چرا به آمريكا بي اعتماديم ؟ (يادداشت روز)

12تيرماه 22سال پيش، هواپيماي مسافربري ايرباس شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران در پرواز 655 بندرعباس- دبي زماني كه بر فراز آبهاي سرزميني ايران در حال پرواز بود مورد اصابت 2 فروند موشك ناو آمريكايي وينسنس قرار گرفت و تمامي 290 مسافر و خدمه آن از جمله 118 زن و كودك بي گناه به شهادت رسيدند.
اين جنايت در حالي اتفاق افتاد كه طي چند ماه پيش از آن ناوهاي جنگي آمريكا براي حمايت از صدام وارد خليج فارس شده بودند ولي تلاش آنها براي مقابله با رزمندگان اسلام علي رغم رجزخواني هاي قبلي بي نتيجه مانده بود... و ساعت 10 و 22 دقيقه صبح آن روز فرماندهان نظامي آمريكا كه از مقابله با رزمندگان اسلام طرفي نبسته بودند، تصميم به انتقامي وحشيانه گرفتند، اما نه از رزمندگان دلير ايراني بلكه از مردان، زنان و كودكان بي گناهي كه مسافر پرواز 655 بودند. 5 روز قبل از اين حادثه، ناو جنگي آمريكايي وينسنس از بندر سان ديه گو وارد خليج فارس شده بود.عقربه هاي ساعت ، 10و22 دقيقه را نشان مي دهد، وينسنس در موقعيت مناسب قرار مي گيرد و به دستور ناخدا راجرز- فرمانده ناو- 2 فروند موشك به سوي هواپيماي مسافري ايرباس ايراني شليك مي شود.
دقايقي بعد از اين جنايت هولناك، مقامات آمريكايي اعلام مي كنند كه يك فروند هواپيماي نظامي و جنگنده F14 ارتش ايران را مورد هدف قرار داده اند!
بعد از روشن شدن اينكه هواپيماي ايراني مسافري بوده، آمريكايي ها تلاش كردند تا وانمود نمايند در اين بين اشتباهي رخ داده است. آنها مدعي شدند كه ايرباس، خارج از دالان هوايي مربوطه پرواز مي كرده و وينسنس چندين بار به آن اخطار راديويي داده و چون جوابي دريافت نكرده اقدام به شليك كرده است! اما قطعات متلاشي شده هواپيما و اجساد سرنشينان آن كه در سطح وسيعي از آبهاي ايران پراكنده شده بود به وضوح دروغ آمريكايي ها را برملا كرد.
4 سال بعد از آن ماجرا، نيويورك تايمز در گزارشي فاش ساخت كه ناو وينسنس در آب هاي سرزميني ايران بوده، نه در آب هاي بين المللي. پنتاگون در آن زمان تلاش مي كرده كه بر اين واقعيت سرپوش بگذارد.
اينها همه جداي از آن بود كه شكل و اندازه ايرباس و نوع پرواز آن با هواپيماي جنگنده F14 كاملا تفاوت داشته و اين چيزي نبوده است كه از ديد و تخصص ناوبران آمريكايي پنهان مانده باشد.
شهريور سال 62 يك هواپيماي بوئينگ 747 شركت هواپيمايي كره جنوبي در حالي كه با 269مسافر از كريدور هوايي خود خارج شده بود حدود 2 ساعت در حريم هوايي شوروي (سابق) به پرواز درآمد و به دليل بي توجهي به اخطارهاي مكرر هواپيماهاي شكاري ارتش شوروي، در عمق 500 كيلومتري خاك اين كشور مورد اصابت قرار گرفت و سرنگون شد. آن روز ريگان - رئيس جمهور وقت آمريكا- با ابراز اينكه؛ هيچ چيزي نمي تواند حمله به يك هواپيماي غيرمسلح را توجيه نمايد، اعلام مي كند: شوروي ]سابق[ با حمله به هواپيماي مسافربري دست به عمل تروريستي زده است.
آمريكا بعدها اعتراف كرد كه هدفش از سرنگوني هواپيماي ايرباس ايران، تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي براي پايان جنگ و پذيرش قطعنامه بوده است. به خدمه ناو وينسنس مدال شجاعت داده شد و از كاپيتان راجرز نيز بامدال لياقت! تقدير به عمل آمد.
مرور بر اين واقعه هولناك كه در خاطره تاريخي مردم ايران ثبت شده، بيان جنايتي از جنايات آمريكا عليه مردم مسلمان كشورمان است كه برخلاف ادعاهاي بشردوستانه خود، با نقض مسلم حقوق بشر و برخلاف فطرت و سرشت بشري، جان صدها انسان بي دفاع را كه هيچ تهديدي براي آنان به حساب نمي آمدند، مي ستاند.
شايد بي دليل نيست كه مردم ايران هيچگاه به آمريكا اعتماد نداشته و ندارند. رؤساي جمهور اين كشور- چه جمهوري خواه و چه دمكرات- هر گاه دست دوستي به سوي ايران دراز كرده اند، دشنه اي آغشته به سم كينه و دشمني در آستين مخملين خود پنهان داشته اند تا در وقت معين بر قلب مردم ايران فرو كنند.
درست در ايام سالگرد اين حادثه، باراك اوباما تحريم هاي جديد عليه ايران را امضاء مي كند تا اين امضاء، سند ديگري بر دشمني هاي آمريكا عليه نظام اسلامي باشد.
حيات جمهوري اسلامي طي 30 سال انقلاب، همواره با «تحريم» عجين بوده است، ولي هيچگاه تحريم ها نتوانسته اند قامت بلند بالاي انقلاب را خم كرده و در مسير پيشرفت و آباداني كشور سنگ اندازي نمايند، چه تحريم هايي كه از سوي غرب يعني آمريكا و اروپا از روزهاي آغازين پيروزي انقلاب، اعمال مي شد و مي شود و چه تحريم هايي كه با فشار آمريكا و هم پيمانان كاخ سفيد از سوي سازمان ملل صورت مي گيرد.
قطعنامه 1737در دسامبر 2006، قطعنامه 1747در مارس 2007، قطعنامه 1803 در مارس 2008 و قطعنامه 1929 كه اخيراً عليه جمهوري اسلامي صادر شده و همگي سعي داشته اند دامنه تحريم ها را گسترده تر و فشار بر كشورمان را بيشتر كنند، هيچكدام تاكنون نتوانسته و نخواهد توانست تاثيري در مواضع جمهوري اسلامي گذاشته و در سياست هاي كشورمان براي دستيابي به فناوري صلح آميز هسته اي خللي وارد نمايد.
ظاهرا آمريكا براي مقابله با نظام اسلامي راه ديگري جز «تحريم» در برابر خود نمي بيند و شايد به همين دليل است كه راه هاي تجربه شده و شكست خورده قبلي را تكرار مي كند. حقيقت آن است كه قطعنامه تحريم 1929 دامنه وسيعتري از فشارها عليه جمهوري اسلامي را تدارك ديده واگر آمريكا در اين پروژه جديد شكست بخورد - كه مي خورد - در استراتژي و راهبرد خود در مواجهه با ايران هسته اي دچار سردرگمي و بن بست مي شود. در اين باره برخي از مقامات بلندپايه آمريكايي نيز به اوباما هشدار داده اند.
رابرت گيتس، وزير دفاع آمريكا، طي يادداشتي به جيمز جونز، مشاور امنيت ملي كاخ سفيد خطرات احتمالي غيبت سياست دراز مدت آمريكا در تعامل با ايران را گوشزد مي كند. گيتس در اين يادداشت مي گويد؛ در فقدان گزينه هاي جايگزين براي سياست هاي دوگانه اعمال تحريم و گفت وگوهاي ديپلماتيك، در صورتي كه شكست بخورد، آمريكا ناچار خواهد بود كه ايران هسته اي را بپذيرد. وزير دفاع آمريكا در اين يادداشت با صراحت از محال بودن استفاده از گزينه حمله نظامي خبر مي دهد.
با اين وصف آمريكا، هم به ناكارآمدي تحريم هاي جديد واقف است و هم گزينه نظامي را منتفي مي داند. پس تصويب قطعنامه 1929 چه سودي به حال كاخ سفيد دارد؟
به نظر مي رسد اوباما محدوديت هاي تاثير سياست هاي تحريم را درك كرده و تلاش مي كند با بزرگ نمايي آن، ارزش تحريم ها را بالا برده تا از يك سو ميدان داري خود را در مواجهه با پرونده هسته اي ايران از دست ندهد و از اين رهگذر با برانگيختن و اجماع جهاني - كه البته فقط واشنگتن از آن دم مي زند - ايران را كه حالا به يك قدرت بزرگ و مهم اقتصادي، علمي و نظامي در خاورميانه تبديل شده به انزوا و انفعال بكشاند و از سوي ديگر با علم به اينكه حمله نظامي به كشورمان هيچ جايگاهي در ميان گزينه هاي تقابل با ايران ندارد، با اعمال تحريم ها، مخالفت خود را با برخي از نومحافظه كاران كاخ سفيد كه حمله به تاسيسات هسته اي ايران را دنبال مي كنند، نشان دهد.
اوضاع داخلي آمريكا كه تعريف چنداني ندارد. اقتصاد ورشكسته اين كشور چند سالي است زندگي مردم را فلج كرده. سياست هاي تامين اجتماعي و بهداشتي اوباما، بارها مردم معترض را به خيابانها كشانده. نظرسنجي ها نشان مي دهد آمريكايي ها اعتماد خود را به رئيس جمهورشان از دست داده اند. ماجراي مصاحبه جنجالي مك كريستال، فرمانده سابق ارتش آمريكا در افغانستان و جنگ بي حاصل در اين كشور هم كه بدجوري گريبان مقامات كاخ سفيد را گرفته. در عرصه سياست خارجي هم كه كار نفر اول ديپلماسي خارجي يعني هيلاري كلينتون به شركت در اجتماع همجنس بازان! كشيده شده است. كلينتون در اين اجتماع با بيان اينكه؛ سالها منتظر بودم تا در جمع شما ابراز احساسات كنم و از اين بابت بسيار خوشحالم! گفته: حمايت از همجنس بازان بخشي از سياست خارجي آمريكاست!
ايران سالهاست كه به بركت آرمانهاي والاي انقلاب، مسير خود را به سوي توسعه يافته و با اقتدار و تكيه بر توانمندي جوانان فرهيخته و دانشمند، قله هاي پيشرفت را يكي پس از ديگري فتح مي كند و دشمني دشمنان جز آنكه انگيزه شان را مضاعف كند، ذره اي در اراده و صلابت آنان تاثير ندارد. آمريكا هم همان بهتر كه دنبال شركت در اجتماعات آنچناني و ابراز احساسات براي آنان باشد تا داعيه ابرقدرتي و صلح براي جهان!
حميد اميدي

ساخت نخستين روبات انسان نما به دست متخصصان داخلي

نخستين روبات انسان نماي ايراني به نام سورنا 2 با حضور رئيس جمهور رونمايي شد.
سورنا2 در حاشيه برگزاري همايش گراميداشت روز صنعت و معدن در سالن اجلاس سران در تهران و با حضور رئيس جمهور رونمايي شد.
اين روبات با استفاده از آخرين فناوريهاي روز روباتيك در اندازه و وزن مشابه انسان طراحي و ساخته شده است.
سورنا2 مي تواند همانند يك انسان اما با سرعتي آهسته تر و با تركيبي از حركات دست، سر و پا گام بردارد. قد اين روبات انسان نماي ايراني 145سانتي متر و وزن آن 45 كيلوگرم است و دوربين، ميكروفن و اسپيكر از جمله تجهيزات جانبي آن است.
سورنا 2 محصول بيش از 10 هزار نفر ساعت كار فشرده است.
مشخصات روبات سورنا2
¤ سورنا 2 داراي 12درجه آزادي در پاها، 8 درجه آزادي در دستها و 2 درجه آزادي در سر است.
¤ گام برداشتن آرام و شبيه انسان، حركات منظم دست و پا و حركات مشابه رفتار انساني از ويژگي هاي سورنا2 است.
ربات انسان نماي سورنا2 كه ديروز در حضور رئيس جمهور رونمايي شد؛ در انجمن تخصصي مراكز تحقيق و توسعه صنايع و معادن باهمكاري مركز وسايل نقليه پيشرفته دانشگاه تهران (CAV) ساخته شده است.
سورنا2 داراي 12درجه آزادي در پاها، 8 درجه آزادي در دستها و 2درجه آزادي در سر است.
گام برداشتن آرام و شبيه انسان، حركات منظم دست و پا و حركات مشابه رفتار انساني از ويژگي هاي سورنا2 است.
در مرحله كنوني مهمترين موضوع، اندازه و وزن ربات است؛ چرا كه با تغيير اندازه ربات از اندازه هاي كوچك نظير رباتهاي فوتباليست به اندازه طبيعي انسان، تغييرات اساسي در ديناميك حركتي ربات ايجاد مي شود.
اين موضوع سبب پيچيده تر شدن نحوه كنترل و حفظ تعادل ربات مي شود.
با اين حال، متخصصان با بهره گيري از آخرين فناوري هاي نوين و كمك انجمن تحقيق و توسعه و ديگر متخصصان داخلي توانسته اند اين چالش بزرگ را پشت سر بگذارند و به سوي كاملتر كردن اين ربات گام بردارند.
در حال حاضر فعاليت بر روي حوزه هاي شنوايي، بينايي و سخنگويي ربات آغاز شده و مراحل اوليه توسعه بينايي و صدا، ارتقا سطح هوشمندي، تقليد رفتارهاي انساني و افزايش سرعت گام برداشتن انجام گرفته است كه پس از تكميل در نسلهاي بعدي سورنا ارائه خواهد شد.
نسلهاي بعدي سورنا خواهد توانست چهره ها، اشيا، كلمات و جملات را تشخيص و عكس العمل مناسب از خود نشان دهد.
¤ سورنا1 نيز سال 1387 تنها به عنوان نمادي براي اعلام آغاز اين پروژه، طراحي و ساخته شد. اين روبات داراي قابليت حركت بر روي مسير از قبل تعيين شده، بوسيله موتورهاي D30 و سيستم مسيرياب و همچنين حركت و فعاليت به صورت دستي از طريق اپراتور بود. علاوه بر اين سورنا1 قابليت تكلم متن هاي از پيش تعيين شده در تمامي مراحل فعاليت را نيز دارا بود.

دق مرگ (گفت و شنود)

گفت: يكي از مدعيان اصلاحات و عضو حلقه كيان كه به آمريكا گريخته و پناهنده شده در مقاله اي خطاب به اپوزيسيون چند دستورالعمل براي مقابله با جمهوري اسلامي پيشنهاد كرده است.
گفتم: حيوونكي دير اومده، بايد چند تا جمله براي سنگ قبر فتنه پيشنهاد مي كرد.
گفت: پيشنهاد كرده كه بايد ميان اصولگرايان اختلاف ايجاد كرد و مسئولان نظام را به فساد مالي و اخلاقي متهم كرد و...
گفتم: از روي دست اسرائيلي ها رونويسي كرده! اين ترفندها را كه 30 سال است دارند به كار مي برند و نتيجه اي نگرفته اند.
گفت: اتفاقاً، يك نشريه آمريكايي خطاب به اينگونه افراد نوشته است، اپوزيسيون جمهوري اسلامي نشان داد كه خيلي بي عرضه است و فقط بلد است براي آمريكا دردسر درست كند!
گفتم: دو تا خنگ و خل و چل با هم شطرنج بازي مي كردند، وزير از عصبانيت سكته مغزي كرد و شاه شطرنج از ناراحتي دق مرگ شد!

شوراي نگهبان: طرح وقف دانشگاه آزاد خلاف شرع و قانون است

سخنگوي شوراي نگهبان از مغايرت آشكار طرح وقف اموال دانشگاه آزاد با موازين شرع و قانون اساسي خبر داد.
عباسعلي كدخدايي در گفت وگو با فارس، با اشاره به بررسي طرح حمايت از تاسيس و تقويت موسسات و مراكز آموزش غيردولتي (وقف دانشگاه آزاد) در جلسات شوراي نگهبان گفت: اين طرح در جلسات شوراي نگهبان مورد بررسي قرار گرفت و 2 ايراد كلي نسبت به آن وارد شد.
وي با بيان اينكه ايراد اول اشكالات شرعي، قانون اساسي و ابهامات بود، گفت: ايراد ديگري كه اعضاي شوراي نگهبان به اين طرح وارد دانستند اشكال در رابطه با اصل طرح است كه متضمن ورود به صلاحيت شوراي عالي انقلاب فرهنگي است.
كدخدايي با تشريح ايرادات شوراي نگهبان گفت: طرح حمايت از تاسيس و تقويت موسسات و مراكز آموزش غيردولتي متضمن ورود به صلاحيت و اختيارات شوراي عالي انقلاب فرهنگي است و اين شورا كه به دستور امام خميني(ره) شكل گرفته است و تائيد مقام معظم رهبري را هم به همراه خود دارد لذا اعضاي شوراي نگهبان اصل اين طرح را مغاير با موازين شرع و قانون اساسي شناختند و مغايرت آن را با اصول 57 و 110 قانون اساسي اعلام كردند.
سخنگوي شوراي نگهبان با تاكيد بر اينكه علاوه بر اشكالات شرعي و قانون اساسي طرح فوق داراي ابهامات ديگري نيز است، گفت: طرح حمايت از تاسيس و تقويت موسسات و مراكز آموزش غيردولتي در موارد مختلف آن داراي ابهام است و اين ايرادات را چنانچه مصوبه اش در نوبت ديگر در اختيار شوراي نگهبان قرار گيرد، اعلام مي شود.
دهقان: طرح وقف اموال دانشگاه آزاد از دستور كار مجلس خارج مي شود
عضو هيئت رئيسه مجلس با بيان اينكه قطعاً نمايندگان بعد از رد طرح وقف دانشگاه آزاد اسلامي از سوي شوراي نگهبان آن را از دستور كار مجلس خارج مي كنند، گفت: براين اساس مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي در خصوص دانشگاه آزاد معتبر و لازم الاتباع هست و خواهد ماند.
محمد دهقان نماينده طرقبه و چناران در گفت وگو با فارس با اشاره به اين كه نمايندگاني كه قبلاً اين طرح را تصويب كرده اند فكر نمي كردند طرح مذكور مورد ايراد و رد شوراي نگهبان قرار گيرد، يادآور شد: وقتي تعداد زيادي از نمايندگان با رد اين طرح از سوي شوراي نگهبان مواجه شوند، از آنجا كه نظري بر انجام كارهاي خلاف شرع و قانون اساسي ندارند و تنها براساس برخي استدلال ها با اين طرح موافقت كرده اند، مصوبه قبلي خود را اصلاح مي كنند.
وي تصريح كرد: متأسفانه اين موافقان، مخالفت برخي دوستان در خصوص طرح مذكور را مورد توجه قرار ندادند.
نماينده طرقبه و چناران در مجلس ادامه داد: وقتي نظر شوراي نگهبان در اين زمينه اعلام شود از آنجا كه اكثر نمايندگان به شرع و قانون پايبندند، طبيعتاً اين طرح را رد مي كنند و موضوع تمام شده و طرح مذكور نيز از دستور كار مجلس خارج مي شود.
دهقان در خصوص طرح دوم مجلس مبني بر معتبر بودن مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي در خصوص دانشگاه آزاد، گفت: اين طرح نيز با خارج شدن طرح اول از دستور كار مجلس، منتفي شده و مصوبات شوراي انقلاب فرهنگي در خصوص دانشگاه آزاد معتبر و لازم الاتباع هست و خواهد بود.

علت تعويق جلسه هيئت امناي دانشگاه آزاد اعلام شد

منصور كبگانيان علت تعويق جلسه هيئت امناي دانشگاه آزاد براي تعيين رئيس جديد اين دانشگاه را اعلام كرد.
عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي در گفت وگو با فارس، با اشاره به تعويق جلسه هيئت امناي دانشگاه آزاد اظهار داشت: برگزاري اين جلسه براي بررسي و تنظيمات دقيق تر حقوقي و قانوني اساسنامه ابلاغ شده دانشگاه آزاد از سوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي مدت كوتاهي به تعويق افتاده است.
وي افزود: بر اين اساس اجراي اساسنامه جديد دانشگاه آزاد براي همين بررسي هاي حقوقي و قانوني براي مدت كوتاهي متوقف خواهد شد.
اين عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي گفت: شوراي عالي انقلاب فرهنگي با هماهنگي مراجع ذي ربط و پس از حصول اطمينان از تمام ابعاد و زواياي حقوقي و قانوني اساسنامه دانشگاه آزاد گزارش كاملي را در اين زمينه ارائه خواهد كرد.
كبگانيان با بيان اينكه البته اين گزارش به دفتر مقام معظم رهبري نيز ارائه خواهد شد، تصريح كرد: با وجود نگراني برخي از كارشناسان از توقف اجراي اساسنامه دانشگاه آزاد برداشت بنده اين است كه اين توقف كوتاه مدت خواهد بود و بعد از بررسي هاي كارشناسي، اساسنامه دانشگاه آزاد با استحكام و قوت بيشتري اجرا خواهد شد.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا اين موضوع در جلسه اين هفته شوراي عالي انقلاب فرهنگي مورد بررسي قرار خواهد گرفت؟ اضافه كرد: از نظر بنده چون يك جلسه از نقشه جامع علمي كشور عقب هستيم، ترجيح اين است كه اين موضوع در اولويت باشد، اما تصميم نهايي در اين زمينه برعهده رئيس شورا خواهد بود.
عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي با تكذيب برخي از شايعات كه از دستور مقام معظم رهبري براي لغو اجراي اساسنامه جديد دانشگاه آزاد خبر مي داد، تصريح كرد: اصل ماجرا اين است كه تمام اين موارد شايعاتي است كه از سوي برخي منابع غيرموثق اعلام مي شود اما بنده تصريح مي كنم كه اساسنامه جديد به زودي و پس از بررسي هاي دقيق حقوقي و قانوني با قوت بيشتر اجرايي خواهد شد.

در صورت تصويب نشان آذر يزدي به نويسندگان برتر كشور اهدا مي شود

يزد- خبرنگار كيهان:
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان يزد از اعطاي نشان آذر يزدي به نويسندگان برتر كشوري در صورت تصويب خبر داد.
محمود عاليشوندي گفت: در صورت موافقت وزارت ارشاد با برگزاري سالانه نشان آذر يزدي در استان يزد، نشان آذر يزدي به نويسندگان تواناي كشور در حوزه ادبيات كودك و نوجوان اهدا مي شود.
وي در نشست نقد كتاب استان خاطرنشان كرد: كاركردن براي كودك و نوجوان علاقه مي خواهد و شور و هيجان دو عنصري است كه نويسندگان حوزه كودك و نوجوان بايد به آن توجه جدي داشته باشند.
عاليشوندي ضمن انتقاد از وضعيت قصه گويي در كشور افزود: اين امر نيازمند توجه جدي مسئولين و نويسندگان است و در حال حاضر خمودگي در تصويرگري و مطالب نويسندگان حوزه كودك و نوجوان ديده مي شود كه مورد رضايت مخاطبين نيست. به گفته وي هزينه كردن براي قصه هاي كودكان و نوجوانان سرمايه گذاري براي سرمايه هاي اجتماعي كشور است.

دستورالعمل نفاق جديد شعارهاي آشوب 88 را درز بگيريد! (خبر ويژه)

عضو مركز يت حزب مشاركت ضمن تشكر از محسن كديور به خاطر تحريف و ماله كشي شعارهاي آشوبگران در حاشيه روز قدس از وي و ديگر محافل ضدانقلاب خواست تا اين مباحث روشنگر را درز بگيرند.
به دنبال اقدام ناشيانه محسن كديور در تحريف شعار ضدانقلابي «نه غزه، نه لبنان» و ادعاي اينكه سبزها شعار «هم غزه، هم لبنان» مي داده اند، موجي از اعتراض و انتقادها از سوي رسانه هاي ضدانقلاب عليه وي برانگيخته شد كه ويدئوي مربوط به تظاهرات مذكور را در عرصه مجازي و اينترنت منتشر كرده بودند.
مصاحبه كديور با صداي آمريكا و سپس اعتراض يك هفته اي ضدانقلاب به سردبير سايت جرس باعث شد علي شكوري راد دست به قلم شده و ضمن تشكر از كديور، از وي و سايت جرس بخواهد تا به «بحث هاي فرصت سوز» پايان دهند.
شكوري راد نوشت: دوست گرامي و دانشمند فرهيخته، يادداشت شما را در سايت تاثيرگذار جرس خواندم. به نظرم توضيح غيرضرور براي گفته هاي خود كه حكمت آميز بودن آن را به راحتي مي توان دريافت و تحسين كرد. ظاهراً فشار غيرمسئولانه كساني كه از پيچيدگي ]![ و ظرافت شرايط كنوني جنبش در داخل مطلع نيستند شما را وادار به دفاع كرده است.
وي با تظاهر به دفاع از امام خميني و بي آن كه متعرض حملات اخير هم حزبي خود (تاج زاده) به سيره حضرت امام درباره نهضت آزادي و سيدكاظم شريعتمداري و... بشود، نوشت: جنبش سبز از اين بحث ها حتماً اگر با ادعاي آگاهي بخشي انجام شود، رنج مي برد و چيزي به هواداران نمي دهد. البته همه به خوبي مي دانند كه اگر اختلاف نظرها را به رسميت نشناسند و همديگر را تحمل نكنند، بهترين هديه را به طرف مقابل داده اند.
اين عضو مركزيت حزب مشاركت توضيح نداد كه چرا جريان نفاق جديد و هدايت كننده فتنه سبز، از روشن شدن ماهيت شعارهاي آشوبگران رنج مي برد و چگونه مي شود هم مدعي خط امام بود و هم از آشوبگران حامي رژيم صهيونيستي كه روي شعار مرگ بر اسرائيل و مرگ بر آمريكا خط كشيدند، دفاع كرد. از سوي ديگر مدعيان خط امام در حزب مشاركت و شخص آقاي شكوري راد چگونه از تحمل يكديگر در فتنه سبز و به رسميت شناختن اختلاف ها در اين جريان خبر مي دهند حال آن كه آشوبگران در همان حاشيه سازي روز قدس، غير از شعار «نه غزه، نه لبنان» شعار «جمهوري ايراني» سر مي دادند و روي «اسلام» خط كشيده بودند؟! يعني حضرات به قيمت همراهي با ضدانقلاب و جريان هاي آلت دست آمريكا و اسرائيل و انگليس، قيد اسلام و خط امام را به كلي زده اند؟ و آيا نفي علني اسلام و امام و انقلاب، چيزي در حد اختلاف سليقه و قابل تحمل است همچنان كه جريان مدعي اصلاح طلبي به آن تن داد؟!
به هر حال بايد از آقاي شكوري راد براي ورود روشنگر به ماجرا و دادن آگاهي به افكار عمومي درباره وضعيت رو به انحطاط شماري از اعضاي حزب مشاركت كمال تشكر را به جاي آورد، اگر چه به قول ايشان بازيگران فتنه هر چه زودتر اين بحث ها را درز بگيرند، به صلاح نفاق جديد است در غير اين صورت هرچه بيشتر محتواي فكر خود را هم بزنند، بوي تعفن آن بيشتر بلند خواهد شد.
گفتني است محسن كديور بعد از روبرو شدن با اعتراض هم پيمانان منافق و سلطنت طلب خود طي مصاحبه اي با راديو آمريكا گفت: منظور من آن بود كه كاش به جاي شعار «نه غزه نه لبنان» ، شعار «هم غزه هم لبنان» سر مي دادند.

دستورالعمل هاي سوخته «سيا» براي جنگ نرم و كودتاي مخملي (خبر ويژه)

عضو فراري حلقه كيان كه اكنون در خدمت ارگان رسمي سازمان سيا قرار دارد، برخي شيوه ها و دستورالعمل هاي ديكته شده اين سازمان را به عنوان ابزارهاي معارضه با جمهوري اسلامي فاش كرد. اين شيوه ها طي سال هاي اخير به ويژه در بحبوحه فتنه پس از انتخابات از سوي مزدوران ميداني ضد انقلاب از جمله همين عضو حلقه كيان به كار بسته شده است.
مجيد محمدي با بيان اينكه حاكميت و روحانيت بر انسجام و وحدت نيروهاي خود تاكيد مي كند، خواستار القاي تضاد و اختلاف ميان هواداران نظام شد. وي همچنين خواستار رفتن سراغ افراد جدا شده از نظام و «مداراي اپوزيسيون با آنها» شد تا آنها بتوانند عليه گذشته خود حرف بزنند. همكار راديو فردا (ارگان سازمان (CIA متهم كردن مسئولان نظام به فساد را از ديگر محورهاي تخريبي عليه نظام برشمرد و خواستار بكارگيري اصلاح طلبان در اين اتهام پراكني ها شد.
اين مستخدم پياده همچنين بر لزوم شبيه سازي جمهوري اسلامي با رفتارهاي اسرائيل و انگليس و آمريكا براي خدشه در اعتبار نظام ديني تاكيد كرد و مجدداً حمايت از نيروهاي جدا شده- نظير محمد نوري زاد- را مورد توجه قرار داد. مجيد محمدي حمله به جايگاه مقامات كشوري نظير فرماندهان نظامي و انتظامي، وزرا و رئيس جمهور، نمايندگان مجلس و اعضاي شوراي نگهبان، ائمه جمعه، مسئولان قوه قضائيه و اعضاي شوراهاي عالي كشور را نيز جهت كاستن از منزلت اجتماعي آنها ضروري دانست اما در پايان رونويسي خود از نسخه هاي سازمان سيا براي كودتاي مخملي، اذعان كرد: پس از چند ماه مبارزه خياباني و سركوب توسط حكومت، بايد ضمن اجتناب از درگيري مستقيم هزينه ها را كاهش داد. شايد در دوره اي، سبز كردن مراسم رسمي مي توانست حكومت را مستأصل كند اما به تدريج فرماندهان عملياتي راه خنثي كردن اپوزيسيون را فرا گرفتند.

وقتي اخراجي از پنجره وارد مي شود (خبر ويژه)

مديرمتخلف موسسه غيرقانوني «آكادمي نخبگان ايران» در اقدامي قابل تامل و سوال برانگيز به يك برنامه مناسبتي صداوسيما دعوت و مورد تجليل قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، متاسفانه عليرغم سابقه سياه و اقدامات غيرقانوني «محسن.ص» پروفسور خودخوانده و مديرموسسه فرهنگي چندمنظوره «آكادمي نخبگان ايران»، وي بار ديگر فعاليت هاي مخرب خود را از سر گرفته است كه در جديدترين اقدام با حضور در برنامه مناسبتي شبكه 2 سيما در روز ولادت حضرت اميرالمومنين(عليه السلام)، خود را پروفسور و رئيس آكادمي نخبگان ايران معرفي كرد.
نامبرده در طول اين برنامه بارها از سوي مجري به عنوان تنها دانشمند علمي!!! دارنده مدال جهاني «شواليه» اتحاديه اروپا در سال 2008 معرفي شد. اين در حالي است كه عنوان پروفسوري كه «محسن. ص» مدير كلاهبردار اين موسسه با خود يدك مي كشد صحت ندارد و با استعلامي كه توسط وزارت علوم به عمل آمده، هيچ پاسخي دال بر تحصيلات عاليه اين فرد ارائه نشده است.
همچنين براساس اخبار واصله يك مستند تلويزيوني تحت عنوان «نخبگان جوان» مراحل نهايي صداگذاري را براي پخش از سيماي آذري شبكه جهاني سحر سپري مي كند كه در اين مستند روايي «محسن. ص» به عنوان رئيس موسسه غيرقانوني «آكادمي نخبگان ايران» حضور دارد. اين مستند كه در 13 قسمت 20 دقيقه اي توسط شبكه جهاني سحر در حال ساخت است قرار است به زودي از سيماي آذري اين شبكه پخش شود كه انتظار مي رود با اقدام قاطع مهندس ضرغامي رياست محترم صداو سيماي جمهوري اسلامي- كه به يقين از سوابق وي با خبر نيست- پاي چنين كلاهبرداران و جاعلاني براي هميشه از رسانه ملي كوتاه شود.
گفتني است «محسن. ص» پروفسور خودخوانده و مديرموسسه فرهنگي چند منظوره اي تحت عنوان «آكادمي نخبگان ايران» بود كه با تخلفات آشكار از موازين قانوني وزارت علوم، و وزارت ارشاد با ادعاي دروغين اخذ نمايندگي از دانشگاههاي خارجي و اعطاي مدرك تحصيلي جعلي، بسياري از جوانان جوياي علم را فريب داده بود.
موسسه غيرقانوني «آكادمي نخبگان ايران» در سال 1384 به دليل پاره اي از تخلفات نظير برپايي مجالس رقص و پايكوبي مختلط و سرو مشروبات الكلي توسط اداره اماكن نيروي انتظامي پلمب گرديد و از سوي بازرسي رياست جمهوري در دوران آقاي «داوود احمدي نژاد» غيرقانوني اعلام شد. همچنين دفتر آموزشهاي آزاد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري نيز در سال 1386 فعاليت آموزش عالي «آكادمي نخبگان ايران» را فاقد مجوز وزارت علوم و در نتيجه غيرقانوني اعلام كرد.
اين موسسه در سال 1387 با حمايت آشكار و پنهان برخي از افراد ذي نفوذ در قواي قضاييه و مجريه و برخي كارچاق كن ها موفق به امضاي تفاهم نامه همكاري با برخي وزارتخانه ها و سازمان هاي دولتي شد و «محسن.ص» مديرآكادمي با دريافت مبالغ هنگفت از بيش از يكصد جوان علاقه مند به ادامه تحصيل و خانواده هايشان، آنان را تحت عنوان «دانشجو» جذب و متضرر ساخت كه با افشاگري هاي روزنامه كيهان در دي1387 و شكايت وزارت علوم و جمعي از دانشجويان متضرر شده، موسسه جعلي وي تعطيل و پرونده به مراجع قضايي ارجاع شد.
«محسن. ص» اگرچه در سال گذشته كوشيد با استناد به مكاتباتي غيرواقعي و دروغين و جلب رضايت وزارت علوم، پرونده تخلفات فراوان خود را مختومه كند، اما با هوشياري قاضي منصوري، بازپرس شعبه نهم دادسراي كاركنان دولت اين تلاش ناكام گذاشته شد و مجوز «آكادمي نخبگان ايران» لغو گرديد.
شايان ذكر است كيهان مستندات و مدارك موثقي از فعاليت هاي غيرقانوني و مشكوك «محسن.ص» و «آكادمي نخبگان ايران» در اختيار دارد كه در صورت عدم رسيدگي مسئولان ذيربط به زودي منتشر خواهد كرد.

مارادونا را ول كن رفقاي گر گرفته و عصبي ما را بچسب! (خبر ويژه)

يك ضدانقلاب فراري از وضعيت عصبي به هم ريخته شماري از عناصر آشوب طلب و بي عاري شماري ديگر از آنها در سالگرد 18تير خبر داد.
«عليرضا-ر» در وبلاگ خود با اشاره به اوضاع به هم ريخته كاربران ضدانقلاب سايت «بالاترين» -يكي از حاميان اصلي آشوب و اغتشاش- نوشت: 18تير داره مياد، چه خبر از جنبش سبز؟ برزيل حذف شد... «بالاترين» هم كه صفاست! «خنده دارترين عكسي كه تا حالا از مارادونا ديده ايد» با بيش از 8 هزار كليك وسط صفحه اول مي درخشد، لينك مورد بحث، سكس ]...[ است و در آستانه 18تير همه دارند سر اين موضوع بحث مي كنند و احيانا لينكي هم درباره 18تير. در عوض تا دلت بخواهد همه دارند بهم فحش مي دهند. بدون هيچ و حتي يك استثنا، و همه، به همه. انگار كه همه تا آخرين حد ممكن عصبي باشند. هر كدام مثل كسي كه فحش تازه اي ياد گرفته باشد و دنبال اولين دليل كه آن فحش را يكجا بدهد. رفقا... چرا اين همه گر گرفته و عصبي؟
وي اضافه مي كند: اين وسط من و مثل من ها مي مانند كه هنوز از شوك بلايي كه سرشان آمده در نيامده، هنوز آب تبعيدگاهي كه به ناچار و نامردي رفته اند از گلويشان پايين نمي رود، هر روز را از شروع و تا آخر با تمام وجود حسرت يك دقيقه ديگر بودن در خيابانهاي تهران را مي كشند و فقط هم همين ماهائيم كه هرگز و هيچ جا جزو هزينه دادگان جنبش سبزمان به حساب كه خوب است به لعنت هم نمي آئيم. و در عوض هر روز بايد صفحاتمان را باز كنيم و درباره خودمان بخوانيم كه «از روزي كه رفته اي خارج...» هيچي... مختصر اينكه شده اي گه!» و من حق ندارم كه پارسالم را كه لحظه لحظه اش توي جمعهاي عاشق خود شما بودم را بياد بياورم و باز دلم آتش بگيرد و اگر بپرسم كه داريم چه مي كنيم؟ داريم كجا مي رويم؟ بايد بشنوم كه نشستي بيرون ميگي لنگش كن! راست ميگي، بيا ايران خودت برو تو خيابون! پول سبزها را گرفتي داري حال مي كني، تئوري صادر نكن!
نامبرده در پايان مدعي شد «ديشب كه با رفيقم كه او هم تازه زده بيرون، موقع برگشت به خانه از مترو جا مانديم و دوتايي جمعا روي هم حتي 02 يورو هم نداشتيم كه تاكسي بگيريم و تلفن هايمان هم حتي اينقدر شارژ نداشت كه به كسي زنگ بزنيم و كمك بخواهيم. درمانده تر از هر بي كس و كاري همانجا روي يك نيمكت نشستيم و بدون اينكه با هم حرف بزنيم انگار هردويمان به يك چيز مشترك فكر مي كرديم و به ريش خودمان مي خنديديم»!

روزنامه آلماني: به بي سرانجامي چالش با ايران عادت كرده ايم (خبر ويژه)

مجله آلماني دي سايت وضعيت كشورهاي غربي همزمان با صدور قطعنامه ضد ايراني در شوراي امنيت را نامساعد توصيف كرد.
دي سايت مي نويسد: اكنون زمان مناسبي نيست تا درباره برنامه اتمي ايران صحبت كنيم. در اصل اكنون بايد از افغانستان سخن گفته شود يا درباره نظم در بازار مالي بحراني جهان. توجه جهاني، سرمايه محدودي است و دستور كار برنامه هسته اي ايران، بيش از اندازه بزرگ است. مي توان گفت به بي پاياني و بي نتيجه بودن بحث هسته اي عادت كرده و خو گرفته ايم.
هفته نامه آلماني اضافه مي كند: تا كي قرار است در اين باره فكر كنيم و بعد فراموش نماييم، آن هم بدون نتيجه. اما واقعيت سر جاي خود باقي است و رئيس سازمان سيا گفته كه ايران ممكن است تا 2 سال ديگر به بمب دست پيدا كند. تاريخ دقيق مهم نيست. ارزيابي هاي اطلاعاتي اشتباهاتي دارند. آمريكايي ها بعد از تحليل فاجعه بار از وضعيت عراق، تمايلي به اعلام خطرهاي بي جا ندارند. مهم اندك بودن فرصت و دست دست كردن مقابل ايران است.
به نوشته اين مجله «قدرت هاي جهاني با تعلل و كندي هرچه تمام تر قطعنامه تحريم جديدي را در شوراي امنيت عليه ايران برقرار كردند. هدف به هيچ رو نتيجه اي مشخص نبود بلكه مي خواستند وحدت سياسي خود را نشان دهند؛ وحدت موقت و ظاهري با روسيه و چين. همه چيز در خدمت تصويب قطعنامه قرار گرفت، تلاش وسيع اوباما و ماهها كار سخت براي هيچ؟ انزواي ايران و پيدا كردن متحدان غربي؛ همه اينها درست، امروز ديگر نمي توان با اتحاد تنها چند كشور مشروعيت جهاني بدست آورد. اما درست هم هست كه تمام اين سياست ها مي تواند به خواب و خيال تبديل شود، به يك جهان موازي كه در آن پشت سر هم پيشرفت اساسي بدست آمده و پيوسته توافق گسترده حاصل شده و در پايان بمب ايراني ساخته شده است. واقعيتي فراتر از سالن هاي گردهمايي وجود دارد و سرعت در آن بيرون از اين داخل بيشتر است. بايد از توهم انجام خود به خود كار دست برداشت.»
دي سايت با وجود تاكيد بر لزوم ارعاب و تهديد ايران نوشت: اما اميد اصلي فقط مي تواند به تغيير در داخل ايران باشد. اصلاح طلبان تحت فشار هستند. از خارج كار زيادي براي آنها نمي توانيم بكنيم اما جهان و اوباما با سياست تشنج زدايي، جاي اين برداشت را باز گذاشتند كه اپوزيسيون ايران فراموش شده است. به سود ماست كه از آنها دفاع كنيم تا از اين طريق سياست خارجي ايران هم تغيير كند.
در همين حال روزنامه واشنگتن پست علت اصلي دروني تصويب قطعنامه جديد را فاش كرد و نوشت: اين قطعنامه جلوي برنامه هسته اي ايران را نمي گيرد اما به اپوزيسيون كه در حال مبارزه است كمك مي كند.
روزنامه لس آنجلس كرونيكل اما تحليل ديگري ارائه كرد و نوشت: تنها نتيجه اقدام اخير آمريكا عليه ايران، بحران اقتصادي براي آمريكا و حتي كشورهاي ديگر است. در مقطع زماني فعلي كه آمريكا با ركود اقتصادي شديدي دست و پنجه نرم مي كند، تلاشهاي اوباما سياست بازيهاي بي نتيجه خواهد بود. اين اقدامات ميلياردها دلار هزينه اي اضافي بر دوش اقتصاد آمريكا مي گذارد.
روزنامه صهيونيستي جروزالم پست نيز در تحليل تحريم هاي جديد مي نويسد: صاحب نظران در مورد تاثير اين تحريم ها اختلاف دارند. حتي اگر اين اقدامات باعث كند كردن سرعت برنامه هسته اي جمهوري اسلامي شود، خطاست اگر تصور كنيم كه مي توانند مشكل را حل كنند و ايران را وادار به تجديدنظر در برنامه هسته اي كنند.