(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 11 خرداد 1389- شماره 19659

ادعاي واهي تقلب جرم كوچكي نيست
تاريخ ؛ چشم انداز عبرت

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




ادعاي واهي تقلب جرم كوچكي نيست

عملكرد روزنامه ها قابل قبول نيست
مقام معظم رهبري با بيان اين مطلب كه روزانه شانزده هفده روزنامه را نگاه مي كنم، اظهار داشتند:
«خيلي از روزنامه هاي ما متأسفانه در انعكاس حقائق ضعيفند و در اصلي فرعي كردن مسائل، غيرمنصفانه عمل مي كنند. در همين مسائل اخير، مسائل را بايد اصلي فرعي كرد؛ مسألأ اصلي چيست؛ يك سلسله مسائل فرعي هم پيرامون اوست؛ نه اين كه آن مسائل فرعي كم اهميت است، اما مسألأ اصلي اهميتش بيشتر از آنهاست. مسألأ اصلي در اين قضاياي اخير، اصل انتخابات بود؛ زير سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترين جرمي بود كه انجام گرفت. چرا شما نسبت به اين جرم چشمتان را مي بنديد؟! اين همه زحمت كشيده بشود، مردم بيايند، يك شركت به اين عظمت، يك نصاب شكني، يك ركودشكني در دنيا در مردمسالاري، در دمكراسي اي كه اين قدر ادعايش را مي كنند، انجام بگيرد، بعد يك عده مفت و مسلّم بيايند بدون استدلال، بدون دليل، همان فرداي انتخابات بگويند: انتخابات دروغ است! اين كار كوچكي است؟! اين جرم كمي است؟! يك قدري بايد منصف بود در اين قضايا. دشمن هم حداكثر استفاده را از اين كرد. يك عده هم هستند در داخل كشور، از اوّل با نظام جمهوري اسلامي موافق نبودند - مال امروز و ديروز نيست، سي سال است كه موافق نيستند - از اين فرصت استفاده كردند، ديدند عناصري وابستأ به خود نظام، از خود نظام، دارند اين جور ميدانداري مي كنند، اينها هم وقت را مغتنم شمردند، آمدند داخل ميدان؛ و ديديد.
شما شروع مي كنيد اما نمي توانيد كنترل كنيد!
من روز اوّل اين را پيغام دادم به همين حضراتي كه صحنه گردان اين قضايا هستند؛ آن ساعات اوّل من به آنها پيغام خصوصي دادم. من اگر يك وقتي توي نماز جمعه يك حرفي مي زنم، اين ابتدا به ساكن نيست؛ حرف خصوصي، پيغام خصوصي، نصيحت لازم انجام مي گيرد، وقتي انسان ناچار مي شود، يك حرفي را مي آورد در علن بيان مي كند.
من پيغام دادم، گفتم اين را شما داريد شروع مي كنيد، اما نمي توانيد تا آخر كنترل كنيد؛ مي آيند ديگران سوءاستفاده مي كنند. حالا ديديد آمدند سوءاستفاده كردند. «مرگ بر اسرائيل» را خط زدند! «مرگ بر آمريكا» را خط زدند! معناي اين كار چيست؟ آني كه وارد عرصأ سياست مي شود، بايد مثل يك شطرنج باز ماهر هر حركتي را كه مي كند، تا سه تا چهار تا حركت بعد از او را هم پيش بيني كند. شما اين حركت را مي كني، رقيبت در مقابل او آن حركت ديگر را خواهد كرد؛ بايد فكرش باشي كه تو چه حركتي خواهي كرد. اگر ديدي در آن حركت دوم، تو درمي ماني، امروز اين حركت را نكن؛ اگر كردي، ناشي هستي - حالا تعبير بهترش اين است - در اين كار، در اين بازي، در اين حركت، ناشي هستي، ناواردي. اينها نمي فهمند چه كار مي كنند؛ يك حركتي را شروع مي كنند، ملتفت نيستند كه در حركات بعد و بعد و بعد، چطور در خواهند ماند؛ مات خواهند شد. اينها را بايد محاسبه مي كردند. مطلب اصلي اين بود. زير سؤال رفتن انتخابات، مواجه كردن مجموعه اي از مردم - آنها هيچ نيت سوئي هم ندارند؛ وارد ميدان انتخابات شدند، طبق عقيده شان عمل كردند؛ خيلي هم خوب - با نظام، با كشور، با حركت عمومي كشور، اينها كارهاي كوچكي نيست. اگر شما منصفيد، آن حركتهاي جانبي را، آن قضاياي جانبي را ببينيد، اهميتش را هم در نظر داشته باشيد؛ اما مهمتر بودن اين را هم در نظر
داشته باشيد. »1
خلاصه
1- برخي اصلاح طلبان قبل از موعد برگزاري انتخابات رياست جمهوري از پيروزي موسوي خبر داده و به وي چنين القاء نمودند كه او منتخب مردم خواهد بود، لذا وي قبل از شمارش آرا اعلام پيروزي مي نمايد و زمينه آشوبها را فراهم مي سازد.
2- جين شارپ عضو ارشد انديشكده آلبرت انيشتين در كتاب خود تعاليم 891 گانه اي دارد كه خلاصه اي از مباني نظري آموزه هاي كودتاي نرم است. انطباق مصداقهاي اين تعاليم در وقايع پس از انتخابات رياست جمهوري دهم بسيار قابل تأمل است!
3- سازماندهي انقلاب مخملي در ايران، پس از انتخابات دهم رياست جمهوري به اوج خود رسيد و بويژه در روزهاي پاياني رقابت هاي انتخاباتي و با خيابان گرديهاي حاميان برخي كانديداها - كه گاهي نيز به درگيري و اغتشاش منجر شد - آشكارا امنيت جامعه را در معرض تهديد قرار داد. مقام معظّم رهبري در اين زمينه هشدار لازم را به كانديداها و هواداران آنان دادند.
4- در كنار ملعبه شدن آشكار موسوي براي بيگانگان، بيانيه هاي تند و خارج از حدود موسوي - كه پي در پي صادر مي شد - در ادامأ هر بيانيه اي آشوبي نهفته بود.
5- اعترافات برخي چهره هاي سياسي دستگير شده در دادگاه، به كودتا عليه اصولگرايان و به زلزله سياسي و افشاگري سران كودتا ارزياي مي شود. آنان زيربناهاي فكري خود و جريان اصلاح طلبي را - كه نشأت گرفته از فرهنگ و ادبيات انساني غرب بود - را به طور كامل زير سؤال بردند!
6- ميرحسين موسوي به دليل ساختارشكني و استعفاهاي پياپي در دوران نخست وزيري كه حتي مورد عتاب حضرت امام(ره) قرار گرفته بود و سابقه اختلاف در زمينه هاي گوناگون با رئيس جمهور وقت حضرت آيت الله خامنه اي - كه سرانجام منجر به حذف پست نخست وزيري در جريان بازنگري قانون اساسي شد - و دوري طولاني وي از صحنه سياست، باعث شد تا طراحان پروژه انقلاب رنگي در ايران از او به عنوان رهبر اپوزيسيون ياد نمودند!
7- آمريكا، انگليس، فرانسه در رأس دولتهاي غربي با انحاء مختلف از جريان سبز اموي حمايت كردند تا بلكه آشوبها به هيجان بزرگ اجتماعي و ضربأ سخت به نظام اسلامي منجر شود. مواضع صريح و مستحكم رهبر معظّم انقلاب باعث شد از اين مواضع عقب بنشينند. اگرچه مسئولان غربي بويژه آمريكا و انگليس بعداً در اظهارات خود عدم دخالت در داخل ايران را مطرح مي نمودند امّا پس از گذشت مدتي مجدداً با صراحت از سران آشوب طلب حمايت كرده و آنان را منشأ الهام بخش كساني دانستند كه خواهان گرايش به غرب هستند!
8- برخي كشورهاي غربي علاوه بر حمايتهاي مالي از آشوبگران با بهره گيري از روشهاي عمليات رواني ضمن زير سؤال بردن مشروعيت نظام و سلامت انتخابات، با اغراق و بزرگ نمايي اوضاع پس از انتخابات و مطرح ساختن شايعات و دروغهاي رسانه اي، با استفاده از ابزار و اقداماتي خاص نظير نافرماني مدني و نبرد رسانه اي، نظام سياسي كشور را زير سؤال برده و زمينه باصطلاح سرنگوني نظام را از طريق استحاله از درون، دنبال كردند!
9- هاشمي رفسنجاني كه به مرد بحرانها شهرت داشت پس از انتخابات نهم دچار بحران شد. وي كه در انتخابات دهم رياست جمهوري از موسوي حمايت كرده بود و در جريان مناظره ها از وي به عنوان كارگردان پشت صحنه جريانات انتخابات ياد شده بود، در نامه انتقادي تندي خطاب به مقام معظّم رهبري خواستار برخورد با احمدي نژاد شد! عدم پاسخ مقام معظّم رهبري به نامه هاشمي وي را به سكوتي چند هفته اي فرو برد، امّا اعلام برگزاري نماز جمعه با حضور هاشمي رفسنجاني در 62 تير سناريوي جديدي را در دستور كار جريان تفرقه افكن قرار داد. سخنان هاشمي رفسنجاني در نماز جمعه خود تحريك هواداران موسوي را در پي داشت و شعارهايي عليه نظام داده شد!
01- برخورداري مقام معظّم رهبري از صلاحيتهاي علمي، اخلاقي، در كنار اشراف همه جانبه ايشان به امور كشور و مصلحتهاي نظام و انقلاب اسلامي و آگاهي كامل بر اين عرصه، همچنين اشرافيت كامل ايشان به ترفندها و توطئه هاي دشمنان انقلاب اسلامي، ضرورت مراجعه به آراء ايشان را در عرصه مهمي چون انتخابات رياست جمهوري بيش از پيش نمايان ساخت.
11- مقام معظّم رهبري، با سعأ صدر امام گونه، هر سه نامزدي كه رأي نياوردند را عناصر داخل نظام ناميدند و از آنان خواستند تا اعتراضات خود را با توسّل به قانون پيگير شوند و دستور دادند تا شوراي نگهبان و وزارت كشور نهايت همكاري را با اين نامزدها در ادعاهايشان به عمل آورند. ليكن دو نامزد باصطلاح اصلاح طلب «موسوي و كروبي» اين محبّت، سعأ صدر و لطف رهبري را ناديده گرفتند و به روند خروج خود از گردونأ نظام و خوديها ادامه دادند!
21- رهبر معظّم انقلاب اسلامي در بيانات متعدد خود بعد از اين وقايع، مردم بويژه جوانان و دانشجويان را به هوشياري، وحدت و مهمتر از همه به بصيرت دعوت فرمودند. راه خروج از فتنه ها و غبارآلودگي فضاي تبليغاتي و رواني را نيز «روشنگري» دانستند و خود بيش از همه به اين مهم پرداختند؛ و بارها تأكيد بر كسب «بصيرت» براي همگان داشتند.
31- رهبر معظّم و فرزند انقلاب اسلامي، توجه مردم را به سوي دشمن اصلي يعني آمريكاي جهانخوار، انگليس خبيث و صهيونيسم جنايتكار جلب نموده و جريان «مسجد ضرار» يعني «نفاق جديد داخلي» را به عبرت گيري از حوادث سالهاي اوّل انقلاب و درك سوء استفاده دشمنان از رفتارهاي انحرافي فرا خواندند. رهبري انقلاب، مواضع امام حكيم و راحل عظيم الشأن را يادآور شده و همچنان همگان را به قانون دعوت نموده و شدّت دشمنيهاي استكبار جهاني را يادآور شدند.

 



تاريخ ؛ چشم انداز عبرت

اشاره؛
حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري دهم و بروز فتنه هاي پي در پي از سوي برخي نيروهاي سياسي كه مدعي رعايت هنجارهاي حكومت اسلامي بودند و دست برقضا سابقه حضور در سمت هاي عالي جمهوري اسلامي را هم داشتند و خود را با نام و ياد امام (ره) به مردم مي شناساندند اما از حركتهاي ساختارشكنانه ابايي نداشتنددر برخي موارد اذهان را متوجه شباهت وضع موجود با دوران حكومت علوي كرد كه در آن زمان نيز كساني با اميرمومنان(ع) سر جنگ داشتند و از افتخاراتي نظير يا صحابي رسول خدا(ص)بودن، عالم يا زاهد بودن و... برخوردار بودند؛ كساني كه به آداب مسلماني متظاهر بودند ولي از پذيرش ولايت مولا سرباز مي زدند، و به هر بهانه اي در تضعيف حكومت علوي مي كوشيدند.
اين توجه عمومي باعث شد كه بازخواني تاريخ حكومت مولا رواج يابد. بسياري كوشيدند كه در اين زمنيه به اطلاع رساني تاريخي بپردازند. برخي جنگ هاي تحميلي به حضرت بررسي شد و برخي ياران و دشمنان ايشان نيز مورد مداقه پژوهشگران قرارگرفت . ولي كسي به سراغ جريان شناسي آن دوران نرفت، كه شايد يكي از نيازهاي اساسي ما بود تا ضمن بدست آوردن شناخت كلي از آن دوران، بتوانيم به تحليل سنجيده اي از آرايش موجود در جامعه خود برسيم.
كتاب عدالت در گرداب كه از امروز به عنوان پاورقي جديد به مخاطبان عرضه مي شود بررسي جريانهاي فعال در حكومت علوي را برعهده دارد. كتاب حاضر كه حاصل تلاش موسسه اشراق حكمت و فرهنگ است، هشت جريان اثرگذار حكومت علوي را بررسيده است كه عبارت اند از: بي بصيرتها، تحجرگرايان، اشراف، كينه جويان، جريان نفاق كه شامل منافقان خاكستري و منافقان برانداز مي شود و در نهايت جريان اعتزال.
برخي جريان ها مربوط به خواص آن دوران بوده و برخي رواج عمومي داشته اند. در مورد جريان ها ضمن بررسي محتواي فكري و فضاي غالب بر آن، براي تبيين دقيق اوضاع مصداق هاي هر كدام نيز در دسترس مخاطب قرار گرفته است كه اميدواريم به درس آموزي و عبرت اندوزي همه ما مدد رساند.
در ادامه، مجموعه اي تحت عنوان «گذار از فتنه» كه برگرفته از محتواي غني ادعيه و فرمايشات ائمه معصومين(ع) مي باشد، در چند محور با عنوان زمينه و زمانه فتنه، شگردهاي فتنه گران و راههاي مقابله با آن، به نظر خوانندگان محترم خواهد رسيد.
روزنامه كيهان

تاريخ چشم انداز عبرت است. چشم اندازي كه جلوه هاي زندگي بشر را در خود جاي داده است؛ فراز و فرودهاي جوامع بشري را به تصوير مي كشد و در عين حال درس ها و عبرت هايي را عرضه مي دارد كه انسان همواره مي تواند از آنها بهره گيرد. چرا كه با همه گونا گوني حوادثي كه در گستره زمان رخ مي نمايد، هماره يك سري سنت ها بر زندگي انسان و اجتماع انساني حاكم جريان دارد، كه به راحتي
مي توانيم مصداق هاي فراواني از آن را در طول تاريخ بيابيم. جريان اين سنت ها علاوه بر زمان، پهنه مكان را نيز در مي نوردد؛ يعني اينگونه نيست كه تنها در زيستگاه تاريخي يك قوم و نژاد خاص جريان يابند. بلكه بشر هرجا بوده، در كنار برخي وجوه تمايز، هميشه از دورن
نظاره گر جدال غرايز و فطرت خود بوده و در برون نبرد هدايت گران و ظالمان را در جوامع ديده است.
لزوم توجه درس آموزانه به اين پيشامدها است كه قرآن فرمان «سيروا في الارض» را بارها و بارها صادر مي فرمايد تا بشر با گردش در جهان، فرجام دورغ گويان، مجرمان و مشركان را ببيند؛ قدرت خداوند را در خلق و ايجاد دنيايي ديگر دريابد و با همه وجود، توانايي قادر مطلق را لمس كند ، و در عمل خويش انديشه كند.
در كنار اين روشمندي معنادار كه بر سير تاريخ جاري است و براي نسل هاي پي درپي آموزنده است، مي توان به شباهت هاي بيشتري نيز در اين روند دست يافت. از آن جمله اين است كه مردمان يك كشور يا پيروان يك دين در گذر زمان به هويت واحدي مي رسند و از ساير ملت ها و امت ها متمايز مي گردند، كه از اين رهگذر مي توان با يك نظر دقيق، آسيب ها و قوت هاي عمده آنها را دريافت و حتا به احصا نشست. چرا كه اين هويت واحد با ظرفيت هاي معمول خود همواره در معرض چالش هاي زمانه است و ميزان قوت و ضعف خود را بروز مي دهد، و از همين رو به آساني در معرض ارزيابي است.
از روزي كه رسول مكرم اسلام(ص) نداي توحيد سرداد تا زمان حاضر، طي قرن هاي متمادي، اتفاقات بي شماري بر امت اسلام رفته است، اتفاقاتي كه با همه پيچيدگي ها عمدتاً در عبارت ساده و كوتاه، ولي اساسي «نبرد حق و باطل» قابل تفسير است. انگيزه حاضران دوسوي اين جدال نيز در قالب هدايت گري و قدرت خواهي يا نفاق افكني و سعادت خواهي، و تعابيري از اين دست مي گنجد. كه اين خود ادامه يك سير دامنه دار در طول تاريخ است كه از تنش زايي برخي جريان ها در برابر دعوت انبيا و اوصيا(ع) حكايت دارد. جالب اين جاست كه حركت ها و حتّا شگردهاي اين جريان تنش زا در طول تاريخ از الگوي يكساني بهره مي گيرد. اگر در دوران سنگ و آهن پيامبران را شاعر و مجنون مي خواندند امروز در عصر فضا و اتم هم همان افتراها را به انبياي الاهي مي بندند، با عباراتي امروزين و البته مدرن. از اين روست كه قرآن كريم مي فرمايد: «و همچنين كه تويي ما در مقابل هر پيغمبري دشمناني از شيطان هاي انس و جن برانگيختيم كه آنها برخي با برخي ديگر سخنان آراسته ظاهر فريب مي گويند. »
فرمايشات اميرالمومنين(ع) در تبيين زمانه فتنه را نيز بايد در اين چارچوب ديد، آنگاه كه حضرت راهبرد عبور از دالان فتنه را بودن چون بچه شتري مي داند كه كسي طمع سواري و شير، در او نمي بندد. در همين راستا امام زين العابدين(ع) نيز در صحيفه، ترفندهاي تخريبي و تبليغاتي باطل صفتان را برمي شمرد و راهكارهاي مقابله با آنان را نيز به حق مداران تاريخ مي آموزد تا راه جويان مسير سعادت از گردنه هاي حوادث عبور كنند. شباهت هاي فتنه انگيزان در صدر اسلام با دنباله هاي آنان در ديگر اعصار، از جمله زمان ما چنان زياد است كه فرمايشات و راهكارهاي حضرات معصومين همين امروز هم بهترين خروجي از فتنه گري ها است.
البته ما نمي خواهيم مانند برخي مدعيان سطحي نگر، ادعاي تكرار تاريخ را سردهيم. ولي بر اين باوريم كه سنت هاي الاهي در سراسر تاريخ اسباب ابتلاي انسان و به تبع آن جوامع انساني را رقم مي زند، و اين ابتلا هر بار به صورتي رخ مي نمايد. انسان ها نيز در مواجهه با آزمون ها در عبرت گيري و اصرار بر اشتباهات از سوي خداوند صاحب آزادي و اختياراند و اين همان نكته اي است كه انسان را از قالب
بي منطق تكرار عبور مي دهد؛ تاريخ به صورت روشمند در بستر
سنت هاي الاهي در گذر است و حوادث از علل مشخصي نشأت
مي گيرند ولي اراده انسان، تمام كننده است و نه تاريخ كه واقعيت خارجي اش نيز محل ترديد و انكار است.

 

(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14