(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 18 شهريور 1389- شماره 19737

درنشست بررسي فيلم «شكارچي شنبه» مطرح شد
سينماي ضدصهيونيستي حركت آفندي درتقابل رسانه اي
افشاي زواياي تازه اي از مناسبات هاليوود و كاخ سفيد
خشونت طلبي آمريكايي در لواي سرگرم سازي
شبكه هاي برون مرزي و چالش هاي پيش رو-4
سبقت العالم از رسانه هاي عربي
آغاز فعاليت شبكه «آي فيلم»از امروز
81درصد فيلم هاي ايراني مروج بي تفاوتي هستند



درنشست بررسي فيلم «شكارچي شنبه» مطرح شد
سينماي ضدصهيونيستي حركت آفندي درتقابل رسانه اي

علي شادمهر
فيلم «شكارچي شنبه» از معدود فيلم هاي ضد صهيونيستي سينماي كشورمان است كه با هدف افشاي بخشي از جنايات و مباني ايدئولوژيك رژيم صهيونيستي به كارگرداني پرويز شيخ طادي ساخته شده است. اين فيلم با اين كه هنوزدر ايران به نمايش عمومي درنيامده، اما با بازتاب ها و واكنش هاي فراواني درخارج از كشور رو به رو شده است. مخاطب اصلي فيلم هم كشورهاي جهان هستند و هدف سازندگان فيلم،جريان سازي ضد صهيونيستي درجهان و به خصوص كشورهاي اسلامي است. از اين منظر «شكارچي شنبه» جزو آثار سينمايي استراتژيك ايران محسوب مي شود. به همين بهانه تعدادي از دست اندركاران توليد اين فيلم درنشستي به ارائه گزارش درباره اين فيلم، زمينه ها و عواقب آن پرداختند. اين نشست روز يكشنبه با حضور پرويز شيخ طادي كارگردان فيلم، محمد قهرماني تهيه كننده آن، حسين ملكي فيلمبردار شكارچي شنبه و محمد تقي فهيم منتقد سينما برگزار شد.
محمد قهرماني رئيس موسسه شهيد آويني و تهيه كننده فيلم سينمايي «شكارچي شنبه» درابتداي اين نشست گفت: درتوليدات سينمايي كشور جاي فيلم هايي كه بتواند حرف هايي براي گفتن داشته باشد و سرمايه گذارهايي كه پيدا شود تا از اين قبيل فيلم ها حمايت كرده خالي است.
بنابر گزارش خبرگزاري ها، وي تصريح نمود:
لازم است تا با پشتوانه اي قوي و حركتي آفندي و مجهز به مستندات و منابع تحقيقي همانند آنچه كه در فيلم سينمايي «شكارچي شنبه» مشاهده شد نسبت به تهيه و توليد فيلم هاي سينمايي هدفمند اقدام شود.
او ادامه داد: رسالت خود مي دانيم تا براي اين قبيل فيلم ها سرمايه گذاري كرده و در راستاي دست يابي به اهداف ديگر كه همانا حضور در جشنواره هاي خارج از كشور است حركت كرده و حرف هاي حقي را كه لازم است زده شود بزنيم.
قهرماني تصريح كرد:در «شكارچي شنبه» سعي شده از مظلوميت مردم فلسطين و ظلمي كه توسط صهيونيست ها به آنها مي شود با مدارك لازم پرده برداري و بازگويي شود.
پرويز شيخ طادي كارگردان شكارچي شنبه نيز دراين نشست گفت: درمجموع اين فيلم به نفع مؤمنين يهود است اما من با امكانات موجود، تلاش كردم فيلمي استاندارد درحد آسيا بسازم و در كنار آن تفكر نژاد پرستي را به مخاطبان نشان بدهم كه اگر دركنار خود دشمني نداشته باشند، درخانواده خود به دنبال دشمن مي گردند.
اين فيلمساز به يافته هاي خود در مراحل مختلف تحقيق براي ساخت اين فيلم پرداخت و گفت: به منظور انجام پژوهش ها و تحقيقات لازم براي تهيه و توليد «شكارچي شنبه» سفري سه ماهه به كشور لبنان داشته و مجموعه اي از اطلاعات را بدست آورده كه مرا موظف كرد تا به هر نحوي كه شده اين فيلم را جلوي دوربين ببرم.
وي افزود: تا پيش ازسفر به لبنان و گردآوري اطلاعات لازم درخصوص تهيه اين فيلم تبليغات داخل كشور برضد اين رژيم سراسر جعلي را سياسي و مقداري همراه با بزرگنمايي قلمداد مي كردم ولي پس از سفر به لبنان و ديدار و گفتگو با كارشناسان و جمع آوري اطلاعات و منابع لازم پيرامون ماهيت اين رژيم غاصب به ماهيت حقيقي و واقعي آنها پي برده و ازشدت سنگيني وقايع دچار كسالت شدم.شيخ طادي همچنين درباره مشتركات صهيونيسم و طالبان اظهارداشت نكات مشترك قابل توجهي ميان طالبان و رژيم صهيونيستي است زيرا افراد مذهبي اين رژيم همانند طالبان كه قتل شيعيان را حلال مي دانند، ريختن خون فلسطيني ها را مباح ارزيابي مي كنند. در حقيقت طالبانيسم ريشه اي از صهيونيسم بوده و زائيده يك تفكر هستند و هدف آنها ايجاد اختلاف در ميان كشورها است.
شيخ طادي با اشاره به بخشي از تحقيقات خود افزود: صهيونيسم و سران افراطي و جنايتكار آن غير از نژاد يهود را انسان ندانسته و به اين ترتيب ريختن خون آنها را مباح مي دانند. اين رژيم در قالب استفاده از چهره اي مذهبي و تكيه بر «تورات» و «تلموت» و با تغيير و سوءاستفاده از آنها در راستاي اهداف خود حركت مي كنند.
محمدتقي فهيم منتقد سينما درباره جايگاه فيلم «شكارچي شنبه» به اهميت «پيام» در دنياي رسانه اي امروز اشاره كرد و گفت: امروز آثاري كه در دنيا صرف سرگرمي سازي مي شوند هم پيام خاص خود را دارند. فيلم سينمايي «شكارچي شنبه» اثري براي انتقال پيام است كه با هدف تغيير ديدگاه مخاطب ساخته شده است.
وي افزود: انتقال پيام عامل اصلي و مهم فيلم سازي كنوني است، از هاليوود گرفته تا سينماي اروپا و ساير كشورها اين مهم ديده مي شود. فيلم شيخ طادي نيز با هدف انتقال پيام شناخت ماهيت حقيقي رژيم صهيونيستي به مردم در راستاي تغيير اذهان مخاطباني كه تحت تاثير سينماي آلوده جهان هستند ساخته شده است.
فهيم اظهارداشت: درحال حاضر ايران در تقابل با جبهه انبوهي از رسانه ها قرارگرفته كه تحت سلطه صهيونيسم جهاني است و نمونه آن را مي توان قرارگرفتن در برابر فردي به نام «رابرت مرداك» دانست كه با بيش از 140 رسانه مختلف از جمله روزنامه ها، شبكه هاي تلويزيوني، مجلات، ماهواره هاي مختلف و سينما كاري را مي كند كه در اين سوي دنيا و در ايران شيخ طادي، قهرماني وموسسه شهيد آويني در حال مقابله با آن هستند.
وي افزود: در سينماي ما آثاري از اين دست بسيار است. چنانچه اين آثار در قالب انبوه توليد شود اثرگذاري موثري را خواهند داشت. تنها در اين صورت است كه مي توان آنها را بي رحمانه موردنقد و بررسي قرارداد.
تهيه كننده «شكارچي شنبه» در بخش ديگري از صحبت هاي خود درباره حضور بين المللي اين فيلم نيز توضيح داد: فيلم سينمايي «شكارچي شنبه» در چهل و يكمين جشنواره فيلم هند كه در آذرماه برگزار مي شود شركت مي كند.
قهرماني ادامه داد: هماهنگي هاي لازم انجام شده تا اين فيلم در «دوحه» و تعدادي از كشورهاي عربي منطقه نمايش داده شود. در اين رابطه با شركت هايي در «بيروت»، «بحرين و «عراق» نيز صحبت شده تا اين فيلم نيز در آن كشورها نمايش داده شود.
وي افزود: مخاطبان اصلي اين فيلم مسلمانان كشورهاي منطقه به خصوص كشورهاي عرب زبان بوده و علاقمند هستند كه اين فيلم نمايش داده شود و برخي از رسانه هاي منطقه از جمله الجزيره و چند شبكه ديگر از «شكارچي شنبه» به عنوان نخستين فيلم ضد صهيونيستي ياد كرده اند.
در ادامه اين نشست «حسين ملكي» در مورد فيلمبرداري اين كار خاطر نشان كرد: در مجموع اين فيلم كار پرزحمتي بود و من خوشحالم كه با اين فيلم دركنار «پرويز شيخ طادي» بودم و با او آشنا شدم و مي توانيم به جرات بگوييم كه فيلم سينمايي «شكارچي شنبه» يكي از بهترين تجربيات من در طول ساليان متمادي به حساب مي آيد.


 



افشاي زواياي تازه اي از مناسبات هاليوود و كاخ سفيد
خشونت طلبي آمريكايي در لواي سرگرم سازي

تهيه و تنظيم: حسين كارگر
دو تن از شخصيت هاي رسانه اي مستقل در آمريكا در تازه ترين گفتارهاي خود به افشاي زواياي تازه اي از مناسبات ميان هاليوود و حكومت اين كشور پرداختند. ماتيو آلفورد و مايكل چسودوسكي در گفت وگو و مقاله اي جداگانه كه به تازگي از سوي منابع خبري منعكس شده اند واقعياتي را درباره نقش آفريني هاليوود در پروژه هاي سياسي و جنگي آمريكا افشا كرده اند كه در اين گزارش مي خوانيد.
سرگرمي يا خشونت؟
ماتيو آلفورد نويسنده كتاب «قدرت حلقه فيلم: سينماي هاليوود و سلطه آمريكا» مي گويد: در رابطه با حادثه يازده سپتامبر، علي رغم وجود شواهد مهم، هيچ يك از استوديوهاي اصلي فيلم سازي هاليوود، روايت دولت آمريكا رامورد ترديد قرار ندادند.
اين نويسنده سينمايي در گفت وگو با سايت New Left Project درباره افسانه هاليوود ليبرال و قدرت سرگرمي به مثابه نوعي تبليغات پرداخت و اذعان داشت كه هاليوود در لواي برنامه هاي سرگرمي ساز خود، خشونت طلبي ايالات متحده يا تهديد به خشونت از سوي آن را تنها راه حل مطلوب براي مشكلات جهان معرفي مي كند.
وي درباره اين كه چه كساني از اين وضعيت بهره مند مي شوند گفت: شبكه كوچكي از مالكان و مديران نيوزكورپ، واياكام، تايم وارنر، ديزني، سوني و وايوندي/ جنرال الكتريك بهره مي برند. اين كمپاني ها عمده ترين شركت هايي هستند كه با سلطه بر صنعت سرگرمي، در ورطه سرمايه داري صنفي به ويژه در عرصه تجارت سلاح فرو افتاده اند. تشكيلات امنيت ملي به ويژه سيا و پنتاگون، مخفيانه براي تضمين كاركرد فيلم ها و نمايش هاي تلويزيوني در راستاي اغراض سازماني و تبليغاتي خود اقدام مي كنند.
اين نويسنده درباره تفاوت بين رسانه هاي سرگرمي و رسانه هاي خبري در آمريكا توضيح داد: از لحاظ سياسي، رسانه هاي سرگرمي و خبري بسيار همسو هستند- و تعجب آور هم نيست- چرا كه همان دار و دسته ميلياردرها و ميليونرها هر دو نوع رسانه را در تصاحب خود دارند. اگر يك استوديوي خبري، سياست هاليوودي داشته باشد، چگونه عمل خواهد كرد؟ خب اخبار هاليوود، دائماً گزارش هايي را اشاعه خواهد داد كه درباره تهديدات نسبت به ايالات متحده به ويژه تشكيلات نظامي- امنيتي آن هياهوسازي مي كند. اين اخبار هماره به كاربرد زور- يك جانبه و غيرقانوني - براي حل اين مشكلات دامن مي زند. البته ممكن است صداهايي متعارض با اخبار هاليوود نيز وجود داشته باشد، ولي اين صداها طنين اندكي داشته و دائماً ناديده گرفته خواهند شد.
آلفورد تصريح كرد: «سيا»، «پنتاگون» و «اف.بي.آي» و همه دولت هاي كاخ سفيد صراحتاً به ارزش تبليغاتي بالاي هاليوود اذعان دارند.
وي در توضيح اين مسئله ادامه داد: تحليل گران علوم ارتباطات درباره ميزان دقيق اين تاثيرات با هم ديگر به بحث مي پردازند، ولي توافق گسترده اي وجود دارد مبني بر اينكه سرگرمي هاي هاليوودي تاثير بسيار چشمگيري بر مديريت برداشت هاي عمومي در داخل و خارج از ايالات متحده برجاي مي گذارند. فيلم بخشي از فرايند جامعه پذيري است؛ همانطور كه ما براي آشنا كردن كودكان با دنياي پيرامون قصه پريان را برايشان مي خوانيم. اگر كسي از شما بپرسد در روزنامه كدام مقاله را مي خوانيد به او پاسخ نمي دهيد كه يك قطعه تبليغاتي هماهنگ با منافع نهادينه شده. البته ارزشمندتر خواهد بود اگر محتواي مقاله را بررسي كرده، منابع و حذفياتش و همچنين نحوه هم نشيني آن با ديگر مطالب روزنامه و... را تشخيص دهيد. در مورد هاليوود هم مسئله بدين منوال است، اگر مخاطبين، زشتي و بلاهت پيام هاي سياسي آن را دريابند، هاليوود ديگر نمي تواند با منافع مالكانش تناسب داشته باشد.
او اضافه نمود: رويكرد بوش در قبال عراق به حدي بدنام بود كه هاليوود تلاش داشت تا پاي خود را از گنگ ترين اشكال وطن پرستي متعصبانه كنار بكشد، البته به استثناي فيلم هاي تلويزيوني مورد حمايت پنتاگون همانند نجات جسيكا لينچ. روايت عادي تر، سربازان آمريكايي را در حال نبرد افتخارآميز و تحمل مسائل رواني نشان مي داد. ايالات متحده ابتدا در سال 1985 جنگ با ترور را اعلام كرد. هاليوود از آن پس رابطه نزديكي با واشنگتن برقرار ساخته و در اواسط دهه 1990 به دنبال تاكيد بر نظريه برخورد تمدن ها، فيلم هايي را در مورد شرارت اسلام گرايان توليد كرد. اخيراً شاهد فيلم هايي هستيم كه از ايده خيرخواهي غربيان در تلاش براي از بين بردن به اصطلاح تروريسم اسلامي حمايت مي كند. در رابطه با يازده سپتامبر، علي رغم وجود شواهد مهم، هيچ يك از استوديوهاي اصلي فيلم سازي هاليوود، روايت دولت آمريكا را مورد ترديد قرار ندادند. پنتاگون و كاخ سفيد نيز به گرمي از فيلم هايي همانند United 93 استقبال كردند.
آلفردو درباره آثار دگرانديش در سينماي آمريكا نيز اظهارداشت: چندين استثنا وجود دارد ولي ببينيد چه اتفاقي بر سرشان آمد... فيلم هاي انتقادي واقعي همانند (2008)War Ine ساخته «جان كيوزاك» وRedacted اثر «برايان دي پالما» تنها در چند سينما در نيويورك اكران شدند، و ساخته شدن فارنهايت 11 با حمايت شركت ميراماكس، موجب شد تا كارفرمايان اين شركت آن را براي تاسيس يك شركت جديد ترك كنند. شبكه هاي خبري سي بي اس، ان بي سي و اي بي سي نيز از پخش تيزرهاي تبليغاتي فيلم مايكل مور در بين برنامه هاي خبري خود خودداري كردند.
اين نويسنده درباره موضعگيري بازيگران هاليوود نيز گفت: ستاره هاي بزرگ هاليوود نيز از ايفاي نقش در فيلم هايي كه ديدگاههاي سياسي رسمي را اشاعه مي دهند، شادمان هستند؛ در حالي كه اين ستاره ها وانمود مي كنند كه با اين سياست ها مخالفت دارند؛ از اين رو افرادي همانند «جورج كلوني» و «ساموئل ال.جكسون» در فيلم هايي همانند The Peacemaker و Unthinkable دشمنان رسمي را قهرمانانه به قتل رسانده و مورد شكنجه قرار مي دهند.
ابزار تبليغاتي جنگ
«مايكل چسودوسكي» استاد دانشگاه اتاوا كانادا و نويسنده كتاب «جهاني شدن فقر» نيز در مقاله اي به بررسي نقش هاليوود درپيش برد اهداف سيا و پنتاگون پرداخته و آن را به عنوان ابزار تبليغات براي جنگ هاي مورد نظر سيا و پنتاگون معرفي مي كند.
براساس گزارش فارس دراين مقاله كه در پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ منتشر شده است آمده: ماشين كشتار جهاني نيز از فرقه تثبيت شده كشتار و نابودي كه در فيلم هاي هاليوود نيز نفوذ كرده، حمايت مي كند. سيا و پنتاگون كه از توليدات هاليوود نيز به عنوان ابزار تبليغات براي جنگ حمايت مي كنند، اين فرقه كشتار را مورد تاييد قرار مي دهند . «باب بائر»، مامور سابق سيا دراين رابطه گفت: «نوعي همزيستي ميان سيا و هاليوود وجود دارد» و اين مسئله را نيز افشا كرد كه «جرج تنت»، مدير سابق سيا در حال حاضر «در خارج از هاليوود و در حال سخنراني در استوديو است.»
اين مقاله در ادامه به بيان نقش و ويژگي اين ماشين كشتار پرداخته و مي نويسد: ماشين كشتار در يك سطح جهاني و درچارچوب ساختار فرماندهي مبارزه واحد، استقرار پيدا كرده است. اين ماشين به صورت منظم از نهادهاي دولتي، شركت رسانه ها و مأمورين عالي رتبه و روشنفكران نظم نوين جهان در گروه متفكران واشنگتن و مؤسسات پژوهشي مطالعات راهبردي، به عنوان يك ابزار بلامنازع استفاده مي كند.
چسودوسكي معتقد است اين رسانه ها و مؤسسات به تبليغ اين مفاهيم مي پردازند: فرهنگ كشتار و خشونت در آگاهي انسان القا شده است. جنگ به طور گسترده به عنوان بخشي از روند اجتماعي پذيرفته شده است؛ ميهن نياز به «دفاع» و محافظت دارد. «خشونت مشروع» و كشتار غيرقانوني مستقيما عليه «تروريست ها» به عنوان ابزارهاي لازم امنيت ملي در دموكراسي هاي غربي مورد حمايت قرار مي گيرد.

 



شبكه هاي برون مرزي و چالش هاي پيش رو-4
سبقت العالم از رسانه هاي عربي

شيدا اسلامي
اشاره: در بخش هاي قبلي اين سلسله گزارش به چالش هاي نه چندان جديد شبكه هاي برون مرزي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران؛ پرس تي وي و العالم پرداختيم. آنچه در اين قسمت مي خوانيد ادامه چالش ها و بازتاب هاي شبكه خبري عرب زبان ايران «العالم» است.
تصوير روز
وقتي پخش «العالم» از عرب ست و نايل ست متوقف شد «ابوطالب البوحيه» كه يك نويسنده نامي عرب است در گزارشي كه در ماه مي سال ميلادي جاري و با نام «هنگامي كه آزادي ماهواره ها نابود مي شود؛ شبكه العالم اولين قرباني است» توسط سايت اينترنتي «دي پرس» منتشر شد، چنين آورد: «امروز در بسياري از ماهواره ها و شبكه هاي تلويزيوني عربي از جمله نايل ست و عرب ست، صداهاي غرب و صهيونيست ها شنيده مي شود و اجازه نمي دهد صداي حق طلبي و حمايت از مقاومت و ضديت با صهيونيست ها توسط شبكه هايي مانند العالم به گوش مخاطبان برسد.»
البوحيه دلايل قطع شبكه العالم از دو ماهواره عرب ست و نايل ست را «واهي و غيرواقعي» دانست و با اشاره به اينكه در برخي زمينه ها اختلاف نظراتي بين ديدگاه هاي مردم كشورهاي عربي با العالم وجود دارد اذعان كرد: «با وجود اينكه العالم يك شبكه ايراني و غير عرب است اما در مقايسه با شبكه ها و رسانه هاي عربي در بسياري از اوقات منعكس كننده آراء مردم عرب است، اگرچه در خصوص برخي گرايش هاي ديني و سياسي اختلاف ديدگاه وجود دارد.»
مقاله اين نويسنده عرب در حالي به تلاش هاي اين شبكه در حمايت از قضاياي عربي و اسلامي از جمله حمايت از ملت و مقاومت فلسطين صحه گذاشته كه با صراحت عنوان كرده است: «بسياري از شبكه هاي عربي از اين موضوعات غافل هستند يا در چارچوب همدستي با صهيونيست ها از كنار آنها عبور مي كنند.»
البوحيه مي پرسد: «مگر فلسطين و آزادي سرزمين هاي عرب از اشغالگري، مسئله اصلي همه عرب ها و مسلمانان نيست؟» و عنوان مي كند: «اين بهانه تراشي ها در حالي است كه تلاش هاي شبكه العالم براي حمايت از لبنان، غزه و فلسطين و ديگر مسائل عربي دليلي كافي است كه اين شبكه از سوي ماهواره اي عربي و اسلامي حمايت شود.» او جهان عرب را مورد خطاب قرار داده و مي گويد: «آيا اين لكه هاي ننگ را نمي بينيد كه برخي شبكه هاي عربي دخالت خارجي ها در تصميم گيري هاي عربي را صرفا تفاهم و همكاري توصيف مي كنند و به قدرت هاي استعماري جديد اعتراض نمي كنند و از رژيم اشغالگر صهيونيستي به نام «دولت» ياد مي كنند؟ با وجود اين، نمي توان از پخش برنامه هاي اين شبكه هاي عربي جلوگيري كرد و آنها را حذف كرد چه رسد به شبكه العالم كه به حمايت از مقاومت و مسائل و حقوق ملت هاي عرب پايبند و از بسياري از شبكه هاي عربي سبقت گرفته است.»
پخش تلويزيون صهيونيستي به جاي العالم
از ديگر سو مدت زمان كوتاهي كه پس از قطع پخش العالم از نايل ست صرف صدور مجوز ماهواره مصري براي يك شبكه تلويزيوني رژيم صهيونيستي به نام «ميكس» شد موجب افزايش ترديدها در جهان عرب درباره اقدامات و سياست هاي گردانندگان اين ماهواره و همدستي آنها با صهيونيست ها شده است. آنها فكر مي كنند اين تلاش ها صرفاً براي ساكت كردن صداهاي حق طلبانه و رسانه هاي حامي مقاومت ملت هاي فلسطين و لبنان صورت مي گيرد.
«سلام صيداوي» نويسنده عرب در گزارشي كه در سايت اينترنتي «العنكبوت» منعكس شد بخشي از اين نگراني ها را بازتاب داده است: «اين سؤال در اذهان امت عرب شكل گرفته است كه دليل دشمني مشترك صهيونيست ها و گردانندگان ماهواره مصري نايل ست با يك شبكه خبري عرب زبان وابسته به جمهوري اسلامي ايران كه جز حمايت از مسائل جهان اسلام و عرب و افشاي جنايات رژيم صهيونيستي اهداف ديگري را تعقيب نمي كند، چيست؟
نويسنده اين گزارش اوج نگراني ملت هاي عرب از اقدام خطرناك گردانندگان ماهواره مصري نايل است را اينچنين ابراز مي كند: «بعد از قطع العالم و راه اندازي يك شبكه صهيونيستي به جاي آن در ماهواره مصري نايل ست، شهروندان عرب فردا شگفت زده نخواهند شد اگر شبكه هاي حامي مقاومت و ضدصهيونيستي يكي پس از ديگري از روي اين ماهواره و ديگر ماهواره هاي عربي مانند عرب ست ناپديد شده و شبكه هاي بيشتر صهيونيستي به جاي آنها فعال شوند!»
خاستگاه رسانه اي العالم
شبكه العالم با روزانه 6 ساعت برنامه در فوريه 2003 تأسيس شد. ولي پس از مدت كوتاهي با به كار گرفتن بيش از 50 خبرنگار در سراسر جهان و تاسيس 4 دفتر اصلي در تهران، بيروت، بغداد و دمشق و چندين دفتر غيررسمي، پخش 24 ساعته خود در سطح بين المللي را آغاز كرد.
علي لاريجاني رئيس وقت سازمان صدا و سيما ضرورت تاسيس شبكه العالم را اين گونه ابراز كرده بود: «تحولاتي كه در دنياي امروز رخ مي دهد، يك نقطه كانوني اش در منطقه خاورميانه است كه در آن مسلمانان اجتماع دارند و اعراب هم نقطه ثقل آن هستند، بنابراين تأسيس شبكه العالم به زبان عربي الزام آور خواهد بود.»
در واقع رسانه ملي با راه اندازي پخش شبكه خبري ويژه عرب زبانان جهان نشانه هاي روشني از درك عملي لزوم سازواري با اقتضائات و لازمه هاي فضاي نوپديد دنيا در عرصه ديپلماسي عمومي و كاركرد رسانه در اين حوزه را در مناسب ترين زمان و متناسب ترين فرم را نشان داد.
كمااينكه اعلام موضع حسن بهشتي پور نخستين مدير شبكه العالم هم در همين زمينه مويد آن بود كه از آنجا كه زبان عربي، زبان ويژه جهان اسلام است، اين شبكه به منظور ايجاد يك پل ارتباطي بين جهان اسلام عمل خواهد نمود و از ديگر سو در زمانه اي كه رسانه ها به عنوان يك ابزار سلطه در خدمت قدرتها درآمده اند، يك رسانه مستقل خلأهاي موجود اطلاع رساني در جهان را پر كرده و چهره اي واقعي از جهان اسلام را به نمايش مي گذارد.
نگاه معاونت برون مرزي صدا و سيما به تاسيس شبكه خبري 24 ساعته عرب زبان العالم به مثابه فراهم آوري يك امكان ملي بود. اين شبكه مي توانست و مي تواند ابزاري مناسب براي بيان حقيقت ها درباره ايران و اعلام مواضع آن در قبال رويدادهاي جهان باشد و كمك كند تا حرفهاي ايران با دنياي امروز اولا سريع و به موقع و ثانيا به زباني كه براي مردم بخش هاي وسيعي از جهان دنيا قابل فهم باشد، در ميان گذاشته شود.
به اين ترتيب قوي ترين انگيزه ايران براي داشتن رسانه عرب زبان در بعد بين المللي عينيت يافته بود اما موفقيت العالم در تثبيت خودش به عنوان يك رسانه خبري شكننده انحصار خبري غرب، در جريان اشغال عراق توسط آمريكا شكل گرفت. دفتر شبكه در بغداد توانست با پوشش وسيع و لحظه به لحظه سناريوي از پيش طراحي شده آمريكا براي حمله به عراق، العالم را به سرعت و مقتدرانه به مهمترين منبع پيگيري اخبار عراق تبديل و در كانون توجه جهاني قرار دهد.
حالا العالم در ابتداي راه دشواري كه پيش رو داشت با يك توفيق خارق العاده روبرو شده بود: العالم در فهرست شبكه هاي خبري جهان رتبه اولين را از آن خود كرده بود.
پشيماني بي سود
«با وصل شدن تدريجي برق قسمت هاي مختلف بغداد، عراقي ها اين امكان را يافته اند كه براي اولين بار پس از هفته ها از تلويزيون استفاده كنند، ولي اين اخبار نه از ايستگاه تلويزيوني عراق ونه از ايستگاه تلويزيوني آمريكا، بلكه از ايران پخش مي شود. تلويزيون العالم، شبكه خبري اي است كه بيشتر عراقي ها آن را تماشا مي كنند. اين شبكه تنها منبع واقعي خبر در طول جنگ محسوب مي شود و تنها رقيب آن گزارش هاي كسل كننده خبري تلويزيون دولتي عراق است كه عراقي ها اندكي به آن اعتماد دارند.»
روزنامه نيويورك تايمز اين حقيقت را 21 آوريل 2003 به اطلاع خوانندگانش در آمريكا رساند. اما سير پيشرفت و افزايش اعتماد بينندگان العالم به اخبار و تحليل هايش باعث شد تا در ژوئن همان سال واشنگتن تايمز بنويسد: «از اشتباهات بزرگ در عراق، اجازه دادن به تلويزيون ايراني العالم بود كه اغلب مردم عراق از آن خبر مي گيرند. به گفته برخي از مامورين آمريكايي، تلويزيون تهران به مردم عراق تفهيم مي كند كه امپرياليسم همواره در پي تحقير و در دست گرفتن اراضي مسلمانان بوده است، اين امر كه چرا ابرقدرت جهاني تا دو ماه پس از جنگ، به فكر انتقال پيام هاي تلويزيوني خود به مردم عراق نبوده نشانگر آن است كه آمريكا براي نيازهاي بعد از جنگ، راهكاري انديشه نكرده است.»
در واقع واشنگتن تايمز فراموش كرده كه حتي صدام حسين هم از غفلت آمريكايي ها بهره برد و نمايش نيروهاي آمريكايي با چهره شكست خورده، مرعوب و نااميد و ناراضي از حضور در جنگ از دستگاه رسانه اي او تا حدودي منجر به تشويق شهروندان آمريكا به اعتراض رسمي عليه جنگ نيز شد تا جايي كه وقتي از سفر سازمان هاي غيردولتي طرفدار صلح (آمريكايي) به عراق در روزهاي آغازين اشغال عراق سخن گفته مي شود، به نقش حركتي كه صدام حسين در روند كار رسانه هاي اين كشور به وجود آورد هم اشاره مي شود.
اما برنده اصلي «العالم» بود زيرا كاشته هاي تلويزيون عراق هم به بهترين نحو به نفع اين شبكه درو شد و روي كار آمدن شبكه اي با نگاهي متفاوت به رويدادهاي جهان عرب و خاورميانه در زمان مناسب و با اتخاذ سياستهاي راهبردي ويژه، جاي پاي العالم را به عنوان يك شبكه خبري معتبر و كارآمد آنقدر محكم كرد كه در امتداد مسيرش، رقباي اين رسانه را به چاره انديشي وادار كرده است.
ادامه دارد

 



آغاز فعاليت شبكه «آي فيلم»از امروز

شبكه تلويزيوني «آي فيلم» به عنوان نخستين شبكه نمايش دهنده فيلم و سريال به زبان عربي از امروز و به مناسبت عيد سعيد فطر كار خود را آغاز مي كند. اين شبكه تلاشي است براي سالم سازي فضاي رسانه اي در كشورهاي عربي كه با توجه به تمايل شديد به تماشاي آثار تصويري جمهوري اسلامي ايران در آن كشورها صورت مي گيرد. راه اندازي اين شبكه همچنين واكنشي است به محدوديت نمايش آثار ايراني در برخي كشورهاي عربي.
سرفراز درباره نخستين روز فعاليت شبكه اي آي فيلم توضيح داد: شبكه فيلم و سريال عربي از عيد فطر به صورت 24ساعته كارش را شروع مي كند. براي اين شبكه دو كنداكتور طراحي كرده ايم. يك كنداكتور موقت است كه به مناسبت برنامه هاي عيد فطر است. برنامه هاي اين روز از ساعت13 روز پنج شنبه 18شهريور ماه به وقت تهران شروع مي شود و تا ساعت 30:21 روز جمعه 19شهريور ماه ادامه دارد. در اين روز دو فيلم سينمايي، دو فيلم تلويزيوني و دو سريال پخش مي كنيم.
وي در خصوص جدول پخش بعد از پايان ويژه برنامه هاي عيد سعيد فطر گفت: پخش فيلم و سريال بعد از جمعه 19شهريورماه جاري به دو بخش سه روز آخر هفته (جمعه تا يكشنبه) و چهار روز هفته تقسيم بندي شده است. ضمن اينكه در روزهاي تعطيل سه سريال و سه فيلم سينمايي پخش مي شود.
وي در ارتباط با تعداد كشورهاي عربي كه مي توانند از شبكه عربي آي فيلم استفاده كنند، يادآور شد: هم اكنون اين شبكه از طريق ماهواره هاي «عرب ست و نايل ست» قابل دسترسي است و همه كشورهاي عربي مي توانند از آن استفاده كنند. ضمن اينكه در آينده قرار است از طريق ماهواره «هات برد» نيز پخش شود.
وي در ادامه به نقل از يكي از رسانه هاي عربي گفت: فيلم و سريال هاي آمريكايي، عربي و تركيه اي ديگر مخاطبيني در كشورهاي منطقه ندارند و بنابراين شبكه آي فيلم اين خلأ را پر خواهد كرد.
به گفته وي اين شبكه فيلم هاي قابل توجهي درباره مردم فلسطين و مقاومت آنها در مقابل جنايت هاي رژيم صهيونيستي توليد كرده است و آثار اين شبكه فقط مختص به فيلم و سريال هاي ايراني نيست.

 



81درصد فيلم هاي ايراني مروج بي تفاوتي هستند

رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي اعلام كرد كه طبق آمار مضامين فيلم هاي ايراني مجاز 81درصد بدون جريان هستند كه بيننده را در يك حالت بي تفاوت قرار مي دهند، دشمن هم روي همين 81درصد سرمايه گذاري مي كند.
مهدي مصطفوي چندي پيش در مراسم «شهداي حزب موتلفه اسلامي» در حضور بيش از 600تن از خانواده اين شهدا در دانشگاه امام صادق(ع) گفت: اخيرا آماري را يكي از مراكز آمارگيري پژوهشي اعلام كرده بود اين يك تذكر و هشدار است براي كساني كه مسئوليت حفظ ارزش ها را دارند، اين در رابطه با بحث تهاجمي فرهنگي است كه سعي كردند باورها و اعتقادات ايران اسلامي را نابود كنند.
رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي با ابراز تأسف گفت: فيلم هاي سينمايي مجاز كه در ايران پخش مي شود، بسيار جاي تأمل دارد و بسيار حساس است؛ چرا كه در مضامين آنها 81درصد بدون جريان هستند و هيچ نوع دعوت ويژه اي را ندارد)، بنابراين بيننده را در يك حالت بي تفاوت قرار مي دهند، دشمن هم روي همين 81درصد سرمايه گذاري مي كند و طمع مي كند تا با تهاجم فرهنگي بخش كثيري از 81درصد را به سمت خود بكشاند.
وي در صحبت هاي خود به اين هم اشاره كرد كه 31درصد آثار سينمايي ما دچار غرب گرايي هستند و در مقابل تنها 6درصد اسلام گرا محسوب مي شوند.
رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات ادامه داد: آمار راديوهاي خارجي (32درصد اين راديوها براي تبليغ ليبراليسم، آزادي هاي بي بندوباري) (21درصد راديو، غرب گرايي و افكار ضدانقلابي را ترويج مي كنند) و (18درصد آنها سكولاريسم (دور بودن ارزش هاي الهي از زندگي) را ترويج مي كنند.)
مصطفوي اضافه كرد: آمار سايت هاي خارجي (49درصد ارزش هاي ليبراليسم را تبليغ مي كنند و 32درصد آنها غرب گرايي را تبليغ مي كنند) و سايت هاي فارسي كه در ايران قابل دريافت است (32درصد غرب گرايي، 20درصد ليبراليسم و 18درصد اسلام گرا هستند.)

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14