(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 22 اسفند 1388- شماره 19603
 

بي بصيرتي ؛ مانع بزرگ در ك راه صحيح در روز فتنه

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




بي بصيرتي ؛ مانع بزرگ در ك راه صحيح در روز فتنه

مهم اين است كه انسان بداند كه در حوادث فتنه گون
چه كار بايد بكند
همه ملاحظه كرديد، كشور در برهه اي از زمان در معرض يك آزمون سياسي بسيار تعيين كننده اي قرار گرفت و همان طور كه بعضي از دوستان اشاره كردند، هاضمه نظام و كشور توانست حوادث را در درون خودش هضم كند و فائق بيايد. من قبلاً هم گفتم، بروز چنين حوادثي براي ما هيچ خلاف انتظار نيست. يعني حالا اگر تعبير دقيق تري بخواهم بكنم، «چندان» نگوئيم «هيچ» خلاف انتظار نيست. يعني تا حدود زيادي انتظار حوادثي از اين قبيل هست ... آنچه كه مهم است اين است كه يك انسان با شرف، مؤمن، معتقد به اهداف والاي جمهوري اسلامي، بداند كه در اين جور حوادث چه كار بايد بكند؛ اين، مهم است. اين، آن چيزي است كه مخاطبه من با شما دانشگاهيان را در اين مسئله خاص الزامي مي كند.
نقش افسران و فرماندهان مقابله با جنگ نرم
در چند روز پيش هم كه جوان هاي دانشجو اينجا بودند - حسينيه همين طور كه حالا اجتماع هست، اجتماعي بود از جوان ها - به آنها گفتم كه ما با جنگ نرم، با مبارزه نرم از سوي دشمن مواجهيم، كه البته خود جوانها هم همين را مي گفتند؛ مكرر قبل از اينكه بنده بگويم، آنها هم مي گفتند و همه اين را مي دانستند. آني كه من اضافه كردم اين بود كه گفتم: در اين جنگ نرم، شما جوانهاي دانشجو، افسران جوان اين جبهه ايد. نگفتيم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است كه به او بگويند پيش، برود جلو؛ عقب بيا، بيايد عقب. يعني سرباز هيچگونه از خودش تصميم گيري و اراده ندارد و بايد هر چه فرمانده مي گويد، عمل كند. نگفتيم هم فرماندهان طراح قرارگاه ها و يگانهاي بزرگ، چون آنها طراحي هاي كلان را مي كنند. افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل مي كند، هم صحنه را درست مي بيند؛ با جسم خود و جان خود صحنه را مي آزمايد. لذا اينها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش اين است. حقيقتاً افسران جوان، فكر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم مي بينند، در چهارچوب هم كار مي كنند. خوب، با اين تعريف، استاد دانشگاه چه رتبه اي دارد؟ اگر در زمينه هاي مسائل اجتماعي، مسائل سياسي، مسائل كشور، آن چيزهائي كه به چشم باز، به بصيرت كافي احتياج دارد، جوان دانشجوي ما، افسر جوان است، شما كه استاد او هستيد، رتبه بالاتر افسر جوانيد؛ شما فرماند ه اي هستيد كه بايد مسائل كلان را ببينيد؛ دشمن را درست شناسائي بكنيد؛ هدفهاي دشمن را كشف بكنيد؛ احياناً به قرارگاه هاي دشمن، آنچناني كه خود او نداند، سر بكشيد و بر اساس او، طراحي كلان بكنيد و در اين طراحي كلان، حركت كنيد. در رتبه هاي مختلف، فرماندهان بالا اين نقشها را ايفا مي كنند.
به دانشجويان توان و نشاط كار بدهيد
خوب، حالا استادي كه بتواند اين نقش را ايفا كند، آن استاد شايسته حال و آينده نظام جمهوري اسلامي است. توقع از اساتيد محترم اين است، جوانهاي تان را توجيه كنيد. منظورم اين نيست كه بنشينيد زيد و عمرو سياسي را برايشان معرفي كنيد. نه، اصلاً من موافق هم خيلي نيستم. اسم آوردن از زيد و عمرو و بكر و ... اين چيزها، كمكي به حل مشكل نمي كند. به اينها قدرت تحليل بدهيد، به اينها توان كار و نشاط كار بدهيد. چه جور؟ با اميد دادن؛ با اميد بخشيدن. فضاي كلاس را، فضاي محيط درس و دانشگاه را فضاي اميد كنيد؛ اميد به آينده. بدترين بلائي كه ممكن است بر سر يك نسل در يك كشور بيايد، نااميدي است، يأس است. اينكه مي گويند: آقا! چه فايده دارد؟ فايده اي ندارد. اين روحيه «فايده اي ندارد» - يأس از آينده - سم مهلك همه ي فعاليت هاست؛ چه فعاليتهاي اجتماعي و سياسي، چه حتّي فعاليتهاي علمي، فعاليتهاي پژوهشي ... اميد، آن نيروي عظيمي است كه انسان را پيش مي برد. جوان ما را نااميد كنند از كشورش، از انقلابش، از آينده اش، از دولتش، از دانشگاهش، از آينده علمي اش، از آينده شغلي اش. اين خيلي مضر است. اين كاري است كه تو برنامه هاي دشمنان ما و مخالفين نظام وجود دارد. به نظر من يكي از كارهاي اساسي اين است. محيط را براي دانشجو، محيط نشاط، محيط اميد، محيط حركت به جلو قرار دهيد.
وظيفه مجموعه ي فرهنگي و ادبي و هنري، بلاغ و تبيين است
اين حركت عظيمي كه با انقلاب اسلامي شروع شد، يك حركت تمام شده نيست؛ مطلقاً تمام شده نيست، آن حركت ادامه دارد. هميني كه حالا معمول شده كه در بيان ها و در تلويزيون و توي تبليغات و توي دادگاه و توي زبان همه، مي گويند: جنگ نرم؛ راست است، اين يك واقعيت است؛ يعني الان جنگ است. البته اين حرف را من امروز نمي زنم، من از بعد از جنگ - از سال 67 - هميشه اين را گفته ام؛ بارها و بارها. علت اين است كه من صحنه را مي بينم؛ چه بكنم اگر كسي نمي بيند؟! چه كار كند انسان؟! من دارم مي بينم صحنه را، مي بينم تجهيز را، مي بينم صف آرايي ها را، مي بينم دهان هاي با حقد و غضب گشوده شده و دندان هاي با غيظ به هم فشرده شده عليه انقلاب و عليه امام و عليه همه اين آرمان ها و عليه همه آن كساني كه به اين حركت دل بسته اند را؛ اينها را انسان دارد مي بيند، خب چه كار كند؟ اين تمام نشده. چون تمام نشده، همه وظيفه داريم. وظيفه مجموعه فرهنگي و ادبي و هنري هم وظيفه مشخصي است: بلاغ، تبيين؛ بگوييد، خوب بگوييد. من هميشه تكيه بر اين مي كنم: بايستي قالب را خوب انتخاب كنيد و هنر را بايستي تمام عيار توي ميدان بياوريد؛ نبايد كم گذاشت، تا اثر خودش را بكند.
نخبگان نگذارند حركت علمي در كشور كند شود 29/6/1388
بر روي يك نقطه بخصوص هم تاكيد مي كنم در ميان كارهائي كه بايد انجام بدهيم و آن نقطه، علم است. چند سالي است كه حركت علمي در كشور آغاز شده است. نخبگان نگذارند اين حركت كند شود يا خداي ناكرده متوقف شود؛ پيش برويد. حوزه و دانشگاه در اين مورد مسئوليت سنگيني دارند. استاد و دانشجو همه مسئوليت دارند. راه علم را بايد دنبال كنيد. اگر ملتي نتواند در ميدان علم و پيشرفت علمي و خط شكني علمي پيشرفت كند، كلاهش پس معركه خواهد ماند.
اگر مي بينيد كساني آگاهانه، بي پروا در دنيا ظلم آشكار مي كنند، اين به پشتوانه علمشان هست. علم است كه براي آنها ثروت به وجود آورده است، قدرت سياسي به وجود آورده است، نفوذ در دنيا و در مناطق گوناگون عالم به وجود آورده است. كليد پيشرفت، علم است. نگذاريد حركت علمي متوقف بشود.
نخبگان و جريانات سياسي با خطوط دشمن
با بصيرت مواجه بشوند
بايد بصيرت داشت. آنچه كه انسان از نخبگان جامعه و جريانات سياسي و گروه هاي سياسي انتظار دارد، اين است كه با اين حوادث، با اين خطوط دشمن، با بصيرت مواجه بشوند؛ با بصيرت. اگر بصيرت وجود داشت و عزم مقابله وجود داشت، خيلي از رفتارهاي ما ممكن است تغيير پيدا بكند؛ آن وقت وضعيت بهتر خواهد بود. بعضي از كارها از روي بي بصيرتي است.
وظيفه داريم بصيرت خودمان را در مسائل گوناگون تقويت كنيم
دشمن انواع و اقسام كار را مي كند؛ انواع و اقسام فعاليت را مي كند؛ عمده هم امروز به گمان من، هدف و آماج توطئه هاي دشمن، خواص است؛ آماج دشمن، خواص است. مي نشينند طراحي مي كنند تا ذهن خواص را عوض كنند؛ براي اينكه بتوانند مردم را بكشانند؛ چون خواص تأثير مي گذارند و در عموم مردم نفوذ كلمه دارند. به نظر من يكي از وظائف اصلي امروز ما و شما، همين است: ما بصيرت خودمان را در مسائل گوناگون تقويت كنيم و بتوانيم ان شاءاللّه بصيرت مخاطبان و مستمعان خودمان را هم زياد بكنيم... اين را هم عرض بكنيم؛ بعضي ها در فضاي فتنه، اين جمله «كن في الفتنه كابن اللّبون لا ظهر فيركب و لا ضرع فيحلب» را بد مي فهمند و خيال مي كنند معنايش اين است كه وقتي فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بكش كنار! اصلاً در اين جمله اين نيست كه: «بكش كنار». اين معنايش اين است كه به هيچ وجه فتنه گر نتواند از تو استفاده كند؛ از هيچ راه. «لا ظهر فيركب و لا ضرع فيحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب بايد بود.
در فتنه همه بايستي روشنگري كنند
در جنگ صفين ما از آن طرف عمار را داريم كه جناب عمار ياسر دائم - آثار صفين را نگاه كنيد - مشغول سخنراني است؛ اين طرف لشكر، آن طرف لشكر، با گروه هاي مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود ديگر؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند؛ فتنه عظيمي بود؛ يك عده اي مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگري بود؛ اين طرف مي رفت، آن طرف مي رفت، براي گروه هاي مختلف سخنراني مي كرد - كه اينها ضبط شده و همه در تاريخ هست - از آن طرف هم آن عده اي كه «نفر من اصحاب عبد اللّه بن مسعود ...« هستند، در روايت دارد كه آمدند خدمت حضرت و گفتند: «يا اميرالمؤمنين - يعني قبول هم داشتند كه اميرالمؤمنين است - انّا قد شككنا في هذا القتال»؛ ما شك كرديم. ما را به مرزها بفرست كه در اين قتال داخل نباشيم! خوب، اين كنار كشيدن، خودش همان ضرعي است كه يحلب؛ همان ظهري است كه يركب! گاهي سكوت كردن، كنار كشيدن، حرف نزدن، خودش كمك به فتنه است. در فتنه همه بايستي روشنگري كنند؛ همه بايستي بصيرت داشته باشند.
ب) وظايف مسئولين
مشكلات فرهنگي را در رديف هاي آخر بودجه اي قرار ندهيم
21/9/1368
در كار فرهنگي نبايد مسأله پول و بودجه ، يك مشكل عمده به حساب آيد. به اين معنا كه مشكلات و نقايص فرهنگي را در رديف نيازهاي بودجه و در آخرهاي ليست قرار ندهيم ؛ بلكه در اول هاي ليست ـ اگر نگوييم در رديف اول ـ قرار بدهيم . اگر درست فكر بكنيم ، اين به صرفه اقتصادي مملكت هم است . يعني از اين كه بودجه و امكانات بيشتر را به كارهاي فرهنگي ـ بخصوص فرهنگ آموزشي ـ متوجه كنيم ، كشور زيان نخواهد كرد؛ زيرا كه خود اين ، براي آينده كشور توليد امكانات مي كند... اين قسمت را از اين جهت مطرح كردم كه اگر ما امروز بودجه ارزي و يا ريالي را به كار فرهنگي متوجه مي كنيم ، بايد توجه نماييم كه اگرچه ممكن است در كوتاه مدت ، اين بودجه به درد كارهاي اقتصادي و گردش امور اقتصادي كشور ما نخورد، اما در اندكي بعد از كوتاه مدت ـ نه اين كه در بلند مدت زياد ـ عايديش فورا به خود ما برمي گردد؛ مثل همين مسأله انتشارات و كاغذ، كه ما بايد بتوانيم كتاب و نشريه علمي و امثال اينها را در اختيار داشته باشيم . بايد كاغذ را در اختيار دستگاههاي فرهنگي گذاشت تا بتوانند اين كار مهم را انجام بدهند. اين ، يك مسأله است كه در نگرش به عرصه فرهنگي كشور، ما بايد به تربيت نيروي انساني توجه كنيم .
امروز، سرباز اين نبرد شماييد 12/2/1369
تا مسؤولان فرهنگ كشور و كارگزاران امور فرهنگي در هر سطحي و شما فرهنگيان عزيز ـ اعم از معلم و دانشجو و روحاني و طلبه و مدرستان ، تا دانش آموزتان و تا كساني كه در بيرون اين نظام آموزشي كشور مشغول كارند ـ احساس كنيد كه امروز، سرباز اين قضيه شماييد و بدانيد كه چگونه دفاع خواهيد كرد و چه كاري انجام خواهيد داد.
مقابله با تهاجم فرهنگي غرب بايد در صدر برنامه هاي
رسانه هاي عمومي قرار گيرد 2/7/1370
معارضه شايسته با تهاجم فرهنگي غرب در ابعاد مختلف ، بايد در صدر برنامه هاي رسانه هاي عمومي قرار گيرد.
اجازه منزوي شدن عناصر مومن خودي را ندهيد 21/5/1371
در مقابل تهاجم، عناصر مؤمن خودي مي توانند بايستند. عناصر مؤمن خودي را، هرجا كه هستند، گرامي بداريد. حرف من، اين است! من به مسئولين فرهنگي كشور، از وزارت آموزش و پرورش تا وزارت ارشاداسلامي، تا سازمان تبليغات اسلامي، تا بقيه مؤسسات و بنگاههاي فرهنگي كشور، عرض مي كنم: به عناصر خودي تكيه كنيد. منظور من اين نيست كه اگر كسي، جوان انقلابي نيست، دستش را بگيريد بگذاريدش بيرون. نه! چه كسي چنين چيزي را مي گويد؟ اصلاً منطق اسلام كه اين نيست؛ منطق انقلاب كه اين نيست! ميدان بدهيد. به همه ميدان بدهيد. هركس كه مي خواهد براي اين ملّت كار كند، كار كند. من مي گويم اجازه منزوي شدن عناصر خودي را ندهيد.
براي مقابله با تهاجم فرهنگي به نيروهاي مؤمن در محيط هاي فرهنگي تكيه شود 21/5/1371
من مي گويم: اگر مي خواهيد هنر اين كشور رشد و اعتلا پيدا كند، به هنرمند جوان مؤمن تكيه كنيد. او مي تواند از اسلام و از انقلاب و از اين كشور دفاع كند. و الّا آن كارگردان يا تهيه كننده اي كه وقتي دارد فيلم را مي سازد، از پيش دارد فكر مي كند كه «اين نكته را در اين فيلم خواهم گنجاند، تا يكي از پايه هاي اعتقادي اين نظام را هدف قراربدهم» كه از اسلام و انقلاب دفاع نمي كند! با زبان خاص فيلم و با همان شكلي كه در فيلم امكان دارد، كار خودش را انجام مي دهد. يعني اكتفا نمي كند به اينكه به انقلاب كمك نكند. فيلم مي سازد براي اينكه به انقلاب حمله كند! از اول كه دارد اين فيلم را مي سازد، يا اين داستان را مي نويسد، هدفش اين است كه كارايي نظام اسلامي را زير سؤال ببرد، و بگويد: «اين نظام اسلامي، كارايي ندارد.«از اولي كه دارد اين مقاله را مي نويسد يا اين اثر هنري را توليد مي كند، هدفش اين است كه نشان بدهد اين دولت كارايي ندارد؛ توان اداره ندارد. اين، درحال خدمت به مصالح اين كشور است يا درحال خيانت؟ به اين مي شود تكيه كرد!؟ معلوم است كه نمي شود تكيه كرد! ما البته تصميم نگرفته ايم كساني را كه خيال كرده ايم خدمت نمي كنند يا خيانت مي كنند، يكي يكي به قانون معرفي كنيم. نه! هنوز خيلي كارها در اين كشور در زمينه فرهنگي وجود دارد كه بايد انجام بگيرد. منظورم اين است كه در محيط هاي فرهنگي، به نيروهاي مؤمن تكيه شود. اينها سدي در مقابل تهاجم فرهنگي هستند.
در برابر تهاجم تبليغاتي دشمن چه كار كرده ايد؟! شما مسؤوليد
به نقش رسانه ها توجه كنيد 19/4/1379
من به بعضي از مسؤولان تبليغاتي كشور بارها گفته ام، آن روزي كه شما توان و استعداد مقابله با تهاجم تبليغاتي دشمن را داشته باشيد، آن كسي كه بيش از ديگران ميدان دار تكثر مطبوعات و روزنامه ها و كتاب و فيلم و غيره باشد، بنده هستم؛ اما شما بگوييد ببينم در مقابل آن فيلمي كه پايه هاي فرهنگ مردم، اعتقاد مردم، دين مردم، روحيه انقلابي و ايثار و شهادت را در مردم متزلزل مي كند - كه نه يكي، نه دو تا، نه ده تاست - شما چند فيلم ساخته ايد؟! اين جاست كه من احساس خطر مي كنم. البته كار اساسي و بلندمدت اين است كه براي توليد آنچه كه خوب است، فكر كنيم؛ اما تا آنچه خوب است به ميدان بيايد، من نمي توانم قبول كنم و بپذيرم كه اين سيل لجن بيايد و جوان و كودك و قشرهاي مختلف را در خودش غرق كند. از تمام شيوه هاي دشمن شادكن و دشمن آموز براي مقابله ي با تفكر انقلاب استفاده بشود؛ اگر كسي هم مخالفت و مقابله كند، فوراً انگ و تهمت بخورد! اين كه آزادي نشد؛ اين كه عاقلانه و خردمندانه نيست؛ اين كه مديريت كشور نيست. شما مسؤوليد به نقش رسانه ها توجه كنيد؛ اين بسيار بسيار مهم است. حساسيت بر روي نقش رسانه هاي مكتوب و روزنامه ها - بخصوص در شرايط كنوني ما - بسيار مهم است. با اين تصويري كه عرض كردم، مشخص مي شود كه آنها چه قدر مي توانند به نفع دشمن نقش ايفا كنند.
مسؤولان جمهوري اسلامي حق ندارند با كساني كه مي خواهند عليه منافع مردم اقدام كنند، مماشات كنند 9/12/1379
جمهوري اسلامي و مسؤولان آن بعد از اين نه حق دارند و نه تصميم دارند كه در مقابل كساني كه مي خواهند با شعار آزادي عليه منافع مردم، عليه خود آزادي و عليه سرنوشت اين ملت اقدام و حركت كنند، مماشات بكنند. در محافل خودشان نشستند و گفتند ما مي خواهيم براندازي قانوني كنيم! چيز عجيبي است! ما چيزي به اسم براندازي قانوني نمي شناسيم. هر حركت و تلاشي كه به قصد براندازي صورت بگيرد، شروع به محاربه است؛ حكم محارب هم در اسلام معلوم است. اين مخصوص ما هم نيست؛ ما كه اين همه دشمن و معاند داريم و اين گونه در دنيا محاصره اقتصادي و تبليغاتي شده ايم، بايد بيشتر به فكر باشيم؛ اما ديگران هم همين طور فكر مي كنند.
مسؤولان كشور بايد بدانند دشمن از كجا دارد حمله مي كند
19/10/1380
سالها پيش، من يك روز راجع به تهاجم فرهنگي صحبت كردم و گفتم دشمن دارد از روزنه هاي فرهنگي به ما حمله مي كند؛ اما متأسفانه عده اي اين را نفهميدند؛ بعضي صريح و بعضي هم در پرده گفتند فلاني به چه چيزي حمله مي كند؛ كدام تهاجم، چه تهاجمي؟! امروز بعد از گذشت چند سال، آدمهاي ديرفهم دارند يواش يواش مي فهمند كه تهاجم فرهنگي يعني چه! موج حملات فرهنگي دشمن كه ايمان جوان ها را هدف قرار گرفته، حالا دارد به چشمشان مي آيد و ابراز نگراني مي كنند! مي بينند در همه محيط هايي كه جوان ها حضور دارند، دشمن مي خواهد جاپايي از خود به جا بگذارد و عقيده آنها را به انقلاب و دين و امام برگرداند؛ حتّي يك عده اي در اين كه اين ملت استقلال مي خواهد، خدشه مي كنند! يعني درست همان خواست دشمن؛ يعني تهاجم فرهنگي. مسؤولان كشور اين خودآگاهي را لازم دارند تا بدانند دشمن از كجا دارد حمله مي كند. اگر فهميدند، بيدار خواهند بود؛ آنگاه شجاعت و تقوا و پاكدامني آنها به كار اين ملت خواهد آمد.
امروز مبارزه با فساد يك جهاد است
19/10/1380
وقتي پول و لقمه ي حرام در بين مردم و نخبگان و زبدگان رايج شد، گناه رايج مي شود؛ «امرنا مترفيها ففسقوا فيها». وارد شدن در ميدان فساد مالي، مقدمه ورود به ميدان فساد اخلاقي و فساد جنسي و فساد شهواني و انواع و اقسام فسادهاست. وقتي مديران و مردمي فاسد شدند، اين مي شود پايگاه دشمن خارجي. دشمن خارجي از آدمهاي فاسد، براي اهداف سياسي خود در كشور خوب استفاده مي كند. مبارزه با فساد، يك جهاد همه جانبه است. من از مسؤولان كشور خواهش مي كنم اين جهاد عظيم را به اغراض سياسي آلوده نكنند. اگر مسؤولان كشور آن خودآگاهي لازم را داشته باشند، آنگاه مي فهمند كه امروز مبارزه با فساد لازم است و يك جهاد است. نشناختن موقعيت و خطر، همان ناخودآگاهي است؛ كه اين خود خطر بسيار بزرگي است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14