(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 6 مرداد 1389- شماره 19702

هنر، فرهنگ ، دروغ
غبار ره بنشان
براي شهداي تفحص
دفترچه
انقلاب كتابخواني در پيش است در نخستين جشن«لوح و قلم» نويد داده شد
«دوئل» به چاپ دوم رسيد



هنر، فرهنگ ، دروغ

پژمان كريمي
برخلاف، همه اصرارها و هياهوها، در غرب، هنر و فرهنگ، سياسي است! غربي ها، اگرچه حكم به جدايي و تفاوت عرصه هنر و فرهنگ از مقوله سياست مي دهند اما همواره كوشيده اند تمايلات و خواستهاي سياسي خود را از مجراي مؤثر هنر و فرهنگ محقق كنند و فراهم آورند.
غرب بر آن است؛ هنر و فرهنگ برآيند انديشه ورزي و خلاقيت و احساس ناب انساني است اما سياست، ابزار سخت قدرت گيري و فرمان راني است و صرفا بر مصلحت و منافع گيتيانه و شخصي و گروهي استواري دارد. از اين رو در مرتبه اي پست نسبت به مقوله هنر و فرهنگ معنا مي شود. با اين حال، امروزه، مجراي اصلي انتشار و اعمال منويات سياست غربي، همانا «هنر و فرهنگ» است.
جورج اورول نويسنده كتاب «1984» و نيز «قلعه حيوانات»، جاسوس دستگاه اطلاعات مركزي آمريكا «A . I . C» بود. وي قلعه حيوانات را دقيقا به سفارش«A . I . C» و در نكوهش انديشه كمونيسم و تحقير انقلابهاي كمونيستي به نگارش درآورد و كوشيد بردگي و انحطاط جوامع غيرغربي را سرنوشتي غايي و محتوم معناسازي كند.
«هرژه» نويسنده بلژيكي در مجموعه «ماجراهاي تن تن و ميلو» از ملتهاي غيرغربي، تصويري بدوي، خرافاتي، خشن و در برابر خرد غربي، محكوم به شكست ارائه داد. آنچه سبب شده كه مراكز نشر صهيونيستي در طول چند دهه، كتابهاي تن تن را مرتب و با شمارگان بالا، به دست چاپ بسپارند.
«استيون اسپيلبرگ» نويسنده و كارگران سينماست كه عمده شهرت وي نه به دليل ساخت آثار برجسته بلكه به علت كمكهاي كلان مالي دفتر وي به دولت جعلي صهيونيستي است. وي در كارهاي خود مانند «مونيخ» و «فهرست شيندلر» در مقام دفاع از انديشه صهيونيسم و مظلوم جلوه دادن يهوديان بمنظور توجيه اشغال فلسطين اشغالي مي پردازد. اخبار دقيق حكايت مي كند؛ اسپيلبرگ، رابطه اي منظم با سرويس جاسوسي رژيم صهيونيستي «موساد» دارد.
نام سلمان رشدي، نويسنده هندي الاصل انگليسي را همه شنيده ايم. مي دانيم وي همان كسي است كه به جرم اهانت و تهمت هاي زشت به پيامبر گرامي اسلام(ص)، احساسات مسلمانان را برانگيخت و بنا به حكم حضرت امام خميني(ره) «مرتد» شناخته شد. پس از اين اتفاق بود كه دانسته شد، «آيات شيطاني» به سفارش سرويس جاسوسي انگليس اينتليجنس سرويس يا ميليتاري سرويس، دست به نگارش اين كتاب هتاكانه برده است.
حال اگر هنرمندي مسلمان، تلاش كند، انديشه و آرمان هاي سياسي خود و جامعه خود را در قالب يك اثري هنري روايت نمايد و به تصوير درآورد، همان هنرمندان سياسي و سياست زده غربي و رسانه هاي استكباري يا وابسته به استكبار، با نفي آميختگي «هنر و فرهنگ و سياست»، به ترور شخصيت هنرمند مسلمان روي مي آورند.
اين گونه واكنش البته شگفت آور نيست. غربي كه هنر و فرهنگ را در خدمت سياست قرار داده است مي داند، هنر و فرهنگ ابزار مناسب و مطمئني براي مهندسي ذهن و انديشه و احساسات بشري است. اگر اين نوع ابزار، در دست هنرمند مسلمان باشد و بجا بماند، راه تحميق و استثمار ملتها، سخت و سختر مي شود. پس نكوهش به خدمت گيري هنر و فرهنگ در مسير خواستها و آرمان هاي سياسي و تخطئه انديشه ورزي و كار سياسي يك هنرمند، با جديت پي گرفته شده و مي شود. به اين اميد كه هم ذائقه مخاطب در معرض هنر و فرهنگ ضداستكباري و استثماري قرار نگيرد و هم اينكه هنرمند مسلمان در تنگنا گرفتار شود و چاره اي جز پشت پا زدن به كنش و واكنش سياسي، نداشته باشد.
روز چهارشنبه هفته گذشته، اعلام شد كه 22 دولت جهان از ورود مسعود شجاعي طباطبائي كاريكاتوريست و هنرمند ايراني به خاك خود جلوگيري مي كنند. تنها به اين دليل كه او در كشور برزيل نمايشگاهي از آثار ضدصهيونيستي خود برگزار كرد.
واكنش زشت و عصبي و عجولانه 22 دولت به نمايشگاهي كه برپايي آن با استقبال كم نظير مردم و برخي شخصيتهاي سياسي و فرهنگي برزيل روبرو شد، نشان از تفرعن غربي ها و دوستان آنان در سطح جهان دارد و به خوبي تاكيد مي كند غربي ها برخلاف شعارهاي پرطمطراق دموكراسي خواهي و احترام به انديشه مخالف و... هيچ حقي براي منتقد و مخالف قائل نيستند! و بيش از اينها، اساسا غربي ها- آن گونه كه پيشتر اشاره شد- هنر و فرهنگ را تنها در خدمت انديشه و هدفهاي سياسي خود مي پسندند. آنها به مدد سرمايه داران بزرگ و اغلب صهيونيستي مثل رابرت مرداك، تلاش مي كنند اساسا رسانه ها و هنرمندان را در انحصار تبليغ آراء و انديشه خود درآورند و بر سپهر هنر و فرهنگ و سياست استيلا يابند.
حكم 22 دولت عليه شجاعي طباطبائي نه توهين به اين هنرمند متعهد بلكه اهانتي بي شرمانه به هنر و فرهنگ متعهدي است كه رسالت اش را افشاي ماهيت استكباري دولتهاي غربي معنا كرده است.
چيزي كه غرب توان تاب آوردن آن را ندارد. اگرچه به قيمت افشاي دروغهايي چون احترام به انديشه مخالف، تلقي شود!

 



غبار ره بنشان

احمد معلم
راه، بي همراه ممكن نيست. كسي هم اگر همراهت نگردد با شخص خيالت، همكلام مي شوي. و گاهي همراه مي روي. اصلاً وحدت و يگانگي مخصوص «يكي» است. ما را به هم و باهم آفريده است. خوب كه نگاه كني همه چيز عالم قرينه است، زوج است، مجموعه است كه معنا دارد. جمعيت است كه اهميت دارد. از پريشاني جز پريشاني نمي آيد. از خلوت و تنهايي گوهر نمي زايد. چرا زهد و گوشه نشيني تا بدين حد مورد انكار است؟
چرا راستان اين گونه به ايشان عتاب مي كنند؟ حال رياضت كشان خلوت گزيده مگر چيست كه جمهور دلدادگان مشهور، از آن به «روي و ريا» ياد مي كنند؟ اين قوم بر چه مركبي رانده اند كه راهشان مذموم اهل دل است؟ بي شك تمام اينها مأثور تنهايي و گوشه گيري ايشان است.
گفت: آخر، از تنهايي بلاخيزد و «تنها» تا پايان ره، تنها باشد. و چشم اگر نگشايد رخنه در زهد و پارسايي اش درافتد. و اغلب مي افتد. زيرا طلبش نيست و اگر هست طلب حقيقي نيست. در عجب و غرور است يا در رياضت و نقد بي صافي و غش دار. همان كه حافظ، مستوجب آتش اش مي داند. يكي در مقام زهد است و يكي در مقام عشق:
زاهد و عجب و نماز و من و مستي و نياز
تا تو را خود ز ميان با كه عنايت باشد
زاهد ار راه به رندي نبرد معذور است
عشق كاري است كه موقوف هدايت باشد
از زهد و ريا كه درگذري از خلوت به جلوت درآمده اي. اكنون در اين عرصه، سختي ها پيش روست. كه بايد به مركب عشق از آن ها درگذري. در اين مسير جمال و جلال و بهشت و دوزخ و هزاران جلوه ديگر تو را احاطه مي كنند. و تو بايد رندانه از اين ميانه درگذري.
گفت: به مركب عشق اگر مي روي، عشاق دوگونه اند. يا دلدادگان جمالند يا بي دلان حيرت زده جلال و بهشت و دوزخشان، اميد و بيمشان را معلوم مي كند. گفتم مگر نشنيده اي كه بسيار كسان از خيل عارفان و عاشقان و شاعران و دلسپردگانش، اصلاً سرسوزني هم به اين و آن توجه ندارند؟ آخر اين قوم همه توجهشان صرف معشوق است بهشت به چه كارشان مي آيد. در ميان بزرگان دين ما كم نيستند از اين عاشقان پاكباخته كه همه هم و غم خود را از سرچشمه عشق به معبود مي گيرند. اگر مي بخشند، اگر پرهيز مي كنند، اگر دستگيري مي كنند و اگر هزار فعل از اين دست انجام مي دهند جز براي رضاي حق نيست. بي شك ذره اي هم در اين اعمال خيال پاداش اخروي و بهشت ندارند. روايتي است كه به مضمون نقل مي كنيم كه گفت: شخصي بر امام حسين(ع) وارد شد و از آن امام درخصوص احوال و اعمال ايشان پرسيد. امام فرمود شيوه تو چيست مرد گفت: بدهد شكر مي كنيم، ندهد صبر مي كنيم. امام فرمود: سگان مكه و مدينه نيز چنين مي كنند. مرد كه از اين پاسخ متعجب شده بود گفت: شما بفرماييد؟ امام فرمود: بدهد بذل مي كنيم، ندهد شكر مي كنيم. اين پاسخ هر شنونده اي را در شگفتي مي اندازد. آن بزرگوار منظري دوردست اما شگفت زيبا را مي نگرد. او از معبود، چيزي براي خودش نمي خواهد. بلكه معبود و طريق وصل او را عزيز مي دارد به راه حقيقت اگر مي روي و حقيقتاً به راه اگر مي روي با كاردانان و راهدانان و راهنماياني برو از اين سياق. چو دامن ايشان يافتي از دست فرومگذار و مغتنم دان و خاك آستانش را كحل بصر كن. كه ايشان مردان خدايند و از جلوه حق بهره ها دارند. و عشق در اين طريق تو را فراخواهد گرفت و دل در سفر، آهنگ يار خواهد خواند. به قول حافظ كه خوش گفت:
به عزم مرحله عشق پيش نه قدمي
كه سودها كني ار اين سفر تواني كرد
تو كز سراي طبيعت نمي روي بيرون
كجا به كوي طريقت گذر تواني كرد
جمال يار ندارد نقاب و پرده ولي
غبار ره بنشان تا نظر تواني كرد
بيا كه چاره ذوق حضور و نظم امور
به فيض بخشي اهل نظر تواني كرد
ولي تو تالب معشوق و جام، مي خواهي
طمع مدار كه كار دگر تواني كرد
دلا ز نور هدايت گر آگهي يابي
چو شمع خنده زنان ترك سر تواني كرد
گراين نصيحت شاهانه بشنوي حافظ
به شاهراه حقيقت گذر تواني كرد
اما بايد كه به هوش باشي كه طي اين مرحله بي همرهي خضر نبايد كرد. در هر دور و دوره اي بوده و هستند كساني كه براي جماعت، حكم ولي و دليل داشته اند. اصلا حقيقت امامت و ولايت همين است كه هيچ گاه منقطع نمي شود. اين صاحبان ولايت در حكم آب حياتند، نمي شود كه آب نباشد و آدمي از او بي نياز باشد. گاهي اين حضور همچون باران از آسمان نازل مي شود و آشكارا خودنمايي مي كند و گاه در حكم چشمه ها و رودهاي زلال، مژده حيات و رويش و بهار مي آورند. به هر حال خداوند عالم بشر را به خود وانگذاشته و پيوسته همدمي و همراهي آگاه را به كار دلالت و ولايت خلق برگزيده است. پس به خيال قوت نفس و كبرياي منيت و غرور، در اين راه يكه و تنها نبايد ماند. والا قيد و زنجير آنچنان تو را در خود فرو گيرد كه اگر هدهدت نيز به الحاح و اصرار به راه بخواند باز اعتذارخواهي نمود. و تو اسير عشق گلي هم اگر باشي، عمرش پنج روز شش، بيش نيست. و اين تازه حال عشاق اين خاك است. اين به عذر آوردن بلبل از همراهي با مرغ راهدان منطق و الطير عطار شباهت دارد كه خود را مستغرق جمال گل مي داند و اين همه را موهبت و عشق مي شمارد كه پاسخ هدهدش خواندني است:
هدهدش گفت اي به صورت مانده باز
بيش از اين در عشق، رعنايي مباز
عشق روي گل بسي خارت نهاد
كارگر شد بر تو و كارت نهاد
گل اگر چه هست بس صاحب جمال
حسن او در هفته اي گيرد زوال
عشق چيزي كان زوال آرد پديد
كاملان را زان ملال آرد پديد
خنده گل گرچه در كارت فكند
روز و شب در ناله زارت فكند
درگذر از گل، كه گل هر نوبهار
بر تو مي خندد، نه در تو، شرم دار
چندين و چند از اين سخنان در ميان هدهد راهبر با ساير مرغان درمي گيرد و به هر لطيفه اي برايشان حجت و دليل مي آورد كه بايد به پاي عشق و ارادت به سوي سيمرغ شتافت. اگرچه در راه سختي ها و صعبي هاي فراوان است اما ارادتت، راهبر خواهد شد و عشق سختي را به كامت شيرين خواهد كرد.
و چنين گفت و گفت تا كساني را به راه دركشيد. و سفر بسوي سيمرغ آغاز گرديد. گرچه در اين مسير بسي در رنج افتادند و جان دادند اما در نهايت به مقام بقا رسيدند:
بعد از آن مرغان فاني را به ناز
بي فناي كل به خود دادند باز
خود همه بي خويش و با خويش آمدند
در بقا بعدالفنا، پيش آمدند
نيست هرگز، گر نو است و گر كهن
زان فنا و زان بقا، كس را سخن
همچنان كوهست دور است از نظر
شرح اين دور است از وصف و خبر
اين سخنان خاصه در اين ايام نيكت به كار آيد. چون سخن از دليل و راهبر به ميان آيد بي شك كه هر هوشيار را به تلنگر مي زند كه مبادا غافل بماني از رهبر كاروان خويش. مبادا كه گمان كني به قوت بازو و عقل خويش يابه وعده و وعيد بيگانه از پس اين راه دراز برخواهي آمد. سفر با جمعيت معنا مي يابد. خاصه سفري معنوي كه در آن يك لحظه غفلت، پشيماني است. در اين راه هزار افسون و حيله به كار مي برند تا تو را و ما را به ماندن مجبور كنند. ماندني كه با مردن يكي است. پريشاني است، پشيماني است. بسته هر چه باشي به هرحال از راه مانده اي، دل در گرو هر چه نماندني است نهاده باشي مانده اي. تا از خواب برخيزي و هوشيارگردي از قافله، هزار فرسنگ وامانده اي. و آنگاه حسرت خواهي كشيد. و كسي كه در اسفار خويش كاهل و سهل انگار بوده است امروز در اين روزهاي نور و روشني كه سقف و سراي كوچه و بازار به ياد آن ولي غايب دلدار آذين گشته، شرمسار خواهد بود. او كه بيايد، عدل را مي گستراند. ظلم را برمي چيند، پس ستمگران و ظالمان، آرامش نخواهند داشت . عدالتش كه سايه گستر گردد مستكبران از اوج كبر خويش به زير خواهند افتاد. باور اگر نداري باور كن كه چنين خواهد شد. و بسيار كسان از گذشته تا امروز چنانكه به ظهور آن سرور كائنات خبر دادند پس از سالها كه امر ولايت در ميان نائبانش مي گشت به ظهور منجي عالم؛ آن امام همام در غيبت، بشارت داده اند. سخن را به غزلي از حافظ پايان دهيم كه گفت:
بيا كه رايت منصور پادشاه رسيد
نويد فتح و بشارت مهر و ماه رسيد
جمال بخت ز روي ظفر نقاب انداخت
كمال عدل به فرياد دادخواه رسيد
سپهر دور خوش اكنون كند كه ماه آمد
جهان به كام دل اكنون رسد كه شاه رسيد
ز قاطعات طريق اين زمان شوند ايمن
قوافل دل و دانش كه مرد راه رسيد
عزيز مصر به رغم برادران غيور
ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسيد
كجاست صوفي دجال چشم ملحد شكل
بگو بسوز كه مهدي دين پناه رسيد

 



براي شهداي تفحص

عباس سودايي
از آب گرفتيم تن فاصله ها را
ديديم پر از آمدنت اسكله ها را
سرسبز، چنان سبز كه آغوش گشودي
با آمدنت آمدن چلچله ها را
خوش آمدي و با دل خوش جشن گرفتيم
پيش قدمت ذبح تمام گله ها را
اي تكه اي از خاك خدا! مسئله اين است
يك تكه بدن حل نكند مسئله ها را
اي كاش نبيند پسر چشم به راهت
زير علم خاكي تو حرمله ها را
يك باره سراغ پسرت رفت تغزل
كم كرده نبودت همه حوصله ها را
آينيه من بين همين شيشه دلان است
خوب است بگردم همه قافله ها را

 



دفترچه

محمد سعيد ميرزايي
دفترچه، پيش پنجره، با چند يادداشت
از جا پريد، با هيجاني - كه باد داشت
- ابري كه روي فصل، قدم زد به انتظار
آيا هميشه شكل خودش را به ياد داشت؟
آيا فقط به ساعت گل ها نگاه كرد؟
يا اين كه خود به حافظه اش اعتماد داشت؟
(اين خطوط آبي دفترچه سفيد
تا سطرهاي آخر فصل امتداد داشت)
چرخيد ابر، پنجره در باد دور شد؛
دفترچه، زيرباران، با چند ياداشت:
- اما همين كه مه همه فصل را گرفت
پس باغ، شكل ابري، در ذهن باد داشت؟
(درباد، شاخه هاي درختان منحني
تا ميوه هاي آخر فصل، امتداد داشت)
ابر ايستاد، پنجره در خويش باز شد؛
دفترچه، خيس رويا، با چند يادداشت...

 



انقلاب كتابخواني در پيش است در نخستين جشن«لوح و قلم» نويد داده شد

طه راستين
اگرچه نمايشگاه بين المللي كتاب تهران
به عنوان گردهمايي ناشران معرفي مي شود ، اما در اين رويداد بيشتر ناشران ، بيش از آنكه به فكر تبادل اطلاعات و تعامل كاري باشند ، در انديشه پيدا كردن راهكاري براي معرفي بهتر آثار جديد خود و نيز فروش بيشتر آثارشان هستند.شايد به همين دليل است كه نخستين جشن « لوح و قلم » را كه در اولين روز از هفته جاري برگزار شد، مي توان نخستين گردهمايي ناشران ناميد. اگرچه اين جشن با موضوع همايش پديدآورندگان منابع كتابخانه هاي عمومي و به همت نهاد كتابخانه هاي عمومي برپا شده بود ، اما حضور بسياري از ناشران از تهران و شهرستان ها و نيز حضور مهمانان ويژه اين مراسم حكايت از آن داشت كه جشن « لوح و قلم» برنامه اي فراتر از آنچه كه در تابلوي مراسم نوشته شده بود ، مي نمود. حتي اگر همان موضوع مطرح شده براي جشن لوح و قلم ( تقدير از پديدآورندگان منابع كتابخانه هاي عمومي كشور) را هم درنظر بگيريم باز مي توان عنوان گردهمايي ناشران را نيز براي اين جشن درنظر گرفت. زيرا مگر پديدآورندگان منابع كتابخانه ها كساني غير از نويسندگان و مراكزي غير از موسسه هاي انتشاراتي هستند؟
در اين جشن سيد محمد حسيني وزير فرهنگ و اشاد اسلامي ، محسن مومني رئيس حوزه هنري ، بهمن دري معاون فرهنگي ارشاد ، منصور واعظي دبير كل نهاد كتابخانه هاي عمومي ، اسفنديار رحيم مشائي دبير كميسيون فرهنگي دولت و محمد رضا سرشار نويسنده و دبير جوايز ادبي ارشاد به عنوان مهمانان ويژه در رديف اول نشسته بودند.
در اين جشن از ناشران و نويسندگان مختلف تقدير شد كه انتشاراتي هاي مدرسه ، سوره مهر، رشد ، نشر دانشگاهي ، قدياني و پيام آزادي و نويسندگاني همچون فيروز زنوزي جلالي ، راضيه تجار ، ابراهيم فياض ، سيده اعظم حسيني ، سيده زهرا حسيني ، حسين قدياني ، علي محمد مودب و ... از آن جمله بودند.
در اين مراسم، محمد حسني؛ دبير جشن طي سخناني گفت: در سال 86 زماني كه مديريت جديد در نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور آغاز به كار كرد 14 ميليون نسخه كتاب در كتابخانه هاي عمومي موجود بود كه در بازديد از كتابخانه ها متوجه شديم كه اكثر اين كتابها تكراري، فرسوده، موضوع گذشته و به اصطلاح كتابهاي وجيني بودند.
او ادامه داد: كتابهاي مفيد آن سالها 10 ميليون نسخه بود و فقر قابل توجه باعث شد شيوه تامين منابع را مهندسي كنيم. كارگروه هاي تخصصي تامين منابع شكل گرفت و تا پايان سال 88، تعداد 400 جلسه تخصصي متشكل از 50 متخصص تشكيل شد كه حاصل آن تهيه شش ميليون نسخه كتاب و دو ميليون نشريه بود كه براي كتابخانه هاي سراسر كشور ارسال شد. همچنين يك ميليون نسخه كتاب اهدايي وزارت ارشاد از سوي ادارات كل استانها به كتابخانه تزريق شد.
دبير نخستين جشن « لوح و قلم » در پايان صحبت هايش تاكيد كرد: اضافه شدن هفت ميليون كتاب باعث طراوت كتابخانه شد و اين مراسم براي قدرداني از موثران در اين اتفاق برپا شده است. در اين مسير ناشران و نويسندگان زيادي ما را همراهي كردند كه تعدادي از بارزترين آنها در اينجا تجليل مي شوند.
در ادامه مراسم بهمن دري معاون امور فرهنگي وزارت ارشاد با اشاره به اينكه كتابهاي دفاع مقدسي و آثار هم راستا با اهداف انقلاب مورد حمايت اين وزارتخانه است از خريد چند چاپ دو هزار نسخه اي از اين كتابها و عدم خريد كتابهايي كه نبايد حمايت شوند، خبر داد.
دري گفت: گسترش هرچه بيشتر فرهنگ مطالعه مفيد در جامعه، توانمندسازي شخصيت فرهنگي مراجعه كنندگان به كتابخانه عمومي، تغذيه كارآمد و متناوب جامعه با كتابهاي منطبق با ماموريت انقلاب اسلامي و بر اساس حديث ثقلين كه ترجمان آن در پهنه ديدگاه حضرت امام خميني (ره) و به لحاظ يكپارچگي و تطابق با زمان در رهنمودهاي رهبر بزرگ انقلاب متبلور شده است از مهم ترين اهداف ما در بخش فرهنگي است.
او ادامه داد: طي سالهاي پس از انقلاب تحليل هايي كه در حوزه نشر شده نشان مي دهد كه حوزه كتاب و انتشار آن چهار مرحله اصلي را دارد. مرحله اول توليد فكر است. مرحله دوم ابزار بياني و ساختار است. مرحله سوم توزيع عمومي است كه در وضعيت كنوني دچار چالش شده است و مرحله چهارم هم كتابخواني و كتابخانه سازي و تقويت منابع آن است كه فقط در سه سال اخير جدي گرفته شده است.
دري با اشاره به اينكه همواره يكي از اين مراحل بيشتر مورد توجه قرار گرفته و زماني نبوده كه هر چهارمرحله همگام پيش بروند بيان كرد: اگر قرار است در وضع نشر ما اتفاق مثبتي بيفتد بايد اين چهار مرحله همزمان پيش بروند و هيچ يك از آنها مورد غفلت واقع نشود.در حال حاضر كتابخواني ما از چرخه نشر عقب تر است و بايد آن را همگام با نشر كنيم.
معاون امور فرهنگي ارشاد خبر داد: ما براي حمايت از توليد و خريد كتاب برنامه جدي داريم. با نهاد كتابخانه هم صحبت كرديم و در خريد كتاب اتفاقات خوبي خواهد افتاد. ما در حوزه دفاع مقدس و حوزه هايي كه با اهداف متعالي انقلاب هم راستا است حمايت جدي خواهيم كرد.
او در پايان تاكيد كرد: كتابي كه قرار است حمايت شود ما چند چاپ دو هزار نسخه اي از آنها را خريداري مي كنيم و اگر كتابهايي نبايد حمايت شوند از خريد آنها معذوريم.
منصور واعظي ؛ دبير كل نهاد كتابخانه هاي عمومي سخنران ديگر مراسم بود كه در سخنان خود اعلام كرد نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور در سال 89، 30 ميليارد ريال بودجه براي سفارش توليد محتوا و نگارش كتاب منطبق با نياز مراجعه كنندگان درنظر گرفته است.
واعظي گفت: رهبر انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي در ابتداي سال هفت محور را براي همت مضاعف و كار مضاعف اعلام كردند كه يكي از اين محورها توليد فكر، كتابخواني و افزايش معلومات عمومي در همه زمينه ها است و با همين رويكرد ما نيز برنامه هاي خود را با جديت بيشتر دنبال مي كنيم.
او ادامه داد: در سال 88 تا 90 در برنامه خود داريم كه به موضوع كتابخواني توجه ويژه شود كه طرح «نهضت مطالعه مفيد» ثمره آن است كه در شوراي فرهنگ عمومي تصويب و در حال حاضر در شوراي انقلاب فرهنگي در دست بررسي است. با تصويب و اجراي اين طرح انقلاب كتابخواني در كشور ما رخ مي دهد.
دبير كل نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور هدف اصلي نهاد تحت الامر خود را اين گونه تشريح كرد: ارتقاي مطالعه مفيد ايرانيان در قالب مديريت نيروي انساني، مديريت فضا و مكان و مديريت منابع كتابخانه اي هدف اصلي ما در نهاد است. اين نهاد كه در سال 82 تشكيل شد از سال 83 تا 86 به ميزان پنج ميليارد ريال خريد كتاب داشت. اين رقم در سال 87 به 40 ميليارد ريال رسيد و در سال 88 رقمي بالغ بر 120 ميليارد ريال بود كه اين رقم ها غير از خريد كتاب ارشاد است. در سال گذشته 105 ميليارد ريال هم صرف خريد نشريات و نرم افزارهاي چندرسانه اي شد.
واعظي افزود: در حال حاضر براي هر ايراني، سه دهم جلد كتاب در كتابخانه ها موجود است. اين كتابها شامل 19 ميليون جلد كتاب در كتابخانه نهاد و چهار ميليون جلد در ساير كتابخانه هاي عمومي است كه رقم بسيار پاييني است و نشان مي دهد دولت هايي كه ادعاي فرهيختگي داشتند كم توجهي كرده اند.
دبير شوراي فرهنگ عمومي اضافه كرد: خريد نهاد در سال 88 در قالب دو طرح خريد متمركز و «كتاب من» و با همكاري 12 كارگروه تخصصي بود كه ما را در انتخاب كتابها ياري دادند . در سال جاري اين خريد در قالب خريد متمركز، كتاب من و حمايت از توليد بوده و در 17 كارگروه خواهد بود. اعضاي اين كارگروه ها هر دو سال يك بار عوض مي شوند.
او تاكيد كرد كه نهاد كتابهايي را مي خرد كه در جهت تقويت انقلاب و اسلام باشد و اگر كتابي خودش را اين مسير اثبات نكند خريداري نمي شود.
واعظي درتوضيح طرحهاي فوق عنوان كرد: طرح كتاب من بدين گونه است كه عضو كتابخانه اگر كتاب مورد نياز خود را در كتابخانه پيدا نكند مي تواند آن را سفارش دهد و اگر كتاب او مورد تاييد باشد تا دو هفته بعد در اختيار كتابخانه قرار مي گيرد. اگر كتاب مدنظر او با مواضع كلي ما مغايرت داشته باشد يا از لحاظ كيفي اشكالات علمي و فرهنگي داشته باشد ما به عضو اعلام كرده و كتاب جايگزين را هم مي گوييم ولي اگر او اصرار داشته باشد كتاب را به او مي رسانيم اما از كتابدارها مي خواهيم بعداً كتاب را در قفسه عمومي نگذارند و تنها در اختيار محققان باشد و ما نقد خود را بر كتاب مربوطه ارسال مي كنيم.
دبير كل نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور درباره طرح «حمايت از توليد» توضيح داد: اين طرح در نيمه دوم سال 88 مطرح شد. ما متوجه شديم مجموعه اي از منابع مورد نياز اعضاي كتابخانه هاست كه اصلاً توليد نمي شود. ما اين خلاء توليد را مي توانيم كشف كنيم ولي ناشران و نويسندگان به اين اطلاعات اوليه دسترسي ندارند به همين دليل ما اين
موضوع ها را شناسايي كرده و با اولويت ناشران، مراكز پژوهشي،دانشگاهي و موسسات فرهنگي و در گام سوم نويسندگان و مترجمان وارد عمل مي شويم.
او در پايان عنوان كرد: ما به اين مراكز سفارش مي دهيم تا كتابهايي با اين موضوعات بنويسند. ما در سال جاري 30 ميليارد ريال براي سفارش و توليد محتوا هزينه در نظر گرفته ايم كه اولويت با تاليف است تا ترجمه و در ترجمه هم تنها 20 درصد به ترجمه از زبان انگليسي بودجه مي دهيم.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز در اين جشن رويكرد دولت به مسائل فرهنگي را يك فرصت مغتنم دانست و گفت: دولت از اقدامات ارزشمند در حوزه كتاب و نشر حمايت مي كند.
سيدمحمد حسيني با اشاره به تشكيل شوراي عالي سينما گفت : رييس جمهور با تشكيل شوراي عالي سينما با رياست خود موافقت و هر دو يا سه ماه مسائل حوزه سينما را بررسي خواهد كرد. حتما اين حمايت در بحث كتاب هم وجود دارد و ما بايد از اين فرصت به بهترين وجهي براي انجام اقدامات ماندگار و اثرگذار استفاده كنيم.
او در ادامه اظهار داشت: اقداماتي كه در نهاد كتابخانه هاي عمومي و معاونت فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي انجام مي شود به منظور افزايش سرانه مطالعه در كشور است و براي پيشرفت و تعالي راهي جز از طريق مطالعه نيست.
وزير ارشاد با اشاره به اينكه نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور داراي طرح و برنامه است، يادآور شد: اين نهاد چشم انداز خود را تا سال 1404 ترسيم كرده و هر مقدار كه امكانات و اعتبار بخواهد مي تواند به سرعت استفاده كند تا كمبودها و نيازهاي اين حوزه مرتفع شود.
حسيني با بيان اينكه كانون هاي فرهنگي و هنري مساجد از مرز هشت هزار گذشته است، خاطر نشان كرد: تا مدتي قبل 10 درصد مساجد به كتابخانه مجهز بودند كه هم اكنون اين رقم به 12 درصد رسيده است.
او يادآور شد: اجراي طبقه بندي جديد در كتابخانه هاي عمومي كشور آغاز شده و نبايد فقط الگوبرداري كنيم بلكه اين طرح بايد براساس نيازهاي خود ما باشد.
وزير ارشاد با اشاره به تصويب طرح نهضت مطالعه مفيد در شوراي فرهنگ عمومي و ارجاع آن به شوراي انقلاب فرهنگي، خاطر نشان كرد: انشاءالله اين طرح در اولين فرصت در شوراي انقلاب فرهنگي مورد بررسي و تصويب قرار خواهد گرفت.
حسيني البته در اين جشن فرصت را مغتنم شمرد و خطاب به ناشران در مورد تصويب طرح الي الابد شدن حق التاليف نويسندگان در مجلس شوراي اسلامي، گفت: طبق قانون بعد از 30 سال حق التاليف نويسندگان در اختيار ناشران قرار مي گرفت كه براساس مصوبه جديد تا ابد به ورثه تعلق خواهد داشت. اين طرح از جانب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نبود و اين وزارتخانه نيز با اين طرح مخالف است،اين قانون به زيان جامعه است و قطعا ناشران مي توانند تبعات اين اقدام را بررسي كنند.
حسيني با اشاره به حمايت دولت در تشكيل كارگروه كتاب در هيات دولت، از معاون فرهنگي وزارت ارشاد و دبير كل نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور، نويسندگان و ناشران خواست تا پيشنهاد هاي خود را براي طرح در اين كارگروه آماده و ارسال كنند.
در نخستين جشن «لوح و قلم» بر اساس بررسي صورت گرفته در كتابخانه هاي عمومي كشور در سال 1388، كتاب « دا » به عنوان پرمخاطب ترين و پر متقاضي ترين كتاب در اين سال انتخاب شد.سيده زهرا حسيني كه كتاب خاطراتش پيش از اين عنوان پرفروش ترين كتاب سال و پرتيراژ ترين كتاب در مدت زمان مشخص را به خود اختصاص داده و جوايزي همچون كتاب سال ، جلال آل احمد ، شهيد غني پور و كتاب فصل را دريافت كرده بود اين بار جايزه پرمخاطب ترين كتاب سال 88 را از آن خود كرد.

 



«دوئل» به چاپ دوم رسيد

مجموعه پوسترهاي «ميثم محمدحسني» با نام «دوئل»، به چاپ دوم رسيد.
اين مجموعه شامل چهار بخش موضوعي «آنتي سبز» (در نكوهش فتنه پس از انتخابات دهم رياست جمهوري)، «بين الملل و جهان اسلام»، «مذهبي» و «دفاع مقدس» است.
مجموعه دوئل را مؤسسه فرهنگي رسانه اي عاشورا با مقدمه حسين قدياني منتشر كرده است.
پوسترهاي آمده در مجموعه ياد شده نشان از پختگي نگاه، حرفه اي بودن در كار گرافيك و دغدغه هاي آرماني محمدحسني دارد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14