(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه اول تير  1389- شماره 19676

مصوبه اي كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را دور زد
امام، كاشف دانشگاه
نگاه استراتژيك به نشريات دانشجويي
گزارش تحليلي كيهان از وضعيت كنوني و آينده شناسي نشريات دانشجويي
رهيافتي عملياتي براي بهبود وضعيت نشريات دانشجويي



مصوبه اي كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را دور زد

طرح وقف اموال دانشگاه آزاد با عنوان «وقف اموال در اختيار موسسات غيردولتي غيرانتفاعي» در حالي در مورد تصويب مجلس شوراي اسلامي قرار گرفته است كه ابهامات فراواني در اين زمينه وجود دارد.
كمتر از يك ماه پس از آنكه شوراي عالي انقلاب فرهنگي اساسنامه جديد و اصلاح شده دانشگاه آزاد را ابلاغ كرد، علاوه بر واكنش هاي قابل پيش بيني از سوي هيئت موسس دانشگاه آزاد جهت استنكاف از اجراي اساسنامه جديد كه اساسنامه جديد را «غيرشرعي» توصيف كرد، ارائه و تصويب فوريت طرح اجازه «وقف اموال در اختيار موسسات غيردولتي و غيرانتفاعي» از سوي برخي نمايندگان زمينه اي براي دور زدن مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي ايجاد كرد.
علي عباسپور رييس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس و برادر همسر عبدالله جاسبي كه طرح اصلي اين طرح است، در صحن علني مجلس گفت: «ما به دنبال آن هستيم كه فتواي يك مرجع عالي قدر جامع الشرايط را به قانون تبديل كنيم. اين فقيه رهبري انقلاب است كه براساس نظر ايشان موسسات و مراكز آموزشي كه تصرف مالكانه دارند، مي توانند با وقف اموال در اختيار خود نفعي به جامعه برسانند و اين كار باقيات و صالحاتي براي موسسان آن باشد.» اما حميد رسايي در تذكر نسبت به مطالب مطرح شده از سوي عباسپور اعلام كرد: «آقاي عباسپور طي اين دور روز مطالبي را به نقل از رهبري بيان كردند و جا دارد كه به ايشان تذكر داده شود» رسايي با بيان اينكه در شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصريح شده بود كه رهبري در مورد وقف اموال دانشگاه آزاد اعلام نظر نكرده اند، ادامه داد: «معاون پارلماني دانشگاه آزاد نيز اعلام كرده آنچه كه گفته اند نظر شرعي رهبري بوده است.
اشاره حميد رسايي مربوط به دي ماه 88 و برهه اي است كه طي آن كريم زارع معاون پارلماني دانشگاه آزاد در اظهاراتي خلاف واقع، از اعلام رضايت رهبر انقلاب جهت وقف اموال دانشگاه آزاد سخن گفت اما اين موضوع به سرعت از سوي دفتر ايشان تكذيب شد.
چرا دانشگاه آزاد نمي تواند اموال خود را وقف كند؟
اصلي ترين علت مخالفين طرح وقف اموال دانشگاه آزاد، تاكيد بر دور زدن قانون با اجراي اين طرح است، چرا كه دانشگاه آزاد مالكيت خصوصي ندارد و متعلق به عموم مردم است، همچنين وقف اموال داراي مالكيت عمومي، يك تناقض آشكار و در عمل بي معناست.
در اين زمينه، محمد دهقان عضو هيئت رئيسه معتقد است: «كسي مي تواند طبق قانون مالي را وقف كند كه متعلق به او باشد. البته وقف، موضوعي شرعي است و بايد هدف مشروعي را از آن تعقيب كرد؛ اگر متوليان دانشگاه آزاد و هر موسسه ديگري بتواند اموال دانشگاه يا موسسه خود را در ملك شخصي خود قرار بدهد طبيعي است كه در اين صورت مي تواند آن را وقف كند اما ترديدي وجود ندارد كه اموال دانشگاه آزاد، اموالي عمومي است و تصرف مسئولان دانشگاه آزاد نسبت به اموال اين دانشگاه به نيابت از عموم انجام مي شود. از اين رو دانشگاه آزاد ملك شخصي آنان نيست. متاسفانه سنت بدي در مجلس طي سال هاي گذشته به وجود آمده كه برخي از دستگاه ها زماني كه از مراجع قانوني به اهداف موردنظر خود نمي رسند از فشار مجلس براي رسيدن به اهداف خود بهره مي برند.»
تسهيلات دانشگاه آزاد براي نمايندگان و انتظار خدمات متقابل
جاسبي در جمع مديران سازمان مركزي و روساي واحدهاي دانشگاه آزاد در چهل و پنجمين اجلاس شوراي مركزي دانشگاه آزاد- ارديبهشت 1381، هدف خود را از اعطاء تسهيلات به صاحب منصبان اينگونه توصيف مي كند: «اين همه به نمايندگان سرويس مي دهيم و متقابلا ما بايد از حمايت نمايندگان برخوردار باشيم و مستلزم اين است كه شما ارتباطتان را با نمايندگان بيشتر كنيد و به طور كلي در سطح استان، در سطح شهر ما بتوانيم با همه مسئولين از جمله نمايندگان ارتباط داشته باشيم تا كارهاي دانشگاه آزاد اسلامي را بتوانيم به خوبي پيش ببريم. اين طور نباشد كه جاده يك طرفه باشد و سرويس بدهيم اما از آن طرف ما چيزي نخواهيم.»
مخالفت دانشجويان با اقدام مجلس
دفتر تحكيم وحدت در واكنش به تصويب فوريت اين طرح با صدور بيانيه اي اعلام كرد: «اين سوال وجود دارد كه با چه مجوز شرعي، اموال عمومي را كه متعلق به عموم مردم است، وقف مي كنند؟ مغايرت مصوبه اخير مجلس درباره وقف دانشگاه آزاد با مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مبني بر افزايش نظارت بر دانشگاه آزاد جهت ارتقاء كيليت و ممانعت از تخلفات چه توجيهي دارد؟ آيا مي توان قانوني را كه ناقض قانوني ديگر باشد تصويب كرد؟
به نظر مي رسد در مصوبه پيشنهادي حداقل دقت حقوقي و كارشناسي كافي نيز صورت نگرفته است. ماده 57 قانون مدني مي گويد: «واقف بايد مالك مالي باشد كه وقف مي كند به علاوه داراي اهليتي باشد كه در معاملات معتبر است. اين پرسش مطرح است كه آيا هيئت محترم موسس دانشگاه «مالك» دانشگاه آزاد اسلامي است؟
جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه شيراز نيز اعلام كرد: «جاي سوال است طرحي كه مربوط به دانشگاه آزاد با آن سابقه مديريتي و زاويه اي كه مديران اين دانشگاه با انقلاب دارند از سوي نمايندگان مجلس به اين سرعت رسيدگي و تصويب مي شود. ما خواستار تجديدنظر نمايندگان مجلس در خصوص طرح يك فوريتي وقف اموال موسسات غيردولتي غيرانتفاعي هستيم.
منبع : rayanews.ir

 



امام، كاشف دانشگاه

محبوبه زارع
باد از شرقي ترين زاويه صبح، وزيدن گرفته بود. پشت كوه هاي مقاوم؛ در پس اختناق كركس ها؛ شاهيني طلوع كرد تا بيداري را بر شانه هاي استوارترين مسلمانان قرن چهاردهم، نازل كند.
او از بلندترين قله، به رصد فرداي قبيله نشست.
نشست و ديد كه پرتوهايي از خورشيد آزادگي، در قلمرو او گذار دارند. ديد كه كوله باري از جنس آموختن، بر دوش گرفته اند. ديد كه سقفي، ميزبان لحظه هاي آنان است. ديد كه نامشان دانشجوست و خانه شان دانشگاه؛ از اين رو به بلنداي اصوات آن سويي، رسا و صريح فرمود:«دانشگاه، مبدأ همه تحولات است».
اين گونه بود كه منشأ مقدرات و سرنوشت قبيله را دانشگاه يافت و آن را در رأس امور برشمرد.
¤ ¤
تقويم ها سال 1340 هجري شمسي را نشان مي دادند كه آن مرد آسمان بر دوش، رداي مبارزه علني با طاغوت را بر تن كرد. او در افق نگاه خود، طيفي را به شهود رسيده بود كه كمتر كسي بدان ره برده بود. روزي رو به گستره آن طيف، مقتدرانه فرمود: «بر شما جوانان روشنفكر است كه از پا ننشينيد تا خواب رفته ها را از اين خواب مرگ بار برانگيزانيد و با فاش كردن خيانت ها و جنايت هاي استعمارگران و پيروان بي فرهنگ آنها، غفلت زده ها را آگاه نماييد».
بدين ترتيب، او نخستين جام هاي پويايي را بر كوير عطشناك زمان نوشاند. درست در ميان ثانيه هايي كه دانشجو، عميق ترين فاصله ها را با بطن مردم داشت؛ درست وقتي كه دانشگاه در بيشترين دوري ها با دانش اسلامي به سر مي برد.
كلمات او، مسيحايي ترين روح را در كالبد زمان دميد و خواب نسيان را براي هميشه از چشمان دانشجو زدود.
¤ ¤
آن راهبر چراغ در دست كه فلسفه تكامل را خوب دريافته بود به وضوح مي ديد كه دانشجو در آن فضاي طاغوت زده و آن محيط پر از غربزدگي، به مكملي پر از انفاس اشراقي وحي، نيازمند است، مي خواست دو بال حوزه و دانشگاه را بر بدنه علم، استوار سازد تا سلسله پرواز به قله هاي تعالي را در آسمان زلال ايران بنا نهد.
او مي خواست دانشجو با طلبه گره بخورد تا هر دو، هم دل و هم سوي هم در تحولات، نقش محوري را بيافرينند؛ چرا كه صاحب آن چشمان بصير، خوب مي دانست كه سرمايه دشمن، ايجاد اختلاف، ميان حوزه و دانشگاه است.
او معتقد بود كه اگر دانشجو در دانشگاه، علم و ايمان را به موازات هم و با هم دنبال كند، مي تواند به عنوان يك قشر تحصيل كرده، محور روشنگري اجتماعي را به دست گيرد. در سايه همين منطق عميق بود كه پس از بهمن پيروزي، رو به آن دو فرمود: «حال فهميديد كه اگر چنان چه آخوند و دانشگاهي و ديگر قشرها با هم باشند، يك همچو كار بزرگي مي كنند».
¤ ¤
پير جوان انديش، در حالي بلوغ قريه را دنبال مي كرد كه معتقد بود: «ترقي مملكت، به دانشگاه است».
از اين رو، با آن كه پيشترها در سال 1343 رو به باغبانان درخت تفكر- اساتيد دانشگاه- فرموده بود: «بر اساتيد دانشگاه است كه جوانان را از آن چه زير پرده است، مطلع كنند».
باز هم تاكيد كرد: «ما اساتيد دانشگاهي را مي خواهيم كه آن اساتيد بتوانند مغزهاي جوانان ما را مستقل بار بياورند».
چرا كه آن منطق بي كران، نقش دانشگاه ها را در هر كشوري، ساختن انسان مي دانست.
وقتي خواست پدرانه چشمه هاي ادراك را به نسل دانشجو بنوشاند، مخاطبشان قرار داد و چنين نصيحت كرد: «درصدد باشيد كه از غربزدگي بيرون بياييد و گم شده خود را پيدا كنيد. شرق، فرهنگ اصيل خود را گم كرده است و شما كه مي خواهيد مستقل و آزاد باشيد، بايد مقاومت كنيد.»
نگران چيزي بود. با آن مقام عرفاني، خوفي در دل داشت. روزي رو به صميمت جوانان، پرده از غم پنهاني خويش برداشت و چنين افشا كرد: «چيزي كه ما را مي ترساند، وابستگي فرهنگي است. ما از دانشگاه استعماري مي ترسيم؛ ما از دانشگاهي مي ترسيم كه جوان هاي ما را آن طور تربيت كنند كه خدمت غرب بكنند؛ ما از دانشگاهي مي ترسيم كه آن طور جوان هاي ما را تربيت كنند كه خدمت به كمونيسم كنند».
¤¤
در شهر شايعه شده بود كه دانشجو را به سياست راهي نيست و حوزه او از اين مبحث جداست. بر آشفت و اين كناره گيري را چنين محكوم نمود: «در دانشگاه، بعضي از اشخاص رفته اند و گفته اند كه دخالت در انتخابات، دخالت در سياست است و اين، حق مجتهدين است. تا حالا مي گفتند كه مجتهدين در سياست نبايد دخالت كنند، اين منافي با حق مجتهدين است. آن جا شكست خورده اند؛ حالا عكسش را دارند مي گويند».
حتي پس از فصل پيروزي، دانشجو را مسئول صيانت از دستاوردهاي انقلاب خواند و تأكيد كرد كه براي آن كه بتوانند در قلب نهضت قرار داشته باشند و عامل حركت نهضت باشند، نبايد خود را از عموم مردم جدا كنند و همواره اعتماد مردم را در پشتوانه خود داشته باشند. صداي او هنوز در گوش دانشگاه طنين دارد: «اكنون اي جوانان عزيز و اي دانشجويان امروز و فرداهاي امت و اسلام! استقلال و آزادي به شما عزيزان سپرده شده و مسئوليت بزرگي به عهده همه گذاشته شده است. همه ملت و خصوصاً دانشجويان مسلمان كه رهبران آينده هستند، مسئول نگهباني از اين امانت بزرگ الهي مي باشند».
¤¤
رايحه سيب در نفس هاي پير قبيله، جريان داشت. اين عجيب نيست؛ اگر بداني كه او از سلاله مادرترين زن خلقت، فاطمه اطهر سلام الله عليها بود؛ اگر بداني كه نفس هايش را به مادر اقتدا كرده بود. آن سيدروحاني، آن پدرترين مرد ايران، با احياي ظرفيت دانشگاه و الحاق آن به بدنه ملت، جاده هاي كشور را به سوي انقلاب موعود، گسترد؛ همان موعود منتظري كه با ندبه ترين لهجه فرموده است: «من مادرم فاطمه را الگوي خود قرار داده ام» و آن روز كه پدر، پلك بر هم مي نهاد و تبسم خشنودي مادر را به تجسم مي نشست، خوب مي ديد كه راه درازي در پيش است تا دانشگاه، به حقيقت جاودانش اتصال يابد.
اينك پس از سال ها، هنوز هم همان امتداد كلماتش و اضطراب پدرانه اش در جان دقايق جريان دارد. بر سر در هر دانشگاه كه بنگري، امتداد مژگان ملتهب او را درمي يابي و اين نگاه، وزني به سنگيني رسالت دانشجو در برابر امامي دارد كه گنجينه دانشگاه را در روزگار تباهي انسان، كشف كرد و آن را به جهان عرضه داشت. يادش جاودان و دعايش در رستگاري و تكامل دانشگاه، مستجاب باد!

 



نگاه استراتژيك به نشريات دانشجويي

علي البرزي
هر ازچند گاهي انتشار مطالب توهين آميز نسبت به شعائر و مذاهب اسلامي اجتماعي و فرهنگي در تعدادي از نشريات دانشجويي باعث انتقاد و اعتراض مردم، مراجع تقليد و مسئولان نظام مي شود. هر از چند گاهي انتشار مطالب توهين آميز نسبت به شعائر و مذاهب اسلامي و يا مطالبي در راستاي تخريب ارزش هاي ديني، اجتماعي و فرهنگي در تعدادي از نشريات دانشجويي باعث انتقاد و اعتراض مردم، مراجع تقليد و مسئولان نظام مي شود.
در آخرين اين اهانت ها، نشريه دانشجويي پرديس قم دانشگاه تهران به پره اي از ارزش هاي اسلامي اهانت كرده است.
اهانت اين نشريه دانشجويي، اين بار انتقاد شديد چند تن از آيات عظام از جمله مكارم شيرازي و جعفر سبحاني را در پـي داشته و علاوه بر اين تعدادي از تشكل هاي دانشجويي پرديس قم دانشگاه تهران از اين نشريه دانشجويي موهن اعلام شكايت كرده اند.
نشريات دانشجويي؛ اطلاع رساني يا اهانت پراكني؟!
نشريات دانشجويي به لحاظ ارتقاي سطح كيفي و استقبال دانشجويان در محيط هاي آموزشي در چند سال گذشته به محوري ترين مرجع اطلاع رساني داخلي در دانشگاه ها و مراكز علمي و آموزشي تبديل شده است.
گسترش چاپ و انتشار اينگونه از نشريات كه توسط دانشجويان در واحدهاي مختلف دانشگاهي تهيه مي شود به رغم اثرات مثبت در روند اطلاع رساني و آشنايي دانشجويان با حرفه روزنامه نگاري، متاسفانه به علت آسيب پذيري فراوانش در برابر انواع سوء استفاده هاي منحرفانه و مجرمانه قرار مي گيرد كه اين موضوع در چند سال گذشته دغدغه هاي جدي مسئولان دانشگاهي كشور را در پي داشته است. خطر اين انحرافات به اندازه اي است كه به سادگي نمي توان از اين نوع سوءاستفاده ها و تهديدها چشم پوشي كرد.
در چند سال گذشته هجمه تبليغاتي جوامع ديگر متوجه اينگونه نشريات شده است و ديدگاه هاي فمينيستي با توسل به علوم انساني غرب به نوعي در لابه لاي اين نشريات رسوخ كرده است. از آنجا كه تهديدات دشمنان نظام جمهوري اسلامي با نااميدي از كسب نتيجه از اقدامات سخت افزاري ماهيت نرم افزاري پيدا كرده است، هوشياري دانشجويان در برابر تهديدات نرم هم اهميتي دو چندان يافته است.
نقش نشريات دانشگاهي در تقابل جوامع مخالف اسلام با جامعه اسلامي
بايد توجه داشت كه جامعه ايران به عنوان نماد اسلام شناخته مي شود و از اين رو جوامع سرمايه داري و مخالف اسلام انواع و اقسام تكنيك ها را براي مخدوش كردن هنجارها و ارزش هاي ديني و اجتماعي در ايران به كار گرفته و مي گيرند. آنها به خوبي مي دانند كه محيط هاي تجمع جوانان به خصوص دانشگاه ها مراكز مناسبي براي اين اهداف و جهت دهي به ذهن و افكار جوانان است. از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي دانشجويان دوشادوش مردم و دولت ها در همه عرصه ها حضور داشته اند.
در مقطع كنوني، هوشياري و شناخت اهداف جبهه جنگ نرم توسط دانشجويان و حراست از دست آوردهاي جامعه اسلامي ايران از جمله وظايف اصلي دانشجويان است. به بيان ديگر نشريات دانشجويي امروزه به عنوان خط مقدم جنگ نرم به حساب مي آيند كه توجه به تهديدات و موشكافي فرصت هاي اينگونه نشريات ضروري و غيرقابل اجتناب است.
از سوي ديگر رسانه هاي گروهي به ويژه رسانه هايي كه با محوريت دانشجو و دانشگاه مشغول به فعاليت هستند به لحاظ تاثير گسترده و عميق كه در شكل دادن به رفتارهاي دانشجويان دارند مي توانند با ارزش آفريني به مسئوليت اجتماعي و سياسي، اين قشر از جامعه را به درك، پذيرش و ايفاي نقش هاي شخصي و اجتماعي و شناخت بيشتر از كارآيي و فرصت هاي نشريات دانشجويي راغب كرده و زمينه را براي مقابله همه جانبه با هرگونه تهديد فراهم كنند.

 



گزارش تحليلي كيهان از وضعيت كنوني و آينده شناسي نشريات دانشجويي
رهيافتي عملياتي براي بهبود وضعيت نشريات دانشجويي

محمد عبدالهي
پس از تأسيس دانشگاه در سده هاي ميانه و عبور از قرن نوزدهم و ويژگي هاي خاص اين قرن مي توان اذغان داشت كه در عصر حاضر دانشگاه در مركز جامعه قرار گرفته و محور اصلي حركت آن محسوب مي شود. اكنون دانشگاه مهمترين نهاد در فرآيند خلق و نشر دانش است. اين نهاد نه تنها جايگاه بسياري از علوم پايه است، بلكه مركزي است براي چرخش نظام پيچيده نشريات، كتاب ها و پايگاه هاي اطلاع رساني، توجه بيش از پيش به فرهنگ مكتوب و پيشرفت آن در ساليان اخير باعث شد تا نشريات دانشگاهي از اهميت ويژه اي در اين مقوله برخوردار شوند و حتي مي توان آن ها را از پيش قراولان اين پيشرفت به شمار آورد. دانشگاه هاي سراسر كشور در چند سال اخير شاهد پديده اي بوده اند كه به گواهي تاريخ 60 ساله جنبش دانشجويي ايران در هيچ دوره اي نمي توان مشابه آن را بدين شكل يافت. گسترش سريع و چشمگير اين مطبوعات كه به لحاظ كيفيت محتوايي و ظاهري طيف وسيعي را شامل مي شوند، نشان دهنده وجود نوعي عزم همگاني است كه توجه بيشتر دانشجويان را به خود معطوف داشته است به نحوي كه مي توان ادعا كرد كمتر عرصه ديگري در دانشگاه پذيراي اين حجم دانشجو با چنين تنوعي است، هر چند با رشد سريع نشريات، مؤلفه هاي مهمي نظير قانونمندي، رعايت چارچوب هاي بنيادين نظام اسلامي، غناي محتوايي و كيفيت بصري در برخي نشريات از ياد رفته است. با تدوين آيين نامه نشريات دانشگاهي و ايجاد چارچوب مدون از آبان ماه 1378 شاهد رشد كمي و كيفي نشريات دانشجويي بوده ايم. متناسب با رشد كمي نشريات دانشجويي وجود برنامه ريزي دقيق جهت افزايش عمق فاجعه محتوايي نشريات، اشاعه گفتمان اسلامي و انقلابي، هدايت گري صحيح قشري دانشجو، اشاعه فرهنگ قانون مندي، بيگانه ستيزي، مقابله با شبهات مطروحه عليه دين و... از جمله ضروري ترين اموريست كه بايستي مورد مداقه مسئولين امر قرار گيرد.
نگاه مقام معظم رهبري به نشريات دانشجويي
ديدارهايي كه در سال هاي گذشته از سوي مقام معظم رهبري با دانشجويان برگزار شده است حاوي اشاراتي از سوي ايشان در خصوص نشريات دانشجويي بوده است، خلاصه ديدگاه رهبري در خصوص نشريات دانشجويي بدين ترتيب است:
اصل وجود نشريات، خيلي خوب است
«اولاً نفس اين نشريات دانشجويي، خيلي خوب است. ممكن است بعضاً كيفيت ها خيلي بالا نباشد، چراكه تعدادي از اين نشريات را كه ديدم، بعضاً پيدا است كه شروع يك كار است، ليكن اينكه جوان ها در دانشگاه، از دوره دانشجويي با نوشتن، فكر كردن و فكر دادن و اينها آشنا باشند، پديده خيلي خوبي است، البته براي خود شما و براي فضاي دانشگاه هم خوب است.
بنابراين اصل وجود نشريات دانشجويي و افزايش آنها را تا هر مقداري كه ممكن و مناسب باشد. تأييد مي كنم، خيلي خوب است.
محتواي نشريات از اصل آن ها مهم تر است
اما درمورد محتوا، دو نوع محتوا را مي شود در اين مجموعه هاي دانشجويي فرض كرد، يكي اينكه مطالبي كه در ذهن نويسندگان آن نشريه، يا اداره كنندگان آن وجود دارد، چه مطالب علمي، چه مطالب فرهنگي، ادبي، ديني و چه مسائل هنري، بالاخره آنها چيزهايي مي نويسند و پخش مي شود. طبعاً در اين نوع مطالب، محدوديتي وجود ندارد. نوع ديگري از مطالب كه ممكن است براي نشريات شما فرض كنيم، مطالب موردنياز ويژه محيط دانشجويي است.
نوع اول از مطالب، مخصوص نشريات شما نيست. در هر نشريه ديگري هم هست- در كشور، نشريات علمي، سياسي، فرهنگي و ديني هست و از قبيل همين مقالاتي كه شما اينجا چاپ مي كنيد، آنها هم چاپ مي كنند، بنابراين اختصاص به شما ندارد.
ليكن نوع دوم، قاعدتاً موضوعاتي هستند كه بايد شما بيشتر به آنها بپردازيد، يعني شما كه در داخل محيط دانشگاه هستيد، اين محيط را بيش از همه لمس مي كنيد.
به دانشجويان كمك فكري بدهيد
شما نيازهاي فكري دانشجويان ، كمبودهايي كه دارند و كارهايي كه حول و حوش دانشگاه انجام مي گيرد را حس مي كنيد. ممكن است شما به عنوان مسئول اين نشريه احساس تكليفي بكنيد. بدانيد مطالبي را كه در اين زمينه مي نويسيد، اينها مطالب ويژه دانشگاه و دانشجو خواهد بود. فرض كنيد نكته اي در باب يك وزارتخانه يا مسائل فرهنگي جامعه و يا مسائل دانشگاه داريد، مي خواهيد آنها را بنويسيد، رهنمودي به دانشجو داريد. اين نوع دوم به نظر من خيلي مهم است، چون محيط دانشگاه محيطي است كه هميشه نياز به كمك فكري در آن هست.
طبيعت دانشگاه، يك طبيعت جوان است و محيطي كه در آن جوان هست از خصوصياتش اين است كه هميشه احتياج به كمك فكري دارد. نه اينكه پيرها كمك فكري نمي خواهند، چرا، همه انسان ها كمك فكري مي خواهند حتي ممكن است ابتكار و شادابي فكر جوان ها هم بيشتر باشد، ليكن محيط جامعه، نياز به كمك فكري از اطراف دارد، نه فقط از پيرها، از خود جوان ها كه تبادل فكري داشته باشند و مسائل را بينديشند، چون خاصيت جواني اقدام و تحرك است.»
نكاتي در باب آسيب شناسي نشريات دانشجويي
اتخاذ هر گونه راهبرد يا تاكتيكي در جهت اصلاح وضعيت موجود نشريات دانشجويي پيش زمينه اي ضروري دارد كه همانا شناسايي دقيق چالش ها، نقاط ضعف و مشكلات بنيادين و سطحي اين حوزه است. از اين رو در اين گزارش به نكاتي چند در اين باره اشاره مي گردد:
1- بررسي رشد كمي نشريات دانشجويي طي چند سال اخير نشان از اين واقعيت دارد كه نشرياتي كه زمينه انتشار و محتواي آنها را مسايل فرهنگي، سياسي و اجتماعي تشكيل مي دهد به شدت رو به افزايش نهاده است. از سويي رشد تخلفات قانوني و حقوقي در اين نشريات نيز به همين تناسب زياد شده است. در حال تعدادي از نشريات دانشجويي با مضامين تند سياسي و ادبياتي نه چندان اسلامي و انقلابي و در برخي موارد با قلم مخالفان نظام اسلامي توليد مي گردند و البته نشريات مذهبي، انقلابي و ارزشمند بسياري نيز در دانشگاه ها توليد مي شوند.
عمده موضوعات مطرح شده در نشريات غيرانقلابي در طول يك دهه اخير حول محورهاي ذيل بوده است:
الف- نگاه التقاطي به دين و معارف آن كه مفاهيمي نظير، تاريخ مند بودن احكام اسلامي، منافي بودن برخي از احكام اسلامي با حقوق بشر، تقدم آزادي بر دين، نفي يا تضعيف ارزش حجاب اسلامي، لزوم آزادي عقيده و بيان مطلق و منهاي احكام دين، بي اهميت بودن شريعت و احكام ظاهري دين، حاكميت هرمنوتيك و تعدد قرائت ها بر فهم از دين، لزوم ارائه فهم عصري و منطبق بر مدرنيته از اسلام، ترويج پلوراليسم ديني و حقانيت همه اديان (الهي يا بشري)، بي ارتباط بودن دين به فرهنگ، سياست و اجتماع و محدود دانستن آن به قلمرو شخصي و خصوصي و عبادي افراد و لزوم ايجاد پروتستانسياليسم در اسلام.
ب- تضعيف جمهوري اسلامي؛ كه مفاهيمي نظير: تفكيك دين از سياست و نفي حكومت ديني، استفاده ابزاري از دين، نفي ولايت فقيه، توتاليتر خواندن نظام حاكم، اعلام انسداد سياسي و اصلاح ناپذيري نظام از درون، فاسد معرفي كردن مسئولين نظام و...
ج- تهاجم گسترده به دولت و رئيس جمهور در قالب مقالات متعدد و كاريكاتورهاي تمسخرآميز.
د- اعتراض به سياست هاي فرهنگي وزارت علوم.
هـ- برجسته سازي شخصيت ها و گروه هاي اپوزيسيون و منتقد نظام اسلامي.
و- اشاعه گفتمان فمنيستي.
ز- ملي گرايي و ستايش ايران پيش از اسلام.
ح- ترويج ماركسيسم.
ط- نشر احساسات قوم گرايانه.
2- دايره سياست زدگي حاكم بر نشريات دانشجويي در برخي از دانشگاه ها حتي به نشريات علمي و تخصصي نيز سرايت نموده است به شكلي كه با ضعف گسترده توليدات اينگونه نشريات مواجه هستيم (كمي و كيفي). از سويي اقبال مخاطبان نشريات علمي و تخصصي نيز در اثر فضاي نامطلوب ساخته شده از سوي ديگر نشريات بسيار كمتر شده است. ادامه اين روند قطعاً به روحيه پژوهش گري و تئوري پردازي علمي دانشجويان لطمه وارد خواهدكرد.
3- عرصه نشريات دانشجويي يكي از عرصه هاي حساس فعاليت هاي دانشجويي است كه كمتر مورد حمايت و هدايت اصولي قرار گرفته است و بيشتر حمايت ها رنگ و بوي سخت افزاري و تأمين ملزومات فني را داشته است. در واقع فقدان برنامه اي جامع براي حمايت نرم افزاري و محتوايي نيز امكان رشد نشريات دانشجويي و در مجموع وجود يك شبكه نظارتي در اين خصوص كاملاً مشهود است.
4- در بحث اهرم نظارتي بر نشريات دانشجويي با وجود تدوين آيين نامه مربوطه، اين نظارت در دانشگاه به صورت صوري وجود دارد. به بيان واضح تر قانون ناظر بر نشريات دانشجويي بالنسبه جامع است اما اهرم اجرايي و نظارتي آن تاكنون كنترلي دقيق را ارائه ننموده است.
5- وجود اين توقع كه نشريات دانشجويي به صورتي متمركز و در قالب هاي از پيش طراحي شده حركت كنند، علاوه بر نقص برخي حقوق دانشجويي عاملي براي ايستايي حركت هاي خودجوش دانشجويي و زمينه اي براي اعتراضات دانشجويي خواهد بود. البته حركت نشريات در چارچوب قوانين، از اصول اساسي اين فعاليت دانشجويي است، كه بايستي اهميت آنرا با زباني منطقي و مستدل به دانشجويان تفهيم نمود.
6- وجود منبعي حمايتي (از حيث مادي و معنوي) از سوي دانشگاه نبايد اين احساس را در اصحاب نشريات دانشجويي بوجود آورد كه هر جا بحث از حمايت است به دنبال آن دخالت هم شروع مي شود و همچنين امر عدم دخالت بدين معنا ارزيابي نشود كه هر نشريه دانشجويي به صرف اينكه چنين عنواني دارد به هر مسير كه تمايل دارد مي تواند برود. از اين منظر نشريات دانشجويي بيشتر به جامع نگري و واقع بيني محتاج هستند.
7- درحال حاضر نشريات دانشجويي در زمينه فعاليت حرفه اي ضعف هاي بسياري دارند كه اين نشريات را در جايگاه واقعيشان با مشكل روبرو مي سازد. بسياري از مطالب اين نشريات ارتباط مناسبي با مخاطبان خاص خود برقرار نمي كند، علاوه بر اينكه از جهت ظاهري و صفحه آرايي نيز مشكلات بسيار زيادي درا ين نشريات وجود دارد.
8- رشد سريع نشريات دانشجويي طي چند سال اخير، اگرچه اميدها و انتظارات بسياري را بوجود آورده است، اما عدم وجود برنامه ريزي دقيق كه با نظارت عميق توأم گردد مي تواند در آينده مشكلات و موانع بسيار زيادي را براي اين حركت روبه رشد بوجود آورد.
9- از جمله مواردي كه موضوع اصلي تخلفات بسياري از نشريات دانشجويي است و كمتر به آن نظارت مي شود موضوع زمينه انتشار نشريه است كه در فرم درخواست مجوز نشريه از سوي مدير مسئول تعيين شده است. اما اغلب نشريات از موضوعات از قبل تعيين شده خروج كرده و به موضوعات ديگري مي پردازند و اين تخلف قانوني غالباً ناديده انگاشته مي گردد.
10- تبيين و شفاف سازي مرز ميان آزادي بيان و لزوم قانونمندي امري است كه در سياستگذاري هاي فرهنگي در قبال نشريات دانشجويي تا حد زيادي به فراموشي سپرده شده است. تبديل شدن نقد و انتقاد به امري تشريفاتي و ترس از آزادي بيان براي طرح شبهات و سؤالات، آفتي است كه «مرز ميان عملكرد قانوني» و «وسواس در نگاه به قانون» خاستگاه آنست.
از آنجا كه رمز ماندگاري و رستگاري انسان در عرصه هستي منوط به تغيير و تحول و تلاش و پويايي، خلاقيت و انديشه ورزي و انتقادي سالم، آزادي بيان و گفتگوي آزاد، توليد علم و انديشه ديني و در نتيجه تمدن سازي و جامعه پردازي بسيار مشكل خواهد بود، لذا نبايد از آزادي ترسيد و از مناظره نبايستي گريخت. از سويي نبايستي نقد و انتقاد را به امري تشريفاتي بدل كرد و به جاي مناظره نيز نبايد به جدال گرفتار شد و آزادي را به دام هتاكي و مسئوليت گريزي كشاند.
11- گسترش سريع تعداد عناوين نشريات دانشجويي و سهولت در دريافت مجوز، مشكلاتي را بشرح ذيل به وجود آورده است:
الف) به نظر بسياري از كارشناسان رشد بي رويه و ضعف محتواي برخي نشريات دانشجويي كه براثر گسترش سريع تعداد عناوين نشريات دانشجويي ايجاد شده، مهمترين چالشي است كه در آينده گريبان گير آن ها خواهد شد.
رشد و گسترش سريع اينگونه نشريات موجب شده تا فرصت كافي براي تربيت نيروهاي ماهر به منظور فعاليت در نشريات دانشجويي فراهم نشود، چراكه راه انتقال تجربيات از دست اندركاران اينگونه نشريات براي نيروهاي جديد بسته مي شود. زماني كه دانشجو مي تواند به آساني مجوز انتشار نشريه بگيرد، ديگر امكان فعاليت در نشريات قديمي تر و تحت نظر كساني كه مدت بيشتري از وي در كار نشريات بوده يا مديريت آنرا برعهده داشته اند، اندك است. چرا كه او مستقيما و بدون هيچ گونه تجربه عملي مي تواند اقدام به انتشار نشريه بنمايد، در چنين شرايطي محتواي نشريات به شدت ضعيف خواهد شد زيرا حتي يك دانشجوي ترم اولي كه ممكن است در حال گذراندن دروس پيش نياز خود باشد و آگاهي چنداني از محيط دانشگاه ندارد، مي تواند اقدام به انتشار نشريه تخصصي يا عمومي بنمايد و ناگفته پيداست كه محتواي نشريه چگونه خواهد بود.
ب) «انشعاب مكرر كار در نشريه» از ديگر عواملي است كه بر اثر سهولت صدور مجوز و گسترش سريع عناوين نشريات بوجود مي آيد. در حال حاضر با وجود تفكري مبني بر گسترش اين نشريات، هر دانشجو به راحتي مي تواند مجوز انتشار بگيرد. بنابراين كادر نشريات قديمي نيز به سرعت دچار تقسيم و انشعاب شده و هر كدام مي خواهند تا خود مدير مسئولي يا سردبيري نشريه اي را برعهده بگيرند تا از آن طريق به بيان افكار خويش بپردازند. در حالي كه بسياري از اين نشريات حتي قبل از انشعاب و با وجود كادر قبلي نيز محتواي مناسبي نداشته اند.
اين انشعاب باعث مي شود تا نشريات به شدت از نظر تأمين محتوا در مضيقه باشند و سنگيني اين كار تنها برعهده يك يا چند نفر باشد كه بالطبع با وجود برنامه ها و تكاليف تحصيلي فراواني كه دانشجويان با آنها روبرو هستند اختصاص فرصت كافي براي تهيه مطالب نشريه ممكن نيست. بنابراين نشريات مجبور به انتشار ضعيفي خواهند بود.
ج) از ديگر عواملي كه باعث ضعف محتوايي نشريات مي گردد. تكرار و اقتباس است كه اين مسئله نيز به دليل رشد سريع نشريات پديد مي آيد. حقيقت آن است كه علي رغم گسترش سريع تعداد نشريات دانشجويي، تعداد دانشجويان فعال دانشگاه به خصوص در زمينه نشريات دانشجويي تغيير چنداني نخواهد يافت. بنابراين نشريات مختلف مجبور هستند تا از مطالب تعدادي افراد مشخص به طور مكرر استفاده نمايند.
از آنجا كه طرز تفكر، نگرش و موضوعات مورد علاقه اين افراد نسبتا يكسان است، مندرجات آن ها در نشريات مختلف نيز همگي حالتي تكراري مي يابند، درحالي كه هدف از رشد و تكثير، گوناگوني مطالب است و بدون وجود اين گوناگوني، نشريات مختلف ضرورت وجودي نخواهند داشت. علاوه بر آن اخبار و رخدادهاي يك دانشكده يا دانشگاه اندك است. بنابراين نشريات مختلف يك دانشكده يا دانشگاه همگي منبع خبري و خبر يكساني خواهند داشت كه به انعكاس آن اقدام مي نمايند و حاصل نيز تكرار مكررات، در نتيجه عدم جذابيت محتوايي آنها خواهد بود.
د) اقتباس مشكل ديگري است كه بر اثر افزايش سريع تعداد عناوين نشريات پديد مي آيد. رشد و صدور پي درپي مجوز باعث مي گردد تا زمان كافي براي تربيت تحريريه اي قوي و متشكل به وجود نيايد. در نتيجه اين نشريات به دليل كمبود مطالب مجبور به اقتباس از مجلات و كتب مختلف باشند و اين خود با اصل اوليه نشريات يعني ايجاد زمينه براي رشد، شكوفايي، خلاقيت و استعدادهاي نهفته دانشجويان منافات دارد.
12-رويكرد سياسي نشريات دانشجويي در چند سال اخير با افراط و تفريط مواجه بوده است. نشريات دانشجويي گاهي آنچنان سياسي شده اند كه گوي سبقت از احزاب و جناح ها ربوده اند و از اين جهت به نوعي تريبون براي جريان هاي خارج دانشگاهي تبديل گرديده و به همان اندازه پايگاه دانشجويي خود را ازدست داده اند. نهايتاً همانطور كه مشهود است اين نوع افراطي ازسياست ورزي آفاتي چون سياست زدگي، اتخاذ رويكردهاي راديكاليستي، جداشده از سير عقلانيت، اتخاذ رويكردهاي تخريبي، زيرپا نهادن اخلاق فعاليت حرفه اي مطبوعاتي و... به دنبال داشته است.
13-ترديدي نيست كه در دانشگاه هاي ما ذائقه هاي فرهنگي متفاوتي وجود دارد و از سوي ديگر متأسفانه تلاش احزاب، جريان ها و جناح هاي سياسي براي يارگيري و تبديل دانشگاه ها به باشگاه هاي سياسي نيز مقوله اي غيرقابل انكار و البته تهديدي جديد محسوب مي شود.
طبيعي است كه همه ميدان هاي حضور دانشجويان مورد طمع و خواست احزاب، گروه ها و جريان هاي سياسي باشد. البته در اين ميان تلاش عناصر فرهنگي مشكوك و آلوده نيز نگران كننده و قابل توجه است چراكه آنان نيز حضور در نشريات دانشجويي را دنبال كرده و در پي استفاده از اين فرصت مي باشند.
14-نشريات دانشجويي به دليل عدم وجود نهادهاي پژوهشي نتوانسته اند جايگاه مناسبي ازجهت تحقيقاتي كسب نمايند. مجلات دانشجويي كه عمدتاً گرايش علمي دارند مي بايستي تقويت و پشتيباني پژوهشي شوند و آخرين دستاوردها و تحقيقات دانشجويي دراختيار آنها قرار بگيرد و اين درحاليست كه نهادهاي پژوهشي به شدت از كمبود توليدات علمي رنج مي برند، به اين دليل نمي توانند كمك چنداني به تقويت نشريات دانشجويي بنمايند.
از عوامل مؤثر بر روند رشد نشريات دانشجويي، ميزان آشنايي و تجربه افراد شاغل در آن رسانه در زمينه انتشار نشريه مي باشد. مي توان گفت در نشريات دانشجويي كه در بهترين حالت حداقل بيش از نيمي از افراد تحريريه هيچ گونه تجربه اي در اين زمينه نداشته اند و اين مسئله بدون ترديد در كيفيت و محتواي مطالب نشريات تأثير منفي مي گذارد.
15-جدا از خط بندي هاي سياسي، گرون بندي ها، برخوردهاي جناحي و... همچنين با لحاظ ضرورت عمل به قانون و رعايت حدود، درخصوص فعاليت نشريات دانشجويي آنچه كه عمدتاً برخي از مديريت هاي دانشگاهي را در شرايط كنوني با نشريات درگير مي كند، عدم آگاهي آنها به اهميت و رسالت مطبوعات محلي و نشريات دانشجويي است و اين درحاليست كه نشريات دانشجويي كه محدوده اي كوچك يك دانشگاه را زيرپوشش مي گيرند، در زمينه اطلاع رساني و انعكاس رويدادها و حوادث محيط اطراف خود، انعكاس واقعيت هاي نهفته محيط دانشگاه، تخليه بخشي از پتانسيل اعتراضي دانشجويان، نقد سالم و تضارب آرا و ايجاد محيط پويا و فعال دانشگاهي نقش بي بديلي را دارند و هيچ وسيله ديگري نمي تواند جاي خالي آنها را پر كند.
اين ضعف سبب مي شود به نشريات دانشجويي به مثابه يك عضو طفيلي نگريسته شود و در نتيجه بخش وسيعي از ذوق و مطالبات بدنه فعال و تأثيرگذار دانشجويي با مديريت دانشگاه زاويه اي جدي پيدا نمايد.
شايسته اين است كه نوع نگرش مديران دانشگاه به نشريات دانشجويي، اصحاب نشريات و عموم مخاطبين و طرفداران ايشان تغيير كرده و با نگاهي اصلاحي و نه صرفا تهاجمي و تخريبي به ترميم عملكرد ايشان پرداخته شود.
16- از جمله دغدغه هاي اساسي درخصوص نشريات دانشجويي دانشگاه، رشد هنر مبتذل و پيشرفت فرهنگ و ادبيات بي بند و باري در برخي از نشريات دانشجويي است. طرح عناصر فاسد و چهره هايي كه عمر خويش را در نشر ابتذال گذرانده اند در عرصه نشريات دانشجويي مقبول نيست. اين اتفاق در سايه فاصله گرفتن برخي از نشريات از باورهاي ديني و ارزش هاي اعتقادي در حال رخ دادن است و اين قضيه اگر درمان نگردد در آينده به معضلات اساسي تري تبديل خواهد شد.
17- ضرورت نگاه جامع، اصولي و از روي سعه صدر به انتقادگري ها، پرسش گري و حتي بعضا طرح شك هاي دانشجويان موضوعي است كه بايستي مديران دانشگاه و مسئولين تصميم گير بعنوان سيره عملي به آن بپردازند.
چرا كه مرور برخي از مقالات و اظهارنظرهاي دانشجويان در نشريات دانشجويي نشان گر آنست كه اين موارد از سر جهل و يا شك بوده است و چنان چه به دليل عدم بصيرت يا فقدان سعه صدر لازم با همه اين موارد پاسخي حذفي و سلبي داده شود قطعا از لحاظ شرعي و عقلي امر ممدوحي صورت نپذيرفته است. استاد شهيد مطهري در اين باره مي فرمايند:
«ما دو نوع شك داريم... نوع ديگر از شك مقتضاي طبيعت كاوشگر و بحاث و فحاص بشر است كه مي خواهد از همه چيز مطلع شود. اين نوع از شك، مقدمه يقين و كمال است و ترجيح دارد به جزم بعضي از جزميون... شك آنگاه كمال است كه شك تنبل ها نباشد. يعني شك، تشنگي و عطش و اعلام احتياج طبيعت است به غذاي روحي... و شك از آن جهت كه مقدمه طلب و جستجوي علمي است و مقدمه حركت به سوي يقين، مقدس است، نوعي احساس عطش است، البته كمال و مقدس است» (ويژه نامه شريعت مطهر ضميمه روزنامه جام جم 12/2/1381)

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14