(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 4 مهر 1389- شماره 19749

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
ماجراي يك گمراهي اطلاعاتي (يادداشت روز)
پيروزي ديپلماتيك ايران در كنفرانس سالانه آژانس
نشانه روي (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
دويچه وله: شركت هاي آلماني حاضر به پيروي از تحريم ها نيستند
طرح مكتب ايراني به جاي مكتب اسلام از برنامه هاي دشمن درحوزه دين است
زائران ايراني بدون ويزابه عتبات مي روند
بالاترين: به خاطر همين خريت ها كيهان سوارتان مي شود (خبر ويژه)
روايت دست اول سيا نيوز از سربالايي فتنه (خبر ويژه)
خانواده كه قوي تر از خدا نيست، هست؟! (خبر ويژه)



ماجراي يك گمراهي اطلاعاتي (يادداشت روز)

3 ماه از صدور چهارمين قطعنامه تحريمي عليه ايران در شوراي امنيت گذشت. نمايندگان آمريكا انگليس و فرانسه در جمع بندي اين 3 ماه اعلام كردند ايران تحريم ها را دور زده و اعضاي سازمان ملل نيز اهتمام چنداني به اين موضوع ندارند. چند روز ديگر (اول اكتبر) هم سالگرد مذاكرات گروه وين با ايران در ژنو است كه به خاطر بدقلقي هاي طرف غربي و زياده خواهي آنها به سرانجامي نرسيد. آمريكا چند ماه پيش به جاي استقبال از بيانيه سه جانبه تهران ترجيح داد قطعنامه اي متضمن تهديد و ارعاب و تحريم از سوي شوراي امنيت صادر شود و به جاي تأمين سوخت مورد نياز را آكتور تهران، بسته تنك مايه تحريم را روي ميز بگذارد. ايران يك سال پس ازمذاكرات اكتبر 2009 و 3 ماه و نيم پس از صدور قطعنامه 1929، به جاي 1200 كيلوگرم اورانيوم، بيش از 2800 كيلوگرم اورانيوم 5/3 درصد غني سازي شده در اختيار دارد و اگر 120 كيلوگرم اورانيوم 20 درصدي مورد نياز را از او دريغ كرده اند، اكنون در حال غني سازي 20 درصدي براي تامين نيازهاي خود است و 25 كيلوگرم از اين اورانيوم را توليد كرده است.
چهارشنبه گذشته وقتي نمايندگان گروه از معنا تهي شده 1+5 خواستند دور هم بنشينند و نتايج قطعنامه 1929 را بررسي كنند، پيشاپيش سوزان رايس نماينده آمريكا در سازمان ملل اعلام كرد «نبايد انتظار زيادي از اين نشست داشته باشيم» و ايلان برمن نايب رئيس شوراي سياست خارجي آمريكا، تصوير شفاف تري به ارزيابي دولت آمريكا از روند پروژه تحريم داد آنجا كه گفت «فعلا مسير تحريم ها يك روند شكست خورده است و احتمال ناچيزي براي وقوع تغيير وجود دارد.» همزمان استيون چو وزير انرژي آمريكا معتقد بود «شرايط از مذاكرات اكتبر سال گذشته تغيير كرده» و معاون وي- دانيل پونمن- توضيح مي داد «مذاكرات هسته اي با ايران بايد در حد وسيع تري صورت بگيرد. شرايط نسبت به سال گذشته كه بحث تبادل سوخت با ايران مطرح شد تغيير كرده و ايران مشغول غني سازي در سطوح بالاتر است. ديگر نمي توان فقط به گفت وگو درباره مبادله سوخت بسنده كرد». اكنون جرج فريدمن مدير مؤسسه پژوهش هاي اطلاعاتي و امنيتي استراتفور مي گويد «هدف تهديد و فشار، مرعوب ساختن ايران بود اما طرح هاي حمله و تحريم قبلا شكست خورده اند... ما قبلا چندين بار اين تجربه را داشته ايم كه اسرائيل نقش يك سگ هار و ديوانه را بازي مي كند كه يك آمريكاي هوشيار مهارش مي كند و در عين حال مصرانه از ايران مي خواهد براي جلوگيري از جنگ سازش كند. ما از اين بازي چند باره كه قبلا هم داشته ايم هيچ نتيجه اي نگرفته ايم». در پايان انبوه اين جمع بندي ها آقاي اوباما مجبور است بگويد درهاي ديپلماسي به روي ايران گشوده است! ديوار كشيدن در برابر ديپلماسي با خشت تحريم و سپس گشوده خواندن باب آن؟! سياست سازان دولت آمريكا در كدام دستگاه فكري محاسبه مي كنند كه با چيدن ديوار تحريم، كار را بر خويش سخت مي كنند؟ آيا حكايت آنها حكايت همان نابغه اي است كه وسط خيابان ديواركشيده و چراغ چشمك زن هشدار را نيز بر فراز آن گذاشته بود تا خودروهاي عبوري چراغ را ببينند و به ديوار اصابت نكنند؟ با اين تفاوت كه آمريكا بر گرد ديپلماسي خود ديوار مي كشد و قدرت مانور خود را محدود مي سازد.
كجاي محاسبه آمريكا ايراد دارد كه نمي تواند ضربه اي مؤثر بر ايران وارد كند؟ چرا ابرقدرت قرن به ويژه در برابر ايران قدرت «غافلگيري» و «ارعاب» را از دست داده و نه مي تواند مدل محاسبه ملت- دولت ايران را بفهمد و نه بر آن اثر بگذارد؟ آيا مشكل در ديدبان هاي اطلاعاتي و امنيتي آمريكاست كه از درختان از درون پوسيده و تهي شده نردبان صعود به برج ديدباني ساخته اند و مدام سقوط مي كنند؟ آيا با طناب «پوسيده» جريان هايي در ايران به چاه رفتند كه آدرس ها و گراهاي غلط درباره ملت- دولت ايران مي دهند؟ آيا اين جريان ها بدون اينكه بفهمند بازيچه سيستم اطلاعاتي- امنيتي ايران شده و سالهاست اطلاعات و تحليل هاي غلط به اتاق فكرهاي سياسي- اطلاعاتي آمريكا مي دهند و بدين ترتيب «فرصت» يك دهه طلايي و پرقيمت را به ايران دوره پيشرفت و عدالت براي «تيك آف» نهايي و پريدن از دسترس قدرت ها تقديم كرده اند؟ اگر سخن نتانياهو درست باشد كه ايران با سرعت قطاري تندرو به پيش مي تازد و ما مانند يك ماشين قراضه سعي مي كنيم خود را به پاي اين كشور برسانيم، جريان مورد اشاره چه قدر آمريكا و اسرائيل و انگليس (مثلث صهيونيسم مسيحي) را معطل كرده و طعمه اطلاعاتي ايران براي فريب رژيم هاي سه گانه مذكور شده است؟
اينها پرسش هاي تند و زهرآگيني است كه قطعاً ذهن محاسبه گران صهيونيسم بين الملل را درگير خود ساخته است. با عنايت به اين گفته درست و دقيق رهبري ايران كه «كساني كه تمام و تهي شده بودند، انقلاب را تمام شده پنداشتند»، بايد نتيجه گرفت سرويس هاي اطلاعاتي و تصميم سازان سياسي در غرب دست كم به مدت يك دهه، پايه نردبان تحليل و تصميم سازي خود را «پندار پوسيده» و «حباب وهم» نهادند وگرنه، عقل حسابگر داراي اطلاعات صحيح و آدرس درست، امضا نمي كرد كه غرب مبادله اورانيوم 5/3 درصد با سوخت 20 درصد را نپذيرد و به جاي آن دل به صدور قطعنامه تحريمي 1929 دو روز پيش از سالگرد انتخابات رياست جمهوري(20 خرداد 1388) ببندد شايد كه از درياي دروغ «جريان پندار» بتوان دوغي درست كرد و ترش كام شد!
اما بازي خوردن آمريكايي ها از «جريان پندار» در ايران يك مصيبت است و اينكه دولت- ملت ايران دست قدرت ها را خوانده، مصيبتي بزرگ تر. مسئله اين است كه ايراني ها دست طرف مقابل را خوانده اند و اين صرفاً به اين معنا نيست كه يقين كرده اند دست آمريكا و اسرائيل و انگليس خالي است. ايراني ها هم مي دانند دست دشمن از انواع گزينه ها خالي است و هم ترسشان از دشمن ريخته است. ملت ايران صرفا بر مبناي اينكه آمريكا ناتوان از حمله و تعرض و درگيري جدي است، هم مصاف با كاخ سفيد نشده اند بلكه حتي اگر دست آمريكا از گزينه هاي تهديد هم پر بود، از اين مصاف شانه خالي نمي كردند. و كدام مصيبت براي آمريكا و اسرائيل از اين بزرگ تر و بي علاج تر كه طرف مقابل-برخلاف عرف گذشته- جا نزند و استراتژي بازدارندگي و باج خواهي مبتني بر ارعاب ديگر تهي مايه و بي معنا شود؟ كه اساسا همه چيدمان زورگويان بر اين بازدارندگي مؤثر مبتني بوده است.
اكنون نه ايران سلحشور و نترس كه حتي عروس خاورميانه- لبنان- هم سيماي مقاومت و رزمندگي به خود گرفته است. اكنون «رمز33» رمزي است امتداد يافته از ايران تا لبنان. اگر روزگاري خرمشهر بي دفاع، در برابر سگ هار و قلاده گشوده آمريكا، 33 روز مقاومت كرد تا درخت استواري سبز و ستبر و تركه هاي مجازات بر تن متجاوز نواخته شد و سرنوشت نكبت را براي صدام نگاشت، اكنون ريشه هاي اين مقاومت رازآلود تا جنوب لبنان دويده و مقاومت پيروز در جنگ 33 روزه را در سال 6200 و سپس 22 روزه در سال 8200(غزه) را به رخ كشيده است. يعني كه آغاز جنگ نيابتي در 22 سپتامبر 0198 (13 شهريور 9135) با آمريكا بود اما پايان آن با آمريكا نيست. يعني كه جنگ در 72 تير 7136 (81 ژوئن 8198) تمام نشد و تازه راه خود را به عمق عراق و لبنان و فلسطين و تركيه و مصر و بحرين و يمن و افغانستان باز كرد و سپس تا بيخ گوش كاخ سفيد در آمريكاي لاتين زبانه كشيد. حالا ترس از آمريكا در خيلي از كشورها ريخته است.
آري ملت ايران سابقه جنگي چنين را در حافظه و تجربه خود نداشت. ملت ما كجا و گلاويز شدن با قدرت ها كجا؟ از 020 سال پيش، بي كفايتي حاكميت قاجار و سپس پهلوي كار را به جايي رساند كه ايران با مشاهده چند لشكر يا ناوجنگي دشمن، پاره اي از تن خود را- از هرات تا بحرين- تقديم بيگانه كند. آري جنگ توأم با كراهت است و ايران تازه از انقلاب درآمده، هيچ مهياي جنگ نبود اما شيطان بزرگ آن روز بي آنكه بخواهد پاي در دام در مكر الهي گذاشت و پادزهر ترس از جنگيدن و مقاومت را تقديم ملت ايران كرد. آن جنگ پرماجرا و هيجان، ما را به خود آورد. مجبور كرد حالا كه در فشار و محاصره و تحريم و تنگنا و تهديد بوديم، به راه بيفتيم و حركت كنيم. جنگ كليد گشاينده خزانه هاي بزرگ شد و شد «مفاتيح الغيب». فتح باب شد براي پيدا كردن دفينه هاي بزرگ و ناشناخته «ظرفيت»ها و «توانمندي»هاي خود. راه هاي ميان بر و فرمول هايي طلايي را پيش پا و چشم مي گشود تا شهادت دهيم به حقيقت كلام اميرمؤمنان كه «انّ الجهاد باب من ابواب الجنه ... جهاد دري از درهاي بهشت است كه خداوند براي برگزيدگان از اولياي خويش مي گشايد و آن لباس تقوا و سپر استوار و زره محكم خداوندي است. پس هر كس از سر اعراض آن را ترك كند، خداوند لباس ذلت و بلا بر او بپوشاند و در پستي و حقارت غوطه ور سازد و پرده هاي بي عقلي بر دل او زند و چنين كسي از حق خود به خاطر ضايع كردن جهاد محروم ماند» (خطبه 27 نهج البلاغه). ملت ما با دفاع 8 ساله باور كرد كه جهاد، هم بسط و گشايش در توانايي ها، و هم استحكام و نفوذناپذيري در دفاع از خويش است. از اين تجربه موفق مقاومت (سينه سپر كردن و پيش رفتن نه درجا زدن) بود كه خوشه ها و شاخه هاي پربار جهاد سازندگي، علمي و فناوري، فرهنگي و معرفتي، و دفاعي و نظامي به ثمر نشست و رشته تمام محاسبات قدرت هاي زورگو را پنبه كرد. ملت ما به بركت دفاع مقدس راه هاي گشوده بسياري يافت تا معنا شود اين آيت الهي كه «الذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا».
براي چنين دولت- ملتي دعوت به از سرگيري مذاكرات اكتبر همان قدر تنك مايه و كم بهاست كه نشان دادن چنگ و دندان تحريم. اكنون به طرف مذاكره كننده اي كه برگ آخر را اول به ميز كوبيده بايد گفت تمام هنر خويش را خرج كرده ايد، پس نوبت حريف شماست كه عجله اي در رو كردن برگ برنده و جابجايي مهره آخر براي اعلام پايان بازي ندارد و اساسا بساط اين بازي كاملا جدي حيف است كه به اين زودي جمع شود. اين بازي بزرگ پر از سود و فايده براي ايران بوده است. ما پاي همين بازي بزرگ مذاكره بود كه به استانداردهاي عزت و آقايي و اقتدار دست يافتيم. همين چالش و مذاكرات هسته اي بود كه بهانه و تريبوني پرمخاطب براي گفتن و شنواندن پيام هاي گيرا و نافذ به افكار عمومي دنيا و دولت ها و ملت ها شد.
جا دارد آمريكايي ها بنشينند و دوباره بررسي كنند كه با ملت ايران چه كردند تا اين گونه در ديپلماسي زبردست و در پنجه افكني قدرتمند شد. اگر بررسي كردند شهادت خواهند داد به حقانيت اين كلام امام خميني در منشور روحانيت كه «... هر روز ما در جنگ بركتي داشته ايم كه در همه صحنه ها از آن بهره جسته ايم. ما انقلابمان را در جنگ صادر نموده ايم... ما در جنگ پرده از چهره تزوير جهانخواران كنار زديم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختيم. ما در جنگ به اين نتيجه رسيديم كه بايد روي پاي خودمان بايستيم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم. ما در جنگ ريشه هاي انقلاب پربار اسلامي مان را محكم كرديم. ما در جنگ حس برادري و وطن دوستي را در نهاد يكايك مردمانمان بارور كرديم». و بايد خاطرنشان كرد كه هنوز هزار باده ناخورده در رگ جنگ (تاك) است.
محمد ايماني

 



سلطانيه تشريح كرد
پيروزي ديپلماتيك ايران در كنفرانس سالانه آژانس

نماينده دائم كشورمان در آژانس بين المللي با اشاره به بحث هاي مطرح شده در نشست عمومي سالانه آژانس به تشريح دستاوردهاي ايران در اين نشست پرداخت.
علي اصغر سلطانيه پس از پايان كنفرانس عمومي سالانه آژانس بين المللي انرژي اتمي كه تا ساعت 2 بامداد به وقت وين به طول انجاميد با اشاره به تصويب قطعنامه «امنيت هسته اي» در اين كنفرانس اظهار كرد: كنفرانس عمومي سالانه آژانس قرار بود روز جمعه بعدازظهر پايان يابد، اما به دليل اختلاف نظر ميان كشورهاي عضو جنبش غيرمتعهدها در آژانس با آمريكا و چند كشور ديگر ادامه يافت.
وي ادامه داد: يكي از موارد بحث برانگيز ميان اين دو گروه از كشورها اشاره به كنفرانس «امنيت هسته اي در واشنگتن» در قطعنامه مربوط به «امنيت هسته اي» كنفرانس سالانه آژانس بود كه با مخالفت نماينده كوبا و ديگر كشورهاي عضو جنبش غيرمتعهدها روبه رو شد. اين كشورها تأكيد داشتند بايد در اين قطعنامه به همايش مهم «خلع سلاح هسته اي؛ انرژي هسته اي براي همه، سلاح هسته اي براي هيچ كس» كه در تهران برگزار شده بود نيز اشاره شود كه پس از شش ساعت بحث و گفت وگو بالاخره آمريكا و چند كشور اروپايي به خواست كشورهاي عضو جنبش غيرمتعهدها تن دادند و خوشبختانه در قطعنامه مهم «امنيت هسته اي» به كنفرانس بين المللي تهران كه در فروردين ماه سال جاري شمسي برگزار شد، اشاره شد و به اين صورت اين قطعنامه با اجماع به تصويب رسيد.
نماينده دائم ايران در آژانس هم چنين به قطعنامه تقويت پادمان و بازرسي هاي آژانس كه در جريان كنفرانس عمومي سالانه به تصويب رسيد اشاره كرد و گفت: پيشنهادات ايران در رابطه با انتقاد از نشر اطلاعات محرمانه و دستورالعمل به مديركل و دبيرخانه درباره جلوگيري از نشت هرگونه اطلاعات، پس از ساعت ها بحث فشرده در قطعنامه مذكور گنجانده و مورد تصويب كنفرانس قرار گرفت كه بر اساس آن مديركل موظف شد اقداماتي را انجام دهد و نتايج را در كنفرانس آينده عمومي سالانه آژانس و نشست بعدي شوراي حكام گزارش كند.
سلطانيه ادامه داد: در قطعنامه مذكور پيشنهادات قابل توجهي از سوي كشورهاي غربي با هدف گسترش اقدامات فراتر از تعهدات ان.پي.تي ارائه شده بود كه از سوي ايران و چند كشور هم فكر از جنبش غيرمتعهدها در آژانس با مخالفت روبه رو شد و اين پيشنهادات از متن اين قطعنامه حذف شد. كشورهاي غربي تلاش داشتند اختياراتي را به بخش بازرسي آژانس اضافه بر آن چه در قرارداد بازرسي ها وجود دارد، تحميل كنند كه پس از دو روز جلسات فشرده تمام اين پيشنهادات در اين باره حذف شد. نماينده دائم ايران در آژانس در پاسخ به اين سؤال كه آژانس در گزارش اخير خود درباره ايران درخواست بازديد از كارخانه توليد آب سنگين را داشت كه بر اساس اظهارات رييس سازمان انرژي اتمي كشورمان اين درخواست فراتر از قرارداد دوجانبه ميان ايران و آژانس است، تصريح كرد: با توجه به تصويب قطعنامه تقويت پادمان و بازرسي هاي آژانس در كنفرانس سالانه از اين پس چنين درخواست هايي فراتر از معاهده ان.پي.تي قرار مي گيرد و محلي از اعراب ندارد.
سلطانيه هم چنين به قطعنامه «ايمني هسته اي تأسيسات اتمي» در اين كنفرانس اشاره كرد و گفت: بر اساس اين قطعنامه كشورها به ويژه كشورهاي هسته اي ملزم به ارائه اطلاعات تخصصي در راستاي گسترش ايمني هسته اي تأسيسات اتمي و جلوگيري از ايجاد مانع بر سر صادرات اقلام و اطلاعات مورد نياز به منظور افزايش ضريب ايمني هسته اي تأسيسات اتمي شدند. اين موارد با پيشنهاد ايران و برخي ديگر از كشورهاي در حال توسعه در قطعنامه مطرح و سپس به تصويب رسيد.
وي در ادامه به قرار گرفتن موضوع توانمندي هسته اي رژيم صهيونيستي در دستور كار كنفرانس اشاره كرد و تأكيد كرد: نكته قابل توجه اين است كه در كنفرانس سالانه موضوع ايران در دستور كار نبود، اما موضوع توانمندي هسته اي رژيم صهيونيستي بخش عمده اي از مباحث به ويژه مباحث سياسي را در آژانس به خود اختصاص داد و با وجود فشار آمريكا و هم پيمانان اروپايي اش قطعنامه اي درباره محكوميت توانمندي رژيم صهيونيستي در آژانس به ثبت رسيد، هر چند اين قطعنامه به تصويب نرسيد اما طرح اين موضوع و به ثبت رساندن آن در دبيرخانه از نكات بسيار مهم اين كنفرانس بود.

 



نشانه روي (گفت و شنود)

گفت: يكي از سناتورهاي آمريكايي سازمان «سيا» را به خاطر نداشتن اطلاعات دقيق از جمهوري اسلامي ايران شديداً مورد ملامت قرار داده است.
گفتم: چرا؟! واسه چي؟!
گفت: اين سناتور جمهوريخواه مي گويد سازمان «سيا» اگر اطلاعات دقيقي از ايران داشت افراد ديگري را به عنوان رهبران اپوزيسيون داخلي انتخاب مي كرد.
گفتم: مگر سران فتنه چه عيبي دارند؟ ضد انقلاب كه هستند، دشمن امام(ره) كه هستند، گوش به فرمان سازمان سيا هم كه بوده اند و هستند، وطن فروشي هم كه كرده اند و مي كنند.
گفت: سناتور آمريكايي در وابستگي سران فتنه ترديدي ندارد ولي مي گويد آنها توان لازم براي رهبري اپوزيسيون را ندارند.
گفتم: مگر خود آمريكا و اسرائيل و انگليس و همه دار و دسته شان طي 30 سال گذشته عليه ايران اسلامي چه غلطي از دستشان برآمده كه حالا به اين سه بدبخت فلك زده انتقاد مي كنند؟
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: يك سرهنگ آمريكايي وقتي ديد يكي از سربازانش نمي تواند هيچكدام از تيرها را به هدف بزند با عصبانيت تفنگ را از دست او گرفت و به سوي هدف نشانه رفت ولي تيرش به ده متر آن طرف تر اصابت كرد ولي بدون آن كه خودش را از تك و تا بيندازد به سرباز گفت؛ ديدي! مرتيكه! تو اينطوري تيراندازي مي كردي!

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ از اينكه آقاي احمدي نژاد رياست محترم جمهوري در هر فرصتي كه بدست مي آيد بي باكانه بر سر شيطان بزرگ و رژيم جنايتكار صهيونيستي مي كوبد به داشتن چنين رئيس جمهور شجاعي افتخار مي كنيم.
3943---0916
¤ دفاع منطقي رياست محترم جمهوري از قرآن و ساير كتب مقدس آسماني در اجلاس سازمان ملل قابل قدرداني و تشكر است.
3080---0912
¤ وقتي سران غرب با منطق و حرف حساب رابطه اي نداشته باشند بايد هم در خصوص ملل آزاديخواه جهان همچون ملت قهرمان ايران اسلامي متوسل به تهديد و تحريم بشوند.
7119---0912
¤ در تعجبم از اين كه كافي است در مسجدالنبي شهر مدينه منوره فردي ندانسته كتاب قرآن مجيد را در كنار خود روي فرش قرار دهد بلافاصله توسط وهابيون آمريكايي مورد اهانت و شماتت قرار مي گيرد چرا كه معتقد است به قرآن توهين شده اما همين مدعيان حافظ قرآن دربرابر حرمت شكني هاي عده اي از خدابي خبر در مقابل دوربين رسانه هاي صهيونيستي سكوت خفت بار اختيار كرده اند.
متقي- خرم آباد
¤ خدمات فراوان دولت بسيار محسوس است. فقط از اين نگران هستيم كه لغزش هاي اندك و بعضا خطرناك كه از سوي دلسوزاني مثل كيهان تذكر داده مي شود مورد توجه قرار نگيرد و پشيماني بار آورد.
5620---0919
¤ از پاسخ جانانه و بسيار منطقي مدير مسئول كيهان به نامه سفير ايتاليا بسيار خرسند شديم.
محرمي- تهران
¤ با برنامه جديد اخبار 30/20 شبكه دو سيما كه پنجشنبه شب ها با نام جهت اطلاع پخش مي شود موافق نيستم چون با دست انداختن مسئولين موجب خوشحالي ضدانقلاب مي شود.
3376---0911
¤ بعد از 4 سال ثبت نام در تعاوني بابلسر براي خانه هاي استيجاري 99 ساله امروز پولهاي ما را پس داده اند و موضوع را فسخ شده اعلام كرده اند. لطفا مسئولان ذيربط توضيح بدهند.
حسين سهيلي وند
¤ لطفا مسئولين مربوطه به افزايش نامتعارف قيمت نان توسط برخي از نانواني ها رسيدگي كنند.
فريد خامسي- تهران
¤ بيمه طلايي فرهنگيان به بيشتر بيماري ها خدمات ارائه نمي دهد. از مسئولان محترم درخواست رسيدگي دارم.
سهيلا كاسب- تهران
¤ يك ماشين از ايران خودرو دريافت كرده ام، اين خودرو از روز اول خراب شد بعد از 8 بار مراجعه به ايران خودرو ايراد آن برطرف نشد تا اينكه اعلام كردند گارانتي آن تمام شده است.
زماني
¤ ما كارگران شركت جهاد توسعه خدمات زيربنايي مدت 9 ماه است كه حقوق، مزايا و عيدي خود را به دليل پايان يافتن اعتبار مالي پروژه ملي چهارخطه كردن راه آهن تهران- ورامين نگرفته ايم. مسئولين امر به دادمان برسند.
8744---0912
¤ طرح جامع ماده 147مبني بر تفكيك اراضي زير 200متر زيربنا چه وقت اجرايي خواهد شد.
رويا امامي- تبريز
¤ مدتي است كه وانت ها و موتور سه چرخ هاي بلندگودار در خيابان محل سكونت ما آسايش را از اهالي سلب كرده است. به هر جا هم كه زنگ مي زنيم توجهي به خواسته ما نمي كنند.
يك شهروند
¤ مي خواستم بگويم اداره آب و فاضلاب 6 ماه است كه خيابان باروت كوبي، در ميدان صفاييه روبه روي آب نما را كنده كاري كرده است اما هنوز آسفالت نشده است.
سليماني- شهرري
¤ شهرداري تهران ، مراكزي را كه در معرض ديد عموم مردم است بارها ترميم و بازسازي مي كند ولي يك نگاه به وضع 15متري چهارم بالاي مسعوديه كه غيرقابل تحمل شده نمي كند. چرا؟
4354---0912
¤ روستاي هليوه در استان ايلام از پوشش آنتن تلفن همراه محروم است. روستائيان اين روستا با داشتن 100خط تلفن همراه براي برقراري تماس بايد به بالاي تپه روستا بروند. اين مشكل با نصب يك آنتن BTS از سوي مخابرات قابل حل است اميدواريم رسيدگي شود.
2207---0918
¤ شهرك پرديس شهرستان اميديه از استان خوزستان چندين سال است كه بدون جاده و جدول رها شده و فاقد امكانات رفاهي مي باشد. از مسئولين محلي درخواست رسيدگي داريم.
3834---0916
¤ برنامه هاي راديو از موج اف ام در شهر سوسنگرد واقع در استان خوزستان قابل دريافت نيست. البته اين مشكل در ديگر شهرهاي استان وجود ندارد. لطفا رسيدگي شود.
3848---0937
¤ پذيرفتني نيست كه معدل سوم دبيرستان را در آزمون سراسري دانشگاهها دخالت مي دهند. بنده چون به دليل وجود مشكلي معدل سوم دبيرستانم كم شد رتبه كنكورم از 4 هزار به 8 هزار تنزل پيدا كرد و تا آخر عمر بايد بسوزم. چرا؟
8047---0914
پاسخ روابط عمومي قوه قضائيه
در پاسخ به مطلب مندرج در ستون كيهان و خوانندگان مورخ 22/6/89 موضوع پرونده آقاي سيد احمد مستوفي به اطلاع مي رساند با پيگيري هاي به عمل آمده از پرونده مشاراليه مشخص گرديد متهم با انجام تحقيقات و تفهيم اتهام مبني بر جرم خيانت در امانت، داراي تامين مناسب بوده و پرونده در حال رسيدگي است.»
حسن رحيمي - مديركل روابط عمومي و تشريفات
پاسخ روابط عمومي نيروي انتظامي
در پاسخ به مطالب مندرج در مورخ 26/5/89 تحت عنوان «خيابان 20 متري اسلامشهر» به اطلاع مي رساند: با بررسي و بازديدهاي به عمل آمده كليه واحدهاي صنفي خيابان 20 متري امام خميني داراي مجوز قانوني بوده و تنها دو واحد صنفي كه اقدام به فروش چاقوهاي مصرفي خانگي معمولي مي كنند، وجود دارند.
 



دويچه وله: شركت هاي آلماني حاضر به پيروي از تحريم ها نيستند

دويچه وله اعلام كرد كه شركت هاي آلماني حاضر به پيروي از تحريم ها نبوده و تمايلي به قطع روابط اقتصادي خود با ايران ندارند.
دويچه وله در گزارشي نوشت: تازه ترين آمارها نشان مي دهند كه صادرات آلمان به ايران، در مقايسه با دوران پيش از تحريم ها، نه تنها كم نشده، بلكه در شش ماهه نخست امسال افزايش هم يافته است. به استناد گزارش اداره آمار فدرال، در اين مدت آلماني ها يك ميليارد و 900 ميليون يورو كالا به ايران صادر كرده اند. اين 14 درصد بيش از دوران مشابه سال پيش است. براساس اين گزارش شركت هاي توليد كننده مواد شيميايي آلمان هم حاضر به پيروي از تحريم ها نبوده و مي خواهند به همكاري با جمهوري اسلامي ادامه دهند. به گزارش روزنامه فايننشال تايمز، دو شركت بزرگ توليدكننده مواد شيميايي آلمان، باير و BASF مصمم هستند به رغم تحريم هاي بين المللي به همكاري با ايران ادامه دهند و شعبه هاي خود را در ايران حفظ كنند.
علاوه بر اين دو نمونه، شركت ست- اف آلمان نيز از 10 سال پيش در نزديكي تهران كارخانه اي ايجاد كرده كه گريبوكس اتوبوس ها را توليد مي كند. اين شركت نيز تمايلي به بستن خط توليد خود در ايران نشان نمي دهد.
روزنامه فايننشال تايمز مي نويسد: «به رغم دشواري هاي سياسي موجود، ايران به خاطر جمعيت جوان، منابع سرشار نفت و گاز و ظرفيت سرمايه گذاري در بسياري از تاسيسات صنعتي، براي بازرگانان آلماني بسيار جذاب است و بسياري از شركت هاي آلماني زير فشار اعلام كرده اند كه مناسبات بازرگاني خود را با ايران قطع مي كنند.»

 



وزير اطلاعات هشدار داد
طرح مكتب ايراني به جاي مكتب اسلام از برنامه هاي دشمن درحوزه دين است

وزير اطلاعات، ترويج تفكرات باستان گرايانه و معرفي مكتب ايراني به جاي مكتب اسلام را از برنامه هاي دشمن در حوزه دين دانست.
حجت الاسلام حيدر مصلحي درمراسم رونمايي از نرم افزار شهداي روحانيت و تجليل از ايثارگران، با تاكيد بر اينكه درحوزه ديني تهاجماتي بسيار گسترده آغاز شده درتشريح برنامه هاي دشمنان دراين خصوص خاطر نشان كرد:«تلاش دارند با جايگزين كردن افرادي به جاي روحانيت، رابطه مردم را با منابع اصيل اسلامي قطع كنند و در همين راستا برخي ازافراد را كه مرتبطين با فتنه گران درسال 88 بودند را به عنوان چهره هاي اسلام شناس واقعي علم كرده اند كه سروش، كديور، مهاجراني و... از اين دست افرادند.»
وي طراحي انواع شبهات، ايجاد نگاه بدبينانه نسبت به مباني شيعي، تلاش هدفمند براي تقليل جمعيت كشور در چشم انداز 30الي 50ساله، ترويج تفكرات باستان گرايانه و معرفي مكتب هايي مانند مكتب هاي ايراني به جاي مكتب اسلام را از ديگر برنامه هاي دشمنان درحوزه دين دانست.
وزير اطلاعات با اشاره به فعاليت هاي فرقه هاي ضاله، گفت:«اگر تا ديروز تنها يك جمعيت چند صد نفري بودند، اما امروزه به صورت علمي به مقابله با حوزه هاي علميه و انديشمندان ما مي آيند.»
حجت الاسلام مصلحي هشدار داد:« امروزه بسياري از افرادي كه به تازگي مسيحي شده اند، روزي مخلصين اهل بيت و شيعه هاي معتقد بودند و دشمنان با روش هاي علمي آنها را به تركيه كشانده و براي آنها مراسم غسل تعميد گذاشته اند.»
مصلحي، گفت: «اين افرادي كه تا ديروز شيعيان معتقد بودندو امروز مسيحي شده اند به ميزان بسيار بالايي قدرت تخريبي دارند».
وي با بيان اينكه نبايد اين قدر فكر خود را روي صهيونيسم مسيحي متمركز كنيم، گفت:«امروزه صهيونيسم مسيحي در صدد ساماندهي جماعت صهيونيسم شيعي است و براي اين امر نيز سرمايه گذاري هاي فراواني صورت داده اند».
وزير اطلاعات با اشاره به فعاليت هاي فرقه بهاييت هم گفت:«آن ها به انواع شگردهاي شيعي تسلط يافته اند و تمام تمركز خود را بر جذب شيعيان گذاشته اند».
وي انجمن حجتيه را گروهي ديگر دانست كه «با پول هاي كلان چاقوي دشمنان را عليه شيعيان تيز مي كند».

 



در آينده نزديك
 زائران ايراني بدون ويزابه عتبات مي روند

كاردار عراق در ايران گفت: دولت عراق به دنبال آن است كه زائران ايراني و عراقي بدون رواديد بتوانند به دو كشور سفر كنند.
حامد عباس در گفت وگو با فارس در آبادان دراين باره اظهار داشت: عراق به دنبال گسترش همه جانبه مناسبات خود با ملت بزرگ و برادر ايران اسلامي است و دراين خصوص گام هاي خوبي نيز تاكنون برداشته شده است.
وي افزود: در حال حاضر بخش اعظمي از تردد در عراق مربوط به زائران ايراني است كه باعث تحرك بيشتري در سطح كشور عراق شده است.
كاردار عراق در ايران درخصوص اينكه چرا تاكنون موضوع تردد مردم ساكن در مناطق مرزي دو كشور بدون نياز به رواديد محقق نشده است، خاطر نشان كرد: دولت عراق به دنبال آن است كه اساساً شهروندان ايراني و عراقي بدون نياز به گرفتن رواديد (ويزا) به دو كشور سفر كنند كه در اين زمينه اميدواريم بتوانيم گام هاي خوبي را در آينده نزديك برداريم.
عباس در ادامه درخصوص تامين امنيت زائران ايراني در عراق گفت: تمام تلاش دولت عراق تامين آسايش و امنيت كامل براي زائران ايراني است كه تاكنون نيز اقدامات موثري برداشته شده و اگر برخي مواقع شاهد اتفاقاتي بوده ايم اين موضوع ناشي از ناامني در عراق نيست بلكه ناشي از برخي شيطنت ها است كه از آرامش و امنيت عراق ناخشنود است.
كاردار عراق در ايران همچنين درخصوص برگزاري نمادين آيين حركت كشتي دوست موسوم به محبت و مودت گفت: اين حركت گام اول است و در آينده مي بايست اقدامات بيشتر و مهم تري براي گسترش دوستي و برادري بين دولت ايران و عراق برداشته شود.

 



بالاترين: به خاطر همين خريت ها كيهان سوارتان مي شود (خبر ويژه)

فرصت طلبي خارج از اندازه عناصر سودجو از عناويني نظير «روزنامه نگار، فعال حقوق بشر و مبارز تبعيدي» صداي اعتراض سايت ضدانقلابي و فرصت طلب بالاترين را هم درآورد.
يكي از همكاران بالاترين- سايت تحت مديريت منوشه امير- با اشاره به صدور نامه اي با امضاي 67 نفر خطاب به رئيس جمهور كه خود را روزنامه نگار و مبارز تبعيدي معرفي كرده اند، نوشت: اين عده خود را بخشي از قربانيان محدوديت آزادي بيان و مهاجران رانده شده كه به دليل بسته شدن روزنامه ها و فشار سياسي مجبور به خروج از كشور و ترك خانه و كاشانه شده اند.» معرفي كرده اند. اتفاقات پس از انتخابات در ايران فضايي را فراهم كرده تا عده اي شياد و فرصت طلب نهايت استفاده را بكنند و از نمدي كه پيدا شده بود براي خود كلاهي بسازند. جمعي از اين شيادان، افرادي بيكار، علاف و بي پول بودند كه عليرغم سعي و تلاش بسيار قادر به پيدا كردن كار و كسبي براي خود نبودند و مهمترين دغدغه هايشان هم درآوردن لقمه اي نان بود. غالب اين اشخاص با كارهاي پراكنده اي كه در اينجا و آنجا مي كردند- از منشي گري گرفته تا فروشندگي و غيره - اما در فضاي تازه ناگهان جمعي از اين اشخاص موقعيت را براي خروج از كشور و جا زدن خود به عنوان «فعال حقوق بشر، فعال حقوق زنان، روزنامه نگار، نويسنده، همجنس گرا! مسيحي تحت ستم، بهايي فراري، شيعه سني شده و در معرض اعدام، زنداني سياسي فرار كرده از زندان، اعدام شده گريخته از سردخانه بيمارستان! و امثال اينها» مناسب ديدند به اين اميد كه از اين طريق پناهندگي سياسي بگيرند و مابقي عمرشان را در كشوري غربي بگذرانند. تا اينجاي كار جاي هيچ سرزنشي بر كسي نيست و هر انساني ولو آنكه شياد باشد، به شرط آنكه به زندگي سايرين لطمه اي وارد نسازد، حق دارد براي ادامه حيات خود از هر وسيله اي كه به ذهنش مي رسد استفاده كند حتي اگر اين وسيله، گفتن مجموعه اي از دروغهاي شگفت انگيز و البته بي ضرر و بي آزار به كارمندان دفتر پناهندگي سازمان ملل در تركيه و يا افسران مهاجرت بريتانيا و كانادا و آمريكا و نروژ باشد. اما آنچه كه موجب خشم وجدانهاي بيدار و آگاه مي شود تداوم اين دروغگويي ها بعد از اخذ پناهندگي از سوي اين افراد و تلاششان براي تحميق و خر كردن ديگران است.
بالاترين اضافه مي كند: دست كم نيمي از افرادي كه نامشان زير نامه «67 نفر از روزنامه نگاران تبعيدي» به رياست جمهوري اسلامي ايران فهرست شده است روزنامه نگار نيستند و از آن مهمتر اينكه تبعيدي هم نيستند. اين شيادان و دروغگويان نه تنها در عمرشان- حتي براي يك دقيقه- در هيچ روزنامه اي يا نشريه اي كار روزنامه نگاري نكرده اند، بلكه به امور ديگري مشغول بوده اند كه با ماهيت و جوهره كار روزنامه نگاري و آزادانديشي و اصل راستگويي و شرافتمندي در تضاد بوده است. در اين ليست 67 نفره البته نام قريب به بيست روزنامه نگار، خبرنگار و كاريكاتوريست شريف و بزرگوار هم به چشم مي خورد اما برخي از اين امضاكنندگان شيادان آواره اي هستند كه اين روزها نامشان را پاي هر نامه و بيانيه اي- و هر روز هم با عنواني جديد!- مي بينيم. يك روز با عنوان فعال حقوق بشر بيانيه مي دهند، يك روز فعال حقوق زنان، يكجا مدافع حقوق همجنس گراها و... تا بتوانند از قبال آن به ناني برسند يا اين آب باريكه را حفظ كنند اما به چه قيمت؟ اين جوري نيست كه هر كس به بدبختي مالي و بن بست روحي و شكست عشقي و علافي خورد چمدانش را ببندد و سوار هواپيما و يا قاطرهايي كه در ازاي دويست تا چهارصد هزار تومان شخصي را از اين ور مرز به آن ور مرز مي برند بشود و مستقيم برود در دفتر پناهندگي سازمان ملل متحد در كشوري خارجي و بگويد كه بنده به دليل خروج از كشورم يك روزنامه نگار هستم و بعد از گرفتن پناهندگي اش پسوند تبعيدي را هم به لقب روزنامه نگاري خودش اضافه كند. كساني هم كه به خاطر نوشته ها و عقايدشان از هيچ روزنامه اي اخراج نشده اند، در هيچ دادگاهي هم محكوم نشده اند، تحت هيچ پيگرد قانوني هم نبوده اند، نمي توانند به صرف پاره كردن گذرنامه هايشان و انتخاب «ون هاي قاچاقچيان مرزي» و قاطرهاي مرزنشينان بجاي هواپيما، و خروج غيرقانوني از مرزهاي كشورمان (كه براي اخذ پناهندگي اقدامي لازم محسوب ميشود!) خودشان را افرادي تبعيدي بنامند. يكي از كساني كه نامش زير اين نامه ديده ميشود تنها سابقه مطبوعاتي و روزنامه نگاري اش به دو سال پيش برمي گردد كه به مدت يكماه براي مجله سراميك و كاشي سازي! آگهي جذب مي كرده و يك بار هم با يكي از هنرپيشه هاي سينمايي درباره ميزان درآمدش در سينما گفتگويي كرده بود همين چند روز پيش شخصي را در شهر منچستر انگلستان ديدم كه خود را فعال اقتصادي و تبعيدي! مي ناميد. توجيه القابي كه به خودش داده بود هم اين بود «يك مدتي در قزوين توي كار خريد و فروش قاليچه بوديم و اينجوري فعاليت اقتصادي مي كرديم، تا اينكه چك هايم پاس نشدند و مجبور شدم از كشور فرار كنم و الان هم يك فعال اقتصادي در تبعيد هستم»!
نويسنده بالاترين آبشخور تنظيم بيانيه هاي فرصت طلبان از جنس بيانيه اخير را كساني مي داند كه « به كمك دوستانشان در صداي آمريكا، راديو فردا، راديو زمانه، دويچه وله و برخي سايت ها از كشور خارج شده اند» و اضافه مي كند: طمع ورزي غيراخلاقي اين افراد به گونه اي است كه براي تصاحب مختصر امتيازات مالي و امكانات كه به پناهندگان داده مي شود، به سرعت دست به تاسيس سايت ها و سازمان ها و كميته ها و كمپين هاي مختلف حقوق بشري زده اند- والبته غالباً هم صرفاً روي كاغذ - اما معلوم نيست چگونه تبعيد شده اند. يكي از خانم هايي كه نامش در فهرست بيانيه اخير قرار دارد چندي پيش و پس از آن كه شوهر سابقش راضي به ازدواج مجدد با وي نشد از طريق دوستاني كه در كمپين منحل شده يك ميليون امضا داشت و با كمك گروهي كه به «خط نجات!» معروف شده اند و در آمريكا ساكنند، به تركيه رفت و در آنجا خود را فعال حقوق بشر ناميد اما به محض آن كه جواب قبولي پناهندگي اش را گرفت و به آمريكا رفت تبديل به «روزنامه نگار تبعيدي» شد، بي آن كه در طول عمرش فعال حقوق بشر بوده باشد يا حتي يك لحظه در نشريه اي روزنامه نگار بوده باشد. جوان ديگري نيز كه پس از شكست عشقي اش و دو بار زدن رگ دستش دچار افسردگي شديد شده بود و از سر خشم و ياس در وبلاگش به زمين و زمان دشنام مي داد، پس از رفتن به تركيه و گرفتن پناهندگي سياسي از آمريكا به كمك همان تيم، سر از تلويزيون فارسي صداي آمريكا درآورد و اكنون هم جزو كساني شده است كه مانند بسياري ديگر از امضاكنندگان اين نامه، با عناوين مختلفي كه براي خودش مي سازد پاي بيانيه هاي مختلف را امضا مي كند.
بالاترين در اين تسويه حساب درون محفلي، درباره يكي ديگر از 67 امضا كننده بيانيه مورد بحث خاطرنشان مي كند: او كسي است كه مهمترين شغلي كه در عمرش نصيبش شده مديحه گويي و شعرسرايي در وصف سه تن از خانم هاي كمپين منحل شده يك ميليون امضا بود و صرفا عاشق همكاري با خانم هاي عضو كمپين يك ميليون امضا در زمينه جمع كردن امضا براي اعلاميه برابري خواهشان است. خانم اولي كه اين جوان شاعر به آن اميد بسته بود شوهر كرد خانم دوم بوي فرند گرفت و خانم سوم هم از كشور خارج شد و به قشون روزنامه نگاران تبعيدي جعلي مقيم صداي آمريكا پيوست. شاعر عاشق پيشه و بيكار و علاف ما نيز كه دست از پا درازتر به روستايش بازگشته بود، بعد از مدتي بي پولي و بيكاري و علافي، سر از كردستان عراق درآورد و اكنون منتظر است تا پس از گرفتن جواب قبولي از دفتر پناهندگان سازمان ملل، راهي يكي از كشورهاي غربي شود و به رفقايش بپيوندد. اين جوان دلاور كه در طول عمرش حتي يك لحظه روزنامه نگار نبوده و كسي هم كاري به كارش نداشته و در طول دوران دانشجويي و عاشقي و فمنيستي اش در تهران كلانتري محله شان هم سراغش را نمي گرفته، حالا ناگهان خود را «مبارز بزرگ» و «روزنامه نگاري تبعيدي با چهارده سال سابقه نوشتن در مطبوعات ايران» معرفي مي كند. از همه خوشمزه تر نيز داستاني است كه درباره خروجش از كشور براي خبرنگاران خارجي بافته است او گفته است كه در مراسم 22 بهمن ماه گذشته دستگير مي شود و به زندان اوين منتقل مي شود. در آنجا سعي داشته تا هويت واقعي خودش را افشا نكند اما كارشناسان وزارت اطلاعات فورا مي فهمند كه اين بازداشت شده همان مبارز و روزنامه نگار مشهور است! اين مبارز بزرگ شرح داده است كه بازجويان وزارت اطلاعات بلافاصله مجبورش كردند تا زير حكم اعدام خودش را امضا كند. او در ادامه قصه بافي اش براي خبرنگاران غربي مي گويد: همان موقع (يعني به محض دستگيري و انتقالش به زندان اوين) و بعد از اين كه حكم اعدامم را امضا كردم، من را جدا كردند تا فورا ببرند و دارم بزنند، اما بقيه را در يك صف كردند و گفتند كه شما آزاد هستيد. من چشم بندم را يك مقدار بالا بردم و متوجه شدم كه نگهبان ها حواسشان به ما نيست، در نتيجه از فرصت استفاده كردم و پريدم توي صف كساني كه قرار بود آزاد بشوند!. بعد هم ما را به بيرون از زندان بردند و گفتند كه شما آزاد هستيد برويد به سلامت!. من هم فورا از مرز رد شدم و به خارج از كشور آمدم تا مبارزاتم را ادامه بدهم!
بالاترين در پايان اين مطلب آكنده از عصبانيت تاكيد مي كند: بزودي سوابق دروغين 12 نفر ديگر از اين شيادان را بررسي خواهيم كرد تا تهيه كنندگان اين نامه ها (بقاياي كمونيست هاي توده و فدائيان خلق و تيم هاي حاضر در صداي آمريكا، راديو فردا، روزآنلاين، سايت گويا و ديگران) تصور نكنند كه در يك طويله ايستاده اند و خطاب به مشتي الاغ حرف مي زنند و به اين راحتي ها مي توانند هر عنواني را كه عشقشان كشيد مقابل اسم خود بگذارند و زير نامه و بيانيه هاي تبليغاتي شان را با همان عنوان هاي جعلي امضا كنند، بي آن كه كسي متوجه حقايق بشود. شگفتي من از وقاحت اين شيادان و نويسندگان جعلي و روزنامه نگاران دروغين نيست. شگفتي من از حجم خفت و ذلتي هست كه بسياري از روزنامه نگاران و نويسندگان واقعي و فعالين صادق سياسي و اجتماعي ما دچارش شده اند. آنها با چشم خودشان اعمال نفرت انگيز اين دروغگويان را مي بينند اما متاسفانه مصلحت نمي دانند كه در مقابل اين كاسب كاري هاي غيراخلاقي از خود واكنشي انساني و حرفه اي و اخلاقي نشان بدهند. البته شكي نيست كه آن شيادان به سبك جوابيه هاي سازمان مجاهدين خلق، هر وجدان آگاه و شرافتمندي كه بخواهد هويت و ماهيت واقعي شان را افشا كند را بلافاصله متهم به «مزدوري براي حكومت جمهوري اسلامي» و يا «داشتن كينه شخصي از اين روزنامه نگاران تبعيدي و فعالين حقوق زنان و حقوق بشر» و غيره مي كنند و يا اين كه از فرط استيصال و درماندگي، مايوسانه سعي مي كنند با خزعبلاتي از قبيل «اين نوشته خيلي شبيه به نوشته هاي روزنامه كيهان است!» و يا «شما با اين مطالبي كه نوشته ايد چه فرقي داريد با حسين شريعتمداري بازجو؟!» از زير بار سؤالاتي كه متوجهشان مي شود- و هيچ پاسخي برايشان ندارند- بگريزند، و يا لااقل مخاطب پرسشگر خود را وادار به سكوت و در پيش گرفتن «خريت مصلحتي» كنند.
بالاترين، افراد با نام هاي حسام ميثاقي، آيدا سعادت، شهاب شيخ، امير رشيدي و... را به عنوان تعدادي از شيادان مورد بحث معرفي كرد.

 



روايت دست اول سيا نيوز از سربالايي فتنه (خبر ويژه)

سردرگمي، بي عرضگي و اختلاف ميان بازيگران فتنه باعث اعتراض شديد سايت گويا نيوز شد. اين سايت كه طي سال گذشته علي الدوام از فتنه گران حمايت كرده و ننگ انتشار آگهي علني استخدام براي سازمان سيا را به دوش مي كشد، ترجيح داد خاتمي و كروبي و موسوي را ضمن انتشار كاريكاتوري هجو كند.
در كاريكاتور گويا نيوز، اين 3 نفر در سربالايي مانده اند. كروبي به سختي مشغول كشيدن افسار الاغي است كه موسوي به صورت وارونه بر آن سوار است و بي توجه به اطراف و اوضاع در حال نوشتن بيانيه 27 و 28 مي باشد. خاتمي كه در اين ميان بعد از همه ديده مي شود، نشسته و موبايل به دست مي گويد «من ديگه توانش را ندارم، زنگ مي زنم]هـ...[ بياد منو ببره»!
انتشار اين كاريكاتور هجوآميز در حالي است كه گويا نيوز يكي از حاميان رسانه اي عمده جريان فتنه به شمار مي رود و علي الدوام اظهارات و بيانيه هاي اين بازيگران فتنه را به همراه تحليل و تفسيرهاي جانبدارانه منتشر كرده و در دوره آشوب هاي خياباني، فعاليت پر از هيجان و ستايشي را پشت سر گذاشته بود.
انتشار كاريكاتور گويا در حالي است كه سايت كلمه از قول موسوي و در واكنش به خبر منتشره در روزنامه رسالت ادعا كرد «هيچ اختلافي بين بنده و برادران بزرگوارم كروبي و خاتمي وجود ندارد».
چند سال پيش حجاريان به هنگام درماندگي مدعيان اصلاح طلبي تصريح كرده بود اصلاح طلبان به سربالايي رسيده اند و مانند اسب هاي درشكه همديگر را گاز مي گيرند. او بعدها هم گفت كه خوراندن علف به اسب هاي درشكه پاي كتل، فايده اي ندارد.

 



خانواده كه قوي تر از خدا نيست، هست؟! (خبر ويژه)

رئيس هيئت امناي دانشگاه آزاد مي گويد: اميدواريم كسي اين جرئت را به خود ندهد كه اين مجموعه را كه سالهاست آموزش و تحقيقات كشور را تامين مي كند و حتي مي تواند كشور را اداره كند، پس بگيرد.
هاشمي رفسنجاني در مراسم افتتاح واحد دانشگاه آزاداسلامي در بابل گفت: ما براساس فتواي رهبري و چهار مجتهد]!؟[ كه در هيئت موسس حضور داريم تصميم به وقف اين دانشگاه گرفته ايم، صيغه آن نيز خوانده شد و قبض و اقباض نيز انجام شد كه فكر نمي كنيم كسي بتواند آن را به هم بزند و اگر كسي توانست اين كار را انجام دهد از خداوند قوي تر است و از او پس مي گيرد.
وي گفت: هيچ اموال دولتي در مجموع دانشگاه آزاد نيست و هركس زميني به اين مجموعه اختصاص دهد براساس قيمت روز پول آن پرداخت مي شود. اگر هم در نهايت از اموال دولتي باشد در هر صورت وقف كرده ايم و فتواي رهبر انقلاب مبني بر اين مساله در شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز خوانده شده است.
اين اظهارات در حالي است كه پس از تصويب اساسنامه جديد دانشگاه آزاد در شوراي عالي انقلاب فرهنگي و بالا گرفتن برخي بحث ها در اين زمينه، رهبرانقلاب موضوع را به هيئتي به سرپرستي رئيس قوه قضائيه ارجاع دادند تا نظر نهايي درباره امكان شرعي و حقوقي وقف دانشگاه را ارائه دهند و براساس آخرين خبرها نيز هيئت مذكور به اين نتيجه رسيده كه وقف مذكور شرعاً و قانوناً جايز نيست.
از سوي ديگر واقعيت اين است كه يك جريان سياسي به بهانه وقف تلاش كرد اموال عمومي دانشگاه آزاد را كه بالغ بر 250هزارميلياردتومان است، تبديل به ملك خصوصي كند و در واقع آن را از مديريت و نظارت حاكميتي خارج كند كه نوعي حيله شرعي و قانوني بود و اساساً هر نوع حيله شرعي و قانوني باطل است. بنابراين اموال دانشگاه آزاد متعلق به هيئت امناي آن نبود كه بتوانند آن را وقف كنند همچنان كه اجازه نداشتند به اين بهانه اموال عمومي را اختصاصي سازي كنند. اين در حالي است كه يكي از همين هيئت امنا گفته بود بعد از ما هم اين اموال به فرزندان ما مي رسد! با اين اوصاف يا بايد گفت اموال 250هزار ميلياردتوماني به نام وقف، به فرزندان و خانواده برخي اعضاي هيئت امنا- كه تقريباً وجود خارجي ندارد- بخشيده شده، كه در اين صورت قابل بازپس گيري است و يا به جانب خداوند وقف شده كه در آن صورت هم «ما» و «فرزندانمان» معنا و مفهوم ندارد و موقوفات در حاكميت اسلامي تحت ضوابط حكومت ديني است.
براساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، هيئت امناي جديدي براي دانشگاه آزاد تشكيل مي شود و رياست اين دانشگاه نيز چهار ساله و تحت نظارت شورا خواهد بود.
يادآور مي شود به تازگي عبدالله جاسبي رئيس دانشگاه آزاد در مورد حضور مهدي هاشمي در خارج از كشور گفت: بنده به آقاي مهدي هاشمي ماموريت ندادم و وي از طرف مديريت دانشگاه حكم نداشته و بنده حكمي به ايشان ندادم.
به گزارش فارس، عبدالله جاسبي در گفت وگو با خبرنگاران در تبريز اظهار داشت: همين جا اذعان مي كنم كه دانشگاه آزاد همواره تابع ديدگاه ها و نظريات مقام معظم رهبري بوده و در كنار آن نيز در مسير و چارچوب سياست هاي كلي نظام حركت مي كند و شكي هم در اين رابطه وجود ندارد.
وي همچنين تصريح كرد: كساني كه به هر شكلي در مقابل نظام اسلامي قرار گيرند در دانشگاه آزاد جايي نخواهند داشت چرا كه معتقديم از جمله برنامه هاي اصلي مخالفان نظام كه برنامه ريزي كرده و روي آن سرمايه گذاري هاي كلان كرده اند، ايجاد اختلاف بين مسئولان نظام بوده و هست و بر همين اساس در اين برهه زماني بايد ضمن حفظ هوشياري كامل بهانه دست دشمنان ندهيم.
مهدي هاشمي از تابستان سال گذشته به بهانه مأموريت دانشگاه آزاد، از كشور خارج شده و از آن زمان حاضر نيست به كشور بازگردد و پاسخگوي اتهامات مالي و سياسي خود باشد. وي تا اين اواخر رئيس دفتر هيئت امناي دانشگاه معرفي مي شد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14