(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 18 ارديبهشت 1389- شماره 19639

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
جوجيتسو به سبك ميرزا آغاسي (يادداشت روز)
رئيس جمهور در مصاحبه با نيويورك تايمز: ان.پي.تي تنها براي اعضاي فاقد بمب ،مزاحمت ايجاد مي كند
نخود و كشمش (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
دبير كل سازمان ملل در ديدار با متكي:
اكثر كشورها بر نقش سازنده احمدي نژاد در اجلاس ان.پي. تي تاكيد دارند
كسي نفهمه! من و اون دو تا هيچ اختلافي نداريم (خبر ويژه)
نامه پراكني بي عرضه ها براي اثبات حيات سياسي (خبر ويژه)
پس لرزه هاي خودكشي با اسب تروا (خبر ويژه)
العربيه: ائتلاف شيعيان عراق پيروزي ايران بر آمريكاست (خبر ويژه)
برژينسكي: مشكل آمريكا بدون جابجايي قدرت در ايران حل نمي شود (خبر ويژه)
دفاعيات مدير مسئول روزنامه كيهان در سومين جلسه دادگاه - قسمت پاياني
 



جوجيتسو به سبك ميرزا آغاسي (يادداشت روز)

«انفجار اطلاعات» را شايد بتوان يكي از نتايج مهم حوادثي به شمار آورد كه پس از انتخابات 22 خرداد سال گذشته رخ داد. مجموعه اين حوادث كه آميزه اي از پروژه خارجي و پروسه (فرآيند) تحولات داخلي بود، نقطه اي كور يا مغفول در سياست ايران را كه مي رفت به حفره ضد امنيتي بزرگي براي كشور تبديل شود، پديدار كرد. طيفي كه با توجه به فرآيند دگرگوني و عقبگرد عقيدتي، در طليعه پروژه پيچيده و چند لايه جنگ نرم بيگانگان قرار گرفته بودند، خدمتي بزرگ به ملت و نخبگان ايران كردند و ناخواسته زنگ هشدار را بي موقع - به موقع!- به صدا درآوردند. آن پروژه هر چند كه همچنان پيگيري مي شود، اما نقشه اي لو رفته است و اصرار بر تداوم آن جز به ضد خود تبديل نمي شود. دشمن در جنگ نرم قرار بود خواب كند و شبيخون بزند. قرار بود از نيروي خودي - در دو سطح مردم و نخبگان - يارگيري كند و به زعم خويش، به شيوه جوجيتسويي نيروي ملت ايران را عليه خود او به كار ببندد. اما وقتي حريف را نسبت به ترفند خود هوشيار كرديد، اصرار بر آن نه تنها بي ثمر خواهد بود بلكه ممكن است متقابلاً تبديل به دامي براي خود شما شود. جوجيتسو بازي دشمن به ويژه از عاشورا (6 دي ماه 1388) به بعد، چنين روند معكوسي را طي كرده است. شبكه جنگ نرم كه از آن به درستي به عنوان فتنه ياد شد در اين 4 - 5 ماه در مسيري پا گذاشته كه فقط زرادخانه هاي تهي شده، تفنگ بي فشنگ و پوكه هاي خالي او را بيشتر عيان مي كند.
ايران جديد 2 سال پيش در عرصه چالش هسته اي در موضع قدرت ايستاده بود تا آنجا كه تابستان همان سال، وقتي دكتر احمدي نژاد در مجمع عمومي سازمان ملل انگشت شست خود را پايين گرفت، رسانه هاي آمريكايي و اروپايي با منطق نشانه شناسي و هرمنوتيك اعلام كردند رئيس جمهور ايران مي گويد كار بوش تمام است و او ناك اوت شده است. بوش پس از 7 سال ناك اوت شد، اما اوباما ظاهراً در دوره كوتاه يك ساله و در هنر رزم نرم جوجيتسو ضربه فني شده است. او هم چوب را خورده و هم پياز را. اوباما هر دو عرصه نبرد نرم و سخت را به ايران واگذار كرده و آخرين برگ قابل استفاده - اسب تروا و ضربه از درون - را هم رو كرده و سوزانده است.
اين حقيقت را ريچارد دالتون سفير پيشين انگليس در تهران كه معاصر با قدرت نومحافظه كاران در كاخ سفيد بود، 10 روز پيش شهادت داد آنجا كه در كسوت «تحليلگر امور خاورميانه در موسسه سلطنتي چتم هاوس» اعلام كرد «به نظر مي رسد در رويارويي بر سر بحران هسته اي با جامعه جهاني ]غرب[، ايران در موضع نيرومندي است و مذاكرات قدرت ها براي تحريم ها و مهار ايران با دشواري هاي هميشگي پيش خواهد رفت... مخالفت آيت الله خامنه اي با طرحي براي محدود كردن شوراي نگهبان در مجمع تشخيص، آب سردي بود كه بر روي پروژه مذكور ريخت. تمام اين شرايط به ضرر اپوزيسيون سبز است. آنها راهي براي سازماندهي مجدد ندارند و چندان نمي توان به تحرك جديد آنها اميدوار بود. رژيم آن گونه كه برخي سال گذشته تصور كردند، ضعيف و لرزان نيست. ضعيف ترين احتمال براندازي حكومت است. شرايط براي شورش فراهم نيست.»
اين تحليل را كسي ارائه مي دهد كه به نيابت از اينتليجنس سرويس و وزارت خارجه انگلستان مأمور شده بود به ويژه طي 3، 4 ساله قبل از انتخابات رياست جمهوري سال 88، به تدارك آشوب و اغتشاش و سازماندهي شبكه جنگ نرم در داخل ايران اهتمام كند. راه اندازي تلويزيون بي بي سي فارسي و سازماندهي 180 تن از رجال سياسي در ايران از جمله دست پخت هاي آقاي دالتون بود. (حسين رسام تحليلگر سياسي سفارت انگليس 17 مرداد سال گذشته در دادگاه اعلام كرد در طول 5 سال با 180 نفر از جمله عطريانفر، شمس الواعظين، ليلاز و... در ارتباط بوده و اطلاعات لازم را جمع آوري مي كرده و در ستاد موسوي هم با فردي به نام ماهر در ارتباط كامل بوده است). اكنون دالتون از دست برتر و موضع قوي تر ايران در چالش با غرب در دو حوزه خارجي و داخلي سخن مي گويد.
چرايي اين اتفاق را بايد پاسخ گفت. آنها دقيقاً در ايران چه مي خواستند و كانون هدفگذاريشان در چه نقطه اي متمركز بود؟ چرا سرحلقه جريان ماسوني جديد در لندن (مهاجراني) كه در اوج اغتشاش ها تبديل به خبرنگار و گزارشگر جزء بي بي سي شده بود، اكنون به همراه برادر همسر خويش (محسن كديور، مقيم آمريكا) اعلام مي كنند با جمهوري اسلامي و قانون اساسي مشكلي ندارند و فقط با «اين جمهوري اسلامي»! مشكل دارند؟ آيا اين منطق لندني همان منطق سران فتنه در داخل نيست؟ آيا حلقه انگليسي - آمريكايي و صهيونيستي پس از خيز علني براي «براندازي» به واسطه كف خيابان، به موضع سابق «استحاله نظام با حفظ ظاهر و صورت آن» بازگشته اند و مجدداً استحاله را مقدمه براندازي علني مي دانند؟ و آيا اساسا مي شود منكران امام زمان (عج) و منكران رسالت پيامبر اكرم (ص) و قداست قرآن را در زمر ه سكولارها - قائلين به جدايي دين از سياست - رده بندي كرد؟!
پاسخ اين پرسش ها را شايد بتوان در تحليل اخير زبيگنيو برژينسكي (مشاور امنيت ملي كارتر) جست وجو كرد. وي به تازگي تحليلي را درباره چالش هسته اي در روزنامه زود دويچه سايتونگ به چاپ رسانده است. برژينسكي در اين تحليل بر ناكارآمدي مطلق مدل حمله نظامي براي مهار ايران تاكيد مي كند و شروطي را هم براي تحريم، مذاكره و انزواي ايران برمي شمارد اما در پايان نتيجه مي گيرد «با همه اينها تا زماني كه جابجايي و تغيير قدرت در ايران به وجود نيايد، ما نخواهيم توانست مشكل ايران را حل كنيم، هر چند اين تغيير قدرت لزوما به معناي كنار رفتن روحانيون يا پيدايي دموكراسي نيست. هر تغييري در اين كشور قطعاً به اين گستردگي نخواهد بود.» اين عبارات اندكي راز آلود است. برژينسكي به عنوان يك استراتژيست كهنه كار مي خواهد ضمن عبرت گرفتن از بلندپروازي هاي دن كيشوت وار، بر سناريويي احتمالاً واقع گرايانه تر تاكيد كند كه در آن نظام سياسي موجود در ايران مي تواند جمهوري اسلامي باشد و حتي ظاهر روحاني حكومت - ولو موقتاً - حفظ شود اما در باطن «اين جمهوري اسلامي» مقتدر و مستقل نباشد! يعني يك شبه جمهوري و شبه اسلامي كه بتواند پلي موقتي و كوتاه براي گذار به مرحله بازتوليد استبداد وابسته و لائيك به سبك برخي كشورهاي مرتجع منطقه و البته با رنگ و لعابي امروزي تر باشد! اين بيان ديگري است از همان منطقي كه چند ماه پيش كديور عنوان كرد و گفت «با جمهوري اسلامي و روحانيت جز با استفاده از اسلام و ملاها و افراد خود حاكميت نمي توان جنگيد». اين همان منطقي است كه سال گذشته روي سابقه حضور موسوي و كروبي و منتظري و صانعي و عمرو و زيد در جمهوري اسلامي مانور مي داد. اين همان منطق نهضت آزادي و سازمان مجاهدين و حزب مشاركت- و برخي اعضاي كارگزاران- است كه تا مرز نفي خط امام و اصل ولايت فقيه پيش رفتند و در عين حال ادعا كردند ملتزم به قانون اساسي جمهوري اسلامي و درصدد اصلاح جمهوري اسلامي هستند!
اين همان منطق امثال محتشمي پور وزير كشور اسبق است كه هر چند ماه يكبار براي خالي نماندن عريضه، نسبت به نفوذ جريان حجتيه در حاكميت هشدار مي دهند اما چشم بر آمد و شد و ائتلاف ميان سران فتنه با سران نهضت آزادي و نظاير آنها كه پرچم سكولاريسم و نفي ولايت فقيه را برافراشته اند مي بندند و نمي پرسند ميان دو سر اين ائتلاف چه سنخيت و تجانسي در كار است؟ اين حضرات نمي پرسند كه چرا امير-م از ماركسيست ها و چپ هاي آمريكايي مقيم خارج به نشريه ضدانقلابي آرش مي گويد «لزومي ندارد كه ما در جنبش سبز از آقاي خاتمي بخواهيم از سكولاريسم دفاع كند. او نظر خود را دارد اما وقتي در صف مشتركي ]![ مبارزه مي كنيم، طبيعي است انتظار داشته باشيم روي سكولارها فشار نياورد». صف مشترك خاتمي و محتشمي پور و كروبي و موسوي و مجيد انصاري و صانعي و... با ماركسيست هاي ملحد و ليبرال هاي مدعي سكولاريسم (ظاهرا جدايي دين از سياست) كدام است و روبروي اين صف مشترك كدام جبهه براي مبارزه مي تواند قرار گيرد!
محمد قوچاني سردبير روزنامه هاي شرق، هم ميهن و اعتماد ملي، 5 سال پيش در آستانه انتخابات سال 84 از ميرحسين موسوي به عنوان دايه اي ياد كرده بود كه اگر بيايد و پيروز شود، جريان روشنفكري اپوزيسيون مي تواند فرصت تنفس پيدا كند. او اما به تازگي در مجله مهرنامه نوشت «روشنفكران سكولار در ايران تاريخ را وارونه خوانده اند حال آن كه روشنفكري در اروپا ضددين نيست... به همين علت است كه اكبر گنجي با مانيفست جمهوري خواهي، رساله مجاهدين خلق را بازتوليد مي كند و به انكار الوهيت قرآن كريم منتهي مي شود... روشنفكري ايراني مانند پزشك تك نسخه اي همچنان سكولاريسم را دواي درد معرفي مي كند حال آن كه اين ايدئولوژي يك بار در ديكتاتوري پهلوي در كشور حاكميت يافت و به انقلاب اسلامي منتهي شد. تلاش براي تبديل آن به ايدئولوژي دموكراسي هم نادرست و هم بي فايده و ضررآفرين است». همين چند جمله-گويا كه دست بر نقطه حساسي گذاشته باشد- هجو و توهين و شماتت انبوهي از رسانه هاي ضدانقلاب و پيش از همه آنها، راديو فردا رسانه رسمي سازمان سيا را به دنبال آورد. قوچاني متهم شد به خاطر راحت طلبي و پول پرستي، خيانت كرده و بقيه را فروخته است!
اما شگرد جوجيتسو(پيشنهاد امثال جين شارپ) ديگر به اين سادگي جواب نخواهد داد. دو بازوي جنگ نرم معطوف به آشوب، از كار افتاده است. دشمن مي خواست به واسطه جريان استخدام شده سياسي، از «مردم» و «نخبگان» يارگيري كند. دشمن مي كوشيد لااقل بخشي از آن نيروي قدرتمند 40 ميليون نفري (85 درصد واجدان) را كه رأي ارزشمند خود را پاي صندوق مشروعيت نظام ريختند به شيوه رزم جوجيتسو عليه نظام و ملت مصادره كند. «خيانت» و «خطا و بي بصيرتي» دو گروه از خواص، اميد دشمن به اين پروژه را زنده كرد. اما امروز به اعتبار همان انفجار اطلاعات مبارك، يارگيري دشمن در دو حوزه مذكور عقيم مانده است. يك سند بر اين مدعا همان است كه آقاي محتشمي پور-با وجود به بازي گرفته شدن در ستاد صيانت از آراء (القاي تقلب)- چند روز پيش در ديدار با «جمعي از جوانان مجمع نيروهاي خط امام» گفت؛ «زماني كه انتخابات تمام شد و جرياني نتوانست پيروز شود، اين كه بخواهد جنگ و دعوا را ادامه دهد، فايده اي ندارد و يك سياستمدار عاقل براي موفقيت در آينده برنامه ريزي و تلاش مي كند... نظر رهبري نسبت به جريان هاي سياسي يكسان است مگر اشخاص ويژه اي كه زمينه بي اعتمادي را نسبت به خودشان فراهم آورده اند». اين سخنان شاهدي است بر بي عقلي سياستمداران و اشخاص ويژه اي كه به جنگ و دعواي خياباني اميد بسته بودند و اكنون مورد بدگماني نظام و انزجار مردم قرار دارند.
سند دوم بر اين مدعا اظهارات هفته گذشته محمد برقعي (از عناصر ضدانقلاب مقيم واشنگتن و فعال در فتنه سبز) است كه درباره ملاقات اخير ميرحسين موسوي با سران گروهك هايي نظير نهضت آزادي، به راديو فردا مي گويد «موسوي تنها با ريزش درون حاكميت مي توانست موفق شود. اگر ريزش درون نظام نشود، به هيچ عنوان نمي شود كاري كرد. اينكه آقاي موسوي به مرز مجموعه هايي برود كه علنا ساختار را نمي پذيرند، ريزش درون نظام را از دست مي دهد. او تا به حال با ظرافت در اين زمينه حركت مي كرد تا اين تصور نيروهاي داخل نظام را كه سبزها مي خواهند كل نظام را از بين ببرند، خنثي كند. دور شدن از نيروهاي درون نظام باعث خواهد شد اپوزيسيون آن بخش ريزش درون نظام را از دست بدهد».
اكنون با متمايز شدن دوباره صف ها، باز هم در آن سو گروه هاي سلطنت طلب، ليبرال ها و شبه ملي گراها، و چپ هاي آمريكايي مانده اند به انضمام چندمهره روسياه كه ديگر حتي نمي توان اطلاق نام منافق هم بر آنها كرد. طيف گسترده اي از افراد- از دالتون در انگليس و برقعي در آمريكا تا محتشمي پور و قوچاني در ايران- اگرچه با تعابير و گويش هاي گوناگون سخن مي رانند اما يك جمله بيشتر نمي گويند و آن اينكه فاتحه فتنه سبز را بايد خواند.
هر كس و هر محفلي هم بخواهد در آن مسير گام بردارد، در چشم ملت و نخبگان، ادامه فتنه و شبيخون دشمن قلمداد مي شود. جوجيتسو بازي سران فتنه در خدمت مستكبران عالم، همان حكايت توپخانه ميرزاآغاسي بود و روسياهي و تلفاتي كه براي دشمن بر جاي ماند! به فضل الهي قدرت جمهوري اسلامي پس از اين جنگ پيچيده دشمن، مضاعف شد.
محمد ايماني

 



رئيس جمهور در مصاحبه با نيويورك تايمز: ان.پي.تي تنها براي اعضاي فاقد بمب ،مزاحمت ايجاد مي كند

رئيس جمهور تصريح كرد كه ان.پي.تي به جاي جلوگيري از توليد بمب، تنها براي اعضاي فاقد بمب مزاحمت ايجاد مي كند.
دكتر محمود احمدي نژاد در مصاحبه با روزنامه نيويورك تايمز در پاسخ به سأالي در خصوص دلايل اصلاح ساختار آژانس بين المللي انرژي اتمي گفت: يكي از اشكالات ان.پي.تي كه بايد اصلاح شود اين است كه اين مركز بين المللي بعضاً به جاي اين كه جلوي توليد بمب اتم را بگيرد، براي اعضاي فاقد بمب، مزاحمت ايجاد مي كند.
وي با بيان اين كه جمهوري اسلامي ايران توليد سوخت 20 درصد را با اعلام قبلي به آژانس بين المللي انرژي هسته اي آغاز كرده است، خاطرنشان كرد: هيچ موضوع مبهمي در فعاليت هاي هسته اي ايران وجود ندارد و دوربين هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي در تمام مراكز هسته اي مستقر هستند. ايران در برنامه هسته اي خود مطابق قوانين عمل كرده و تخلفي هم مرتكب نشده است.
رئيس جمهور گفت: شرايط كنوني آژانس بين المللي انرژي اتمي به گونه اي است كه ظاهراً هركس بخواهد از حقوق قانوني استفاده كند با موانع گوناگوني مواجه است؛ اما در صورتي كه غير قانوني عمل شود هيچ مانعي وجود ندارد. وجود اين اشكالات ضرورت ايجاد اصلاح در اين سازمان را افزايش داده است. اين كه تاكنون چندين نشست براي اصلاح «ان.پي.تي» برگزار شده، نشان دهنده نقص آن است.
احمدي نژاد در پاسخ به سأالي درباره جلوگيري از نصب دوربين هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي در مراكز نظامي خاطرنشان كرد: نصب دوربين توسط آژانس تابع مقررات است، و بايد طبق قانون نصب شود. آژانس نمي تواند در هر نقطه اي كه علاقه داشت، دوربين نصب كند. طبق قانون اين دوربين ها بايد فقط در مراكز هسته اي نصب شود، در مراكز هسته اي هم در محل هاي خاصي بايد نصب باشد تا مزاحم كاركردهاي روزمره و عادي نشود.
رئيس جمهور افزود: اين كه ادعا مي شود دوربين هاي آژانس نصب نيست، پس چگونه آژانس از كوچكترين فعاليت هاي هسته اي ما مطلع است و روزانه روند توليد سوخت 02 درصدي ايران را گزارش مي كند.
وي در پاسخ به سأال خبرنگار نيويورك تايمز مبني بر اين كه خيلي ها ان.پي.تي را موفق مي دانند و از عملكرد آن راضي هستند، گفت: اين كه مي گوييد خيلي ها از عملكرد ان.پي.تي راضي هستند، تعجب آور است؛ البته چند كشوري كه سلاح هسته اي دارند، راضي هستند. اما 811 كشور عدم تعهد رسماً ديروز در جريان كنفرانس بيانيه دادند و در سخنراني هاي خود اشكالات ان.پي.تي و عملكرد آژانس را مطرح كردند. آيا اين مي تواند به معناي رضايت باشد؟ حتي خيلي از كساني كه عضو گروه «نم» هم نيستند در اطلاعيه و سخنراني هاي خود درباره عملكرد ان.پي.تي موضع گيري كردند. واقعيت اين است كه اكثريت كشورها از ان.پي.تي و عملكرد آن راضي نيستند به همين خاطر است كه كنفرانس بازنگري برگزار شده است. پيشنهادات فراواني هم كه براي اصلاح آن رسيده، بهترين سند براي ناموفق بودن ان.پي.تي و ضرورت ايجاد اصلاح در آن است.
احمدي نژاد در پاسخ به سأالي در خصوص علت استفاده ايران از تجهيزات پيشرفته در تأسيسات هسته اي گفت: استفاده از دستگاه هاي پيشرفته تر، سرعت و كيفيت فعاليت ها را افزايش مي دهد، به همين خاطر بدنبال استفاده از سانتريفيوژهاي جديد در مراكز هسته اي خود هستيم.
وي در پاسخ به اين كه چرا ايران به جاي اين كه اين همه وقت بر سر مسايل هسته اي بگذارد روي نفت و گاز و صادرات آن سرمايه گذاري نمي كند، گفت: آمريكا هم نفت دارد، پس چرا از انرژي هسته اي استفاده مي كند؟ آمريكا ذخاير عظيمي در آلاسكا دارد كه از آنها بهره برداري نمي كند. هر كشوري حق دارد كه از انرژي هاي گوناگون استفاده كند. ماده 4 ان.پي.تي هم صراحت دارد كه همه كشورها مي توانند از انرژي هسته اي استفاده كنند. اين حق همه كشورهاست، كسي نمي تواند درباره اين حق از كسي سأال كند.
رئيس جمهوري گفت: انرژي هسته اي كاربردهايي دارد كه سوخت فسيلي فاقد آن است. توليد راديو داروها، ضدعفوني محصولات كشاورزي و اصلاح بذر و توليد اشعه ها براي شناخت بيماري ها از جمله كاربردهاي انرژي هسته اي است كه سوخت فسيلي در اين زمينه هيچ كارآيي ندارد. ضمن اين كه انرژي هسته اي هزينه اش كمتر از انرژي فسيلي است.
احمدي نژاد درباره ارزيابي خود از اقدام آمريكا در كاهش بمب هاي اتمي اش از 03 هزار به 0015 بمب، خاطرنشان كرد: اگر اين موضوع واقعيت داشته باشد گام مثبتي به شمار مي رود، اما نكته اينجاست كه هيچ سازمان مستقلي دراين باره نظارت نكرده و گزارشي ارايه نشده است؛ چرا كه هيچ نظارتي بر فعاليت هاي هسته اي آمريكا وجود ندارد. خودشان اعلام كرده اند كه بمب هاي خود را به حدود 5 هزار عدد كاهش داده اند، چه كسي مي تواند اين مساله را ثابت كند؟ در حالي كه 05-04 سال است كه بحث خلع سلاح مطرح است، به يكباره ديروز اين بحث مطرح شده است، ضمن اين كه وجود حتي يك بمب اتم هم خطرناك است و اميدواريم به روزي برسيم كه حتي يك بمب اتم هم در دنيا وجود نداشته باشد.
وي افزود: اميدواريم روزي آژانس بر فعاليت هاي هسته اي آمريكا هم نظارت كند و گزارشات مستندي در اين باره ارائه دهد.
رئيس جمهور اضافه كرد: در اختيار داشتن بمب اتم بيش از همه به ضرر مردم آمريكاست، چرا كه در هر كشوري كه بمب اتم انبار شده باشد، اگر اتفاقي در نگهداري آن بيفتد مردم آنجا آسيب خواهند ديد.
احمدي نژاد همچنين خاطرنشان كرد: اوباما بزرگترين و آخرين شانس آمريكا براي ايجاد تغيير واقعي و اصلاح چهره آمريكا در جهان است و اگر از اين فرصت به خوبي استفاده نشود، ديگر چنين موقعيتي تكرار نخواهد شد.

 



نخود و كشمش (گفت و شنود)

گفت: دبيركل سابق حزب مشاركت با انتشار يك نامه سرگشاده به آيت الله سيداحمد خاتمي عليه وي دست به ناسزاگويي و فحاشي زده است.
گفتم: اين فتنه گران همه چيز را وارونه كرده اند، دكارت مي گفت «من فكر مي كنم، پس هستم» فتنه گران مي گويند «ما فحش مي دهيم، پس هستيم»!
گفت: اتفاقاً ناسزاگويي آنها به امام جمعه موقت تهران براي اين است كه گفته بود، فتنه ناكام مانده و فتنه گران مرده اند!
گفتم: يعني حزب مشاركت مي خواهد بگويد هنوز نمرده است؟ منظور آيت الله خاتمي هم نفس كشيدن فتنه گران نبود، منظورش اين بود كه دچار مرگ سياسي شده اند.
گفت: چه عرض كنم؟! اگر دچار مرگ سياسي نشده بودند كه به جاي حرف حساب، زبان به فحش و ناسزا نمي گشودند؟!
گفتم: شيادي زير پتو دراز كشيده و همكارش براي گدايي از رهگذران مي گفت ؛ اين رفيق ما مرده و پول كفن و دفن ندارم. ناگهان يكي از رهگذران پتو را كنار زد و ديد يارو يواشكي دارد نخود و كشمش مي خورد. با عصبانيت به شياد ديگر گفت؛ اين كه نمرده! و يارو جواب داد؛ يعني مي خواستي آنقدر بميرد كه حتي نتواند يك مشت نخود و كشمش هم بخورد؟!

 



كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 30002323
¤ سخنان مقتدرانه و محكم رئيس جمهور انقلابي، جناب آقاي دكتر احمدي نژاد در كنفرانس بازنگري NPT در نيويورك پيروزي ديپلماتيك جمهوري اسلامي ايران در مقابل آمريكا بود. خداوند بر توفيقات اين رئيس جمهور شجاع بيفزايد.
يك هموطن
¤ از دفاعيات رئيس جمهور كشورمان در سازمان ملل درباره صلح آميز بودن فعاليت هسته اي كشورمان و مورد سؤال قرار دادن كشورهاي دارنده سلاح هسته اي و كشتار جمعي تشكر و قدرداني مي كنم.
رضا- اصفهان
¤ مي خواستم از سخنان بي نظير رئيس جمهور عزيزمان در سازمان ملل كمال تشكر را بكنم. چنين چيزي به اعتراف دوست و دشمن سابقه نداشته است كه يك رئيس جمهوري در ميان مسئولان عالي رتبه جهان عملكرد جنايتكارانه و خيانت بار استكبار جهاني را اينگونه و با شفافيت تمام بيان بكند. چه خوب است كه سخنراني هاي ايشان كاملا در رسانه هاي ما منعكس شده و به عنوان يك ميراث فرهنگي ثبت و ضبط و ماندگار شود.
يك هموطن
¤ من يك سوال بسيار ساده از مسئولان نظام دارم و آن اينكه در فتنه اخير با توجه به آن همه خسارات معنوي، جاني، حيثيتي و مالي كه به بار آمد چرا مسئولان و سران اصلي اين فتنه كه كاملا مشخص هستند در حاشيه كاملا امن قرار گرفتند. مگر يكي از اصول مهم قانون اساسي كه در واقع انقلاب اسلامي براي پايه گذاري آن به پيروزي رسيد برابري همه در برابر قانون نبود، پس چرا اجراي «قانون» درباره مسببين اصلي فتنه اجرا نمي شود؟!
خانم مقدم
¤ مي خواستم بدينوسيله انتقاد خودم را از برخي روزنامه ها و عمق كينه شان نسبت به عملكرد حماسه آفرين رئيس جمهور كشورمان در سازمان ملل بيان كنم و آن اينكه بعضي از روزنامه ها كوچكترين اشاره اي به مهمترين رويداد جهان در روز دوشنبه كه سخنراني صريح و قاطع احمدي نژاد در سازمان ملل بود نكردند.
يك هم وطن
¤ بنده از صميم قلب به آقاي شريعتمداري به خاطر سربلندي شان در دادگاه شكايت شيرين عبادي و ... تبريك عرض مي كنم و تاكيد دارم كه اين تبريك را از بنده به نمايندگي از طرف همه بازنشستگان نيروهاي مسلح شهرستان باغملك بپذيريد.
نصرالله روينده - باغملك
¤ در راستاي سخنان اخير رئيس جمهور درباره نحوه انتقال جمعيتي از تهران به شهرستان ها مي خواستم پيشنهاد كنم كه چه خوب بود در شهرستان ها و يا در مراكز استان ها جايي در نظر گرفته مي شد تا ما كارمندان كه تمايل به انتقال داريم اطلاعات دقيقي درباره اعلام نياز استان هاي مربوطه در اختيارمان مي گذاشتند، تا با برنامه ريزي و هماهنگي بهتري تصميم گيري كنيم.
آهنگران - تهران
¤ در دانشگاه آكسفورد انگلستان قوانيني براي رعايت نوع پوشش وضع شده است كه براساس آن از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان و تحريك كننده توسط دانشجويان جلوگيري مي شود. سوال بنده اين است كه چرا چنين قوانيني در كشوري كه به ام القراي اسلام شهرت دارد وضع نمي شود و هر روز بر وخامت اوضاع حجاب و نوع پوشش در دانشگاه ها افزوده مي شود و مسئولان فكري نمي كنند.
يك شهروند از تهران
¤ اين روزها اكثر مغازه ها براي تبليغ كالاهاي خود از پوسترهاي نامناسب زن و مرد استفاده مي كنند. مي خواستم سوال كنم كه آيا قانون اداره اماكن عوض شده يا اينكه مسئول جديدي با تفكري مخالف قانون جاري به كار گمارده شده است كه با چنين پديده ناهنجاري برخورد ريشه اي نمي شود.
عيسي پور- يك فرهنگي
¤ از مسئولان وزارت علوم خواهش مي كنم اساتيدي را كه در دانشگاه ها عقايد مذهبي جوانان را نشانه رفته اند از دانشگاه اخراج و يا بازنشسته كنند و در عوض اساتيد متعهد و وفادار به آرمانهاي انقلاب را جذب نمايند.
سليمي
¤ در منطقه اي از پارك جنگلي كوهسار در شهران تهران عده اي از دختران و پسران با صرف مشروبات الكلي به بزن و برقص و پايكوبي مي پردازند. از نيروي انتظامي و مسئولين شهرداري تقاضا مي كنم كه به اين موضوع رسيدگي كنند و جالب اينكه اين موضوع در مجاورت مكان گلزار 5 شهيد گمنامي كه در آنجا دفن شده اند رخ مي دهد. اگر لازم است از مردم كمك بخواهند تا خود راسا وارد عمل شوند و محيطي سالم و امن براي رفاه اهالي منطقه فراهم نمايند.
رحيمي
¤ مي خواستم بپرسم كه وضعيت خانواده هاي نيروهاي مسلح كه نمي توانند فرم اقتصادي خانواده را پر بكنند چه خواهد شد.
مقدم
¤ مديرعامل محترم شركت واحد چند ماه پيش به بازنشستگان وعده داده بود كه با استفاده از كارت منزلت بتوانيم بدون پرداخت هزينه از اتوبوس هاي شركت واحد استفاده كنيم ولي تاكنون خبري نشده است.
يك بازنشسته
¤ از مسئولان ذيربط خواهش مي كنم كه يك فكري براي جلوگيري از پديده زشت بدحجابي بكنند.
يك خانم هموطن
¤ از نيروي انتظامي خواهش مي كنم كه با شيشه فروش ها و كراك فروش هاي محله هاشمي برخورد كنند. اين محله از بزرگترين محلات توزيع مواد مخدر است. اين پديده زشت به قدري در اين محله شهرت پيدا كرده است كه مشتريان به طور مستقيم به منازل فروشندگان مراجعه مي كنند.
رضايي- تهران
¤ از مسئولان كشور تقاضا مي كنم در كنار دغدغه هاي به حقي كه در خصوص مسايل مختلف كشورمان داريد كه جاي تشكر دارد، قدري هم دغدغه خطر بدحجابي و بي بندوباري در كشور را هم داشته باشيد.
خانم سليمان- قم
¤ مي خواستم كه از چاپ پاورقي «مطالبات غيرقانوني» مربوط به حوادث قبل و پس از انتخابات اخير تشكر كنم.
هاشمي- اصفهان
¤ از آن روزنامه محترم تقاضا مي كنم كه ستون خوان حكمت صفحه معارف آن روزنامه را در قالب كتاب چاپ كنيد.
رضا غنجي
¤ حدود 2 ماه پيش از انتشارات ج... كه در نمايشگاه كتاب قزوين غرفه زده بود حدود 70 هزار تومان خريداري كرده و فاكتور آن را دريافت كرده ام. اما بعد از گذشت اين مدت هنوز كتاب ها به دستم نرسيده است. تماس هم مي گيرند ادعا مي كنند كه كتاب هاي درخواستي هنوز چاپ نشده است. از مسئولين وزارت ارشاد و برپاكنندگان اين نمايشگاه تقاضاي رسيدگي دارم.
رضايي- قزوين

 



دبير كل سازمان ملل در ديدار با متكي:
اكثر كشورها بر نقش سازنده احمدي نژاد در اجلاس ان.پي. تي تاكيد دارند

دبير كل سازمان ملل اعلام كرد در ده ها ملاقاتي كه با مقامات كشورهاي مختلف داشته، همگي بر حضور قوي و نقش سازنده رئيس جمهور ايران در كنفرانس ان.پي.تي تاكيد داشته اند.
منوچهر متكي وزير امور خارجه كشورمان كه به منظور شركت در كنفرانس بازنگري NPT در نيويورك به سر مي برد، روز جمعه به وقت تهران با «بان كي مون» دبير كل سازمان ملل متحد ديدار و گفت وگو كرد.
در اين ديدار محورهاي اساسي كنفرانس بازنگري NPT مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت و متكي بر ضرورت جدي گرفتن موضوع خلع سلاح و همكاري سازنده كشورهاي دارنده اين سلاح ها تاكيد كرد.
دبير كل سازمان ملل متحد نيز با اشاره به نقش سازنده رئيس جمهور اسلامي ايران در اجلاس بازنگري NPT افزود: در ده ها ملاقاتي كه با وزراي خارجه و سفراي مختلف كشورها طي چند روز گذشته داشته ام همگي آنان بر حضور قوي و نقش سازنده و مهم دكتر احمدي نژاد رئيس جمهور اسلامي ايران در كنفرانس بازنگري NPT تاكيد داشته اند.وي افزود: لازم مي دانم در اين ارتباط شخصا از شما تقدير كنم.
متكي همچنين در مورد موضوع خاورميانه عاري از سلاحهاي هسته اي نيز اظهار داشت: مانع اساسي در اين ارتباط استقرار صدها كلاهك هسته اي در فلسطين اشغالي توسط رژيم صهيونيستي است.
وزير امور خارجه كشورمان افزود: متعهد كردن اين رژيم به NPT و شروع بازرسي هاي قانوني، مقدمه لازم براي جدي شدن تحقق خاورميانه عاري از سلاحهاي هسته اي است.
وي در ارتباط با سخنان بان كي مون درباره بحران هاي جاري در منطقه و راهكارهاي برون رفت از آنها، استفاده از ظرفيت هاي منطقه اي را براي تدوين راه حل هاي جامع الاطراف ضروري شمرد و حل مسائل پيچيده منطقه و لبنان را براساس چنين رويكردي به عنوان يك نمونه موفق نام برد.
دبير كل سازمان ملل متحد نيز ضمن تاييد ديدگاههاي وزير امور خارجه كشورمان در اين زمينه اظهار داشت: شايد بتوان بحران جاري در افغانستان را نيز در چارچوب چنين راهكاري حل و فصل كرد.
متكي با اشاره به اقدامات يكسال اخير كشورمان در قالب اجلاس سران و وزراي خارجه ايران، پاكستان و افغانستان، بر آمادگي كشورمان براي كمك به حل بيشتر مسائل منطقه اي تاكيد كرد.
وزير امور خارجه كشورمان همچنين با اشاره به محدوديت هاي موجود براي ديپلمات هاي خارجي مقيم نيويورك چون مشكلات جدي در تسهيل اقامت و صدور رواديد در مرخصي ديپلمات ها و همچنين خبرنگاران و هزينه مند كردن زندگي در نيويورك، از ايجاد اين محدوديت ها به شدت انتقاد كرد و از دبير كل سازمان ملل خواست تا در مذاكره با مقامات آمريكا نسبت به منع اين تضييقات اقدام كند.

 



كسي نفهمه! من و اون دو تا هيچ اختلافي نداريم (خبر ويژه)

رئيس دولت اصلاحات همزمان با برخي پيگيري ها براي ملاقات با مقامات ارشد نظام و القاي جدايي از سران فتنه، در يك جمع خصوصي گفت: حرف من با آقاي موسوي و آقاي كروبي يكي است و ما سه نفر هيچ گاه اختلاف نداشته ايم.
به گزارش سايت فرارو (نزديك به اصلاح طلبان) خاتمي در ديدار شماري از اعضاي دفتر تحكيم با بيان اين كه اختلاف سليقه و نظر امري طبيعي است، از تلاش براي دروغ پردازي و تفرقه افكني انتقاد كرد و گفت: «نه دعوتي از آقاي موسوي و آقاي كروبي بوده است، نه رد دعوتي و نه اختلافي. ما سه نفر هيچ گاه بر سر حقوق مردم با يكديگر اختلافي نداريم و نخواهيم داشت.» وي همچنين گفته است حرف من و آقاي موسوي و كروبي، همه اين است كه بايد انتخابات آزادي برگزار شود كه نظارت در آن در جهت حفظ حقوق مردم باشد. گذشته ها گذشته و بايد براي آينده فكري كرد.
اين اظهارات غيرعلني در حالي است كه خاتمي در مجامع عمومي تر تلاش مي كند ميان خود با كروبي و موسوي فاصله بگذارد و هزينه تندرويهاي آنها را كه منجر به بدگماني جدي مردم و نظام عليه جريان مدعي اصلاح طلبي و نفي خشونت شد، به جان نخرد. خاتمي مدت هاست با مكاتبات و تماس هاي بي سر و صدا درصدد جلب اعتماد مسئولان نظام و بازگرداندن حيثيت و امكان فعاليت سياسي به افراطيون مدعي اصلاحات است.
موضع اخير خاتمي در جمع خصوصي با شماري از تحكيمي ها پس از آن ابراز شد كه خاتمي در برخي جلسات خصوصي از موسوي و كروبي به خاطر تندروي و «درون هچل انداختن اصلاح طلبان» گلايه كرده بود اما ظاهراً انتقادها و فشارها باعث شده او لااقل در همان محافل خصوصي جا بزند و اين در حالي است كه افراطيون به ديده بي اعتمادي به خاتمي نگاه مي كنند.
خاتمي در ملاقات با تحكيمي ها اين عبارت عجيب را هم درباره نشست سال83 با دانشجويان در دانشكده فني دانشگاه تهران بر زبان آورده كه «در آن زمان اگر كسي احساس مي كرد سخت گيري هاي ناروا وجود دارد، حداقل با خيال راحت به رئيس جمهور حرفش را مي زد و سخت گيري ها به پاي نظام نوشته نمي شد. من خوشحال بودم كه به خاطر حرفي كه به رئيس جمهور زده اند، كسي در خارج از سالن به آن ها تعرضي نمي كند.»
برخلاف اين ادعا، خاتمي در 16 آذر سال 83 و در واكنش به اعتراضات تند عناصر افراطي تحكيم آنها را تهديد به اخراج كرده و گفته بود «از اردوگاه اصلاحات صداي دشمن به گوش مي رسد.»


 



نامه پراكني بي عرضه ها براي اثبات حيات سياسي (خبر ويژه)

دبيركل سابق حزب منحله مشاركت به آيت الله سيداحمد خاتمي حمله كرد.
رضا خاتمي در نامه اي سراسر توهين و فحاشي خطاب به امام جمعه موقت تهران و عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان، مدعي شد «برخي بر گرد شما چنان تارعنكبوتي از دروغ و فريب و اطلاعات نادرست تنيده اند كه حتي نور آفتاب را نيز نمي بينيد و همان ها چنان ذهن شما را پر كرده اند كه جز آنچه ديكته مي كنند، بازگو نمي كنيد.» رضا خاتمي همچنين منكر نقش حزب مشاركت در اقدامات براندازانه شد و ادعا كرد اعترافات برخي اعضاي اين حزب تحت شكنجه بوده است.
به نظر مي رسد با توجه به يقين افكار عمومي نسبت به مرگ فتنه و بن بست افراطيون، امثال رضا خاتمي درصددند ولو به قيمت فحاشي و هتاكي، خودنمايي كنند.
انكار «مشاركت در پروژه براندازي» از سوي محمدرضا خاتمي در حالي است كه طيف افراطي در جبهه مشاركت به تك تك رهنمودهاي عملياتي سازمان سيا در زمينه براندازي نرم و كودتاي مخملي (از جمله القاي تقلب، تدارك آشوب و خياباني كردن بحران، تحصن و بست نشيني و نافرماني مدني، خروج از حاكميت و القاي حاكميت دوگانه، نقض قانون اساسي و حكميت آن و...) عمل كردند و طي دهه اخير كاملا با پروژه آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي در زمينه براندازي از درون هماهنگ شدند و اگر هم نتوانستند كاري از پيش ببرند، صرفا از بي عرضگي و رو شدن دستشان بود.
برخي سران جبهه مشاركت طي دهه اخير ملاقات هاي پنهان متعددي با برخي سفراي بيگانه- از جمله آلمان- داشتند و درباره انتخابات و مسائل ديگر، قول و قرارهايي گذاشتند. حزب منحله مشاركت هم اكنون نيز مورد حمايت علني گروهك هاي برانداز نظير سازمان منافقين، فدائيان خلق، نهضت آزادي و سلطنت طلبان قرار دارند و مكررا در رسانه ها، اعلام حمايت اين گروهك ها از حزب مشاركت منتشر مي شود.
گفتني است آيت الله سيداحمد خاتمي از جمله عالماني است كه در اظهارات خود منبع مورد استفاده را با ذكر آدرس دقيق ارائه مي دهد و ظاهرا همين سخنان مستدل و مستند ايشان، آشفتگي بيشتر فتنه گران را درپي داشته است.

 



پس لرزه هاي خودكشي با اسب تروا (خبر ويژه)

اظهارات متناقض بهاء الله مهاجراني مبني بر اينكه «جنبش سبز خواستار تغيير و در عين حال حفظ ولايت فقيه است» باعث هجو وي در رسانه هاي ضدانقلاب شد.
مهاجراني كه به همراه محسن كديور و به واسطه سايت هايي نظير جرس و بي بي سي نقش پررنگي در اغتشاشات خياباني و فتنه پس از انتخابات سال گذشته داشت، براي روز 22بهمن نيز پروژه اسب تروا و به پايان رساندن كار جمهوري اسلامي را پيشنهاد كرد كه اگر چه با هيجان استقبال شد اما فرجام كميك و افتضاحي پيدا كرد به نحوي كه محافل گوناگون ضدانقلاب او را مورد طعن و لعن قرار دادند.
زوج سياسي مهاجراني و كديور پس از شوك 22 بهمن، مجبور به عقب نشيني تاكتيكي و تظاهر به دفاع فقيه و توأم با مخالفت! با جمهوري اسلامي و ولايت فقيه شدند. اين مواضع آشفته اعتراض محافل بلاتكليف ضدانقلاب را باعث شد چنان كه سايت دنباله به نقل از وبلاگ گامرون نوشت: وزير فرهنگ خاتمي بيش از حد از مغزش كار كشيده و به همين دليل در بخش مغز و اعصاب بيمارستان سنت ماري لندن بستري شد.
در اين طنز توام با دلخوري آمده است: دكتر رون ويليامز پزشك معالج مهاجراني درباره علل بروز اين بيماري گفت: «عملكرد مغز آدمي همانند يك دستگاه است. فرض كنيد شما يك دستگاهي با يك توان مشخص را در اختيار داريد، حال اگر بخواهيد بيش از توان مشخص از آن دستگاه بار بكشيد قطعاً دستگاه متحمل فشار و در نهايت دچار خرابي خواهد شد. وضع مزاجي آقاي مهاجراني نيز چنين است، ايشان بيش از اندازه مقرر از مغز خودشان كار كشيده اند كه در نتيجه اين موضوع باعث ايجاد فشار مضاعف و بروز بيماري شده است.» آقاي ويليامز افزود: «طرح ها و تزهايي كه آقاي مهاجراني مي دهند بسيار بزرگتر از توان ايشان است و بنده پيشنهاد مي كنم كه ايشان يكي دو سالي از اين عرصه كنار بكشند تا وضع مزاجي شان كاملاً بهبود يابد و در صورتي كه توصيه هاي پزشكي را جدي نگيرند هيچ بعيد نيست كه در كنفرانس بعدي با خطر جدي تري مواجه شوند.»
به هم ريختگي وضعيت روحي محافل ضدانقلاب به ويژه پس از شوك بزرگ 22 بهمن به حدي است كه سايت روزنت به قلم محمدرضا يزدان پناه (همكار سابق روزنامه هاي زنجيره اي و از جمله روزنامه كارگزاران) نوشت: از 22بهمن به اين سو بايد بيشتر مراقب باشيم. دشمن كمين كرده و بهانه دادن به دست او در حكم خودكشي است. تظاهرات شاهرگ حياتي ما بود و نبايد اين برگ برنده مثل قيچي دو لبه دست خود ما را ببرد. مگر 22 بهمن را فراموش كرديم كه شبش برخي هامان به ناچاري گفتند: «برنامه ريزي براي تظاهرات سبز در چنين روزي از اساس اشتباه بود.» چرا؟ مگر 22بهمن قرار نبود روز فتح الفتوح ما باشد؟ مگر 22بهمن از هر سو كه براندازش مي كرديم، پتانسيل هاي بيشتري- خيلي بيشتري از 13 آبان و روز قدس و عاشورا و غيره- نداشت؟ پس چرا بعضي هامان روز 23بهمن كه شد انگشت واحسرتا بر لب گزيدند؟ شايد پاسخ مسئله در اين باشد كه ما از ابتدا برآورد صحيحي از تحولات نداشتيم و 2 نكته را فراموش كرديم؛ اول تغيير تدريجي فاز اجتماعي از حضور در كف خيابان و ديگر توانايي حكومت براي مهندسي فضا. حكومتي كه ما مي شناسيم استاد اين كارهاست. من نگرانم كه نكند در سالگرد انتخابات هم انگشت حسرت به دهان بگيريم.

 



العربيه: ائتلاف شيعيان عراق پيروزي ايران بر آمريكاست (خبر ويژه)

انتشار خبر ائتلاف گروه هاي شيعه در عراق و احتمال پيوستن كردها به اين ائتلاف، رسانه رسمي رژيم سعودي را كلافه كرد.
شبكه العربيه با انتشار خبر ائتلاف شيعيان (ائتلاف وابسته به نوري مالكي و ائتلاف ملي به رهبري عمار حكيم) نوشت: ائتلاف اين دو جريان و تشكيل دولت جديد به معناي پيروزي ايران بر آمريكاست.
العربيه همچنين از قول احمد الصالح يكي از سران كرد عراق تاكيد كرد: از نظر كردهاي عراق با اعلام ائتلاف ميان دو فهرست دولت قانون (مالكي) و ائتلاف ملي (عمارحكيم) ايران بر آمريكا پيروز شده و گروه هاي كرد هم در حال بررسي ائتلاف با جريان پيروز هستند.
العربيه اضافه كرد: بدين ترتيب فهرست العراقيه متعلق به اياد علاوي (فهرست سكولارهاي وابسته به آمريكا، انگليس و رژيم سعودي) صرفا نقشي صوري در دولت آينده عراق خواهد داشت و اين يعني اينكه امنيت ايران از جانب عراق تامين است، هرچند آمريكايي ها حضور داشته باشند.
به نوشته سايت العربيه، آمريكا مايل بود گروه هاي شيعه با فهرست العراقيه هم پيمان شوند اما با اعلام ائتلاف دو ليست شيعه چه كسي در عراق پيروز شده است؟ آنها حتي در صورت كنار كشيدن كردها هم خود را براي تشكيل دولت ناتوان نمي بينند.

 



برژينسكي: مشكل آمريكا بدون جابجايي قدرت در ايران حل نمي شود (خبر ويژه)

مشاور امنيت ملي رئيس جمهور آمريكا در زمان كارتر تاكيد كرد حل مسئله ايران و چالش هسته اي صرفا در گرو جابجايي قدرت در اين كشور است.
زبيگنيو برژينسكي جنگ با ايران به خاطر برنامه هسته اي را همان قدر فاجعه خواند كه دستيابي اين كشور به بمب اتمي. وي در روزنامه زوددويچه سايتونگ چاپ آلمان نوشت: حمله نظامي به ايران يك فاجعه خواهد بود. حمله نظامي اسرائيل به ايران به احتمال بسيار زياد با حمله متقابل مواجه شده و مراكز نظامي آمريكا در عراق و افغانستان جزو هدف هاي عمليات انتقام جويانه ايران خواهند بود. علاوه بر اين رفت و آمدهاي تجاري در تنگه هرمز به خطر خواهد افتاد. افزايش شديد بهاي نفت در جهان نيز يكي ديگر از پيامدهاي حمله نظامي به ايران خواهد بود. پيامدهاي حمله نظامي به ايران و گسترش دامنه آن به شدت دامن چين را نيز خواهد گرفت. زيرا ايران يكي از تامين كنندگان مهم انرژي چين است.
برژينسكي علاوه بر پيامدهاي فوق الذكر، حمله اسرائيل به ايران را نيز موثر نمي داند و مي نويسد «چنين حمله اي در بهترين حالت بيشتر از چند ساعت نمي تواند دوام داشته باشد. در حالي كه هر حمله هوايي براي اينكه بتواند توانايي هاي هسته اي ايران را تضعيف كند، دست كم بايد سه شبانه روز ادامه يابد و حداقل 1200هدف مورد اصابت قرار گيرند. براي اطمينان برخي از هدف ها حتي بايد چندين بار مورد حمله قرار گيرند.» ضمن اينكه هر حمله اي به تشديد احساسات ناسيوناليستي در ايران و خصومت عليه آمريكا دامن زده و ميل به انتقام گيري را افزايش خواهد داد.
اين استراتژيست آمريكايي سپس عقل و تدبير را در جستن راهي به مذاكره جدي با ايران برشمرد و نوشت: اين بدان معناست كه نبايد براي مذاكرات از همان آغاز يك مهلت زماني نسبتا محدود تعيين شود و همزمان از تهديد به توسل به خشونت نيز آن گونه كه اكنون صورت مي گيرد، خودداري شود. اين مذاكرات بايد به آنچنان قواعدي منجر شود كه به جامعه جهاني اطمينان دهد ايران درصدد ساخت سلاح هسته اي نيست... اگر مذاكره با ايران به شكست بينجامد، چاره كار در زير فشار قراردادن اين كشور از طريق تشديد تحريم ها و انزواي بين المللي است.
او مي نويسد «ايران بايد چنان مهار شود كه جرئت كاربرد زور را نداشته باشد. اين به معناي آن است كه چتر هسته اي آمريكا بايد در منطقه گسترش پيدا كند. با همه اينها تا زماني كه جابجايي قدرت در ايران به وجود نيايد، ما نخواهيم توانست مشكل ايران را حل كنيم. هرچند اين جابجايي قدرت لزوما به معناي كنار رفتن روحانيت و يا پيدايي دموكراسي نيست.»

 



دفاعيات مدير مسئول روزنامه كيهان در سومين جلسه دادگاه - قسمت پاياني
هنوز به نقش فراماسون ها اشاره نكرده ام

مدير مسئول كيهان در ادامه دفاعيات خود خطاب به رياست دادگاه و اعضاي هيئت منصفه گفت؛ همانگونه كه اشاره كردم، در تاريخ 23/12/1385 و در اوج چالش هسته اي جمهوري اسلامي ايران با كشورهاي گروه 1+5 و در حالي كه آمريكا و متحدانش تمامي تلاش خود را براي تن دادن ايران به قطعنامه غيرقانوني، باج خواهانه و ذلت آفرين 1737 شوراي امنيت سازمان ملل متمركز كرده بودند، شاكيان پرونده بيانيه اي صادر كرده و در آن ضمن محكوم كردن جمهوري اسلامي ايران به علت خودداري از اجراي قطعنامه ذلت بار شوراي امنيت، خواستار اجراي هرچه سريعتر اين قطعنامه مي شوند.
رياست محترم دادگاه، شما بفرمائيد كه مگر وطن فروشي شاخ و دم دارد و مگر ستون پنجم دشمن در داخل كشور دست به چه اقداماتي مي زند كه انجمن موسوم به «دفاع از حقوق زندانيان» نزده است؟! توجه داريد كه قطعنامه 1737 شوراي امنيت ضمن متهم كردن جمهوري اسلامي ايران به تلاش و حركت مشكوك براي توليد سلاح هسته اي از ايران خواسته بود كليه فعاليت هاي هسته اي خود را متوقف كند. اكنون شما قضاوت بفرمائيد كه آيا غير از «وطن فروشي» و «كاسه ليسي» بيگانگان هيچ واژه ديگري مي تواند بازگو كننده اقدام اين آقايان و خانم هاي مدعي حقوق بشر باشد؟! آيا فن آوري هسته اي يكي از دستاوردهاي بزرگ و درخور تحسين دانشمندان اين مرز و بوم نيست؟ و آيا تمامي مردم ايران صرفنظر از سليقه هاي سياسي متفاوتي كه دارند از اين دستاورد بزرگ حمايت نكرده اند؟ ممكن است بپرسيد كه اين بيانيه به «انجمن دفاع از حقوق زندانيان» و شكايت اين انجمن از كيهان چه ربطي دارد؟ در پاسخ بايد عرض كنم سأال بنده نيز همين است كه صدور بيانيه در حمايت از خواسته هاي باج خواهانه و برزمين مانده آمريكا و اسرائيل چه ربطي به «حقوق زندانيان» دارد كه اعضاي انجمن ياد شده مدعي آن بوده اند؟ و آيا همين سند و دهها سند ديگر كه در دفاعيه خويش ارائه كرده ام به وضوح نشان نمي دهد، انجمن هايي نظير «دفاع از حقوق زندانيان» و كانون هايي مانند «كانون مدافعان حقوق بشر» فقط يك «بهانه» و «پوشش» براي وطن فروشي اين مدعيان حقوق بگير حقوق بشر است؟!
رياست محترم دادگاه! نسخه اي از اين سند را به محضر دادگاه ارائه مي كنم. لطفاً به نام امضاء كنندگان بيانيه نگاه كنيد. تقريباً تمامي شاكيان كيهان و وكلاي مدافع آنان ذيل اين بيانيه ذلت بار را امضاء كرده اند كه آقايان عمادالدين باقي رئيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان و صالح نيكبخت وكيل مدافع اين انجمن و همچنين آقايان محمدعلي دادخواه و عبدالفتاح سلطاني و خانم نسرين ستوده، وكلاي مدافع خانم شيرين عبادي، آقاي محسن كديور يكي ديگر از شاكيان كيهان و دهها تن ديگر از جمله امضاء كنندگان اين بيانيه هستند. تعدادي از امضاء كنندگان اين بيانيه نيز به خارج از كشور گريخته و هم اكنون از دولت هاي آمريكا و انگليس پناهندگي گرفته اند.
در اين هنگام آقاي صالح نيكبخت در حالي كه وانمود مي كرد چنين بيانيه اي وجود ندارد، به شريعتمداري گفت؛ نسخه اي از اين سند را در اختيارش قرار دهد و شريعتمداري در پاسخ گفت؛ تمامي اين اسناد را در پايان همين جلسه به دادگاه ارائه مي كنم. ولي آقاي صالح نيكبخت بر خواسته خود اصرار ورزيد و مدير مسئول كيهان با اجازه رئيس دادگاه و اعلام اين كه چند نسخه از اين سند را در اختيار دارد، نسخه اي از بيانيه مورد اشاره را كه مستقيماً از سايت راديو فردا گرفته شده بود به آقاي صالح نيكبخت داد.
مديرمسئول كيهان در ادامه دفاعيات خود به بخش ديگري از شكايت مطروحه پرداخته و گفت؛
6- رياست محترم دادگاه و اعضاي محترم هيئت منصفه!
در شكوائيه انجمن ياد شده به كيهان اعتراض شده است كه چرا اين انجمن را به مخالفت با احكام اسلامي متهم كرده ايم كه در اين باره اگرچه گفتني بسيار است ولي از آن ميان فقط به يك نكته كه مي تواند فصل الخطاب باشد اشاره مي كنم و مي پرسم مگر آقايان و انجمن متبوع ايشان با حكم اعدام براي جنايتكاران مخالفت نمي كنند و مگر اين تابلو را همه جا و مخصوصاً در مجامع خارجي روي دست نمي گيرند؟ آيا اين حكم يكي از احكام صريح اسلام نيست؟! مگر اعضاي جبهه ملي به علت مخالفت با احكام قصاص در اسلام، از سوي حضرت امام(ره) حكم ارتداد نگرفتند؟!
در اين باره علاوه بر مباني اسلامي بايد به اين نكته اشاره كنم كه مخالفان حكم اعدام برخلاف تظاهر به انسان دوستي، با انسان ها سرجنگ و ستيز دارند و ميان قاتل و مقتول به جاي حمايت از مقتولي كه به ناحق كشته شده- چون اگر قتل غيرعمد مجازات اعدام ندارد- جانب قاتل را مي گيرند. آيا صرفنظر از احكام اسلامي، حمايت از قاتل به مفهوم ناديده گرفتن حق مظلوم يعني شخص مقتول و اشاعه جنايت و قتل و خونريزي نيست؟!
قاتل به اين علت اعدام مي شود كه بي گناهي را به قتل رسانده است پس در اين ماجرا، جان دو انسان مطرح است يكي قاتل و ديگري مقتول. كساني كه تحت عنوان حمايت از «جان انسان ها» با كشته شدن و قصاص قاتل مخالفت مي ورزند عملاً زندگي و حيات شخص مقتول را ناديده مي گيرند زيرا اگر جان انسان ها محترم است اين احترام بايستي شامل جان مقتول نيز باشد. ولي طرفداران نظريه مخالفت با اعدام قاتل اولاً بين جان قاتل و جان مقتول تفاوت قائل شده اند ثانياً، و بدتر اين كه؛ حيات كسي كه جنايت كرده است را به حيات كسي كه مظلومانه مورد جنايت قرار گرفته و نيز حيات كساني كه به علت تجري قاتلان در معرض جنايت هاي بعدي قرار مي گيرند ترجيح داده اند.
مديرمسئول كيهان افزود؛ اينجانب در دهه 60 از طريق هفته نامه كيهان هوايي مناظره اي مكتوب با سازمان عفو بين الملل داشته ام كه نامه هاي عفو بين الملل وجوابيه هاي بنده به صورت كتابي تحت عنوان «نشانه روي با تفنگ هاي بدون فشنگ» و در سه زبان فارسي، انگليسي و عربي منتشر شده است. براي پيشگيري از اطاله كلام، نسخه اي از اين كتاب را كه بحثي پيرامون موضوع مورد اشاره است به محضر محترم دادگاه تقديم مي كنم. شريعتمداري در پايان دفاعيات خود گفت؛
7- رياست محترم دادگاه و اعضاي محترم هيئت منصفه
دفاعيات خويش را با اين نكته به پايان مي برم كه افرادي نظير آقاي عمادالدين باقي و صالح نيكبخت و يا انجمن دفاع از حقوق زندانيان، در مقابل منطق، اقتدار و انسان دوستي جمهوري اسلامي ايران عددي نيستند كه به حساب آيند و حمايت مجامع بين المللي از آنها نه به دليل جايگاه علمي يا اجتماعي آنان، بلكه صرفا به خاطردروغ پردازي ها و دستمزد توهم پراكني هاي اين عده عليه جمهوري اسلامي ايران است. آنها ابتدا با يك ترفند شناخته شده و نخ نما، اين جريانات را تحت حمايت سياسي و رسانه اي و مالي و تبليغاتي خود مي گيرند و به آنان رشد بادكنكي مي دهند و سپس، زبان خود را به كام آنها نهاده و عليه اسلام و انقلاب و مردم مسلمان اين مرز و بوم توهم پراكني مي كنند. مي پرسيد چرا دشمنان ملت مسلمان درباره اين جريانات ريز، دست به درشت نمايي مي زنند؟ پاسخ روشن است. براي آن كه به زعم خود، حرف هاي گنده را از دهان هاي واقعا ريز مطرح نكرده باشند.
بعد از پايان دفاعيات شريعتمداري و در حالي كه رئيس دادگاه ختم جلسه دادرسي را اعلام كرد، وكلاي مدافع شيرين عبادي كه تعداد آنها در سومين جلسه با افزايش 4 وكيل جديد از جمله آقايان عبدالفتاح سلطاني و محمدعلي دادخواه، تعدادشان به 8 نفر رسيده بود خواستار طرح مسائلي درباره دفاعيات مدير مسئول كيهان شدند و رئيس دادگاه با اعلام اين كه شما متن شكايت خود را در جلسه قبلي مطرح كرده و درباره آن بحث كرده ايد گفت؛ اگر مطلب جديدي داريد مطابق قانون بايد شكايت جديدي ارائه كنيد. دادگاه فقط به شكاياتي رسيدگي مي كند كه قبلاً به دادستاني ارائه شده باشد. در اين هنگام شريعتمداري از رئيس دادگاه خواست اجازه بدهد وكلاي خانم عبادي شكايات ديگر خود را نيز مطرح كنند و افزود؛ بنده درباره هويت خانم شيرين عبادي و برخي از وكلاي مدافع ايشان از جمله آقايان عبدالفتاح سلطاني، محمدعلي دادخواه و خانم نسرين ستوده اسناد و گفتني هاي فراوان ديگري دارم كه چون بيرون از موضوع شكايت قبلي ايشان بود به آن نپرداخته ام. اين اسناد را هم اكنون به همراه خود دارم و اطلاع مردم از آنها بسيار ضروري است. اما، رئيس دادگاه در پاسخ مدير مسئول كيهان گفت؛ درخواست شما هم غيرقانوني است، دادگاه كه جلسه مناظره نيست. شاكي شكايت خود را مطرح كرده و وكلاي مدافع ايشان درباره شكايت خود بدون محدوديت وقت صحبت كرده اند و اگر غير از موضوع شكايت مطرح شده شكايت ديگري دارند بايد مطابق قانون، شكايت جديدي ارائه كنند.
نسرين ستوده، يكي از وكلاي مدافع شيرين عبادي گفت؛ آقاي شريعتمداري با اشاره به روزنامه رستاخيز ادعا كرده كه خانم شيرين عبادي خود را جان نثار شاه دانسته و از كشتار مردم توسط رژيم پهلوي حمايت كرده است و اين دروغ محض است! شريعتمداري در پاسخ گفت؛ بنده نسخه اصلي روزنامه رستاخيز را به دادگاه ارائه كرده ام كه در آن به اظهارات خانم شيرين عبادي درباره جان نثاري براي شاه و حمايت از قتل عام مردم مظلوم قم تأكيد شده است. بنابراين تقصير خانم شيرين عبادي است كه نمي دانست انقلاب اسلامي در پيش است و با خيال راحت آن اظهارات مشمئز كننده را بر زبان آورده بود. اين شما و اين هم نسخه اي از روزنامه رستاخيز مورخ 3/11/56، اين سند را چگونه مي توانيد انكار كنيد؟! روزنامه رستاخيز كه متعلق به جمهوري اسلامي ايران نبوده است. رئيس دادگاه به شريعتمداري گفت؛ هيچكدام حق گفت وگوي دوجانبه نداريد، شاكي اگر موضوع جديدي را قابل شكايت مي داند بايد شكايت جديدي مطرح كند و شما هم بايد پاسخ خود را بعد از طرح شكايت جديد ارائه كنيد و شريعتمداري خطاب به وكلاي شيرين عبادي گفت؛ خواهش مي كنم شكايت ديگري مطرح بفرمائيد تا اسنادي را كه فرصت طرح آن نبود، ارائه كنم و در حالي كه كتاب قطور «فراموشخانه و فراماسونري در ايران» نوشته اسماعيل رائين را روي دست بلند كرده بود گفت؛ هنوز ردپاي فراماسون ها در ماجراي خانم شيرين عبادي را مطرح نكرده ام. اين كتاب در دوران طاغوت نوشته شده و اميدوارم وكلاي خانم شيرين عبادي اين اسناد را مانند سند روزنامه رستاخيز كه آن هم مربوط به دوران طاغوت است، انكار نكنند كه نمي توانند انكار كنند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14