آيا انقلاب فرزندان خود را مي خورد ؟! (يادداشت روز)

1- صبح ديروز خبرنگار هفته نامه آمريكايي «نيويوركر» كه براي مصاحبه به كيهان آمده بود، با اشاره به سوابق انقلابي برخي از عوامل فتنه - يا به قول او چالش-88 و طرد آنها از صحنه نظام جمهوري اسلامي ايران، پرسيد؛ آيا نبايد با فرانتس فانون هم عقيده بود كه مي گفت؛ «انقلاب ها فرزندان خود را مي بلعند»؟! و توضيح داد در گفت وگو با يكي از طرفداران مطرح و شناخته شده «جنبش سبز»!! متوجه شده است كه آنها چنين عقيده اي دارند!
پاسخ اين سؤال مراجعه به يك «معيار» بود، معياري منطقي و خالي از ابهام كه در قالب پرسشي از ايشان مطرح گرديد و آن پرسش اين كه؛ كداميك از دو سوي ماجرا بر آموزه هاي انقلاب اصرار مي ورزيدند و كداميك نسخه اي ديگر و متفاوت با ارزش هاي انقلاب در دست گرفته و به ميدان آورده بودند؟ جان لي آندرسن كه خبرنگاري كهنه كار است و كتاب «زندگي انقلابي چه گوارا» از وي به فارسي ترجمه شده است گفت؛ انكار نمي كنم كه طرفداران جنبش سبز(!) و رهبران آنها ديدگاهي متفاوت و در پاره اي از موارد، متضاد با ديدگاه اعلام شده امام خميني]ره[ را دنبال مي كردند و آيت الله خامنه اي روي نظرات امام خميني تاكيد مي ورزيد. به ايشان گفته شد؛ اگرچه نظر فرانتس فانون درباره سرنوشت برخي از انقلاب ها، نظير انقلاب الجزاير و يا شماري از جنبش هاي به ثمر نشسته مردمي صحت دارد ولي در ايران اسلامي، انقلاب فرزندان خود را نخورده و نمي خورد، بلكه فرزندان ناخلف انقلاب و يا منافقان نفوذ كرده در آن را تصفيه مي كند و كنار مي گذارد.
2- اين روزها برخي از عوامل فتنه كه در سال هاي نه چندان دور، اردونشين انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن بوده اند و در پي خروج از بستر اسلام و انقلاب و ايفاي نقش ستون پنجم دشمن، از سوي توده هاي عظيم مردم طرد شده اند، ترجيع بند «انقلاب فرزندان خود را مي خورد»! بر زبان و قلم گرفته و ساز فريب ديگري را ساز كرده اند. اين ساز بدصدا در حالي نواخته مي شود كه تعدادي از فتنه گران، اگرچه در گذشته با تظاهر به انقلابي گري و يا به واقع، در شمار وفاداران اسلام و انقلاب شمارش مي شده اند ولي در جريان فتنه 88 نه فقط از بستر انقلاب بيرون رفته اند، بلكه آشكارا با دشنه هاي آخته و پنهان كرده در آستين نفاق و به نمايندگي بي پرده و بي نقاب از سوي مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس، عليه اسلام، انقلاب، نظام، امام (ره) و مردم مظلوم و نجيب وطن خويش شوريده اند، كه بهتر است گفته شود عليه مردم وطن قبلي خويش، زيرا وطن كنوني آنها بدون كمترين ترديدي، واشنگتن، لندن و تل آويو است.
آيا كساني كه آشكارا به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله(ع) اهانت مي كنند، وجود مبارك حضرت صاحب الزمان(عج) را نفي مي كنند، بدترين اهانت ها را به امام راحل(ره) روا مي دارند، به نفع آمريكا شعار مي دهند، در حمايت از اسرائيل يقه مي درند، مسجد را به آتش مي كشند، اسلام را متعلق به 1400سال قبل مي دانند، با اسلحه سرد و گرم به مردم كوچه و بازار حمله مي كنند، قلب بسيجي را مي درند، فلان خانم رهگذر را تنها به خاطر آن كه چادر بر سر دارد زير ضربات مشت و لگد مي گيرند، آن مرد عابر را به اين علت كه داراي محاسن است و جاي مهر بر پيشاني دارد از اتومبيل پياده كرده و پيش چشمان وحشت زده و نگران همسر و دختر خردسالش به قتل مي رسانند، حداقل دوبار با جرج سوروس صهيونيست ملاقات كرده و براي فتنه انگيزي دستور مي گيرند، آقاي ابطحي را براي گدايي نزد پادشاه عربستان، امير امارات و... مي فرستند و قول مي دهند كه كمك هاي مالي آنان را به هدر نمي دهند و هنگامي كه آقاي ابطحي گزارش پول هاي دريافتي را ارائه مي كند، آقاي «ص-خ» مشاور يكي از سران فتنه به طعنه مي گويد «اين كه چيزي نيست، بايد ليست مبالغ دريافتي ما از كشورهاي غربي را ببيني»! و... در يك كلمه، آيا كساني كه نتانياهو، رئيس رژيم صهيونيستي آنها را «بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران» مي داند، فرزندان انقلاب هستند؟! كساني كه سران و برخي از عوامل اصلي فتنه را تنها به اين علت كه روزي به سالوس و يا به واقع در اردوگاه انقلاب بوده اند، فرزندان انقلاب مي دانند و باطرد آنان از سوي مردم، براي آنها مرثيه «انقلاب فرزندان خود را مي خورد»! سرمي دهند! و...، بايد توضيح بدهند كه درباره شمر و يزيد و معاويه و حجاج بن يوسف و عمر سعد چه عقيده اي دارند؟! و آيا مقابله حضرت امير(ع) امام حسن(ع) و امام حسين(ع) با اين جرثومه هاي فساد و تباهي را مصداق طرد فرزندان انقلاب مي دانند؟!
3- نظريه فرانتس فانون، نظريه پرداز سياهپوست فرانسوي و حامي انقلاب الجزاير درباره برخي از انقلاب ها، نظير انقلاب ماركسيستي اكتبر 1917 روسيه تزاري كه منجر به تشكيل شوروي سابق شد، مي تواند صحت داشته باشد. اما در انقلاب اكتبر 1917- اگر بتوان نام آن را انقلاب گذاشت- نسخه انقلاب يعني ماركسيسم اولا؛ براي توده هاي مردم شناخته شده نبود و ثانيا؛ اين نسخه فقط در دست حاكمان بود كه به ميل خود آن را تفسير و تعريف مي كردند. مثلا در چالش و درگيري ميان تروتسكي- فرمانده ارتش سرخ و عضو برجسته دفتر سياسي حزب كمونيست شوروي- با استالين در دهه 1920 كه به تبعيد تروتسكي به مكزيك و نهايتا ترور وي در سال 1940 انجاميد، هر دو طرف مدعي ماركسيسم واقعي بودند و هيچكس نمي دانست و هنوز هم نمي داند كه كداميك از آن دو پيرو واقعي ماركسيسم بوده اند و... چرا كه ماركسيسم براي مردم و بسياري از صاحب منصبان شوروي سابق ناشناخته و در متن خود نيز يك ايدئولوژي مواج و فاقد معيار و ملاك تعريف شده بود، بنابراين در صورتي هم كه كساني به ماركسيسم اعتقاد واقعي داشتند، نسخه تعريف شده اي از آن در اختيار نداشتند تا درباره آن ماجرا و ماجراهاي مشابه ديگر به قضاوت بنشينند و نتيجه بگيرند كه استالين عليه ماركسيسم شورش كرده و تروتسكي را حذف مي كند يا تروتسكي از بستر ماركسيسم خارج شده است؟! دكترين «راه رشد غيرسرمايه داري» خروشچف ماركسيستي است يا گلاس نوست گورباچف؟! و...
در انقلاب اسلامي اما، «نسخه انقلاب» قبل از وقوع آن در ميان مردم بوده و آموزه ها و بايدها و نبايدهاي آن طي چند صد سال با زندگي ملت هاي مسلمان و از جمله ملت مسلمان ايران آميخته و عجين بوده است. صدها هزار دانشمند علوم اسلامي در هزاران حوزه علميه و مراكز ديگر ديني، ابعاد اين نسخه را با تكيه بر اصول و ملاك هاي تعريف شده و غيرقابل تحريف-وحي- به بحث و فحص نشسته و براي مردم بازگو كرده اند و... بنابراين وقتي كساني از بستر انقلاب اسلامي خارج مي شوند به آساني براي توده هاي مردم قابل شناسايي هستند و چنانچه در پي خروج از بستر انقلاب عليه آن به مقابله برخيزند- مانند سران فتنه 88- از سوي مردم مسلمان طرد شده و از عرصه انقلاب جارو مي شوند كه شدند.
وقتي امام راحل ما(ره) از نجف يا پاريس پيام مي دادند و خطاب به ملت مي فرمودند، «خداوند شهداي شما را با شهداي بدر و احد و حنين و كربلا محشور فرمايد»، مردم به قول استاد شهيد آيت الله مطهري گمشده خويش را در اين پيام پيدا مي كردند. مردم احد و بدر و حنين را مي شناختند، بيش از هزار و چند صد سال بر مظلوميت شهداي كربلا گريسته بودند و از ژرفاي دل «يا ليتني كنت معكم... اي كاش در كنار شما بودم» گفته بودند و...
4- چند روز قبل يكي از آقايان در ديدار جمعي از زندانيان سياسي رژيم طاغوت، ضمن تجليل از آنان- كه برخي از آنها به حق قابل تقدير هستند- گفته بود؛ «جامعه اي كه از زبان صادق ترين افراد دوران مبارزه سخني نشنود و به گوش نگيرد و به آنها روي ترش كند، مجبور مي شود تجربيات تلخ گذشته را دوباره تجربه كند» اين سخن در جاي خود و به طور مطلق، سخن حقي است ولي چنانچه اشاره ايشان به سران و عوامل فتنه 88 باشد- كه ظاهراً هست- با كمال تأسف بايد گفت؛ «كلمه» حقي است كه به قول حضرت امير عليه السلام، از آن اراده باطل شده است! چرا كه، به گفته حكيمانه حضرت امام(ره)، ميزان حال فعلي افراد است و باز هم به فرمايش مولاي متقيان(ع) بايد افراد را با معيار «حق» سنجيد و نه «حق» را با ميزان افراد بنابراين ابتدايي ترين كار كه معتبرترين معيار نيز خواهد بود، آن است كه فتنه گران- اگر هم به فرض برخي از آنان در دوراني فرزند انقلاب بوده اند- امروزه چه بر زبان و قلم و قدم دارند؟ آيا كساني كه در بند دوم اين نوشته به برخي از مواضع و عملكرد خصمانه آنها عليه اسلام و انقلاب و امام و... اشاره شد، «زبان صادق»!! در كام دارند؟! و بينش و منش آنها عليه تمامي ارزش هاي شناخته شده انقلاب و توصيه آنان به نوكري براي آمريكا و اسرائيل و انگليس و دست كشيدن از اسلام ناب محمدي(ص) قابل شنيدن است و اگر جامعه اي به آنها «روي ترش»! كند قابل ملامت خواهد بود؟!
ايشان در جاي ديگري از همان ديدار، گفته اند «سال هايي كه خميني گفتن پلو نداشت، بلكه چوب داشت تنها كساني آمدند كه حق گو بودند، امروز امام، امام كردن براي بسياري منافع دارد».
اين سخن نيز در كليت آن قابل قبول و ارزشمند است، اما مصداق مورد نظر ايشان با «حق»، «راه امام» و واقعيت هاي آشكار اين روزها نه فقط متفاوت بلكه در تضاد كامل است و بايد عرض كرد، فقط نيم نگاهي به ميدان بيندازيد! چه مي بينيد؟! آيا توده هاي فداكار مردم به خاطر دفاع از اسلام و انقلاب و امام(ره)، سختي هاي تحميل شده از سوي قدرت هاي استكباري را تحمل مي كنند و خم به ابرو نمي آورند يا فتنه گران كه به خاطر مقابله با آموزه هاي امام(ره) و دشمني با ارزش هاي اسلامي و انقلابي تحت الحمايه آشكار و بي پرده آمريكا، انگليس، اسرائيل، اتحاديه اروپا، شيوخ عياش عرب، بهايي ها، منافقين، سلطنت طلب ها، كلان سرمايه داران، و... قرار دارند؟! ديگ پلوي سفارت انگليس كه امروزه به چك پول هاي كلان، كمك هاي مالي ميلياردي، حمايت هاي تداركاتي و سياسي و تبليغاتي و صدها امكان مادي ديگر از سوي قدرت هاي استكباري تبديل شده است، براي مردم فداكار و پيروان امام راحل(ره) روي اجاق است يا براي فتنه گران؟! و... اين قصه، سر دراز دارد.
حسين شريعتمداري

آيت الله آملي لاريجاني: حمايت مقام معظم رهبري از دستگاه قضايي وظيفه ما را سنگين تر كرده است

رئيس قوه قضائيه گفت: رهنمودهاي مقام معظم رهبري و حمايت هاي داهيانه در كنار تاكيدات ايشان مبني بر ضرورت ايجاد اطمينان عمومي در جامعه نسبت به دستگاه عدليه وظيفه ما را تا رسيدن دستگاه قضايي به جايگاه مطلوب سنگين تر كرده است.
به گزارش اداره كل روابط عمومي و تشريفات قوه قضائيه، آيت الله صادق آملي لاريجاني با اشاره به سخنان و رهنمودهاي هوشمندانه و دقيق مقام معظم رهبري درباره وظيفه دستگاه قضايي كه مسير آينده را براي ما روشن كرد، افزود: ايشان در مقام ارزيابي دستگاه و يا شخص تعارف ندارند و اين براي ما افتخار است كه ولي امر مسلمين جهان از عملكرد ما اظهار رضايت كنند كه حتما اين موضوع نشان دهنده اهميت و جايگاه قسط و عدالت در جامعه است.
رئيس قوه قضائيه با بيان اينكه خواسته دائمي معظم له مبني بر شكل گيري دستگاه قضا براساس اينكه بتواند به عنوان ملجأ و پناهگاه مظلومان مطرح شود، بايد مطمع نظر همه مسئولان قضايي باشد، اضافه كرد: همانطور كه ايشان فرمودند اين كار آسان نيست اما اين وظيفه آحاد شاغلان در دستگاه قضائيه است كه با توجه به بازسازي نيروي انساني براساس منويات مقام معظم رهبري، بتوانند اين مهم را به انجام رسانند.
آيت الله صادق آملي لاريجاني با ابراز رضايت از روند برگزاري هفته قوه قضائيه، اطلاع رساني، گزارش كميسيونها و دوري از تبليغات غير ضرور را از محسنات اين همايش دانست و گفت: بايد دبيرخانه دائمي در اين زمينه، نتايج كار كميسيونها و اهداف ترسيم شده را به صورت ساليانه رصد كند تا بتواند در همايش مشابه بعدي از دوباره كاري ها جلوگيري شود و مباحث مطرح شده، منتج به نتيجه صائب شود.
رئيس قوه قضائيه با تاكيد بر توجه كافي به بحث اطلاع رساني صحيح اضافه كرد: بسياري از نارضايتي ها درباره دستگاه قضايي بي اطلاعي از وظايف و اختيارات قوه قضائيه است و اگر روند رسيدگي در دستگاه قضايي درست تبيين شود، اعتماد مردم به مسئولان قضا بيشتر مي شود و احتمالا برخي از شبهات در اين زمينه برطرف خواهد شد و اين ميسر نمي شود مگر با تعامل دوسويه با مردم و اين سياستي است كه بايد عملي شود.
آيت الله آملي لاريجاني ضرورت نهادينه شدن اقدامات اطلاع رساني و استفاده بهينه از ظرفيت رسانه ملي را يكي از مهمات اطلاع رساني و بيان عملكردهاي موثر قوه قضائيه دانست و افزود: استفاده از رسانه ملي براي درك افكار عمومي و استفاده از نظريات صاحب نظران بايد بيشتر از پيش مورد توجه قرار گيرد.
رئيس قوه قضائيه با اشاره به در پيش بودن عيد مبارك مبعث رسول اكرم(ص) افزود: با مبعث حضرت پيامبر اعظم(ص) بشريت توانست با عوالم بالا اتصال پيدا كند و اين اتصال انسان به مقام علوي ميسر نشده است مگر اينكه شخص پيامبر صلوات الله عليه خود به مقامي صعود كرده باشد كه بتواند كلام عظيم حضرت حق را تلقي كند و وسيله نزول اين مضامين عاليه را براي انسانها فراهم كند.

تبريك (گفت و شنود)

گفت: يكي از مدعيان اصلاحات كه به آمريكا پناهنده شده در وبلاگ خود خطاب به سران فتنه نوشته است، بايد به استقامت ادامه بدهيد تا در آينده به نتيجه برسيد!
گفتم: سران فتنه كه مدتهاست دچار سكته سياسي شده و به سختي نفس مي كشند.
گفت: اين اصلاحاتچي فراري خطاب به آنها مي نويسد؛ شكست امروز را نبينيد، من از هم اكنون پيروزي آينده شما را تبريك مي گويم!
گفتم: يارو براي رفيقش نامه فرستاده و نوشته بود، نوروز 90 و 91 و سپس ازدواجت را تبريك مي گويم، از همين حالا قدم نورسيده را هم تبريك عرض و پيشاپيش آرزو مي كنم كه نور به قبرت بباره!

بيل كلينتون: آمريكا قادر به متوقف كردن برنامه هسته اي ايران نيست

سرويس سياسي-
رئيس جمهور اسبق آمريكا با اشاره به قدرت و نفوذ ايران در منطقه اذعان كرد كه كاخ سفيد قادر به متوقف كردن برنامه هسته اي اين كشور نيست.
«بيل كلينتون» در گفت وگو با شبكه تلويزيوني سي ان ان در سمينار اقتصادي كيپ تاون آفريقاي جنوبي در پاسخ به اين سؤال ادعايي مجري برنامه كه آيا راهي براي جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هسته اي وجود دارد؟ گفت: من نمي دانم، تصور مي كردم شما اين سؤال را مي پرسيد كه آيا كسي هست جلوي قدرت و نفوذ گسترده ايران در منطقه بخصوص عراق را بگيرد؟ جواب آن منفي است. علت را نيز بايد در شمار شيعيان و هم پيمانان ايران در منطقه جستجو كرد.
وي اذعان كرد كه ايران بزرگترين برنده در عراق است.
كلينتون در ادامه درباره برنامه هسته اي ايران مدعي شد: اين برنامه دشوارترين مسئله اي است كه الان جهان با آن روبروست.
وي در پاسخ به ميزان ثمربخشي تحريم ها در منصرف كردن ايران از ادامه روند برنامه هسته اي اش گفت: اكنون نه تنها آمريكا بلكه هيچ كشور ديگري قادر به متوقف كردن اين برنامه نيست.
رئيس جمهور اسبق آمريكا درباره حمله نظامي نيز گفت: اقدام نظامي هم نمي تواند مانع پيشرفت برنامه هسته اي ايران شود.
وي در بخش ديگري از اين گفت وگو با تمجيد از دوران حكومت اصلاح طلبان در ايران گفت: زماني كه من رئيس جمهور بودم مردم ايران به مترقي ترين فردي كه خواستار تعامل با غرب بود راي دادند.
كلينتون افزود: در حال حاضر ما نمي توانيم مستقيما با نيروهاي دموكراسي و آزادي ايران همكاري كنيم زيرا بدين طريق موضع نيروهاي حاكم را تقويت مي كنيم اما بهرحال اگر بتوانيم معامله اي صورت دهيم ارزش بررسي دارد از اين رو بايد بگويم كه با مشكل حادي روبرو هستيم نمي خواهم بگويم كه نمي توانيم ايران را متوقف كنيم اما بايد بدانيد كه مسئله اينقدر سخت است كه گزينه هاي خوشايندي برايش وجود ندارد.

رئيس مجلس در ديدار نايب رئيس مجلس افغانستان: وقت عقب نشيني اشغالگران فرا رسيده است

رئيس مجلس شوراي اسلامي خواستار عقب نشيني فوري اشغالگران از افغانستان و سپردن امنيت اين كشور به دست مردم آن شد.
دكتر علي لاريجاني ديروز در ديدار ميرويس ياسيني نايب رئيس اول مجلس شوراي ملي افغانستان با اعلام اين مطلب افزود: خواست تمام ملت ايران اين است كه از مردم مظلوم افغانستان رفع ظلم شود و اين ملت به سعادت و رفاه دائمي دست يابد.
لاريجاني افزود: وقت آن رسيده است دولت آمريكا و كشورهاي عضو ناتو ضمن بازبيني سياست هاي خود و عقب نشيني از افغانستان، كار حفظ امنيت و تلاش براي سازندگي اين كشور را به دست مردم شجاع و غيور آن بسپارند.
در ادامه اين ديدار هم چنين ميرويس ياسيني نايب رئيس اول مجلس شوراي ملي افغانستان از جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك كشور دوست و برادر در همسايگي كشور خود نام برد و گفت: مردم افغانستان و مسئولان اين كشور، سابقه حمايت ها و كمك هاي مردم ايران در دوران جهاد و پس از آن را در حق خود هرگز فراموش نخواهند كرد.
وي در ادامه با تقدير از مواضع اصولي جمهوري اسلامي در قضاياي مربوط به اعضاي جهان اسلام به ويژه موضوع فلسطين خاطرنشان ساخت: خاطره شجاعت و غيرت مردم و مسئولان جمهوري اسلامي در دفاع از آرمان فلسطين براي هميشه در اذهان مسلمانان باقي خواهد ماند.
نايب رئيس مجلس شوراي ملي افغانستان ضمن ابلاغ دعوت رئيس مجلس شوراي ملي از لاريجاني براي انجام سفري رسمي به كابل، خواهان گسترش هرچه بيشتر روابط پارلماني دو كشور در سطوح مختلف شد.

لاوروف: قطعنامه 1929 نتيجه اي نداشت

وزير امور خارجه روسيه با اذعان به ناكارآمدي تحريم ها عليه ايران اعلام كرد كه قطعنامه 1929 همانند قطعنامه هاي قبلي هيچ نتيجه اي نداشته است.
به گزارش واحد مركزي خبر «سرگئي لاوروف» پس از ديدار با «حسني مبارك» رئيس جمهور مصر در كنفرانسي خبري در قاهره پايتخت اين كشور گفت: ما به دفعات گفته ايم كه به تحريم ها اعتقادي نداريم و با وجود آن كه تحريم ها برخي اوقات اجتناب ناپذير هستند آنها معمولا نتايجي را كه اعمال كنندگان تحريم ها به دنبال آن هستند به بار نمي آورند، در خصوص ايران نيز چند قطعنامه از سوي شوراي امنيت سازمان ملل صادر شده است و اقداماتي به مراتب جدي تر از گذشته صورت گرفته است اما تاكنون نتيجه اي در بر نداشته است.
وي در عين حال مدعي شد، قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل كه به تازگي تصويب شد تا حدي ضروري بود تا به حكومت ايران پيام روشني بفرستيم مبني بر آن كه ديگر امكان به تعويق انداختن زمان ارائه پاسخ ها به پرسش هاي قانوني آژانس بين المللي انرژي اتمي وجود ندارد.
وزير امور خارجه روسيه در پايان گفت: اهميت دارد كه به جاي منزوي كردن ايران به علت برنامه هسته اي اش اين كشور را به مشاركت در همكاري هاي سازنده واداريم.

كارت بليت الكترونيك در پايتخت تبديل به كارت شهروندي مي شود

مديرعامل شركت كنترل ترافيك از تبديل كارت بليت الكترونيك به كارت شهروندي در پايتخت خبر داد.
به گزارش مهر، حجت ا... بهروز با تاكيد بر اينكه اجراي طرح بليت الكترونيك نخستين گام براي تبديل تهران به شهر الكترونيك است گفت: قرار است كارت بليت هاي الكترونيك تبديل به كارت شهروندي شوند كه بر اين اساس بسياري از خدماتي كه در آينده به شهروندان ارائه مي شود، متكي به اين كارتها خواهد بود.
وي تصريح كرد: هدف اوليه اجراي طرح بليت الكترونيك يكپارچه سازي حمل ونقل عمومي در تهران است اما براساس برنامه ريزهاي بلندمدت شهرداري قرار است كارت بليتهاي الكترونيك به كارت شهروندي تبديل شود به گونه اي كه شهروندان با استفاده از اين كارت بتوانند از تمامي خدمات شهري از پاركينگ هاي عمومي گرفته تا سينماها به راحتي استفاده كنند.
وي ادامه داد: مهمترين مزيت اين سيستم به دست آوردن اطلاعات آماري دقيق از بار ترافيكي مناطق مختلف شهر است. زيرا تاكنون اين آمارها به روش دستي و تقريبي به دست مي آمد در حالي كه بليت الكترونيكي اين امكان را به كارشناسان ترافيكي مي دهد كه بتوانند مدل حركتي و ترافيكي شهروندان را در ساعات اوج ترافيكي تهيه كنند.

اعترافات خواندني باديگارد بهاءالله كه مي خواست ديده شود (خبر ويژه)

طنزنويس فراري روزنامه هاي زنجيره اي كدها و اطلاعات تازه اي درباره اپوزيسيون از هم پاشيده سبز ارائه كرد.
«ا.ن» در سخناني با تاكيد بر نفاق فتنه سبز و گردانندگان آن تصريح كرد: «جنبش سبز يك جريان غيرمذهبي است كه رهبران مذهبي]!؟[ دارد. جنبش سبز در يك جامعه مذهبي اتفاق مي افتد، نه اينكه ما عاشق مذهب هستيم. نه، اتفاقاً ما اصلاً از جامعه مذهبي خوشمان نمي آيد ولي در واقعيت زندگي مي كنيم. يادتان باشد هركس به شما گفت كه ايران آينده، جامعه اي غيرديني خواهد بود، براي 50 سال آينده روي حرفش حساب نكنيد.»
به گزارش روزنت، وي با اذعان به ريزش نيروي فتنه گران تصريح كرد: «ما قصد نداريم با كشاندن يك جمعيت 10 هزار نفري به خيابان، كشته و زنداني بدهيم. وقتي 5 هزار نفر به جاي 3 ميليون نفر به خيابان رفتند، با 500 نفر مي شود كنترل شان كرد».
ادعاي گنده رقم 3 ميليون براي آشوب هاي سال گذشته در حالي است كه روزنامه گاردين به نقل از خبرنگار اعزامي خود به ايران در ايام آشوب ها نوشت «جريان رسانه اي اپوزيسيون، تجمع 7 هزار نفره را تجمع 700 هزار نفري عنوان مي كرد.»
همكار فراري نشريات زنجيره اي كه در ازاي دريافت پول با صداي آمريكا، جرس و روزنت همكاري مي كند، از بدنامي رسانه هاي ضدانقلاب و بي آبرويي عناصر همكار با اين رسانه ها خبر داد و گفت: يك مشكل بزرگ ما اين است كه نمي توانيم از پول خارجي استفاده بكنيم ]!![. دريافت كمك مالي از اروپا يا آمريكا عملاً تير خلاص را به پيشاني همكاران ما در ايران مي زند، ضمن اينكه تجربه تلخ شخص من از بي بي سي فارسي، صداي آمريكا، راديو زمانه، دويچه وله نشان مي دهد كه همه رسانه هاي فارسي زبان خارجي ملاحظات دولتي خود را در نظر مي گيرند. گاهي اوقات زيان يك تلويزيون مثل بي بي سي از فايده آن هزار بار بيشتر است، آنها 200 تن از بهترين نويسندگان ما را كه صدها هزار مخاطب داشتند گرفتند، تبديل به كارمندان سازماني كردند كه سالهاست همه دائي جان ناپلئون هاي ايراني به آن شك دارند. از اين گذشته دخالت دائمي اروپايي ها در كار رسانه اي كه با پول اروپايي داير مي شود، باعث مي شود اين رسانه ها عملاً نابود شود. يكي از بهترين نمونه هاي آن راديو زمانه است كه عملاً از بين رفت. يورونيوز بعد از ماهها تلاش هنوز به هيچ جايي نرسيده و به نظر مي رسد هنوز براي كاركنانش هيچ مترجم فارسي پيدا نكرده اند. متأسفانه برخي از دولتهاي غربي عملاً به دليل استفاده از مشاوران ايراني قرون سابق، به جاي كمك به جنبش كنوني دموكراتيك، به آن لطمه مي زنند. همين حالا هم هزاران دلار در كانادا و آمريكا به عنوان هزينه كمك به روزنامه نگاران ايراني در دست افرادي قرار مي گيرد كه نه تنها كاري براي پيشبرد جنبش آزادي ايران نمي كنند، بلكه عملاً براي روزنامه نگاران داخل كشور پرونده سازي مي كنند. برخي روزنامه هاي داخل ايران بوسيله پولي تغذيه مي شود كه شما پرداخت مي كنيد.
«ا.ن» همچنين گفت: «مشكل بزرگ ما در اينترنت، ورود عوامل نفوذي اطلاعات براي دستيابي به داده ها و مطلع شدن از برنامه هاي ماست».
گفتني است سناريوي احمقانه درازگوش تروا براي 22 بهمن، اگر چه از سوي مهاجراني پيشنهاد شد اما عملاً به پاي «ا.ن» بيچاره(سپر بلاي جناب بهاءالله) نوشته شد. كيهان اظهارات اخير طنزنويس دربه در را صرفاً از زبان ارائه «نشانه حيات» نامبرده منتشر مي كند. وي يك هفته پيش در سايت جرس (سايت مهاجراني و كديور) نوشته بود «براي بسياري از نيروهاي اپوزيسيون حضور در صفحه 2 كيهان به معني نشانه اي از حيات است. آنان ساده لوحانه احساس مي كنند كه با چنين ذكر شرّي لابد وجودشان اثبات شده و در گفتمان دروني كشور حضور يافته اند اما بازي زماني جدي مي شود كه به خودت مي آيي و مي بيني كه شده اي نويسنده ثابت و بي جيره و مواجب كيهان كه با قلم تو پوست زنداني را مي كنند و تمشيت او مي كنند. يواش يواش اگر از عقل هم كمي فاصله گرفته باشي يا خوش خوشانت بشود آن وقت است كه بازي ات مي دهند. يك باره كار از دستت درمي رود و تبديل مي شوي به موجودي كه چنان مي نويسي تا آنها مطلبت را منتشر كنند. اين گونه است كه اطلاعاتي هاي كيهان، اسم رمز را ياد بچه روزنامه نگارهاي اين طرف مي دهند كه چه كني كه ديده شوي».

بزمجه ها گفتند فعلاً مبارزه نكنم! (خبر ويژه)

يك عنصر فرصت طلب فراري پس از 3 هفته تهديد به اينكه به ايران بازمي گردد و واقعيت هاي محافل اپوزيسيون را لو مي دهد، اعلام كرد از تصميم خود منصرف شده است.
اميرفرشاد ابراهيمي اواخر خردادماه براي اخاذي از اپوزيسيون خارج نشين اعلام كرد «مافياي اپوزيسيون خارج از كشور كه مشتي پير ورشكسته سياسي هستند به مذاقشان خوش نمي آيد كه ببينند من هنوز نفس مي كشم. چرا؟ اينها مي ترسند در بيزينس ]تجارت و كاسبي[ كه راه انداخته اند، دست زياد شود و بازار نام و نانشان به خطر بيفتد. چند سال پيش به يك خبرنگار گفتم من وصله ناجوري هستم. جنبش سبز نجيب در خارج كشور ملعبه و بيزينس اين ورشكسته ها شده و من با خودم مي گويم چرا بايد اينجا در خارج بمانم و فسيل بشوم. نكند همه اين فشارها روزي هم از من يك عقده اي كور مثل همين ها كه در گوشه و كنار مي بينم بسازد؟ اينها همه اينجا مشغول موش مرده چال كردن هستند. اكنون مي خواهم تصميمم را عملي كنم و به ايران برگردم و مبارزه كنم. اگر قرار است كشته شوم بهتر است توسط كسي كه از جلو خنجر مي زند له شوم تا اين بزمجه هاي كوتوله.»
اين همكار شيرين عبادي در پرونده نوارسازان، در عين حال به تازگي- گويي كه معامله جوش خورده باشد- اعلام كرد: رفتم و برگه عبور را از سفارت گرفتم و اسباب و چمدانم را بستم اما وراي نصيحت ها و مخالفت ها و حرف و حديث هاي دوستان و دشمنان بازنشستم و گفتم خب! اگر ايران بروم باز سروكارم با دادگاه و زندان خواهد بود. چند نفري از دوستان كه به گوشم مي خوانند ايران برنگرد، حرف هاي خوبي زدند. يكي از آنها گفت اين كار تو بي احترامي و بي اهميتي به خوانندگان هر روزه وبلاگ و مطالبت هست كه مي آيند و مي خوانند و مشتاق گفتني ها هستند]؟![ حرف ديگر هم اين بود كه از كارهاي نيمه تمام مي گفت. گرچه هنوز هم اعتقاد دارم بازگشت به ايران بهترين كار است اما دست كم براي من و در اين شرايط، كار عاقلانه اي نيست! بله اعتراف مي كنم اشتباه كردم و نبايد ايران بروم چون حضورم در زندان فايده اي ندارد.

نقش اينترنت اين بود كه... جمهوري اسلامي اپوزيسيون را جارو كرد (خبر ويژه)

مسئول گروه ايران در پارلمان اروپا در جمع شماري از عناصر ضدانقلاب نسبت به قدرت جمهوري اسلامي در روبيدن خيابان ها از آشوبگران ابراز شگفتي كرد.
به گزارش دويچه وله، باربارا لوح بيلر در نشستي كه تحت عنوان «نقش سياسي اينترنت و تلفن همراه در ايران» و در بروكسل برگزار شده بود با نقض غرض نشست گفت:« ما در سالگرد انقلاب ايران ]22بهمن[ فكر مي كرديم حتماً يك راهپيمايي بزرگي از طرف اپوزيسيون در ايران برگزار مي شود ولي دولت توانست با استفاده از تكنولوژي مدرن رسانه اي با تبليغات خود جلوي تبليغات مخالفان را بگيرد و راهپيمايي مورد نظر ما را متوقف كند.»
هرچند كه در غلبه ارتش سايبري ايران بر سازمان ناتوي فرهنگي ترديدي نيست اما به نظر مي رسد اظهارات باربارا خانم نوعي آدرس غلط دادن است، چه اينكه اقيانوس خروشان ملت بصير ايران در راهپيمايي 9دي و سپس 22بهمن، بقاياي گروهك ها را مطلقاً از حيز انتفاع ساقط كرد.
گفتني است در اين نشست چند عضو پارلمان اروپا به همراه نمايندگاني از راديو فردا(فرد پطروسيان)، بي بي سي (پونه قدسي) و چند روزنامه نگار فراري از جمله مهدي يحيي نژاد (دستيار منوشه امير در سايت صهيونيستي بالاترين)، مهدي جامي (سردبير اخراجي راديو زمانه و همكار سابق بي بي سي)، اميد معماريان (همكار روزنامه هاي زنجيره اي صبح امروز و حيات نو)، دلبر توكلي (همكار روزنامه زنجيره اي سرمايه) و چند نفر ديگر حضور داشتند.

ابروي مذاكره درست نشد هيچ كه ممكن است چشم آن هم كور شود (خبر ويژه)

آمريكا توقع داشت تصويب تحريم ها ايران را براي مذاكره تحت فشار بگذارد اما آنچه ممكن است به طور كامل نابود شود، همان فرصت برقراري ديالوگ و مذاكره با ايران است.
خبرگزاري ريانووستي از «بوريس دولگوف» تحليلگر انستيتو شرق شناسي آكادمي علوم روسيه با بيان اين مطلب افزود: بعيد است تحريم هاي جديد آمريكا باعث امتناع ايران از ادامه برنامه هسته اي شود.
«ولاديمير آورچف» عضو شوراي سياست خارجي و دفاعي هم گفت: كاخ سفيد عملاً با اتخاذ تحريم هاي يكجانبه كليه تلاش هاي همكاران در شوراي امنيت را بي ارزش كرد. باراك اوباما برنامه سياسي خويش را دنبال مي كند و با مشكلات جدي مواجه خواهد شد؛ او از محبوبيت خوبي برخوردار نيست. البته نبايد فراموش شود كه امسال سال بين انتخابات است زماني كه كليه اعضاي مجلس نمايندگان و يك سوم مجلس سناي آمريكا تغيير مي كنند. و اوباما بايد قاطعيت خويش را درخصوص دستور كاري كه براي آمريكا بسيار مهم است نشان دهد كه ايران در آن ديده مي شود. اما اوباما اگر بخواهد به ازاي مسائل جهاني مسائل داخلي خود را حل كند، امكان فعاليت يكدست و به عبارت ديگر موثر جامعه جهاني را به طور كلي از بين مي برد.
از سوي ديگر خبرگزاري روسي «راشا تودي» در گزارشي، به همراهي هاي اخير روسيه با دولت آمريكا و نقض تعهداتش در قبال ايران پرداخت و نوشت: ايران مي تواند از روسيه به خاطر نقض تعهداتش از جمله در زمينه فروش موشك هاي اس300 درخواست غرامت كند. روسيه از بابت همكاري با آمريكا دچار خسارت هاي فراواني شده است.
نويسنده راشا تودي ادامه مي دهد: پس از اعلام روسيه مبني بر عدم تحويل سامانه اس300 به ايران، اين كشور پرده از تلاش هاي خود براي خودكفا شدن در زمينه سيستم هاي دفاع هوايي برداشت.

برلوسكني هم نوچه دار شد (خبر ويژه)

شماري از عناصر ورشكسته ضدانقلاب از گروهك هاي سلطنت طلب، تروريست، تجزيه طلب و چپ هاي نوليبرال با مساعدت مقامات «كشور مافياها» گردهم آمدند.
بر اساس گزارش راديو زمانه در اين نشست كه در رم و تحت عنوان جنبش سبز دموكراسي خواهي برگزار شد، عبدالله مهتدي سركرده گروهك تروريستي كومله، حسن شرفي معاون رئيس گروهك تروريستي دموكرات، فرخ نگهدار عضو مركزيت گروهك منحله فدائيان خلق، عليرضا نوري زاده سلطنت طلب، عزيزي بني طرف و بليده اي (دو تن از عناصر تجزيه طلب) و برخي عناصر فمينيست حضور داشتند. نوري زاده طي اظهاراتي درجمع ورشكسته ها گفت: هدف ما اين بود كه با اين نشست اعلام كنيم به ويژه به دولت ايتاليا ميزبان نشست كه جنبش سبز دنبال ايدئولوژي اسلامي نيست و موسوي و كروبي نيز فقط بخشي از تحرك جنبش را به عهده دارند و آنها خود را رهبر جنبش نمي دانند.
گفتني است ايتاليا به كشور مافياها معروف است و رئيس دولت اين كشور جزو تبهكاران بزرگ و آلوده به انواع مفاسد سياسي، مالي و اخلاقي شناخته مي شود و از اين جهت رفتن اپوزيسيون زير پرچم برلوسكني مصداق به هم رسيدن در و تخته است.

اروپا نمي تواند از مذاكره با ايران قدرتمند صرف نظر كند (خبر ويژه)

نشست گروه پارلماني احزاب دموكرات سوسياليست اروپا با شماري از اعضاي اپوزيسيون، با تاكيد بر اقتدار جمهوري اسلامي ايران و لزوم مذاكره با آن همراه بود.
در اين نشست كه در بروكسل و در يكي از سالن هاي پارلمان اروپا برگزار شد، «آدرين سورين» معاون رئيس گروه «احزاب دموكرات سوسياليست اروپا» اظهار داشت: بحث هاي ما تنها درباره موضوعات مرتبط با مسائل هسته اي نيست بلكه به حمايت ايران ازسازمانهاي اسلامي بنيادگرا نيز توجه داريم. روشن است مواضع سران ايران باعث تشنج است. ايران كشوري قوي و قدرتمند است و همچنين داراي منابع زيادي است. اين كشور در منطقه اي ژئوپولتيك قرار دارد. ما نمي توانيم به ايران توجه نكنيم و از كنار آن بي تفاوت بگذريم. كشورهاي ديگر چنين موقعيتي ندارند.
به گزارش گويانيوز، وي اضافه كرد: بحث تحريم ها مهم است. آيا تحريم ها مي تواند موثر واقع شوند؟ بخودي خود آيا ما مي توانيم كاري بكنيم كه اين تحريم ها ازتحريم هاي قبلي موثرتر شوند؟ البته ما چنين ارزيابي نداريم. ما فكر نمي كنيم كه تحريم ها منجر به تغيير شود. يك راه حل به اصطلاح نظامي هم خوب نيست. تعداد كمي از ما از اين روش دفاع مي كنند.
جنيو عبدو كارشناس موسسه «بنياد قرن» و خبرنگار اخراجي روزنامه هاي گاردين و اكونوميست از ايران، سخنران ديگري بود كه گفت: آيا ما به زمان بندي اتمي توجه داريم؟ رژيم ايران در مهار كردن مخالفان در عرصه مدني بسيار موفق بوده و آنها را به حاشيه كشانده است.
وي در ارزيابي سياست خارجي آمريكا و غرب گفت: متاسفانه گروه 1+5 ، بيانيه تهران را ناديده گرفت و فرصت را از دست داد. اين مسئله تاسف آوري بود. رها كردن سياست مذاكره از سوي آمريكا و غرب به نفع جمهوري اسلامي است.
اين خبرنگار ضد ايراني و اخراجي اضافه كرد: جاي تاسف است كه آمريكا سعي نكرده به نكات مشترك با ايران بپردازد. از زمان 11سپتامبر مذاكره كنندگاني كه با ايران ارتباط داشتند گفته اند كه منافع مشترك وجود دارد. به عنوان مثال موضوع افغانستان. اگر ما بر سر اين كشور گفته شده مذاكره را ادامه مي داديم مي توانستيم به مسئله اتمي هم بپردازيم. در خارج از ايران تلاش مي شود قدرت جمهوري اسلامي كمتر از آن چيزي كه هست نشان داده شود. ما بايد با هيئت حاكمه ايران وارد مذاكره شويم.
عباس ميلاني از عناصر سلطنت طلب فراري هم كه در خدمت حلقه هاي نومحافظه كار قرار دارد، با وجود مواضع بشدت ضد ايراني تصريح كرد: رژيم ايران از تنش هاي غرب بسيار استفاده برده است. از اختلاف روسيه با ديگر كشورها و نيز از چين به دليل نيازش به انرژي كمك گرفته است. اين استراتژي خيلي داراي اهميت است. رژيم بدنبال وقت بود و در اين عرصه نيز موفق شد. ما قبلا با 7سانتريفيوژ مواجه بوديم اما امروز در حدود 7 هزار سانتريفيوژ در ايران وجود دارد.
روزبه پارسي كارشناس دانشگاه مطالعات امنيتي اتحاديه اروپا (EUISS) هم در نشست برگزار شده در بروكسل اعلام كرد: مشكل فقط اين نيست كه مخالفين در ايران سازماندهي نشده اند. در اروپا و آمريكا تصور خوبي از ايران وجود ندارد. اينكه تحريم ها را اجرا كنيم يا نكنيم، ما در واقع مي خواهيم چه اهدافي را دنبال كنيم؟ در اين مورد طبق موضوع پانل، دو زمان بندي وجود دارد. كه يكي زمان بندي اتمي است و ديگري سياست داخلي ايران. در مورد سياست اتمي، تحريم ها يكي از راه حل ها بوده است اما ما نمي توانيم اين مشكل را جوري حل كنيم كه روي كاغذ زيبا به نظر رسد. در ضمن ما راه حل هاي محدودي داريم. اينكه تحريم ها كافي خواهد بود و آنها را مجبور خواهد كرد كه از برنامه اتمي خود منصرف شوند، نه كافي نيست. اتحاديه اروپا دارد مي گويد كه اين تحريم ها از نظر قانوني موفقيت آميز نخواهد بود و ما را به يك بن بست خواهد كشانيد. ما چه استفاده اي روي سياست تحريم ها مي كنيم؟ هرچند كه تحريم ها مي توانند زمينه قانوني داشته باشند اما ما بايد حتما مذاكره كنيم. اين ضرورت دارد كه با حاكمان ايران مذاكره كنيم، خارج از اينكه از آنها خوشمان بيايد يا نيايد.