(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 2 اسفند 1388- شماره 19587
 

چشم نافذ اهالي سينما و حماسه 22 بهمن هنرمندان خود را به مردم برسانند!
تحليلي بر تصويرزنان در رسانه هاي غربي - 1 فمنيسم رسانه اي؛ پوششي براي استفاده ابزاري از زن
بيانيه داوران انجمن روزنامه نگاران مسلمان درباره جشنواه فجر و سينماي ايران
الهام از مردم ، پرهيز از باج دادن به روشنفكر نما ها



چشم نافذ اهالي سينما و حماسه 22 بهمن هنرمندان خود را به مردم برسانند!

راه پيمايي عظيم 22 بهمن سال 88 ، يكي از نقاط عطف تاريخ معاصر ايران است كه هنرمندان نمي توانند نسبت به آن بي تفاوت باشند. برخي از هنرمندان سينماو تلويزيون كشورمان خواهان فراهم شدن زمينه خلق اثر هنري درباره اين حماسه ملي شدند.
يك كارگردان پيشكسوت كشورمان با اشاره به حضور با شكوه مردم در روز 22 بهمن گفت : حضور شورانگيز مردم در راهپيمايي 22 بهمن ؛ مسئوليت قشر خواص و هنرمندان را سنگين تر كرد .
جمال شورجه در گفتگو با هنرنيوز افزود : حركت با شكوهي كه مردم در 9 ديماه و در ادامه آن در 22 بهمن انجام دادند مسئوليت قشر خواص ، هنرمندان و اهل فرهنگ و هنر را سنگين تر كرد و اين قشر بايد خودش را با اين حركت ميليوني و داراي پيام هماهنگ سازد.
وي با بيان اينكه حماسه 22 بهمن ماه و حضور گسترده مردمي داراي پيام است ادامه داد : اگر چه قاعده بر اين است كه هنرمندان همواره بايد از جامعه جلوتر باشند اما ديديم كه در روز 22 بهمن ، جامعه از بسياري از خواص و هنرمندان جلوتر افتاد.
اين كارگردان با سابقه تصريح كرد : بايد هنرمندان ؛ هم طراز با جامعه از آگاهي و بصيرت ملت در آثار خود دفاع كنند و بي تفاوت عبور ننمايند.
به گفته شورجه ، صدور بيانيه ، اعلام نظر و گفتگو هنرمندان با نشريه هاي مختلف در خصوص راهپيمايي مردم ، كمترين كار اين قشر در قبال حماسه 22 بهمن خواهد بود.
يك بازيگر سينما و تلويزيون نيز با اشاره به تأثير راهپيمايي 22 بهمن بر هنرمندان تصريح كرد : هنگامي كه اهل هنر احساس تعلق به سرزمين مردم و تاريخ خود داشته باشند خود به خود درونشان خواهد جوشيد چرا كه محصولات فكري شامل محصولات اعتقادي هم خواهد بود از اين رو در توليدات فرهنگي هنرمندان تعلقات حسي، عقلي و هويت فردي نيز ديده خواهد شد و هنرمندي كه حماسه مردمي را درك كرده باشد در آثارش نيز اين نمادها هويدا خواهد بود.
جهانگير الماسي با بيان اينكه راهپيمايي 22 بهمن، آيينه تمام نما از عملكرد مردم ما بود خطاب به ساير هنرمندان گفت : حالا نوبت تك تك ماست كه نسبت به اين حماسه عكس العمل نشان دهيم.
اين هنرمند و كارشناس هنري افزود : راهپيمايي 22 بهمن به همه ما حكم مي كند تا در آيينه تمام نماي ميل جمعي جامعه، رفتار فردي همديگر را هم ببينيم آن هم نه براي خط كشي ميان اشخاص يا جايگزين هاي بدتر و بهتر بلكه براي تحقق عدالت.
وي ادامه داد : معمولاً در حافظه تاريخي دنيا ثبت شده كه مواهب رفاهي نصيب كساني خواهد شد كه در هيچ كدام از جريان هاي حاضر جامعه مشاركت ندارند و به همين خاطر است كه هم در انقلاب اسلامي ما و هم در انقلاب هاي بزرگ دنيا، همگان را از بي طرفي دوري مي جويند.
الماسي تأكيد كرد : من معتقدم بايد همه از حماسه 22 بهمن درس بگيرند و از بي طرفي دوري كنند.
حميد بهمني نيز گفت : 22 بهمن امسال نبايد از چشم نافذ هنرمند غافل بماند چرا كه انقلاب ما وقفه ناپذير است و هيچ طوفاني از جنس توطئه و فتنه قادر به نابودي آن نيست.
اين كارگردان سينما و تلويزيون، راهپيمايي 22 بهمن را سبب كور شدن چشم فتنه اعلام كرد و گفت : اگر هنرمند ايراني درك كاملي از وحدت مردم نداشته باشد از بصيرت نسبت به انقلاب اسلامي عاجز خواهد بود . به گفته بهمني عميق تر شدن ولايت مداري نزد مردم يكي ديگر از دستاوردهاي حماسه 22 بهمن بود كه هنرمندان بايد منعكس كننده آن در آثار خويش باشند.
وي يكپارچگي مردم در22 بهمن را در گروه وحدت و ولايت پذيري دانست و يادآور شد : 22 بهمن سنت به جا مانده از امام است و مردم ما نيز به خوبي اين سنت را به جا آوردند .
اين هنرمند كشورمان با بيان اينكه 22 بهمن نگاه خالص مردم به انقلاب ؛ رهبري و دستاوردهاي حضرت امام را به نمايش گذاشت از هنرمندان خواست از نگاه عميق و اصيل به اين حماسه دريغ نكنند.

 



تحليلي بر تصويرزنان در رسانه هاي غربي - 1 فمنيسم رسانه اي؛ پوششي براي استفاده ابزاري از زن

رضا فرخي
رسانه ها در جهان امروز آينه پويايي فرهنگ ها هستند؛ چرا كه رسانه ها به دليل پيوند عميق ارتباطي و فرهنگي كه در هر جامعه با شاكله هاي فكري آن جامعه دارند و با نوع خاص برداشت هايشان از مسائل مختلف، نمايانگر طرز فكري هستند كه پشتوانه آن هاست.
به واقع موضوعات مورد توجه رسانه ها طيف وسيعي از مسائل را شامل مي شود كه در بين آنها مسائل انساني و اجتماعي اهميت بيشتري دارد و بيشتر مورد توجه افكار عمومي جهان است. امروز مسائلي مربوط به انسان شناسي و جايگاه انسانها از نسلها و جنسيت هاي مختلف كه بيشتر مربوط به ويژگي هاي رواني انساني است در رسانه ها به صورت جدي پي گيري مي شود. نكته قابل توجه اين است كه رسانه هاي كشورهاي مختلف هر كدام سعي مي كنند كه تعريف خود را منطبق با فرهنگ موردنظر خويش به افراد القا كنند. در اين بين مسائل مختلف انساني از جمله جايگاه انسان و حقوق متقابل انسانها به خصوص زنان بخش عمده اي از اين توجهات رسانه اي را به خود اختصاص داده است. زن و حقوق آن موضوعي است كه در چند سال اخير رسانه ها به خصوص رسانه هاي تصويري غربي سعي كرده اند خود را مدعي اين حقوق نشان دهند.
اين رويكرد از زماني پررنگ تر شد كه گروه هايي موسوم به فمنيست با حمايت دولتمردان غربي شكل گرفتند و قدرت و عرصه عمل يافتند و به تبع آن در رسانه هاي غربي هم فضاي مانور بيشتري به دست آوردند. به طوري كه برنامه ها و حتي شبكه هاي ويژه خاصي براي اين هدف ساخته شد. اما سوال اين بوده است كه آيا هدف از ساختن اين همه برنامه و انجام اين همه هزينه دفاع از حقوق زنان بوده يا چيزي ديگري؟
اگر بخواهيم درباره فمنيسم صحبت كنيم بايد اين مطلب را بيان كرد كه به طور كلي طبق تعريف اعضاي اين مكتب فكري، فمنيسم آموزه اي است كه وجه اصلي تمامي تفاسير و گونه هاي آن بر اين باور استوار است كه زنان به دليل جنسيتشان گرفتار تعيض هستند و لذا لازم است براي تغيير اين وضعيت اقدام شود.
اگر ماركسيسم بر طبقه اجتماعي تاكيد مي كند يا راسيسم به نژاد توجه دارد و آنارشيسم بر مفاهيمي همچون آزادي لجام گسيخته استوار است، فمنيست ها جنسيت را مورد توجه خود قرار داده اند كه باز هم مانند تمام نحله هاي فكري غرب به انحراف رفته و گويي تحت تاثير سياست هاي كلي غربي ها قرار گرفته است. اين جريان حتي دچار توهم توطئه اي شده كه آمريكا معتقد است بر عليه آن وجود دارد. منتها اين بار فمنيست ها اين توهم توطئه را از سوي مردان ديده اند و براي همين سعي كرده اند با هزينه هاي فراوان در عرصه رسانه اين تفكر را به افراد القا كنند. اما آن ها به نوعي در زير لوا و پوشش دفاع از حقوق زنان بي بندوباري اخلاقي راترويج مي كنند و همان سياست فرهنگي گذشته خود را در پوششي جديد به جهان ارائه مي دهند. جالب اينجاست كه طرز فكر بعضي از متفكران و رهبران اين نحله فكري انحراف هاي آشكار از اصول منطقي و نيازهاي انساني داشته است. افرادي مانند مري آستل نخستين فمنيست انگليسي بود كه به جاي مواضع سياسي بر اين موضع تاكيد كرد كه زنان نبايد وابستگي به مردان داشته باشند و حتي نبايد با آنان ازدواج كنند. پس از اين موضع گيري در رسانه هاي غرب اين موضوع پي گيري شد كه نشان دهند كه زنان موضعي مستقل دارند. كارهايي مانند راه اندازي شبكه هاي ماهواره اي مانند LADY CHANNEL و يا شبكه Female tv راه اندازي شد كه در آن سعي شد زنان مستقل نشان داده شوند. فيلم ها و برنامه هاي آن ها سعي داشتند اين موضوع را دراين شبكه هاي ماهواره اي القا كنند كه زنان هيچ نيازي به مردان ندارند كه اين صحبت آن ها يادآور منع ازدواج كشيش ها است كه بعدها باعث مسائل اخلاقي ديگري در بين آنها شدكه در فيلم «ترديد» اين انحرافات نشان داده شد.
اما نكته قابل تامل اينجا است؛ به دليل اين كه دست اندركاران اين شبكه ها سياستمداران آمريكا و غرب بوده اند پس از مدتي سعي كردند نوعي فساد را ترويج دهند و بازهم مانند ديگر شبكه هاي ماهواره اي، روابط جنسي آزاد را ترويج كنند. به عقيده بسياري كارشناسان در شبكه هاي فمنيستي به جاي دفاع از حقوق زنان از آنها به عنوان كالايي براي ترويج فساد و فحشا استفاده شده و مي شود. به طوري كه پس از مدتي Female tv مورد اعتراض بخشي از جامعه بيدار آمريكا قرار گرفت و مجبور شدند پخش آن را متوقف كنند اما در همين زمان بود كه شبكه high life tv راه اندازي شد كه هدف آن ارائه راه هاي زندگي بهتر عنوان شد، اما پس از مدتي همه برنامه هاي اين شبكه به صورت شبانه روزي تبديل به نمايش زنان شد و همان استراتژي رسانه اي نگاه كالاگرايانه به زنان را پيش گرفت.
هدف اساسي اين گروه از شبكه ها استفاده ابزاري از زنان تحت لواي حمايت از زنان است. همراه با راه اندازي اين شبكه ها نيز نحله هاي فمنيستي روز به روز در حال گسترش بوده اند؛ كساني مانند مري ولستون كرافت پس از مدتي مدعي شد كه ذهن فاقد جنسيت است و اصول تمايز زنان و مردان را ناديده گرفت. از آن پس ما در فيلم ها و كانال هاي ماهواره اي شاهد اين موضوع بوديم كه زنان مانند مردان لباس مي پوشيدند و هيچ حريم ومرزي براي خود قائل نبودند كه اين هم در پي سياست لجام گسيخته آزادي آمريكايي است.
به واقع نوع نگرش به زنان در رسانه ها و شبكه هاي ماهواره اي غرب به گونه اي بوده است كه به ويژه در چند سال اخير اعتراضات گسترده اي از سوي بخشي از مردم كشورهاي غربي را درپي داشته. چرا كه زناني كه بايد در خانواده به عنوان شخصيت اعلاي زن و مادر حضور پيدا كنند دراين شبكه ها به عنوان ابزاري براي ترويج فحشا به كار برده مي شده اند و جنبش هاي فمنيستي كه مدعي حمايت از حقوق زنان هستند خود باعث از بين رفتن احترام زنان و استفاده ابزاري از آنها شده اند. چرا كه در شبكه هاي ماهواره اي به نام تفكرات فمنيستي يا از زنان به عنوان يك ابزار جنسي درفيلم هاي غيراخلاقي يا به عنوان رقصنده در شوها استفاده مي شود كه همه و همه در راستاي منافع استعماري غرب و برانگيختن احساسات جنسي بوده است؛ اين خود شكستي براي جنبش هاي حمايت از زنان و فمنيست ها محسوب مي شود. اين آغاز فاجعه براي زنان در زير لواي فمنيست بود.
به عقيده فمنيست ها انتشار كتاب «جنس دوم» از سيمون دوبووار كه تركيبي از آموزه هاي اگزيستانسياليستي با ماركسيستي - كه خود مكاتب شكست خورده اي بودند- باعث موفقيت دوباره فمنيست ها شد. البته اين موفقيت ازنظر آنها بود. در اين كتاب اينگونه بيان شد كه جامعه سعي دارد زنان را جنس دوم جامعه نشان دهد و اين اجبار اجتماعي است. براساس مكتب اگزيستانسياليسم بايد اين انحصار را براساس اراده فردي شكست و زنان بايد اين محدوديت را بشكنند. اين رويه باعث شد كه در رسانه هاي فمنيست ها با پشتوانه سياستمداران غربي و آمريكايي همان رويه گذشته را با رويكرد غيراخلاقي بيشتري ادامه دهند و به هيچ انتقادي گوش ندهند و روز به روز درعرصه رسانه به آزادي هاي لجام گسيخته ادامه دادند. چرا كه پيش خود مي انديشيدند كه اين آزادي ها به معناي احقاق حقوق كامل آنها است و زنان با اين آزادي هاي جنسي به حقوق خود مي رسند كه تا به امروز اين جريان ادامه داشته است. اين رويه فاجعه هاي اخلاقي بسياري را در غرب به وجود آورد. زيرا زنان آنقدر دراين رويه جديد مورد استفاده كالايي قرارگرفتند كه ديگر جايي براي احترام آنها باقي نماند و روز به روز افكار جنسي لجام گسيخته در غرب شدت گرفت و باعث افزايش مسائلي چون تجاوز به عنف و محارم و ديگر فجايع اخلاقي شد. اين در حالي است كه امروزه شاهد ادامه روند ايجاد شبكه هاي ماهواره اي پورنو هستيم، شبكه هايي كه به صورت دائم و شبانه روزي در حال پخش تصاوير و فيلم هاي مستهجن هستند كه باعث انحراف جوانان در تمام نقاط دنيا مي شود.
جاي سؤال است كه آيا واقعا نحله هاي فكري فمنيستي توانسته اند در چندسال اخير كاري براي احقاق حقوق زنان انجام دهند؟ پاسخ كاملا منفي است چرا كه تمام فعاليت و كارهاي آن ها به سوءاستفاده از زنان و رونق تجارت به وسيله آنها بوده و از همه مهمتر اين كه مورد استفاده سياست اصلي فرهنگ غرب قرارگرفتند كه اين سياست چيزي نيست جز انحراف اذهان عمومي جوانان به خصوص كشورهاي جهان سوم و جلب توجه آنها به مسائل سطحي و غيراخلاقي كه تنها حاصل آن
از بين بردن خانواده و شيرازه جوامع است.
به واقع فمنيست ها كه روز به روز گوش دنيا را با حرفهايي چون ايستادن در مقابل ظلم به زنان و دفاع از حقوق آنها پر كردند در رسانه ها زنان را آلت دستي براي سودجويي و لذت طلبي مردان قرار دادند. به عقيده روانشناسان، رفتارهاي رسانه اي فمنيست ها باعث افزايش بيماري ها و دردهاي رواني مي شود كه همه و همه بر اثر تحقير زنان به وجود مي آيند. و تمام اين مسائل واسطه اي براي حفظ منافع سياستمداران غربي است.
ادامه دارد

 



بيانيه داوران انجمن روزنامه نگاران مسلمان درباره جشنواه فجر و سينماي ايران
الهام از مردم ، پرهيز از باج دادن به روشنفكر نما ها

هيئت داوران انجمن روزنامه نگاران در بيانيه اي درباره بيست و هشتمين جشنواره بين المللي فيلم فجر و سينماي ايران ، با تاكيد بر لزوم تقويت نگاه عدالتخواهانه در سينماي كشور تصريح كردند : سياست هاي سينمايي كشور بايد با الهام از خيزش گسترده ملت براي احياي آرمان هاي
عدالت خواهانه باشد و باج دهي به جريانات روشنفكرنماي زياده خواه در سينما برخلاف مصحلت فضاي فرهنگي و رسانه اي كشور است .
مراسم تقدير از برگزيدگان بيست و هشتمين جشنواره بين المللي فيلم فجر به انتخاب انجمن روزنامه نگاران مسلمان چند روز پيش برگزار شد و هيئت داوران اين انجمن بيانيه اي را صادر كردند. متن كامل اين بيانيه به اين شرح است:
سال 88 به مثابه يكي از مقاطع مهم تاريخ انقلاب اسلامي درحالي به پايان خود نزديك مي شود كه ملت ايران در آستانه جهشي به سوي آينده آرماني قرار گرفته است. مجموعه اتفاقات ماه هاي گذشته كه
ايام الله 9 دي و 22 بهمن همچون نگيني در آن
مي درخشد، گستره و ژرفاي فرهنگ ديني و انقلابي اكثريت قاطع مردم ايران را فراروي جهانيان به نمايش گذاشته است. در فرهيختگي و فهم عميق آحاد ايرانيان همين بس كه بسيج كم نظير امكانات تبليغاتي استكبار و استفاده از پيچيده ترين شگردهاي سياسي و رسانه اي نتوانست خللي در حركت عزتمندانه و استقلال طلبانه ملت ايجاد كند. اين هوشمندي و عمق، درخور توجهي ويژه از سوي نخبگان هنري، رسانه اي، فكري و سياسي كشور است تا در آيينه هنر به بهترين نحو نمايانگر ملتي بزرگ، مستقل، فرهيخته و خلاق باشند.
جشنواره بيست وهشتم فيلم فجر در شرايطي برگزار شد كه ملت در حال ثبت برگ زرين ديگري در تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي بود و خوشحاليم كه ابراز داريم به رغم ميل بدخواهان و تنگ نظران، برآيند اين جشنواره مثبت و شوق انگيز مي نمود. صدها فيلم كوتاه و بلند، داستاني و مستند، ايراني و غيرايراني در بخش هاي مختلف به نمايش درآمد و نشان داد كه ظرفيت هنر - صنعت - رسانه سينما در ايران همچنان ظرفيتي بزرگ و پوياست. در بخش مسابقه فيلم هاي بلند ايراني نيز تعداد قابل توجهي از سينماگران امكان ارائه آثار خود را يافتند كه همچون دوره هاي گذشته تركيبي از فيلم هاي خوب، متوسط و نيز ضعيف حضور داشتند . هيئت داوران انجمن روزنامه نگاران مسلمان ضمن تشكر از همه
دست اندركاران جشنواره بيست وهشتم پيش از اعلام اسامي برگزيدگان خود نكاتي را يادآوري و تأكيد مي كند :
1- تاريخ انقلاب اسلامي همچنان از عدم توجه متناسب با شأن خود از سوي سينماي ايران رنج مي برد. همچنان كه در سال هاي گذشته نيز تأكيد كرده ايم اين عرصه نيازمند توجهي ويژه براي جبران كم كاري هاي چند دهه گذشته و دستيابي به ژانر تاريخ انقلاب در سينماي ايران است .
2 - سينماي اجتماعي - سياسي از نيازهاي مبرم امروز جامعه ماست. ملت ايران چند سالي است كه خيز جديدي براي پالايش جامعه از فقر و فساد و تبعيض و بي عدالتي و اشرافيت گرايي آغاز كرده است. دفاع از سيرت انقلاب و محدود نشدن در صورت ها و ظواهر، مقابله با جريان استحاله، بازگشت به
آرمان هاي مردمي انقلاب و توجه ويژه به آفات دروني و مناسبات غيرارزشي در روابط سياسي و مديريتي، نفي برتري طلبي طبقاتي و زياده خواهي اقشار فرادست از جمله مطالبات اكثريت قاطع ملت است كه متأسفانه هنوز بازتابي در خور در سينماي ايران نيافته و گاه حتا نشانه هاي خلاف آن به چشم
مي خورد . مديريت فرهنگي كشور و بالاخص هنرمندان مردمي و متعهد سينماي ايران لازم است براي ظهور و تثبيت سينماي اجتماعي - سياسي انقلاب اسلامي تدابير و همت خود را به كار گيرند .
3- سياست هاي سينمايي كشور بايد با الهام از خيزش گسترده ملت براي احياي آرمان هاي عدالت خواهانه باشد و باج دهي به جريانات روشنفكرنماي زياده خواه در سينما برخلاف مصحلت فضاي فرهنگي و رسانه اي كشور است . اكنون كه مردم اين چنين هوشمندانه و مدبرانه براي مبارزه با خطر استحاله و انحراف به ميدان آمده اند سينما بايد بتواند فارغ از جنگ هاي زرگري گروه هاي سياسي، نقش تاريخي خود در عبور از فتنه گري ها و فضاسازي هاي مصنوعي مخالفان مسير ملت را ايفا كند و آينه اي شود كه مطالبات و آرمان هاي همه ملت و نه صرفا گروهي خاص و طبقه اي ويژه در آن بازتاب يابد .
گفتني است ، هيئت داوران انجمن روزنامه نگاران مسلمان در جشنواره بيست و هشتم فيلم فجر شامل عباس سليمي نمين، عليرضا سربخش ، محمدتقي فهيم ، خديجه صامت، وحيد جليلي، و محمود گبرلو بود كه در نهايت فيلم هاي «نفوذي» ، «طلا و مس» و «ملك سليمان» برگزيدند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14