(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


يكشنبه 13 تير 1389- شماره 19685

شكست «الحره» آمريكا در مقابل شبكه هاي ايران
واكنش مسلمانان مصر به ابتذال در سينماي اين كشور
بازيگر مصري با الگو گرفتن اززنان ايراني محجبه شد
ساخت فيلم اخلاقي توسط شيخ طادي
كنداكتور جديد راديو ايران ...از احياي برنامه هاي قديمي تا انعكاس مشكلات مردم
اعتراض منتقدان و سينماگران به اقدام دولت پرتغال
در مسير احياي سينماي دفاع مقدس گام اول ؛ آسيب شناسي
بايد ها و نبايد هاي توزيع فيلم هاي خارجي
نگاهي به فيلم جزيره شاتر به كارگرداني مارتين اسكور سيزي تصويري از تئوري توهم توطئه
جدي ترين موضوع اين روز هاي سينماي ايران
كودكي و كودكانه ها !



شكست «الحره» آمريكا در مقابل شبكه هاي ايران

در شرايطي كه شبكه هاي عرب زبان جمهوري اسلامي ايران در جهان عرب جريان ساز بوده و محبوبيت فراواني كسب كرده اند، يك شبكه تلويزيوني عرب زبان آمريكا فاقد مخاطب است.
كميته روابط عمومي سناي آمريكا با انتقاد از هزينه سرسام آور شبكه تلويزيوني خبري «الحره» براي دولت آمريكا و عملكرد ضعيف آن در تاثيرگذاري بر روي مخاطبان عرب زبان، خواستار تعطيلي آن شد.
ايرنا به نقل از خبرگزاري فلسطين اليوم گزارش داد: سنا در گزارشي كه از عملكرد شبكه هاي بين المللي آمريكايي و تاثير آنها بر مخاطبان خارجي تهيه كرده است، با انتقاد از ناكامي شبكه خبري الحره در تاثيرگذاري بر روي مخاطبان عرب زبان تاكيد كرده كه اين شبكه فاقد اعتبار است.
در اين گزارش آمده است: ادامه فعاليت الحره به دليل پايين بودن شمار بينندگان عرب زبان و عملكرد ضعيف آن، مقرون به صرفه نيست.
فلسطين اليوم افزود: بودجه ساليانه شبكه الحره عراق كه از سوي دولت آمريكا حمايت مي شود در حدود 90 ميليون دلار است كه از مجموع بودجه سه شبكه آمريكايي كه براي مخاطبان خارجي پخش مي شود، بيشتر است.

 



واكنش مسلمانان مصر به ابتذال در سينماي اين كشور

بسياري از بازيگران مشهور زن در مصر براي ارائه هنر خود همراه با وقار و متانت و دور از مسائل غيراخلاقي از خود اشتياق نشان داده اند. «هنر حلال» واژه اي است كه اين روزها به تدريج در حال پر كردن صحنه سينماي كشورهاي عربي و به ويژه مصر است.
به گزارش «فردا» فيلم هاي حلال فيلم هايي هستند كه قهرمان آن زنان خاص نيستند و اگر زنان در آن نقش دارند، به معناي سواستفاده از ويژگي هاي جسمي زنان نيست؛ البته اين به معناي تلاش آنان براي خارج كردن زنان از صحنه سينما نيست. مبلغ و ترويج دهنده پديده ساخت فيلم هاي حلال «عمر و خالد» مبلغ اسلامي مصري است كه خود داراي يك شبكه تلويزيوني است و برعكس آنچه كه شايعه است ساخت اين نوع از فيلم ها به معناي زيان و خسارت سازنده آن نيست زيرا اگر فيلم داراي موضوعات مهمي و قابل توجه و با جراتي باشد مي تواند درآمد بالاي كسب كند. در مصر موجي ضد سينماگراني مانند «خالد يوسف» كارگردان مصري كه ركن اساسي در فيلم هاي وي نمايش زنان نيمه برهنه و صحنه هاي غيراخلاقي است، آغاز شده است. به دنبال گسترش تبليغات مبلغان اسلامي مانند عمر و خالد بسياري از بازيگران معروف زن در مصر براي ارائه هنر خود همراه با وقار و متانت و دور از مسايل غير اخلاقي روي آوردند. از جمله سناريونويساني كه در اين زمينه گام جدي برداشته اند، «خالد دياب» است كه كوشيده است تا بين هنر و ايمان جمع كند. گرچه سينماگران دهه هشتاد مصر از روند رو به رشد سينما به اصطلاح محافظه كار نگران هستند اما در اين حال از فيلم هايي كه امثال خالد يوسف مي سازند و در آن مسايل جنسي نقطه ثقل آن است به شدت انتقاد دارند.

 



بازيگر مصري با الگو گرفتن اززنان ايراني محجبه شد

حنان ترك بازيگر محجبه سينماي مصر كه چندي پيش حجاب اختيار كرده است، گفت: وقتي زنان ايراني را در سينما ديدم كه باپوشش در سينما نقش بازي مي كنند، فهميدم كه مي توان هم دين دار بود و هم هنرمند.
بنابر گزارش سوره سينما، اين بازيگر مصري با اشاره به هفت سال تفكر براي انتخاب حجاب، گفته بود: اين دوران، دوران زيانباري بود واي كاش از روز اول حجاب را انتخاب كرده بودم.
اين بازيگر در پاسخ به اين سؤال كه با حجابت به كجا مي خواهي برسي، گفته بود: مدتي ستاره اهل زمين بودم و از خدا مي خواهم تا مرا به ستاره آسمان ها تبديل كند

 



ساخت فيلم اخلاقي توسط شيخ طادي

توليد فيلم كوتاه «اتاق شيشه اي» به نويسندگي و كارگرداني پرويز شيخ طادي از مجموعه فيلم هاي جشنواره اخلاق به اتمام رسيد.
اين فيلم، روايت پيرمردي است كه با دوربينش به حريم زندگي همسايگان سرك مي كشد، تا اينكه همسايه ها نيز به حريم خصوصي او سرك مي كشند و اين پايان آرامشش مي شود.
مجموعه سينماي اخلاق با حضور 14فيلمساز مطرح سينماي ايران به تهيه كنندگي حوزه هنري استان تهران درحال توليد است. ازسينماگران حاضر در اين پروژه مي توان به شاهد احمدلو، محسن اميريوسفي، محمد علي باشه آهنگر، بهرام توكلي، علي شاه حاتمي، پرويز شيخ طادي، بايرام فضلي، عبدالرضا كاهاني، شهرام مكري، وحيد موسائيان، بيژن ميرباقري، فرزاد مؤتمن، نقي نعمتي و حميد نعمت الله اشاره كرد.

 



كنداكتور جديد راديو ايران ...از احياي برنامه هاي قديمي تا انعكاس مشكلات مردم

مدير راديو ايران گفت: درصدد بازمهندسي كنداكتور دراين شبكه هستيم و در تغييرات جديد، برخي برنامه هاي قديمي راديو ايران مانند شب بخيركوچولو، فرهنگ مردم و عصرانه احيا مي شوند.
«حميد شيخ محمدي» دراولين نشست خبري خود از اجراي كنداكتور جديد در راديو ايران خبر داد و افزود: يكي از اساسي ترين كارهاي ما مهندسي كنداكتور راديو ايران است و دراين كار عجله نمي كنيم و با حوصله و درايت جلساتي با حضور مديران و برنامه سازان تشكيل مي شود و اميدواريم از اول مهر كنداكتور جديدمان را با مهندسي جديد به اجرا بگذاريم.
وي اضافه كرد: در باز مهندسي كنداكتور ما نكات و موارد اساسي را از جمله اين كه راديو ايران بايد متعلق به كل ايران باشد، درنظر داريم. به همين دليل حضور كل كشور را در راديو ايران خواهيم داشت.
الان در بخش هاي اصلي هنري راديو ايران تقريبا اين كار صورت گرفته است. ما حتي در دور افتاده ترين نقاط كشور نيز مشكلات مردم را منعكس مي كنيم و پاسخ مسئولان به مسائل مردم را دريافت مي كنيم.

 



اعتراض منتقدان و سينماگران به اقدام دولت پرتغال

درپي بحران سرمايه گذاري مالي درسينماي پرتغال، اقدام جديد دولت پرتغال براي خصوصي كردن لابراتوار ملي فيلم اين كشور اروپايي، با واكنش منفي منتقدان و اهالي سينمايي پرتغال روبرو شده است.
به گزارش فارس، اعلام اين خبر توسط انستيتو فيلم پرتغال (ICA) صنعت سينماي كشور را شوكه كرده و صداي اعتراض هنرمندان را درآورده است.
لابراتوار ملي فيلم پرتغال كه با نام «توبيس» شناخته مي شود، درسال 1932احداث شد. يكي از موسسين اصلي اين موسسه «توبيس كلانگ فيلم» آلمان بود. به همين دليل مسئولان پرتغالي تصميم گرفتند نام توبيس را براي اين لابراتوار انتخاب كنند.

 



در مسير احياي سينماي دفاع مقدس گام اول ؛ آسيب شناسي

برگزاري يازدهمين دوره جشنواره فيلم دفاع مقدس ، فرصت مناسبي براي بررسي مجدد اين ژانر ملي سينماي كشورمان است. سينماي دفاع مقدس با سياستگذاري هاي فرهنگي دولت خاتمي رو به افول رفت. اما طي 5 سال گذشته ، احياي اين ژانر يكي از دغدغه ها بوده است. به همين مناسبت طي سلسله گفت و گو هايي با هنرمندان اين عرصه به بررسي بايد ها و نبايد هاي احياي سينماي دفاع مقدس
مي پردازيم.
ايجاد نگاه به روز
محمد رضا شرف الدين ، مدير عامل انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس و كارشناس
جلوه هاي ويژه ، با تاكيد بر به روز شدن نگاه حاكم بر سينماي دفاع مقدس گفت: امروز پس از گذشت 30 سال از آغاز جنگ تحميلي و پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي بايد بازنگري در خورشاني نسبت به فيلم هاي ژانر دفاع مقدس شود و نگاه خود را نسبت به چگونگي توليد اين گونه آثار تغيير دهيم.
وي افزود: متاسفانه سينماي كشور همانند ساير عرصه ها با آزمون و خطا رو به رو است در حالي كه بايد اين گونه از سينما به يك سامان فكري و برنامه منظم رسد.
شرف الدين اضافه كرد: اين جشنواره، سينماي دفاع مقدس در آينده را نشان مي دهد. به صورت كلي مي توان گفت رويكرد فرهنگي اين ژانر همان اصولي است كه انقلاب و امام (ره) طراحي كرده اند. اگر ما بگوييم اين اصول وجه عيني اش براي سينما چه خواهد بود، من مي گويم سينماي پايداري است.
وي در اين باره ادامه داد: هرگاه فرصت نقد اصولي در محافل فرهنگي فراهم شده پديداري برخي از مباني صحيح فرهنگي را شاهد بوده ايم اما متاسفانه تا امروز اين امر به صورت قطعي محقق نشده است.
مديرعامل انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس در پايان گفت: سينماي ما هنوز هم جايگاه خوبي در عرصه بين الملل دارد، متأسفانه از اين پتانسيل در عرصه سينماي دفاع مقدس استفاده نشده است. دنياي امروز به گونه اي است كه تا موضوعي
بين المللي نشود ماندگار نخواهد بود. در پايان از تلاش آقاي شمقدري و بسيج در برگزاري اين جشنواره تشكر مي كنم.
لزوم آسيب شناسي
احمدرضا معتمدي كارگردان سينما با بيان اينكه سينماي دفاع مقدس نيازمند طرح تحول جدي و آسيب شناسي است ادامه داد: سينماي دفاع مقدس، فعاليت خود را از آغاز با قدرت شروع نكرده و كارهاي مستند و ابتدائي با هياهو و اختصاص جوايز به الگو تبديل شد. اين شرايط در سينماي دفاع مقدس يك روند تكراري را رقم زد در حاليكه اين سينما پختگي لازم براي دارا بودن جشنواره اي مستمر را نياز دارد.
كارگردان فيلم «ديوانه اي از قفس پريد» تصريح كرد: غفلت از آسيب شناسي سينماي دفاع مقدس، مانع از دست يابي آن به جايگاه اصلي خود شده و كارگردان هاي فعال در اين عرصه عملكرد مثبتي را از خود نشان ندادند.
كارگردان فيلم «قاعده بازي» لزوم دارا بودن يك متولي مشخص براي سينماي دفاع مقدس را به دليل تمركز بيشتر براي توليد فيلم هاي جنگي سودمند دانست اما خاطرنشان كرد: در صورتي كه انجمن سينماي دفاع مقدس در نظر دارد متولي سينماي دفاع مقدس باشد بايد مكانيزم هاي مورد نياز براي اين كار را دارا باشد تا به موفقيت دست پيدا كند.
اين كارگردان سينماي ايران پيرامون بخش بين المللي جشنواره فيلم مقاومت گفت: در مرحله نخست بايد شاهد تهيه و توليد فيلم هاي فاخر و قوي در زمينه دفاع مقدس بوده سپس برنامه رقابت با فيلمهاي خارجي را دنبال كنيم.

 



بايد ها و نبايد هاي توزيع فيلم هاي خارجي

چندي پيش خبري مبني بر آماده سازي سريال خارجي »24» با نظارت نادر طالب زاده، فيلمساز و كارشناس مسائل فرهنگي و هنري به عنوان مشاور فرهنگي، محتوايي و سياسي بر روند آماده سازي اين مجموعه براي پخش در شبكه خانگي منتشر شد كه وي در اين زمينه توضيحاتي ارائه داد.
وي در خصوص جزئيات اين خبر و نوع نظارتش بر روند آماده سازي اين سريال با بيان اينكه اين موضوع از سوي وزارت ارشاد به او پيشنهاد شده است، اظهار داشت: مجموعه 24 از آن نمونه كارهايي است كه براي اسلام هراسي ساخته شده و نشان داده است كه مردم آمريكا در معرض تهديد هستند و جزء محبوب ترين و پربيننده ترين سريال هايي اين كشور به حساب مي آيد.طالب زاده افزود: اين سياست خارجي آمريكا است كه دراماتيزه شده و مردم آن كشور هميشه فكر مي كنند كه در معرض تهديد و حمله هستند و به نوعي اين موضوع، در آمريكا فرهنگ شده است.اين كارشناس مسائل فرهنگي و سياسي تماشاي اين گونه آثار را براي خواص، دانشجويان و مردم با شرط ارائه تحليلي بر آن ها مفيد دانست و بيان كرد: اگر بتوان فيلم هايي از اين دست را دوبله كرد تا مردم آن ها را ببينند كه اين آثار چه چيزي مي گويد و اينكه با يك مقدمه و دادن شاه كليد به مخاطب توسط هر كسي كه بتواند اين كار را بكند، به نظر من كار مفيدي است.
طالب زاده در خصوص نوع نظارت و مشاوره خود بر سريال خارجي 24 با تأكيد براينكه در روند آماده سازي اين مجموعه هيچ كاري انجام نمي دهد، به خبرنگار برنا گفت: فقط يك مصاحبه اي با من انجام شده كه در آن مطالبي گفته شده است كه به عنوان مقدمه، ابتداي فيلم آورده مي شود و بعد از آن فيلم آغاز مي شود.
وي ادامه داد: فقط درمورد اينكه سريال 24 براي چه ساخته شده است، مطالبي را گفته ام. به عنوان مثال مصاحبه اي كه با ريچارد بولت يكي از پروفسورهاي كلمبيا كه اسلام شناس و شرق شناس است، در مورد اسلام هراسي و سريال 24 انجام داده بودم، در مقدمه فيلم مي آيد. از اين رو خبر نظارت و مشاوره من بر روند آماده سازي اين سريال، شايعه است، چون من چنين كاري نكرده ام.
اين مستندساز خاطرنشان كرد: در واقع مقدمه اين فيلم، تحليل و كالبدشكافي من بر سريال 24 است؛ اينكه اين سريال چيست، بازيگر نقش اصلي، نقش چه كسي را در زندگي واقعي بازي مي كند و...
طالب زاده در ادامه گفت وگوي خود با خبرنگار برنا، به آثار مشابه سريال خارجي 24 اشاره كرد و عنوان كرد: سريال 24 مثل فيلم هايي چون ماتريكس، سيج و كنستانتين كه تلويزيون آن ها را با يك تحليل پخش كرد و مردم ابتدا تحليل و بعد فيلم را ديدند، آماده مي شود با اين تفاوت كه اين سريال براي شبكه نمايش خانگي است.
وي اظهار داشت: اينكه مي گويند من بر اين سريال نظارت داشته ام، شايد تعبير آن ها از نظارت اين است كه خواسته اند بگويند كسي كه كارش رسانه اي است اين اثر را تحليل كرده است، چون وزارت ارشاد مجوز اين اثر را منوط بر اينكه تحليلي بر آن شود، صادر كرده كه اين اقدام خوبي است.
اين مستندساز تحليل بر آثار هاليوود را به نوعي سم زدايي توصيف كرد و دراين خصوص گفت: افراد زيادي در كشور هستند كه سال هاست اين گونه تحليل ها را مي كنند، ايران تنها كشوري است كه فيلم ها و سريال هاي هاليوودي را با تحليل در معرض ديد جوانان قرار مي دهد. اين كار مفيدي است، چون سم زدايي صورت مي گيرد و به مردم گفته مي شود كه رقيب و دشمن چه كار مي كند.
طالب زاده تصريح كرد: چه بخواهيم، چه نخواهيم سريال 24 پخش شده و مي شود، پس خوب است كه روي آن تحليل شود.
وي به فيلم »هري پاتر« و نوع برخورد خانواده هاي مسيحي با اين اثر اشاره كرد و به برنا گفت: به عنوان مثال هري پاتر كه در آمريكا و انگليس نمايش داده مي شود، خانواده هاي مسيحي يك دي وي دي كه در آن تحليلي بر هري پاتر و گفت وگوهاي حضرت مسيح(ع) و موسي(ع) در ارتباط با سحر و جادو آورده شده، توليد و در كنار فيلم هري پاتر ارائه كرده اند تا خانواده هاي مذهبي اي كه مي خواهند آن را ببينند، بدانند طبق انجيل جايگاه سحر و جادو كجاست. اين خانواده ها از طريق اين فيلم كه درحال حاضر در ذهن بچه ها نهادينه شده است، احساس رقابت و تهاجم كردند.
طالب زاده در خاتمه خاطرنشان كرد: در زمينه تحليل آثار، ايران از خيلي وقت پيش اين كار را آغاز كرده است، وقتي 9-8 سال پيش كه مجموعه ماتريكس 1، 2 و 3 پخش شد، از من، حسن بلخاري و مجيد شاه حسيني خواسته شد كه روي آن ها تحليل بياوريم كه در حال حاضر اين آثار با مقدمه اي از ما در بازار موجود است. لذا 24 اولين اثري نيست كه با تحليل آماده نمايش مي شود.

 



نگاهي به فيلم جزيره شاتر به كارگرداني مارتين اسكور سيزي تصويري از تئوري توهم توطئه

& سعيد مستغاثي
شايد نتوان در كارنامه سينمايي مارتين اسكورسيزي ، اثري اينچنين روانشناختي و پارانوييك مانند فيلم «جزيره شاتر » يافت. كارنامه اي كه با فيلم هاي اجتماعي و ضد نيويوركي «راننده تاكسي» ، « پايين شهر» ، «نيويورك ، نيويورك» ، « بيرون آوردن مردگان» و «دار و دسته نيويوركي» در كنار آثار نئو گنگستري«رفقاي خوب»و « كازينو» و «مردگان» و همچنين فيلم هاي ديگري مانند «گاو خشمگين » و « هوانورد» شاخص
مي شود. آثاري كه اگرچه در پرداخت شخصيت يا كاراكترهاي اصلي ، به درونيات و معضلات روحي رواني آنها نيز نقب مي زند اما هيچگاه آن را به عنوان محور فيلم و فيلمنامه قرار نداده است.
قصه فيلم «جزيره شاتر»در سال 1954 از ماموريت يك مارشال ايالات متحده به نام «تدي دانيلز» (لئوناردو دي كاپريو) و دستيارش ، چاك آل ( مارك روفالو) براي تحقيق درمورد فرار يك زنداني رواني و جنايتكار از بيمارستان رواني «اشكليف» در جزيره دورافتاده اي واقع در سواحل شرقي آمريكاي شمالي در 10-11 مايلي بوستن به نام «شاتر» آغاز شده و در كادر دوربين رابرت ريچاردسون (مدير فيلمبرداري پرآوازه سينماي امروز) قرار مي گيرد. تدي دانيلز در همان ابتداي سفرش به جزيره براي چاك آل از معضلات روحي كه مدتي دچارش بوده حكايت مي كند و اينكه همه اين ناراحتي ها از قتل همسرش ناشي مي شده است. همسري كه قاتل رواني اش با نام «ليديس» اينك درهمان تيمارستان جزيره شاتر زنداني است . بنابراين ماموريت فوق به نوعي براي دانيلز، وجهه دوگانه اي پيدا مي كند.
آنها در تيمارستان رواني اشكليف جزيره شاتر با دكتر كاولي (بن كينگزلي) روبرو مي شوند ؛ يعني پزشك معالج ، همان بيمار/ زنداني فراري به نام ريچل كه گفته مي شود 3 بچه اش را با دستان خود درون آب غرق كرده و به قتل رسانده است. همچنين دكتر نارينگ (ماكس فن سيدو) پزشك ديگري است كه گويا مسئوليت تيمارستان اشكليف را برعهده دارد. او با تيپ و لهجه آلماني اش براي تدي دانيلز ، يادآور خاطرات تلخ روزهاي پاياني جنگ جهاني دوم است كه دانيلز در جمع گروهي از سربازان آمريكايي فاتح ، دسته اي از اسيران آلماني را به رگبار مسلسل بسته و به قتل رساند و همين مسئله حدود 9 سال است به صورت كابوسي او را رنج مي دهد.
اما وقايعي كه در جريان تحقيقات تدي دانيلز و همكارش چاك آل در بيمارستان اشكليف اتفاق مي افتد ، به نظر اين مارشال ايالتي آمريكا ، بوي نوعي توطئه مي دهد. توطئه اي كه با افشاگري ريچل گريخته در مخفيگاهي غار مانند براي دانيلز ، مستندتر مي گردد.
اين ساختار روايتي به شدت نوعي از فيلم هاي هراس كم هزينه دهه 1940 كمپاني RKO را به ذهن متبادر مي سازد . آثاري همچون جزيره مرگ يا هفتمين جنايت ساخته ول لوتون . اگرچه مارتين اسكورسيزي سعي كرده عناصري از ساختار رايج امروزي سينما را با
مدل هاي قديمي تر تركيب نموده تا به فرم تازه تري دست يابد ، اما در واقع فضاي هراس آميز و سوسپانسي فيلمنامه از همان ابتداي فيلم ، خود را به او تحميل كرده است :مثل آن خوش آمدگويي اخطار آميز جانشين واردن كه تعبيرش از اهالي بيمارستان و جزيره اين است :خطرناكترين و
زيان آورترين بيماران !!
شخصيت پردازي ها و حتي لحن ديالوگ هاي ليتا كلوگريديس در كنار فضا سازي اسكورسيزي به گونه اي است كه همچنان تماشاگر را در يك آتمسفر توطئه آميز باقي مي گذارد. آتمسفري كه سوالي بزرگ در ذهن مخاطب پديد مي آورد (همچنانكه در فكر تدي دانيلز شكل مي گيرد) كه واقعا چه اتفاقي در جزيره شاتر و بيمارستان اشكليف در حال وقوع است؟ اين درحالي است كه اوضاع جزيره و بيمارستان و موقعيت دانيلز لحظه به لحظه بدتر و بدترمي شود. خصوصا هنگامي كه دكتر كاولي ، دانيلز را با عنواني ديگر خطاب مي كند ، او را يكي از بيماران تيمارستان مي خوانند كه دو سال قبل در مقام يك مارشال ايالتي آمريكا ، همسرش به نام ريچل را به دليل كشتن 3 فرزند او ، به قتل رسانده و اينك تحت درمان قرار دارد . اين به نظر دانيلز ،
سوء تفاهم را نه فقط دكتر كاولي و كارمندان تيمارستان عليرغم اعتراضات و داد و فريادهاي او ، به گوشش مي خوانند بلكه حتي چاك آل هم اين بار در قد و قواره اي نو و تازه تكرار مي كند . چراكه چاك آل ديگر نه همكار كاراگاهي تدي دانيلز بلكه يكي از پزشكان معالج او معرفي مي شود كه براي كمك به بازيابي خاطراتش ، خود را در مقام دستياري تدي دانيلز قرار داده بوده است.
حتي در چنين شرايطي نيز فضاي ايجاد شده توسط فيلمنامه نويس و كارگردان ، همچنان تماشاگر را در موضع دانيلز قرار مي دهد و اين توهم را تقويت مي كند كه همه كاركنان بيمارستان تحت فرمان دكتر كاولي و دكتر نارينگ در صدد رواني جلوه دادن دانيلز هستند تا همان توطئه شرح داده شده توسط ريچل دوم تحقق يابد. اما ناپديد شدن ناگهاني چاك آل در بالاي
صخره هاي مشرف به دريا و نمايان شدنش در هيبت يك پزشك بيمارستان رواني و سپس به خاطر آوردن صحنه قتل فرزندان تدي توسط همسرش ريچل و كشتن او ، مخاطب را روي خط دوم فيلمنامه مي اندازد كه لحظه به لحظه تقويت شده و خط اول يعني توهم توطئه را به تدريج در سايه مي برد. ( در همين جاست كه فيلم هايي مانند مطب دكتر كاليگاري روبرت وينه و كريدور شوك سميوئل فولر تداعي
مي شوند) .
يادمان باشد كه زمان رخداد قصه ، سال 1954 است ، يعني سالهايي كه اگرچه كوس رسوايي كميته مبارزه با فعاليت هاي ضد آمريكايي ژنرال مك كارتي به آسمان برخاسته بود اما جهان در آستانه دوران طولاني و
پر فراز و نشيب جنگ سرد قرار داشت كه به ويژه با قدرت يافتن سازمان هاي اطلاعاتي و جاسوسي غرب و شرق مانند CIA و KGB مجموعه اي از طرح و توطئه ها در دو سوي دنيا در حال شكل گيري و ريشه دواندن بود.
مفهوم توهم توطئه يا تئوري توطئه ( Theory Conspiracy ) از جمله موضوعات مورد علاقه سينماي غرب امروز است كه به كرات در فيلم ها با داستان ها و قصه هاي مختلف به تصوير كشيده شده است. از فيلمي با همين عنوان ساخته ريچارد دانر و با شركت مل گيبسون گرفته تا يكي از آخرين آنها به نام «حشره» ( BUG ساخته ويليام فريد كين در سال 2008 كه يك سرباز آمريكايي از جنگ برگشته را در توهم تعقيب و مراقبت دائمي از سوي نيروهاي اطلاعاتي و ازطريق آلوده كردن خونش به موجودات الكترونيكي ميكروسكوپي،نشان مي دهد. از آنجا كه در طول حداقل 3-4 قرن اخير ، دخالت قدرت هاي سلطه گر غربي در كشورهاي به اصطلاح جهان سوم ، فجايع تكان دهنده اي با عناوين مختلف استعمار و استثمار و قاچاق ترياك و الماس و برده ، جنگ هاي خانمانسوز مختلفي را به بشريت تحميل نموده و همواره در هر حادثه ضد بشري ردپايي از اعوان و انصار آنها رويت شده ، بالطبع اين سابقه و كارنامه سياه ، نگاه و نظر مثبتي از زاويه ملل به خصوص سرزمين هاي آسيايي و آفريقايي به اين قوم صليبي / صهيوني وجود ندارد و هر حركت و اقدام آنها با نگرش منفي تلقي مي گردد.
در عين حال سران جبهه صليبي غرب براي زدودن اين نگاه منفي ، همواره سعي در اين دارند كه ضمن پاك كردن خاطرات نامطلوب گذشته ، تصوير مثبتي از خود به نمايش گذارده و در مقابل ، هرگونه
برداشت هاي مستند از اقدامات امپرياليستي و سلطه گرانه خويش را با اتهام تئوري توطئه يا توهم توطئه محكوم كرده و آن را خيالبافي و رويا پردازي القاء نمايند.
اما اينكه واقعا اين تئوري توهم توطئه از كجا مي آيد و چگونه به انديشه سياسي- فرهنگي جهان امروز اضافه شده ، بي مناسبت نيست كه نگاهي به ريشه ها و زمينه هاي آن بيندازيم.
س ر كارل رايموند پوپر احتمالاً نخستين انديشه پرداز دنياي غرب است كه مفهومي به نام «توهّم توطئه» را به حربه اي نظري عليه كساني بدل كرد كه بر نقش دسيسه هاي اليگارشي سلطه گر معاصر در تحولات دنياي امروزين تأكيد دارند.
مفهوم «تئوري توطئه» بيشتر كاربرد ژورناليستي دارد تا علمي. به عبارت ديگر، نوعي حربه تبليغاتي است براي بستن دهان كساني كه به پژوهش در لايه هاي پنهان سياست و تاريخ علاقمندند؛ يعني به عرصه اي كه از آن با عنوان فراسياست Para politics ياد مي شود. اين مفهوم ، فاقد هرگونه تعريف و ارزش علمي است و دامنه كاربرد آن روشن نيست و لاجرم كسي را كه در اين زمينه قلم مي زند به سطحي نگري و تناقضات جدّي وادار مي كند. توجه كنيم كه اين امر به «تئوري توطئه» محدود نيست بلكه در مورد برخي ديگر از مفاهيم نظري در عرصه انديشه سياسي نيز صادق است. در واقع نظريه پردازان و مبلغان مفهوم «نظريه توطئه» به همان بستر و خاستگاهي تعلق دارند كه زماني، در كوران جنگ سرد با اتحاد شوروي و بلوك كمونيسم، مفاهيمي چون توتاليتاريانيسم را مي ساختند و عملكرد امروز ايشان دقيقاً تداوم همان سنت ديروز است.
دانيل پايپز پسر ريچارد پايپز، يهودي مهاجر از لهستان است. پروفسور ريچارد پايپز از كارشناسان برجسته مسائل اتحاد شوروي و كمونيسم در دوران جنگ سرد بود. او به مدت 50 سال در
دانشگاه هاروارد تدريس كرد و مشاور ارشد دولت ريگان نيز شد. پسر او، دانيل پايپز، منطقه خاورميانه اسلامي (نه اتحاد شوروي و بلوك كمونيسم) را به عنوان حوزه تخصصي خود برگزيد. امروزه دانيل پايپز به عنوان يكي از متفكران نومحافظه كار حامي سياست هاي دولت جرج بوش دوّم و يكي از برجسته ترين اعضاي «لابي حزب ليكود اسرائيل» در ايالات متحده آمريكا شناخته مي شود و به خاطر تبليغاتش عليه جامعه عرب تبار و مسلمان ايالات متحده آمريكا شهرت فراوان دارد.
به نوشته جان لويد، در فايننشال تايمز، دانيل پايپز از پدرش اين درس را آموخته كه ميان غرب و ساير مناطق جهان شكافي ژرف ببيند. هم دانيل پايپز و هم كساني كه در سال هاي اخير مفهوم نظريه توطئه را در فرهنگ سياسي ايران رواج دادند، دوراني بزرگ و سرنوشت ساز در تاريخ به نام دوران استعماري را، اعم از استعمار كلاسيك و امپرياليسم جديد، يكسره ناديده مي گيرند و توجه نمي كنند كه پديده هايي چون استعمار و امپرياليسم واقعيت هاي عيني و تلخ سده هاي اخير تمدن بشري است كه در مواردي حتي به «نسل كشي»
(يعني امحاء تمامي يا بخش مهمي از سكنه يك سرزمين از صحنه گيتي) انجاميد. آنان در مباحث مربوط به توسعه و مدرنيزاسيون نيز عيناً همين رويه را در پيش
مي گيرند.
¤ برداشت و تلخيص از وبلاگ نگارنده

 



جدي ترين موضوع اين روز هاي سينماي ايران

دوازدهمين جشنواره بين المللي فيلم دفاع مقدس اين روز ها به عنوان مهم ترين مسئله و رويداد سينمايي كشور مطرح است.
با ارسال هزاران فراخوان جشنواره از سوي مديريت امور برنامه ها و دبيرخانه جشنواره و اطلاع رساني گسترده، جشنواره فيلم دفاع مقدس به جدي ترين موضوع سينمايي در مراكز و مجامع سينمايي و سازمان هاي فرهنگي و هنري كشور تبديل شد.
به رغم زمان كوتاه پس از انتشار فراخوان جشنواره و ارسال آنها به مراكز، موسسات و شركت هاي فعال فيلمسازي و محافل سينمايي كشور برگزاري جشنواره فيلم دفاع مقدس به يكي از جدي ترين دغدغه ها و موضوعات سينمايي روز كشور تبديل شد.
احد ميكائيل زاده ـ مدير امور برنامه هاي جشنواره با اعلام اين خبر افزود: خوشبختانه، ستاد برگزاري جشنواره همزمان با سي امين سال »هشت سال حماسه دفاع مقدس« و در راستاي برگزاري باشكوه ايام تجليل و گراميداشت اين دوران و به منظور اجراي باشكوه و جريان ساز جشنواره ابعاد وسيعي را در نظر گرفت و پيش بيني مي شود اين جشنواره به شكل كاملا متفاوت و خاطره انگيزي برگزار گردد.
وي ادامه داد: در همين راستا، با رايزني هاي گسترده و مذاكرات و مكاتبات متعدد كوشيديم تا بسترسازي لازم را براي شركت همه فعالان و هنرمندان از سراسر كشور فراهم آوريم و شرايط و تمهيدات مناسبي را براي همه دلسوزان سينمايي و دارندگان آثار در حوزه هاي مختلف ايجاد نماييم. مدير امور برنامه هاي جشنواره فيلم دفاع مقدس با اشاره به انجام صدها مكاتبه در اين زمينه خاطرنشان ساخت: بيش از چهار هزار فراخوان شركت در جشنواره براي مراكز و سازمان هاي مختلف ارسال شد و اين حجم از فراخوان در كنار ساير برنامه هاي اطلاع رساني جشنواره و ساز و كارهاي متعدد روابط عمومي و درج آگهي هاي تبليغاتي و فعال سازي سايت جشنواره و جلسات گوناگون در مجموع فضايي را ايجاد كرد كه ضمن استقبال هنرمندان و فيلمسازان از سراسر كشور موضوع جشنواره فيلم دفاع مقدس به عنوان مهم ترين جشنواره موضوعي موضوع روز سينمايي كشور بدل شود.
در همين حال مهلت شركت در اين جشنواره براي هنرمندان رو به پايان است . روابط عمومي جشنواره فيلم دفاع مقدس اعلام كرد : متقاضيان شركت در بخش مسابقه سينماي ايران جشنواره فيلم دفاع مقدس بايد آثار خود را تا 24 تير به دبيرخانه اين دوره از جشنواره ارسال كنند. بخش مسابقه سينماي ايران، يازدهمين جشنواره بين المللي فيلم مقاومت، انقلاب و دفاع مقدس در بخش هاي فيلم هاي بلند سينمايي، سينمايي ويديويي، كوتاه داستاني و آثار مستند توليد شده در سالهاي 84 تا امروز برگزار مي شود. اين جشنواره همزمان با هفته دفاع مقدس ، با مركزيت كرمان و همزمان در هشت استان و پنج كشور اسلامي برگزار خواهد شد.

 






كودكي و كودكانه ها !

پژمان كريمي
گاهي كه براي روزهاي زلال، بي آلايش، صادق و سرشار از آرزوي كودكي دلتنگ مي شوم، گاهي كه نسبت به دور نشدن كودك درونم، دلواپس مي شوم، سري به دنياي كارتون مي زنم.
مي نشينم نه به عنوان آدمي 39ساله كه مثل بچه اي ده ساله شايد، دل به كارتون و حال وهواي فانتزي آن مي دهم.
اما كارتون هاي امروز كجا و كارتون هاي ديروز كجا؟!
من 39ساله هنوز وقتي نام شخصيت هايي مثل گوريل انگوري، تنسي تاكسيدو، پينوكيو، سندباد، معاون كلانتر و... را مي شنوم، بي اختيار، آنها و ماجراهايشان را در ذهن- تا آنجا كه به يادم مي آيد- مرور مي كنم.
همين چند وقت پيش بود كه يك سي.دي از ماجراهاي سندباد را خريدم. از حيث ساختار كاري قوي نيست، اما آدم را جذب مي كند. مسحور مي نمايد و به دنياي فانتزي پرتاب مي كند.
نمي دانم، يك چيزي در كارتون هاي ديروز ما بود، كه حالا نيست!حالا كارتون ها كه به يمن رايانه ها تند تند ساخته و روانه فرستنده ها مي شوند، شخصيت هاي صميمي ندارند. معلوم است كه كارتوني و خيالي اند. معلوم است كه قرار است به دنياي پاك كودكان تحميل شوند. وقتي كودك بوديم براي ازدست ندادن برنامه كودك قيامت مي كرديم؛ اما حالا چه؟ كودكي هست كه براي مثلاً تماشاي كارتون «گربه هاي چيني» سرو دست بشكند؟!
من كه بعيد مي دانم! اصلاً فكر مي كنم كودكان امروز يك بازي رايانه اي را به تماشاي كل برنامه كودك ترجيح بدهند. نمي خواهم زياده روي كنم! اما گمان دارم در ساخت اغلب كارتون ها بدسليقگي مي شود. زود ساختن و زود به پخش رساندن و زود پول گرفتن از يك طرف؛ كودك نبودن كارتون سازان و فاصله شان از كودكي و دغدغه هاي اين دوران با طراوت از ديگرسو، خاطره كارتون هاي ديروز ما را زنده نمي كند. ورود فن آوري هاي جديد رسانه اي هم مزيد بر علت شده است.
همين بازي هاي رايانه اي، وقتي بيش از اندازه و به دور از مختصات سني كودك، هدف استفاده قرار مي گيرند، بچه را از شكيبايي و آرامش دور مي كنند. نتيجه اين مي شود كه كودك دوست ندارد مرتب و منظم و ساكت بنشيند و چشم و ذهنش را به برنامه هاي كودك سيما معطوف نمايد.
پدر و مادرهاي امروزي هم كه اغلب بيگانه با اصول تربيت و فهم رسانه، كودكان را رها كرده اند. كافي است كه صداي فرزندشان درنيايد، آتش به پا نكنند و پاي چيزي به نام رايانه بنشينند و كاري به كار بزرگتر نداشته باشند. حالا فرزند عزيزجانشان چه در صفحه كوچك رايانه مي بيند، مهم نيست. مهم اين است كه كودكي بازيگوش را سرگرم كند!
مگر غير از اين است؟!
از حرف اصلي دور نشويم! به هرصورت كارتون هاي امروزي، كمتر كودكي را جذب و مسحور مي كند!
شخصيت هاي كارتون هاي ديروز ما، آشنا بودند، صميمي بودند، بامزه بودند. اغلب شان اصلاً انگار از خيالات درهم و برهم خود ما كودكان پا به دنياي تصوير و فانتزي گذاشته بودند. عجيب بودند اما غريب نبودند. غريب هم كه بودند زود اخت تماشاگر مي شدند ازبس كه شيرين بودند. ازبس كارهايشان شبيه ماي كودك بود.
آن قدر كه «خود ما» بودند، به دل مي نشستند. نقاشي كارتون ها، واقعاً نقاشي بود نه تصوير و تصاويري پديدار شده با فوت و فن رايانه اي كه جذابيتي براي بيننده كوچك سال و بزرگسال ندارد.
هفته پيش، قسمتي از كارتون گوريل انگوري را ديدم! لذت بردم. همين شد كه اين مطلب براي درددل نوشته شد.
احساس مي كنم در عرصه هنر، نه تنها در كشور خودمان كه در همه جاي عالم، هنرمند كودك كم داريم! فراتر از اين، كودك هنرمند كم داريم! اگر داشتيم نه كارتون سازان نتيجه كارشان، كارتون هاي بد و ضعيف وسرد و بيگانه با دنياي بهاري كودكان مي شد و نه رايانه و بازي هاي رايانه اي و ماهواره، مي شدند رقيب پيروز كودكانه هاي سيما!

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14