(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 16 ارديبهشت 1389- شماره 19638

هياهوي تبليغاتي عليه حزب الله
تنفر روزافزون جهاني از رژيم صهيونيستي
هولوكاست در دست حاكمان غرب



هياهوي تبليغاتي عليه حزب الله

فريده شريفي
خبر انتقال موشك هاي اسكاد توسط سوريه به حزب الله لبنان در روزهاي اخير هياهوي تبليغاتي فراواني را در منطقه و جهان به وجود آورده است. دولت باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا در اين باره هشدار داد كه اگر سوريه اين موشك ها را در اختيار حزب الله لبنان قرار داده باشد تمام گزينه ها روي ميز قرار خواهد گرفت.
«جفري ويلتمن» معاون وزير خارجه آمريكا در امور خاورميانه نيز طي اظهاراتي اعلام كرد كه اگر سوريه چنين تسليحات پيشرفته اي را در اختيار حزب الله قرار داده باشد آمريكا را به طور جدي نگران كرده است. وي هشدار داد كه آمريكا در گذشته نشان داده كه قادر به انجام هر اقدامي است. اما به راستي دليل اين همه هياهوي تبليغاتي و اتهامات اسرائيل و آمريكا عليه سوريه چيست؟
با اينكه مقامات لبناني و سوري ادعاي آمريكا را رد كرده اند و اين كشور هيچ گونه شواهد و مداركي براي اثبات ادعاي خود ارائه نكرده است چرا اين تبليغات صورت مي گيرد؟
واقعيت اين است كه كشورهاي غربي با ايجاد اين جنجال هاي تبليغاتي و بزرگ جلوه دادن مسئله مي خواهند بارديگر به همه ثابت كنند كه مسئله امنيتي رژيم صهيونيستي خط قرمز آنها به شمار مي رود و هر موضوعي كه امنيت اسرائيل را به خطر اندازد، آنها به شدت با آن برخورد خواهند كرد.
در همين چارچوب، جنگ هاي ويرانگر رژيم صهيونيستي در منطقه به ويژه جنگ 33روزه در لبنان و جنگ 22روزه غزه كه در آن ارتش رژيم صهيونيستي از سلاح هاي پيشرفته و ممنوعه استفاده كرد جزو مصاديق دفاع از خود تفسير مي شود نه تجاوزگري.
واقعيت اين است كه حزب الله لبنان به اين نوع موشك ها احتياجي ندارد چراكه حزب الله موشك هاي پيشرفته اي در اختيار دارد كه هدف گيري دقيق تر و سيستم پيشرفته اي دارند.
به نظر كارشناسان، مقاومت به موشك هاي دوربرد نظير اسكاد احتياج ندارد چراكه شهرهاي صهيونيست نشين كه در فاصله 15 تا 200كيلومتري لبنان قرار دارند همگي در تيررس حزب الله هستند.
كارشناسان دلايل ديگري را هم مبني بر نياز نداشتن حزب الله به موشك هاي اسكاد مطرح مي سازند ازجمله اينكه عمليات راه اندازي و تجهيز هريك از اين موشك ها حداقل به 20 دقيقه زمان نياز دارد، چراكه نصب سپرهاي موشكي از اين نوع و سپس انتقال آن از مكاني به مكان ديگر، هر دو نيازمند زمان است و اين مسئله اي است كه از ديد پروازهاي دشمن كه سيطره كامل بر آسمان لبنان و بخشي از آسمان سوريه دارند پنهان نمي ماند.
اخيراً نيروهاي سوري شبكه دفاع هوايي خود را با موشك هاي بسيار پيشرفته توانمند ساخته اند و اين درحالي است كه مقاومت به حكم ماهيت عمليات خود به اين سامانه نيازي ندارد.
از سوي ديگر حزب الله بارها و بارها اعلام كرده كه هيچ گاه آغازگر جنگ عليه اسرائيل نخواهد بود و سيدحسن نصرالله دبيركل حزب الله بارها گفته است كه نيروي مسلح حزب الله يك سازمان چريكي است و اين نيرو زماني وارد عمل مي شود كه اسرائيل به سرزمين لبنان حمله كند.
دبيركل حزب الله لبنان در روزهاي بعد از جنگ 33روزه به ويژه پس از تهديد اسرائيل مبني بر حمله هوايي به بيروت، پايتخت لبنان به طور روشن تهديد كرد كه اگر اسرائيل به پايتخت حمله كند، حزب الله پايتخت رژيم صهيونيستي را آماج حملات موشكي قرار خواهد داد.
اين تهديد سيدحسن نصرالله به روند توقف تجاوز اسرائيل عليه لبنان بدون تحقق هيچ يك از هدف هاي اعلام شده ايهود اولمرت نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي شتاب بيشتري بخشيد.
حزب الله لبنان بارها اعلام كرده كه يك نيروي مردمي است كه در هنگام بروز بحران و جنگ به كمك ارتش كشور مي شتابد بنابراين حزب الله براي نيروهاي مسلح رسمي كشور اهميت زيادي قائل است و در صورت حمله جديد در كنار ارتش و مردم به رويارويي با دشمن صهيونيستي مي پردازد.
ژنرال «قهوجي» فرمانده ارتش لبنان بارها تأكيد كرده كه حزب الله جزو لاينفك و واقعيت انكارناپذير لبنان است و ارتش با اتكا به مقاومت و مردم مي تواند به دفاع از كشور بپردازد.
اهداف آمريكا و رژيم صهيونيستي در انتشار شايعه تجهيز حزب الله لبنان به موشك هاي اسكاد سوري را مي توان در از سرگيري روابط ميان رژيم صهيونيستي و برخي كشورهاي اروپايي، ايجاد خلل در گفت وگوهاي دمشق، واشنگتن، اختلاف در كشورهاي عربي به ويژه كمرنگ كردن نقش حزب الله و حماس در منطقه، انحراف افكار عمومي از اقدامات وحشيانه رژيم صهيونيستي در افزايش شهرك سازي و اخراج و تبعيد فلسطينيان در سايه توافق هاي استراتژيك تل آويو، واشنگتن ارزيابي كرد.
درواقع مقامات تل آويو مي كوشند كه با گسترش اين شايعات تمام توان خود را براي برهم زدن گفت وگوهاي صلح در منطقه به كار گيرند و به نوعي بر اقدامات خود سرپوش بگذارند، تا جايي كه شكست تلاش ها براي از سرگيري گفت وگوهاي صلح را به گردن طرف فلسطيني بيندازند. آمريكا سعي دارد تا براساس مباني ارائه شده از سوي باراك اوبامارئيس جمهور اين كشور دولت مستقل فلسطيني را تشكيل دهد، اما اين اصول با برنامه هاي شهرك سازي و نيز طرح نژادپرستانه يهودي سازي همخواني ندارد.
سفر مكرر مقامات آمريكايي به منطقه و بالاخص سفر اخير «جرج ميچل» فرستاده ويژه اوباما به خاورميانه دقيقا در راستاي اين هدف صورت مي گيرد كه مقامات تل آويو را به از سرگيري گفت وگوهاي سازش تشويق كنند.
اين درحالي است كه رژيم تل آويو هم مي كوشد اين اقدامات را خنثي كند، در همين رابطه رئيس كنگره جهاني يهود در نامه اي سرگشاده خطاب به اوباما از وي خواست مسئوليت مانع تراشي در روند صلح را متوجه اين رژيم نسازد.
در عين حال اسرائيل ديگر نمي تواند مانند گذشته كشور لبنان را حياط خلوت خود بداند و از طريق تجاوز مكرر به اين كشور براي ديگر كشورهاي عربي به ويژه سوريه خطرهاي تاكتيكي ايجاد كند.
اسرائيل از وسعت جغرافيايي محروم است و در صورت وقوع جنگي ديگر با لبنان، حزب الله مي تواند خاك اسرائيل را مورد هدف قرار دهد.
به همين دليل قدرت دفاعي حزب الله نسبت به جنگ 33 روزه افزايش بيشتري پيدا كرده و رژيم صهيونيستي از اين واقعيت باخبر است و تلاش مي كند با برانگيختن حمايت هاي بين المللي در صورت وقوع جنگي ديگر خود را مقصر جلوه نداده بالعكس حزب الله را مسئول حمله قلمداد كند و اينگونه وانمود سازد كه حزب الله به دليل دستيابي به موشك هاي دوربرد اسكاد از چنين جسارتي برخوردار شده است!
در هر صورت ناظرين آگاه منطقه معتقدند كه دروغ هاي اسرائيل به رغم حمايت هاي بين المللي نمي تواند تأثيري در معادلات منطقه داشته باشد و در روزهاي آينده آشكار خواهد شد كه رژيم صهيونيستي باز هم در تدوين سياست ها و استراتژي هايش در رابطه با كشورهاي منطقه شكست خواهد خورد.

 



تنفر روزافزون جهاني از رژيم صهيونيستي

شبكه خبري بي بي سي در جديدترين نظرسنجي پژوهشي خود ميزان محبوبيت رژيم صهيونيستي در جهان را مشخص كرد.
در اين نظرسنجي كه توسط يك تيم متخصص در امور افكارسنجي به عمل آمد حقايق شگفت انگيزي برملا شد كه ضربه مهلكي براي حاميان اسرائيل و كارشناسان لابي هاي اسراييلي مستقر در جهان به شمار آمد، ضمن اينكه ضربه اي به مراتب سنگين تر و وحشتناك تر براي خود اسراييلي ها بود.
در واقع با اين نظرسنجي مشخص شد كه چهره اسرائيل تا چه اندازه در نزد افكار عمومي جهان نفرت انگيز است و جهانيان چه قدر از اين رژيم اشغالگر متنفر هستند.
آنچه اسرائيلي ها را بسيار نگران كرده است كاهش شديد محبوبيتشان در افكار عمومي آمريكا و كشورهايي است كه ظاهراً حامي اين رژيم بودند.
داده هاي آماري بي بي سي نشان داد كه در برخي از كشورها موج نفرت از اسرائيل به حدي است كه دولت هاي آنها به هيچ وجه نمي توانند به ادامه رابطه با رژيم صهيونيستي خوش بين باشند چرا كه در غير اين صورت بايد مداوم با افكار عمومي خود در جنگ و ستيز باشند.
بطور مثال در مورد مصر كه هواداران اسرائيل در آن سه درصد و مخالفان اين رژيم 92 درصد هستند به شدت اسرائيل را نگران كرده است. زيرا تمامي حكومت هاي قبلي و كنوني اسرائيل به همراه تشكل هاي سياسي اين رژيم و متحدان غربي اش يعني اروپا و آمريكا نمونه روابط ميان مصر و اسرائيل را نمونه خوبي براي تعميم دادن آن در بين تمامي كشورهاي عربي و اسلامي مي دانستند. ضمن آنكه اين سطح از مخالفت با اسرائيل در مصر به معناي آن است كه در آينده هرگونه عادي سازي روابط با اين رژيم در منطقه محال خواهد بود.
براساس اين آمار مهم، دشمنان و يا مخالفان اسراييل در اروپا كه بطور سنتي هم پيمان اين رژيم محسوب مي شوند به شدت در حال افزايش است. به عنوان مثال در انگليس مخالفان اسراييل به 50درصد رسيده و هواداران اين رژيم هم تنها 17درصد بيان شده است. در فرانسه مخالفان 57درصد و موافقان اسراييل به 20درصد كاهش يافته است.
اين پژوهش فاش مي كند كه در آلمان دشمنان اسراييل 68درصد افزايش داشته است و هواداران اين رژيم به 13درصد كاهش يافته اند. در پرتغال مخالفان 46درصد جمعيت و موافقان اسراييل تنها 9درصد جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهند.
در اسپانيا 60درصد جمعيت با اسراييل مخالفند و تنها 9درصد با اين رژيم موافقت كرده اند.
براساس داده هاي نظرسنجي پژوهشي بي بي سي، در پنج كشور اصلي اتحاديه اروپا كه به اتحاديه بزرگ اروپايي مشهورند و شامل كشورهاي فرانسه، انگليس، آلمان، ايتاليا، اسپانيا هستند چهره و جايگاه اسراييل به شكل فزاينده اي در حال سقوط است تا جايي كه اينك اين وضعيت به چالش اصلي و خطر بزرگي پيش روي اسراييلي ها نه تنها در مورد آينده روابط با كشورهاي اروپايي بلكه ميزان مخاطرات اسراييل براي حفظ جايگاه خود در بين اين كشورها تبديل شده است.
به بياني ساده تر، چنانچه ميانگين هواداران اسراييل در اروپا همزمان با افزايش مخالفان اين رژيم در صحنه اروپا كاهش يابد به سبب حساسيت سياستمداران اروپايي در قبال متغيري به نام افكار عمومي ممكن است شاهد بروز و ظهور احزاب، تشكل ها و يا نيروهاي سياسي اروپايي زيادي در بين اين كشورها باشيم كه ديگر از اظهار انتقاد علني از اسراييل و يا عليه جماعت هاي يهودي اروپايي ابايي نداشته باشند. امري كه بدون شك منجر به بروز احتمالاتي مي شود كه تلاش مي كند احزاب سياسي اروپا را وادار به درخواست لغو قوانين مربوط به مجازات دشمني با سامي كند. قوانيني كه اسراييل نه تنها از آن براي حمايت از يهوديان اروپا سود مي برد بلكه از اين قوانين براي حمايت از جناياتي كه عليه ملت ها و كشورهاي خاورميانه انجام مي دهد نيز استفاده مي كند.

 



هولوكاست در دست حاكمان غرب

پايگاه خبري ربل نيوز درمقاله اي به بررسي دروغ هايي كه طبقه حاكم در غرب به مردم مي گويند پرداخته و گروههايي را كه از بزرگترين دروغ آنها يعني هولوكاست نفع مي برند تشريح كرده است.
دراين مقاله آمده است، يهوديان دروغ مي گويند و از موضوع هولوكاست سوءاستفاده مي كنند و هنوز تصور مي كنند مي توانند مردم را فريب دهند.
مقاله در ادامه به چند نمونه از اين دروغ ها اشاره كرده است:
«... مردم مي دانند كه دولت آمريكا پشت پرده حملات تروريستي 11 سپتامبر قرار داشته است، آنها مي دانند كه دولت انگليس در پشت حملات هفتم ژوئيه تونل لندن بوده است.
آنها مي دانند كه موساد وشركتهاي خصوصي صهيونيستي به طور فعال در اين حوادث شركت داشته اند. آنها مي دانند كه سازمان سيا و خانواده بوش و كلينتون به طور برجسته اي در تجارت غيرقانوني دارو درآمريكا وخارج از آن مشاركت دارند.
آنها مي دانند كه حمله به عراق هيچ ارتباطي با سلاح هاي كشتارجمعي نداشته است. آنها مي دانند كه صدها ميليون دلار پول نقد وصدها هزار سلاحي كه ارتش آمريكا در عراق ازدست داد به طور تصادفي در اختيار بخش هاي گوناگون درگير جنگ داخلي عراق قرار نگرفته است.
آنها مي دانند كه انگيزه تصرف افغانستان هرگز دستگيري اسامه بن لادن نبوده، بلكه انگيزه واقعي، افزايش توليد ترياك دراين كشور بوده است.
آنها مي دانند كه حمله ژاپن به بندر «پرل هاربر» يك عمل خشونت آميز بي دليل نبوده بلكه برنامه اي طراحي شده براي واردكردن آمريكا به جنگ بوده است. آنها مي دانند كه بخش اعظمي از نخبگان حاكم در انگلستان، اروپا و آمريكا در جريان جنگ جهاني دوم، صميمانه با نازي ها همكاري داشته و آنها را حمايت مالي مي كرده اند.
آنها مي دانند كه سازمان هاي صهيونيستي دست در دست نازي ها درجهت هدف مشترك پاكسازي اروپا از يهوديان، فعاليت مي كرده اند. در واقع آنها مي دانند كه هرچه در مورد جنگ جهاني دوم و يا هر بخش ديگري از تاريخ مرتبط با آنها گفته شده تحريف شده و غلط بوده است، اما به دلايلي عجيب وقتي مسئله هولوكاست مطرح مي شود بسياري از مردم تصميم مي گيرند كه ماجراي رسمي آن را كوركورانه باور كنند.
چه كساني از هولوكاست بهره مي برند
بيشترين كساني كه از موضوع هولوكاست نفع مي برند صهيونيست ها هستند. تصاوير وحشتناك زندانيان لاغر و اسكلتي و تپه هايي از جنازه هاي لخت، همه را تحت تأثير قرار مي دهد. آنها با كمك شهادتنامه هايي مبتني بر شايعات و اعترافات به زور گرفته شده كه بيانگر كشتار ميليون ها يهودي در كوره هاي آدم سوزي بوده است، هرگونه مقاومتي در برابر خواست و اراده صهيونيست ها براي تشكيل كشور يهودي در سرزمين مقدس را از بين بردند.
دومين گروه ذينفع، «متفقين» هستند: حجم بالاي اتهامات باعث شد كه توجه جهانيان از جنايات جنگي فراوان متفقين منحرف شود. جناياتي مثل سوزاندن صدها هزار غيرنظامي در شهر پر مهاجر «درسدن»، كشتار يك ميليون غيرنظامي آلماني گرسنگي دادن و كشتار تعمدي يك ميليون اسير جنگي آلماني توسط «آيزنهاور»، كشتار 5/1ميليون غيرنظامي آلماني توسط نيروهاي روسي، تجاوز به صدها هزار زن آلماني، پاكسازي نژادي ميليون ها آلماني در «چك و اسلواكي» و اروپاي شرقي، تخريب 90درصدي زير ساخت هاي شهري آلمان، تمامي اين جنايات به دليل تمركز بر ماجراي كشتار 6ميليون يهودي و استفاده از اتاق هاي گاز عملا ناديده گرفته شده است.
سومين گروهي كه از اين گزارش استفاده برده اند، كمونيست ها و فاشيست ها بودند طرفداران اين مكاتب در جهت رسيدن به هدف سياسي و مالي مشابهي رقابت مي كنند و هدف هر دو آنها يك ديكتاتوري حاكم بر تمام جهان است. اتهام هولوكاست يهودي، يك شكست شديد در روابط عمومي براي فاشيسم و امتيازي براي اردوگاه كمونيسم به سركردگي «ديويد راكفلر» بود.
آخرين گروهي كه از هولوكاست بهره برداري كردند طبقه حاكمان است. يهوديان براي آنها همواره به عنوان ابزاري در جهت پيگيري اهداف شريرانه شان بوده است، دليل آن هم فقدان آگاهي يهوديان نسبت به «غيريهوديان» بوده كه در بين همه آنان مشترك است. داستان هولوكاست، يك ديوار حفاظتي براي اين ابزار يهودي آنان ايجاد مي كند. از اين گذشته احتمال اينكه آنها مسئول جناياتشان شناخته شوند بسيار اندك است. آنها مي توانند بر شبكه اي از يهوديان همدست خويش تكيه داشته باشند و به آنها كمك كنند كه به اسرائيل فرار كنند، يعني جايي كه آنها را به هيچ كشوري تسليم نخواهد كرد. اين، درصد بالاي حضور يهوديان در جنايات سازماندهي شده مثل قاچاق دارو و انسان، را روشن مي سازد. همچنين درصد بالاي حضور يهوديان در تمامي مواضع قدرت در كشورهايي كه بيشترين پيشرفت را در نظم نوين جهاني داشته اند، مثل آمريكا و كانادا، بيان مي دارد.
ربل نيوز نتيجه گيري مي كند، بر زبان آوردن كوچكترين ترديدي در مورد هولوكاست، توهين قابل مجازاتي به مقدسات است كه سخت ترين نتايج را در پي خواهد داشت. نتايجي چون از دست دادن شغل و حرفه، نابودي مالي، انزواي اجتماعي و حتي حبس، از جامعه عواقب عادي چنين كاري است. آنچه هولوكاست را به چنين ابزار سودمندي براي حاكمان ما تبديل كرده است اين است كه به ما آموخته اند كه بپذيريم محدوديت هايي براي آزادي بيان وجود دارد و «حقايقي» هستند كه نبايد زير سؤال بروند.
مطمئناً موارد زيادي براي بحث در مورد طبقه حاكم وجود دارد. اگر افكار عمومي به نفع تجديدنظرطلبان هولوكاست تغيير موضع دهد، اگر بخش نسبتاً بزرگي از جمله بپذيرند كه حاكمان آنان تا اين اندازه به آنها دروغ مي گويند، هر چه از حقانيت و مشروعيت هولوكاست باقي مانده است از بين خواهد رفت.
كم ارزش كردن گزارش رسمي هولوكاست باعث مي شود كه مبلغان نظم يهودي نوين جهاني از پشت پرده هاي محافظ خود بيرون آيند. جنگ براي آزادي بيان، تجديدنظرطلبي هولوكاست و اثبات آنچه واقعا در دوران نازي ها رخ داده است، يكي از موثرترين استراتژي ها براي تضعيف طبقه حاكم و بيرون كردن نظم نوين جهاني است.
از سوي ديگر، «ريچارد اي. ويدمن» پژوهشگر غربي نيز طي مقاله اي نوشت، هولوكاست بزرگترين مانع بر سر راه صلح، امنيت و احترام ميان ملت ها است.
شبح هولوكاست اكنون به توجيهي براي مداخله هاي نظامي بدل شده است. رسانه ها و دولت هاي غربي اكنون مخالفين خود را به هيتلرهاي جديد تعبير كرده و ايشان را به داشتن قصد نسل كشي و استفاده از تسليحات كشتار جمعي متهم مي كنند.
ويدمن افزود، افسانه هاي مربوط به هولوكاست بزرگترين مانع بر سر راه فهم دقيق وقايع جنگ جهاني دوم هستند چرا كه با سوءاستفاده از مسئله هولوكاست تاريخ را خفه كرده اند.
هدف اصلي تحريف كنندگان در ماجراي هولوكاست اين بوده كه به افكار عمومي بقبولانند كه هيتلر و ساير رهبران حزب سوسياليست كارگران آلمان چنان موجودات خونخواري بوده اند كه بريتانياي كبير اخلاقاً حق داشته است به برنامه ريزي براي سركوب آنها بپردازد و همچنين ايالات متحده مجبور بوده است كه وارد اين جنگ شده و بريتانيا را در اين مبارزه اخلاقي ياري دهد!

 

(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14