پوست اندازي؛ خوني تازه در رگ انقلاب انقلاب اسلامي و فراز و نشيب هاي آن طي سه دهه-بخش چهارم

پريسا جلالي
در انديشه اسلامي اصل برابري انسان ها از جمله اصول مهم است. در انديشه اسلامي تمامي خلايق از براي خداوند بپا مي خيزند و هيچ تبعيضي براساس رنگ، پوست، نژاد و جايگاه وجود ندارد. انقلاب اسلامي ايران هم انقلابي مردمي و بر پايه اسلام بود. در اين انقلاب هيچ ارتشي فعال نبود هيچ چريكي فعاليت هاي مسلحانه نكرد يا هيچ حزب سياسي فعال نبود. در اين انقلاب فقط مردم حضورداشتند. در انقلاب ايران دكترين پيروزي خون بر شمشير سبب احقاق حقوق مردم و در نتيجه واژگوني رژيم پهلوي شد. . .
اينها اظهارات سيد جعفر الثقوف نويسنده و خبرنگار آزاد اهل كشور مالزي است كه در كتاب پس از انقلاب به رشته تحرير درآورده است.
اين فارغ التحصيل دانشگاه كمبريج بارها متهم به تبليغ روح انقلاب اسلامي در ميان مسلمانان شد و محروميت از اتمام حج تمتع تا بازداشت هاي مكرر و تبعيد به بد آب و هوا ترين منطقه مالزي را به دليل خاستگاه انقلابي اش متحمل شد. چون قصدش صدور انقلاب اسلامي ايران به مجامع ديگر بود .
صدور انقلاب اسلامي ايران تا آن درجه از اهميت برخوردار است كه تاكنون توانسته بسياري از مجامع ستمديده را با خود همراه كند و موجبات گرايش آنها را به اسلام سبب شود .
پي بردن به رمز و راز اين حركت الهي كه منشأيي جهاني يافته است در حد گفتارو نوشتار نمي گنجد و شايد بتوان آن را در ايمان مردم و رهبر آن جستجو كرد .
در انقلاب اسلامي بهمن 57 در ايران هيچ تكيه اي بر قدرت هاي بزرگ زده نشد و عدم حضور نه شرق و نه غرب دليل اين مدعاست و پس از پيروزي انقلاب توطئه هاي دشمنان ايران بر همه بر ملا شد.
پايداري در مقابل جنگ تحميلي و تحمل ترورها، توطئه ها و يا همراهي منافقين با دشمنان اين آب و خاك از جمله دست آوردهايي بود كه نشان مي داد اين انقلاب از ايمان راستين به اسلام ناب محمدي(ص) الهام گرفته است و مهمتر از آن رهبري عظيم الشان پرچمدار اين نهضت بزرگ و الهي بود.
مي گويند لحظه تولد بهتر است آدم ها به نوعي پوست بياندازند و تغيير كنند تا بزرگتر شوند.
انقلاب عظيم ايران اسلامي هم نياز به پوست اندازي داشت تا اينكه حوادث اخير اين پوست اندازي را به جامعه تحميل كرد تا كاملتر و جامعتر از پيش به سوي فتح قله هاي توسعه پايدار و پيشرفت هاي علمي و فن آوري حركت كنيم.
پيروزي، متضمن حضور ولايت بود
به ادعاي كارشناسان بسياري از افكار آن دوران امام خميني را مي توان زنده و نمونه مديريت كارآمد ايشان كه افقي دور دست از انقلاب را مي ديدند، جستجو كرد.
مديريتي كه به جهت الهي بودن، مشروعيت نظام را نيز تضمين مي كرد.
حجت الاسلام محسن لنگرودي استاد دانشگاه و كارشناس معارف اسلامي يكي از مهمترين نيازهاي انسانها را به عنوان مبدا تحول و وقوع انقلاب اسلامي ايران، بحث امنيت مي داند.
وي در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش روز كيهان معتقد است: مهمترين مصداق امنيت، امنيت فرهنگي است. آن كساني كه احساس ناامني كنند و چه آنها كه احساس ناامني نكنند وظيفه دارند براي امنيت خودشان تلاش و كوشش كنند. روايت آن داستان همان شخصي است كه مشغول سوراخ كردن كشتي شد و تصور مي كرد با اين كار امنيت ديگران را به خطر نمي اندازد بلكه فقط خود او غرق خواهد شد.
وي تلاش براي ايجاد و حفظ امنيت فرهنگي را وظيفه مردم مي داند و اظهار مي دارد: قبل از انقلاب آنچه كه مردم را نگران كرده بود اين بود كه به امنيت ما لطمه وارد مي شد بخاطر اينكه به امنيت فرهنگي مسلمانان و ذخاير مذهبي مان حمله مي كردند. دشمن مي خواست محمدرضا پهلوي پلي شود تا ذخاير و ارزش هاي مان را بگيرند. با توجه به قدرتي كه محمدرضا در منطقه داشت تصور مي كردند اگر او را حفظ كنند ديگر كشورها را هم حفظ كرده اند پس ناامني ايجاد مي كردند تا منابع ما را تصاحب كنند و ناامني فرهنگي هم نوعي تهاجم بود كه زيركانه قلمداد مي شد.
وي همچنين تصريح مي كند: خب اگر كسي به حجاب همسرش اهميت ندهد براي مغزي هم كه از اين مملكت مي رود اهميت نمي دهد. اما ملت ايران شيعه بود و نسبت به حركت امام حسين(ع) و روز عاشورا حساس بود پس نتوانست سكوت كند و در مقابل اين ناامني فرهنگي ايستادگي كرد. در اين موقع مردم معمولا به دنبال امام و پيشوا مي گردند تا آنها را رهبري كند و به حركت آنها نظم دهد.
مشروعيت شرط بقاي نظام اسلامي
در تعاريفي كه از نظام دموكراسي در تمامي كشورها ارايه مي شود خواستگاه مردم حكومتي است كه بتواند ضمن احترام به آراء مردم،مردم سالاري را به معناي واقعي كلمه عينيت ببخشد. بدين مفهوم كه حكومت تنها با حضور مردم مي تواند مستحكم و پايدار بماند و در غير اينصورت همانطور كه تاريخ اثبات كرده است شكست آن حتمي است.
احمد علي برهاني مبارز دوران انقلاب و عضو كانون زندانيان سياسي، مشروعيت نظام را عامل مهمي براي تداوم انقلاب اسلامي ايران مي داند و در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: مهمترين شرط بقاي نظام جمهوري اسلامي ايران مشروعيت آن است.
وي البته در اشاره به عوامل ديگر، مقابله رژيم پهلوي با مذهب همچنين ظلم و ستم هاي موجود در آن دوران را بيانگر سرخوردگي مردم از رژيم طاغوت برمي شمرد كه مي توان اين موارد را در پازل نارضايتي ملت از رژيم هاي سلطنتي و آمادگي براي ايجاد انقلاب همچنين استقرار آن با تمامي وجود اشاره كرد.
اين مبارز انقلابي كه قريب به 27 ماه از زندگي اش را زير سخت ترين شكنجه هاي ساواك گذرانده است، حضور ساواك و دستگيري ياران امام خميني(ره) را نتيجه استيصال حكومت پهلوي مي داند و اظهار
مي كند: خودخواهي هاي رژيم طاغوت و ستم پيشگي آن شرايط بيزاري مردم را از شاه و همدستانش فراهم كرد. به قول پيامبر اعظم (ص) حكومت با عدل باقي مي ماند اما با ظلم نه و همين زورگويي ها و ظلم ها و عدم تعهد ديني باعث شد كه ملت ايران به نداي الهي امام پاسخ مثبت دهد، البته درصد گرايش مردم به مذهب هم موثر بود. اكنون هم نظام اسلامي تداوم دارد چون هر چقدر مردم مذهبي تر باشند نظام از استحكام بالاتري برخوردار خواهد بود.
برهاني مي گويد: در زمان حاكميت طاغوت هرگز نه عدالت ظاهري و نه عدالت اقتصادي و اجتماعي در جامعه پديدار نشد. جنگ نبود، شرايط اقتصادي ثبات داشت اما درآمدهاي ملي خرج مردم نمي شد. در حالي كه با وجود نبود تحريم و فشارهاي اقتصادي
مي بايست مردم از شرايط بهتري برخوردار مي شدند. اگر شاه فشارهاي بعد از پيروزي انقلاب را تجربه مي كرد همان سال هاي اوليه انقلاب سقوط كرده بود.
در دهه اول انقلاب زماني كه دشمنان انقلاب منافعشان به خطر افتاد جنگ را تحميل كردند و فشارهاي اقتصادي آغاز شد و هم به طور فيزيكي شرايط نامساعد را براي ملت ايران بوجود آوردند و تلاش مي كردند ارزش ها را زير سوال ببرند.
180 درجه چرخش
تاسي انقلاب هاي رخ داده در جهان پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در قاره هاي امريكايي و آفريقايي و حتي نهضت هاي اسلامي آسيايي نمايانگر وسعت و عظمت انقلاب اسلامي ايران است.
همان مساله اي كه حنيف حسين ستاريان عضو شوراي عمومي دفتر تحكيم وحدت در گفت و گو با گزارشگر كيهان تصديقش مي كند.
ستاريان نياز به انقلاب را تنها مربوط به ملت ايران نمي داند و در اين زمينه تاكيد مي كند: با توجه به ابعاد اجتماعي اسلام و ضرورت اجرا شدن قوانين اسلامي در جامعه و روند انحرافي در طول تاريخ ضرورت ايجاد جامعه اسلامي احساس شد تا قوانين اسلام در آن پياده شود. به تبع آن با گذشت 1400 سال اين اتفاق در ايران افتاد و مردم به بلوغ اجتماعي رسيدند.
طبيعتا رهبري امام خميني (ره) مكمل اين بلوغ بود و اين فرايند علي رغم خواست نظام هاي جهاني كه وقوعش راغيرقابل پيش بيني مي دانستند و همواره اين پرسش را مطرح مي كردند كه چطور ممكن است چرخشي 180 درجه اي به وجود بيايد، اتفاق افتاد.
به اعتقاد ستاريان، اين فرايند كوچكي است كه اتفاق افتاد و طبيعتا بايد منتظر فرايند بزرگتري در ميهنمان باشيم كه بحث صادر كردن گفتمان انقلاب به ديگر كشورها مطرح شد.
وي اضافه مي كند: به نظر مي رسد انقلاب ما مقدمه اي است براي انقلاب جهاني و بالاخره انقلاب با وجود تمام ضعف ها كه به كمبودها و ناكارآمدي هاي برخي برمي گردد پيروز شد همانطور كه بعد از 9 دي با حضور مردم شاهد پوست اندازي ديگر در انقلاب بوديم كه نشانگر روشن شدن برخي فتنه انگيزي ها بود.
فتنه هاي اخير با وجود همه صحنه هاي تلخي كه به نمايش گذارد اما اين تضمين را به انقلاب داد كه ملتش همچنان آماده دفاع از همه ارزش هايش هستند.
برهاني نيز با ابراز اينكه تمامي سختي هايي كه در زمان انقلاب تحمل كرده كوچكترين وظيفه اش بوده و پشيمان نيست، مي گويد: هر چند مردم شيريني معنوي پيروزي انقلاب را درك كرده بودند اما در صورتي كه جنگ به ما تحميل نمي شد شايد شيريني بيشتري نصيب مردم مي شد اما خب كسي كه براي ارزش ها انقلاب كند طبيعي است كه هزينه هايي هم بايد پرداخت كند كه بحمدالله با گذشت 30 سال از پيروزي انقلاب همچنان اين نظام مستقل و سرپا ايستاده است اما اين دليل نمي شود كه عده اي مغرور شوند بلكه نهايت خدمت رساني به مردمي كه
ولي نعمت انقلاب هستند ضروري است و نبايد مسئولان از آن غفلت كنند.
همه خصيصه هاي امامم
تمامي رهبران در طول تاريخ داراي وجوه مشخص و منحصر به فردي بوده اند كه تا حد خود توانسته اند طرفداراني را براي خود كسب كنند تا به هدفي كه در نظر دارند نايل شوند.
رهبراني كه كاريزما خوانده مي شوند و داراي ويژگي هاي ظاهري اند و يا آن دسته از هدايت گراني كه توانسته اند با ديگر وجوه گروهي را با خود همراه كنند.
اما وجود امام خميني (ره) كه يكي از شروط وقوع انقلاب همچنين بقاي آن عنوان مي شود باعث شده انقلاب ايران به مرزهاي اين كشور خلاصه نشود و راهي دورترين نقاط دنيا شود.
حجت الاسلام لنگرودي ويژگي هاي رهبر انقلاب اسلامي را در چند مورد برمي شمارد: اول آنكه خداوند در قرآن در مورد انبيا بيان كرده است حركت خدايي داشتن است. ويژگي ديگر اينكه از مردم تقاضاي مزد نكند. خداوند مي فرمايد به مردم بگوييد من در مقابل مسئوليتي كه دارم از شما تقاضاي مزد نمي كنم.
امام خميني هم دلبستگي به دنيا نداشتند.
وي ديگر ويژگي ايشان را فقاهت برمي شمارد با اين عقيده كه فقيه نيازهاي مردم را با فقاهت خود كامل درك مي كند. ديگر ويژگي امام ظلم ستيزي حضرت امام بود كه از كودكي ابهت خاصي در مبارزه با افراد ظالم داشتند.
اين استاد دانشگاه به خبرنگار گزارش روز كيهان مي گويد: اين ويژگي را مردم ملاك انتخاب رهبر قرار دادند.
ديگر خصوصيت، همت امام در رابطه با مردم بود، اينكه تمام مظلومان عالم اعم از مسلمان يا غيرمسلمان را ياري كند.
به درستي اين ويژگي ها دست به دست هم داد و از امام خميني رهبري والامقام ساخت و هدف بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي بزرگواري و كرامت جامعه اسلامي بود كه مردم با اين ملاك ها رهبري ايشان را پذيرفتند.
تصحيح
بدين وسيله تاريخ خاطره آقاي جامه شوراني مسئول تحليل و بررسي بسيج دانشجويي كه در گزارش روز سيزدهم بهمن ماه جاري، زمان قبل از انقلاب عنوان شده بود به زمان بعد از انقلاب و سال هاي 75 تا 80 يعني دوران اصلاحات تصحيح مي شود.
گزارش روز