(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 29 خرداد 1389- شماره 19673

گزارش تحليلي كيهان به جايگاه و عملكرد شوراهاي صنفي
بررسي ريشه ها و علل سياسي شدن شوراهاي صنفي
روزهاي تعيين كننده زندگي
3توصيه و 2پرسش از رهبر معظم انقلاب در باب جواني
مرجعيت علمي و فناوري ايران در جهان در پنجاه سال آينده
اجرائيات نرم افزاري در برگزاري يك كرسي آزادانديشي



گزارش تحليلي كيهان به جايگاه و عملكرد شوراهاي صنفي
بررسي ريشه ها و علل سياسي شدن شوراهاي صنفي

بخش پاياني

در ابتداي شكل گيري نهادها و انجمن هاي صنفي و علمي برخي معتقد بودند كه اين تشكل ها هژموني تشكل هاي سياسي دانشجويي را به چالش كشيده و فرصت را براي كساني كه مي خواهند علايق خود را بيرون از چتر سياست دنبال كنند فراهم مي سازد، با اين تصور كه افراد مي توانند فعاليت فرهنگي داشته باشند و درعين حال مجبور نباشند زير باراني از انگاره هاي سياسي قرار بگيرند. اما امروز پس از قريب 10سال از شكل گيري، سياسي شدن شوراهاي صنفي يكي از مباحث اساسي در رابطه با اين نهاد صنفي شده است.
بررسي جوانب مختلف، فعاليت هاي دانشجويي عوامل زير را بعنوان اساسي ترين علل سياسي شدن شوراهاي صنفي مشخص مي سازد.
ميزان قانون مندي و انعطاف پذيري ساختارهاي دانشگاه در اين موضوع اهميت ويژه اي دارد. يعني به ميزاني كه محيط، محيط باز، منعطف و قانونمندي باشد و اعتماد بين بخش هاي مختلف وجود داشته باشد، تفكيك نقش ها و يا تقسيم كار هم عملاً رخ مي دهد. يعني نهاد صنفي فعاليت صنفي و نهاد سياسي فعاليت سياسي مي كند ولي به ميزاني كه اين عرصه، عرصه محدودي باشد، اين نقش ها هم با هم مخلوط مي شود.
چگونگي ارتباط مطالبات صنفي و سياسي
در بسياري از موارد اعتراضات وسيع سياسي، پايه و اساس مطالبات صنفي دارد، حتي مسايل خرد معيشتي همانند مشكلات خوابگاه يا تغذيه به علت عدم رويارويي صحيح گاه موجب پيدايش امواج سنگين اعتراضات سياسي مي شود كه معمولاً مطالبات صنفي در ميان راه، به فراموشي سپرده مي شوند. همچنين گاهي افرادي مشكلات صنفي را دستاويزي براي بازي هاي سياسي خود قرار مي دهند كه در اين مورد هم به روشني قصد حل مشكلات صنفي مدنظر نبوده و طبيعتاً اين مشكلات مرتفع نمي شود.
ديگر امر قابل توجه، همه گير بودن امور صنفي است، كه موجب مشاركت چشم گير و بدون مرزبندي دانشجويان شده است كه معمولاً در اعتراضات سياسي و جناحي شاهد چنين اجتماعات وسيعي نخواهيم بود. به همين علت انجمن هاي اسلامي كه قبل از تأسيس شوراهاي صنفي غالباً عهده دار پيگيري مطالبات صنفي دانشجويان بوده اند از اين امور گاهي به عنوان انگيزه هاي جذب پتانسيل و مخاطب استفاده مي كردند.
بررسي نقش شوراي صنفي دانشگاه اميركبير در ناآرامي هاي اجتماعي
نگاهي تاريخي به نقش شوراي صنفي دانشگاه اميركبير در ناآرامي هاي اجتماعي:
اواخر ارديبهشت ماه سال 82، اخباري مبني بر پذيرش دانشجويان به صورت پولي در دانشگاه ها منتشر شد. گفته مي شد در اين روش دانشجويان به صورت مجازي در دانشگاه به تحصيل ادامه مي دهند و در مقابل مبلغي به عنوان هزينه تحصيل پرداخت مي كنند. واكنش دانشجويان به اين خبر در ابتدا به صورت بيانيه هايي اعتراض آميز آغاز شد. براي نمونه در اواخر ارديبهشت ماه دانشجويان دو دانشكده مهندسي معدن و مهندسي پزشكي دانشگاه اميركبير، با صدور بيانيه هايي نسبت به اين مسئله اعتراض كردند. در يكي از اين بيانيه ها آمده بود: «بدون شك در صورت عدم اقناع دانشجويان دانشگاه اجراي اين طرح غيرممكن و به معني رودررو شدن مديريت دانشگاه با سيل خروشان دانشجويان پلي تكنيك خواهد بود كه بي محابا از حرمت و شرافت و پيشينه پلي تكنيك دفاع خواهند كرد.» گفته مي شد قرار است كه در اين دانشگاه در دوره كارشناسي ارشد دانشجوي مجازي پذيرفته شود.
در روزهاي بعد با تجمع دانشجويان در دانشگاه تهران ابعاد اين اعتراض ها گسترش يافت و پس از آن خيابان هاي اطراف دانشگاه تهران و كوي دانشگاه به صحنه ناآرامي هاي دانشجويي مبدل شد. اوج اين ناآرامي ها در اواخر خردادماه آغاز شد. بيست و يكم خرداد 1382 روزي بود كه شعارهاي صنفي دانشجويان اميركبير و دانشگاه تهران در آن تبديل به شعارهاي تند سياسي گرديد. موج سواري احزاب و جريانات اصلاح طلب بر مطالبات صنفي دانشجويان از نقطه نقطه تاريخ دوران اصلاحات ديده مي شود.
اما آثار مثبت وجودي شوراهاي صنفي را نيز نبايد از نظر دور داشت. كما اينكه بسياري از التهابات نهفته در متن دانشجويي تنها از اين جايگاه قابليت تخليه شدن دارند.
نقش حياتي شوراهاي صنفي در كاهش تهديدات و التهابات
1- اگر نارسايي هاي صنفي حاصل بي توجهي مديريت يا ضعف مديريت اجرايي دانشگاه باشد، وجود نظارت ساختارمند و منظم دانشجويي موجب توجه بيشتر و رفع احتمالي نارسايي ها خواهد شد يا شايد اندكي در امور، بهبود حاصل شود. به عبارتي صرف وجود حضور و نظارت اثر صلاحي دارد.
2- دانشجويان اگر اطلاعات كافي در مورد مسايل صنفي خود داشته باشند كه از نظارت بر امور اين كسب اطلاعات حاصل مي شود، متوجه محدوديت هاي مديريتي شده و اندكي آستانه تحملشان افزايش مي يابد. به عبارتي چون در مي يابند اين نارسايي ها حاصل سوءمديريت نيست، بهتر عمل كرده و يا حداقل نوك پيكان اعتراض خود را از مديريت جزء و مستقيم امور در دانشگاه به سمت مبادي تصميمات و يا واقعيات غيرقابل انكار منحرف مي سازند.
2 اثر فوق هر دو حاصل مشاركت دانشجويان در امور صنفي است كه طور غيرمستقيم، اندكي انتخابات صنفي را كاهش مي دهد و البته اين به معناي استفاده ابزاري از شوراي صنفي نيست، بلكه اثر طبيعي مشاركت است.
راهكارهايي درجهت تقويت جايگاه اصيل شوراهاي صنفي
1-تلاش در جهت ايجاد فضا و زمينه مناسب براي تغيير مناسبات درون شورا از راه گفتگو و ديالوگ ميان گروه هاي دانشجويي برپايه منافع مشترك دانشجويي. در اين راستا و با توجه به بروز شرايط جديد در عرصه جامعه و دانشگاه، بازتعريف منافع گروهي براساس منافع جامعه دانشگاهي مي تواند كمك شاياني به حل اين مسئله نمايد. تغيير رفتارهاي گروهي و برخورد صنفي با مسايل، نيزتساهل در رفتار با سايرين و... همه و همه مي تواند منجر به ايجاد وحدت رويه در اين راستا گردد.
2-در عرصه چالش هاي مديريتي، تلاش در جهت برقراري ارتباط دوطرفه و منطقي برپايه استدلال و با نگاهي معطوف به حل مشكلات صنفي والبته پرهيز از برخوردهاي غيرصنفي با مسايل و با تكيه بر پشتوانه عظيم دانشجويي مي تواند راهگشا باشد. مديريت به عنوان طرف اصلي گفتگو براي رفع مشكلات گوناگون صنفي قطعاً از جايگاه مهمي برخوردار است. ارائه چهره هاي كاملاً صنفي از شورا مي تواند به تغيير ديدگاه ها در رابطه با شورا منجر شود. البته مديريت نيز بايد متوجه اين مسئله اساسي باشد كه ناكامي در برقراري رابطه با گروه ها و تشكل هاي مختلف دانشجويي نشان از ضعف دانشگاه و معيوب بودن ساختار مديريتي است.
3-گسترش روابط اعضاي شوراي صنفي با مديريت دانشگاه و اكتفا نكردن به شوراي مركزي مي تواند مثمرثمر باشد. آگاهي همه اعضا از شرايط به وجود آمده در واحدهاي مختلف و نيز آشنايي با نحوه رفتار شوراها در اين شرايط در تعامل همه جانبه و فراگير با مديريت در جهت انتقال سريع و بي واسطه مشكلات دانشجويان علاوه بر اينكه به همبستگي و همدلي مي انجامد منجر به الگوبرداري واحدها از يكديگر جهت ارائه خدمات مطلوبتر صنفي به دانشجويان گردد.
4-ايجاد پل ارتباطي ميان گذشتگان و اعضاي امروز هم گامي مؤثر در راستاي پويايي هرچه بيشتر است. استفاده از تجربه گذشتگان و مشاوره با آنان به عنوان ستون استوار شوراها طي ادوار گذشته و پرسش از ديدگاه هاي آنان در باب مسايل جديد مي توان به حل مشكلات دانشجويان كمكي در خور توجيه نمايد.
5-از جمله آفات مبتلا به شوراهاي صنفي طي سال هاي اخير، روشمند نبودن پيگيري مطالبات صنفي بوده است. اگر پيگيري اهداف همراه با هوچي گري، پوپوليسم و عربده كشي باشد علاوه بر احتمال فراوان به نتيجه نرسيدن و سست بنيان بودن، جايگاه شوراي صنفي را با مخاطراتي جدي روبرو مي سازد. لذا اخلاق مدني، دموكراتيك و صنفي، از آن جهت كه در پي تضاد نيست با ايجاد فضايي متكثر و پذيرش خواسته ها و علايق و انديشه هاي مختلف مي تواند پوشش دهنده و تأمين كننده خواست عده بيشتري از دانشجويان نيزباشد. در مجموع لزوم پايبندي به تكثر در مطالبات صنفي عموم دانشجويان، حداكثر همكاري متقابل بين مديريت دانشگاه و اعتقاد به منش مدني بايد از مهمترين اصول نهادهاي صنفي باشد و البته عده اي از گروهك هاي سياسي در خلاف مسير اين اصل درصدد سوءاستفاده از جايگاه و پتانسيل همه گير مسايل صنفي بوده و هستند. معروف ترين موضع گيري ها در اين خصوص به ابراهيم يزدي مربوط است كه در سال هاي گذشته خواهان تمركز بر ظرفيت هاي شوراهاي صنفي از سوي انجمن هاي اسلامي مخالف نظام شد تا از اين طريق و با بهره گيري از پتانسيل اعتراضات صنفي، بهره مندي هاي سياسي خود در مخالفت با نظام را به دست آورد.

 



روزهاي تعيين كننده زندگي
3توصيه و 2پرسش از رهبر معظم انقلاب در باب جواني

جسم انسان بدون ورزش، ضعيف و لاغر و بي قدرت خواهد بود. هر كسي باشيد، هرچه بنيه قوي و نيرومند داشته باشيد، اگر ورزش نكرديد و خورديد و خوابيديد، بدن، ضعيف مي ماند؛ شكي در اين نيست؛ همچناني كه اگر ورزش نكنيد، بدن شما آن رشد لازم را نمي كند؛ زيبايي هايي هم دارد كه ورزش آنها را آشكار خواهد كرد؛ بدون ورزش، نمي شود. روح شما هم عيناً همين طور است؛ بدون ورزش، بدون تمرين و رياضت، ممكن نيست شما قوي بشويد.
اي بسا انسان هايي هستند با جسم هاي نيرومند و زيبا؛ ولي با روح هايي لاغر، زشت، ناتوان و ضعيف؛ اين، به درد نمي خورد. تمام عبادات براي اين است كه ما ورزش كنيم؛ تربيت بشويم و پيش برويم؛ البته بايد عبادات را شناخت. عبادات هم جسم و روحي دارند. جسم عبادات، به تنهايي كافي نيست. نماز را كه انسان بخواند، ولي درحال نماز، توجه به خود ذكر نداشته باشد، ملتفت نباشد كه چه مي گويد و با چه كسي حرف مي زند، مضامين نماز را به كلي از روي غفلت ادا بكند، اين نماز، نماز بي فايده اي است!1
تعيين كننده ها در زندگي
در عمر شما، گاهي بعضي از روزها و بعضي از ساعت ها و بعضي از سال هاي كوتاه، تعيين كننده بوده است؛ مثلاً اگر در دوراني كه مي توانستيد تحصيل كنيد، تحصيل كرده باشيد، سرنوشت شما يك چيز است و اگر نكرده باشيد، يك چيز ديگر است. اگر ورزش كرده باشيد، سرنوشتتان يك چيز است و اگر نكرده باشيد، يك چيز ديگر است. چنانچه در جواني، رعايت اخلاق و تهذيب نفس كرده باشيد، سرنوشتتان يك چيز است و اگر نكرده باشيد، چيز ديگر است. در عمر ملت ها نيز همين طور است2.
تعليم و تزكيه باهم
«و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه». خداي متعال، پيغمبر را فرستاد؛ تا او تعليم بدهد و تزكيه كند. بنابراين، تعليم و تزكيه با يكديگر است. اين دو را از هم جدا نكنيد. اين باور كه هر كسي وارد ميدان علم شد، به طور طبيعي بايستي از فضيلت و معنويت و اخلاق كناره بگيرد، فكري كاملاً غلط و وارداتي و متكي به پيشينه اي است كه در اروپاي مسيحي به وجود آمد و به كلي با محيط اسلامي و با فهم و تعاليم اسلامي، سازگار نيست؛ چرا كه اگر دانشمند، با فضيلت و با اخلاق باشد، در هر رشته اي، از آن مي توان اميد براي اعتلاي بشريت و اعتلاي كشور خودش داشت. اين دانشمند، هدف ها را هدف هاي ارزشمند مي كند و حركتش حركت به نفع انسانيت و به نفع عدالت و به نفع فضيلت و در جهت مقابل نابساماني هاي عجيب دنياي امروز خواهد شد. شما سعي كنيد اين جور دانشمنداني در آينده باشيد و هدف خودتان را اين مسائل قرار دهيد؛ انسان هايي باشيد كه مي توانند چرخ دنيا را در جهت درست، به حركت دربياورند. اين را براي خودتان هدف قرار دهيد و اين، ممكن است؛ البته بايد كارهاي مقدماتي فراواني براي رسيدن به آن هدف انجام بگيرد3.
دوره جواني، دوره توانايي است. اين توانايي درچه چيزهايي بايد به كار برود؟
به اعتقاد من، بايد عمدتاً در تحصيل علم، در ايجاد صفاي نفس و روحيه تقوا در خود و ايجاد نيروي جسماني در خود- كه ورزش باشد- به كار رود. اين سه مورد، عمده است؛ يعني اگر در يك جمله كوتاه از من بپرسند كه شما از جوان چه مي خواهيد؟ خواهم گفت: تحصيل، تهذيب و ورزش. من فكر مي كنم كه جوانان بايد اين سه خصوصيت را دنبال كنند.
تحصيل، اعم از تحقيق و كارهاي علمي هم هست؛ چون اين نيرو در جوانان هست؛ بايستي در كار تحصيل علم، خيلي تلاش كنند. امروزه آن طور كه شنيده ام، در دانشگاه ها جوانان خيلي گرده زير بار كار علمي سخت نمي دهند. اين، چيز خيلي خوبي نيست. چطور ما به جواني كه تحصيل علم نمي كند، دوره دبيرستان را متوقف گذاشته و به دانشگاه نمي رود، توصيه مي كنيم كه برو درس بخوان؛ اما به آن دانشجويي كه در دانشگاه كار علمي سخت نمي كند، توصيه نكنيم كه كار علمي بكن؟ واقعاً بيايد دانشگاه چه كند؟ بايد به دانشگاه بيايد كه علم، پيشرفت كند. به نظرم مي رسد كه جوانان بايستي در كار تحصيل علم، حقيقتاً از نيروي جواني شان مايه بگذارند4.
هركاري هم بخواهيد بكنيد، در دوران جواني مي شود كرد؛ يعني در هر سه زمينه- هم در زمينه علمي، هم در زمينه تهذيب نفس، هم در زمينه ورزش- بايد در جواني كار كنيد؛ البته همه مي دانند كه در دوره پيري، ورزش اين قدر تأثيري كه در دوره جواني دارد، ندارد؛ اما غالباً تهذيب نفس را نمي دانند. خيال مي كنند انسان بايد بماند؛ پير كه شد، عبادت و تهذيب نفس كند؛ درحالي كه آن وقت تهذيب نفس، مشكل و گاهي محال است. در دوره پيري، تهذيب نفس، سخت است؛ اما در دوره شما- در دوره جواني- تهذيب نفس، خيلي آسان است. به هرحال، جوانان اين سه كار را بايد جدي بگيرند5.
گاهي با خود فكر مي كنم جوان كه در بهترين اوقات عمر خود به سر مي برد؛ اگر بخواهد سرمايه اي را به دست بياورد كه موفقيت دنيايي و آخرتي او را تضمين كند، دنبال چه چيزي بايد باشد؟
سؤال مهمي است؛ اولاً موردنظر، موفقيت هاي دنيايي و اخروي است- جسم و جان، فكر و دل- ثانياً اين سؤال، مخصوص به يك دسته از جوان ها هم نيست.
پاسخي هم كه به ذهن من مي رسد، باز مخصوص يك دسته از جوان ها نيست؛ يعني اين جور نيست كه فرض كنيم اين پاسخ، مخصوص جوان هاي كاملاً متدين و متعبد است؛ نه، حتي اگر جواني را فرض كنيم كه از لحاظ تعبد و تدين، در رتبه خيلي بالايي هم نباشد، باز اين پاسخ درباره او صدق مي كند؛ حتي اگر فرض كنيم جواني را كه در برخي عقايد خود مشكلي هم داشته باشد، باز اين پاسخ درباره او صدق مي كند.
جوابي كه من به آن رسيده ام، اين يك كلمه است: «تقوا»! اگر جوان، در دوره جواني سعي كند تقوا داشته باشد- با همان تعريفي كه در فرهنگ ديني و قرآن از تقوا شده است- بزرگ ترين سرمايه را- هم براي درس، هم براي فعاليت هاي سازندگي، هم براي عزت دنيوي، هم براي به دست آوردن دستاوردهاي مادي و هم براي معنويت، اگر اهل معنويت است- به دست آورده است.
حتي براي آن آفاق بسيار دور و درخشان معنويت هم كه معمولاً آدم هاي متوسط، قدري از آن آفاق، دور هستند- آفاق عرفاني و معنوي و همان چيزهايي كه در كلمات عرفا و بزرگان و اهل عشق معنوي هم به آن ها اشاره شده است- تقوا سرمايه است6.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پي نوشت:
1- از سخنان مقام معظم رهبري در ديدار با اقشار مختلف مردم (روز سي ام ماه مبارك رمضان)، 6/2/.1369
2- از سخنان مقام معظم رهبري در ديدار با فرمانده و جمعي از پرسنل نيروي هوايي ارتش، 18/11/.1375
3- از سخنان رهبر معظم انقلاب در ديدار با جوانان نخبه و دانشجويان، 5/7/1383
4- از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با جوانان به مناسبت هفته جوان، 7/2/.1377
5- از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با جوانان به مناسبت هفته جوان، 7/2/.1377
6- از سخنان رهبر معظم انقلاب در ديدار با تشكل هاي مختلف دانشجويي دانشگاه هاي تهران، 24/10/.1377

 



مرجعيت علمي و فناوري ايران در جهان در پنجاه سال آينده

حسن حسين زاده

از چهاردهم خرداد 89، وارد بيست و دومين سال زعامت نوراني مقام معظم رهبري شده ايم. با نگاهي به رهنمودها، توصيه ها و راهبري هاي حكيمانه معظم له به روشني درمي يابيم كه در طول 21 سال گذشته، در مسايل گوناگون فرهنگي، علمي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي، هنري، ادبي، ورزشي و چندين و چند مسئله ديگر، از ناحيه مقام معظم رهبري زيباترين تحليل ها بر وضع موجود و وضع مطلوب، ارائه شده است. در قالب راهبري ملت ايران، به صورت مبنايي به پيشينه افتخارآميز ايران نيز معمولاً اشاراتي شده است. مثلاً در مسئله علم و فناوري و ترسيم فضاي آينده كشور بر مبناي دانش و نيز مسلط كردن گفتمان علمي و علم محوري بر فضاي جامعه، با اشاره به اينكه پايه گذار بسياري از علوم ايراني ها بوده اند، وضع جوامع غربي را در آن زمان كه به تعبير ايشان در جهل محض بوده اند، ترسيم فرموده اند و بردست برتر علمي ايران در پيشينه تاريخي اش اشاره شده است.
از نخستين روزهاي آغاز رهبري مقام معظم رهبري، نگاه به آينده و دورنگري جزو لاينفك دغدغه هاي ايشان بوده است. مثلاً در 23/3/68 يعني درست 9 روز پس از آغاز رهبري، در فرمايشات ايشان آمده است كه «ما بحث آينده بلندمدت نظام اسلامي را مي كنيم... شما در ذهنتان چهل سال بعد را تصوير كنيد.»
در سيزده سال منتهي به سال 1381، همواره در تأكيدات ايشان بحث علم و فناوري، مرزشكني دانش و نوآوري علمي جايگاه ويژه و فوق العاده اي دارد. مثلاً در جايي فرموده اند «ما بارها گفته ايم، باز هم بارها و صدها و هزاران بار ديگر خواهيم گفت و شما هم آنقدر بگوييد كه اين مسئله گفتمان غالب جامعه بشود.» يا در جاي ديگري فرموده اند كه «امكان ندارد پيشرفت اين كشور بر پايه اي جز پايه دانش و فناوري شكل بگيرد» اما از سال 1381 تاكنون حدود ده بار به مناسبت هاي مختلف و در جاهاي گوناگون، ضرورت برنامه ريزي براي پنجاه سال آينده كشور مطرح شده است. اين تأكيد و تكرار به قدري است كه براي انسان جاي شكي باقي نمي گذارد كه حتماً اسراري درآن نهفته است و البته گاهي شخص ايشان پس از تأكيد بر روي عدد پنجاه سال و آثار مترتب بر آن، دلايلي را هم فرموده اند. براي ملت رشيد ايران به ويژه جامعه نخبگان، دلسوزان و علاقمندان به مسايل علمي و فناوري ايران، حتي اگر اين راهبري پنجاه ساله و راهنمايي پنجاه ساله فقط يك يا دو بار هم مطرح مي شد، لازم الاتباع بود، اما حالا ظرف چند سال چندين و چندبار به طور تفصيلي موردتأكيد معظم له قرار گرفته است كه اين، فوق العادگي مسئله را مي رساند.
براي تعميق بيشتر روي كلام مدبرانه مقام معظم رهبري درخصوص حركت علمي در كشور و شيوه هاي آن و نيز آثار مترتب برآن، به عبارات ذيل كه عيناً از فرمايشات ايشان استخراج شده است، توجه بفرماييد.
1-هدف را اين قرار بدهيم كه پنجاه سال بعد، كشور شما يكي از مراجع عمده و درجه اول علمي دنيا باشد به طوري كه اگر كسي خواست با تازه هاي دانش آشنا شود، مجبور باشد زبان ملي شما را ياد بگيرد.
مقام معظم رهبري 18/8/85
2-من انتظارم اين است كه ما پنجاه سال ديگر، (نمي گويم ده سال، پانزده سال ديگر) در دنيا و در سطح عالم، حرف اول علمي را بزنيم، يعني مرزهاي علم را ما تعيين كنيم. كار به جايي برسد كه زبان ما- كه زبان فارسي است- زبان علم در دنيا بشود.
مقام معظم رهبري 13/7/85
3-شما كاري كنيد كه در يك دوره اي (حالا اين دوره ممكن است پنجاه سال ديگر يا چهل سال ديگر باشد) هر دانشمندي اگر بخواهد به آخرين فرآورده هاي علمي دست پيدا كند، ناچار باشد زبان فارسي را كه شما اثرتان را به زبان فارسي نوشته ايد، ياد بگيرد،... شما كاري كنيد كه در آينده، كشور شما يك چنين وضعيتي پيدا كند.
مقام معظم رهبري 12/6/86
4-كشور بايد در علم، در دانش و به تبع علم و دانش، در آنچه كه مترتب بر علم است، در رتبه هاي اول جهان قرار بگيرد. نمي گويم پنج سال ديگر، ده سال ديگر، نه، هدف را بگيريد پنجاه سال ديگر. اما بايد برويم و برسيم و اين به همت احتياج دارد و من به شما عرض بكنم، مطمئن باشيد اين ملت آن ملتي است كه اگر اين حركت را بكند، خواهد رسيد.
19/8/85
5-من گفته ام، امروز يكي از پايه اي ترين گفتمان هاي كنوني كشور ما بايد گفتمان پيشرفت علم و فناوري باشد، اين برو و برگرد ندارد.
مقام معظم رهبري 5/6/87
6-اگر شما امروز در راه درست قدم برداريد، هيچ اشكالي ندارد كه پنجاه سال ديگر، جهت اتوبان علم كه امروز يك طرفه و از يك سو به سوي ديگر است، يا دوطرفه شود يا يك طرفه و ازاين سو به آن سو شود، چه مانعي دارد؟ مگر يك روز اين طور نبود؟
مقام معظم رهبري 3/7/81
7-توقعم از جامعه علمي كشور اين است كه تا پنجاه سال ديگر، صادركننده علم به دنيا باشيم و اين امري است كه محال نيست.
مقام معظم رهبري 7/9/81
مخاطبان محترم اين مقال، از زن و مرد و پير و جوان، دانشجو و استاد، دانش آموز و معلم، صنعتگر و پژوهشگر، و همه و همه مي دانند كه با وجود اين تأكيدات، هيچگاه ضرورت برنامه ريزي پنجاه ساله در كشور، از لسان ساير دست اندركاران علمي و پژوهشي و مسئولين كشور تكرار نشد و متأسفانه حتي در گوشه اي از برنامه ها و سخنراني ها سياست ها گنجانده نشد.
به راستي آيا پس از اين همه تأكيد روي نگاه پنجاه ساله به اين مسئله، شايسته است كه اين مقدار بي توجهي شود؟
البته اين قبيل كم توجهي ها و گاهي بي توجهي ها كم نيست تا آنجا كه خود معظم له عبارت تكان دهنده اي در اين زمينه دارند:
«در صحبت هاي ما گاهي حرف هاي خوبي هم پيدا مي شود اما غالباً توجهي نمي شود و به گوشه اي گذارده مي شود.» كه البته همه كلام ايشان نور است و سخن آخر اينكه اي كساني كه دستي در كار داريد، اين كلام بزرگ و جامع آقا درخصوص برنامه ريزي براي رساندن ايران اسلامي به مرجعيت علمي و فناوري جهان در پنجاه سال آينده را
الف: دريابيد ب: تعمق كنيد ج: راه آن را پيدا كنيد د: همت مضاعف داشته باشيد هـ: آن را همه جا بگوييد و: ديگران را به حركت وادار كنيد ز: هرچه مي توانيد، حتي يك قدم روبه جلو، بسم الله!
¤ مدرس دانشگاه

 



اجرائيات نرم افزاري در برگزاري يك كرسي آزادانديشي

محمد افكانه

دانشگاه از بدو تأسيس خود در محيط اجتماعي ايران هميشه عرصه اي تأثيرپذير و بيشتر تأثيرگذار بوده است. چرا كه در تعيين سرنوشت يك ملت و يك كشور بعد از توده هاي مردم، افراد تحصيلكرده نقش مهمي را ايفا كرده اند. اين افراد آينده سازان يك نظام فكري سياسي بوده و ثبات و استمرار آن را تضمين و تعيين مي كنند. آنها كه عموما برآمده از فضاي دانشگاهي مي باشند بايد به رسالت خود در حيطه دانشگاه و بعد از آن آشنا باشند.
در نظام جمهوري اسلامي ايران، نقش دانشگاه ها بسيار اساسي و سرنوشت ساز بوده و استقلال فكري آن اهميت ويژه اي داشته است. دانشگاه بايد اشخاصي را تربيت كند كه غربزده نباشند. دانشگاه ها بايد از بنيان اصلاح شوند، تا اينكه فرآورده هاي آن براي جامعه ملموس باشد و مانع از ترقي فرزندان اين آب و خاك نشود، كه رمز رسيدن به اين ترقي، اعتماد به نفس ملي و احساس استقلال است. افراد در دانشگاهها در كنار تحصيل علم، بايد به تربيت اسلامي نيز دست يابند. دانشگاهها بايد خودشان را از غرب جدا كرده و مستقل باشند، چرا كه آنچه استقلال نظام را تهديد مي كند، وابستگي نظامي يا اقتصادي نيست بلكه وابستگي فرهنگي است كه دانشگاه مهمترين بستر شكل گيري فرهنگ مي تواند باشد. جهت رسيدن به اين ايده آل دانشگاهي و براساس تأكيدات مقام معظم رهبري بر پايه ريزي و اجراي كرسي هاي آزادانديشي در فضاي جامعه به ويژه دانشگاه، پرداختن به اين بحث ضروري است. پس در ادامه بحث اجرائيات نرم افزاري در برگزاري يك كرسي آزادانديشي در سه حوزه ذكر مي شود:
1) تعيين موضوعات: اولين گام در برگزاري يك جلسه آزادانديشي تعيين موضوع قابل اهميت و اصلي كرسي مي باشد چرا كه مابقي حواشي كرسي پيرامون اين متن شكل مي گيرد در انتخاب و تعيين اين موضوع مواردي چند بايد مورد توجه قرارگيرد.
الف) تطابق موضوع با محيط به دومعنا، اول اينكه اگر محيط را منطقه جغرافيايي كه دانشگاه در آن واقع است تعريف كنيم طبيعتا در اين تطابق و با عنايت به اصل اقتضايي بودن بعضي مباحث موضوعيت پيدا مي كند و بعضي خير. به عنوان مثال به طور عام در دانشگاههاي مركز كشور مباحثي چون اختلافات مذهبي و يا قوم گرايانه موضوعيت نداشته و مبتلا به نمي باشد، در حالي كه در دانشگاههاي استانهاي مرزي بنا به فراخور آن دانشگاه اختلافات مذهبي و قوم گرايانه از چالش هاي اساسي و مرتبط مي باشد. دوم در تعريف ديگر از محيط، اگر محيط را فضاي غالب در هر دانشگاه تعريف كنيم مي توانيم به اينكه فضاي هر دانشگاهي بيشتر چه موضوعاتي را مي پسندد يا رد مي كند راه پيدا كنيم. مثلا بعضي دانشگاهها تحت لفظ كلي سياسي بودن قرار مي گيرند و پرداختن به مسايلي چون
مردم سالاري ديني، غرب شناسي و يا حتي فمنيسم در آنها مخاطبان خاص خود را دارد. دانشگاههايي مثل اميركبير و خواجه نصير و تهران از جمله چنين دانشگاه هايي هستند.
ب) تطابق موضوعات با فضاي دانشجويي و دانشگاه: موضوعاتي چون ارتباط صنعت و دانشگاه، مسايل فرهنگي و حوزه جوانان و... به فضاي دانشگاه مرتبط تر به نظر مي رسند تا حوزه هاي تخصصي عميق فلسفي ديني و يا موارد خاص در حيطه هاي علمي، به طور كلي مي توان گفت كه بايد موضوعات به گونه اي انتخاب شوند كه در ضمن در نظر گرفتن دانشجويان به عنوان خواص جامعه، جوان بودن و دانشجو بودن آنها نيز لحاظ ديد. همگوني و هماهنگي فضاي دانشجويي با مولفه هايي چون استقلال، نشاط و جواني و... كه به كرات در سخنان رهبر انقلاب آمده است با مباحث مطرح شده در اين كرسي ها حفظ شود.
ج) اولويت بندي موضوعات: طبيعتا لازم است بر موضوعات مبتلا به زمان فعلي و يا آنهايي كه در زمان نزديك چالش ايجاد مي كنند تمركز شود اين موضوعات معمولا مي توانند مشكلات روز ايران را در حوزه تئوريك حل كرده و موجبات تحقق الگوي پيشرفت اسلامي- ايراني كشور را فراهم كنند.
2) حوزه مخاطب: در درجه اول مخاطب شامل دانشجويان و اساتيد و كساني هستند كه بطور مستقيم حوزه نفوذ و تأثيرپذيري اين مباحث مي باشند و در درجه دوم و بطور غيرمستقيم خانواده ها و ديگر افراد در ارتباط با ايشان؛ كرسي هاي مطرح شده مي باشند. در حوزه مخاطب دو نكته اساسي قابل تأمل است. اول؛ شيوه انتخاب و يا دعوت مخاطبين جهت حضور در جلسه كه چه به لحاظ اجرايي در بعد تبليغات و اطلاع رساني و چه به لحاظ كيفيت اعضاي شركت كننده حايز اهميت است. چگونگي دعوت از ايشان و طرح موضوع مي تواند نوع نگاه به مخاطب را به كار و جدي بودن آن را نشان دهد. دوم: سطح اطلاعات و معلومات مخاطب پيرامون موضوع هاي قابل بحث است چرا كه همگوني و نزديك بودن سطح افراد به يكديگر در پيشبرد مباحث مطرح شده در حوزه كرسي هاي آزادانديشي مهم مي باشد كه به اين جهت تدوين يك سير يا فرآيند براي يك سطح كردن دانش مخاطبين پيشنهاد مي شود به عنوان مثال اگر قصد داشته باشيم يك كرسي آزادانديشي پيرامون بحث سياست هاي اقتصادي دولت و نقد و نظر پيرامون آن برگزار كنيم، شايسته است كه از مدتي قبل از برگزاري كرسي تعدادي نشريه به صورت ويژه نامه و يا پخش فيلم هاي مرتبط از اظهارات مسئولين مربوطه و با اظهارنظرات متفاوت كارشناسان در قالب بردهاي دانشجويي، اطلاعاتي جامع و هماهنگ را به مخاطبان برسانيم. كه اين امر اثر مناسبي در همسان سازي سطح معلومات مخاطبان دارد.
3) طرفين موضوع: اصولا كرسي آزادانديشي زماني معنا پيدا مي كند كه بر سر موضوع مورد بحث چالشي وجود داشته باشد. گاهي در مورد موضوعي خاص چالشي وجود ندارد و يا جاي طرح آن چالش دانشگاه نمي باشد. وجود چالش در مورد بحث، دو طرفه بودن آن را تاييد مي كند. در انتخاب طرفين بحث مدل پيشنهادي بدين گونه مي باشد كه ابتدا بايد موضع خود را به عنوان برگزار كننده كرسي به صورت واضح به لحاظ گفتماني مشخص كنيم. در انتخاب اساتيد (طرفين بحث) دو نفر را به عنوان مبلغ يك گفتمان و دو نفر ديگر را به عنوان گفتمان ديگر انتخاب مي كنيم. دو نفر هم به عنوان هيئت منصفه يا داور مشخص مي شوند تا نظارت مناسب بر روند بحث داشته باشد. جهت حفظ بحث در چهارچوب اصلي خود حتما وجود يك مجري يا گرداننده جلسه ماهر و بي طرف ضروري به نظر مي رسد. نكته قابل توجه در مورد طرفين بحث توجيه مناسب آنها در مورد مسايلي چون مدت زمان جلسه، عمق بحث، استدلالي و عقلايي بودن بحث و حاكميت منطق و اخلاق در روند كرسي مي باشد، كه بايد مورد توافق همگي آنها قرارگيرد.
اميد است كه با اين روند پيشنهادي كه برآمده از تجربه عملي مي باشد گامي در راستاي تحقق آرمانهاي انقلاب و منوبات رهبر در دانشگاهها برداريم.
¤ دبير اتحاديه انجمن هاي اسلامي مستقل دانشجويي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14