن رضايي به رهبر معظم انقلاب، دفتر ايشان طي بيانيه اي اعلام كرده است كه مقصود و منظور محسن رضايي با آنچه منتقدان درباره نامه وي نوشته و گفته اند فاصله فراواني دارد و آقاي رضايي درپي حمايت از سران فتنه نبوده بلكه قصد داشته است كه از حماسه عظيم و شورانگيز راهپيمايي روز 9 ديماه مردم به عنوان يك فرصت براي آغاز تحركي جديد استفاده شود.
به موازات بيانيه دفتر آقاي دكتر محسن رضايي، برادر ايشان آقاي دكتر اميدوار رضايي نيز نامه اي خطاب به كيهان نوشته كه هرچند مخاطب آن مدير مسئول كيهان است ولي هيچ نسخه اي از آن به كيهان ارسال نشده و متن آن روي خروجي سايت هاي خبري و تلكس خبرگزاري ها رفته است و از آنجا كه متن نامه ايشان با آنچه در بيانيه دفتر آقاي محسن رضايي آمده است يكسان مي باشد، متن كامل بيانيه دفتر آقاي دكتر محسن رضايي را كه سنديت بيشتري دارد به چاپ مي رسانيم، ضمن آن كه براي ما روشن نيست چرا بايد توضيح و يا جوابيه جناب آقاي محسن رضايي، از زبان برادر ايشان كه مخاطب نقد كيهان نبوده است نوشته شود؟!
بسمه تعالي
فتح ديگري در پيش است به درياي ولايت و ملت بپيونديد.
با سپاس از همه عزيزاني كه از زواياي گوناگون نامه تبريك دكتر محسن رضايي را به محضر رهبر انقلاب اسلامي و تشكر از حضور با شكوه مردم ولايت مدار را در راهپيمايي نهم دي ماه مورد توجه قرار دادند براي تنوير افكارعمومي و پاسخ به برداشتهاي نادرست از نامه، توضيحات زير را تقديم مي كنيم:
مدتهاست كه آقاي دكتر رضايي بدليل اطلاع از مقاصد جديد دشمنان ملت ايران ضمن آنكه مقامات عالي كشور را در جريان آن مقاصد گذاشته بود خود درصدد برآمده بود كه ازحوادث داخلي با كمك فعالان و جناح هاي سياسي و نخبگان كشور فرصتي بسازد كه ضمن آنكه خواب دشمنان را باطل سازد يك سكوي پرشي براي ملت ايران بسازد. آخرين اقدام ايشان قبل از نامه به مقام معظم رهبري، در حادثه پاره شدن عكس امام بود كه از همه فعالان و جناحهاي سياسي تقاضا كردند كه با شركت در نماز جمعه، ضمن لبيك گفتن به رهبري انسجام و وحدت خود را نشان دهند تا دشمن علائم غلطي از ايران نگيرد و فكر نكند كه ما ضعيف شده ايم .
حتي به صراحت به آقايان موسوي و كروبي گفتند كه فرصت را از دست ندهيد. هر چند يكي از اين آقايان به شوخي پيامي دادند كه فلاني مي گويد بياييم در نماز جمعه بگوييم غلط كرديم و لذا آقاي رضايي ضمن گله به آنها از هر دو نااميد شده بود.
با وجود آنكه تلاش هاي ايشان با محوريت رهبري، قانون و اخلاق در حوادث پس از انتخابات بسيار موثر بود ولي ايشان قانع به آن نبود. دغدغه هاي آقاي رضايي به حدي رسيده بود كه در اطلاعيه اي كه براي راهپيمايي روز چهارشنبه صادر كردند نگراني خود را بر ملا ساختند. ايشان ضمن محكوم كردن حوادث روز عاشوراي تهران گفتند از محضر حضرت ابا عبدالله و ملت ايران و رهبر انقلاب عذر مي خواهم كه اولين بار است كه كشور در يك وضعيت نامطلوبي است ولي من و دوستانم بيشتر از آنچه كه تاكنون عمل كرده ايم بدليل محدوديت در اختيارات و اجرا نمي توانيم انجام دهيم و اين هم در پاسخ به درخواست هاي صدها نفري بود كه در طي ماه هاي اخير از ايشان كتبي و شفاهي مي خواستند كه براي كنترل اوضاع كاري بكند.
در روز چهارشنبه كه ايشان شخصا حضور ميليوني مردم و مشاركت بسياري از گروه هاي مردمي و سياسي و حتي برخي از معارضين را ديده و شنيده بود به فكرش رسيد كه اين حماسه همان گم شده اوست لذا از دغدغه اينكه اين فرصت را افراط گرايان و دشمنان ملت ايران از بين ببرند و بنابر دلايل ديگري كه نياز به ذكر آن نيست تصميم گرفت كه ضمن تبريك اين پيروزي به رهبر انقلاب اسلامي و تشكر از مردم، از كليه فعالان و جناحهاي سياسي بخواهند كه به ملت ايران و رهبر انقلاب بپيوندند و از مردم تشكر كنند و بصورت دسته جمعي به يك اقدام نمادين روي آورند و از معظم له هم تقاضاي رهنمودي كردند كه از دل حماسه روز چهارشنبه كه وحدت و برادري و غيرت را به نمايش گذاشته بود كه همان فرهنگ عاشوراست فرصتي براي شروع يك تحرك جديد ايجاد شود.
البته اين نوع تقاضاها در زمان امام راحل هم وجود داشته بود از جمله آن تقاضا براي تبديل كردن جمعه آخر ماه مبارك رمضان به نام روز قدس. حتي آقاي رضايي به ما گفت كه عنواني مثل روز وحدت داخلي و يا برادري و يا وفا و يا ابوالفضل و يا عنوان ديگري به او پيشنهاد كنيم كه خدمت معظم له تقديم كند، كه بدليل فرصت كم و برخي ملاحظات ديگر از آن پرهيز كرد.
بنابراين تحليل ها و ظن وگمانه هاي چند روز اخير كه دررابطه با نامه اقاي رضايي مطرح شده صحت ندارد. لازم است نكاتي را عرض كنيم:
1- مطالعه دقيق واژه ها و عبارات محتواي نامه بسياري از ابهامات و انتقادات غير مرتبط با نامه را برطرف مي كند. برداشت هاي خاص، گزينشي و غير واقعي مثل « تطهير برخي از فتنه گران » ، « عدم رسيدگي به جرائم آنان » و « تعيين تكليف براي مقام معظم رهبري » به هيچ وجه با نامه آقاي رضايي همخواني ندارد. حتي ادبيات نامه كه بيانگر سربازي ايشان است نيز با برداشت هاي فوق همخواني ندارد.
2-نامه در شرايط يك پيروزي از زبان يكي از پيروان رهبر كه از صحنه آن فتح آمده بود و تقاضاي فتح بالاتري را از رهبري خواسته، نوشته شده است. جدا كردن صف معترضين از اغتشاشگران و پيوستن آنها به ساير اقشار جامعه و نظام، فتح دوم است. با اين كار سياست جذب حداكثري و دفع حداقلي تحقق مي يابد. اگر ايشان از عقب نشيني يكي از نامزدهاي انتخابات دهم از مباحث انتخاباتي براي جذب معترضين استفاده كرده است اين نهايت درايت ايشان را مي رساند نه آنكه خواسته باشد در رابطه با آن فرد براي نظام تعيين تكليف كند. نظام، وظيفه خود را مي داند كه چه بكند.
انتظار نبود كه عده اي از دوستان بدون تحقيق و با سوء ظن مسائلي را به آقاي رضايي نسبت دهند كه واقعيت نداشته است چرا كه اكثر آنها مي دانند كه ايشان سرباز ولايت بوده و خواهد بود.
دفتر دكتر محسن رضايي
كيهان: اگرچه كيهان در يادداشت روز يكشنبه 13 ديماه 88 برخي از اصلي ترين گفتني ها و انتقادات نسبت به نامه سرگشاده آقاي محسن رضايي خطاب به رهبرمعظم انقلاب را مطرح كرده است ولي اشاره اي گذرا به نكاتي از جوابيه دفتر ايشان نيز ضروري به نظر مي رسد.
1- آقاي رضايي عنوان «نامه سرگشاده به رهبرمعظم انقلاب» را به «نامه تبريك حضور مردم به محضر ايشان» تغيير داده است كه تائيد ضمني و تلويحي خطايي است كه مرتكب شده است. اين تائيد اگرچه درخور تقدير است ولي انتظار آن بود كه آقاي رضايي با صراحت و شجاعت از اشتباه خود پوزش بخواهد. آقاي رضايي به يقين مي داند كه نامه سرگشاده با نامه تبريك، تفاوت فراواني دارد.
2- در بخشي از بيانيه آمده است، نامه محسن رضايي به رهبري «در پاسخ به درخواست هاي صدها نفري بود كه طي ماه هاي اخير از ايشان كتبي و شفاهي مي خواستند كه براي كنترل اوضاع كاري بكند»! آيا اين - به قول بيانيه- صدها نفر، همان كساني نيستند كه بيم آن مي رود اطراف آقاي رضايي را احاطه كرده و ايشان را به اقدامات نسنجيده اي نظير نامه سرگشاده اخير و يا مواضع نه چندان مطلوب در جريان انتخابات تحريك كرده اند؟!
3- در بيانيه آمده است كه آقاي رضايي قصد «تطهير برخي از فتنه گران» و يا «عدم رسيدگي به جرايم آنان» را نداشته است كه اين توضيح قابل تقدير است، اگرچه متاسفانه از نامه ايشان آنچه در بيانيه اخير آمده است استنباط نمي شود.
4- آقاي رضايي بار ديگر به عقب نشيني موسوي از انكار دولت اشاره كرده است كه اين بخش دقيقاً تكرار همان ادعاي غيرمنطقي و سوال برانگيزي است كه در نامه قبلي ايشان آمده بود. يعني تحريف واقعيت و تبرئه سران فتنه از وطن فروشي، مأموريت براي بيگانگان و دهها خيانت ديگري كه مرتكب شده اند. آيا برادر رضايي نمي دانند مسائلي نظير دولت و انتخابات و تقلب و... در ماجراي اخير فقط يك بهانه بوده است و سران فتنه با مأموريت بيروني، موجوديت نظام، اسلام و امام و انقلاب را مورد هجوم قرار داده اند. بايد از آقاي رضايي پرسيد كه حمايت از اسرائيل، شعار به نفع آمريكا، پاره كردن عكس حضرت امام(ره) جسارت به ساحت مقدس اباعبدالله الحسين(ع) و... چه ربطي به انتقاد عليه دولت و يا ماجراي انتخابات دارد؟!
5- و بالاخره بايد گفت، برادر محسن عزيز! سران فتنه با توده هاي عظيم مردم كه خود شما نيز در تظاهرات عظيم و بي نظير روز چهارشنبه با آنان همصدا بوده ايد، دشمني مي ورزند. در آن راهپيمايي عظيم بسياري از كساني كه فريب ظاهر سران فتنه را خورده و پشيمان شده بودند نيز حضور داشتند. اين توده هاي عظيم مردم شما را از خود مي دانند و اساساً جنابعالي از جنس سران فتنه نيستيد، پس شايسته آن است كه حتي يك لحظه -ولو به غفلت- كاري نكنيد كه به خطا تصور شود در كنار آنها ايستاده ايد!

 



كيهان و خوانندگان

¤ برخي از خواص، به گونه اي با مسائل كشور برخورد مي كنند كه معلوم است در پي فرسايشي شدن مقابله مردم با فتنه گران هستند تا شايد مردم از اين وضع خسته شوند و كوتاه بيايند تا آن ها به مقاصد پست مورد نظر خود برسند. اما اين را بدانند كه ما هيچ گاه از اعتقادات و منافع ملي خود كوتاه نخواهيم آمد و آنان را به خاطر اين كوتاهي نخواهيم بخشيد.
هوايي از اصفهان
¤ در طول چند ماهي كه از سازمان دهي فتنه و طرح براندازي نظام مي گذرد چند بار طرح وحدت ملي از سوي برخي سياسيون مطرح شد ، اما هر روز كه جلوتر آمديم ماهيت ضدديني و وابستگي فتنه انگيزان به خارج از كشور پررنگ تر شد. مردم با حضور ميليوني خود در حماسه نهم دي ماه حرف آخر كه محاكمه سران فتنه است را زدند و از مسئولين كشور خواستند در برخورد با فتنه و فتنه گران كوتاه نيايند. فلذا كساني كه قصد به حاشيه راندن خواست هاي مردم را دارند و در مقابل ملت ايستاده اند را نصيحت مي كنيم كه دست از دلال بازي سياسي بردارند و به صف امت و امام بپيوندند.
محمودي
¤ آقاي موسوي كه نام و عنوان خود را از نظام دارد از جان مردم و نظام چه مي خواهد كه امروز به خاطر شكست در انتخابات به پياده نظام دشمن تبديل شده است. باعث تاسف است كه ايشان با اعمال و رفتارهاي غيرمعقول در جهت اهداف بيگانگان قدم برمي دارد.
صلواتي
¤ بعنوان كسي كه افتخار هم نشيني با شهداء و رزمندگان اسلام نصيبم شده از خداوند مي خواهم انتقام خون فرزندان به خون تپيده انقلاب اسلامي را از كساني كه همه اعتبارشان را از فداكاري شهداء و ايثارگران كسب كرده اند و امروز به آرمان امام و شهداء خيانت مي كنند بگيرد.
گل محمد نورايي از مهدي شهر سمنان
¤ مردم در سراسر كشور با راهپيمايي هاي خود بويژه راهپيمايي ميليوني روز نهم دي ماه اعلام كردند كه چه كسي را مي خواهند و چه كساني را نمي خواهند. آقاياني كه گفته بودند اگر مردم ما را نخواستند، مي رويم به اين گفته خودشان عمل كنند و صداقت خويش را نشان بدهند.
سوري
¤ سران فتنه و نفاق اگر فكر كرده اند با پياده كردن دستورالعمل سيا و موساد در پوشش اعتراض به انتخابات مي توانند ملت ايران را از ادامه راه هسته اي شدن بازدارند و كام ملت را بواسطه كسب اين پيروزي بزرگ تلخ كنند، كور خوانده اند. ما فرزندان معنوي خميني كبير و خامنه اي عزيز تا رفع فتنه در كل جهان در تمام سنگرها حضور فعال خواهيم داشت و از هم اكنون به جهان بدون آمريكا و اسرائيل مي انديشيم.
گودرزي از اصفهان
¤ از خدا شاكريم كه دشمنان انقلاب را از احمقان قرار داده كه علي رغم تمام تلاش هاي مذبوحانه خود، راه به جايي نبرده و انقلاب اسلامي تحت رهبري خردمندانه مقام عظماي ولايت، راه روشن و شفاف خود را ادامه مي دهد كه اين يك موهبت بزرگ الهي است كه اميد است همه قدر اين نعمت را بدانيم.
رضا محمدي از اهواز
¤ از آيت الله نوري همداني به خاطر اين كه تمام عيار و جانانه در مقابل دشمنان انقلاب ايستاده است تقدير مي كنيم. اميد است كه ساير نخبگان نيز در دفاع از حق كوتاهي ننمايند و با صراحت دشمنان را نااميد كنند.
شاهرخ دربندي از اهواز
¤ از يادداشت ها و تحليل هاي روشنگرانه كيهان تشكر مي كنم. بنده هم مثل شما و تمام هموطنان چشم انداز آينده كشور را خيلي خوب و روشن مي بينم. مردم ما مردم خوبي هستند مشكل امروز ما فقط بعضي خواص فاقد بصيرت هستند كه از مردم عقب افتاده اند.
شجاع
¤ در شهرستان بابل تابلوها و بنرهايي كه در رابطه با راهپيمايي سراسري مردم در محكوميت اغتشاش گران روز عاشورا در ميادين شهر نصب شده بود توسط شهرداري جمع آوري شد. با اعتراض گسترده اي كه صورت گرفت تعدادي از اين تابلوها را به جاي قبلي برگردانده اند ولي مردم اين شهر انتظار داشتند شهرداري با عوامل اين كار برخورد بكند.
حسيني
¤ چرخبالي كه از سوي صدا و سيما در روز راهپيمايي نهم دي ماه اقدام به فيلم برداري از حضور ميليوني مردم در اين حماسه ماندگار در تهران كرد، متاسفانه از به تصوير كشاندن و نشان دادن جمعيت فشرده ميدان حر غافل شد و ضمن تشكر از زحمات خبرنگاران و مسئولين صدا و سيما از اين بابت از مسئولين صدا و سيما گله مندم.
بهشتي
¤ چرا روزنامه كيهان در خانه اخبار كه زير نظر شهرداري اداره مي شود وجود ندارد.
يك شهروند تهراني
¤ حدود سه هفته پيش يك دستگاه خودروي پژو 405خريداري و به طور نقد 14ميليون تومان پول پرداخت نمودم. اما هنوز پلاك ماشين ارائه نشده است. لطفاً رسيدگي شود.
يك شهروند
¤ دبير آموزش و پرورش شهرستان پاكدشت هستم كه به صورت انتقال موقت به اين منطقه آمده ام اما متاسفانه مرا به يك روستاي دورافتاده كه سرويس هم نداريم فرستاده اند. با توجه به اينكه اين روستا در يك منطقه بياباني قرار دارد و تردد شبانه در اين منطقه خطرناك است از رئيس مقطع متوسطه اداره اين منطقه تقاضاي توجه به اين مشكل كردم اما تا اين لحظه اقدامي صورت نگرفته است. ماهي 35 هزار تومان از پاكدشت تا علي آباد پول سرويس مي دهم اما تا به حال يك ريال هم به من نداده اند.
معلم روستاي علي آباد
¤ بالا بودن مبالغ اجاره بهاء مغازه ها و فروشگاه ها در سطح شهر باعث افزايش قيمت اجناس و كالاها توسط مغازه دارها به منظور جبران كرايه افزايش يافته است در نتيجه فشار مضاعف به خريداران وارد مي گردد كه هيچ دخالتي در اين روند ندارند.
محمود بليغيان
¤ در خبرها خواندم كه صدا و سيما قصد دارد سري دوم جومونگ را هم پخش كند. اما براساس تحقيقات بنده، اين مجموعه داراي پيام هاي فرهنگي مناسب و خوبي نيست. از رسانه ملي تقاضا مي شود كه به جاي خريد و نمايش اين گونه محصولات خارجي، درباره فرهنگ و تاريخ خودمان فيلم و سريال توليد كند.
يك شهروند
¤ مددجوي بهزيستي هستم، چند روز بعد از انتخابات نامه اي به رياست جمهوري نوشتم و بعضي از مشكلات زندگي از جمله محروميت از سهام عدالت را در نامه خودم مطرح كردم ولي تا امروز هيچ خبري نشده است. درخواستم اين است كه به وضعيت بنده رسيدگي شود.
قائمي
¤ اگر كيهان هم در رابطه با فتنه پس از انتخابات با تأكيد بر حوادث اخير اقدام به تهيه و چاپ ويژه نامه با تحليل هاي سياسي بكند قدم بزرگي در آگاهي بخشي جامعه برداشته است.
سليمي
¤ اين چه جور بيمه خدمات درماني است كه براي يك آزمايش 12 هزار و 90 توماني را 9 هزار و 100 تومان آن را از بيمار مي گيرد.
يك هموطن

 



شما لنگش كنيد ما اينجا پوند و دلارش را مي گيريم (خبر ويژه)

منتشركنندگان خارج نشين يك بيانيه سياسي با فرض اينكه به ايران نمي آيند، آن بيانيه 5 نفره را امضا كرده اند.
به دنبال صدور بيانيه مغشوش از سوي ميرحسين موسوي كه در محافل ضدانقلابي حمل بر انفعال و عقب نشيني شد، 5 نفر از اعضاي فراري حلقه نفاق (كيان) بيانيه اي را صادر كردند تا ضمن رفع و رجوع ضعف هاي بيانيه موسوي، پياز داغ راديكاليسم را نيز بيشتر كنند. اين عده كه شامل عطاء ا... مهاجراني، عبدالكريم سروش، محسن كديور، عبدالعلي بازرگان و اكبر- گاف مي شدند طي سال هاي حضور در ايران نقاب نوانديشي ديني بر چهره زده و به تدريج مواضع ضدديني خود را آشكار كردند تا آنجا كه سروش پس از فرار از كشور و قرار گرفتن در آغوش آمريكا با جسارت به ساحت پيامبر اعظم (ص) منكر سنديت قرآن و وحياني بودن آن شد و ادعا كرد كه قرآن صرفاً الهامات شاعرانه اي است كه بر دل پيامبر خطور كرده است. اكبر- گاف و محسن كديور نيز مواضع مشابهي درباره نبوت، امامت و ولايت اعلام كردند. در بيانيه سفارشي عناصر ياد شده - كه كارگزاري محافل اطلاعاتي آمريكا و انگليس و دريافت دلار و پوند در ازاي خدمات ويژه وجه مشخصه آنان به شمار مي رود- مشخصاً به اصل ولايت فقيه حمله شده بود.
پس از انتشار بيانيه كذايي، اكبر گاف درباره اينكه چرا برخي عناصر ضدانقلاب بيانيه را امضا نكرده اند، از تصميم 5 دن كيشوت سياسي براي ماندن در خارج از كشور خبر داد و گفت: برخي دوستان ديگر به دليل مشكلاتي كه شخصاً داشتند و احساس مي كردند بايد به ايران بروند و برگردند، احساس شان اين بود كه اگر فعلاً اين را امضا كنند، ممكن است براي سفر به ايران مشكلاتي پيش بيايد، لذا امضا نكردند.
وي روشن نكرد كه خارج گودنشيني و تحريك برخي عناصر ساده لوح داخلي براي «لنگ كردن» چه قدر مي تواند داراي ارزش سياسي يا اخلاقي باشد و جدي گرفته شود. وي برخلاف مشي فريبكارانه موسوي در داخل تصريح كرد بيانيه 5 نفر مذكور در حمايت از بيانيه موسوي و بر عليه اصل و مصداق ولايت فقيه بوده است.
اكبر- گاف گفت: «همه امضاكنندگان هميشه ولايت فقيه را انكار كرده اند. اگر توجه كنيد نهضت آزادي زمان آيت الله خميني هم ولايت فقيه را قبول نداشت.»
موسوي براي اغواي برخي عناصر ساده دل ادعا كرده بود طرفدار خط امام و ولايت فقيه است اما به تدريج با علني شدن مواضع حاميان اصلي وي، ماهيت واقعي وي نيز آشكار مي شود.
برخلاف اظهارات آقاي گاف، محسن- كاف به بي بي سي گفت بيانيه ما هيچ ربطي به بيانيه آقاي موسوي ندارد.

 



«مردم خداجويي» كه موسوي مي گويد در جبهه اصلاحات جايي ندارند (خبر ويژه)

وزير كشور دولت اصلاحات مي گويد: هتاكان به تصوير حضرت امام و حرمت شكنان روز عاشورا ارتباطي با دو جناح ندارند.
موسوي لاري عضو مجمع روحانيون كه در ستاد ميرحسين موسوي نيز فعاليت مي كرد، در گفت وگو با «مهر» اظهار داشت اين رفتارهاي زشت و ناپسند را به هيچ عنوان قبول ندارم و محكوم مي كنم. هتاكان به تصوير امام(ره) و يا حرمت شكنان عاشورا در هيچ يك از گروههاي درون نظام چه اصلاح طلب و چه اصولگرا و چه راست و چپ جايي ندارند.
وي همچنين با بيان اينكه «دفاع از ولايت فقيه، آرمان اصلي امام خميني است و سران جبهه اصلاحات به تبعيت از ولايت فقيه وفادارند» اظهار داشت: سيدمحمد خاتمي اي كه من مي شناسم، در هر صحبتش هم حمايت خود از اصل ولايت فقيه، تبعيت از ولايت فقيه، بازگشت به قانون اساسي و از همه مهم تر بازگشت به راه و رسم امام راحل را كه يكي از آنها دفاع از ولايت فقيه است، اعلام و بر اين موارد تاكيد مي كند. حال چگونه چنين فردي مي تواند مخالف ولايت فقيه و نظام مقدس جمهوري اسلامي باشد؟
اظهارات آقاي موسوي لاري در ابراز برائت نسبت به حرمت شكنان روز عاشورا و هتاكان به حريم حضرت امام خميني در حالي است كه اخيرا ميرحسين موسوي نامزد جبهه اصلاحات، صراحتا اوباش سازمان يافته مذكور را «مردم خداجو» و «نخبگان و دانشجويان» خوانده بود. بنابراين با تاكيد بر درستي اين سخن كه اصولگرايان و اصلاح طلبان واقعي از آن هتاكي هاي زشت منزجر و مبرا هستند، بايد گفت كه متاسفانه برخي سران جريان مدعي اصلاح طلبي جزو بانيان و هيزم كشان آتش فتنه اخير بوده اند و برخلاف ادعاي پايبندي به خط امام و ولايت فقيه و قانون اساسي، تمام تلاش خود را به نيابت از دشمنان قسم خورده انقلاب به كار بستند تا بيرق اسلام و انقلاب و امام را به زير بكشند اما با ناكامي و رسوايي تمام مواجه شدند. اكنون هم اگر كساني چون آقاي موسوي لاري در اظهارات خود صداقت دارند- كه اميد است چنين باشد- اول از همه بايد از كساني چون موسوي و كروبي ابراز برائت كنند تا در عالم واقع معلوم شود «هتاكان ارتباطي با دو جناح ندارند.» شخص خاتمي نيز برخلاف اظهارات و ادعاها، عملا در مسيري پيش رفت كه سازمان هاي جاسوسي بيگانه براي براندازي و كودتاي مخملين ترسيم كرده بودند. كليد اين پروژه القاي تقلب، اردوكشي خياباني و تن ندادن به قانون اساسي بود كه ظاهرا به بهانه انتخابات آغاز شد اما تا مرز حذف اسلام از جمهوري اسلامي، فحاشي عليه امام و رهبري، شعار به نفع آمريكا و اسرائيل و نهايتا شكستن حرمت امام حسين(ع) در روز عاشورا پيش رفت.
اين رفتارهاي ديكتاتورمآبانه در حالي بود كه به عنوان مثال شخص موسوي بارها در آستانه انتخابات گفته بودولايت فقيه جلوي انحراف، ديكتاتوري و كودتا را مي گيرد.

 



چشم اوباما روشن!گرسنگان آمريكا ركورد زدند (خبر ويژه)

تعداد گرسنگان و فقيراني كه طي سال ميلادي جديد كوپن غذاي رايگان دريافت مي كنند، ركورد مي شكند.
گزارشگر بي بي سي در واشنگتن اعلام كرد ميليون ها نفر در آمريكا طي سال ميلادي 2010 محتاج غذاي مجاني خواهند بود. اداره بودجه كنگره آمريكا مي گويد شمار افراد محتاج غذاي مجاني در سال جديد به 28 ميليون نفر (10 درصد جمعيت) خواهد رسيد.
براساس اين گزارش، «آمار بيكاران در آمريكا در سال ميلادي سپري شده به 10 درصد رسيد كه به لحاظ فشار رواني براي مردم آمريكا، آماري چشمگير تلقي مي شود. اگر آمارها همين طور بماند حزب دموكرات اوباما احتمالا در انتخابات مياندوره اي كنگره در پايان سال جديد، موفق نخواهد بود. شنيدن اين خبر كه 28 ميليون نفر نيازمند غذاي مجاني اند، براي آمريكايي ها خبري شوك آور است. اين دولت همواره مغرور بوده كه اقتصادش قادر است شغل ايجاد كند. در حالي كه رسيدگي به برنامه بهداشت و همچنين جنگ با طالبان در افغانستان همچنان دو موضوع مهم و فوري براي دولت باراك اوباما قلمداد مي شود، فقر و بيكاري نيز روز به روز به صدر دستور كار اين دولت ارتقا مي يابد.»
ژانويه امسال مصادف با اولين سالگرد رياست اوباما بود.

 



موسوي به ما لگد زد تا خودش در برود (خبر ويژه)

بيانيه شماره هفده ميرحسين موسوي با وجود آن كه تلاش داشت آشوبگران مورد حمايت ضدانقلاب را مردم خداجو جا بزند، باعث اعتراض ها و اختلاف هايي در ميان محافل مدعي حمايت از فتنه سبز شده است.
در اين باره سايت ضدانقلابي ايران گلوبال نوشت: موسوي در آخرين اطلاعيه خود با سلب مسئوليت از خود، كروبي و خاتمي در دادن فراخوان براي عاشورا و با لگد زدن به مجاهدين ]گروهك منافقين[ براي كند كردن روند دستگيري خود و حمله قريب الوقوع جريان مقابل تدبير انديشيد.
اين ترمينال رسانه اي ضدانقلاب با «عقب نشيني» توصيف كردن بيانيه ضدانقلابي موسوي نوشت: «رژيم حتي ذره اي ظرفيت پذيرش بيانيه موسوي را ندارد. اطلاعيه 17آقاي موسوي، رهبران خودخوانده جنبش در خارج از كشور را به سختي در تنگنا قرار داده است آن چنان كه برخي از آنان مجبور به تصحيح و تفسير بيانيه آقاي موسوي شده اند و برخي ديگر در اطلاعيه هاي جمعي به ناچار براي جبران مافات مواد ديگري را در بيانيه هاي خود گنجانده اند.»
همان گونه كه «جريان منحوس» خواندن گروهك منافقين از سوي موسوي باعث اعتراض گسترده همه گروهك هاي ضدانقلاب شد، «مردم خداجو» خواندن آشوبگران نيز باعث اعتراض اين گروهك ها شده كه علنا اعلام مي كنند «كجا ما خداجو هستيم. ما اصلا مذهب را قبول نداريم؟!» در نهايت امر نيز معلوم نيست آشوبگران به نظر موسوي مردم خداجو هستند يا نيروها و تحريك شدگان گروهك منافقين!
در همين حال ابوالحسن بني صدر مامور كددار لانه جاسوسي آمريكا كه به هنگام رياست جمهوري تبديل به آلت دست منافقين شد و به همراه سركرده اين گروهك با روسري و آرايش از كشور گريخت، درباره بيانيه موسوي به راديو زمانه گفت: بعضي موافق و بعضي مخالف بيانيه صحبت كردند. آقاي موسوي پس از انتخابات بنا را بر اين گذاشت كه تقلب شده و حكومت نامشروع است. خب حالا ايشان آمده، بيانيه مي دهد و مي گويد دولت بايد در برابر مجلس و قوه قضائيه مسئول باشد. شما وقتي اين را مي گوييد يعني حكومت را مشروع دانسته ايد.
وي درباره اينكه آشوبگران روزگاري از وي هم حمايت مي كردند اما او به مبارزه ادامه نداده گفت: من مردم را به استقامت خواندم. چرا خودم آمدم ]خارج[؟ براي اينكه به صحنه اصلي جنگ و مبارزه آمدم. يك روابط پنهاني ميان كودتاچيان خرداد 60 و دستگاه ريگان به وجود آمده بود كه جنگ را مي خواستند ادامه بدهند. من اگر در ايران مي ماندم و به همان نق زدن ها بسنده مي كردم، رئيس جمهور هم مي ماندم. مي توانستم در ايران زندگي را بكنم. من از ايران خارج شدم تا بتوانم با رژيم مبارزه كنم و موفق هم شدم.
گزافه گويي هاي بني صدر با وجود انتشار اسناد استخدام وي از سوي لانه جاسوسي آمريكا از آن جهت جالب توجه است كه نامبرده در تداوم خيانت هاي خود و همكاري آمريكا و رژيم تحريك شده صدام، اجازه دفاع از كشور در برابر مهاجمان را نداد و در همان چند ماهه اول جنگ بخش بزرگي از مناطق مرزي كشور به سادگي تمام به اشغال درآمد. و بيرون كردن دوباره اشغالگران براي ملت ايران هزينه هاي بزرگي به همراه داشت. در واقع او به نگهبان قلعه اي فتح نشده شبيه بود كه خيانت كرد و در قلعه را براي شبيخون دشمن گشود. با وجود خيانت بني صدر و گروهك هاي منافقين و نهضت آزادي، ملت ايران پروژه مشترك صدام- ريگان را كه تا اعزام كساني چون رامسفلد به بغداد وسعت يافت، ناكام گذاشت.

 



سيا: اسلام و مراجع خطرناكند اما صانعي مترقي است! (خبر ويژه)

راديو فردا - ارگان رسمي سازمان جاسوسي آمريكا- به دنبال اعلام عدم صلاحيت آقاي صانعي براي مرجعيت از سوي جامعه مدرسين حوزه علميه قم به سوگ نشست.
اين رسانه آمريكايي كه بعد از درگذشت آقاي منتظري، به شدت عزادار نشان مي داد، اكنون با اشاره به اعلام موضع جامعه مدرسين ادعا مي كند «تنها نامي از مرجعيت مانده و نهاد مرجعيت شيعه در جمهوري اسلامي تخريب شده است.»
نكته جالب در اين عزاداري، نويسنده مطلب مربوط به سايت راديو فردا (مجيد محمدي) است. وي كه يكي از عناصر مرتد و فراري عضو حلقه كيان به شمار مي رود، اكنون جزو مستخدمان محافل اطلاعاتي آمريكا به شمار مي رود و طي چند سال اخير هر جا بنا بوده هتاكي عليه اصل اسلام، انقلاب و روحانيت صورت گيرد، اين مهره لائيك به بازي گرفته شده است. وي همان كسي است كه 3ماه پيش (اواخر مهر ماه گذشته) در همين سايت راديو فردا ضمن حمايت از فتنه سبز نوشته بود «اعضاي جنبش سبز اهل رياضت نيستند. مي خواهند با شورت كوتاه و تاپ بيرون بيايند. مي خواهند سينه بزنند و اگر هوس كردند، ليوان شرابي بنوشند... آنها در ملأ عام روزه خواري مي كنند و نصرمن الله و فتح قريب سر مي دهند. در نماز جمعه با كفش و به صورتي مختلط پشت سر هاشمي نماز مي خوانند و جاي صلوات سوت و كف مي زنند.»
اين مهره سازمان سيا و از تحريك كنندگان آشوبگران، 4 آبان نيز در سايت راديو فردا اذعان كرده بود «اسلامگرايي جدي ترين مانع در برابر جنبش سبز است. اسلامگرايي مخاطره برانگيزترين مشكل ها در برابر جنبش سبز است. ريشه هاي فرهنگي و اجتماعي اسلامگرايي كه به تأسيس و تداوم جمهوري اسلامي منجر شدند هنوز در جامعه ايران زنده اند. آنچه خطر جدي در برابر جنبش سبز است نام جمهوري اسلامي نيست. بلكه اسلامگرايي است. اسلامگرايي در ايران قوي است. در ضرورت جدي گرفتن اسلامگرايي و اهميت آن همين بس كه بيش از سه دهه يك حكومت جبار را در ايران بر سر پا نگاه داشته است. اين ايدئولوژي از نفس نيفتاده و بر زمين زدن و ضربه فني كردن آن كاري است بس دشوار. نقطه حساس و بنيادين جمهوري اسلامي نه مقام ولي فقيه يا شخص ]آيت الله[ خامنه اي، بلكه ايدئولوژي اسلامگرايي است. در تشخيص مخالفان جدي حكومت ديني به جاي تمركز بر ميزان و حدت و شدت مخالفت با ولايت فقيه يا ولي فقيه يا احمدي نژاد بايد به ميزان و حدت و شدت مخالفت يا عدم مخالفت با مباني حكومت ديني يعني ايدئولوژي اسلامگرايي توجه كرد.»
حالا تصور كنيد موجودي با چنين مختصات نگران تخريب نهاد مرجعيت شيعه شده و ديروز به خاطر دفاع از آقاي صانعي مي نويسد «تنها نامي از نهاد مرجعيت مانده است». وي در ادامه ضمن استثنا كردن صانعي، به همه مراجع به خاطر اينكه برخلاف روزگار رژيم پهلوي، پاي نظام اسلامي ايستاده اند حمله كرد و نوشت: نهاد مرجعيت شيعه در دوران پهلوي يك نهاد مستقل و بخشي از جامعه مدني به شمار مي رفت اما امروز به حامي و رانت خوار و زائده حكومت تبديل شده است. آنها متهم به اختلاس، ارتشا و صدور احكام غيرانساني و نقض حقوق بشر هستند»!
ارگان رسمي سازمان سيا اما به اين اهانت ها بسنده نكرد و در تحليل ديگري از صانعي به عنوان «مرجع مترقي و نوگرا» ياد نمود. راديو فردا همچنين از قول حسن شريعتمداري - فرزند سيدكاظم شريعتمداري و عضو گروهك جنبش خلق مسلمان كه در كودتاي قطب زاده نيز دخالت داشت و با لانه جاسوسي مرتبط بود- براي استقلال مرجعيت و روحانيت اشك ماتم ريخت و گفت: با اين وضعيت ديگر استقلالي براي روحانيت و مرجعيت باقي نخواهد ماند.
اين ضد انقلاب فراري در عين حال تصريح كرد آقاي صانعي در زمان موضع گيري جامعه مدرسين درباره خلع سيدكاظم شريعتمداري از مرجعيت، جزو جامعه مدرسين بوده و نقش فعالي ايفا كرده است. حسن شريعتمداري افزود: «البته آقاي صانعي برخلاف پدر من جزو مراجع بزرگ نيست بلكه در طول چند سال اخير سعي كرده مرجع شود. تنها وجه شباهت او با پدرم، مخالفت با حاكميت است ولي خود او در ايجاد ناهنجاري هاي ابتداي انقلاب نقش بزرگي داشته است»!
مجمع روحانيون به تازگي با صدور بيانيه اي از مرجعيت آقاي صانعي دفاع كرده بود.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14