(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 22 اسفند 1388- شماره 19603
 

انتقاد دفتر تحكيم وحدت از راديكاليسم در دانشگاه ها
عصبانيت تروريست ها از كيهان
درآمدي بر تحولات جنبش دانشجويي پس از پيروزي انقلاب اسلامي



در بيانيه پاياني نشست سراسري تاكيد شد
انتقاد دفتر تحكيم وحدت از راديكاليسم در دانشگاه ها

دفتر تحكيم وحدت قطعنامه بيست و هفتمين نشست سراسري خود را كه در روز جمعه چهاردهم اسفند در دانشگاه صنعتي اميركبير برگزار شد صادر كرد.
متن قطعنامه پاياني بيست و هفتمين نشست سراسري دفتر تحكيم وحدت به شرح ذيل است:
1- دفتر تحكيم وحدت با تأكيد چندباره بر مراجعه به سخنان گهربار امام امت(ره)، و وصيتنامه الهي- سياسي آن عزيز سفر كرده اعلام مي نمايد كه اين سخنان را منشور تمام عيار انقلاب اسلامي در همه دوران ها و تمامي اعصار مي داند و ضمن دعوت دانشجويان و جريان هاي سياسي به بازخواني محتواي گهربار اين وصيتنامه، دانشجويان عزيز را به شناخت سيره حقيقي خميني كبير در جهت پرهيز از گرفتار شدن در نسخه هاي جعلي مدعي سيره و خط امام دعوت مي نمايد و سرلوحه قرار دادن وصاياي آن حكيم فرزانه را مايه افزايش بصيرت و كليدحل مشكلات و موانع پيش رو مي داند.
2- دفتر تحكيم وحدت با تأكيد بر ضرورت ايجاد فضاي آزادانديشي و تضارب آرا در جامعه و دانشگاه، بسياري از مشكلات موجود در فضاي سياسي فرهنگي جامعه را ناشي از سياست هاي غلط دولت هاي پيشين من جمله دخالت مستقيم احزاب دولت ساخته در فضاي دانشگاهها و سياست زده و راديكاليزه كردن فضاي دانشگاه و در نقطه مقابل جزم انديشي و تحجر و جمود دانسته و مطلق انگاري، كاناليزه شدن، خودباختگي و تقليد كوركورانه را بزرگترين آفت حركت دانشجويي در كشور مي داند. بي ترديد وجود رفتارهاي افراطي و تفريطي در جامعه و به ويژه دانشگاهها در سالهاي گذشته بزرگترين مانع تحقق كرسي هاي آزادانديشي بوده و بنابراين انجمن هاي اسلامي دانشجويان، آحاد بدنه دانشجويي را به مشاركت در بسترسازي لازم براي ايجاد فرهنگ آزادانديشي در دانشگاهها دعوت نموده و بر خود لازم مي داند تا شرايط لازم براي تحقق حقيقي كرسي هاي آزادانديشي را فراهم نمايند. چرا كه بدون ترديد كرسي هاي آزادانديشي در فضاي عقلايي و با رويكردي علمي، مناسبترين شيوه براي تضارب افكار و انديشه هاست و تنها در چنين شرايطي است كه حقيقت مسائل موجود آشكار گشته و مكاتب مختلف فكري و سياسي و روش هاي آنان براي اداره جامعه بدون دخالت هواها و منفعت طلبي هاي موجود و جانبداري هاي معمول به نقد و نظر گذاشته شده و نقاط مثبت و نقايص هر يك به صورت عريان در برابر ديدگان دانشجويان و دانشگاهيان عزيز قرار مي گيرد.
3- ضمن دعوت دفاتر انجمن اسلامي براي تحكيم بيش از پيش وحدت بر ضرورت اتحاد ميان انجمن هاي اسلامي دانشجويان دانشگاه ها به منظور پيشبرد اهداف والاي انقلاب اسلامي و منافع ملي در راستاي انديشه، سيره و راه امام عزيز(ره) و انسجام هرچه بيشتر در جبهه جنگ نرم همه جانبه دشمن تأكيد مي نمايد.
4- درباره حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، ناديده گرفتن رأي ملت و ايجاد فضاي تهمت و افترا و پاشيدن بذر ترديد و تفرقه در جامعه را بزرگترين گناه و جرم سران فتنه دانسته و ضمن محكوم نمودن تندروي هاي انجام شده و عبور برخي افراد و گروهها از مرزهاي نظام و تقابل آشكار با نظام اسلامي در قول و عمل، اين افراد را به بازگشت و قبول خطا دعوت نموده و بر لزوم اجتماع تمام گروهها حول محور رهبري كه سخن مردم در 22بهمن بود تأكيد مي نمايد. بي ترديد در شرايط كنوني تنها راه خدمت به كشور و توده هاي مردم، حفظ وحدت جناح هاي پايبند به نظام، حول اصول و مباني انقلاب اسلامي و به ويژه عمود خيمه نظام يعني جايگاه ولايت فقيه و رهبري امت است و بر همه جريان هاي سياسي قابل تعريف در دايره نظام است كه ضمن اعلام برائت از افراطي گري ها و شفاف نمودن مرزها با ضدانقلاب، به تأسي از مردم از مسائل اختلافي عبور نموده و منافع ملي و وجهه بين المللي كشور را بيش از اين قرباني منافع گروهي خود ننمايند و تأكيدات حضرت امام بر پشتيباني از ولايت فقيه، اوجب واجبات بودن حفظ نظام و ضرورت حفظ وحدت كلمه را سرلوحه فعاليت سياسي خويش قرار دهند.
5-در مورد حوادث تلخ پس از انتخابات كه طي آن وقايعي مانند كوي دانشگاه و كهريزك رقم خورد با توجه به ظلم آشكاري كه در حق تني چند از دستگيرشدگان اتفاق افتاد و در جهت احقاق حقوق پايمال شده اين افراد و مجازات مجرمان و متخلفان و همچنين در راستاي ممانعت از شبهه آفريني بيشتر و غبارآلود كردن فضا از سوي ضدانقلاب، تعلل بيش از اين در ارائه گزارش واقعه كوي دانشگاه و بازداشتگاه كهريزك را جايز ندانسته و تداوم سكوت نمايندگان مردم را زمينه ساز فراهم نمودن فضا براي ضدانقلاب و ايادي داخلي آن جهت ضربه زدن و هدف قرار دادن نظام مقدس جمهوري اسلامي مي داند. بدون ترديد در اين مقطع وظيفه تاريخي نمايندگان محترم مجلس براي پالايش نظام عزيز اسلامي از متخلفان در برابر قضاوت عموم ملت ايران قرار گرفته و چشمان بيدار ملت ايران، عملكرد آنان را به دقت نظاره نموده و هر نوع مسامحه در افشاي متخلفان را به معني اعمال هزينه هاي اضافي و سنگين بر نظام مظلوم جمهوري اسلامي تلقي خواهد نمود.
6-ضمن انتقاد شديد از مباحث مطرح در رقابت هاي انتخاباتي و فضاي پيش و پس از آن، موضوع و سطح اين مباحث را دون شان ملت بزرگ ايران دانسته و پرداختن به مشكلات اساسي كشور و توجه به حل اين معضلات از طريق اصلاحات بنيادي، تقويت دستگاه ها و سامانه هاي نظارتي، تسريع در اجراي سياست هاي اصلاحي، اتخاذ رويكردهاي انقلابي در شيوه هاي مديريتي را به عنوان مطالبات اصلي ملت ايران و جريان دانشجويي مطرح مي نمايد. مسائلي مانند تدوين و طراحي برنامه هاي بودجه توسط دولت قبلي و لزوم اجراي آن از سوي دولت بعدي كه به طور طبيعي با دولت قبلي در روش ها و رويكردها زاويه دارد، بي توجهي به اقتصاد اسلامي، عدم اتخاذ سياست هاي مناسب فرهنگي، ناكارآمدي شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مهندسي فرهنگي دانشگاه ها و جامعه، فاصله قابل توجه موجود با تحقق حقيقي عدالت در جامعه، همگي معضلاتي است كه لزوم توجه به مسائل حقيقي جامعه و پرهيز از مشغول ساختن فضاي ذهني جامعه به مباحث دون پايه و انحرافي را بيش از پيش روشن مي نمايد. در اين مسير بر ايجاد فضايي آرام و بستري مناسب براي نقد عملكردها به عنوان مهمترين ابزار پيشرفت و نگاه مجدد به چشم انداز بيست ساله و الگوي ايران 1404 و اتخاذ راهكارهاي موثر در دست يابي سريعتر به اهداف روشن چشم انداز تاكيد مي نمايد.
7-ضمن انتقاد از عملكرد قواي سه گانه در مبارزه با مفاسد اقتصادي اعلام مي نمايد كه اين عملكرد به هيچ عنوان، براي افكار عمومي قانع كننده نبوده و بر اطلاع رساني به موقع و مناسب، شفافيت در مبارزه با مفاسد اقتصادي، تبيين محدوديت ها و موانع مبارزه با مفاسد اقتصادي، تواناسازي دستگاه هاي نظارتي، اصلاح ساختار اقتصادي كشور، تبيين تلازم فساد اقتصادي با فساد سياسي، مردم باوري، بازنگري در تعريف فساد مالي در بخش هاي عمومي و خصوصي و تسريع در روند رسيدگي به پرونده هاي مفاسد مالي به عنوان موثرترين راهكارها تاكيد مي نمايد و در اين راه بر عمل به فرمان هشت ماده اي رهبر فرزانه انقلاب، كه در مدت نه سال گذشته در مقام عمل، مهجور و مغفول واقع شده تاكيد چندباره مي نمايد.
8-هدفمند كردن يارانه ها را اقدامي ضروري براي اصلاح زيرساخت هاي اقتصادي جامعه و نزديك شدن به تحقق عدالت تلقي نموده و لزوم بهره گيري از همه ظرفيت كارشناسي كشور را در بررسي ابعاد مختلف اين طرح در جهت كاهش حداكثري عوارض و آثار نامطلوب آن ضروري مي داند و بر همكاري بيش از پيش دولت و مجلس به دور از هرگونه سياسي كاري جهت تسريع در اجرايي شدن اين طرح با لحاظ نمودن بيش از پيش منافع توده هاي مستضعف جامعه تاكيد مي نمايد.
9-با تاكيد مجدد بر حق هسته اي ملت ايران و لزوم تداوم دفاع تمام عيار از اين حق حياتي و سرنوشت ساز، هر نوع عقب نشيني در سياست تهاجمي دولت را در اين موضوع جايز ندانسته و با توجه به پيشرفت هاي چشمگير كشور در اين عرصه بر پيشبرد تهاجمي سياست خارجي پافشاري مي نمايد. بديهي است سياست انقلابي و رو به جلوي جمهوري اسلامي ايران در مذاكرات هسته اي موجب استيصال و درماندگي دولت هاي غربي گرديده و حيثيت و اعتبار ابرقدرت ها را به چالش كشيده است. بنابراين تداوم اين سياست تضمين كننده دستيابي كشور به قلل علمي و فناوري هاي استراتژيك، و ورود ايران به جرگه قدرت هاي برتر جهاني خواهد بود.
10- با توجه به در جريان بودن مذاكرات غيرمستقيم سازش رژيم صهيونيستي با تشكيلات خودگردان فلسطين به مناسبت ورود جو بايدن معاون رئيس جمهوري آمريكا و جورج ميچل (نماينده آمريكا در خاورميانه) به منطقه و با توجه به تداوم محاصره غزه و فشار غيرانساني و روزافزون رژيم صهيونيستي بر مردم مظلوم غزه و همچنين بازداشت بيش از يك هزار نفر از اعضا و هواداران جنبش حماس و شمار ديگري از مبارزان فلسطيني در كرانه باختري و جان باختن تعدادي از اعضاي بازداشت شده حماس به علت شكنجه در زندان هاي تشكيلات خودگردان و تداوم اقدامات رژيم صهيونيستي در جهت سركوب خشم مردم فلسطين در داخل شهر اشغالي قدس به علت اقدامات تجاوزكارانه اين رژيم عليه مسجدالاقصي و مقدسات اسلامي، كاملا واضح است كه رژيم غاصب همه تلاش خود را در جهت پايمال كردن حقوق فلسطينيان و بسط سلطه تجاوزكارانه خود متمركز نموده است و نمونه بارز اين رويكرد در اعلام ساخت 112 واحد مسكوني جديد در شهرك هاي صهيونيستي در قدس اشغالي تبلور يافته است. شكي نيست كه اين مذاكرات ساختگي نيز همانند آنچه كه در بيش از نيم قرن گذشته انجام گرفته است اقدامي پوشالي و در جهت سرپوش گذاشتن بر جنايات متعدد رژيم جعلي بوده و تنها راه حل مسئله، ادامه مقاومت و ايستادگي همه جانبه و تمام عيار گروه هاي مبارز فلسطيني در جهت احقاق حقوق اين ملت مظلوم و تداوم مبارزه تا رهايي قدس شريف خواهد بود.
گفتني است؛ اعضاي جديد شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت با برگزاري انتخاباتي كه در پايان بيست و هفتمين نشست سالانه اين دفتر برگزار شد، مشخص شدند.
بر اين اساس، از مجموع آراي مأخوذه، سميه چيتي دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه الزهرا(س)، نرگس خدادادي نماينده انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد و علوم پزشكي مشهد، حامد ملاداوودي دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير، مهدي اميريان دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي شيراز، سيدمحمدرضا حسيني فاطمي دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه بين المللي امام خميني(ره) قزوين، رامين محمودي عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي و سجاد بيگدلو عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايي به عنوان اعضاي اصلي شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت در دوره جديد انتخاب شدند.
همچنين مهدي عباسي مهر و عباس انساني نيز به عنوان اعضاي علي البدل در اين انتخابات برگزيده شدند.

 



عصبانيت تروريست ها از كيهان

پس از درج مقاله اي با عنوان «10 تاكتيك دشمن براي تسخير دانشگاه» درصفحه دانشگاه كيهان روز شنبه پانزدهم اسفندماه، سايت ها و وبلاگ هاي ضدانقلاب نظير سايت گروهك منافقين، سايت همبستگي ملي و وبلاگ شير و خورشيد و... نسبت به اين مقاله افشاگرانه بادستپاچگي تمام واكنش هايي مضحكانه نشان دادند.
گزارش هاي كيهان حاكي از آن است كه سايت سازمان تروريستي منافقين در ساعت 4 و 41دقيقه عصر روز شنبه گذشته چنين واكنش نشان داد: «كيهان از نقش الهام بخش مجاهدين در قيام سراسري، سوز و گداز كرد!!»
افشاگري كيهان از روش هاي نفوذ عناصر ضدانقلاب در دانشگاهها باعث شد تا گروهك منحوس منافقين براي پاك كردن صورت مسئله دست به ترفند سوخته غلوگويي و فرافكني زده و درسايت خود بنويسد: «روزنامه كيهان وحشت خود را از نقش الهام بخش مجاهدين خلق در دانشگاهها و گسترش سرودهاي انقلابي و شعارهاي آنها از جمله شعار «ما زن و مرد جنگيم بجنگ تا بجنگيم» ابراز كرد.»
سايت مجاهدين با اشاره به بخشي از مقاله فوق الاشاره بيان داشت: «اين روزنامه ها با عنوان تاكتيك دشمن براي تسخير دانشگاه نوشت: يكي از تاكتيك هاي جريانات دانشجويي راديكال كه با هدف تخريب چهره نظام جمهوري اسلامي و درخواست از نهادهاي بين المللي باصطلاح مدافع حقوق بشر صورت مي پذيرد، مظلوم نماياندن دانشجويان ساختارشكن در اذهان سايرين و كاناليزه كردن افكار دانشجويي به سوي جريانات ضدانقلاب و بزرگنمايي اپوزيسيون خارج نشين به عنوان قهرمانان ملي جنبش دانشجويي ايران مي باشد.»
سايت گروهك تروريستي منافقين با ذكر بخشي ديگر از مقاله نوشت: «كيهان افزود: هم اكنون يكي از توطئه هاي دشمنان كه با تبليغات گسترده رسانه هاي بيگانه فارسي زبان به ويژه شبكه گروهك تروريستي منافقين بر ضد دانشگاههاي ايران اسلامي طراحي و اجرا مي گردد، تلاش براي ايجاد آشوب در دانشگاهها و سپس گسيل معترضين به جامعه و پيوند برخي جنبش هاي اجتماعي با آنان مي باشد كه به التهاب آفريني و به تعبير مقام معظم رهبري اردوكشي هاي خياباني پرداخته و با فشار از پايين بر حاكميت، نظام جمهوري اسلامي را وادار به عقب نشيني از اهداف و آرمان هاي خود نمايند.
تلاش محركانه و مهيجانه عناصر منافق و اپوزيسيون در راستاي واداشتن دانشجويان به رويكردهاي راديكال منشانه و هنجارشكني هاي قانون ستيزانه ازطريق خلق سرودهايي با پس زمينه ملي گرايي منفك از جمهوري اسلامي، از جمله رهنمودهايي است كه از تريبون اين جريان مخالف نظام صادر گرديده است. از مشخصات بارز اغتشاشات جريان هاي معاند انقلاب اسلامي، الگوگيري مستمر از سرودها و شعارهاي گروهك خونريز منافقين است كه از طريق ماهواره پخش مي گردد و ما شاهد سردادن شعارهايي نظير ما زن و مرد جنگيم- بجنگ تا بجنگيم، در برخي تجمعات دانشجويي نيز هستيم.»
سايت ضدانقلابي همبستگي ملي نيز در ساعت 12 و 55 دقيقه ظهر روز شنبه با درج دو تصوير از تظاهرات دانشجويي در واكنشي نسبت به آن مقاله نوشت: «روزنامه كيهان، نسبت به نفوذ گسترده(!!) مجاهدين در دانشگاهها ابراز وحشت كرد و نوشت از مشخصات بارز اغتشاشات، الگوگيري از سرودها و شعارهاي مجاهدين مانند ما زن و مرد جنگيم بجنگ تا بجنگيم، است.»
اين سايت در ادامه نوشت: «كيهان درمقاله خود با عنوان «تاكتيك دشمن براي تسخير دانشگاه» كه در شماره امروز خود به چاپ رسانده، نوشت: «تلاش محركانه و مهيجانه عناصر منافق و اپوزيسيون در راستاي واداشتن دانشجويان به رويكردهاي راديكال منشانه و هنجارشكني هاي قانون ستيزانه از طريق خلق سرودهايي با پس زمينه ملي گرايي منفك از جمهوري اسلامي، از جمله رهنمودهايي است كه از تريبون اين جريان مخالف نظام صادر گرديده است.از مشخصات بارز اغتشاشات جريان هاي معاند انقلاب اسلامي، الگوگيري مستمر از سرودها و شعارهاي گروهك خونريز منافقين است كه از طريق ماهواره پخش مي گردد و ما شاهد سردادن شعارهايي نظير ما زن و مرد جنگيم- بجنگ تا بجنگيم، در برخي تجمعات دانشجويي نيز هستيم.»
سايت همبستگي ملي متعلق به شوراي ملي مقاومت گروهك منافقين با درج پوستري با نام «با تمام قوا براي چهارشنبه سوري آماده مي شويم» در ادامه واكنش خود نوشت: «كيهان خامنه اي، با ابراز وحشت از استقبال مردم از فرهنگ مقاومت و مجاهدين خلق ايران از جمله «همبستگي ملي و قيام» كه از سيماي آزادي و سايت همبستگي ملي منتشر مي شود، با سوز و گداز نوشت: در اين بين با نسبت دادن صفاتي نظير، روز قيام و همبستگي ملي جهت اثبات مخالفت ملت ايران و براندازي حكومت اسلامي، به حادثه ضدميهني 18 تير، سعي در القاي ذهنيت غلط به دانشجويان و جداسازي آنان از نظام ديني را دارند.»
سايت مذكور بي توجه به نفرت و انزجار عمومي نسبت به گروهك تروريست منافقين مدعي شد: «كيهان با اضطراب و نگراني ]!![ از نفوذ افزايش يابنده سيماي آزادي در ميان مردم، افزود: «هم اكنون يكي از توطئه هاي دشمنان كه با تبليغات گسترده رسانه هاي بيگانه فارسي زبان و بويژه شبكه گروهك تروريستي منافقين بر ضد دانشگاه هاي ايران اسلامي طراحي و اجرا مي گردد، تلاش براي ايجاد آشوب در دانشگاه ها و سپس گسيل معترضين به جامعه و پيوند برخي جنبشهاي اجتماعي با آنان مي باشد كه به التهاب آفريني و به تعبير مقام معظم رهبري اردوكشي هاي خياباني پرداخته و با فشار از پايين بر حاكميت، نظام جمهوري اسلامي را وادار به عقب نشيني از اهداف و آرمان هاي خود نمايند.»
اين سايت كه سلسله آموزش هايي را تحت عنوان استراتژي قيام و سرنگوني مسعود رجوي براي جوانان داخل كشور در اختيار مخاطبان خود قرار داده است، در ادامه واكنش خود به مقاله روز شنبه صفحه دانشگاه نوشت: «كيهان در ادامه مقاله خود، دانشجويان قهرمان را بازوي اصلي جريان اغتشاش طلب ناميد و افزود: «در تحليل حتي سطحي اتفاقات چند ماهه گذشته، آنچه بسيار به چشم مي آيد نقش دانشگاه و دانشگاهيان و البته بصورت خاص دانشجويان در جريان اغتشاشات و حوادث پس از انتخابات است. تا جائي كه مي توان از اين گروه بعنوان يكي از بازوهاي اصلي جريان اغتشاش طلب و با تقريب خوبي مهم ترين بازوي عملياتي آن نام برد. به طور يقين پس از اين نيز نقش اساسي خود را در روشن نگه داشتن آتش فتنه و حفظ التهاب در جامعه و اعمال فشار به نظام، بخوبي ايفا خواهد كرد.»
هم چنين وبلاگ ضدانقلابي شير و خورشيد متعلق به شخصي به نام همايون سيم لقايي خود را چنين معرفي كرده است: «در حمايت از قيام آزاديخواهانه مردم ايران و برقراري يك سيستم دمكراتيك و مستقل و مبتني بر جدايي دين از دولت عليه رژيم آخوندها فعاليت مي كند و در اين راستا از تمامي ايرانيان آزاده كه دل در گرو مام وطن دارند صميمانه دعوت به همكاري مينمايم. باشد كه جشن آزادي را در وطن اسيرمان برپا كنيم.» با تكرار همان خبر واكنشي سايت گروهك منافقين به كپي برداري از آن اكتفا كرد و واكنش خود را ابراز داشت. كيهان از اينكه موجبات اضطراب و دستپاچگي گروهك خونريز رجوي و ديگر سرسپردگان آمريكا را فراهم مي آورد خداوند متعال را شاكر است.

 



درآمدي بر تحولات جنبش دانشجويي پس از پيروزي انقلاب اسلامي

ربابه جوادي
بطور كلي تحولات جنبش دانشجويي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران را مي توان در قالب سه گفتمان غالب و مسلط اسلام گرايي، ليبراليستي، عدالت خواهي اسلامي و بطور مشخص و خاص در پنج دوره انقلاب فرهنگي، دوره مقاومت، دوره سازندگي، دوره اصلاحات و عدالت خواهي اسلامي بررسي وتبيين كرد. هدف ما هم در اين مقاله تبيين تحولات جنبش دانشجويي بويژه تحولات اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان دانشگاههاي سراسر كشور (تحكيم وحدت) در هر يك از اين دورانها است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، حركتهاي دانشجويي كه پيوسته بصورت معترض در مقابل نظم موجود قرار داشتند، به نيروي حامي نظم موجود و حاكميت بعد از انقلاب اسلامي تبديل شدند؛ يعني انجمنهاي اسلامي به گروه هاي حامي حاكميت در متن دانشگاهها و حركتهاي دانشگاهي تبديل شدند، چنان كه عملكرد دفتر تحكيم وحدت در آن سالها بر همين اساس بود. اما عملكرد اين تشكل دانشجويي در ابتداي دهه 70 تغيير يافت. از سالهاي آغازين دهه 70 دفتر تحكيم وحدت از آن حالت اوليه فاصله گرفت و بتدريج بصورت يك نيروي منتقد جلوه پيدا كرد و تحت تأثير افكار افرادي چون سروش، انديشه ايدئولوژيك خود را با ورود نسل جديدي از دانشجويان به تجديد نظر گذاشت. اين نقطه آغاز حركت جديدي بود كه از سال 76 بروز پيدا كرد، حركت دانشجويي ديگر نه به شكل چريكي بلكه به شكل اعتراض سياسي در حوزه ويژه اي از راديكاليسم قرار گرفت و در سالهاي آغازين دهه 80 تجديد نظري اساسي در مشي گذشته خود انجام داد و در قالب گفتمان عدالتخواهي اسلامي بروز و ظهور كرد.
تحولات جنبش دانشجويي در دوره انقلاب فرهنگي:
بدنه دانشجويي كشور در حالت عام و انجمنهاي اسلامي دانشجويان (خصوصا دفتر تحكيم وحدت در رأس آن) بطور خاص پيروزي انقلاب اسلامي در ايران را فرصتي طلايي و مغتنم براي تحقق آرمانهاي چند ده ساله جنبش دانشجويي و جريان اسلام گراي آن ارزيابي كردند و به همين دليل طي سالهاي بعد از انقلاب، خصوصا سالهاي انقلاب فرهنگي (1361-1359) كه اتفاقا مصادف با تحميل جنگ از سوي عراق و جنگهاي داخلي تجزيه طلبانه توسط گروههاي ماركسيستي در داخل مي گردد، جنبش دانشجويي وظيفه خويش مي داند تا در خدمت آرمانهاي انقلاب و نظام اسلامي قرار گيرد. به همين جهت است كه هسته هاي اوليه تشكيل نهادهاي انقلاب؛ نظير سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، جهاد سازندگي و ... از ميان دانشجويان يارگيري مي كند و جنبش دانشجويي كاملا در خدمت اين نهادهاي برآمده از انقلاب است. به عبارت ديگر جنبش دانشجويي تمام توان خود را مصروف حفظ انقلاب اسلامي و سازندگي و رشد يا غلبه بر عقب ماندگي تاريخي آن مي نمايد. در طول اين سالها جنبش دانشجويي در قالب گفتمان اسلام گرايي؛ انقلابي، آرمان خواه، عدالت طلب، استكبار ستيز، مخالف سرمايه داري طرفدار جنبشهاي اسلامي جهاني، ياور فقرا در جنگ عليه اغنياء، استقلال طلب و اسلام سياسي خواه است.(1)
در اين دوره جنبش دانشجويي به حمايت مطلق از حاكميت سياسي پرداخته و به اصطلاح خود خط امامي است كه به عدالت در سياست داخلي و مبارزه با استكبار جهاني (امپرياليسم) به رهبري آمريكا در سياست خارجي تأكيد داشته كه در تسخير لانه جاسوسي آمريكا در 13 آبان 1358 توسط دانشجويان پيرو خط امام خود را نمايان مي كند.
تحولات جنبش دانشجويي
در دوره مقاومت
در طول سالهاي جنگ، اهتمام به نيازهاي جنگي و حضور دانشجويان فني- مهندسي و پزشكي در جنگ، دفاع از ارزشها و احترام به خون شهدا و احساسات جريحه دار شده ناشي از شهادت هاي پي درپي در جبهه ها، بر فضاي جامعه و دانشگاه حاكم بود. گرايش سياسي مسلط در دانشگاه انجمن اسلامي بود. هرچند از اواسط جنگ جناح بندي و مرزبنديهاي سياسي بوجود آمد به گونه اي كه در انتخابات مجلس سوم، آشكارا به برخوردهاي لفظي آنها انجاميد و سرانجام انشعابي در جامعه روحانيت صورت گرفت كه از آن پس به دو جناح مذهبي چپ و راست موسوم شدند. در طي اين دوران انجمنهاي اسلامي دانشجويان گرايششان به سمت جناح چپ سياسي است و از ليست جناح چپ اعلام حمايت كردند و به دليل اينكه برخي از اعضاي اين انجمنها كه در اقليت نيز بودند، از ليست جريان مقابل حمايت مي كردند از انجمن اسلامي خارج گرديدند. اما در دانشگاه تا پايان جنگ اين دو گرايش چندان ديده نمي شد و فقط انجمنهاي اسلامي كه تمايل به چپ مذهبي داشتند مسلط بودند.(2)
در اين دوران هم در قالب گفتمان اسلام گرايي بر كليد واژه هايي نظير «مبارزه با استكبار جهاني»، «عدالت محوري» تأكيد دارد و طرفدار اقتصاد متمركز دولتي براي برقراري هرچه بهتر عدالت مصادره زمينهاي زمينداران بزرگ ونيمه بزرگ براي توزيع درميان دهقانان و روستائيان، مخالف مدارس خصوصي، طرفدار جبهه ها و مخالف صلح تحميلي و حمايت از سازمانهاي آزاديبخش اسلامي در جهان است و حمايت از اسلام ناب محمدي درمقابل اسلام آمريكايي از سوي ديگر است.(3)
تحولات جنبش دانشجويي
در دوره سازندگي
پس ازرحلت امام خميني (ره) در دوران سازندگي شاهد دو دوره متفاوت ركود و گذار و دوران تثبيت آزاديخواهي درجنبش دانشجويي هستيم. در دوران ركود وگذار در فاصله سالهاي 73-68 شاهد تغيير شعارهاي عدالت خواهي به آزاديخواهي، سياست زدگي، گسترش ارزشهاي ليبرالي و... مي باشيم، ولي هنوز در قالب گفتمان اسلام گرايي دشمني و ستيز با آمريكا و حمايت از مردم مظلوم فلسطين ادامه داشته تا اينكه در فاصله سالهاي 76-73 دوران ركورد جاي خود را به دوران تثبيت آزاديخواهي مي دهد كه در انتخاب محمد خاتمي براي رياست جمهوري بروز و ظهور مي نمايد. از نكات جالب توجه دراين دوران ميل دفتر تحكيم وحدت به عنوان رهبران اين جنبش به بازيهاي رسمي سياسي و مشاركت در بازي قدرت به عنوان يك شبه حزب سياسي است كه كمتر درتاريخ جنبش هاي دانشجويي سابقه دارد.
تحولات جنبش دانشجويي
دردوره اصلاحات
انجمن اسلامي دانشجويان در دوران 8 ساله دولت كارگزاران با همان معيارهاي گذشته خويش، يعني آرمانگرايي اسلامي و بر مبناي عدالت به كار خويش ادامه ميداد، هرچند كه اين فعاليتها بيش از يك دهه بود كه در انفعال نسبي به سر مي برد. اما دوم خرداد ماه سال 76 را بايد مبناي تغيير و تحولات عمده در فرايند جنبش دانشجويي كشور دانست؛ چرا كه از اين پس انجمن هاي اسلامي دانشجويان وابسته به دفتر تحكيم وحدت در دانشگاهها با تغيير رويكردي آشكار نسبت به گذشته و همچنين تغييرات عمده در آرمانهاي خويش فضاي جديدي را وارد گفتمان دانشجويي كشور نمودند كه تا پيش از اين كم سابقه بود. البته تغيير گفتمان در دفتر تحكيم وحدت بسيار آرام صورت مي گرفت و به نوعي نمي توان مرز مشخصي را براي آن تعيين نمود بطوريكه شاهديم درخرداد ماه 79 دفتر تحكيم وحدت همچنان درموضعي اصولي پيروزي ملت لبنان بر رژيم اشغالگر قدس را تبريك و تهيت مي گويد.
نكته اي كه مي توان به عنوان مهمترين دليل تغيير رويكردها و به مرور زمان تغيير بنيانهاي فكري در دفتر تحكيم وحدت به آن اشاره كرد. همراه شدن باجريانهاي سياسي خارج از دانشگاه بود. حتي حضور درعرصه قدرت و به نوعي دنبال نمودن منافع فردي وحزبي تا جايي كه حتي آشكارا درمحدود نمودن انديشه هاي حضرت امام خميني نيز گام برداشته شد، حرفي كه «رضا حجتي» عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت در روز 21 ارديبهشت ماه سال 79 بر زبان جاري ساخت حقيقتي تلخ از روزگار دفتر تحكيم وحدت بود. درجايي كه مي گفت:«(دفترتحكيم وحدت) انديشه هاي امام (ره) را در قالب تفكرات خاتمي دنبال مي كند...»(4)
در اين دوران شاهد هستيم كه در راستاي گفتمان ليبراليستي عدالتخواهي جاي خويش را به آزاديخواهي، اسلام گرايي ناب محمدي جاي خود را به پلوراليسم ديني ونوعي سكولاريزم استكبارستيزي تند جاي خود را به تسامح و تساهل و حتي حمايت سخت از رابطه با آمريكا، دفاع از حقوق ملت مظلوم فلسطين جاي خود را به رهاسازي فلسطينيان به نام تأمين ملي ايران، دفاع از اقتصاد دولتي و تعاونيهايي كه به نام عدالت صورت مي گرفت، جاي خود را به طرفداري از خصوصي سازي ناب و خالص ليبرالي مي دهد.
جنبش دانشجويي دراين دوران داراي استقلال عمل بيشتر درتاثيرگذاري تعيين كننده تر در نتيجه بازي و فضاي سياسي بوده است جنبش دانشجويي درنقطه تلاقي تصادف و تصادم اسلام گرايي چپ و گرايشات ليبرالي عمل كرده است. به طوري كه دفتر تحكيم وحدت به عنوان رهبر جنبش دانشجويي كه زماني سفارت آمريكا را تسخير و ساليانه پرچم آن را آتش مي زد اكنون رابطه با آمريكا را توصيه و آتش زدن پـرچم را ممنوع و مردود مي داند. زماني به نام عدالت طرفدار فقرا و مظلومين در ايران وجهان بود اكنون به نام منافع ملي،
واقعيت گرايي و رفاه با هرگونه آرمانگرايي مخالفت مي ورزد. (5)
هرچند درابتدا شاهد اقتدار ويكه تازي اين جنبش هستيم اما از سال 77 به بعد دودستگي و انشعاب درميان اعضاي جنبش دفتر تحكيم وحدت شكل مي گيرد؛ ازجمله نشست آبان 1377(بروز دوگانگي درحوزه گرايشهاي نظري)، نشست دانشگاه الزهراء (شروع درگيريهاي فيزيكي)، نشست دانشگاه تربيت معلم (شروع خيانت در داخل طيف سنتي)، اولين عزم جمعي براي انشعاب كه طي آن 17 دانشگاه از جمله دانشگاههاي تهران، صنعتي اصفهان، تبريز، امام خميني خمين، گيلان، مشهد، اراك، اردبيل و ياسوج جدا شدند، نشست شهريار (اولين قدم براي شكست حريم ها)، نشست اهواز (نشانه هاي احياي جريان سنتي)، نشست اميركبير (تفوق طيف سنتي)، انتخابات مجلس ششم، شروع به سهم خواهي، جنگ قدرت، فساد مالي، نشست خواجه نصير، استيضاح دبير تشكيلات، شكل گيري دو جريان لمپنيسم و اپورتورنيست دردفتر تحكيم وحدت، نشست خرم آباد، غائله كوي دانشگاه، شعار عبور از خاتمي، كنفرانس برلين كه بعد از انتخابات مجلس شوراي اسلامي دوره ششم از 19تا 21فروردين 79 به مدت سه روز از سوي حزب سبزهاي آلمان و به دعوت بنياد هاينريش بل درخانه فرهنگ جهان در برلين درجهت تغييرات دمكراتيك درايران و اصلاحات در جمهوري اسلامي ايران برگزار شد و با واكنشهاي هر دو طيف روبرو شد؛ مي باشد كه اين نشستها و جريانها دوران افول و استحاله ارزشهاي ليبرالي و شكل گيري انشقاق و دودستگي را به معرض ديد مي گذارد. (6)
تحولات جنبش دانشجويي در دوره عدالت خواهي اسلامي: جريان هاي عدالتخواه دانشجويي، به تدريج از اواخر دهه 70 شمسي شكل گرفتند كه از جمله آن «جنبش عدالت خواه دانشجويي» است. اين تشكل پيروي از خط امام خميني و رهبر انقلاب اسلامي و بازگشت به اصول انقلاب اسلامي را در دستور كار خود قرار داده است. از رويكردهاي اصلي اين جنبش مطالبه از مسئولين در مسائلي همچون فقر، فسادهاي اداري و اقتصادي، حركت هاي ضدامپرياليستي و... مي باشد. افق اين گروه ها اين بود كه جمهوري اسلامي از مسير اصلي اش خارج شده و بايست جهت هايي كه بايستي جمهوري اسلامي به سمت آن برود تدوين گردد. اين مجموعه ها همچنان به فعاليت هاي منفك از هم ادامه مي دادند. در سال هاي انتهاي دهه 70 دغدغه اين گروه ها كه مسئله بازگشت به انقلاب بود، مشخصاً به صورت مسئله عدالت پررنگ مي شود و حركت ها در حلقه هاي مختلف پيگيري مي شد. تأكيدات جدي و صريح رهبر معظم انقلاب درمورد عدالت از اوايل دهه 70 شروع شد. ازجمله تأكيدات بر بي توجهي مسئولان به فقر و فساد. پس از آن بود كه اين گروه ها تصميم گرفتند كه منسجم تر عمل كنند. پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي در 6/8/81 خطاب به جنبش دانشجويي نقطه عطفي در شكل گيري جنبش عدالت خواه بود. پس از آن اين گروه ها تصميم گرفتند فعاليتهايشان را به صورت جريان ساماندهي كرده و جهت هماهنگي فعاليت هايشان هسته مركزي تشكيل دهند. پس از آن با استراتژي كلي كار ادامه پيدا كرد: 1) حلقه هاي فكري 2) توزيع فرهنگي 3) جبهه انقلاب، در قالب متفكر و هنرمندان 3) برگزاري همايش ها و توليد نشريه 4) حركت هايي در قالب مطالبه عدالت در جاهاي مختلف.
بعد از آن نشست هاي مختلفي از تشكل هاي عدالتخواه دانشجويي در دانشكده هاي مختلف برگزار مي شود كه نشست هفتم در دانشگاه صنعتي اصفهان اولين نشست رسمي جنبش عدالت خواه دانشجويي محسوب مي شود.(7)
بروز و ظهور گفتمان عدالتخواهي اسلامي نشان داد كه گفتمان ليبراليستي از بدنه جامعه ايران و مطالبات آن غافل مانده و مواضع و خصوصياتي از نظام سياسي ايران را به نقد كشيده كه از خصلت ها و مواضع شالوده اي جنبش هاي دانشجويي محسوب شده و در ساليان نه چندان دور گفتمان غالب خود آنها بوده است ازجمله حمايت از مردم فلسطين، مبارزه با سرمايه داري جهاني، مبارزه با مداخلات يك جانبه آمريكا در جوامع ضعيف، از اين رو در انتخابات 84 و 88 از آقاي احمدي نژاد كه با تأكيد بر عدالتخواهي در سياست داخلي و استكبارستيزي و زنده كردن گفتمان امام خميني(ره) در سياست خارجي پا به صحنه گذاشته بود، حمايت خود را اعلام كردند.
نتيجه گيري
جنبش دانشجويي ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون (1388 ش) دچار تغييرات و تحولاتي گشته است كه در اين مقاله اين تحولات در قالب سه گفتمان اسلام گرايي، ليبراليستي و عدالت خواهي اسلامي و در پنج دوره انقلاب فرهنگي، مقاومت، سازندگي، اصلاحات، عدالت خواهي اسلامي بررسي و تبيين شد و بيان گرديد؛ جنبش دانشجويي پس از پيروزي انقلاب رفيق جامعه مدني و شريك جامعه سياسي، پيرو خط امام و انقلابي بوده و در چارچوب حمايت مطلق از حاكميت سياسي قدم برداشته است و در دوره مقاومت هم اين جنبش همگام با دولت، طرفدار دفاع مقدس و مقابله با صلح تحميلي و غرب بوده هرچند در سال 62 شاهد مرزبندي هايي در اين جنبش هستيم كه منتقد بخشي از بدنه نظام شده و به طرفداري از ميرحسين موسوي مي پردازند، ولي آنچه كه همچنان در اين دوران غالب است گفتمان اسلام گرايي مي باشد. در دوران سازندگي به تدريج در نتيجه سياست هاي آقاي هاشمي رفسنجاني شاهد گذار از گفتمان اسلام گرايي به ارزش هاي ليبرالي و آزادي خواهي هستيم كه در دوران آقاي خاتمي و دوره اصلاحات ارزش هاي ليبرالي از جمله آزادي خواهي به جاي عدالت خواهي، رهايي فلسطينيان و... تثبيت شده و گفتمان ليبرالي به عنوان گفتمان هژمون و مسلط رخ مي نمايد و به تدريج با افراط و تندروي در مطالبات ليبراليستي وآغاز اعلام استقلال تعدادي از انجمن هاي اسلامي از دفتر تحكيم وحدت، دودستگي و انشعاب زمينه را براي بازگشت به گذشته و ارزش هاي انقلابي و شكل گيري جنبش هاي دانشجويي عدالت خواه و حمايت از دولت عدالت خواه و استكبار ستيز آقاي احمدي نژاد فراهم مي آورد.
پي نوشتها:
1-دكتر محمدباقر خرمشاد، تاريخ جنبش دانشجويي ايران، (مقدمه)، تهيه و تنظيم حسين قويدل معروفي، انتشارات نجم الهدي، 1385
2-WWWHAWZAHNET
3-دكتر محمدباقر خرمشاد، پيشين
4-WWWKHEZRIANIR
5-WWWFARSNEWSCOM
6-WWWFARSNEWSNET
7-WWWIRNAIR

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14