شادي و رضايت درچند قدمي شماست

سزاوار
بنابراين بسيار مهم است كه با خود و ديگران با ملايمت و ايمان داشته باشيم كه با اين روش مي توانيم راحتي و شادي زندگي خود را تضمين كنيم.
دكتر «لوئيز ال هي» در كتاب خود با نام «شفاي زندگي» عوامل ذهني بيماري هاي جسماني را بررسي كرده است. او معتقد است كه هر بيماري را الگوي ذهني خاصي به وجود مي آورد وتندرستي در صورتي حاصل مي شود كه الگوي ذهني ايجاد كننده بيماري وارونه شود.
اين محقق دركتاب خود اضافه مي كند كه اگر مي خواهيم شاد و افرادي كه تجسم نامطلوب و برداشت ذهني منفي از خودشان دارند، معمولا بخت و اقبال وشانس را عامل خوشبختي يا بدبختي شان مي دانند بنابر اين تصوير درست و مثبتي هم از خودشان ندارند و برعكس افراد موفق ايده ها و تجسم ها و انديشه هاي مثبت و عالي دارند و به اهداف خود دست مي يابند. دراين صورت از موفقيت هاي خود در زندگي لذت برده و زندگي با نشاطي را براي خود و خانواده شان فراهم مي كنند. اين قضيه به خصوص در دوران نوجواني و جواني بسيار بارز است.
شادي، حاصل ارتباطي سازنده، بين شخص و خانواده فرد و همنوع اش و در واقع بين شخص و وظايفش درجامعه است. شادي نياز به يك تصميم قطعي دارد و هر فردي بايد به خود خاطرنشان كند كه وقت محدودي دراختيار دارد تا از اين زندگي بيشترين بهره را ببرد و بتواند وراي زمان حال، به اميد آينده بهتر باشد.
اگر ميزان توقعات و انتظارات خود را كم كنيم، شادي، آسان تر به دست خواهد آمد. بنابراين يكي از مسئوليت هاي ما اين است كه شاد باشيم و شرايط را براي شادي ديگران مهيا سازيم.»
نشاط يكي از نيازهاي اساسي زندگي انسان است. شادي و نشاط، سلامتي، آسايش خيال، آرامش روحي و رواني، احساس خوشبختي، نيل به اهداف و مقاصد واژگاني هستند كه به صورت زنجيروار مي تواند در وجود آدمي شكل گيرد.
براساس پژوهشي كه درسال 2003 دركشور آلمان صورت گرفت محققان دريافته بودند كه تنظيم ميزان روشنايي، دما، رطوبت و سر و صداي محيط بر افزايش كارآيي افراد اثر مستقيم دارد، بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه يك راه بسيار موثر در افزايش بهره وري در محيط كار، استفاده از نيروي انساني شاد است.
كساني كه از كار خود لذت نمي برند درحقيقت كاري انجام نمي دهند. يعني اين كار مولد نيست، دراين نوع كار كرد خلاقيت و نوآوري كه كليد پيشروي امور است هيچ گاه مجال ظهور نخواهد يافت.
به طور مثال درمدرسه شاد معلم ها عقيده دارند مدرسه جايي نيست كه مقدار زيادي از مطالب را در اذهان دانش آموزان فرو كنند، بلكه جايي است براي كمك به آنها درجهت آمادگي قبول نظرات و تصورات در زمان ها و يافتن هاي گوناگون ؛ به عنوان مثال معلماني كه از روش هاي فعال تدريس استفاده مي كنند، كلاس هاي شادتري دارند و درامر تدريس فعال نوعي يادگيري توأم با فعاليت، تجربه و يادگيري را كشف مي كنند.
درواقع هر عضو يك جامعه، اگر به محيط و گروه خود احساس تعلق و پيوستگي نمايد و از رضايت شغلي كافي برخوردار باشد، دستيابي به اهداف با سرعت بيشتري پيش خواهد رفت.
تحقيقات نشان داده است كه عوامل متشكله و موثر بر شادي را مي توان در 2گروه اصلي عوامل مثبت و منفي خلاصه كرد.
گروه مثبت كه مستقيما بر افزايش شادي تاثير مي گذارند، شامل عواملي چون: محبت دركانون خانواده، اميد به آينده، پيشرفت و موفقيت دركار، خوش بيني، سپاسگزاري، گذشت نسبت به ديگران، مورد تشويق و قدرداني ديگران قرارگرفتن، مي شود.
گروه منفي كه درمقابل شادي قرار مي گيرند، عوامل رنج و غم و افسردگي هستند كه شامل ناراحتي هاي جسماني و ناراحتي هاي عاطفي و رواني است.
درحال حاضر روان شناسان داروي بيشتر امراض رواني و جسماني را در وجود فرد جست وجو مي كنند و معتقدند كه، احساس خوشبختي كردن، توانايي لذت بردن، بهبودي در برابر ناملايمات به معناي داشتن درك واقعي از شادي و نشاط است كه ارتباط بسيار نزديكي با سلامتي دارد.
«انسان ها با داشتن چنين صفاتي، در واقع جسم خود را در برابر ابتلا به بيماري ها حفظ مي كنند. نشاط و تندرستي هنر زيستن است و اين هنر كاملا آموختني است.»
هر فرد درزندگي خود باورها، افكار، اعمال و اميال و آرزوهايي براي خود و ديگران دارد، راحت زندگي كنيم بايد شاد بينديشيم. فراموش نكنيم كه هرچه از ذهن و زبان ما تراوش مي كند به همان صورت به ما باز مي گردد. پس بايد سخنان و انديشه هايمان را دگرگون كنيم. آنگاه دگرگون زندگي مان را نظاره كنيم. راه كنترل زندگي، به گزينش واژه ها و انديشه ها، بستگي دارد. عيب جويي، خشم، سرزنش و نارضايتي، عواملي هستند بيماري زا كه موجب ناشادي انسان مي شوند.
امروزه روانشناسان معتقدند هر كسي به اندازه حضورش درجامعه و برخورد با انسان هاي گوناگون و نيز به مقدار دقتش در برخوردها به اهميت تبسم در ايجاد شادي و نشاط پي برده است. گرمي تبسم و خنده، يخ هاي اندوه و كينه و كدورت را آب مي كند و روابط انساني را بهبود مي بخشد.
براساس يافته هاي محققان دانشگاه ليورپول بسياري از استرس ها، اضطراب ها و نگراني هايي كه حتي منجر به مرگ افراد يا از دست دادن سلامت آنان مي شود اين است كه در زمان حال زندگي نمي كنند و مدام يابه فكر گذشته يا آينده نامعلوم خود مي باشند، در نتيجه نمي توانند از زندگي فعلي خود لذت ببرند و شاد باشند. البته بايد براي آينده هدف داشته باشيم و از گذشته تجربه ها را به خاطر بسپاريم.
يكي از تاثيرات بسيار مهم زندگي در زمان حال، كنار گذاشتن دلواپسي ها و نگراني ها از زندگي است كه مي تواند نقش بسزايي درسلامت روح و جسم داشته باشد.
برنامه ريزي درانجام امور، شادابي و انرژي مثبت به دنبال داشته،در كاهش نگراني ها و تشويش هاي فرد نسبت به آينده نقش بسزايي دارد و در فرد اعتماد به نفس و ايمان به موفقيت به وجود مي آورد.
خانواده به عنوان تشكيل دهنده جوامع، همواره كانون توجه روان شناسان و جامعه شناسان بوده است. امروزه خانواده ها زير فشار روحي شديدي قرار دارند و چنين به نظر مي رسد كه تنها تامين نيازهاي مادي فرزندان دغدغه پدران و مادران است غافل از اينكه آنچه فرزندان بيشتر بدان احتياج دارند، داشتن خانواده اي منسجم مهرآميز و گرم است. آنها بيش از گذشته نياز به تفريح و نشاط و شادي دارند.
خانواده هايي كه قادر به درك خواسته ها و تمايلات جوانان نيستند و به دور از هرگونه صميميت با آنان برخورد مي كنند، بايد منتظر باشند كه اگر زمينه لازم را براي شاد زيستن جوانان خود فراهم نكنند، آينده تلخي درانتظار جوانان آنان خواهد بود.

بدليجات چيني حساسيت زاست

چنانچه سابقه ابتلا به بيماري هايي نظير آسم، آبريزش فصلي بيني يا تب در خود يا خانواده داريد، از بدليجات به ويژه بدليجات چيني استفاده نكنيد.
برخي از آلياژها مانند نيكل، كبالت و كروم موجب ايجاد آلرژي و حساسيت در پوست مي شود.
علايم اين حساسيت ها كه از نوع تماسي محسوب مي شوند، چند روز بعد ازاستفاده به صورت قرمزي، قرمزي همراه با ايجاد خارش يا قرمزي همراه با برجستگي هاي قرمزرنگ به نام «پاپول» ديده مي شود.
در محصولاتي كه داراي برندهاي جهاني و به نوعي شناخته شده هستند، تست هاي حساسيت درباره اضافه كردن نوع آلياژ جديد استفاده مي كنند اما در محصولاتي كه به صورت ارزان قيمت از كشورهاي آسياي شرقي وارد مي شوند، اين تست ها انجام نشده و در نتيجه استفاده از اين محصولات آسيب هايي را به دنبال دارد.
در بسياري از كارخانجات توليدكننده زيورآلات تستي به نام patch test ، در كلينيك هاي اين محصولات انجام مي شود و درباره حساسيت افراد نسبت به آلياژهايي مانند نيكل، كبالت و كروم (كه در رأس فلزات ايجادكننده حساسيت است) و 30مورد از آلياژها سنجيده مي شود.
نتيجهpatch test معمولاً در بين همه كشورها و نژادها مشترك است و تعداد كمي از آلياژها در نژادهاي مختلف متفاوت است و تقريباً آمار نژادهاي مختلف در اين امر تأثير ندارد.
متخصصان پوست و مو به شهروندان توصيه مي كنند: هنگام خريد بدليجات به كشور توليدكننده اين محصولات، دقت و از محصولاتي كه بيشتر شناخته شده اند، استفاده كنند.

دامادهاي جوان عروس خانم هاي مسن

براساس آمارهاي ثبت احوال در سال گذشته شاهد ازدواج هايي بوديم كه سن زوجه نسبت به سن زوج بيشتر است و اين فاصله سني، از يك سال تا بيش از 20سال، نسبت به سال هاي قبل تغييرات عمده اي داشته است.
بنا به اين آمار در سال گذشته در 95هزار و 407ازدواج از مجموع حدود 890 هزار ازدواج، زوجه از يك تا بيش از 20سال از زوج بزرگ تر بوده است كه 9/10درصد كل ازدواج ها را در سال گذشته شامل مي شود. همچنين براساس آمارهاي سازمان ثبت احوال 108هزار و 890 ازدواج نيز مربوط به زوجيني است كه هم سن هستند كه 2/12درصد كل ازدواج ها را شامل مي شود. همچنين تحليل آمارهاي ثبت احوال نشان مي دهد كه ميانگين اختلاف سني زوجين در سال گذشته 4سال بوده در حالي كه اين رقم در گذشته بين 5تا 7سال بوده است.
همواره ازدواج هايي را شاهد بوديم كه مرد حداقل بين 4تا 10 سال از زن بزرگ تر بود و مردان براي ازدواج به دنبال زناني بودند كه از نظرسني كوچك تر از آن ها باشند. اما ظاهراً در سال هاي اخير الگوي اختلاف سني ميان زوج و زوجه تغيير كرده است و به تدريج شاهد ازدواج هايي هستيم كه زن بزرگ تر از مرد است و اين اختلاف سني به يك تا 3سال محدود نمي شود بلكه حتي در مواردي سن زن بيش از 10سال از زوج بيشتر است. به عنوان مثال در سال 88 در حدود 4هزار و 871 ازدواج به وقوع پيوسته، سن زن بيش از 10 سال از زوج بيشتر بوده است.
چندي قبل اميدي مديركل سابق دفتر فرهنگي سازمان ملي جوانان در اين باره گفته بود. در سال هاي گذشته فاصله سني دختر و پسر 5تا 7 سال بود كه در حال حاضر به 4سال كاهش يافته است.
علاوه بر اين كه در سال هاي اخير فاصله سني دختر و پسر از ازدواج به طور معنا داري كاهش يافته و حتي در برخي از موارد معكوس شده است به اين معنا كه سن زن بيش از مرد است و اين مسئله جاي نگراني دارد.
وي افزود: بنا به آمار 2/12 درصد ازدواج ها در سال گذشته مربوط به زوج هايي است كه هم سن بوده اند.
اميدي در عين حال تأكيد مي كند: گرچه سن، يكي از ملاك هاي انتخاب همسر به شمار مي رود و اتفاقاً ملاك تعيين كننده در ازدواج است اما اين ملاك بايد در كنار مجموعه ملاك و معيارهاي انتخاب همسر درنظر گرفته شود.
سيدحسن موسوي چلك، رئيس انجمن مددكاري ايران و مديركل دفتر آسيب ديدگان اجتماعي بهزيستي نيز در اين باره مي گويد:
در جامعه ما براي ازدواج عرفي وجود دارد و آن اين است كه مرد 4تا 5سال از زن بزرگ تر باشد و بررسي ها نيز حاكي از آن است كه هرچه اين فاصله سني بيشتر باشد، تفاهم به دليل تفاوت در توانايي ها، نيازها و اهداف كم رنگ شده و مي تواند مشكل ساز شود. البته اين مسئله را نمي توان به همه موارد تعميم داد و به اين معنا نيست كه همه آن ها كه اختلاف سني دارند زندگي خوبي ندارند. وي افزود: اما بر مبناي كارشناسي هر چه فاصله سني زوجين كمتر باشد احتمال تفاهم بيشتر است و اين مسئله در مورد ازدواج هايي كه زن از مرد بزرگ تر است نيز صدق مي كند. بنا به گفته رئيس انجمن مددكاري ايران نكته مهم ديگري كه بايد در نظر گرفت اين است كه گاهي مواقع با وجود اختلاف سني زن و مرد از هر دو زاويه كوچك تر يا بزرگ تر بودن زن، اگر در ساير ملاك هاي انتخاب همسر دقت لازم شود و زن ومرد از پختگي لازم و بلوغ فكري برخوردار باشند، مي توانند زندگي بدون چالشي داشته باشند. بنابراين سن هميشه ملاك مشخصي براي مطلوبيت زندگي نيست. وي در پاسخ به اين كه سن بايد يكي از چندين ملاك انتخاب همسر كه مورد توجه در ازدواج است باشد گفت: به اين صورت نمي توان تفكيك كرد بايد مجموعه اي از عوامل و معيارهاي انتخاب همسر در كنار هم مدنظر قرارگيرد و معمولا همگني در سن، همگني فرهنگي، تطابق تحصيلات و هم كفو بودن از عوامل مهمي است كه در انتخاب همسر بايد مورد توجه قرارگيرد. موسوي چلك درباره عوامل وقوع ازدواج هايي كه سن زن بيش از مرد است گفت: عامل اقتصادي و تمكن مالي زن يكي از عوامل وقوع اين گونه ازدواج هاست. اما بايد اين مسئله مورد نظر قرارگيرد كه تمكن مالي نمي تواند عامل دوام زندگي و سعادت باشد. وي افزود: اما شواهد حاكي از آن است كه بسياري از مردان به دليل نداشتن تمكن مالي تن به ازدواج با زنان بزرگ تر از خود مي دهند.
رئيس انجمن مددكاري ايران هم چنين بالا رفتن سن ازدواج و از دست رفتن شانس ازدواج را براي دختران از ديگر عوامل اين گونه ازدواج ذكر كرده و اظهار مي دارد: بالا رفتن سن ازدواج در دختران نيز از عوامل تغيير الگوي فاصله سني زوجين است.
علاوه بر اين كه در برخي از موارد علاقه نيز مي تواند يكي از عوامل باشد. سيدمحمدي كارشناس مسائل اجتماعي نيز در اين باره به خراسان گفت: عوامل اقتصادي يكي از فراگيرترين عوامل ازدواج مردان با زنان بزرگ تر است.
وي مي افزايد: بيكاري و فاقد درآمد بودن پسران در سن ازدواج باعث شده است در مواردي اين افراد تن به ازدواج با زنان با سن بيشتر از خود بدهند. بنا به گفته اين كارشناس براساس معيارهاي انتخاب همسر، فاصله سني زوجين نبايد زياد باشد و هر چه اين تفاوت سني افزايش يابد تفاهم و فهم متقابل به سختي صورت مي گيرد. وي افزود: بنا به عرف جامعه ما در ازدواج سن مرد بايد بيش از سن زن باشد و بزرگ تر بودن زن كمتر مورد پذيرش قرار مي گيرد و در بسياري از موارد منجر به طلاق و جدايي مي شود.
افزايش طلاق در ازدواج هاي زن و مرد هم سن
براساس آمار ثبت احوال در سال گذشته 10درصد طلاق ها -12هزار و 976 مورد طلاق از مجموع 125 هزار و 747 فقره طلاق- مربوط به ازدواج هايي است كه زن و مرد هم سن بوده اند.
رئيس انجمن مددكاري ايران در پاسخ به اين كه چرا بيشترين موارد طلاق در نمودار اختلاف سني مربوط به ازدواجه هايي است كه زن و مرد هم سن هستند، مي گويد: گاهي هم سن بودن باعث مي شود كه زوجين سطح توقعات يكساني داشته باشند و نتوانند با يكديگر سازش داشته باشند و اين مسئله باعث چشمگير بودن طلاق در اين ازدواج ها مي شود.
وي مي افزايد: به دليل عدم شناخت زوجين از يكديگر در ابتداي زندگي و نداشتن فاصله سني، تقاضاي هر دو براي مديريت زندگي و برابري سطح توقعات، درصد توقعات، درصدي از ازدواج ها كه زوجين هم سن هستند به طلاق ختم مي شود.