راپورت ايام

الغرض قصدي نبوده جز غرض!
يكم- من همان روزي كه برلوسكوني دوباره به صدارت رسيد راپورت دادم كه اين پيرمرد مافيايي آدم سياست نيست و در خيابان جلوي عدسي هاي تلفزيون به زن مردم بي حرمتي كرده و فيلم آن را در يوطيوب انداخته اند ليكن اديتور كيهان كه يحتمل مشغول شرب چاي بوده اين بند راپورت ما را به آب چايي داد و چاپ نشد وگرنه همان روز معصومي نژاد را از رم فراميخواندند كه برگرد بيا اينها تعادل ندارند. آخر در بساط يك راپورتچي، غير از مايكروفون و عدسي فوطوغرافي چه چيز ديگري هست كه دشنه و قمه جات مختلفه آورده ايد جلوي تلفزيون كه مال اين خبرنگار ايرانيست؟ غير از اين است كه منطقه ممنوعه تان از راپورت هاي معصومي نژاد سوختن گرفته و با اين كارها خود را تسلا مي دهيد؟
دويم- ري آكتور طهران با ظرفيت تمام مشغول به كار گندزدايي است و با قطعنامه و تهديد كار خود را متوقف نمي كند. ويروس ها و جرثومه هاي داخلي و خارجي هم به شما كه عرض كنم اگر مي خواهند قبل از بيانيه هيجدهم استريل شوند اين مركز توان پذيرش جملگي آنها را دارد ليكن به نوبت مراجعه كنيد ازدحام نشود.
سيم- احدي از شيوخ خود مرجع بين فتوا داده است: اعتراض به حكومت محاربه نيست. وي معلوم نكرد چه رقم اعتراضي محاربه نيست و چه رقم هست و آيا اعتراض با گرينوف و نارنجك و قمه و كمربند انفجاري و ارسال مردم از فراز پل كالج به پايين هم شامل اين اعتراض مسالمت آميز خارج از محاربه هست يا نيست. و آيا آن محارباني كه سابقاً به فتواي ايشان معدوم شده اند هم بايد در عداد صديقين و شهدا و صالحين قرار گيرند يا خير و آيا مسببان اعدام آنها بايد قصاص شوند يا حكم قصاص هم در مذهب ايشان مثل ساير احكام شاذ و نادري كه صادر كرده اند دستخوش تغيير شده است و آيا اگر ايشان مبتلا به آلزايمر شده اند لازم است براي مداوا به انگليز بروند يا خير. و اگر بدانجا مشرف شدند لازم است برگردند يا همان جا به اتاق فكر 5 ضلعي بپيوندند و با تشكيل يك ذوزنقه، خلأ فقهي اصولي آنان را پركنند؟
چهارم- اعلانيه هژدهم: «مردم خداجوي ايران، سبزينه هاي غرورآفرين، اي آتش زنندگان زباله دان هاي منفور شهرداري، اي به پاخاستگان و اي قاعدين زمان، شمايي كه از هيچ پوچ آفريديد و خيابان هاي طهران را مالامال از دود كرديد سلام عليكم؛ اينك كه با همت عاليه شما فاشيزم و آنارشيزم عزيز، جاني دوباره گرفت و طهران به آوردگاه عقده هاي مقدس شما سلطنت خواهان و آزادي طلبان از طريق اجتماع در گوشه اي از ميدان سترگ هفتم تير مبدل گشت و زنجيرهاي استبداد از ميانه خيابان كريمخان از هم گسست و بر سر نيروي جاه طلب انتظامي فرود آمد و سنگ هاي متصلب بيابان بر فراز آسمان طهران به اهتزاز درآمد و بر عابر بانك هاي بورژوازي چنگ انداخت و اموال اقليت 40 ميليوني را منهدم ساخت، من، كوچك شما، خاك پاي تيفوسي هاي خداجوي و اولدفشن هاي مسلمان اعلام مي دارم كه خسته شده ام؛ كافيست. اين همه خون و جان محترمه در اين راه از دست رفت و مورد خودتجاوزبيني قرار گرفت بس است ديگر. اين غائله با پيروزي شما ملت سبز در انهدام جمهوري اسلامي پايان گرفت و فرهنگستان هنر ديگر جاي من نيست. اينك كه اينها را مي نويسم براي خودم چايي مي ريزم و بر آرزوهاي بر باد رفته اشك ماتم مي افشانم باشد تا آنان كه مرا در اين راه رفيق نيمه راه بودند به آب حميم جهنم كه از اين چايي داغتر است شسته شوند. چهارشنبه سوري مقدس را كه از عمق فرهنگ چارواداري باستان نشأت گرفته است پاس بداريد و حتماً از روي آتش جهش كنيد بلكه از استبداد بجهيد. من در شب چارشنبه سوري در حياط خانه ام آتشي خواهم افروخت و با بيژامه نسوز به ياد شهداي نهضت بر فراز آن خواهم جهيد ولي از منزل بيرون نمي آيم چون جو جامعه غبارآلود و ناامن است و ملحفه هاي منزل هم تمام شده... زياده عرضي نيست و ملحفه هاي منزل هم تمام شده... الغرض، قصدي ندارم جز غرض... والسلام علي نتانياهو، اوباما و جميع اخوانناالاشرار و ملحفه هاي منزل هم از شما چه پنهان كه تمام شده است. لهذا، اين مرقومه را همين جا به پايان مي برم و براي هزارمين بار اعتراف مي كنم كه الغرض، قصدي ندارم جز غرض... والسلام
ميرزاقلي خان راپورتچي

احمدي نژاد در جمع مديران و كاركنان وزارت اطلاعات :
دستگيري ريگي سند ذلت دستگاه هاي اطلاعاتي غرب است

رئيس جمهوري كشورمان با قدرداني از تلاش هاي سربازان گمنام امام زمان(عج) در دستگيري ريگي تصريح كرد كه اين اقدام سند ذلت دستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري، دكتر محمود احمدي نژاد ديروز در ديدار وزير، معاونين، مديران و كاركنان وزارت اطلاعات با تبريك ميلاد فرخنده پيامبر نور و رحمت حضرت محمد مصطفي(ص) و ولادت امام جعفر صادق(ع) با بيان اين كه «كاركنان وزارت اطلاعات، عصاره زبده ترين نيروي هاي حزب الهي كشور هستند» اظهار كرد: امروز پاكترين دستگاه اطلاعاتي دنيا سيستم اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران است.
وي هدف اصلي از خلقت انسان را حكومت جهاني مبتني بر توحيد و عدالت دانست و خاطر نشان كرد: در طول تاريخ تلاش شياطين در مقابل مجاهدت هاي انبياء و صالحان بوده و دوره ما اوج نبرد حقيقت انسان با شياطين است. امروز شياطين در جبهه استكبار جهاني تجميع و متجلي شده اند.
وي افزود: فطرت بشر خدايي و آسماني است و وقتي كه انديشه بشر و ابعاد وجودي او محدود و زميني شود به ناچار سقوط خواهد كرد.
رئيس جمهور چپاول، زورگويي و كشتن حقيقت انسانيت را حاصل تفكر سرمايه داري دانست و گفت: دمكراسي ليبرال حاصل جنگ قدرت و ثروت است و جبهه بندي استكبارجهاني به سركردگي آمريكا در برابر انقلاب اسلامي نقطه اوج نبرد جبهه توحيد با شياطين است.
وي با بيان اين كه «همه بدي هاي تاريخ در جبهه استكبار جمع شده است» اظهار كرد: جناياتي كه استكبارجهاني در دنيا مرتكب شده است، در طول تاريخ سابقه ندارد؛ امروز سنگين ترين كشتار و اقدامات تروريستي در جهان با بلند كردن پرچم حقوق بشر توسط ايادي آنان صورت مي گيرد.
وي با اشاره به اين كه « با ظهور انقلاب اسلامي انديشه مادي به چالش كشيده شد و ماركسيسم نابود شد» خاطر نشان كرد: امروز به فضل الهي نظام سرمايه داري كه صهيونيست ها آن را پايه ريزي كرده اند نيز به پايان راه رسيده است.
رئيس شوراي عالي امنيت ملي افزود: هجوم دولت آمريكا و لشكركشي ناتو به منطقه صرفاً براي نجات نظام دمكراسي ليبرال و انديشه سرمايه داري است.
وي ماجراي 11 سپتامبر و انهدام برج هاي دوقلو در آمريكا را يك سناريو و اقدام اطلاعاتي پيچيده دانست و گفت: 11 سپتامبر يك دروغ بزرگ و به عنوان بهانه اي براي مبارزه با تروريسم، زمينه سازلشكركشي به افغانستان بوده است.
وي با اشاره به دستگيري عبدالمالك ريگي توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) خاطر نشان كرد: دستگيري اين شرور تروريست سند ذلت دستگاه اطلاعاتي آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي است.
رئيس جمهور هنگام ورود به وزارت اطلاعات با قرائت فاتحه به مقام شامخ شهداي گمنام اداي احترام كرد.
زبان فارسي حامل ارزش هاي والاي فرهنگ بشري است
رئيس جمهور گفت: ترويج زبان فارسي را جدي بگيريد. زبان فارسي مثل پنجره اي است كه به سمت دنياي جديد براي ديگران باز مي كنيد. زبان فارسي حامل ارزش هاي والاي فرهنگ بشري است.
به گزارش فارس، محمود احمدي نژاد، رئيس جمهوري اسلامي ايران ديروز در سخناني در هشتمين هم انديشي نمايندگان فرهنگي ايران در خارج از كشور، منطق مقبول نظام استكباري را از دست رفته دانست و گفت: آنها مي خواهند حرف خود را با سلاح جلو ببرند. اين پايان انديشه آنها و يك هديه الهي براي ما است.
وي، فعاليت در رايزني فرهنگي را فراتر از يك كار اداري و سازماني ذكر كرد و افزود: عشق به بشر و كمال او موجب مي شود رايزنان فرهنگي حتي با كمبود امكانات مادي در راه زدودن غبار از آينه فطرت انسان ها تلاش كنند.
رئيس جمهوري اسلامي ايران، ترويج فرهنگ انتظار را بزرگ ترين كار فرهنگي دانست و گفت: محور وحدت بشريت، فرهنگ انتظار است و انتظار براي ظهور موعود، دست بالاي ما در مناسبات فرهنگي بين المللي است. ما بايد از اين موضع وارد فرهنگ جهاني شويم. همه عظمت و شكست ناپذيري جمهوري اسلامي ايران به دليل اتصال به امام معصوم (ع ) است.
وي با بيان اينكه مهم ترين عامل در كار فرهنگي، داشتن نقشه كلان است، اضافه كرد: نظام سرمايه داري براي مديريت فرهنگي عالم نقشه اي جامع، مهندسي كرده است و آن را به گونه اي طراحي كرده كه بسياري از افراد بشر در درون آن جا مي گيرند. آنها هدف نهايي بشر را در حوزه اقتصادي مصرف و رفاه حداكثري و در حوزه سياسي آزادي در حد ممكن تعريف و نظام اجتماعي را ليبرال دموكراسي تعيين كردند.
دكتر احمدي نژاد، افزود: آنها جامعه آمريكا را پله آخر و جامعه نهايي بشر نشان دادند و نام پايان تاريخ بر آن نهادند و به زعم خودشان تكليف بشريت را روشن كردند.آنها يك نقشه راه، درست كردند و همه را در اين ريل قرار دادند.
رئيس جمهوري اسلامي ايران گفت: سيستم سرمايه داري نقشه جامعي دارد و بر اساس آن عمل مي كند اما آيا ما نيز بايد بر اساس نقشه آنها بازي كنيم و در زميني كه آنها طراحي كرده اند، نقش آفريني كنيم؟
وي افزود: ما بايد خودمان نقشه جامعي داشته باشيم و تصوير جديدي را براي بشريت ارائه كنيم و بشارت تازه اي را براي او بياوريم.

يك پايگاه خبري در واشنگتن : آمريكا بودجه گروهك ريگي را تأمين مي كرد

يك پايگاه خبري آمريكايي با استناد به شواهدي بر حمايت آمريكا و ناتو از گروهك تروريستي عبدالمالك ريگي و تلاش براي براندازي دولت ايران توسط اين گروهك تأكيد كرد.
پايگاه خبري «ديلي سنسورد» در گزارشي از قبل و بعد از بازداشت عبدالمالك ريگي به دست نيروهاي اطلاعاتي كشورمان تصريح كرد: شواهد محكمي وجود دارد كه اين موضوع را به شدت تأييد مي كند كه آمريكا در پشتيباني از تروريسم براي براندازي دولت ايران شركت دارد.
اين پايگاه خبري آمريكايي كه به انتشار مقالات و اخباري مي پردازد كه به علت سانسورهاي موجود در رسانه ها منتشر نمي شود با اشاره به يكي از اين مستندات تصريح كرد: گروهك ريگي به خاطر انجام ترورهاي مكرر به عنوان يك گروه تروريستي تأييد شده است اما آمريكا تاكنون از آوردن نام اين گروه در فهرست تروريست ها خودداري كرده است.
وي افزود: آمريكا در سال 2006 قانوني را تحت عنوان «قانون حمايت و آزادي ايران» تصويب كرده است كه براساس آن بودجه گروه هايي كه براي براندازي دولت ايران فعاليت مي كنند تأمين مي كند.
از سوي ديگر همه كساني كه تا اين لحظه به عنوان اعضاي گروهك ريگي بازداشت شده اند بر تأمين بودجه اين گروهك توسط آمريكا اعتراف كرده اند. اين پايگاه خبري آمريكا در بخش ديگري از شواهد خود به گزارش «سيمور هرش» روزنامه نگار و محقق برجسته آمريكايي اشاره كرده و به نقل از وي تصريح كرد كه آمريكا 400 ميليون دلار به گروه هاي شبه نظامي از جمله «جندالله» داده است تا به منظور براندازي دولت ايران فعاليت كنند.
براساس همين گزارش حمايت آمريكا از جندالله توسط افراد شاخصي از خبرنگاران از جمله «برايان راس» خبرنگار شبكه خبري «اي بي سي نيوز» آمريكا و همچنين روزنامه «ديلي تلگراف» لندن نيز تأييد و مورد تأكيد قرار گرفته است.
به نوشته اين پايگاه خبري، تلويزيون صداي آمريكا هم يك گفت وگوي تلفني را با عبدالمالك ريگي پخش كرده كه در آن ريگي خود را «رهبر جنبش مقاومت مردم ايران» معرفي كرده است و نه يك تروريست تحت تعقيب به جرم كشتار بيش از 50 نفر در عمليات تروريستي گوناگون. در همين حال پرويز سروري در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران اعترافات عبدالمالك ريگي را سند زنده اي براي روشن شدن ادعاهاي دروغين حقوق بشر آمريكا دانست و تأكيد كرد: اين اعترافات فصل جديدي در افشاي چهره دروغين حقوق بشر آمريكايي ها قلمداد مي شود.
وي تصريح كرد اعترافات جديد عبدالمالك ريگي فضاي جديدي ايجاد كرد و نكات بسيار مهمي را از اين اعترافات روشن كرد كه برخي نشان دهنده آن است كه ريگي با ناتو نيز ارتباطات گسترده اي داشته و حتي سرويس هاي ناتو و آمريكا به وي قول مساعد داده بودند كه هيچ نگراني در رابطه با مسائل بودجه اي، پشتيباني و تجهيزاتي نداشته باشد. سروري در ادامه تأكيد كرد: براساس اطلاعات مستند آمريكايي ها به شدت خواهان سازماندهي تروريست ها در منطقه هستند لذا به بهانه كنترل تروريست وارد منطقه شده اند.

انقلابي ديگر!

سيدياسر جبرائيلي
مواضع اخير وزير علوم درباره ضرورت «كادرسازي دانشگاه براي نظام اسلامي» و نيز اعلام اينكه «قاطبه دانشگاهيان كشور با مسير انقلاب همسو هستند و هر كسي نتواند در مسير نظام حركت كند بدون تعارف بايد از جمع برود»، حكايت از يك فهم نوين و دقيق از مفهوم «اسلامي كردن دانشگاه ها» دارد.
آنها كه با جو دانشگاه هاي كشور آشنايي دارند، به سرعت درخواهند يافت كه ضروري ترين بخش نيازمند اين اصلاحات، حوزه علوم انساني است. تاكنون، تلقي و برداشت غالب از اسلامي كردن دانشگاه ها در حوزه علوم انساني، اين بوده كه بايد برخي دروس چون نهج البلاغه، تفسير، اخلاق اسلامي و... را بايد در سيلابس دانشگاهي گنجاند. اگرچه اين كار انجام شد- و ضرورت نيز داشت- اما حقيقت آن است كه فرآيند ضروري براي اسلامي كردن دانشگاه ها، فرآيندي است شايد بسيار متفاوت از اين روند و آن، ورود به فاز «توليد علم اسلامي» است؛ حركتي كه متاسفانه اگر نگوييم در دانشگاه هاي ما انجام نشده، بسيار كند بوده است.
دانشگاه محل توليد علم است و درباره علوم انساني بايد گفت، روند توليد اين علوم به اين شكل است كه دانشمندان و دانشگاهيان با تحقيق و موشكافي در مباني نظام فلسفي ايده آل خود، براساس اين مباني فكري- كه بعضاً مي توان آنها را در يك جمله و قاعده خلاصه كرد- براي عرصه هاي مختلف زندگي نظريه پردازي مي كنند. دانشگاهيان غربي اين كار را به خوبي انجام داده اند. بعد از دوره رنسانس كه ماكياولي و هابز و لاك از فلسفه«دين زدايي» كردند و لذت را اصل و انسان را محور همه دنيا قرار دادند، دانشگاهيان غربي همين اصول و فرضيه هاي بنيادين را اساس نظريه پردازي براي عرصه هاي مختلف از نظام سياسي و اقتصادي و فرهنگي گرفته تا طراحي دكوراسيون داخل منزل، قرار دادند. اما وقتي «محمدعلي فروغي» سنگ بناي دانشگاه تهران را گذاشت، به جاي آنكه اين سيستم را در خدمت استخراج علوم انساني از فلسفه فكري اسلام قرار دهد، آن را مامور ترجمه همين توليدات غربي كرد.
به طور مستند مي توان ادعا كرد كه حتي پس از انقلاب فرهنگي و بازگشايي مجدد دانشگاه ها، به دليل باقي ماندن اساتيد وابسته در سيستم و نيز تزريق اساتيد وابسته جديد به هيئت هاي علمي، اين فرآيند نه تنها متوقف نشد، كه با حرارت بيشتري ادامه يافت. اگرچه برخي مفاد درسي چون معارف اسلامي در دروس گنجانده شد، اما بخش مهم تر موضوع كه توليد انديشه براساس مباني فكري اسلامي بود، دست نخورده باقي ماند. سازمان مطالعه و تدوين كتب درسي علوم انساني دانشگاه ها (سمت) تشكيل شد، اما وقتي اين سازمان استادي چون «حاتم قادري» را -صرفنظر از مايه علمي اندك وي- مامور نوشتن كتاب «انديشه هاي سياسي در اسلام و ايران» كرد، هيچ وقت از او ايراد نگرفت كه چرا در كتابي با چنين عنواني بر روي مهم ترين انديشه سياسي شيعه در عصر كنوني يعني نظام ولايت فقيه چشم بسته و كمترين اشاره اي به آن نكرده است! همين كتاب فوراً تبديل به منبع درسي معتبر رشته علوم سياسي شد. بعضي دانشگاهيان جديد حتي با ظرافت خاصي علاوه بر ترجمه افكارغربي در راستاي ترويج فرهنگ دين زدايي شده غرب، گام برداشتند. اين اساتيد بدون آنكه كمترين مطالعه اي در مباني اسلام و از جمله فلسفه اسلامي داشته باشند، سراغ فلسفه هاي فكري غرب رفته و براساس آنها براي جامعه ايراني نسخه پيچيدند تا راه «غربي شدن ايران» را به دانشجويان ما نشان دهند. براي نمونه، مفهوم «عقلانيت» در مقابل «وحيانيت» را از ماكس وبر گرفتند و ضمن حمله تلويحي به تبعيت از شخصيت رسول گرامي اسلام، ائمه هدي و ولي فقيه، نوشتند كه اين است راه عقلاني شدن و توسعه: «توسعه نيافتگي ما نتيجه خلقيات و شخصيت انباشته شده قبيله اي، عشيره اي، تبعيتي و استبدادي از يك طرف و افكار غيرمنطقي و غير قابل انطباق با شرايط ايران از طرف ديگر است. هر دو، نتيجه ساختارهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي هستند. تا زماني كه ساختارهاي منتهي به شخصيت را تغيير ندهيم، ساختارهاي سياسي و اجتماعي متحول نخواهند شد.» اين كتاب نيز در زمره منابع درسي رشته علوم سياسي قرار گرفت. موارد اينچنين بسيار است، اما در اين خلاصه جاي استناد به همه آنها نيست.
آنچه مسلم است اينكه اساتيدي معدود اما حقيقتا فعال! در دانشگاه هاي ما وجود دارند كه بعضا به اعتراف خودشان، «سلول هاي بدنشان نيز ليبرال است». و وزير علوم دقيقا به هدف زده است كه «نمي توان با اين اساتيد علم انساني اسلامي توليد كرد.» وقتي با اين دست اساتيد پاي ميز مناظره مي نشينيم و مي پرسيم چرا به جاي مطالعه در فلسفه هاي فكري غرب، در نظام فكري اسلام تحقيق نكرده ايد تا علم مديريت و جامعه شناسي و علوم سياسي اسلامي استخراج و توليد كنيد، دهها بهانه كليشه اي را تكرار مي كنند كه اعتراف تلويحي به بي سوادي از جمله آنهاست و پاسخي به اين پرسش نمي دهند كه براي چه وظيفه و خدمتي در رداي استادي دانشگاه از اين نظام حقوق مي گيرند!
دانشگاه اسلامي بايد در خدمت اهداف نظام اسلامي باشد و بنيادي ترين مرحله اين خدمت، توليد علم اسلامي است. اما اساتيد وابسته، نه تنها عزم توليد انديشه اسلامي را ندارند، كه اساسا منكر وجود فلسفه فكري و علوم انساني اسلامي هستند و به دنبال پياده كردن عقايد منحرف غربي در اين كشورند. مي خواهند نظام سياسي را سكولار كنند و فرهنگ را ليبرال و دين را خانه نشين....
آنچه در اين مقطع بيش از هر چيز ديگري ضروري است، روي كار آوردن اساتيدي است كه دوشادوش دانشجويان متعهد خود، در نظام فكري-فلسفي اسلام كنكاش كنند و نيازهاي كشور اسلامي ما در عرصه هاي مختلف را برطرف سازند. اين نظام فلسفي سياسي، اقتصادي و اجتماعي، برخلاف ادعاهاي واهي منحرفان «وجود دارد»، اما مغفول مانده است. آرزوي دانشگاهيان متعهد ما اين بوده كه اين رهنمود تاريخي رهبر معظم انقلاب در مراكز توليد علم ما جلوه عيني پيدا كند:
«نقص فلسفه ما اين نيست كه ذهني است... نقص فلسفه ما آن است كه اين ذهنيت امتداد سياسي و اجتماعي ندارد. فلسفه هاي غربي براي همه مسائل زندگي مردم كم و بيش تكليف معين مي كنند. يعني سيستم اجتماعي ارائه مي دهند. سيستم سياسي را هم معين مي سازند... اما فلسفه ما به كلي در زمينه ذهنيت مجرد باقي مانده و امتداد نيافته است. بايد اين امتداد را تامين كرد. اين امر شدني است. مثلا از مباني فلسفي ملاصدرا مي شود يك دستگاه فلسفي اجتماعي، سياسي و اقتصادي درست كرد، چه رسد به فلسفه هاي مضاف».
تامين اين امتداد وظيفه دانشگاهيان متعهد و متخصصي است كه وزارت علوم قول تزريق آنها به بدنه دستگاه توليد علم در كشور را داده است. اين حركت، حقيقتا يك انقلاب بزرگ ديگر و قابل تقدير است كه ثمرات آن به ايجاد تحولاتي اساسي و پيشرفت و توسعه ايران اسلامي كمك خواهد كرد.

تاخير مجدد در انتشار برآورد اطلاعاتي آمريكا درباره برنامه هسته اي ايران

ارزيابي اطلاعاتي آمريكا درباره برنامه هسته اي ايران بنا به دلايل نامعلوم براي بار دوم به تاخير افتاد.
هفته نامه آمريكايي «نيوزويك» با اعلام اين خبر نوشت: انتشار نسخه به روز شده برآورد جامعه اطلاعاتي آمريكا درباره برنامه هسته اي ايران كه براي نخستين بار در سال 2007 منتشر شد، براي يك بار ديگر با تاخير روبه رو شد.
مارك هوسنبال در نيوزويك افزود: نسخه فوق كه پيش بيني مي شد ديدگاه سازمان هاي اطلاعاتي و جاسوسي اين كشور را بيشتر به همتايان اروپايي و اسرائيلي نزديك كند، قرار بود در پايان سال گذشته ميلادي 2009 تكميل و منتشر شود، اما تاريخ انتشار آن به پايان ماه فوريه موكول شد.
نيوزويك مي افزايد: اما 3 مقام ملي امنيتي آمريكا كه به دليل صحبت درباره روند اطلاعاتي مي خواستند ناشناس بمانند، گفتند كه انتشار اين سند باز هم با تاخير مواجه خواهد بود و دستكم در پايان ماه مارس و شايد هم پس از آن منتشر شود.
به نوشته نيوزويك، دلايل اين تاخير مبهم، و به گفته دو مقام دولت اوباما، دلايل دقيق اين جديدترين تاخير، محرمانه مي باشد، هرچند ممكن است كه سازمان هاي متعدد اطلاعاتي آمريكا هنوز هم سرگرم بررسي، تجديدنظر و بحث درباره اين اسناد براي دستيابي به توافق درباره نتيجه گيري و ارزيابي نهايي باشند كه بايد در گزارش قيد شود. در گذشته اين كارها روندي طولاني و گاه متناقضي را مي پيمود. انتظار مي رود محصول نهايي بيانگر اجماع و توافق نظر سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا به عنوان يك مجموعه باشد، هر چند ممكن است در پي نويس گزارش اختلاف نظرهايي نيزبه چشم بخورد.
به نوشته نيوزويك، گزارش 2007 كه انتشار آن با بحث و جدل هايي همراه شد، چنين نتيجه گرفت كه سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا اطمينان كامل داشته اند كه ايران در پاييز سال 2003 ميلادي برنامه ساخت تسليحات هسته اي خود را متوقف كرده و اين توقف دستكم چند سال طول كشيد. براساس گزارش سال 2007، سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا با اطمينان نسبي ارزيابي كردند كه تهران تا اواسط سال 2007 برنامه هسته اي خود را از سر نگرفته است، هرچند اين سازمان ها نمي دانند كه ايران در حال حاضر قصد ساخت تسليحات هسته اي دارد يا نه.
به نوشته نيوزويك اين ارزيابي با انتقاد گسترده سازمان هاي اطلاعاتي اروپايي و اسرائيل روبه رو شد كه بر اين اعتقادند كه ايران همچنان سرگرم پيگيري برنامه اي براي دستيابي به توانايي ساخت تسليحات هسته اي است.
براساس اين گزارش پيش بيني مي شود گزارش تجديدنظر و به روز شده ارزيابي اطلاعاتي آمريكا از برنامه تسليحات هسته اي ايران موضع تندتري درباره اهداف هسته اي ايران بگيرد. مقام هاي آشنا با ارزيابي هاي اخير جامعه اطلاعاتي مي گويند، تحليلگران آمريكا اكنون بر اين اعتقادند كه ايران ممكن است پژوهش درباره تسليحات هسته اي را از سر گرفته باشد همان طور كه سازمان هاي اطلاعاتي اروپا و اسرائيل از سال ها پيش گفته اند. اما سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا هنوز معتقدند كه ايران سرگرم ساخت تسليحات هسته اي كه به معناي تلاش براي توليد بمب باشد، نيست.
تحليلگران سياسي معتقدند برآورد اطلاعاتي جديد آمريكا درباره برنامه هسته اي ايران كه قرار است در آينده ارائه شود با هدف توجيه رفتار برخي كشورهاي عضو گروه 1+5 براي اعمال فشارهاي بيشتر عليه ايران منتشر خواهد شد و بر اين اساس تا زماني كه تصميم جدي به تحريم ايران گرفته نشود اين برآورد اطلاعاتي نيز منتشر نخواهد شد.
ارائه گزارش اخير يوكيا آمانو، مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي هم كه يكي از غير واقع بينانه ترين گزارش ها درباره فعاليت هاي هسته اي ايران بود با هدف تقويت پايه هاي برآورد اطلاعاتي جديد آمريكا ارزيابي شده است.

گاردين: سفر آمريكاي لاتين هيلاري كلينتون يك گاف بزرگ بود

روزنامه انگليسي زبان گاردين در مقاله اي سفر هيلاري كلينتون به آمريكاي لاتين را گاف بزرگ او دانست.
در مقاله گاردين با عباراتي طنزآميز نوشته شده كه سفر هيلاري كلينتون به آمريكاي لاتين به همان اندازه سفر سال دو هزار و پنج بوش به اين منطقه موفقيت آميز به نظر مي رسد، در آن زمان بوش آرژانتين را يك روز زودتر از برنامه سفرش ترك كرد تا شر خود را از آن كشور بكند، تفاوت عمده در اين ميان اين است كه كلينتون در آنجا با اعتراضات و شورش ها استقبال نشد. او در اين خصوص مرهون تصوير رسانه اي مثبت رئيس خود باراك اوباما است كه به رغم ادامه سياست هاي رئيس جمهور قبلي در منطقه منعكس شده است. او حتي ناشي تر از بوش بود كه دست كم تشخيص داد در آنجا مشكلات جدي وجود دارد و مي دانست كه چه چيزي را نبايد بگويد. اما كلينتون در بوئنوس آيرس گفت: بحران هندوراس با موفقيت به سرانجام رسيده است و اين امر بدون خشونت انجام شد. اين سخنان نمك روي زخم ميزبانان او بود كه ژوئن گذشته شاهد براندازي نظامي زلايا و تلاش هاي بعدي آمريكا براي مشروعيت بخشيدن به ديكتاتوري در آنجا بودند كه نه تنها يك شكست تلقي مي شد بلكه تهديدي براي دموكراسي در سراسر منطقه بود. با توجه به قتل هاي سياسي، ضرب و شتم ها و بازداشت هاي گسترده و شكنجه اي كه دولت كودتا به منظور ماندن در قدرت و سركوب جنبش دموكراسي خواهانه از آن استفاده كرد چنين اظهارنظري شرم آور است.
در ادامه مقاله گاردين آمده است: كلينتون در برزيل به سياست هاي دوران جنگ سرد خود ادامه داد و توهين هاي جدي را درباره ونزوئلا مطرح كرد. اين مانند آن است كه به يك ميهماني برويد و به ميزبان بگوييد كه چقدر از دوستانش متنفريد. او پس از محكوم كردن سنتي ونزوئلا گفت ما اميدواريم ونزوئلا بيشتر به جنوب خود و به برزيل و شيلي و ديگر نمونه هاي كشورهاي موفق نگاه كند. برزيلي ها همچنين تلاش هاي غيرديپلماتيك كلينتون را براي اعمال فشار بر آنها در پيوستن به واشنگتن براي درخواست تحريم هاي جديدي عليه ايران رد كردند. لولا داسيلوا رئيس جمهور برزيل گفت عاقلانه نيست كه ايران را تحت فشار بگذاريم كار عاقلانه اين است كه مذاكرات را برقرار كنيم.

بازار داغ خريد شب عيد

اسفند كه از راه مي رسد، شهر در هياهويي پرهيجان غرق مي شود و همه در تدارك استقبال از بهار و سال نو به تكاپو مي افتند.
خيابان ها تا چند برابر حجم خود پذيراي آدم ها و خودروهايي هستند كه بين خانه ها و مراكز خريد در رفت و آمدند.
اين روزها بازارها حال و هواي خاصي دارند. همه آنهايي كه پولي در چنته دارند، دست به جيب مي برند انگار كه خريد شب عيد قانوني نانوشته ولي لازم الاجراست. در فروشگاه ها جاي سوزن انداختن نيست برخي در حال سبك سنگين كردن قيمت اجناس، تعدادي در حال چانه زني و گروهي نيز فقط به اجناس نگاه مي اندازند.
هركسي به فراخور درآمدش در منطقه اي خاص خريد مي كند. رفته رفته تقاضا براي انواع كالا افزايش پيدا مي كند به طوري كه كسب و كار برخي فروشندگان در اين روزهاي پاياني سال حسابي گرم مي شود.
اما نكته مهم اينجاست كه بسياري از مردم خريد خود را تا روزهاي پاياني به تعويق مي اندازند و در هفته هاي پاياني اسفند ماه شاهد ازدحام مردم در فروشگاه هاي سطح شهر هستيم. به همين دليل با بالا رفتن ناگهاني ميزان تقاضا در بازار، قيمت بسياري از كالاها افزايش پيدا مي كند كه در نهايت به گله مندي خريداران ختم مي شود.
در نمايشگاه هاي عرضه مستقيم كالا
نمايشگاه هاي عرضه مستقيم كالا از روز چهارشنبه هفته گذشته كار خود را براي عرضه مايحتاج مورد نياز مردم آغاز كرده اند. انواع كيف و كفش- مانتو- پوشاك بزرگسال و بچگانه- ميوه- آجيل و مواد پروتئيني در اين نمايشگاه ها در معرض ديد مردم است.
هركس با توان مالي كه دارد وارد نمايشگاه مي شود. اكثر خانواده ها با فرزندان در اين نمايشگاه ها حضور دارند. روز جمعه روز شلوغي براي اكثر نمايشگاه هاي برپا شده در تهران بود. برخي دست خالي از نمايشگاه حكيميه بيرون مي آيند، علت را از آنها جويا مي شوم. يكي مي گويد: جنس ها بنجل است، يكي مي گويد: كيفيت ندارند، ديگري مي گويد: قيمت ها با قيمت سطح شهر تفاوتي ندارند. عده اي نيز معتقدند نمايشگاه ها مي تواند نظر آنها را براي تامين مايحتاج شب عيد تامين كند. آقايي كه به همراه همسر و 2 فرزند پسر و دختر 11 و 13 ساله اش به نمايشگاه حكيميه آمده مي گويد: همسرم يك مانتو خريد، براي بچه ها نيز لباس مورد نظر را خريديم. مقداري نيز آجيل خريده ام. وي قيمت ها را در اين نمايشگاه مناسب مي داند.
خانمي كه به همراه 3 فرزندش در نمايشگاه ارم مشغول خريد است مي گويد: همه اجناس و كالاهاي عرضه شده در حد بالا و با كيفيت نيستند، بايد زياد وقت بگذاري تا شايد يك يا دو نوع كالاي مناسب بتوان پيدا كرد. وي به مسئولان توصيه مي كند: در تهيه و ارايه اجناس به نمايشگاه دقت كنند و كالاهاي با كيفيت ارايه كنند. وي معتقد است، در مغازه هاي سطح شهر اجناس با كيفيت بيشتري مي توان پيدا كرد و خريد.
ميدان 7تير
تجمع مانتو فروشان در ميدان 7تير باعث هجوم متقاضيان خريد مانتو به مغازه هاي اين منطقه شده است. خانمي كه ساك به دست از مغازه اي بيرون مي آيد درباره قيمت ها مي گويد: توان من خريد مانتو از مغازه هاي ميدان 7تير است، ولي مغازه هايي در سطح شهر داريم كه مانتو را با قيمت هاي بسيار بالا مي فروشند و هيچ كس نيز از آنها نمي پرسد چرا اينقدر گران مي فروشند. وي قيمت مغازه هاي مانتو فروشي ميدان 7تير را براي قشر متوسط و پايين تر مناسب مي داند. ولي مي گويد: اگر سري به مغازه هاي سطح شهر بزنيد مي بينيد برخي قيمت ها سرسام آور بالاست.
كوچه مهران و برلن
پدر خانواده اي 4 نفره كه براي تهيه پوشاك شب عيد به كوچه برلن آمده است، مي گويد: قيمت پوشاك نسبت به ماه گذشته در مراكزي كه بورس هستند بسيار افزايش يافته است و حتي موج گراني مراكز مناطق پايين شهر را نيز فرا گرفته است.
او ادامه مي دهد: با اين قيمت ها امكان خريد ما نسبت به سال گذشته كمتر شده است.
مادر خانواده مي گويد: ما در وهله اول براي فرزندانمان خريد مي كنيم و با كنار گذاشتن بهاي ميوه و شيريني اگر چيزي باقي ماند، براي خودمان نيز خريد خواهيم كرد.
خانمي كه پسر جوانش را همراهي مي كند با ناراحتي شلوار جيني را نشان مي دهد كه 80 هزار تومان بابت آن پرداخت كرده است در حالي كه خودش مي گويد: ارزش واقعي اين شلوار نسبت به ماه گذشته دو برابر شده است و اگر مجبور نبودم هرگز آن را براي پسرم خريداري نمي كردم.

سعيد شريعتي:حزب مشاركت تعامل درستي با نظام ندارد

سرويس سياسي-
عضو سابق حزب مشاركت تصريح كرد نقد جدي من به اين حزب آن است كه با رهبري و نظام تعامل درستي ندارد.
سعيد شريعتي عضو سابق جبهه مشاركت با سخنراني در بيست و هفتمين نشست سالانه دفتر تحكيم وحدت به ارائه تحليلي از وضع توازن قدرت سياسي در كشور پرداخت.
وي كه حدود يك ماه پس از انتخابات اخير رياست جمهوري بازداشت شده و پس از مدتي از زندان آزاد شد، با بيان اينكه از نظر فكري با مجموعه دفتر تحكيم احساس نزديكي مي كند افزود: اما از نظر من مأموريت و رسالت دفتر تحكيم از سال 78 به اين سو پايان يافته است.
شريعتي با اشاره به اينكه در ماه هاي اخير تجربه سياسي پرهزينه اي داشتيم عنوان كرد، حال مي توان اسم اين تجربه را بحران يافته گذاشت اما مسئله اصلي اين است كه چگونه مي توان ساختار سياسي را تحت چارچوبي حقوقي تعريف نمود.
وي با بيان اينكه اگر اين چارچوب حقوقي فراهم نشود هر كس تفسير خود را از قانون اساسي ارائه مي دهد ادامه داد: در جريان پس از انتخابات هم موسوي به عنوان يك چهره معترض خواستار اجراي قانون اساسي مي شود و هم نظام مي گويد قانون اساسي زيرپا گذاشته شده است.
شريعتي تصريح كرد: سه قالب اصلي قدرت در ايران وجود دارد؛ روحانيون، روشنفكران و نظامي ها.
وي با بيان اينكه تعادل در مناسبات آينده قدرت در ايران منوط به هم پيماني، همگرايي و به رسميت شناختن هر يك از اين سه قالب است افزود: بايد گرانيگاه اين قالب ها به رهبري منتقل شود كه در اين صورت صريح ترين شكل توازن ايجاد خواهد شد.
وي سپس به پرسش هاي دانشجويان پاسخ داد و نخستين سؤال مطرح شده درباره نقش غرب در تحولات كشور بود؛ شريعتي در اين باره گفت: هر كشوري در عرصه بين المللي به دنبال منافع حداكثري خود است و از همين رو بايد پرسيد منافع غرب در ايران امروز چيست؟ اين فعال سياسي همچنين تصريح كرد: غرب با محوريت آمريكا به دنبال جمهوري اسلامي ضعيف شده است.
بخش ديگري از اين جلسه به موضوع تغيير انديشه اصلاح طلبان پس از آنكه به زندان مي روند اختصاص يافت، شريعتي در اين باره گفت: چنين تغييري رخ نداده و من پيش تر هم همان حرف هايي را كه در دادگاه شهريور ماه مطرح كردم، زده بودم.
وي تأكيد كرد: من از همان ابتدا با ورود موسوي به انتخابات رياست جمهوري مخالف بودم اما به خواسته حزبم تن دادم و از او در انتخابات حمايت كردم.
شريعتي ادامه داد: وقتي رهبري نتيجه انتخابات را پذيرفت، پراگماتيسم سياسي اقتضا مي كرد به نتيجه تمكين كنيم.
اين عضو مستعفي حزب مشاركت در ادامه خاطرنشان كرد: همچنين نقد من به حزب مشاركت اين بود كه با رهبري تعامل درستي ندارد و انديشه حزب را از نسل اول به نسل هاي بعدي به طور صحيح منتقل نمي كند.