(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 6 مرداد 1389- شماره 19702

2010 گرمترين سال زمين
عواقب پوشيدن كفشهاي پاشنه بلند
سيگار عملكرد 323 ژن را مختل مي كند
سفر به گذشته امكانپذير است!
زنان چاق فراموشكارترند
انسانهاي نخستين هوشمند بودند
تلفن هاي هوشمند جديدترين سلاح ميدانهاي جنگ
بالا رفتن از پله رازي ديگر براي طول عمر
خانه هايي كه شما را شاد مي كنند!
هيولاي كهكشان
تكنيكي جديد براي تشخيص اوتيسم
روباتي با مغز بيولوژيك
جايگزيني مطمئن براي سمعك



2010 گرمترين سال زمين

مراكز هواشناسي سال 2010 را گرمترين سال در 20 قرن اخير اعلام كرده و آن را ناشي از پديده ال نينو توصيف كردند.
منابع خبري اعلام كردند: ميانگين دماي اقيانوس ها به بيش از 14/2 درجه سانتيگراد رسيده كه 68 درصد بيش از ميانگين 20قرن اخير بوده است.
ميانگين دماي درماه هاي بين آوريل و ژوئن (اواسط فروردين تا اواسط تير ماه) در اروپاي مركزي، شمال و جنوب قاره آمريكا، غرب آفريقا و حوزه اقيانوس هند نيز بيش از آنچه كه پيش بيني مي شد، گرم شده است.
دانشمندان هواشناسي نگران هستند كه پديده گرم شدن زمين در دراز مدت ادامه داشته باشد و حيات را دركره خاكي به خطر اندازد.
ميانگين دماي ثبت شده در 15 سال اخير بيش از آنچه بوده كه درسال 1880 دركره زمين به ثبت رسيده است.
توليد گازهاي گلخانه اي به ميزان هفت درصد درسال هاي اخير درپديده گرم شدن زمين تاثير نامطلوب داشته و نوسانات آب و هوايي و تخريب حيات در زمين را به همراه آورده است.
هواشناسي امارات نيز پيشتر اعلام كرده بود كه ميزان دماي هوا دراين كشور در طول سه ماه تابستان به بالاترين ميزان خود درسال هاي اخير خواهد رسيد.
اين سازمان مدت افزايش گرما در امارات را بي سابقه عنوان كرده و نسبت به احتمال افزايش دما به بالاي 50درجه سانتيگراد هشدار داده بود.
افزايش دماي هوا به همراه رطوبت بالا وضعيت ناخوشايندي را ايجاد مي كند كه براي اغلب شهروندان به ويژه كودكان، سالخوردگان و بيماران قلبي غير قابل تحمل مي شود.

 



عواقب پوشيدن كفشهاي پاشنه بلند

نتايج مطالعات جديد به خانمهايي كه از كفشهاي پاشنه بلند استفاده مي كنند هشدار مي دهد مراقب تغيير شكل آناتومي بدنشان باشند.
تحقيقات جديد نشان مي دهد هزينه پوشيدن طولاني مدت كفشهاي پاشنه بلند بسيار بيشتر از هزينه اي است كه بسياري براي خريداري انواع ماركدار و مرغوب اين نوع كفشها پرداخت مي كنند.
علاوه بر دردپا و تغيير شكل پاها، استفاده طولاني مدت از اين گونه كفشها بر روي آناتومي عضلات ساق پا و زردپي ها تأثيرگذار است. شيب زياد پاشنه هاي بلند كفش منجر به انقباض ماهيچه هاي ساق پا مي شود كه اين عارضه در نهايت موجب كوتاه شدن بافت ماهيچه اي ساق و سخت شدن زردپي آشيل مي شود و از اين رو خانمها هنگام راه رفتن با كفش تخت يا كفش ورزشي احساس پادرد خواهند كرد.
محققان دانشگاه منچستر از ميان گروهي 80 نفره از زنهاي
20 تا 50 ساله، كه براي بيش از دو سال متوالي كفشهايي با پاشنه هاي پنج سانتيمتري به پا مي كرده اند و 11 نفر كه در هنگام پوشيدن كفشهاي بدون پاشنه احساس ناراحتي مي كردند را انتخاب كردند.
اسكن ماوراي صوت بر روي پاهاي داوطلبان نشان داد بافت عضلاني ساق پا در افرادي كه كفشهاي پاشنه دار به پا مي كردند در مقايسه با خانمهايي كه از كفشهاي پاشنه دار استفاده نمي كردند، 13درصد كوتاهتر است. همچنين تصويربرداري هاي MRI انجام شده بر روي پاهاي اين دو گروه گوياي اين حقيقت است كه زردپي آشيل كه استخوان پاشنه پا را به عضله ساق متصل مي كند، طي استفاده مكرر از كفش پاشنه بلند، ضخيمتر و سخت تر مي شود.
براساس گزارش فاكس نيوز، محققان اعلام كردند كفشهاي پاشنه دار شايد زنان را بلندتر يا لاغرتر نشان دهد اما در حقيقت شيب زياد كفشهاي آن باعث انقباض ماهيچه هاي ساق پا و ضخيم شدن زردپي آشيل مي شود، پديده اي كه به مرور مي تواند منجر به پادرد فراوان هنگام پوشيدن كفشهاي تخت، لنگيدن و در نهايت تغيير فرم آناتومي بدن شود.

 



سيگار عملكرد 323 ژن را مختل مي كند

پژوهشگران آمريكايي در تحقيقات خود نشان دادند كه عادت بد استعمال دخانيات موجب مي شود كه علاوه بر جهش هاي ژنتيكي، عملكرد 323 ژن مختل شود.
محققان بنياد جنوب غربي تحقيقات پزشكي زيستي در سن آنتونيوي تگزاس با بررسيDNA هزار و 240 نفر كه از اين تعداد 297 عادت بد استعمال دخانيات داشتند، دريافتند كه سيگار كشيدن نه تنها منجر به بروز سرطان مي شود، بلكه مي تواند در ژنتيك تغيير ايجاد كند.
به گفته اين محققان زماني كه فرد سيگار مي كشد و اين دود وارد ريه ها و سپس خون مي شود در تمام بدن حدود چهار هزار ماده را پخش مي كند كه از اين تعداد 80 ماده مثل هيدروكربورهاي پلي سايكليك آروماتيك و آمينه آروماتيك ها سرطان زا هستند.
بسياري از اين مواد سرطان زا مي توانند موجب بروز جهش هاي ژنتيكي شوند و بعضي ديگر نيز كه هنوز عملكرد آنها ناشناخته است مي توانند در بدن ايجاد مسموميت هاي خطرناك كنند.
در تحقيقاتي كه پيش از اين محققان انگليسي انجام داده بودند مشخص شد كه به طور متوسط دود ناشي از استعمال 15 سيگار درDNA فرد سيگاري مي تواند منجر به بروز يك نقص ژنتيكي شود.
براساس گزارشHealthJockey ، اكنون محققان آمريكايي در تحقيقات اخير نشان دادند كه علاوه بر آسيب هاي فيزيكي ژن ها (جهش ها) همچنين آسيب هايي به عملكرد اين ژن ها نيز وارد شود.
نتايج اين تحقيقات حاكي از آن است كه مصرف سيگار سطح فعاليت طبيعي ژن ها (بيان ژن ها) را تغيير مي دهد.
اين دانشمندان با ثبت سطح فعاليت ژنوم در سلول هاي افراد دريافتند كه در افراد سيگاري بيان و عملكرد 323 ژن شامل ژن هاي سيستم ايمني،ژن هاي مرتبط با مرگ سلولي برنامه ريزي شده و ژن هاي متابوليسم تغيير مي كند.


 



سفر به گذشته امكانپذير است!

فيزيكدانان كوانتوم در مؤسسه تكنولوژي ماساچوستMIT معتقدند امكان خلق ماشين زماني كه بتواند بدون ايجاد اثر «پارادوكس پدربزرگ» بر روي گذشته تأثير بگذارد وجود دارد.
دانشمندان براي سالها توانسته بودند حالت كوانتومي را از جايي به جايي ديگر تله پورت (انتقال ماده يا انرژي با سرعتي بالاتر از سرعت نور) كنند. اكنون «سث لويد» و گروهي از محققان MIT اعلام كردند با استفاده از چنين اصولي و با كمك گرفتن از ديگر تأثيرات قدرتمند كوانتومي كه به Postselection شهرت دارند ، امكان كانال زدن از آينده به گذشته براي ذرات و انسانها وجود دارد.
Postselection بخش حياتي از دانش درحال تكامل محاسبات رايانه اي كوانتومي به شمار مي رود. در محاسبات سنتي درصورتي كه يك كاربر نياز داشت بداند كدام يك از متغيرها در يك معادله منجر به پاسخ درست خواهد شد رايانه بايد تمامي تركيبها را مورد آزمايش قرار مي داد تا تركيب درست را كشف كند. در رايانه هاي كوانتومي طبق رفتارهاي عجيب و موازي ذرات تحت اتمي، به نظر مي آيد امكان ساده سازي اين روند به واسطه اجرا كردن همزمان تمامي متغيرهاي ممكن و انتخاب تركيبي كه به پاسخ درست منجر مي شود وجود دارد.
پروفسور لويد و تيمش اعلام كردند با تركيب تله پورت كردن و Postselection مي توان فرايند تله پورت كردن را به صورت وارونه عملي كرد. به اين شكل كه Postselection به كاربر امكان مي دهد حالت كوانتومي قابل انتقال را تعيين كرده و قبل از آغاز تله پورت كردن حالتهاي كوانتومي درست را مشخص كند.
برخلاف ديگر نظريه هاي تله پورت كردن، اين نظريه از مواجهه با پارادوكس پدربزرگ يا پارادوكس سفر به گذشته جلوگيري مي كند. (در صورتي كه بتوانيد به گذشته سفر كنيد و به صورت تصادفي پدربزرگ خو د را بكشيد، تضاد يا پارادوكس را ايجاد كرده ايد زيرا در آينده هرگز متولد نخواهيد شد پس نمي توانيد به گذشته بازگشته و برروي آن تأثير بگذاريد.) اين نظريه در حالتهاي ذره اي نيز مشكل آفرين است زيرا ذرات نيز مي توانند به گونه اي گذشته خود را نابود كرده يا آن را تغيير دهند.
با اين حال به دليل طبيعت احتمالي دستگاه هاي كوانتومي به نظر مي رسد روشهاي «لويد» از بروز اين پارادوكس جلوگيري مي كند. هر آنچه به واسطه سفر در زمان به وجود مي آيد بايد از احتمال محدود رخ دادن برخوردار باشد.
براساس گزارش نيوساينتيست، نظريه لويد بسيار بحث برانگيز است. برخي فيزيكدانان از آن به عنوان نظريه اي غيرعملي و امكان ناپذير ياد كرده اند اما لويد معتقد است اين نظريه مي تواند درك انسان را از فيزيك بهبود دهد و اميدوار است نظريه اش بتواند در ارائه فرمولي از نظريه كوانتوم گرانشي مؤثر واقع شود.

 



زنان چاق فراموشكارترند

دانشمندان آمريكايي در تحقيقات خود نشان دادند زناني كه از چاقي رنج مي برند بيش از ساير زنان در معرض ابتلا به فراموشي قرار دارند.
محققان مدرسه پزشكي نورث وسترن در ايلينويز با انجام تحقيقاتي روي هشت هزار و 745 زن در سنين بين 65 تا 79 موفق شدند ارتباط ميان چاقي، كاهش قدرت حافظه و عملكردهاي شناختي را كشف كنند.
براي شركت كنندگان يك تست ارزيابي حافظه به نام «امتحان ميني واضح رواني اصلاح شده» تجويز شد كه برخي از فاكتورهاي خطر مثل ديابت، بيماريهاي قلبي عروقي و سكته مغزي را هم مدنظر قرار مي داد.
سپس اين دانشمندان افزايش «شاخص جرم بدن» را با كاهش نمره به دست آمده در اين تست انطباق دادند و نشان دادند كه چاقي قدرت حافظه را در معرض خطر قرار مي دهد و به خصوص زناني كه حالت چاقي بدن آنها به شكل «گلابي» است بيشتر از زناني كه حالت آنها شبيه «سيب» است در معرض اين خطر قراردارند.
بر اساس گزارش eMaxHealth، به گفته اين محققان، بافت چربي هورموني به نام «سيتوكين» را توليد مي كند كه مسئول التهابات و آسيب رساني به عملكردهاي شناختي است. اما انواع مختلف چربي سيتوكينهاي متفاوتي ترشح مي كنند و بنابر اين اثرات مختلفي بر روي تعادل قند خون در حضور ليپيدها و بر روي فشار خون شرياني مي گذارند.

 



انسانهاي نخستين هوشمند بودند

عكس هاي شبيه سازي شده از ناندرتال ها اين تصور را به وجود مي آورد كه اين انسان هاي نخستين از هوش بسيار پاييني برخوردار بوده اند.
اما مطالعات محققان نشان مي دهد ابزارآلات سنگي كه ناندرتال ها از آن استفاده مي كرده اند به خوبي وسايل سنگي هستند كه هوموساپين ها (انسان هاي امروزي) مي ساخته اند.
به گزارش اينديپندنت دانشمنداني كه سال ها روي وسايل سنگي كه ناندرتال ها و هومو ساپين ها از آن بهره مي برده اند تحقيق كرده اند به اين نتيجه رسيده اند ابزارآلاتي كه انسان هاي نخستين ساخته اند به خوبي و به كارآمدي وسايلي هستند كه انسان هاي عصر سنگي از آن استفاده مي كرده اند. محققان اكنون به اين نتيجه رسيده اند منقرض شدن ناندرتال ها تنها به دليل ناكارآمدي سلاح ها و ابزارآلات سنگي آنها نسبت به ابزارآلات رقيبان شان نبوده است.
ماتين ارن يكي از محققان اين مطالعه مي گويد: «تحقيقات ما اين تصور طولاني مدت را كه هوموساپين ها پيشرفته تر از ناندرتال ها بوده اند نقض مي كند. اكنون وقت آن رسيده كه باستان شناسان تحقيقات خود را در اين باره كه چرا ناندرتال ها منقرض شده اند شروع كنند. اگر بخواهيم ابزارآلات سنگي اين دو گونه را از لحاظ فني بررسي كنيم بايد بگوييم هيچ يك بر ديگري برتري ندارد. بنابراين زماني كه از ناندرتال ها صحبت مي كنيم ديگر نبايد فكر كنيم آنها احمق و كم هوش بوده اند. بلكه آنها فقط اندكي با انسان هاي امروزي تفاوت داشته اند.»
انسان هاي ناندرتال حدود 300 هزار سال قبل در اروپا زندگي مي كرده اند. اين انسان هاي نخستين كه از عصر يخبندان جان سالم به در برده بودند، حدود 25 هزار سال قبل و 10 هزار سال پس از ظهور انسان هاي مدرن در اروپا به طور كامل از بين رفتند. اينكه چرا نسل ناندرتال ها منقرض شدند يكي از رازهاي بزرگ علمي است. تحقيقات روي DNA به دست آمده از استخوان هاي قديمي نشان مي دهد ناندرتال ها بدون هيچ پيوندي با انسان هاي مدرن اروپا منقرض شده اند. يكي از فرضيه هاي مطرح شده در اين زمينه اين است كه اين دو گونه بشري بر سر منابع محدود در سكونت گاه هاي مشابه با يكديگر درگير شده اند و برنده اين جنگ هم هوموساپين ها (انسان هاي مدرن) بوده اند.
اما اكنون با بررسي هاي دقيق روي سلاح ها و ابزارآلات سنگي به دست آمده از آن دوران مشخص شده جنگ احتمالي بين اين دو گونه جنگي يك طرفه نبوده است. به گفته «ارن» سرنيزه هاي ساخته شده توسط ناندرتال ها پهن تر و ضخيم تر از سرنيزه هايي بوده كه هوموساپين ها مي ساخته اند اما هر دو كارايي يكساني داشته اند.
دانشمندان از دانشگاه اكستر، دانشگاه متديست در دالاس و دانشگاه ايالتي تگزاس با بررسي نمونه هاي ابزارآلات سنگي قديمي در موزه هاي مختلف توانسته اند كپي دقيقي از سنگ چخماق مورد استفاده در آن دوران را بسازند. «ارن» مي گويد: «ما پس از سال ها تلاش نمونه هايي از اين ابزارآلات را ساختيم و با آزمايش هاي فراوان به اين نتيجه رسيديم كه ابزارآلات ناندرتال ها كاملا كارآمد بوده اند از برخي جنبه ها، وسايل آنها بهتر از ابزارآلات هومو ساپين ها بوده است. ما سه سال در آزمايشگاه ها وقت مان را صرف كپي كردن اين ابزارآلات كرديم و سرانجام موفق به ساختن آنها شديم و اكنون به اين يافته ها دست پيدا كرديم.»
ابزارآلات هوموساپين ها از لحاظ ظاهري و تكنيكي كمي پيشرفته تر از وسايلي بود كه ناندرتال ها ساخته اند و اكنون يك سؤال ديگر مطرح مي شود كه چرا هومو ساپين ها در شرايطي كه به تكنولوژي متفاوتي از ناندرتال ها رسيده بودند اما نتوانسته اند ابزارآلاتي كارآمدتر بسازند؟
به اعتقاد «ارن» هوموساپين ها در آن زمان درصدد بوده اند كنترل اروپا را دست گيرند و همين موضوع باعث شده بود آنها چندان براي ساخت وسايل شان نتوانند وقت صرف كنند. او مي گويد؛ «گرفتن يك قاره و تصاحب آن كار آساني نيست. اين كار در عصر يخبندان حتي سخت تر هم بوده بنابراين هوموساپين هاي ابتدايي براي گرفتن قاره اروپا در عصر يخبندان بايد در قالب تيم هاي مختلف به نقاط گوناگون سفر مي كرده اند. به نظر مي رسد ابزارآلات آنها به تعداد زياد اما با كارآمدي بالايي ساخته مي شده اند.»

 



تلفن هاي هوشمند جديدترين سلاح ميدانهاي جنگ

شركتهاي دفاعي براي استفاده بيشتر از نرم افزارهاي پيچيده تلفنهاي همراه در تلاشند و به زودي تلفنهاي هوشمند به نسل جديدي از سلاح هاي جنگي تبديل خواهند شد.
شركت Raytheon سازنده سيستمهاي دفاع موشكي در حال ساخت نرم افزاري است كه مي تواند به سربازان كمك كند با استفاده از يك گوشي هوشمند مجهز به سيستم عامل اندرويد، دشمن را در محيط اطراف خود شناسايي كند.
اين نرم افزار مي تواند به اندازه اي قدرتمند باشد كه براي شناسايي منطقه از تصاوير هوايي به ثبت رسيده توسط يك هواپيماي بدون سرنشين يا يك ماهواره استفاده كرده و جزئياتي از قبيل شماره پلاك خودروها و ويژگي هاي چهره افراد را بزرگنمايي كند.
همچنين اين نرم افزار جديد به سربازان كمك خواهد كرد در ميدانهاي جنگ با افراد خودي در ارتباط بوده و حركات آنها را رديابي كنند و يا در يافتن اعضاي افراد دشمن به آنها كمك كنند.
اين شركت اعلام كرد قصد دارد از فناوري تلفنهاي هوشمند براي تأمين نيازهاي سربازان در ميدانهاي جنگ استفاده كند. اين شركت پيش از اين نرم افزار جديد خود را به تلفنهاي همراه موتورولا و HTC افزوده بود. گوگل نيز در تلاش براي رقابت به سكوي ios تلفنهاي هوشمند آي-فن، به اين شركت در دسترسي و درك كامل سيستم عامل اندرويد خود كمك فراواني كرده است.
شركت Raytheon اعلام كرده گوگل براي كاستن از محدوديتهاي تلفنهاي هوشمند به آنها كمك فراواني كرده است. ارتش آمريكا يكي از مصرف كنندگان بالقوه استفاده از اين نرم افزار خواهد بود و تاكنون تعدادي از نيروهاي ويژه اين كشور نرم افزار جديد را مورد آزمايش قرار داده اند.
براساس گزارش رويترز، در صورتي كه چنين فناوري تلفن هوشمندي تكميل شود به احتمال زياد روزانه هزاران تلفن همراه در ميدانهاي جنگ در دست سربازان در حركت خواهد بود كه اين مي تواند خطر لو رفتن اطلاعات موجود بر دستگاه ها را نيز افزايش دهد.

 



بالا رفتن از پله رازي ديگر براي طول عمر

محققان سوئيسي مي گويند بالا رفتن از پله به جاي استفاده از آسانسور در محل كار ممكن است بر طول عمر افراد بيفزايد.
در تحقيقي كه با مشاركت 69 نفر انجام شده است، قدغن شدن استفاده از آسانسور در محل كار باعث شد كه سلامت آنها بهبود يابد، ميزان چربي خون شان كمتر شود، و فشار خون آنها نيز كاهش پيدا كند.
محققان دانشگاه ژنو گفته اند تغييراتي كه انجام شد برابر است با 25درصد كاهش خطر مرگ زودرس ناشي از هر عارضه جسمي. نتيجه اين تحقيق در جلسه «جامعه اروپايي طب قلب و عروق» مطرح شد. پيش از انجام اين تحقيق 69 داوطلب شركت كننده در اين آزمايش زندگي كم تحركي- كمتر از دو ساعت نرمش يا ورزش در هفته- داشته اند و هر روز كمتر از 10 پله بالا مي رفته اند. طي دوازده هفته اي كه اين مطالعه در جريان بوده است، از داوطلبان كه كارمندان دانشگاه ژنو هستند، خواسته شد در ساعاتي كه سر كارند به جاي آسانسور از پله استفاده كنند.
به طور ميانگين، شمار پلكاني كه داوطلبان به طور روزانه بالا يا پايين رفته اند، از پنج به 23 افزايش يافت.
بعد از سه ماه آزمايش ها نشان داد كه ظرفيت ششهاي آنها افزايش يافته در حالي كه فشار و ميزان كلسترول بد خون شان كاهش يافته است. دكتر فيليپ مير كه اين تحقيقات را هدايت مي كرده است، گفت: «اين آزمايش نشان مي دهد بالا رفتن از پله ممكن است تأثير زيادي بر سلامت مردم داشته باشد.»
او گفت نتايج اين تحقيق اكنون بايد با تحقيقاتي كامل تر تأييد شود. پروفسور آدام تيميس متخصص قلب و عروق در لندن گفت: «تحقيقي كه در سوئيس انجام شده محدود اما ارزشمند است چون روشي عملي را به شاغلان پيشنهاد مي كند تا بتوانند ظرفيت تحرك بدن خود را بالا ببرند.» او افزود: «با اينكه اين ميزان ورزش به نظر كم مي آيد، مزاياي آن در جهت بهبود سلامت جسمي و كاهش چربي و فشار خون روشن است.» جون ديويدسون از بنياد قلب بريتانيا گفت: «به طور منظم از پله بالا رفتن روشي عالي براي افزايش فعاليت بدن است كه به راحتي لابه لاي ديگر فعاليت هاي روز مي گنجد.» ديويدسون گفت: «به طور مرتب فعاليت جسمي انجام دادن مي تواند خطر مرگ ناشي از امراض قلبي و عروقي را تا 50درصد كاهش دهد.» براساس راهنماي بهداشتي دولت بريتانيا همه بايد پنج روز هفته دست كم براي نيم ساعت ورزش كنند اين در حالي است كه فقط نيمي از جمعيت اين كشور از اين راهنما پيروي مي كنند.

 



خانه هايي كه شما را شاد مي كنند!

محققان انگليسي در تلاشند با كمك فناوريهاي موجود و در حال ظهور، خانه هاي هوشمندي بنا كنند كه به واسطه درك نيازهاي ساكنانش موجب شادي و راحتي آنها شوند.
فناوري خانه هاي هوشمند ديگر پا را از حد سيستمهاي معمولي و پيش پا افتاده كنترل بهره وري انرژي فراتر گذاشته است. چه حسي خواهيم داشت اگر در خانه اي زندگي كنيد كه در آن صبح ها پس از بيداري يك فنجان قهوه تازه برايتان آماده باشد، به صورت خودكار موسيقي مورد علاقه شما پخش شود و دماي خانه را مطابق ميلتان تنظيم باشد؟
محققان خانه هاي هوشمند در انگلستان تصميم دارند سيستمهايي را مورد آزمايش قرار دهند كه عملكرد آنها براساس هوش محيطي است، سيستمهايي كه مي توانند علايق و رفتارهاي شما را بياموزند و محيط را براساس آنها تغيير دهند.
هدف يافتن راه هايي است كه بتوان با استفاده از آن رابطه انسان و فناوري را بهبود داد، به اين شكل ماشينهايي كه روزانه از آنها استفاده مي كنيد مي دانند كه به چه نياز داريد و چه چيز شما را خوشحال مي كند.در چنين شرايطي قهوه ساز، سيستم پخش تصويري، تهويه هوا و ماشين لباسشويي و همگي وسايل منزل به صورت خودكار با كاربرشان ارتباط برقرار كرده و وظايفي را متناسب با نياز وي اجرا خواهند كرد.
محققان دانشگاه اسكس قصد دارند با كمك چند داوطلب اين سيستمها را به عنوان بخشي از برنامه اتحاديه اروپا با نام «اكولوژي قابل انطباق و قابل اطمينان محيطي» يا ATRACO مورد بررسي قرار دهند. محققان اسكس در نظر دارند فناوريهاي در حال ظهور را در خانه هاي شبيه سازي شده اي به نام iSpace مورد آزمايش قرار دهند. اقامتگاه هاي هوشمند دو خوابه و مجهز به تجهيزات كامل زندگي كه وسايل به كار گرفته شده در اين خانه ها با يكديگر در ارتباط خودكار بوده و به حسگرهايي مجهزند كه به آنها امكان مي دهد محيط را كنترل كرده و متناسب با نياز موجود تغييرات لازم را به وجود آورند.براساس گزارش پاپ ساينس، دانشمندان در حال حاضر از داوطلبان خواسته اند iSpace را مانند خانه خود بدانند و با بخشهاي مختلف آن ارتباط برقرار كنند. قدم بعدي سكونت دادن داوطلبان در اين خانه ها طي جلسات دو يا سه ساعته خواهد بود.

 



هيولاي كهكشان

اخترشناسان اعلام كردند موفق به يافتن ستاره اي جديد شده اند، ستاره اي عظيم كه بيشتر به هيولايي كيهاني شباهت دارد و خورشيد در برابرش تنها يك جرم كوتوله سرد به نظر مي آيد.
احتمال مي رود اين ستاره عظيم الجثه با از دست دادن جرمش از زمان تولد تا به حال به جرمي 265برابر خورشيد رسيده باشد، زيرا جرم اين ستاره در اوايل دوران زندگي حدود 320برابر خورشيد تخمين زده شده است.
اين كشف مي تواند منجر به بازنويسي قوانين فيزيك ستاره اي شود، قوانيني كه براساس آنها ستاره هايي با چنين عظمت از ثبات كافي برابر ادامه بقا برخوردار نيستند.
«ريچارد پاركر» اخترشناس دانشگاه شفيلد در انگلستان مي گويد: «ما واقعا متحير شده ايم زيرا تاكنون جوامع اخترشناسي و نجومي باور داشتند بالاترين حد ابعاد يك ستاره مي تواند 150برابر جرم خورشيد باشد. اين ستاره عظيم الجثه مي تواند تفكر و انديشه هاي ما را نسبت به چگونگي تولد و مرگ ستاره ها در ميان خوشه هاي ستاره اي و كهكشانها متحول كند.»
پاركر به همراه همكارانش اين ستاره بزرگ را در ميان تصاوير تلسكوپ VLT در شيلي يافتند. اين ستاره در ميان خوشه اي فشرده از ستاره هاي داغ، جوان و جرمگين يكي از كهكشانهاي اطراف كهكشان راه شيري، ابر بزرگ ماژلاني يافته شده است.
ستاره R136al كه با درخششي 10ميليون برابر خورشيد در حال تابيدن به جهان هستي است به اندازه اي عظيم است كه سوخت هيدروژني خود را با سرعتي غيرقابل باور مي سوزاند، با چنان سرعتي كه با وجود گذشت تنها يك ميليون سال از سن ستاره، اين جرم به عنوان جرمي ميانسال در نظر گرفته شده است. در مقابل خورشيد زمين در حدود پنج ميليارد سال از سنش گذشته و هنوز پنج ميليارد سال ديگر را نيز در مقابل دارد.
به گفته اخترشناسان، اين شگفتي كيهاني جديد مي تواند نشانه اي به نشانه هاي وجود دسته اي از انفجارهاي ابرسهمگين كه به ابرنواختران Pair-Instability شهرت دارند، بيافزايد.
معمولا اينگونه انتظار مي رود ستاره هاي بسيار عظيم طي انفجارهاي بزرگي كه منجر به از هم پاشيدن لايه خارجي ستاره شده و هسته جرمگين آن را در قالب ستاره هاي نوتروني يا سياهچاله ها برجا مي گذارد، مي ميرند.
به گفته پاركر اين هيولاي كيهاني به اندازه اي بزرگ هست كه طي انفجاري عظيم و غيرقابل تصور تمامي وجود خود را نابود كرده و هيچ اثري از خود به جا نگذارد، نشانه اي كه با ابرنواخترهاي Pair-Instability در ارتباط است.

 



تكنيكي جديد براي تشخيص اوتيسم

پژوهشگران آمريكايي فناوري جديدي را توسعه دادند كه قادر است ازطريق آواهاي زباني و با دقت بالايي كودكان متاثر از بيماري اوتيسم را شناسايي كند.
اين فناوري جديد كه برپايه الگوهاي ساختاري آواهاي زبان است مي تواند تا حد چشمگيري در مطالعات بر روي توسعه زبان تغيير ايجاد كرده و به شناسايي زود هنگام كودكان متاثر از بيماري اوتيسم (درونگرايي) كمك كند.
اين فناوري را كه «تجزيه محيط زبان» نام دارد محققان دانشگاه ممفيس توسعه داده اند. دراين خصوص اين دانشمندان توضيح دادند: «نتايج تعدادي از مطالعات گذشته نشان مي داد كه صداي كودكان اوتيستي با ساير كودكان متفاوت است و بنابراين مي توان از اين تمايز به عنوان يك نشانگر براي تشخيص اين بيماري استفاده كرد اما تاكنون به دليل فقدان فناوري اندازه گيري مناسب از اين ويژگي در كاربردهاي باليني استفاده نشده بود.»
اين پژوهشگران تاكيد كردند كه اوتيسم مي تواند در 18ماهگي تشخيص داده شود اما در آمريكا در نيمي از موارد اين بيماري درپنج تا هفت سالگي تشخيص داده مي شود.
براساس گزارش اگزماينر، اين دانشمندان يك نرم افزار تجزيه صوتي را برپايه 12 پارامتر آوايي توسعه دادند و به كمك آن توانستند نشان دهند كه تلفظ آوايي «پيش زباني» دركودكان بسيار كوچكي كه متاثر از اوتيسم هستند با تلفظ آوايي پيش زباني كودكان نرمال يا كودكاني كه به دلايل ديگري درآنها توسعه توانايي زبان تاخير دارد كاملا قابل تمايز است.
اين دستگاه با آزمايش بر روي 232 كودك نشان داد كه دقت شناسايي كودكان اتويست با استفاده از اين تكنيك 86 درصد است.

 



روباتي با مغز بيولوژيك

پژوهشگران دانشگاه ريدنگ آمريكا موفق به ساخت يك روبات با مغز بيولوژيك يا بافت هاي زنده شده اند. محققان دانشگاه «ريدينگ» ادعا مي كنند كه «گوردون» اولين روباتي است كه توسط بافت مغز زنده، تحت كنترل درآمده است.
اين دانشمندان با استفاده از اعصاب مغز موش، لايه خاكستري مغز اين روبات را ساخته اند. به گفته يكي از محققان اين گروه «اين تجربه شگفت انگيز، مرز ميان هوش مصنوعي و طبيعي را از بين برده و تحولي اساسي در ساخت قطعات حافظه نمونه مدل سازي شده و بخش يادگيري مغز ايجاد كرده است.
«كوين وارويك» پروفسور دانشگاه «ريدينگ» و يكي از طراحان اين روبات مي گويد: «هدف از انجام اين پروژه، كشف اين مسئله است كه خاطرات چگونه در يك مغز بيولوژيكي ذخيره مي شوند.»
وي در ادامه مي افزايد: «فهم نحوه عملكرد سلول هاي عصبي درون يك شبكه، به نحوي كه بتوانند سيگنال هاي الكتريكي ارسال كنند، به دانشمندان كمك خواهد كرد تا با بيماري هاي مربوط به آسيب اعصاب مغز، مانند آلزايمر و فلج پيري مبارزه كنند.»
به اعتقاد «وارويك» اگر بتوانيم مسائل اساسي را كه در اين مدل كوچك مغز اتفاق مي افتد، كشف كنيم، نتايج بسيار خوبي د ررشته پزشكي به دست خواهيم آورد.
«گوردون» همانند قهرمان فيلم انيميشنWall-E ، مغزي دارد كه از 50 هزار تا 100هزار عصب فعال تشكيل شده است و به همين دليل به «گوردون» عنوان فرانكشتاين روبات ها نيز اطلاق مي شود.
دانشمندان براي ساخت مغز بيولوژيكي اين روبات، ابتدا سلول هاي عصبي جنين هاي موش را بيرون كشيده و سپس در يك وان آنزيم، آنها را ا زهم جدا كرده و در يك ماده مغذي آنها را در فاصله هشت سانتي متر به هشت سانتي متر روي 60 الكترود منظم كرده اند. اين «آرايش چندالكترودي» (MEA) ، باعث ايجاد ارتباط ميان بخش زنده مغز و قسمت هاي مكانيكي روبات مي شود، به اين نحو كه سيگنال هاي الكتريكي حاصل از اعصاب زنده مغز و الكترودها، به حسگرهاي روبات فرستاده شده و باعث به حركت درآمدن چرخ ها يا قسمت هاي حركتي روبات مي شود.
از آنجا كه مغز اين روبات يك بخش زنده است، بايد دماي آن توسط واحد كنترل به درجه حرارت معمولي بدن يك موجود زنده درآيد و سپس از طريق اتصال راديويي بلوتوث با اعضاي ديگر روبات ارتباط برقرار كند. «وارويك» مي گويد: «در ابتداي كار، اعصاب مغزي بسيار فعال و پركار بودند، اما با گذشت 24 ساعت به راحتي توانستند با اعضاي بدن روبات ارتباط مناسبي برقرار كنند.»
وي مي افزايد: «اين مغز بيولوژيك پس از گذشت يك هفته، به طور خودجوش شروع به كار كرد و همانند آنچه در مغز موش يا انسان اتفاق مي افتد، به فعاليت خود ادامه داد.» اما مدل سازي انجام شده نشان مي دهد اين مغز پس از چند ماه فعاليت از بين خواهد رفت.
«وارويك» در اين رابطه مي گويد: «هم اكنون در حال بررسي هستيم تا بتوانيم به شيوه هاي مختلف اين مغز را آموزش داده و براي رفتارهاي خاص آماده كنيم.» در برخي مراحل نيز «گوردون» از اطلاعات خود استفاده كرده و مواردي را ياد مي گيرد. به طور مثال زماني كه به يك ديوار نزديك مي شود، حسگرها، يك شوك الكتريكي به او مي دهند و اين موضوع باعث مي شود با ديوار برخورد نكند. به اين ترتيب در موقعيت هاي مشابه نيز ياد مي گيرد كه چگونه رفتار كند. دانشمندان براي كمك به اين فرآيند، از مواد شيميايي مختلفي بهره برده اند تا فعاليت عصبي را در موقعيت هاي خاص تقويت يا مهار كنند.
در حقيقت «گوردون» يك روبات چندشخصيتي است، زيرا دانشمندان چندين مغز چند الكترودي را در سر اين روبات جا داده اند. «وارويك» مي گويد: «بسيار جالب است كه حتي ميان اين مغزهاي بيولوژيكي و ساخته دست بشر نيز تفاوت هايي وجود دارد، به طور مثال يكي از اين مغزها، پرشورتر و فعال تر از بقيه عمل مي كند و آنچه را كه مي خواهيم سريع تر انجام مي دهد.»
از آنجا كه دانشمندان دانشگاه «ريدينگ» و چندين آزمايشگاه فعال در زمينه پژوهش هاي مغزي قادر به استفاده از اعصاب مغزي انسان نبوده اند، در ميان موجودات زنده، سلول هاي مغزي موش را گزينه مناسب تري براي اين گونه پژوهش ها مي شناسند، زيرا تفاوت ميان مغز موش و انسان، تنها در كميت آن است و در كيفيت تفاوت چنداني بين اين دو ديده نمي شود.
مغز موش از حدود يك ميليون عصب تشكيل شده و برخي سلول هاي خاص كه وظيفه انتقال اطلاعات در مغز را به عهده دارند، از طريق يك ماده شيميايي با نام «انتقال دهنده عصبي» اطلاعات را رد و بدل مي كنند. اما مغز انسان صدميليارد عصب دارد به گفته «وارويك» اين مغز بيولوژيكي، نسخه ساده شده مغز انسان است كه مي تواند ببيند و توانايي كارهايي را دارد كه ما مي خواهيم، در حالي كه در مورد مغز انسان اين كار شدني نيست.




 



جايگزيني مطمئن براي سمعك

گروهي از دانشمندان دانشگاه اورگان آمريكا شيوه اي براي انتقال ژن كشف كرده اند كه مي تواند به توليد سلول هاي مويي در گوش داخلي منجر شود.
اين سلول ها، نقشي اساسي در فرآيند شنوايي دارند و صدا را به پيام هاي عصبي تبديل مي كنند، پيام هاي عصبي بعد از انتقال به مغز، به صورت صوت درك مي شوند و در صورت آسيب يا از بين رفتن آن ها دوباره بازسازي نمي شوند.
به گزارش بي بي سي طبق آمار انستيتوي ملي ناشنوايان در بريتانيا، ميليون ها ناشنوا يا دچار اختلال در شنوايي وجود دارند. بيشتر اين افراد به خاطر افزايش سن و اصطلاحاً پيرگوشي، در نتيجه از بين رفتن سلول هاي مويي حلزون گوش، به طور تدريجي دچار اختلال شنوايي شده اند. تماس طولاني مدت با صداي بلند، عامل ديگري است كه مي تواند باعث آسيب سلول هاي مويي شود.
اما «جان بريجاند» و هم گروه هايش در دانشگاه علوم و سلامت «ارگان» بااستفاده از ژن درماني راهي براي تبديل سلول هاي ديگر به سلول هاي مويي پيدا كرده اند. البته آزمايش آنها، فعلا فقط روي موش ها انجام شده است. در ژن درماني يك ويروس بي ضرر، نسخه هايي از ژن هاي ضروري و مهم را وارد سلول هاي هدف مي كند. ژني كه براي ايجاد سلول هاي مويي، بسيار مهم است، Atoh1 نام دارد. سلول هايي كه با استفاده از ژن درماني، اين ژن وارد آنها مي شود. دقيقاً عملكردي مشابه سلول هاي مويي طبيعي پيدا مي كنند.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14