(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 28 ارديبهشت 1389- شماره 19647

اعلام پيروزي قبل از شكست !

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




اعلام پيروزي قبل از شكست !

13- ميرحسين موسوي به عنوان فردي كه بيست سال از سياست به دور بوده است، پس از كش و قوس هاي فراوان مبني بر اين كه آيا او اصلاح طلب است يا اصولگرا؟! و بيان ترديد در تواناييهاي موسوي براي رياست جمهوري در دهأ چهارم، به يكباره مورد توجه اصلاح طلبان قرار گرفت و آنان پس از آن كه خاتمي با تيزبيني خاص انصراف مي دهد، با تغيير 180 درجه اي، يك شبه رنگ عوض كرده و خود را از ياران موسوي مي خوانند!
14- موج انتقادات اصولگرايان از موسوي زماني بيشتر شد كه تشكلاتي نظير مجاهدين و مشاركت و ملي مذهبي ها به عنوان گروههاي تندرو در جريان اصلاح طلبي حمايت قاطع خود را از موسوي اعلام داشته و موسوي نيز از آنان حمايت كرد. اين در حالي بود كه هشدارهايي از سوي برخي اصولگرايان و حتي اصلاح طلبان در اين خصوص به وي داده شد.
15- نقش فيلمهاي تبليغاتي از آن جهت مؤثر بود كه آن دسته از شركت كنندگان كه علاقه اي به پيگيري اخبار از طريق تلويزيون و روزنامه ها و. . . ندارند را در تصميم گيري براي انتخاب نامزد نهايي خود ارشاد و راهنمايي مي كرد.
16- برگزاري مناظره ها و ابراز نظرات صريح كانديداها درباره موضوعات مختلف در مواجهه با رقباي خود و تن دادن به چالشهاي صريح كه باعث محك خوردن هوش و ذكاوت و توانايي آنها براي مديريت صحنه هاي سخت و دشوار و قدرت آنها در دفاع از برنامه ها و كارنامه شان شد، توجه بسياري از مردم را به خود جلب كرد به طوري كه پخش مناظره هاي تلويزيوني تبديل به يكي از جذاب ترين و پربيننده ترين برنامه هاي سياسي شد.
17- رنگ سبز كه به طور طبيعي بيانگر حركت و پويايي است و در اعتقادات ايرانيان جايگاه ويژه اي دارد و رنگ سفيد كه بيانگر آرامش و صلح است و حتي استفاده از رنگ پرچم كشور گرچه در نوع خود قابل توجه بود، اما انحصاري كردن رنگها و مربوط ساختن آن به پوشش و لباس افرادي كه به طور طبيعي علاقه مند به اين رنگها هستند و از آن استفاده مي كنند، نوعي سوء استفاده تبليغاتي از احساسات و مقدسات مردم بود كه در برخي موارد منجر به تقابل رنگها و درنهايت تقابل بين ستادها شد.
18- پس از دوم خرداد 76 در پي القأ دنباله روي جريان اصلاحات به وجود آمده از دل دوم خرداد از دوران سازندگي، هاشمي رفسنجاني مورد خشم بسياري از اصلاح طلبان واقع شد تا جايي كه وي را عاليجناب سرخپوش و. . . ناميدند. امّا پس از پايان دوران هشت ساله خاتمي و در جريان انتخابات نهمين دورأ رياست جمهوري و بويژه مرحله دوم آن، اصلاح طلبان؛ با چرخش 018 درجه اي خود، از هاشمي رفسنجاني حمايت كردند! تيم مشورتي تبليغاتي هاشمي - كه بيشتر از اعضاي حزب كارگزاران بودند - كار را به جايي رساندند كه از هاشمي شخصيتي متفاوت با هاشمي در دهه 07 نمايان كردند. ديگر هاشمي، هاشمي دهه 07 نبود بلكه هاشمي 6200 بود!
91- در حالي كه همگان انتظار مي كشيدند فضاي ملتهب رقابتهاي انتخاباتي بويژه فضاي به وجود آمده تحت تأثير مناظره هاي تلويزيوني به پايان رسيده و انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در كمال صحت و آرامش و سلامت فرارسد، در ساعات منتهي به پايان مهلت قانوني تبليغات انتخاباتي، انتشار نامه تند و غير مؤدبانه هاشمي رفسنجاني به مقام معظّم رهبري فضا را ملتهب تر نمود!
02- انتخابات علي رغم همه مشكلات و شبهات و القائات تحميلي و غيرواقعي غرب و جناح منحرف داخلي؛ در فضايي آرام و مطمئن و سالم برگزار گرديد و ملّت در يك حضور بي سابقأ با 58 درصدي، يك ركود بسيار شاخص را در طول انقلاب اسلامي برجا گذاشتند و زلزلأ سياسي در دنيا برپا ساختند. آنان اعتماد و حمايت و نشاط و رضايت خود را از نظام اسلامي با اين ركورد بي سابقه، به نمايش گذاشتند.
12- عناصر باصطلاح روشنفكر ليبرال و سكولار گروههاي نفاق جديد، تلاش فراوان و با تماسها و اطلاعات غلط، حوزه هاي علميه، علمأ و مراجع را در راستاي اهداف خود به ميدان آوردند و بدين وسيله اختلافات را در حوزه هاي علميه و ميان علما نيز به وجود آوردند، و تشديد كردند.
22- رهبر معظّم انقلاب اسلامي در راستاي هدايت جامعه به سوي آرمانهاي حضرت امام(ره) و پيشرفت و عدالت، توصيه هايي به مردم، جناحها و گروهها، نامزدهاي انتخابات داشتند. در اين ميان مردم با حضور حماسي و پرشور خود، تحسين و تجليل و تمجيد رهبر فرزانه انقلاب را به خود جلب نمودند. امّا برخي نامزدها به هشدارهاي ايشان كمتر توجه كردند و متأسفانه خط تخريب و تهمت را دنبال نمودند و رقابت سالم و توأم با اخلاق اسلامي جاي خود را به مبارزه براي كسب قدرت به هر قيمت و به هر وسيله داد و زمينه براي فتنه گريهاي بيگانگان و آشوب طلبان داخلي فراهم گرديد!
وقايع پس از انتخابات
اعلام پيروزي زود هنگام
بسياري از اصلاح طلبان ماهها قبل از موعود برگزاري انتخابات با قاطعيت از پيروزي ميرحسين موسوي خبر مي دادند. در همين رابطه مصطفي كواكبيان (دبيركل ّ حزب مردم سالاري ) گفت: ما با قاطعيت تمام مي گوييم كه ميرحسين موسوي پيروز خرداد خواهد بود. اگر ميرحسين موسوي پيروز نشد، هرچه دلتان خواست به من بگوييد. به عقيدأ من لزومي ندارد كه اصلاح طلبان براي نامزد واحد اجماع كنند. چرا كه ميرحسين موسوي مطمئناً رئيس جمهور مي شود1 وي همچنين در جمع حاميان موسوي خطاب به احمدي نژاد گفت: «به آقاي احمدي نژاد مي گويم كه ساعت 01 صبح روز 32 خرداد مانند ناطق نوري پيام تبريك خودت را آماده كن. »
اصلاح طلبان در اظهارنظرها و مواضع خود همواره بر اين امر تأكيد مي كردند كه جريان رقيب يعني اصولگرايان در صددند تا براي به دست آوردن مجدّد آرأ حضور مردم را كمرنگ كنند و چنين القأ نمودند اگر مردم حضوري حداكثري داشته باشند يقيناً نامزد اصلاح طلبان پيروز خواهد شد.
هنوز چند ساعتي از شروع انتخابات نگذشته بود كه سايتهاي وابسته به اصلاح طلبان (نوروز - قلم نيروز - اصلاحات - امروز - سلام نيوز - جمهوريت) با استفاده از شيوه هاي جنگ رواني مدعي شدند نامزد آنها در 12 استان به برتري قاطع دست يافته و مردم وي را انتخاب كرده اند. سايت كلمه نيوز با اشاره حضور حماسي مردم به مصاحبه با سيد محمد خاتمي پرداخته و از قول وي نوشت: «شواهد امر حاكي است موسوي انتخابات را برده است. اما من پيشگو نيستم». ميرحسين موسوي كه همچون سناتورهاي آمريكايي هميشه در كنار خود همسرش زهرا رهنورد را همراه داشت، پس از انداختن رأي خود به صندوق اعلام كرد كه «قول مي دهم از آرأ همه صيانت كنم. » وي يك ساعت پس از پايان انتخابات در جمع خبرنگاران حاضر شد و خود را پيروز انتخابات خواند و از وزارت كشور براي برگزاري جشن پيروزي تقاضاي مجوز نمود.
« تقلب» رمز آشوب
فرايند تشكيك در سلامت انتخابات در طول 3 دهه از عمر گرانبهاي انقلاب اسلامي در انتخابات مختلف وجود داشته است و همواره دشمنان خارجي، ساز ناسالم بودن انتخابات را كور كرده و رسانه هاي بيگانه اين توهم را در شيپورهاي تبليغاتي خود مي دمند. آنان با به راه انداختن يك جنگ رسانه اي تلاش نمودند تا از حضور مردم در پاي صندوقهاي رأي كاسته و غير مردمي خواندن جمهوري اسلامي ايران را علم كنند.
دشمنان انقلاب اسلامي كه براي به چالش كشاندن نظام جمهوري اسلامي و در نهايت فراهم كردن زمينه هاي سقوط آن، از هيچ كوششي فروگذار نبودند، با نزديك شدن ايام انتخابات رياست جمهوري دهم و در آستانه و دهه چهارم انقلاب اسلامي به عنوان دهه پيشرفت و عدالت كه از ويژگي و حساسيت خاصي برخوردار بود، مانور تكرار و ادعاي واهي خود را مبني بر احتمال تقلب در انتخابات، پر رنگ تر از گذشته آغاز كردند.
اگرچه برخي نامزدهاي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري قبل از برگزاري انتخابات با تشكيل كميته صيانت از آرأ بر اين طبل كوبيدند، اما دشمنان قسم خورده انقلاب اهداف فراتري را دنبال مي كردند. اين در حالي بود كه شايد حتي خود كانديداهاي مورد نظر هم از عمق فتنه آگاهي نداشته و به طور يقين بسياري از حاميان و طرفداران ايشان هم از چنين هدفي ناآگاه بودند. ولي آنچه پس از انتخابات به عنوان فاز جديد راهبردي دشمنان در دستور كار قرار گرفت، شرايط متفاوت تري به نمايش گذاشت كه وجود آنچه از آن به عنوان انقلاب رنگي يا مخملي ياد مي شد را نيز اثبات نمود.
در راستاي شبهه در سلامت انتخابات و ابراز نگراني جريان دوم خرداد از روند برگزاري انتخابات، شبهه هايي در خصوص سن شركت كنندگان افزايش تعداد صندوقهاي سيّار نسبت به گذشته عدم صدور كارت براي نمايندگان از سوي برخي كانديداها مطرح شد.
اگرچه براي هركدام از آن شبهه پاسخي مستدل از سوي مقامات اجرايي و نظارتي داده شد، اما اين فضا در حجم وسيعي رو به گسترش گذاشت. به طوري كه هواداران موسوي در شعارهاي پيش از انتخابات خود از شعارهاي «اگه تقلب بشه ايران قيامت مي شه» و يا «اگه تقلب نشه موسوي اوّل مي شه» استفاده نمودند. به فاصله چند روز مانده به برگزاري انتخابات دهم زهرا رهنورد همسر موسوي اعلام كرد: «در صورت پيروزي احمدي نژاد در انتخابات، وجود تقلب اثبات مي شود. » اين حركتها نوعي آماده سازي اذهان براي ايجاد ترديد در انتخابات بود كه از سوي حاميان موسوي شكل گرفت.
انتشار سي دي نود سياسي و توزيع آن در سراسر كشور و تبليغات گسترده در آن مبني بر دروغگو بودن احمدي نژاد و تكثير پوستر سبز رنگ با مضمون «دروغ نمي گويم» و توزيع آن در شهرستانهاي مختلف، علاوه بر تضاد آشكار با قانون انتخابات، در دستور كار قرار داشتن عمليات رواني را در ستادهاي موسوي قوّت بخشيد.
انتشار نامه تهديدآميز هاشمي رفسنجاني به رهبر انقلاب كه به طور تلويحي تهديد به اغتشاش و نافرماني مدني در آن مشاهده شد و شايعه پاسخ رهبر انقلاب به نام هاشمي در دفاع از ايشان و محكوم كردن احمدي نژاد از آخرين تلاشهاي حاميان موسوي در اين راستا بود.
عفت مرعشي (همسر هاشمي رفسنجاني) در روز 22 خرداد، با حضور در حوزه اخذ رأي حسينيه جماران به جوّ سازماني درباره سلامت انتخابات پرداخت و با اعلام اين كه به ميرحسين موسوي رأي داده است گفت: «اميدوارم كه تقلبي صورت نگيرد كه اگر اين اتفاق بيفتد من در پل صراط از آنها نخواهم گذشت. اگر تقلب شود از مردم مي خواهم با حضور در خيابانها واكنش نشان دهند، اما در صورتي كه تقلب انجام نشود مطمئن هستم كه ميرحسين موسوي رأي خواهد آورد. » مردم با حضور حماسي خود در 32 خرداد بار ديگر نشان دادند كه حرف آخر را آنان مي زنند و چشم جهانيان را با حضور خود خيره كردند.
ملّت با رأي خود به دكتر احمدي نژاد ثابت كردند كه قدردان زحمات كسي هستند كه صادقانه با تلاش خستگي ناپذير خود را خادم مردم مي داند و براي سرافرازي كشور گام برمي دارد. آنان با رأي خود اعلام كردند كه دولت دهم را نيز دولتي اصولگرا و استمرار بخش گفتمان امام(ره) مي خواهند. اما عده اي كه خود را شكست خورده مي دانستند و با طرح كميته صيانت از آرأ به راه فرار به جلو را برگزيده بودند، پس از مشخص شدن نتايج انتخابات بر طبل اعتراض و اين كه در انتخابات تقلب شده است، كوبيدند.
آنان در ابتدا معتقد بودند كه ميرحسين بيشترين رأي را دارد و رئيس جمهور منتخب مردم است. اما پس از مدتي در عين ناباوري درخواست ابطال انتخابات را نمودند. اين در حالي بود كه اگر اين ادعا واقعيت داشت و طرفداران آنها حقيقتاً باور داشتند كه مردم به آنان رأي دادند، علي القاعده نبايد در خواست ابطال انتخابات را مطرح مي كردند و به طور مؤكداً بر بازشماري آراي صندوقها پافشاري مي كردند.
با القأ گسترده اين توهم كه در انتخابات تقلب شده است! جمعي از حاميان نامزدهاي معترض به نتايج انتخابات با دعوت برخي سران جريان دوم خرداد به خيابانها كشيده شدند و اعتراضهايي را انجام دادند.
اگرچه اين اعتراضات در ابتدا به صورت آرام انجام شد، اما حضور برخي عناصر سودجو و اغتشاشگر در ميان حاميان آن نامزدها، موجب شد كه اين اعتراضات به آشوب منجر شود.
دلايلي كه حاميان موسوي براي موضوع تقلب مطرح ساختند در نوع خود قابل توجه و خنده دار بود. زهرا رهنورد (همسر موسوي) با پناه بردن به شبكه بي بي سي و گفتگو با شبكه انگليسي در خصوص دلايل تقلب گفت: «آذربايجان و ترك زبانها هيچ وقت فرزند خودشان را نمي گذارند كه به كس ديگري رأي دهند. موسوي بارها گفته كه من داماد لرستان هستم. بنابر اين اهالي لرستان موسوي را نمي گذارند به احمدي نژاد رأي دهند. هروقت طرفداران دو طرف حاضر مي شدند، طرفداران احمدي نژاد در مقابل طرفداران موسوي در حد يك صدم بودند. . . ».
فلينت لورت و هيلاري من لورت از كارشناسان شوراي روابط خارجي آمريكا در سايت اين شورا ضمن تحليل انتخابات ايران نوشتند: «نتايج انتخابات ايران از آن جهت براي برخي تعجب آور است كه آنها نتايج انتخابات را با توجه به توهم خود تفسير مي كردند و اگر كودتايي وجود داشته باشد به وسيله بازنده هاي انتخابات در حال انجام است». آنان تصريح مي كنند: «بيشتر رسانه هاي غرب و آمريكا در هفته هاي قبل از انتخابات بر روي ميرحسين موسوي بسيار مانور دادند، اما آنها از تأثيرگذاري احمدي نژاد به عنوان سياستمداري مردمي مانند سال 5002 غافل بودند». اين دو كارشناس شوراي روابط خارجي آمريكا با اشاره به موارد استنادي موسوي براي تقلب در انتخابات بيان داشتند: «حتي با توجه به استانداردهاي انتخاباتي در آمريكا نيز اين تخلّفات نمي تواند تقلب انتخاباتي ناميده شود. »
سايت جهاني نيوز نيز با ارائه راهكاري براي موسوي (گرفتن شماره هاي ملي و مشخصات رأي دهندگان و تطبيق آن با صندوقها) خواستار آزمودن ادعاي موسوي بدون خونريزي شد. جهان نيوز بيان داشت: «متأسفانه دلايل و مستندات احساسي چون آذري زبان بودن موسوي و داماد لرستان بودن وي و دلايلي ديگر كه حتي از جانب برخي همفكران و دوستان اصلاح طلب وي نيز مورد تمسخر واقع شده بود، موجب شده تا مهندس موسوي با چشماني بسته و دستاني خالي ابطال كلّي انتخابات را مورد مطالبه قرار دهد. »2
براساس افشاگريهاي تعدادي از حاميان موسوي، آنان با نظرسازي و گزارشهاي يكجانبه، اين نامزد انتخابات را به اين باور رساندند كه او قطعاً پيروز انتخابات است. بنابراين نبايد به نتايج به دست آمده تن دهد، براي نمونه امير حسين مهدوي (عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين و سردبير روزنامه انديشه نو و عضو ستاد انتخاباتي موسوي) در نشست خبري در خبرگزاري ايسنا با بيان جزئياتي از فعاليتهاي ستاد ميرحسين و نقش برخي عوامل اين ستاد در شكل دهي آشوبها گفت: «در شرايطي كه ادله اي براي پيروزي موسوي در انتخابات نداشتيم و ناظران وي نيز در قريب به اتفاق صندوقها حضور داشتند، به موسوي اين گونه القا كرديم كه اعلام كند پيروز قطعي انتخابات است. »3 مسأله اي كه 07 روز پس از انتخابات علي رضا بهشتي (عضو هسته مركزي ستاد موسوي) در مصاحبه اي به آن اذعان كرد. وي در اين باره گفت: «برخي تماسها موجب شد موسوي پيروزي خود را اعلام كند». 4
مهدوي در ادامه با اشاره به نظرسازيها بيان داشت: «در مرحله نخست اعلام كرديم كه موج سبز در كشور راه افتاده و در مرحله بعد گفتيم آراي موسوي در حال رشد است، در گام ديگر مدعي شديم كه او با آقاي احمدي نژاد به مرحله دوم مي رود و بعد چنين القا كرديم كه موسوي قطعاً پيروز انتخابات خواهد بود، القاي چنين مطالبي موسوي را به اين باور رساند كه پيروز انتخابات است. »5
انقلاب رنگي يا جنگ نرم
انقلاب رنگي يكي از انواع انقلابهاي به كار گرفته شده اي است كه در سالهاي اخير در چندين كشور از بلوك شرق و شوروي سابق رخ داده است. اين نوع انقلابها معمولاً در دوران انتخابات يك كشور روي مي دهد و هدف اصلي آن زير سؤال بردن انتخابات و در نتيجه ادعاي باطل بودن آن مي باشد.
نظريه پرداز اصلي اين تفكر، شخصي به نام جين شارپ دكتر فلسفه و استاد علوم سياسي چندين دانشگاه آمريكا و عضو ارشد انديشكده آلبرت اينشتين مي باشد كه از اواسط قرن بيستم نظريه خود را تبيين و بسط داد و معروف ترين كتاب وي تحت عنوان «از ديكتاتوري تا دموكراسي» در سال 3991 منتشر شد. اين كتاب كه خلاصه اي از مباني نظري و بيشتر با رويكرد عملي، آموزه هاي كودتاي نرم را بيان مي كند، به منظور استفاده مبارزان راه دموكراسي به زبانهاي مختلف از جمله فارسي ترجمه شد. جين شارپ در اين كتاب تعاليم 891 گانه اي دارد كه با بررسي آن و انطباق مصداقهاي آن در وقايع پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، قابل تأمل است.
در اين جا به برخي از اين تعاليم اشاره مي كنيم: سخنرانيهاي عمومي نامه هاي اعلام مخالفت يا اعلام حمايت بيانيه هاي امضأ شده گروهي استفاده از شعارها و كاريكاتورها و نمادها - پرچم ها و پوسترها و ارتباطات بصري - جزوه ها - رساله هاي چاپي و كتابها - ديوارنويسي و زمين نويسي - تشويق كارگران و كارمندان به اعتصاب و دست كشيدن از كار - استفاده از رنگها و پوششهاي نمادين - حمل اشيأ نمادين - تخريب اموال شخصي - استفاده از علامتها و نامهاي جديد - نمايش تصوير افراد و شخصيتها - استفاده از شكلكهاي نقاشي شده به نشانه اعتراضي - استفاده از علامتها و نامهاي جديد - ايجاد صداهاي نمادين - بازخواست از شخصيتها و مأموران - تمسخر و اهانت به شخصيتها - ملاقات و مذاكره با مسؤولان - تعقيب و مراقبت مسؤولان - استفاده از ميان پرده هاي طنز و تمسخرآميز - آوازخواني - انجام تظاهرت همگاني - انجام مراسم سوگواري سياسي - تشييع جنازه هاي غير واقعي و ظاهري - تشييع جنازه هاي همراه با تظاهرات - اجتماعات اعتراضي يا حمايتي - استفاده از تظاهرات غيرمستقيم با استفاده از رنگها و نمادها و اشكال متنوع - آموزشهاي درون گروهي - سكوت - انكار و نفي شخصيتهاي شناخته شده - تحصن - در خانه ماندن - اعتصاب - تحريم خودداري يا بازپس گيري بيعت سياسي - انتشار متون چاپي و انجام سخنرانيهاي مبتني بر تشويق مقاومت - خودداري از قبول مأموران انتصابي - نافرماني در زمان نبود نظارت مستقيم - تمرّد و شورش - عدم همكاري با واحدهاي متشكل دولتي - تحمل مصيبت و آزار غير خشونت آميز - تحصن نشسته يا ايستاده - هجوم آوردن به افراد و شخصيتها - توليد صداهاي غيرخشونت آميز - ايجاد راهبندان در خيابان و جاده ها - جعل و تقلب با انگيزه هاي سياسي و. . . ». 6
1- ايران، 13/2/.1388
2- كيهان، 2/4/.1388
3- ايران، 7/4/.1388
4- همان، 1/6/.1388
5- همان، 11/4/.1388
6-كيهان، 61/4/.1388
پاورقي

 

(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14