اين پايان ماجرا نيست! (يادداشت روز)

هفته گذشته بخش اعظم دفاتر شركت هاي هرمي طي عمليات ضربتي و غافلگيرانه وزارت اطلاعات و ماموران ناجا تعطيل شد. ورود پديده شوم شركت هاي هرمي به حدود يك دهه پيش برمي گردد. در اين ماجرا افراد و خانواده هاي بسياري درگير يك فريب بزرگ شدند، فريبي كه براي بالادستي ها ثروت باد آورده و براي زيرشاخه هاي نگون بخت، تباهي و «خاك سياه» به همراه آورد.
شركت هاي هرمي با رويكردي كلاهبردارانه در ظاهر فروشنده كالا و خدمات هستند و از روشهاي بازاريابي شبكه اي استفاده مي كنند كه طي آن هر مشتري در قبال معرفي مشتري جديد حق الزحمه و يا هديه دريافت مي كند. در چنين شبكه هايي اعضا ملزم به شكار اعضاي جديد مي شوند تا جوايز و پورسانت هاي بيشتري گيرشان بيايد. اين نگاه شكارآميز آرام آرام مانند سرطان پيكره جامعه را دربر مي گيرد.
معضل شركت هاي هرمي سالهاست كه دامان اقتصاد و تجارت دنيا را گرفته است. كوئست ها از اروپا گرفته تا آسيا، اقيانوسيه و حتي آفريقا در پوشش هاي به ظاهر قانوني به فعاليت فريبكارانه خود مشغولند.
جالب است بدانيد شركت هاي هرمي باعث سقوط دولت ها نيز شده است. آلباني يك بار طعم اين سقوط را چشيده و در دام عنكبوتي آن گرفتار آمده است. اين كشور به دليل فعاليت شركت هاي هرمي در سال 95 تا 97 ميلادي با بحران مواجه شد. در سايه بي توجهي دولت و اغواگري اين شركت ها، بيش از دو سوم مردم آلباني آلوده و قرباني كوئست ها شدند. شركت هاي هرمي آنقدر مردم را مقروض خود كردند كه حجم آن با نصف توليد ناخالص ملي اين كشور برابر شد. اين سرمايه هنگفت از طريق كوئست ها به خارج از آلباني منتقل شده بود و دولت آلباني كه بخش عمده اي از هستي خود را در معاملات شوم كوئست ها از دست داده بود با بحران بزرگي روبرو شد و سرانجام سقوط كرد، سقوطي كه به خاك سياه نشستن بخش گسترده اي از مردم را درپي داشت.
كشور كلمبيا هم از اين موضوع بي بهره نماند. سال 1987 طي 5 سال، شركت هاي هرمي بالغ بر 200 ميليون دلار از مردم اين كشور كلاهبرداري كردند. وقتي كه دولت خواست با اين پديده برخورد كند، مردم در مقابل آن ايستادند، چرا كه فكر مي كردند دولت قصد دارد جلوي پولدار شدن آنها را بگيرد!
شركت هاي هرمي مانند اختاپوس بر امنيت اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اخلاقي چنگ مي اندازند و در سيستم بانكداري، بورس، تجارت و بازار اخلال ايجاد مي كنند. فعاليت اين شركت ها باعث خروج سرمايه هاي مردم از كشور شده و يك كلاهبرداري رسمي به شمار مي آيد.
در ايران نيز حدود 10 سال پيش كوئست ها فعاليت مخرب خود را آغاز كردند. در مرحله اول شركت هاي هرمي با وعده پولدار شدن بي دردسر و سريع افراد از طريق خريد و فروش كارتهاي عضويت، وارد كار شدند. «شركت پنتاگونا» شاخص اين جريان به حساب مي آيد. با آغاز فعاليت اين شركت عده زيادي از مردم فريب وعده هاي پوشالين آن را خورده و جذب شيوه اغواگرانه پنتاگونا شدند. مسئولين وقت با توجه به خروج مبالغ ارزي كلان از كشور و نظر مراجع فقهي مبني بر قمار بودن اينگونه فعاليت ها، شركت مزبور را تعطيل كردند. قماري كه براي مردم فقط باخت داشت و برنده آن سركردگان خارج نشين شركت هاي هرمي بودند.
مرحله دوم نوبت عناصر داخلي و فرصت طلبي بود كه با الگوگيري از پنتاگونا، مدل ايراني آن را طراحي و با توجه به استقبال مردم از اين شيوه، دام گسترده تري براي ساده لوحاني كه روياي شيرين پولدار شدن را در سر مي پروراندند، پهن كردند. آنان از هر شيوه اي براي دست يافتن به اهداف خود بهره مي گرفتند حتي اگر آن كار، بازي كردن با اعتقادات ديني مردم و سوءاستفاده از روحيه مذهبي آنان باشد. بدين سان شركت هاي هرمي در پوشش موسسات خيريه و عام المنفعه ظهور يافت تا با وجهه ظاهر الصلاحي كه از خود ساخته اند هم پاي عده بيشتري از مردم را به آن وادي باز كنند و هم بتوانند زير آن تابلوها براي خود مصونيت ايجاد كرده و از حريم نظارت و تذكر، خود را حتي المقدور دور نگه دارند.
مرحله سوم اوج فعاليت كوئست ها در ايران بود. مردم ساده انديش اقبال بيشتري از خود نشان دادند و شركت هاي هرمي با رفع نقاط ضعف خود و با تجربه اي كه اندوخته بودند و هم چنين با تكيه بر برخي مشكلات و ويژگيهاي رواني جامعه مانند بيكاري افراد، عدم تناسب دخل و خرج و مهمتر از همه اينها، روياي يك شبه پولدار شدن، كاري كردند كه ايران در صدر شركت هاي كوئستي در دنيا قرار گرفت.
اما مرحله آخر، فعاليت نسبتاً زيرزميني شركت هاي هرمي در ايران بود. برخورد با شركت هاي هرمي حدود 3 سال بعد از ورود اين پديده به كشور يعني در سال 1380 اتفاق افتاد و قانون ممنوعيت فعاليت كوئست ها اواخر بهمن ماه 84 توسط رئيس جمهور وقت جهت اجرا به دادگستري ها ابلاغ شد. قانوني كه طي آن فعاليت هاي هرمي به عنوان يكي از مصاديق اخلال در نظام اقتصادي شمرده شد.
برخورد انتظامي با اين پديده مخرب و به معناي واقعي كلمه «خانمان برانداز» از ضرورتهاي اجتناب ناپذيري بود كه شايد انتظار مي رفت مدتها پيش از اين جامه عمل به خود مي پوشيد. عمليات گسترده ماموران امنيتي و ناجا در شناسايي و انهدام 410 دفتر فعاليتهاي هرمي، گام مهم و ضربه مهلكي بود كه بر پيكره اين اختاپوس وارد شد. اما در كنار برخورد انتظامي بايد علت بروز و شيوع دامنه دار چنين پديده اي را در جامعه مورد آسيب شناسي و مطالعه جدي قرار داد. طي خبري كه روز گذشته روزنامه ها و خبرگزاريها به نقل از مقامات مسئول آوردند؛ از جمعيت 2 ميليون و سيصد هزار نفري عضو شركت هاي هرمي در دنيا، 1 ميليون و دويست هزار نفر آن ايراني هستند! آيا اين خبر يك هشدار جدي براي مسئولان امنيت اجتماعي و اخلاقي جامعه نيست؟ آيا ماهيت فعاليت هرمي ها صرفاً اقتصادي است و مسئولين فرهنگي كشور وظيفه اي در برخورد با اين معضل ندارند؟ قطعاً پاسخ مسئولان امر در قبال اين سوالات مثبت است، اما اگر كاري صورت گرفته -كه نگرفته!- پس چرا حدود نيمي از جمعيت جهاني عضو كوئست ها، ايراني هستند؟
اكثر اعضاء اصلي و سرشاخه هاي اوليه شركت هاي هرمي را اتفاقا دانشجويان و افراد تحصيلكرده جامعه تشكيل مي دهند. يكي از دانشجويان دانشگاه تهران در اين باره مي گويد: «سال 83 و 84 ساكن كوي دانشگاه بودم. ساختمان شماره 3 كه در آن زمان ساختمان نخبگان دانشگاه تهران به شمار مي آمد، مركز فعاليت هاي هرمي شده بود. آنان از اتاق هاي اين ساختمان براي پرزنت كردن ساير دانشجويان و حتي افرادي بيرون از دانشگاه، استفاده مي كردند.» شايد اگر مسئولان وقت آن زمان اقدام مناسبي مي كردند شاهد آن همه افت تحصيلي طي آن سال ها نبوديم و شايد جلوي ريشه دواندن شركت هاي هرمي گرفته مي شد. چرا كه همين افراد بعد از آن كه پولي بدست مي آوردند از خوابگاه خارج شده و با اجاره دفتر و محل كار به توسعه فعاليت هاي خود مشغول مي شدند.
انديشه ناپاك «پولدار شدن هاي يك شبه و بدون زحمت»!متاسفانه به عنوان يك خرده فرهنگ نزد بسياري از ما وجود دارد و تحصيلكرده و بيسواد نمي شناسد. تمايل جوانان به پشت ميزنشيني، مدرك گرايي مفرط در جامعه، رفاه زدگي و تجمل گرايي يكي از مهمترين دلايل گرايش دختران و پسران جواني است كه تعبير روياهاي خود را به دست زالوهاي كوئستي سپرده اند.
از سوي ديگر بيكاري و عدم وجود فرصت هاي شغلي براي جوانان نيز عامل مهمي براي تمايل آنان نسبت به اينگونه فعاليت هاست. رشد مالي و سامان گرفتن يكي از نيازهاي جدي جوانان است. دولتمردان براي آن كه بتوانند در اين باره مصونيت لازم را در جامعه ايجاد نمايند، بايد دست به تغييرات جدي زده و براي اشتغال جوانان چاره اي بينديشند. بيكاري موضوعي است كه مي تواند براي هر كشوري مانند يك سيل ويرانگر عمل كند، اما درمان هاي مقطعي و سياست هاي بعضا متناقض باعث شده تا جوانان بيكار و جوياي نام و نان، پايشان را روي هر پله پوسيده و لغزنده نردباني كه تصور مي كنند آنان را به آرزوهايشان مي رساند، بگذارند.
برخورد هفته گذشته نيروهاي امنيتي و انتظامي بسيار بجا و لازم بود اما اين پايان ماجرا نيست و بايد هوشيار بود حكايت شركت هاي هرمي، به يك داستان دنباله دار تبديل نشود. آنها بعيد نيست با تغيير روش ها و خلق شگردهاي جديد درپي بازگشت نباشند. تا زماني كه كار فرهنگي صورت نگرفته و جامعه- خصوصا جوان- ما نسبت به اين قبيل وعده وعيدهاي فريبنده واكسينه نشود و آگاهي هاي لازم را پيدا نكند و تا وقتي كه با برهم زنندگان امنيت رواني و اجتماعي با قاطعيت و بدون كمترين ملاحظه برخورد نشود بايد نگران بود كه مبادا باز هم جامعه مستعد پذيرش كوئست ها در شكل و شمايل جديد و شگردهاي ديگري شود.
حميد اميدي

كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 30002323
¤ منتظريم طبق روال گذشته سران فتنه و رفقاي خارجيشان با دادن بيانيه اي در حمايت از دستگيرشدگان شركتهاي هرمي، لقبي هم براي اين جيب بران فلك زده، خيرات كنند همچون مردم خداجوي براي اراذل و اوباش روز عاشورا؟!
يك شهروند از مشهد مقدس
¤ اقدام بجا، شايسته و قابل تقدير و تحسين نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي در قدرداني از مديران و مسئولين رسانه هاي انقلابي كه بنابر تعهدات ايماني و باورهاي اعتقادي و ملي خويش پشت پرده فتنه و فتنه گران را رو كردند نشان از مودت و همدلي مسئولان و دلسوزان نظام در همه دستگاههاي كشور دارد و از همه مهمتر موجب نااميدي كساني ميشود كه درصدد ايجاد اختلاف بين مسئولين و سياه نمايي عليه نظام هستند ولي بخواست خداوند و در سايه وحدت مسئولين موفق به عملي كردن هدف شوم خود نمي شوند.
محمودي
¤ از برخي نمايندگان مجلس كه تلاش مي كنند به هر قيمتي شده مسئله وقف دانشگاه آزاد راي بياورد مي خواهيم كه اجازه بدهند به جاي وقف يك تحقيق و تفحص و حساب و كتابي صورت بگيرد تا مردم بدانند اين همه پول و شهريه خرج چه چيزهايي شده است.
پدر دو دانشجوي دانشگاه آزاد
¤ لطفاً درباره توطئه اخير ورشكسته هاي فتنه اخير در اقدام به وقف اموال دانشگاه آزاد كه در روزنامه هاي مدعي اصلاح طلبي اين روزها خيلي قلم فرسايي مي كنند روشنگري بيشتري كنيد.
سيدمهدي مقدس
¤ مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مبني بر حذف رياست دائم العمري بر دانشگاه آزاد ، چرا به اجرا گذاشته نمي شود و براي بازنشستگي و يا كنار گذاشتن ايشان اقدامي صورت نمي گيرد.
دهقان
¤ اگر قوه قضائيه با مفسدين اقتصادي برخورد نكند بيم ايجاد موانع جدي در مسير اجراي طرح هدفمند كردن يارانه ها وجود دارد.
يك هم وطن
¤ ضمن تشكر و قدرداني از پيروزي اخير دولت جمهوري اسلامي ايران در عرصه ديپلماسي و سياست خارجي مي خواستم از مسئولين محترم قوه قضائيه سوال بكنم تا كي قصد دارند برخورد با سران فتنه را در حد شعار نگه دارند و در عمل اقدامي نكنند.
9414---0917
¤ در تاريخ 3/3/89 براي كاري به دادگاه خانواده شماره 1 شهيد محلاتي رفتم واقعاً جاي بسي تعجب و تاسف است كه مجريان و متوليان برخورد با تخلفات كه بايد الگو و سرمشق ديگران باشند هيچ تدبيري براي ممانعت از ورود خانمهاي بسيار بدحجاب به دادگاه نظام جمهوري اسلامي نمي نمايند . از رئيس محترم قوه قضائيه تقاضا مي شود مبارزه با بدحجابي را از دادگاهها شروع كنند تا الگويي براي مراكز دولتي ديگر باشد.
حيدري
¤ چند ماه قبل كه وزير محترم آموزش و پرورش خبر از بيمه تكميلي فرهنگيان داد قرار شد نصف حق بيمه از حقوق كارمندان كسر شود و نصف ديگر آن را دولت بپردازد ولي با دريافت حقوق ارديبهشت خود متوجه شديم تمام حق بيمه از حقوق كارمندان كسر شده و دولت هيچ پولي در اين رابطه پرداخت نكرده است. چرا؟
اسفندياري
¤ از نيروهاي امنيتي و انتظامي عاجزانه تقاضا مي كنم كه بيشتر از گذشته به بوستان هاي شهر نظارت داشته باشند چون خودم شاهد و ناظر رد و بدل كردن مواد مخدر در روز روشن و در انظار عمومي بودم و افسوس من از اين است كه جوانان ما به خاطر همين مسئله در معرض خطر جدي قرار گرفته اند.
يك هم وطن
¤ متاسفانه نانوايي ها قيمت نان را گران كرده اند بدون آنكه در اندازه، وزن و حتي كيفيت آن تغييري داده باشند. چرا نظارتي جدي بر عملكرد نانوايي ها نمي شود.
امين ازتهران
¤ آلودگي صوتي كه از آلودگي هوا زيانبارتر است در تهران بيداد مي كند موتورها و ماشين هاي زيادي داراي بوق هاي غيراستاندارد شهري هستند بويژه بوق هاي بادي كه اخيراً به بازار آمده و روي دوچرخه نصب مي شود صداي آن در هواي آزاد تا 300 متري شنيده مي شود. از نيروي انتظامي و صداوسيما تقاضا مي كنم كه در اين خصوص تدابيري بينديشند.
يك شهروند از تهران
¤ چرا برنامه هاي راديو معارف را مي نويسند ولي برنامه راديو قرآن را چاپ نمي كنيد. خواهش مي كنم اين را هم چاپ كنيد.
ترابي از كرج
¤ هزينه ساخت پروتز براي ما جامعه معلولين بسيار بالا مي باشد از مسئولان كشور تقاضامنديم در حق مددجويان بهزيستي كم لطفي نكنند بلكه با عنايت بيشتري آنان را تحت پوشش حمايت هاي خود قرار بدهند.
كاشي
¤ بعضي از شركت ها با برچسب هاي تبليغاتي كه روي درب خانه ها مي چسبانندكه باعث بروز مشكلاتي مي شود. قرار بود شركت هاي متخلف اين مورد را جريمه مالي بكنند. از اعضاي محترم شوراي شهر تهران تقاضا دارم در اين رابطه كاري انجام بدهند.
امامي از سعادت آباد
¤ از وزير محترم مسكن تقاضا مي شود وام مسكن روستايي را كه اعلام نموده اند به ده ميليون تومان افزايش يافته سريعتر بخشنامه آن را به استانها ابلاغ نمايند.
محمدي از كرمان
¤ از مسئولان برگزاري نمازجمعه رشت تقاضا مي كنم كه ترتيبي اتخاذ كنند استاندار و ديگر مسئولان استاني نيز از محلي وارد مصلي شوند كه مردم وارد مي شوند تا مردم بتوانند با ديدن آن ها مشكلاتشان را هم با آن ها در ميان بگذارند. فكر مي كنم كه يكي از اهداف نمازجمعه همين است كه مردم و مديران شهرشان در اين مكان مقدس ديداري رودررو داشته باشند.
پيراسته فر-رشت
¤از وزير محترم راه و ترابري تقاضا مي شود با توجه به قول مساعد رياست محترم جمهوري براي عبور راه آهن از فردوس ، نسبت به عملي شدن آن اقدام عملي نمايند.
2773---0913
¤ شهرداري منطقه 4 اهواز متاسفانه كمترين اهتمامي به بهداشت خيابان هاي فرعي و آسفالت گودال ها و چاله هاي آن بويژه فرعي هاي فرهنگ يك تا 4 ندارد. لطفاً منعكس كنيد تا رسيدگي شود.
0136---0916
¤ لطفاً به گوش مسئولان برسانيد در شهر تبريز جايگاههاي گاز اختصاصي تاكسي ها را جمع كرده و راننده تاكسي ها مجبورند روزي سه مرتبه و هر مرتبه يك ساعت در نوبت گاز بايستند پس چه فرقي بين وسايل نقليه عمومي و شخصي وجود دارد؟
2984---0914
¤ متاسفانه عوامل شهرداري درختاني را كه خشك شده اند از تنه بريده و به حال خود رها مي كنند. اين مسئله مانع كاشتن نهال ديگري به جاي نهال بريده شده مي شود لذا از مسئولان شهرداري تقاضا مي كنيم كه فكري براي حل اين مشكل بكنند.
خامسي ازتهران
¤ بلوار شهيد محمدي، واقع در 45 متري گلشهر كرج، شب ها تبديل به پاركينگ اتوبوس و كاميون مي شود. با اين كه چند مرتبه نيز به 110 و مركز راهور كرج اطلاع داده ايم، اما رسيدگي به اين مسئله را به شكايت رسمي اهالي محل از پارك اتوبوس ها مشروط كرده اند. اين در حالي است كه اين اتوبوس ها موجب مسدود شدن عرض خيابان و ايجاد آلودگي صوتي و هوايي مي شوند كه آرامش و سلامت ساكنان محل را سلب كرده است.
حضرتي از كرج

پيشخدمت (گفت و شنود)

گفت: آقاي زيباكلام در سمينار بررسي شبكه هاي ماهواره اي فارسي زبان گفته است «مشكل ما توهم احمقانه توطئه است وگرنه بي بي سي و صداي آمريكا قصد دارند اخبار را صادقانه بيان كنند»!
گفتم: ولي هفته قبل «مارك تامسون» مديرشبكه جهاني بي بي سي اعلام كرده بود كه شبكه ماهواره اي بي بي سي را به دستور وزارت خارجه انگليس و براي حفظ منافع دولت انگليس در ايران راه اندازي كرده اند.
گفت: ظاهراً آقاي زيبا كلام به سند و دليل نيازي ندارد و احساس مي كند كه بايد از هرچه و هركس كه مخالف جمهوري اسلامي ايران است حمايت كند.
گفتم: پيشخدمت يكي از خان ها كه خيلي دلش مي خواست اربابش مورد توجه باشد هرجا مي نشست مي گفت خان ما صاحب كرامات است و شب ها به يكي از ستاره ها مي رود و تا صبح آنجا مي ماند. مردم كه از چاخان هاي پيشخدمت خان كلافه شده بودند، نزد خان رفته و پرسيدند آيا تو چنين كراماتي داري؟ و خان گفت من را چه به اين حرفها، من دو قدم هم بدون عصا نمي توانم راه بروم چه رسد به اين كه... وقتي مردم به پيشخدمت گفتند؛ خود خان كه چيز ديگري مي گويد، پيشخدمت گفت؛ خان غلط كرده به قبر پدرش خنديده، من مطمئنم كه به فلان ستاره مي رود!

آمريكا : اين هفته به نامه ايران پاسخ مي دهيم

سرويس سياسي-
سخنگوي وزارت خارجه آمريكا اعلام كرد كه كشورش چند روز ديگر ديدگاهش درباره نامه ايران به آژانس بين المللي انرژي اتمي را اعلام مي كند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، آمريكا روز دوشنبه اعلام كرد كه از سوي آژانس بين المللي انرژي اتمي نامه رسمي ايران درباره تبادل سوخت را دريافت كرده است.
«فيليپ كراولي» سخنگوي وزارت خارجه آمريكا در جمع خبرنگاران گفت: آژانس يك كپي از نامه رسمي ايران را به آمريكا فرستاده و از اين كشور خواسته است ديدگاهش را نسبت به اين نامه اعلام كند.
وي ادامه داد: من فكر مي كنم كه قبل از پاسخ رسمي نسبت به اين نامه ها با فرانسه و روسيه در اين باره گفت وگو و مشورت كنيم.
كراولي اضافه كرد: هنوز مشخص نيست كه اين نامه موضوع جديدي ارائه كرده باشد اما اين نامه را به طور دقيق مطالعه و بررسي كرده و پاسخ رسمي خود را در چند روز آينده به آژانس اعلام مي كنيم.
سخنگوي وزارت خارجه آمريكا گفت: ما از آژانس حمايت كرده و پاسخ رسمي خود را تا آخر اين هفته اعلام مي كنيم.
وي در عين حال مدعي شد: ايران ارزش مساله مبادله سوخت در جهت اعتمادسازي را كاهش داده است زيرا ايران همه نيات و اهدافش را دنبال كرده و تاسيسات غني سازي اش را دوبرابر كرده است. بر همين اساس ما در بررسي نامه ايران به آژانس اين مسائل را مورد توجه قرار مي دهيم.
دفاع برزيل از بيانيه تهران
رئيس جمهور برزيل گفت: بيانيه مشترك ايران، برزيل، تركيه درباره تبادل سوخت به طور آشكار براي آغاز مذاكرات درباره مساله هسته اي ايران امضا شده است. به همين دليل من فكر مي كنم ايران گامي مهم با امضاي اين بيانيه برداشته است.
به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، «لوييز ايناسيو لولا داسيلوا»، رئيس جمهور برزيل در دفاع از بيانيه مشترك امضا شده توسط ايران، برزيل، تركيه درباره تبادل سوخت در مقابل انتقادات آمريكا نسبت به آن گفت: اين بيانيه راهي براي بازگشت به ديپلماسي به جاي چالشهاي موجود درباره مساله هسته اي ايران است.
وي گفت: ما در ايران درباره توافق هسته اي صحبتي نكرديم بلكه تنها براي متقاعد كردن ايران براي پذيرش پيشنهاد تركيه و برزيل براي بازگشت به ميز مذاكره به تهران سفر كرديم.
تركيه: گروه وين به بيانيه تهران پاسخ دهند
خبرگزاري فرانسه اعلام كرد كه تركيه روز دوشنبه از آژانس بين المللي انرژي اتمي و كشورهاي گروه وين خواست به توافق ايران، تركيه، برزيل در خصوص مبادله اورانيوم كه ايران امروز به طور رسمي آن را به آژانس بين المللي انرژي اتمي ابلاغ كرده است پاسخ مثبت دهند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه وزارت امور خارجه تركيه در بيانيه اي اعلام كرد بعد از اين گام مهمي كه ايران برداشت ما به طور كامل اطمينان داريم كه آژانس آمريكا، فرانسه و روسيه كه گروه وين را تشكيل مي دهند نيز پاسخ مثبت خواهند داد و براي آن كه توافق به دست آمده اجرا شود از اين فرصت استفاده خواهند كرد.
حمايت بان كي مون
از بيانيه تهران
دبيركل سازمان ملل با اشاره به بيانيه تهران درباره مبادله سوخت، گفت: اين مبادله مي تواند درها را براي حل مساله هسته اي ايران از طريق مذاكره باز كند.
بان كي مون در جمع خبرنگاران افزود: اگر اين پيشنهاد از سوي آژانس پذيرفته و مورد اجرا قرار گيرد در اين صورت يك اقدام مهمي در جهت اعتمادسازي انجام شده و درها را به سوي حل مسائل از راه مذاكره درباره مساله هسته اي ايران باز مي كند.
سلطانيه:آمريكا بايد از فرصت بيانيه تهران استفاده كند
نماينده ايران در آژانس بين المللي انرژي اتمي به آمريكا و متحدانش توصيه كرد كه از فرصت فراهم شده از سوي ايران براي حل مسئله هسته اي استفاده كنند والا مورد انتقاد شديد جامعه بين الملل قرار خواهند گرفت.
دكتر علي اصغر سلطانيه در گفت وگو با شبكه تلويزيوني سي ان ان در پاسخ به اين سوال كه واكنش ايران در صورتي كه آمريكا و ديگر اعضاي دائم شوراي امنيت بيانيه تهران را قابل قبول ندانند چه خواهد بود گفت: اين مسئله يقينا مورد انتقاد جامعه بين الملل قرار خواهد گرفت چرا كه اين يك تصميم تاريخي از سوي ايران است و ما ثابت كرديم به آنچه توافق كرده ايم پايبند و متعهد هستيم.
وي تاكيد كرد: ما بيشترين انعطاف را از خود نشان داده ايم و با ابتكار عمل دو كشور دوست خود برزيل و تركيه پيشنهاد سال گذشته آمريكا، روسيه و فرانسه را پذيرفته ايم بنابراين آن ها ديگر هيچ بهانه اي براي رد اين بيانيه نداشته و هيچ عذري هم براي هرگونه عملي كه جو بوجود آمده را به مخاطره بكشاند ندارند.
سلطانيه در ادامه خطاب به خبرنگار سي ان ان افزود: اكنون ما قصد داريم مطابق با بيانيه تهران اين مواد را به آژانس تحويل دهيم در حقيقت اين موضوع ثابت كرد كه اصرار و پافشاري آن ها در سال گذشته و اتهاماتشان عليه ايران صحيح نبوده است و اكنون زمان آن رسيده كه آن ها به اصلاح رفتار و عملكرد خود بپردازند. وي تاكيد كرد: بنابراين من به آن ها توصيه مي كنم از فرصت پيش آمده استفاده كرده و بر سر ميز مذاكره حاضر شده و اين پروژه بشردوستانه را كه صدها هزار نفر از بيماران ايراني براي درمان خود نياز مبرم به اين راديو ايزوتوپ ها دارند به نتيجه برسانند.
سلطانيه در پاسخ به سوال ديگر اين خبرنگار مبني بر اينكه چرا ايران تمامي اورانيوم غني شده با درصد پايين خود را به تركيه ارسال نمي كند تصريح كرد: مابقي ذخيره اورانيوم كه با درصد پاييني غني شده است به مصرف نيروگاه اتمي بوشهر خواهد رسيد.

رحيمي در نشست نمايندگان رئيس جمهور در امور نفت:
جمهوري اسلامي بدون توجه به تحريم ها راه خود را ادامه مي دهد

معاون اول رئيس جمهور گفت: قدرت هاي بزرگ كه در روزهاي گذشته در جلسات مختلف بيانيه هايي را صادر كرده اند طعم استواري جمهوري اسلامي ايران را از بيانات احمدي نژاد ديدند و شنيدند كه ايران بدون توجه به تحريم ها راه خود را با صلابت در پيش گرفته و در حال حركت است.
محمدرضا رحيمي معاون اول رئيس جمهور طي سخناني در دومين نشست كارگروه نمايندگان رئيس جمهور در امور نفت كه در سازمان منطقه ويژه اقتصادي، انرژي پارس برگزار شد، با اشاره به پروژه هاي مهم پارس جنوبي گفت: به خاطر تاكيد در اين كار مهم، آقاي ميركاظمي پيشنهاد كردند كه دومين جلسه در پارس جنوبي برگزار شود و اين موضوع را به آقاي احمدي نژاد گفتيم و ايشان نيز با اين امر موافقت كردند كه اين جلسه در پارس جنوبي برگزار شود و ايشان اعلام كردند كه مصوبات جلسه اول بسيار خوب بوده است و آن چيزي را كه تا به امروز پيش رفته ايم طبق رهنمودهاي آقاي رئيس جمهور بوده است.
وي افزود: آقاي ميركاظمي و همكاران ايشان با سرعت و جديت امور مختلف را سامان داده اند تا همه چيز براي انجام يك كار بزرگ در دولت آماده باشد.
رحيمي با اشاره به تحريم ها و تهديدهاي دشمن عليه جمهوري اسلامي ايران گفت: اين كار مهم در شرايط امروز محقق خواهد شد بويژه دوران تحريم ها و مخالفت هاي قدرت هاي بزرگ كه در روزهاي گذشته در جلسات و بيانيه هايي كه صادر كرده است طعم استواري نظام جمهوري اسلامي ايران را از بيانات آقاي احمدي نژاد شنيده ام و مشاهده كردم كه ايران بدون توجه به تحريم ها راه خود را با صلابت در پيش مي گيرد.
وي افزود: طرح ها و پروژه هاي در حال اجرا در حوزه نفت از اين جهت مهم است كه ما در دوره تحريم ها و تهديدها مشغول انجام اين كارها هستيم و از سوي ديگر سرمايه گذاران خارجي، داخلي و ايرانيان مقيم خارج از كشور در آغاز همين هفته در شيراز حضور يافتند تا سرمايه گذاري هاي جديدي را در اين حوزه ايجاد كنند و در همين روزها بود كه شركت هاي بزرگ آمريكايي مانند بوئينگ مخالفت هاي خود را با تحريم هاي آمريكا و حاميان آن اعلام كردند.
معاون اول رئيس جمهور با اشاره به توانمندي هاي كشورمان در حوزه هاي مختلف بويژه حوزه نفت گفت: امروز شرايط به گونه اي مهيا است كه ايران به بركت خون شهيدان و رهنمودهاي مقام معظم رهبري و شخص آقاي احمدي نژاد به جهتي مي رود كه منافع و مصالح جمهوري اسلامي ايران در آن تامين مي شود.
وي با اشاره به برنامه هاي وزارت نفت در حوزه هاي مختلف گفت: عمده برنامه هاي كه در وزارت نفت گنجانده شده است در طول تاريخ برنامه پنجم ما بايد نزديك به 200 ميليارد دلار در بخش هاي مختلف نفت بويژه پارس جنوبي سرمايه گذاري كنيم و در طول 3 سالي كه از اين دولت باقي مانده بايد نزديك به 75 ميليارد دلار در اين بخش هزينه كنيم و اين جدا از ميزان فاينانس ها است كه كسر مي شود كه اين از امكانات وزارت نفت، بانك مركزي و ديگر امكانات دولت است.

سه ماهواره ايراني در نوبت پرتاب قرار گرفتند

جانشين صنعت سامانه هاي فضايي ايران از مراحل تست هاي مشترك و آماده سازي پرتاب سه ماهواره ملي طلوع، نويد و مصباح 2 خبر داد.
سيدمهدي موسوي بادجاني در گفت وگو با مهر با اشاره به برنامه هاي در نظر گرفته شده براي ساخت و پرتاب ماهواره هاي فضايي گفت: سال گذشته از نمونه ماهواره هاي ملي طلوع، نويد و مصباح 2 رونمايي شد و هم اكنون اين ماهواره ها در نوبت زمان بندي براي پرتاب قرار گرفته اند.
وي با بيان اينكه سه ماهواره مذكور احتمالا از طريق پرتابگر بومي در مدار قرار مي گيرند و در شرايطي نيز ممكن است براي برخي ملاحظات مديريتي از پرتابگرهاي خارجي هم كمك گرفته شود افزود: احتمالا ماهواره طلوع با پرتابگر ملي سيمرغ در مدار قرار خواهد گرفت.
موسوي بادجاني كاربرد ماهواره ملي طلوع را كه اولين ماهواره سنجشي بومي كشور است براي تصاوير عملياتي و سنجش از دور عنوان كرد و گفت: ماهواره نويد ماهواره تحقيقاتي دانشگاهي است و مصباح 2 نيز ماهواره مخابراتي و ورژن اصلاح شده و توسعه يافته مصباح 1 است.
اين مقام مسئول با تاكيد بر اينكه زمان پرتاب ماهواره هاي در دست ساخت به فضا از سوي مسئولين مربوطه در زمان مناسب اعلام مي شود گفت: اگرچه برنامه پرتاب اين سه ماهواره در دستور كار سازمان ها قرار دارد اما پرتاب ماهواره به فضا مستلزم آماده سازي پرتابگر و سايت پرتاب نيز است.
به گفته وي برنامه هاي فضايي كشور در سال جاري تنها به اين سه ماهواره ختم نمي شود و به طور قطع برنامه هاي ديگري نيز در دستور كار قرار دارد. جانشين صنعت سامانه هاي فضايي صنايع الكترونيك ايران با بيان اينكه ماهواره هاي فضايي بيشتر جنبه تحقيقاتي و عملياتي دارند گفت: بهره برداري، ارتباط گرفتن و پايدار كردن سيستم از جمله اقدامات فني است كه پس از پرتاب ماهواره به فضا نيز انجام مي پذيرد. موسوي بادجاني همچنين در مورد ماهواره زهره كه چندين سال است وضعيت آن نامعلوم است گفت: ماهواره زهره كه براي نقاط مداري تعريف شده از نظر اندازه و كاربرد با ماهواره هايي كه سال هاي گذشته رونمايي شده اند متفاوت است و براي قرار گرفتن در مدار GEO نيازمند اجراي برخي مقدمات از سوي ايران و طرف خارجي است.
اين مقام مسئول خاطرنشان كرد: پروژه ماهواره زهره در دست اقدام وزارت ارتباطات است و مذاكرات مفصلي نيز در اين خصوص با طرف خارجي اين پروژه انجام شده و در حال انجام است.

ترواهاي محترم! ظرفيت تكميل است ديگر تشريف نياوريد (خبر ويژه)

فرار افراطيون مدعي اصلاحات از كشور، صداي اعتراض اپوزيسيون خارج نشين را درآورده است.
پايگاه ضد انقلابي «خواندني ها» با اشاره به اين روند رو به تزايد به ويژه پس از شكست در آشوب آفريني سال گذشته نوشت: شاه نشين اوضاع آشفته كنوني در خارج را اصلاح طلباني غصب كرده اند كه اخيرا تعداد آنها در خارج از كشور به حد اشباع رسيده است. روزي نيست كه اين رانده شدگان چون گربه كه در شب سمور مي نمايد، به نام روزنامه نگاري، براي ملت نسخه ننويسند. آنها گاه در پوشش اسب تروا كه كيهان آن را خر تروا مي خواند و گاه با فراخوان الله اكبر از فرصت هاي طلايي سرنگوني مي گذرند.
خواندني ها اضافه كرد: در اين معركه كه همه چيز به هم ريخته، صداي كساني كه همه چيز را فداي كشور كرده]!؟[ و سال هاست با رژيم مبارزه مي كنند گم شده است. پنداري اپوزيسيون جمهوري اسلامي تنها پس از انتخابات آفريده شد و پيش از آن مخالفتي وجود نداشت. تجاهل اصلاح طلبان و كساني كه ساليان دراز قدرت را به دست داشته اند، از اين نكته رقت بار و تاسف آور است.
براي رفع هر نوع سوءتفاهمي بايد متذكر شد كه عنوان خر تروا را نه كيهان بلكه رسانه هاي ضد انقلابي نظير بالاترين و خودنويس و... به پروژه بلاهت آلود اسب تروا اطلاق كردند وگرنه اطلاق خر تروا به چنان پروژه اي، توهين به درازگوشان است.

نشد شمال شهر تهران را به عنوان جنبش ملت جا بزنيم (خبر ويژه)

يكي از پژوهشگران مرتبط با حزب مشاركت و روزنامه هاي زنجيره اي، مدعيان فتنه سبز را دچار توهم و آرزو انديشي توصيف كرد.
حسين قاضيان همكار عباس عبدي در موسسه افكارسنجي «آينده» به سايت جرس گفت: جنبش سبز از گستردگي افقي و عمودي لازم برخوردار نيست. از نظر افقي به مناطق مهم كشور سرايت نكرد. اين را مقايسه كنيد با جنبش اعتراضي مردم كه منجر به سرنگوني رژيم پيشين شد و دورترين نقاط كشور را هم در برگرفته بود. تازه در آن زمان سطح ارتباطات اجتماعي در مقايسه با روزگار ما بسيار نازل تر بود. از نظر عمودي هم اين جنبش نتوانست طبقات مفروض اقتصادي را قاچ دهد در نتيجه مثلاً در تهران از نظر اجتماعي تا حد زيادي به مردم شمال خيابان انقلاب محدود ماند و در سطح كشور نيز مناطق محروم به ويژه مناطق حاشيه اي را كه از قابليت دو چنداني برخوردار بودند، متأثر نكرد.
اين عنصر افراطي سپس به نشاندن آرزو جاي واقعيت پرداخت و گفت: مدعاي دوم اين است كه نمايش اجتماعي اين موج چشمگيرتر از اندازه هاي عيني اش جلوه كرد. يعني اگر بپذيريم كه اين جنبش از گستردگي افقي و عمودي لازم برخوردار نبوده، آن وقت اين سوال پيش مي آيد كه چرا اغلب به شدت باور شده است كه گويا «مردم ايران عليه رژيم- آن هم به صورت يك پارچه و نه يه ذره كمتر- به پا خاسته اند». اين موضوع البته بيشتر در بين ايرانيان خارج از كشور، در مقام ناظر شايع تر است تا در ميان عاملان و بازيگران خود جنبش در داخل، مگر در ذهن كساني كه هنوز در دوره «جنگ ممسني» به سر مي برند. در اين ميان، «زندگي در دنياي رسانه اي شده» و در نظر نگرفتن پيامدهاي آن براي شناخت هاي ما، و نيز «آرزوانديشي به جاي واقع نگري»، نقش مهمي در اين تصويرپردازي هاي دور از واقعيت اما خشنودكننده داشته اند.
قاضيان درباره اين ادعاي جرس كه فعالان جنبش سبز دچار سرخوردگي نشده اند گفت: من واقعاً مطمئن نيستم چنين سرخوردگي اي رخ نداده باشد. اين ادعا بيشتر به يك آرزو نزديك است تا واقعيت. البته طرح موضوع سرخوردگي ممكن است به جاي مرهم بر جراحت هاي فعالان جنبش، نمكي بر زخم آنان جلوه كند اما در مقام تحليل در بررسي بايد مثل خود واقعيت بي رحم بود و آرزو را جاي واقعيت ننشاند. شخصاً اميدوارم جنبش مشت محكمي بر دهان اين برداشت من بزند اما صرف نظر از ماجراي دهان بنده، ريزش مداوم واقعيت دارد.
وي درباره توقعات فتنه گران و سرخوردگي آنها گفت: خوب اين انتظار به معناي دقيق كلمه نابجا بود. حكومت خودش را در قوي ترين وضعيت ممكن چه در سطح داخلي و چه بين المللي احساس مي كرد، پس چرا تن به تغييرات قابل توجه مي داد. طرف مقابل احساس مي كرد هزينه هاي زيادي براي اين قدرتمندي پرداخته و دليلي نداشت كه بخواهد از ثمراتش دست بكشد.
قاضيان با اذعان به پمپاژ تقلب و هيجان منفي به افكارعمومي در زمان برگزاري انتخابات نوشت: از نحوه حضور مخالفان در خيابان قبل از انتخابات به نظر مي آمد كه آنها هر نتيجه اي غير از پيروزي نامزدهاي خود را باور و تحمل نخواهند كرد. من در همان روز جمعه انتخابات، 3 پست پي در پي در وبلاگم منتشر و در يكي از آنها اشاره كردم كه با وضعيت فعلي هر نتيجه اي كه براي اين انتخابات اعلام شود با اعتراض و عدم پذيرش روبرو خواهد شد(!)

آلرژي چپ سوپر آمريكايي به هويت فتنه سبز (خبر ويژه)

يك عضو كميته مركزي حزب توده، تبيين هويت جنبش سبز و اينكه «اين جريان، سكولار است يا ديندار» را «بحثي فرعي و انحرافي» توصيف كرد.
بابك امير خسروي در گفت وگو با راديو زمانه گفت: اينكه جنبش سبز، سكولار يا ديندار است، بحثي واقعاً فرعي و انحرافي است. براي اين كه در جامعه ما نيروهاي اصلي، عمدتاً نيروهاي مذهبي هستند. مردم مذهبي هستند و اصلاً يك رژيم مبتني بر ولايت فقيه داريم. اينها فاكتورهايي هستند كه در جامعه ما اهميت دارند. اگر قرار باشد ما اين مسئله را تبديل به بحث اصلي كنيم، به خصوص بحث سكولاريسم، ما را به بحث هاي بي سرانجامي مي رساند. چون اصطلاح سكولاريسم، پيشداوري هاي ضد ديني دارد و اصلاً به اين شكل جا افتاده است. حتي روشنفكران ديني مانند آقاي كديور هم ديده ام به اين اصطلاح حساسيت دارند به خاطر اينكه ذات اين بحث مي تواند سوءتفاهم به وجود آورد. ممكن است همين نيروها را كه طرفدار جدايي دين از دولت هستند جلوي هم قرار دهد و به مواضع مشترك صدمه بزند. دين را اصلاً از سياست در جامعه اسلامي نمي شود جدا كرد.
وي در عين حال با همان موضع ماترياليستي و ضد ديني مدعي شد: قلمرو دين و قلمرو حكومت، آن كه عرفي است و آن كه ديني، بايد از هم جدا شود. و دين نبايد مظهر دولت و مباني آن، قوانين اسلامي باشد.
اصرار اين توده اي سابق براي انحرافي خواندن تبيين هويت فتنه سبز و نسبت آن با سكولاريسم، هنگامي موضوعيت مضاعف پيدا مي كند كه عنايت داشته باشيم او در زمره «چپ هاي آمريكايي» قرار دارد و اين آمريكازدگي به حدي غليظ است كه ديگر توده اي ها به چشم خيانت و بدگماني به وي نگاه مي كنند. نشريه راه توده بابك امير خسروي را به خاطر انكار كودتاي 28 مرداد و نقش آمريكا در آن مورد ملامت قرار داد و نوشت: «چند سال پيش آقاي امير خسروي سفر به آمريكا كرد و از آن سفر اسنادي را سوغات آورد كه براساس آن، اصلاً در ايران و در 28 مرداد 1332 كودتايي انجام نشده است!»
امير خسروي هم اينك با گروهك اتحاد جمهوري خواهان كه ملغمه اي از ماركسيست هاي فدائيان و حزب توده، منافقين، شماري از سلطنت طلبان و برخي مدعيان ملي گرايي است، همكاري مي كند. هنگامي كه عيسي سحرخيز به كمك علوي تبار (سردبير روزنامه صبح امروز متعلق به حجاريان)، ماهنامه ضدانقلابي «آفتاب» را راه اندازي كرد، از كساني چون اميرخسروي، مهرداد مشايخي، ديهيمي، ورجاوند، مليحه محمدي و... كه بعضاً در خارج كشور حضور داشتند دعوت به همكاري كرد تا ميان اپوزيسيون داخل و خارج پلي برقرار كرده باشد.
اين نشريه پس از تندروي هاي فراوان و در حالي كه تبديل به خانه تيمي شده بود، به خاطر اهانت به حضرت امام خميني (ره) توقيف شد.

تروريست انتحاري ناتو اين بار نگران مراجع و علما شد! (خبر ويژه)

مهره نشاندار ناتوي فرهنگي در ستيزه جويي عليه فقاهت، فحاشي هاي ساليان اخير عليه فقه و فقها و اصل دين را از ياد برد و براي علما و مراجع اظهار دلسوزي كرد.
عبدالكريم سروش در نامه اي سرگشاده به مراجع مدعي شد حرمت و اعتباري براي فقه نمانده و مراجع گرفتار استبدادديني شده اند.
وي در راستاي پروژه لو رفته سازمان سيا مبني بر ضربه زدن به جريان روحانيت شيعه از درون و از طريق اختلاف افكني به قلم فرسايي پرداخت و از علما خواست از كشور مهاجرت كنند. متن نامه سروش انباشته از فحاشي و عقده گشايي هاي چاله ميداني عليه جمهوري اسلامي و ولايت فقيه است و از غيض و غضب منافقين فراري حكايت مي كند.
سروش در اين بيانيه كه به نيابت از سازمان سيا صادر شده بي آن كه متذكر شود اصل قرآن را حالات شاعرانه پيامبر، نامقدس، غير الهي و تجربه خطاپذير بشري! معرفي كرده است، طرفدار علي(ع) شد و نوشت: حديث حكومت شيعي و خط زوال آن هم بهانه و افسانه اي بيش نيست. اين حكومت چه شباهتي به سيره عدالت علي(ع) دارد.
با وجود كينه توزي مكرر و علني عليه فقه و فقاهت، سروش مشخصاً از آقاي منتظري به خاطر حمله عليه جمهوري اسلامي تمجيد كرد. او در ادامه نامه پرتناقض خود، به ستايش از شيوه كليسايي دينداري پرداخت و نوشت: از «هجمه كفر» باك نداريد. دينداران برهان هاي قاطع دارند. 4 قرن است كه در مغرب زمين گزنده ترين و كوبنده ترين حمله ها را به دين كرده و مي كنند اما چراغ كليسا هنوز روشن است و «رونق اين كارخانه كم نشده است» و دينداري معرفت انديش در بالندگي است و كتابهاي محققانه در تاريخ و فلسفه و تفسير دين بسي بهتر و بيشتر از كشور ما به بازار مي آيند. بلي روحانيان ديگر سروري نمي كنند و سقف حكومت را بر ستون شريعت نمي زنند. دين در جاي خود نشسته است. نه در رأس امور است نه در ذيل امور.
اين مزدبگير رسمي نهادهاي اطلاعاتي آمريكا البته اين حقيقت را باز نگفت كه واتيكان هم اينك در خدمت توجيه سياست هاي ضد انساني و وحشيانه استبدادهاي دموكراتيك آمريكايي و اروپايي قرار دارد. در واقع سروش از علما مي خواهد در برابر حكومت ديني وارد سياست شوند اما در عرصه سياست وارد نشوند و مانند سران كليسا به حاشيه بروند و كار را به قيصران و اربابان وي بسپارند!
تظاهر سروش به تكريم علما و مراجع در حالي است كه وي 20 ارديبهشت سال 88 در گفت وگو با نوشابه اميري سردبير سلطنت طلب سايت روز آن لاين اصل فقه و فقاهت را «طالباني گري» معرفي كرد و مشخصاً به فحاشي عليه فقيه و مجاهد وارسته و معلم بزرگ اخلاق حضرت آيت الله مشكيني- رضوان الله تعالي عليه - پرداخت. وي در آن مصاحبه گفته بود «حكومت فقه، مهلك ترين و موحش ترين استبداد است. اتفاق بدي كه در كشور ما افتاد اين بود كه اسلام را از دريچه فقه ديدند. طالبان هم حكومت اسلامي را همين طور معني كردند. پاره اي از فقيهان مانند فقيهي كه رئيس مجلس خبرگان بود، هيچ فرقي با طالبان ندارند»!
مجيد محمدي همكار فراري سروش در حلقه كيان، پيش از اين در سايت راديو فردا نوشت «مجتهدان در ايران منتظري و صانعي هستند كه جمهوري اسلامي را مشروع نمي دانند.» شعار «مجتهد واقعي- منتظري، صانعي» اولين بار توسط برخي آشوبگران روزه خوار در آشوبگري روز قدس سر داده شد، يعني در همان تجمعي كه روي شعارهاي مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل هم خط كشيده شد و جاي جمهوري اسلامي، جمهوري ايراني علم شده بود!
برخي خبرها حاكي از اين است كه گردانندگان آمريكايي سروش، او را مهره اي سوخته تلقي مي كنند و از اين جهت وي را در فهرست نيروهاي انتحاري نظير اكبرپونز، محسن كديور و مجيد محمدي قرار داده اند كه مأمور شده اند با علني ترين فحاشي ها، به پيامبر مكرم اسلام(ص)، ائمه معصومين به ويژه امام زمان(عج)، امام خميني و حضرت آيت الله خامنه اي و نيز علما و مراجعي كه در خط مقدم دفاع از كيان اسلام و انقلاب قرار دارند، حمله كنند. سيا و سازمان ناتوي فرهنگي مهره هاي فراري مورد اشاره را در رديف تروريست هاي انتحاري فرهنگي رده بندي كرده است.

مديون رضاخان و شرمنده بي بي سي (خبر ويژه)

صادق زيبا كلام در آخرين افاضات خود، بيگانه خواندن رسانه هايي مانند بي بي سي و صداي آمريكارا، احمقانه و ناشي از تئوري توهم توطئه معرفي كرده است.
او كه چندي قبل در يك برنامه، ضمن خدوم معرفي كردن رضاخان پالاني، خود را مديون او دانسته و گفته بود؛ «من به شخصه افتخار مي كنم كه هويت ملي و ايراني ام را از رضاخان دارم!»، اينبار در نشست بررسي و عملكرد شبكه هاي ماهواره اي فارسي زبان با تاكيد بر عملكرد شبكه بي بي سي در مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام، گفت؛ «در موضوع شبكه هاي ماهواره اي فارسي زبان مشكل از آنجايي آغاز مي شود كه ما آنها را رسانه بيگانه خطاب مي كنيم و اين لقب ناشي از يك نگاه تاريخي، سياسي و ايدئولوژيك است و از همان تئوري احمقانه توهم توطئه نشات مي گيرد در حالي كه بايد از خود بپرسيم كه بي بي سي و صداي آمريكا به دنبال آن هستند كه اتفاقات و حوادث را صادقانه بيان كنند يا اينكه خودشان اتفاقات و حوادث را به وجود مي آورند.»!!
كاش آقاي زيبا كلام حداقل كمي هم به اعترافات خود آقايان انگليسي توجه و بعد اظهار نظر مي كرد. همين دو هفته قبل، مارك تامسون مدير شبكه جهاني بي بي سي طي يك سخنراني در موسسه چاتم هاوس به ماموريت جهاني اين شبكه پرداخت و گفت:
«چند سال قبل با مشورت و حمايت وزارت امور خارجه انگليس - تصميم دشوار - اما درستي- براي بستن بسياري از خدمات راديوئي بي بي سي، در اروپاي شرقي و مركزي اتخاذ شد تا به جاي آن، بودجه و منابع مالي كمك به تاسيس دو شبكه تلويزيوني جديد عربي و سپس فارسي، هدايت شود.
وي در بخش ديگري از اظهارات خود افزود: طي هفته هاي آغاز به كار تلويزيون بي بي سي فارسي، ارزش اين شبكه در طي انتخابات 2009 ايران و وقايع پس از آن نشان داده شد.»
البته مردم ايران مانند آقاي زيبا كلام فراموشي سياسي ندارند و هنوز يادشان نرفته كدام بنگاه شايعه پراكني بود كه در آتش اغتشاشات مي دميد، زمان و مكان آشوب اعلام، ليست كشته هاي خيالي را منتشر مي كرد و براي قربانياني كه دست دولت متبوعش به خون آنها رنگين بود، مرثيه سرايي مي كرد. افتضاح ترينشان هم پروژه قتل ندا بود كه يكي از عواملش (كاسپين ماكان) سر از آغوش شيمون پرز در اسرائيل و ديگري (آرش حجازي) هم سر از آخور بي بي سي درآورد!

به دستور سرفرماندهي نيروهاي آمريكايي در منطقه
جاسوسان پنتاگون موظف به حمايت از جريان فتنه شدند

سرويس سياسي-
وزارت دفاع آمريكا با تاييد رسمي عمليات جاسوسي و ترور در ايران دستور حمايت از جريان فتنه را صادر كرد.
به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، ژنرال «ديويد پترائوس» رئيس فرماندهي مركزي آمريكا در خاورميانه و آسياي مركزي در ماه سپتامبر سال 2009 دستوري را صادر كرده است كه طي آن به گروه هاي نظامي ويژه آمريكا موسوم به «نيروهاي مشترك ويژه غيرمتعارف جنگي» اجازه داده مي شود تا عمليات هاي جاسوسي در كشورهايي مانند ايران، عربستان، يمن و سومالي انجام دهند.
اهداف اين دستور نفوذ، برهم زدن، مقابله و نابودي شبه نظاميان و آماده كردن فضا براي حمله هاي نظامي آينده در كشورهاي هدف است.
در همين حال، روزنامه آمريكايي نيويورك تايمز نيز در شماره ديروز خود با اشاره به دستور پترائوس مبني بر انجام عمليات هاي جاسوسي و تروريستي در خاورميانه و از جمله ايران نوشت: عمليات دقيقي كه در اين دستور جواز آن داده شده است روشن نيست و در نسخه اي از سندي كه به نيويورك تايمز رسيده است جزئيات چنداني درباره ادامه ماموريت ها يا عمليات جمع آوري اطلاعات وجود ندارد.
اين روزنامه آمريكايي در گزارش خود افزود: اما اين دستورالعمل هفت صفحه اي مجوز عمليات خاص را در ايران مي دهد كه به جمع آوري اطلاعات درباره برنامه هسته اي ايران و شناسايي گروه هاي ناراضي مربوط مي شود كه ممكن است براي يك تهاجم نظامي در آينده مفيد باشند.
افشاگري جديد نيويورك تايمز درباره انجام عمليات هاي خاص پنتاگون در ايران به منظور جمع آوري اطلاعات هسته اي و شناسايي فتنه گران در حالي است كه سخنگوي كاخ سفيد و پنتاگون از اظهارنظر درباره اين گزارش خودداري كردند اما سخنگوي سيا - CIA - ضمن خودداري از اظهارنظر درباره وجود چنين دستوري از سوي ژنرال پترائوس تصريح كرد كه سيا و پنتاگون رابطه نزديكي دارند و بطور كلي عمليات شان را هماهنگ مي كنند.
بنابر گزارش نيويورك تايمز، ارتش آمريكا در گسترش فعاليت هاي سري در سال هاي اخير سعي كرده است وابستگي اش را به آژانس اطلاعات مركزي سيا و ديگر آژانس هاي جاسوسي براي جمع آوري اطلاعات در كشورهايي كه نيروهاي آمريكايي حضور چشمگيري در آنها ندارند قطع كند.
اين گزارش افزود: مفهوم دستور ژنرال پترائوس اين است كه گروه هاي كوچكي از نيروهاي آمريكايي شكاف هاي اطلاعاتي موجود درباره سازمان هاي تروريستي و تهديدهاي ديگر در خاورميانه و فراسوي آن را به ويژه گروه هاي نوظهوري كه حملاتي را بر ضد آمريكا طراحي مي كنند پر كنند.
اما برخي مقامات پنتاگون نگران آنند كه اين طرح خطراتي به همراه داشته باشد.