(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 29 خرداد 1389- شماره 19673

به مناسبت روز ملي گل و گياه
جاي خالي شمعداني ها پشت پنجره هاي شهر
يك طلاق در برابر 7 ازدواج



به مناسبت روز ملي گل و گياه
جاي خالي شمعداني ها پشت پنجره هاي شهر

اكرم سجادي

باغچه و حياط هاي پرگل، جزو زيباترين خاطرات نسل گذشته ايراني است. از حوض خانه ها، اندروني ها و بيروني هاي خانه قديمي كه بگذريم، در دهه هاي 40 و 50 مردم به حياط 2، 3متري كفايت مي كردند و درهمان حياط هاي كوچك به گل كاري و بعضا كاشت سبزيجات و درخت مي پرداختند.
پيشرفت روزانه و سريع تكنولوژي و تغييرات سريع شيوه زندگي، وتوسعه شهرنشيني صدمات و تغييرات جبران ناپذيري در نحوه زندگي مردم بخصوص تهراني ها بوجود آورد و آنان را بيش از پيش از دامان طبيعت دور كرد.
امروزه براي اكثريت شهرنشين ها، تصور داشتن باغچه حتي به ذهن هم خطور نمي كند.
با شكل گيري آپارتمان نشيني رفته رفته گلدان هاي كوچك جايگزين باغچه هاي با صفاي قديمي شد. از اينرو شهرنشين هاي دربند زندگي ماشيني تا آنجا كه امكان دارد، مي كوشند تا در يك محيط كوچك هم كه شده جلوه اي از طبيعت سبز را ايجاد كنند. كار به آنجا كشيده شده است كه محققان توصيه مي كنند مردم پايتخت براي رفع تنش هاي ناشي از اين تغييرات، به تمرينات ورزشي و روش هاي خاص تنش زدايي رو بياورند. آنان مي گويند طبيعت راهي آسان براي حفظ و ارتقاي سلامت روان، پيش روي ما گذاشته است كه جايگزيني ندارد.
دكتر اميري، روانشناس درارتباط با نقش طبيعت در زندگي انسان ها مي گويد: استفاده از گل و گياه در فضاي دروني و بروني خانه، موجب احساس آرامش و كاهش تنش درخانواده مي شود.وي ادامه مي دهد: درگذشته خانه ها داراي حياط و باغچه بودند كه در آپارتمان هاي امروزي اين امكان از خانواده هاي شهرنشين گرفته شده است.
اميري درادامه با اشاره به نقش گل و گياه بر تصفيه هواي محيط مي گويد: نقش بسيار مهم آنها كاهش استرس و حفظ آرامش انسان است. پس لازم است درزندگي مدرن امروزي جايگزيني براي داشته هاي گذشته پيدا كرد؛ زيرا تاثيري كه يك گلدان بر آرامش انسان دارد، قابل مقايسه با هيچ كدام از تفريحات زندگي مدرن نيست.
ساعت 10 صبح است و خنكاي صبحگاهي جاي خود را به گرماي تابستاني داده است. خانم سالمندي كه سنگيني ساك پر از ميوه و سبزيجاتش باعث شده تا به كندي قدم بردارد هنگام عبور از كوچه اي درخيابان شريعتي از گلدان هاي پر از گل هاي شمعداني و حسن يوسف پشت پنجره يك مجتمع چشم برنمي دارد. او با لبخند و آرامش خاصي نظرش را درباره منظره اي كه با آن مواجه شده است اين گونه بيان مي دارد: اين گلدان هاي پر از گل براي چشمان خسته هر رهگذري جذاب و نشاط آور است و چشم انداز بسيار دلنشيني را براي عابران خسته به ارمغان مي آورند.
او ادامه مي دهد: متاسفانه آلودگي هواي تهران نه تنها بر جسم ما تاثير سوء گذشته است بلكه روانمان را نيز به نوعي درگير كرده است. از اينرو بهترين و ساده ترين راه براي رهايي از اين خمودگي و خستگي هاي جسماني آشتي با طبيعت حتي در فضاي كوچك منازلمان است.
روز ملي گل و گياه در تقويم ايراني
هريك از ما وقتي گياهي مي كاريم يا حتي وقتي درپارك نشسته و به فضاي سبز خيره مي شويم ناخودآگاه احساس شادي و آرامش و طراوت به ما دست مي دهد. مثبت انديش مي شويم و غم و اندوه از دلهايمان دور مي شود!
به گفته روان پزشكان افراد با نگاه كردن به گل و گياه و لذت بردن از طراوت، رنگ و عطر آنها مي توانند حالت روحي نامتعادل خود را تغيير داده و به حالت طبيعي بازگردند.
در واقع گل عاملي براي تعديل رفتار در طول شبانه روز بوده و هر بار نگاه كردن به گل و گياه عاملي براي ايجاد يك اتصال عصبي مثبت در مغز است.
تحقيقات نشان داده است افرادي كه در منزل يا محيط كارشان گل و گياه دارند، دو تا چهار برابر ديگران آرام، مهربان، شاد و باگذشت بوده و اين حس را با رفتار مثبت خود به ديگران نيز منتقل مي كنند.
روز 25 خرداد در تقويم ملي ايراني ها، روز گل و گياه نام گذاري شده تا شايد سرآغازي براي بهبود جايگاه گل و گياه در زندگي شهروندان باشد، شهرونداني كه توجيهات مختلفي را براي گل نخريدن بهانه مي كنند بي آنكه نگاهي به اثرات گل در زندگي شان داشته باشند.
در فرهنگ عامه بسياري از شهروندان، هزينه كردن براي گل و گياه، هزينه اي بيهوده است كه به همين سبب جايگزين هايي را براي گل نخريدن بهانه مي كنند.
برخي نيز بالابودن قيمت گل و گياه را عاملي براي گل نخريدن مي دانند و از اين رو، در بسياري از مناسبات، شيريني، شكلات، گل مصنوعي و انواع و اقسام كالاها را جايگزين گل براي هديه دادن مي كنند. اين مهم سبب شده است تا گل و گياه، جايگاهي در سبد خريد خانواده هاي ايراني نداشته باشد.
يك گلدان براي هر پنجره
محمدباقر قاليباف، شهردار تهران جزو اولين كساني بود كه ايده هر گلدان براي هر پنجره را مطرح كرد و در يكي از سخنراني هايش پيشنهاد كرد: بايد به گونه اي برنامه ريزي شود كه هر شهروند بتواند گلداني در پشت پنجره خود گذاشته و از آن نگهداري كند.
حالا تصور كنيد اگر دو ميليون واحد مسكوني درتهران پشت هر پنجره يك گلدان بگذارند چه تحول عظيمي در چهره خسته پايتخت بوجود خواهدآمد.
سخنان شهردار اگرچه در ابتدا انتزاعي و شعارگونه به نظر مي رسيد اما با پياده شدن طرح عرضه رايگان گل و گياه در 137 بوستان شهر تهران همزمان با روز ملي گل و گياه حاكي از خوش قولي و توجه شهردار به اين موضوع مهم است.
راه اندازي كلينيك هاي گل و گياه
اجرايي شدن ايده يك گلدان براي هر پنجره نياز به يك سري زيرساخت و فرهنگ سازي دارد از جمله اينكه بايد در هر محله اي كلينيك هاي گل و گياه كه در آن شيوه نگهداري گياهان مختلف را آموزش مي دهد راه اندازي شود.
همچنين عرضه گل و گياه رايگان يا ارزان قيمت نيز از نيازهاي اساسي براي اجرايي شدن اين طرح به حساب مي آيد.
اختصاص دادن شماره اي براي انجام مشاوره هاي تلفني، در زمينه نگهداري انواع گياهان نيز ضروري به نظر مي رسد.
حسين كلخوراني، معاون خدمات شهري شهرداري تهران نيز يكي از طراحان اهداي رايگان گل آپارتماني است.
او با اشاره به آلودگي هاي هوا، صوتي، ترافيك و فشارهاي روحي و رواني شهروندان توسعه فضاي سبز يكي از راههاي تامين بهداشت و آرامش رواني مي داند و مي گويد: بايد كاري كنيم كه در بوستان ها و كلينيك هاي گل و گياه، شهروندان با حداقل هزينه، گلدان هايي تهيه كرده و علاوه بر فضاي داخلي منازلشان كنار پنجره شان را نيز به زيبايي با گل بيارايند.
وي بر لزوم توسعه فضاهاي سبز عمودي نيز تاكيد مي كند و خواستار تامين امكاناتي مي شود كه براساس آن حتي پشت بام ها و بدنه ساختمان هاي شهر نيز به فضاي سبز آراسته شود.



 



يك طلاق در برابر 7 ازدواج

تعداد طلاق ثبت شده در سال 1388، 125 هزار و 747 مورد بوده است و نسبت طلاق به ازدواج در اين سال 125/14 درصد است به طوري كه مي توان گفت از هر 7 ازدواج يك ازدواج به طلاق انجاميده است، بررسي نمودار نسبت طلاق به ازدواج طي سه دهه گذشته نشان مي دهد كه اين نسبت طي سه دهه گذشته 28 درصد افزايش داشته است.
به گزارش خبرنگار زنان باشگاه خبري فارس »توانا«، جمعيت زنان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ايران يعني سال 1355، 16 ميليون و 352 هزار و 397 نفر بود كه اين رقم 5/48 درصد جمعيت كل كشور را شامل مي شده است اين در حالي است كه در سال 1389 جمعيت زنان كشور به 36 ميليون و 775 هزار و 277 نفر رسيده است كه اين رقم 49 درصد جمعيت كل كشور را شامل مي شود كه بر طبق اين آمارها، نسبت جنسي جمعيت طي اين سال ها كاهش يافته است و از نسبت 1/106 به
22/103 رسيده است به طوري كه در مقابل هر 22/103 مرد، 100 زن وجود دارد.
مقايسه هرم سني جمعيت زنان طي سه دهه اخير نشان مي دهد در سال هاي اخير از درصد جمعيت اطفال، كودكان و نوجوانان كاسته شده و به جمعيت جوانان، ميانسالان و بزرگسالان افزوده شده است. بطوري كه در حال حاضر 67/44 درصد زنان كشور در سنين 25 تا 64 سال و 36/25 درصد در سنين 15 تا 24 سال هستند و گروه هاي سني اطفال، كودكان و نوجوانان هر كدام 7 درصد جمعيت زنان را تشكيل مي دهند، بر اساس همين آمار 5 درصد جمعيت زنان نيز در سنين بزرگسالي و بيش از 65 سال قرار دارند.
هر چند كه جمعيت كشور هر ساله در حال افزايش است اما متوسط رشد جمعيت در حال كاهش است كه اين موضوع به علت سياست هاي اعمال شده براي برنامه هاي تنظيم خانواده طي سالهاي گذشته بوده است؛ به گونه اي كه متوسط رشد جمعيت در فاصله زماني 1385ـ 1375 براي زنان 6/1 و براي مردان 63/1 بوده كه اين رقم نسبت به دوره 1375 ـ 1365، به ترتيب 43/0 درصد براي زنان و 27/0 درصد براي مردان كاهش يافته است.
بر اساس آمار سال 1355، هر زن ايراني به طور ميانگين 3/6 فرزند در سنين باروري خود (سنين 15 تا 49 سالگي) به دنيا آورده است، اين رقم كه »نرخ باروري » كل براي يك زن ناميده مي شود در دهه نخست انقلاب اندكي افزايش پيدا كرد و در سال 1365 به 7 فرزند رسيد ولي در دو دهه بعد از انقلاب به طور قابل توجهي سير نزولي پيدا كرد به طوري كه در سال 1385 به 1/2 فرزند و در سال 1388 به 8/1 فرزند رسيد، بر اساس آمارها، نرخ باروري كل در كشور طي سي و سه سال گذشته 5/4 فرزند كاهش داشته است.
چنانچه روند كاهش نرخ باروري و كاهش نرخ رشد جمعيت در كشور با همين وضعيت ادامه يابد، در سال هاي آينده شاهد نرخ منفي رشد جمعيت و در سال هاي بعد از آن شاهد پيري جمعيت خواهيم بود چرا كه هم اكنون نيز با توجه به نرخ باروري 8/1 به ازاي دو نفر جمعيت پدر مادر، 8/1 نفر فرزند، جايگزين خواهد شد.
اگر چه نرخ باروري كل در مقايسه با نرخ فعلي رشد جمعيت در كشور قابل توجيه است، ولي ضروري است كنترل جمعيت به صورت مدبرانه و با نگاه دراز مدت به نحوي كنترل و هدايت شود كه گرايش فرهنگ عمومي جامعه به سمت دو شاخص معيوب پرهيز از ازدواج و پرهيز از فرزند پروري سوق پيدا نكند، به طوري كه در آينده شاهد پديده پيري جمعيت، رشد جمعيت مجردين و جمعيت زوجين بدون فرزند همچنين رشد بي رويه زنان خود سرپرست و مجرد در كشور نباشيم.
بررسي نمودار توزيع نسبي جمعيت زنان ده سال به بالا به تفكيك وضع زناشويي نشان مي دهد كه در سال 1385، 7/56 درصد زنان كشور داراي همسر، 46/6 درصد بي همسر بر اثر فوت (بيوه)، 86 درصد بي همسر بر اثر طلاق (مطلقه) و 42/35 درصد هرگز ازدواج نكرده (مجرد) بوده اند؛ ارزيابي تغييرات اين شاخص طي سالهاي 1355 تا 1385 بيانگر آن است كه درصد جمعيت زنان متأهل، طي دهه نخست انقلاب بالاترين رقم و به ميزان 5/58 درصد كل جمعيت زنان كشور بود.
اين نسبت به تدريج در دهه دوم كاهش پيدا كرده و در سال 1376 به پايين ترين حد خود يعني 8/51 درصد كل جمعيت زنان رسيد ، از آن تاريخ به بعد مجدداً اين نسبت سير افزايشي داشته است به طوري كه در سال 1385، 73/56 درصد كل جمعيت زنان متأهل بوده اند.
درصد جمعيت زنان هرگز ازدواج نكرده (مجرد) طي دهه نخست انقلاب كمترين رقم و به ميزان 32 درصد كل جمعيت زنان كشور بوده كه اين نسبت طي دهه دوم به تدريج افزايش پيدا كرده و در سال 1376 به بالاترين حد خود يعني 42 درصد رسيده است و از سال 1376 به بعد مجدداً اين نسبت سير كاهشي داشته است، به طوري كه در سال 1385، 4/35 درصد، جمعيت زنان، هرگز ازدواج نكرده يا مجرد بوده اند.
نگاهي اجمالي به آمار فوق نشان مي دهد كه بر اساس هرم سني جمعيت طي سه دهه گذشته همچنين بر اساس اوج تعداد مواليد در دهه نخست بعد از انقلاب كه امروزه در سنين ازدواج و باروري هستند همين طور بر اساس سياست هاي حمايت و تسهيل ازدواج و تشكل خانواده در سال هاي اخير، نرخ جمعيت متأهلان در حال افزايش است.
بر اساس آمار سازمان ثبت احوال كشور، تعداد ازدواج هاي ثبت شده در سال 1388، 890 هزار و 208 مورد بوده كه نسبت به سال ماقبل (1378) 97/0، كمتر از يك درصد افزايش داشته است. با توجه به اينكه بيش از پنجاه درصد از زنان در سال 1385 زير بيست و پنج سال قرار داشته اند، بررسي ميانگين سن ازدواج در اولين ازدواج، نشان مي دهد كه اين رقم در سال 1385 براي زنان 2/23 سال و براي مردان 2/26 سال برآورد شده است.
ارزيابي تغييرات اين شاخص طي سه دهه پس از انقلاب نشان مي دهد، در دهه نخست پس از پيروزي انقلاب، ميانگين سن ازدواج براي مردان كاهش و براي زنان تقريباً ثابت بوده و در دهه دوم براي مردان و زنان افزايش داشته است و از سال 1380 به بعد ميانگين سن ازدواج براي مردان تا حدودي ثابت و براي زنان كاهش پيدا كرده به طور خلاصه مي توان گفت ميانگين سن ازدواج طي سه دهه پس از انقلاب 5/3 سال براي زنان و 1/2 سال براي مردان افزايش داشته است.
بر اساس آمار سازمان ثبت احوال كشور، تعداد طلاق ثبت شده در سال 1388، 125 هزار و 747 مورد بوده است و نسبت طلاق به ازدواج در اين سال 125/14 درصد است به طوري كه مي توان گفت از هر 7 ازدواج يك ازدواج به طلاق انجاميده است و بيشترين ميزان طلاق نسبت به جمعيت كل كشور در استان تهران به وقوع پيوسته است؛ بررسي نمودار نسبت طلاق به ازدواج طي سه دهه گذشته، نشان مي دهد كه اين نسبت طي سه دهه گذشته 28 درصد افزايش داشته است.
طبق گزارش مركز اطلاعات و آمار شوراي فرهنگي ـ اجتماعي زنان، ارزيابي تغييرات اين شاخص طي اين سه دهه بيانگر آن است كه نسبت طلاق به ازدواج طي دو دهه نخست انقلاب به طور قابل توجهي كاهش پيدا كرده و در سال 1375 به كمترين حد خود يعني 89/7 درصد رسيده است ولي از آن تاريخ به بعد مجددآ سير افزايشي پيدا كرده است.
بر اساس آمار سرشماري سال 1385 تنها 6/0 درصد (كمتر از يك درصد) جمعيت بالاي 10 سال كشور در وضعيت طلاق به سر مي برند ولي از آنجا كه همين رقم طي سال هاي اخير سير افزايشي داشته و اينكه افزايش نرخ طلاق در شهرهاي بزرگ، به خصوص استان تهران چشمگير است، ضروري است نسل جوان از ازدواج هاي احساسي و غيرعقلاني پرهيز كنند و نسبت به قداست، پاسداري و استواري بنيان خانواده آموزش هاي لازم را ببينند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14