(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 25 شهريور 1389- شماره 19742

واكاوي اهداف پشت پرده اهداي جوايز بين المللي به مخالفان جمهوري اسلامي
جنگ سبز مخملي روي فرش قرمز! - بخش نخست



واكاوي اهداف پشت پرده اهداي جوايز بين المللي به مخالفان جمهوري اسلامي
جنگ سبز مخملي روي فرش قرمز! - بخش نخست

پريسا جلالي
« هر جايزه اي دريافت مي كنم، برايم فرصتي فراهم مي كند تا طنين صداي آنها - فتنه گران سبزپوش- را به گوش جهانيان برسانم؛ صدائي كه دموكراسي براي ايران و صلح براي دنيا را طلب مي كند.»
محسن مخملباف با چنين ادعايي روي سن رفت تا با دريافت جايزه«آزادي براي خلق هنري» و تقديم آن به آقاي منتظري به عنوان پدر معنوي فتنه سبز ايران، فرياد دموكراسي خواه مردم كشورمان را به گوش جهانيان برساند.
فعاليت هاي وي كه البته جايزه جشنواره حقوق بشر نورنبرگ آلمان را نيز به مهدي كروبي به دليل طرح ادعاي دروغين «تجاوز در
زندان هاي ايران» تقديم كرده بود در كنار تلاش دخترانش و عده اي ديگر از هنرمندان در تظاهر به فعاليت براي حقوق بشر و حمايت از مردم ايران طي ماه هاي اخير حكايت جنگ نرم ديگري است كه دشمنان ايران اسلامي ترتيب داده اند تا به زعم باطل خود زمينه برانداز ي نظام اسلامي كه ريشه در باورها و عقايد مردم دارد را هموار سازند.
مطابق اعتراف بسياري از كارشناسان و بنابر شواهد موجود حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري سال گذشته را مي توان در قالب سناريوي كودتاي مخملين تحليل كرد.
در اين سناريو كه براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران به عنوان نخستين هدف در نظر گرفته شد، برخي صنوف با جاي گرفتن در صف مخالفت با نظام شعارهايي چون جدايي هنر از سياست سردادند و با اين تعبير به ظاهر روشنفكرانه سعي در ارايه چهره اي مغموم، مظلوم، دربند و گرفتار از مردم ايران اسلامي به تصوير كشيدند و هنر را در هر سبك و قالبي در اسارت نظام جمهوري اسلامي به نمايش گذاردند.
اين گروه با قرار گرفتن روي فرش هاي قرمز البته با دستبندهاي سبز و پوشش فيروزه اي ماهيت واقعي خود را كه سال ها پنهان ساخته بودند
به يكباره هويدا كردند و به جمع گروهي پيوستند كه از سال ها پيش حساب خود را از ملت جدا ساخته بودند و حال قدم مي زدند و عكس مي گرفتند و به اربابان خود تعظيم مي كردند و در مقابل دوربين دشمنان ايران و ايراني از مخالفت مردم با نظام اسلامي كشورشا ن حرف مي زدند آن هم در جشنواره هايي كه مكانيزم انتخاب آثار برتر آنها به شدت متاثر از فضاي سياسي ضدايراني پشت پرده اين جشنواره ها بود.
اين مبلغان و مروجان نظرات فتنه گران تلاش مي كردند تا با كمك روحي - رواني براي جريان فتنه گران افكار عمومي جهانيان را با جريان خود هماهنگ كنند.
حمايت از قلم بدستان، فيلم سازان و كارگردانان و عكاسان حامي جريان سبز همچنين حمايت از برخي آثار مرتبط با فتنه گران نمونه هايي از اين اقدامات است كه اخيرا افزايش يافته است.
تقديم اين جوايز از سوي برندگان به هدايت گران جريان فتنه هم بعد ديگر ماجرا است.
مخالف باش، جايزه بگير!
معرفي افراد معلوم الحال به عنوان بهترين روزنامه نگار، شايسته ترين نويسنده، موفق ترين فيلمساز و فعال ترين شخص در دفاع از حقوق بشر و اعطاي جوايز بين المللي به اينان در حالي كه به دليل ارتكاب جرايم زنداني، تبعيد يا توبيخ شده اند پرده از پنهان كاري جشنواره هاي خارجي برمي دارد و پشت پرده انتخاب برندگان را برملا مي كند.
به طور مثال معرفي احمد زيدآبادي روزنامه نگار و دبيركل سازمان ادوار دفتر تحكيم كه پس از حوادث انتخابات به حكم دادگاه به 6 سال زندان، 5 سال تبعيد به گناباد و محروميت دائمي از فعاليت سياسي و اجتماعي محكوم شده است به عنوان برنده جايزه «قلم زرين آزادي» سال 2010 از سوي انجمن جهاني روزنامه ها و ناشران خبر معرفي شد.
معرفي عكسي با عنوان معترضان بر بام هاي تهران به عنوان برنده بهترين عكس خبري سال توسط موسسه «ورلد پرس فوتو»، اعطاي جايزه «لوسي» به رضا دقتي عكاس و خبرنگار ايراني كه او هم جايزه خود را به ندا آقاسلطان تقديم كرد از جمله اين موارد است.
حكايت محسن مخملباف، كارگردان ضدانقلاب فعال شده در آمريكا هم موضوع ديگري است.
دختر وي حنا مخملباف نيز جايزه ويژه فستيوال زنان جهان براي فيلم روزهاي سبز را به عباس امير انتظام، فعال سياسي زنداني اهدا كرده بود و تازه ترين خبر هم اعطاي جايزه روزنامه نگاري جورج پولك براي بهترين فيلمهاي خبري در سال 2009 بود كه به تصويربردار ناشناسي اختصاص يافت كه از صحنه ساختگي قتل ندا آقا سلطان فيلمبرداري نموده بود.
همين موضوع بهانه اي شد تا به جمع مردم برويم و نظرشان را از دايه هاي مهربان تر از مادر كه آن سوي آب ها به دنبال احقاق حق! هستند، جويا شويم.
كتاب فروشي هاي ميدان انقلاب معمولا پاتوق دانشجوهايي است كه در هر زمان مي توان به سراغشان رفت و از نظرات كارشناسانه شان آگاه شد.
28 سال دارد و مشغول جستجو براي نگارش پايان نامه دوره كارشناسي ارشد است كه وقتي موضوع گزارش به گوشش مي رسد سري تكان مي دهد و اينطور درد دل هايش را بيان مي كند.
هدا همت در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: اعمال و رفتار برندگان جوايز بين المللي نشان مي دهد اين حمايت ها جز يك عمليات سياسي نيست. چون اغلب افرادي كه تقدير مي شوند از جمع مخالفان نظام انتخاب مي شوند و اين موضوع هزينه هاي بالايي را براي چنين جشنواره هاي به ظاهر فرهنگي - هنري دربر خواهد داشت.
دايه هاي مهربان تر از مادر
انتخاب آثار مرتبط با حوادث ايران و اقدامات مخالفين نظام اسلامي و اهداي جوايز به آنها، همان كوشش استكبار جهاني براي حمايت معنوي از فتنه گران و معرفي آنها به افكار عمومي جهان است تا شايد بدين وسيله فشارهاي بين المللي را بر جمهوري اسلامي افزايش داده و چهره ناپسندي از نظام اسلامي براي مردم دنيا ترسيم كنند.
اقدامي كه حكايت از اهميت بالاي حمايت از فتنه گران سبزپوش ايران براي
دست اندركاران پشت پرده اين جشنواره ها دارد، دست اندركاراني كه اغلب آنها را عناصر صهيونيستي تشكيل مي دهند.
هدا همت ادامه مي دهد: براندازان و سران آنها بايد توجه كنند كه مردم همواره نسبت به حمايت بيگانگان از رجال سياسي بدبين هستند و هيچ زمان از آنها حمايت نخواهند كرد حتي داشتن جوايز خارجي هم اعتباري برايشان نمي آورد.
تقي زاده هم كه يك شهروند تهراني و صاحب كتابفروشي است با وارد شدن به بحث سرنوشت چنين افراد وابسته اي را جدايي و افتراق از مردم مي داند كه پس از مدتي از سوي حاميان خارجي شان هم حذف مي شوند
وي به گزارشگر كيهان مي گويد: همين موضوع را اكنون هم مي توان ديد. سال گذشته و روزهاي پس از انتخابات را با امروز مقايسه كنيد. آن روزها خيلي از مردم اين گروه را نمي شناختند و از هدف پنهانشان مطلع نبودند اما الان اينطور نيست ديگر هوادار و طرفداري دور و اطرافشان نمانده است و به دست و پا افتاده اند تا شايد با تغيير مواضع و موافق نشان دادن خود با قانون اساسي و ولايت فقيه حمايت مردم را جلب كنند.
معصومه سادات خليلي هم ديگر دانشجويي كه به سراغش رفتيم و در اين باب با وي صحبت كرديم سلب اعتماد عمومي جهانيان به جوايز خارجي را محصول سياسي كاري هاي سيا و موساد مي داند كه حتي به وجهه بين المللي صاحبان اين جوايز هم رحم نمي كنند.
اين دانشجوي رشته روانشناسي عمومي تاكيد مي كند: وقتي رييس جمهور آمريكا با لشكركشي به افغانستان و ديگر تجاوزات صاحب جايزه نوبل مي شود و يا افرادي مثل شيرين عبادي كه بي توجه به پايمال شدن حقوق زنان مظلوم در سراسر جهان به دنبال رضايت رهبرانش است، داده مي شود مي توان حقيقت توليدات هنري مورد توجه اين محافل را هم زير سوال برد چرا كه آثار بسيار ارزشمندي در سراسر دنيا ساخته مي شود اما هيچيك صاحب جايزه نمي شوند اما نمايش آثار فقر يا ظلم در نظام جمهوري اسلامي فورا بهترين اثر شناخته مي شود.
قهرمان سازي به سبك سيا
قهرمان سازي در كشورهاي مختلف و جذب نخبگان در عرصه هاي مختلف سياسي، اجتماعي تا فرهنگي و هنري سبك و سياقي است كه سازمان هاي جاسوسي آمريكا و اسرائيل به اجرا گذارده اند تا ابزار جنگ نرم را بيش از پيش به مهار خود درآورند
همان موضوعي كه محمد رضا سرشار دبير انجمن قلم ايران هم بدان اذعان دارد و در اين رابطه معتقد است: در باره فعاليتهاي فرهنگي سازمان ضدجاسوسي آمريكا كتاب قطوري وجود دارد به نام «جنگ سرد فرهنگي »كه ساز و كار جريان سازي فرهنگي و قهرمان سازي هاي مجعول را در كشورهاي - خاصه - بلوك شرق نشان مي دهد .
سرشار مركز آنها را در آلمان عنوان مي كند كه از آمريكا هدايت مي شدند و با چهره هاي هنري، ادبي و فعال در ساير رشته هايي كه نزديكي فكري با آنها داشتند ارتباط برقرار كرده و با رانت هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي اين افراد را بزرگ مي كردند و به كار مي گرفتند.
وي ادامه مي دهد: در كشور هاي جهان سوم و يا در حال توسعه روي اين قضيه بسيار كار كردند و در كشور ايران عمده سرمايه گذاري ها در مورد چهره هاي متمايل به غرب از طرف آمريكا و اروپا صورت مي گرفت. گاه با مطرح كردن نام ها و جايزه هايي كه در سطح دنيا به افراد داده مي شود به اين كار مبادرت مي كنند كه نمونه آن شيرين عبادي يا برخي از كارگردانان مثل جعفر پناهي يا محسن مخملباف است كه با جايزه دادن به آنها در جشنواره هاي سطح پايين شروع كرده و فيلم آنها را مطرح مي كنند و بعد آرام آرام آنها را ارتقا مي دهند تا اينكه مثلا سفير صلح! مي شوند و در مذاكرات سياسي آنها را شركت مي دهند.
اعطاي جوايز بين المللي به مخالفان نظام توسط سازمان هاي جاسوسي غربي به نحوي هدايت و حمايت مي شود تا از اين افراد چهره اي بين المللي بسازند و در مقاطع حساس سياسي از آنها بهره برداري هاي مورد نظر خود را ببرند اما بعد از مدتي تاريخ مصرفشان تمام خواهد شد.
آيا اينان واقعا چهره اند؟
بزرگنمايي جوايز بين المللي شايد تا سال ها پيش امري پسنديده بود اما طي سال هاي اخير اعطاي اين جوايز با غرايز سياسي وجهه خود را از دست داده است.
حبيب الله بهمني كارگردان سينما كه آثاري مثل لوح فشرده و تارهاي نامرئي را در كارنامه خود دارد در گفت و گو با گزارشگر كيهان مي گويد: اعطاي اين جوايز به نفع ايرانياني كه براي آثارشان صاحب نوبل يا جوايز خارجي مي شوند نيست چون دشمنان نظام خير ملت ايران را نمي خواهند و به دنبال ارتقاي فرهنگ و پيشرفت و ترقي ما هم نبوده اند.
وي ضمن تاكيد بر هوشياري ملت و دولت مي گويد: آنها به دنبال منافع خود هستند. البته مجامع هنري و ادبي هم وجود دارند كه اهداف سياسي ندارند اما اشاره ما به محافلي است كه جوايز خود را بر مبناي غرايز سياسي مي دهند و با تبديل اشخاص مخالف نظام ايران به چهره آنها را در اپوزيسيون قرار مي دهند و بهره هاي سياسي خود را
مي برند.
اين كارگردان سينما با اشاره به برخي
سهل انگاري هاي رسانه در ترويج آثار اين افراد معتقد است: برخي هنرمندان در رسانه ها تبليغ
مي شوند و ناخودآگاه براي جوانان تبديل به الگو
مي گردند در حالي كه اين اقدام ضربه جبران ناپذيري به فرهنگ و نسل هاي بعدي خواهد زد.
حسين شاهمرادي دبير كل اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان هم در اين رابطه به خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: جريانات و مبارزات سياسي در سطح دنيا به چهره هايي نياز است كه غرب بتواند روي آنها سرمايه گذاري كند به همين دليل معمولا سعي مي كنند نخبگان و چهره ها را جذب كنند.
وي در ادامه اظهاراتش تاكيد مي كند:اين افراد به خاطر ديدگاه هاي سياسي شان گزينش مي شوند كه مخالف نظام باشند تا اينطور وانمود كنند كه اين افراد در ايران براي حقوق بشر و صلح فعاليت مي كنند اما ايران به لحاظ تحجر و جنگ طلبي حاضر به پذيرش آنها نيست. با اين حربه وجهه جمهوري اسلامي را در نظر افكار عمومي زشت جلوه مي دهند.و يا مثلا شيرين عبادي را مطرح مي كنند و به عنوان چهره از او ياد مي كنند تا اينطور وانمود كنند كه ايران با دارنده صلح نوبل مبارزه مي كند بنابراين مصداق بي عدالتي و نظام ضد صلح است.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7 (صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14