(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 20 اسفند 1388- شماره 19602
 

گفت وگو با فرمانده پروژه موج و طراح و سازنده بسياري از قطعات ناوشكن جماران توكل و فكر بدون شعار
دريادار دوم مهندس امير رستگاري، فرمانده كارخانجات نيروي دريايي: ناو هواپيمابر مي سازيم
گفت و گو با امير دريادار دوم فريبرز قادرپناه، فرمانده منطقه يكم دريايي جماران و غرور ايراني
نگاهي به تاريخچه ناوشكن ها
امير اشكان، فرمانده قرارگاه مقدم جنوب؛ وضعيت جنگي



گفت وگو با فرمانده پروژه موج و طراح و سازنده بسياري از قطعات ناوشكن جماران توكل و فكر بدون شعار

ناخدا علي غلامزاده فرمانده پروژه موج و طراح و سازنده بسياري از قطعات ناوشكن جماران است. اميد به آينده و عزم براي اجراي پروژه هاي عظيم تر را مي توان در نگاه و لحن كلامش خواند. كارهاي بزرگ سختي ها و موانع بزرگ هم دارد اما نتيجه اش هم همانقدر شيرين و دلچسب است. ناخدا قول پروژه اي ديگر را ظرف دو سال و نيم ديگر مي دهد و ما براي ديدن و ثبت آن روز پرافتخار، لحظه شماري مي كنيم.
¤چه شد كه به فكر ساخت ناوشكن افتاديد و در طراحي اين ناوشكن به صورت مهندسي معكوس عمل كرديد يا طراحي تيپ داشتيد؟
-ما مادر زادي طراح خلق نشديم ما از سالهاي جنگ شروع به ساخت برد الكترونيكي كرديم اين در حالي بود كه براي تهيه همين بردهاي الكترونيكي در قبل از انقلاب بايد دست به دامان خارجي ها مي شديم و بردهاي خراب را براي آنها مي فرستاديم تا يك برد نو براي ما بفرستند.
ما در ابتداي كار خودكفايي از مهندسي معكوس استفاده كرديم يعني قطعات روي برد را شناسايي كرديم و جايگذاري را انجام داديم و بعد فهميديم كه اين قطعات چرا در كنار هم قرار گرفته سپس توانستيم آن را كوچك كنيم و بعد به طراح تبديل شديم همينطور درباره ناوشكن كه از تجربياتمان استفاده كرديم و طراح شديم.
¤باتوجه به ويژگي هاي خاص اين ناوشكن به نظر مي رسد سطح اين كار بسيار بالاست رسيدن به اين توانايي ساخت و اتصال به شبكه صنعت و دانش كشور چگونه انجام شد؟
-اين مربوط به تجربيات 20 ساله ماست كه هر كدام از بخش ها را توليد كرده ايم و تجهيزاتي كه در طول اين مدت ساخته شده است، اكنون در اين ناومورد استفاده قرار گرفته است.
بسياري از اين تجهيزات جنبه تحقيقاتي داشت ولي با توجه به ساختار ارتش كه اجبار است كه كليه فعاليت هاي تحقيقاتي به صورت عملياتي درمي آيد، بسياري از اين پروژه ها در تعميرات ناوشكن هاي ديگر موجود در ارتش جايگزين شد و امتحان خود را پس داد و اكنون در اين ناوشكن نصب شده است. هنر ما اين بود كه اين دستگاه ها را به طوري در كنار هم قرار بدهيم كه با هم تداخل نداشته باشند و اختلال ايجاد نكنند و تداخل سيگنالي به وجود نيايد.
¤بسياري از دستگاهها ممكن است در شرايط خشكي بتوانند به خوبي عمل كنند ولي هماهنگي آنها با شرايط دريا اعم از رطوبت و تكانهاي شديد چگونه ممكن شد؟
- كارهاي زيادي در راستاي رفع اين معضل انجام شد چرا كه مي دانيد تا كسي ماهيگير نباشد با بهترين تجهيزات هم نمي تواند ماهي بگيرد، نياز دريا را هم كساني كه بر روي ناوها بوده اند حس مي كنند لذا با تعاملي كه برقرار شد، تجربياتمان را به صنعت و دانشگاهها منتقل كرديم.
¤ چقدر از حضور جوانان در اين پروژه استفاده كرديد؟
-علاوه بر حضور دانشجويان در طرح هاي پژوهشي اين پروژه، طراح اصلي اين پروژه يكي از فارغ التحصيلان دانشگاه نيروي دريايي است كه حدود 40 سال دارد كه از ستوان دومي (ليسانس) شروع كرده و اكنون هم درجه من است و عليرغم اصرار من به دليل تواضعش آفتابي نمي شود.
¤ آيا گره جدي هم در اين كار افتاد؟
- چند سال پيش بود كه هنوز نتوانسته بوديم چند قسمت مهم را بسازيم و آنچه تا آن مرحله پيش رفته بود در آب شور دريا در حال تخريب و از بين رفتن بود و با ساخت چندين و چند باره آن بخش ها جواب لازم را نگرفته بوديم، بكلي از همه جا قطع اميد كرديم و باكمك صنايع نيروي جواني آن بخشهايي را كه امروز به عنوان نقاط قوت هستند را ساختيم.
هميشه در اين پروژه سعي كرديم شعار ندهيم و نداديم، منطقي كار كرديم و به خدا هم توكل كرديم و حساب شده به جلو رفتيم.
¤ آيا اين اقدامات براي پروژه هاي ديگر هم كارايي دارند؟
- ما با استفاده از دانش همين ناو اگر ساير ناوها هم به مشكلي برخورد كنند آن مشكل را حل مي كنيم به طوري كه شافت ناوي كه خراب شده بود را به همين ترتيب تعمير كرديم يا بالعكس بسياري از قطعاتي كه در اين ناو به كار رفته قبلاً در ساير ناوهاي خودمان امتحان خود را پس داده بودند و اين يعني استفاده از تجربه.
¤ سخت ترين قسمت كار كجا بود؟
- سخت ترين قسمت كار هماهنگي كاركرد همه دستگاه ها با هم و به دست آوردن همه دقت هاي مورد نياز بود.
¤ ظاهراً سيستم برقي منحصر به فردي را براي اين ناو طراحي كرديد كمي درباره آن توضيح مي دهيد؟
- چهار نيروگاه كوچك داريم كه 590كيلو وات توليد برق مي كند و با توجه به كاربري جنگي اين ناو هر كدام از اين نيروگاهها به تنهايي مي توانند برق را تامين كنند و حتي قابل تجميع هم هستند و پس از توليد ولتاژها و يا حتي فركانسهاي مختلف را به مكان هاي مختلف مي رسانند.
¤ صحبت پاياني؟
- يك تجربه و يك نويد؛ تجربه من از زمان دانشجويي تا الان كه اين ناوشكن را ساخته ايم نشان مي دهد كه ما هر آنچه را ساختيم خارجي ها به راحتي خودشان اعلام كردند كه حاضرند به ما بدهند و حتي ارزان تر از قبل. نويد هم اينكه اميدواريم پروژه بعدي را در حدود 2 سال و نيم ديگر به نيروي دريايي ارتش تحويل دهيم.

 



دريادار دوم مهندس امير رستگاري، فرمانده كارخانجات نيروي دريايي: ناو هواپيمابر مي سازيم

اميدواريم كه بتوانيم ناو هواپيمابر هم بسازيم تا نه تنها در درياي عمان بلكه در اقيانوس هاي هند و اطلس و آرام هم ناوگان هاي قدرتمند ايران پرچم كشورمان را به اهتزاز درآورند.
فرمانده كارخانجات نيروي دريايي ارتش اين نويد را داد و ناوشكن جماران را اينگونه توصيف كرد:
ناوشكن جمهوري اسلامي جماران با طولي برابر 7/94 عرض 11 متر ارتفاع 6/7 و آبخوري در حدود 2/3 متر ناوشكني
سه منظوره است كه قابليت عمليات بر عليه هدف هاي سطحي، زير سطحي و هوايي را داراست و توانايي حمل بالگرد را دارد و در حاشيه اين ناوشكن يك فروند بالگرد AB212 نشسته از ويژگي هاي آن داشتن موشك هاي سطح به سطح و سطح به هواست.
از قابليت هاي اين ناوشكن اقدام بر عليه جنگ هاي الكترونيكي است چرا كه در نيروي دريايي كنترل و مديريت امواج الكترو مغناطيس از اهميت ويژه اي برخوردار است.
اين ناوشكن داراي يك سيستم متعادل كننده يا استابلايزر است كه توانايي ناوشكن در اقيانوس را به خصوص بالا مي برد اگر در درياهاي طوفاني قرار گرفت با استفاده از بالك هايي كه در زير ناوشكن قرار گرفته است و به وسيله يك جايگاه عمودي كنترل مي شود مي تواند تعادل واحد را حفظ كند تا واژگون نشود.
ناوشكن داراي سلاحهاي دفاع نقطه اي است و علاوه بر كارخانجات نيروي دريايي كه محوريت ساخت آن را برعهده داشت ولي بيش از120 مركز دانشگاهي، پژوهشي تحقيقاتي و صنعتي كشور درگير ساخت آن شدند زيرا براي ساخت ناوشكن به بسياري از علوم و فنون نياز داريم چرا كه اساساً يك ناوشكن يك شهر متحرك است و آنچه اعم از صنايع و امكاناتي كه در يك شهر به آن نياز داريم در اين ناوشكن هم نياز است لذا دانشي نياز دارد كه يك گستره عظيمي را در برمي گيرد به همين خاطر نيروي دريايي ظرفيت هاي كشور را به خدمت گرفت تا يك ناوشكن به روز را توليد كند.
در ساخت اين ناوشكن در بخش سازه از تعدادي از دكترهاي تحصيل كرده در رشته سازه هاي دريايي استفاده شده و افتخار داريم كه تكنولوژي ساخت سازه آن به روزترين تكنولوژي ساخت سازه است. ساخت سنتي ناوشكن ها به صورت يكپارچه است يعني تير اصلي كشتي گذاشته مي شود و سپس فريم ها به آن وصل مي شود و بعد از آن هم ورقه هايي را روي آن خم مي دهند اما اين ناوشكن در 29 بلوك مجزا ساخته شد كه 24 بلوك آن را بخش خصوصي و 5 بلوك را كارخانجات نيروي دريايي ارتش ساخت سپس همه بلوكها در كارخانجات نيرو دريايي به هم پيوست و بعد روسازه ها بر روي آن نصب شدند، تفاوت اين روش با روش سنتي در زمانبر بودن آن است و اميدواريم در فروندهاي بعدي اين بلوكهاي مجزا را با تجهيزات نصب شده بر روي آن به هم وصل كنيم تا با ايجاد يك خط توليد زمان ساخت را كاهش دهيم.
در بخش هاي الكتريكي و الكترونيكي هم به طور گسترده صنايع را به خدمت گرفتيم و در اين زمينه با پيشرفتهاي شگرفي كه صورت گرفته افتخار داريم كه كليه سيستم هاي مخابراتي و راداري و تمامي كدرها و دي كدرها و تمامي تجهيزات رايانه اي و پردازشگرهاي اين واحد رزمي به دست دانشمندان توانمند ايراني ساخته شده و مطمئنيم كه هيچ گونه نفوذ و رسوخي در زمان نبرد از سوي دشمن در داخل سيستم هاي ما صورت نمي گيرد چون تماما
بومي سازي شده است.
اين ناوشكن قابليت حمل موشكهاي سطح به سطح و سطح به هوا را دارد و در حال حاضر توانمندترين ناوشكن نيروي دريايي ارتش و توانمندترين محصول دريايي جمهوري اسلامي ايران است زيرا تمامي ناوشكن هاي كنوني ايران داراي يك سيستم موشكي هستند ولي اين ناوشكن داراي دو سيستم سطح به سطح و سطح به هواست و علاوه بر آن داراي سامانه مقابله با زيردريايي است و از بهترين امكانات مقابله با آن برخوردار است هم براي شناسايي و هم براي عمليات.
اين ناوشكن داراي يك سامانه گسترده از توپخانه است كه مي تواند در برابر هدفهاي سطح و هوايي و در ايجاد يك ديوار آتش به عنوان يك سپر نقطه اي بر عليه موشك هاي تهديد شونده بكار گرفته شود.
در اين ناوشكن سامانه هاي تعادلي ايجاد شده است كه اگر در اقيانوس كه به مراتب موج ها و طوفان هاي سهمگين تري از خليج فارس دارند حضور داشته باشد و سيستم تعادلي آن در كنار ناوشكن نصب شده تا حداقل كجي را به ناوشكن بدهد. در سيستم هاي راداري نيز از بهترين تجهيزات پردازشگر استفاده شده و با بالابردن دقت و رزولوشن رادارها و بكار گرفتن سيستم تحرك و رانش قدرتمند كه با ناوشكن هاي روز دنيا برابري مي كند، مي تواند با سرعت بسيار بالايي عمليات كند اين ناوشكن با توجه به تجربه جنگ تحميلي قابليت استفاده از برق در مكانهاي مختلفي را دارد.
از ديگر ويژگي هاي آن عرشه (دك) پرواز است كه توانمندي ويژه اي را به آن مي دهد، چرا كه داشتن بالگرد يك پشتوانه بزرگ براي ناو محسوب مي شود و ما در خاورميانه تنها كشوري هستيم كه به اين توانمندي دست پيدا كرده ايم كه مي توانيم ناوشكن بسازيم و اميدواريم در آينده اي نه چندان دور توليد انبوه اين ناوشكن ها را داشته باشيم.
به گفته فرمانده كارخانجات نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ما در حالي اين ناوشكن را ساخته ايم كه دو كشور در مجاورت ما ناوشكن ساخته اند و وقتي كاسه و بدنه آن را به آب دادند در يكي از كشورها به طور كامل كاسه برگشت و غرق شد و دومي كج شد چون ساخت شناور دانش بسيار بالايي نياز دارد و ما افتخار داريم وقتي جماران را به آب انداختيم نه تنها كج نشد بلكه الان كه بر روي آن قرار داريم نه لرزشي دارد و نه كجي دارد و نه حالت ناجوري دارد و بالاترين استانداردهاي بين المللي را داراست.
در ساخت كشتي دو نوع استاندارد داريم كه يكي غربي و يكي شرقي كه حداقل هايي را در بخش هاي سازه سلاح رانش و انتقال قدرت و... كه به بيش از 50 تخصص مختلف مي رسد را مشخص مي كند.
آنچه در دريا ساخته مي شود از نظر سخت كاري ماندگاري و كيفيت بايد استانداردي 4 تا 5برابر سيستم هاي زميني داشته باشد چرا كه تجهيزات دريايي به دليل عوامل بسيار مخربي مثل حرارت، رطوبت، خوردگي و ضربات ناشي از امواج كيفيت بسيار بالايي داشته باشند تا بتوانند بمانند و سالها خدمت كنند لذا ورود به اين حوزه را بسيار دشوار مي كند و محصولات توليد شده براي آن بايد استانداردهاي بالايي را دارا باشند.
صنعتگران ما براي ساخت تجهيزات در دريا آماده نشده بودند و دانشي داشتند كه براي مراكز ايستايي و ايستگاهي بود ولي وقتي اين عوامل مخرب دريا و وضعيت آن را شرح داديم زمان و انرژي زيادي برد و الفباي دريا را براي صنايع تعريف شد.
ما ايراني ها دانش پايه اي خوبي داريم و فقط بايد الفباي دريا را به آن اضافه مي كرديم تا شرايط حاكم بر دريا را تبيين كنيم كه اين امر زمانبر بود ولي در فروندهاي ديگر اين تاخير را نمي بينيم.
رستگاري معتقد است كه تجربيات 8سال دفاع مقدس و جنگ با نيروي دريايي عراق و جنگ با ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا در 29 فروردين سال 67 را در ساخت اين ناوشكن به كار بستيم.
به گفته وي نيروي دريايي سابقه بيش از 50 ساله دارد و رزم در دريا، حداقل هاي نيازمندي ها و اصولا استانداردهاي دريايي آشنا است اما در حوزه ساخت وارد نشده بود و تنها كاربري كرده بود و اين ناوشكن جماران نمايش توانمندي هاي ايرانيان در كاربري و توليد و ساخت است.
اين دلاور جنگ تحميلي مي گويد: ما در جنگ تحميلي تنها نيرويي بوديم كه بين نيروهاي ارتش و سپاه در ظرف 67 روز تكليف جنگ را در دريا يكسره كرديم.
وي در خصوص روند توليد اين ناوشكن هم اين روند را از پيروزي انقلاب مي داند و در تشريح آن چنين مي گويد: در زمان پيروزي انقلاب اسلامي نگاه نيروي دريايي از خارج از كشور به داخل برگشت و اين مرحله اول رشد ما بود در مرحله دوم تحريم و جنگ تحميلي بود كه ما را به انجام تعميرات و نگهداري واداشت مرحله سوم هم مرحله نوسازي و بهينه سازي واحدهاي موجود بود و سپس اين بلوغ شكل گرفت و ما از آن ابتدا وارد حوزه ساخت ناوشكن نشديم بلكه ساخت ناوچه ها را در دستور كار قرار داديم ناوچه نفربر را ساختيم و به بلوغ رسانديم ساخت ناوچه هاي موشك انداز را در دستور كار قرار داديم و الان سه ناوچه موشك انداز ايران در درياي مازندران از حوزه اقتصادي و منافع جمهوري اسلامي در اين آبها دفاع مي كنند و پس از آن رزم ناوها را ساختيم و اميدواريم كه بتوانيم ناوهواپيمابر هم بسازيم تا نه تنها در درياي عمان بلكه در اقيانوسهاي هند و اطلس و آرام هم ناوگانهاي قدرتمند ايران پرچم اين كشور را به اهتزاز درآورد.

 



گفت و گو با امير دريادار دوم فريبرز قادرپناه، فرمانده منطقه يكم دريايي جماران و غرور ايراني

فرمانده منطقه يكم دريايي مي گويد كه يكي از ماموريتهاي جماران گشت زني در آبهاي آزاد است ولي اگر كسي فكر حمله به سرش بزند با آن مقابله مي كند. اين ناوشكن چند خصوصيت ويژه دارد اول اينكه نو است دوم اينكه كاملا ايراني است سوم اينكه حس غرور ايراني بودن ما را به شدت تحريك كرده است و ثمره سالها تلاش ماست و مانند ساير واحدها مي توانند در خليج عدن هم مستقر شود.
به گفته وي خليج عدن كريدور اتصال شرق به غرب است و اين موضوع در ميان اقتصاددانان مطرح است كه كليد اقتصاد دنيا در شمال اقيانوس هند است و ناامني در اين مسير به اقتصاد دنيا آسيب مي رساند و ما به عنوان سرباز ملت شريف ايران افتخار مي كنيم كه امنيت اقتصاد را تامين كنيم و اگر قرار است جايي براي ما ناامن شود براي همه ناامن است.
وي در معرفي ناوشكن چنين مي گويد: ناوشكن جماران يك ناوشكن سه منظوره ضد سطحي ضد هوايي و
ضد زيرسطحي است. و اين ناوشكن نقطه اتصال خوبي بين متخصصين وصنايع كشور بود. همانطور كه فرماندهي معظم كل قوا فرمودند از توليد ناوشكن مهمتر ايجاد روحيه خودباوري و عزم ملي است.
به گفته قادرپناه نيروي دريايي به عنوان يك نيروي تجهيزات محور است كه حضرت آقا هم بر آن تاكيد داشتند به همين دليل بر روي نيروي انساني و آموزش تاكيد ويژه اي داريم و يكي از ماموريت هاي ما باز نگه داشتن خطوط مواصلاتي است و يكي ديگر از ماموريت هاي ما كنترل كشتي ها است و هر فعاليت كشورها را رصد مي كنيم و به آنها نشان مي دهيم كه ما هستيم.
وي معتقد است كه عليرغم تصور ناصواب غربيها و بخصوص آمريكا كه تلاش مي كنند كه بگويند فقط آنها هستند كه مي توانند امنيت را برقرار كنند بايد گفت كه ما مي توانيم امنيت را تامين كنيم و تا آخرين قطره خون از منافع كشور دفاع كنيم و پيام ما به كشورهاي ديگر پيام صلح و دوستي است همانگونه كه تاريخ ما نشان مي دهد كه در 200 سال گذشته ما به هيچ كشور حمله نكرده ايم و تنها در مواردي كه به ما حمله شده است به دفاع از خود پرداخته ايم.
همچنين او اعتقاد دارد كه تنگه هرمز هم به عنوان يك آبراه بين المللي و يكي از سه نقطه حساس در منطقه (تنگه مالاكا، باب المندب و هرمز) بسيار استراتژيك است و بستن تنگه يك بحث ناصواب است زيرا اين تنگه به اقتصاد دنيا تعلق دارد ولي اشراف ما بر اين تنگه به واسطه وضعيت خاص ايران بر سايرين برتري دارد. حضور ما در اين منطقه براي تامين امنيت است، ما در جنگ تحميلي بيش از 10 هزار كشتي را اسكورت كرديم كه كمتر از 10 فروند مورد اصابت قرار گرفتند.
قادرپناه در خصوص مرزبندي هاي دريا هم اضافه مي كند: در دريا چند مرز وجود دارد، آبهاي سرزميني كه تا فاصله
12 مايل از خط جزر و مد سرزميني تعيين شده و معادل حدود 23 كيلومتر است محدوده حريم سرزمين ماست و هيچ كشتي نظامي حق ورود به اين مرز را بدون كسب اجازه ندارد ولي كشتي هاي تجاري مي توانند عبور بي ضرر انجام دهند به شرط اينكه لنگر نكنند و فعاليتي نداشته باشند بعد از اين مرز سرزميني محدوده نظارت را داريم و سپس به آبهاي آزاد وارد مي شويم كه در اين آبها همه مي توانند فعاليت كنند و به اين ترتيب ما با همه كشورهايي كه ساحل دارند همسايه ايم به طور مثال ما با آمريكا همسايه ايم چرا كه به محض اينكه پا را از اين 12 مايل بيرون مي گذاريم با آنها هم مرز مي شويم به همين دليل است كه نيروي دريايي يك نيروي ديپلماتيك شمرده مي شود و برخلاف ساير نيروهاي نظامي كه كارشان محصور به مرز مي شود كارش بعد از مرز آغاز مي شود و اين ويژگي خاص است كه فرماندهي كل قوا اين نيرو را نيروي راهبردي مي خوانند.

 



نگاهي به تاريخچه ناوشكن ها

تاكتيك هاي ناوشكن هاي اوليه
هدف اوليه ناوشكن ها محافظت در برابر ناوچه هاي اژدرافكن بود اما نيروهاي دريايي بلافاصله سرعت و انعطاف آنها را به عنوان كشتي هاي چندمنظوره مورد توجه قرار دادند. دريابان «بالدوين واكر» وظايف ناوشكن ها را براي نيروي دريايي سلطنتي انگليس چنين مشخص كرد:
- پيشگيري محافظتي حمله احتمالي كشتي هاي اژدرافكن دشمن
- جستجوي ساحل دشمن در مكانهايي كه امكان عبور ناوگان وجود دارد
- ديدباني بندر دشمن به منظور ايجاد تزاحم در فعاليت اژدرافكن هاي دشمن و جلوگيري از پاسخگويي آنها
- حمله به ناوگان دشمن
اولين استفاده مهم از يك ناوشكن درحمله ويران كننده ژاپن به ناوگان روسيه در بندر آرتور (Artur) بود. اين حمله در آغاز جنگ روسيه ژاپن 1904صورت گرفت. سه دسته ناوشكن به ناوگان روسيه در بندر حمله كردند و پس از آتشباران 18 اژدرافكن به دو كشتي جنگي روسيه به شدت آسيب رساندند.
ناوشكن ها و جنگ جهاني اول
در طي جنگ جهاني اول گرايش دولتها به سمت و سوي ساخت ناوشكن هاي بزرگ تر با تسليحات سنگين تر بود. تعدادي از فرصت هاي حاصله براي شليك به سمت كشتي هاي جنگي غول پيكر در جنگ جهاني اول از بين مي رفت زيرا ناوشكن ها تمام اژدرهاي خود را در اولين رگبار استفاده مي كردند. كلاس هاي انگليسي «V»و W» كه در اواخر جنگ روي كار آمدند براي حل اين مشكل از دو سكوي سه اژدري در ناوشكن هاي خود استفاده كردند.
نوآوري جديد ديگر توسط كلاس Fubuki ي ژاپني ها و با «نوع ويژه» وارد عرصه كشتي سازي شد. اين ناوشكن درسال 1923 طراحي و در 1928 تحويل داده شد. اولين تمركز در طراحي آن بر روي تسليحات بود. 6 تفنگ پنج اينچي و سه سكوي سه اژدري. مجموعه جديد كلاس ناوشكن ها داراي برجك هايي بود كه به منظور دفاع در برابر حملات هوايي طراحي شده بودند. در اين مدل از اژدر نوع 93، با سوخت اكسيژن و طول 61 سانتيمتر استفاده شده بود. كلاس «Hatsuharu» كه درسال 1931 طراحي شد و تسليحات اژدري را بهبود بخشيد. بدين ترتيب كه مدت گلوله گذاري مجدد را با نزديك كردن ذخيره اژدرها به 15 دقيقه رساند.
عملكرد ايتاليايي ها در مديترانه براي ساخت رزمناو هاي سبك و بسيار سريع مانند كلاس «Condottieri» فرانسوي ها را برآن داشت تا طرح هاي جديدي را در ساخت ناوشكن ارائه كنند. فرانسوي ها علاقه زيادي به ناوشكن هاي بزرگ داشتند، همانند كلاس «Chacal» درسال 1922 و با وزن بيش از 2000 تن كه تفنگ هاي 130ميليمتري را حمل مي كرد.
كشور آلمان در حدود سال 1930، تحت برنامه تسليحات هيتلر، مجددا رو به ساخت ناوشكن آورد. آلماني ها نيز به ساخت ناوشكن هاي عظيم الجثه علاقه داشتند اما شروع كارشان با مدل 1934 بود كه بيش از 3000 تن وزن داشت. يعني چيزي معادل كشتي هاي كوچك، ناوشكن هاي آلماني همچنين از ماشين آلات بخار فشارقوي استفاده مي كردند كه بيشتر برايشان مشكلات مكانيكي به بار مي آورد.
هنگامي كه تجديد تسليحات آلمان و ژاپن فاش شد. نيروهاي دريايي انگليس و آمريكا بر روي ناوشكن هايي تمركز كردند كه ابعادشان كوچكتر اما تعدادشان بيشتر از كشورهاي ديگر باشد. انگليسي ها كلاس هاي A و B را با وزن 1400 تن ساختند كه داراي چهار عدد تفنگ 119 ميليمتري و هشت سكوي پرتاب اژدر بودند. آمريكايي ها نيز در سال 1938 كلاس «Benson» را با ابعاد مشابه طراحي كردند كه داراي پنج تفنگ پنج ميليمتري و 10 عدد سكوي پرتاب اژدر بود.
جنگ دوم جهاني
با شروع جنگ جهاني دوم تهديد مجدداً شروع شد. زيردريايي ها موثرتر عمل مي كردند و هواپيماها نيز از سويي تبديل به بخش مهمي از جنگ دريايي شده بودند. در نتيجه ناوشكن ها نيز براي مبارزه با اهداف جديد ضعيف بودند. لذا به تفنگ هاي ضدهوايي و رادار تسليحات ضد زيردريايي مجهز شدند. ناوشكن ها بزرگتر و چندمنظوره شده بودند. تلفات نيز در ناوشكن ها به اوج رسيده بود. همين امر باعث شد كه ضددريايي هاي ارزان تر و كوچكتر مانند رزمناو كوچك (Corvettes) و ناو فريگت توسط نيروي دريايي انگليس و آمريكا ساخته شوند.
دوران پس از جنگ
در اواخر سالهاي 1940 تا 50 تعدادي از ناوشكن هاي غيراتمي كه در دوران جنگ ساخته شده بودند تكميل شد. اين كشتي ها از ناوگان دوران جنگ كاملا بزرگتر با تفنگ هاي كاملا اتوماتيك، ماشين آلات واحد، رادار، سونار (ردياب صوتي) و سلاح هاي ضد زيردريايي مانند بودند. بعنوان مثال كلاس Daring بريتانيا، كلاس
For restSherman آمريكا و كلاس Kotlin شوروي. ظهور موشك هاي ضدهوايي و موشك هاي زمين به زمين مانند Exocet در اوايل حدود سال 1960 جنگ هاي دريايي را تغيير داد. ناوشكن هاي موشك انداز (موشك هدايت شونده) براي حمل اين سلاح ها طراحي شدند تا در برابر تهديدهاي هوايي، زيردريايي و سطحي از ناوگان محافظت كنند. براي مثال مي توان به كلاس Kashin از شوروي، كلاس County از بريتانيا و كلاس Charles FAdams از آمريكا اشاره كرد.
ناوشكن هاي مدرن
ناوشكن هاي اخير انگليس داراي وزن جابجايي حدود 5000 تن هستند و به تركيبي تفنگ ها و موشك ها مسلح مي باشند مانند تفنگ هاي «MK8» 114 ميليمتري، موشك هاي دريايي «Dart» تفنگ هاي مسافت نزديك 20 ميليمتري، سيستم تسليحاتي «CIWS» و همچنين سكوي هاي پرتاپ اژدر.
نيروي دريايي ايتاليا اخيرا از هر دوي ناوشكن هاي كلاس «Orizzonte» و «luigi Durand de la Penne» استفاده مي كند.
نيروي دريايي كانادا نيز ناوشكن كلاس «Iroquois» را به كار انداخته است، اين ناوشكن داراي چهار هليكوپتر، ضدهوايي، و ناوشكن هاي موشك انداز است. اين ناوشكن اولين كشتي نظامي كانادايي است كه نيروي آن توسط توربين گاز تأمين مي شود و داراي دو توربين است، يكي براي تأمين نيروي دريانوردي و ديگري براي افزايش سرعت ناگهاني با 54 كيلومتر در ساعت (چنين آرايشي را COGOG مي نامند)، آمريكايي ها با الهام از طراحي كلاس «Iroquois» دست به ساخت كشتي كلاس «Spruance» زدند.
نيروي دريايي هند سه ناوشكن كلاس «Delhi» را به كار انداخته است. اين كشتي ها مسلح به موشك هاي «35 Kh-» هستند كه داراي برد هدف 130 كيلومتر مي باشد. سيستم دفاع موشكي «Barak» بر روي كلاس «Delhi» نصب شده است و به زودي بر روي ديگر كشتي ها نيز نصب خواهد شد. اين ناوشكن ها همچنين راكت هاي «RBU-6000» را به عنوان ضد زيردريايي حمل مي كنند و داراي پنج عدد سكوي پرتاپ اژدر 533 ميليمتري مي باشند كه مي تواند «SET-65E» اژدر نوع 65-53 را پرتاپ كند. اين ناوشكن ها قادر به حمل دو هليكوپتر هستند.
اخيرا نيروي دريايي ارتش چين با وجود ناوشكن كلاس «Sovremenny» سفارش تعدادي ناوشكن جديد را داده است. اين سه ناوشكن، با نام هاي كلاس «Luyang»، «Luyangll» و «Luzhou» از سال 2003 مورد استفاده قرار گرفته اند. دو تاي آخري مسلح به موشك هاي دفاعي راه دور، « 9 HQ-» از نوع بومي و «300 -S» روسي هستند.
در نيروي دريايي آمريكا ناوشكن ها به عنوان محافظ ناوگان جنگ، گروه هاي مبارزه سطح آب، گروه هاي زميني خاكي و گروه هاي تجديد تداركات و سوخت مورد استفاده قرار مي گيرند. ناوشكن هايي كه اخيرا مورد استفاده آمريكا قرار دارند شامل كلاس «Arleigh Burke» هستند.
ناوشكن هاي نسل آينده
سري ناوشكن هاي چند كاره «DD21» و يا «Zumwalt» كه جديدا (DDX نيز نا ميده مي شود، در سال 0201 براي خدمت به نيروي دريايي آمريكا وارد عمل خواهند شد تا جايگزين ناوشكن هاي «Sprunace»، كه در نوامبر 5200 بركنار شدند، شوند. برخلاف سري هاي قبلي، مأموريت اصلي «DD21» مهيا كردن پشتيباني براي حمايت از نيروهاي زميني است. اين كلاس داراي جثه بزرگ تر و وزن بيشتر نسبت به ناوشكن هاي قديمي است. سيستم تسليحاتي آن بسيار پيشرفته و سيستم انرژي آن كاملا يكپارچه است، اگرچه برنامه ساخت آن متعاقبا به دو كشتي كاهش يافته است و حداكثر براي سه كشتي سرمايه گذاري شده است. با بركناري كلاس «Spruance»، اين نيروي دريايي كلاس «Arleigh Burke» را به خدمت گرفت كه داراي توانايي هاي ضد زيردريايي پيشرفته است.
كشور كانادا طي يك پروژه جايگزيني با صرف هزينه 2/5 ميليارد دلار اقدام به تعويض ناوشكن هاي كلاس «Lroquois» كرده است كه وظيفه اصلي آن پدافند هوايي منطقه مي باشد. اگرچه اين پدافند قبلا وجود نداشته اما امروزه نيروي دريايي كانادا پدافند وسيع هوايي منطقه را از قابليت هاي مركزي نيروي دريايي خود مي داند. هنگامي كه اين پروژه شروع شد، انتظار مي رفت ناوشكن هاي كانادايي تا سال 5200 نياز به تعويض داشته باشند اما حالا به نظر مي رسد تا سال 0201 مشغول به خدمت هستند. بخشي از اين طرح جايگزيني شامل ناوشكن هاي كلاس «Province» بود كه موسوم به پاسداران دريايي هستند، اما اين كار محدود به سيستم رادار فازبندي شده اي است كه
سه بعدي و چندكاره است و هم اكنون در نيروي دريايي هلند و آلمان مشغول به بهينه سازي مي باشد كه به آن «رادار فازبندي شده فعال» مي گويند.

 



امير اشكان، فرمانده قرارگاه مقدم جنوب؛ وضعيت جنگي

از لحظه خروج و جدا شدن از اسكله همه نيروها مانند زمان جنگ در حالت هوشياري كامل قرار مي گيرند تا آسيب ديدگي هاي احتمالي را نداشته باشيم.
براي كساني كه در دريا حضور نداشته اند سخت است كه دريا را حس كنند جدا شدن ما از اسكله و به سمت دريا آمدن محدوديت هاي فراواني دارد اين مانور بسيار سخت است حتي عبور از همين كانال ابتدايي خروجي از حوضچه موج شكن اسكله زيرا به عنوان مثال اين كانال كه عرضي حدود 300 متر دارد از هر طرف 50 متر داراي شيب است كه قابليت كشتي راني ندارد پس عمق مناسب براي مانور در آن 150 متر است و ورود ناو به آن بايد درحالت هوشياري كامل و آمادگي صددرصدي همه خدمه و اجزا از موتور تا رادارها باشد حتي بايد لنگر ناو هم آماده باشد تا اگر به طور ناگهاني برق كشتي از كار افتاد و يا موتورها خراب شد و يا هر اتفاق ناگوار ديگري افتاد، در لحظه بتوان با استفاده از لنگر ناو را نگه داشت.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14