(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 17 خرداد 1389- شماره 19663

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
ماليخولياي استدلالي! (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
دروغگو (گفت و شنود)
آيت الله مهدوي كني: تدابير مقام معظم رهبري انقلاب را در دوران فتنه حفظ كرد
مديرمسئول كيهان در جمع مردم دماوند :
مالك در عصر خميني (ره) از كنار خيمه معاويه باز نمي گردد و علي تنها نمي ماند
پوزش و تصحيح
گلايه رهبر معظم انقلاب از درج مطالب اغراق آميز درباره ايشان
سهم روشنفكران و سياستمداران فرانسه در حمله به كاروان آزادي (خبر ويژه)
تقلاي شبكه عنكبوت براي احياي فتنه گران (خبر ويژه)
نيوزويك: تقصير اوباما چيست؟ بوش هم از پس ايران برنيامد (خبر ويژه)
براي اختلال در مسير انقلاب از 10 سال پيش با اصلاح طلبان توافق كرديم (خبر ويژه)
خودت دررفتي، به بقيه ميگي شعار بدن؟! (خبر ويژه)



ماليخولياي استدلالي! (يادداشت روز)

فتنه 88 بركت زياد داشته است از جمله آن كه در آن روزهاي اول، اين سوال در ذهن بسياري وجود داشت-و در مواردي هنوز هم وجود دارد- كه چرا سران فتنه دستگير نمي شوند؟ بويژه پس از حماسه هاي 9 دي و 22 بهمن اين پرسش به طور جدي تري مطرح شد كه تا كي بايد منتظر ماند تا خيانتكاراني كه ديگر شبهه اي در ماهيت و غايت قول و فعل آنها باقي نمانده، مجازات شوند. امروز اما به نظر مي رسد اين پرسش پاسخي واضح دارد. به راستي كدام مجازات مي توانست چنين پرده از نقاب منافقين جديد بركشد و آنچه در نهانخانه دل آنها مي گذرد را براي مردم - مردمي كه برخي از آنها به حساب سابقه اين افراد بنا را بر نيك انديشي درباره آنها گذاشته بودند- آشكار كند؟ زماني انتظار بود كه دستگاه قضايي براي اين افراد كيفرخواست بنويسد، امروز اين مردم هستند كه براي آنها كيفرخواست مي نويسند. همان كه يك نمونه اش را در واقعه روز جمعه و حضور ميليوني مردم در اعلام پيروي از حضرت امام(ره) و رهبرمعظم انقلاب و محكوميت فتنه گران شاهد بوديم. ماجراي استحاله و دگرگوني كسي مانند ميرحسين موسوي از ديدار با نهضت آزادي، فمينيست ها و تجزيه طلبان بروز كرد، با شعار عليه فلسطين در روز قدس، شعار به نفع آمريكا در 13 آبان و جسارت به امام در 16آذر ادامه يافت، با هتك حرمت حضرت سيدالشهدا و خداجو خواندن هتاكان به اوج رسيد و اكنون با حمايت از تروريست ها و دست نهادن در دست آمريكا و اسرائيل در حال اتمام است. اگر مردم و مسئولان مومن شكيبايي نمي ورزيدند و صبر پيشه نمي كردند، به راستي معلوم نبود مدعيان در زماني كوتاه چنين بي محابا آبروي خود را نزد مردم بريزند و كار به جايي برسد كه سر و صداي ضدانقلاب را هم براي خود فرصتي بدانند و بگويند كه نبايد از آن گذشت. آيا مجازاتي از اين بزرگتر وجود دارد؟ آيا حال و روز بدتري از هم پياله شدن با دشمنان خدا و افتخار كردن به آن هم مي توان يافت؟ جالب است كه جماعت فتنه جو اين را كه هنوز باقي مانده و نفس مي كشند، به نشانه زنده بودن جنبش تفسير مي كنند و هيچ نمي پرسند كه بر سر آن سرمايه اي كه در سبد خود انباشته بودند چه آمده است. ياد حكايتي مي افتم كه بزرگي در مجلسي محترم نقل مي كرد. حكايت اين است كه روزي حضرت موسي(ع) به عبادتگاه خويش مي رفت. رندي او را ديد و گفت به خدايت بگو فلاني گفت تا كي تو را نافرماني كنم و مجازاتم نكني؟! موسي(ع) پيام را رساند. ندا آمد به آن مرد پاسخ بده تا كي تو را مجازات كنيم و تو درنيابي؟!
گذشته از اين، فتنه 88 محصولات و بركات جانبي هم كم نداشته است. يك مورد جالب اين است كه فتنه مفاهيم و گزاره هاي جديدي به دانش روان شناسي اجتماعي افزوده است كه جا دارد هرچه بيشتر درباره آنها تامل شود. يكي از اركان فتنه 88 بي گمان اين بوده است كه ميرحسين موسوي در مقطعي خاص تحت تاثير يك بمباران رواني هدفمند دچار توهم خود پيروز پنداري شد و البته ديگر هم هرگز مجال خروج از آن نيافت. اساساً يكي از دلايلي كه فردي مانند خاتمي كنار گذاشته شد و ميرحسين موسوي را به جاي او كانديدا كردند همين بود كه خاتمي ظرفيت لازم براي مقابله براندازانه و ستيزه جويانه با نظام را نداشت. به همين دليل خاتمي براي كودتاي مخملي گزينه مناسبي نبود چرا كه طراحان اين نوع از عمليات براندازي همواره عقيده داشته اند تنها كسي را مي توان وارد اين بازي كرد و درون بازي نگهداشت كه اولا سخت متوهم و ثانياً لجوج باشد. در غير اين صورت با گزينه حاضر در صحنه نمي توان پروژه كودتاي مخملي را كليد زد چه رسد به اينكه به فرجام هم برسد.
نكته مدنظر اين نوشته اكنون اين است كه سندروم توهم نزد سران فتنه ظاهراً به مراحل حادي رسيده است. حاد شدن توهمات ريشه دوانده در ذهن اين عده را بهتر از هر جاي ديگر در گزاره هاي كلاسيكي مي توان ديد كه اين جماعت صبح تا شام در حال تكرار آنها هستند. اجازه بدهيد يك نمونه را بررسي كنيم.
گزاره اين است: مردم با ما هستند ولي بروز نمي دهند! جريان فتنه در جريان حوادث سال 88 و خصوصاً در نيمه دوم آن دچار يك ريزش اساسي در سرمايه اجتماعي خود شده اما همچنان مايل نيست حتي به اين قضيه نگاهي بيندازد(درست مثل قبل از انتخابات كه نظرسنجي هاي داراي نتيجه منفي را «دور مي ريختند!») استدلال كلاسيك در اين مورد اين است كه مردم با ما هستند اما چون خطر برخورد و سركوب هست ما في الضمير خود را آشكار نمي كنند. به روش هاي مختلفي مي توان ثابت كرد كه اين نگاه تا چه حد ساده لوحانه و وارداتي است. واقعيت اين است كه اگر مردم به راستي به حقيقتي برسند و به آن گرايش پيدا كنند، اولا از سركوب نمي ترسند و ثانياً اساساً هيچ حكومتي توانايي سركوب اكثريت مردم خود را ندارد. پس مسئله ترس از سركوب نيست، مسئله اين است كه آيا واقعاً سرمايه اجتماعي ته سبد آقايان باقي مانده است؟ كساني كه تحولات سياسي داخل ايران را پي گيري كرده اند خوب مي دانند كه در سال گذشته جريان فتنه دائماً تاكيد مي كرد هرگونه تجمع مردمي در مناسبت هاي ملي و مذهبي را فرصتي براي حضور خود مي داند. مشخصاً در روزهاي 13 آبان و روز قدس اين اتفاق رخ داد و جماعتي كه تعداد آنها از چند صد نفر فراتر نمي رفت كف خيابان هاي تهران چهره حقيقي خود را نشان دادند. اندكي بعد، يا به طور دقيق تر از 16 آذر به اين سو اين استراتژي يك باره كنار گذاشته شد و فتنه گران اعلام كردند براي تجمعات خود به دنبال مجوز خواهند رفت.سوال اين است: اگر واقعا جريان فتنه همچنان توان بسيج داشت، آيا باز هم به فكر درخواست مجوز - كه مي دانند داده نخواهد شد و نبايد هم بشود - مي افتاد؟ نكته دقيقا اينجاست كه بازي بي مزه درخواست مجوز فقط يك تاكتيك براي پوشاندن ناتواني فتنه گران در جلب توجه مردم است وگرنه آقايان نشان داده اند اگر توان و قوتي داشته باشند، بي ارزش ترين چيز براي آنها قانون است. واقعيتي كه فتنه گران دائما از آن مي گريزند اين است كه جريان فتنه هرگز نتوانست با طبقات محروم پيوند بگيرد و طبقه متوسط را هم به دو دليل از دست داد. دليل اول آن است كه طبقه متوسط همانطور كه روزي كه تصور مي كرد رأيش را نخوانده اند به تحرك افتاد، روزي هم كه فهميد موسوي و دوستانش درباره تقلب دروغ گفته اند در جدا شدن از آنها ترديد نكرد. اساس ويژگي طبقه متوسط اين است كه بر مبناي محصولات آگاهي خود تصميم مي گيرد. آقاي موسوي و ياران پس پرده اش بهتر است بالاخره يك بار هم شده اين سوال را از خود بپرسند: آيا طبقه متوسط در تهران همچنان به تقلب باور دارد؟ (يا مي توانند به دوستان آن طرف آبشان بگويند نتيجه نظرسنجي هايي را كه دائما به طور مخفيانه در تهران مي كنند در اختيار آنها قرار بدهند.) علت دوم هم اين است كه بخشي از طبقه متوسط رو به بالا در تهران كه تا مقطعي پاي كار فتنه بود دريافت كه تحركات خياباني نه فقط بي نتيجه است بلكه منافع اقتصادي اش را هم كه همواره در گرو آرامش و ثبات است به خطر مي اندازد. به اين ترتيب بود كه خيزش طبقه متوسط تبديل به افسانه شد و آنها كه ماندند فقط كينه توزان از امام و انقلاب بودند كه هيچ وقت اهميتي نداشته اند اكنون هم ندارند.
دقيقا به همين دلايل است كه تجمعات مردمي - مانند آنچه روز جمعه ديديم - نه فقط ديگر براي فتنه گران يك فرصت نيست بلكه بدل به تهديدي خوفناك شده است. از اين به بعد فتنه گران بايد از هر تجمعي كه در آن تعداد زيادي از مردم گرد آمده باشند بترسند چرا كه محتملا مهم ترين هدف آنها انتقام گرفتن از كساني است كه از جسارت به هيچ يك از ارزش هاي اين مردم فروگذار نكردند. آقاي موسوي خوب است يك بار به نمازجمعه بيايد.يا نه، يك بار شب هنگام اتفاقي براي نماز به مسجدي در تهران برود. خواهد ديد كه مردم متدين چگونه مي انديشند. نمازگزاران مساجد تهران را كه ديگر سازماندهي نكرده اند!
البته بايد به بانيان فتنه حق داد كه از واقعيت بگريزند. همه آنچه اكنون براي اين جماعت مانده همين توهمات است. با همين ها زندگي مي كنند، با همين ها براي اين و آن نطق مي كنند، با همين ها خود را پيش خارجي ها بزك مي كنند و با همين ها رسانه هاي نااميدشان را سرپا نگه مي دارند. با اين حال حسرت دستگير شدن همچنان به دل فتنه گران مانده است. براي نظام بهترين كار اين است كه به فتنه گران مجال ادامه دادن مسيري را كه در پيش گرفته اند و انتهاي آن از همين حالا پيداست، بدهد.
در واقع چون برگشتي وجود ندارد عجله اي هم نيست. براي يك انسان غني بارترين لحظات وقتي است كه يك راه بيشتر پيش پا نداشته باشد و همان يك راه هم به فاجعه ختم شود.
مهدي محمدي

 



كيهان و خوانندگان

¤ جنايت اخير رژيم صهيونيستي اثبات كرد كه هيچ چاره اي جز نابودي رژيم صهيونيستي نيست. شرايط جديد، يك فرصت طلايي براي جريان سازي گسترده عليه اسرائيل است. بايد از اين فضا استفاده كرد و تا اوضاع برنگشته است، كمك هاي بيشتري را روانه غزه نمود و رژيم صهيونيستي را تحت فشار قرارداد.
يك هموطن
¤ پيشنهاد مي شود براي مقابله با رژيم صهيونيستي و شكسته شدن محاصره غزه كشتي هاي آزادي ديگري، به خصوص از سوي ايران و كشورهاي اسلامي روانه آنجا شوند.
اسماعيل خاكسار
¤ چرا خانم شيرين عبادي كه مدعي برنده جايزه صلح نوبل است، هيچ اعتراضي به اقدام ضدانساني رژيم صهيونيستي نكرده است. آيا اين نوع رفتار عبادي گوياي درست بودن حرف هاي آقاي شريعتمداري درباره او نيست؟
عباس آبادي از كرج
¤ هر روز كه مي گذرد به روسياهي سران فتنه افزوده مي شود. اقدام جنايت بار اخير رژيم صهيونيستي هم لكه ننگ ديگري بر دامان فتنه گران است. فراموش نكرده ايم كه هم صهيونيست ها هوادار فتنه بودند و هم فتنه گران از اسرائيل دفاع مي كردند.
عليمرداني
¤ سران فتنه حكم كساني را پيدا كرده اند كه در داخل باتلاق افتاده باشند و هرچه تلاش مي كنند بيشتر در باتلاق فرو مي روند. البته سرانجام ظلم به انقلاب و نظام جز اين رسوايي كه بار آورده اند چيز ديگري نمي تواند باشد.
3269---0912
¤ با بيانيه و محكوم كردن نمي توان با رژيم صهيونيستي مبارزه كرد. بايد با دولت هاي حامي رژيم صهيونيستي برخورد كرد.
ايراني
¤ از وزيرمحترم آموزش و پرورش تقاضا مي شود شرايط انتقال بين استاني براي زوجين به تبعيت از همسر را تسهيل نمايند.
7850---0935
¤ ماههاي منتهي به پايان سال مسئولين سهام عدالت و سازمان بازنشستگي نيروهاي مسلح از طريق رسانه ها اعلام كردند سود سهام عدالت پرداخت خواهد شد. ولي تا به حال خبري از پرداخت نمي باشد.
6712---0912
¤ گرد و غبار در جنوب غرب كشور زندگي را براي مردم مختل نموده است شايسته است تدابير لازم را اتخاذ نمايند.
6585---0935
¤ چند روز قبل براي پيگيري كار ماشين سرقت شده ام به كلانتري 140 پونك مراجعه كردم در آنجا با جديت و همكاري صميمانه ماموران واحد تجسس مواجه شدم. خواستم بدينوسيله از زحمات عزيزان واحد تجسس كلانتري 140 پونك تشكر كرده باشم.
يك شهروند
¤ در دادسراي ناحيه 2 سعادت آباد در تاريخ 11/8/85 به همراه دو خواهرم يك شكايت را مطرح كرديم. اما هنوز رسيدگي نشده است. از قوه قضائيه تقاضاي رسيدگي مي شود.
فرامرز طاهري
¤ از سال 80 شركت تعاوني شهرداري مبلغ6ميليون و 20 هزار تومان از پرسنل خود گرفته تا زمين هاي كيان پارس به آن ها واگذار شود. اما هنوز هيچ اقدامي نشده است. لطفاً رسيدگي شود.
نام محفوظ
¤ در خيابان هاشمي، حد فاصل خيابان هاي حيدريان و زرباف، فروشندگان موادمخدر امنيت اهالي را به خطر انداخته اند. از نيروي انتظامي تقاضاي پاكسازي اين محل مي شود.
از طرف اهالي خيابان هاشمي
¤ روز جمعه اين هفته براي سوخت گيري ماشين به جايگاه پمپ بنزين خيابان پيروزي رفته بودم. فردي با گالن بزرگي كه دردست داشت ، با صورتي خونين از مردم تقاضاي بنزين مي كرد. به ظاهر فردي معتاد به نظر مي رسيد. عرضم اين است كه چرا هيچ نهادي مانع اين نوع رفتارهاي ناپسند نمي شود.
7352---0912
¤ خيابان چهارمردان و تونل جديدالتأسيس نهم دي در شهر مقدس قم به شكل تأسف باري چاله و دست انداز دارند. عرض مي كنم شهر قم مركز تشيع در سطح جهان است. مضاف بر آن حرم حضرت معصومه كريمه اهل بيت در اين شهر واقع شده بنابراين شايسته نيست اينچنين مورد كم لطفي مسئولين محلي قرار گيرد.
2289---0919

 



دروغگو (گفت و شنود)

گفت: همسر يكي از دست اندركاران فتنه گفته است اگر حضرت امام در دهه 80 حضور داشتند، نظرات ايشان 180 درجه نسبت به دهه 60 تغيير مي كرد!
گفتم: ولي حضرت امام(ره) بارها مي فرمودند كه نظرات ايشان برگرفته از اسلام ناب است و آموزه هاي اسلامي كه قابل تغيير نيست.
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: مگر حضرت رسول(ص) هر ده سال يكبار نظرات خود را عوض مي كردند كه امام خميني(ره) به عنوان پيرو و دنبال كننده بينش و منش آن حضرت، دست به چنين كاري بزنند؟
گفت: باز هم چه عرض كنم؟! به حق چيزهاي نشنيده و نديده!
گفتم: ولگرد شيادي خودش را به صورت آدم هاي عابد و زاهد درآورده و نزد يكي از خلفاي عباسي رفت و گفت؛ ديشب پيامبر اكرم(ص) را خواب ديدم كه به من گفت برو به خليفه بگو كمتر شراب بخورد! خليفه دستور داد او را شلاق بزنند يارو پرسيد؛ چرا؟! خليفه گفت؛ براي اين كه دروغ مي گويي، اگر پيامبر به خوابت آمده بود، مي فرمود به خليفه بگو هرگز شراب نخور! نه اين كه بگويد كمتر بخور!

 



آيت الله مهدوي كني: تدابير مقام معظم رهبري انقلاب را در دوران فتنه حفظ كرد

دبير جامعه روحانيت مبارز با تبيين شاخصه هاي خط امام(ره) تاكيد كرد كه تدابير و ذكاوت رهبر معظم انقلاب، نظام اسلامي را در دوران فتنه حفظ كرده است.
آيت الله مهدوي كني، درگفت وگو با فارس با اشاره به قاطعيت، شجاعت و استقامت حضرت امام در مسير مبارزه با رژيم پهلوي و دوران پس از پيروزي انقلاب افزود: حضرت امام در مسير انجام تكليف از شجاعت و استقامتي برخوردار بود كه لازمه هدايت نظام اسلامي است و اگر ايشان يك قدم عقب نشيني مي كرد مطمئن باشيد كه همه خون ها زير پا رفته بود. من هميشه گفته ام در راستاي صيانت از انقلاب اسلامي، در عين حفظ قوانين و حفظ حقوق مردم بايد قاطعيت لازم را از خود نشان داد چرا كه يك نظام انقلابي و اسلامي را نمي توان شاه سلطان حسيني اداره كرد.
آيت الله مهدوي كني در ادامه تاكيد كرد: تنها با موعظه نمي توان نظام اسلامي را اداره كرد و مردم هم نبايد توقع داشته باشند رهبر تنها به موعظه بسنده كند. رهبر بايد فرمان بدهد. بعضي گمان مي كنند چون رهبر يك روحاني است تنها بايد موعظه كند. معناي ولي امر يعني فرمانده، ولي امر با يك مرجع تقليد فرق مي كند، امام مسئوليت هاي رهبري را هم خوب درك كرده بود و هم خوب پياده مي كرد.
دبير جامعه روحانيت مبارز تهران با اشاره به شناختي كه بيش از چهار دهه از ويژگي هاي رهبر معظم انقلاب اسلامي دارند تاكيد كرد: ايشان بهترين فرد براي رهبري اين انقلاب پس از دوران حيات امام بودند و امروز هم شايسته ترين فرد هستند.
عضو مجلس خبرگان رهبري در ادامه تصريح كرد: يكي از مهمترين ويژگي هاي امام ايستادگي در برابر فشارهاي دشمنان اسلام و انقلاب بود. همين ويژگي را در مقام معظم رهبري مشاهده مي كنيم كه در مواقع حساس يك قدم به عقب برنداشته اند و ما درسي كه از امام آموختيم آن بود كه به جاي تكيه بر غرب يا شرق، بايد روي پاي خود بايستيم تا به مقصد نهايي اين انقلاب و نظام اسلامي دست يابيم.
دبير جامعه روحانيت مبارز تهران در ادامه تدابير رهبري در مهار فتنه پس از انتخابات را باعث حفظ نظام دانست و افزود: به نظر من اگر مواضع ايشان در اين دوران فتنه نبود نمي توانستيم اين انقلاب را حفظ كنيم.
رئيس دانشگاه امام صادق(ع) با يادآوري جمله اي از حضرت امام كه مي فرمودند «اگر يك روزي ديديد دشمن ها از شما تعريف كردند بدانيد يك جاي كارتان حتما اشكال دارد» افزود: افراد معترض موضع گيري ها و برنامه هايي را در روزهاي پس از انتخابات اجرا كردند كه در آن مقطع دشمن به اين جريان اميدوار شد و وقتي دشمن به يك جرياني اميدوار مي شود، معلوم است كه آنها در مسير انحراف افتاده اند. بايد اين قضايا زودتر جمع مي شد و اين اتهامات عليه نظام مطرح نمي شد تا دشمنان بيش از اين شاد نمي شدند.
مهدوي كني با يادآوري تلاش دولت هم براي خدمت به مردم تاكيد كرد: عليرغم برخي اشكالاتي كه در دولت دهم وجود دارد اما همه كساني كه علاقمند به انقلاب و نظام اسلامي و ايران هستند بايد با حفظ انتقادهايي كه دارند، دولت را تاييد كنند نه تخريب. انتقاد دلسوزانه يعني به گونه اي برخورد شود كه جنبه هاي مثبت زير سؤال نرود و همه چيز را تخريب نكنند آنها كه خدمات دولت را به طور كلي ناديده مي گيرند بر مبناي احساس عمل مي كنند نه عقل و منطق.
توليت مدرسه علميه مروي تهران ضمن رد برخي ادعاها درباره انحراف انقلاب اسلامي پس از رحلت حضرت امام افزود: بايد ديد اين افراد از چه منظر و رويكردي به مسائل انقلاب نگاه مي كنند. اگر از ديدگاه واقع بينانه به روش رهبري و امام بنگريم راه رهبري همان راه امام است ولي اگر از ديدگاه سلايق سياسي و گروهي نگاه كنيم آنها راه را برخلاف سليقه خود مي بينند و نمي توانند خط رهبري را تحمل كنند. به نظر من عملكرد مقام معظم رهبري برمبناي همان شاخص هايي است كه امام براي هدايت اين انقلاب بيان كردند.

 



مديرمسئول كيهان در جمع مردم دماوند :
مالك در عصر خميني (ره) از كنار خيمه معاويه باز نمي گردد و علي تنها نمي ماند

ديگر آن دوران سپري شده است كه خواص آلوده با تحريك افراد كم اطلاع، گروه خوارج را پديد آورند و با محاصره اميرمومنان، مالك را از كنار خيمه معاويه بازگردانند. عصرخميني(ره) عصر بصيرت مردمي است كه هرگز علي را تنها نمي گذارند.
حسين شريعتمداري، مديرمسئول روزنامه كيهان كه روز پنج شنبه به دعوت ستاد مراسم ارتحال حضرت امام(ره) در جمع مردم دماوند شركت كرده بود، گفت؛ چند ساعت پس از آن كه خبر رحلت حضرت امام(ره) اعلام شد، گوينده راديو بي بي سي با ذوق زدگي گفت «ديشب مردي چشم از جهان فرو بست كه طي 10 سال گذشته خواب از چشم مقامات غربي و عربي ربوده بود» اما، اين ذوق زدگي دوام چنداني نداشت و هنگامي كه توده هاي چند ده ميليوني مردم در سراسر كشور با چشم هاي اشكبار به خيابان ها ريختند و در سوگ مراد خويش از عمق جان گريستند، خبرگزاري آمريكايي آسوشيتدپرس طي گزارشي از طلوع دوباره امام(ره) خبر داد.
مديرمسئول كيهان افزود؛ اسلام ناب محمدي(ص) ظلم ستيز است و اسلامي كه پرخوري و انباشت ثروت عده اي از مرفهان بي درد را در كنار فقر و تهي دستي اقشار مستضعف تحمل كند، اسلام نيست. اين اسلام، همان اسلام آمريكايي است كه امام راحل(ره) مخصوصاً در سال هاي پاياني حيات طيبه خويش بارها خطر آن را گوشزد مي فرمودند و مدعيان اصلاحات و سران فتنه با جديت در پي آن بودند. وي در ادامه گفت؛ اگر اسلام ناب محمدي(ص) در اوراق كتاب ها باقي مي ماند و يا از صفحه اذهان بيرون نمي آمد، هيچ اتفاقي نمي افتاد اما وقتي اين نسخه بر كرسي حاكميت مي نشيند بديهي است كه نظام سلطه بين الملل در مقابل آن به تخاصم برمي خيزد و به موازات اين تخاصم، ملت هاي محروم نيز به آن دل بسته و از آن الگو مي گيرند.
شريعتمداري گفت؛ داستان پرماجراي تقابل جمهوري اسلامي ايران با آمريكا و متحدانش دقيقا از همين نقطه آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. وي فتنه 88 را در ادامه همان درگيري ارزيابي كرده و سران فتنه را ستون پنجم آمريكا و متحدانش دانست كه ابتدا در پوشش خط امام(ره) به ميدان آمدند و سپس در برخورد با صلابت و هوشمندي رهبر معظم انقلاب و بصيرت مردم چهره واقعي آنها برملا شد و اكنون به مهره هاي سوخته تبديل شده اند.
شريعتمداري درباره چگونگي پيش بيني مراحل مختلف فتنه 88 از سوي كيهان و اين كه آيا اين پيش بيني ها فرمول مشخص و قابل آموزشي دارد؟ گفت؛ ابتدا بايد باور داشت كه انقلاب اسلامي موجوديت نظام سلطه و عقبه هاي آن را با خطر جدي روبرو كرده است. لازمه اين باور هوشياري در مقابل تحركات دشمن است و ماجرا از همين نقطه آغاز مي شود. وي با اشاره به اين كه براي كشف توطئه دشمن، بايد به يك رصد دائمي و دوجانبه دست زد گفت؛ رصد اهداف دشمن از يكسو و رصد عرصه داخلي از سوي ديگر چنانچه با تداوم و دقت همراه باشد، به كشف نقاطي مي انجامد كه در آن نقطه ها اهداف دشمنان بيروني با مواضع برخي از افراد و جريانات داخلي همسويي پيدا مي كند. اين نقاط سرنخ اوليه براي شناسايي ستون پنجم است. مدير مسئول كيهان سپس به تشريح فرمول مشترك جرج سوروس، جين شارپ و ريچارد رورتي درطراحي كودتاي مخملي در ايران اسلامي پرداخت و گفت؛ ما در كيهان به وضوح مي ديديم كه سران فتنه دقيقا از اين فرمول ديكته شده پيروي مي كنند بنابراين وقتي خاتمي اعلام نامزدي كرد شخصيت ايشان را با نامزد مورد اشاره در فرمول ياد شده در انطباق نديديم و اعلام كرديم كه وي نامزد اصلي نيست. از سوي ديگر هويت موسوي را منطبق با آن فرمول مي ديديم و لذا نوشتيم كه نامزد اصلي جبهه اصلاحات موسوي است. و يا همان موقع اعلام كرديم كه فتنه گران قصد دارند ادعاي تقلب در انتخابات را مطرح كنند و اين هنگامي بود كه هنوز كميته موسوم به «صيانت از آراء» تشكيل نشده بود. مطابق فرمول جرج سوروس، فتنه گران بايستي براي خود يك نماد رنگي انتخاب مي كردند. و يا بعد از شكست در انتخابات كه آن را قطعي مي دانستند، ماموريت داشتند كه با ادعاي تقلب هواداران را به خيابان ها كشيده و دست به آشوب بزنند بنابراين چند روز قبل از انتخابات با تيتر درشت نوشتيم كه پروژه آنان اعلام تقلب و سپس آشوب در خيابان هاست.
شريعتمداري در ادامه به درايت و هوشمندي پيامبرگونه رهبر معظم انقلاب و بصيرت مردم اشاره كرده و با ذكر نمونه هايي از صدر اسلام و مقايسه همان موارد در جمهوري اسلامي نتيجه گرفت كه امروزه مردم با بصيرت ايران اسلامي افراد را با حق مي سنجند و نه حق را با افراد، بنابراين ديگر خواص آلوده نمي توانند با تحريك افراد كم اطلاع گروه خوارج را پديد آورند و با محاصره امير مومنان(ع) مالك را از كنار خيمه معاويه بازگردانند، عصر خميني(ره) عصر بصيرت مردمي است كه هرگز علي را تنها نمي گذارند.
گفتني است، گزارش مراسم ياد شده كه قرار بود در شماره ديروز كيهان چاپ شود اشتباهاً حذف شده بود كه بدينوسيله از مردم شريف دماوند پوزش مي خواهيم.

 



پوزش و تصحيح

در ستون گفت وشنود ديروز 14 خرداد، اشتباهاً 14 اسفند نوشته شده بود كه ضمن پوزش بدين وسيله تصحيح مي شود.

 



عضو بيت رهبري به كيهان ابلاغ كرد
گلايه رهبر معظم انقلاب از درج مطالب اغراق آميز درباره ايشان

در صفحه 12 كيهان ديروز - 16/3/89- متن سخنراني يكي از افرادي كه خود را از محافظان پيشين رهبرمعظم انقلاب معرفي مي كرد با تيتر و عنوان «ناگفته هايي از رابطه امام و رهبري» به چاپ رسيده بود. به دنبال انتشار متن پياده شده اين سخنراني كه پيش از كيهان در برخي از خبرگزاري ها آمده و سي دي آن نيز توزيع شده بود، يكي از اعضاي بيت رهبرمعظم انقلاب در تماس با كيهان اعلام كرد آنچه در سخنان منسوب به يكي از محافظان معظم له آمده است، حاوي مطالب خلاف واقع و اغراق آميز فراواني درباره رهبرمعظم انقلاب است و ناخشنودي و گلايه شديد ايشان را در پي داشته است.
واكنش سريع و بلافاصله رهبرمعظم انقلاب نسبت به مطالبي كه آن را درباره خويش اغراق آميز توصيف فرموده اند، اگرچه از خوي پيامبرگونه و تواضع و فروتني بي نمونه ايشان خبر مي دهد، ولي اين توضيح را هم از سوي كيهان ضروري مي نمايد كه؛ متن سخنراني ياد شده قبل از چاپ در كيهان از سوي برخي خبرگزاري هاي رسمي منتشر شده و سي دي و نوار آن نيز در سطح گسترده اي توزيع گرديده بود بنابراين كيهان اگرچه بي دقتي و تساهل در كسب اطمينان از صحت مطالب مورد اشاره را نفي نكرده و به همين علت خود را درخور ملامت و توبيخ مي داند ولي انتشار گسترده سخنراني مزبور هم در پيدايش اطمينان مبني بر صحت آن بي تاثير نبوده است. ضمن آن كه بايد اعتراف كنيم در بازخواني متن سخنراني ياد شده- قبل از چاپ- نكته و گفته اي كه اغراق آميز باشد به ذهنمان خطور نكرد و هنوز هم نمي كند.
اميد آن كه مراد و مقتدايمان به خاطر اين «تقصير» يا «قصور»، عذرمان را بپذيرند و اگر بر ما خرده مي گيرند به قلب مبارك خويش نگيرند...

 



سهم روشنفكران و سياستمداران فرانسه در حمله به كاروان آزادي (خبر ويژه)

نشريه فرانسوي لوموند، روشنفكران و سياستمداران اروپايي حامي رژيم صهيونيستي را شريك جنايات اين رژيم معرفي كرد.
لوموند با مرور مواضع توام با انتقاد سياستمداران اروپايي نسبت به حمله اسرائيل عليه كاروان آزادي نوشت: طبيعي است كه بايد از محكوميت هايي از جنس اظهارات برنار كوشنر وزير خارجه فرانسه استقبال كرد اگرچه هنوز كساني هستند كه عمليات اسرائيل را توجيه مي كنند. يك روز پيش از حمله اسرائيل به ناوگان حامل كمك هاي بشردوستانه به غزه، برنار هانري لوي با غيب گويي كه از صفات اوست، در تل آويو گفت «من هرگز ارتشي اين چنين دموكراتيك نديده ام كه اين قدر اخلاقي رفتار كند.» يادآوري كنيم كه هنگام جنگ غزه، فيلسوف ما بر روي يك تانك اسرائيلي خراميده بود تا وارد سرزمين اشغالي شود. بنا بر گزارش خبرگزاري فرانسه، لوي حمله اخير را «احمقانه» ارزيابي كرده، زيرا ممكن است وجهه اسرائيل را خدشه دار كند. اما، او حتي يك كلمه براي محكوميت يا اظهار تاسف نسبت به كشته شدگان به زبان نياورد. تنها پرسشي كه امروز مطرح است، تخمين ميزان بهايي است كه دولت اسرائيل به خاطر اين جنايت خواهد پرداخت. چرا كه سازمان ملل متحد سال هاست ده ها قطعنامه صادر كرده و اتحاديه اروپا متون بيشماري را به تصويب رسانده كه از اسرائيل دعوت مي كنند تا به حقوق بين المللي احترام بگذارد يا حتي به حقوق انساني، مثلا با شكستن تحريم غزه. هيچكدام از اين مصوبات در عمل به اجرا درنيامده اند. برعكس، اتحاديه اروپا و ايالات متحده به اسرائيل پاداش هم مي دهند. شاهد اين مدعا پذيرش عضويت اسرائيل در «سازمان همكاري و توسعه اقتصادي» (OCDE) در هفته گذشته و ديدار بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل از فرانسه براي رسميت بخشيدن به آغاز حضور اين كشور است.
لوموند مي پرسد: آيا مصونيت اسرائيل از مجازات همچنان ادامه خواهد يافت يا برخي دولت ها تصميم دقيقي براي اين مجازات خواهند گرفت تا به دولت اسرائيل بفهمانند كه اين سياست سركوب و اشغال بهايي دارد كه بايد آن را بپردازند؟ دولت فرانسه اكنون مي تواند در چارچوب اتحاديه اروپا به شركايش پيشنهاد كند تا پيمان همكاري با اسرائيل را به اتكاي ماده 2 معلق كنند؛ ماده اي كه به صراحت اسرائيل را موظف به حفاظت از حقوق انساني مي كند. فرانسه بايد ابتدا واردات محصولات مستعمره هاي اسرائيل را ممنوع كند، و سپس تاكيد كند كه استقرار شهرك هاي استعماري در سرزمين هاي اشغالي غيرقابل قبول است و سرانجام اعلام كند اتباع فرانسه كه در اسرائيل به خدمت نظام وظيفه درمي آيند حق خدمت در سرزمين هاي اشغالي را ندارند و در صورت عمليات نظامي مستوجب تعقيب قضايي هستند. كوشنر وزير خارجه فرانسه گفت هيچ يك از شهروندان ما در ميان كشته شدگان در كشتي ها نبوده اند اما آيا او مطمئن است كه هيچ فرانسوي در ميان مسئولان جنايت حمله به كاروان آزادي نبوده است؟!
گفتني است در كشور فرانسه، معتبرترين اساتيد دانشگاه نظير روژه گارودي صرفا به خاطر پرسش از واقعيت يا دروغ هولوكاست تحت فشار و محاكمه و ايذاء پياپي قرار داشته اند.

 



تقلاي شبكه عنكبوت براي احياي فتنه گران (خبر ويژه)

شبكه رسانه اي فتنه سبز براي احياي اين جريان مرده مجددا فعال شد.
اين شبكه دو طيف را شامل مي شود يك طيف نزديك به هسته فتنه گران كه سايت هايي مانند جرس، كلمه، پارلمان نيوز، خبرگزاري ايلنا و جماران نيوز را شامل مي شود و برخي ملزومات جنجال در آن فراهم مي شود و طيف دوم كه در پيوند با طيف اول قرار دارند و به پژواك و بازنشر محصولات طيف اول مي پردازند. طيف دوم شبكه وسيعي از رسانه هاي ضدانقلاب و بيگانه را شامل مي شود.
طيف اول شبكه مذكور دور تازه تحركات خود را طي دو روز گذشته به بهانه اعتراض شركت كنندگان مراسم سالگرد رحلت حضرت امام به مواضع سيدحسن خميني آغاز كرد و كوشيد مواضعي را از كساني چون صانعي، بيات، گروه موسوم به مجمع مدرسين، موسوي، كروبي و برخي اعضاي اقليت مجلس جمع آوري كند و شكل و شمايلي به سازمان از هم پاشيده فتنه بدهد. نكته جالب در اين ميان اين است كه ساعاتي پيش از اينكه مواضع مذكور يكي پس از ديگري توسط شبكه مورد بحث منتشر شود، سايت جرس (از مبدا لندن) خبر داد كه گروهي با حضور در خانه آقايان صانعي، بيات و دستغيب خواستار عكس العمل آنها نسبت به بي حرمتي عليه سيدحسن خميني شده اند.
سايت جرس همچنين در گزارش خود خبر داده بود كه مجمع روحانيون و مجمع مدرسين نيز قرار است مواضعي اتخاذ كنند كه اتفاقا عملي هم شد و مجمع جعلي مدرسين به انضمام برخي اعضاي مجمع روحانيون و حزب مشاركت به موضع گيري هماهنگ پرداختند. جرس در پايان گزارش پريروز خود مدعي شده بود سيدحسن ادامه امام خميني پاريس است(!)
اين در حالي است كه برخي گردانندگان جرس پيش از اين بارها تا مرز انكار امام زمان(عج) و حمله به مواضع انقلابي حضرت امام خميني پيش رفته و مهاجراني مدير اصلي جرس با حضور در انستيتو واشنگتن (وابسته به لابي صهيونيستي) عليه جمهوري اسلامي سخنراني كرده بود.
استفاده ابزاري از كساني چون صانعي در بازي هميشگي فتنه گران در حالي است كه وي رسما از سوي راديو فردا ارگان رسمي سازمان سيا به عنوان تنها مجتهد واقعي و نوگرا در كنار منتظري معرفي شده بود.
شايان ذكر است اعتراض مردمي به سيدحسن خميني پس از آن شدت گرفت كه وي به بهانه مراسم عروسي پسر دبير كل حزب مشاركت، در كنار موسوي و كروبي و خاتمي عكس يادگاري گرفت در حالي كه مواضع اين عده در طرح دوستي با گروهك نهضت آزادي و منتظري و باند نفاق مهدي هاشمي، و همچنين معارضه با جمهوري اسلامي و ولايت فقيه، در تعارض كامل با سيره و مرام حضرت امام خميني و حاج سيداحمد خميني (رضوان الله تعالي عليهما) قرار گرفته بود. وي طي يك سال اخير روابط خود با فتنه گران را حفظ كرده و متاسفانه بيت امام را بازيچه منافقين جديد كرده است. به همين دليل هم جريان نفاق جديد و قديم، به همان نسبت كه عليه حضرت امام و ميراث فكري و سياسي آن حضرت عقده گشايي مي كنند، متقابلا تظاهر به طرفداري از سيدحسن مي نمايند. اين روند عنادآميز تا بدانجا پيش رفت كه سايت صهيونيستي بالاترين چندي پيش از سيدحسن خواست مواضع امام و حاج سيداحمد آقا را تخطئه كند و پيشگام حمله به اين بزرگواران باشد!
گفتني است عصبانيت اخير طيف داخلي شبكه عنكبوت از آن جهت است كه با ماجراي حرم امام فهميدند هواداران و دلباختگان ميليوني حضرت امام تكليف خود را با جريان فتنه و حاميان آن در هر موقعيتي كه باشند يكسره كرده اند و بنابراين اميدي به احياي فتنه نيست.

 



نيوزويك: تقصير اوباما چيست؟ بوش هم از پس ايران برنيامد (خبر ويژه)

مجله نيوزويك تاكيد كرد نه سياست دولت بوش و نه سياست دولت اوباما نتوانسته جمهوري اسلامي ايران را منزوي كند و همين باعث بگو مگوهاي جدي در درون هيئت حاكمه آمريكا شده است.
نيوزويك در مقاله اي به قلم فريد زكريا كه از مشاوران دولت اوباما و وزارت خارجه وي به شمار مي رود، نوشت: مي گويند يك عكس بيشتر از هزار كلمه حرف مي زند اما عكس نخست وزير تركيه و رئيس جمهور برزيل در كنار احمدي نژاد به اندازه هزاران تن مقاله و واكنش به دنبال داشت. كمتر ديده شده كه يك تصوير تا اين حد تاثير آزار دهنده داشته باشد. اما هدف انتقادها از اوباما بود، مردي كه حتي در تصوير ديده نمي شد. وال استريت ژورنال نوشت كه تمامي تقصيرها به گردن دولت اوباما است. واشينگتن پست هم نوشت اين عكس نشانه تخريب عمو سام و مرگ سياست خارجي دولت آمريكا است. متحدان قديم و يا حتي به روز آمريكا از رئيس جمهوري كه عذرخواهي مي كند و در پي عادي سازي روابط است، دور مي شوند.
نيوزويك مي نويسد: اين همان خط حمله اي است كه سياست خارجي دولت اوباما را هدف گرفته است. او بيش از اندازه نرمش به خرج مي دهد و ديگر كشورها از او سوءاستفاده مي كنند. اول روس ها، بعدي چيني ها و حالا ايران. ديگر حتي تركيه و برزيل هم به آنها ملحق شده اند. واشينگتن پست نوشت «هيچ كس از اوباما نمي ترسد و از اين رو همه راحت به صف دشمنان آمريكا مي پيوندند.»
فريد زكريا با تاكيد بر اينكه انتقادهاي مذكور عليه اوباما، تبديل به روندي آشنا شده مي نويسد: خيلي اتفاق هاي بد در دنيا مي افتد و ما كاخ سفيد را مخاطب قرار مي دهيم و مي گوييم چرا چنين اجازه اي دادي؟ اما منتقدان فقط انتقاد نمي كنند كه خشمگين هم هستند. براي مثال اين كه چرا اوباما باعث پيروزي جنبش سبز در ايران نشده است. اما رژيم حاكم در ايران رژيمي نيست كه مانند كره شمالي روي سركوب زنده بماند و مثل پيونگ يانگ هم در انزوا نيفتاده است. برزيل و تركيه در همپيماني با ايران، تنها نيستند. 118 كشور عضو جنبش عدم تعهد هم هستند كه بيانيه صادر كرده و از برنامه هسته اي جمهوري اسلامي حمايت مي كنند. سخنراني تندتر و شديداللحن تر از سوي اوباما باعث فروپاشي رژيم حاكم در تهران نمي شود.
نيوزويك مي افزايد: مخالفان محافظه كار آقاي اوباما مي گويند بايد سخت تر و شديدتر رفتار كند و كشورهايي كه با آمريكا رابطه اقتصادي دارند را تحت فشار بگذارد تا بدانند كه تجارت يعني آمريكا. يك مشكل اما وجود دارد؛ اين سياست مورد استفاده قرار گرفته و به شكل بدي هم در دولت بوش شكست خورده است. آيا ما نتايج سياست هاي تندخو و سخت خود را فراموش كرده ايم؟ متحدان قديمي آمريكا در اروپا عليه ايالات متحده ايستادند. دولت هايي بودند كه سياست هاي آمريكا را يكي پس از ديگري مورد انتقاد قرار داده و از حمايت خود دست برداشتند.
نويسنده نيوزويك معتقد است: تركيه نشان مي دهد كه با يك متحد چگونه نبايد رفتار كرد. دولت بوش تركيه را به شدت تحت فشار گذاشت تا اجازه دهد از خاكش براي حمله به عراق استفاده شود. بوش فشار آورد و پارلمان تركيه با اكثريت قاطع به نقشه هاي جنگي آمريكا راي منفي داد. منتقدان اوباما يك نكته ديگر را هم فراموش كرده اند. كشورهايي مانند تركيه و برزيل (يا حتي چين و هند) طي دو دهه اخير شاهد رشد اقتصادي بوده اند. در سال 1995 يك سوم بازار جهان در اختيار كشورهاي در حال توسعه بود. امسال اين مقدار به نيم رسيده است. اين كشورها هم به لحاظ سياسي با ثبات هستند و هم ثروتمند و كاملا متمركز كه به يك قدرت برتر تبديل شوند. با اين اوضاع، اين انتظار كه آمريكا بايد گردنكشي كند، يك ايده هم احمقانه و هم خطرناك است. با فشار بيشتر، تركيه و برزيل همكاري بيشتري با واشينگتن نخواهند داشت. وظيفه آمريكا اين است كه راه هايي براي همكاري بيشتر پيدا كند.

 



براي اختلال در مسير انقلاب از 10 سال پيش با اصلاح طلبان توافق كرديم (خبر ويژه)

يكي از شركت كنندگان لائيك كنفرانس برلين تاكيد كرد اين كنفرانس بستر پيوند اصلاح طلبان با جريان سكولار خارج از نظام بود.
به گزارش خبرگزاري آلمان، كاظم كردواني كه همراه كساني چون سحابي، جميله كديور، علوي تبار، گنجي، مهرانگيز كار، جلايي پور، اشكوري و... در كنفرانس 10سال پيش برلين شركت كرده بود، مي گويد: بزرگترين دستاورد آن نشست كه از سوي بنياد هاينريش بل برگزار شد در كنار هم نشستن نمايندگان سه جريان اصلاح طلب درون حكومت، اصلاح طلبان خارج از حكومت و سكولارهاي طرفدار مبارزه با اصلاح طلبان داخلي بود. آنها پس از كنفرانس برلين با هم متحد شدند و اين نخستين اقدام در زمينه پيوند اپوزيسيون داخل و خارج از كشور محسوب مي شود.
وي افزود: حمايت هاي دولت وقت عملا راه را براي ايجاد اختلال در انقلاب اسلامي و جايگزيني آن با نظامي سكولار و غرب محور ايجاد مي كرد، اما اصلاح طلبان به دليل ساختارشكني پس از مدتي تمامي سنگرهايي كه فتح كرده بودند را از دست دادند.
اين ضدانقلاب مقيم آلمان، حوادث پس از انتخابات سال گذشته را ادامه برنامه كنفرانس برلين توصيف كرد.
شايان ذكر است برخي عناصر شركت كننده در كنفرانس برلين علنا به احكام اسلامي و انقلاب حمله كردند و در حاشيه آن نيز اكبر گنجي به تاگس اشپيگل گفت خميني به موزه تاريخ سپرده خواهد شد.
اين مواضع هرگز با اعتراض مدعيان اصلاح طلبي (كساني چون خاتمي و كروبي و موسوي و...) مواجه نشد و البته حوادث يك سال اخير از سكوت آن زمان اين جريان رازگشايي مي كند.

 



خودت دررفتي، به بقيه ميگي شعار بدن؟! (خبر ويژه)

تحريكات ضدانقلاب خارج نشين نسبت به عناصر داخلي كه معمولا با خالي بندي همراه است و پس از مدتي دروغ بودن آن آشكار مي شود، باعث اعتراض و مجادلات درون اين محافل شده است.
چند روز پيش سايت صهيونيستي بالاترين مدعي شد كه سبزها بالاي پشت بام رفته و الله اكبر مي گويند. اما با منقضي شدن زمان وعده داده شده و دروغ از آب درآمدن هيجان آفريني بالاترين، سايت ضدانقلابي خودنويس از اين ماجراي تكراري به خشم آمده و با تمسخر نوشت: نشستي از فرانسه، وبلاگ مي نويسي. اگه خيلي اينكاره بودي كه الله اكبر بگويي، به بهانه يه وبلاگ فكستني از ايران فرار نمي كردي!
خودنويس با تمسخر تاكيد مي كند كه اگر شب كسي پشت بام رفت، فردايش هم شايد بتوان او را در خيابان ديد. اگر هم تكبير نگفتي برو بگو قرمزته! يا بگو آبي، آبي آبي، اس اس ]...[!

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14