(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 21  شهريور 1389- شماره 19738

مشروعيت حكومت از منظر اسلام
دست هاي نامرئي -20 راهبردهاي فتنه براي پس از انتخابات

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




مشروعيت حكومت از منظر اسلام

در حوزه اجراي قانون ، انتخاب مجري قانون از سوي مردم در جايي كه نصبي از ناحيه دين صورت نپذيرفته؛ در چارچوب شريعت و با تأييد شخصي كه مأذون از جانب خداوند است (ولي فقيه)، مجاز است.
8- در فلسفه سياست غرب، واژه «مشروعيت» از كلمه شرع و دين گرفته نشده است، بلكه مقصود از آن، نظريه و فلسفه اي است كه حق حاكميت يك فرد يا گروه و متقابلا وظيفه اطاعت از سوي ديگران را موجه مي سازد؛ يعني نظام سياسي مشروع، برخوردار از حق حاكميت است و مردم موظف به اطاعت از آن هستند، نه تأئيد شده از سوي دين. در ادبيات سياسي غرب، «مشروعيت» در صورت مطلوب آن به معني مقبوليت و پذيرش مردمي نظام سياسي است و ملاك مشروعيت، همان مقبوليت است.
اما در فلسفه سياست اسلام، حكومت مشروع حكومتي است كه مأذون از جانب خداوند است و اينكه مردم به اين حكومت تن در دهند و آن را بپذيرند يا نپذيرند فرقي در حكم مشروعيت نمي كند. به عنوان مثال، حكومت حضرت علي(ع) پس از وفات پيغمبر اكرم(ص) حكومت مشروعي بود؛ زيرا ايشان از طرف خداي متعال و به وسيله پيامبر اكرم(ص) براي حكومت بر مردم «نصب» شده بودند، ولي ايشان مقبول اكثريت واقع نشدند و مردم با ايشان «بيعت» نكردند اما عدم مقبوليت، چيزي از مشروعيت حضرت علي(ع) نكاست، چرا كه تحصيل مشروعيت حكومت از ناحيه خداست نه از جانب مردم.12
در زمان غيب امام معصوم(ع) نيز، براساس روايات معتبر، ايشان فقها را به صورت «عام» نصب كرده اند؛ يعني تصريح فرموده اند كه در دوران غيبت، مردم بايد به «فقهاي شيعه» رجوع كنند و حاكميت آن ها را بپذيرند. افزون بر اين، عقل نيز حكم مي كند كه در فقدان امام معصوم، شيعيان به كسي رجوع كنند كه شبيه ترين فرد به وي باشد؛ يعني از جهت تقوا (عدالت)، فقاهت (علم) و تدبير (مديريت)، بيشترين شباهت و نزديكي را به امام معصوم داشته باشد. بنابراين، ولي فقيه از ناحيه مردم و به واسطه خبرگان، «كشف» مي شود نه «انتخاب»؛ چرا كه پيشاپيش، انتخاب در قالب «نصب عام» از سوي امام معصوم(ع) صورت پذيرفته است. مردم به واسطه خبرگان و عالمان ديني مي يابند كه چه كسي براي حاكميت، مورد نظر و تأييد امام معصوم(ع) است. بدين ترتيب، مشروعيت ولي فقيه نيز همچون خود امام معصوم(ع)- از ناحيه خداوند تأمين مي شود، نه از ناحيه رأي و نظر مردم13. اين ديدگاه، منطبق بر نظريه سياسي حضرت امام خميني(ره) نيز مي باشد14.
حاصل آن كه در چارچوب ياد شده، مردم سالاري حكومت به آن «مقبوليت» مي بخشد و برخورداري آن از اذن الهي، «مشروعيت» برايش ايجاد مي كند. البته مردمي بودن حكومت به دين ضميمه نمي شود، بلكه از متن تعاليم دين برمي خيزد؛ زيرا از نظر اسلام، كسي نمي تواند با زور و اجبار، مردم را وادار به پذيرش حاكميت خويش نمايد و مردم بايد آزادانه و بااختيار، حاكميت ديني را بپذيرند.
9- درمورد دموكراسي غربي اين پرسش مطرح است كه آيا افرادي مانند استالين و هيتلر با حمايت اكثريت مردم كشورشان به قدرت دست نيافتند؟! روشن است كه پاسخ مثبت است. بنابر اين، دموكراسي مي تواند به «استبداد» و «فاشيسم» و «جنگ افروزي» منجر شود حال آيا دراين صورت هم دموكراسي مطلوب است و بايد نظر اكثريت را پذيرفت؟!
10-اگر چه انسان هادراصل انسانيت با يكديگر برابر هستند اما درعين حال، لازمه برابري آنها در اين قلمرو، برابري آن ها در همه حقوق و تكاليف نيست. اختلاف حقوقي يادشده، ناشي از دو زمينه است:
الف- انسانها از نظر تكويني، كاملاً با يكديگر برابر نيستند. به عنوان مثال، زن ومردم از جهت قابليت ها و محدوديت هاي جسمي و روحي با يكديگر متفاوت هستند. اين «تفاوت هاي تكويني»، «تفاوت هاي تشريعي» (حقوقي) را به همراه مي آورد؛ يعني با وجود اين كه زن و مرد در اصل «انسان بودن» با يكديگر برابرند اما حقوق و تكاليف آنها كاملاً يكسان نيست. مثلا تكليف شير دادن فرزندبه زن و تكليف تأمين معاش خانواده به مرد واگذار شده است.
ب: برخلاف اختلافات تكويني كه جبري و قهري هستند، برخي ديگر از اختلافات حقوقي ميان انسان ها وجود دارند كه ناشي از اراده و اختيار آنهاست. اين تفاوت ها را مي توان «تفاوت هاي اكتسابي» ناميد. به عنوان مثال، تنها افرادي مي توانند به سمت استادي دانشگاه دست يابند كه مراحل علمي لازم را طي كرده باشند و از توانايي و صلاحيت لازم براي ايفاي نقش دراين جايگاه برخوردار باشند. همچنين اقليت هاي مذهبي دركشور ما نمي توانند به سمت هايي مانند رياست جمهوري يا وزارت دست يابند؛ زيرا اينگونه سمت ها بسيار برجسته و اثرگذار و درنتيجه داراي شرايط خاصي هستند15.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
12- محمدتقي مصباح يزدي، «مردم و حكومت اسلامي»، فصلنامه كتاب نقد، سال پنجم، شماره 20 و 21، پاييز و زمستان 1380، صص 163-.162
و: همو، نگاهي گذرا به نظريه ولايت فقيه، تهران: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، چاپ دوازدهم، 1386، صص22-18 و صص 78-.54
و: همو، حقوق و سياست در قرآن، صص 253-252 و صص 303-.301
13- حقوق و سياست در قرآن، صص 234-232 و صص 253-252 و صص 303-.301
14- روح الله موسوي خميني، صحيفه نور، جلد نهم، تهران: سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، 1374 ص .251
15- محمدتقي مصباح يزدي، نظريه حقوقي اسلام، جلد اول، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، چاپ اول، 1386، صص 86-.82

 



دست هاي نامرئي -20 راهبردهاي فتنه براي پس از انتخابات

در يك تحليل كلان، لشگركشي خياباني اصلاح طلبان در روزهاي منتهي به انتخابات با چند هدف عمده انجام شد:
الف: نشان دادن قدرت بسيج گري توده اي و آشوب آفريني اصلاح طلبان به نظام
نخستين و مهم ترين فايده اين تحريكات آن بود كه اصلاح طلبان به تصور خود مي توانستند كثرت و در صحنه بودن بدنه اجتماعي خود را به رخ نظام و اصول گرايان بكشند و در نتيجه با نشان دادن توان آشوب آفريني خود نظام را بر سر دوراهي پذيرش پيروزي اصلاح طلبان يا فرورفتن در گرداب آشوب هاي مزمن قرار دهند. حضور خياباني اصلاح طلبان در روزهاي قبل از انتخابات و تبديل پي درپي آن به آشوب و ناامن كردن فضاي شهر، در واقع مانوري براي نشان دادن اين موضوع بودكه اگر نتيجه انتخابات آن طور كه اصلاح طلبان مي خواهند و حدس مي زنند نباشد، چه هزينه هاي بالايي مي توانند به نظام تحميل كنند.
ب- امنيتي كردن فضاي كشور
تحليل برخي اصلاح طلبان در آن مقطع اين بود كه اگر حضور خياباني آن ها و ناامني متعاقب آن گسترش پيدا كند، نظام ناچار از برخورد انتظامي و امنيتي با آن خواهد شد.
در اين صورت چه برخوردها در حد بدنه باشد و چه راس، آن ها مي توانند مظلوم نمايي كنند كه نظام با استفاده از زور و ابزارهاي امنيتي خود مي خواهد جلوي پيروزي اصلاح طلبان در انتخابات را بگيرد؛ به عبارت ديگر اصلاح طلبان مايل بودند با سوق دادن نظام به سمت برخوردهاي امنيتي و انتظامي بهانه لازم براي مظلوم نمايي را به دست آورده و راي بيشتري جذب كنند.
ج- ايجاد اعتماد به نفس در ميان هواداران
سومين خاصيت اين حضور خياباني هم اين بود كه به بدنه جريان اصلاح طلب كه همواره از استقبال گسترده مردم از رئيس جمهور اصول گرا در سفرهاي استاني عصباني بوده و در مواجهه با آن احساس ضعف
مي كردند، نوعي حس اعتماد به نفس بدهد. اصلاح طلبان تصور مي كردند اگر نه در تمام كشور لااقل در تهران كه از رأي خوبي برخوردارند، مي توانند نوعي مانور متقابل انجام بدهند. اين مانور مي توانست حس حضور در يك حركت گسترده جمعي و برخوردار از بدنه اجتماعي را به اصلاح طلبان القا كرده و با بازسازي روحي، آنها را به صرف انرژي بيشتر براي ادامه كار ترغيب و به نتيجه بخشي آن اميدوار كند.
د- تمرين براي بعد از انتخابات
قرائني هست كه برخي اصلاح طلبان - خصوصاً آن ها كه در بالا گفتيم مي دانستند موسوي انتخابات را خواهد باخت192 اما مي خواستند با ايجاد توهم پيروزي در او، وي را تا انتهاي كار بكشانند و بعد كه انتخابات را باخت از ظرفيت بسيج گري او در تهران براي ضربه زدن به نظام استفاده كنند- حضور خياباني قبل از انتخابات را اصلاح طلبان برنامه ريزي كردند تا با استفاده از فرصت مساهله و دست به عصابودن نظام اولاً توانايي ميداني نيروهاي خود را امتحان كرده و اشكالات شبكه ايجاد شده را مرتفع نمايند و ثانياً مدل هاي اعتراضي پس از انتخابات را كه از ديد آنها مقطع اصلي بود، تمرين كنند. حضور در خيابان مي توانست و توانست ترس نيروهاي ميداني از مواجهه با نيروي انتظامي و بسيج را بريزد و به آن ها شجاعت بيشتري براي انجام اقدامات راديكال تر در مقطع مابعد انتخابات بدهد.
5- اعلام قطعي پيروزي قبل از انتخابات
آخرين حلقه از استراتژي انتخاباتي ميرحسين موسوي اعلام باور به قطعي بودن پيروزي اش در انتخابات، هفته ها قبل از انتخابات بود.
موسوي كه تصور مي كرد قطعاً برنده انتخابات 22 خرداد 1388 است، سرانجام در شب انتخابات در مصاحبه مطبوعاتي خود از اعلام قطعي پيروزي در انتخابات فردا خبر داد!193
همسر وي نيز در روز انتخابات بر همين نكته تاكيد داشته و اعلام نمود در غير اين صورت حتماً تقلب صورت گرفته است.194
6- استراتژي موسوي پس از انتخابات
1-6 زير سوال بردن اصل نظام با متهم كردن كل نظام به تقلب
موسوي، استراتژي خود پس از انتخابات را بر متهم كردن كليت نظام به تقلب به نفع احمدي نژاد بنا كرد195. او پس از انتخابات مخاطبه با دولت و احمدي نژاد و مجموعه مجريان و ناظران انتخابات را از ادبيات خود تقريباً به طور كامل حذف كرد و در اولين فرصت ممكن يعني در شام گاه 23 خرداد 1388 كل نظام را به تقلب و دست كاري در آراء مردم براي روي كار آوردن احمدي نژاد متهم كرد.196 مجموعه قرائن نشان
مي دهد موسوي در متهم كردن كل نظام و به ويژه رهبري - اگرچه به صراحت از رهبري نامي نمي آورد- عمد داشته است.
موسوي در روزهاي نخست بعد از انتخابات چنان سخن مي گفت كه گويي كل اين داستان را از پيش مي دانسته و اطلاع داشته است كه چنين پروژه اي برنامه ريزي شده است. استراتژي ادعايي موسوي به طور كلي 3 محور داشته است:
1-1-6 كودتاي نظام، سپاه و رهبري به نفع احمدي نژاد
اصلاح طلبان از چند هفته قبل از انتخابات تعبير كودتا را براي شرايطي كه در آن كانديدايشان شكست خورده باشد، ابداع كرده بودند. برخي از افراطيون اصلاح طلب، حدود يك ماه قبل از انتخابات گفته بودند كه اگر نام احمدي نژاد به عنوان طرف پيروز انتخابات اعلام شد بايد بگوييم كودتا شده است و اين دولت، دولت كودتاست197. مهم اين است كه اصلاح طلبان بلافاصله پس از اعلام نتيجه انتخابات پاي سپاه وبسيج به عنوان بازوهاي رهبري را به ميان كشيدند و گفتند كه كودتاي مورد ادعاي آنها را اين نهادها با اطلاع و اشراف رهبري انجام داده اند. حزب مشاركت و سازمان مجاهدين خصوصاً اصرار داشتند تأكيد كنند يك كودتاي نظامي در كشور رخ داده است198.
2-1-6 گام نهادن رهبري در مسير استبداد و ديكتاتوري
بلافاصله پس از متهم كردن نظام به تقلب، اصلاح طلبان وارد مرحله بعد شدند و تأكيد كردند كه مقصر اصلي را در تمام اين ماجراها رهبري مي دانند199 و براي احمدي نژاد نقش و ارزش چنداني قائل نيستند. اصلاح طلبان با جعل نامه وزير كشور به رهبري كه در آن عدد آراء واقعي و تقلبي كانديداها اعلام شده بود200، سعي كردند مردم را متقاعد كنند كه تقلب با اطلاع رهبري و به دستور مستقيم شخص ايشان صورت گرفته و در نتيجه مردم بايد نوك پيكان اعتراضات خود را به سمت رهبري نشانه بگيرند نه جاي ديگر. نتيجه اي كه بلافاصله از اين فضا گرفته شد اين بود كه رهبري با اين اقدام به جمهوريت نظام لطمه اي جبران ناپذير زده و عملاً نشان داده كه ديگر هيچ ارزشي براي راي مردم قائل نيست و اين آغاز رفتن به سمت ديكتاتوري يا به تعبير مورد علاقه حزب مشاركت در سند تاملات راهبردي «تشكيل نظام سلطاني» است. استفاده پي درپي و عمدي از تعبير «سلطان» ازآن رو صورت مي گرفت كه اين كلمه بار معنايي بسيار منفي دارد و تصوير حاكمي خونريز و به شدت غيرمردمي را در ذهن تداعي مي كند. هم چنين اصلاح طلبان بلافاصله به بسط دادن اين ادبيات پرداختند كه دوران انتخابات در ايران ديگر پايان يافته و رهبري مايل است تمام نهادهاي نظام را به نهادهاي انتصابي كه كاملا در اختيار خودش باشد، تبديل كند.
شيوع اين تحليل ها كه تقريباً به صراحت و از طريق تريبون هاي عمومي و بعضاً رسمي به مردم معترض و البته ناآگاه از حقيقت قضايا القا مي شد به هيجانات مردم مي افزود و بخش بزرگي از آن ها را در تهران پاي كار آشوب و اعتراض آورد.
3-1-6 القاي فاصله گرفتن بخش بزرگي از مردم از رهبري
پس از آن كه در چند روز بعد از 22 خرداد 1388 بخشي از مردم تهران وقوع تقلب در انتخابات را باور كرده و ريسك حضور در خيابان ها را پذيرفتند، برخي از اصلاح طلبان تلاش كردند از حضور خياباني مردم اين نتيجه را بگيرند كه رهبري ارتباط خود با مردم و مشروعيت خود نزد مردم را از دست داده و عملاً ديگر رهبر مردم ايران نيست. زير سوال بردن اعتبار رهبري براي باقي ماندن در عالي ترين جايگاه حكومتي ايران - كه همواره بايد به عنوان يك مرجع عالي رتبه و بي طرف در منازعات ملي عمل كند- شايد مهم ترين پروژه اي بود كه موسوي و اصلاح طلبان حامي او در روزهاي اول بعد از انتخابات تعقيب مي كردند و آن را كاملاً قابل دستيابي هم مي ديدند. روش اجرايي مدنظر موسوي و حاميانش اين بود كه رهبري را در مقابل راي موسوي قرار بدهند و ضمناً تأكيد كند راي موسوي بسيار بيش از اين و در واقع حدود 20 ميليون - رأي خالص احمدي نژاد- بوده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
192 . موسسه نظرسنجي آمريكايي »آينده بدون ترس« با حمايت واشنگتن پست نظرسنجي را پيش از انتخابات ايران انجام داده و نوشت: »براساس نتايج اين نظر سنجي، پيروزي با فاصله ي احمدي نژاد در انتخابات قطعي خواهد بود.» واشنگتن پست، دوهفته قبل از انتخابات
193 . موسوي در مصاحبه با مجله تايم، 21/3/88
194 . قلم نيوز، 22 /3/88
195 «موسوي حوالي ساعت 24 جمعه 22/3/88 در خيابان آفريقا كنفرانس خبري برگزار كرده ودر اين كنفرانس 10 دقيقه اي خود را برنده قطعي انتخابات اعلام مي كند و بروز هر نتيجه ديگري را نشانه تقلب در انتخابات مي داند.» قلم نيوز
196 . ميرحسين موسوي، بيانيه شماره 1، قلم نيوز ، 23 /3/88،
197 . «حاشيه هايي از نمايش تنفيذ دولت كودتا؛ آن ها كه به تنفيذ كودتا رفتند و آن ها كه نرفتند» تيتر سايت هايي مثل موج سبز آزادي، گويا نيوز و... در روز 12/5/88
«مي توان اين انتخابات را انتخاباتي با مشاركت حداكثري و تخلفات حداكثري ناميد كه به كودتايي نرم عليه مردمسالاري و اراده و خواست ملت شبيه است.» بيانيه سازمان مجاهدين،24/3/88
198 . بيانيه سازمان مجاهدين، راديو فردا
199 . بيانيه شماره 5 موسوي(بعد از نمازجمعه بي نظير مقام معظم رهبري)، قلم نيوز ، 30/3/88
200 . جهان نيوز، 27/3/88

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14