(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 10 مهر 1389- شماره 19754

واكاوي پديده اي با عنوان نگهداري حيوانات خانگي- بخش نخست
نمايش اسارت حيوان يا اسارت انسان؟!



واكاوي پديده اي با عنوان نگهداري حيوانات خانگي- بخش نخست
نمايش اسارت حيوان يا اسارت انسان؟!

گاليا توانگر
تصورش خيلي سخت است، اما بعضي از آدم ها سليقه هاي بسيار عجيب و غريبي دارند و يا شايد اين سليقه عجيب را به خود و سبك زندگي شان سنجاق مي كنند، بلكه بتوانند جلب توجه بخرند! حتي فكرش هم سخت است كه صبح روبروي آينه بايستيد و عكس يك پيتون با پولك هاي فلسي اش را كنار خود ببينيد!!!
آدم هايي هستند كه تنهايي شان را با نگهداري از حيوانات وحشي و جنگلي حتي در محيط آپارتمان پرمي كنند. چندي قبل خبر خورده شدن صاحب يك ببر را در سايت هاي خبري ديديم. اين ببر اگرچه از كوچكي زيردست صاحبش بزرگ شده بود، اما سرانجام آزادي اش را طلب كرد و صاحب خود را دريد!
آوردن حيوان به محيط كوچك خانه درست مثل اين است كه ما را وسط جنگل رها كنند، آن وقت چه حسي خواهيم داشت؟ آيا هراسان و غمگين نخواهيم بود؟ حيوانات هم در قفس و محيط هاي بسته چنين حسي دارند.
امروزه مد عجيبي رايج شده و افراد به نگهداري حيوان نزد خود رغبت زيادي نشان مي دهند. جداي از ريشه يابي دلايل روانشناسي اين موج، بايد به اين موضوع پرداخت كه حيوانات حس دارند و شايسته نيست قرباني زياده خواهي هاي انسان ها شوند.
خيلي ها تصورشان اين است كه صرف خريداري حيوان از مغازه يا دست فروش و انتقالش به قفس در خانه و نيز تامين جزئي غذاي حيوان وظيفه خود را به عنوان صاحب انجام داده اند، درحالي كه حيوان نياز به پزشك، محبت، هرازگاهي چرخش در محيط آزاد، واكسيناسيون و حتي جفت دارد. اين درست مثل اين است كه مسئوليت همراهي با موجودي را تا دوران بلوغ برعهده گرفته باشيم.
بيچاره حيواناتي كه ده، دوازده روز تا برگشت صاحبشان از سفر به حال خود رها مي شوند و تمام مدت مجبورند آب مانده و غذاي فاسد بخورند.
گاه حتي اطلاعات اوليه نگهداري از فلان حيوان را نداريم، اما چون فلاني براي بچه اش خريده ما هم مي خواهيم براي فرزندمان بخريم و حتي متوجه انتقال بيماري از آن نوع حيوان به كودكمان نيستيم!
دالان پرنده فروشي هاي دروازه غار
در راسته پرنده فروشي هاي دروازه غار تهران پشت قفس هاي پرندگان جانوراني چون خرگوش، همستر، سنجاب و... هم يافت مي شود. اخيرا نگهداري اين قبيل حيوانات نيز باب شده است!
از مرد قوي هيكلي كه يكي از پرنده فروشي هاست و با كاردكي قطور فضله پرندگان را از كف قفس مي كند و گردش را به باد مي دهد، با تعجب مي پرسم: «شما بيماري نمي گيريد؟!»
اخمهايش را درهم مي كشد و جواب مي دهد: «آبجي! بيماري كدومه؟! اين حرفها چيه؟ بدن بايد عادت كنه. اگر تي تيش باشي چرا، اما من كه از كوچكي با پرنده ها بزرگ شدم، با كفتر آب و غذا خوردم سالمم و هيكلم 90 كيلوست!»
درهمين حين پيرزني فرتوت با كارتي در دست وارد مي شود. رنج در چين و چروك هاي صورتش هويداست. چند تا بچه همستر براي فروش آورده است. خودش مي گويد: «اين چند تا براي نوه هايم بوده اما چون مدارس باز شده اند، آورده ام كه بفروشمشان تا سرگرم بازي نشوند و درسشان را بخوانند.»
اما مردي كه همسترها را دانه اي دوهزار تومان از پيرزن فرتوت مي خرد، برايمان مي گويد: «اين ها در خانه همستر، سنجاب و خرگوش تكثير مي كنند و براي فروش مي آورند، بالاخره بهتر از گدايي است. الان همستر دانه اي 1500 تومان است، ولي من هر كدام را دوهزار تومان از پيرزن مي خرم.
به محيط اين محله نگاه كنيد، پر از موادفروش است. اما افرادي كه مي خواهند نان حلال در بياورند مي آيند اينجا و پرنده فروشي مي كنند. حالا هم كه شهرداري گفته تا هفته ديگر جمع مي شويم و به اتوبان آزادگان انتقالمان مي دهند. به هرجهت حرفه اي است كه ايجاد شده و دولت چون مي بيند حرفه سالمي است بايد حمايت كند.»
ايمان بيشتر فنچ و مينا مي فروشد. وي مي گويد: «بيشتر پرنده ها در شهرستان تكثير مي شوند. كردستان و بروجرد منطقه پرنده سيره است. شمال مرغ و خروس پرورش مي دهند. قم، كاشان و همدان قناري، فنچ و مرغ عشق تكثير مي كنند. از ديرباز نگهداري برخي پرندگان به زندگي ما ايرانيان گره خورده، اما نگهداري چيزهاي ديگر همه اش از جاي ديگري آب مي خورد و اصلا با فرهنگ ما جور نيست و اصولا همه چيزشان هم نجس است.»
درهمين حين خانمي كه سنجابش را پس آورده مي گويد:«براي پسرم كه اوقات فراغت تابستان اش پرشود، سنجاب خريدم. وقتي خانه نبوديم، سنجاب از لاي ميله هاي قفسش بيرون آمده و لاي رختخواب ها قايم شده بود. از لحاظ شرعي كه پرسيدم گفتند ادرارش نجس است و بايد همه را آب بكشم.»
تغيير ذائقه حيواني با سليقه انساني
حالا ديگر طوطي ها كاكائو مي خورند و سگ ها مربا! باور كنيد عين واقعيت است. افراد سليقه حيوان را در دست مي گيرند، گويي مي خواهند در جانور ذائقه اي انسان گونه ايجاد كنند!
پاپي كوچكي كه از بچگي كنج آشپزخانه چرخيده، مرباي ستاره شكل هويج را مزه مزه مي كند. فقط گوشت مرغ مي خورد و ژامبون را دوست دارد. طفلكي آنقدر غريزه اش را از دست داده كه حتي حاضر نيست جفتي انتخاب كند. روي بالشتك مخصوصش جلوي تلويزيون دراز مي كشد و هيچ تصوري از گشت زدن در باغ و صحرا را ندارد.
دكتر ح-س كه شماره اش را از قسمت آگهي هاي روزنامه پيدا كرده ايم ضمن اين كه حيوانات را به سه دسته حيوانات باغ وحش، اهلي و خانگي تقسيم مي كند، مي گويد: «بايد حيواناتي را خريداري كرد كه شناسنامه مهر شده سلامت داشته باشند. حيواناتي كه از دست فروش ها و يا مغازه هاي غيرمعتبر خريداري مي شوند، به ويژه حيواناتي كه از راه قاچاق وارد كشور شده اند، مشكوك به انواع بيماري ها هستند. اين قبيل حيوانات به ويژه براي كودكان بسيار خطرناكند. كسي كه حيواني را مي خرد موظف به انجام كارهاي درماني آن نيز هست. دست كم هر سه ماه يكبار بايد حيوان مورد معاينه قرار بگيرد.»
به خانواده هاي مرفهي اشاره مي كند كه براي ويزيت حيوانشان به او زنگ مي زنند و اين دامپزشك به بالين حيوان مي رود. وي ادامه مي دهد: «براي سگ و گربه شان پول هاي هنگفتي خرج مي كنند، ولي با تنبل كردن حيوان و سنجاق كردن برخي عادات مثل منزوي كردنش، لباس پوشاندن و آرايش كردنش از جانور يك دلقك مي سازند! درحقيقت نوعي اسارت فانتزي را به جانور تحميل مي كنند. بنده نگهداري حيوان را به كساني توصيه مي كنم كه فضاي كافي دارند و مساحتي وسيع در اختيارشان است، نه اين كه در قفس و يا چهارديواري خانه حيوان را نگه دارند.»
از فروشنده اطلاعات بگيريم
مردي كه در راسته پرنده فروشي هاي دروازه غار لوازم جانبي نگهداري حيوانات را مي فروشد، دو نوع آبخوري پلاستيكي پرندگان را پيش رويم مي گذارد. يكي از ظرف ها پلاستيك سفيد شفاف است و ديگري تيره. وي توضيح مي دهد: «ظرف بايد از مواد اوليه باشد و مواد بازيافتي نباشد چون براي پرنده و صاحبش آلودگي دارد.»
پرنده ها كه بال مي زنند پرهاي ريزشان فضا را پر مي كند و به سرفه مي افتم. اين فضا براي آسمي ها و كساني كه بيماري هاي تنفسي و حساسيت دارند خطرناك است. اصلا پزشكان نگهداري پرنده ها را براي اين قبيل افراد و كودكان توصيه نمي كنند. مرد پرنده فروش نام پرنده هايي را كه به صورت متداول خريدوفروش مي شوند پشت سرهم رديف مي كند: «بلبل خرمايي، سيره، مينا، طوطي در سه نوع منگوء، شاه طوطي و كاسكو، قناري، مرغ عشق، كبوتر، بلدرچين و كبك.»
وي كه خودش سال هاست به كار تكثير پرندگان و فروششان مشغول است، مي گويد: «هميشه پرنده ها را بالاي پشت بام و دور از محيط داخلي خانه نگه داشته ام. با اين كه سواد كمي دارم اما مي دانم نگهداري پرنده در جاي دربسته و اتاقي كه پنجره ندارد خطرناك است. بايد قفس پرنده را لااقل در كنار پنجره اي قرار داد كه هوا داخل و خارج شود. وقتي پرنده ها پرمي زنند، برخي پرهاي فوق العاده ريزشان كه به چشم نمي آيد، در هوا منتشر مي شود و اين به ويژه براي بچه هاي كوچك خطرناك است. علاوه بر اين پرنده ها اغلبشان شپشك دارند. بايد نوعي گرد را در آب حل كرد و هر چند مدت يك بار روي پرهايشان ريخت. اگر مشتري اين اطلاعات را بخواهد بايد از فروشنده سؤال كرده و وي را ملزم به پاسخگويي كند.»
ترويج مصرف گرايي غربي
در صنعت نگهداري از حيوان
هر ساله در ديسني لند ايالت فلوريدا نمايشگاه بين المللي حيوانات خانگي برگزار مي شود. اين صنعت 40 ميليارد دلاري آنچنان روند رو به رشدي دارد كه حتي حوادثي چون 11 سپتامبر، ركود اقتصادي آمريكا، جنگ فرسايشي در عراق، افغانستان و حتي بالا آمدن آب دريا تا نزديكي ورودي غرفه هاي اين نمايشگاه در سال 2007 نتوانست بر رونق آن تأثير بگذارد.
غرفه ها همانند سكوهاي روم باستان طراحي شده و بر روي مانيتورهاي بسيار بزرگ طفلكي شخصيت اصلي فيلم گلادياتور با شيرهاي اطرافش همچون قهرماني در اين صنعت خودنمايي مي كند!
5 هزار شركت و موسسه مختلف محصولات خود را از جمله مبلمان حيوانات، لباس براي حيوانات، شامپو و لوازم آرايش سگ هاي پير براي اين كه بهتر به نظر برسند و همچنان محبوب باشند و... را هر ساله به غرفه هاي اين نمايشگاه مي آورند.
اگر با دقت نگاه كنيم تبليغات وسيعي كه در غرب پيرامون نگهداري حيوان در خانه صورت مي گيرد چيزي جز يك دام گستراني براي جذب سرمايه نيست. اين قبيل شركت ها سعي دارند با سوءاستفاده از خلأ عاطفي افراد اين باور را ايجاد كنند كه با پذيرش مسئوليت نگهداري يك حيوان، مسئوليت والديني به فردي كه تشنه تجربه چنين حسي است، داده مي شود و در عوض ميلياردها دلار به جيب صاحبان صنعت نگهداري از حيوانات مي رود.
يك پژوهشگر فرهنگي و منتقد به نظام سرمايه داري غرب توضيح مي دهد:« «وبلن» استاد برجسته اقتصاد سياسي، در كتاب تكان دهنده و پرمخاطب خود با عنوان تئوري طبقه رفاه كه در سال 1899 ميلادي منتشر شد، به شدت به دايره بسته مصرف گرايي آمريكايي ها حمله كرد. وي معتقد بود كه ما از حيوانات نه به دليل ارزش هاي واقعي شان كه به دليل ارزش هاي هراس آورشان نگهداري مي كنيم. او با يادآوري روش هاي خشونت بار شكار حيوانات، نابودي گونه هاي كمياب، نمايش حيوان در سيرك و باغ وحش و... از اين اقدامات به عنوان اعمالي پرهزينه و بي مصرف ياد مي كند.كه صد البته اين كارها در كنار مسابقات سالانه اعطاي نشان افتخار«تروفي» براي شكار بزرگ ترين شاخ و يا جمجمه گوزن و يا رقابت براي بهترين تزيين يك محوطه ويلايي، تنها يك اقدام دروغين در حمايت از حيوانات به شمار مي آيد.»
نويسنده اين مقاله در جاي ديگري ادامه مي دهد: «اگر «وبلن» امروز در ميان ما بود، از شنيدن خبر ايجاد توليد مكانيزه دوخت پوشاك حيوانات خانگي از سوي دو شركت «بوربوي» و «اسنوپ داگ» بهت زده مي شد. به علاوه امروزه شما مي توانيد براي حيوان دلبندتان عينك آفتابي، نقاشي هاي سفارشي از صورتش، جواهرآلات گران قيمت ساخته شده از الماس، طلا، نقره، پلاتين، آب معدني، شامپو، صابون و كفش هاي ماساژ دهنده و آرامش بخش خريداري كنيد. همچنين ساخت پنير، بيسكويت و اخيراً هم مشروبات الكلي به محصولات اين بازار پردرآمد كه شاخه اي از ترويج مصرف گرايي غربي و آمريكايي است، اضافه شده، ولي چه كسي حاضر است كه به حيوان زبان بسته شراب بخوراند؟!!
روش هايي براي حفظ گونه هاي كمياب
در حال حاضر حيوان كاركرد اصلي خود را كه در زندگي سنتي بشر داشته كاملاً از دست داده و در دنياي سلطه گرايانه بشر از دامن طبيعت به چهار ديواري هاي آپارتمان كشيده شده است. حيوان در انزواي مطلق بشر عاملي براي عشق ورزي قرار گرفته تا شايد ته مانده هاي عاطفه انسان زنده بماند و دليلي براي بودن بيابد!!!
محمد دهدار استاد دانشگاه و جانورشناس مي گويد: «در ابتدا انسان براي بهبود زندگي خود حيوانات را اهلي كرد. جالب است بدانيد ده هزار و پانصد سال قبل گوسفند توسط ايرانيان اهلي شد. به تدريج گاو، گاوميش و سگ هم اهلي شدند. هدف در آن زمان تأمين غذا، استفاده از انرژي عضلاني چهارپايان و نيز استفاده از حس برتر سگ ها و عقاب ها بود. اين روند تا قبل از انقلاب صنعتي ادامه داشت. اما امروزه دلايل ديگري نيز براي نگهداري حيوانات وجود دارد از آن جمله: براي تفرج نظير اسب سواري، سرگرمي نظير نگهداري از سگ و گربه و پرندگان، براي تحقيقات علمي و پزشكي.»
وي تأكيد دارد بهترين راه حفاظت از گونه هاي جانوري اين است كه آنها را در زيستگاه هاي طبيعي خودشان نگه داريم. در مواردي مثل احياي گونه هاي در خطر انقراض مي توان از پارك وحش و باغ وحش استفاده كرد.
وي توضيح مي دهد: «حتي اگر رودخانه اي داشته باشيم كه حفاظت شده نيست، ولي در آن گونه هاي مختلف ماهيان زيست مي كنند و يا بياباني كه هنوز در آن آهو هست، اين محيط ها بسيار ارزشمندند. اما مي توان 3 تا 5 هزار هكتار زمين را محصور كرد و گونه هاي كمياب را در آن رها ساخت. براي آنها طعمه غذا تدارك ديد و از نظر بهداشتي زيرنظرشان گرفت. گاه مجبوريم گونه هايي را در خارج از زيستگاه طبيعي شان نگه داريم، نظير ماهي هايي كه در آكواريوم هاي بزرگ و يا حوضچه ها نگهداري مي شوند.
همه اين ها اگر در جهت نجات گونه هاي كمياب باشد، ارزشمند است. اگر هيچ كدام ميسر نبود در روش هاي جديد ژن گونه هاي جانوري و گياهي را در بانك اطلاعات ژنتيكي نگهداري مي كنند تا در آينده بتوان آنها را تكثير كرد.»
دهدار به مسئله نگهداري حيوانات در خانه اشاره كرده و مي گويد: «من افرادي را مي شناسم كه در خانه حتي گونه هاي وحشي نظير مار، قورباغه، لاك پشت، عقاب و... نگهداري مي كنند! اين روش علاوه بر خطرات شناخته شده نظير انتقال بيماري براي گونه نيز خطراتي دارد. اولين خطرش اين است كه رفتار واقعي جانور تقليل پيدا مي كند. اين روش تنها زماني مجاز است كه بخواهيم روي حيوان وحشي تحقيقاتي داشته باشيم، وگرنه همزيستي يك انسان با چنين جانوراني چه معنايي دارد؟»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14