(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 4 مهر 1389- شماره 19749

سود محوري يا خدا محوري بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد
از رؤياي شيرين دشمن تا كابوس تلخ دست هاي نامرئي -32

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




سود محوري يا خدا محوري بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد

نوشته : مهدي جمشيدي
در قرن نوزدهم، بازده اقتصادي بالا، تنها نصيب صاحبان سرمايه مي شد و كارگران و طبقات پايين جامعه در ضعف و محروميت اقتصادي به سر مي بردند. از اين رو، در مقاطع و جريان هاي مختلفي، اين طبقات عليه نظام سرمايه داري شوريدند و دست به تظاهرات و اعتصابات زدند. دراين ميان، نظريه پردازان سوسياليست، اعتراض به نظام سرمايه داري را تئوريزه كردند و ايدئولوژي سوسياليسم را به عنوان تفكري كه نظام سرمايه داري را نفي مي كرد، پروراندند. از اين رو، سرمايه سالاران، حفظ موجوديت و منافع شان را درگرو تعديل منفعت طلبي خود و وضع قوانيني در جهت تامين حداقلي از منافع طبيعت كارگر ديدند. بيمه هاي اجتماعي، اجازه تشكيل اتحاديه هاي كارگري، امكان خريد سهام مؤسسات و سهيم بودن كارگران در سود مؤسسات و... بخشي از اين تعديل ها در نگاه نظام سرمايه داري به طبقات پايين بود.
حاكميت نظام سرمايه داري در غرب حاكي از ديكتاتوري پول و سرمايه دراين پهنه است، به طوري كه منفعت اقتصادي، حتي كانون فرهنگ و سياست در غرب به شمار مي رود. «اس.اف. سينگر» مادي زدگي و پول محوري زندگي آمريكايي ها را اين چنين توصيف مي كند:
«در جامعه ما كه امكانات مادي از اهميت و سهم قابل توجهي در آن چه مردم را شادكامي و خوشبختي مي دانند، برخوردار است، تعريف آماده و دردسترسي از كيفيت زندگي عبارت است از: داشتن پولي هرچه بيشتر كه پس از برآوردن نيازهاي اساسي برجاي بماند و داشتن زمان و فرصت هاي لازم براي صرف آن پول به طريقه اي دلپذير و مطبوع.»1
بنابراين، نظام سرمايه داري تعريفي اقتصادي از انسان و جامعه عرضه و چارچوبي مادي و سودجويانه براي فضيلت و رذيلت ترسيم مي كند.
عقل در نظام سودانگارانه سرمايه داري تنها از منزلتي ابزاري در امتداد خودپرستي و لذت خواهي بشر غربي برخوردار است، آنچنان كه آنتوني آربلاستر مي نويسد:
«عقل در اين ديدگاه به معناي خدمتكار نفس، به قول هيوم، برده شهوات و خواهش هاست. عقل نمي تواند بگويد كه هدفي بيش از هدف ديگر، عقلاني است. هر هدف يا شيء خواستني است. كار عقل اين است كه انرژي هاي نيرومند اما نامنظم خواهش ها و اميال را تنظيم نموده و به آنها بياموزد كه چگونه از اقتصادي ترين راه ها، حداكثر ميزان رضايت شخص را كسب كند.»2
در واقع، مبتني بودن نظام سرمايه داري بر فردگرايي و سودگرايي، موجب غريزي شدن فضاي اخلاقي جامعه مي شود. در اين گستره، ملاك داوري ها، انگيزه رفتارها و غايت آنها، اميال و غرايز است. عقل نيز از هدف گذاري عاجز است و تنها، روش بهينه ارضاء اميال را مشخص مي سازد، يعني در واقع، عقل محدود به عقلانيت ابزاري است. 3
چالش و نقد:4
1-لازمه نظام سرمايه داري اين است كه امور اقتصادي جامعه به گونه اي وسيع، در اختيار افراد معيني از سرمايه داران قرار گيرد، يعني نه تنها افرادي ثروت داشته باشند و افرادي نداشته باشند، بلكه افرادي (سرمايه داران) قادر باشند اقتصاد كلان را در راستاي منافع خود و در مسيري مغاير با منافع اجتماعي سازماندهي كنند.
2- از جمله ره آوردهاي اجتماعي نظام سرمايه داري، حاكميت يافتن «سودمحوري» بر مناسبات و روابط انساني است. در جامعه سرمايه سالار، هر فردي از حاشيه روابط خود با ديگر انسان ها، تنها در پي بهره برداري مادي و منفعت طلبانه از آن هاست و نگاهي ابزاري به آن ها مي كند. بدين ترتيب، پول و كالا در راس هرم ارزش ها قرار مي گيرند و جايي براي ايثار، عواطف عالي انساني و ديگر دوستي باقي نمي ماند.
آلوين تافلر در همين رابطه مي نويسد:
«لزومي ندارد كه انسان ماركسيست باشد تا با مانيفست كمونيست در اين ادعانامه مشهور عليه جامعه جديد هم عقيده باشد، در آن جا كه مي گويد: «ديگر بين انسان با انسان هيچ رابطه اي به جز منافع شخصي عريان و پرداخت نقدي عاري از احساس و عاطفه باقي نمانده است.» روابط شخصي، پيوندهاي خانوادگي، عشق، دوستي، علقه هاي همسايگي و اجتماعي همگي در هجوم بيرحمانه منافع شخصي تجاري رنگ باخته اند يا به تباهي كشيده شده اند!» 5
قرآن كريم حتي هشدار مي دهد كه ارزش شدن «ثروت» موجب طغيان در برابر حقيقت مي شود:
«و ما ارسلنا في قريه من نذير الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به كافرون و قالوا نحن اكثر اموالا و اولادا و ما نحن بمعذبين.»6
«در هيچ شهري، بيم دهنده اي را به رسالت نفرستاديم مگر اين كه شادخواران ]ثروتمندان عياش[ آن گفتند: ما به اين دين كه براي ابلاغ آن آمده ايد اعتقاد نداريم. و گفتند: ما اموال و فرزندان بيشتري داريم وچون نعمت دنياي ما افزون تر است در آخرت هم عذاب نخواهيم شد!»
3- نظام سرمايه داري بدون «بهره كشي و استثمار» غيرانساني و بيرحمانه از كارگران و طبقات پايين اقتصادي نمي تواند به حيات خود ادامه دهد. در اساس گسترش نظام سرمايه داري در قرون گذشته نيز مرهون همين شيوه بوده است. اكنون نيز سرمايه داران مي كوشند تا با تعيين سطح دستمزدها در حداقل ممكن و تضييع محسوس و نامحسوس حقوق كارگران، بر فربهي خود بيفزايند.
4- نظام سرمايه داري به طبيعت اين عالم تنها به عنوان منبعي براي بهره برداري مادي و توليد ثروت مي نگرد. حرص و افزون خواهي انسان اقتصادي نظام سرمايه داري تا آن جا پيش رفته كه وي به بهاي تخريب محيط زيست و مشقت آفريني براي تداوم زندگي خود بر روي كره زمين، به مصرف بيشتر مواد خام طبيعي و مصنوعي و توليد هر چه بيشتر كالا مي پردازد! اكنون جوامع بشري دچار معضلات زيست محيطي بحران زا و مصيبت آفرين متعددي همچون آلودگي آب و هوا و خاك، تخريب جنگل ها، انقراض نسل برخي از گونه هاي حيواني و گياهي، در معرض نابودي قرار گرفتن منابع زيرزميني توليد انرژي و سوخت، افزايش يافتن دماي كره زمين و... هستند و روز به روز هم بر وسعت اين فاجعه جبران ناپذير افزوده مي شود! تمامي اين معضلات ناشي از خودبرتربيني و خودخواهي سرمايه داران است كه طبيعت را نه همچون «آيت و امانت خداوند» و «موهبتي همگاني»، بلكه به مثابه «ماده اوليه» مي بينند!
5- سود بيشتر در نظام سرمايه داري، وابسته به توليد بيشتر است. توليد بيشتر نيز خود معلول مصرف بيشتر است. از اين رو، نظام سرمايه داري مي كوشد تا با تبليغات دروغين، «مصرف گرايي» را اشاعه دهد و اسراف و تبذير را به عنوان نوعي يارزش اجتماعي نهادينه كند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ناصر جهانيان، چالش فقر و غنا در كشورهاي سرمايه داري، تهران: مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ اول، 1382، ص .22
2. آنتوني آربلاستر، ظهور و سقوط ليبراليسم غرب، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر مركز، 1377، صص 51-.50
3. حسين معزي، «نقدي بر اهداف نظام سرمايه داري از ديدگاه اسلام»، فصلنامه كتاب نقد، سال سوم، تابستان 1378، ص .64
4. بندهاي اول تا هفتم برگرفته از اين منابع هستند:
مرتضي مطهري، نظري به نظام اقتصادي اسلام، تهران: انتشارات صدرا، چاپ چهارم، 1373، صص 224- .220
محمد حكيم پور، «اسلام و سرمايه داري»، فصلنامه كتاب نقد، شماره 11، صص 37-2.
شهريار زرشناس، سرمايه سالاري، تهران: كتاب صبح، چاپ اول، .1380
5. آلوين تافلر، موج سوم، ترجمه شهين دخت خوارزمي، تهران: نشر فاخته، 1363، ص .57
6. سوره سبا، آيات 35-.34

 



از رؤياي شيرين دشمن تا كابوس تلخ دست هاي نامرئي -32

نويسنده: محمد عبدالهي
با گذشت جند ماه از انتخابات همچنان گروه هاي اپوزيسيون با استفاده از ابزارهاي الكترونيك مانند پيامك هاي موبايل و سايت هاي اينترنتي فيس بوك، توييتر300، يوتيوپ301 و وبلاگ هاي سياسي به طور گسترده به شايعه پراكني و تداوم عمليات رواني عليه نظام مي پرداختند. هيلاري كلينتون وزير امورخارجه آمريكا به طور كاملاً استثنايي و غيرعادي از »توييتر« خواست برنامه هاي پشتيباني خود را به گونه اي تنظيم كند كه به اپوزيسيون ايراني امكان حداكثر بهره برداري داده شود.
آن چه جالب توجه و حيرت انگيز مي نمود آن بود كه اكثر اين پيام ها به زبان انگليسي بود نه فارسي! به راستي مخاطب اين پيام ها چه كساني بودند؟ چرا تظاهر كنندگان پلاكاردهايي در دست داشتند كه بر روي آن ها سؤال« Where Is My Vote? » به زبان انگليسي درج شده بود در حالي كه زبان رسمي در ايران فارسي است؟
براساس پژوهشي كه سايت Charting Stocks انجام داد، در طول 3 روز پس از انتخابات، اكثريت پيام هاي ارسالي از توييتر (بيش از 30 هزار پيام) مبادله شد. حال آن كه تمامي اين پيام ها فقط در روز نخست پس از انتخابات توليد شده بودند و جالب تر آن كه فقط6 درصد از اين ميزان از سوي ايرانيان مورد استفاده قرار گرفت و 34 درصد از فضاي توييتر به آمريكايي ها اختصاص داشت.302
هنري كسينجر، وزير خارجه اسبق آمريكا و تحليل گر ارشد مسائل راهبردي، در روز19 ژوئن در مصاحبه اي با بي بي سي خبر از مداخلات گسترده واشنگتن در مسائل ايران داد و گفت:
«اگر اغتشاشات داخلي ايران منجر به براندازي حكومت نشود، آمريكا بايد دست به كار شود و براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران در خارج ، اقدامات جدي انجام دهد.ما بايد براي تشديد نا آرامي ها در ايران تلاش كنيم و حكومت مطلوب خود را بر سر كار بياوريم...چنان چه ما با اعمال قدرت نرم نتوانيم رژيم مورد نظر خود را در ايران روي كار آوريم در اين صورت بايد با بكارگيري قدرت سخت از سوي واشنگتن يا تل آويو براي براندازي بينديشيم. وي تأكيد كرد كه برداشتش از سياست «باراك اوباما» در شرايط كنوني آن است كه وي مي خواهد دست دخالت واشنگتن مخفي بماند و رو نشود.» 303
همچنين وي در مصاحبه ي ديگري با بي بي سي اذعان كرد:
«تظاهرات كنوني در ايران بيانگر مرحله انتقالي است كه جمهوري اسلامي در آن قرار دارد. اين اولين بار است كه جمهوري اسلامي شاهد تظاهرات عظيم در رابطه با انتخابات است. اين يك نقطه عطف بشمار مي رود.»304
اعتراف به عدم امكان براندازي جمهوري اسلامي ايران
استحكام بي نظير ستون هاي نظام اسلامي و راهبري هوشمندانه و بي بديل مقام معظم رهبري تنها پس از مدت محدودي از رؤياي شيرين براندازي نظام، آن را به كابوسي تلخ مبدل ساخته و سلطه گران را مجبور به اعتراف از شكست پروژه كودتا كرد. نيويورك تايمز طي مقاله اي به قلم «فمنت و هيلاري لورت» با اشاره به ارزيابي منفي و مغرضانه رسانه هاي آمريكايي از ناآرامي هاي اخير ايران، نوشت:
«جمهوري اسلامي ايران در شرايطي نيست كه از آن تلقي انقلابي دوباره و يا براندازي نظام بشود. هر چند بسياري در واشنگتن چنين تلقي داشته و تلاش دارند ارزيابي نادرست خود را به كاخ سفيد نيز القاء كنند و به دولت اوباما بقبولانند كه گزينه نظامي و بمباران تأسيسات هسته اي ايران نيز گزينه اي شدني است. همين فشارهاي تندروها باعث شده كه دولت اوباما در سياست تعامل در قبال ايران، سست شود. در حالي كه اين گمراه شدن شكستي براي دولت اوباما خواهد بود.»
اين روزنامه با اشاره به اغتشاشات روز عاشورا در تهران مي نويسد:
«آماري كه از اين طرف يا آن طرف در خصوص شركت كنندگان در آن ناآرامي ها مطرح شده، چندان مهم نيست، بلكه مهم آن است كه واقعيت مسئله را بدانيم كه اكثريت مردم ايران از سوء استفاده عده اي از اين روز مقدس براي طرح اعتراضات سياسي به خشم آمدند. به طوري كه دو روز پس از آن آن چنان جمعيتي در خيابان هاي تهران به حمايت از نظام راهپيمايي كرد كه پس از تشييع جنازه حضرت امام خميني(ره) بي سابقه بود.»
روزنامه نيويورك تايمز در عقب گردي آشكار نسبت به مواضع چندي قبل خود، ادامه داد:
«(دولت آمريكا براي اتخاذ موضعي در اين خصوص) بايد به چند نكته توجه كند:
- معترضان در ايران چه مي خواهند؟
- رهبري واقعي آنان كيست و چه مي خواهد؟
- اين حركت قصد دارد چه تأثيري بر نظام حاكم در ايران پديد آورد؟
واقعيت اين است كه اين حركت، شباهتي به انقلاب سال 57 ايران نداشته و قصد براندازي ندارد. خواسته غالت برخي معارضان سرشناس و شركت كنندگان در ناآرامي ها، تحقق آزادي هاي بيشتري در عرصه سياسي مي باشد. نهايتاً برخي جريانات تند اين حركت ها، خواستار جمهوري ايراني و يا لاييك بوده اند.
(برخلاف سال 57) رهبري فعال، متشخص و منسجمي هم در ميان معترضان مشاهده نمي شود. افرادي چون موسوي، هاشمي رفسنجاني و يا خاتمي، هم مشخص كرده اند كه حتي اگر به عنوان رهبري اين جريان تلقي شوند، خواهان براندازي نيستند. و لذا آنچه فعلا مسلم است اين است كه اصل جمهوري اسلامي، نظام حاكم در اين خواهد بود. و حتي اگر پيش بيني برخي تحليل گران غريب محقق شود و تغييراتي در سطح دولت و يا اشخاص شاغل در دولت نيز انجا شود، باز هم اين به معناي تغييرات عمده در سياست هاي كلان كشور در قبال مسائل منطقه اي و هسته اي نخواهد بود.»
نيويورك تايمز همچنين به رييس جمهور آمريكا توصيه كرد كه اگر واقعاً منافع آمريكا را در نظر داشته باشد، مي بايست منتظر برقراري آرامش اوضاع در ايران شده و بر مبناي فوق، سياست خود براي حل و فصل مشكلات با تهران را دنبال كند. اين روزنامه همچنين الگوي رفتاري نيكسون در برقراري ارتباط ميان آمريكا و چين را به دولت اوباما پيشنهاد كرد.
همزمان با درج مقاله فوق در نيويورك تايمز، هومن مجد نيز طي مطلبي در «فارين پاليسي» تحليل مشابهي را ارائه داده و تأكيد كرده بود:
«معترضان در ايران صرفاً خواهان اعمال برخي تغييرات و اصلاحاتي هستند كه حتي پيش از اين حوادث نيز جز، اهداف و آرمان هاي برخي مسؤولين نظامي طي 30 سال گذشته بوده و حتي برخي از آن تغييرات پيش تر نيز ايجاد شد ه اند.» 305
اعتراف مهره هاي غرب در دادگاه
جلسه دوم از دادگاه متهمين حوادث پس از انتخابات حاوي نكات بسيار مهمي بود كه پرده از نقش آفريني گسترده كشورهاي غربي در كابوس شوم براندازي نظام اسلامي بر مي داشت306. بخشي از مهم ترين اعترافات متهمين كودتاي مخملي در اين دادگاه به شرح ذيل بود:
حسين رسام ؛ تحليل گر ارشد سفارت انگليس
1- در طول 5 سال اخير 130 مرتبط با سفارت انگليس و طي يك سال اخير 50 نفر ديگر را جذب كرده ام؛
2- شوراي فرهنگي بريتانيا از طريق ايجاد بانك اطلاعاتي براي پذيرش دوره IELTS، برگزاري دوره هاي مشترك با نهادهاي دولتي وحكومتي، شناسايي و جذب نخبگان از طريق اعطاي بورسيه و نيز جاسوسي علمي و صنعتي در دانشگاه ها اقدام به جمع آوري اطلاعات موردنياز مي كرد؛
3- از حدود 4 ماه قبل از انتخابات جلسات مختلفي در اين خصوص تشكيل شد واطلاعات لازم از طريق مرتبطين و فعالان سياسي به ويژه اصلاح طلبان جمع آوري شده بود؛
4- دبير اول سياسي سفارت انگليس در تهران به ستاد آقاي موسوي رفته و با مسولان تبليغاتي و مشاورين وي جلسه داشت؛
5- ارتباط من با ستاد انتخابات آقاي موسوي از طريق آقاي ماهر مشاور ميرحسين بود؛
6- تلاش اين بود كه اين انتخابات نقطه عطفي براي اقدامات آينده باشد تا نظام يا مجبور به تغيير رفتار شده يا كليت آن تغيير كند؛
7- بعد از سخنان رهبر انقلاب در نمازجمعه29 خرداد ماه، سفير دستور داد كاركنان سفارت از حضور در تجمعات خياباني خودداري كنند. اما كاركنان سفارت قبل از آن روز اتفاقات و مشاهدات خود را گزارش مي كردند؛
8- عطريانفر، سعيدليلاز وشمس الواعظين از مرتبطين مهم سفارت انگليس بودند.
نازك افشار؛ كارمند بخش فرهنگي سفارت فرانسه
1- اگر چنان چه درگيري و اغتشاشي مقابل در بخش فرهنگي انجام مي شد، بايد در را روي زخمي ها باز كرده و به آنها پناه بدهيم؛
2- تصميماتي كه در ارتباط با حوادث پس از انتخابات در سفارت فرانسه گرفته مي شد، به ايراني ها ابلاغ مي شد؛
3- سفارت مي دانست كه بنده در چند اغتشاش حضور داشته ام.
رضا رفيعي فروشاني از متهمان دستگير شده (رابط سرويس هاي جاسوسي بيگانه و ضدنظام)
1- مسئوليت بنده شركت در كنفرانس هاي مطبوعاتي رياست جمهوري و پرسش سؤال هاي خاص و هم چنين ، برقراري ارتباط با مسئولان نظام بود؛
2- در ايران تصميم گرفتم كه ان جي او تشكيل داده كه با هم كاري هم فكران اصلاح طلب خود تشكيل دادم؛
3- در راه پيمايي ها شركت مي كردم و با موبايل فيلم برداري كرده و آن ها را روي صفحه فيس بوك قرار مي دادم؛
4- خانم نورا براي من ايميلي فرستاد كه در آن گفته بود: سيا قصد ارتباط با شما را دارد؛
5- پس از ايجاد كانال تلويزيوني براي كروبي و اين كه اين كانال هيچ وقت بالا نرفت نيروهاي اطلاعاتي امارات بنده را احضار كردند وگفتند كه يا بايد با ما هم كاري كنيد يا از كشورتان اخراجتان مي كنيم؛
6- دوسال براي سرويس اطلاعاتي امارات جاسوسي كرده و براي اين كار ماهانه 5 هزار درهم دريافت كرده و اطلاعات مدنظر را نيز از طريق تماس موبايلي ارسال مي كردم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
300Tweeter
301 You Tube
302 29/3/88
303 29/3/88
304 30/3/88
305 http://wwwforeignpolicycom/articles/ 2010/01/06 /think_again_irans_green_movement
306 . خبر گزاري هاي فارس، مهر و...، 12/5/88

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14