(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 15 شهريور 1389- شماره 19734

كنكاشي در آسيب اجتماعي طلاق اعتياد بستر سازطلاق - بخش نخست



كنكاشي در آسيب اجتماعي طلاق اعتياد بستر سازطلاق - بخش نخست

پريسا جلالي
از كنار خبر آمار طلاق نمي توان بي تفاوت گذشت به ويژه وقتي كه بيشترين ميزان طلاق ثبت شده براي مردان به گروه سني 25 تا 29 سال و 20 تا 24 سال براي زنان باز مي گردد، در حالي كه اغلب هنوز فرصت زندگي زير يك سقف را تجربه نكرده اند بايد شناسنامه شان ممهور به حكم طلاق شود.
اين عبارات مكمل اين اظهار نظر مدير كل آمار سازمان ثبت احوال كشور است كه معتقد است عليرغم اينكه با افزايش جمعيت گروه هاي در معرض ازدواج روبرو بوده ايم، اما روند ازدواج هم در كشور چشمگير نبوده است.
بررسي پيرامون چرايي طلاق و تاثير علل مطرح بر اين آسيب اجتماعي موضوعي است كه اين گزارش بدان مي پردازد.
طلاق در فرهنگ فارسي رها كردن، جدا شدن، از هم گسيختن يك خانواده و پايان دادن به زندگي مشترك زن و شوهر تعبير مي شود.
مفهومي كه تا چند سال پيش شايد در فرهنگ ما ايرانيان به تابويي شباهت داشت كه تلفظ آن هم رعب آور بود چه برسد به انجام آن.
خبر جدايي فلان زن و شوهر چنان رعشه بر اندام خانواده ها مي انداخت كه اعلام خبر آن هم دشوار و از ترس پخش شدن ميان مردم از گوش خاله زنك ها دور و مخفي مي ماند.
اما آيا امروز اين مفهوم به سياق خود باقي مانده است؟ يا طلاق امري عادي و مثل
فرهنگ پذيري هاي امروزي مان كه خيلي زود با بدي ها اخت مي شويم ديگر حلال ترين منفور خداوند نيست؟!
در دادگاه هاي خانواده
چه خبر است؟
آمار طلاق طي ماه هاي اخير گوياي چنين حكايتي است.
دختر و پسري كه با وجود همه دردسرها و زحمات طاقت فرسايي كه مي بايد براي تشكيل يك زندگي مشترك متحمل شوند تنها دلخوش به يكي شدن و با هم بودن به نداري هايشان قناعت مي كنند تا با يك كف دست توكل به حق و يك مشت اميد به آينده، راهي مسير سرنوشت شوند.
اما گويا سرنوشت مسير ديگري برايشان رقم زده و آن دوري و فراق از همه آرزوهايي است كه روزي در لحظات دو نفره ترسيم مي شد حال به جدايي مي انديشند و ميان شعبات دادگاه خانواده در راهروها تصميم خودسرانه شان را مصمم تر جستجو مي كنند.
ابوالفضل و اكرم نمونه اي از صدها زوجي هستند كه بعد از هشت ماه عقد رسمي بدون اينكه زندگي در خانه مشتركشان را تجربه كنند سروكارشان به دادگاه خانواده افتاده است.
«ابوالفضل» بي مهري و كم توجهي همسرش را بهانه درخواست طلاق عنوان مي كند هرچند اكرم هم بي ميل به جدا شدن نيست اما نمي تواند در مقابل خواسته قلبي اش هم بايستد و به يك عمر زندگي با فردي كه هيچ علاقه اي به او ندارد، تن بدهد.
اكرم كه فقط 18 سال از عمرش مي گذرد و گريه و ناراحتي اش از چنين سرنوشتي مجال صحبت كردن به او نمي دهد، اصرار خانواده به ازدواج با ابوالفضل و كودك فرض كردن او را علت به وجود آمدن چنين مشكلي مي داند و حالا او مانده با مهر طلاق بر زندگي اي كه هنوز فرصتي براي تجربه كردنش نداشته است.
ابوالفضل 30 ساله پس از كمي صحبت كردن از ماجراي ديگري پرده برمي دارد و آن علاقه همسرش به خواستگار قبلي اش است كه مدتي است با وي تماس تلفني و ملاقات داشته تا اينكه همسرش از اين موضوع مطلع شده و حال از مخفي كردن چنين موضوعي ناراحت و قصد جدايي دارد.
ساختمان پزشك قانوني
و نزاع زوجين
فرشته هم كه در پزشك قانوني منتظر معاينه پزشكي است از كبودي بدنش ناشي از كتك هايي مي گويد كه دو سال است تحمل مي كند اما تاكنون دم نزده است.
وي نيز دخالت خانواده همسرش را علت دعوا و نزاع هايي مي داند كه اغلب روزهاي سال با شوهرش دارد.
فرشته به گزارشگر كيهان مي گويد: وابستگي همسرم شهرام به مادرش به جايي رسيده كه تمام حقوقش را سر ماه به او تحويل مي دهد و من بايد براي مخارج خانه و تهيه مايحتاج زندگي از مادرشوهرم پول بگيرم. زندگي با خانواده شوهر و دخالت هاي نابجاي آنها حتي در خصوصي ترين موارد هم آزار دهنده است اما همسرم مانند بچه ها به مادرش وابسته است و حاضر نيست حتي يك روز از او جدا شود.
سهيلا هم از شوهر معتادش مي گويد كه بارها ترك كرده اما باز هم اعتياد نتوانسته او را پايبند زن و فرزندش كند.
همسر وي هم كه كارمند يكي از ادارات دولتي بوده است بيكاري اش را علت فشارهاي زندگي و معتاد شدن مي داند به خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: اگر شغلم را از دست نمي دادم زندگي ام به اين مرحله نمي رسيد كه با دو بچه 4 و 12 ساله از زنم جدا شوم اما چه كار كنم كه شغل جديدم هم نتوانست مرا از مواد مخدر جدا كند! من هنوز آنها را دوست دارم و حاضر به جدايي نيستم.
بي توجهي به هزينه هاي زندگي، اهميت ندادن به فرزندان، بدخلقي و خشونت به خانواده تنها برخي از آسيب هاي اعتياد است كه زندگي هاي مشترك زيادي را به ورطه نابودي كشيده است. موضوعي كه سهيلا زني كه قصد جدايي از همسر معتادش را دارد بيان مي كند.
وي در همين رابطه مي گويد: آزار دادن و كتك زدن بچه ها هنگامي كه عصباني مي شود و تعادل روحي خود را ازدست مي دهد هم غيرقابل تحمل است. پسر بزرگترم بار قبلي بدليل امتناع از خريدن سيگار براي پدر معتادش حسابي كتك خورد و پايش آسيب ديد. ديروز هم خودم براي اينكه خرجي مي خواستم با شوهرم دعوايم شد كه حسابي از او كتك خوردم و امروز براي معاينه كبودي زير چشم و احتمالا پارگي مويرگ هاي چشم چپم مراجعه كرده ام و با تاييد پزشك حتما طلاقم را خواهم گرفت.
وي مي گويد: ديگر نمي توانيم پيش همسايه ها سربلند كنيم. اقوام و فاميل هم به خانه مان نمي آيند چون اعتياد همسرم همه آنها را فراري داده است. از طرفي هم حس ترحم اقوام نسبت به من و فرزندانم آنقدر آزار دهنده است كه تصميم گرفتم بالاخره از همسرم جدا شوم. چون با جدايي از او حداقل مي توانم فرزندانم را از بدآموزي هاي اعتياد پدرشان دور نگه دارم.
حكم هايي كه براي جدايي
صادر مي شوند
گذشته از شرح حال برخي از زوجيني كه با دلايل هر چند منطقي ترجيح مي دهند پيه مطلقه شدن را به تنشان بمالند، عده اي هم هستند كه در ظاهر مشكلاتي دارند اما عمدتا قابل حل شدن است به همين دليل زمان بررسي پرونده شان به ماه هاي آتي واگذار مي شود تا شايد طرفين به زندگي گذشته خود برگردند و مجدد زندگي شان را از سر گيرند.
مريم يوسفي عضو هيات علمي و مدرس
جامعه شناسي در دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: اغلب مواردي كه خود مردم به آن حكم طلاق مي دهند و براي جدايي به دادگاه مي روند اگر درست و دقيق بررسي شود قابل حل شدن است. در حالي كه برخي ندانم كاري ها و لجاجت و مشورت هاي نابجاي برخي خانواده ها، زوج هاي جوان را محكوم به جدايي مي كند.
وي در توضيح بيشتر به واكاوي پرونده هاي فوق مي پردازد و مي گويد: ابوالفضل بي مهري و كم توجهي همسرش را بهانه درخواست طلاق عنوان مي كند در حالي كه همسرش واقعا به شخص ديگري علاقه مند است. به حتم تحقيقات بيشتر توسط خانواده ها مي تواند بروز چنين مشكلاتي را به صفر برساند اما ابوالفضل احتمالا تحقيقي نداشته تا از علاقه آن دو مطلع شود. همينطور اصرار خانواده اكرم به ازدواج با ابوالفضل بخش ديگر ماجرا است.
اين استاد دانشگاه ادامه مي دهد: با وجودي كه آنها از علاقه اش به خواستگار قبلي او آگاهند اما همچنان او را كودكي مي دانند كه نمي تواند براي آينده اش تصميم درستي بگيرد در حالي كه همين كودك! مي داند چطور عاشق شود و چگونه عشقش را به شخص قبلي حفظ كند و همچنان روي خواسته هايش تاكيد كند.
وي در تحليل پرونده فرشته كه دو سال سخت ترين زندگي را نزد خانواده همسرش تحمل كرده است معتقد است: وابستگي شهرام به مادرش همانطور كه فرشته مدعي است حتي يك روز هم بدون او نمي تواند زندگي كند، موضوعي نيست كه فرشته پيش از ازدواج متوجه نشده باشد اما مورد سهل انگاري او قرار گرفته است. كمك گرفتن از بزرگان فاميل، بدست آوردن دل خانواده همسر و پرهيز از جدال يا خودداري از اقدام فوري براي جدايي محل زندگي همه مهارت هايي است كه اين خانم مي تواند انجام دهد و به مرور شاهد بهبود وضعيت خواهد بود.
رجوع به مشاوران زبده و رعايت دقيق همه توصيه هاي آنها كه تماما مهارت هاي ارتباطي و كلامي و روش هايي براي بهبود وضعيت زندگي است روش مناسبي كه در دادگاه خانواده نيز مكرر تاكيد مي شود.
مساله ديگري كه جوانها و زوج هاي جوان بايد بدانند و عمل كنند، احترام به بزرگترهاي خانواده و استفاده از تجربيات آنان است. اشتباه زوج هاي جوان در روزگار ما اين است كه با رفتارهاي عجولانه و قضاوت هاي احساسي بزرگترهاي خود را زير سوال برده و دلسوزي هاي بجاي آنان را لوث مي كنند.
علل طلاق و افزايش آمارها
اعتياد، بي كاري، ناتواني جنسي، درآمد پايين و عدم پرداخت نفقه از سوي شوهر علت اصلي درخواست هاي طلاق در دادگاه هاي خانواده است كه متاسفانه پس از دو تا چهار سال زندگي مشترك ميان زوجين و بيشتر توسط زوجه اقدام مي شود.
البته بنابر اظهارات سيد مطهر علوي وكيل پايه يك دادگستري در استان گيلان شفاف نبودن آمار پرونده هاي خانوادگي اعم از طلاق، مهريه و نفقه از مهمترين چالش هاي اجتماعي و حقوقي است كه دستگاه هاي فرهنگي و رسانه ها و خانواده با در دست داشتن آمار دقيق و صحيح بهتر مي توانند براي پيشگيري از ازدواج هاي ناموفق برنامه ريزي و اقدام كنند.
دكتر حسين باهر استاد دانشگاه معتقد است: نه فقط در سنين پايين و ابتدايي زندگي مشترك بلكه نرخ طلاق در سنين بالا هم وجود دارد.
وي در اين زمينه به گزارشگر كيهان مي گويد: برخي از زوجين پس از چندين سال زندگي مشترك تقاضاي طلاق مي كنند و مشاوره هاي صورت گرفته نشان مي دهد دو گروه طلاق ها در كشور وجود دارد؛ طلاق در سنين بالا و ديگري طلاق قدرت.
دكتر باهر در توضيح اين سخنانش اضافه مي كند: تعدادي بسيار اندك از زوجين هستند كه بعد از گذشت چندين سال از زندگي مشترك به دليل برخي مشكلات اقتصادي، ديدن فيلم هاي خارجي ،
وسوسه هاي محيطي و غيره تحمل يكديگر را نداشته و درخواست طلاق مي كنند.
وي توصيه مي كند: تاسيس شوراي عالي بررسي مفاسد اجتماعي به منظور بررسي علل مفاسد براي برخورد و حتي جلوگيري از بروز خواسته هاي غيراخلاقي در زوجين مي تواند حد و مرز عفاف را مشخص و از افزايش چنين طلاق هايي بكاهد.
اين جامعه شناس همچنين ادامه مي دهد: در گروه قدرت بيشتر زنان جوان متقاضي طلاق هستند اما در جداييهاي سنين بالا مردان تقاضاي طلاق مي كنند. طلاق قدرت مربوط به جدايي زوجيني است كه چند سال با يكديگر دوست بوده و زندگي آنها تنها پس از چند ماه به شكست منجر شده است البته اين نوع آشنايي ها اغلب از خيابان ها آغاز
مي شود كه با درگيري عواطف جوانان ازدواج مي كنند اما بعد از مدت كوتاهي به اين نتيجه مي رسند كه قادر به ادامه زندگي مشترك نيستند.
البته دلايل ديگري اعم از اعتياد، بالارفتن سطح توقعات و كم رنگ شدن ايمان نيز وجود دارد كه منجر به طلاق مي شود.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14